Recommended Posts

تهدید علنی اسرائیل برای حمله به ایران
کاتز: به همراه عربستان و امارات، صدها موشک به سوی ایران شلیک میکنیم

https://www.tabnak.ir/fa/news/942366/%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B5%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85

 

وزیر امور خارجه اسرائیل، به شکلی جالب توجه و با تهدید علنی به موشک باران ایران، و آوردن نام عربستان و امارات متحده عربی، گفته ایران باید از عواقب کلیه فعالیت های خود آگاه باشد. وی بیان کرده: "اگر ایران از هر خط قرمزی عبور کند، یک جبهه متحد و مستحکم را در برابر خود خواهد دید که شامل آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی است که صدها موشک را به سمت تهران شلیک میکنند."

 

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MR9 گفت:

قطعا"فرماندهان  نیروی هوایی ایران هم تاثیر گذاری سوخت رسانهای 747 و 707 را به یاد دارند . گشت های هوایی رزمی (CAP) اسکادرانهای تامکت و فانتوم نیروی هوایی ، بخصوص برای تامکتها که رکورد این ماموریتها را با 12 ساعت مداوم در اختیار دارند ،  در ذهن  خودشون ثبت کردند  .

تهدید الان با تهدید زمان جنگ هم فرق کرده هم متنوع تر شده 

اگر دشمن خودمون را آمریکا در نظر بگیریم در خوشبینانه ترین حالت ترکیب سوخو 35 و آ 50 باز هم در مقابل ترکیب اف 22 یا اف 35 با ای2 یا ای 3 شکست می خوره 

 

 

ویرایش شده در توسط majid363
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , majid363 گفت:

اگر دشمن خودمون را آمریکا در نظر بگیریم در خوشبینانه ترین حالت ترکیب سوخو 35 و آ 50 باز هم در مقابل ترکیب اف 22 یا اف 35 با ای2 یا ای 3 شکست می خوره 

 

 

در این حالت ، احتمالا جواب منفی هست . دلیلش را به اینصورت میشود توضیح داد که در چنین وضعیتی ، همه چیز به مهارت پرسنل ( نیروی انسانی ) بستگی پیدا می کند ، هر کدام از دو طرف که در رده ستادی ، سناریو سازی  گسترده ای را از قبل  داشته باشد ، پیش بینی های لازم را کرده باشند ، به شکل نسبی ، میتوانند ابتکار عمل را در اختیار داشته باشند .

ضمن اینکه نیروی مدافع ، بدلیل اینکه در خاک خودش حضور دارد ، یک امتیاز مثبت را در اختیار دارد و آن آشنایی با فضای نبرد هست .امتیازیکه نیروی مهاجم به نسبت کمتری در اختیار خواهد داشت .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MR9 گفت:

 

بسم ا... 

نکته ای در حوزه قابلیت دفاع از فضای هوایی یک کشور وجود دارد که چند روز پیش در قالب مقایسه میگ-35 و سوخو-35 به شکل تلویحی عرض شد

 

 

اگر درست بخاطر بیاورم ، یک نیروی هوایی درحالت متعارف ، نسبت 70 به 30 را باید همیشه در تعداد هواگردهای رزمی خودش حفظ کند . یعنی به شکل دائم ، 70 درصد از جنگنده -بمب افکن ها ، رهگیرها و.... می بایست آماده عملیات و 30 درصد در حال تعمیرو نگهداری و ... قرار داده باشند . حالا این هفتاد درصد آماده عملیات ، هر اندازه  بیشتر در هوا نگاه داشته شوند ، بویژه برای نیروی هوایی اسراییل که دائم مشغول عملیات هست ( غزه ، سوریه ،و به روایتی عراق ) یک مزیت  کامل هست ، به همین دلیل نظرم این هست که برنامه ریزهای IAF در عین اینکه  قصد دارند که پایایی رزمی هواگردهای موجود  خودشون را افزایش بدند ، نیم نگاهی به بروزرسانی  استراتژی قدیمی  اجرای حملات هوایی غافلگیرانه ولی اینبار با مهمات دورایستا ( با توجه به اینکه سناریوی جنگ 1967 به ان شکلی که اجرا شد دیگر ممکن نیست )  دارند . با توجه به اینکه حداقل دو جنگنده اف-15 و اف-35 در اولویت شماره یک این نیرو هستند ( روایتی وجود دارد که فرماندهان IAF اسکادرانهای ایگل خودشون را به مراتب ارزشمندتر از سایر واحدها محسوب می کنند  ) ، این مساله بخوبی خرید سوخترسانهای فوق الذکر را توجیه میکند .

 

پی نوشت :

 

قطعا"فرماندهان  نیروی هوایی ایران هم تاثیر گذاری سوخت رسانهای 747 و 707 را به یاد دارند . گشت های هوایی رزمی (CAP) اسکادرانهای تامکت و فانتوم نیروی هوایی ، بخصوص برای تامکتها که رکورد این ماموریتها را با 12 ساعت مداوم در اختیار دارند ،  در ذهن  خودشون ثبت کردند  .

تحت هر شرایطی نبرد با اسرائیل ورود امریکا رو در نبرد خواهد داشت ! درسته خرید های اسرائیلی ها رو باید مورد بررسی قرار داد! ولی به نظرتون در دوران جنگ سوخت رسان های خودش رو از اسرائیل دریغ می کرد که ما الان نگران شدیم اسرائیل سوخت رسان خریده؟!؟! ختم کلام بگم در صورت شروع جنگ با اسرائیل ما باید امادگی مواجهه با کل ناوگان هوایی امریکایی ها رو داشته باشیم !

 

 

به نظر بنده بهترین راهکار ایجاد یک شبکه پدافندی یکپارچه در سوریه و عراق هست ! به توجه به نتایج اخیر عملکرد پدافند سوری ها در مقابل اسرائیل و روز های اخیر در مقابل ترکها قطعا اتفاقاتی در پشت پرده در حال رخ دادن هست!

ایجاد این شبکه پدافندی خیلی موثر خواهد بود برای  حراست از زرمندگان حاضر در نبرد زمینی ما در مقابل عربستان و اسرائیل در جنگ احتمالی !

 

ویرایش شده در توسط angel20

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, angel20 گفت:

درسته خرید های اسرائیلی ها رو باید مورد بررسی قرار داد! ولی به نظرتون در دوران جنگ سوخت رسان های خودش رو از اسرائیل دریغ می کرد که ما الان نگران شدیم اسرائیل سوخت رسان خریده

 

نگرانی وجود ندارد ، ولی یک سیستم عاقل، مرتب باید قابلیتهای جدید دشمنانش را چک کند ، و بعد از آن ، متناسب با تهدید ، توانایی خودش را افزایش بدهد ،

خلاصه اینکه ، شعار جای خودش ، بررسی وجدی گرفتن تهدید هم جای خودش

تاریخ نظامی دنیا ، پر هست از ارتشها وسازمان های مسلحیکه دشمنان خودشون را دست کم گرفتند ، و درزمان خود ، ضربه شدیدی را هم دریافت کردند .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , MR9 گفت:

 

ضمن اینکه نیروی مدافع ، بدلیل اینکه در خاک خودش حضور دارد ، یک امتیاز مثبت را در اختیار دارد و آن آشنایی با فضای نبرد هست .امتیازیکه نیروی مهاجم به نسبت کمتری در اختیار خواهد داشت .

 

به نظر من دو جور درگیر هست یک جور درگیری که برای نابودی زیر ساخت های یک کشور هست مثلا حمله به صنایع پتروشیمی ایران 

در این صورت اصلا بومی بودن مزیت حساب نمیشه آمریکا بارها با کمک نیروی هوایی و موشک هاش زیر ساخت های کشورها را نابود کرده بدون اینکه اونها حتی فرصت عکس العمل داشته باشند 

یک جور درگیر هست مثل مثلا گرفتن یک شهر یو این جور درگیری بومی بودن مزیت هست که البته اونهم اگر هوا را کشور از دست بده نیروهای متخاصم با پهباد یا بالگرد یا بمباران نیوری هوایی سرکوب می شن

شما ببینید تروریست های سوریه مناطقی که سالها در اختیار دارن و تو اون جاها تونل ساختن پناهگاه دارن هر وقت پای نیروی هوایی روسیه میاد به راحتی از دست می دهند

 

در جنگ هوایی به نظر من بومی بودن باز هم مزیتی نیست 

موشک امرام دی از فاصله بسیار دور توسط اف 22 یا اف 35 شلیک میشه با رادار آواکس لینک میشه به هدف برخورد می کنه 

بومی بودن مال جنگ های قدیمی هست که مزیت حساب می شد الان ماهواره های به کمک رادارهای سار نقشه برداری می کنند که کوچکترین عوارض زمین قابل شناسایی هست

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر من بومی بودن تو یک جنگ هوایی با امریکا از نظر اشنایی به فضا برای نیروی دفاع کننده زیاد مهم نیست ولی فاکتور تعیین کننده این است که نیروی دفاع کننده با ترکیب شبکه پدافند زمین پایه و هوا پایه دفاع میکنه. در این حالت کار برای نیروی ههاجم خیلی سخت میشه. یعنی هواپیمای دشمن در ورود به خاک ما از زمین و هوا مورد تهدید است. این رو ترکیب کنیم با حمله گسترده بالستیک ما به پایگاه های هوایی طرف که کار را برای انها سخت میکنه

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , majid363 گفت:

یک جور درگیر هست مثل مثلا گرفتن یک شهر یو این جور درگیری بومی بودن مزیت هست که البته اونهم اگر هوا را کشور از دست بده نیروهای متخاصم با پهباد یا بالگرد یا بمباران

 

تا میزان مشخصی ، بحث اشغال سرزمینی را زیاد محتمل ندانید ، درگیری آینده ، جنگ بر سر  انهدام زیرساختها هست برای فلج کردن متقابل تا آخرین حد ممکن

 

3 minutes قبل , majid363 گفت:

بومی بودن مال جنگ های قدیمی هست که مزیت حساب می شد الان ماهواره های به کمک رادارهای سار نقشه برداری می کنند که کوچکترین عوارض زمین قابل شناسایی هست

 

خوب ، وجود فناوری مزیت هست ولی  تمام کننده ماجرا نیست ، مثال بارزش را هم شما در سال 91 دیدید ، ماهواره اسپات ، تلاش زیادی کردند برای موقعیت یابی سکوهای متحرک عراق ، ولی به اعتراف ، خودشون ، پیدا کردن این سکوها ، مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه بود . سامانه های هواپایه ، فضاپایه و... قابلیت کشف فقط بخشی از تحرکات را دارند . ضمن اینکه یک اصل نانوشته وجود دارد که درآن ، پتانسیل پنهان سازی ، همیشه 2 برابر قابلیتهای کشف توسعه پیدا می کند .

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
31 minutes قبل , MR9 گفت:

خوب ، وجود فناوری مزیت هست ولی  تمام کننده ماجرا نیست ، مثال بارزش را هم شما در سال 91 دیدید ، ماهواره اسپات ، تلاش زیادی کردند برای موقعیت یابی سکوهای متحرک عراق ، ولی به اعتراف ، خودشون ، پیدا کردن این سکوها ، مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه بود . سامانه های هواپایه ، فضاپایه و... قابلیت کشف فقط بخشی از تحرکات را دارند . ضمن اینکه یک اصل نانوشته وجود دارد که درآن ، پتانسیل پنهان سازی ، همیشه 2 برابر قابلیتهای کشف توسعه پیدا می کند .

 

من تقریبا نصف عمرم را سیستان بودم نصف دیگشم خراسان جنوبی 

دیدم اوارگان افغانی را که چطور تو یک کشور غریب زندگی می کنند

آرزوی من امنیت برای ایران هست 

 

اما یک نکته در سخنان شما 

اگر فرض کنیم قابلیت پنهان کاری بیشتر از قابلیت کشف هست 

آیا قابلیت پنهان کاری ایران به اندازه روسیه یا چین هست ؟؟

تا اونجا که من مطالعه کردم روسیه و چین دارن رو موشک های هایپرسونیک کار می کنند و موشک های بالستیک آنها هم مرحله اولشون زود باید تمام بشه یعنی پرتاب و اوج گیری 

تکنولوژی سی سال از زمان جنگ عراق و کویت پیشرفت کرده 

ببینید امینت از دست موشک ها به نظر من فقط قرار نیست بر عهد ماهواره باشه یک زنجیره هست 

بخشیش بر عهده جنگنده ها هست 

بخشیش بر عهده ماهواره و آواکس 

قسمتی بر عهده سیستم های ضد موشکی 

اینها مکمل هم هستند 

الان نمیشه عملکرد سیستم های ضد تانک حزب الله را در سال 2006 ملاک قرار داد

چون سیستم های دفاع فعال آمده که تلفات را بسیار کم می کنه 

 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
40 minutes قبل , majid363 گفت:

آرزوی من امنیت برای ایران هست 

 این آرزوی همه ماست ، صرف نظراز اینکه در کجای این کشور بزرگ داریم زندگی می کنیم 

40 minutes قبل , majid363 گفت:

 

اگر فرض کنیم قابلیت پنهان کاری بیشتر از قابلیت کشف هست 

 

ظاهرا  در پست قبلی باید بیشتر توضیح می دادم ( البته بحث ماهواره های اسپات و لانچرهای عراقی را عرض کردم )  مفهوم قابلیت پنهان کاری را بیشتر در حوزه پدافند غیر عامل باید در نظر بگیریم تا حوزه پنهانکاری مد نظر شما در خصوص نوع طراحی جنگنده ها یا استفاده از مواد جاذب امواج 

 

برای ما که در پیش گرفتن استراتژی همتراز غیر ممکن هست ، در عین تقویت نظام مند قابلیتهای کلاسیک ، قطعا باید بسمت هر چه بیشتر توسعه پدافند غیر عامل در ابعاد مختلفش حرکت کنیم 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نیویورک‌تایمز: پامپئو خواستار تشدید تنش با تهران در بحبوحه کرونا بود
 

نقل قول

روزنامه نیویورک‌تایمز نوشته پنجشنبه هفته گذشته قبل از آنکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بابت شیوع ویروس کرونا وضعیت اضطراری اعلام کرد داخل کاخ سفید مباحثه‌ای جدی بین ترامپ و مشاوران ارشد او بر سر موضوعی کاملاً متفاوت در جریان بود: اینکه آیا ایالات متحده باید اقدام نظامی علیه ایران را تشدید کند یا خیر. 

 

نقل قول

یک گروه از جمله مایک پامپئو و «او براین» از این دیدگاه حمایت می‌کردند که بابت حمله راکتی چند روز قبل‌تر به یک پایگاه آمریکا در عراق پاسخی قاطع به ایران داده شود. استدلال این گروه این بود که دادن پاسخی سخت در زمانی که مسئولان در ایران سرگرم مبارزه با ویروس کرونا هستند می‌تواند ایران را مجاب به مذاکره مستقیم با آمریکا کند. 

 

نقل قول

اما «مارک اسپر»، وزیر دفاع آمریکا و «مارک میلی»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با این مسئله مخالفت کردند. 

نیویورک‌تایمز نوشته پنتاگون و نهادهای اطلاعاتی آمریکا شواهد کافی در اختیار نداشتند که حملات انجام‌شده به پایگاه‌های آمریکا به دستور ایران انجام شده و به همین جهت هشدار دادند که انجام حمله‌ای در مقیاس بزرگ می‌تواند آمریکا را وارد جنگی گسترده‌تر با ایران کند. 

نیویورک‌تایمز نوشته در نهایت در آن جلسه دیدگاه نظامی‌ها غالب شد و ترامپ دستور حمله به پنج انبار تسلیحات گرو‌های هم‌پیمان ایران در داخل عراق را دارد. 

مقام‌های آمریکایی به نیویورک‌تایمز گفته‌اند رئیس‌جمهور و برخی از مشاوران ارشد او تمایلی به آغاز جنگ خطرناک با ایران ندارند.

 

 

 

نکته مشخص از این گزارش این هست که حمله به عین الاسد گام مهمی در بازدارندگی ما بوده است و کمتر از ان احتمال جنگ را حتمی می کرد

نکته دوم وجود تیمی شامل پمپئو برای جنگ با ایران است که به هر قیمتی میخوان با ایران وارد جنگ بشن و مشخصا این تیم با پشتیبانی لابی اسرائیل کار می کند 

نکته سوم عدم تمایل ارتش آمریکا برای جنگ تمام عیار با ایران است 

نکته چهارم بازدارندگی نظامی و پاسخ های اماده و حتمی در حال حاضر برای ایران ضروری و واجب هست 

 

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک چیز را امیدوارم در این قضایا عده ای فهمیده باشند. ان هم این است که داشتن قدرت موشکی و نظامی بسیار مهم است. ولی در کنار ان داشتن قدرت اقتصادی و علمی نیز به همان اندازه مهم است. الان امریکا دارد به ما از نقطه ضعف ما یعنی ضعف اقتصادی و تک محصولی بودن ما حمله میکند. ما با ضعف مدیریت و دزدی و بی مسئولیتی سال ها فرصت برای تقویت اقتصادی خود را از دست دادیم. کرونا ثابت کرد که قدرت علمی چقدر مهم است. الان مسابقه علمی در جهان در جریان است که دانشمندان کدام کشوذ زودتر به درمان کرونا دست پیدا می کنند. چقدر دوست داشتم ما هم دارای این قدرت علمی بودیم که در این مسابقه بودیم. 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
24 minutes قبل , arminheidari گفت:

نیویورک‌تایمز: پامپئو خواستار تشدید تنش با تهران 

 

نکته دوم وجود تیمی شامل پمپئو برای جنگ با ایران است که به هر قیمتی میخوان با ایران وارد جنگ بشن و مشخصا این تیم با پشتیبانی لابی اسرائیل کار می کند 

 

پمپئو و پنس مسیحیان اوانجلیست هستند و دارای تفکرهای خطرناک مذهبی هستند. امیدوارند با جنگ با ایران حضرت عیسی ظهور بکنه. منافع آمریکا و عقل و... برای اونها ذره ای اهمیت نداره و تنها اسرائیل و امنیت اسرائیل مهم هست. احتمالا با گروه های ستون پنجم در بین عراقی ها در ارتباط هستند. این دفعه انگار در دولت ترامپ در اقلیت قرار گرفته اند. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , mehdipersian گفت:

پمپئو و پنس مسیحیان اوانجلیست هستند و دارای تفکرهای خطرناک مذهبی هست. امیدوارند با جنگ با ایران حضرت عیسی ظهور بکنه. منافع آمریکا و عقل و... برای اونها ذره ای اهمیت نداره و تنها اسرائیل و امنیت اسرائیل مهم هست. 

البته تا جایی که می دونم اتحاد مسیحیان اوانجلیست و صهیونیست ها به خاطر دشمن مشترکی به نام ایران هست 

و اگر نه اونها هم در آخر کار میخوان یهودیان در اسرائیل نابود بشن

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , arminheidari گفت:

البته تا جایی که می دونم اتحاد مسیحیان اوانجلیست و صهیونیست ها به خاطر دشمن مشترکی به نام ایران هست 

و اگر نه اونها هم در آخر کار میخوان یهودیان در اسرائیل نابود بشن

نه در تفکرات اونها باید یهودیان در اسرائیل جمع بشوند و دشمنان اسرائیل نابود بشوند (حتی آمریکایی هایی که از اسرائیل خوششان نمیاد هم باید نابود بشوند اگه لازم باشه کل آمریکا هم باید برای اسرائیل نابود بشه)

تا حضرت مسیح ظهور بکنه بعدش اگه یهودیان به حضرت مسیح ایمان آوردند که هیچ، اگه ایمان نیاوردند یهودیان را نابود بکنند. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.