Recommended Posts

السلام عليك يا فاطمه الزهراء خدا لعنتشون كنه اين آمريكاييهارو

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بحثهای مزخرف و تکراری. واقعا این بحث تمومی نداره. هر از چند وقت دوباره سر این قضیه بحث میشه. هر چی باشه. عزیزان یک کلام نه ما جزو استراژیستهای نظامی ایران هستیم نه اسرائیلی. پس نمی دونم چی پیش میاد. ولی هر چی باشه : 1_ جنگه ارامی نخواهد بود و بسیار وحشتناک و خونریز خواهد بود برای هر 2 طرف. نه امریکا و اسرائیلیا پخمن نه ایران میشینه نیگا می کنه. هر 2 طرف با تمام قدرت به جون هم می افتند. نمیشه چیزی رو پیش بینی کرد چه اتفاقی می افته یا از کجاها به هم ضربه می زنند. ولی اینجاست که اگه اسرائیل و هم پیمانانش نتونن حکومت ایران رو تو چندین ساعت اول از پا در بیاورند. اسرائیل از پا در خواهد امد حالا می خواد بعدش ایران نابود بشه یا نه اسرائیل دیگه نیست. اسرائیلیها خیلی خوب می دونند. دوستان اگر عقاید صهیونیستها رو مطالعه کنیم . به طور خلاصه بگم انها خودشون رو برای جنگی بزرگ اماده می کنند. یکی صهیونیستها و دیگری فرقه ایی از مسیحیت است. اسم این فرقه خوب یادم نیست ولی فکر کنم صهیون مسیحی یا از همین جور اسمها دارند. این دو گروه عقیده دارند در اورشلیم یا بیت المقدس جنگی دهشتناک روی می دهد و در انجا فرقه ی مسیحی می گوید که بعد از ان جنگ دهشتناک مسیح ظهور خواهد کرد. صهیونیستها هم می گن بعد از ان جنگ حضرت موسی ظهور خواهد کرد. به همین علت هست که ان مسیحیان گروه بالا با تمام وجود از وجود اسرائیل حمایت می کنند. در احادیث مسلمانان هم چندین بار از ائمه اطهار اتفاق افتادن این جنگ گفته شده. مثال ان حدیثی از امام صادق (ع) است. مسلمانان هم بشارت به پیروزی داده شده اند. حتی در پیشگویی های نوستار داموس هم که تا حالا پیشگوییهاش به حقیقت پیوسته( بعدش رو نمی دونم) اتفاق افتادن این جنگ بسیار مهیب گفته شده. هر جنگی باشه. هر طرف هم که پیروز شه به اسانی پیروز نخواهد شد و چه ایران باشه یا غرب و هم پیمانان. طرف پیروز فرقی با جسد متحرک نخواهد داشت. luftwaffe icon_cool

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سوال اول - حقيقتاً باور مي‌كنين كه ما كلاً 600 تا داشته باشيم؟!!! 600 موشك بالستيك؟!!! امريكا يا شوروي كه بزرگترين سيلوهاي نگهدارنده‌ي اين موشك‌ها رو در اختيار داشتن، اين تعداد موشك بالستيك داشتن؟! اون هم در كل 45 سال جنگ سرد + 17 سال پس از اون؟!!!!

آقا مصطفی این حرفت واقعا درسته . من هم در مورد این تعداد شک دارم . ولی قیمت یک موشک شهاب 3 حدود 8 میلیون دلار است . 600 ضربدر 8 میلیون دلار تقریبا می شه 4 میلیارد و 800 هزار دلار . در صورتیکه بودجه نظامی ایران بین 6 تا 9 میلیارد دلار در سال است .

آقا مصطفی مگر اسرائیل خودش چقدره که بخواد 600 موشک شهاب 3 بزنی icon_cool

سوال دوم - با چه سامانه‌اي قادر به شليك نه 600 تا، بلكه 60 تا موشك بالستيك در روز هستيم؟!! مگه خمپاره 60 هست كه فرت و فرت بخوايم شهاب شليك كنيم؟!

ببین آقا مطفی عزیز

طبق گفته یکی از سرداران رشید ایران ..

ایران در صورت حمله و در دقایق اول حمله بیش از 11 هزار راکت شلیک خواهد کرد . هدف ما فقط اسرائیل نخواهد بود بلکه پایگاه های آمریکا و خود ارتش و نیروی قوای آمریکا در منطقه است ./

آقا مطفی من تصور نمی کنم ربطی به سامانه داشته باشه thinking

اگر یادت باشه در رزمایش پایامبر اعظم و در هنگام آزمایش موشک های شهاب و زلزال بیش از ده ها فروند موشک بالستیک شلیک شد .

برای این کار ما نیاز به همون ماشین های حمل موشک داریم و ربطی نداره که تعداد چقدره straight


سوال سوم - آيا حقيقتاً فكر كرده‌اين كه اسرائيل بيكار نشسته و دست به دعا و ارتباط با يهوه ورداشته كه ايران بهش شهاب نزنه؟! بد نيست تحركات ضد موشكي مشترك امريكا و اسرائيل در اين زمينه رو از سال 2000 به اينور مطالعه بفرمايين تا كمي دستمون بياد كه چقدر در خواب خرگوشي به سر مي‌بريم!!!


آمریکا قدرتمند ترین کشور دنیا است . بنابراین تکنولوژیش از ما بیشتر . من با این حرف آقا مصطفی موافقم . اسرائیل بیکار نشسته تا ما بزنیمش .

سوال چهارم - با توجه به تحولات منطقه و تغييرات آشكار مواضع كشورهاي مختلف، آيا به نظر شما، جنگ ما با اسرائيل، در شليك موشك شهاب خلاصه مي‌شه؟! از نظر شما، اشكالي نداره اسرائيل با هواپيماهاش (و احتمالاً با كمك همه جانبه‌ي امريكا و اروپا و كشورهاي همسايه)، صبح تا شب كشور رو شخم بزنه و ما هم در مقابلش روزي چند تا موشك شهاب به سمتشون شليك كنيم؟! كي نابود مي‌شه؟ ما يا اسرائيل؟

آقا مصطفی این حرف رو کاملا درست می گی . دوستان .........

آمریکا و اسرائیل اگر بخوان با هم هماهنگ بشن برای حمله به ایران از راه هوا می تونند پدافند ایران رو کلی صدمه بهش بزنند . قدرت هوایی این دو کشور واقعا بالا است و من فکر نمی کنم ما قادر با مبارزه با این حجم باشیم .

خوب دقت کنید . اگر قراره حمله بشه به ایران خوب آمریکا بهترین نیرو های خودش رو کار می گیره .

تقریبا ممکنه ما در صورت وقوع درگیری باید با بیش از 3 تا 4 هزار فروند جنگنده درگیر بشیم .

چراکه آمریکا و اسرائیل بعد از هدف قرار دادن تاسیسات اتمی برنمی گردن خونشون تا با موشک ما بزنیمشون . اون ها بعد از این عملیات پایگاه های سپاه ، پایگاه های ارتش ، پایگاه های نظامی ، پایگاه های هوایی ، پایگاه های موشکی ، بعضی از نیروگاه های مهم کشور و فرودگاه های کشور رو مورد اصابت قرار می دن تا مطمئن بشن که بعد ازاین عمل دیگه خطری تهدیدشون نمی کنه .

درسته ممکنه ما بتونیم خیلی از جنگنده ها و هواپیما هاشون رو سرنگون کنیم ولی دقت کنید که با چه جنگنمده هایی میان . thinking

ما با نیروی هوایی فقط درگیر نیستیم بلکه حتی با نیروی دریایی آمریکا هم درگیر هستیم .


حرف هري ترومن اين بود : «اين بمب، در حقيقت انتقام حمله‌ي ناجوانمردانه‌ي پرل هاربر بود»!!!!
حالا فكر كردين كه اگه ما به تأسيسات هسته‌اي اسرائيل حمله‌ كنيم، اسرائيل كاري نمي‌كنه؟! كشوري كه هر سلاحي كه دستش رسيده (به جز بمب هسته‌اي) رو در تمامي جنگ‌هاش بكار برده‌ و ذره‌اي از افكار جهاني واهمه‌اي نداره!!
درصورت حمله به تأسيسات هسته‌اي اسرائيل، تنها اين مجوز رو صادر كرديم كه با بمب هسته‌اي، ايران زمين رو به نابودي بكشونيم!


این واقعا حرف درست و منطقی است .

ولی واکنش جهان چه خواهد بود . worreid


یک ماده واحده در مورد حرف های زیبای آقا مطفی من بزنم .

من امیدوارم که به وقت دوباره آقا سعید نیاد فوشمون بده یا اخراجمون کنه ولی دوستان

من به این نتیجه رسیدم که اونقدر ها هم که مسئولین ادعا می کنند ما قوی نیستیم . sad

آمریکا قدرت اول جهان است ولی موقعی که حرف از حمله به آمریکا می شه دوستان می گن انقدر دشمن رو بزرگ جلوه ندید و وقتی که بعضی وقت ها آمریکا و یا اسرائیل مانوری رو می دن دوستان این حرف ها رو می زنن :

" من می خوام بدونم آمریکا و اسرائیل کیلو چنده "
" اگر آمریکا می خواست حمله کنه توی این سی سال می کرد "
" ما قدرتمون بسیار بالا است و آمریکا به محز حمله از خاورمیانه پرتش می کنیم بیرون "
" این ها همش بولوفه و می خوان بگن ما خیلی گنده هستیم " ( در صورتیکه در بعضی رزمایش ها و مانور های آمریکا تجهیزاتی رو می شه که ما تا 20 سال دیگه هم بهش دست پیدا نمی کنیم )
" ما چونزمسلمان هستیم خداوند با ما است "


خوب به حرف های بالا دقت کردید . یه طوری بعضی از دوستان حرف می زنند انگار ما بزرگ ترین قدرت دنیا هستیم.

من به هیچ وجه نمی خوام زحمت دانشمندان بالا قدر ایران رو دست کم بگیرم و باید گفت که ما هنوز اول راهیم و باید این پیچو خم ها رو بگزرونیم تا به قدرت اصلی و به قله ترقی برسیم . ولی بعضی از دوستان طوری حرف می زنند که هر کی ندونه فکر می کنه خبریه .


فقط خواستم بگم که قدرت دشمن رو انقدر کوچیک نگیرید . و انقدر به خودمون مغرور نباشیم .

این حرف ، حرف من نیست بلکه حرف مقام رهبری و سردار صفوی است .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا آرش قسمت آخرو خوب اومدی. این که کدوم کشور قدرتش بیشتره باید یادت باشه که نسبی هستش . یعنی باید ببینی کجا رو با کجا مقایسه می کنی. من به عنوان برادر کوچکترت یه توصیه بهت می کنم. 2 تا کتاب رو حتما بخون. هرچه زودتر بهتر 1- ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ(از قرن 15 تا حالا) نوشته پل کندی. در این کتاب رابطه قدرت اقتصادی و نظامی با آمارو مدرک و به صورت منطقی بررسی شده و یکی از بهترین کتابهای جهان در این زمینه هستش. توی این کتاب با سند و مدرک بحث می کنه که هر قدرت اقتصادی درست و حسابی در هنگام نیاز می تونه این قدرت اقتصادی رو به صورت قدرت نظامی دربیاره. نمونه اش هم فرانسه قرن 18 و انگلیس و آلمان قرن نوزدهم و آمریکای قرن بیستم . 2- کتاب جابجایی در قدرت. نوشته الوین تافلر. این کتاب یه فاکتور دیگر رو هم وارد قضیه قدرت کرده و اونهم اطلاعات یا قدرت نرم افزاری هستش. اگر حوصله کردی کتاب جنگ و ضدجنگ رو هم بخون. این کتاب بعد از جنگ اول خلیج فارس 1991 نوشته شده و درباره جنگهای آینده هستش. خیلی از پیش بینی های این کتاب الان به وقوع پیوسته. این هم نوشته الوین تافلر هستش. بقیه دوستان هم اگر خوندن بی نتیجه نخواهد بود. بعدا سرفرصت اگر خداخواست یه تاپیک درباره این موضوع قدرت و رابطه اون با ثروت و علم می زنیم. اما در بحثی که شما کردی باید به این نکته توجه کنیم که ما الان در زمینه تولید ثروت و علم کجای جهان قرارداریم. البته باید نفت رو از آمارمون بذاریم کنار. خوب دیگه وقت خداحافظیه...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متاسفانه آقا رضا من نمی تونم اون کتاب هایی که فرمودی بخرم .

اما در بحثی که شما کردی باید به این نکته توجه کنیم که ما الان در زمینه تولید ثروت و علم کجای جهان قرارداریم. البته باید نفت رو از آمارمون بذاریم کنار


ببین آقا رضا


منابع طبیعی و تولید ثروت بخشی از این جزئیات می شه .

عربستان که از ما ثروتمند تره از لحاظ منباع طبیعی ولی خودکفاییش می شه گفت در مقابل ایران هیچه icon_cool

فرانسه و آلمان چنان منابع طبیعی زیادی ندارند ولی هم اکنون جزو 8 قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی جهان هستند .

تولید ثروت و علم !!!!!

این یک مسئله بسیار پیچیده است و نیاز هست که چندین نفر از مسئولین هم در این امر شرکت داشته باشند چون من فکر نمی کنم نه من و نه شما اطلاعات 100 درصد از این جزئیات داشته باشیم .

ولی ظبق این چیز هایی که من می بینم هم اکنون ما علم خیلی از چیز ها رو داریم ولی قدرت های بزرگ این اجازه رو به ما نمی دن .

ما هم اکنون علم ساخت ناو هواپیما بر رو داریم ولی آیا بودجه و زمینه اتمی این امر رو داریم ؟؟

ولی به این مسئله توجه نکردیم که سرمایه گذاری ها چقدر می تونه کمک کنه .

ببینید . هم اکنون آمریکا این پیشرفت ها و این توسعه ها در زمینه های نظامی رو به دلیل بودجه و سرمایه های فراوانی بوده که گرفته . سرمایه گذاری به نظر من 50 درصد حرف رو می زنه .

سرمایه گذاری خارجی و داخلی و همچنین مشارکت دولت و گرفتن مغز ها باعث پیشرفت نظامی و اقتصادی است .

متاسفانه الان مغز های ایرانی در ناسا موشک می فرستند فضا به دلیل اینکه امکانات و پول مناسبی دریفات می کنند ولی ....

به هر حال ...

این بحث یه تاپیک دیگه می خواد

متاسفانه من قادر به گرفتن این کتاب ها نیستم می شه لطفا یک تاپیک یا یه چیزی بفرستید تا همه مطلع بشند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اسرائیلیها خیلی خوب می دونند. دوستان اگر عقاید صهیونیستها رو مطالعه کنیم . به طور خلاصه بگم انها خودشون رو برای جنگی بزرگ اماده می کنند. یکی صهیونیستها و دیگری فرقه ایی از مسیحیت است. اسم این فرقه خوب یادم نیست ولی فکر کنم صهیون مسیحی یا از همین جور اسمها دارند. این دو گروه عقیده دارند در اورشلیم یا بیت المقدس جنگی دهشتناک روی می دهد و در انجا فرقه ی مسیحی می گوید که بعد از ان جنگ دهشتناک مسیح ظهور خواهد کرد.

هر جنگی باشه. هر طرف هم که پیروز شه به اسانی پیروز نخواهد شد و چه ایران باشه یا غرب و هم پیمانان. طرف پیروز فرقی با جسد متحرک نخواهد داشت.




luftwaffe icon_cool

در تکمیل فرایض دوست عزیز hans اشاره کنم این گروه از مسیحی ها (ایوانجلیست ها)که همین الان هم در آمریکا نفوذ زیادی دارند،اعتقاد دارند جنگی به نام آرماگدون اتفاق می افته که مقدمه حتمی ظهور مسیح است،اما ما مسلمانان اعتقاد داریم این نبرد(که در احادیث شیعه به قرقیسا معروف است) نشانه حتمی ظهور نیست و این که ایوانجلیست ها طرف حق را پیروز نبرد می دانن ولی ما مسلمانان اعتقاد داریم در آرماگدون یا قرقیسا هیچ یک از دو طف به پیروزی واقعی نمی رسد و هر دو با رها کردن منابعی که برای آن جنگ شروع شده بود(که اشاره شده در زیر رود فرات کشف می شوند) شکست خورده باز میگردند و هر دو طرف تنها برای پول و قدرت جنگیده بوده اند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرمانده ناوگان پنجم ايالات متحده آمريکا در خليج فارس، روز دوشنبه در یک کنفرانس خبری گفت، واشينگتن اجازه نخواهد داد که ايران تنگه هرمز را مسدود کند. دريا سالار کوين کاسگريف، در این کنفرانس خبری که در بحرين، مقر ناوگان پنجم آمريکا برپا شده بود، گفت: «ایرانیان نمی توانند تنگه هرمز را ببندند. آنها اجازه چنين کاری را نخواهد يافت.» اظهارات اين مقام ارشد نظامی آمريکا واکنشی است به سخنان هفته گذشته محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران که درباره پاسخ ايران به حمله احتمالی عليه تاسيسات هسته ای اين کشور گفته بود که ایران، «کنترل عبور نفت از تنگه هرمز» را به دست خواهد گرفت. فرمانده ناوگان پنجم آمريکا در واکنش به اظهارات فرمانده سپاه گفت: «اظهارات اخير ايرانی ها سازنده نيست.» وی تاکيد کرد که جامعه بين المللی از آبراه تنگه هرمز محافظت خواهد کرد و هر اقدامی از سوی ايران، «مقابله با ايالات متحده نخواهد بود بلکه رو در رويی با جامعه بين المللی است.» همچنين سالانه ۱۳ هزار شناور از مسير تنگه هرمز وارد خليج فارس می شوند و ۹۰ درصد واردات و صادرات ايران نيز از همين مسير انجام می شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با ايران گلاويز بشيد حتما همين بلا رو به سرتون ميارن .. ايران وقتى مبگه ميبندم يعنى ميبندم icon_cool

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]مذاکرات نظامي آمریکا و اسرائیل درباره ایران[/align]

[align=center]تصویر[/align]

وزارت جنگ اسرائيل روز شنبه در بیانیه ای اعلام کرد: اهود باراک، وزير دفاع اين کشور در ديدار با درياسالار مايکل مولن، رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، درباره «مسايل منطقه ای، ديپلماتيک و دفاعی» مذاکره کرده است.
وزارت دفاع اسرائیل جزئیات بیشتری درباره دیدار روز شنبه آن دو را منتشر نکرده است.
در همين حال يک مقام اسرائيلی که نخواست نامش فاش شود، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: مسئله هسته ای ايران، يکی از محورهای مذاکرات اهود باراک و مايکل مولن بوده است.
براساس گزارش مقام های نظامی اسرائيل، درياسالار مولن که روز جمعه وارد اسرائيل شده است، قرار بود با گابی اشکنازی، رييس ستاد مشترک ارتش اسرائيل، نیز ملاقات کند.
این در حالی است که شبکه تلويزيونی العربيه اعلام کرده است که مايکل مولن در ديدار با گابی اشکنازی درباره ايران گفت وگو کرده است.
این شبکه خبری عرب زبان توضیحات بیشتری در خصوص این دیدار ارائه نکرده است.
مقام های اسرائيلی اعلام کرده اند که سفر مولن از پيش برنامه ريزی شده و بخشی از ديدارهای عادی بین این دو کشور است.
مولن ماه نوامبر سال گذشته نيز به اسرائيل سفر کرده بود، که اين نخستين سفر رييس ستاد مشترک نيروهای مسلح آمريکا به اسرائيل پس از ده سال بود.
در همین زمینه، جف مورل، سخنگوی وزارت دفاع آمريکا، روز چهارشنبه درخصوص سفر مولن به اسرائيل، گفته بود که اين سفر از ماهها پيش برنامه ريزی شده بود.
مورل همچنین تصريح کرده بود:«روشن است وقتی آقای مولن به اسرائيل سفر کند و با اسرائيلی ها گفت وگو کند، بدون شک درباره تهديد ايران مذاکره خواهد کرد، همانطور که ما در اين ساختمان، در محل های ديگر و در اين شهر در مورد آن حرف می زنيم».
سخنگوی وزارت دفاع امريکا همچنين بار ديگر بر پايبندی آمريکا به حل ديپلماتيک مناقشه هسته ای ايران تاکيد کرده بود.
مورل افزوده بود:«حمله نظامی نخستين گزينه ما نيست و هرگز نبوده است. ما به فشارهای اقتصادی و ديپلماتيک ادامه خواهيم داد، اين به مثابه سياست اين دولت است».
اين در حالی است که مقام های وزارت دفاع آمریکا هفته گذشته گمانه زنی کردند که مانور نيروهای نظامی اسرائيل بر فراز دريای مديترانه، احتمالا تمرينی برای حمله به تاسيسات نظامی ايران بوده است.

[align=center]تصویر[/align]

[align=center]تصویر[/align]

منبع : تابناك
به نقل از AVIA

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی با سلام ایران موشک های بالستیک خود را در موضع استارت قرار داده است که هدف آنها می تواند کارخانه هسته ای "دیمون" در اسرائیل باشد. این مطلب را روزنامه The Times می نویسد. به گزارش «نووستی» از این روزنامه، ماه گذشته جابجایی موشک های ایرانی در محوطه استارت سبب برانگیختن اقدام اسرائیل در پاسخ به آن شد، چرا که نگران حمله از سوی ایران است. به نوبه خود مقامات ایران اعلام می کنند که آماده پاسخگویی به هرگونه حمله ای از سوی اسرائیل هستند. منبع: مسکو، 10 تیر، خبرگزاری «نووستی»/

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تصویر
به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري اسلام‌اليوم، تعدادي از روزنامه‌نگاران و فعالان دستگاه‌هاي صهيونيستي با تاسيس پايگاهي در شبكه اينترنت بسياري از اسرار محرمانه و استراتژيك رژيم صهيونيستي از جمله اطلاعات مربوط به تاسيسات هسته‌اي اين رژيم را فاش كردند.
روزنامه صهيونيستي "يديعوت آحارونوت" با اعلام اين خبر نوشت: افراد اين مجموعه كه خود را "آرماگدو" ناميده‌اند اطلاعات فراوان و بسيار حساسي را درباره سلاح هاي استراتژيك و مهم ارتش اسرائيل به علاوه مكان‌هاي ساخت و انبار اين سلاح‌ها منتشر كرده‌‌اند.
اين پايگاه كه به زبان عبري است نقشه‌هاي مفصلي از سلاح‌هاي هسته‌اي اسرائيل و مكان انبار كردن اين مهمات از سوي سران رژيم صهيونيستي ارائه مي‌دهد.
اعضاي اين پايگاه كه به صورت مخفيانه فعاليت مي‌كنند، اعلام كرده‌اند كه تعدادي از اعضاي "كميته اسرائيل براي ايجاد خاورميانه عاري از سلاح‌هاي هسته‌اي، بيولوژيك و شيميايي" هستند.
رژيم صهيونيستي با نقض تمامي قوانين و مقررات بين‌المللي در حال حاضر با داشتن بيش از دويست كلاهك هسته‌اي بزرگترين مالك سلاح‌هاي غير متعارف از جمله سلاحهاي اتمي در خاورميانه به شمار مي‌رود.
همچنين اعضاي اين كميته اعلام كرده‌اند بسياري از افراد خارج از مجموعه، آنها را در اين حركت ياري مي‌كنند كه از جمله آنها مي‌توان به دكتر "دوف حنين" نماينده پارلمان رژيم صهيونيستي وابسته به جريان دموكراتيك براي آزدي و مساوات اشاره كرد.
بر اساس اطلاعات اين پايگاه، اسرائيل به مكاني براي جمع‌آوري زباله‌هاي هسته‌اي تبديل شده و در صورت بروز حتي يك زمين‌لرزه در بخش مجاور سوريه و آفريقا در سرزمين‌هاي اشغالي، اسرائيل از هستي ساقط خواهد كرد، اين مجموعه همچنين نسبت به تسلط جريان تندرو بر سلاح‌هاي اتمي اسرائيل هشدار داد.
اين در حالي است كه دفتر سخنگوي ارتش اسرائيل در حال بررسي راهكارهاي غيرقانوني جلوه دادن اين پايگاه خبري است و در مورد اطلاعات بيان شده در آن واكنشي از خود ارائه نداده است.
صفحه اصلي اين پايگاه نقشه‌اي را منتشر كرده كه در آن مكان تاسيسات هسته‌اي اسرائيل به وضوح نشان داده شده است. بر اين اساس زيردريايي‌هاي هسته‌اي اسرائيل در بندر "حيفا" و جنگنده‌هاي هسته‌اي در پايگاه هوايي در "تل‌نوف" مستقر هستند، همچنين مكان‌هاي دقيق كوره‌هاي گداخت هسته‌اي رژيم صهيونيستي نيز منتشر شده است.
اين پايگاه همچنين اعلام كرده است كه سلاح‌هاي [هسته‌اي] اسرائيل در تمامي سرزمين‌هاي اشغالي از جمله در بلنديهاي جولان پراكنده شده‌اند.

منبع: خبرگزاری فارس

آدرس سایت مذکور: http://www.armagedon.org.il

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هدف از افشاي اين اطلاعات چيست؟ به نظر من يه جاي اين قضيه مي لنگه. icon_cool :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آره جون خودشون. حالا كه قراره ايران و اسراپيل براي هم قدرت نمايي كنن گروه هاي طرفدار صلح و ضد سلاح كشتار جمعي اومدن امكانات نظامي اسراپيل رو رو مي كنن!! چطور تا ديروز يادشون نبود اينها رو افشا كنن؟! اسراپيل خودش نميتونه علني اذعان كنه به خيلي از اسلحه هاي كشتار جمعي كه داره به خاطر همين عواملش تحت هر عنواني مثل صلح طلب و ضد سلاح كشتار جمعي و ... ميان ميگن اين رژيم فلان سلاح ها رو داره . در حاليكه هدف اين نيست كه اطلاع رساني بشه و جلوي رژيم اسراپيل گرفته بشه. هدف اينه كه بگن ايراني ها از ما بترسين چون ما فلان سلاح ها رو داريم . شما مطمپن باشين اين گروه براي ترسوندن هر چه بيشتر ايران احتمالا هم تعداد سلاح ها رو اغراق كرده و هم محل اختفاي اون رو در تمامي موارد دروغ گفته

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آره جون خودشون. حالا كه قراره ايران و اسراپيل براي هم قدرت نمايي كنن گروه هاي طرفدار صلح و ضد سلاح كشتار جمعي اومدن امكانات نظامي اسراپيل رو رو مي كنن!! چطور تا ديروز يادشون نبود اينها رو افشا كنن؟!
اسراپيل خودش نميتونه علني اذعان كنه به خيلي از اسلحه هاي كشتار جمعي كه داره به خاطر همين عواملش تحت هر عنواني مثل صلح طلب و ضد سلاح كشتار جمعي و ... ميان ميگن اين رژيم فلان سلاح ها رو داره . در حاليكه هدف اين نيست كه اطلاع رساني بشه و جلوي رژيم اسراپيل گرفته بشه. هدف اينه كه بگن ايراني ها از ما بترسين چون ما فلان سلاح ها رو داريم . شما مطمپن باشين اين گروه براي ترسوندن هر چه بيشتر ايران احتمالا هم تعداد سلاح ها رو اغراق كرده و هم محل اختفاي اون رو در تمامي موارد دروغ گفته


دقیقا همینطور است و با نظر شما دوست گرامی موافقم.

سالها قبل تلویزیون فیلمی پخش کرد (شاید ماجرای واقعی بود؟) که تو اون فیلم یه گروه به اصطلاح صلح و ضد جنگ که محلش تو انگلیس هست و ریاستش با یه آلمانی در سالهای قبل از شروع جنگ جهانی دوم ظاهرا اقداماتی برای جلوگیری از جنگ و ... انجام میدادند! اما کار اصلیشون جاسوسی و خرابکاری و در کل سوق دادن انگلیس و سایر کشورها به جنگ بود!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين كه اسراييل 200 كلاهك اتمي دارد كه جاي شك نيست و ما بايد بترسيم زيرا كشوري كه بمب اتم داشته باشد شكست نا پذير است اسراييل با 200 بمب اتم مي تواند اسيا را نابود كند icon_cool و به نظر من اگر خدايي نكرده جنگي شود و ايران اسراييل را هدف بگيرد و خدايي نكرده يكي از موشك ها درست برخورد كند به اسراييل بايد منتظر بمب اتم هاي اسراييل باشيم :oops: همه ي ما مي دانيم اسراييل مثل امريكا نيست اسرايل به نظر من بسيار خطر ناكتر از امريكا براي ماست چون از امريكا بعيد كه ديگه از بمب اتم استفاده كنه ولي اسراييل.......

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.