Recommended Posts

اسرائیل حریف گردن کلفتی است ولی در صورت لزوم کردنش را خورد خواهیم کرد تا درس عبرت سایرین شود


اسرائيل اگه حتي ابرقدرت هم باشه به دليل نداشتن عمق استراتژيك شكست مي‌خوره حتي از يك گروه چريكي 200 نفري ( البته اگر اين گروه چريكي مجهز به موشكهاي زمين به زمين باشه حتي به تعداد انگشتان دست )

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دقیقا همین طور است که می فرمایید ضربه پذیریه اسرائیل از نداشتن عمق استراتژیک در جنگ رمضان به خوبی مشخص شد ولی حیف که انور سادات بزدل بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آب شدن يخ روابط ايران و آمريكا پس از 27 سال، امروز تيتر نخست بيشتر خبرگزاري‌هاي جهان بود. به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب»، در حالي كه بيشتر روزنامه‌هاي امروز ايران با نگاهي محتاط و مثبت به اين مذاكرات نگريسته و نقطه نظرات خود را درباره ادامه اين روند مطرح كردند، موضع بيشتر رسانه‌هاي آمريكايي به اين موضوع، مثبت بود و اين در حالي بود كه رسانه‌هاي اروپايي، از اين رخداد چندان راضي به نظر نمي‌رسيدند. «آسوشيتدپرس» در اين‌باره نوشت: اين مذاكرات در منطقه سبز بغداد، نخستين روابط رسمي مقامات ايراني و آمريكايي پس از قطع روابط اين دو كشور پس از انقلاب ايران و گروگانگيري سفارت آمريكا بود. خبرنگار «AP» همچنين شاهد دست دادن «كروكر» ‌و كاظمي، نمايندگان دو كشور بود. اين خبرگزاري با اشاره به اين‌كه صحبت‌هاي نخستين جلسه به مسائل مهم ديگري كشيده نشده است، اين ملاقات را آغازي خوب براي گفت‌وگو در زمينه ديگر مشكلات در ديدارهاي آتي خواند. المالكي در آغاز جلسه، با خواندن بيانيه‌اي و مهم دانستن اين گفت‌وگوها براي آينده و امنيت عراق، جلسه را ترك كرد. «آسوشيتدپرس» نوشت: در تهران هم منوچهر متكي، وزير امور خارجه ايران گفته است، اين ديدار مي‌تواند مقدمه ديدارهاي آتي باشد، اما به اين شرط آن‌كه آمريكا بپذيرد سياست‌هاي خاورميانه‌اي آنها، شكست خورده است. يكي از خبرنگاران از كروكر درباره صرف نوشيدني با كاظمي در جريان چند دقيقه استراحت بين جلسه پرسيد كه شخص اول سياست آمريكا در خاورميانه پاسخ داد: «با هم چاي خورديم». خبرگزاري فرانسه، نخستين ديدار دو كشور را جلسه‌اي از رد و بدل كردن اتهامات عليه يكديگر دانست و نوشت: پس از چهار ساعت ديدار، به نظر، نماينده ايران نسبت به نماينده آمريكا تمايل بيشتري بر ادامه صحبت‌ها در آينده داشت. خبرگزاري فرانسه به نقل از كروكر، از پيشنهاد ايرانيان براي ايجاد يك كميسيون سه‌عضوه امنيتي با مشاركت ايران، عراق و آمريكا خبر داد كه سفير ايران آن را رد كرده است. كروكر گفت: ايرانيان اتهام خاصي را وارد نكردند و تنها به ضعف آموزش نيروهاي امنيتي عراق معترض بودند. «واشنگتن‌پست» نيز با اشاره به آب شدن يخ روابط پس از حدود سي سال، از احتمال ديدارهاي آتي به زعم نمايندگان دو كشور خبر داد. اين خبرگزاري از انفجار يك بمب به صورت انتحاري در يكي از مساجد سني بزرگ بغداد، درست پيش از آغاز مذاكرات خبر داد؛ اين انفجار دست كم نوزده كشته و 69 زخمي در بر داشت. اين روزنامه با اشاره به اين‌كه نخستين ديدار دو كشور با دستيابي به نتيجه‌اي قطعي پايان نيافت، نوشت: بنا بر ديدگاه‌هاي نمايندگان هر دو طرف، مواضع دو كشور به طور جالبي مشابه هم بوده و هر دو طرف مذاكرات را مثبت ارزيابي كردند. بيشتر كارشناسان انتظار دستاوردهاي عمده‌اي از اجلاس را نداشتند، اما اميدوار بودند كه دست‌كم آغازي براي برقراري روابط دو كشور باشد كه منجر به ثبات بيشتر عراق و عادي‌سازي روابط ايران و آمريكا شود. «واشنگتن‌پست» به نقل از قمي، مذاكرات را «نخستين گام در پروسه مذاكرات بين دو كشور» خواند، اما كروكر گفت: دولت عراق بايد طرفين را براي ديدارهاي آتي دعوت كند. «CNN» با تمركز بر صحبت‌هاي كروكر پس از جلسه، ايران را علاقه‌مند به ادامه مذاكرات دانست و گفت كه آمريكا چندان متمايل نيست. «CNN» به نقل از كروكر نوشت: «چيز زيادي نيست كه بخواهم در موردش صحبت كنم» و اتهامات كروكر به ايران را تكرار كرد و تنها از علاقه‌مندي قمي براي ادامه مذاكرات، سخن به ميان آورد. «نيويورك‌تايمز» معتقد است كه اين گفت‌وگوها، دستاورد مهمي نداشته و حتي توافق براي ادامه مذاكرات هم صورت نگرفته است و اشاره كرد كه با توجه به زمينه اين ديدار، تنش‌هاي بين دو كشور تنها به رد و بدل اتهامات منجر شد. اين روزنامه نيز به انفجار يك خودرو در مسجد اعراب سني بغداد اشاره كرد اما اين ديدار را چرخشي عظيم در سياست بوش دانست و به نرم شدن موضع آمريكا در ماه‌هاي اخير نيز اشاره كرد. «بوستون گلوب» گفت: جلسه اين‌گونه به پايان رسيد كه كروكر گفته دولت آمريكا به بررسي پيشنهاد كميسيون سه‌جانبه امنيتي ايران خواهد پرداخت و او هم به رغم اين‌كه اين اجلاس را حايز دستاوردهاي زيادي ندانسته اما به نقل از نمايندگان دو طرف، آن را مثبت ارزيابي كرد. روزنامه «واشنگتن‌تايمز»، نشريه «تايم» و شبکه های CBS و فاکس نیوز نيز مواضعي مشابه «AP» اختيار كردند و اين حركت را مثبت دانستند. روزنامه «تايمز» انگليس نيز با اشاره به اين‌كه ايران و آمريكا اختلافات ديرينه خود را كنار گذاشتند تا به خونريزي‌هاي عراق پايان دهند، دو طرف را متمايل به ادامه گفت‌وگوها دانست. اين روزنامه با انتخاب تيتر «شيطان بزرگ و محور شرارت سر يك ميز نشستند»، به اتهامات دو كشور عليه هم اشاره كرد، اما سرانجام اين مذاكرات را به نقل از هر دو طرف مثبت خواند و به نقل از «علي الدباغ»، سخنگوي دولت عراق، نوشت: «اين نشان مي‌دهد كه هر دو كشور، خواهان رفع مشكلات هستند». «تايمز» نوشت: هر دو طرف از دولت عراق خواسته‌اند كه براي مذاكرات بعدي، آنها را دعوت كند و نوشت كه قمي به تلويزيون ايران گفته است: «زمان گفت‌وگوهاي بعدي، پس از مشورت‌هاي بيشتر تعيين خواهد شد». «گاردين» هم به شكسته شدن تابوي مذاكرات ايران و آمريكا اشاره كرد و ادامه داد: «به رغم وجود زمينه‌اي از تنش‌هاي بين‌المللي ناشي از حضور نظامي آمريكا در خليج فارس، هر دو طرف در بغداد ديدار كرده و نتايج را مثبت خواندند». اين روزنامه به اصرار طولاني‌مدت اروپايي‌ها به جورج بوش براي برقراري ديپلماسي با ايران اشاره كرد و افزود: «گفت‌وگوها تنها محدود به مشكلات عراق بود و به برنامه اتمي ايران، بازداشت اتباع آمريكايي توسط ايران و شبكه‌هاي جاسوسي بريتانيا و آمريكا در ايران براي تحريك اقليت‌هاي قومي هيچ اشاره‌اي نشد». «بي.بي.سي» اين مذاكرات را چرخش مهم و بزرگ آمريكا در سياستگذاري خاورميانه‌اي اين كشور دانست و هم‌اكنون همه اميدها را به ادامه اين روند معطوف خواند. «بي.بي.سي» نوشت: «تنها ترس موجود اين است كه اين روند تنها رد و بدل شدن اتهامات پياپي بين دو كشور باشد و بس و مسائل مطرح‌شده را طوري خواند كه نيازمند برگزاري جلسات بعدي است». «الجزيره» نيز گفت‌وگوهاي دو كشور را مثبت خواند و تأكيد كرد: مذاكرات تنها محدود به عراق بود و به موضع منوچهر متكي براي باز بودن درب گفت‌وگوها در آينده نيز اشاره كرد. «الجزيره» به نقل از «هوشيار زيباري» نوشت: «اين يك حركت مثبت است. ما بايد آن را تشويق كرده و ادامه دهيم. اين تنها آغاز يك روند است».

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به مناسبت دیدار روز گذشته مقامات ایران و آمریکا در بغداد تاریخچه تماس های رسمی و نیمه رسمی بین دو کشور از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون را مرور کرده است.

به گزارش عصر ایران (asriran.com)، روایت تماس های گذشته ایران و آمریکا از نگاه آسوشیتدپرس به شرح زیر است:

28 می 2007: سفیران ایران و آمریکا در بغداد به مدت چهار ساعت در مورد عراق گفت و گو کردند، رایان کروکر، سفیر آمریکا معقتد است که دو طرف به توافقات گسترده ای در مورد عراق دست یافتند اما تاکید می کند که ایران به حمایت خود از شبه نظامیان پایان دهد.

در آن سو حسن کاظمی قمی، سفیر ایران می گوید که نشست دیگری ظرف کمتر از یک ماه آینده بین دو طرف برگزار می شود.

5 می 2007: منوچهر متکی و کاندولیزا رایس، وزیران امور خارجه ایران و آمریکا در جریان کنفرانسی در مصر خوش و بش مختصر و مودبانه ای با یکدیگر داشتند.

سپتامبر 2006: متکی و رایس در طول نشستی که در مورد عراق در سازمان ملل برگزار شد در یک اتاق حضور داشتند اما گفت و گویی با یکدیگر نکردند.

می 2006: محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران یک نامه 18 صفحه ای به جرج بوش، همتای آمریکایی خود نوشت و از رهبر آمریکا به خاطر دستاویز قراردادن حملات 11 سپتامبر برای حمله به خاورمیانه به شدت انتقاد کرد.

نوامبر 2004: کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا در طول کنفرانسی در مصر که برای بررسی مسائل عراق برپا شده بود در مراسم صرف شام در مجاورت کمال خرازی، همتای ایرانی خود نشست.

2001 و 2002: مقاماتی از دو کشور قبل و بعد از تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان برای سرنگونی طالبان تماس هایی با یکدیگر برقرار کردند.

سپتامبر 2000: بیل کلینتون، رییس جمهوری وقت آمریکا پس از ایراد سخنرانی خود در سازمان ملل مخصوصا در محل باقی ماند تا صحبت های محمد خاتمی، همتای ایرانی خود را گوش کند. مادلین آلبرایت و کمال خرازی، وزیران خارجه ایران و آمریکا در نشستی با حضور هشت کشور در خصوص افغانستان شرکت کردند.

1986-1985: یک مجموعه از نشست های مخفیانه بین ایران و آمریکا صورت گرفت که طی آن ایالات متحده تسلیحاتی به ایران فروخت.

دسامبر 1977 (آخرین تماس رسمی در پیش از انقلاب): جیمی کارتر، رییس جمهوری وقت آمریکا به ایران سفر کرد و در آستانه سال نو شمسی گفت: ایران تحت رهبری بزرگ شاه یک جزیره ثبات در خاورمیانه است.

وزارت خارجه آمریکا معتقد است این آخرین نشست اساسی بین مقامات عالی رتبه دو کشور بوده است.

روابط ایران و آمریکا در نوامبر 1979 در پی اشغال سفارت آمریکا در ایران و گروگان گیری 444 روزه 52 عضو سفارت قطع شد.

منبع عصر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پايگاه اينترنتي پنينسولا گزارش داد: بيش از 40 كشور آسيايي و اروپايي از ايران خواستند غني سازي اورانيوم را متوقف كرده و از طريق مذاكره به پاياني صلح آميز براي بن بست بين‌المللي برنامه‌ي هسته‌يي دست يابد. به گزارش ايسنا به نقل از پايگاه اينترنتي پنينسولا، وزراي خارجه حاضر در نشست آسيا - اروپا نگراني و نااميدي عميق خود را از نتايج گزارش محمد البرادعي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي كه گفت ايران مي‌تواند در سه تا هشت سال آينده به بمب هسته‌اي دست يابد اظهار داشتند. وزراي 43 كشور شركت كننده در اين نشست در بيانيه‌اي گفتند: از ايران مي‌خواهيم از الزامات قطعنامه 1747 سازمان ملل پيروي كرده و فعاليت‌هاي مربوط به غني سازي اورانيوم را متوقف كند. اعضاي شركت كننده در اين نشست علاوه بر آن خواستار ازسرگيري مذاكرات درباره برنامه هسته‌يي كره شمالي شدند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متوقف کردن غنی سازی برای ایران بهای سنگینی خواهد داشت چون اگه ایران یه همچین دیوانگیی بکنه بعد نوبت از بین بردن موشک والی اخر خواهد بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ایران به هیچ وجه نباید از مواضعش کوتاه بیاد به قول جناب مصطفی که گفتند در این مورد ایران دارد از دکترین جزیره مرغ پیروی میکند و رمز پیروزی در این دکترین پافشاری بر مواضع است icon_frown

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همسایگان عربی عراق روز سه شنبه نسبت به انجام مذاکرات اخیر بین ایران و آمریکا ابراز نگرانی کردند.

به گزارش عصر ایران (asriran.com) به نقل از آسوشیتدپرس، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نگرانند که مذاکرات تهران و واشنگتن باعث کاهش سهم اعراب در تحولات آینده عراق شود.

از سوی دیگر همسایگان سنی نشین عراق از این نگرانند که مذاکرات روز دوشنبه بین ایران و آمریکا در بغداد به تقویت هر چه بیشتر نفوذ ایران در دولت "نوری المالکی"، نخست وزیر و نیروهای امنیتی عراق منجر شود.

برپایه این گزارش، مقامات عربی تاکید می کنند که هرچند عراق دارای اکثریت شیعه همانند ایران است اما نباید از این نکته غافل شد که اکثریت جمعیت 27 میلیون نفری این کشور همچون سایر همسایگان خاورمیانه ای آن "عرب" هستند.

"احمد بن حلی"، معاون دبیر کل اتحادیه عرب در این باره به خبرنگاران گفت: نباید هویت عربی عراق را از این کشور گرفت.

"عمر موسی"، دبیر کل اتحادیه عرب نیز اظهار داشت: گروه متبوعش همواره از مذاکرات ایران و آمریکا حمایت کرده و نشست بغداد را یک قوت قلب و گامی مثبت به سوی گفتگوی دیپلماتیک به جای رویارویی نظامی می داند.

با این حال وی هشدار داد که ایران و آمریکا تنها طرف های درگیر در وضعیت کنونی عراق نیستند.

"موسی" خاطرنشان کرد: تحولات عراق نباید به دور از منافع اعراب باشد، عراق بخشی از اتحادیه عرب است و از این رو ما به عنوان کشورهای همسایه دارای منافعی هستیم.

"عبادالعزیز ساغر"، مدیر مرکز تحقیقات خلیج (فارس) در دوبی نیز اظهار داشت: کشورهای عربی نگرانند که ایران از مذاکرات دوجانبه با آمریکا به عنوان وسیله ای برای سوء استفاده از ناآرامی های عراق و نهایتا دستیابی به اهداف خود که در تضاد با هدف های کشورهای همسایه عراق است، استفاده کند.

وی افزود: ما نمی خواهیم که عراق به یک کشور دست نشانده ایران تبدیل شود.

"ساغر" همچنین در خصوص نگرانی کشورهای عربی از برنامه هسته ای ایران گفت: رهبران خلیج (فارس) از این نگرانند که موضوع هسته ای ایران در مذاکرات دوشنبه مطرح نشده باشد.

به نوشته آسوشیتدپرس، نگرانی دیگر اعراب بابت خروج قریب الوقوع آمریکا از عراق و متعاقب آن تسلط ایران بر این کشور است.
"فواد الهاشم"، ستون نویس روزنامه کویتی الوطن در این باره گفت: ایرانی ها با طرح هایشان به سرعت در حال پیشرفت هستند و اهداف آنها بی پایان است.
عصر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به مشکلات عراق و گفتگوهای انجام گرفته با آمریکا در این رابطه، گفت: اگر اراده ای مصمم برای ساماندهی وضعیت عراق وجود داشته باشد، دور دوم گفتگوهای میان سفرای ایران و آمریکا انجام خواهد شد.

به گزارش خبرنگار مهر، منوچهر متکی، وزیر خارجه کشورمان پیش از ظهر امروز در نخستین اجلاس دادستان های پایتخت کشورهای اسلامی، اظهار داشت: هم اکنون مشغول بررسی نخستین دور از گفتگوها میان تهران و واشنگتن بر سر مسائل عراق هستیم.

وی متذکر شد: این گفتگوها در صورت وجود اراده لازم، برای حل مشکل عراق می تواند ادامه داشته باشد.

وزیر خارجه کشورمان تصریح کرد: متاسفانه اشغالگران عراق در طول این چند سال سیاست های غلطی را اعمال کرده اند که خود نیز نتیجه آن را در شکست هایشان دیدند.

متکی با اشاره به ابراز تمایل دولتمردان ایالات متحده برای مذاکره با ایران که از طریق پیام های رسمی و غیر رسمی سفارت شان در عراق برای انجام گفتگو با ایران، اعلام می شد، گفت: آنها در پیام هایی که می دانند هدف از این گفتگو را، کمک به امنیت عراق اعلام می کردند.

وی با تاکید بر اهمیت عراق برای کشورمان، تصریح کرد: دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به سبب نیاز به برقراری امنیت در عراق، اصل این گفتگو ها را پذیرفت.

وزیر امور خارجه در ارتباط با مسائل لبنان نیز افزود: امروز خردمندان لبنان نخواهند گذاشت که این کشور غرق درگیری های داخلی شود و انشاء الله لبنان از این میدان نیز پیروز بیرون خواهد آمد.

متکی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به معاهده ان.پی.تی و حقوق متاثر از آن اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران 37 سال است که عضو ان.پی.تی است و اکنون مصمم است که از حق عضویت خود در برخورداری از فن آوری صلح آمیز هسته ای بر اساس اصول این معاهده استفاده کند.

وی تصریح کرد: تاریخ ایران نشانگر آن است که هرگز به دنبال تجاوز و یا سلاحهای کشتار جمعی نبوده است. ضمن آنکه ما با در پیش رو داشتن دو گزینه تعامل یا تقابل، با کسانی که مخالف حقوق مسلم مان هستند، همواره تعامل را ترجیح داده ایم.

وزیر امور خارجه در پایان با اشاره به دور دوم گفتگوهای لاریجانی و سولانا، گفت: امروز دومین دور گفتگوها پیرامون موضوع هسته ای کشورمان پس از آنکارا در مادرید آغاز شده و امیدواریم که طرف مقابل نیز رویه تعامل را بپذیرد.
عصر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پارلمان بحرین لایحه ممنوعیت حمله نظامی آمریکا به ایران از طریق پایگاه های واقع در بحرین را تصویب کرد. به گزارش عصر ایران (asriran.com)، روزنامه بحرینی "الوسط" گزارش داد: اکثریت نمایندگان پارلمان بحرین در رای گیری روز سه شنبه به ممنوعیت حمله آمریکا به ایران از طریق پایگاه های نظامی بحرین رای مثبت دادند. این رای گیری با حضور 40 عضو مجلس سفلی بحرین برگزار شد که 39 تن مخالفت خود را با استفاده از خاک بحرین برای آغاز هرگونه حمله نظامي به ایران اعلام کردند و تنها یک نماینده تندروی سنی از دادن رای خودداری کرد. برپایه این گزارش، تصمیم مجلس سفلی بحرین که نمایندگان آن منتخب مردم هستند، لازم الاجراست. مجلس علیا که متشکل از 40 عضو منتخب هیات حاکمه است به ممنوعیت حمله رای نداد. کشور پادشاهی بحرین با جمعیت 725 هزار نفری که 60 درصد آنها شیعه هستند، یک متحد نزدیک آمریکا در خلیج فارس به شمار می رود. ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین مستقر است و از سال 1949 تاکنون حضور نظامی خود در این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس را حفظ کرده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک كارشناس مسائل بين الملل از مركزعالي بررسي هاي بين الملل آمريكا درباره مذاكرات اخير ميان ايران و آمريكا با موضوع عراق اظهارداشت:" آمريكا تلاش دارد تا به جهان بگويد كه ايران را تا آخر خط و در تمامي موضوعات از جمله موضوعات هسته اي و عراق و ديگر مسائل دنبال مي كند تا اگر واشنگتن تصميم به حمله به ايران گرفت ديگر كسي اين كشور را سرزنش نكند و اين جزئي از استرات‍ژي آمريكاست."

به گزارش عصرایران (asriran.com) مامون فندي در گفت و گو با شبكه العربيه اضافه كرد:" البته يك نگرش ايراني نيز وجود دارد كه تلاش دارد در داخل موفقيتي را رقم بزند و بگويد كه آمريكايي ها با ما سريك ميز نشستند ولذا ما يك موفقيت استراتژيك را به دست آورديم."

اين كارشناس بين الملل توضيح داد:"ايراني ها نسبت به آمريكايي ها درعراق از موفقيت بيشتري برخوردارند اما آمريكایي ها می خواهند به جهان نشان دادند كه ايران تا حد بسيار زيادي به درخواست هاي آنها پاسخي نمي دهد و همين مساله اوضاع را به سمت یک "تابستان سوزان" سوق خواهد داد."

وي ادامه داد:"معتقدم كه ناميدن مذاكرات ايران و آمريكا در عراق به عنوان "مذاكرات تاريخي" واقعيت مهمي است اما نبايد غافل بشويم كه اين مذاكرات در سطح سفراي دو كشور بوده و اين درحالي است كه آمريكا در سطح معاون وزير امور خارجه در حال ايجاد جنبش ديپلماتيك در منطقه خاورميانه است و كشتي هاي جنگي آمريكا به سوي خليج فارس درحركتند. واضح است كه آمريكا مجموعه اي از درخواست ها را درباره توقف حمايت ها از گروه هاي شبه نظامي شيعه در عراق به ايران ارائه كرده است."

فندي اظهار داشت:" به اين مذاكره خوشبين نيستم و آن را با ديدار طارق عزير با جيمز بيكر در جنگ سال 1990 ميلادي در ژنومقايسه مي كنم هنگامي كه بيكر از آن نشست بيرون آمد وگفت :"خانم ها و آقايان !متاسفم كه آنچه را كه خواستيم به دست نياورديم."

وی افزود: ايران نمي تواند برنامه زمانبدي خروج از عراق را به آمريكا ديكته كند و البته عراقي ها نيز اين موضوع را نمي پذيرد . كشورهاي عربي هم خروج نيروهاي آمريكایي به سود ايران را قبول نخواهند کرد.
عصر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارتش آمريكا در مراسمي رسمي مسؤوليت هاي امنيتي منطقه فدرالي كردستان عراق را به طور رسمي تسليم كابينه محلي اين منطقه كرد.

به گزارش عصرایران (asriran.com) خبرگزاري فرانسه،‌"نچیروان بارزاني"رئيس كابينه منطقه فدرالي كردستان عراق اين اقدام را موفقيت روند بازسازي عراق دانست و توضيح داد:" كابينه منطقه فدرالي كردستان عراق در پي 16 سال تجربه مسؤوليت هاي امنيتي را عهده دار شده است."

منطقه فدرالي كردستان عراق كه شامل سه استان دهوك،‌ سليمانيه و اربيل است از سال 1991 ميلادي و حمله نظامي آمريكا و نيروهاي ائتلاف عليه عراق تشكيل شد.

"موفق الربيعي" مشاور امنيت ملي عراق نيز در اين باره گفت كه كابينه منطقه فدرالي كردستان عراق در مسائل امنيت و دموكراسي نمونه اي براي ساير استان هاي عراق است.

ژنرال "بنيامين مسكون" فرمانده نظامي آمريكا درشمال عراق نيز اين اقدام را "تاريخي" توصيف كرد.

با اين اقدام نيروهاي آمريكايي هفت استان از مجموع 18 استان عراق مسؤوليت هاي امنيتي خود را به دور از دخالت هاي مستقيم نيروهاي آمريكايي برعهده گرفته اند.

پيش از اين استانهاي نجف،‌ مثني، ذي قار و ميسان در جنوب عراق نيز مسؤوليت هاي امنيتي خود را برعهده گرفته بودند.
عصر ایران

چه شود , با این گفته یعنی اولین حکومت فدرال با پشتیبانی آمریکا در خاورمیانه تاسیس شد و اولین ایالتش هم ایالت فدرال کردستان هست و کم کم وقتی بتونن عراق اروم کنن بقیه استانها رو هم به ایالتهای فدرال تبدیل میکنن ( کلا تو عراقم "سیستم کاپیتالیتسمی- نظام سرمایه داری" پیاده میکنن )
عراق هر چی داشت از نفت داشت حالا نفت تو مزایده به شرکتهای خصوصی نفتی غربی ( آمریکایی ) میدن
من که راضی نیستم فکر کنید یه وقت تو ایالت فدرال کردستان عراق جدایی طلبا به قدرت برسن اونوقت چی میشه , کسی نمیتونه کاری کنه , البته بر عکشم میشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سازمان موساد كه مسئوليت جمع آوري اطلاعات انساني ، عمليات مخفي و ضدتروريسم را برعهده دارد ، تمركز خود را بر ملت هاي عرب و سازمان هاي عربي در سراسر جهان معطوف كرده است. اين مؤسسه همچنين مسئول جنبش مخفي مهاجران يهودي براي خروج آنها از سوريه ، ايران و اتيوپي و مهاجرت دادن آنها به اسرائيل مي باشد. عوامل موساد در حال حاضر در كشورهايي كه سابقآ كمونيست بودند ، غرب و سازمان ملل متحد فعال هستند. دفتر اصلي موساد در تل آويو (پايتخت اسرائيل) است. اين مؤسسه در دهه 80 ، بين 1500 تا 2000 نفر پرسنل داشت و برآوردهاي اخير حاكي از 1200 نفر كارمند مي باشد. هويت مدير موساد معمولآ جزو اسرار حكومتي تلقي مي شود و يا حداقل اينكه در عموم و رسانه ها چيزي درباره وي مطرح نمي شود. اما در ماه مارس سال 1996 ، دولت اسرائيل انتصاب ژنرال ارشد داني ياقوم را به جاي رئيس قبلي اين مؤسسه يعني شبتاي شاويت كه در اوايل سال 1996 استعفاء داده بود اعلام كرد و در سپتامبر 2002 ، مئير داگان به عنوان مدير جديد موساد انتخاب شد. موساد كه در گذشته به عنوان مؤسسه هماهنگي و مؤسسه مركزي اطلاعات و امنيت اسرائيل شناخته مي شد ، در اول آوريل سال 1951 تشكيل شد. موساد توسط نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي يعني داويد بن گورين تأسيس شد كه هدف آن را اين گونه اعلام كرد: «براي كشور ما كه از ابتداي تأسيس تحت فشار دشمنانش قرار داشته است ، اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروري است و ما بايد به خوبي بياموزيم و بدانيم كه در اطرافمان چه مي گذرد.» موساد هشت بخش اصلي دارد. با اين وجود جزئيات سازمان داخلي آن همچنان مخفي باقي مانده است. تعدادي از آن بخش ها عبارتند از: بخش جمع آوري كه بزرگترين بخش آن است و مسئوليت عمليات جاسوسي را برعهده دارد ، دفاتري را در خارج از اسرائيل تحت پوشش ديپلماتيك و غيررسمي تأسيس كرده است. اين بخش شامل قسمت هايي است كه هر يك مسئول نواحي ويژه جغرافيايي مي باشند و هدايت مأموران فعال درآن نواحي را برعهده دارند. موساد از سال 2000 ، يك فعاليت تبليغي گسترده را در جهت استخدام مأموران جديد جمع آوري خبر و اطلاعات آغاز كرد. بخش همكاري و اقدام سياسي که در آن ، فعاليت هاي سياسي و همكاري با سرويس هاي اطلاعات خارجي كشورهاي دوست اسرائيل و نيز كشورهايي كه روابط ديپلماتيك عادي با اسرائيل ندارد را انجام مي دهد. در دفاتر بزرگ تر خود در كشورهايي مانند فرانسه ، موساد دو كنترل كننده منطقه اي تحت پوشش كاركنان سفارت خود در پاريس دارد. يكي از آنها براي بخش جمع آوري كار مي كند و ديگري براي بخش همكاري و اقدام سياسي. بخش عمليات ويژه با عنوان متساوا ، ترورهاي بسيار حساس ، خرابكاري ها و اقدامات شبه نظامي دقيق و پروژه هاي جنگ رواني را انجام مي دهد. اين بخش مسئوليت ترور شخصيت هاي ويژه و نظامي فلسطيني را برعهده دارد. بخش LAP ، مسئول اجراي جنگ رواني ، تبليغات و عمليات فريب مي باشد كه تهاجمات فرهنگي و اخبار دروغ نشر شده در مطبوعات جزو اقدامات اين بخش است. بخش تحقيقات ، مسئول توليد اطلاعات نظير گزارش هاي روزانه ، خلاصه وضعيت هاي هفتگي و گزارش هاي مشروع ماهانه است. اين بخش در قالب 15 بخش ويژه جغرافيايي يا دفاتر منطقه اي سازماندهي شده است كه شامل ايالات متحده امريكا ، كانادا و اروپاي غربي ، امريكاي لاتين ، كشورهاي سابق اتحاد جماهير شوروي ، چين ، آفريقا ، مغرب (مراكش) ، الجزاير ، تونس ، ليبي ، عراق ، اردن ، سوريه ، عربستان سعودي ، امارات متحده عربي و ايران مي باشد. يك بخش هسته اي نيز متمركز بر موضوعات خاص و مرتبط با تسليحات هسته اي تشكيل شده است كه معمولآ جزو سري ترين بخش ها است. بخش تكنولوژي ، مسئول توسعه فناوري هاي پيشرفته براي پشتيباني فني از عمليات هاي موساد است. در آوريل سال 2001 ، موساد يك آگهي استخدام در رسانه هاي اسرائيلي درج كرد مبني بر اينكه به تعدادي مهندس الكترونيك و متخصص كامپيوتر براي واحد تكنولوژي خود نياز دارد. در سال 1996 ، در يك نشريه چاپ امريكا مطلبي درج شد كه بخش اطلاعات عمليات موساد ادعا كرده است بزرگترين ترورهاي دنيا را 10 دقيقه قبل از وقوع شناسايي مي كند ، در حالي كه قبلآ CIA فاش كرده بود اين اقدامات را 8 دقيقه قبل از وقوع ترور شناسايي مي كند. منبع : سايت اطلاع رساني يهود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
الياهو کوهن ، در روز 16 دسامبر 1924 ميلادي در محله يهوديان شهر اسکندريه مصر به دنيا آمد. او زبان هاي عبري ، ايتاليايي ، آلماني و عربي را به خوبي صحبت مي کرد و حافظه اي قوي داشت. او همکاري خود را با ورود به آژانس قاچاق مهاجرين يهودي به فلسطين شروع کرد و سرانجام نيز به اسرائيل رفت. در بهار سال 1960 ، موساد او را به عنوان يک جاسوس انتخاب و تحت تعليمات خاصي قرار داد. مربي او فردي به نام درويش بود که به همراه يک تيم آموزشي ، کوهن را براي بزرگترين فعاليت جاسوسي دهه (هفتاد) آماده مي کرد. سرانجام در روز اول ماه مارس 1961 ، کوهن با نام ساختگي «کامل امين طابس» و شغل بازرگاني ، به بوينس آيرس وارد شد. او با کمترين تلاش ، خود را به محافل عرب زبان آرژانتين نزديک کرد و توانست دوستان بسياري براي خود به دست آورد. کوهن سخاوتمندانه از دوستان عرب خود در منزل پذيرايي مي کرد و ارتباط گرم و نزديکي را با شخصيت هاي عرب ساکن در آرژانتين برقرار نمود. کوهن توانست با توصيه دوستان عربش ، به کلوپ اسلام که مرکز اجتماع بسياري از شخصيت هاي بانفوذ کشورهاي عربي بود ، وارد شود. عبدالله لطيف الحشام ، صاحب امتياز بزرگترين روزنامه عربي کشور آرژانتين ، يکي از کساني بود که به راحتي در دام کوهن افتاد. کوهن با کمک هشام به سوريه رفت و يک شرکت صادرات و واردات تأسيس کرد. شرکاي تجاري کوهن و يا دوستان او که از شخصيت هاي بانفود سياسي و نظامي سوريه بودند ، نمي دانستند که گپ زدن هاي دوستانه آنها با کوهن ، اطلاعات مهمي را در اختيار او قرار مي دهد. اطلاعات به دست آمده ، هر روز توسط کوهن به تل آويو مخابره مي شد. کوهن آپارتمان خود را مقابل ستاد ارتش سوريه انتخاب کرده بود و با شمارش تعداد پنجره هاي روشن ساختمان فرماندهي ارتش سوريه و يا رفت و آمدهاي روزانه و شبانه ، مي توانست وقوع يک بحران را حدس بزند. او در يکي از گزارشات ارسالي خود به تل آويو نوشته بود: «سه شب است که در ساختمان فرماندهي ارتش ، چراغ ها تا صبح روشن مي ماند. هيچ کس قصد کودتا ندارد. جابجايي وسيع ستون هاي ارتش در جاده ها قابل رؤيت است. علت احتمالي اين فعاليت هاي غيرعادي: تدارک عمليات عليه اسرائيل. تمام.» کوهن غالبآ دوستانش را براي مهماني هاي مجلل شبانه ، به خانه اش دعوت مي کرد. مهماني هايي که تا ديروقت طول مي کشيد و در اين ميان ، اطلاعات مهمي رد و بدل مي شد. سرهنگ صلاح ضالي ، معازي برادرزاده اش (رئيس ستاد ارتش) و ژنرال الحافظ (از شخصيت هاي بانفوذ حزب بعث) ، همگي از دوستان کوهن بودند. ژنرال الحافظ در سال 1963 ، بعد از کودتاي حزب بعث به رئيس جمهوري رسيد و اين موضوع ، زمينه رشد بيشتر فعاليت هاي جاسوسي کوهن را فراهم کرد. فعاليت هاي کوهن ، حدودآ تا 2 سال بعد ادامه يافت. اما در ژانويه 1965 ، کوهن به علت اشتباهي که در زمان مخابره پيام به اسرائيل داشت ، توسط تيم فني ضداطلاعات سوريه شناسايي و دستگير شد. ژنرال الحافظ رئيس جمهور سوريه ، با شنيدن خبر جاسوس بودن کوهن (کامل امين طابس) اين آشناي عزيز و معتمدي که به او خيانت کرده بود ، بسيار پريشان شد. همينطور بسياري از دوستان ديگر کوهن که بارها در محافل دوستانه به او اطلاعاتي داده بودند ، با ناباوري به سادگي و سهل انگاري خود مي انديشيدند. پي نوشت: همانطور که در پست قبلي اشاره کردم ، الياهو کوهن يا همان کامل امين طابس ، تا کانديداتوري وزارت دفاع سوريه هم پيش رفته بود و اگر وزير دفاع سوريه مي شد ، اسرائيل توانسته بود بدون شليک حتي يک گلوله ، ارتش سوريه را در اختیار بگيرد. پس اگر مي خواهيد به کشور آسيب نرسد ، اطلاعاتي را که در هر زمينه اي در اختيار داريد ، به راحتي در اختيار ديگران قرار ندهيد. gun.mihanblog.com

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئيس جمهور تاكيد كرد: قدرت‌هاي فاسد با دست قدرت‌ ملت‌ها به زودي مضمحل خواهند شد و ما آثار آن را مي‌بينيم. به گزارش فارس محمود احمدي‌نژاد پيش از ظهر امروز يكشنبه در جمع مهمانان خارجي شركت كننده در مراسم سالگرد رحلت امام كه در نهاد رياست جمهوري گردهم آمده بودند، اظهار داشت: به خانه خودتان خوش آمديد. وي ايران را پايگاه بيداري بشريت عنوان كرد و با بيان اين كه امام زنده كننده راه انبيا الهي در دوران ما بود، گفت: شجاعت، ايمان، مقاومت، تواضع، فداكاري، امانتداري و همه ويژگي‌هاي نيكو در امام برجسته است. رئيس جمهور اولين و برجسته‌ترين ويژگي امام خميني را توحيد دانست و ادامه داد: امام جز خدا هيچ عاملي را در عالم صاحب قدرت نمي‌شناخت، امام يك موحد حقيقي بود و شبيه حضرت ابراهيم، بت شكن. احمدي‌نژاد با بيان اين كه امام با همه وجود در همه تصميمات و صحنه‌هاي سخت هيچ نقطه اتكايي جز خداوند نداشت، افزود: امام با همه وجود به نصرت الهي ايمان داشت و در همه موقعيت‌هاي سخت، ايمان به نصرت خدا او را ياري مي‌كرد و همه سخنان، اعمال و فريادهاي او فقط براي خدا بود. رئيس جمهور اخلاص امام را زبانزد دانست و تصريح كرد: امام خميني حتي براي نزديكترين منسوبين خود هيچ امتياز ويژه‌اي قائل نبود، امام كسي نبود كه مردم را به شجاعت، صبر، ايثار، شهادت و ساده‌زيستي دعوت كند اما خودش اهل اينها نباشد، امام اول خودش عمل مي‌كرد. احمدي‌نژاد پيام امام خميني را يك پيام جهاني دانست و خاطرنشان كرد: امام نيامد كه فقط مسلمانان و اهالي كشور خود را نجات دهد، بلكه او آمد تا همانند پيامبران همه بشريت را نجات بخشد. وي با اشاره به اين كه امام براي مردم همه جهان دل مي‌سوزاند و براي انسانها كرامت انساني قائل بود اظهار داشت: امام خميني همه طرح‌هاي استعمار كهنه و نو را افشاء كرد و فرمود؛ در همه دنيا بايد بسيج مردمي و هسته‌هاي مقاومت براي مقابله با نظام سلطه برپا شود. رئيس جمهور با اشاره به سخنان يكي از ميهمانان افريقايي شركت كننده در اين مراسم گفت: مردم آفريقا حقيقتاً مظلوم‌اند، چرا كه از طرفي منابعشان را غارت مي‌كنند و از سوي ديگر خود استعمارگران تبليغ مي‌كنند كه آفريقا عقب مانده و بي‌فرهنگ است، تا كسي به دنبال احقاق حقوق ملت مظلوم آفريقا نباشد. احمدي‌نژاد اتكاي امام را به قدرت ملت كه نشأت گرفته از خداوند است، دانست و تصريح كرد: امام خميني هويت، شخصيت، فرهنگ و تاريخ ملت ايران را زنده كرد و وقتي اين ملت قدرت خود را بازيافت، حركت كرد و همه قدرت‌ها در مقابل ملت ايران زانو زدند. وي ادامه داد: امروز در فلسطين مي‌بينيم كه ملت قدرت خود را يافته و نه تنها رژيم صهيونيستي، بلكه همه حاميانش نيز مجبورند در مقابل اين قدرت زانو بزنند. رئيس جمهور با اشاره به شكست رژيم صهيونيستي از ملت لبنان تاكيد كرد: ملت لبنان هيمنه رژيم صهيونيستي را فرو ريخت و كليد شمارش معكوس نابودي اسرائيل را فشرد و انشاء الله شاهد نابودي اين رژيم در آينده نزديك خواهيم بود، چرا كه هر كس براي خدا حركت كند و نيروي ملت را باور كند پيروز خواهد بود. احمدي‌نژاد با بيان اين كه اصلاح جهان بايد به دست انسانهاي صالح انجام شود، اظهار داشت: ريشه مشكلات دنيا در اين است كه قدرت‌هاي ناپاك و غير امانتدار در مراكز جهاني حاكم شده‌اند، اينها از مسير انبياء خارج شدند و مي‌بينيم كه قدرت‌هاي زورگو حتي جنگ راه مي‌اندازند تا جيب‌هايشان را پر كنند. رئيس جمهور راه امام خميني را كه همان راه انبياء است، تنهاترين و بهترين راه نجات بشريت عنوان كرد و گفت: من به كشورهاي مختلف سفر كرده‌ام و مي‌بينم كه همه از وضع موجود ناراضي و خسته هستند، حتي رئيس قدرت پوشالي استعمارگر هم از وضع موجود در دنيا ناراحت است، البته او به دنبال ضد عدالت است و هر جا سفر مي‌كند مي‌بيند ملت‌ها با مشت‌هاي گره كرده از او استقبال مي‌كنند و عليه او شعارهاي down with و الموت سر مي‌دهند. وي ادامه داد: امروز يك موج عظيم و حركت توفنده در دنيا در حال حركت است و در آستانه يك تحول عظيم در عالم هستيم، چرا كه بشر امروز از مناسبات مبتني بر زور و قدرت عبور كرده و امروز ملت‌ها عدالت و پاكي را مطالبه مي‌كنند و اين آغاز رسيدن به يك دوران درخشان و نوراني از حاكميت عدالت است. رئيس جمهور در ادامه سخنانش گفت: قدرت‌هاي فاسد به دست قدرت‌ ملت‌ها به زودي مضمحل خواهند شد و ما آثار اضمحلال آنها را مي‌بينيم، آنها رو به سقوط هستند ولي در عراق، فلسطين، لبنان، افغانستان و جاي جاي دنيا همه ملت‌ها در حال پيوستن به يك رودخانه زلال هستند كه بزودي به اقيانوس حقيقت و عدالت متصل خواهد شد. احمدي‌نژاد خطاب به مردم دنيا گفت: اي كساني كه قلبتان براي عدالت، حقيقت و پاكي مي‌تپد، بايد با تكيه بر خدا حركت كنيم، كسي كه براي خدا حركت كند شكست و بن بست ندارد و بدانيد پيروزي نهايي، عزت ملت‌ها و نابودي ستمگران نزديك است. وي براي روح ملكوتي امام خميني درجات عالي و همنشيني با پيامبران را مسئلت كرد. پيش از سخنان رئيس جمهور محمد علي انصاري دبير ستاد بزرگداشت سالگرد رحلت امام (ره) توضيحاتي درباره ميهمانان خارجي شركت كننده در اين مراسم ارائه كرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.