Recommended Posts

29 minutes قبل , alala گفت:

طی این چند روز امریکا با صهیونیستها در جنوب سرزمین های اشغالی یک رزمایش هوایی مختص اسکادران های جدید اف-35 این رژیم با پرنده های های اف-35 آمریکایی داشت. چیزی که تروریستهای سنتکام ازش با هدف تمرین تهاجمی و سوخت گیری یاد کردند. این علاوه بر پرواز روزانه چندین و چند ساعته چندین فروند انواع مختلف سوخترسان های آمریکایی در خلیج فارس خصوصا حد فاصل امارات و قطر و مشرف به خصوصا سواحل بوشهر تا کویت و عراق هست. که تصاویری هم گاهی خودشون منتشر میکنند از سوختگیریها با عنوان مبهم بر فراز خاورمیانه.

 اگر قرار باشه به ایران حمله بکنن احتمال زیاد با موشک کروز این کار بکنن 

هواپیما به دلیل اینکه مجبوره از برخی کشورها عبور کنه تا به ایران برسه شاید با مخالفت اون کشورها مواجه بشه 

اما اسراییل زیر داریی در اختیار داره که مشک کروز بتونه شلیک کنه 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , majid363 گفت:

 اگر قرار باشه به ایران حمله بکنن احتمال زیاد با موشک کروز این کار بکنن 

هواپیما به دلیل اینکه مجبوره از برخی کشورها عبور کنه تا به ایران برسه شاید با مخالفت اون کشورها مواجه بشه 

اما اسراییل زیر داریی در اختیار داره که مشک کروز بتونه شلیک کنه 

 

بله ولی احتمالا روشهای متونعی را در فازهای مختلف پیش میگیرند. در مورد حملات هوایی مشترک هیچ بعید نیست سعودیها خیلی راحت تر حتی پیشقدم بشند برای همکاری علاوه بر در اختیار گذاشتن فضای کشورشون.

بعد هم ما اطلاع چندانی از قابلیت پرنده های رادارگریز و شلیک پرتابه هاشون نداریم، شاید یک عملیات ضربتی بدون رد پایی بر جای گذاشتن ممکن باشه از این طریق.

 

به هر حال این همه پرواز سوخت رسان روزانه اون هم در یک مسیر نسبتا مشخصی روبروی سواحل بوشهر که نشان از تمرین های روزانه داره با هدف خاصی برگزار میشه. یک نکته دیگه حضور سوپرکینگهای آمریکایی است. قبل از ترور سردار پرواز پرتعداد این پرنده ها را روی آسمان عراق رصد میشد و اشاره میشد بهشون. حالا و بعد از ترور سردار فعالیتشون در آسمان عراق کمتر شده (شاید به خاطر تجمیع پایگاه ها و یا خنثی سازی نسبی توان حشد ) و در مقابل در خلیج فارس همراه روزانه چندین و چند پرنده مختلف (از ریوت جوینت و انواع آواکسها در قالب تایپ های مختلف گرفته تا انواع سوخت رسان ها و گشت های دریایی طوریکه فقط تنوعشون سردرد میراه چه برسه به حساب کردن تعدادشون ) پرواز منظم دارند.

 

نهایتا میشه گذاشت به حساب اینکه دارند در یک پکیج کلی در صورت طولانی شدن یک تهاجم نظامی و وسیع تر شدن میدان جنگ در فازهای بعدی تمرینات مربوط به حملات هوایی پرتعداد به مناطق مختلف کشور را میکنند.

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم ا... 

 

el-al-640x400.jpg    158514107b756f1a6e7d1938185237b8.jpeg

 

خوب ، 30اوت 2020 ، سرفصل جدیدی از جنگ اطلاعاتی اسراییل علیه ایران را باز کرد

 

نخستین پرواز رسمی خطوط هوایی عبری به ابوظبی 

 

از این تاریخ ، خط مقدم درگیری با اسراییل در کنار جولان و جنوب لبنان یک خط آمد عقبتر و  رسید پشت دروازه های جنوبی ایران

حالا باید دید اسراییل برنامه مستقلی برای رصد تستهای موشکی و گسترش شبکه پدافندی ما دارد یا اینکه همچنان  اطلاعات را  از برادر بزرگتر دریافت می کند!!!

 

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
49 minutes قبل , MR9 گفت:

بسم ا... 

...

 

خوب ، 30اوت 2020 ، سرفصل جدیدی از جنگ اطلاعاتی اسراییل علیه ایران را باز کرد

 

نخستین پرواز رسمی خطوط هوایی عبری به ابوظبی 

 

از این تاریخ ، خط مقدم درگیری با اسراییل در کنار جولان و جنوب لبنان یک خط آمد عقبتر و  رسید پشت دروازه های جنوبی ایران

حالا باید دید اسراییل برنامه مستقلی برای رصد تستهای موشکی ما دارد یا اینکه همچنان  اطلاعات را  از برادر بزرگتر دریافت می کند!!!

 

سلام

قبلا که پشت دروازه های شمالی و غربی مون بودند !

یک مورد مهم این است که آیا این پروازها ادامه خواهد داشت یا نه . ظاهرا برای این پرواز از اسمان عربستان استفاده کرده اند که آنهم کمی اما و اگر داشته و به خاطر کثرت مقامات رسمی آمریکایی حاضر در پرواز ، مجوز صادر کرده اند . بستگی دارد که این موضوع فقط بهانه ای برای توجیه مجوز اولین پرواز بوده است یا در ادامه عربستان مجوز پروازهای مسافربری را از آسمان خودش خواهد داد ؟!

و مهم این است که مسوولان ما همچنان امارات را برای ما سفید نگه خواهند داشت یا نه ؟!

ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 minutes قبل , oldmagina گفت:

سلام

قبلا که پشت دروازه های شمالی و غربی مون بودند !

 

 

سلام

یادتون هست در بحث معروف 72 ساعت پیش در بروزرسانی چه چیزی خدمت شما عرض شد ؟؟ رسما" از هشت جهت جغرافیایی علیه ما تهدید وجود دارد .. الان این تهدید از جنوب لبنان یعنی 1000 کیلومتر دورتر ، منتقل شده به فاصله 50 کیلومتری جنوب ایران

_102374735_hurmoz_air3d_top-nc~0.png

 

هر حرکتی ما در حوزه تست موشکی بزنیم یا شبکه پدافند را گسترش بدیم و یا حتی یک روزی خواستیم موشکهای خودمون آماده شلیک به سمت اسراییل کنیم ، فاصله زمانی کشف حمله برای اسراییل کوتاه تر شده ...

 

  • Like 1
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , MR9 گفت:

 

سلام

یادتون هست در بحث معروف 72 ساعت پیش در بروزرسانی چه چیزی خدمت شما عرض شد ؟؟ رسما" از هشت جهت جغرافیایی علیه ما تهدید وجود دارد .. الان این تهدید از جنوب لبنان یعنی 1000 کیلومتر دورتر ، منتقل شده به فاصله 50 کیلومتری جنوب ایران

_102374735_hurmoz_air3d_top-nc~0.png

 

هر حرکتی ما در حوزه تست موشکی بزنیم یا شبکه پدافند را گسترش بدیم و یا حتی یک روزی خواستیم موشکهای خودمون آماده شلیک به سمت اسراییل کنیم ، فاصله زمانی کشف حمله برای اسراییل کوتاه تر شده ...

 

البته اون نقطه ای که شما مد نظرتون هست جبل الحریم یا جبل حارم هست و تحت حاکمیت عمان هست نه امارات 

صرفا به خاطر نکته سنج بودن جنب عالی متذکر شدم 

نکته بعد اینکه اسرایل نیازی به نزدیکی جغرافیایی به ایران برای کشف اهداف موشکی تا حد زیادی نداره دلایلش هم مشخصه فک نکنم توضیح بخواد 

حضور فیزیکی و نزدیکی پایگاه های اسرایلی در مناطقی که نیروهای پروکسی ایران در ان فعال تر هستند شاید دست برتری برای ایران باشه

به نظر می رسه تبعات سیاسی و اقتصادی این اتحاد بین سران جهان عرب و اسرایل از تبعات نظامی ان بدتر و به شدت مهلک تر باشه و از نظر ایجاد ایستگاه های اطلاعاتی و امنیتی و ایجاد شکاف های امنیتی و اخلال در روند های لجستیکی ایران از کریدور های کشور های حاشیه خلیج فارس حایز اهمیت هست و نیاز به بررسی بیشتری دارد

امارات متحد عربی از سال های ۲۰۰۸ به جد شروع به ایجاد زیر ساخت های امنیتی (به طور کل در تمام بخش های حکومت داری) در داخل نمود اما بزرگترین تهدید امارات نیروی انسانی و نوع حکومتداری است! از انجا که عمده نیروی انسانی امارات وارداتی است برای حفظ امنیت داخلی خود اقدام به پذیرش نیروهای امنیتی بازنشسته از کشورهای مختلف نموده ، که این امر باعث مشکلات عدیده ای در امارات شده بود که خود جای بحث و بررسی دارد. از این رو امارات برای ایجاد شبکه امنیتی یکپارچه شروع به همکاری مستقیم با برخی شرکت های انگلیسی و امریکایی نمود اما باز به برخی دلایل سیاسی این سیاست امنیتی امارات بار دیگر مشکلاتی را بوجود اورد در نهایت در این امر و با توجه به تجربه قوی و عالی اسرایل در بحث امنیتی به خصوص با توجه به بافت جمعیتی همانند امارات پیوند شبکه های امنیتی امارات با اسرایل از سالهای ۲۰۱۲  بوجود امد حاصل این پیوند ها و فشار های لابی های اسرایلی در امریکا بر دولت مردان امریکا و امارات باعث گردید تا امارات ریسک اشکار سازی روابط در سطح سیاسی را بپذیرد! حال ایا این تهدید برای منافع  جمهوری اسلامی ایران امکان تبدیل به فرصت را دارد!!؟

ویرایش شده در توسط abodi
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , bds110 گفت:

 بخش های از رژه پیروزی باکو با تجهیزات اسراییلی

 

پهپاد انتحاری گشت زن SkyStriker

 

با سلام

فارغ از مباحث دفاع مشروع و گسترش عمق استارتژیک توسط ایران ، وقتی 40 سال بیخ گوش اسراییل پایگاه بزنید و نیرو اجیر کنید ، اونها هم بیکار نمینشینند و بیخ گوش ما پایگاه میزنن و نیرو اجیر میکنن ! بهرحال خود کرده را تدبیر نیست !

با وجود قابلیت منفی خوردن بالای  این پست ، واقعا بعد از انقلاب چرا ما با اسراییل دشمن خونی شدیم ؟!

ما چه نفعی از این دشمنی بردیم ؟ غیر از اینکه تمام همسایگانمون رو به دامن اسراییل انداختیم ؟!

  • Like 4
  • Upvote 13
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , 951 گفت:

با سلام

فارغ از مباحث دفاع مشروع و گسترش عمق استارتژیک توسط ایران ، وقتی 40 سال بیخ گوش اسراییل پایگاه بزنید و نیرو اجیر کنید ، اونها هم بیکار نمینشینند و بیخ گوش ما پایگاه میزنن و نیرو اجیر میکنن ! بهرحال خود کرده را تدبیر نیست !

با وجود قابلیت منفی خوردن بالای  این پست ، واقعا بعد از انقلاب چرا ما با اسراییل دشمن خونی شدیم ؟!

ما چه نفعی از این دشمنی بردیم ؟ غیر از اینکه تمام همسایگانمون رو به دامن اسراییل انداختیم ؟!

 

اتفاقا چند روز پیش یکی از مسئولان صهیونیست هم توییت کرده بود که حیف! ایران که داره ضرر میکنه و (ما مجبوریم همینطور ترور کنیم دانشمندان و نخبگانش را!) و اگر با ما دشمن نبود برای خودش هم بهتر بود!

 

اساس جمهوری اسلامی در نفی ظلم بود و هست. از نخبگان انقلاب و شخص حضرت امام گرفته تا حتی افرادی مثل امام موسی صدر که حتی متهم به بی اعتنایی به انقلاب بودند توسط برخی افراد، همه اسرائیل را شر مطلق، ظالم حقیقی و دشمنی تمدنی برای اسلام و منطقه و ذیلش شیعیان میدونستند که دیر یا زود پس از قدرت گرفتن تنها به نقطه اشغالیش اکتفا نخواهد کرد. تعابییر امام موسی صدر که از نزدیک جنایات سیستامتیک و کشتارهای وسیع و ظلم های خونخوارانه و تصفیه نژادی این رژیم نژادپرست را خصوصا در جنوب لبنان و ضد شیعیان دیده بود حتما باید مرور بشند. ایشان در بسیاری از موارد حتی از حق مسلم شیعیان در برابر گروه های چپ فلسطینی میگذشت و حتی گاهی خون جوانان شیعیان را با استخوانی در گلو فدای مقاومت فلسطینی میدیدند ولی باز اصرار داشتند که مهمتر از مسئله فلسطین و مقدم تر بر مسئله فلسطین هیچ چیزی وجود نداره.

مثال را از نخبگان انقلاب به سمت امام موسی صدر بردم که منافعی نه در انقلاب داشت و نه به بعد از اون و حتی شاید خود اون فکر میکرد ولی بینش عمیق امام موسی صدر بر کسی پوشیده نیست. خطری که امام موسی صدر از اسراییل حس کرده بودند فقط معطوف به جنایتهای بیرحمانه ای که هنوز هم فقط نوک قله اش شاید برای حتی ما پیداست نبود در دوران بسته شدن نطفش تا هجومش به لبنان، رژیم نژآدپرست اسراییل مظهر ظلم و کشتار و ضدیت تمدنی با اسلام حقیقی بوده و هست و اگر اساس انقلاب بر مبنای روایت اسلام حقیقی شکل گرفته باشه (حالا میزان موفقیتش در این راه سخت به ما و انقلاب بازمیگرده) و هدفش جاری کردن چنین تمدنی باشه پس اساس شکل گیری انقلاب اسلامی ایران دشمنی با مظهر شر و جنایت و ظلم معاصر هست که قطعا و بدون شک اسراییل هست در منطقه ما به نیابت از استکبار و البته شکل مستقل نژآدپرستی ریشه ای و ذاتیش.

 

  • Like 2
  • Upvote 3
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , alala گفت:

 

اتفاقا چند روز پیش یکی از مسئولان صهیونیست هم توییت کرده بود که حیف! ایران که داره ضرر میکنه و (ما مجبوریم همینطور ترور کنیم دانشمندان و نخبگانش را!) و اگر با ما دشمن نبود برای خودش هم بهتر بود!

 

اساس جمهوری اسلامی در نفی ظلم بود و هست. از نخبگان انقلاب و شخص حضرت امام گرفته تا حتی افرادی مثل امام موسی صدر که حتی متهم به بی اعتنایی به انقلاب بودند توسط برخی افراد، همه اسرائیل را شر مطلق، ظالم حقیقی و دشمنی تمدنی برای اسلام و منطقه و ذیلش شیعیان میدونستند که دیر یا زود پس از قدرت گرفتن تنها به نقطه اشغالیش اکتفا نخواهد کرد. تعابییر امام موسی صدر که از نزدیک جنایات سیستامتیک و کشتارهای وسیع و ظلم های خونخوارانه و تصفیه نژادی این رژیم نژادپرست را خصوصا در جنوب لبنان و ضد شیعیان دیده بود حتما باید مرور بشند. ایشان در بسیاری از موارد حتی از حق مسلم شیعیان در برابر گروه های چپ فلسطینی میگذشت و حتی گاهی خون جوانان شیعیان را با استخوانی در گلو فدای مقاومت فلسطینی میدیدند ولی باز اصرار داشتند که مهمتر از مسئله فلسطین و مقدم تر بر مسئله فلسطین هیچ چیزی وجود نداره.

مثال را از نخبگان انقلاب به سمت امام موسی صدر بردم که منافعی نه در انقلاب داشت و نه به بعد از اون و حتی شاید خود اون فکر میکرد ولی بینش عمیق امام موسی صدر بر کسی پوشیده نیست. خطری که امام موسی صدر از اسراییل حس کرده بودند فقط معطوف به جنایتهای بیرحمانه ای که هنوز هم فقط نوک قله اش شاید برای حتی ما پیداست نبود در دوران بسته شدن نطفش تا هجومش به لبنان، رژیم نژآدپرست اسراییل مظهر ظلم و کشتار و ضدیت تمدنی با اسلام حقیقی بوده و هست و اگر اساس انقلاب بر مبنای روایت اسلام حقیقی شکل گرفته باشه (حالا میزان موفقیتش در این راه سخت به ما و انقلاب بازمیگرده) و هدفش جاری کردن چنین تمدنی باشه پس اساس شکل گیری انقلاب اسلامی ایران دشمنی با مظهر شر و جنایت و ظلم معاصر هست که قطعا و بدون شک اسراییل هست در منطقه ما به نیابت از استکبار و البته شکل مستقل نژآدپرستی ریشه ای و ذاتیش.

 

 با سلام

فرمایش شما متین .

آیا فقط با دشمنی و ترور کور و حمایت از گروه هایی که در سالهای بعد اکثرا بر علیه ایران شدند ، باید این اتفاق می افتاد ؟!

خود پیامبر هم اول از در دوستی با دشمنانش در اومد ، چرا چهل سال پیش عده ای شمشیر را از رو بستند و کاسه داغتر از آش شدند ؟!

بنظر شما اگر انقلاب الان هم اتفاق می افتاد ، این دشمنی به اینصورت شکل میگرفت ؟

 

سخن آخر : ما از کشوری حمایت کردیم که مردمانش در جنگ هشت ساله به نفع عراق و بر علیه ما میجنگیدن !

از کشوری حمایت کردیم که مردمانش برای کشته شدن صدام عزاداری کردند !

از کشوری حمایت کردیم که نیروهاش در سوریه به نفع تکفیری ها و بر علیه ما جنگیدن !

از کشوری حمایت کردیم که نیروهاش در یمن با استفاده از آموزشهایی که ما بهشون در سالهای قبل داده بودیم ، برای عربستان عملیات مهندسی انجام دادند !

  • Like 2
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
22 minutes قبل , 951 گفت:

آیا فقط با دشمنی و ترور کور و حمایت از گروه هایی که در سالهای بعد اکثرا بر علیه ایران شدند ، باید این اتفاق می افتاد ؟!

 

سلام

  • دشمنی؟! : آه قربانیان این جنایتکار نسل کش حرفه ای حتی برای همین میزان تعلل ما هم دامن گیرمون خواهد بود. از زمان اشغال و جنایات فجیع تا پیروزی انقلاب و ننگ ابدی حمایات مقطعی سران کشور ایران بر گرده ما هم ثبت خواهد شد.
  • ترور کور؟! : لطفا مصداق ذکر کنید و مطرح کنید از موضع اخلاق گرایی غربی یا اسلام نظر میدید تا بررسی کنیم ببینیم با یک دشمن اشغالگر کدام ترورها که ما حامیش وبدیم کور بوده و کدام دفاع مشروع با در نظر گرفتن فتواهای شرعی سنی و شیعی.
  • حمایت از گوره هایی که بر علیه ما شدند؟! مگر ما علم غیب داریم و یا بر اساس منفعت خود از "حق" و "مظلوم" دفاع میکنیم؟ خسران برای اونهایی است که از این جبهه به مقابلش برخواستند نه برای ما.
نقل قول

خود پیامبر هم اول از در دوستی با دشمنانش در اومد ، چرا چهل سال پیش عده ای شمشیر را از رو بستند و کاسه داغتر از آش شدند ؟!

 

قطعا همانطور که گفتم جنایات عظیم و فجیع و هدفمند و نسل کشی این جانیان بالذات و بالفطره اشغالگر چنان کریه و عمیق بود که بشریت نسل ما باید شرمنده حتی لحظه ای تعلل در مقابله با این رژیم باشه که از ماقبل اشغال حتی سیاست ترور و کشتار در پیش گرفته بود  چه برسه به حساب و کتاب و چرتکه انداختن.

لطفا مصداق پیامبر و در دوستی را با کسانی که سرزمین مسلمانان را اشغال کرده بودند و بر اشغال اصرار داشته و حق میپنداشتند و تا دندان در خون زنان و کودکان مسلمان غرق بودند و اصرار به کشتار و آواره کردن بیشتر داشتند و تازه همه استکبار هم حامیش بودند و دقیقا در حین همین کشتار و اشغال؛ را بفرمایید تا این دست مقایسات تاریخی هم روشن تر بشه برای ما.

نقل قول

بنظر شما اگر انقلاب الان هم اتفاق می افتاد ، این دشمنی به اینصورت شکل میگرفت ؟

حتی اگر ذره ای حساب و کتاب؛ انقلاب در این رابطه و این معرکه آشکار عصر ما میداشت برای حیات خودش اون انقلاب هر چیزی بود غیر از انقلاب اسلامی ایران. حالا زمانش تفاوتی نمیکرد.

نقل قول

سخن آخر : ما از کشوری حمایت کردیم که مردمانش در جنگ هشت ساله به نفع عراق و بر علیه ما میجنگیدن !

خب گویا شما هم به همان بلای فضای مجازی دچار هستید. :)

عجالتا اگر خوندید و یادتون رفته به کتاب "لبنان" شهید چمران مراجعه کنید. فرقه های گوناگون فلسطینی و چپ ها و حمایتهای کشورهای عربی و گروه های بنده پول و رژیم های عربی که هر کدام با دار و دسته ای ذیل یک کشور عربی سینه میزد فقط بخشی از تاریخ مظلومیت و غمبارانه فلسطین هست. فراموش هم نکیند زمانی که در تحریم همه جانبه اعراب و شاخ و شونه کشیدن صدام به تنهایی برای رژیم اسراییل؛ این ایران بود که مثل فرشته نجات اسراییل خودش را وسط انداخته بود در عصر رسانه های محدود و رادیوهای عربی صدام چه قهرمانی بود و ایران چه دیوصفتی.

نقل قول

از کشوری حمایت کردیم که مردمانش برای کشته شدن صدام عزاداری کردند !

از کشوری حمایت کردیم که نیروهاش در سوریه به نفع تکفیری ها و بر علیه ما جنگیدن !

از کشوری حمایت کردیم که نیروهاش در یمن با استفاده از آموزشهایی که ما بهشون در سالهای قبل داده بودیم ، برای عربستان عملیات مهندسی انجام دادند !

 

تعمیم جزء به کل یا به مسلخ بردن تاریخ برای گرفتن نتیجه دلخواه چندان خوش نیست در یک تحلیل دقیق و عمیق. با این وضع استدلال اینستاگرامی جسارتا، رادیوهای! عربی هم به همین شکل از ایرانی به گوش فلسطینی میخوندند که از اسراییل در بحبوبحه جنگ صدام سلاح میخرید! و حتی یک موشک به اسراییل شلیک نکرده بود و در تحریم هماهنگ اعراب تنها کشور منطقه بود که به اسراییل کمک کرده بود و روابط دوستانشون از دو دلبر به هم نزدیکتر بود و چه و چه. تاریخ فلسطین را یکبار دقیق مطالعه کنید تا ببینید بدبینی فلسطینی ها به ایران چه قدر عمیق بوده و چه قدر طول کشیده تا اولین مبارزه های عملی ایران نمایان بشه و در تمام این مدت (حتی جنگ ایران و عراق) این صدام بوده که به مثابه یک قهرمان رجزخوانی میکرد برای اسراییلی ها و به نفع فلسطینی ها در حالیکه کشورهای عربی زیادی خیانت کرده بودند. حالا اختلافات طبیعی مذهبی به کنار، حمایت کشورهای عربی مرتجع با برنامه های ضدایرانی و تبلیغات عمیقشون بواسطه زبان مشترک به کنار، نفوذ موساد و سرویسهای اطلاعاتی اسراییل میان جوامع خاصی از فلسطینیان (که نهایتا مهمترین نهاد مبارز را با انبوهی از رشادتها تبدیل کرد به تشکیلات خودگردان فعلی) به کنار و فشارها و تهدیدها و تطمیع های فرقه ای و غرب ساخته هم به کنار.

 

خلاصه اگر فراز آخر پستتون را قبل از فراز اول دیده بودم شاید تمام این مطالب را حذف مکیردم از نوشته شدن. مشکل ما جنگ روایت هاست مثل همیشه.

  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

 از بزرگترین مصادیق ظلم ، دزدی و خیانت در امانت و بودن در جایگاهی هست که حقت، نیست ....

بفرمایید اگر بر مبنای اخلاق گرایی مد روز میفرمایید مصداق دقیق را که منظورتون چیست و اگر بر مبنای شرع میفرمایید باز هم بفرمایید بر اساس چه تفسیری.

یعنی الان دقیقا مظنورتون چه کسی است و بر چه مبنایی "حق" را تشخیص میدید که متعلق به مثلا شماست و مصداق مدنظر شما و ایشون نیست و چطور به این نتیجه رسیدید و چطور مقایسه و وزن کردید.

نقل قول

بقیه رو هم میسپارم به خوانندگان

من اتفاقا تا بحثی شکل نگیره هیچ چیز را به خوانندگان واگذار نمیکنم :) موهومات و حدسیات و فرضیات را که نمیشه به قضاوت سپرد. بحث و استدلال و تحلیل را در نهایت میشه سپرد.

نقل قول

الان دوستی با کره شمالی و ندید گرفتن ظلمی که حکومت چین به مسلمانانش میکنه اینا دیگه مصداق پشتیبانی از ظلم نیست فقط اسراییل حسابه 

در جهان معاصر ما بسیار روشن و واضح و دقیق و عمیق هیچ جنایت و ظلم و کشتار و اشغال و نسل کشی هدفمند و طولانی مدت با چنین حمایت ظالمانه و همه جانبه ای از جانب بخش وسیعی از  جهان و بی توجهی عمیق سازمان ها و نهادهای بین المللی وجود نداره قطعا. الان بزرگترین و اولی ترین و مقدم ترین و البته خطرناکترین و هزینه بر ترین جبهه ظلمی که وجود داره جبهه ظلم فلسطین هست. هرگونه مصداق تراشی و برپا داشتن معرکه های دیگه (که هم توجهات و حمایتهای جهانی دارند و هم در مقیاس اصلا و ابدا و عملا شباهتی به این معرکه جنایات ندارند) در برابر این معرکه واضح و روشن و به شدت مظلوم و سرکوب شده یک نوع فرار از مسئولیت یا ترس از هیمنه و ظلم اصلی در جریان هست.

 

قطعا در معارک! فعلی، پرداختن به همه ظلمها حق هست ولی پرداختن به معرکه فلسطین وظیفه است و اولویت و هزینه دادن برای جبهه مقدم ظلم و متمرکز کردن تمام توان بر ظلم اصلی که یک جهان رهاش کردند و به قول شما چسبیدند به مظالم! دیگه از چین گرفته تا کره شمالی! یعنی شناخت دقیق جبهه. انسان ها همیشه در معرض انتخاب هستند. چیزی که آغازگر این حبث بود بحث هزینه ها و چرتکه انداختن و حساب و کتاب کردن "هزینه، فایده" بود. پس بله، فقط اسراییل حسابه عجالتا در این توانایی محدود ما و جبهه ظلمی که گسترده است و همه رهاش کردند و افتاقا بزگترین جبهه ظلم عصر ما هم هست. این نافی موضع ما نسبت به سایر ظلمها نیست ولی قطعا دلیل و بهانه ای هم برای رها کردن این جبهه و تمرکزمون هم برش نیست که در هر جنگی جناحی مقدم تر هست بر جناح دیگه حتی اگر فرمانده میدان متهم بشه به سست گیری اون جناحی که از اولویت (به ناچار و بسته به توان) کمتری (در هدف متعالی نبرد) برخوردار هست.

  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر بعد از 40 سال ما در جایی ایستاده باشیم که در سختی های عمیق و دشواری های جدی و فشارهای همه جانبه جهانی (که اتفاقا بخش بزرگیش به خاطر همون موضعمون در برابر ظالم قطعی جهان فعلی است که مصر دیروز و امارات امروز و مغرب فردا نه نگران جنگ داخلی هستند و نه اشغال خاک و لابد با برجها و بانکهای پردلار حافظ بیت المال هم) فقط و فقط یک دلیل داشته باشیم که نه از اول راه را اشتباه رفتیم و نه در میانه راه سقوط کردیم؛ اون این هست که هنوز اسراییل به عنوان بزرگترین و جدی ترین و نگران کننده ترین دشمنش داره ما را میبینه در حالی که از هیچ کشور (مطلقا هیچ کشور) دیگه ای هیچ نگرانی ای نداره. 

 

 

  • Upvote 1
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
43 minutes قبل , alala گفت:

 

سلام

  • دشمنی؟! : آه قربانیان این جنایتکار نسل کش حرفه ای حتی برای همین میزان تعلل ما هم دامن گیرمون خواهد بود. از زمان اشغال و جنایات فجیع تا پیروزی انقلاب و ننگ ابدی حمایات مقطعی سران کشور ایران بر گرده ما هم ثبت خواهد شد.
  • ترور کور؟! : لطفا مصداق ذکر کنید و مطرح کنید از موضع اخلاق گرایی غربی یا اسلام نظر میدید تا بررسی کنیم ببینیم با یک دشمن اشغالگر کدام ترورها که ما حامیش وبدیم کور بوده و کدام دفاع مشروع با در نظر گرفتن فتواهای شرعی سنی و شیعی.
  • حمایت از گوره هایی که بر علیه ما شدند؟! مگر ما علم غیب داریم و یا بر اساس منفعت خود از "حق" و "مظلوم" دفاع میکنیم؟ خسران برای اونهایی است که از این جبهه به مقابلش برخواستند نه برای ما.

 

قطعا همانطور که گفتم جنایات عظیم و فجیع و هدفمند و نسل کشی این جانیان بالذات و بالفطره اشغالگر چنان کریه و عمیق بود که بشریت نسل ما باید شرمنده حتی لحظه ای تعلل در مقابله با این رژیم باشه که از ماقبل اشغال حتی سیاست ترور و کشتار در پیش گرفته بود  چه برسه به حساب و کتاب و چرتکه انداختن.

لطفا مصداق پیامبر و در دوستی را با کسانی که سرزمین مسلمانان را اشغال کرده بودند و بر اشغال اصرار داشته و حق میپنداشتند و تا دندان در خون زنان و کودکان مسلمان غرق بودند و اصرار به کشتار و آواره کردن بیشتر داشتند و تازه همه استکبار هم حامیش بودند و دقیقا در حین همین کشتار و اشغال؛ را بفرمایید تا این دست مقایسات تاریخی هم روشن تر بشه برای ما.

حتی اگر ذره ای حساب و کتاب؛ انقلاب در این رابطه و این معرکه آشکار عصر ما میداشت برای حیات خودش اون انقلاب هر چیزی بود غیر از انقلاب اسلامی ایران. حالا زمانش تفاوتی نمیکرد.

خب گویا شما هم به همان بلای فضای مجازی دچار هستید. :)

عجالتا اگر خوندید و یادتون رفته به کتاب "لبنان" شهید چمران مراجعه کنید. فرقه های گوناگون فلسطینی و چپ ها و حمایتهای کشورهای عربی و گروه های بنده پول و رژیم های عربی که هر کدام با دار و دسته ای ذیل یک کشور عربی سینه میزد فقط بخشی از تاریخ مظلومیت و غمبارانه فلسطین هست. فراموش هم نکیند زمانی که در تحریم همه جانبه اعراب و شاخ و شونه کشیدن صدام به تنهایی برای رژیم اسراییل؛ این ایران بود که مثل فرشته نجات اسراییل خودش را وسط انداخته بود در عصر رسانه های محدود و رادیوهای عربی صدام چه قهرمانی بود و ایران چه دیوصفتی.

 

تعمیم جزء به کل یا به مسلخ بردن تاریخ برای گرفتن نتیجه دلخواه چندان خوش نیست در یک تحلیل دقیق و عمیق. با این وضع استدلال اینستاگرامی جسارتا، رادیوهای! عربی هم به همین شکل از ایرانی به گوش فلسطینی میخوندند که از اسراییل در بحبوبحه جنگ صدام سلاح میخرید! و حتی یک موشک به اسراییل شلیک نکرده بود و در تحریم هماهنگ اعراب تنها کشور منطقه بود که به اسراییل کمک کرده بود و روابط دوستانشون از دو دلبر به هم نزدیکتر بود و چه و چه. تاریخ فلسطین را یکبار دقیق مطالعه کنید تا ببینید بدبینی فلسطینی ها به ایران چه قدر عمیق بوده و چه قدر طول کشیده تا اولین مبارزه های عملی ایران نمایان بشه و در تمام این مدت (حتی جنگ ایران و عراق) این صدام بوده که به مثابه یک قهرمان رجزخوانی میکرد برای اسراییلی ها و به نفع فلسطینی ها در حالیکه کشورهای عربی زیادی خیانت کرده بودند. حالا اختلافات طبیعی مذهبی به کنار، حمایت کشورهای عربی مرتجع با برنامه های ضدایرانی و تبلیغات عمیقشون بواسطه زبان مشترک به کنار، نفوذ موساد و سرویسهای اطلاعاتی اسراییل میان جوامع خاصی از فلسطینیان (که نهایتا مهمترین نهاد مبارز را با انبوهی از رشادتها تبدیل کرد به تشکیلات خودگردان فعلی) به کنار و فشارها و تهدیدها و تطمیع های فرقه ای و غرب ساخته هم به کنار.

 

خلاصه اگر فراز آخر پستتون را قبل از فراز اول دیده بودم شاید تمام این مطالب را حذف مکیردم از نوشته شدن. مشکل ما جنگ روایت هاست مثل همیشه.

با سلام مجدد

ممنون از شما که با ایراد این سخنرانی انقلابی ما را به فیض رساندین !

 

برادر من ، ما هم اینجا طرفدار اسراییل نیستیم ، سوالی مطرح کردم که طالب پاسخ روشنی براش هستم .

 

چه کسی این وظیفه ای که شما میفرمایید را بردوش ما مردم ایران در بعد از انقلاب گذاشته ؟!

 

در بدو تشکیل کدام کشور ، همه چیز در صلح و صفا بوده که تشکیل اسراییل بخواد دومیش باشه !

 

در مورد ترور کور لطفا سوابق جنبش به اصطلاح آزادی بخش فلسطین و جناب عماد مغنیه را قبل از قدیس شدن یک مطالعه ای بفرمایید تا منظور من از ترور کور را درک نمایید .

 

در مورد گروه های بند پول فلسطینی هم که شامل همه ی آن گروه ها میشه هم خود به اندازه کافی واقف هستید و حتما هم میدونید که اگر همین حمایت مالی ما ازشون نباشه ، همونطور که در طول این تاریخ 40 ساله بر علیه ماشدند ، ازین ببعد هم میشوند .

 

اشغالگری در سرزمین های اسلامی به دفعات و انواع مختلفی حتی در دوران معاصر انجام شده ، چرا ما بقیه مشکلی نداریم ؟

 

برای تقلیل بحث هم کسی را متهم به فضای مجازی زدگی نفرمایید لطفا ، مستحضر باشید همین سایت مطلوب ما هم در فضای مجازی فعالیت میکنه .

 

در مورد نقش اسراییل در بخشی از خرید های تسلیحاتی در زمان جنگ ، اسنادش در تاپیک های سایت موجوده و نیاز به تبلیغات اینستاگرامی نیست !

( موشکهای تاو - موشکهای آی هاوک و غیره ... )

 

بهر حال نظر ما هر چه باشه ، در این تقابل استراتژیک و موروثی که از بخشی از انقلابیون بما ارث رسیده ، ما در زمینه های اجتماعی ، سیاسی ، نظامی و اقتصادی صرفا بازنده بودیم ! نتیجه همه اینها را هم در دشمنی تمامی همسایگان با ما و افتادنشون در دامن اسراییل و هم مرز شدن پایگاههای نظامی و جاسوسی اسراییل با ایران و اخیرا ترور عزیز ترین فرزندان دانشمند این کشور در دل پایتخت و موارد دیگه میشه مشاهده کرد !

 

روزی یک نفر باید پیدا بشه و جرات کنه و بگه این پادشاه لباسی بر تن نداره !

( منظور از پادشاه ، اسراییل ستیزی افراطی )

 

  • Like 2
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , alala گفت:

اگر بعد از 40 سال ما در جایی ایستاده باشیم که در سختی های عمیق و دشواری های جدی و فشارهای همه جانبه جهانی (که اتفاقا بخش بزرگیش به خاطر همون موضعمون در برابر ظالم قطعی جهان فعلی است که مصر دیروز و امارات امروز و مغرب فردا نه نگران جنگ داخلی هستند و نه اشغال خاک و لابد با برجها و بانکهای پردلار حافظ بیت المال هم) فقط و فقط یک دلیل داشته باشیم که نه از اول راه را اشتباه رفتیم و نه در میانه راه سقوط کردیم؛ اون این هست که هنوز اسراییل به عنوان بزرگترین و جدی ترین و نگران کننده ترین دشمنش داره ما را میبینه در حالی که از هیچ کشور (مطلقا هیچ کشور) دیگه ای هیچ نگرانی ای نداره. 

 

 

اسراییل بعنوان دشمن داره مارو میبینه چون ما 40 ساله که دشمنی را با اون آغاز کردیم و همچنان هم بر سر دشمنی استمرار میورزیم !

 

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.