Recommended Posts

[quote name="skywave"][quote]
3 مسير پروازي وجود داره كه تا به حال عنوان شده.. كوتاهترين آن حركت از آسمان اردن و عراق هست كه همه فكر ميكنن از اين مسير حمله احتمالي انجام ميشه. ( اما هميشه دشمن از غير قابل تصورترين مكان و زمان ممكن بهت حمله ميكنه.) مسير ديگر كه پرحرف و حديث ترين هست استفاده از آسمان تركيه هست كه كمي از مسير اول طولانيتره و اما غير قابل پيش بيني ترين مسير حركت خاموش از خليج عدن و ورود از آبهاي درياي عمان و جنوب شرقي كشوره كه چيزي حدود 3800 كيلومتر احتمالا ميشه !
ممكنه مسيرهاي تركيبيه ديگه اي هم وجود داشته باشه.
همه ي اين مسيرها ملاحضات خاص خودشو هم براي ما و هم براي اسراييل و هم براي كشورهاي همسايه و آمريكا داره.[/quote]

به نكبته خيلي جالبي اشاره كرديد.تا بحال منم فقط به مسير اردن/عراق فكر ميكردم.اسراييل هم كه ثابت كرده استاد غافلگيري در عمليتهاي هوايي هست..ولي در هر صورت از هر مسيري كه وارد كشور بشن برگشت براشون خيلي سخته..كه احتمالا اگه اسراييل بخواد پي درگيري با ايران را به تنش بماله ديگه از دست دادن چند جنگنده و خلبانش كمترين خسارتش هست..پس نبايد به اين دليل كه ديگه چنگنده هاي متخاصم اسراييلي بعد از حمله نميتونن اسمان كشورمونو سالم ترك كنن حمله به ايران را بكل دور از ذهن بدونيم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چیزی که مسلمه اسرائیل نمیتونه یک لشکرکشی بزرگ هوایی به قصد ایران ترتیب بده چون عملیات قطعا لو میره با امکاناتی که ایران ... اما یک حمله هوایی کوچک با چند گروه پروازی خطرناکتر از آن حمله گسترده هست چون این گروهها میتونن به دور از دید رادار پرواز و از نقاط کور برای رسیدن به هدف کمک بگیرن درست مثل کاری که ما در حمله به اچ3 انجام دادیم و باز مثل حمله اسرائیل در ابتدای جنگ 1967 که از پشت به سوریه و مصر ضربه زد و از جایی خوردن که انتظارش رو نداشتند! پس باید هوشیار بود و احتمال بدترین حالت رو دارد مثل آمریکا یک پایگاه در اختیار اسرائیل قرار بده تو افغانستان و از اونجا حمله انجام بشه که متاسفانه میتونه حالت خطرناکی ایجاد کنه! ولی در حالت کلی اسرائیل توان چنین عملیاتی رو بدون حمایت آمریکا ندارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله. دقيقا..
تمام احتمالات بايد سنجيده بشه و براي اون فكر عكس العملي باشه. كه مثل اينكه شكر خدا همينطور هم هست.
گروه هاي پروازي كوجك قطعا براشون بالاترين كارايي رو داره ..اما بدبختيشون اينه كه اهدافشون يكي يا دو تا نيست!! براي همين احتمال حركت از چند مسير هم وجود داره.. و يا به قول سعيد حركت از كشور و پايگاهي كه آدم فكرشو نميكنه.
يادم مياد بعد از جنگ گرجستان و لو رفتن همكاريهاي گسترده و بيس هاي نظامي اسراييل در اونجا .. ما متوجه شديم كه ممكنه از طريق كشورهاي آسياي ميانه كه بعضي هاشون رابطه ي نظامي با اسراييل دارند و ممكنه حماقت كنن و خودشون رو در اختيار اين رژيم قرار بدهند هم..تهديد بشيم.
پس با توجه به اينكه بهترين تجهيزات پدافندي و نيروي هوايي رو به علت تحريم ها در اختيار نداريم..بهترين كار هوشياري كامل از سوي همه ي مرزهاي كشور - غير ممكن ندانستن هيچ گزينه اي و اقدامات اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي و [b]پدافند غير عامل [/b] هستش.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درود ...

ببخشید من اصلا وارد نیستم ... اما یه چیزی که میتونم بگم اینه که این جنگنده ها قطعا با پشتیبانی قوی رادارهای هوایی و زمینی آمریکایی مستقر در منطقه و همچنین با کمک ماهواره وارد ایران میشن و به کمک گزینه هایی که گفتم راحتتر میتونن راه فرار رو پیدا کنن و از ایران خارج بشن حتی در صورت ساقط شدنشون خسارت سنگینی رو میتونن به تاسیسات هسته ای شناخته شده و مورد هدف برسونن قبل از شناسایی و رهگیری... همچنین این اسراییل همونیه که تاسیسات هسته ای عراق و اخیرا سوریه رو نابود کرده پس زیاد دست کم نگیرید و خطر رو جدی فرض کنید...

به نظر من راههای ممکن حمله ی غافلگیرانه تا حد امکان باید بسته بشه ... تا خسارات احتمالی به کمترین حد برسه چون تو این مقطع مطمئنا بیشترین ضربه رو کشور ما میبینه که مورد تجاوز هم قرار گرفته... دیگه بعد از این جریانات چی پیش میاد فکر نکنم واسه کسی روشن باشه!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
استفاده كردم زياد
اين قضيه ي حمله ي اسرائيل از طرف كشور هاي آسيايه ميانه يا قفقاز را من هم تو آويا خونده بودم موضوع جالبيه به خصوص كه ما در اون نواحي به اندازه ي جنوب و غرب نيرو و پايگاه نداريم.راستي كسي نمي دونه چه بلايي سر آويا اومده چرا اين جوري شده؟؟؟
يك سوال داشتم:حركت هواپيما ها از روي دريا به مسئله ي پهنانكاري ضربه نميزنه آخه دريا كه مثل بيابون نيست كسي نفهمه كي اومد كي رفت كلي كشتي از كلي كشور در حال رفت امد هستند حتا يه هواپيما هم شناسايي مي شه چه برسه به يه دسته جنگنده ضمن اين كه مثل خشكي نميشه زياد در ارتفاع پايين حركت كرد موانع دريايي مثل موج و كشتي و پديده ي اثر سطحي و كلي از اين جور مسائل از حركت پنهان و پرواز در ارتفاع پايين جلوگيري مي كنند مثلا اگه واقعا اين جنگنده ها تا اسپانيا رفته باشن حتا امكان داره كشتي هاي ايراني هم اونا را ديده باشن.اگه اشتباه فكر مي كنم خوب شما اصلاح كنيد
اما دو مورد از حملات هوايي اسرائيل كه كم تر به آن ها توجه شده:

[color=blue]حمله هوایی به مقر ساف در تونس[/color] :
اسرائیل به کمک آمریکا مقر سازمان آزادیبخش فلسطین را در تونس خراب کرد که از اشتباهات سیاسی مهم دنیا به حساب می آید .
بمباران تونس به دستور شیمون پرز نخست وزیر اسرائیل اتفاق افتاد. نیروی هوایی اسرائیل 75 تونسی و فلسطینی را با بمب‏های هوشمند تکه تکه کرده بودند و به وضوح توسط روزنامه نگار اسرائیلی امنون کاپلیوک به صورت تکان‏دهنده‏ای بازتاب داده شد. واشینگتن هم در این حمله همکاری کرد و به متحد خود تونس هشدار نداد که بمب افکن‏ها درراه هستند و البته قطعا نیروهای اطلاعاتی آمریکا بی‏خبر نبودند. وزیر خارجه‏ی آمریکا جرج شولتز به وزیر خارجه اسرائیل ایتزاک شامیر به جهت اعلام موافقت عمومی گفت: " آمریکا در این عمل حمایت قابل توجهی از اسرائیل خواهد کرد." و او این حمله را " پاسخ مشروع به حملات تروریستی" خواند. چند روز بعد شورای امنیت در سکوت هر چه تمام‏تر این بمباران را به عنوان یک تهاجم مسلحانه تقبیح کرد.( با مخالفت آمریکا) تهاجم قطعا جنایتی بسیار جدی‏تر از تروریسم جهانی است.
چند روز بعد پرز به واشنگتن آمد و با رهبر تروریست‏های آن روز یعنی رونالد ریگان مشورت کرد و او هم "تازیانه شیطانی تروریسم " را تقبیح کرد و همه "جهان" به او آفرین گفتند.
حملات تروریستی که شولتز و پرز از آن سخن می‏گفتند و به عنوان بهانه‏ای برای بمباران تونس استفاده کردند، کشته شدن سه اسرائیلی در لارناکای قبرس بود. قاتلان همان طور که اسرائیل اعتراف کرد هیچ ربطی به تونس نداشتند. و ممکن بود که آن‏ها ارتباط‏ها سوری داشته باشند. به هر حال تونس هدف بهتری به نظر می‏رسید. و بر خلاف دمشق بی‏دفاع بود. یک مزیت دیگر هم وجود داشته فلسطینی‏های آواره بیشتری کشته می‏شدند.
کشتار لارناکا در عوض از طرف قاتلان یک عمل تلافی جویانه بود: این پاسخی بود به دزدی‏های اسرائیلی‏ها در آب‏های بین المللی که در آن قربانیان زیادی کشته می‏شدند و بیش از آن‏ها ربوده و به زندان‏های اسرائیل فرستاده می‏شدند و بی هیچ دلیلی مدت‏های طولانی آن جا باقی می‏ماندند.
نويسنده:نوام چامسكي
منبع:متاسفانه يه وبلاگ بود كه كاملا بي دليل فيلتر شده بود احتمالا به اشتباه؟؟؟

به اين خبر هم يه نيگايي بندازيد بد نيست من انتظار داشتم كلي بحث روش بشه ولي نشد:
حمله هوایی اسرائیل به سودان!!
[url]http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=77797#77797[/url]
[color=blue]چگونه اسرائیل کاروان ایرانی را در سودان نابود کرد؟[/color]
در شماره امروز نشریه آمریکایی Time مقاله ای منتشر شد که در آن تایید می شود عملیات نابودسازی کاروان خودروهای باری در سودان که برای حماس سلاح حمل می کردند، توسط هواپیماهای نظامی اف-16 نیروی هوایی ارتش اسرائیل تحت حمایت دستگاه های پرنده بدون سرنشین و هواپیماهای اف-15 انجام شد.
این نشریه به نقل از "دو مقام دفاعی اسرائیل" می نویسد که اواسط ژانویه سال جاری، نیروی هوایی اسرائیل در سودان 23 خودروی باری حاوی سلاح را نابود کرد. در مقاله خاطر نشان می شود که عملیات انجام شده در سودان به نوعی "هشدار به ایران" بود، بدین معنا که ارتش اسرائیل آماده حل مسائل نظامی حتی در فواصل دورتر از مرزهای دولت یهودی نیز می باشد. طی این عملیات در سودان، خودروهای باری حاوی موشک های ایرانی و 120 تن ماده منفجره نابود شدند.
آمریکایی ها از برنامه نابودسازی این کاروان باخبر بودند، اما در این عملیات شرکت نداشتند. طبق سناریوی Time، نابودسازی کاروان طی دو حمله توسط جنگنده های اسرائیلی اف-16 انجام شد که برای دفاع در برابر حملات احتمالی هوایی نیزهواپیماهای اف-15 آنها را پوشش می دانند. در عین حال دستگاه های پرنده بدون سرنشین از آنچه که روی زمین رخ می داد فیلمبرداری می کردند و در همان زمان خلبان های جنگنده ها همه اطلاعات را دریافت می کردند. از همین طریق مشخص شد که در حمله اول تنها بخشی از کاروان حامل سلاح نابود شد، بنابراین حمله جدیدی صورت گرفت.
هواپیماهای اسرائیلی مجبور شدند 2800 کیلومتر را طی کنند. از این رو ناچار به سوخت گیری هوایی بر فراز دریای سرخ شدند. این مجله تاکید می کند که ایرانیان برای اولین بار سعی کردند که این مقدار سلاح و از جمله موشک های فجر را از طریق سودان منتقل کنند.
یک منبع آگاه در حماس، با وچود اینکه نابودشدن کاروانی حامل سلاح در سودان را تایید کرد، گفت که کاروان شامل 15 خودروی باری بود و اسرائیل عمداً درباره تعداد آنها مبالغه می کند تا به حمایت بین المللی از اقدامات خود دست یابد.
شایان ذکر است که اسرائیل رسماً اقرار نمی کند که در نابودسازی کاروان حامل تسلیحات ایرانی در سودان دست داشته است. پیشتر رسانه ها اخبار و سناریوهای مختلفی درباره این قضیه منتشر کرده بودند. در برخی از موارد گفته می شد که نیروی هوایی آمریکا که در جیبوتی پایگاه دارد، در این عملیات دست داشت. اما نشریه بریتانیاییTimes روز یکشنبه مقاله ای منتشر کرد که در آن تایید شده بود عملیات در سودان کلاً توسط دستگاه های پرنده بدون سرنشین اسرائیلی انجام شد، در این مقاله بحساب نیاورده شده است که دستگاه پرنده بدون سرنشین Hermes 450 دارای بار نظامی می تواند تا 200 کیلومتر و بدون بار تا 1800 کیلومتر پرواز کند.
نشریه آمریکایی Time مدل دقیق دستگاه پرنده بدون سرنشینی که در عملیات سودان شرکت داشته است را ذکر نمی کند. اما گمان بر این است که این می توانست دستگاه پرنده بدون سرنشین Heron TP (Eitan) ویژه جاسوسی باشد که می تواند تا 15 هزارکیلومتر پرواز کند.
[url]http://pe.rian.ru/articles/20090331/120831274.html [/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
استفاده كردم زياد
اين قضيه ي حمله ي اسرائيل از طرف كشور هاي آسيايه ميانه يا قفقاز را من هم تو آويا خونده بودم موضوع جالبيه به خصوص كه ما در اون نواحي به اندازه ي جنوب و غرب نيرو و پايگاه نداريم.راستي كسي نمي دونه چه بلايي سر آويا اومده چرا اين جوري شده؟؟؟
يك سوال داشتم:حركت هواپيما ها از روي دريا به مسئله ي پهنانكاري ضربه نميزنه آخه دريا كه مثل بيابون نيست كسي نفهمه كي اومد كي رفت كلي كشتي از كلي كشور در حال رفت امد هستند حتا يه هواپيما هم شناسايي مي شه چه برسه به يه دسته جنگنده ضمن اين كه مثل خشكي نميشه زياد در ارتفاع پايين حركت كرد موانع دريايي مثل موج و كشتي و پديده ي اثر سطحي و كلي از اين جور مسائل از حركت پنهان و پرواز در ارتفاع پايين جلوگيري مي كنند مثلا اگه واقعا اين جنگنده ها تا اسپانيا رفته باشن حتا امكان داره كشتي هاي ايراني هم اونا را ديده باشن.اگه اشتباه فكر مي كنم خوب شما اصلاح كنيد
اما دو مورد از حملات هوايي اسرائيل كه كم تر به آن ها توجه شده:

[color=blue]حمله هوایی به مقر ساف در تونس[/color] :
اسرائیل به کمک آمریکا مقر سازمان آزادیبخش فلسطین را در تونس خراب کرد که از اشتباهات سیاسی مهم دنیا به حساب می آید .
بمباران تونس به دستور شیمون پرز نخست وزیر اسرائیل اتفاق افتاد. نیروی هوایی اسرائیل 75 تونسی و فلسطینی را با بمب‏های هوشمند تکه تکه کرده بودند و به وضوح توسط روزنامه نگار اسرائیلی امنون کاپلیوک به صورت تکان‏دهنده‏ای بازتاب داده شد. واشینگتن هم در این حمله همکاری کرد و به متحد خود تونس هشدار نداد که بمب افکن‏ها درراه هستند و البته قطعا نیروهای اطلاعاتی آمریکا بی‏خبر نبودند. وزیر خارجه‏ی آمریکا جرج شولتز به وزیر خارجه اسرائیل ایتزاک شامیر به جهت اعلام موافقت عمومی گفت: " آمریکا در این عمل حمایت قابل توجهی از اسرائیل خواهد کرد." و او این حمله را " پاسخ مشروع به حملات تروریستی" خواند. چند روز بعد شورای امنیت در سکوت هر چه تمام‏تر این بمباران را به عنوان یک تهاجم مسلحانه تقبیح کرد.( با مخالفت آمریکا) تهاجم قطعا جنایتی بسیار جدی‏تر از تروریسم جهانی است.
چند روز بعد پرز به واشنگتن آمد و با رهبر تروریست‏های آن روز یعنی رونالد ریگان مشورت کرد و او هم "تازیانه شیطانی تروریسم " را تقبیح کرد و همه "جهان" به او آفرین گفتند.
حملات تروریستی که شولتز و پرز از آن سخن می‏گفتند و به عنوان بهانه‏ای برای بمباران تونس استفاده کردند، کشته شدن سه اسرائیلی در لارناکای قبرس بود. قاتلان همان طور که اسرائیل اعتراف کرد هیچ ربطی به تونس نداشتند. و ممکن بود که آن‏ها ارتباط‏ها سوری داشته باشند. به هر حال تونس هدف بهتری به نظر می‏رسید. و بر خلاف دمشق بی‏دفاع بود. یک مزیت دیگر هم وجود داشته فلسطینی‏های آواره بیشتری کشته می‏شدند.
کشتار لارناکا در عوض از طرف قاتلان یک عمل تلافی جویانه بود: این پاسخی بود به دزدی‏های اسرائیلی‏ها در آب‏های بین المللی که در آن قربانیان زیادی کشته می‏شدند و بیش از آن‏ها ربوده و به زندان‏های اسرائیل فرستاده می‏شدند و بی هیچ دلیلی مدت‏های طولانی آن جا باقی می‏ماندند.
نويسنده:نوام چامسكي
منبع:متاسفانه يه وبلاگ بود كه كاملا بي دليل فيلتر شده بود احتمالا به اشتباه؟؟؟

به اين خبر هم يه نيگايي بندازيد بد نيست من انتظار داشتم كلي بحث روش بشه ولي نشد:
حمله هوایی اسرائیل به سودان!!
[url]http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=77797#77797[/url]
[color=blue]چگونه اسرائیل کاروان ایرانی را در سودان نابود کرد؟[/color]
در شماره امروز نشریه آمریکایی Time مقاله ای منتشر شد که در آن تایید می شود عملیات نابودسازی کاروان خودروهای باری در سودان که برای حماس سلاح حمل می کردند، توسط هواپیماهای نظامی اف-16 نیروی هوایی ارتش اسرائیل تحت حمایت دستگاه های پرنده بدون سرنشین و هواپیماهای اف-15 انجام شد.
این نشریه به نقل از "دو مقام دفاعی اسرائیل" می نویسد که اواسط ژانویه سال جاری، نیروی هوایی اسرائیل در سودان 23 خودروی باری حاوی سلاح را نابود کرد. در مقاله خاطر نشان می شود که عملیات انجام شده در سودان به نوعی "هشدار به ایران" بود، بدین معنا که ارتش اسرائیل آماده حل مسائل نظامی حتی در فواصل دورتر از مرزهای دولت یهودی نیز می باشد. طی این عملیات در سودان، خودروهای باری حاوی موشک های ایرانی و 120 تن ماده منفجره نابود شدند.
آمریکایی ها از برنامه نابودسازی این کاروان باخبر بودند، اما در این عملیات شرکت نداشتند. طبق سناریوی Time، نابودسازی کاروان طی دو حمله توسط جنگنده های اسرائیلی اف-16 انجام شد که برای دفاع در برابر حملات احتمالی هوایی نیزهواپیماهای اف-15 آنها را پوشش می دانند. در عین حال دستگاه های پرنده بدون سرنشین از آنچه که روی زمین رخ می داد فیلمبرداری می کردند و در همان زمان خلبان های جنگنده ها همه اطلاعات را دریافت می کردند. از همین طریق مشخص شد که در حمله اول تنها بخشی از کاروان حامل سلاح نابود شد، بنابراین حمله جدیدی صورت گرفت.
هواپیماهای اسرائیلی مجبور شدند 2800 کیلومتر را طی کنند. از این رو ناچار به سوخت گیری هوایی بر فراز دریای سرخ شدند. این مجله تاکید می کند که ایرانیان برای اولین بار سعی کردند که این مقدار سلاح و از جمله موشک های فجر را از طریق سودان منتقل کنند.
یک منبع آگاه در حماس، با وچود اینکه نابودشدن کاروانی حامل سلاح در سودان را تایید کرد، گفت که کاروان شامل 15 خودروی باری بود و اسرائیل عمداً درباره تعداد آنها مبالغه می کند تا به حمایت بین المللی از اقدامات خود دست یابد.
شایان ذکر است که اسرائیل رسماً اقرار نمی کند که در نابودسازی کاروان حامل تسلیحات ایرانی در سودان دست داشته است. پیشتر رسانه ها اخبار و سناریوهای مختلفی درباره این قضیه منتشر کرده بودند. در برخی از موارد گفته می شد که نیروی هوایی آمریکا که در جیبوتی پایگاه دارد، در این عملیات دست داشت. اما نشریه بریتانیاییTimes روز یکشنبه مقاله ای منتشر کرد که در آن تایید شده بود عملیات در سودان کلاً توسط دستگاه های پرنده بدون سرنشین اسرائیلی انجام شد، در این مقاله بحساب نیاورده شده است که دستگاه پرنده بدون سرنشین Hermes 450 دارای بار نظامی می تواند تا 200 کیلومتر و بدون بار تا 1800 کیلومتر پرواز کند.
نشریه آمریکایی Time مدل دقیق دستگاه پرنده بدون سرنشینی که در عملیات سودان شرکت داشته است را ذکر نمی کند. اما گمان بر این است که این می توانست دستگاه پرنده بدون سرنشین Heron TP (Eitan) ویژه جاسوسی باشد که می تواند تا 15 هزارکیلومتر پرواز کند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
يك سوال داشتم:حركت هواپيما ها از روي دريا به مسئله ي پهنانكاري ضربه نميزنه آخه دريا كه مثل بيابون نيست كسي نفهمه كي اومد كي رفت كلي كشتي از كلي كشور در حال رفت امد هستند حتا يه هواپيما هم شناسايي مي شه چه برسه به يه دسته جنگنده ضمن اين كه مثل خشكي نميشه زياد در ارتفاع پايين حركت كرد موانع دريايي مثل موج و كشتي و پديده ي اثر سطحي و كلي از اين جور مسائل از حركت پنهان و پرواز در ارتفاع پايين جلوگيري مي كنند مثلا اگه واقعا اين جنگنده ها تا اسپانيا رفته باشن حتا امكان داره كشتي هاي ايراني هم اونا را ديده باشن. [/quote]

ضربه كه نميزنه هيچ..بلكه هواپيماها رو از ديد رادار بيشتر هم پنهان نگه ميداره.. اين اثر هرچي جنگنده به سطح آب نزديك تر بشه بيشتر هم ميشه.
توي تاپيك هاي همين ميليتاري راجع به درگيريهاي تامكت هاي ايراني با جنگنده هاي عراقي مطالب زيادي هست كه بارها اشاره شده كه اونها براي اينكه از ديد رادار قدرتمند تامكت در امان بمونن نزديكيه سطح آب و با فاصله اي كاملا كم از آب دريا پرواز ميكردند و اين مسءله شناسايي اونها رو سخت ميكرد.
البته نميدونم كه آواكس ها هم در شناسايي اين جنگنده ها دچار همين مشكل ميشن يا نه.
در رابطه با ديده شدن توسط كشتي ها هم يك چيزي رو بگم كه تا همين چندي پيش تصور خودمم اين بود كه دريا يك جولانگاه بي در و پيكره و هر كشتي اي براي خودش داره از اينور ميره به آنور.. تا اينكه دوست دريانوردي رو ملقات كردم و در بازديد از يككشتي باريه ايران بهم نشون داد كه مثل راه زميني و مثل خطوط هوايي..كشتيها ( حتي كشتي هاي نظامي و ناوهاي جنگي) همه از مسيرهاي خاصي حركت ميكنند و اين قانون بين الملليه.. خارج اين مسيرها در يك دريا و اقيانوس هزاران مشكل و خطر و صخره و برآمدگي و... وجود داره كه مسءوليت اين كار رو هيچ كس قبول نميكنه. پس مسيرهاي دريايي كشتي ها از پيش تعيين شده هستند.

[quote]

حمله هوایی اسرائیل به سودان!!
[url]http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=77797#77797[/url]
[color=blue]چگونه اسرائیل کاروان ایرانی را در سودان نابود کرد؟[/color]
....
[/quote]
البته فكر كنم منظور شما انعكاس گزارش اونها بوده..كه گفتند كاروان ايراني..وگرنه تا اونجا كه من ميدونم هيچ مقام ايراني نگفته كه ايران محموله اي در سودان داشته و اسراييل اون رو زده .. :x چرا كه اگر واقعا چنين كاري ميكرد و ماله ما بود.. حتما با اقدام متناسب جواب ميداد ايران!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
اين كه معلومه قصد من بررسي چگونگي حمله بود
اولين پستي كه با اينترنت ايرانسل ارسال شد ساعت يك بامداد در راه نمايشگاه كتاب.كسي چيزي نمي خواد در خدمتم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اينها همه ژست تبليغاتي اند و بس
اسراييل حتي در مثال صورت حضور هواپيماهايش بر روي نطنز موشك هايي كه از بتن چندلايه و مسلح اين بناها قابليت انهدام اهداف زير زميني را داشته باشد را ندارد و ...
من فكر ميكنم اف 16 هاي اسراييل ديگر حتي جرعت حمله به جنوب لبنان را هم ندارند و بر روي آبهاي امن و آزاد جنوب اروپا آخرين اربده هاي خشمشان را رسانه اي ميكنند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كلاْ قوم بني اسراييل هيچ وقت از شكست هاشون درس نمي گيرند و حقيقت را پيدا نمي كنند. آنقدر كه خيالم از آمريكايي ها راحته كه به ايران حمله نكنند از اسراييل نيست.
اسراييل بعد از هر شكست به جاي پذيرفتن حقيقت به دنبال تجاوز ديگري است,بنابراين مانورهاي اسراييل را بهتره كه دست كم نگيريم.
البته به نظر من تمام اين مانورها كه مثلا قدرت هوايي اسراييل را مي خواهد نشان بده براي يك عمليات بزرگ بخصوص از لحاظ مسافت براي فريب دادن ماست.
من كه فكر ميكنم اگر تصميم به حمله بگيرند از نزديكترين كشورها استفاده كنند. مثلا افغانستان يا حتي پاكستان كه واقعا الان بي در و پيكر شده. :x

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قوم بني اسراييل هميشه ترسو و سياست كار بوده اند
اطمينان داشته باشيد اسراييل اگر نتواند آمريكا را به اين جنگ متقاعد كند تنهايي ديگر به لبنان هم حمله نخواهد كرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام خدمت عزيزان

طرح حمله همونطور كه در سال گذشته خبرش رو داده بودم تقريبا قطعي شده بود. اگر به خبرها دقت كرده باشيد رهبر كبير انقلاب از دفع 6 حمله تا امروز خبر دادند ولي فعلا به علت نزديك بودن به انتخابات و انتظار براي نتيجه اون فكر نميكنم حمله اي در كار باشه.

شروع تحولات رو ميتونيد از شهريور ماه دنبال كنيد.(امسال شايد به نوعي بشه گفت سال تحولات شگفت انگيز ......)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسرائیل قبلا دو سه نمونه عملیات اینطوری را رسما انجام داده

بمباران نیروگاه اتمی عراق (۱۹۸۰)
و بمباران ساختمان مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین در تونس (۱۹۸۵) به مسافتی در حدود 2300کیلومتر

به نقل از ویکیپدیا
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84

[img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/b/b5/Regeletz.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]عصر ایران- دو کارشناس نظامی اسرائیل در گزارش هایی جداگانه اعلام کردند: "ایران در حال حاضر از توان اجرای یک حمله موشکی متعارف به اسرائیل برخوردار است اما توان موشکی این کشور، تهدیدی برای موجودیت اسرائیل تلقی نمی شود."

به گزارش عصر ایران (asriran.com) به نقل از هاآرتص، «یوزی رابین» رئیس سابق پروژه موشکی وزارت دفاع اسرائیل موسوم به هما و «تال اینبار» رئیس موسسه مطالعات راهبردی هوا و فضای «فیشر» طی مطالعاتی در خصوص توان موشکی ایران اعلام کردند: "توان بازدارندگی اصلی ایران در زرادخانه موشکی آن نهفته است و ایران سرمایه گذاری های هنگفتی در این حوزه صورت داده است."

رابین در گزارش خود که قرار است امسال در همایشی با موضوع تهدیدات موشکی و راکتی علیه اسرائیل ارائه شود بیان می کند: "در حالی که کشورهای میانه رو عربی بر روی توان هوایی خود تاکید می کنند دولت های ایران و سوریه به همراه حماس و حزب الله یک «دکترین ایستادگی و مقاومت» در پیش گرفته اند که اولویت این دکترین استفاده از راکت و موشک ها برای مقابله با «برتری هوایی متجاوزان غربی» است.

به گفته رابین ، ایران از هر فرصتی برای نمایش اقتدار موشکی خود استفاده می کند و در عین حال رهبران این کشور همواره بر اهمیت این سلاح در امنیت ملی کشور تاکید می کنند.

این گزارش می افزاید: "هرچند عمده هواپیماهای نظامی ایران متعلق به دوران شاه است اما سامانه های موشکی این کشور بسیار مدرن بوده و در طول رژه ها و نمایشگاه های نظامی به معرض نمایش درمی آید و پرتاب موشکی آنها نیز با پوشش وسیع رسانه ها همراه است."

رابین می افزاید: "رهبران ایران، زرداخانه موشکی خود را «قلب بازدارندگی کشور» و وظیفه آن را دفاع، بازدارندگی و نفوذ می دانند."

براساس این گزارش رهبران ایران گفته اند آماده اند با تجاوزات دشمنان مقابله کنند و از این رو تهران 35 هدف دشمن شامل پایگاه ها و مراکز نظامی در شعاع 2 هزار کیلومتری از مرزهای کشور را شناسایی کرده است.

رابین با اذعان به توان موشکی ایران می افزاید: "راکت های ایرانی یک اکولایزر (برابرساز) هستند و با توان برتر نیروی هوایی اسرائیل ، برابری می کنند."

وی در این گزارش می نویسد: "ایران به توان خود برای تولید انبوه موشک ها می بالد و از این رو منطقی است که فرض کنیم ایران سخت در تلاش است تا دست کم یک صد موشک شهاب را تولید کند."

رابین در عین حال در گفت و گو با هاآرتص از برآورد شمار دقیق موشک های کنونی دوربرد ایران خودداری کرد.

در همین حال «اینبار»، دیگر تحلیل گر اسرائیلی، نیز در گزارش خود به ریشه های تمرکز ایران بر تولید موشک اشاره کرد و افزود: "در پی جنگ 8 ساله و بمباران گسترده خاک ایران توسط عراق، مقامات ایرانی توسعه رزداخانه موشکی خود را با کمک کره شمالی، چین و روسیه تسریع بخشیدند."

اینبار برآورد می کند که ظرف دو سال آینده موشک های ایرانی از توان حمله به اهداف تا شعال 3 هزار کیلومتری برخوردار خواهند شد و این در حالی است که تهران در سال 2004 پرتاب موفقیت آمیز موشک شهاب – 3 با برد 2 هزار کیلومتر را آزمایش کرد.
وی موشک های ایرانی را قادر به ضربه زدن به سیستم دفاع هوایی پیشرفته اسرائیل می داند.

لينك خبر : http://asriran.com/fa/pages/?cid=72028[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
[quote]ایران در حال حاضر از توان اجرای یک حمله موشکی متعارف به اسرائیل برخوردار است اما توان موشکی این کشور، تهدیدی برای موجودیت اسرائیل تلقی نمی شود.[/quote]

[color=blue]فرمانده کل ارتش: در 11 روز اسرائیل را نابود می کنیم[/color]
فرمانده کل ارتش در مصاحبه ای با ال بی سی گفت: تنها در 11 روز قادریم اسرائیل را محو کنیم.
به گزارش خبرگزاری انتخاب به نقل از سایت خبری ایران(INA)، شبکه ال بی سی گفت: هیچ چیز نمی تواند از هدف موشک های ایران که قلب اسرائیل را نشانه رفته اند جلوگیری کند. اگر ایران در خطر حمله اسرائیل باشد، این واکنش فرمانده ایران به مواضع اسرائیلی ها در مورد حمله احتمالی به ایران است.
سردار فیروزی ابادی می گوید: ما کاملا امادگی مقابله با هرگونه حمله ای را که ممکن است ایران را تهدید کند، داریم. ما قدرت و نیروی کافی برای دفاع از ایران داریم.
عطا الله صالحی ،فرمانده کل ارتش می گوید: واقعیت این است که اسرائیل شجاعت حمله به ما را ندارد. اگر اسرائیل کوچکترین حمله ای به ما بکند، فکر نمی کنم که ما بیشتر از 11 روز برای نابودی اسرائیل نیاز داشته باشیم.
ال بی سی در ادامه می گوید: تهران امادگی نظامی اش را درجهت حمله به کشورهای همسایه را رد می کند. نیروهای نظامی ایران توجیه شده اندکه تنها از ایران دفاع کنند.
سردار صفوی می گوید: قدرت نظامی ما کشورهای همسایه را تهدید نمی کند، اما ایران تنها دفاع می کند. ایران برای صلح، استقامت و امنیت با کشورها منطقه تلاش می کند.
سردار رضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش می گوید: هماسایگان ایران مطمئن باشند که حمله ای به کشور ها صورت نمی گیرد.
الی بی سی در پایان می گوید: اما ترس از موشک های ایران، مخصوصا در یبن کشورهای غربی هنوز باقی است . ان ها می ترسند از اینکه ایران موشک هایش را به بمب اتمی تجهیر کند. البته این بحث کاملا توسط تهران رد شده است. مقامات ایران می گویند که طبق شریعت و قانون دستیابی به بمب هسته ای ممنوع است.
[url]http://www.entekhabnews.com/portal/index.php?news=4025[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.