Recommended Posts

29 minutes قبل , alala گفت:

در جنگ نتیجه مهمه ولی در روایت جنگ صحیح و دقیق گویی و انصاف. اینطور نتیجه جنگ و بررسی نقاط ضعف و قوت هم دقیق تر انجام میگیره و امیدها و بیم ها هم درست سر جای خودش میمونه برای اقدامات بعدی. جنگ هیچوقت تمامی نداره و نخواهد داشت و این مهمه در ادامه ی جنگ ... روایت صحیح و دقیق از جنگ

ما تو وعده صادق ۱ و ۲ با محصولات بهتربن شرکتهای تسلیحاتی دنیا درگیر شدیم ما میتونیم محصولات بهتری هم تولید کنیم 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دیروز بود که در تاپیکی بحث پیجرها مورد توجه قرار گرفت دوباره. مصاحبه ای که امروز از امیر رستگاری منتشر شد هم جالبه و نشون میده ( من اصرار دارم تاکید کنم ) این کشور چقدر و از چند جهت و با چه هجمه ای روبرو است و همچنان داره مقاومت میکنه. بحث ایمپلنت ها و خرباکاری ها را احتمالا ما فقط نوک صخره ای را از کوهی زیر آب میبینیم و ماجراهای این درگیری ها بسیار فراتر هست از شکست ها و دستاوردها و این نبرد نابرابر.

 

باز ولی هرچند نیروهای ایرانی تلاششون را میکنند ولی از اونجا که دشمن کاملا مسلط بر تکنولوژی است و ما مثل همه کشورها مجبور به استفاده از تولیدات خارج ساخته هستیم چه سخت افزار و چه نرم افزار ( حالا بحث های نفوذ و خرابکاری های بعد ترخیص امن کلااها یک ماجرای دیگه است ) کار بسیار سخت هست و غافلگیری و دور خوردن کاملا قابل پیش بینی. الان از مهمترین بخشهای در خطر این جنس خرابکاری که به نظر ترامپ و تیمش با همراهی موساد بعد پیجرها بهش بسیار علاقه مند شدند یکی صنعت هسته ای است.  سخت افزری و ایمپلنتها در بخش دستگاه ها تا برق و زیرساخت و راکتور* ... ، کمک بازرسان یا نفوذی ها و نرم افزاری مثل استاکس نت و یکی زیرساختهای انرژی و تولید کشور ( بنزین و برق و آب و گاز )، زیرساختهای موشکی و ساخت و خطوط تولید موشک، و زیرساختهای ارتباطی و یکی هم زیرساختهایی که شاید ارزش نظامی چندانی نداشته باشند ولی میتونند شوک وارد گنند در مقیاس وسیع ( تلفات و یا مجروحین یا انفجارها )

 

* ماجرای پیجرها و جشن گرفتنش توسط ترامپ و نتانیابو نشون میده که بحث اخلاق و وسعت عمل و شماتت و این ها هم همه کشکه! اصولا بعد ماجرای غزه اگر کسی به هوای شعارهای حقوق بشری و اخلاقی و استانداردهای! غربی بخواد ملاحظه کنه کلاهش پس معرکه است که این درنده خوهای وحشی نشون دادند که پاش بیفته از هر حیوانی وحشی ترن.

 

مصاحبه:

نقل قول

دریادار امیر رستگاری مدیرعامل سازمان صنایع الکترونیک وزارت دفاع در گفتگو با خبرنگار مهر راجع به توسعه میکروالکترونیک‌ها و پیشگیری از فجایع تروریستی همچون حادثه تروریستی پیجرها در لبنان، گفت: از سال‌های پیش وقتی تحریم‌های همه‌جانبه استکبار جهانی نتوانست جلوی پیشرفت صنایع نظامی و حتی هسته‌ای کشورمان را بگیرد، موضوع صیانت را در دستور کار قرار دادیم.

وی ادامه داد: با خرابکاری صنعتی دشمن مواجه بودیم و متوجه شدیم دشمنان برای این حوزه سرمایه‌گذاری عظیمی شروع کرده‌اند و در بسیاری از سامانه‌ها، ایمپلنت کار گذاشتند و در بخش‌های مختلف چه در پردازش و چه در کنترل مشغول خرابکاری است.

مدیرعامل سازمان صنایع الکترونیک وزارت دفاع با یادآوری اینکه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح سال‌های بسیار دور با همکاری شرکت صنایع الکترونیک ایران مجموعه‌ای را برای پیشگیری از خرابکاری‌های دشمن در حوزه صنعتی اختصاص داده است، ادامه داد: آزمایشگاه‌های مجهزی را برای این موضوع طراحی کردیم و امروز خداوند را شاکر هستیم که تمامی اِلِمان‌ها و قطعاتی که برای تولید در داخل کشور مقرون به صرفه نیست، بعد از آنکه از خارج کشور وارد می‌شوند سیر صیانت در آزمایشگاه را طی می‌کنند.

دریادار رستگاری خاطرنشان کرد: سیر صیانت از تجهیزات وارداتی شامل استفاده از ایکس ری، باز شدن تجهیزات و قطعات، مهمات و انفجارسنجی و سایر اقدامات مربوطه است که منجر به صدور گواهینامه سلامت خواهد شد تا نیروی بهره‌بردار بتواند از آن تجهیزات استفاده کند.

وی در رابطه با عملیات تروریستی پیجرها در لبنان و کمک ایران به محور مقاومت و حزب الله لبنان گفت: از آنجایی که محور مقاومت مجموعه صیانتی و تجهیزات مرتبط را در اختیار نداشت و در این زمینه از ایران درخواستی نداشت، خودشان راساً اقدام به خرید و توزیع پیجرها کردند و دچار این ضایعه بزرگ شدند.

مدیرعامل سازمان صنایع الکترونیک وزارت دفاع یادآور شد: در حوزه نیروهای مسلح، به طور کامل صیانت را انجام می‌دهیم و عرصه میکروالکترونیک‌ها را کنترل می‌کنیم و در حوزه‌هایی که احساس می‌کنیم دشمن می‌تواند در آن بخش‌ها خرابکاری صنعتی انجام دهد یا خرابکاری انفجاری انجام دهد، نیازهای آن بخش‌ها را در دستور کار برای تولید گذاشته‌ایم و برای آنها برنامه‌ریزی کرده‌ایم؛ در بخشی موفق به تولید شده و در بخش دیگری زیرساخت‌هایش را ایجاد می‌کنیم.

دریادار رستگاری خاطرنشان کرد: حوزه میکروالکترونیک‌ها بخشی است که امیدواریم در آن ورود خوبی داشته باشیم، البته «صا ایران» بیش از ۱۵ سال است که در حوزه میکروالکترونیک‌ها ورود کرده و در این زمینه صنعت ایجاد کرده است، همینطور در حوزه لایه نشانی به علاوه بخش‌های حسگرهای مورد نیاز را طراحی می‌کند و تولید در این بخش‌ها را با توان داخلی و بیرونی پیش خواهیم برد و به زودی در حوزه میکروالکترونیک قدم‌های بزرگی را بر خواهیم داشت.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روایت سرهنگ آمریکایی از جنگ ایران با اسرائیل و آمریکا

 

همزمان با مواضع افراطی سران آمریکا و مانورهای ارتش و سپاه پاسداران، سرهنگ اسکات ریتر نظامی مطرح آمریکایی در گفت و گویی نسبت به تبعات جنگ اسرائیل با ایران و به میان کشیدن پای آمریکا به ایران جنگ هشدار داد. این نظامی آمریکایی با اشاره به اینکه «اسرائیل بدون آمریکا توان اجرای عملیات علیه ایران را ندارد و سعی دارد پای ما را به این ماجرا باز کند»، هشدار داد: «درگیر شدن آمریکا با ایران به معنای فروپاشی همه برنامه‌های ایالات متحده در اقیانوس آرام خواهد بود... ما در دورانی هستیم که در یک جنگ هم نمی توانیم پیروز شویم آنگاه برویم همه توان خود را برای جنگ اختیاری علیه ایران هدر دهیم؟!» تحلیل این کارشناس نظامی آمریکایی را با زیرنویس فارسی می‌بینید و می‌شنوید.

 

لینک ویدئو :

منبع

 

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برنامه صلح آمیز هسته ای ایران در دهه های آینده 

 

509.jpg

 

 

در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ رئیس جمهور بازدیدی از نیروگاه اتمی بوشهر داشتند که در این بازدید یک بنر از برنامه آتی سازمان انرژی اتمی دیده شد. هدف سازمان اتمی تا پایان برنامه هفتم توسعه ۳۰۰۰ مگاوات برق هسته ای تعیین شده که در نهایت با بومی سازی نیروگاه های قدرت تا ۱۴۲۰ میسر میشه.

 

 مطابق تصویر نیروگاه های قدرت شامل مناطق: بوشهر(فاز ۲ و ۳ که مورد بازدید قرار گرفت)، خوزستان(نیروگاه کارون)، سواحل هرمزگان( نیروگاه سیریک)، سواحل مکران و گلستان خواهند بود. دو نیروگاه آخر در دست مطالعه هستند و بقیه موارد در دست ساخت هستند.

 

مطابق تصویر راکتور های تحقیقاتی جدید در فردو و شیراز و اصفهان نیز راه اندازی میشن. 

 

منبع

 

خبر مرتبط با بهره برداری از معادن

 

پ ن: تاپیک اخبار دفاعی و توافق هسته ای بسته بودند و ناچارا در اینجا قرار دادم. طبق صلاحدید و امکان لطفاً منتقل کنید

ویرایش شده در توسط Navard
  • Like 3
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به تهدیدات:

 

ما حتما تا حالا باید چند مرکز زیرزمینی غنی سازی ( طبیعتا با اون آقا بالاسر فعلی یعنی آژانس بدون تزریق مواد ) تجهیز کرده باشیم که همونجا هم امکانات ساخت کلاهک فراهم شده باشه با مواد غنی شده ذخیره سازی شده. حالا یا همونجا یا به شکل تونل در جایی مناسب و نزدیک. تا قبل پاره کردن برجام مسیر ساخت قطعات سانتریفیوژ هم حتی کاملا تحت کنترل بود، امیدوارم بعد اون پاره شدن ما در این مسیر به سمت مراکز متعدد ساخت قطعات و زیرساختها پیش رفته باشیم.

 

ما حتما باید مسیرهایی متعدد برای ساخت قطعات و انتقال مواد معدنی و معادن رونمایی شده تدارک دیده باشیم برای زمانی که احتمالا تاسیسات شناخته شده و نشده برای عموم ولی شده برای دستگاه های اطلاعاتی دشمن هدف قرار میگیرند. طبیعتا تاسیسات برخیشون باید با فرض هدف حمله قرار گرفتن و فرض قویترین تسلیحات دشمن باید اسخته بشند ( در مورد سید حسن عزیز رعایت نشد و نتیجش را دیدیم. سید نه با قویترین سلاحی که دشمن میتونست در اختیار داشته باشه بلکه با سلاح متوسطی که کاملا در دسترش بود به شهادت رسید )*

 

ما حتما باید زنجیره تولید قطعات کامل چند گانه داشته باشیم. حمله اخیر صهیونیستها به ایران درس های بزرگی داشت که اگر ازشون یاد بگیریم قطعا خسارت هایی که زد را تا حد زیادی جبران میکنه. اینکه دشمن دنبال نمایش نیست. اطلاعاتش کامل هست و میدونه چطور جراحی شده طوری ضربه بزنه که نه زیاد حساسیت ایجاد کنه که باعث واکنش حتمی طرف مقابل بشه به خاطر افکار عمومی و نه نیاز باشه خودش را به اب و اتیش بزنه. شناخت این راهبرد و ابزار دشمن درس خوبی بود برای ما حتما که باید ازش استفاده کنیم.

 

* شهادت سید معلول پیجرها هم بود. دشمن مدتها به نظر امکان ترور سید را داشت. نگرانیش شاید تنها حملات تلافی جویانه شدید موشکی و منطقه ای بود. بعد تضعیف و شناخت نوع واکنش منطقه ( خصوصا ایران و ضعیف بودن واکنشش به شهادت مستشاران ) و همچنین عملیات پیجرها که به نظر تعداد زیادی از نیروهای واکنش سریع و موشکی حزب الله را از رده خارج کرد و همچنین حذف فرماندهان و انبارهای موشکی ( باز هم به نظر با همون شیوه یا خود پیجرها یعنی زدن رد نیروهایی که پیجر و بیسیم داشتند به دپوهای موشکی و تاسیسات ) خیالش از این بابت راحت شد و ترور سید اتفاق افتاد.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در یک سال گذشته در سه یا چهار مقطعی که موضوعی بین ما و رژیم صهیونیستی پیش میاد یا قراره پیش بیاد یا قراره توجهات را منحرف کنه از یک موضوع مرتبط گروهک های تروریستی جنوب شرق فعال میشن. در بازه پاسخ های عملیات وعده صادق خیلی آشکار و در مواردی به صورت محدود و این بار همزمان با تشییع سید حسن در لبنان باز یک سلسله عملیات هدفمند. اول چابهار، بعد ترور کارمند مسکن و امروز هم ترور نیروی انتظامی. به نظر سطح عملیات ها هم بسته به موضوع متفاوت هست. در مورد موضوعاتی که نیاز دارند به طور جدی عملیات یا تصمیمی از ایران را تحت تاثیر قرار بدن و تمرکز زدایی کنند اصطلاحا با عملیات گسترده و با پشتیبانی گروهک ها و استخدام نیروهای حتی خارجی مزدور و در موارد محدودتر استفاده از نیروهای مزدور داخلی که به سلاح دسترسی دارند باز احتمالا با پشتبانی گروهک ها.

 

مسئله اینجاست در پاکستان ناامنی اخیرا زیاد بوده ولی در مرکز شهرها اتفاقات به نسبت بیرون کمتره در حالیکه در ایران برعکسه از سه سال پیش که حالا اشاره نمیشه به علت چی یا بهتره بگم کجاست؟! یک اتاق عملیات وسط و مرکز شهر با پوشش وسیع تیم ها و گروه ها و محلی هایی که پوشش ترددها را ایجاد میکنند احتمالا.

 

عملیات اخیر امنیتی پیش دستی به نسبت به موقعی بود ولی معلومه کافی و وسیع نبوده. نکته اینجاست هر بار گروهی یا طرفی مانع اجرای سفت و محکم طرح ها برای دستگیری ها و ایست بازرسی ها و ... میشه. ما خسارات در سطح نیرو و فرماندهی هم داشتیم که نشون میده باید استفاده از تجهیزات پیش رفته شامل پهپاد و ... افزایش پیدا کنه در عملیات های امنیتی و خودروهای زرهی گشتی.

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 6 اسفند 1403 در 00:53 , alala گفت:

در یک سال گذشته در سه یا چهار مقطعی که موضوعی بین ما و رژیم صهیونیستی پیش میاد یا قراره پیش بیاد یا قراره توجهات را منحرف کنه از یک موضوع مرتبط گروهک های تروریستی جنوب شرق فعال میشن. در بازه پاسخ های عملیات وعده صادق خیلی آشکار و در مواردی به صورت محدود و این بار همزمان با تشییع سید حسن در لبنان باز یک سلسله عملیات هدفمند. اول چابهار، بعد ترور کارمند مسکن و امروز هم ترور نیروی انتظامی. به نظر سطح عملیات ها هم بسته به موضوع متفاوت هست. در مورد موضوعاتی که نیاز دارند به طور جدی عملیات یا تصمیمی از ایران را تحت تاثیر قرار بدن و تمرکز زدایی کنند اصطلاحا با عملیات گسترده و با پشتیبانی گروهک ها و استخدام نیروهای حتی خارجی مزدور و در موارد محدودتر استفاده از نیروهای مزدور داخلی که به سلاح دسترسی دارند باز احتمالا با پشتبانی گروهک ها.

 

مسئله اینجاست در پاکستان ناامنی اخیرا زیاد بوده ولی در مرکز شهرها اتفاقات به نسبت بیرون کمتره در حالیکه در ایران برعکسه از سه سال پیش که حالا اشاره نمیشه به علت چی یا بهتره بگم کجاست؟! یک اتاق عملیات وسط و مرکز شهر با پوشش وسیع تیم ها و گروه ها و محلی هایی که پوشش ترددها را ایجاد میکنند احتمالا.

 

عملیات اخیر امنیتی پیش دستی به نسبت به موقعی بود ولی معلومه کافی و وسیع نبوده. نکته اینجاست هر بار گروهی یا طرفی مانع اجرای سفت و محکم طرح ها برای دستگیری ها و ایست بازرسی ها و ... میشه. ما خسارات در سطح نیرو و فرماندهی هم داشتیم که نشون میده باید استفاده از تجهیزات پیش رفته شامل پهپاد و ... افزایش پیدا کنه در عملیات های امنیتی و خودروهای زرهی گشتی.

 

 

پیرو همین خبر نکته جالب اینکه قرارگاه قدس طی بیانیه ای اعلام کرد این گروهک بمب گذار که مثل دفعه پیش درست در موقعیت خاص مرتبط با اسقاطیل ( وعده صادق ها، انتقام  و پاسخ به جنایتی یا ...) یعنی همزمان با تشییع سید باز هم در چابهار یک عملیات داشت مثل عملیات قبلی هلاکت شده هاش اتباع غیرایرانی هستند. شباهت قابل توجه در نوع تروریست ها و محل انجام عملیات تروریستی و نوع عملیات ( وارد شدن به یک مکا، تخلیه و انفجار ) این نشون میده این شیوه و سوژه ها شاید توسط جیش الظلم و برخی اذناب داخلیشون حمایت میشن ولی نوع خاصی از تروریستها هستند که مستقیما دست پرورده اسقاطیل ان در جنوب شرق با دستور کار مشخص.

 

پینوشت: حالا در اثنای همین درگیری امروز در فضای مجازی اکانتهای خاص ( من دنبال نکردم ولی بعید نیست افراد خاص و نشاندار از اونجا که صحبت های معاون استانداری به ذهن میاورد ) دوباره در حال تحریک مردم بودند و فراخوان ضد نیروهای امنییت درگیر در مقابله با تروریستها. طوریکه معاون اومده درخواست میکنه نکنند این کار را!! حساب کنید گروهک با اتباع غیرایرانی اون هم اومده احتمالا با کمک تیم هایی در داخل و افراد جاهل یا غیرجاهل عملیات تروریستی دامنه دار کرده شامل انفجار و ترور و تیراندازی و بعد نیروهای امنیتی ردشون را زدند و درگیر شدن و فراخوان زدند افراد احتمالا مشخص!! حالا حساب کنید کدوم کشور در چنین وضعیتی نیروهای امنیتیش میتونند امنیت تامین کنند اگر برخورد نشه.

 

پینوشت2: کارمند بنیاد مسکن که بعد حادثه چابهار در منطقه دیگه ای ترور شده بود هم امشب به شهادت رسید.

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ویدئو از روایت سرهنگ آمریکایی از بمباران ایران توسط B-52 ها

 

سرهنگ لارنس ویلکرسون خبره نظامی آمریکایی در گفت و گویی به تحلیل فنی بمباران ایران توسط جنگنده‌های آمریکایی و به ویژه بمب‌افکن‌های B52 پرداخت و ضمن سنجش ریسک چنین درگیری نظامی، به ارزیابی تخمین میزان خساراتش پرداخت و پیش بینی کرده پس از این حمله ایران بسیار خشمگین یک کشور دارای سلاح اتمی خواهد شد. با زیرنویس فارسی می‌بینید و می‌شنوید.

 

لینک ویدئو :

منبع

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مسئولان عزیز توجه داشته باشند با این همه تهدید علیه تاسیسات هسته ای اگر پلن بی تدارک ندیده باشیم دیگه حتی دشمن هم مقصر! نیست!!!

 

اگر دشمن تدارکات را ببینه که برنامه مدون و همراه با تاسیسات مرتبط ایمن تدارک دیده شده که در صورت حمله بلافاصله در امنیت برنامه موازی پیش بره قطعا خودش تاثیر بازدارندگی داره. حفاظت قطعی از ذخایر غنی شده در تاسیسات امن ( همین حالا هم دیر شده که چرا نباید با این همه تهدید منابع غنی شده به یک سایت ویژه ( به آژانس هم اطلاع بدند ) و عمیقا محافظت شده منتقل نشده جای سوال داره ) جایی فراتر از فردو و نطنز مورد نیاز هست. ولو همون نزدیکی ولی در تاسیسات خاص که اصلا عملکرد کاربردی به معنای تولیدی نداره و فقط و فقط یک سوله زیرزمیین امن حتی در برابر انفجار اتمی است مثل همه چیزهایی که دشمن برای موارد معمول میسازه.

 

 

بحث بازدارندگی چند وجهی است. باید به همه وجوهش توجه کرد.

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

روز گذشته هرتزی هالوی، رئیس پیشین ستاد ارتش رژیم صهیونیستی استفعا داده و رئیس جدید ستار ارتش رژیم صهیونیستی رسما مسئولیت خود را آغاز کرد.ایال زمیر (אייל זמיר) گزینه مطلوب نتانیاهو برای ریاست ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی بود که بارها تلاش نتانیاهو برای انتخاب وی برای این عنوان ناماکام ماند، اما در نهایت وی به سمت ریاست ستاد ارتش رسید.

 

در می ۲۰۲۲، ایال زمیر در گزارشی مفصل اقدامات مختلفی را در منطقه غرب آسیا به ایران نسبت داد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان ستون فقرات جمهوری اسلامی و ابزار اصلی برای تسلط بر منطقه معرفی کرد. او بیان کرد که حفظ ارتباط با شرکای منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی بر عهده سپاه است. از این رو، برای مقابله با استراتژی منطقه‌ای ایران، پیشنهاد مقابله با سپاه را مطرح کرد و هشدار داد که ایران توانسته است جای پایی قابل توجه در سوریه ایجاد کند. او در این گزارش، آشکارا خواستار ترورهای بیشتر مقامات نظامی ایران برای مهار چنین تلاش‌هایی شد.

زمیر برای مقابله با سپاه دو راهبرد اساسی مطرح می‌کند: ابتدا با اشاره به ترور شهید سپهبد سلیمانی، راهبرد ترور فرماندهان و عوامل کلیدی و مؤثر سپاه را پیشنهاد می‌کند. سپس، با تدارک برنامه‌ای برای آسیب رساندن به سیستم دفاعی ایران، بر هدف‌گیری مرکز پشتیبانی عملیاتی سپاه و قابلیت‌های حمله دوربرد مانند راکت‌ها، موشک‌ها و پهپادها تأکید می‌کند. او انجام اقدامات مخفیانه در کارخانه‌های تولیدی و پایگاه‌های اصلی عملیاتی موشک و پهپاد را به عنوان روشی برای تضعیف این توانایی‌ها پیشنهاد می‌دهد.

 

 

پ ن: دوستان در مورد مبدا هار شدن رژیم صهیونیستی نظرات متفاوتی دارند. بدون تحلیل ماجراها و بدون اطلاع از مقدورات و مختصات تصمیمات داخلی ولی به نظرم یکی از این مبداها بدون شک میتونه ترور شهید فخری زاده در قلب کشور باشه. یک ترور صریح بدون هیچ ابهامی، با اعلام تلویحی، با قصد تحقیر و قدرت نمایی و یک مقام رسمی نه تنها نظامی که سیاسی و علمی ( عملا یک نماد شاید حتی بشه گفت مثل حاج قاسم ). اشاره کردم با فاکتور گرفتن شرایط کشور و نیروها و مسئولان ( که ممکن هست تصمیم درستی گرفته باشن و قصد نیست با اطلاعات ناقص و نیم بند قضاوتی کنیم ) در خلاء این نقطه احتمالا یکی از خطوط قرمزی بود که عبور از اون و عدم گرفتن پاسخ مسیرهای زیادی را برای این رژیم در آینده هموار کرد.

 

از این رو و با توجه به شرایط جدید و خبر بالا و اطلاع از نیات و افکار امثال این نوچه شیطان کوچک و رفقاش به نظرم ایران باید تصمیمش را بگیره، ما از مرحله قرمز رد شدیم و خاکمون هدف قرار گرفته و پاسخی ندادیم در زد و خوردهای سریالی به عنوان طرف آخر. بنابراین هرگونه اقدام روشن طرف مقابل در حوزه های گذشته که پاسخی نگرفته (ترور) و حوزه های محتمل ( خرابکاری) باید یا پاسخی هم سطح بگیره و اگر امکانش نیست و ابزارش را مثل دشمن نداریم پاسخی روشن ولی دون هیاهو. اگر تررو یا خرابکاری ای صورت گرفت بدون هیاهو ( فرض بگیریم هیچ امکان جبران متقابلی هم جنس نداریم ) از ابزارهای نظامی موجود ولو با روشن بودن عاملیت ما؛ پاسخ جدی بدیم. اگر جایی را خراب کرد، جایی را خراب کنیم. اگر نفر کشت، نفر بکشیم. قبلا خود من یکی از نگرانی هام سوریه بود و شرایط بحرانیش و گوشت های جلوی توپ. حالا لبنان که شده قربانی هر روز و هروقتی دلش میخواد نفر میزنه و سوریه هم که نگرانیش از دست ما خارج شد. حالا خودمون هستیم و خودمون. به نظرم مسیر گذشته را با شرایط جدید رفتن راضی شدن به مرگ هست. بهتره خودمون اقدام کنیم در صورت تعدی دشمن بدون واهمه و تعلل. انشاء الله خدا هم کمک میکنه. این رژیم همون رژیمی است که در 7 اکتبر فروپاشید و همه افسانه هاش دود شد رفت هوا. اگر کمک غرب و راسا آمریکا نبود خودش هم دود میشد. به قدرت نمایی های بعدش با کمک تمام جهان نگاه نکنیم و انتقام هر چه بر سر بشریت آوردند و میارن را بگیریم ولو به قیمت گزاف ... 

 

تنها باید بر خدا توکل کرد...

 

فراموش نکنیم کلام رهبری هنوز روی زمین هست؛ دشمن در محاسباتش هنوز تجدید نظر نکرده چون ما اقدامی هنوز نکردیم که انشاء الله خواهیم کرد ...

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.