Recommended Posts

هشدار روسیه به اسرائیل در مورد حمله به ایران
روسیه در مورد حمله به ایران ، به اسرائیل هشدار داد و تاکید کرد هیچ نشانه ای مبنی بر تلاش ایران برای ساخت سلاح اتمی وجود ندارد.
به گزارش مشرق به نقل از انتخاب ؛ سرگی ریباکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت: "به آن هایی که به راه حل های نظامی عادت کرده اند هشدار می دهیم که چنین اقدامی برای ثبات منطقه مصیبت بار خواهد بود و به امنیت و اقتصادی ضربه های سختی خواهد زد. همچنین تاثیرات آن از مرزهای منطقه فراتر خواهد رفت."
ریباکوف که به نوشته اینترفکس، دیپلماسی روسیه درباره برنامه اتمی ایران را هدایت می کند، اظهار داشته است: "همانگونه که پیشتر هم گفته بودیم نشانه ای از وجود بعد نظامی در برنامه اتمی ایران مشاهده نمی کنیم."
او افزود: "ایران تحت کنترل بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد."
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152313/هشدار-روسیه-به-اسرائیل-در-مورد-حمله-به-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
طنین شعار مرگ بر آمریکا و اسراییل در یمن
دیروز شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل در تظاهرات مردم یمن طنین انداز شد.
به گزارش مشرق به نقل از پرس تی وی، صدای خشم مردم یمن از اقدامات آمریکا و عربستان سعودی و اسرائیل روز به روز بلندتر می شود. در همین راستا، مردم یمن روز گذشته تظاهرات گسترده ای برپاکردند. هزاران نفر در این تظاهرات شرکت داشتند. شرکت کنندگان در این تظاهرات، مداخله آمریکا و عربستان سعودی و اسرائیل را در امور داخلی کشورشان محکوم کردند.
تظاهرکنندگان یمنی شعار می دادند « مرگ بر آمریکا » و « مرگ بر اسرائیل» و « مرگ بر آل سعود». آنها تاکید داشتند پیروزی از آن اسلام است. این تظاهرات پس از اقامه نمازجمعه در چندین شهر یمن برپا شد. مردم یمن در تظاهرات شهر صعده در شمال این کشور، در اعتراض به حضور نیروهای نظامی آمریکا و عربستان سعودی شعارهایی سردادند.
آنها حملات آمریکا با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین را در یمن محکوم کردند و خواستار اقدام دولت یمن برای مقابله با این رویه شدند. معترضان یمنی محاکمه بقایای رژیم سابق را خواستار شدند. تظاهرات مشابهی در شهر صنعاء پایتخت یمن برپا شد. درحالیکه یمن در مسیر انتقال قدرت حرکت می کند، شرکت کنندگان در تظاهرات صنعاء تاکید کردند عناصر رژیم گذشته که در سرکوب مردم در تظاهرات دست داشته اند باید تحت پیگرد قضائی قرار بگیرند. مردم یمن روز گذشته را اینگونه نامگذاری کرده بودند که « پیگرد قضائی نزدیک است».
یک شهروند یمنی در این تظاهرات در صنعاء گفت:« ما خواهان آن هستیم که علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن و همه مقامات رژیم گذشته محاکمه شوند که در کشتار معترضان جوان یمنی دست داشته اند. این مقامات رژیم سابق باید بدانند که چنگال عدالت به دنبال آنها است و گناهان آنها بخشوده نخواهد شد. درواقع، همه مقامات فاسد دولتی باید تحویل چنگال عدالت شوند.»
خواسته دیگر مردم یمن در تظاهرات دیروز آن بود که همه مقامات جدید و قدیم یمن باید محاکمه شوند که سابقه دیرینه ای در زمینه فساد مالی دارند و همچنین برای تداوم حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در یمن زمینه سازی می کنند. مردم یمن تاکید دارند تنها با مجوز دولت یمن ، این امکان برای هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی فراهم می شود تا در یمن عملیات انجام بدهند.
یک خانم یمنی نیز در این تظاهرات گفت:« تنها در صورتی هواپمیاهای بدون سرنشین آمریکایی می توانند بر فراز یمن پرواز کنند و عملیات انجام بدهند که دولت یمن با این کار موافقت کرده باشد.به همین علت، مقامات دولتی یمن نیز باید محاکمه شوند که اجازه می دهند هواپیماهای بدون سرنشین در خاک یمن عملیات انجام بدهند.»
درحالی مردم یمن بر محاکمه مقامات سابق کشورشان تاکید دارند که علی عبدالله صالح با طرحی که آمریکا و عربستان سعودی برای آن میانجیگری می کردند مصونیت سیاسی دریافت کرد و پارلمان هم این رای را تایید کرد. اما مردم انقلابی یمن این قانون را به شدت رد می کنند.
معترضان یمنی می گویند خون شهدای انقلاب به هدر نخواهد رفت و محاکمه همه افرادی که در کشتار جوانان یمنی در زمان انقلاب دست داشته اند همچنان یکی از خواسته های اصلی مردم یمن است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152373/طنین-شعار-مرگ-بر-آمریکا-و-اسراییل-در-یمن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سفر مقامات نظامی آمریکا به اسراییل
یک روزنامه آمریکایی از سفرهای محرمانه فرماندهان و افسران ارشد ارتش آمریکا به اسرائیل با هدف گفت‌وگوهای صریح و اعلام گزارش آنها به مقامات اسرائیلی درباره تحولات در ایران و سوریه خبر داد.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، روزنامه آمریکایی «ورلد تریبیون» نوشت که ارتش آمریکا در حال اعزام افسران و فرماندهان ارشد خود به اسرائیل به منظور گفت‌وگوهای صریح آنها با مقامات صهیونیستی درباره برنامه هسته ای ایران است.
بر اساس این خبر، مقامات آگاه اعلام کرده اند که رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا سفرهای اعضای ارشد و همچنین فرماندهان عالیرتبه ارتش این کشور را به اسرائیل تائید کرده است؛‌ بر اساس اعلام این مقامات‌، هدف از این سفرها،‌ ارتقاء همکاری های نظامی میان اسرائیل و آمریکا، به خصوص در قبال کشورهای ایران و سوریه تعریف شده است.
یکی از مقامات آگاه ضمن اشاره به اهمیت وجود رابطه صریح و آزاد میان مقامات آمریکایی و اسرائیلی اعلام کرد که این روابط به معنای وجود تماس پایدار میان سران دو کشور است.
در ادامه خبر این روزنامه آمریکایی آمده است که «جیمز وینفلد» از سران نظامی نیروی دریایی آمریکا و معاون رئیس ستاد مشترک ارتش این کشور دیدارهایی با سران اسرائیلی داشته است؛ مقامات آگاه در این باره اعلام کرده اند که وینفلد در جریان دیدار با میزبانان اسرائیلی خود، آنها را در جریان تحولات ایران و سوریه قرار داده است.
بر اساس نوشته این روزنامه، ورود وینفلد به اسرائیل یک هفته بعد از آن صورت گرفت که ژنرال «مارتین دمپسی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا قابلیت های رژیم صهیونیستی برای نابود کردن تاسیسات هسته ای ایران را زیر سوال برد؛ دمپسی اخیرا در ارائه گزارش خود در لندن اعلام کرده است که نمی خواهد در اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران «همدست» باشد.
در ادامه خبر این روزنامه آمریکایی آمده است که نیروی هوایی آمریکا نیز در حال اعزام یکی از فرماندهان ارشد خود به اسرائیل بدنبال ورود وینفلد است؛ این فرمانده با نام «کریگ فرانکلین» اعلام هویت شده است.
انتظار می رود که فرانکلین درباره مانور دفاعی موشک های بالستیک به نام «چالش سخت 2012» که میان آمریکا و اسرائیل و برای اواخر ماه اکتبر سال جاری میلادی برنامه ریزی شده است نیز با مقامات اسرائیلی گفت و گو داشته باشد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152423/سفر-مقامات-نظامی-آمریکا-به-اسراییل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درخواست تسلیحاتی اسراییل از آلمان
یک مقام ارشد جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی در سفر به برلین از مقامات آلمان خواسته است تا ˈهرگونه فروش سلاح به کشورهای عربی را با تل آویو هماهنگ کندˈ.
به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، آموس گلعاد رییس بخش دایره سیاسی و امنیتی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی که اخیرا به آلمان سفر کرده از مقامات برلین خواست در باره فروش سلاح های آلمانی به کشورهای عربی بویژه پس از قرارداد فروش دو زیردریایی آلمانی به مصر، با تل آویو هماهنگی کند.
نشریه هاآرتص چاپ فلسطین اشغالی به نقل از یک کارمند عالیرتبه رژیم صهیونیستی نوشته است که گلعاد چهارشنبه و پنجشنبه گذشته برای مذاکره و رسیدن به تفاهم در باره فروش سلاح به کشورهای عربی و حفظ برتری نظامی این رژیم به آلمان سفر کرد.
این کارمند رژیم اشغالگر قدس گفت که آلمان سال گذشته فروش تسلیحات را به کشورهای عربی افزایش داد و قراردادهایی را نیز برای فروش تانک به این کشورها و زیردریایی به مصر امضا کرد.
این منبع افزود: اسراییل تلاش می کند شبیه تفاهمنامه هایی که با آمریکا دارد با آلمان نیز امضا کند و هدف از این اقدام، تشکیل یک هیات مشورتی با ماموریت کسب اطمینان از این موضوع است که قراردادهای فروش سلاح آلمانی به کشورهای عربی، هیچ ضربه ای به برتری نظامی تل آویو در منطقه نمی زند.
براساس این گزارش، گلعاد در برلین با مقامات آلمان در وزارت دفاع و خارجه و همچنین آنگلا مرکل صدراعظم این کشور دیدار و در باره قراردادهای فروش سلاح با کشورهای عربی مداکره کرد.
این گزارش به نقل از یک مقام رژیم صهیونیستی که در نشریه آلمانی ˈبیلدˈ انتشار یافته است، نوشت: تل آویو از قرارداد فروش دو زیردریایی آلمانی به قاهره نگران است، زیرا مصر کنونی با زمان حسنی مبارک رییس جمهوری برکنار شده این کشور، تفاوت دارد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/152875/درخواست-تسلیحاتی-اسراییل-از-آلمان

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#0000ff][b]احتمال استفاده اسرائیل از بمب‌هاي الكترومغناطيسي در حمله احتمالی به ایران[/b][/color]

به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران ، اين روزنامه انگليسي مدعي شد كه استفاده احتمالي از اين سلاح ها با هدف بازگرداندن ايران به "عصر حجر" صورت مي گيرد و اين موضوع در بسياري از محافل اسرائيلي بررسي شده است؛ همچنين بحث و گفتگوهاي زيادي در محافل سياسي اسرائيل درباره حمله فوري به ايران براي جلوگيري از توسعه سلاح هسته اي جريان دارد.

این ادعاها که با هدف جنگ روانی مطرح می شود، درحالی است که ایران آمادگی قاطع خود را برای ضربه به هر دشمنی که بخواهد مرتکب چنین حماقتی شود، اعلام کرده است و رژیم صهیونیستی که مقابل حزب الله و جنبش حماس به زانو در آمده است، توان انجام چنین تهدیدی را ندارد.

روزنامه ساندي تايمز خاطرنشان كرد: اساس و مبنای عمل "بمب الكترومغناطيسي" ایجاد يك پرتو شديد و آني از فرکانس های راديويي يا مايكروويو است كه قادر به تخريب دستگاه ها و مراکز الكترونيكي خواهد بود. براساس اين گزارش، اين سلاح ها چند دهه است كه به عنوان سلاح هاي ويرانگر شناخته شده است.

به نوشته اين روزنامه انگليسي، فرکانس ناشي از بمب هاي الكترومغناطيسي مي تواند به ايستگاه هاي توليد برق، شبكه هاي ارتباطاتي و الکترونیک بخش های حمل و نقل، اورژانس و خدمات مالي ضربه شديدي وارد كند.

به نوشتۀ ساندي تايمز، اين موضوع پديدۀ جديد يا خاصي نيست و از سال ها قبل شناخته شده است، اما تا كنون از چنين بمب هايي در جنگ ها استفاده نشده است، ولي آمريكايي ها معتقدند كه ممکن است اسرائيل درحمله احتمالي خود به ايران از اين بمب ها استفاده کند.

لینک
[url="http://www.yjc.ir/fa/news/4085076/احتمال-استفاده-اسرائیل-از-بمب‌هاي-الكترومغناطيسي-در-حمله-احتمالی-به-ایران"]http://www.yjc.ir/fa...حتمالی-به-ایران[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][color=#ff0000]بمب های الکترومغناطیسی برای حمله به ایران[/color][/right]

[right][color=#0000cd]روزنامه انگلیسی “ساندی تایمز” نوشت: اسرائیل ممکن است درحمله احتمالی خود به ایران برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته ای و همچنین از کار انداختن کامل شبکه برق و الکترونیک ایران، از “بمب های الکترومغناطیسی” استفاده کند.[/color]

این روزنامه انگلیسی مدعی شد که استفاده احتمالی از این سلاح ها با هدف بازگرداندن ایران به “عصر حجر” صورت می گیرد و این موضوع در بسیاری از محافل اسرائیلی بررسی شده است؛ همچنین بحث و گفتگوهای زیادی در محافل سیاسی اسرائیل درباره حمله فوری به ایران برای جلوگیری از توسعه سلاح هسته ای جریان دارد.

این ادعاها که با هدف جنگ روانی مطرح می شود، درحالی است که ایران آمادگی قاطع خود را برای ضربه به هر دشمنی که بخواهد مرتکب چنین حماقتی شود، اعلام کرده است و رژیم صهیونیستی که مقابل حزب الله و جنبش حماس به زانو در آمده است، توان انجام چنین تهدیدی را ندارد.

روزنامه ساندی تایمز خاطرنشان کرد: اساس و مبنای عمل “بمب الکترومغناطیسی” ایجاد یک پرتو شدید و آنی از فرکانس های رادیویی یا مایکروویو است که قادر به تخریب دستگاه ها و مراکز الکترونیکی خواهد بود. براساس این گزارش، این سلاح ها چند دهه است که به عنوان سلاح های ویرانگر شناخته شده است.

به گزارش انعکاس و به نوشته این روزنامه انگلیسی، فرکانس ناشی از بمب های الکترومغناطیسی می تواند به ایستگاه های تولید برق، شبکه های ارتباطاتی و الکترونیک بخش های حمل و نقل، اورژانس و خدمات مالی ضربه شدیدی وارد کند.

به نوشتۀ ساندی تایمز، این موضوع پدیدۀ جدید یا خاصی نیست و از سال ها قبل شناخته شده است، اما تا کنون از چنین بمب هایی در جنگ ها استفاده نشده است، ولی آمریکایی ها معتقدند که ممکن است اسرائیل درحمله احتمالی خود به ایران از این بمب ها استفاده کند[/right]

[right]منبع[/right]
[right][url="http://www.enekas.info/?p=28983"]http://www.enekas.info/?p=28983[/url][/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک سوال : قسمت های الکترونیکی تجهیزات نظامی در برابر این بمب ها مقاوم اند ؟
میشه مقاوم شوند ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته برای اینکه همچین چیزی اتفاق بیفته باید یه بمب قوی اتمی بالا سر ایران منفجر بشه که بالطبع کل خاورمیانه رو سرویس می کنه ! یعنی ایران ترکیه ، کشورهای حوزه خلیج فارس ، افغانستان و پاکستان!

از نظر شما همچین ریسکی می کنه اسرائیل؟! در ضمن شبکه برق که از کار نمی فته ! شاید قسمت سوئیچینگ ولی کلیه ی سیم های انتقال سالم می مونند چون این سیم ها می تونند میدان های عظیم الکتریکی رو جابه جا کنند ! پس یک شار لقایی نمی تونه کاری از پیش ببره!



[quote name='aminmessi' timestamp='1347286315' post='270268']
یک سوال : قسمت های الکترونیکی تجهیزات نظامی در برابر این بمب ها مقاوم اند ؟
میشه مقاوم شوند ؟
[/quote]
برای مقاوم شدن کافیست تا عایق های جریان برق در اطراف تجهیزات نصب شود !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسرائیل خیلی احمق تر از اینها است
اما باید دید برای جلوگیری از صدمات اون به بخش های شهری چه کاری میشه انجام داد
اسرائیل به راحتی میتونه با منفجر کردن یکی از این بمب ها در بالای تهران، کشور رو فلج کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بمب هایی emp وجود داره که توانایی متمرکز کردن پالس الکترومغناطیس بر روی منطقه محدود ولی با حداکثر قدرت داره

اگر تاثیر emp به سه نوع تقسیم کنیم:

1_نوع اول از نوع پالس کم قدرت که باعث جم شدن سیستم الکترونیکی میشه

2_نوع دوم از نوع پالس قوی تر هست که حتی توانایی از بین بدن اطلاعات کامپیوتر هم داره که می تونه کامپیوتر نظامی باشه...

3_نوع سوم دارای قویترین پالس هست و باعث سوزاندن و در واقع سرخ کردن تمام تجهیزات الکترونیکی میشه و امکان تعمیر در اینده امکان نداره!

http://uem.site50.net/images/ef6f4457ee96.jpg

حالا بستگی به قدرت فاصله میزان امادگی نیروهای مورد حمله قرار گرفته با emp یکی از مراحل بالا امکان وقوع داره البته در صورتی که نیرو های مدافع کاملا در مقابل emp تجهیز شده باشند امکان دفع حمله امکان پذیر هست...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله وجود داره غیر هسته ایش هم ولی به کار اون چیزی که اسرائیل گفته نمی خوره!

در این نوع بمب ها یاند یه خازن قوی رو به وسیله یک آنتن به سرعت تخلیه می کنند روی یک منطقه ولی این همون کاری رو می کنه یه بمب سقوط آزاد عادی می کنه و پدافند می تونه از 20-30 کیلومتری جت ها رو سرنگون کنه و اصلا نتونند بمب ها رو استفاده کنند ! اگه بخوایم اینطور فرض کنیم چند عدد اف 15 استرایک به راحتی وارد حریم هوایی ما بشند و تا تهران برند ! خوب چه فرقی داره یه منطقه با بمب emp از کار بیفته یا با یه مارک 84 .........

همچین با آب و تاب هم نگید سرخ کرده ، هر کس ندونه فکر می کنه دستگاه منفجر میشه icon_eek

وقتی پالس الکترو مغناطیس به یک رسانا نزدیک میشه ، این موج توانایی ایجاد شار الکتریکی رو در یک رسانا داره . خوب حالا وقتی این شار انجام میشه مثلا 100 ولت برق به یک پردازنده که نیم ولت برق مصرفیشه می رسه و باعث میشه اون قطعه الکترونیکی از کار بیفته ، حالا در صورتی که اطراف این قطعه یک جسم عایق قرار داشته باشه دیگه شاری رخ نمیده و بمب هم کشک میشه ، پس نتیجتا همون بمب مارک 84 بهتره fi_lone_ranger

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یا حق

[quote]
برای مقاوم شدن کافیست تا عایق های جریان برق در اطراف تجهیزات نصب شود !
[/quote]

عایق را رسانا؟! اگه عایق باشه که هوا خودش عایقه!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.