Recommended Posts

40 minutes قبل , A7A گفت:

به نظر دوستان در حمله فرضی اولین نقطه ای که هدف قرار میگیره و تمرکز بر روی اون بسیار زیاد هست کجا خواهد بود..

جنگ با ترور بشار اسد شروع میشه و دررگیری در جولان آغاز میشه و احتمالن از 2 نقطه دیگه . ایران به سوریه نیرو وارد میکنه بعد جنگ به خلیج تا ابد فارس کشیده میشه با درگیری نیروی دریایی سپاه و آمریکا و همین فرمونو بگیر برو جولو تااااااااااااااااااااااااااااااا احتمالن با حمله اتمی اسرائیل به سوریه به آتش بس برسیم ( خیلی دوست دارم جور دیگه ای تصور کنم اما هرچی حساب کتاب میکنم جواب نمیده با معلومات ناقصم )

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به یاد دارم زمانی که توافق هسته ای منعقد شد و پس از اون قطعنامه ۲۲۳۱ صادر شد، بنده با توجه به ممنوع کردن فروش سلاح به ایران تا ۵ سال و ممنوع کردن تست و پرتاب موشک بالستیک تا هشت سال و همچنین گرفتن بازدارندگی مبتنی بر قرار گرفتن در آستانه ساخت سلاح هسته ای(بر اساس داشتن ذخایر اورانیوم غنی شده و چندین هزار سانتریفیوژ و موشک های بالستیک با توانایی پذیرش کلاهک نامتعارف) گفتم که برنامه آمریکا و غربی ها اینه که در کمتر از ۵ سال به ایران حمله کنند، الان می بینیم که همه چی برای چنین رخدادی آماده شده و همه از احتمال جنگ صحبت می کنند!

 

در حالی که در اون سالها خیلی ها بدون دقت در متن توافق نامه و قطعنامه خوشحالی می کردند و بعضا هم با خیالات خرید صدها فروند سوخو۳۰ و... خوش بودند!

غافل از اینکه ما به ازای دادن امتیاز رفع نگرانی دشمن(احتمال ساخت سلاح)به صورت نقدی دریافت نشده بود!

 

سر گی لاوروف:

" ما و چین می خواستیم تحریم های تسلیحاتی لغو شود، اما علیرغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریم ها تا ۵ سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتا در این مورد تصمیم گیرنده اصلی بودند، موافقت کردند که در این مورد معامله کنند. طبیعتا ما و چین با توجه به اینکه ایران با آن موافق بود، از آن حمایت کردیم. در این دوره، تسلیحاتی که به ایران داده می شود باید تحت نظارت شورای امنیت سازمان ملل باشد."

 

 

پ.ن: نیروی موشکی رو هم با برجام ۲(برای دادن امتیازات برجام۱)می خواستند از ایران بگیرند که موفق نشدند.

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , A7A گفت:

به نظر دوستان در حمله فرضی اولین نقطه ای که هدف قرار میگیره و تمرکز بر روی اون بسیار زیاد هست کجا خواهد بود..

 

سوره اسراء آیه ۴ به بعد را و سوره الرحمن آیه ۳۳ به بعد مطالعه بفرمایید خیلی دقیق این مورد توضیح داده نیازی به پیش بینی هم نیست.

ویرایش شده در توسط LegendaryAegis

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام :

یک سوال خیلی ذهن بنده رو مشغول کرده برای هر هواپیما یا موشک یا کروز یا هر سلاح دیگه که بشه با موشک پدافندی اون رو زد چند تیر موشک پدافندی در نظر گرفته میشه این خیلی برای من سوال هست ممنون میشم اگر کسی اطلاعی داره به ما هم بده و یک سوال دیگه دارم اینکه ایا ایران از کمیت موشک های پدافندی اطراف در کشور های حاشیه خلیج فارس از لحاظ کمیت اطلاعی داره اگر این رو به بنده بگید خوشحال میشم . 

ممنون

یاعلی 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Skyhawk گفت:

به یاد دارم زمانی که توافق هسته ای منعقد شد و پس از اون قطعنامه ۲۲۳۱ صادر شد، بنده با توجه به ممنوع کردن فروش سلاح به ایران تا ۵ سال و ممنوع کردن تست و پرتاب موشک بالستیک تا هشت سال و همچنین گرفتن بازدارندگی مبتنی بر قرار گرفتن در آستانه ساخت سلاح هسته ای(بر اساس داشتن ذخایر اورانیوم غنی شده و چندین هزار سانتریفیوژ و موشک های بالستیک با توانایی پذیرش کلاهک نامتعارف) گفتم که برنامه آمریکا و غربی ها اینه که در کمتر از ۵ سال به ایران حمله کنند، الان می بینیم که همه چی برای چنین رخدادی آماده شده و همه از احتمال جنگ صحبت می کنند!

 

در حالی که در اون سالها خیلی ها بدون دقت در متن توافق نامه و قطعنامه خوشحالی می کردند و بعضا هم با خیالات خرید صدها فروند سوخو۳۰ و... خوش بودند!

غافل از اینکه ما به ازای دادن امتیاز رفع نگرانی دشمن(احتمال ساخت سلاح)به صورت نقدی دریافت نشده بود!

 

سر گی لاوروف:

" ما و چین می خواستیم تحریم های تسلیحاتی لغو شود، اما علیرغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریم ها تا ۵ سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتا در این مورد تصمیم گیرنده اصلی بودند، موافقت کردند که در این مورد معامله کنند. طبیعتا ما و چین با توجه به اینکه ایران با آن موافق بود، از آن حمایت کردیم. در این دوره، تسلیحاتی که به ایران داده می شود باید تحت نظارت شورای امنیت سازمان ملل باشد."

 

 

پ.ن: نیروی موشکی رو هم با برجام ۲(برای دادن امتیازات برجام۱)می خواستند از ایران بگیرند که موفق نشدند.

 

به عنوان يك موافق برجام 

چند نكته رو بايد در نظر گرفت 

 

ترامپ و اوباما از جبهه اقتصادي به ما حمله كردن و طَي برجام همه ما اقدام مهمي براي اصلاح اقتصاد نكرديم و الان چوب اون موقع رو ميخوريم بويژه بحث شفاف سازي و قوانين ضد فساد اقتصادي 

تنها كارهايي كه شد توسعه مزارع گندم، پالايشگاه هاي بنزين و ميادين مشترك بود 

 

خريد سوخت ٣٠ همون موقع خيال بود و روي كاغذ هم براي ما تغييري ايجاد نمي كرد 

ساختار ما همانطور كه نوشته بودم قطع عقبه و لجستيك هوايي امريكا بود و اينطوري ٧٠ درصد نيروي هوايي امريكا زمينگير ميشد 

از سوي ديگر ما بايد سراغ نسل شش و هفت بريم 

كاري كه خود امريكا دنبالش رفته 

جنگنده هاي بي سرنشين هوشمند مشابه اركيو إيراني با قابليت شبكه شدن 

 

در مورد رفع نگراني دشمن ، به نظر من اونها مطمئن بودن كه ايران بمب أتم نداره 

و اينكه فكر كنيم امريكايي ها از احتمال بمب أتم ما ترسيده بودن اشتباه هست 

اون چيزي كه به امريكايي ها توان داد عدم اتحاد و بي خيال شدن از رفع ضعف اقتصادي بود 

 

صحبت سرگرد لأوروف رو نمي دونم 

ولي اگه صحت داشته باشه بايد پيگيري ميشد 

حداقل براي عدم تكرار در ساختار وزارت أمور خارجه 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , arminheidari گفت:

 

به عنوان يك موافق برجام 

چند نكته رو بايد در نظر گرفت 

 

ترامپ و اوباما از جبهه اقتصادي به ما حمله كردن و طَي برجام همه ما اقدام مهمي براي اصلاح اقتصاد نكرديم و الان چوب اون موقع رو ميخوريم بويژه بحث شفاف سازي و قوانين ضد فساد اقتصادي 

تنها كارهايي كه شد توسعه مزارع گندم، پالايشگاه هاي بنزين و ميادين مشترك بود 

 

خريد سوخت ٣٠ همون موقع خيال بود و روي كاغذ هم براي ما تغييري ايجاد نمي كرد 

ساختار ما همانطور كه نوشته بودم قطع عقبه و لجستيك هوايي امريكا بود و اينطوري ٧٠ درصد نيروي هوايي امريكا زمينگير ميشد 

از سوي ديگر ما بايد سراغ نسل شش و هفت بريم 

كاري كه خود امريكا دنبالش رفته 

جنگنده هاي بي سرنشين هوشمند مشابه اركيو إيراني با قابليت شبكه شدن 

 

در مورد رفع نگراني دشمن ، به نظر من اونها مطمئن بودن كه ايران بمب أتم نداره 

و اينكه فكر كنيم امريكايي ها از احتمال بمب أتم ما ترسيده بودن اشتباه هست 

اون چيزي كه به امريكايي ها توان داد عدم اتحاد و بي خيال شدن از رفع ضعف اقتصادي بود 

 

صحبت سرگرد لأوروف رو نمي دونم 

ولي اگه صحت داشته باشه بايد پيگيري ميشد 

حداقل براي عدم تكرار در ساختار وزارت أمور خارجه 

اونهایی که مذاکرات رو پی گیری می کردند و شب ها بیدار بودند یادشونه که سر این موضوع اختلافی ایجاد شد و حتی لاوروف در نشست خبری حاضر نشد.(اگر قانع نشدی همون متنی رو که گذاشتم سرچ کنید)

 

ظاهرا شما به نوشته بنده دقت نکردید، کسی تردیدی نداشت که ایران سلاح هسته ای نداره و سلاح هم نخواهد ساخت اما هزاران کیلوگرم اورانیوم غنی شده و هزاران سانتریفیوژ در حال کار داشت(همچنین مرکز غنی سازی زیر زمینی فردو و برنامه ساخت نمونه های مشابه)، در حالی که سوخت نیروگاه بوشهر توسط روسیه تامین میشد!
این ظرفیت در کنار موشک های آماده و برنامه ماهواره بر سوخت جامد، یعنی داشتن توانمندی بالقوه ساخت سلاح در مدت بسیار کوتاه که جنگ و غلبه بر چنین کشوری(در کنار موقعیت جغرافیایی و...)عملا منتفیه!

خرید سلاح خیال نبود اگر اصولی مذاکره میشد و ارزش داشته ها رو می دانستیم.
آمریکا و هم پیمانانشون برای چی با غنی سازی در ایران مخالفت میکردن؟ برای اینکه برق تولید نکنه یا اینکه چون بازدارندگی ایجاد میکرد؟
در اشل بزرگتر یک بهانه هم بود برای تقابل با دشمنشون.
وقتی این بازدارندگی رو از بین بردیم نباید تحریم فروش تسلیحات متعارف هم زمان رفع میشد؟

الانم‌ فرض کنیم که ترامپ تعلل کرد یا ما یه توانمندی خاصی نمایش دادیم که تا انتخابات ۲۰۲۰ جنگ نشد و فرضا ترامپ شکست خورد و دمکرات ها پیروز شدند، فکر می کنید نمیان بگن که برجام از لحاظ حقوقی ملغی شده، دیدید ترامپ چه دیوانه ای بود و چقدر سختی کشیدید؟ پس بیایید توافق جدید انجام بدیم با عقب نشینی های جدید(همان خواسته های ترامپ)از سوی ایران!

یعنی اجرای یک سیاست به دو روش مختلف.

موعد پایان توافق برجام، ده بیست یا اصلا سی سال، برای ما زمان زیادیه اما برای نظام حاکمیتی آمریکا و انگلیس و دیگران با اون سابقه ای که دارن، زمان بسیار کوتاهی هست.  اینهمه تلاش برای ده یا چند ده سال تعلیق برنامه هسته ای؟ آخرش که چی؟ چه نتیجه ای داره؟

اونها پیش از توافق داشتند با توافقی که براش مذاکره میکردند روی تضعیف و فروپاشی یا حمله به ایران کار می کردند.
و ما...


الان من و شما بیاییم روی ساخت جنگنده بدون سرنشین نسل شش و هفت صحبت کنیم که چی بشه؟ در حالی که در خود آمریکا و اروپا هم همچین چیزی وجود نداره!
چیزی که پیش نیازش(علاوه بر داشتن امکانات ساخت یک هواپیمای رزمی نسل چهار و پنج)داشتن دانش و صنعت الکترونیک سطح بالاست تا میلیون ها خط کد سیستم عامل، هوش مصنوعی، کد نویسی خود سنسورها و تاکتیک ها و تکنیک های جنگ هوایی و... رو یکجا پردازش کنه!
یعنی چند تا سیستم کامپیوتر آرکیو۱۷۰ در یک پهپادی که ابعادش حدودا دو سه برابر اونه! حالا جالب اینه که کد نویسی اف۳۵ و پکفا هم هنوز تکمیل نشده اونطور که من اطلاع دارم!

یعنی جنگنده لایتینینگ۲ تحت توسعه و ناقص وارد خدمت یوساف شده.
کمی منطقی باشیم‌.

من خودم پیشنهاد ارتقای صاعقه دادم، از قاهر دفاع کردم و دو تا تاپیک براش نوشتم، در همین انجمن برای مقابله با هواگردهای لجستیک و جمع آوری اطلاعات دشمن و ناوهاش طرح دادم، هنوز هم همون نظرات رو دارم اما انتظاراتمون باید با واقعیات تطابق داشته باشند.

 

پوزش اگر کمی تند بود.
ولی واقعیته
 

  • Like 2
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Skyhawk گفت:

اونهایی که مذاکرات رو پی گیری می کردند و شب ها بیدار بودند یادشونه که سر این موضوع اختلافی ایجاد شد و حتی لاوروف در نشست خبری حاضر نشد.(اگر قانع نشدی همون متنی رو که گذاشتم سرچ کنید)

 

ظاهرا شما به نوشته بنده دقت نکردید، کسی تردیدی نداشت که ایران سلاح هسته ای نداره و سلاح هم نخواهد ساخت اما هزاران کیلوگرم اورانیوم غنی شده و هزاران سانتریفیوژ در حال کار داشت(همچنین مرکز غنی سازی زیر زمینی فردو و برنامه ساخت نمونه های مشابه)، در حالی که سوخت نیروگاه بوشهر توسط روسیه تامین میشد!
این ظرفیت در کنار موشک های آماده و برنامه ماهواره بر سوخت جامد، یعنی داشتن توانمندی بالقوه ساخت سلاح در مدت بسیار کوتاه که جنگ و غلبه بر چنین کشوری(در کنار موقعیت جغرافیایی و...)عملا منتفیه!

خرید سلاح خیال نبود اگر اصولی مذاکره میشد و ارزش داشته ها رو می دانستیم.
آمریکا و هم پیمانانشون برای چی با غنی سازی در ایران مخالفت میکردن؟ برای اینکه برق تولید نکنه یا اینکه چون بازدارندگی ایجاد میکرد؟
در اشل بزرگتر یک بهانه هم بود برای تقابل با دشمنشون.
وقتی این بازدارندگی رو از بین بردیم نباید تحریم فروش تسلیحات متعارف هم زمان رفع میشد؟

الانم‌ فرض کنیم که ترامپ تعلل کرد یا ما یه توانمندی خاصی نمایش دادیم که تا انتخابات ۲۰۲۰ جنگ نشد و فرضا ترامپ شکست خورد و دمکرات ها پیروز شدند، فکر می کنید نمیان بگن که برجام از لحاظ حقوقی ملغی شده، دیدید ترامپ چه دیوانه ای بود و چقدر سختی کشیدید؟ پس بیایید توافق جدید انجام بدیم با عقب نشینی های جدید(همان خواسته های ترامپ)از سوی ایران!

یعنی اجرای یک سیاست به دو روش مختلف.

موعد پایان توافق برجام، ده بیست یا اصلا سی سال، برای ما زمان زیادیه اما برای نظام حاکمیتی آمریکا و انگلیس و دیگران با اون سابقه ای که دارن، زمان بسیار کوتاهی هست.  اینهمه تلاش برای ده یا چند ده سال تعلیق برنامه هسته ای؟ آخرش که چی؟ چه نتیجه ای داره؟

اونها پیش از توافق داشتند با توافقی که براش مذاکره میکردند روی تضعیف و فروپاشی یا حمله به ایران کار می کردند.
و ما...


الان من و شما بیاییم روی ساخت جنگنده بدون سرنشین نسل شش و هفت صحبت کنیم که چی بشه؟ در حالی که در خود آمریکا و اروپا هم همچین چیزی وجود نداره!
چیزی که پیش نیازش(علاوه بر داشتن امکانات ساخت یک هواپیمای رزمی نسل چهار و پنج)داشتن دانش و صنعت الکترونیک سطح بالاست تا میلیون ها خط کد سیستم عامل، هوش مصنوعی، کد نویسی خود سنسورها و تاکتیک ها و تکنیک های جنگ هوایی و... رو یکجا پردازش کنه!
یعنی چند تا سیستم کامپیوتر آرکیو۱۷۰ در یک پهپادی که ابعادش حدودا دو سه برابر اونه! حالا جالب اینه که کد نویسی اف۳۵ و پکفا هم هنوز تکمیل نشده اونطور که من اطلاع دارم!

یعنی جنگنده لایتینینگ۲ تحت توسعه و ناقص وارد خدمت یوساف شده.
کمی منطقی باشیم‌.

من خودم پیشنهاد ارتقای صاعقه دادم، از قاهر دفاع کردم و دو تا تاپیک براش نوشتم، در همین انجمن برای مقابله با هواگردهای لجستیک و جمع آوری اطلاعات دشمن و ناوهاش طرح دادم، هنوز هم همون نظرات رو دارم اما انتظاراتمون باید با واقعیات تطابق داشته باشند.

 

پوزش اگر کمی تند بود.
ولی واقعیته
 

 

سلام خواهش مي كنم 

تو بحث درست تطابق با واقعيت ملاكه نه ترسناك يا خوشبينانه بودن

الان صحبت ما ظرفيت زيادي داره كه به حاشيه و جناح بازي كشيده بشه

اميدوارم بتونيم ديدگاه هاي متفاوت رو خوب نشون بديدم

 

تو بحث لاوروف ، چون متن دقيق مذاكرات رو نداريم كمي سخته تحليل دقيق و مجبوريم به صحبت هاي طرف مقابل استدلال كنيم 

ولي در اصل بايد بعد از مذاكرات بررسي ميشد كه صحت ، چرايي و چگونگي و دليل داستان توسط يك تيم تحقيق و انالايزر بررسي ميشد كاري كه امريكايي ها و اروپايي ها حين و بعد مذاكرات انجام دادن

مثل فوتبال و يا سقوط هواپيما كه بعد از اتفاق فارغ از اينكه مقصر كسي بود روش كار و علل بررسي ميشد و پروتكل بروزي بيرون داده ميشد 

 

ما مثال مثل اين قضيه زياد داريم و يكي از بدبختى هاي كشور ماست 

كه ادعاهايي مطرح ميشه و هيچ وقت بررسي درستي روي اون صورت نميگيره 

و تنها براي مقصر پيدا كردن استفاده ميشه

اميدوارم يه روزي بصورت عملي گذشته چراغ راه اينده باشه

 

—-

 

در زمينه ماهواره بر حق رو به شما ميدم سرعت رشد خيلي كم شد و اين براي ما يك ضعف استراتژيك بود بويژه با پرتاب اخير اسراييل براي رسيدن به ماه 

و اين مسأله نه فقط در مورد ماهواره بر كه در مورد فضا پيما و فضاي درون جو هم صادق هست 

 

——

در مورد مذاكره و برجام نظر خودم بر اين بود كه يك فرصت چندساله هست تا ضعف هاي استراتژيك اقتصادي رفع بشه و براي تحريم بعدي اماده باشيم 

كه اگر روي اون كار ميشد و ضعف ها برطرف ميشد نه ترامپ برجام رو پاره ميكرد و نه ما الان تو اقتصاد مشكل داشتيم ولي كم كاري شد و فكر شد برجام تا ١٥ سال ديگه موندني هست

 

ولي عيبي نداره 

به هر حال الان كسي نميتونه أشكال أساسي اقتصاد ما كه فساد و عدم شفافيت هست رو بپوشونه 

 و باز خدا رو شكر نميتونن پشت اسم حسن و محمود قرار بگيرن 

چون پيش فروش سكه و افزايش ارز و دلال ها همه و همه تو هر دو مقطع ٨٩ و ٩٧ رخ داد

و اين يك مشكل ساختاري رو نشون ميده كه دوبار از اون ضربه خورديم 

 

( ربا در بانك ها، قاچاق و عدم شفاف سازي و مقابله با زمينه فساد مالي) 

 

—- 

در مورد هواپيماي نسل ششم و هفتم به صراحت ميگم اگه ميخواهيم توازن در اسمان رو تغيير بديم بايد از اين مسير بريم 

جلوي امريكا با يك عقبه قوي اقتصادي ، كارخانه اي و لجستيك نميشه مستقيم وارد شد 

 واگرنه سرنوشت عراق عاقبت ماست 

 

راهكار قطع لجستيك دشمن و كاهش توان هوايي و موشكى كروز اون در كنار مرزهاي كشور است كه الان به اون سطح رسيديم 

و بعد در اختيار گرفتن اسمان به روشي غيرمتداول 

مثل داستان قايق هاي سپاه در خليج فارس ولي اينبار در اسمان 

تجربه پهبادهاي قبلي چه در جنگ تحميلي چه در سوريه نشان داد پهباد كليد برد ما در اينده هست 

 

در مورد ابعاد پهباد در حال حاضر نيازي به ابعاد خيلي بزرگ نيست 

اگر چه براي اون هم زيرساخت رو داريم چه از نظر كنترل و چه از نظر پيشران ( استناد به برنامه ثريا در مورد شركت هاي دانش بنيان و مواردي كه خودم در دانشگاه مي بينم ) و ميتونيم يك الي دوساله نمونه نهايي رو تحويل بديم

در مورد كد نويسي هم بايد تيم هاي كدنويس رو تقويت كرد و روشون سرمايه گذاري كرد و با شبيه سازي هاي كامپيوتري و عملي سريعا هوش هاي مصنوعي خوبي توليد كنيم كه بصورت شبكه اي همانند حمله زنبورها ميشه 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , arminheidari گفت:

در مورد هواپيماي نسل ششم و هفتم به صراحت ميگم اگه ميخواهيم توازن در اسمان رو تغيير بديم بايد از اين مسير بريم 

راهكار قطع لجستيك دشمن و كاهش توان هوايي و موشكى كروز اون در كنار مرزهاي كشور است كه الان به اون سطح رسيديم 

در مورد ابعاد پهباد در حال حاضر نيازي به ابعاد خيلي بزرگ نيست 

اگر چه براي اون هم زيرساخت رو داريم چه از نظر كنترل و چه از نظر پيشران ( استناد به برنامه ثريا در مورد شركت هاي دانش بنيان و مواردي كه خودم در دانشگاه مي بينم ) و ميتونيم يك الي دوساله نمونه نهايي رو تحويل بديم

 

در مورد جنگنده های نسل ششم و هفتم. این ایده‌ی خیلی خوبیه اما توضیح ندادید که ما با کدوم زیرساخت میخوایم بریم سراغ نسل 6 و 7. ما تازه بعد از بیش از 20 سال کار بر روی اف 5 تونستیم یک فروند کوثر رو تولید کنیم با اویونیک چینی و همون موتور جی 85. کوثری که شما پروازش رو مشاهده کردید از موتور اوج استفاده نمی کرد چرا که این پیشران هنوز در مراحل تست قرار داره. ما نتونستیم تکنولوژی ساده ترین موتور جت که مربوط به بیش از 60 سال قبل هست رو به دست بیاریم حالا چطور میخوایم به سمت طراحی موتورهای بروز مانند اف 100 قدم برداریم. حتی به دلیل سنگینی سازه کوثر عملکرد (سرعت و ارتفاع) این جنگنده پایین تر از اف 5 هست. 

اما در زمینه پهپادی بازهم مشکل بزرگ ما بحث پیشران هست توجه کنید که هنوز نتونستیم یک پیشران بومی برای شاهد 129 توسعه بدیم و موتور فعلی بعد از مدتی استفاده دچار لرزشهایی میشه که روی کیفیت تصویربرداری شاهد 129 تاثیر میذاره. با اینکه سالهاست ام کیو 1 رو در اختیار داریم اما سرعت پیشرفت شاهد129 بسیار کند بوده. (تازه اواخر سال گذشته تونستیم شاهد رو به سطح ام کیو 1 برسونیم).در همین مورد شاهد129 فقط میتونیم از بمب استفاده کنیم و شاهد توانایی استفاده از موشک رو نداره. غالبا نحوه تولید و توسعه یک محصول در ایران به اینگونه هست که ما یک محصول خارجی رو به دست میاریم و با بررسی و مطالعه اون به سمت ساخت نمونه ایرانی میریم به طور قطع این روش برای ما روش درستیه ولی ما که میخوایم نسل 6 و 7 رو بسازیم تجربه ساخت جنگنده نداریم یعنی نه رادار نه پیشران نه موشک های هوا به هوا و ... مثل آرکیو یا ام کیو1 هم که نسخه ای از یک جنگنده نسل 6 و 7 نداریم (اصلا تعریف جنگنده نسل 7 چی هست آیا غربی که به دنبال طراحی نسل 6 هست تونسته تعریفی از نسل 7 ارائه بده) پس چطوری میخوایم محصولی رو تولید کنیم که نه میدونیم چی هست و نه امکاناتش رو داریم.

بال پرنده های ما هم به همین شکل هستند. ما آرکیو رو به دست آوردیم و سعی کردیم از روش کپی کنیم. اگر توجه کرده باشید ما تقریبا توانایی هیچ تغییری در بدنه آرکیو نداریم. در صورتی که میشد قسمت زیرین سیمرغ رو مانند بی 2 اسپریت دارای انحنا ساخت که بشه تعداد بیشتری سدید حمل کرد یا حتی بمب های سنگین تر اما این کار انجام نشده.  

در همین رزمایش پهپادی اخیر معلوم شد که نتونستیم پهپادهای بال پرنده خودمون رو مجهز به خلبان خودکار کنیم و باید تا رسیدن به هدف، توسط کنترل زمینی به عملیات بپردازن.  

هدف تخریب دستاوردها نیروهای نظامی کشور نیست بلکه باید مطابق با توان این نیرو ازش انتظار داشته باشیم و گرنه در بلندمدت باعث ناامیدیمون میشه. 

درباره بحث زدن لجستیک دشمن هم چند روز پیش در بروزرسانی بحث مفصلی انجام شد. ما موشک باران پایگاه های هوایی آمریکا در کشورهای همسایه فقط یک فشار به اون وارد می کنیم و باعث میشه دشمن از تعداد بیشتری جنگنده و سوخترسان برای عملیات های هوایی استفاده کنه. قسمت تلخ ماجرا اینه با نیروی هوایی فعلی حتی امکان یک درصد موفقیت برای هدف قرار دادن آواکس ها تانکرها و خطوط لجستیک دشمن در آسمان کشورهای همسایه رو نداریم. هیچ نیروی پهپادی فعلی ما قادر به نا امن کردن خطوط لجستیک دشمن نیست.

 

  • Like 1
  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , arminheidari گفت:

 

تو بحث لاوروف ، چون متن دقيق مذاكرات رو نداريم كمي سخته تحليل دقيق و مجبوريم به صحبت هاي طرف مقابل استدلال كنيم 

ولي در اصل بايد بعد از مذاكرات بررسي ميشد كه صحت ، چرايي و چگونگي و دليل داستان توسط يك تيم تحقيق و انالايزر بررسي ميشد كاري كه امريكايي ها و اروپايي ها حين و بعد مذاكرات انجام دادن

 

من صورت جلسه مذاکرات رو ندارم که در اختیارتون قرار بدم، اما اینو در نظر داشته باشید که انعقاد توافق وابسته به رضایت ایران بود و روسیه و چین هم با ایران بودند.

 

بذارید یک فکت دیگه در اختیارتو بذارم

این بخشی از گفته ظریف در مجلسه:

 

"این نخستین بار در تاریخ شورای امنیت است که کشور هدف در تدوین قطعنامه مورد مشورت و مذاکره قرار گرفته و چنین اقدامی در تاریخ شورای امنیت سابقه ندارد"

 

یعنی پیش نویس قطعنامه ای که فروش سلاح رو محدود کرده و بکارگیری موشک بالستیک رو ممنوع کرده با نظارت طرف ایرانی تدوین شده!

 

و برای دومین بار پس از قطعنامه۵۹۸ ما یک قطعنامه شورای امنیت رو پذیرفتیم!

 

مسئله اینه که چرا توانمندی امنیت آفرین که میتونست مانع از وقوع جنگ بشه به سادگی و در ازای هیچ از بین رفت و به جاش تحریم تسلیحاتی در همان زمان لغو نشد در حالی که ما تعهداتمون رو در مدت بسیار کوتاهی انجام دادیم!

اصلا فرض کنیم که ما قرار نبود سلاح بسازیم، اما اون چیزی که داشتیم ارزش معامله رو نداشت؟آیا در واقعیت تغییری ایجاد میشه؟

 

7 hours قبل , arminheidari گفت:

 

در مورد هواپيماي نسل ششم و هفتم به صراحت ميگم اگه ميخواهيم توازن در اسمان رو تغيير بديم بايد از اين مسير بريم

 

7 hours قبل , arminheidari گفت:

در مورد ابعاد پهباد در حال حاضر نيازي به ابعاد خيلي بزرگ نيست 

 

ما از تهدیدات موجود صحبت می کنیم نه از ده  یا بیست سال دیگه

الان اون چیزی که رفع تهدید میکنه داشتن توانمندی ساخت سلاح هسته ای در کوتاه مدت(مثلا یک ماه)هست یا داشتن نیروی هوایی توانمند در کنار نیروی موشکی و پدافند هوایی برای ممانعت از تصرف آسمان کشور

که بدون رفع تحریم و تامین این تجهیزات ما توانمندی بالقوه خودمون رو با دست خودمون از بین بردیم!

حالا دیگه نمیگم در سایر حوزه ها(زرهی و دریایی و...)هم باید نوسازی صورت میگرفت، با رفع تحریم و تضمین دستیابی به ذخایر ارزی بلوکه شده(همان ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار)و پول فروش نفت برای خرید تسلیحات.

کسانی که مدال گرفتن و بعدش هم پست های بالاتر، ظاهرا به این مسائل واقف نبودن!

 

 

شخصا تا حدودی با برنامه نویسی آشنایی دارم، به همین خاطر میدونم وقتی از نسل پنج یا بالاتر صحبت میشه یعنی چی! 

حتی اویونیک چنین هواگردی خیلی دستنیافتنی نیست اما برنامه نویسیش ممکنه ده سال زمان نیاز داشته باشه! با هزینه زیاد!

و الا شما فکر میکنی مشکل در بدنه و اندازه هست؟ همین آرکیو اگر دو برابر بشه میتونه سلاح هوا به هوا هم حمل کنه، پیشرانش هم از داخل قابل تامینه.

 

اما بازهم تاکید میکنم، الان رو ببینید نه فردایی رو که ممکنه نباشه!

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
59 minutes قبل , ghiam گفت:

حتی به دلیل سنگینی سازه کوثر عملکرد (سرعت و ارتفاع) این جنگنده پایین تر از اف 5 هست. 

اما در زمینه پهپادی بازهم مشکل بزرگ ما بحث پیشران هست توجه کنید که هنوز نتونستیم یک پیشران بومی برای شاهد 129 توسعه بدیم و موتور فعلی بعد از مدتی استفاده دچار لرزشهایی میشه که روی کیفیت تصویربرداری شاهد 129 تاثیر میذاره. با اینکه سالهاست ام کیو 1 رو در اختیار داریم اما سرعت پیشرفت شاهد129 بسیار کند بوده. (تازه اواخر سال گذشته تونستیم شاهد رو به سطح ام کیو 1 برسونیم).در همین مورد شاهد129 فقط میتونیم از بمب استفاده کنیم و شاهد توانایی استفاده از موشک رو نداره.

 

برخی مواردی که ذکر کردید نادرستند.

اینکه شاهد۱۲۹ بمب استفاده میکنه و نه موشک، نشان دهنده ضعفش نیست! بلکه ماموریتش چنین اقتضاء میکنه!

بمب سدید از موشک سدید که در واقع موشک تاو+سیکر هست سنگین تره و مواد منفجره بیشتر و در نتیجه تخریب بالاتری داره.

اگر خواستند از پهپاد در نقش ضد زره استفاده کنند در اینصورت موشک استفاده میشه.

 

اویونیک کوثر داخلیه و توسط صاایران تولید شدند، آرم صنایع اپتیک اصفهان روی نمایشگرها قابل دیدن هست.

سرعت و ارتفاع پروازی کوثر هم با اف۵ اف تفاوتی نداره! اینو بذارید به حساب اشتباه مسئولی که به هر دلیل اطلاعات نادرست ارائه کرد، مشابه همین کار فرمانده نزاجا در برنامه ثریا.

 

در خصوص نداشتن اتوپایلوت شاهد۱۹۱ هم نتیجه گیریتون نادرسته!

این پهپاد ها در رزمایش اخیر غالبا بدون تاور هدفیابی پرواز کردند و در حملاتشون از بمب سدید۳۴۲(بدون سیکر)با هدایت اینرسی/جی پی اس استفاده کردند! این یعنی در فراتر از برد آنتن مرکز کنترل پهپاد میتونن عملیات برنامه ریزی شده داشته باشند.

 

بمب سدید۳۴۲ بدون سیکر:

thumb_449013008_223150.jpg

 

thumb_455224137_418700.jpg

thumb_447806958_32930.jpg

 

یکی از نمونه های دارای سیکر:

thumb_449012243_221446.jpg

 

https://www.aparat.com/v/GSMbP/رزمایش_پهپادی_الی_بیت_المقدس_1_سپاه_پاسداران

https://www.aparat.com/v/Nh6CB/رزمایش_پهپادی_الی_بیت_المقدس_نیروی_هوافضای_سپاه_پاسداران

 

پ.ن:به صحنه برخورد۴ بمب به یک هدف دقت کنید.

 

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , Skyhawk گفت:

 

ما از تهدیدات موجود صحبت می کنیم نه از ده  یا بیست سال دیگه

الان اون چیزی که رفع تهدید میکنه داشتن توانمندی ساخت سلاح هسته ای در کوتاه مدت(مثلا یک ماه)هست یا داشتن نیروی هوایی توانمند در کنار نیروی موشکی و پدافند هوایی برای ممانعت از تصرف آسمان کشور

که بدون رفع تحریم و تامین این تجهیزات ما توانمندی بالقوه خودمون رو با دست خودمون از بین بردیم!

حالا دیگه نمیگم در سایر حوزه ها(زرهی و دریایی و...)هم باید نوسازی صورت میگرفت، با رفع تحریم و تضمین دستیابی به ذخایر ارزی بلوکه شده(همان ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار)و پول فروش نفت برای خرید تسلیحات.

کسانی که مدال گرفتن و بعدش هم پست های بالاتر، ظاهرا به این مسائل واقف نبودن!

 

 

شخصا تا حدودی با برنامه نویسی آشنایی دارم، به همین خاطر میدونم وقتی از نسل پنج یا بالاتر صحبت میشه یعنی چی! 

حتی اویونیک چنین هواگردی خیلی دستنیافتنی نیست اما برنامه نویسیش ممکنه ده سال زمان نیاز داشته باشه! با هزینه زیاد!

و الا شما فکر میکنی مشکل در بدنه و اندازه هست؟ همین آرکیو اگر دو برابر بشه میتونه سلاح هوا به هوا هم حمل کنه، پیشرانش هم از داخل قابل تامینه.

 

اما بازهم تاکید میکنم، الان رو ببینید نه فردایی رو که ممکنه نباشه!

 

 نیروی هوایی کلاسیک برای ما از نظر مالی و از نظر برابری مقدور نیست 

ما در مقابل امریکایی قرار داریم که 5 برابر نیروی هوایی موجود در خاورمیانه هواپیما دارد و کارخانه های نظامی اش می توانند با سرعت بالا تولید و جایگزین کنند 

نیروی هوایی کلاسیک که بتونه جلوی آمریکا وایسه یکم رویایی هست 


پدافند هوایی در نقش مدافع هست و عملا در تهاجم یک گام عقب تر 

موشک هایمان هم بیشتر در قطع لجستیک و زدن فرودگاه های دشمن کاربرد دارن 

 

هواپیما های فعلی هم نمی توانن تغییر زیادی در موازنه هوایی ایجاد کنن 

راهکار جنگ نامتقارن در هواست 

پس یا باید قید آسمان رو بزنیم یا نگاهمون رو عوض کنیم 

 

 

تنها راهی که می مونه نسل ششم و هفتم هست

جنگنده نسل ششم، هواپیماهای بی سرنشین هوشمند است و ما در نسل هفتم باید شبکه شدن را شاهد خواهیم بود 

در حال حاضر در پهبادها پیشرو هستیم پهباد های شاهد و ارکیو نمونه های خوبی هستن 

در مورد موشک های هوا به هوا هم پیشرفت های خوبی داشتیم 

تنها بحث هوش مصنوعی هست و که حداقل جنگنده بی سرنشین باید در هوا گشت بزند با کمک رادار زمینی یا رادار جنگنده راهنما و یا رادار خودش هدف را شناسایی و علیه آن اقدام کند 

 

در مراحل پیشرفته تر بتواند داگ فایت نیز انجام دهد، محدودیت ها ، مانور ها و فرار از پدافند رو درک کنه و شبیه خلبان واقعی (انسان) واکنش نشان دهد 

 

در مورد کیفیت کد نویسی حق باشماست

کار زمان بری هست ولی امروز هم شروع بشه دیر هست

اما با حداقل های موجود میشه بسمت ناوگانی رفت که کارهای هجومی و شکار رو با کمک انسان انجام بده ( کاری که جنگنده های حال حاضر ما در موردش محدودیت دارن)

و در کنارش با اضافه کردن بخش هایی اون را کامل تر کرد 

الان زمان مهمی هست و کوچکترین درنگ کلی عقب افتادن را در پی دارد 

عملیات در سوریه توسط آرکیو ها برای ما و دنیا شروع یک انقلاب بود که شعله بعدی ان در زدن جنگنده ای در اسمان زبانه می کشد

پهباد کی زودتر یک جنگنده دشمن را شکار می کند؟

 

1 hour قبل , ghiam گفت:

 

در مورد جنگنده های نسل ششم و هفتم. این ایده‌ی خیلی خوبیه اما توضیح ندادید که ما با کدوم زیرساخت میخوایم بریم سراغ نسل 6 و 7. ما تازه بعد از بیش از 20 سال کار بر روی اف 5 تونستیم یک فروند کوثر رو تولید کنیم با اویونیک چینی و همون موتور جی 85. کوثری که شما پروازش رو مشاهده کردید از موتور اوج استفاده نمی کرد چرا که این پیشران هنوز در مراحل تست قرار داره. ما نتونستیم تکنولوژی ساده ترین موتور جت که مربوط به بیش از 60 سال قبل هست رو به دست بیاریم حالا چطور میخوایم به سمت طراحی موتورهای بروز مانند اف 100 قدم برداریم. حتی به دلیل سنگینی سازه کوثر عملکرد (سرعت و ارتفاع) این جنگنده پایین تر از اف 5 هست. 

اما در زمینه پهپادی بازهم مشکل بزرگ ما بحث پیشران هست توجه کنید که هنوز نتونستیم یک پیشران بومی برای شاهد 129 توسعه بدیم و موتور فعلی بعد از مدتی استفاده دچار لرزشهایی میشه که روی کیفیت تصویربرداری شاهد 129 تاثیر میذاره. با اینکه سالهاست ام کیو 1 رو در اختیار داریم اما سرعت پیشرفت شاهد129 بسیار کند بوده. (تازه اواخر سال گذشته تونستیم شاهد رو به سطح ام کیو 1 برسونیم).در همین مورد شاهد129 فقط میتونیم از بمب استفاده کنیم و شاهد توانایی استفاده از موشک رو نداره. غالبا نحوه تولید و توسعه یک محصول در ایران به اینگونه هست که ما یک محصول خارجی رو به دست میاریم و با بررسی و مطالعه اون به سمت ساخت نمونه ایرانی میریم به طور قطع این روش برای ما روش درستیه ولی ما که میخوایم نسل 6 و 7 رو بسازیم تجربه ساخت جنگنده نداریم یعنی نه رادار نه پیشران نه موشک های هوا به هوا و ... مثل آرکیو یا ام کیو1 هم که نسخه ای از یک جنگنده نسل 6 و 7 نداریم (اصلا تعریف جنگنده نسل 7 چی هست آیا غربی که به دنبال طراحی نسل 6 هست تونسته تعریفی از نسل 7 ارائه بده) پس چطوری میخوایم محصولی رو تولید کنیم که نه میدونیم چی هست و نه امکاناتش رو داریم.

بال پرنده های ما هم به همین شکل هستند. ما آرکیو رو به دست آوردیم و سعی کردیم از روش کپی کنیم. اگر توجه کرده باشید ما تقریبا توانایی هیچ تغییری در بدنه آرکیو نداریم. در صورتی که میشد قسمت زیرین سیمرغ رو مانند بی 2 اسپریت دارای انحنا ساخت که بشه تعداد بیشتری سدید حمل کرد یا حتی بمب های سنگین تر اما این کار انجام نشده.  

در همین رزمایش پهپادی اخیر معلوم شد که نتونستیم پهپادهای بال پرنده خودمون رو مجهز به خلبان خودکار کنیم و باید تا رسیدن به هدف، توسط کنترل زمینی به عملیات بپردازن.  

هدف تخریب دستاوردها نیروهای نظامی کشور نیست بلکه باید مطابق با توان این نیرو ازش انتظار داشته باشیم و گرنه در بلندمدت باعث ناامیدیمون میشه. 

درباره بحث زدن لجستیک دشمن هم چند روز پیش در بروزرسانی بحث مفصلی انجام شد. ما موشک باران پایگاه های هوایی آمریکا در کشورهای همسایه فقط یک فشار به اون وارد می کنیم و باعث میشه دشمن از تعداد بیشتری جنگنده و سوخترسان برای عملیات های هوایی استفاده کنه. قسمت تلخ ماجرا اینه با نیروی هوایی فعلی حتی امکان یک درصد موفقیت برای هدف قرار دادن آواکس ها تانکرها و خطوط لجستیک دشمن در آسمان کشورهای همسایه رو نداریم. هیچ نیروی پهپادی فعلی ما قادر به نا امن کردن خطوط لجستیک دشمن نیست.

 

 

پایه جنگنده های نسل ششم و هفتم بر اساس پهبادها هست 

نیازی به جنگنده بی سرنشینی در ابعاد اف 5 یا سوخو 30 نیاز نیست بویژه اینکه نسل ششم و هفتم پنهانکار نیز هستند 

-------------

جنگنده نسل ششم بر بی سرنشین بودن و هوش مصنوعی استوار است به علاوه مشخصات نسل های قبل مثل پنهانکار بودن

گفته میشه افزایش برد و سرعت سوپرنیک و شبکه شدن هم به این نسل اضافه خواهد شد

 

در مورد جنگنده نسل هفتم هنوز صحبت زیاد است و شاید کمی رویایی ولی احتمالا صعود به فضا و لیزر خواهد بود 

شبیه جنگنده های دژ فضایی 

 

-------------

در مورد بال پرنده ها تنها تفاوت سیستم کنترل و پایداری هواپیما هست و اگرنه در بقیه موارد خلبان خودکار مشترک هستند 

البته خلبان خودکار حرکت بر اساس یک مسیر پایدار است ولی وقتی از هوش مصنوعی صحبت میشه اقدام در شرایط ناپایدار هست 

--------------

در مورد زدن تانکر ها ومخازن سوخت یک راه  استفاده از پهبادها با هوش مصنوعی است

ولی در شرایط حال حاضر میتونیم به این هوش مصنوعی کمی تقلب هم برسونیم و با کمک رادارهای زمینی کمی راهنماییش بکنیم 

 

--------------------------

این تاپیک بحث روی جنگنده نسل 6 هست که متاسفانه ادامه نیافت 

 

 

 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

 

برخی مواردی که ذکر کردید نادرستند.

اینکه شاهد۱۲۹ بمب استفاده میکنه و نه موشک، نشان دهنده ضعفش نیست! بلکه ماموریتش چنین اقتضاء میکنه!

بمب سدید از موشک سدید که در واقع موشک تاو+سیکر هست سنگین تره و مواد منفجره بیشتر و در نتیجه تخریب بالاتری داره.

اگر خواستند از پهپاد در نقش ضد زره استفاده کنند در اینصورت موشک استفاده میشه.

 

البته فیلمهایی از شاهد در سوریه موجود هست که حتی علیه زرهی داعش از بمب استفاده می کنه نه موشک در صورتی که قطعا نیروی بکارگیرنده از آگاهی داره در عملیات گشت زنی با تانک هم روبرو خواهد شد اما باز هم موشک بارگذاری نمیکنه. علی الحساب شاهد 129 تا الان به طور عملیاتی (بنا به تصاویر) از موشک استفاده نکرده. در نهایت توانایی استفاده از موشک رو نه میشه رد کرد نه اثبات.

در مورد اویونیک طبق برخی اخبار این تجهیزاتی که الان در کابین کوثر به کار رفته نتیجه همکاری ما با چین در پروژه توسعه اویونیک اف 5 در دهه 80 هست گرچه الان تونستیم خودمون تولید کنیم. فعلا در مورد سرعت و ارتفاع پروازی کوثر هم باید صبر کرد. این مورد رو نمیشه با گفته فرمانده نیروی زمینی ارتش مقایسه کرد چرا که اولین فرمانده زرهی سپاه هم که مستقیما با تشکیل نیروی زرهی سپاه و تعمیر نفربرها و تانک ها سرو کار داشت بی ام پی رو پی ام پی تلفظ می کنه. در ضمن صحبت فرمانده نیروی هوایی یک اشتباه لفظی نیست بلکه صراحتا اعداد رو کاملا متفاوت بیان میکنه.

بله در مورد شاهد 191 حرف شما صحیحه.

اما الغرض باز هم با ساخت یک جنگنده نسل و 6 و 7 دهه ها فاصله داریم. 

باز هم ممنون بابت تذکراتتون. 

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
44 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

در مورد بال پرنده ها تنها تفاوت سیستم کنترل و پایداری هواپیما هست و اگرنه در بقیه موارد خلبان خودکار مشترک هستند 

البته خلبان خودکار حرکت بر اساس یک مسیر پایدار است ولی وقتی از هوش مصنوعی صحبت میشه اقدام در شرایط ناپایدار هست 

--------------

در مورد زدن تانکر ها ومخازن سوخت یک راه  استفاده از پهبادها با هوش مصنوعی است

ولی در شرایط حال حاضر میتونیم به این هوش مصنوعی کمی تقلب هم برسونیم و با کمک رادارهای زمینی کمی راهنماییش بکنیم 

 

 

شما نمی فرمایید که چگونه ما از ساخت جنگنده نسل سوم و بدون گزارندن مراحل دیگر یکدفعه یک جهش انجام بدیم و بریم نسل 6 بسازیم. شما می فرمایید نسل 6 قابلیت های جنگنده نسل 5 رو داره و فراتر از اون. خب آیا نیرو هوایی ما درکی از نسل 5 داره (نسل پنجی که غولهای هوایی دنیا مانند آمریکا و روسیه هنوز در  ساخت و رفع عیوبش مشکل دارند). 

در ضمن شما از کدوم پیشرفت در ساخت موشک های هوا به هوا صحبت می کنید. اگر منظورتون فکور هست که اول فکور 450 کیلوگرم وزن داره و هیچ پهپادی تو ایران توانایی حمل این وزن رو نداره نه تنها از نظر وزن بلکه ابعاد اون هم مشکل زاست. شاهد129 میتونه اونو حمل کنه یا در محفظه ی داخلی سلاح سیمرغ جای میگیره. اگر موشک هوا به هوای دیگری مد نظر شماست خب بفرمایید. البته پی ال7 وجود داره که فقط تونستیم سیستم اپتیک جدید براش بذاریم. حالا این موشک نیاز به رادار داره که خودش یک چالش بزرگتره.

همه ی اینها حل بشه پیشران رو چگونه حل می کنید؟ توجه کنید هنوز موتور جت RD-33 به ثمر ننشسته چه برسه به موتور توربوفن برای یک جنگنده نیمه سنگین.

شما در مورد ایده ای صحبت می کنید که توش هزاران اما و اگر وجود داره و حتی در صورت اطمینان صد در صدی ساخت و تولید انبوه آن، رسیدن به فناوریش حداقل 10-15 سال طول میشکه در صورتی که ما همین الان نیاز به جنگنده داریم نه 15 سال بعد.

  شما به طور عملی نمی فرمایید که با استفاده از پهپاد و هوش مصنوعی و هدایت رادارهای زمینی چگونه بتونیم آواکس ها یا تانکرها و یا هواپیماهای حمل نیروی دشمن رو هدف قرار بدیم. در نظر داشته باشید که در شرایط فعلی تنها پهپادی که میتونه با استفاده از خلبان خودکار به عملیات بپردازه و در برد بالا بتونه از موشک هوا به هوا استفاده کنه پهپاد کرار (پهپاد هدف پدافند آمریکا) با برد 1000 کیلومتر هست. حالا این پهپاد چگونه میتونه خطوط لجستیکی که در صورت نیاز بیش از هزار کیلومتر از مرزهای ما دور هستن و با چندین فروند جنگنده اسکورت میشن رو هدف قرار بده؟ 

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
28 minutes قبل , ghiam گفت:

 

شما نمی فرمایید که چگونه ما از ساخت جنگنده نسل سوم و بدون گزارندن مراحل دیگر یکدفعه یک جهش انجام بدیم و بریم نسل 6 بسازیم. شما می فرمایید نسل 6 قابلیت های جنگنده نسل 5 رو داره و فراتر از اون. خب آیا نیرو هوایی ما درکی از نسل 5 داره (نسل پنجی که غولهای هوایی دنیا مانند آمریکا و روسیه هنوز در  ساخت و رفع عیوبش مشکل دارند). 

در ضمن شما از کدوم پیشرفت در ساخت موشک های هوا به هوا صحبت می کنید. اگر منظورتون فکور هست که اول فکور 450 کیلوگرم وزن داره و هیچ پهپادی تو ایران توانایی حمل این وزن رو نداره نه تنها از نظر وزن بلکه ابعاد اون هم مشکل زاست. شاهد129 میتونه اونو حمل کنه یا در محفظه ی داخلی سلاح سیمرغ جای میگیره. اگر موشک هوا به هوای دیگری مد نظر شماست خب بفرمایید. البته پی ال7 وجود داره که فقط تونستیم سیستم اپتیک جدید براش بذاریم. حالا این موشک نیاز به رادار داره که خودش یک چالش بزرگتره.

همه ی اینها حل بشه پیشران رو چگونه حل می کنید؟ توجه کنید هنوز موتور جت RD-33 به ثمر ننشسته چه برسه به موتور توربوفن برای یک جنگنده نیمه سنگین.

شما در مورد ایده ای صحبت می کنید که توش هزاران اما و اگر وجود داره و حتی در صورت اطمینان صد در صدی ساخت و تولید انبوه آن، رسیدن به فناوریش حداقل 10-15 سال طول میشکه در صورتی که ما همین الان نیاز به جنگنده داریم نه 15 سال بعد.

  شما به طور عملی نمی فرمایید که با استفاده از پهپاد و هوش مصنوعی و هدایت رادارهای زمینی چگونه بتونیم آواکس ها یا تانکرها و یا هواپیماهای حمل نیروی دشمن رو هدف قرار بدیم. در نظر داشته باشید که در شرایط فعلی تنها پهپادی که میتونه با استفاده از خلبان خودکار به عملیات بپردازه و در برد بالا بتونه از موشک هوا به هوا استفاده کنه پهپاد کرار (پهپاد هدف پدافند آمریکا) با برد 1000 کیلومتر هست. حالا این پهپاد چگونه میتونه خطوط لجستیکی که در صورت نیاز بیش از هزار کیلومتر از مرزهای ما دور هستن و با چندین فروند جنگنده اسکورت میشن رو هدف قرار بده؟ 

 

اینکه چجوری از 3 به 6 بریم مثل عبور از جنگنده های نسل جنگ جهانی دوم به نسل جت هست 

علت هم ساده است در جنگنده های نسل 3 4 5 هواپیما نیاز به سرنشین داشت پس باید یک خلبان را در خود می دید و به تبع تجهیزات مرتبط به خلبان

از سوی دیگر باید حداقل دو موشک هوا به هوا، رادار و تجهیزات جانبی هم حمل کنه 

 

ولی وقتی شما خلبان رو حذف میکنید عملا بخش قابل توجهی از هواپیما حذف میشه و به همین طریق ابعاد هواپیما میتونه کوچیک بشه 

در سطح فعلی ما میشه رادار رو لحاظ نکرد و یا از رادار جنگنده دیگر یا زمین و با راهنمایی اون هدف یابی کنه 

وقتی جنگنده ما قرار پنهانکار باشه ، پس فقط تسلیحات تخصصی خودش رو حمل میکنه ، یک الی دو موشک یا بمب

در خصوص ارکیو سازنده ایرانی ، چرخ ها رو هم حذف کرد و بخش زیرین پهباد خالی شد

 

 با اعمال این موارد بسیاری از محدودیت های طراحی هواپیمای نظامی نسل 4 5 از بین رفته و میشه با داشته هامون به نظر ساده اون کارهای تخصصی و مورد نظر خودمون رو انجام بدیم 

ولی مشکل اصلی تو کنار هم چیدن باقی سیستم ها و بحث کنترل پیش میاد ، بویژه در شرایط ناپایدار عملیاتی 

----------

در مورد فکور حق با شماست در حال حاضر ارکیو توان حمل وزن 120 کیلوگرم رو داره 

و در صورت اصلاح طول میتونه موشک سایندواندر رو حمل کنه 

---------------

 

شکار اواکس و تانکر با طی 1000 کلومتر چالش اصلی هست 

و خود من هم ایده عملی هنوز پیدا نکردم بویژه که حرف زدن ساده است

شاید ساده ترین کار ترکیب موشک با خود پهباد است، بطوری که در فاز آخر خودش به صورت انتحاری حمله کنه و مشابه یک موشک رفتار کنه ( البته در این حالت دو تا موتور میخواد چون که شبه لانچ رخ میده)

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فعلا اوجب واجبات وجود چند اسکاندران جنگنده چند منظوره نسل 4 با توان حمل مقدار بالایی  تسلیحات و برد عملیاتی قابل توجه است ( مثل سوخو 30)، جنگنده نسل 6 و 7 پیشکش!

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.