Recommended Posts

اعتراف نیویورک‌تایمز به انهدام شبکه جاسوسی سازمان CIA توسط نیروهای امنیتی ایران

IMG_20211008_002548_269.jpg

‏دیلی‌میل نیز گزارش نیویورک‌تایمز را درباره ضربه خوردن شبکه‌های جاسوسی آمریکا در ایران و چین تأیید کرد

 

نکته مهم این هست که در گزارش نام یک فرد آمده است، "محمود موسوی‌مجد"

  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , mehdipersian گفت:

اعتراف نیویورک‌تایمز به انهدام شبکه جاسوسی سازمان CIA توسط نیروهای امنیتی ایران

IMG_20211008_002548_269.jpg

‏دیلی‌میل نیز گزارش نیویورک‌تایمز را درباره ضربه خوردن شبکه‌های جاسوسی آمریکا در ایران و چین تأیید کرد

 

نکته مهم این هست که در گزارش نام یک فرد آمده است، "محمود موسوی‌مجد"

با سلام

جالب این بود که دیشب یکی ازین شبکه های خارجی فارسی زبان که نمیدونست از شوک این خبر چجوری در بیاد و چجوری قضیه رو جمع کنه ، گیر داده بود که تلاش سیستم اطلاعاتی ایران برای استفاده از این جاسوسها بصورت جاسوس دو جانبه ، کاملا غیر انسانیه و با حقوق بشر جور در نمیاد ! :)

دم سربازای گمناممون گرم که کاری با اینا کردن که نفهمیدن از کجا خوردن :) و هنوز دارن میسوزن .

  • Upvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام به همگی

بر خورد یک شیی ناشناس با زیردریایی هسته ای امریکا در دریای چین جنوبی..

زیر نویسشبکه خبر 
 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , mellon گفت:

با سلام به همگی

بر خورد یک شیی ناشناس با زیردریایی هسته ای امریکا در دریای چین جنوبی..

زیر نویسشبکه خبر 
 

این هفته پیش اتفاق افتاده بود که دیشب توسط آمریکا رسانه ای شده ، مثل اینکه بالای 10 نفر هم زخمی شدن اما گفته شده خسارت سنگین نبوده !

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، امروز (چهارشنبه، ۳ نوامبر) از آغاز نصب سامانه موسوم به «Sky Dew» به عربی «ندی السماء» (شبنم آسمان) با هدف تشخیص و هشدار درباره تهدیدات روزافزون در شمال فلسطین اشغالی از سوی سوریه و لبنان خبر داد.

به نوشته وبگاه «عرب ۴۸»، این سامانه متشکل از یک بالون غول پیکر است که طی سال‌های گذشته در چارچوب همکاری اسرائیل و آمریکا ارتقاء یافته و یکی از بزرگترین‌ها در نوع خود در جهان به شمار می‌رود.

بر اساس این گزارش، ارتقای این سامانه در چارچوب برنامه مشترک میان اداره «حوماه» در وزارت جنگ اسرائیل و آژانس دفاع موشکی آمریکا صورت گرفته است و شامل یک زیرساخت هوایی است که توسط شرکت آمریکایی TCOM توسعه یافته است و صنایع هوافضای اسرائیل رادارهای آن را به روز کرده است.

بر اساس بیانیه وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، این بالون در محل تعیین شده برای آن در شمال فلسطین اشغالی که توسط بخش مهندسی و عمرانی وزارت ا جنگ ساخته شده است، نصب خواهد شد و عنصر مهمی در تقویت دفاعی مرزهای فلسطین اشغالی به شمار می‌رود.

گفته می‌شود که این سامانه شناسایی قرار است در ارتفاعات بالا به منظور شناسایی موشک‌های دوربرد، موشک‌های کروز و پهپادهای وارده مستقر شود.

«بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی ضمن تقدیر از اداره حوماه در نیروی هوایی اسرائیل و صنایع هوایی و شرکای آمریکایی ادعا کرد: « موفقیت این سامانه جدید، دیوار دفاعی اسرائیل در مقابل تهدیدهای هوایی دور و نزدیک دشمنانمان را تقویت می‌کند».

 

14000812000687_Test_PhotoN.jpg

 

  • Like 2
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

از سوی دیگر، ساعاتی پیش از مطرح شدن این ادعاها، «نفتالی بنت» نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس علیه برنامه هسته‌ای و مواضع منطقه‌ای ایران موضع‌گیری کرد.

بنت گفت: «ایرانی‌ها در حالی که با امنیت در تهران نشسته بودند، اسرائیل را با موشک محاصره کردند. آن‌ها ما را از راه دور اذیت می‌کنند و به ما آسیب می‌زنند».

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی سپس بلافاصله ادعاهای بی اساس مقام‌های این رژیم در موضوع حمایت از تروریسم را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ویژه نیروی قدس تکرار کرد.

رژیم صهیونیستی که تنها دارنده سلاح اتمی در منطقه غرب‌آسیا است، بعد از این اتهام‌زنی‌ها به سراغ برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران و مذاکرات هشتم آذر ماه در وین رفت و لفاظی‌های این رژیم را تکرار کرد.

نفتالی بنت مدعی شد: «حتی اگر توافقی بین ایران و ابرقدرت‌ها وجود داشته باشد، اسرائیل جزوی از آن (توافق) نیست و به آن متعهد نیست. ممکن است یک دوره پیچیده شامل عدم توافق با متحدانمان وجود داشته باشد ما به حفظ آزادی عمل اسرائیل ادامه خواهیم داد. این اولین بار نخواهد بود. حتی اگر بازگشتی به توافق (برجام) وجود داشته باشد».

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی ادامه داد: «اشتباه پس از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ (برجام) باز نخواهد گشت. مثل قرص خواب ما را تحت تاثیر قرار داد و اسرائیل به خواب رفت. ما از این اشتباه درس خواهیم گرفت. ما آزادی عمل خود را حفظ خواهیم کرد».

 

 

در تاپیک سوریه اشاره شد که این رژیم بهانه جوییش کاملا مشخص هست و اصلا ربطی به توافق و غیرتوافق نداره. راهی پیدا کرده که مورد علاقش هست و حالا هم رسما اعلام میکنه به قدری شیرین هست که دست ازش برنخواهد داشت چه با توافق چه بی توافق. (خرابکاری و ترور )

 

توافق هسته ای امضا شد موضوع موشکها را بلد کردند و بعد که ازمایشات موشکی کمرنگ شده حالا رفتند سراغ پهپادها و گویا ایران باید از اینها اجازه بگیره کجای کشور خودش پهپاد مستقر کنه یا نکنه ( گانتز امروز اعلام کرده در فلان پایگاه نظامی داخل ایران پهپاد مستقر کرده!) و مشخصا نیات این رژیم مشخص هست که این ابزارها فقط بهانه باجگیری و ضربه زدن به ایران هست و تحت فشار قرار دادن غرب برای مقابله با ایران.

 

اشاره شد که تا بازدارندگی موثری برای خرابکاریها در ایران پیدا نکنیم میبینیم این رژیم کم کم هم در الفاظ و هم در عمل داره دامنه اونها را بسیار گسترده تر میکنه (هسته ای، موشکی، اقتصادی و حالا پهپادی که یعنی بهانه به زعم خودشون حمله به هر کارخانه و پایگاه نظامی) و بهانه جدید هم که تا ابد میشه تراشید. چون سرزمین های اشغالی به خاطر اشغال سرزمین یک ملت ناامنه پس من داخل ایران از عملیات بمب و ترور تا خرابکاری نظامی ضد تاسیسات هسته ای و نظامی و اقتصادی تا مردمی انجام میدم. مشخصا خوشامدشون از اتفاقاتی است که در ایران رقم زدند.

 

مهمترین نکته ایجاد یک بازدارندگی اعلام شده یا نشده است. اگر ضربه ای زدند ضربه ای بخورند که حتی شده کمی دردشون بیاد تا این روند را خاتمه بدند. ولی گام بعدی باید در مورد توافق هسته ای باشه. باید در مذاکرات (با توجه به اینکه مهار این سگ وحشی به ما ربطی نداره) طوری ازادی عمل حفظ بشه که قید بشه اگر ضد برنامه هسته ای ایران که داره میره تحت توافق با جامعه جهانی اقدامی تروریستی رخ بده عواقب و تبعات خودش را خواهد داشت. اینطور نباشه که بخشی از صنعت هسته ای را توسط توافق مهار کنند و بخشیش را هم بسپارند به این رژیم به شکل پیمانکاری نابود کنه بدون هیچ تبعاتی. برای تک تک اجزایی که ممکنه در معرض اسیب باشه باید با جزییات قید بشه که اگر اتفاقی رخ داد ایران مجوز خواهد داشت فلان کنه. اگر کارخانه ای هدف قرار گرفت ایران دو کارخانه خواهد ساخت. اگر تاسیساتی نابود شد ایران تاسیساتی پنهان تر با چند درجه پیشرفت بنا میکنه و به همین ترتیب. (هرچند باز ماهیت برجام طوری است که نهایتا به ضرر خود ماست و چنان دستمون را این توافق بسته که هر حرکتی نهایتا به ضرر خود ما میشه)

 

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سرلشکر سلامی: ‌ایران است که آمریکا را مدیریت می‌کند/ از هیچ قدرتی نمی‌ترسیم/ آمریکا در رقابت منطقه‌ای جایگاهی ندارد.

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/09/02/2613128/سرلشکر-سلامی-ایران-است-که-آمریکا-را-مدیریت-می-کند-از-هیچ-قدرتی-نمی-ترسیم-آمریکا-در-رقابت-منطقه-ای-جایگاهی-ندارد

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , Excalibur گفت:

بده تا یک ماه شارژ میکنه آدم رو با صحبتها و رونماییهاش. ایشون تو این وضعیت داغون روحی روانی مملکت خیلی کمکه.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب این خبر اینبار به شکل جدیدی و جدی مطرح میشه. برخی تحلیل ها تعمدا! کنار گذاشته میشه ولی در یک مورد میشه گفت ایران هم تهدید را جدی میدونه و هم موفقیتش را ضد تاسیسات هسته ای. احتمالا تجربیاتی باعث شده هم در سوریه و هم در ایران امکان عملیات موفق ضد تاسیسات هسته ای درصد بالایی فرض بشه. ممکنه این کمی نامیدکننده به نظر برسه ولی اگاهی به این امر و تصمیم سازی با توجه به این واقع بینی شاید حساس تر کنه شاخکها را ( باید دید در طرح دشمن چه نوع عملیاتی دیده شده، احتمالا حملات هوایی ضربتی و پنهان با پرنده های پنهانکار یا استفاده فریب امیز از جهات مختلف و تسلیحات دوربرد یکی از گزینه هاست یا استفاده انبوه از امکاناتی که در داخل و نزدیک مرزها فرضا روی پهپادهای انتحاری و مزدوران و تسلیحات دورایستا تدارک دیده شده یا نهایتا عملیاتهای خرابکارانه به شیوه جدید)

 

فقط نکتش اینجاست ما در این خبر تهدید متقابل را شاهد نیستیم. یعنی برخی امکانات دفاعی و تلافی جویانه با اژانس ذکر شده ولی هیچ حرفی از اقدام متقابل نظامی نشده. میتونه به دو دلیل باشه. قصدی! وجود نداره یا حدس زده میشه شیوه عملیات ها طوری است که مثل قبل بوده ولی با وسعت بیشتر. البته که نظر شخصی این هست اگر قرار باشه به هرگونه عملیات وسیع و جدی اینبار پاسخی داده نشه با وجود اعلام قبلی ( با این توجیه که وارد جنگ فراگیر نشیم در این مقطع) شرایط برای کشور به شدت دشوار میشه. تنها مسیر در وضعیت فعلی به همراه اعلام گزینه های تدافعی و همکاری های با اژانس باید حتما در بعد خروج از ان پی تی ( ما مسئول حفظ شرایط با غرب نیستیم، حتما غرب چراغ سبز داده که این رژیم عملیات کنه پس بعدش توقف برای حفظ شرایط بی معنی است) و همچنین پاسخ نظامی گسترده هم نه تنها شرایط عنوان بشه که رسما تدارک نظامی دیده بشه. یعنی تمام گزینه های موشکی و حتی منطقه ای باید اماده باش کامل باشند و دشمن هم این را تا حد امکان ببینه.

 

البته یک حدس اینه همزمان با حمله این رژیم ما شاهد خرابکاری های گسترده و حملات سایبری ضد سیستم نظامی و تهاجمی و تدافعی ایران باشیم تا پاسخ متقابل فلج بشه. مثلا انفجار و حملات به تاسیسات پدافندی و موشکی و دپو های موشکی و .... در این مقطع هرچند خروج موشکها از اشیانه ها و استقرارشون خطر لو رفتن بسیاری از پایگاه ها را شاید بده ولی به هر حال با توجه به سطح هشدار و خطر باید تصمیم نهایی گرفته بشه. اگر جبهه مقاومت هم امادگیش را بالا ببره ممکنه تاثیر خودش را داشته باشه. نهایتا با توجه به گویا دستیابی دشمن به شیوه های جدید و امکانات خاص که اعتماد به نفس حمله را بهش داده ( شاید با اطمینان از توان فلج کردن توان تهاجمی ایران با برنامه ای از قبل (سالها کار شده و اماده استارت مثل استاکس نت یا انفجار های نطنز و سایتهای دفاعی و موشکی) ) باید درنگ نکرد و رودربایستی نداشت مثل ماجرای روز حمله به عین الاسد. اگر نیزا هست اماده باش کشور باید افزایش پیدا کنه و اگر نیاز هست تا اسمان کشور یا زیرساختها در اخیتار قوای نظامی قرار بگیره ولو با تصمیمات سخت و محدود کننده سراسری این کار باید انجام بشه.

 

هشدار به کشورهای همکار از جمله سعودی و باکو جدی باید داده بشه. عراق و سوریه حکم اولین گزینه و مسیر هستند که خب دولتهاشون کاری نمیتونند بکنند ولی از اونجا که امریکا چند روز پیش گفت اسمان عراق نقطه ضربه به همسایگان عراق نخواهد بود پس مسئول مستقیم هرگونه شرارت از عراق امریکاست و نیروهاش ولو اگر مطلوب صهیونیستها باشه که پای امریکا به جنگ باز بشه با واکنش ما. وضعیت افغانستان هم مشکوک هست. اقیانوس هند و همکاری عسودیها در دریای سرخ هم گزینه محتملی است اگر قرار به حمله باشه نه یک اقدام امنیتی وسیع از داخل و همسایگی. ( تصور کنید در طول این سالها تمام کولبران و ته لنجیهای خاص اجیر شده با اطلاع یا بی اطلاع مسئول انتقال جنگ افزاهایی بودند برای چنین روزی، مثل ابزار ترور شهید فخری زاده. )

 

سطح امنیتی و دستگیری افرارد مشکوک به مزدوری و اضافه شدن حلقه های امنیتی و منع تردد به مناطق حساس هم باید افزایش پیدا کنه در صورت نیاز و فراموش نکنیم شکل ماجرا و بروز رسانه ایش و پروپاگاندای دشمن اصلا مهم نیست. نباید تجربه سقوط هوایمای اکراینی دوباره تکرار بشه. همه نیازها باید سنجیده بشه و اماده باش حتی فراتز از خطر احتمالی باید دیده بشه. بقیش هم توکل بر خداست و حساب های تصویه نشده ما با این رژیم که گویا زمان انتقام تمام زخمها و خونها بر پیکره این سرزمین رسیده. :)

 

نقل قول

هشدار مقام امنیتی درباره شرارت احتمالی رژیم‌صهیونیستی حین مذاکرات

یک مقام مطلع امنیتی به «نورنیوز» گفت: روند نسبتا موفق مذاکرات وین می‌تواند انگیزه رژیم‌صهیونیستی را برای انجام اقدامات شرارت‌بار تقویت کند.

 

نورنیوز ـ گروه سیاسی: یک مقام مطلع امنیتی به «نورنیوز» گفت: برخی اخبار ارزیابی نشده که در فرصت مجزا بدان خواهیم پرداخت، حاکی است که رژیم‌صهیونیستی در حال بررسی انجام شرارت علیه جمهوری اسلامی ایران است.

او با اشاره به اخباری که چندی قبل رسانه‌های رژیم‌صهیونیستی پیرامون دستور وزیر جنگ این رژیم به یگان‌هایی از ارتش در این خصوص منتشر کردند گفت: با توجه به سابقه شرارت‌های این رژیم در ادوار گذشته با هدف ضربه زدن به گفتگوهای میان ایران و کشورهای عضو برجام احتمال این رخداد دور از انتظار نیست.

این مقام امنیتی افزود: روند نسبتا موفق مذاکرات وین می‌تواند انگیزه این رژیم را برای انجام اقدامات شرارت‌بار تقویت کند.

او با اشاره به تاثیری که اقداماتی از این دست می‌تواند بر مذاکرات داشته باشد خاطرنشان کرد: رژیم‌صهیونیستی شریک راهبردی آمریکا و کشورهای غربی حاضر در مذاکرات وین است و چنین رخدادی که حتی می‌تواند با هدف افزایش فشار به ایران برای تسلیم شدن در برابر زیاده‌خواهی‌های غربی‌ها در مذاکرات باشد، به طور قطع دامن‌گیر آمریکا نیز خواهد شد.

این مقام امنیتی افزود: در صورتی که هدف رژیم‌صهیونیستی هرگونه اقدام شرارت‌بار علیه تاسیسات هسته‌ای ایران باشد به صورت قهری بر همکاری‌های ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز تاثیر منفی و بازدارنده خواهد داشت.

او در پایان تاکید کرد: نیروهای نظامی و امنیتی کشور بر اساس وظایف ذاتی خود هرگونه احتمال تهدیدزایی را جدی تلقی کرده و برای مقابله با آن سطح آمادگی‌های ضروری را بالاتر خواهند برد.

 

 

پ ن: نباید به روسها اعتماد تام کرد ولی اگر بحث حمله هوایی باشه شاید با توجه به مذاکرات و اصرار روسها به موفقیتش بشه اطلاعات روسها در حوزه ماهوراه و رادار استفاده کرد البته با چند بار راستی ازمایی چون نفوذ صهیونیستها در روسیه خودش داستانی است. چین هم همیطنرو البته میشه ازشون درخواست اطلاعات کرد ولو با پرداخت هزینه.

شاید صهیونیستها گمان میکنند اگر این مذاکرات به سرانجام برسه (کاملا حواسمون هست به پلیس خوب و بد و تحمیل یک توافق زورکی حساب کرده روی ترس ما از حمله) قدم بعدی تشکیل نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران هست و این یعنی سد دیگه ای در برابر حملات احتمالی مدام وعده داده شده.

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لحن و نوع سخنان فرماندهان نظامی ما و مسئولان امنیتی به ظاهر نشون میده که تهدیدات شاید از منشا متفاوتی جدی تلقی شده. فرضا حساب کنید اطلاعاتی که طرف سومی از امادگی های رزمی دشمن به ما داده. (همچنان عملیات فریب و فشار از بالای برجام باید مدنظر باشه)

 

اشاره شد که تفاوتش اینه گویا فرماندهان موفقیت عملیات دشمن را تا حد زیادی موثر تلقی میکنند که میتونه با توجه به نوع تهدید باشه یا حتی یک عامل موثر کشف شده یا مورد انتظار در پدافند (عملیات سایبری یا خرابکاری داخلی) که سبب میشه براوردها در مورد تاثیر حمله متفاوت از گذشته ارزیابی بشه.

 

البته تفاوتی که وجود داره به نظر میرسه ماهیت تهدید همچنان پیچیده است. مسئولان امنیتی اشاراتشون گمانه را میبره به سمت یک عملیات خرابکاری/امنیتی/تا حدی نظامی وسیع و حتی سخنان امروز سردار رشید هم میتونه اشاره به همین موضوع باشه. ( تفاوتش با حمله مستقیم اینجاست که احتمالا با مشارکت یک یا چند کشور خاص خواهد بود و از جمله مهمتریناش رژیم سعودی و خاک و اسمان و سواحل عربستان - با توجه به ضرباتی که خورده و وضعیت بغرنجی که توش قرار داره و عداوتی که داره  و نشان دادن حسن نیتش به صهیونیستها به پاس حمایت وسیع تر اخیرشون در جنگ یمن و جبهه مارب و همچنین مکان رزمایش امروز سپاه )

 

پ ن: تهران تایمز امروز مقاله ای در همین راستا و هشدار به عملی شدن این تهدید داشت دوباره به نقل از مسئولی در شورای امنیت ملی که اشاره هم به تسا کرده بود و از قول رسانه های سرزمین های اشغالی حادثه تسا را به شلیک موشکی* از پهپادی که در داخل ایران مونتاژ شده بود منتسب کرده بود. این موضوع جدید میتونه باشه. با توجه به اعلامیه همون شب شورای امنیت ملی ممکنه در برخورد با پهپاد موفق عمل کردیم (انحراف و نه انهدام) ولی در ادامه موشک شلیک شده با توجه به خصوصیاتش اسیب رسانده به سقف سایت. همین الگو را در مورد سوله موشکی اطراف تهران هم قابل تصور هست. نکته ای که وجود داره و من هم اعتقاد دارم امکانپذیر هست همین حمله وسیع پهپادی از داخل ایران هست. چندین سال بواسطه خصوصا برخی کولبری های غرب کشور (مرکز اربیل موساد) و همچنین لنج های جنوب کشور (مرکز حاشیه خلیج فارس موساد) فرصت بوده تا زیرساختهای لازم و ابزار در داخل کشور تدارک دیده بشه. نشان به ان نشان هر وقت برخوردی خواست صورت بگیره با این منافذ با یک فضاسازی گسترده و ایجاد جریان امنیتی جلوش گرفته شد و این مسیرها تا همین امروز هم باز هست. هرچند از لحاظ امنیتی یک گپ بزرگ هست ولی خب این گپ نشانه هایی هست که وجود داره و پس امکانپذیر هست.

 

حالا این یک فرض هست ولی امکان یک تهاجم ترکیبی هم با رصد جمیع اظهارات دو طرف وجود داره. نکتش اینجسات اینبار واکنش های ما هم تا حدی متفاوت هست که نشون میده ماهیت تهدید جدی است.

 

* پ ن2: در مورد دوربین ها شاید نقش هدایتی را برای موشک پهپاد داشتند. اگر قرار بوده از سامانه های جی پی اس که اخلا پذیر هست یا سامانه های هدایت که موشک را پیچیده و سنگین میگرده استفاده نکنند و از یک سامانه مثلا ارتباطی کم هزینه ولی برخط استفاده کنند که منحصر به فرد، ارزان، سبک و فعال شده در یک بازه زمانی کوتاه بوده فقط.

 

پ ن3: فعلا در کوتاه مدت در برابر این تهدیدات جا به جایی و به هم زدن نقشه داخل مجموعه ها و سایتها و جا به جایی ماشین الات و مجموعه های حساس و انبار سوخت و ... (با هماهنگی اژآنس که مطمئنم کارکشنی میکنه تا این اتفاق رخ نده و البته که قطعا بسیاریش قابل انجام نیست به خاطرم اهیت تثبیت شده و بر فرض اتفاق هم هدف به تاخیر افتادن فعالیتهای ایران محقق میشه تا حدی)، تقویت فیزیکی سوله ها و سایتها (فرض اینه پدافند در برخورد با ریزپرنده ها و مهمات نه از لحاظ کمیت و نه کیفیت فعلا توان مقابله نداره) در میان مدت تقویت پدافند و حتی خرید فوری و در بلند مدت به زیر زمین یا دل کوه بردن تمام تاسیسات اینچنینی حساس راهکار این شیوه نبرد دشمن هست.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , alala گفت:

لحن و نوع سخنان فرماندهان نظامی ما و مسئولان امنیتی به ظاهر نشون میده که تهدیدات شاید از منشا متفاوتی جدی تلقی شده. فرضا حساب کنید اطلاعاتی که طرف سومی از امادگی های رزمی دشمن به ما داده. (همچنان عملیات فریب و فشار از بالای برجام باید مدنظر باشه)

 

اشاره شد که تفاوتش اینه گویا فرماندهان موفقیت عملیات دشمن را تا حد زیادی موثر تلقی میکنند که میتونه با توجه به نوع تهدید باشه یا حتی یک عامل موثر کشف شده یا مورد انتظار در پدافند (عملیات سایبری یا خرابکاری داخلی) که سبب میشه براوردها در مورد تاثیر حمله متفاوت از گذشته ارزیابی بشه.

 

البته تفاوتی که وجود داره به نظر میرسه ماهیت تهدید همچنان پیچیده است. مسئولان امنیتی اشاراتشون گمانه را میبره به سمت یک عملیات خرابکاری/امنیتی/تا حدی نظامی وسیع و حتی سخنان امروز سردار رشید هم میتونه اشاره به همین موضوع باشه. ( تفاوتش با حمله مستقیم اینجاست که احتمالا با مشارکت یک یا چند کشور خاص خواهد بود و از جمله مهمتریناش رژیم سعودی و خاک و اسمان و سواحل عربستان - با توجه به ضرباتی که خورده و وضعیت بغرنجی که توش قرار داره و عداوتی که داره  و نشان دادن حسن نیتش به صهیونیستها به پاس حمایت وسیع تر اخیرشون در جنگ یمن و جبهه مارب و همچنین مکان رزمایش امروز سپاه )

 

پ ن: تهران تایمز امروز مقاله ای در همین راستا و هشدار به عملی شدن این تهدید داشت دوباره به نقل از مسئولی در شورای امنیت ملی که اشاره هم به تسا کرده بود و از قول رسانه های سرزمین های اشغالی حادثه تسا را به شلیک موشکی* از پهپادی که در داخل ایران مونتاژ شده بود منتسب کرده بود. این موضوع جدید میتونه باشه. با توجه به اعلامیه همون شب شورای امنیت ملی ممکنه در برخورد با پهپاد موفق عمل کردیم (انحراف و نه انهدام) ولی در ادامه موشک شلیک شده با توجه به خصوصیاتش اسیب رسانده به سقف سایت. همین الگو را در مورد سوله موشکی اطراف تهران هم قابل تصور هست. نکته ای که وجود داره و من هم اعتقاد دارم امکانپذیر هست همین حمله وسیع پهپادی از داخل ایران هست. چندین سال بواسطه خصوصا برخی کولبری های غرب کشور (مرکز اربیل موساد) و همچنین لنج های جنوب کشور (مرکز حاشیه خلیج فارس موساد) فرصت بوده تا زیرساختهای لازم و ابزار در داخل کشور تدارک دیده بشه. نشان به ان نشان هر وقت برخوردی خواست صورت بگیره با این منافذ با یک فضاسازی گسترده و ایجاد جریان امنیتی جلوش گرفته شد و این مسیرها تا همین امروز هم باز هست. هرچند از لحاظ امنیتی یک گپ بزرگ هست ولی خب این گپ نشانه هایی هست که وجود داره و پس امکانپذیر هست.

 

حالا این یک فرض هست ولی امکان یک تهاجم ترکیبی هم با رصد جمیع اظهارات دو طرف وجود داره. نکتش اینجسات اینبار واکنش های ما هم تا حدی متفاوت هست که نشون میده ماهیت تهدید جدی است.

 

* پ ن2: در مورد دوربین ها شاید نقش هدایتی را برای موشک پهپاد داشتند. اگر قرار بوده از سامانه های جی پی اس که اخلا پذیر هست یا سامانه های هدایت که موشک را پیچیده و سنگین میگرده استفاده نکنند و از یک سامانه مثلا ارتباطی کم هزینه ولی برخط استفاده کنند که منحصر به فرد، ارزان، سبک و فعال شده در یک بازه زمانی کوتاه بوده فقط.

 

پ ن3: فعلا در کوتاه مدت در برابر این تهدیدات جا به جایی و به هم زدن نقشه داخل مجموعه ها و سایتها و جا به جایی ماشین الات و مجموعه های حساس و انبار سوخت و ... (با هماهنگی اژآنس که مطمئنم کارکشنی میکنه تا این اتفاق رخ نده و البته که قطعا بسیاریش قابل انجام نیست به خاطرم اهیت تثبیت شده و بر فرض اتفاق هم هدف به تاخیر افتادن فعالیتهای ایران محقق میشه تا حدی)، تقویت فیزیکی سوله ها و سایتها (فرض اینه پدافند در برخورد با ریزپرنده ها و مهمات نه از لحاظ کمیت و نه کیفیت فعلا توان مقابله نداره) در میان مدت تقویت پدافند و حتی خرید فوری و در بلند مدت به زیر زمین یا دل کوه بردن تمام تاسیسات اینچنینی حساس راهکار این شیوه نبرد دشمن هست.

 

 

با سلام

حملات پهپادی به مراکز حساس ایران بسیار پیش تر از این معمول بوده اما به دلایل امنیتی رسانه ای نمیشده .

چند سال قبل ، دو مامور بومی وابسته به اسراییل پهپاد مولتی کوپتر مجهز به دوربین دید در شب را بروی یکی از پادگانهای آموزشی سپاه قدس ، شبانه به پرواز در آورده بودند که با کشف چشمی این  پهپاد توسط یکی از نگهبانان در نور مهتاب ، این پهپاد توسط یکی از اسنایپرهای حاضر در پادگان مورد هدف قرار میگیره و با قوروق منطقه ، خلبانان پهپاد که با موتور در حال فرار بودند دستگیر شدند و اعتراف های جالبی هم داشتند .

فناوری پهپاد ها به حدی پیشرفت کرده و عمومی شده که این نوع حملات در آینده بسیار بیشتر اتفاق خواهند افتاد و باید راهکارهای مناسبی بر علیه این آفندها اندیشیده و اجرا بشه . که دیگه نیازی به هدف قرار دادن فیزیکی پهپاد با اسنایپر نباشه !

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , 951 گفت:

با سلام

حملات پهپادی به مراکز حساس ایران بسیار پیش تر از این معمول بوده اما به دلایل امنیتی رسانه ای نمیشده .

چند سال قبل ، دو مامور بومی وابسته به اسراییل پهپاد مولتی کوپتر مجهز به دوربین دید در شب را بروی یکی از پادگانهای آموزشی سپاه قدس ، شبانه به پرواز در آورده بودند که با کشف چشمی این  پهپاد توسط یکی از نگهبانان در نور مهتاب ، این پهپاد توسط یکی از اسنایپرهای حاضر در پادگان مورد هدف قرار میگیره و با قوروق منطقه ، خلبانان پهپاد که با موتور در حال فرار بودند دستگیر شدند و اعتراف های جالبی هم داشتند .

فناوری پهپاد ها به حدی پیشرفت کرده و عمومی شده که این نوع حملات در آینده بسیار بیشتر اتفاق خواهند افتاد و باید راهکارهای مناسبی بر علیه این آفندها اندیشیده و اجرا بشه . که دیگه نیازی به هدف قرار دادن فیزیکی پهپاد با اسنایپر نباشه !

 

سلام

دقیقا همینطوره. اصولا ریزپرنده ها و ریزمهمات خصوصا در کشور هدفی مثل ایران با این گستردگی و البته همسایگان با مرزهای بی در و پیکرد و کمبود امکانات در انسداد مرزها و وجود مافیای قاچاق که در طول سالیان سال تبدیل به دژهای تسخیرناپذیر شدند و مرزهای طولانی و جمعیت به شدت متکثر بهترین نقطه برای اجرای چنین عملیات هایی است با تیم های بسیار مبتدی تا حرفه ای (فرض بگیرید تیمی مبتدی اصلا اطلاع نداره و فقط مامور کاشت پهپادی یا بسته ای میشه در یک نقطه خاص حتی دور از مراکز حساس )

 

به نظر فعلا کاراترین مسیر و در دسترس ترین مسیر (نه سریعترین مسیر البته)  همین بردن مراکز بسیار حساس به زیرزمین و تونلهای مستحکم هست. ریزپرنده ها و مهمات پاشنه اشیلشون قدرت کمشون هست. ایده ال برای هدف قرار دادن مراکز اقتصادی و سوله های حساس ولی ناتوان در برابر نقاطی که پدافند غیرعامل به خوبی در اونها رعایت شده با استفاده از عوارض طبیعی یا مصنوعی خاص.

 

با روندی که پیش میره حتی بهترین پدافندهای کوتاه برد هم در شرایطی که این ابزارها دارند به سمت مینیاتوری شدن هرچه بیشتر پیش میرند و البته پرواز مبتنی بر هوش مصنوعی و جمعی یک گام همیشه عقب تر و ناکارامدتر هستند. خرابکاری های امنیتی با حملات نظامی حالا دو شیوه کاملا موثر و متفاوت هست.

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 minutes قبل , alala گفت:

 

سلام

دقیقا همینطوره. اصولا ریزپرنده ها و ریزمهمات خصوصا در کشور هدفی مثل ایران با این گستردگی و البته همسایگان با مرزهای بی در و پیکرد و کمبود امکانات در انسداد مرزها و وجود مافیای قاچاق که در طول سالیان سال تبدیل به دژهای تسخیرناپذیر شدند و مرزهای طولانی و جمعیت به شدت متکثر بهترین نقطه برای اجرای چنین عملیات هایی است با تیم های بسیار مبتدی تا حرفه ای (فرض بگیرید تیمی مبتدی اصلا اطلاع نداره و فقط مامور کاشت پهپادی یا بسته ای میشه در یک نقطه خاص حتی دور از مراکز حساس )

 

به نظر فعلا کاراترین مسیر و در دسترس ترین مسیر (نه سریعترین مسیر البته)  همین بردن مراکز بسیار حساس به زیرزمین و تونلهای مستحکم هست. ریزپرنده ها و مهمات پاشنه اشیلشون قدرت کمشون هست. ایده ال برای هدف قرار دادن مراکز اقتصادی و سوله های حساس ولی ناتوان در برابر نقاطی که پدافند غیرعامل به خوبی در اونها رعایت شده با استفاده از عوارض طبیعی یا مصنوعی خاص.

 

با روندی که پیش میره حتی بهترین پدافندهای کوتاه برد هم در شرایطی که این ابزارها دارند به سمت مینیاتوری شدن هرچه بیشتر پیش میرند و البته پرواز مبتنی بر هوش مصنوعی و جمعی یک گام همیشه عقب تر و ناکارامدتر هستند. خرابکاری های امنیتی با حملات نظامی حالا دو شیوه کاملا موثر و متفاوت هست.

 

در مورد پاراگراف اول صحبت شما ، باید عرض کنم که ساخت یک پهپاد مولتی کوپتر با قابلیت حمل محموله نسبتا سنگین الان در داخل کشور براحتی امکانپذیره و حتی نیاز با قاچاق قطعه هم نداره و پهپاد های مشابه حتی بصورت پروژه های دانشجویی هم ساخته میشن !

در مورد پدافند غیر عامل ، همانطور که بهش اشاره فرمودین در واقع سریعترین مسیر نیست اما هزینه برترین مسیر هم هست ! راهکار شما را میشه در مورد تاسیساتی که قراره در آینده ساخته بشه در صورت تامین بودجه بکار بست اما در مورد تاسیسات موجود ، انتقال به زیر زمین و در پناه عوارض ، بسیار هزینه بر و گاه ناممکنه ، برای پدافند تاسیسات موجود میشه از سنجه های غیر فعال ( فناوری موجود ) استفاده کرد که این پهپاد ها را کشف کنند و با استفاده از تفنگهای ضد پهپاد پالس الکترو مغناطیسی که در بازار غیر نظامی هم به وفور یافت میشه ، میشه با هزینه کمتر اینکارو انجام داد .

 

  • Like 2
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , 951 گفت:

در مورد پاراگراف اول صحبت شما ، باید عرض کنم که ساخت یک پهپاد مولتی کوپتر با قابلیت حمل محموله نسبتا سنگین الان در داخل کشور براحتی امکانپذیره و حتی نیاز با قاچاق قطعه هم نداره و پهپاد های مشابه حتی بصورت پروژه های دانشجویی هم ساخته میشن !

در مورد پدافند غیر عامل ، همانطور که بهش اشاره فرمودین در واقع سریعترین مسیر نیست اما هزینه برترین مسیر هم هست ! راهکار شما را میشه در مورد تاسیساتی که قراره در آینده ساخته بشه در صورت تامین بودجه بکار بست اما در مورد تاسیسات موجود ، انتقال به زیر زمین و در پناه عوارض ، بسیار هزینه بر و گاه ناممکنه ، برای پدافند تاسیسات موجود میشه از سنجه های غیر فعال ( فناوری موجود ) استفاده کرد که این پهپاد ها را کشف کنند و با استفاده از تفنگهای ضد پهپاد پالس الکترو مغناطیسی که در بازار غیر نظامی هم به وفور یافت میشه ، میشه با هزینه کمتر اینکارو انجام داد .

 

 

در مورد کوادها و پهپادها ناظر به عملیات تسا که گویا پهپاد فقط حامل بوده و موشک یا پرتابه ای (احتمالا موثر ولی بسیار کوچک) شلیک کرده که هرچند خود پهپاد به طور موفق گویا غیرفعال شده ولی پرتابش مشکل ایجاد کرده. (همه مفروضات هست) به همین دلیل به نظرم خصوصا برخی تاسیسات ما که در جغرافیای بسیار پیچیده شهری مثل کلان شهر تهران با همه درگیریهای شهریش واقع شدند شاید رصد و پایش و مواجهه با روزانه احتمالا ده ها شی پرنده کوچک کمی مشکل باشه. شاید بشه عوارض مصنوعی (تورها و تله ها و یا برخی تکنولوژیهای نوین تر سد و مانع ) را پیشنهاد کرد البته اگر امکان پذیر باشه. مثلا در محافظت از یک سوله. البته اگر پرتابه ها پرتعداد باشند مشکل ایجاد میکنه.

 

حتی با فرضی دیگه و البته سنجیدن تمام عواقب (از جمله آسیبهای احتمالی) میشه یک سیستم ماننند تروفی (سیستم های فعال ضد زره) را برای ارتفاع خاصی پیشنهاد داد که چندین وجه از یک سوله بسیار حساس فی المثل را پوشش بدند. احتمالا با این پرتابه ها (که فرضا سیستمهای پدافند برد کوتاه توان تشخیص و درگیری ندارند) اسیب پذیرترین قسمت ها طبق تجربیاتی هم که داشتیم سقف سوله هاست و نه حتی دیوارهای اجری و بتنی. و در ایران هم عمدتا سقف سوله ها به صورت تیپ و ضعیف طراحی میشند.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
38 minutes قبل , alala گفت:

 

در مورد کوادها و پهپادها ناظر به عملیات تسا که گویا پهپاد فقط حامل بوده و موشک یا پرتابه ای (احتمالا موثر ولی بسیار کوچک) شلیک کرده که هرچند خود پهپاد به طور موفق گویا غیرفعال شده ولی پرتابش مشکل ایجاد کرده. (همه مفروضات هست) به همین دلیل به نظرم خصوصا برخی تاسیسات ما که در جغرافیای بسیار پیچیده شهری مثل کلان شهر تهران با همه درگیریهای شهریش واقع شدند شاید رصد و پایش و مواجهه با روزانه احتمالا ده ها شی پرنده کوچک کمی مشکل باشه. شاید بشه عوارض مصنوعی (تورها و تله ها و یا برخی تکنولوژیهای نوین تر سد و مانع ) را پیشنهاد کرد البته اگر امکان پذیر باشه. مثلا در محافظت از یک سوله. البته اگر پرتابه ها پرتعداد باشند مشکل ایجاد میکنه.

 

حتی با فرضی دیگه و البته سنجیدن تمام عواقب (از جمله آسیبهای احتمالی) میشه یک سیستم ماننند تروفی (سیستم های فعال ضد زره) را برای ارتفاع خاصی پیشنهاد داد که چندین وجه از یک سوله بسیار حساس فی المثل را پوشش بدند. احتمالا با این پرتابه ها (که فرضا سیستمهای پدافند برد کوتاه توان تشخیص و درگیری ندارند) اسیب پذیرترین قسمت ها طبق تجربیاتی هم که داشتیم سقف سوله هاست و نه حتی دیوارهای اجری و بتنی. و در ایران هم عمدتا سقف سوله ها به صورت تیپ و ضعیف طراحی میشند.

 

 

استاندارد طراحی سوله های در ایران فقط برای مقاومت در برابر باد طراحی شده و بر همین مبنا هم اجرا میشه و تقریبا هیچ گونه محافظتی در برابر هجوم نظامی ندارند .

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.