Recommended Posts

14 minutes قبل , anaKiN گفت:

یحتمل یک نرمش قهرمانه دیگه در راه است. بعد از 180 درجه چرخش از پاره پاره کردن و آتش زدن متقابل برجام در صورت پاره کردن برجام توسط آمریکایی ها به "حالا اگر بقیه مانده ها تظمین بدهند ما می میانیم!!" رسیدیم.
همینک منظر یک نرمش 180 درجه از نوع چوب ترکه اناری باید باشیم
نمیدونم دیگه کدام راکتور را باید تا حلق با بتن پر کنیم و به ریشمان هم بخنند!!
این نرمشهای قهرمانه آدم را یاد ژیمناستهای روس دهه 80 میندازه. خیلی بدنشان انعطاف داشت!!

سکه نرمش های قهرمانانه هموراه دو رو دارد؛ که البته فقط یک روی آن قهرمانانه هست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , Royal_falcon گفت:

شروطی که پمپئو بر ای ایران گذاشته آدمو رو یاد لیبی و عراق میندازه. هر دو هسته ای رو تعطیل کردند و خلع سلاح شدند. آمریکا هم هیچ کدام از مشوق هایی که قولش رو داده بود انجام نداد. در نهایت هر دو بعد از ضعیف شدن مورد تهاجم نظامی قرار گرفتند.

 

ایران شاهد این سناریو ها بوده و امکان ندارد در مورد مسائل نظامی مذاکره کند. خواسته های 12 گانه بالا در واقع پیشنهادی برای نپذیرفتن از سوی ایران است. هدف فشار اقتصادی به قصد شروع اعتراضات و تغییر حکومت میباشد....

دقیقا همینطوره.

افسوس که در پنج سال گذشته از گشایش ها و بهبود جو روانی جامعه که در نتیجه انتخابات و بعدش برجام در جامعه ایجاد شد، به صورت مطلوب استفاده نشد و امید مردم رو ناامید کردن.

در واقع علیرغم نامگذاری پی در پی سالها با عناوین اقتصادی توسط رهبری که به معنی خط دهی به مسیر قوه مجریه هست، در بخش اجرایی تلاش خاصی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و کسب و کار(به صورت همزمان)و رفع بیکاری انجام نشد و همون مردمی که انتخابات های ۹۲ و ۹۶ رو رقم زدند، درست مثل اواخر دوران شوروی و دوره ریاست گورباچف و یلتسین دچار یاس و سرخوردگی شدند.

علاوه بر درآمدهای نفتی،صادراتی و مالیاتی، ۲۰ میلیارد دلار هم از ذخایر ارزی کشور در این چند سال اخیر خرج شده اما در ازای این هزینه کرد ها چه اتفاق خاصی افتاده؟

این وضعیت در واقع سرمایه آمریکا(جهت براندازی نظام)محسوب میشه و حتی میشه اون رو به یک محیط بمب گذاری شده تشبیه کرد. 

البته کاملا واضح بود که در امتداد دو فتنه قبلی(۷۸ و۸۸)که منشاء خارجی داشتند، تلاش خواهد شد که در سال ۹۸ هم یک فتنه عظیم تر بر مبنای این دو گسل و گسل های اقتصادی به راه انداخته بشه که اتفاقا به دلیل مصادف شدن با چهلمین سال انقلاب یک سال به جلو انداختنش یا شاید حتی فکر میکردند در دی ماه ۹۶ امکان استارت فتنه وجود داره که نتیجه نداد و حالا قراره که با تشدید فشار اقتصادی و لغو برجام استارتش زده بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , MR9 گفت:

بله - یک بازی روانی کاملا برنامه ریزی شده ، تمامی جملات ، حرکات ، اظهار نظرها ، روی یک برنامه دارد پیش میرود . شک نکنید که ازاین جماعت برنامه ریز و حسابگر ، این موارد هیچ بعید نیست 

فقط حجم کار آکادمیکی که در  10 سال اخیر روی ایران انجام شده و افرادی را که بدلیل فلج بودن ساختار ما در داخل ، از سمت انها جذب شده برای کار  روی مساله ایران را یک بررسی بفرمایید ، فقط با یک واژه برای توصیف ان برای خودمان روبرو می شوید : disaster

 

اتفاقا این لیست برای انها کاملا جدی هست ( از دریچه دید آنها ) . کلید واژه هایی که در رسانه ها مرتب تکرار میشود و سالهاست ذائقه مردم را در دنیا دارد تامین می کند که در زمان خودش ، مثل یک داروی بی حس کننده روی افکار عمومی دنیا نسبت به ماعمل کند . این قضیه برای ما بسیار جدی هست . البته شاید الان زیاد به چشم نیاید ، ولی اگر نحوه برخورد ما حساب شده نباشد ، احتمالا برای دور بعدی همین ها مبنا قرار می گیرند . 

نکته جالب اینجاست که از موقعیت خودشان انقدر مطمئن هستند که راحت خواسته هایشان را مطرح می کنند و هیچ پرده پوشی در کار نیست

البته یک مساله هم وجود دارد ، رفتار چین و اروپا برای پسرعموهای انگلوساکسون انها مستقردر قاره جدید ، بیشتر قابل پیش بینی هست تا رفتار جمهوری اسلامی . به همین دلیل هست که معتقدم برای وارد شدن به این بازی موش و گربه خیلی باید دقت داشت و حساب همه چیز ر ا تا حد ممکن باید کرد .

نکته جالبی که به چشمم خورد 

وقتی تو اینترنت تحلیل رفتار فردی با کلمات خشونت، تحقیر، تهدید و ترس رو جستجو می کردم

اکثرا جواب ها حول خشونت علیه زنان بیرون می آمد ( میتونید چک کنید)

اولش زیاد توجه نکردم و فکر کردم تشابه کلمات است ولی در نهایت دیدم که کاملا جواب مربوطی است

مشابه مردی که قدرت جسمی، مالی و حقوقی در خانه دارد ولی مدام از خشونت و تهدید و تحقیر علیه زنش استفاده می کند 

چرا کسی که این قدرت های جسمی و مالی را دارد و حتی قانون طرفدارش هست از چنین روش هایی استفاده می کند؟

علت ساده است ضعف مدیریت و متقاعد سازی طرف مقابل که باعث می شود قدرت کنترل بر خود رو از دست بدهد و دست به خشونت بزند و بازی برده رو به یک بازی سوخته تبدیل کند

 

داستان ترامپ هم از این مساله دور نیست 

آمریکا هم زور دارد و هم پول و هم قدرت لابی گری، پس چرا ترامپ از خشونت استفاده می کند؟

جواب در ضعف شخصی ترامپ نهفته است که نمی تواند از ماهیت واقعی این توانایی ها استفاده کند از این رو از قدرت خشونت و تحقیر استفاده می کند و چون تاکنون از روش خود جواب گرفته اون رو ادامه میده و نفرات هم فکر خودش رو در کنارش جذب می کنه 

حال در شروع کارش تونسته تو بحث تعرفه ها و قراردادهای نظامی از این روش نتیجه بگیرد 

خب من هم جای ترامپ بودم راهم رو درست میدونستم و اون رو ادامه می دادم مطمئنتر 

 

در حال حاضر با این تحلیل چه می شود کرد؟

وقتی علت روش مشخص شود می توان ضدروش ارائه داد

برای چنین فردی موارد زیر که قبلا نوشتم جواب می دهد 

 

نقل قول

 

اما راهکار مقابله با اونها چیه ؟ طبق تجربه و نوشته های روانشناسی در مقابل چنین آدم هایی باید

- سعی نکنید با آنها درگیر شوید، چون هزینه زیادی برای شما ایجاد می شود 

- به هیج عنوان به آنها امتیاز ندهید، چون آنها را مغرور کرده و دنبال امتیاز بیشتر می آیند ( استثنا دارد ولی امتیازی که میگیرید باید خیلی باارزش و مهم باشد که به اونها امتیاز خنثی بدهید )

- سعی کنید با در بازی جنگ لفظی نیفتید، چون ان موقع حس می کنند ارزشمند هستند و انرژی میگیرند

- نشان دهید اهل عمل و ایستادن هستید تا حرف زدن 

- سعی کنید بدون اینکه درگیر شوید عصبانی اش کنید ( با ایجاد هزینه بصورت غیر مستقیم به نحوی که تمرکزش را مدام از دست بدهد )

- نشان دهید درگیری با شما بسیار پر هزینه است

 

اینبار باید گفت که رفتار ترامپ پشتوانه تجربی دارد تا تحلیل آکادمیک 

پس باید به روش خودش باهش رفتار کرد 

برجام شاید جلوی اوباما جواب می داد ولی جلوی ترامپ به ضعف تعبیر میشه 

از سویی اونا ترجیح میدن ما رو با شاخ گاو درگیر کنن که باز باید پرهیز کرد 

 

ایده ای که تو فکرم داره میاد یک باتلاق هست 

آمریکا برای مهار شدن باید در یک باتلاق مثل عراق درگیر بشه و نیرو پیاده کنه 

در حال حاضر این باتلاق میتونه سوریه باشه که یک نیروی حداقلی اونجا دارن و قسمت دومش در عراق و افغانستان است 

 

 

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , Skyhawk گفت:

دقیقا همینطوره.

افسوس که در پنج سال گذشته از گشایش هایی که در نتیجه انتخابات و بعدش برجام در جامعه ایجاد شد و به صورت مطلوب استفاده نشد و امید مردم رو ناامید کردن.

در واقع علیرغم نامگذاری پی در پی سالها با عناوین اقتصادی توسط رهبری که به معنی خط دهی به مسیر قوه مجریه هست، در بخش اجرایی تلاش خاصی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و کسب و کار(به صورت همزمان)و رفع بیکاری انجام نشد و همون مردمی که انتخابات های ۹۲ و ۹۶ رو رقم زدند، درست مثل اواخر دوران شوروی و دوره ریاست گورباچف و یلتسین دچار یاس و سرخوردگی شدند.

علاوه بر درآمدهای نفتی،صادراتی و مالیاتی، ۲۰ میلیارد دلار هم از ذخایر ارزی کشور در این چند سال اخیر خرج شده اما در ازای این هزینه کرد ها چه اتفاق خاصی افتاده؟

این وضعیت در واقع سرمایه آمریکا(جهت براندازی نظام)محسوب میشه و حتی میشه اون رو به یک محیط بمب گذاری شده تشبیه کرد. 

البته کاملا واضح بود که در امتداد دو فتنه قبلی(۷۸ و۸۸)که منشاء خارجی داشتند، تلاش خواهد شد که در سال ۹۸ هم یک فتنه عظیم تر بر مبنای این دو گسل و گسل های اقتصادی به راه انداخته بشه که اتفاقا به دلیل مصادف شدن با چهلمین سال انقلاب یک سال به جلو انداختنش یا شاید حتی فکر میکردند در دی ماه ۹۶ امکان استارت فتنه وجود داره که نتیجه نداد و حالا قراره که با تشدید فشار اقتصادی و لغو برجام استارتش زده بشه.

تا زمانی که خودمون تو بحث اصلاح اقتصادی اقدامی نکنیم شیب سقوط رو طی خواهیم کرد

متاسفانه این قضیه فقط از باب دولت نیست 

وقتی تو بحث اقتصادی در میان مردم می رویم چند نکته درشت میشه

- برخورد با مفسدین اقتصادی ( چرا یک دزد اینقدر سریع حکم قطع دستش سریع تعیین و اجرا میشه ولی مفسد اقتصادی چند سال تو زندان حال میکنه آخرش نه پول رو میده و نه کسی باهش کاری داره) 

- شکاف اقتصادی ( چطور یک نفر میتونه یک شبه پولدار بشه؟ چطور یک عده اینطور میتونن تو بازار دست ببرن بویژه در بورس؟) 

- مبازره با قاچاق ( چطور یک نفر عادی برای وارد کردن گوشی موبایلش به مشکل بر میخوره و یک عده کانتینر کانتینر جنس میتونن وارد کنن از خود بندرگاه ها؟)

و چند مورد دیگه که حضور ذهن ندارم

 

مردم این موارد رو از چشم دولت نمی بینن 

شاید برجام رو به نام حسن روحانی بزننن

ولی موارد بالا رو از چشم نظام میبینن که همه سران نظام در اون درگیرن

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
31 minutes قبل , arminheidari گفت:

تا زمانی که خودمون تو بحث اصلاح اقتصادی اقدامی نکنیم شیب سقوط رو طی خواهیم کرد

متاسفانه این قضیه فقط از باب دولت نیست 

وقتی تو بحث اقتصادی در میان مردم می رویم چند نکته درشت میشه

- برخورد با مفسدین اقتصادی ( چرا یک دزد اینقدر سریع حکم قطع دستش سریع تعیین و اجرا میشه ولی مفسد اقتصادی چند سال تو زندان حال میکنه آخرش نه پول رو میده و نه کسی باهش کاری داره) 

- شکاف اقتصادی ( چطور یک نفر میتونه یک شبه پولدار بشه؟ چطور یک عده اینطور میتونن تو بازار دست ببرن بویژه در بورس؟) 

- مبازره با قاچاق ( چطور یک نفر عادی برای وارد کردن گوشی موبایلش به مشکل بر میخوره و یک عده کانتینر کانتینر جنس میتونن وارد کنن از خود بندرگاه ها؟)

و چند مورد دیگه که حضور ذهن ندارم

 

مردم این موارد رو از چشم دولت نمی بینن 

شاید برجام رو به نام حسن روحانی بزننن

ولی موارد بالا رو از چشم نظام میبینن که همه سران نظام در اون درگیرن

سعی نکنیم برای ایراد توجیه بتراشیم.

بنده روی این موضوعاتی که مطرح کردید حرفی نزدم، صحبت سر اینه که با اون درآمدی که در طول ۵ سال بدست اومد چه کار مفیدی انجام شد؟ آیا اشتغال زایی صورت گرفت؟ آیا کاری کردن که موانع ایجاد کسب و کار برداشته بشه و نقدینگی لازم در اختیار صاحبان کسب و کار قرار داده بشه؟ 

و الا کیه که ندونه گمرک دست خود دولته و مدیرانش رو هم خود دولت منصوب میکنه.

بحث اینه که چه کسی دست دولت رو بسته بود تا اشتغال زایی نکنه؟ در همه جای دنیا این دولت ها هستند که واردات و صادرات رو کنترل میکنند. 

چرا در حالی که در زمان دولت دهم منتقد واردات بی رویه از چین بودند، الان چیزی نمونده که از چین وارد نکنن؟

چه کسی دولت رو به انجام اینکارها وادار کرده؟

 

متاسفانه شما بیش از اینکه اصل موضوع رو ببینید به حاشیه اون توجه میکنید!

درسته که مردم بی عدالتی در مبارزه با مفاسد رو نمیپذیرند اما در صورتی که در طول این سالها وضعیت اقتصادی بهبود پیدا میکرد و کسب و کارها رونق می یافتن، مردم حرفی داشتند؟

قاچاق کالا چه به صورت رسمی(از گمرک)و چه از طرق دیگر برای اکثریت مردم فاقد اهمیته! حتی برخورد با مجرمین اقتصادی!

مردم به فکر درآمد ماهیانه و رفاه نسبی در زندگیشون هستند نه این جور مسائلی که رسانه ها بولد میشه تا در نتیجه نامساعد بودن وضعیت اقتصادی موجب نارضایتی شده و نهایتا اعتراضات رو شعله ور تر کنه!

در این شرایط توجیه مانند حمایت از بانیان این وضعیته!

سعی کنیم بدون حمایت از جریان ها، چه بهاری و چه اعتدالی وضعیت رو بررسی کنیم و تنها اصل نظام رو در نظر بگیریم، حتی اگر موافق نظام نباشیم!

چراکه از بین رفتن این نظام سیاسی مطمئنا به تجزیه و آشوب های اجتماعی و اوضاعی شبیه به سوریه منجر خواهد شد و دشمن هم هیچگاه خیرخواه یک ملت محسوب نمیشه! همچنان که مسبب بخشی از این وضعیت اقتصادی ایران خود آمریکاست که چهل ساله با فشار اقتصادی بر روی مردم قصد تغییر حاکمیت رو داشته.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 minutes قبل , Skyhawk گفت:

سعی نکنیم برای ایراد توجیه بتراشیم.

بنده روی این موضوعاتی که مطرح کردید حرفی نزدم، صحبت سر اینه که با اون درآمدی که در طول ۵ سال بدست اومد چه کار مفیدی انجام شد؟ آیا اشتغال زایی صورت گرفت؟ آیا کاری کردن که موانع ایجاد کسب و کار برداشته بشه و نقدینگی لازم در اختیار صاحبان کسب و کار قرار داده بشه؟ 

و الا کیه که ندونه گمرک دست خود دولته و مدیرانش رو هم خود دولت منصوب میکنه.

بحث اینه که چه کسی دست دولت رو بسته بود تا اشتغال زایی نکنه؟ در همه جای دنیا این دولت ها هستند که واردات و صادرات رو کنترل میکنند. 

چرا در حالی که در زمان دولت دهم منتقد واردات بی رویه از چین بودند، الان چیزی نمونده که از چین وارد نکنن؟

چه کسی دولت رو به انجام اینکارها وادار کرده؟

 

متاسفانه شما بیش از اینکه اصل موضوع رو ببینید به حاشیه اون توجه میکنید!

درسته که مردم بی عدالتی در مبارزه با مفاسد رو نمیپذیرند اما در صورتی که در طول این سالها وضعیت اقتصادی بهبود پیدا میکرد و کسب و کارها رونق می یافتن، مردم حرفی داشتند؟

قاچاق کالا چه به صورت رسمی(از گمرک)و چه از طرق دیگر برای اکثریت مردم فاقد اهمیته! حتی برخورد با مجرمین اقتصادی!

مردم به فکر درآمد ماهیانه و رفاه نسبی در زندگیشون هستند نه این جور مسائلی که رسانه ها بولد میشه تا در نتیجه نامساعد بودن وضعیت اقتصادی موجب نارضایتی شده و نهایتا اعتراضات رو شعله ور تر کنه!

در این شرایط توجیه مانند حمایت از بانیان این وضعیته!

سعی کنیم بدون حمایت از جریان ها، چه بهاری و چه اعتدالی وضعیت رو بررسی کنیم و تنها اصل نظام رو در نظر بگیریم، حتی اگر موافق نظام نباشیم!

چراکه از بین رفتن این نظام سیاسی مطمئنا به تجزیه و آشوب های اجتماعی و اوضاعی شبیه به سوریه منجر خواهد شد و دشمن هم هیچگاه خیرخواه یک ملت محسوب نمیشه! همچنان که مسبب بخشی از این وضعیت اقتصادی ایران خود آمریکاست که چهل ساله با فشار اقتصادی بر روی مردم قصد تغییر حاکمیت رو داشته.

 

بحث توجیه نیست

اینکه دولت روحانی نتونسته انتظاراتی که خودش حداقل ایجاد کرده رو برآورده کنه براش بزرگترین نمره منفی است 

بماند موارد دیگه که قابل دفاع نیستن 

 

تکیه من روی بخش آخر صحبتتون بود،

نقل قول

البته کاملا واضح بود که در امتداد دو فتنه قبلی(۷۸ و۸۸)که منشاء خارجی داشتند، تلاش خواهد شد که در سال ۹۸ هم یک فتنه عظیم تر بر مبنای این دو گسل و گسل های اقتصادی به راه انداخته بشه که اتفاقا به دلیل مصادف شدن با چهلمین سال انقلاب یک سال به جلو انداختنش یا شاید حتی فکر میکردند در دی ماه ۹۶ امکان استارت فتنه وجود داره که نتیجه نداد و حالا قراره که با تشدید فشار اقتصادی و لغو برجام استارتش زده بشه.

و میگم اصلا نیازی به منشا خارجی نداره 

خود سیستم به اندازه کافی داره علیه نظام عمل میکنه که منشا خارجی جلوش لنگ پهن میکنه

نقل قول

 

چرا در حالی که در زمان دولت دهم منتقد واردات بی رویه از چین بودند، الان چیزی نمونده که از چین وارد نکنن؟

چه کسی دولت رو به انجام اینکارها وادار کرده؟

 

این هم همون سوالی هست که مردم مطرح میکنن و میگن دولت حسن و محمود نداره ، همشون یکی هستن 

و این هزینه از جیب نظام است که داره میره 

نقل قول

مردم به فکر درآمد ماهیانه و رفاه نسبی در زندگیشون هستند نه این جور مسائلی که رسانه ها بولد میشه تا در نتیجه نامساعد بودن وضعیت اقتصادی موجب نارضایتی شده و نهایتا اعتراضات رو شعله ور تر کنه!

این جملتون بخشیش درسته ولی همه داستان نیست

وضعیت بد اقتصادی همیشه برای هرجا ممکنه پیش میاد بدلیل تحریم یا سقوط اقتصادی و ...

ولی اونچیزی که این شرایط رو به انفجار میرسونه شکاف اقتصادی هست 

ما در زمان جنگ،یک فشار شدید اقتصادی داشتیم ولی شکاف اقتصادی در حدی نبود که مردم رو ناراضی کنه 

 

مردم و خود من و شما وقتی تو فشار اقتصادی قرار میگیریم اول نگاه میکنیم به دور و برمون 

و وقتی میبینیم یه عده چه جوری بدون زحمت و هزینه ای دارن از لحاظ مالی کیف تمام میکنن و خودمون با همه تلاش فقط داریم پس میریم، ناخودگاه تحریک میشیم 

این تحریک از مواردی که گفتم میاد و فشار مالی فقط بستر اون رو ایجاد میکنه 

حال اگه دور بره خودمون نگاه کنیم و ببینیم حتی نفرات بالای حکومت هم این مشکل رو دارن و درد ما رو میکشن، این حس آشفتگی به انفجار نمیرسه

نقل قول

چراکه از بین رفتن این نظام سیاسی مطمئنا به تجزیه و آشوب های اجتماعی و اوضاعی شبیه به سوریه منجر خواهد شد و دشمن هم هیچگاه خیرخواه یک ملت محسوب نمیشه! همچنان که مسبب بخشی از این وضعیت اقتصادی ایران خود آمریکاست که چهل ساله با فشار اقتصادی بر روی مردم قصد تغییر حاکمیت رو داشته.

اصلا نمی خوام به این شرایط فکر کنم که از بین رفتن نظام چه عواقبی برای کشور و مردم داره 

و نکته مهم  تر اینه که تمام مشکل اقتصادی ما از درون کشور خودمون نشات میگیره و برجام تقریبا این قضیه رو اثبات کرد 

شاید من و شما سر برجام نگاه کاملا متفاوتی داشته باشیم 

و فرصتی از نظر امکان ترمیم مشکلات اقتصادی باز شد که سیستم نتونست از اون استفاده کنه و این پای خود ماست تا خارجی 

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , arminheidari گفت:

این جملتون بخشیش درسته ولی همه داستان نیست

وضعیت بد اقتصادی همیشه برای هرجا ممکنه پیش میاد بدلیل تحریم یا سقوط اقتصادی و ...

ولی اونچیزی که این شرایط رو به انفجار میرسونه شکاف اقتصادی هست 

ما در زمان جنگ،یک فشار شدید اقتصادی داشتیم ولی شکاف اقتصادی در حدی نبود که مردم رو ناراضی کنه 

 

مردم و خود من و شما وقتی تو فشار اقتصادی قرار میگیریم اول نگاه میکنیم به دور و برمون 

و وقتی میبینیم یه عده چه جوری بدون زحمت و هزینه ای دارن از لحاظ مالی کیف تمام میکنن و خودمون با همه تلاش فقط داریم پس میریم، ناخودگاه تحریک میشیم 

این تحریک از مواردی که گفتم میاد و فشار مالی فقط بستر اون رو ایجاد میکنه 

حال اگه دور بره خودمون نگاه کنیم و ببینیم حتی نفرات بالای حکومت هم این مشکل رو دارن و درد ما رو میکشن، این حس آشفتگی به انفجار نمیرسه

من موضوع رو نفی نمیکنم اما بحث اینه که وضعیت کسب و کار و درآمد ماهیانه در درجه اول اهمیته.

و الا گمرک و قاچاق و... برای مردم چقدر مهم اهمیت دارند؟

گمرک درآمد دولتیه و در زمینه قاچاق کالا هم که مردم تمایل دارند از بازارچه های مرزی اجناس قاچاق رو با قیمتی کمتر خریداری کنند.

اگر دولت در این پنج سال حداقل وضعیت کسب و کار و درآمد خانوارها رو بهبود میداد الان چه کسی معترض بود؟

7 minutes قبل , arminheidari گفت:

نکته مهم  تر اینه که تمام مشکل اقتصادی ما از درون کشور خودمون نشات میگیره و برجام تقریبا این قضیه رو اثبات کرد 

شاید من و شما سر برجام نگاه کاملا متفاوتی داشته باشیم 

و فرصتی از نظر امکان ترمیم مشکلات اقتصادی باز شد که سیستم نتونست از اون استفاده کنه و این پای خود ماست تا خارجی 

در اواخر دوره احمدی نژاد و دولت دهم، دولت مجبور بود که با پول نفت که تر خارج از کشور بلوکه میشد کالا وارد کنه و الان ظاهرا به دلیل مشکل رفع نشدن تحریم دلار، درآمدهای نفتی وامثالهم در حسابهایی در بانک های خارجی نکهداری میشن و در ازای اونها کالا وارد میشه! تقریبا مشابه هم و یک نوع برنامه نفت در برابر غذا که در بلند مدت صنعت و کشاورزی رو ورشکست و موجب رکود کسب و کار و بیکاری میشه!

این یکی از دلایل مخالفت بنده با برجام هست.

غیر از موارد دیگری که قبلا بحثش رو انجام دادیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , Skyhawk گفت:

من موضوع رو نفی نمیکنم اما بحث اینه که وضعیت کسب و کار و درآمد ماهیانه در درجه اول اهمیته.

و الا گمرک و قاچاق و... برای مردم چقدر مهم اهمیت دارند؟

گمرک درآمد دولتیه و در زمینه قاچاق کالا هم که مردم تمایل دارند از بازارچه های مرزی اجناس قاچاق رو با قیمتی کمتر خریداری کنند.

اگر دولت در این پنج سال حداقل وضعیت کسب و کار و درآمد خانوارها رو بهبود میداد الان چه کسی معترض بود؟

در اواخر دوره احمدی نژاد و دولت دهم، دولت مجبور بود که با پول نفت که تر خارج از کشور بلوکه میشد کالا وارد کنه و الان ظاهرا به دلیل مشکل رفع نشدن تحریم دلار، درآمدهای نفتی وامثالهم در حسابهایی در بانک های خارجی نکهداری میشن و در ازای اونها کالا وارد میشه! تقریبا مشابه هم و یک نوع برنامه نفت در برابر غذا که در بلند مدت صنعت و کشاورزی رو ورشکست و موجب رکود کسب و کار و بیکاری میشه!

این یکی از دلایل مخالفت بنده با برجام هست.

غیر از موارد دیگری که قبلا بحثش رو انجام دادیم.

تو قسمت اول توضیح دادم بستر رو وضعیت کار و درآمد تعیین میکنه ولی جرقه این بستر با همون مواردی که گفتم شعله ور میشه

مسلما اگه اوضاع اقتصادی بهتر میشد کسی معترض نمیشد

 

بعد برجام تو جنوب دیدم چند پروژه که قفل چه طور باز شدن و سریع وارد چرخه شدن که سودآوری رو اوردن

ولی بعضی قسمت ها اصلا بی خیال بودن و هدفی نبود انگار 

ما می دونستیم این درگاه معلوم نیست تا کی بازه و تلاشمون رو تا میشد کردیم ولی بخش خیلی کمی از دولت همراهی کردن و عملا تو بروکراسی خیلی از کارها موند 

اون موقع برنامه درست نداشتیم و اولویتی هم برای تمام شدن بعضی کارها وجود نداشت و الان هم وجود نداره 

مشکل اصلی اینجاست تا برجام 

بی برنامگی و کوری مشکل اصلی سیستم ماست، حال دلار باشه یا نباشه زیاد فرقی نمیکنه، فقط میشه داستان خرید تسلیحات از روسیه که خود رهبرشون لیست بهتر به ما میده

 

مشخص تر بگم

بعضی بخش های صنایع مثل تولید گندم، تصفیه آب، انرژی نو و موارد مشابه پایه های یک جامعه هستن

و اگه کشوری تو اونها قوی بشه کسی نمیتونه بهش به راحتی زور بگه 

ولی ما نتونستیم از فرصت برجام برای تکمیل و یا به جریان انداختنشون استفاده کنیم 

برای مثال همین طرح چند صد هکتاری هنوز به فاز نهایی نرسیده، در صورتی که اگر تکمیل بشه تولید گندم در ایران به مرز تولید برای کل خاورمیانه میرسه 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Skyhawk گفت:

من موضوع رو نفی نمیکنم اما بحث اینه که وضعیت کسب و کار و درآمد ماهیانه در درجه اول اهمیته.

و الا گمرک و قاچاق و... برای مردم چقدر مهم اهمیت دارند؟

گمرک درآمد دولتیه و در زمینه قاچاق کالا هم که مردم تمایل دارند از بازارچه های مرزی اجناس قاچاق رو با قیمتی کمتر خریداری کنند.

اگر دولت در این پنج سال حداقل وضعیت کسب و کار و درآمد خانوارها رو بهبود میداد الان چه کسی معترض بود؟

در اواخر دوره احمدی نژاد و دولت دهم، دولت مجبور بود که با پول نفت که تر خارج از کشور بلوکه میشد کالا وارد کنه و الان ظاهرا به دلیل مشکل رفع نشدن تحریم دلار، درآمدهای نفتی وامثالهم در حسابهایی در بانک های خارجی نکهداری میشن و در ازای اونها کالا وارد میشه! تقریبا مشابه هم و یک نوع برنامه نفت در برابر غذا که در بلند مدت صنعت و کشاورزی رو ورشکست و موجب رکود کسب و کار و بیکاری میشه!

این یکی از دلایل مخالفت بنده با برجام هست.

غیر از موارد دیگری که قبلا بحثش رو انجام دادیم.

گمرک و مسئله واردات و قاچاق هم میتونه بسیار در اقتصاد مملکت و مبحث تولید مهم و اثر گذار باشه از من و شمای نوعی تا برادران .... پوش در کار قاچاق هستند بی تعارف. چه انتظاری میشه داشت که مثلا فلان جنس در کشور تولید بشه ولی فلان اقا معادلش رو با قیمت نازل قاچاق نکنه و تولید کننده داخلی رو زمین نزنه؟

یک بررسی بکنید ببینید چند میلیارد دلار تقدیم شده پس از برجام. اینکه چرا نیست باید پرسید کجاست و کجا خرج شده؟ پول های قابل توجهی بعد از برجام آزاد شد کالای معادل پول هم با اون ها خریداری نشد حالا بپرسید کجا خرج شد پیدا کنید پرتغال فروش را

صنعت و کشاورزی ما خیلی وقت هست که ورشکست شده برای مخالفت با برجام دلیل بهتری پیدا کنید اقا رضا

بزرگترین تهدید حاکمیت هم عملکرد خودش هست نه آمریکا و اسرائیل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , Goebbels گفت:

یک بررسی بکنید ببینید چند میلیارد دلار تقدیم شده پس از برجام. اینکه چرا نیست باید پرسید کجاست و کجا خرج شده؟ پول های قابل توجهی بعد از برجام آزاد شد کالای معادل پول هم با اون ها خریداری نشد حالا بپرسید کجا خرج شد پیدا کنید پرتغال فروش را

بالاترین رقمی که ایران در برجام به صورت نقدی دریافت کرد ۱.۸ میلیارد دلاری بود که اوباما با هواپیما به ایران فرستاد.

رقم ۱۰۰ یا ۱۵۰ میلیارد دلاری که ترامپ ادعا میکنه ظاهرا مربوط به دارایی هایی هست که در خارج از کشور نگه داری میشده و بلوکه شده بود و احتمالا الانم در خارج نگهداری میشه.

اگر غیر از اینه بفرمایید تا ما هم مطلع بشیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , Skyhawk گفت:

بالاترین رقمی که ایران در برجام به صورت نقدی دریافت کرد ۱.۸ میلیارد دلاری بود که اوباما با هواپیما به ایران فرستاد.

رقم ۱۰۰ یا ۱۵۰ میلیارد دلاری که ترامپ ادعا میکنه ظاهرا مربوط به دارایی هایی هست که در خارج از کشور نگه داری میشده و بلوکه شده بود و احتمالا الانم در خارج نگهداری میشه.

اگر غیر از اینه بفرمایید تا ما هم مطلع بشیم.

اون دارایی بلوکه شده که فرمودید میلیارد ها دلار جیب مبارک هست

شما رو اهل تحقیق میدانم یک ادرس میدم که کجا خرج شده : سوریه (چند سالی از بودجه دولتی سوریه هم از جیب مبارک بنده و شما رفته وگرنه بشار جان نان و ماست هم نداشت که بخوره). تحقیق کنید میبینید که برجام اونقدر ها هم بد نبوده!!!

بنده جای دوستان حامی حضور در سوریه بودم برجام رو اینقدر نمیکوبیدم

خیلی به مبحث این تاپیک مرتبط نیست و از کنارش عبور کنیم بهتره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
41 minutes قبل , Goebbels گفت:

اون دارایی بلوکه شده که فرمودید میلیارد ها دلار جیب مبارک هست

شما رو اهل تحقیق میدانم یک ادرس میدم که کجا خرج شده : سوریه (چند سالی از بودجه دولتی سوریه هم از جیب مبارک بنده و شما رفته وگرنه بشار جان نان و ماست هم نداشت که بخوره). تحقیق کنید میبینید که برجام اونقدر ها هم بد نبوده!!!

بنده جای دوستان حامی حضور در سوریه بودم برجام رو اینقدر نمیکوبیدم

خیلی به مبحث این تاپیک مرتبط نیست و از کنارش عبور کنیم بهتره

این حرف ها. تکرار ادعاهای دولت ترامپه.

ذخایر ارزی ایران بالای ۱۰۰ میلیارد دلاره که بخشیش هم به صورت طلا نگهداری میشه و متاسفانه حدود ۱۰۰ میلیاردش از قبل در خارج نگهداری میشده و انگار همچنان هم به همین صورته!

 

http://boursepress.ir/news/73578/رتبه-۱۹-ذخایر-ارز-و-طلا-ایران-بین-۱۷۵-کشور-و-بالاتر-از-آمریکا

https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/rankorder/2188rank.html

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , Skyhawk گفت:

این حرف ها. تکرار ادعاهای دولت ترامپه.

ذخایر ارزی ایران بالای ۱۰۰ میلیارد دلاره که بخشیش هم به صورت طلا نگهداری میشه و متاسفانه حدود ۱۰۰ میلیاردش از قبل در خارج نگهداری میشده و انگار همچنان هم به همین صورته!

 

http://boursepress.ir/news/73578/رتبه-۱۹-ذخایر-ارز-و-طلا-ایران-بین-۱۷۵-کشور-و-بالاتر-از-آمریکا


https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/rankorder/2188rank.html

 

ادعا نیست واقعیته هر چند در نظر ما تلخ باشه و شما بخواید بپذیرید یا نه! حالا میخواد ترامپ بگه یا حسن روحانی بگه یا پوتین بگه! یک بخش مهم از دلایل پذیرش برجام فروش نفت و دستیابی به دارایی هایی هست که به ما امکان پشتیبانی مالی از سوریه رو بده. حمایت از سوریه با باد هوا انجام نشده خطوط اعتباری هست که ما ایجاد کردیم به پشتوانه دسترسی های برجامی

یک نگاه بندازید به وضعیت اقتصادی سوریه از سال 2013 به این سمت مسئله خیلی واضح و روشن هست

نفوذ منطقه ای با دست خالی ایجاد نمیشه هزینه سنگینی داره این نفوذ و از دلایل اینکه حاکمیت نشست سر میز یکیش این بود که هزینه یا هزینه های این نفوذ به شکلی تامین بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , Goebbels گفت:

ادعا نیست واقعیته هر چند در نظر ما تلخ باشه ! یک بخش از دلایل پذیرش برجام فروش نفت و دستیابی به دارایی هایی هست که به ما امکان پشتیبانی از سوریه رو بده. حمایت از سوریه با باد هوا انجام نشده خطوط اعتباری هست که ما ایجاد کردیم به پشتوانه دسترسی های برجامی

یک نگاه بندازید به وضعیت اقتصادی سوریه از سال 2013 به این سمت مسئله خیلی واضح و روشن هست

نفوذ منطقه ای با دست خالی ایجاد نمیشه هزینه سنگینی داره این نفوذ و از دلایل اینکه حاکمت نشست سر میز یکیش این بود که هزینه یا هزینه های این نفوذ به شکلی تامین بشه

مشخصه که بودجه نظامی ما از راه درآمد نفتی تامین میشه.

اما دقت کنید که بحث بر سر چی بود؟ دولت ترامپ ادعا میکنه که بعد از برجام ما بالای ۱۰۰ میلیارد به ایران پول دادیم(در واقع همون موجودی ذخایر ارزی)و ایران این پول رو در خاورمیانه هزینه کرده و اتفاقا بخشی از مردم هم از سر ساده لوحی و سوظن به نظام این حرف رو پذیرفتند و گمان میکنند که نظام تمام این پول رو خرج کرده و چیزی به مردم نرسیده!

در حالی که همین گزارش سازمان سیا خلاف این ادعا رو نشون میده!

در واقع به علت برقراری تحریم دلار، ایران قادر نیست دلار رو به صورت عادی و به سهولت منتقل کنه و حجم عظیمی از این پول کماکان سر جای خودش محفوظه!

درسته که ما به سوریه و عراق سلاح فرستادیم اما در میزان کمک ها بشدت اغراق میشه!

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 minutes قبل , Skyhawk گفت:

مشخصه که بودجه نظامی ما از راه درآمد نفتی تامین میشه.

اما دقت کنید که بحث بر سر چی بود؟ دولت ترامپ ادعا میکنه که بعد از برجام ما بالای ۱۰۰ میلیارد به ایران پول دادیم(در واقع همون موجودی ذخایر ارزی)و ایران این پول رو در خاورمیانه هزینه کرده و اتفاقا بخشی از مردم هم از سر ساده لوحی و سوظن به نظام این حرف رو پذیرفتند و گمان میکنند که نظام تمام این پول رو خرج کرده و چیزی به مردم نرسیده!

در حالی که همین گزارش سازمان سیا خلاف این ادعا رو نشون میده!

در واقع به علت برقراری تحریم دلار، ایران قادر نیست دلار رو به صورت عادی و به سهولت منتقل کنه و حجم عظیمی از این پول کماکان سر جای خودش محفوظه!

درسته که ما به سوریه و عراق سلاح فرستادیم اما در میزان کمک ها بشدت اغراق میشه!

 

اشتباه نکنید صحبت من بودجه نظامی نیست صحبت من کمک نظامی هم نیست. گسترش نفوذ جنبه های مختلفی دارد یک جنبه مهمش حمایت های مالی هست.صحبت من کمک های مالی به دولت سوریه است دولت سوریه از سال 2013 تا الان که 5 سال هست از کجا اورده هزینه کرده؟ (هزینه نظامی+هزینه دولت) از کجا آورده حقوق داده؟

دولتی که تولید نفتش به 8 تا 10 هزار بشکه رسید و حتی کمتر هم شد در مقطعی که در تامین نیاز حداقلی خودش مشکل داشت، توریسمش نابود شد، قطب های صنعت و کشاورزیش نابود شدن ، دارایی ها یا بلوکه شده یا در همان دو سال اول خرج شده از کجا میاره؟ از هوا میاره اقا رضا خرج میکنه؟ یا از پوتین دستی گرفته؟؟؟ وضعیت خیلی مشخصه اگر ما نخوایم خودمون رو به خواب بزنیم. اگر هزار بار دیگه هم سید حسن نصرالله بگه پول ما هم از ایران میاد بازم یک عده تکذیب میکنن!!! نشه حکایت این مسئله

فوری برچسب ساده لوحی و سوء ظن به نظام نزنید (صرف نظر از اینکه سوء ظن به این نظام مسئله کاملا طبیعی و به حقی هست برای ملت و در بحث ما هم نیست)

تصور میکنید سوریه سالی چقدر برای ما هزینه داشته؟ یا دیگر نقاط مثل عراق

یک سنجش و تحقیق درست از وضعیت اقتصادی سوریه+بررسی هزینه های نظامی ما مشخص میکنه که چه ارقام نجومی در چند سال گذشته صرف سوریه شده فقط. حالا ما هم نمیگیم 100 میلیارد دلار واریز شده به حساب اسد ولی خوب قطعا 50 دلار هم نبوده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.