Recommended Posts

1 ساعت پیش, arminheidari گفت:

در بحث برجام هم حداقل کار راه اندازی سانتریفیوژهای نسل 6 و 8 است و راه اندازی راکتور اراک  ( البته اراک رو میشه بصورت مدل کم پلوتونیوم ساخت که خودشون تایید کردن و هم میشه به طرح قدیم برگشت که در هر دو صورت گام به جلو هست)

در مجموع پیش روی و نترسیدن و تقدم عمل بر شعار و حرف گام پیروزی توی این داستان است 

 

 

حالا یک نکته که نظر و تفسیر شخصی است. اخیرا در مورد راکتور اراک چینی ها که در گذشته کارشکنی میکردند و اروپایی ها؛ خیلی مصر و امیدوار کننده اشاره میکنند که هیچ مشکلی نیست و اراک را پیش میبریم و اصولا گویا جدا از سایر مسائل در بحث مدرن سازیش(تغییر نسبت به گذشته) اتفاق نظر و اراده کامل وجود داره. نکته اینجاست قبلا اینطور نبود، به نظر شخصی اشاره جناب صالحی و احتمالا اطلاع غرب از اینکه ایران لوله های پشتیبان برای بازگشت راکتور به مدل قبلی را حفظ کرده میتونه در این اراده ناگهانی تاثیر گذار بوده باشه.

 

حالا این میتونه درس آموز باشه که در مواجهه با کشورهایی که مترصد خرد کردن استخوان هات هستند! همیشه داشتن یک پیش بینی، برنامه پشتیبان، پلن بی و آتو چقدر موثر هست و خواهد بود.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , alala گفت:

 

حالا یک نکته که نظر و تفسیر شخصی است. اخیرا در مورد راکتور اراک چینی ها که در گذشته کارشکنی میکردند و اروپایی ها؛ خیلی مصر و امیدوار کننده اشاره میکنند که هیچ مشکلی نیست و اراک را پیش میبریم و اصولا گویا جدا از سایر مسائل در بحث مدرن سازیش(تغییر نسبت به گذشته) اتفاق نظر و اراده کامل وجود داره. نکته اینجاست قبلا اینطور نبود، به نظر شخصی اشاره جناب صالحی و احتمالا اطلاع غرب از اینکه ایران لوله های پشتیبان برای بازگشت راکتور به مدل قبلی را حفظ کرده میتونه در این اراده ناگهانی تاثیر گذار بوده باشه.

 

حالا این میتونه درس آموز باشه که در مواجهه با کشورهایی که مترصد خرد کردن استخوان هات هستند! همیشه داشتن یک پیش بینی، برنامه پشتیبان، پلن بی و آتو چقدر موثر هست و خواهد بود.

 

 

اگر قراره برجام نباشه و اروپاییها را تعهداتشون عمل نکنند، چه نیازی است که راکتور اراک را بدیم اونها یا چینی ها بازطراحی کنند؟ طراحی خودمان را پیش میبریم

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , hosm گفت:

 

اگر قراره برجام نباشه و اروپاییها را تعهداتشون عمل نکنند، چه نیازی است که راکتور اراک را بدیم اونها یا چینی ها بازطراحی کنند؟ طراحی خودمان را پیش میبریم

 

این مطلب را فارغ از بحث هسته ای و شرایط فعلی اشاره کردم.

اتفاقا شاید عجله ناگهانیشون و اینکه یکهو به فکر راکتور اراک افتادند به این خاطر هست که قبل از اینکه اوضاع پیچیده بشه (مثلا با اطلاع از اینکه به تعهداتشون عمل نمیتونند بکنند و ایران در نهایت از برجام خارج میشه) سعی دارند راکتور اراک را بلایی سرش بیارند (تغییرات کامل) که اگر ایران از برجام خارج شد و رفت سراغ روال سابق (با اطلاع از اینکه ایران اجزایی از کالدرون را حفظ کرده) که دیگه نشه با فرمت سابق احیاش کرد.

یعنی طوری مجموعه را به اسم نوسازی تغییرات بدند که برای بازگشت به گذشته حتی با وجود قلب پشتیبان نشه کاری کرد.

 

این موضوع را همون چند روز پیش که ناگهان چینی ها و اروپا خودشون را مشتاق و مصر به کار روی راکتور نشون دادند می خواستم اشاره کنم که فراموش شد. (روزی که یک جلسه گذاشته شده بود برای بررسی تعهدات اقتصادی غرب عمدتا و خروجیش بخش مهمیش در مورد اراک بود)

 

================

 

یک موضوع دیگه البته به عنوان مطلبی فرعی موضوع کره شمالی و به نظر من هوشمندیشون هست. و البته تاکید روی این نکته بدیهی که چطور افراد میتونند دو کیس تا این همه متفاوت را با هم بسنجند و مقایسه کنند. (ایران و کره شمالی)

 

به نظرم کره شمالی به خوبی و درستی داره از امیال ترامپ استفاده میکنه، تحریمهای اجماع شده علیه کره شمالی داشت شدت بیشتری میگرفت؛ کره موشک مدنظر و کلاهک مورد نظر را تست کرده بود و آماده افزایش تعداد بود. در این شرایط و با این مختصات از خودنمایی و خودستایی ترامپ (من مرد اولین ها هستم) به خوبی استفاده کرد. وارد یک بازی مذاکره شد (با اینکه ترامپ ادعا میکنه من عجله ندارم و این کره است که تحت تحریم هست) و با کش دادن این ماجرا احتمالا در حال تثبیت ساخت کلاهک ها و موشکهای بیشتر تا یک عدد مشخص هست در شرایطی آرام، هرچند با تحریمهای سخت ولی با دورنمای متوقف شده و رفع نیازهای ضروری تا حد امکان (با توجه به شرایط حکومتی بسته کشورش) تا به وقت مشخصش.

 

حالا وقتی بدون توجه به هزاران فاکتور دخیل شرایط ایران با کره شمالی مقایسه میشه مشخص میشه چقدر ساده انگاری رخ میده. در یک صورت برای ایران در حال حاضر مذاکره میتونست سودمند باشه. دقیقا مانند کره شمالی در مقطعی که جنگ بیخ گوش حس میشد در حالیکه ایران کلاهک هسته ایش را تست کرده بود و موشک قاره پیماش را هم همینطور و هر لحظه امکان داشت تاسیسات ساخت و تولیدش مورد حمله قرار بگیره. در اونصورت قطعا امثال منتقدین سرسخت مذاکرات نیز راضی به مذاکرات فوری، هر جایی که ترامپ میخواد و هرچه قدر که طولانی؛ میبودند.

میشد احتمالا با ترامپ یکی دو سالی مذاکره کرد و عکس گرفت و بعد اگر توافق نمیکردیم (اون با درخواست نابودی کل برنامه اتمی و موشکی و جمع آوریش، ما با قبول رفع کامل تحریمها در ازای نابودی کلاهک های هسته ای تنها و ادامه غنی سازی صلح آمیز و صنعت موشکی ) چیزی که ما از دست دادیم(!) جای خالی صدکلاهکی بوده که حالا پر شده! و چیزی که ترامپ به دست اورده دو سال سخت در اقتصاد ایران و فشار و احتمالا انقباض شدید اقتصادی و ناملایمات اجتماعی بوده.

و در این جا نقطه سر خط و مذاکرات جدید دیگه با روال سابق قابل انجام نبود. حالا ما به پشتوانه صد کلاهک وارد هر مذاکره ای میشدیم.

 

* خب این یک تحلیل ساده سازی شده است. صدها فاکتور دیگه میتونه دخیل باشه. صورت کلی مسئله و چرایی اینکه کره شمالی باید مذاکره کنه و ما نه مدنظر بود.

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستمون این متن رو توی استتوس اورده بودن که یاداور یک سطح مدیریت بحران شد 

"خبرنگار روزنامه حریت ترکیه در واشنگتن:احتمالا ساعاتی دیگر ترامپ دستور حمله به چند سایت هسته ای ایران را صادر میکند"

 

در مدیریت بحران و آمادگی برای حمله یا حادثه، میزان احتمال خطر بسته به شرایط مدام بالا و پایین می رود و در صورت عدم دقت باعث تحلیل و فرسودگی نیروها و اتلاف هزینه می شود 

از سمت دیگه آمادگی و هوشیاری مداوم اصل ضروری برای مهار چنین مسائلی است 

 

راهکاری که روی اون تاکید می شود تعیین سطوح آماده باش نیروها به نحو بهینه هست 

سطح اول نیروی بیدار و خط اول درگیری هست که در هر شرایطی باید هوشیار و مراقب باشد ( 25 درصد نیروها)

سطح دوم نیروهای رزرو هست که در صورت هرگونه اتفاق باید به کمک سطح اول بیایند ( 50 درصد نیروها) 

این سطح از نیروها در نزدیکی محل عملیات در حال نیمه استراحت هستند ولی در کمتر از نیم ساعت تا 3 ساعت به وضع کامل می رسند بسته به میزان هشدار 

سطح سوم نیروهای استراحت هستند که برای بازیابی خود و افزایش مهارت از صحنه نبرد کمی دور هستند ولی در کمتر از یک الی دو روز به آمادگی 100 درصد رسید و حاضر اند( 25 درصد)

 

این درصد ها قابل تغییر است بسته به شرایط ولی هرگز نباید سطح اول با درصد بالای 50 درصد نیرو بصورت آماده باش بماند چون شدیدا باعث فرسودگی نیروها شده و در لحظه بحران کم می اورند 

متاسفانه در کشور ما همیشه سطح دوم لحاظ نمی شود و عملا با فرسایش نیرو قبل از حادثه و عدم امادگی و خستگی حین حادثه روبرو هستیم 


 

 

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعد از توقیف نفتکش ایرانی در جبل الطارق خبرهایی از درخواست غرامت صهیونیست ها و تصاحب این نفت کش به گوش رسید 

خبر تکراری بود ولی همین تکرارش ناراحت کننده بود 

 

- طرح سنای آمریکا برای مصادره ۱.۶۸ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران

https://www.tabnak.ir/fa/news/912343/%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B3%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%87-%DB%B1%DB%B6%DB%B8-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%AA%D9%88%D8%B6%DB%8C%D8%AD-%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3
https://www.mehrnews.com/news/4577210/%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B6%D8%A8%D8%B7-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF

 

 

خیلی از اخبار دیگه قدیمی شده ولی تکرار این قضیه و موفقیت اونها در تصاحب اموال اون هم نه از سمت مظلوم بلکه از سمت اشغالگر جای فکر داره که این قضیه باید یک جا تموم بشه

اما چطور؟

آمریکا و اسرائیل این بازی رو با گفتگو ل نخواهند کرد

توقیف کشتی هم مشکلات خود را دارد

 

پس چکار باید کرد

 

مسلما شروع باید با یک اقدام حقوقی از سمت ایران باشد که اول بتوان پرونده های این شکلی رو جرم تلقی کنه و بتونه اموال مرتبط به اون دادگاه ها رو توقیف کنه 

و همچنین بتونه اموال مجرمانی چون نتانیاهو رو توقیف کنه 

 

چیزی شبیه توقیف ها قبل از جنگ بدر 

  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 minutes قبل , arminheidari گفت:

بعد از توقیف نفتکش ایرانی در جبل الطارق خبرهایی از درخواست غرامت صهیونیست ها و تصاحب این نفت کش به گوش رسید 

خبر تکراری بود ولی همین تکرارش ناراحت کننده بود 

 

- طرح سنای آمریکا برای مصادره ۱.۶۸ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران


https://www.tabnak.ir/fa/news/912343/%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B3%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%87-%DB%B1%DB%B6%DB%B8-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%AA%D9%88%D8%B6%DB%8C%D8%AD-%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3

https://www.mehrnews.com/news/4577210/%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B6%D8%A8%D8%B7-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF

 

 

خیلی از اخبار دیگه قدیمی شده ولی تکرار این قضیه و موفقیت اونها در تصاحب اموال اون هم نه از سمت مظلوم بلکه از سمت اشغالگر جای فکر داره که این قضیه باید یک جا تموم بشه

اما چطور؟

آمریکا و اسرائیل این بازی رو با گفتگو ل نخواهند کرد

توقیف کشتی هم مشکلات خود را دارد

 

پس چکار باید کرد

 

مسلما شروع باید با یک اقدام حقوقی از سمت ایران باشد که اول بتوان پرونده های این شکلی رو جرم تلقی کنه و بتونه اموال مرتبط به اون دادگاه ها رو توقیف کنه 

و همچنین بتونه اموال مجرمانی چون نتانیاهو رو توقیف کنه 

 

چیزی شبیه توقیف ها قبل از جنگ بدر 

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

راهی وجود ندارد . وقتی زمین بازی و داور و تماشاگران و قوانین همه طرف یک تیم هستند طبیعی است که تیم مقابل بازنده خواهد بود . در این حالت باید قضیه را خارج از زمین حل کنیم .

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , zed گفت:

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

راهی وجود ندارد . وقتی زمین بازی و داور و تماشاگران و قوانین همه طرف یک تیم هستند طبیعی است که تیم مقابل بازنده خواهد بود . در این حالت باید قضیه را خارج از زمین حل کنیم .

 

به نظر من هم داخل زمین و هم خارج زمین 

داخل زمین با کمک دادگاه های بین المللی و کمک دادگاه های داخل کشور صدور حکم های بین المللی و افزایش هزینه برای طرف مقابل 

 

دوم امکان قانون مقابله به مثل و توقیف اموال 

به هر حال امکان توقیف کشتی رو تو این آب راه ها داریم 

 

از یک سمت دیگه حملات سایبری و سرقت پول هم مورد دیگری هست که میشه استفاده بشه 

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با اظهارات متعدد سنتکام در چند روز اخیر و همچنین اظهارات پمپئو و سفرهای بولتون چیزی که به نظر تیم امنیتی کاخ سفید و پنتاگون بر روش توافق کردند، در این مرحله ایجاد و اجبار یک ائتلاف نظامی در خلیج فارس هست. طبق این تحلیل به موارد زیر میشه پرداخت.

 

تعدد اظهارات قطعی بودن و حیاتی شمردن این تصمیم را وضوح بیشتری میده. این تصمیم در دو جنبه هم به عنوان یک ابزار فشار به ایران تلقی میشه و هم احتمالا به عنوان یک بیس و پایه برای اقدامات آتی از جمله اینکه:

1.اهرم فشار ایران مبنی بر تهدید در خلیج فارس ازش گرفته بشه در صورتیکه فشارها خصوصا روی ناوگان دریاییش در اب های بین المللی تشدید شد

2.در صورتیکه تنش ها به اوج خودش و برخورد رسید امریکا با وارد کردن ناوگان کشورهای متعدد در خلیج فارس اونها را هم در معرض برخورد قرار داده باشه و این سبب بشه یک درگیری احتمالی با ایران جنبه بین المللی به خودش بگیره

 

مهمترین هدف این طرح به نظر (چون عمدتا از سوی تیم امنیتی کاخ سفید و پمپئو و در همراهی سنتکام نه توسط ترامپ مطرح میشه) معطوف به یک درگیری احتمالی با ایران هست. ایالات متحده ترجیح میده اگر چنین درگیری ای به خاطر اقدامات تنش زاشون رخ داد با درگیر شدن ناوگان کشورهای مختلف در خلیج فارس بحث اولیه کنار کشیدن کشورها و ملامت کردن امریکا برای ایجاد تنشی که نهایتا منجر به درگیری شد منتفی بشه و ثانیا کشورها در یک وضعیت اجباری مجبور بشند خالت کنند در این درگیری (احتمالا با هدف اولیه اینکه ایران ترجیح بده با جهان سرشاخ نشه و اگر شد هم قائله با دخالت تعداد بیشتری کشور سریع تر جمع بشه، علاوه بر اینکه در نهادهای بین المللی هم کشورهای بیشتری منافعشون با حضور ناوگانشون دخیل میشه و مجبور بهه مراهی با امریکا هستند)

 

در مورد انگلستان نکته اینجاست علاوه بر دلایل داخلی و خارجی دیگه ای که ذکر شد، به نظر میرسه انگلستان مامور اجرای این طرح شده در گام اول، طبق چند تجربه قبلی وقتی امریکا دید اقدامات یک تنش به خاطر کاهش اعتماد بهش جنبه موثری نداره انگلستان را وارد بازی کرد تا شاید کشورهای بیشتری ترغیب به حنایت از این طرح بشند.

به نظر شروع این طرح از انفجارهای فجیره کلید خورد (با فرض اقدام هشداری ایران) ولی در ادامه تیم امنیتی کاخ سفید موضوع را در دست گرفت و با انفجار نفتکشها در دریای عمان ماجرا را برای کمپین! خودش استارت زد. در اون مرحله امریکا با نشت تدریجی اطلاعات و فضاسازی داشت این کمپین را پیش میبرد که خورد به ماجرای پهپاد و اون کمپین متوقف شد. در این مرحله انگلستان با توقیف نفت کش ایران فاز دوم را در کمک به ایالات متحده (با اهداف جنبی) کلید زد و چون میدونست این اقدام تنش در خلیج فارس را افزایش میده از طریق فضاسازی توسط رسانه ها هر روز با انتشار یک خبر مبنی بر اقدام سپاه (با توجه به اماده بودن اذهان) اینطور وانمود کرد که خلیج فارس نیاز به حضور نیروهای خارجی بیشتر داره در مقابل اقدام ایران. چیزی که توسط رسانه ها انگلستان الان دنبال میکنه در ادامه کمپین اولیه امریکا و نشستهای تبلیغاتی و رسانه ای حول انفجار نفتکشها در دریای عمان به یک طریق دیگه است.

 

حالا ایران باید برای خنثی سازی این طرح (هر چند به نظر برخی کشورها هدف این طرح امریکا و انگلستان را میدونند و نمیخوان وارد این بازی بشند ولی شاید با فشار امریکا وفضاسازی رسانه ای مجبور به مشارکت بشند) باید اقداماتی انجام بده. قطعا ولی این اقدامات عقب مشینی نیروی دریایی ها از وظایف ذاتیشون در خلیج فارس نیست چون همونطور که اشاره شد انگلستان با یک اقدام تهاجمی بهانه هم اگر نباشه اون را دیدیم ایجاد کرد.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 minutes قبل , alala گفت:

با اظهارات متعدد سنتکام در چند روز اخیر و همچنین اظهارات پمپئو و سفرهای بولتون چیزی که به نظر تیم امنیتی کاخ سفید و پنتاگون بر روش توافق کردند، در این مرحله ایجاد و اجبار یک ائتلاف نظامی در خلیج فارس هست. طبق این تحلیل به موارد زیر میشه پرداخت.

 

تعدد اظهارات قطعی بودن و حیاتی شمردن این تصمیم را وضوح بیشتری میده. این تصمیم در دو جنبه هم به عنوان یک ابزار فشار به ایران تلقی میشه و هم احتمالا به عنوان یک بیس و پایه برای اقدامات آتی از جمله اینکه:

1.اهرم فشار ایران مبنی بر تهدید در خلیج فارس ازش گرفته بشه در صورتیکه فشارها خصوصا روی ناوگان دریاییش در اب های بین المللی تشدید شد

2.در صورتیکه تنش ها به اوج خودش و برخورد رسید امریکا با وارد کردن ناوگان کشورهای متعدد در خلیج فارس اونها را هم در معرض برخورد قرار داده باشه و این سبب بشه یک درگیری احتمالی با ایران جنبه بین المللی به خودش بگیره

 

مهمترین هدف این طرح به نظر (چون عمدتا از سوی تیم امنیتی کاخ سفید و پمپئو و در همراهی سنتکام نه توسط ترامپ مطرح میشه) معطوف به یک درگیری احتمالی با ایران هست. ایالات متحده ترجیح میده اگر چنین درگیری ای به خاطر اقدامات تنش زاشون رخ داد با درگیر شدن ناوگان کشورهای مختلف در خلیج فارس بحث اولیه کنار کشیدن کشورها و ملامت کردن امریکا برای ایجاد تنشی که نهایتا منجر به درگیری شد منتفی بشه و ثانیا کشورها در یک وضعیت اجباری مجبور بشند خالت کنند در این درگیری (احتمالا با هدف اولیه اینکه ایران ترجیح بده با جهان سرشاخ نشه و اگر شد هم قائله با دخالت تعداد بیشتری کشور سریع تر جمع بشه، علاوه بر اینکه در نهادهای بین المللی هم کشورهای بیشتری منافعشون با حضور ناوگانشون دخیل میشه و مجبور بهه مراهی با امریکا هستند)

 

در مورد انگلستان نکته اینجاست علاوه بر دلایل داخلی و خارجی دیگه ای که ذکر شد، به نظر میرسه انگلستان مامور اجرای این طرح شده در گام اول، طبق چند تجربه قبلی وقتی امریکا دید اقدامات یک تنش به خاطر کاهش اعتماد بهش جنبه موثری نداره انگلستان را وارد بازی کرد تا شاید کشورهای بیشتری ترغیب به حنایت از این طرح بشند.

به نظر شروع این طرح از انفجارهای فجیره کلید خورد (با فرض اقدام هشداری ایران) ولی در ادامه تیم امنیتی کاخ سفید موضوع را در دست گرفت و با انفجار نفتکشها در دریای عمان ماجرا را برای کمپین! خودش استارت زد. در اون مرحله امریکا با نشت تدریجی اطلاعات و فضاسازی داشت این کمپین را پیش میبرد که خورد به ماجرای پهپاد و اون کمپین متوقف شد. در این مرحله انگلستان با توقیف نفت کش ایران فاز دوم را در کمک به ایالات متحده (با اهداف جنبی) کلید زد و چون میدونست این اقدام تنش در خلیج فارس را افزایش میده از طریق فضاسازی توسط رسانه ها هر روز با انتشار یک خبر مبنی بر اقدام سپاه (با توجه به اماده بودن اذهان) اینطور وانمود کرد که خلیج فارس نیاز به حضور نیروهای خارجی بیشتر داره در مقابل اقدام ایران. چیزی که توسط رسانه ها انگلستان الان دنبال میکنه در ادامه کمپین اولیه امریکا و نشستهای تبلیغاتی و رسانه ای حول انفجار نفتکشها در دریای عمان به یک طریق دیگه است.

 

حالا ایران باید برای خنثی سازی این طرح (هر چند به نظر برخی کشورها هدف این طرح امریکا و انگلستان را میدونند و نمیخوان وارد این بازی بشند ولی شاید با فشار امریکا وفضاسازی رسانه ای مجبور به مشارکت بشند) باید اقداماتی انجام بده. قطعا ولی این اقدامات عقب مشینی نیروی دریایی ها از وظایف ذاتیشون در خلیج فارس نیست چون همونطور که اشاره شد انگلستان با یک اقدام تهاجمی بهانه هم اگر نباشه اون را دیدیم ایجاد کرد.

 

 

دیگه میشه مطمئن گفت که تیم ب می خوان یک جنگ محدود راه بندازن، به هر قیمتی شده 

و تنها چیزی که جلوشون رو گرفته خطر گسترش جنگ هست 

 

در این شرایط یا جنگ در مرز های رژیم اشغالگر قدس یا رو کردن سلاحی مثل موشک های ضد ماهواره میتونه برنامه ریزی اونها رو به هم بزنه 

 

-------------------

متاسفانه دست درازی به اموال ما به نام غرامت یک معضلی شده که باید پایان پیدا کنه 

یک ریسک هست ولی اگر تو دوران ترامپ اقداماتی بکنیم و فشار رو به جلو بیاریم احتمالا از ترامپ فقط حرف بشنویم 

 

به طور قطع هیچ مسالحه ای در این میون با اروپا یا امریکا منطقی نیست 

و باید موارد رو پیش برد

 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

دیگه میشه مطمئن گفت که تیم ب می خوان یک جنگ محدود راه بندازن، به هر قیمتی شده 

و تنها چیزی که جلوشون رو گرفته خطر گسترش جنگ هست 

 

در این شرایط یا جنگ در مرز های رژیم اشغالگر قدس یا رو کردن سلاحی مثل موشک های ضد ماهواره میتونه برنامه ریزی اونها رو به هم بزنه 

 

-------------------

متاسفانه دست درازی به اموال ما به نام غرامت یک معضلی شده که باید پایان پیدا کنه 

یک ریسک هست ولی اگر تو دوران ترامپ اقداماتی بکنیم و فشار رو به جلو بیاریم احتمالا از ترامپ فقط حرف بشنویم 

 

به طور قطع هیچ مسالحه ای در این میون با اروپا یا امریکا منطقی نیست 

و باید موارد رو پیش برد

 

 

بله. شواهد این را نشون میده. نهایت آرزوی بولتون و برخی در اراضی اشغالی و امریکا و منطقه چنین هست (شاید صحبت از ارزو و میل در جهان کنونی و کشوری چون امریکا که به ظاهر همه چیز منطقی و با سود و زیان سنجیده میشه کمی بیراه به نظر برسه ولی وقتی عقاید ایدئولوژیک برخیشون را که با منافع قطعی برخی یهودیان و مسیحیان صهیونیست گره خورده میبینیم (عمدتا با تحریک یک لابی که براش منافع امریکا هیچ اهمیتی نداره و منافع صهیونیستها در اولویت هست)  به نظر چندان عجیب نیست) و به نظر تنها چیزی که فعلا مقاومت نشون میده همین گستردگی جنگ هست و اقداماتی از قبیل افزایش فشارها ( با تهدید و افزایش نیرو و ناوگان) و همچنین چنین ائتلاف سازیهای برای کم رنگ کردن اثر تئوری گتسرش جنگ و خسارت با ایران هست. به این صورت که:

 

اولا با افزایش فشار و تهدید و نیرو ایران را در موضع ضعف قرار بدند که اگر حمله ای رخ داد به صورت محدود با اهداف تبلیغاتی حتی (اون بحث ایدئولوژیک عده ای مثل بولتون شاید حتی هدفشون یک ویرانی گسترده نباشه و تنها یک حمله و ریختن قبح تجاوز نظامی به سرزمین اصلی ایران هم براشون کافی باشه ) ایران واکنش نشون نده

دوما با دخیل کردن کشورهای بیشتری در وضعیت متشنج خلیج فارس اگر برخوردی صورت گرفت یک برخورد بین المللی باشه که قطعا تبعات سیاسی/نظامی/امنیتی کمتری برای خود ایلات متحده به تنهایی داره.

 

و در این مرحله رونمایی از یک تاکتیک و یا سلاح موثر بسیار میتونه کمک کننده باشه. فراموش نکنیم سید حسن نصرالله به تنهایی با یک سخنرانی بسیار کمک کرد به ما با تبیین دو موضوع: ایران در صورتی که مورد حمله قرار بگیره حزب الله با فشار احزاب لبنانی که جنگ ما نیست بیکار نمیشینه و سرزمین های اشغالی براش هدفی روشن و مشروع خواهد بود و دو اینکه کشورهای عربی حامی جنگ هم سهم خودشون را باید پرداخت کنند (چون سید مشهور هست به صداقت در افکار عمومی اعراب قطعا بسیار تاثیر داره هشدار و انذار ایشون)

 

=================

در مورد توقیف اموال واقعا هیچ راهی نیست جز مواظبت از مسیر و دارایی ها در کشورهای مختلف و عدم نگه داریشون در برخی منابع خاص. هیچ بعید نیست پس از تحمیل یک جنگ جهانی علیه ایران بعدها بخوان خسارات متحمل شدنشون را هم بگیرن. وقتی یک دادگاه محلی میتونه به راحتی حکم بده و دادگاه عالی هم تنها و تنها حمایت کنه یک قلدری محض و مشخص هست که خودش هم اعلام میکنه هرچیزی ما تشخیص بدیم و در هر زمان و مکانی راهی است برای زورگیری با قوانین داخلی خود ما.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , alala گفت:

 

بله. شواهد این را نشون میده. نهایت آرزوی بولتون و برخی در اراضی اشغالی و امریکا و منطقه چنین هست (شاید صحبت از ارزو و میل در جهان کنونی و کشوری چون امریکا که به ظاهر همه چیز منطقی و با سود و زیان سنجیده میشه کمی بیراه به نظر برسه ولی وقتی عقاید ایدئولوژیک برخیشون را که با منافع قطعی برخی یهودیان و مسیحیان صهیونیست گره خورده میبینیم (عمدتا با تحریک یک لابی که براش منافع امریکا هیچ اهمیتی نداره و منافع صهیونیستها در اولویت هست)  به نظر چندان عجیب نیست) و به نظر تنها چیزی که فعلا مقاومت نشون میده همین گستردگی جنگ هست و اقداماتی از قبیل افزایش فشارها ( با تهدید و افزایش نیرو و ناوگان) و همچنین چنین ائتلاف سازیهای برای کم رنگ کردن اثر تئوری گتسرش جنگ و خسارت با ایران هست. به این صورت که:

 

اولا با افزایش فشار و تهدید و نیرو ایران را در موضع ضعف قرار بدند که اگر حمله ای رخ داد به صورت محدود با اهداف تبلیغاتی حتی (اون بحث ایدئولوژیک عده ای مثل بولتون شاید حتی هدفشون یک ویرانی گسترده نباشه و تنها یک حمله و ریختن قبح تجاوز نظامی به سرزمین اصلی ایران هم براشون کافی باشه ) ایران واکنش نشون نده

دوما با دخیل کردن کشورهای بیشتری در وضعیت متشنج خلیج فارس اگر برخوردی صورت گرفت یک برخورد بین المللی باشه که قطعا تبعات سیاسی/نظامی/امنیتی کمتری برای خود ایلات متحده به تنهایی داره.

 

و در این مرحله رونمایی از یک تاکتیک و یا سلاح موثر بسیار میتونه کمک کننده باشه. فراموش نکنیم سید حسن نصرالله به تنهایی با یک سخنرانی بسیار کمک کرد به ما با تبیین دو موضوع: ایران در صورتی که مورد حمله قرار بگیره حزب الله با فشار احزاب لبنانی که جنگ ما نیست بیکار نمیشینه و سرزمین های اشغالی براش هدفی روشن و مشروع خواهد بود و دو اینکه کشورهای عربی حامی جنگ هم سهم خودشون را باید پرداخت کنند (چون سید مشهور هست به صداقت در افکار عمومی اعراب قطعا بسیار تاثیر داره هشدار و انذار ایشون)

 

=================

در مورد توقیف اموال واقعا هیچ راهی نیست جز مواظبت از مسیر و دارایی ها در کشورهای مختلف و عدم نگه داریشون در برخی منابع خاص. هیچ بعید نیست پس از تحمیل یک جنگ جهانی علیه ایران بعدها بخوان خسارات متحمل شدنشون را هم بگیرن. وقتی یک دادگاه محلی میتونه به راحتی حکم بده و دادگاه عالی هم تنها و تنها حمایت کنه یک قلدری محض و مشخص هست که خودش هم اعلام میکنه هرچیزی ما تشخیص بدیم و در هر زمان و مکانی راهی است برای زورگیری با قوانین داخلی خود ما.

 

سلاح موثر که حتی از بمب اتم هم بیشتر اونها رو خواهد ترسوند موشک های ضد ماهواره هست 

باتوجه به توانی که ما داریم فرض من ساخته شدن و داشتن این سلاح هست، سلاحی که با اون می تونیم یک عقب گرد تاریخی برای دست یابی به فضا ایجاد کنیم و این برای غرب ترسناک هست

البته امریکا برای این موارد تعداد موشک برای پرتاب ماهواره جدید دارد ولی در فضای الوده تزریق ماهواره جدید یعنی اتلاف سرمایه 

 

 

در مورد توقیف ها متاسفانه به یک رویه تبدیل شده است 

و مطمئنا درگیری رخ خواهد داد ولی اگر جلوی این رویه رو نگیریم بدتر ضربه می خوریم 

به هر حال اولین گام تشکیل دادگاهی در داخل کشور و صدور حکم هست 

 

ولی میدان نبرد اصلی روی فضای مجازی و جنگ سایبری خواهد بود 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
32 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

سلاح موثر که حتی از بمب اتم هم بیشتر اونها رو خواهد ترسوند موشک های ضد ماهواره هست 

 

 

روی این موضوع توافق داریم که سلاح ضدماهواره هم در جنبه بازدارندگی و هم اثرات تبلیغاتی/نظامی/تجاری/امنیتی و هم در دسترس تر بودن برای ایران گزینه ایده آلی است در این مقطع و شاید قابل وصول تر. حالا اگر در یک تاپیک مجزا بتونیم کمی دقیق تر بشیم در مورد گلوگاه های دستیابی به چنین موشکی با وضعیت فعلی برنامه موشکی/فضایی ما شاید بهتر باشه.

 

مثلا یک مورد شاید ساده باشه ولی برای ما دغدغه بحث آزمایش و تست چنین سلاحی است . چین و هند به عنوان دو کشور متاخر هر دو ماهواره در فضا داشتند و تونستند این موفقیت را ثبت کنند. برای ما خود این یک معضل هست. چون حتی اگر خبر ساخت هم داده بشه ولی تستی رخ نده اثر روانی خودش را نخواهد داشت و اگر ساخته بشه و قصد اعلام عمومیش هم نباشه ولی قاعدتا تست مورد نیاز هست هم برای اطمینان یافتن از مسیر درست و هم اعلام غیررسمیش (برای جنبه بازدارندگیش)

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 27 تیر 1398 در 17:45 , arminheidari گفت:

 

سلاح موثر که حتی از بمب اتم هم بیشتر اونها رو خواهد ترسوند موشک های ضد ماهواره هست 

باتوجه به توانی که ما داریم فرض من ساخته شدن و داشتن این سلاح هست، سلاحی که با اون می تونیم یک عقب گرد تاریخی برای دست یابی به فضا ایجاد کنیم و این برای غرب ترسناک هست

البته امریکا برای این موارد تعداد موشک برای پرتاب ماهواره جدید دارد ولی در فضای الوده تزریق ماهواره جدید یعنی اتلاف سرمایه 

 

 

در مورد توقیف ها متاسفانه به یک رویه تبدیل شده است 

و مطمئنا درگیری رخ خواهد داد ولی اگر جلوی این رویه رو نگیریم بدتر ضربه می خوریم 

به هر حال اولین گام تشکیل دادگاهی در داخل کشور و صدور حکم هست 

 

ولی میدان نبرد اصلی روی فضای مجازی و جنگ سایبری خواهد بود 

 

گویا سامانه s500 روس ها هم ضد ماهواره های کم ارتفاع هست و قراره سال 2020 در اختیار ارتش روسیه قرار بگیره ، به مرور ما هم ازش الگو می گیریم ایشالا برای باور 

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب چون موضوع بسیار مهمی است و البته به ما هم مربوط میشه اینجا قرار میدم.

 

طبق تحقیقات اولیه حمله به پایگاه حشد الشعبی توسط سه کلاهک هاروپ انجام شده که احتمالا از گذرگاه هوایی بغداد عمان و یا بغداد دمشق توسط یک اف-16 شلیک شده. مشخصا توسط اسراییل چون تنها دارنده چنین تسلیحاتی است و از برد 1000 کیلومتری. نکته اینجاست نوع حمله کاملا امکانپذیر هست و قطعا برای  عراق که قابل تشخیص نیست چون تسلطی بر آسمانش نداره، سوری ها هم با توجه به پروازهای متعدد پرنده های امریکایی قدرت تشخیصش را ندارند و در همکاری آشکار با آمریکا و استفاده از خلاء های موجود و دالان هایی هوایی تجاری و در پوشش پرنده های دیگر کشورها میتونه پرنده های اسراییلی تا نزدیکی مرزهای ایران بر فراز عراق هم بیان و از اونجا به عمق ایران هم شلیک داشته باشند.

 

این یک وضعیت ویژه است. حالا نمی خوام وزن بدم و نکته تلخی است ولی باید اشاره بشه (هر چند که دوستان قبلا تاکید داشتند که مثلا حادثه زاغه کرمانشاه یک بی احتیاطی بوده و همچنین ملارد هم یک خرابکاری) که چنین اقدامی داخل ایران امکانپذیر هست ( با آمدن اف-35 ها بیشتر) یعنی از فراز اسمان عراق و حتی اذربایجان و حتی افغانستان با همکاری امریکا و عربستان شاید شلیک پرتابه های 1000 کیلومتری انتحاری و شبه انتحاری همیشه یک خطر معتبر تلقی میشه.

 

بنابراین علاوه بر معتبر دونست چنین تهدیدی که همیشه میتونه یک نقطه حیاتی در ایران را تهدید غافلگیرانه کنه ( تاکید میکنم نقطه حیاتی چون مثلا برای نطنز که هدف مشخصی است با اهمیت مشخص هیچوقت از چنین ریسکی استفاده نمیشه چون حمله کننده و پاسخ ما مشخص هست بلکه منظور همین حملات بی نام و نشان هست که کسی مسئولیتش را بر عهده نمیگره و متاسفانه به نظر بنا بر ملاحظات ممکنه ما هم انجام شده فرضش کنیم و رها کنیم تا سرفرصت! ) مثل مثلا محل حضور چند فرمانده، دانشمند، یک تست یا دپوی مهم و یک نقطه فوق حیاتی موقت در کشور و ... باید اقدامات ویژه در تامین امنیت چنین مناطق و مراکز و مقاطعی از زمان را همیشه با پدافند برد کوتاه متحرک، پدافند غیرعامل** و مواردی از این دست با فرض یک حمله کاملا محتمل ایمن کرد.

 

**اسراییل چه در سوریه و چه حالا عراق همیشه معمولا برای غافلگیری از سلاح هایی با برد زیاد و سرجنگی معمولا کم 23 تا 30 کیلویی استفاده میکنه پس زیر زمین بردن برخی اقدامات یا استحکامات معین میتونه از خسارات و غافلگیری جلوگیری کنه در چنین حمله ای و البته یک بار برای همیشه روشن کردن این موضوع که هر حمله ای و هر حمله ای با منشا ناشناس قطعا از جانب صهیونیستها تلقی میشه و پاسخ میگیره.

 

پ ن: حالا شاید مشخص بشه بیشتر حملات در عمق سوریه(تسلیحات دورایستا) هم چطور رخ میده و چرا اس-300 کارایی نداره در برخی موارد خصوصا حمله مرز قائم و یا حلب، مگر اینکه مثلا در اختیار خود سوریه بود کاملا و بعد حملات هر پرنده جنگی را فارغ از اینکه شلیک کننده بوده یا نه بر فراز لبنان یا شمال سرزمینهای اشغالی برای بازدارندگی بعدی میزد که خب پیچیدگی های خودش را داره.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.