Recommended Posts

51 minutes قبل , bds110 گفت:

 

در هرصورت دوستان ساده عبور نکنند از باز شدن پای اسراییل در بنادر و فرودگاه های عمان و امارات اذربایجان ترکمنستان در غالب فعالیت تجاری علیه ایران دست به چنین کارهایی بزند 

امیدوارم مسولین دقت کافی داشته خصوصا در موردشرکت کشتیرانی زیم  اسراییل  از هر طریق میتوانند هر چنداستفاده از ماهواره  میتوانست کار نظارت را اسان تر کند 

استفاده از کشتی تجاری در تست اسراییل شدت گرفته 2 تست موشک بالستیک لورا با برد 430 کیلومتر و استقرار سامانه فلاخن داود و گنبد اهنین در تست چند هفته  پیش 

i01.jpg i02.jpg IAI-LORA-Ballistic-Missile-Firing-Trial4-1021.jpg 

 

LORA_Firing_Trail.jpg

 بدک گروپ Bedek Aviation Group of Israel Aerospace Industries هم بماند زمانی  دیدید با همکاری بیت شیمش به اسپایس ها پیشران اضافه کردند  وبر روی هواپیما تجاری یا ترابری 

مستقر کردند در کنار بالستیک هواپایه  ویا پهپاد های انتحاری  امریکا حتی سابقه پرتاب موشک قاره پیمابا استفاده از هواپیما را دارد

 

 http://www.military.ir/forums/topic/30166-چنگال-های-جدید-تل-آویو/

 

 

بخاطر نداشتن عمق هست.

بهترین راه دفاع از اسراییل زمانی که موشک ها از ارتفاع بالا شیرجه میزنن استفاده از عمق دریاست.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, 951 گفت:

با سلام

با قبول سرازیر شدن سیل منفی دادن ها بازم سوال قبلی خودم رو تکرار میکنم :

اصلا چرا ما با اسراییل باید دشمنی کنیم ؟!

دوستانی که میخوان جواب بدن لطفا بالای منبر نرن ، سخنرانی ها رو به اندازه کافی در این سالها شنیدیم .

اگر بعد از انقلاب بجای بستن با اعراب با اسراییل میبستیم ، بهتر نبود ؟

دشمنی ایدئولوژی زده ما با اسراییل در این 40 سال ، تنها نتیجه ای که برای کشورمون داشته ، غلطیدن تمام همسایه های مسلمان عرب و آذریمون ( واحتمالا در آینده ، افغانی و پاکستانمیمون ) به دامن اسراییل بوده !

یجایی باید ایستاد و از دور به مسیر طی شده نگاه کرد تا دید بهتری به وضعیت پیدا کرد .

 

دوست عزیز با احترام به نظرات دوستان بنده هم نظراتم رو میگم.

به نظر من مسئله خیلی چند وجه ای و پیچیده است. 

در مورد جنبه داخلی خوب همه ما میدونیم یکی از جنبه های هویتی جمهوری اسلامی حجاب اسراییل ستیزی و امریکا ستیزی است. نمی خوام وارد بحث جنبه های داخلی ان بشم که تقریبا همه از ان مطلع هستیم.

ولی این قضیه یک جنبه اصلی دیگر هم دارد و ان ابزاری برای نفوذ در منطقه است. تمام کشورهایی که میخواهند در کشورهای دیگر نفوذ کنند برای جمع کردن ادم به دور خود از یک ابزار ایدولوژیکی استفاده می کنند. مثلا امریکا از ابزار دموکراسی  و حقوق بشر. ایا امریکا واقعا به دنبال حقوق بشر و ایجاد دموکراسی است. قطعا جواب نه است. فقط این یک بهانه برای نفوذ و حمله به کشورها و جمع کردن ادم های ساده لوح است. نتیجه اینکه امریکا قذافی را برای عدم رعایت حقوق بشر تحت فشار گذاشت الان ما می بینیم. کشور لیبی شده محل گروه های تروریست. پس چرا امریکا الان نگران حقوق بشر لیبی نیست؟

شوروی سابق برای توسعه نفوذ در دنیا از شعار حقوق کارگر استفاده می کرد. در حالیکه خود سران شوروی همه زندگی های مجلل دارن.

ایران هم  برای نفوذ در منطقه از شعائر خود استفاده می کند. وگرنه نمی توان به یک لبنانی یا عراقی یا سوری گفت بیا برای حفظ تمامیت ارضی ایران بجنگ.

زمانیکه امریکا عراق و افغانستان را گرفت استرانژیست های ایران به این نتیجه رسیدن که برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران باید در منطقه نفوذ کنند و برای این نفوذ از این شعائر استفاده نمودند. البته شعارهای مرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل از اول انقلاب وجود داشت. شعارهای مرگ بر شوروی(زوسیه) و چین هم بود. ولی انها فراموش شدند ولی این یکی تقویت شد. چون ابزار قدرت بوده و هست.

همین الان اگر ما مثلا با اسراییل مصالحه کنیم. چه میشود؟ قطعا تمام نیروهای نیابتی خود را از دست میدهیم. و به نوعی خلع سلاح میشویم.  حالا اگه امریکا کوتاه نیامد. مثل لیبی که قذافی مادر مرده همه جوره کوتاه امد ولی اخرش انطور شد چه می شود؟؟ 

جمهوری اسلامی به شعار مرگ بر اسراییل به عنوان یک ابزار و کنار گذاشتن ان نوعی خلع سلاح نگاه میکند. وگرنه همه می دانند نابود کردن اسراییل با 200 کلاهک اتمی و داشتن حمایت امریکا غیرممکن است و شعار نابودی اسراییل صرفا یک شعار است.

اسراییل نیز با توجه به سیاست های خود سعی کرده بیشترین بهره برداری را از قضیه کند. یعنی ما وارد منطقه شدیم که جلوی حمله امریکا را بگیریم اسراییل و امریکا هم این را وسیله ای برای ترساندن اعراب نمودند و نتیجه این شد که اعراب به دامان اسراییل افتادن.

امریکا همیشه میگه ما میخواهیم ایران یک کشور معمولی شود. به نظر من امریکا هیچ وقت نمی خواهد ایران یک کشور عادی(طبق تعریف امریکا) باشد. امریکا از ما برای ایجاد بحران در منطقه و تیغ زدن اعراب استفاده میکند ولی در عین حال نمی خواهد ما اینقدر هم قوی باشیم که تا مدیترانه زیر قدرت ما باشد. امریکا از بحران های منطقه خاورمیانه نهایت استفاده را کرده و می کند. اگر ما کوتاه هم بیایم به نظر من شرایطی مانند سوریه یا لیبی را برای ما ایجاد میکنند. یعنی بحران را به نحو دیگری در منطقه ایجاد و هدایت می کنند

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 hours قبل , 951 گفت:

سلام

برادر اینهایی که میگی به ما چه ربطی داره !؟

ما با کشورهای بدتر ازین الان روابط دوست وبرادرانه داریم .

سلام

اولا داریم در مورد یک رژیم نژآدپرست صحبت میکنیم نه یک کشور طبیعتا و مقایسه کشورها با گروه های تروریستی و نژآدپرست قاعدتا از اساس بی اساس! هست.

دوما حالا با فرض محالِ موجود! دانستن یک رژیم نژآدپرست در قامت شبیه به یک آرزوی دیرینه؛ شما تنها یک کشور و فقط یک کشور که نه حتی یک گروه! که ما باهاش در ارتباط هستیم و در شکل و میزان و مقیاس و حمایت بین المللی و سابقه مستمر و نژآدپرستی و میزان کشتار و جنایت و آواره ساختن و غصب و محرومیت ساکنین از آزادی و حق بازگشت و حق زیست و حق حیات و ترور سیستماتیک و اشغالگری و توحش در حق زنان و کودکان و اسرا و مبرا دانستن از هرگونه قوانین بین المللی و در اختیار داشتن بزرگترین زندان بشری و .... که مستمرا در طول هفتاد سال ادامه دار هست و نه تنها هیچ گونه اظهار تاسف و عذرخواهی و مورد محاکمه و بازخواست قرار نمیگیره و نمیده بلکه با تاکید اعتقاد به جنایات بیشتر و توحش روز افزون تر با حمایت تام و تمام از طرف جامعه جهانی داره بفرمایید که اتفاقا در منطقه ما هم هست و در تجاوز و کشتار و البته برنامه های آرمانیش و تغییرات ژئواستراتژیک در منطقه ما را مرور میکنه در سر و زبان و ...  تا در مورد گزاره "ما با ... بدتر ازین الان روابط دوست وبرادرانه داریم" بیشتر بحث کنیم. دقت کنید تمام خصوصیات بالا را مصداق مدنظر شما باید داشته باشه. چه در عرض و چه طول و چه میزان و کیفیت و استمرار و حمایت همه جانبه از سمت جامعه غربی و در اختیار داشتن خیلی آشکار سلاح و جوخه های ترور دولتی و تروریسم جهانی و ...

 

بعدش میرسیم به این که اولا "به ما چه" یعنی چه؟ گفتم مگر در سوییس و فرانسه داره این تعدی آشکار رخ میده حتی اگر فرضا انسانیت را  کنار بزاریم بگیم به ما چه شیعیان جنوب لبنان را در روستاها کشتار کرد (اتفاقا زمان اوج دوستی حاکمان مستبد ایران با این رژیم) که کرد، زن و بچه ها را میکشه که میکشه و بزرگترین زندان جهان را داره که داره و چه و چه (عرض شد در این مقیاس مصداق دقیق ظلم در دوران معاصر ما فعلا همین جانوران هستند)

ثانیا اینکه ملت و کشوری که با یک تهدید بالقوه از هر نظر (خودش اعلام کرده، برنامه هاش نشون میده، سابقش نشون میده، اظهارات حامیانش مویدش هست (اظهرات پلوسی را گذاشتم و قبلتر هم کری سالها پیش اعلام کرده بود اسراییل نماینده مناع ما در منطقه است (به این مضمون) و اصولا فشار پول و زور و آرمان و ایدئولوژی و شهوتش بسیار بسیار بزرگتر از زمینی است که غصب کرده و پس حتما این فشار روزی از جایی حالا به خاطر ما یا دلایل دیگه متوقف هم شده باشه میزنه بیرون ) به وقتش مقابله نکنه با جملاتی چون "به ما چه" پس فردا تو رختخواب باهاش مواجه خواهد شد قطعا.

 

در این چند پست اخیر دیدید تمام دلایل آرمانی و ایدئولوژیک و انسانی/اخلاقی را هم کناری گذاشتیم و بر مبنای دو دو تا چهار تا استدلال کردیم بیشتر. حالا نوبت شماست استدلال کنید یک نطفه از ابتدا اشغالگر و غاصب که نشون داده طمع به زمین بیشتر داره به خاطر امکانات نامحدودش و ایدئولوژیش و به زور و فشار در منطقه ما کاشته شده چطور نباید باعث نگرانی ما بشه به عنوان یک کشور ریشه دار و صاحب قدرت در منطقه والا که بحرین و امارات و اردن و ... که نه در قامت رقیبی در منطقه محسوب میشند و نه نگرانی دارند شبیه دولتهای مستعجل! فرایند سلطنت توی توالت کاخشون هم تضمین بشه برای فرزندانشون براشون کافی است.

 

یک نگاه غلط دیگه این هست گمان میشه مثلا اعرابی چون بحرین و امارات الان فرضا با تبلیغات خود بلندگوهای صهیونیستی و امریکایی از ترس ایران به این رژیم پناهنده شدند. حالا تاکیدات مکرر خود مسئولان دو رژیم ها را هم کنار بزاریم ارتباط و رابطه این چند کشور با این رژیم هیچ ربطی به ایران هراسی و این مسائل تبلیغی فعلی نداره و مربوط به سالها پیش هست. ثمره جنگ های اعراب و نامیدی مطلق بعدی و پیمان های صلح کشورهای پیشرو و البته حکومتهای استبدادی و وابستشون از دلایل اصلی ارتباطات بوده و هست. گمان میکنید اصلا اگر ایرانی اگر وجود نداشت مثلا امارات و بحرین فعلی با تمام مقیاس های وابستگی و سلاطین و شیوه های حکومت داری و اقتصادشون حامی آرمان فلسطین و مخالف ارتباط آشکار با این رژیم میبودند؟ ترامپ و البته اتوهایی (برگه های فشار) که از این رژیمها داشت تنها و تنها عاملی بود که باعث شد روابط پنهان به طور علنی آشکار بشه. خود امارات و بحرین و عربستان از همه بهتر میدونند ایران هیچ تهدیدی براشون نیست ولی مردمانشون هستند، مثل مصر سیسی اینها فقط حمایت غرب را نیاز دارند که از درون فرونپاشند و به خاطرش هر باجی میدند. منتها قبلا شخصی مانند ترامپ نبود که از این برگ فشار برای جیب اسراییل انقدر آشکارا خرج کنه که خب اومد و خرج کرد. نباید اجازه داد تحریف در تحلیل اونطور که رسانه های صهیونیستی و حتی عربی تبلیغ میکنند رخ بده. مشخص هست که رسانه های عربی باید ایران را برجسته کنند برای دلیل روابط نه دلایل اصلی که ذکر شد.

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
22 hours قبل , Molkool گفت:

با سلام و عرض احترام

دوست گرامی شما در پست قبل نقشه خاورمیانه فرضیتون رو گذاشتین که با نقشه کنونی زمین تا آسمان تناقض دارد:

در نقشه کنونی که ایران را تجذیه شده نشان میدهد خواهشمند است اسراییل را هم نشان دهید!!!!!! در نقشه قبل اسراییل از نیل تا فرات بود!!!!!

خواهشمند است هنگام توضیح تهدید به این نکته دقت کنید که توضیح بعدی ناقض قبلی نشود.

دوست عزیز اینکه بعضی از اندیشکده ها برای خودشان نقشه هایی تهیه می کنند و آنها را مورد بررسی قرار میدهند که خطر نیست.

این نقشه ها فقط تئوری یک اندیشکده نیست این طرحی هست که خود کاندلیزا رایس رسما ازش برای آینده ی خاورمیانه نام برد. 

طرح اسرائیل بزرگ را هم هر کسی که کوچکترین اطلاعاتی از یهود داشته باشه ازش خبر داره. 

 

نقشه ی راه رسیدن به اسرائیل بزرگ اینه که اول کشور ها تجزیه بشوند و قسمت های تجزیه شده دچار جنگ ابدی بشوند(مثل هند و پاکستان بر سر کشمیر) سپس اسرائیل با خیال راحت به همسایه های کوچکش حمله بکند و اونها را ضمیمه ی خاکش بکند و نیل تا فرات را عملی بکند. 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 minutes قبل , mehdipersian گفت:

نقشه ی راه رسیدن به اسرائیل بزرگ اینه که اول کشور ها تجزیه بشوند و قسمت های تجزیه شده دچار جنگ ابدی بشوند(مثل هند و پاکستان بر سر کشمیر) سپس اسرائیل با خیال راحت به همسایه های کوچکش حمله بکند و اونها را ضمیمه ی خاکش بکند و نیل تا فرات را عملی بکند. 

 

با اوصاف امروز و سبقت گرفتن ها برای آشکار سازی روابط دیرین و البته استدلالهای توجیهی مثل اینکه بله پیشرفته هستند، آینده دست یهود هست، ارتباط با قدرتمندان مایه پیشرفت و ال و بل لابد اون روز هم حاکمان مستبد و یا دولتهای وابسته کشورهای ضعیف و کوچک و تجزیه شده و درگیر انبوه مشکلات داخلی هیچ بعید نیستند استدلال کنند آقا اصلا پیوستن به یک گستره وسیعتر و پولدارتر به نفع کشور هست و مردمان را از منافعش بهره مند میکنه :) 

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 8 دی 1399 در 13:01 , MR9 گفت:

 :D اینجا اینستا یا توییتر و تلگرام نیست که لفت بدید مولوکول جان (این لفت دادن ، بک دادن و ترهاتی نظیر این ، برای همون رسانه هاست و اینجا کاربرد ندارد )  تفکر آن سمتی در تاپیک گفته شده و هیچ منعی تا الان نداشته ، بطور طبیعی  ظرفیت خودتون را بالا ببرید و این طرف ماجرا را هم ببینید . اگر هم علاقه ندارید ، در بحث شرکت نکنید و فقط ناظر باشید . ضمن اینکه عرض بنده هشداری بود بر بازگشت به مسیر اصلی تاپیک

به نظرمن یک تاپیک یزنید هر کی دوست داشت تو اون بیاد  تحلیل کنه روابط ما رو را با فلان کشور این تاپیک بیشتر موضوعش باشه در باره تهدیداتی که الان بر ضد ما وجود دارد(نقد روابط ما با کشورهای مختلف باشه برا یک تاپیک دیگه)

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یک از بزرگترین تهدیداتی که الان نیروهای مسلح ما رو تهدید می کنه زیر دریایی اوهایو امریکا هست که وارد خلیج فارس نشه 

نه به این دلیل که این زیر دریایی می تونه موشک کروز شلیک کنه که آمریکا راههای مختلفی برای شلیک موشک کروز ضد ایران در اختیار داره و دلیلی نداره بخواد یک زیر دریایی را وارد حریم ایران بکنه که با اولین شلیک مکانش پیدا بشه 

بعدش موشک های کروز آمریکایی اونقدر برد دارند که نیاز نباشه زیر دریایی وارد خلیج فارس بشه 

در مانورهای مختلف بارها زیر دریایی ها دیزلی تونسن ناوهای آموریکایی را شناسایی کنند 

مطمنئنایکی  از دلایل حضور این زیر دریایی مقابله با زیر دریایی های ایران هست با توجه به سونارهای بسیار پیشرفته این زیر دریایی

زیر دریایی کلاس اوهایو آمریکا یکی از پیشرفته ترین سیستم های جنگ الکترونیک را داره در عین حال مجهز به یک سامانه کامل ضد اژدر هست 

سیستم روی پریسکوپ این زیر دریایی نصب هست که قادر به شناسایی و پیدا کردن موقعیت هر نوع رادار در هر باند میباشد

موشک کروز تاماهاوک آمریکایی قادر هستند در بین مسیر هدف جذیذ را دریافت کنند و هم می تونند به عنوان هدف کاذب پرواز کنند واین زیر دریایی زیر دریایی به کمک لینک ماهواره ای مو قعیت هدف را برای موشک  را در بین مسیر اصلاح کنه

خیلی از سیستم های این زیر دریایی توسط شرکت ibm ساخته شده که حداقل من کمتر دیدم این شرکت تو محصولات نظامی باشه 

منبع

یک تهدید بسیار بزرگ برای ما در خیلج فارس

توصیه میکنیم حتما مطالب منبع را در باره قابلیت های زیر دریایی های کلاس اوهایو بخونید

 

ویرایش شده در توسط majid363
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
43 minutes قبل , majid363 گفت:

به نظرمن یک تاپیک یزنید هر کی دوست داشت تو اون بیاد  تحلیل کنه روابط ما رو را با فلان کشور این تاپیک بیشتر موضوعش باشه در باره تهدیداتی که الان بر ضد ما وجود دارد(نقد روابط ما با کشورهای مختلف باشه برا یک تاپیک دیگه)

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یک از بزرگترین تهدیداتی که الان نیروهای مسلح ما رو تهدید می کنه زیر دریایی اوهایو امریکا هست که وارد خلیج فارس نشه 

نه به این دلیل که این زیر دریایی می تونه موشک کروز شلیک کنه که آمریکا راههای مختلفی برای شلیک موشک کروز ضد ایران در اختیار داره و دلیلی نداره بخواد یک زیر دریایی را وارد حریم ایران بکنه که با اولین شلیک مکانش پیدا بشه 

بعدش موشک های کروز آمریکایی اونقدر برد دارند که نیاز نباشه زیر دریایی وارد خلیج فارس بشه 

در مانورهای مختلف بارها زیر دریایی ها دیزلی تونسن ناوهای آموریکایی را شناسایی کنند 

مطمنئنایکی  از دلایل حضور این زیر دریایی مقابله با زیر دریایی های ایران هست با توجه به سونارهای بسیار پیشرفته این زیر دریایی

زیر دریایی کلاس اوهایو آمریکا یکی از پیشرفته ترین سیستم های جنگ الکترونیک را داره در عین حال مجهز به یک سامانه کامل ضد اژدر هست 

سیستم روی پریسکوپ این زیر دریایی نصب هست که قادر به شناسایی و پیدا کردن موقعیت هر نوع رادار در هر باند میباشد

موشک کروز تاماهاوک آمریکایی قادر هستند در بین مسیر هدف جذیذ را دریافت کنند و هم می تونند به عنوان هدف کاذب پرواز کنند واین زیر دریایی زیر دریایی به کمک لینک ماهواره ای مو قعیت هدف را برای موشک  را در بین مسیر اصلاح کنه

خیلی از سیستم های این زیر دریایی توسط شرکت ibm ساخته شده که حداقل من کمتر دیدم این شرکت تو محصولات نظامی باشه 

منبع

یک تهدید بسیار بزرگ برای ما در خیلج فارس

توصیه میکنیم حتما مطالب منبع را در باره قابلیت های زیر دریایی های کلاس اوهایو بخونید

 

سلام

اتفاقا این یک فرصت عالی برای ماست تا با به روزترین و پیشرفته ترین تکنولوژی دنیا روبرو شویم و در زمان غیر جنگ تجربه های لازم را به دست بیاوریم .

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , oldmagina گفت:

سلام

اتفاقا این یک فرصت عالی برای ماست تا با به روزترین و پیشرفته ترین تکنولوژی دنیا روبرو شویم و در زمان غیر جنگ تجربه های لازم را به دست بیاوریم .

 

الان وقتش هست یک رزمایش اعلام نشده و ضربتی "شناسایی زیردریایی ها" برگزار کنیم. لازم نیست حتما رسمی هم باشه. یک تمرین تاکتیکی برای نیروهای موجود در خلیج فارس که هر رسته از نیروها ببینند چقدر توانایی دارند با امکانات موجود غیرخودی ها را در خلیج فارس کشف کنند.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , oldmagina گفت:

اتفاقا این یک فرصت عالی برای ماست تا با به روزترین و پیشرفته ترین تکنولوژی دنیا روبرو شویم و در زمان غیر جنگ تجربه های لازم را به دست بیاوریم .

 

الان ما چه جوری باید بفهمیم که سونار زیر دریایی یک سیستم جنگ الکترونیکش چه طوری موقعیت هدف را پیدا می کنه

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
59 minutes قبل , majid363 گفت:

به نظرمن یک تاپیک یزنید هر کی دوست داشت تو اون بیاد  تحلیل کنه روابط ما رو را با فلان کشور این تاپیک بیشتر موضوعش باشه در باره تهدیداتی که الان بر ضد ما وجود دارد(نقد روابط ما با کشورهای مختلف باشه برا یک تاپیک دیگه)

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یک از بزرگترین تهدیداتی که الان نیروهای مسلح ما رو تهدید می کنه زیر دریایی اوهایو امریکا هست که وارد خلیج فارس نشه 

نه به این دلیل که این زیر دریایی می تونه موشک کروز شلیک کنه که آمریکا راههای مختلفی برای شلیک موشک کروز ضد ایران در اختیار داره و دلیلی نداره بخواد یک زیر دریایی را وارد حریم ایران بکنه که با اولین شلیک مکانش پیدا بشه 

بعدش موشک های کروز آمریکایی اونقدر برد دارند که نیاز نباشه زیر دریایی وارد خلیج فارس بشه 

در مانورهای مختلف بارها زیر دریایی ها دیزلی تونسن ناوهای آموریکایی را شناسایی کنند 

مطمنئنایکی  از دلایل حضور این زیر دریایی مقابله با زیر دریایی های ایران هست با توجه به سونارهای بسیار پیشرفته این زیر دریایی

زیر دریایی کلاس اوهایو آمریکا یکی از پیشرفته ترین سیستم های جنگ الکترونیک را داره در عین حال مجهز به یک سامانه کامل ضد اژدر هست 

سیستم روی پریسکوپ این زیر دریایی نصب هست که قادر به شناسایی و پیدا کردن موقعیت هر نوع رادار در هر باند میباشد

موشک کروز تاماهاوک آمریکایی قادر هستند در بین مسیر هدف جذیذ را دریافت کنند و هم می تونند به عنوان هدف کاذب پرواز کنند واین زیر دریایی زیر دریایی به کمک لینک ماهواره ای مو قعیت هدف را برای موشک  را در بین مسیر اصلاح کنه

خیلی از سیستم های این زیر دریایی توسط شرکت ibm ساخته شده که حداقل من کمتر دیدم این شرکت تو محصولات نظامی باشه 

منبع

یک تهدید بسیار بزرگ برای ما در خیلج فارس

توصیه میکنیم حتما مطالب منبع را در باره قابلیت های زیر دریایی های کلاس اوهایو بخونید

 

چاره اش تور ماهیگیریه ...

البته جدا از شوخی یه همچین زیر دریایی بزرگی چطور تو آبهای کم  عمق خلیج فارس عقب جلو میکنه!!؟؟؟  و بعد اینکه چرا علنا خبر اعزامش رو اعلام کردند مگر اینکه جنبه بازدارندگی داشته باشه و احتمالا زمان بایدن دوباره برگردونند....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

ژنرال آمیکام نورکین روز پنج شنبه اعلام کرد به زودی شاهد مانور مشترک بین نیروهای هوایی رژیم صهیونیستی با کشورهای حوزه خلیج فارس خواهند بود که به ادعای این ژنرال صهیونیست باعث افزایش ثبات منطقه می‌شود.

شبکه صهیونیستی آی ۲۴ به نقل از فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی گزارش داد: یک سال پیش ما با یگان‌های هوایی امارات تمریناتی در یونان انجام دادیم.

نورکین مدعی شد: خاورمیانه منطقه‌ای بسیار انفجاری است، اما ما حضور نیروهای ایرانی در مرزهای خود و نیز موشک‌های نقطه زن لبنان را نمی‌پذیریم.

 

این مقام صهیونیست افزود: می‌خواهیم برتری نظامی خود را حفظ کنیم، می‌خواهیم که خلبانان سطح آمادگی خود و صنایع امنیتی ما برتری خود را حفظ می‌کنند. این شرط تداوم وجود ما برای قرن‌های آینده است.

ژنرال نورکین بحث نبود بودجه برای ارتش این رژیم را نیز پیش کشید و گفت: ما در حال مصرف سوخت، لوازم یدکی و موشک‌های خود هستیم. موضوع پیچیده شده است. در صورت نبود بودجه برای سال‌های آینده، مسئولیت مدیریت این موضوع بر عهده فرماندهان نظامی است

 

رزمایش هوایی مشترک بر فراز خلیج فارس آیا؟ اولین هدف هم کشور بی اراده بحرین میتونه باشه.

 

به نظرم کم کم باید به راه های متفاوت فکر کنیم. مثلا یک دستور ویژه برای پایگاه رسمی ارتش (نه سپاه) در کشور سوریه. شامل یک بندر نظامی و همچنین یک فرودگاه. بخشی کنار بندر لاذقیه و همچنین تی 4 به نظرم مناسب هست. این حضور هم رسما باید اعلام بشه. هرچند پیچیدگی های مربوط به قوانین داخلی و همچنین برخی امرو وجود داره که خب میشه موقتا فکری براشون کرد.

 

در کوتاه مدت (قبل از استقرار احتمالا نظامی این رژیم در کشورهای همسایه ما به شکل پایگاه) هم میشه به رزمایش مشترک نیروی هوایی در سوریه فکر کرد. تمام بحث های مشکلات نیروی هوایی ما درست ولی هدف نه نمایش و تمرین نیروی هوایی که فقط انتقال تجهیزات و نیرو هست به سوریه در پوشش رزمایش در پاسخ به تحریکات این رژیم.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
53 minutes قبل , alala گفت:

به نظرم کم کم باید به راه های متفاوت فکر کنیم.

 

بسم ا... 

این ها همه مراحل بعدی هستند .. اول "غرور نظامی " را به نیروهای مسلح برگردونید ، یونیفرم ، تجهیزات ، کیفیت آموزش ، وضعیت رفاهی و..... یک سازمان مسلح  را با اینها می شناسند ، بعدش پایگاه زدن و برگزاری رزمایش و ... نمود و عینیت پیدا می کند . نیروی مسلحی که  نتوند اینها را برآورده کند ، در زمان جنگ هم عملکرد بهینه خودش را ندارد .

 

919875_526328757405021_1190850942_o.jpg  13394154_568661659983565_895323731141159

 

 

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
40 minutes قبل , MR9 گفت:

 

بسم ا... 

این ها همه مراحل بعدی هستند .. اول "غرور نظامی " را به نیروهای مسلح برگردونید ، یونیفرم ، تجهیزات ، کیفیت آموزش ، وضعیت رفاهی و..... یک سازمان مسلح  را با اینها می شناسند ، بعدش پایگاه زدن و برگزاری رزمایش و ... نمود و عینیت پیدا می کند . نیروی مسلحی که  نتوند اینها را برآورده کند ، در زمان جنگ هم عملکرد بهینه خودش را ندارد .

 

919875_526328757405021_1190850942_o.jpg  13394154_568661659983565_895323731141159

 

 

این ها هم  همه مراحل بعدی هستند .. قبلا باید اقتصاد قوی داشته باشید تا پول خرید این تجهیزات را بدهید آن هم نه پول حاصل از اقتصاد نفت تا اگر تحریم شدیم و باصطلاح دماغ مان را گرفتند از نفس بیفتیم!!

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
58 minutes قبل , MR9 گفت:

اول "غرور نظامی " را به نیروهای مسلح برگردونید ، یونیفرم ، تجهیزات ، کیفیت آموزش ، وضعیت رفاهی و..... یک سازمان مسلح  را با اینها می شناسند

تکبیر، الله اکبر، الله اکبر.

  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MR9 گفت:

 

بسم ا... 

این ها همه مراحل بعدی هستند .. اول "غرور نظامی " را به نیروهای مسلح برگردونید ، یونیفرم ، تجهیزات ، کیفیت آموزش ، وضعیت رفاهی و..... یک سازمان مسلح  را با اینها می شناسند ، بعدش پایگاه زدن و برگزاری رزمایش و ... نمود و عینیت پیدا می کند . نیروی مسلحی که  نتوند اینها را برآورده کند ، در زمان جنگ هم عملکرد بهینه خودش را ندارد .

 

 

سلام

متوجه نقدها هستم ولی معتقدم برخی امور را نباید حتما معطل اصلاح برخی امور دیگه کرد. به هر حال عقب ماندگی ها حتما باید اصلاح بشند ولی در کنارش حوزه های متفاوتی وجود داره که هم وزن و هم موضوع نیستند. نقدها سر جای خود محترم و آسیب شناسی ها هم همینطور.

فی المثل برای پیش برد هر دو امور یگان های منتخب ارسالی میتونند به عنوان یگان های نمونه همین اصلاحات اساسی هم براشون در نظر گرفته بشه در قدم اول که هم از تجربیات سوریه استفاده شده باشه و هم هزینه ها کم کم انجام بگیره و هم نقص ها اصلاح بشند.

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.