Recommended Posts

2 hours قبل , zoljenah گفت:

سلام

همین مردم زمانی که تمامیت ارضی و استقلالشون مورد تعدی قرار بگیره مطالبه خواهند داشت برای اقدام(شما فرمودید تمام زیر ساخت های هسته‌ای)

در ثانی نمیدونم چطور درصد مشارکت در انتخابات رو مبنا قرار دادید؛ درسته که  در درجه اول نارضایتی مردم و در درجه دوم جریان سازی موفقی که از خارج هدایت شد و توسط پیاده نظام داخل تبلیغ و اجرا شد(سو استفاده از مطالبات مردم)باعث مشارکت کم مردم شد اما مطمئنا اگر آقایون کمی به خودشون بیان مردم همان مردم دهه ۶۰ هستن امید وارم درس گرفته باشن

 

 

فرانسه حداقل 70 ساله که توی ثبات اقتصادی هست ، با صحبت در مورد افزایش 10-20 درصدی قیمت سوخت به مدت یک سال دچار بحران بود تا کرونا بساط رو جمع کرد . 

 

نقل قول

مطمئنا اگر آقایون کمی به خودشون بیان

 

شما از پیرمردهای 70 و 80 ساله انتظار دگرگونی شخصیتی اونم رو به بهبودی رو دارید !؟ 

  • Like 2
  • Upvote 8
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 hours قبل , Ghalam گفت:

ایران و مردم ایران کمابیش تکلیفشون روشنه ، طبق تاریخ ؛ اگر از حکومتی ناراضی باشند ، ازش دفاع نمی کنند حتی به قیمت اشغال کشور .... آخرین نمونه شهریور 1320 هست . 

 

 به نکته بسیار خوبی اشاره شد.

حالا ممکنه اینجا جاش نباشه؛ اما سوال اینجاست که آیا شدت تنفری که مردم در ۱۳۲۰ از حکومت داشتند میشه با وضعیت ایران امروزی مقایسه کرد؟

ایران اون زمان بدلیل ممنوعیت حجاب و عزاداری، نفوذ علما بین مردم و تجدد اجباری و چندین دلیل دیگر از حکومت کاملا جدا بود...

آیا وضعیت امروز جمهوری اسلامی هم به اون شکل هستش؟

شاید شادی مردم بعد برکناری رضاشاه توسط قوای اشغالگر رو با عراق سال ۲۰۰۳ بشه مقایسه کرد...(البته نه بصورت مطلق و دقیق)

مسئله هم همینه که با این روال اگر پیش بره و معیشت مردم گروگان اهداف سیاسی مسئولین باشه و سیاست بازی مقدم بر مشکلات مردم باشه بله مردم به طور کامل جدا میشن از حکومت و حرف های شما در اون صورت کاملا صحیحه...منتها در ایران امروزی(سال۹۹) حمله همه جانبه نظامی و یا علیه اهداف هسته‌ای بنده معتقدم باعث همبستگی بیشتر مردم و حکومت میشه...

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ای کاش داده های درستی در دسترس بود تا می توانستیم بدانیم از حدود ۲۰۰ کشور دنیا، چند کشور هستند که اصل موجودیت و‌ ثبات اقتصادی/اجتماعی آنها برای سال‌های زیاد در معرض تهدید توسط کشورهای دیگر - هم منطقه ای و هم فرا منطقه ای - قرار دارد. بعید می دانم بیشتر از ۲۰ کشور باشند. آثار این تنش‌های درازمدت که به اصطلاح مسخره اختلاس گران و دزدان حکومتی ‘برهه حساس کنونی’ خوانده می شود بصورت خودکار در دراز مدت به فروپاشی اقتصادی و اجتماعی منجر خواهد شد چه این که مقایسه میان وضعیت کشور در چند دهه گذشته به آسانی آن را آشکار خواهد کرد. بخش زیادی از سرمایه ها و بودجه های سالیانه کشور در چند دهه گذشته، صرف یک مشت حرف مفت شده است، آنهم بصورت غیر مؤثر در شتر سواری های دولا دولا.

ای کاش روزی می رسید که پرچمی داشتیم واقعا” ملی و متفاوت از پرچمهای مرسوم چند رنگ فراماسونری. ای کاش روزی می رسید که در سرود ملی کشور، نام افراد و خاندان‌های حکومتی جای نداشت و تنها غرور سرزمینی و ملی در آنها وجود داشت. ای کاش یک دگرگونی ریشه ای در جهانبینی مردمان این سرزمین رخ می داد تا بدانیم اصلا” از این جهان و زندگی چه می خواهیم. 

  • Upvote 8
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

متاسفانه حتی در سطح افراد این انجمن هنوز خطر "یهود" و "اسرائیل" شناخته شده نیست. این خطر از همه ی خطرهای دشمنان ایران(پان عرب و پان ترک و پان کرد و وهابی و آمریکایی و... ) با هم بیشتر هست چون پول و رسانه ی بین المللی دارند و بقیه هم بازیچه ی یهودیان مخفی و غیر مخفی هستند. 

greaterisrael1.jpeg

هدف صهیونیزم برای این منطقه این هست:

 

1_تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات

تا اینجا فکر میکنید کاری به مرز های ایران نداره(البته اگر به همین مرزهای فعلی به عنوان مرز ایران نگاه کنیم) 

2_نابودی خطرات برای اسرائیل در میان همسایگان و اطراف برای همیشه

 

این قسمت را خیلی ها هنوز متوجه نشدند ایران برای موجودیت اسرائیل بزرگه و باید کوچک بشود. فقط ایران هم نه حتی همان عربستان و پاکستان و ترکیه و... هم باید کوچک و ضعیف و وابسته باشند که توانایی تهدید اسرائیل را نداشته باشند. این هدف تمام کشورهای غربی قبل از تشکیل اسرائیل تا الان بوده. 

ریشه پان کردی و پان ترکی و وهابیت هم به همان صهیونیزم بر می گرده و تلاش اونها برای رسیدن به خاورمیانه بزرگ هست. 

 

الان من فقط از دید ملی گرایی برای شما گفتم که متوجه جریان خطرناک صهیونیزم برای ایران باشید. 

  • Like 2
  • Upvote 9
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , mehdipersian گفت:

متاسفانه حتی در سطح افراد این انجمن هنوز خطر "یهود" و "اسرائیل" شناخته شده نیست. این خطر از همه ی خطرهای دشمنان ایران(پان عرب و پان ترک و پان کرد و وهابی و آمریکایی و... ) با هم بیشتر هست چون پول و رسانه ی بین المللی دارند و بقیه هم بازیچه ی یهودیان مخفی و غیر مخفی هستند. 

greaterisrael1.jpeg

هدف صهیونیزم برای این منطقه این هست:

 

1_تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات

تا اینجا فکر میکنید کاری به مرز های ایران نداره(البته اگر به همین مرزهای فعلی به عنوان مرز ایران نگاه کنیم) 

2_نابودی خطرات برای اسرائیل در میان همسایگان و اطراف برای همیشه

 

این قسمت را خیلی ها هنوز متوجه نشدند ایران برای موجودیت اسرائیل بزرگه و باید کوچک بشود. فقط ایران هم نه حتی همان عربستان و پاکستان و ترکیه و... هم باید کوچک و ضعیف و وابسته باشند که توانایی تهدید اسرائیل را نداشته باشند. این هدف تمام کشورهای غربی قبل از تشکیل اسرائیل تا الان بوده. 

ریشه پان کردی و پان ترکی و وهابیت هم به همان صهیونیزم بر می گرده و تلاش اونها برای رسیدن به خاورمیانه بزرگ هست. 

 

الان من فقط از دید ملی گرایی برای شما گفتم که متوجه جریان خطرناک صهیونیزم برای ایران باشید. 

با سلام

اگه دوست گرامی اجازه بدن میخواستم یک نظر مخالف کاملا بنیادی دارم که ارائه بدم.

بر عکس شما بنده اصلا یهود و اسراییل رو دشمن ایران و ایرانی نمیدونم. از چندهزار سال پیش تا چهل سال قبل اگه تاریخ رو مرور کنیم همیشه رابطه ای خوب بین ایران و یهودیها برقرار بوده.دقیقا اگه بازهم دقیق نگاه کنیم چند هزار ساله که ایرانی ها با اعراب مشکل داشتن حتی تا همین امروز

به عنوان یک ایرانی چرا بنده باید از یک همچنین نقشه ای که گذاشتین بترسم؟

من بیشتر از اتحاد اعراب علیه ایران میترسم مثل سال 58! از کجا معلوم چند سال دیگه دیوانه ای مثل صدام بین اعراب ظهور نکنه و قصد ایجاد قادسیه ای دیگه نداشته باشه؟!

اونروز احتمالی داشتن یه همسایه یا یک متحد مورد اعتماد نعمت نیست؟

مورد بعدی رقابت تفکر ایرانی نو صفوی با تفکر نو عثمانی گری ترکیه در منطقه است. به نظرتون چندوقت دیگه سطح این تقابل به مرحله نظامی میرسه؟ با این مسیری که هم ما میریم هم ترکیه بالاخره توی بیست سال آینده نه در صد سال آینده چه تضمینی هست که با هم برخورد نکنیم؟ دیدتون رو بزرگ کنین صد سال و دویست سال آینده رو ببینید نه دو سال و سه سال آینده رو

ویرایش شده در توسط Molkool
تکمیل متن
  • Like 1
  • Upvote 6
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
35 minutes قبل , Molkool گفت:

با سلام

اگه دوست گرامی اجازه بدن میخواستم یک نظر مخالف کاملا بنیادی دارم که ارائه بدم.

بر عکس شما بنده اصلا یهود و اسراییل رو دشمن ایران و ایرانی نمیدونم. از چندهزار سال پیش تا چهل سال قبل اگه تاریخ رو مرور کنیم همیشه رابطه ای خوب بین ایران و یهودیها برقرار بوده.دقیقا اگه بازهم دقیق نگاه کنیم چند هزار ساله که ایرانی ها با اعراب مشکل داشتن حتی تا همین امروز

به عنوان یک ایرانی چرا بنده باید از یک همچنین نقشه ای که گذاشتین بترسم؟

من بیشتر از اتحاد اعراب علیه ایران میترسم مثل سال 58! از کجا معلوم چند سال دیگه دیوانه ای مثل صدام بین اعراب ظهور نکنه و قصد ایجاد قادسیه ای دیگه نداشته باشه؟!

اونروز احتمالی داشتن یه همسایه یا یک متحد مورد اعتماد نعمت نیست؟

مورد بعدی رقابت تفکر ایرانی نو صفوی با تفکر نو عثمانی گری ترکیه در منطقه است. به نظرتون چندوقت دیگه سطح این تقابل به مرحله نظامی میرسه؟ با این مسیری که هم ما میریم هم ترکیه بالاخره توی بیست سال آینده نه در صد سال آینده چه تضمینی هست که با هم برخورد نکنیم؟ دیدتون رو بزرگ کنین صد سال و دویست سال آینده رو ببینید نه دو سال و سه سال آینده رو

از ابتدای رابطه ی بین یهودیان و ایران یعنی زمان هخامنشیان همیشه اونها از ایران به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف استفاده میکردند(رابطه ای که الان با آمریکا دارند) و علاقه ای به ایران یا ایرانی ندارند. این در داستان پوریم که هر سال جشن هم میگیرند معلوم هست. 

شرایط فعلی هم با شرایط گذشته متفاوت هست الان هدف اسرائیل بزرگ هست و مانع ایران بزرگ هست. 

 

پان عربی و پان ترکی هم خطر برای ایران هست ولی حتی یک هزارم پیچیدگی و قدرت یهودیت را ندارند.در آینده ی بلند مدت هم همین شرایط برقرار هست

  • Like 2
  • Upvote 2
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
48 minutes قبل , mehdipersian گفت:

از ابتدای رابطه ی بین یهودیان و ایران یعنی زمان هخامنشیان همیشه اونها از ایران به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف استفاده میکردند(رابطه ای که الان با آمریکا دارند) و علاقه ای به ایران یا ایرانی ندارند. این در داستان پوریم که هر سال جشن هم میگیرند معلوم هست. 

شرایط فعلی هم با شرایط گذشته متفاوت هست الان هدف اسرائیل بزرگ هست و مانع ایران بزرگ هست. 

 

پان عربی و پان ترکی هم خطر برای ایران هست ولی حتی یک هزارم پیچیدگی و قدرت یهودیت را ندارند.در آینده ی بلند مدت هم همین شرایط برقرار هست

نکته خوبی رو اشاره کردید که نه تنها مردود کننده نظر این حقیر نیست بلکه به نوعی مهر تایید هم هست.

اینکه از ایران به عنوان وسیله برای رسیدن به اهداف استفاده کردن خب مگه ملتهای دیگه توی رابطه با هم دنبال چه چیز دیگه ای هستن؟! عشق عرفانی و والا؟!

مگه روسیه و چین دنبال اسلام ناب محمدی هستن که با ایران ارتباط دارن؟ یا ایران در هنگام فروش نفت به کره جنوبی اهداف انسان دوستانه داره؟

چیزی که مهمه اینه که در تمام دوران ها این دو ملت به این نتیجه رسیدن با کمک هم میتونن موفق باشن.این یک معامله است نه عقد برادری.

عید پوریم هم که تا اونجایی که بنده اطلاع دارم و توی تاریخ هم نگارش شده عید نجات یهودیها از نسل کشی بوده. حالا کجای این عید به خطر اسراییل برای ایران مربوط میشه؟ تازه این عید نشان دهنده حقشناسی و یادآوری لطف خشایار شاه و ایران اون زمان به بنی اسراییل هست.

 

در مورد قسمت دوم هم که خطر پان ترکی و پان عربی رو کمتر از یهودیت میدونید به نظر خیلی نسبت به تاریخ چهارصد سال اخیر چشم پوشی کردید. کمتر از سی سال پیش مملکت ما آسیبهایی از پان عربیسم خورده که هنوز دارن شهید گمنام میارن. مثل اینکه دوستان فراموش کردن که قسمت های عمده ای از عراق امروزی جزو خاک ایران محسوب میشد به لطف سلطان های عثمانی جدا و در پایان جنگ جهانی اول مستقل شدن.

با این شواهد و حوادث کدوم خطر وحشتناک تر هست؟

  • Like 2
  • Upvote 7
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

با قبول سرازیر شدن سیل منفی دادن ها بازم سوال قبلی خودم رو تکرار میکنم :

اصلا چرا ما با اسراییل باید دشمنی کنیم ؟!

دوستانی که میخوان جواب بدن لطفا بالای منبر نرن ، سخنرانی ها رو به اندازه کافی در این سالها شنیدیم .

اگر بعد از انقلاب بجای بستن با اعراب با اسراییل میبستیم ، بهتر نبود ؟

دشمنی ایدئولوژی زده ما با اسراییل در این 40 سال ، تنها نتیجه ای که برای کشورمون داشته ، غلطیدن تمام همسایه های مسلمان عرب و آذریمون ( واحتمالا در آینده ، افغانی و پاکستانمیمون ) به دامن اسراییل بوده !

یجایی باید ایستاد و از دور به مسیر طی شده نگاه کرد تا دید بهتری به وضعیت پیدا کرد .

  • Like 2
  • Upvote 5
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , MR9 گفت:

دو تا از قدرت های هسته ای ( تسلیحات نامتعارف ) و  موشکی ( بالستیک-کروز) جنوب و شرق آسیا رزمایش هوایی برگزار کردند و جدا از قابلیتهای رزمی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، به ارتشهای موج دومی و متعلق به جنگ دوم جهانی همسایه خودشون ثابت کردند که نیروی هوایی همچنان در نوک پیکان قدرت آفندی سازمان های مسلح در قرن بیست و یکم قرار دارد

 

 با این وضعی که همسایه های ایران سلاح میخرند و به دنبال رابطه با اسراییل هستند باید به مانورهای همسایه هامون با کشورهای دیگه عادت کنیم 

چهار روز دیگه امارات با اف35 با اسراییل مانور میزاره اواکس های اسراییلی هم میان پشت مرزهای ما

 

سوئد با اون صنعت که کشوری هست که بهترین ابزارهای دنیا را میسازه جلو شوروی به جای موشک به جنگنده روی اورد 

هیچ چیزی جای یک نیروی هوایی را نمیتونه بگیره

ویرایش شده در توسط majid363
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , majid363 گفت:

 

چهار روز دیگه امارات با اف35 با اسراییل مانور میزاره اواکس های اسراییلی هم میان پشت مرزهای ما

 

قبلاً این مساله هشدار داده شده ، چه بسا قبل تر از این جریانات هم این وضعیت برقرار بوده .. لینک خبرها از سال 96 هست تا 99  . این خبر رزمایش اخیر پاکستان و چین هم مورد توجه قرار گرفت به این دلیل که هیچ ضمانتی بر این که روزی پاکستان و چین هم نزنند زیر میز بازی وجود ندارد . خوش خیالی در خصوص حذف یک نیرو و گذاشتن همه تخم مرغ ها در سبد یک نیروی دیگر را باید گذاشت کنار ....

 

بر 10 شهریور 1399 در 13:28 , MR9 گفت:

 

el-al-640x400.jpg    158514107b756f1a6e7d1938185237b8.jpeg

خوب ، 30اوت 2020 ، سرفصل جدیدی از جنگ اطلاعاتی اسراییل علیه ایران را باز کرد

نخستین پرواز رسمی خطوط هوایی عبری به ابوظبی 

از این تاریخ ، خط مقدم درگیری با اسراییل در کنار جولان و جنوب لبنان یک خط آمد عقبتر و  رسید پشت دروازه های جنوبی ایران

حالا باید دید اسراییل برنامه مستقلی برای رصد تستهای موشکی و گسترش شبکه پدافندی ما دارد یا اینکه همچنان  اطلاعات را  از برادر بزرگتر دریافت می کند!!!

 

 

بزرگترین رزمایش هوایی تاریخ IAF با شرکت 7 کشور

انعقاد قرار داد خرید 8 فروند تانکر KC-46توسط نیروی هوایی اسراییل

هدف .... ایران تمرینات محرمانه اسکادرانهای اف-35 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و IAF در جنوب سرزمین های اشغالی

 

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , 951 گفت:

با سلام

با قبول سرازیر شدن سیل منفی دادن ها بازم سوال قبلی خودم رو تکرار میکنم :

اصلا چرا ما با اسراییل باید دشمنی کنیم ؟!

دوستانی که میخوان جواب بدن لطفا بالای منبر نرن ، سخنرانی ها رو به اندازه کافی در این سالها شنیدیم .

اگر بعد از انقلاب بجای بستن با اعراب با اسراییل میبستیم ، بهتر نبود ؟

دشمنی ایدئولوژی زده ما با اسراییل در این 40 سال ، تنها نتیجه ای که برای کشورمون داشته ، غلطیدن تمام همسایه های مسلمان عرب و آذریمون ( واحتمالا در آینده ، افغانی و پاکستانمیمون ) به دامن اسراییل بوده !

یجایی باید ایستاد و از دور به مسیر طی شده نگاه کرد تا دید بهتری به وضعیت پیدا کرد .

 

سلام

با قبول سرازیر شدن مثبت های بی شمار! و تاییدات مفرط! (برادر من گویا چند سالی هست به انجمن و فضای جدیدش سر نزدید با تامل و البته چند تجربه اخیر را هم ندیدید در واکنش نسبت به چنین گزاره های خوشگلی!:D) من یک پاسخ جدید میدم به این سوال تکرار شده:

اگر بخواهیم «بالای منبر نریم»! و «شعار ندیم»!! نسبت به یک گزاره کف اینستاگرامی! بازاری و عوام پسند.

در یک کلام و صریح و بدون منبر و شعار: :)

 

خیر! بهتر بود با آمریکا میبستیم(!) به جای هر دوی گزینه های مطرح!

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این همسایه ها از همان اول در دامن آمریکا و اسرائیل بودند فقط جرات رسانه ای کردن آن را نداشتند هر آدم تیزبینی متوجه این موضوع هست. 

دلیل واضح دشمنی با اسرائیل را از لحاظ منافع ملی گفتم ایران برای اسرائیل بزرگ هست (هر حکومتی که در ایران باشه فرقی نداره) و باید تکه تکه بشود نقشه ی طرح را هم سالهاست بیرون دادند. حالا اگه اصرار به نفهمیدن دارید دیگه از دست من کاری بر نمی آید. 

Peters.jpeg

(این ابتدای طرح اسرائیل بزرگ هست که سال 2003 علنا اعلام کردند البته الان طرح را تغییر دادند به نظر شان بعضی کشور ها باید کوچکتر هم بشوند مثل ایران) 

این غیر از اشغالگر بودن و کشتاری هست که سالها این رژیم تروریستی در منطقه راه انداخته هست و وظیفه "هر انسان"هست که با این رژیم تروریستی مقابله بکند. 

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
30 minutes قبل , MR9 گفت:

 

قبلاً این مساله هشدار داده شده ، چه بسا قبل تر از این جریانات هم این وضعیت برقرار بوده .. لینک خبرها از سال 96 هست تا 99  . این خبر رزمایش اخیر پاکستان و چین هم مورد توجه قرار گرفت به این دلیل که هیچ ضمانتی بر این که روزی پاکستان و چین هم نزنند زیر میز بازی وجود ندارد . خوش خیالی در خصوص حذف یک نیرو و گذاشتن همه تخم مرغ ها در سبد یک نیروی دیگر را باید گذاشت کنار .... 

 

 

بزرگترین رزمایش هوایی تاریخ IAF با شرکت 7 کشور

انعقاد قرار داد خرید 8 فروند تانکر KC-46توسط نیروی هوایی اسراییل

هدف .... ایران تمرینات محرمانه اسکادرانهای اف-35 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و IAF در جنوب سرزمین های اشغالی

 

 

به قدری توسعه تو صنایع نظامی سریع هست که برای جنگنده های اف 35 که هنوز سفارشات اونها تکمیل نشده قراره بروز رسانی های جدید انجام بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , alala گفت:

خیر! بهتر بود با آمریکا میبستیم(!) به جای هر دوی گزینه های مطرح!

 

بسم ا...

بحث اسراییل را از منظر و دریچه دید ایران ( چه جمهوری اسلامی و چه  هر نوع سیستم حکومتی ) نباید دید . ما نزدیک به ده هزار سال هست که در این حوزه جغرافیایی قرار داریم با تمام فراز و نشیبها . مساله اصلی آنهایی هستند که فقط 60 سال :lol: !!! به شکل مصنوعی بوجود آمدند و هنوز غوره نشده ، مویز شدند و مدعی نیل تا فرات هستند . در نتیجه به جای اینکه  صورت مساله اصلی را حذف کنیم و دنبال جستجوی علت دشمنی جمهوری اسلامی با رژیم عبری باشیم ، مقداری از آن سمت ماجرا هم وضعیت را ببیینیم که آنها توی حوزه جغرافیایی ما چه غلطی می کنند و چرا دائم مشغول دست درازی هستند که ما را وادار به واکنش می کنند .

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 minutes قبل , mehdipersian گفت:

این همسایه ها از همان اول در دامن آمریکا و اسرائیل بودند فقط جرات رسانه ای کردن آن را نداشتند هر آدم تیزبینی متوجه این موضوع هست. 

دلیل واضح دشمنی با اسرائیل را از لحاظ منافع ملی گفتم ایران برای اسرائیل بزرگ هست (هر حکومتی که در ایران باشه فرقی نداره) و باید تکه تکه بشود نقشه ی طرح را هم سالهاست بیرون دادند. حالا اگه اصرار به نفهمیدن دارید دیگه از دست من کاری بر نمی آید. 

(این ابتدای طرح اسرائیل بزرگ هست که سال 2033 علنا اعلام کردند البته الان طرح را تغییر دادند به نظر شان بعضی کشدر ها باید کوچکتر هم بشوند مثل ایران) 

این غیر از اشغالگر بودن و کشتاری هست که سالها این رژیم تروریستی در منطقه راه انداخته هست و وظیفه "هر انسان"هست که با این رژیم تروریستی مقابله بکند. 

 

 

این از قدرت رسانه ای این رژیم هست (البته جای تعجب نداره تقریبا تمام مدیاهای جریان اصلی جهان درا ختیارش هست و یک پتک فوق العاده موثر به نام "یهودی ستیزی" و "هولوکاست" داره برای باقیش هم) که تمام اهداف اولیه و ثانویه و آرمانی و نهایی و اتفاقا ایدئولوژیکش را که با تمام شدت و حدت و قوا حتی ذره ای ازش کوتاه نیومده را فعلا چنان پنهان کرده از چشم عوام و افکار عمومی که همچنان برای منطقه ما باید توضیح داده باشه خطر نهایی یک رژیم نژادپرست* به شدت ایدئولوژیک معتقد به برپایی سرزمین موعود و الخ که لازمش حتما تضعیف حکومتها و تجزیه سرزمین هاست و نهایتا همسایگان خرد و منکوب شده برای پیشبرد اهداف دیگرش. (اتفاقا توقف ظاهری و اجباری این مسیر را پیروزی انقلاب اسلامی میشه دونست و همین هست دشمنی تا این حد جدی این رژیم با ما) البته که به قول اون تحلیلگر صهیونیست ملتهای منطقه اگر دموکراسی در کشورهاشون حاکم بود قطعا با طرح های سازش با این رژیم همراه نمیشدند که سلاطین مستبد همیشه به منافع موقت و موروثی و خاندانیشون فکر میکنند و نه اینده کشورها و مردمان و سرنوشتشون. (در تمام تاریخ چه عقب نشینی ها و حاتم بخشی ها و چه دست اندازیو  کشورگشایی سلاطین بر این امر استوار بوده)

 

*شاید باید تاریخ را باز مطالعه کنیم تا بفهمیم نژادپرستی مثل مصداق دقیق سرطان در هر منطقه نهایتا محصور نخواهد ماند در یک عضو. مصداق های متعددی وجود داره که نژآدپرستی میل به سرکوب حداکثری در طول و عرض داره! حالا بماند وقتی همراه بشه با افسانه آرمانی و احساس قدرت و ثروتی که محصور شده در فضایی که کوچکتر از نیازش هست و چه و چه چه سرنوشتی را دنبال میکنه و شوربخت کشورهایی که با "انشاء الله گربست" نشستند به همراهی با این سرطان تا شاید از تعدی بهشون صرف نظر کنه چندی بیشتر!

 

 

نقل قول

نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا: اگر ساختمان کنگره آمریکا به تلی از خاک هم تبدیل شود ما همچنان به اسرائیل کمک خواهیم کرد؛ این یک مساله بنیادی برای هویت ماست!

 

فقط دیگران میتونند مسئله بنیادی برای هویتشون یا خواست ایدئولوژیک و آرمان داشته باشند؟! حالا بماند ما همه این ها را هم کنار بزاریم داریم از دو دو تا چهار تای ریاضی "بقا" صحبت میکنیم و حق حیات و یکپارچگی و دفع خطر از این سرزمین و رویارویی با تهدیدات پیش رو. حالا تهدید مدام در توییتر فارسیش بگه!: نه آقا من تهدید نیستم! راستش فقط یک مغز خر خورده در استقرار سرطانی و اجباری و همراه با کشتارش در منطقه میتونه اول مثلا شروع کنه با دشمنی با چهار تا همسایه اونورترش! معلومه که ابتدا اتفاقا با چهارتا همسایه اونرترش از در دوستی و حتی عشق! برمیاد و فعلا همن سرزمینها و منابع همسایه اول و دوم و میزبان را میبلعه و بعد کم کم جلو میاد. حالا متوقف شده بنا به دلایل مشخص تو همون خونه اول و مدام میگه بیایید دوست باشیم و بیایید دوست باشیم به کنار. هیچ آدم عاقلی با یک رژیم نژآدپرست با اهداف اعلامی اینچنین و سابقه جنایت و کشتار و البته حمایت تام و تمام بین المللی و پشتوانه قدرتی و ثروتی بینظیر حتی مدام ابراز عشق و علاقه هم کنه در منطقش از در همراهی درنمیاد چون نهایتا گریبان سوییس و فرانسه و چین و ژاپن را که نمیگیره این غده، اول و آخرش وبال گردن منطقه و مشکل ما خواهد بود. حالا به قول خودشون در یک جنگ پیش دستانه همون اول جلوش را گرفتی گرفتی، تعلل کردی و بزرگ شد چه کسی تضمین میکنه با قدرت و ثروت و زمین و ابزار و حمایت صدبرابری یقت نکنه؟ میخوایم به حمایت آمریکا و جهان و سازمان ملل و قولهاشون دلخوش کنیم؟

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.