Recommended Posts

هم اکنون, 951 گفت:

با سلام

با تبلیغات انتقام و تکرارش در رسانه دوباره داریم به جایی میرسیم که حکومت مجبور بشه فقط برای راضی کردن افکار عمومی یه عملیات مثل عین الاسد انجام بده !

این رویه ای که رسانه های کشور در اینباره در پیش گرفتن اشتباهه و نتیجه ای غیر از سرخوردگی بعد از یک عملیان نصفه و نیمه نداره .

امیدوارم تصمیم سازان و تصمیم گیران ، تجربه قبلی رو تکرار نکنن و راهکار بهتری در چنته داشته باشند .

انتقام ایران قطعی هست. رهبری در پیامشان واضح گفتند. 

فقط زمانش معلوم نیست که من زمانش  را من حدس میزنم بعد از روز جمعه که روز قدس هست باشه. 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, mehdipersian گفت:

انتقام ایران قطعی هست. رهبری در پیامشان واضح گفتند. 

فقط زمانش معلوم نیست که من زمانش  را من حدس میزنم بعد از روز جمعه که روز قدس هست باشه. 

 

انشاالله که تهش خیر باشه

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک نکته ای را در نظر بگیریم و ماجرا را اینگونه نگاه کنیم که برخی هم بهش اشاره داشتند و یک تحلیل هست نه با توجه به پیچیدگی ها قطعا میشه گفت درسته یا نه میشه گفت حتما غلطه:

 

شمشیر داموکلس

 

صهیونیستها سعی دارند با این ترورها پای ایران را به جنگ بکشند.

 

1.ایران دم به تله نمیده و وارد این بازی نمیشه. نتیجه؟ طبیعتا افزایش سطح تنش توسط طرفی که هر طور شده میخواد پای ایران را به جنگ بکشه. نتیجه؟ بعد از وارد آوردن ضربات متعدد و پی در پی و پله پله بالا بردن سطح درگیری و کشاندنش به داخل ایران ( همونطوری که چند وقت پیش یک اندیشکده با همین استدلال بهش پیشنهاد کرده بود چون ایران نمیخواد وارد جنگ بشه داخل ایران غیر از حمله مستقیم به صنایع اتمی حتی موشکی و نظامی و زیر سیستم های اتمی را هم میتونیم بزنیم ) و نهایتا به هر حال یک جایی ورود ایران به جنگ

 

2.پاسخ ایران در سطحی متوازن هر بار که ضربه ای بهش وارد میشه حتی با وجود پذیرفتن ریسک آغاز جنگ ( به قول عزیزی مشکل ما همینجاست که فکر میکنیم جنگ هنوز شروع نشده )

 

نتیجه هر دو گزینه بالا نهایتا جنگ هست ولی در گزینه اول ما تا اون مرحله کلی از منابع ارزشمند انسانی و استراتژیک را حتی شاید از دست داده باشیم.

 

پ ن: این تحلیل ساده سازی شده. طبیعتا ما اطلاعی نداریم از جزییات بسیاری شامل آماده سازی هایی که ممکن هست برای یک جنگ نهایی داره انجام میشه و گاهی صر راهبردی نیاز هست تا اون روز مد نظر. یا رفع خطراتی که جبهه داخلی را در صورت جنگ تهدید میکنه و نیاز به بازآرایی دارند در فرصت زمانی. ولی نهایتا از اونجا که جبهه دو طرف ابدا برابر نیست به نظر میرسه این عقب ماندگی ها همیشه وجود خواهد داشت. گاهی حتی ممکنه بعضا ( مثلا تاثیر تدریجی تحریم ها بر اقتصاد و شل کن و سفت کن ها ) عقب تر هم بریم از موقعیت قبلی و البته برخی شرایط منطقه ای و جهانی هم به نفع یک فرصت مناسب از دست برند.

 

باید به تصمیمات خصوصا در حوزه نظامی که تخصصی است احترام گذاشت ولی گاهی باید پشت جبهه هم دل خط مقدم را قرص کنه که باهاش هست. انشاالله که دعا کنیم بهترین تصمیم را فرماندهان و تصمیم گیران خدا به دل و ذهنشون بندازه. انشاء الله.

 

 

آف پست!: ارمنستان جنایت اسراییل را محکوم نکرد، فقط ابراز نگرانی کرد مثل اروپا! ( در مورد باکو صحبت نمیکنیم چون اصلا واکنشی نداشت این تفاله رژیم صهیونیستی در همسایگی، کسی که در جنگ غزه طرف اسراییل را گرفته و یکی از بزرگترین پشتیبانانش در حوزه انرژی و تهیه سوختش هست طبیعتا راضی هم هست) ولی موضع ارمنستان جالب هست. و البته پاشینیانی که همچنان یک عنصر مشکوک هست و گام های احتیاط آمیز ایران را همین مسئله نسبت به ارمنستان توجیه میکنه.

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 3
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 14 فروردین 1403 در 01:39 , mehdipersian گفت:

یک سوالی که برایم پیش آمده اصلا در تاریخ جهان موردی بوده که یک کشور با افتخار کنسول و سفارت یک کشور دیگه را بمباران بکند و افراد داخل ساختمان را بکشد؟ 

 

قطعا موردی بوده که مردم یه کشور به کنسول گری یا سفارت خونه کشور دیگری حمله کردند  و اونجا رو به اشغال کردند و یا به اتش کشیدند و یه هیئت دیپلماتیک داخل اون رو با چاقو و قمه تکه تکه کرده اند.

 

یه ایرونی که قدر تاریخ دبیرستان تاریخ خونده هیچ وقت نباید این سوال رو مطرح بکنه

  • Upvote 6
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, RezaKiani گفت:

 

قطعا موردی بوده که مردم یه کشور به کنسول گری یا سفارت خونه کشور دیگری حمله کردند  و اونجا رو به اشغال کردند و یا به اتش کشیدند و یه هیئت دیپلماتیک داخل اون رو با چاقو و قمه تکه تکه کرده اند.

 

یه ایرونی که قدر تاریخ دبیرستان تاریخ خونده هیچ وقت نباید این سوال رو مطرح بکنه

 

اولا که مردم خشمگین از جنایت های دولت یک کشور دیگه در تاریخ از این کارها زیاد کردند. 

 

دوما که این بحث بمباران رسمی هست و هر انسان با اندکی عقل و شعور تفاوتش را درک میکند. 

  • Like 2
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , RezaKiani گفت:

 

قطعا موردی بوده که مردم یه کشور به کنسول گری یا سفارت خونه کشور دیگری حمله کردند  و اونجا رو به اشغال کردند و یا به اتش کشیدند و یه هیئت دیپلماتیک داخل اون رو با چاقو و قمه تکه تکه کرده اند.

 

یه ایرونی که قدر تاریخ دبیرستان تاریخ خونده هیچ وقت نباید این سوال رو مطرح بکنه

 

و پاسخ درست از طرف کشوری که سفارتش اشغال شده رو هم دریافت کردند.

 

1 hour قبل , mehdipersian گفت:

 

اولا که مردم خشمگین از جنایت های دولت یک کشور دیگه در تاریخ از این کارها زیاد کردند. 

 

دوما که این بحث بمباران رسمی هست و هر انسان با اندکی عقل و شعور تفاوتش را درک میکند. 

 

فکر می کنی بدون رضایت حکومت ها، مردم می تونند یک سفارت خانه رو اشغال کنند؟

 

 

ویرایش شده در توسط OldTwilight
  • Upvote 1
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , mehdipersian گفت:

 

اولا که مردم خشمگین از جنایت های دولت یک کشور دیگه در تاریخ از این کارها زیاد کردند. 

 

دوما که این بحث بمباران رسمی هست و هر انسان با اندکی عقل و شعور تفاوتش را درک میکند. 

 

فکر می کنی بدون رضایت حکومت ها، مردم می تونند یک سفارت خانه رو اشغال کنند؟

 

  • Upvote 1
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, OldTwilight گفت:

 

فکر می کنی بدون رضایت حکومت ها، مردم می تونند یک سفارت خانه رو اشغال کنند؟

 

 

سلام.

بله. می تونند.

 

  • Like 2
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, OldTwilight گفت:

 

فکر می کنی بدون رضایت حکومت ها، مردم می تونند یک سفارت خانه رو اشغال کنند؟

 

بله مثلا در مورد خودمان سفارت آمریکا و انگلیس و عربستان را گروه های مردمی اشغال کردند بعد تازه خبرش به مسئولین رسید. 

 

در ضمن من نشنیدم که در این حملات به افراد آسیب رسیده باشد. فقط آمریکایی ها 444 روز گروگان بودند تا زمانی که منابع مالی ایران را در غرب آزاد کردند و بعد آزاد شدند. 

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
27 minutes قبل , mehdipersian گفت:

بله مثلا در مورد خودمان سفارت آمریکا و انگلیس و عربستان را گروه های مردمی اشغال کردند بعد تازه خبرش به مسئولین رسید.

 

خارج از بحث هست ولی اینی که می گی رو خودت هم باور داری ؟

 

2 minutes قبل , mehdipersian گفت:

خب نمیدانم چرا شما اصلا جور دیگه ای فکر میکنید. توی ایران مردم جو گیر و تعصبی زیاد داریم. خیلی انگار در ارتباط با لایه های مختلف جامعه نبودید. 

 

 

https://www.asriran.com/fa/news/851512/حضور-فروغی-شبکه-سه-در-اشغال-سفارت-انگلیس-عکس

 

ویرایش شده در توسط OldTwilight
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, OldTwilight گفت:

 

خارج از بحث هست ولی اینی که می گی رو خودت هم باور داری ؟

 

خب نمیدانم چرا شما اصلا جور دیگه ای فکر میکنید. توی ایران مردم جو گیر و تعصبی زیاد داریم. خیلی انگار در ارتباط با لایه های مختلف جامعه نبودید. 

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 hours قبل , RezaKiani گفت:

 

قطعا موردی بوده که مردم یه کشور به کنسول گری یا سفارت خونه کشور دیگری حمله کردند  و اونجا رو به اشغال کردند و یا به اتش کشیدند و یه هیئت دیپلماتیک داخل اون رو با چاقو و قمه تکه تکه کرده اند.

 

یه ایرونی که قدر تاریخ دبیرستان تاریخ خونده هیچ وقت نباید این سوال رو مطرح بکنه


موارد متعددی از حمله مردم یک کشور یا گروه های غیردولتی به سفارت ها و اماکن کنسولی وجود دارد ... در همین قضیه بیداری اسلامی _ یا به قول شما بهار عربی _ موارد متعددی از حمله مردم به سفارت آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد. حتی اگر درست به خاطر داشته باشم سفیر امریکا یا یکی از مقامات کنسولی آن کشور در لیبی در جریان همین حملات کشته هم شد. یا در مواردی دیگر حمله مردم اردن به سفارت رژیم اسرائیل یا حمله مردم عراق در چند نوبت به سفارت آمریکا یا حمله به کنسول ایران در بصره و ... . اما خلاف ادعای شما در قضیه سفارت آمریکا در ایران کسی کشته نشد و با قمه! تکه تکه نشد...
اما خیلی خوبه اون ایرونی که تاریخ دبیرستانش رو خیلی خوب از بر هست و دهه شصت رو هم درک کرده! از حافظه با وجدانش کمک بگیره و قضیه حمله و گروگان گیری در سفارت ایران در لندن رو هم به خاطر بیاره...

پ.ن : خیلی خیلی مایه تاسف هست که برخی در جامعه آنچنان دچار اضمحلال فکری شده اند که حقوق اساسی خودشان و کشورشان دیگر برایشان اهمیت ندارد و حاضرند تمامی اصول شناخته شده را برای زیرسوال بردن کشور و منافع ملی زیر پا بگذارند!
پ.ن2: مدیران محترم اگر لحن گزنده بنده را نپسندیدند و آن را موجب اختلاف و انحراف تاپیک دانستند لطفا این پست را حذف کنند.

  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

«اسرائیل» به دنبال چیست؟ / «ایران» چگونه پاسخ خواهد داد؟

1978478_718.png

 

هنوز مدت زیادی از حمله پیشین رژیم صهیونیستی  به یک ساختمان در حومه دمشق و شهادت سید رضی موسوی از مستشاران باسابقه سپاه در دمشق نمی‌گذرد. این بار صهیونیسم با هدف قرار دادن ساختمان کنسولگری ایران یک اقدام پرریسک‌تر را رقم زده؛ اقدامی که با واکنش‌های گسترده‌ای داخل و خارج از مرز‌های ایران همراه شده است.

آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب به دنبال ترور سرداران ایران در سوریه گفت: «رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد آن‌ها را از این جنایت پشیمان خواهیم کرد.». ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران نیز در بخشی از سخنان خود ضمن محکوم کردن این حمله گفت: «رژیم غاصب صهیونیستی پس از شکست و ناکامی مکرر در برابر ایمان و اراده مجاهدان جبهه مقاومت، در تقلا برای نجات خود، ترور‌های کور را در دستور کار قرار داده است، اما باید بداند با اینگونه اقدامات غیرانسانی هرگز به اهداف شوم خود نخواهد رسید و روز به روز شاهد تقویت جبهه مقاومت و انزجار و نفرت ملت‌های آزاده علیه ماهیت نامشروع خود بوده و این جنایت ناجوانمردانه نیز بی‌پاسخ نخواهد ماند.» آن چه در سخنان رهبر انقلاب و پیام تسلیت ابراهیم رئیسی مورد توجه قرار گرفته، موضوع انتقام گیری و پاسخ دهی به این حمله است، نکته‌ای که احمد وحیدی، وزیر کشور نیز آن را به شکلی دیگر تکرار کرده. وحیدی در پیامی در این باره در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شهادت سردار زاهدی و همراهان ایشان را تسلیت عرض می‌نمایم. مطمئناً واکنش اسرائیل بر اثر انفعال و شکست‌های میدانی است. فرزندان خمینی کبیر سرنوشتی جز شهادت ندارند. ‬ صهیونیست‌ها، منتظر واکنش باشند.»

 

خبرگزاری صهیونیستی سی‌ان‌ان نیز در گزارشی درباره حمله رژیم صهیونیستی  به کنسولگری ایران در سوریه نوشت: «خاورمیانه باردیگر در لبه پرتگاه و در آستانه تشدید بحران و گسترش جنگ قرار گرفت. حمله روز دوشنبه به کنسولگری ایران در دمشق خطرناک‌ترین تنش خارج از حیطه جنگ اسرائیل علیه غزه که از شش ماه گذشته آغاز شده، به شمار می‌رود. این حمله همچنین از جدیدترین مجموعه حملات اخیر اسرائیل در سوریه و علیه حزب‌الله لبنان است که در خارج از حیطه جنگ غزه طی شش ماه گذشته رخ می‌دهد. از لحاظ فنی، کنسولگری ایران (در دمشق) جزو خاک و تمامیت ارضی ایران به شمار می‌رود که حمله روز دوشنبه، طی سال‌های اخیر آن را به بارزترین و آشکارترین حمله به خاک ایران بدل ساخته. تصور اینکه ایران نخواهد برای تلافی این حمله، حزب الله لبنان را به عنوان یکی از قدرتمندترین متحدان خود درمنطقه درگیر سازد، دشوار است.»

 

با توجه به این شرایط پرسش‌هایی مطرح است از جمله این که هدف و نقشه اسرائیل از تشدید تنش‌ها با ایران در منطقه چیست و واکنش ایران در صورت تداوم این حملات چگونه خواهد بود؟

فرارو در راستای پاسخ دهی به این سوالات با عبدالرضا فرجی رادhttps://civilica.com/p/179622/ } استاد ارشد ژئوپلیتیک و تحلیلگر سیاسی گفتگو کرده است:1978479_790.jpeg

فرجی راد به فرارو گفت: «هم اکنون چند مسئله مهم، همزمان وجود دارد. یکی وضعیت داخلی اسرائیل است که پس از جنگ غزه که نتانیاهو :pig: و دولت وی موفق نشدند به اهداف خود برسند. درواقع اهدافی از جمله حذف حماس، تسلط کامل بر غزه و استقرار نیرو‌های اسرائیلی در غزه و منطقه جنوبی غزه (رفح) محقق نشده است. اسرائیل از سوی آمریکا و اروپا تحت فشار بین المللی است و حماس در غزه هنوز فعال است؛ بنابراین پس از ۶ ماه، دولت نتانیاهو هیچ جوابی ندارد که چرا نه تنها گروگان‌ها آزاد نشده اند، بلکه دولت هم ناموفق است. دولت نتانیاهو با نارضایتی گسترده مردم رو به رو است که می‌تواند با انتخابات زودرس و کناره گیری وی از قدرت همراه شود. دولت اسرائیل می‌خواهد تمهیداتی انجام دهد که در قدرت بماند. همچنین، حدود یکصد هزار نفر از شهرک نشینان اسرائیل در جنوب غزه، آواره هستند و به علت ناامنی‌های موجود نمی‌توانند به خانه‌های خود برگردند و یکصد هزار نفر نیز در بخش‌های شمالی اسرائیل در چادر‌ها اسکان موقت دارند و نیاز به تامین امنیت دارند. دولت اسرائیل به دنبال افزایش درگیری‌ها با حزب الله لبنان است تا بتواند حزب الله را از کنار مرز تا رودخانه لیتانی، کنار بزند و ارتش لبنان را جایگزین آنان کند. اسرائیل برای رسیدن به هدف درگیری با حزب الله، (که حتی می‌تواند مورد حمایت غرب و برخی کشور‌های عربی هم باشد)، به دنبال این است که حمایت‌های لجستیکی که از سوریه به حزب الله می‌رسد قطع شوند.»

وی افزود: «این حمایت‌های لجستیکی از سوی ایران می‌رسد و بنابراین اسرائیل شروع به حمله به فرماندهان ایرانی در سوریه کرده است تا ناامنی ایجاد کند و به قرارگاه‌های نظامی ضربه زده و انبار‌های تسلیحاتی را نابود کند. این استراتژی اسرائیل از ۲ هفته قبل سرعت گرفته و با ریسک بالا، در حال اجرا است. حمله به کنسولگری ایران، دقیقا نشان دهنده این است که اسرائیل ضریب ریسک را بالا برده است؛ بنابراین یکی از اهداف این حملات، قطع ارتباط لجستیکی ایران و سوریه است. از طرفی، هدف دوم، به درگیری کشاندن ایران است. چرا که غرب (اروپا و آمریکا) به دولت نتانیاهو پشت کرده اند و تمایل دارند که دولت نتانیاهو با انتخابات زودرس کنار رفته، نتانیاهو برکنار شده و دولت جدیدی روی کار بیاید که بتواند مذاکرات جدیدی را با فلسطینی‌ها شکل دهد و چه بسا، طرح دو دولتی را اجرایی کند. نتانیاهو برای این که این موضوع را منتفی کرده و غرب و آمریکا را به دنبال خود بکشاند، به دنبال این است که درگیری را با ایران نیز آغاز کند و انتظار دارد، با زدن مقر دیپلماتیک ایران، ایران را نیز به تلافی وادار کند. در نتیجه با ایجاد درگیری، غرب نیز از اسرائیل حمایت کند. درواقع کلیت استراتژی اسرائیل همین است.»

 

ایران فاز دیپلماتیک را آغاز کرده است

این استاد ژئوپلیتک در ادامه گفت: «معتقدم که ایران کاملا متوجه شرایط موجود است و تمایلی ندارد که به تلافی حملات اسرائیل، حملات متقابل و مستقیمی را انجام دهد. تجربه ثابت کرده که واکنش‌هایی که ایران در قبال اسرائیل انجام می‌دهد، بیشتر از طریق واسطه‌ها (نیرو‌های جهادی و مقاومت، حزب الله، نیرو‌های عراقی و حوثی‌ها و امثالهم در یمن) است. اما این بار، با توجه به این که اسرائیل یک عملیات با ریسک بالا انجام داده است، ایران وارد فاز دیپلماتیک شده و علاوه بر این که سازمان ملل را مجبور کرده جلسه شورای امنیت را تشکیل دهد، با آمریکا نیز وارد گفتگو شده و از طریق سفیر سوئیس (حافظ منافع امریکا)، پیامی به آمریکایی‌ها داده اند و احتمالا آمریکایی‌ها نیز پاسخی ارائه خواهند کرد. من تصور نمی‌کنم ایران، فعلا تصمیم داشته باشد، عملیات مستقیمی نسبت به اسرائیل نشان دهد.»

وی افزود: «تصور طرف ایرانی این است که امریکا می‌تواند کنترل کننده اسرائیل باشد؛ بنابراین پیامی که توسط آقای امیرعبداللهیان به آمریکا داده شده با این هدف است که به آمریکا هشدار دهد. ایران تا کنون در قبال رفتار‌های اسرائیل صبورانه برخورد کرده، اما آمریکا نیز بار‌ها مدعی بوده و تاکید کرده که تمایلی ندارد در منطقه جنگ شود. در واقع این مسئله بار‌ها از سوی مقام‌های ارشد ایرانی و مقام‌های ارشد آمریکایی تکرار شده است؛ بنابراین ایران به آمریکا پیام داده که باید مانع از اقدامات خطرناک اسرائیل شود. چه پیام ایران به ایالات متحده و چه مصاحبه وزیر امور خارجه، در همین راستا است.»

 

اسرائیل به دنبال ایجاد ناامنی در منطقه است

این کارشناس ارشد سیاست خارجی در ادامه گفت: «ظاهرا ایالات متحده، هر نوع اطلاع داشتن از وقوع حمله اسرائیل در سوریه را تکذیب کرده. اما نمی‌توان این موضوع را با قطعیت قبول کرد و معتقدم این احتمال وجود دارد که آمریکایی‌ها می‌دانستند. وقتی که اسرائیل برای نخستین بار در بلندی‌های جولان از هواپیمای F۳۵ استفاده می‌کند، قابل حدس است که آمریکایی‌ها نیز باخبر بوده اند. آمریکایی‌ها نیز در عراق عملیات‌های مشابهی انجام داده اند، بنابراین، آمریکایی‌ها بدشان نمی‌آمد که در سوریه و لبنان نیز فرماندهان مرتبط با جبهه‌های مقاومت، هدف قرار گیرند. با همه این ها، آمریکا نمی‌خواهد در منطقه تنش افزایی ایجاد شود، به ویژه با توجه به این که انتخابات نزدیک است و هر نوع بحرانی می‌تواند به ضرر دولت بایدن باشد. آمریکا به خوبی می‌داند اسرائیل چه اهدافی را دنبال می‌کند و همچنین به خوبی می‌داند که اسرائیل مایل است پای ایالات متحده را وارد گل کند.»

وی افزود: «وقتی می‌گوییم ممکن است ایالات متحده از ماجرای حمله مطلع بوده باشد، لزوما به این معنا نیست که باید به ایران نیز ماجرای حمله را اطلاع می‌داد. اسرائیل متحد اصلی آمریکا و آمریکا متحد اصلی اسرائیل است بنابراین این احتمال وجود دارد که مطلع بوده و یا نبوده. برخی معتقدند آمریکا نتوانسته است اسرائیل را قانع کند که از ادامه حملات علیه غزه دست بکشد، اما این موضوع قطعی نیست. حتی معتقدم آمریکا تا حدودی موفق شده که با همکاری اروپایی ها، حملات اسرائیل به رفح را متوقف کند. گرچه اسرائیل به کشتار بی رحمانه در غزه ادامه می‌دهد، اما در رفح، اسرائیل هنوز در حالت ترس و تردید قرار دارد و به همین دلیل به مذاکرات ادامه می‌دهد. این احتمال وجود دارد که در روز‌های آینده ما شاهد یک نوع، توقف درگیری در غزه باشیم و تعدادی از اسرای هر دو طرف آزاد شوند.»

فرجی راد در پایان گفت: «معتقدم نه تنها حملات اسرائیل در روز‌ها و هفته‌های آینده ادامه پیدا خواهد کرد، بلکه ممکن است حتی تشدید شود. درواقع معتقدم اسرائیل به دنبال ایجاد ناامنی در منطقه است. این ناامنی نه فقط برای نیرو‌های نظامی ایران، بلکه برای نیرو‌های دیپلماتیک و حتی انواع سفر‌های دیپلماتیک خواهد بود. اسرائیل به دنبال این است که دستاوردی بزرگ را در لبنان کسب کند. اما درباره این که اگر اسرائیل به اقدامات خود ادامه دهد، چه رخ خواهد داد، نمی‌توانیم نظر قطعی بدهیم. هم اکنون ایران، روی واکنش کوتاه مدت متمرکز است که همان واکنش نشان دادن به امریکا است. بعید می‌دانم ایران، استراتژی بلند مدتی برای مواجهه با اسرائیل اندیشیده باشد{  ما از همه چیز مطلع نیستیم  ;)} بنابراین اکنون زمان مناسبی است که ایران یک استراتژی تدوین کند، به ویژه با توجه به این که ایران نیز این احتمال را در نظر خواهد داشت که اسرائیل به حملات خود ادامه می‌دهد. حتی معتقدم پشت پرده این حملات درواقع ضربه زدن به حزب الله است، اما در مرحله اول اسرائیل به دنبال قطع ارتباط ایران و حزب الله است. به همین دلایل است که معتقدم طی روز‌های آینده در منطقه شام، شاهد اتفاقات جدیدتری خواهیم بود.»

 

بهترین پاسخ به حملات اسرائیل علیه ایران از زبان سردار علایی

1979658_783.jpg

به گزارش جماران، سردار حسین علایی{ فرمانده پیشین نیروی دریایی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران} گفتگویی درباره انگیزه‌های رژیم اسرائیل از این حمله و واکنش احتمالی جمهوری اسلامی ایران داشته است که متن آن، بدین شرح است:

 

-روز دوشنبه شاهد حمله بی سابقه رژیم اسرائیل به ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پایتخت سوریه و شهادت تعدادی از مقام‌های عالی رتبه نظامی و مستشاران نظامی ایران در این کشور بودیم. اهداف رژیم اسرائیل از این حمله شش ماه پس از آغاز جنگ غزه را چه می‌دانید؟

اسرائیل بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران است که سعی می‌کند هیچ فرصتی را برای ضریه زدن به ایران از دست ندهد. اسرائیل تنها رژیمی در جهان است که به صورت رسمی و علنی به دنبال تغییر حکومت جمهوری اسلامی در ایران است، زیرا وجود جمهوری اسلامی ایران را به مفهوم نابودی اسرائیل از صفحه روزگار ارزیابی می‌کند. اسرائیل حضور پاسداران ایرانی در کشور‌های همجوار فلسطین اشغالی را از مهم‌ترین تهدیدات خود به شمار می‌آورد. بنابراین، هدف اسرائیل از ترور‌های هدفمندِ فرماندهان سپاه در کشور‌های سوریه و لبنان، ناامن سازی فضای فیزیکی این کشور‌ها برای حضور موثر مستشاران ایرانی است.

به نظر می‌رسد که اسرائیل سازمان ویژه‌ای را برای رصد تمامی پاسداران و ایرانیانی که به سوریه و لبنان تردد می‌کند بوجود آورده است و در هماهنگی و با توافق و تمایل آمریکا به دنبال ترور تمامی آنهاست.

تصور اسرائیل آنست که تنها حامی واقعی مظلومین فلسطینی در جهان، جمهوری اسلامی ایران است و این سپاه پاسداران است که گام‌های عملی را در حمایت از فلسطینی‌ها بر می‌دارد؛ بنابراین هدف اصلی اسرائیل، جنگیدن با تمامی پاسداران بویژه آن‌هایی است که به کشور‌هایی مانند لبنان، سوریه، عراق و یمن رفت و آمد می‌کنند. ترور سردار سرافزار و پرافتخار شهید محمدرضا زاهدی و هفت پاسدار سربلند همراه وی در کنسولگری ایران در سوریه را باید در این راستا تجزیه و تحلیل کرد.

 

-بیش از شش ماه از جنگ در غزه می‌گذرد و در این بازه زمانی اسرائیل هم چند بار به اهداف ایرانی در سوریه حملاتی داشته، اما حمله به مراکز دیپلماتیک یک کشور دیگر عبور از خط قرمز مشخص شده توسط کنوانسیون‌های بین المللی و مصداق حمله به خاک یک کشور است. فکر می‌کنید چه عواملی باعث شد که اسرائیل در این بازه زمانی چنین عمل پرریسکی را انجام دهد؟

اسرائیل هیچگاه و در هیچ حوزه‌ای به قوانین و مقررات بین المللی و کنوانسیون‌های سازمان ملل پایبند نبوده است. اسرائیل اهداف خود را در هر کجای جهان که بیابد به آن‌ها حمله می‌کند. برای جنایتکاران موساد و ارتش اسرائیل فرقی نمی‌کند که به جایی که حمله می‌کنند یک ساختمان دیپلماتیک باشد یا یک بیمارستان یا یک مسجد و کلیسا و یا یک خودرو و در خیابان و یا یک منزل مسکونی پر از کودک و زن و این که آن کسی و یا کسانی که هدف ترور هستند در کدام کشور و در چه محلی قرار دارند.

اسرائیل به حریم هوایی هیچ کشوری نیز احترام نمی‌گذارد و استفاده از آسمان همه کشور‌ها را برای انجام جنایات خود مجاز می‌شمارد. همانطور که در حمله تروریستی به سردار زاهدی و همراهانش، حریم هوایی کشور‌های لبنان و سوریه را نقض کرد. اسرائیل برای ترور فرماندهان نیروی قدس سپاه هیچ محدودیت زمانی برای خود قائل نیست و تا آن‌ها را در هر کجا که بیابد، اقدام به ترور می‌کند.

بنابراین، بازه زمانی فعلی اهمیت چندانی برای اسرائیل ندارد، بلکه او به محض این که از نظر اطلاعاتی دسترسی به سوژه‌های خود پیدا کرده است، دست به اقدام نظامی برای ترور سردار زاهدی و همراهانش زده است.

 

-این حمله واکنش‌های متعددی را به دنبال داشته است. برخی آن را تلاش بی بی برای کشاندن پای ایران به رویارویی مستقیم می‌دانند و از ضرورت پاسخ مدبرانه سخن می‌گویند و برخی آن را نشانه ناکارآمدی سیاست بازدارندگی ایران در چندماه اخیر در برابر اسرائیل و از ضرورت برخورد قاطع حرف می‌زنند. کدام یک را به تامین امنیت و منافع ما نزدیک‌تر می‌دانید؟

اسرائیل از سالیان دراز گذشته به دنبال ترور پاسداران نیروی قدس و نیز فرماندهان جریانات مقاومت به ویژه در سوریه و لبنان بوده است. اسرائیل تا کنون ترور‌های زیادی نیز مثل ترور سیدعباس موسوی دبیرکل سابق حزب الله و خانواده اش را در لبنان و ترور رهبران فلسطینی در کشور‌های مختلف انجام داده است. اما رژیم صهیونیستی غاصب پس از حملات چند ماه گذشته به نوار غزه بر شدت ترور‌های خود افزوده است. اسرائیل بر این باور است که مقاومت مردم در فلسطین، ناشی از اندیشه‌های امام خمینی و در اثر انقلاب اسلامی است که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه جریان یافته است.

بنابراین، به دنبال شهادت پاسداران با ترور‌های هدفمند برآمده است. اما اسرائیل می‌داند و باید مطمئن شود که هیچ جنایتی بدون پاسخ نمی‌ماند، ولی نباید با واکنش فوری خیال او را از مجازات در دراز مدت راحت کرد. بهترین پاسخ مدبرانه آنست که اسرائیل انتظار دریافت آن را نداشته باشد. این اقدام هم نیاز به برنامه ریزی با حوصله و اجرای یک و یا چند طرح بازدارنده دارد که نباید اسرائیل از کیفیت آن‌ها مطلع شود.

 

-فکر می‌کنید واکنش ایران باید در چه سطحی و چگونه باشد تا نه شائبه ضعیف بودن ایران را متبادر کند و نه منجر به گسترش دامنه جنگ شود؟

شاید بهترین واکنش آن باشد که ایران اقدامات گسترده حقوقی و بین المللی و دیپلماتیک علیه اقدام تروریستی اسرائیل انجام دهد. از طرفی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا با حفاظت و مراقبت از شهروندانش، اسرائیل را در ترور ایرانیان عزیز و پاسداران سرفراز، ناکام بگذارد.

ایران باید فرض را بر این بگذارد که اسرائیل تصمیم گرفته است تا تمام پاسدارانی را که به کشور‌هایی مانند سوریه و لبنان سفر می‌کنند را ترور کند؛ بنابراین باید همه آن‌ها را هشیار کند تا از شیوه‌هایی استفاده کنند که دستگاه‌های جاسوسی اسرائیل پی به وجود و محل استقرار آن‌ها نبرند. از سوی دیگر بهتر است که مقامات ایرانی هیچ حرفی از نوع واکنش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران و نیز نیرو‌های مقاومت نسبت به جنایات و ترور‌های اسرائیل نزنند و هیچ عجله‌ای هم برای واکنش از خود بروز ندهند.

بلکه با صبر و حوصله و با برنامه ریزی و بدون سر و صدا و تبلیغات، اقداماتی انجام دهند که اسرائیل بفهمد هیچ جنایتی بدون واکنش متناسب، فراموش نخواهد شد. اسرائیل باید همیشه نگران دریافت پاسخ به جنایاتش در همه ابعاد از سوی همه ظلم ستیزان جهان باشد، ولی نباید بداند که چگونه و با چه ابزاری و در چه زمانی و با چه تاکتیکی و علیه چه اهدافی این واکنش‌ها صورت خواهد گرفت.

بعضی از تحلیل گران بر این باورند که اسرائیل می‌خواهد جنگ خود با فلسطینیان در نوار غزه را تبدیل به جنگ با ایران تبدیل کند تا از فشار افکار عمومی جهانی بخاطر زن کشی و کودک کشی و نسل کشی نجات یابد. احتمالاً آمریکا هم با چنین سیاستی موافق است و به دنبال برپایی یک جنگ علیه ایران است تا اسرائیل با خیال راحت بتواند به قتل عام و کشتار فلسطینی‌ها ادامه دهد؛ بنابراین شاید بهترین اقدام، در خوف و رجا نگهداشتن اسرائیل و انجام اقدامات هوشمندانه دراز مدت و مستمر علیه جنایات آن رژیم سفاک است، به طوری که بتواند حمایت‌های مردم جهان و کشور‌های دیگر را نیز به خود جلب کند.

 

-فکر می‌کنید سیاست عدم مداخله مستقیم ایران در جنگ غزه و صبر استراتژیک اشتباه بود؟

جنگ اسرائیل با فلسطینی‌ها نیازی به مداخله مستقیم ایران ندارد. نتانیاهو از زمانی که حمله به نوار غزه را آغاز کرد به دنبال آن بود تا آمریکا را هم با ایران وارد جنگ کند که خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی جلوی این توطئه اسرائیل را گرفت. البته نیرو‌های مقاومت در منطقه فوری به کمک فلسطینی‌ها شتافتند و اسرائیل نتوانست ظرف چند روز بر نوار غزه مسلط شود. الان هم اسرائیل در یک جنگ فرسایشی گرفتار شده است که جز بدنامی و ثبت اسم اسرائیل به عنوان جنایتکارترین رژیم انسان کش جهان، چیزی برای وی به همراه ندارد؛ بنابراین سیاست ایران صبر استراتژیک به منظور دفاع از حقوق و حیات فلسطینی‌ها و نشستن در انتظار شکست اسرائیل بوده است.

 

-با توجه به تلاش آمریکا برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ در این شش ماه، فکر می‌کنید موضع آمریکا نسبت به این حمله و تشدید تنش چیست؟ آیا امکان دارد این حمله به پایان تفاهم نانوشته میان تهران و واشنگتن پس از حمله گروه‌های مقاومت به برج ۲۲ امریکا در مرز سوریه با اردن منتهی شود؟

آمریکا پشتیبان اصلی اسرائیل در تمامی جنایاتی است که نتانیاهو علیه بشریت انجام می‌دهد. اسرائیل بدون رضایت آمریکا هیچ کاری انجام نمی‌دهد. ترور فرماندهان سپاه برای اولین بار توسط آمریکا و با ترور شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. از آن زمان است که اسرائیل اجازه یافته است تا به ترور فرماندهان سپاه در سوریه و لبنان در راستای سیاست‌ها و منویات آمریکا اقدام نماید. به نظر می‌رسد که آمریکا مهم‌ترین مزاحم خود برای تداوم استقرار نظامیانش در عراق و منطقه را نیرو‌های مقاومت طرفدار جمهوری اسلامی ایران می‌داند و به دنبال آنست تا به ایران ضربات مهلک بزند.

بر همین اساس دست اسرائیل را برای ترور فرماندهان ایرانی باز گذاشته است. ولی سیاست آمریکا همیشه چماق و هویج بوده است. فعلاً چماق آمریکا، اسرائیل است، ولی هویجی از وی دیده نمی‌شود.

 

1-https://fararu.com/fa/news/722249/اسرائیل-به-دنبال-چیست-ایران-چگونه-پاسخ-خواهد-داد

2-https://fararu.com/fa/news/722479/بهترین-پاسخ-به-حملات-اسرائیل-علیه-ایران-از-زبان-سردار-علایی

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عملیات هلی کوپترهای کبرا علیه جیش العدل

 

هلی کوپترهای کبرا برای مقابله با عناصر گروهک تروریستی جیش الظلم (جیش العدل) امروز به پرواز درآمدند. این لحظات را می‌بینید.

 

 

لینک ویدئو :

https://www.tabnak.ir/fa/news/1230254/عملیات-هلی-کوپترهای-کبرا-علیه-جیش-العدل

 

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من یه سوال دارم

بنظرتون در سطوح بسیار پایینتر که ورزش هست و ما اجبارا و یا تشویقی در پوشش خود تمایلی ورزشکاران را از رقابت با این رژیم که قطعا به رسمیت نمیشناسیم منع میکنیم و به انها اجازه رفتن به مراحل بعدی و صلب موقعیت و استفاده از فرصت برای یک ورزشکار که عمر خودش را برای حرفه‌ی خودش گزاشته و خب مصائب و مشکلاتی که یک نمونه اون جودو که که ورزشکار شانس المپیک+حضورکل فدراسیون در میادین جهانی را باختیم!!

فقط وفقط بر سر به رسمیت نشناختن!! فکر نمیکنید شکایت به سازمان ملل و اقدام حقوقی علیه اون که خب مشخصا بی ثمر ماند باعث وجهه و رسمیت به این رژیم میشه؟

واینکه بنظرتون با توجه به سابقه ما در تعامل و روابط با این کشور که به کل موجودیتش را نفی میکنیم درست بود این اقدام و بردن نامه اعتراضی و یا اقدامات دیپلاماتیک؟

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.