Recommended Posts

[quote]منم به شما قول میدم ایران پاسخ دست به اصطلاح باز کرده امریکارو با لگد میده! icon_cheesygrin
بعد بیا و درستش کن.....
پیلوت جان از رو چه حسابی گفتین ایران دومین ابر قدرت اطلاعاتی جهان است؟
خوشحال میشم بدونم! icon_cheesygrin[/quote]

نه ما خواهان رابطه با تمام دنيا غير از اسرائيل هستيم و هيچوقت پا روي دست دوستي نميذاريم.

كال آو ديوتي عزيز
پايلوت كاملا درست ميگه. تازه يه جاهايي ثابت كرديم حرف اول رو در زمينه اطلاعات ميزنيم. اين قضيه به كرات ثابت شده. منبع معتبري نداريم اما اگر به خبر هاي خودمون دقت بكنيد كاملا متوجه ميشيد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب! علي‌الظاهر اين بحث محكوميت كشورمون در همه‌ي شرايط، به يه وظيفه‌ي ملي تبديل شده!
دوستان، دانسته و ندانسته، صبح تا شب مشغول كوبيدن كشورشون هستن و هزار تا خوبي رو ول مي‌كنن و يه بدي رو مي‌چسبن!
خدا رو شكر كه امريكا و چين و ژاپن و روسيه و امثالهم، همچين ملتي ندارن! والا فكر كنم دنيا همچنان در قرون وسطي باقي مي‌موند!!!

يه سري توضيحات كلي در زمينه‌هاي مطرح شده در تاپيك عرض مي‌‌كنم و قضاوت رو به عهده‌ي خوانندگان تاپيك مي‌ذارم.

-------------------------------------

[color=red]1 – استفاده‌ي اسرائيل از بمب هسته‌اي[/color]
قبلاً‌ در تاپيك‌هاي مختلف، در زمينه‌ي استفاده‌ي كشورها از بمب هسته‌اي، توضيحات لازم رو دادم. ولي چون بطور مشخص در اين تاپيك، اين موضوع مورد بحث قرار گرفت، به ناچار دوباره عرايضي رو ارائه خواهم كرد.
اين درست كه اسرائيل، كشوري افسارگسيخته و قانون‌گريز هست و به هيچيك از تعهدات بين‌المللي پايبند نيست. ولي استفاده از بمب هسته‌اي، چيزي بيشتر از اوني هست كه دوستان مد نظر دارن!
اولاً كه كشوري امنيت اسرائيل رو (به معناي نابودي) تهديد نمي‌كنه! گويي كه اسرائيلي‌ها خيلي تلاش كردن كه از حرف‌هاي دكتر احمدي‌نژاد، اين برداشت بوجود بياد كه ايران مي‌خواد همچين كاري رو انجام بده، ولي عملاً با ديپلماسي فعال ايران، اين امر صرفاً به يه شعار توخالي تبديل شد و تنها بازيچه‌اي ژورناليستي شد تا مسئله‌اي امنيتي!
ثانياً درصورت تهديد اسرائيل، مسلماً اين كشور از بمب هسته‌اي استفاده نمي‌كنه؛ چرا كه با اين كار، عملاً خودش رو نابود مي‌كنه و اجازه‌ي استفاده‌ي ايران از انواع سلاح‌هاي غير متعارف رو مي‌ده!
مسلماً‌ اسرائيل به بزرگي حتي يك استان ايران هم نيست! ايران مي‌تونه با نابودي چندين استانش، به قول دوستان قرون وسطايي زندگي كنه! ولي نابودي حتي يك شهر تل‌آويو، عملاً به معني خروج كامل يهوديان از اين كشور و نتيجتاً‌ نابودي كشور آرماني اسرائيل هست! پس تهديد حمله‌ي هسته‌اي، صرفاً يه بلوف نظامي – سياسي هست و نه بيشتر!
ثالثاً‌ دنيا همين‌طور بيكار نمي‌نشينه تا يه كشور به اين راحتي بمب هسته‌اي استفاده كنه!
بد نيست بدونين كه هيچ كشوري، در حالت عادي اجازه نداره بدون هماهنگي با كشور ديگه‌اي، حتي آزمايش هسته‌اي انجام بده! حتي امريكا در جنگ سرد، قبل از آزمايشات هسته‌اي‌اش، شوروي رو باخبر مي‌كرد و بالعكس! يعني حتي دشمنان هم در مقابل اين مسئله‌ي بسيار مهم، اين كار رو انجام مي‌دادن!
ديگه چه برسه به استفاده از بمب هسته‌اي!
دوستان بهتره تصوري بالاتر از بازي جنرالز درمورد بمب هسته‌اي داشته باشن! چرا كه بمب هسته‌اي، حداقل چيزي كه داره، اثرات زيست محيطي وحشتناكش هست كه تا سال‌هاي سال، گريبانگير همه مي‌شه! ضمن اينكه تنها يكبار استفاده از بمب هسته‌اِي، اين مجوز رو به ساير كشورهاي دارنده‌ي تسليحات هسته‌اي مي‌ده كه در مواقع لزوم (به زعم خودشون)، از اين سلاح مخرب استفاده كنن و ديگه نمي‌شه جلوي سياست مهار هسته‌اي رو گرفت! اين مسئله هم اصلاً ربطي به اتحاد يا عدم اتحاد ما با چين و روسيه نداره! چرا كه در اينصورت، حتي فرانسه هم پشت ايران درمياد؛ چرا كه بر هم زدن معادلات نظامي جهاني و موازنه‌ي قدرت، امري هست كه هيچ كشوري نمي‌خواد!
دوستان يادشون نره كه سر همين بهم خوردن موازنه‌ي قدرت، جنگ جهاني دوم (مخرب‌ترين جنگ جهان) در گرفت! اگه هيتلر به سهم خودش راضي بود و تغييري در موازنه‌ي قدرت جهاني بوجود نمي‌آورد، شايد امروز امپراطوري رايش، پابرجا بود و از نظر نظامي و اقتصادي، اولين در دنيا مي‌شد!!
پس بهتره دوستان يكم از تفكرات بچه‌گونه بيان بيرون و اينقدر ساده نگن كه بمب مي‌زنه و نمي‌زنه!
رابعاً اسرائيل اونقدر تسليحات نامتعارف (مثل بمب خوشه‌اي، بمب فسفري و ...) داره كه اصلاً‌ نيازي به بمب هسته‌اي نداشته باشه! چيزي هم نداشته باشه، امريكا بهش مي‌ده؛ مثل همين بمب‌هايي كه قابليت نفوذ در بتون‌ و اعماق زمين رو دارن؛ تخصصي براي زدن نيروگاه‌هاي زيرزميني ايران!!
تو اين شرايط، مگه اينكه احمق باشه كه بخواد همه چيز راحت رو بذاره كنار و كاري كنه كه عملاً به نابودي خودش منجر مي‌‌شه!!!

گويي كه الان دوستان مي‌گن «اومديم و حماقت كرد! بعدش چي!!». در اين شرايط، صرفاً بايد سكوت كرد و گفت كه «طبق قانون احتمالات، صفر هم جزو احتمالات محسوب مي‌شه؛ حداقل روي كاغذ»!

[color=red]2- اتحاد ما با روسيه و چين[/color]
ظاهراً دوستاني كه اين صحبت‌ها رو مطرح مي‌فرماين، هنوز معني اتحاد رو متوجه نشدن!
فكر مي‌فرماين كه اتحاد دو كشور، مثل قديم هست كه مي‌گفتند فلاني بيا با هم متحد شيم و فلاني رو شكست بديم!
تو دنيا امروز كه ديپلماسي و روابط بين‌الملل و دوجانبه، حرف اول رو مي‌زنه، اتحاد زماني معني پيدا مي‌كنه كه يه كشور، به حمايت آشكار از كشوري ديگه روي بياره كه تقريباً تو دنياي امروز، موردي نداره! حتي همين ايالات متحده هم كه اينقدر سنگ اسرائيل رو به سينه مي‌زنه، تا دهه‌ي هفتاد، حتي چندين بار كارهاي اسرائيل رو محكوم كرد! حتي وقتي اسرائيل به تأسيسات هسته‌اي عراق حمله و اون رو بطور كامل نابود كرد، پرزيدنت ريگان اون رو محكوم كرد! ولي خوب! شايد بشه حمايت‌هاي همه‌جانبه‌ي امريكاي فعلي از اسرائيل رو به عنوان نوعي اتحاد ذكر كرد.
ولي اين كه روسيه متحد ماست يا چين متحد ماست، مثل ادعاي بچه‌گانه‌ي كساني هست كه در زمان جنگ سرد، شوروي و چين رو متحد هم مي‌دونستن؛ حال اينكه دشمني اين دو كشور با هم، از دشمني‌شون با امريكا بسيار بيشتر بود!!
لزوماً‌ داشتن منافع مشترك، به معني اتحاد بين كشورها نيست!
امروزه آلمان و ايتاليا، اولين و دومين شركاء تجاري ما تو دنيا هستن! اين، به معني اتحاد ما با آلمان و ايتالياست؟
ما كلي با كشورهايي مثل برزيل، امارات، پاكستان، تركيه و امثالهم مراودات تجاري و گاهاً نظامي داريم! اين به معني اتحاد هست؟
ما از روسيه موشك و پدافند مي‌خريم، هند هم مي‌خره، مالزي هم مي‌خره، سنگاپور هم مي‌خره، عربستان و امارات هم همچنين! اين، به معني اتحاد بين ماست؟
اكثر كشورهاي دنيا (حتي ايالات متحده)، از كشور چين تسليحات و ملزومات و پوشاك و ميوه و بسياري چيز ديگه وارد مي‌كنن! اين به معني اتحاد هست؟

خواهشاً‌ دوستان در بكار بردن واژه‌ها، يكم دقت بفرماين.
ايران در سطح منطقه، هيچ متحد نه استراتژيك و نه تاكتيكي داره و كشورهايي هم كه باهاشون مراوداتي بيشتر داره، صرفاً براساس تشريك مساعي و منافع متقابل هست و نه بيشتر!
مسلماً هر زمان هم كه اين منفعت، كمتر باشه، جايگزينش پيدا مي‌شه؛ مثل قضيه‌‌ي صدور گاز از ايران به اروپا، پس از بحران گازي در دو سال پيش در اروپا!

ضمن اينكه دوستان بد نيست شعار نه شرقي نه غربي رو يكبار در ذهنشون مرور كنن!
ياد يه حرف از يه بنده خدا افتادم كه مي‌گفت «عراقي‌ها وقتي حزب بعث سقوط كرد، به خيابون‌ها ريختن و شعار نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» رو دادن! بنده‌هاي خدا اونقدر جوگير شده بودن كه يادشون رفته بود ديگه شرقي وجود نداره!!!
شعار نه شرقي، نه غربي، در ابتداي انقلاب و به منظور معرفي مسير حركت انقلاب اسلامي در زمان جنگ سرد بود. چرا كه در اون زمان، تمامي انقلاب‌ها، يا به سمت كمونيست‌ها و چپي‌ها و شوروري گرايش داشت، يا به سمت غربي‌ها و امريكايي‌ها! در اكثر جنگ‌ها هم اوضاع به همين طريق بود.
خيلي‌ها هم انقلاب ايران رو انقلابي سوسياليستي مي‌دونستن كه باتوجه به هم‌مرز بودن با شوروي، نهايتاً به سمت شوروي گرايش خواهد داشت. چرا كه انقلاب عليه حكومتي امريكايي اتفاق افتاده بود.
امام راحل (ره) هم با بينشي كه داشت، اين شعار اسراتژيك رو مطرح كرد كه «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» و در صحبت‌هاي خود آشكارا، جمهوري اسلامي رو به عنوان قطب سوم جهان و حمايتگر مستضعفين در برابر مستكبرين اعلام كرد!
پس بد نيست قبل از بكار بردن واژه‌ها، دوستان كمي روي اصل واژه‌ها تحقيق بفرماين تا خداي نكرده شرقي رو به معني شرق جهان نگيرن و اظهار نظراتي عجيب و غريب از خودشون بروز ندن!
ايران هم در حال حاضر، وابستگي به كشوري خاص نداره و اينكه تأمين كننده‌ي تسليحات و يا برخي مايحتاجش كشورهاي ديگه هستن، به هيچ عنوان به معني وابستگي نيست؛ در غير اينصورت، همه‌ي دنيا به هم وابسته‌ان و استقلال‌شون زير سوال مي‌ره!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته وزير اطلاعات خودش چندي پيش اشاره كرد كه در بعد داخلي ضعفهايي داريم كه ازش كمي غافل بوديم.
هميشه بايد در جهت بهبود و پيشرفت تلاش كرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
sh_rf سلام عزیز! حالتون خوبه؟ دیگه چه خبرا؟ راستی اون موشک ها اگه خدا کمک کنه قراره از پشت بام منزل پرتاپ کنین دیگه؟ icon_cheesygrin
البته حرف های حامد منطقی و واقعیت هستش. ما متحد این روسیه و چین هستیم اما ان ها بخاطر فشار های ایالات متحده [size=18]جرات[/size] همکاری اساسی با مارو ندارن !
میدونن که حریف غرب نمیشن! پس سعی میکنن توازن و روابط مسالمت امیز نسبی شون رو حفظ کنن.
نصیر جان اسرائیل قرار نیست بیاد 70 میلیون ایرانی رو بکشه! شاید مثل امریکایی ها در مقابل ژاپن عمل کنه! میدونین که...!
در یک مقاله خوندم که البته بسیار منطقی نوشته شده بود اگه جنگی در بگیره و تمام عیار باشه! ایران توانی برای ادامه حیاط نخواهد داشت ولیاسرائیل میتونه خودشو بسازه و خسارت هاشو جبران و زنده بمونه! icon_cheesygrin
الان تو ماشین بودم از رادیو شنیدم یک ترح خرابکارانه رو دارن برسی میکنن که تنها پالایشگاهی که ایران ازش بنزین تولید میکنه رو نابود کنن و با قطع ورود بنزین به ایران عملا مارو فلج کنن که مایه نگرانیه icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از دوستان.
البته منم با شما موافقم که واقعا در زمینه اطلاعات پیشرفته ایم به طوری که چند روز پیش یک دختر 21 ساله!!! فرانسوی رو به جرم جاسوسی انداختیم زندان و کوشنر دیروز گفت ایرانی ها فکر میکنند ما انقدر دست و پا بسته و بدبختیم که یه بچه رو بفرستیم جاسوسی؟! و خواستار ازادی این بخت برگشته شدند! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=red]3- مسئله‌ي كشتار مسلمانان در چين و چچن و امثالهم[/color]
اما اصلي‌ترين موضوعي كه اين روزها، نقل هر مجلسي شده، بحث كشتار مسلمانان چين هست و اينكه ايران در اين مورد، سكوت اختيار كرده و عملاً با سكوتش، از اين مسئله حمايت مي‌كنه!
مسلماً‌ در اين شرايط، حتي كشته شدن يه پشه‌ي مسلمون تو تبت هم به جمهوري اسلامي ربط داده مي‌شه! اگه ايران دخالت كنه و محكومش كنه، همه جيغشون درمياد كه به ما چه كه فرسنگ‌ها دورتر، اتفاقي افتاده! ما چرا بايد دخالت كنيم! به قول بعضي‌ها؛ اول خودمون رو قوي كنيم، بعد به برادران مسلمان‌مون كمك معنوي كنيم!!! اگه هم در ظاهر، سكوت اختيار كنه و سعي كنه مسائل رو از طرقي ديگه دنبال كنه و با استفاده از ديپلماسي و مذاكره و ميانجيگري، به مسئله رسيدگي كنه، محكوم به وابستگي و سكوت در مقابل برخي دولت‌ها و حكومت‌ها مي‌شه!!
اين حرفا، بيشتر يا از روي ندانستن و ناداني درمورد مسائل هست، يا غرض‌ورزانه و تخريب‌گرايانه.
درصورت اول، بايد توضيح داد تا ناغافلان بيدار بشن و اينقدر ساده بازيچه‌ي دست ژورناليست‌هايي قرار نگيرن كه در حالت عادي، حتي علاقه ندارن كه ما به فلسطيني‌ها هم كمك كنيم و از هر چوبي براي ساختن چماق و فرود آوردن بر سر تصميمات اين نظام و دولت استفاده مي‌كنن! درمورد دومي‌ها هم صرفاً سكوت و به قول قرآن، سلام كردن كفايت مي‌كنه!
ابتدا بپردازيم به ماجراي چين و اصل قضيه رو ببينيم چطور بوده.
شهر اورومچي، در استان سين كيانگ، همواره محل نزاع بين مسلمانان «اويغور» و چيني‌هاي «هان» بوده كه بنا به تصميمات حكومتي چين، بسياري از هان‌ها به نقاط مختلف كشور كوچانده داده شدن (يه طورايي شبيه سياست رضا خان در كوچ دادن قوميت‌هاي مختلف؛ به منظور تضعيف قدرت اقوام و تقويت قدرت حكومت مركزي).
دعواي اصلي هم در اصل بين همين دو گروه بوده و زماني كه كار بالا گرفته و مسلمانان اويغور، سطح درگيري رو به شورش خياباني گسترش دادن، پليس چين هم وارد عمل شده.
اصولاً پليس در كشورهاي كمونيستي؛ مثل شوروي سابق (روسيه فعلي) و چين، از اقتدار بيشتري برخوردار هست و معمولاً اقداماتش خشونت‌بارتر هست. وقتي هم كه با شورش مواجه بشن و بخصوص اين شورش، دامنگير امور كشوري بشه، اين خشونت، بيشتر مي‌شه (لازم به ذكر است كه موضوع مطروحه، ربطي به حمايت يا عدم حمايت از سياست اين كشورها نداشته، قصد تطهير رفتار غلط اين حكومت‌ها نيست و صرفاً در راستاي تببين شرايط كشورهاي فوق نگارش شده است).
ولي مسلماً هيچ حكومتي در بدو امر، علاقه‌اي به استفاده از خشونت نداشته و نداره! بايد ديد كه چه كساني، مسلمانان اويغور رو تحريك به برخورد با هان‌ها و دولت مركزي كرده!
جالب اينكه مسلمانان اويغور، تقريباً همون كاري رو كردن كه سبزهاي عزيز در داخل كشور انجام دادن! يعني سريعاً كارهاي خود (از قبيل آتش زدن خودروها و بانك‌ها و برخورد با مردم عادي) رو دوستانه و مسالمت‌آميز و در سطح اعتراضات ساده بيان كردن و اقدامات حكومت چين رو وحشيانه و ظالمانه و سركوب‌گرايانه و محرك اصلي اين مسئله! موضوعي كه اصلاً به دولت ربط نداد و خودشون اون رو به مسئله‌اي فرا منطقه‌اي تبديل كردن و پاي حكومت رو وسط كشيدن!
جالب اينكه مشخص شده اين شورش، توسط رهبران جدايي‌طلب اويغور كه در خارج از كشور زندگي مي‌كنن، ساماندهي شده هست و حتي مداركي دال بر دخالت و سازماندهي عوامل اصلي آشوب توسط سازمان سيا پيدا شده!!!
موضوع هم ظاهراً چيزي بيشتر از اوني كه اعلام شده بوده! ظاهراً اعلام شده اين بنده‌هاي خدا، خيلي مسالمت‌آميز داشتن نسبت به بازداشت دو نفر از هم‌كيشانشون اعتراض مي‌كردن كه دولت سركوبشون كرد؛ حال اينكه اصل ماجرا چيز ديگه‌اي بود و جدايي طلبان اويغور، سال‌هاست كه با حكومت مركزي چين مشكل دارن و حتي برخي گروه‌هاشون، خواستار جدايي سين كيانگ از اين كشور و ايجاد كشور مستقل تركستان در منطقه‌ي مذكور هستن.

اما اينكه اين موضوع، چرا چندان مورد توجه كشور ما قرار نگرفت، دلايلش مشخص هست.
اولاً‌ كه اين موضوع، يه مسئله‌ي شخصي و درون كشوري بوده و بالكل با قضيه‌اي مثل اسرائيل كه اومده كشور فلسطين رو اشغال كرده يا به لبنان و سوريه حمله كرده، زمين تا آسمون فرق مي‌كنه!
ثانياً طبق قانون اساسي، ما از مبارزات حق‌طلبانه‌ي مستضعفين در برابر مستكبرين (چه مسلمان و چه كافر) حمايت مي‌كنيم. ولي جدايي‌طلبان از نگاه ما، جزو مستضعفين محسوب نمي‌شن! بخصوص كه اكثر قريب به اتفاق‌شون هم به حمايت و تحريك و پشتيباني امريكا، اين كار رو انجام مي‌دن؛ مثل جدايي‌طلبان چچن و داغستان و يا حتي همين اويغورها!
ايران بالكل در مواردي كه بحث‌هاي جدايي‌طلبي مطرح هست، همواره سكوت رو رعايت كرده و تلاش‌هاي خودش رو از راه‌هاي ديپلماتيك و با رايزني با ساير كشورها و يا پيشنهاد ايفاء كردن نقش ميانجي در غائله‌هاي مذبور رو داشته و نه بيشتر كه اين، درست‌ترين كار ممكنه!
در مورد مسئله‌ي مسلمانان اويغور هم ايران، با چندين كشور و حتي دبير كل سازمان كنفرانس اسلامي، ديدار كرده و قرار بود كه آقاي متكي با همتاي چيني‌اش هم مذاكره‌اي داشته باشه و پيشنهاد ميانجيگري ايران در مسئله‌ي مذكور رو ارائه كنه كه از اين مسئله، فعلاً اطلاعات بيشتري به بيرون درز پيدا نكرده!

پس دوستان بهتره به جاي احساساتي شدن و سر دادن شعارهاي عجيب و غريب و كوبيدن كشورشون به هر وسيله‌اي، يكم روي اخباري كه بهشون مي‌رسه تأمل داشته باشن و اجازه ندن كه هر كس و ناكسي، ذهنيت پاك جوانان ما رو مسموم و منحرف كنه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ممنون از دوستان.
البته منم با شما موافقم که واقعا در زمینه اطلاعات پیشرفته ایم به طوری که چند روز پیش یک دختر 21 ساله!!! فرانسوی رو به جرم جاسوسی انداختیم زندان و کوشنر دیروز گفت ایرانی ها فکر میکنند ما انقدر دست و پا بسته و بدبختیم که یه بچه رو بفرستیم جاسوسی؟! و خواستار ازادی این بخت برگشته شدند![/quote]
مطمئن باش اینها از هیچ کوششی برای ضربه زدن به ما دریغ نمی کنند.
ندای وظیفه جان جاسوس درجه یک دو سه داره و همین طور ماموریتش. چطور میشه یک خانم فرانسوی که در کشورش که اشغال ترین دانشگاه هاش از بهترین دانشگاه ما بهتره بیاد ایران تحصیل کنه؟
[quote]
البته وزير اطلاعات خودش چندي پيش اشاره كرد كه در بعد داخلي ضعفهايي داريم كه ازش كمي غافل بوديم.
هميشه بايد در جهت بهبود و پيشرفت تلاش كرد.[/quote]
ایران تنها یک وزارت اطلاعات برای کار های جاسوسی نداره بلکه ما سپاه پاسداران رو هم داریم که در دستگیری جاسوس های اسرائیلی که اخیرا برای ترور نخبه ها نظامی و شناسایی انها به ایران امده بود نقش فعالی داشت. سپاه قدس هم تازه هست. و کلی دستگاه اطلاعاتی دیگه.
در ماجرایی اعراب و امریکا به صورت کاملا سری می خواستن تنگه دومی برای عبور نفتکش هایشان درست کنن که در صورت جنگ با ایران اگه تنگه هرمز بسته شد بتوانند کشتی های خود را عبور دهند. ایران با کارهای اطلاعاتی به این موضوع پی برد و این موضوع رو افشا کرد و تعدادی از غلط های هایی که در محاسبه های مهندسی انها وجود داشت رو برای خودشان فرستاد تا تو کف بمونن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][color=green]بهر حال ما نباید به این چیزها دل خوش باشیم. ایران دومین ابر قدرت اطلاعاتی جهان است اما اول کیه؟
خورشید پشت ابر نمی ماند.[/color][/quote]
امضاي كاربر با مطلبش همخوني نداره!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
[quote]تعدادی از غلط های هایی که در محاسبه های مهندسی آن ها وجود داشت رو برای خودشان فرستاد تا تو کف بمونن.[/quote]

جالبه تا حالا فكر مي كردم آمريكا هيچ غلطي نمي تونه بكنه حالا فهميدم چرا يه غلطايي هم مي تونه بكنه (چشمك)
[quote]چطور میشه یک خانم فرانسوی که در کشورش که اشغال ترین دانشگاه هاش از بهترین دانشگاه ما بهتره بیاد ایران تحصیل کنه؟[/quote]
درس ميداده يا درس مي خونده؟؟؟
بله من هم با پايلوت موافقم مثلا شما ميدونيد ما چقدر جاسوس تو ارمنستان اوكراين مالزي وحتا دبي داريم كه تحت عنوان دانشجو دارن اطلاعات جمع مي كنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]سلام
با سلام خدمت آقا مصطفا
مستقيم بريم سر اصل مطلب : موضوع چين
شما تو يه تاپيك ديگه هم در اين باره توضيحات كافي رو داده بوديدبازم لطف كردين و دوباره اين جا هم باز گو كردين ولي از اون جايي كه من يه چند وقتيه ديگه اخبار گوش نميدم يه چند تا سوال از شما داشتم (لازم به ذكره فكر كنم من تنها كسي تو سايت باشم كه تو خونه ماهواره نداريم هيچ نوع روزنامه اي نمي خونم تو هيچ سايت حزبي يا وابسته به حزبي مثل قلم كلمه تابناك و ... نمي رم سايتاي استعماري بي بي سي و وي ا اي هم فيلترن و ... هر چي مينويسم نتيجه ي فكر خودمه البته اگه دوستان نگن مثل قصابا و بقالا و شوهر داييشون كه تو مشهد راننده تاكسيه (چشمكـ) فكر مي كنم هر چند مي دونم اخرش متهمم كه : «اجازه ندن كه هر كس و ناكسي، ذهنيت پاك جوانان ما رو مسموم و منحرف كنه!»)
اگه زحمتي نيست جواب اين دو تا سوال منو بدين چون همون طور كه گفتم اخبار گوش نمي كنم
1- آيا سفير چين در تهارن احضار شد و مراتب اعتراض دولت نسبت به اتفاقات رخ داده در اون كشور به طور رسمي به اون ابلاغ شد
2- چند نفر از مسولاي كشور در هر پست و مقامي اقدامات كشور چين رو «محكوم» كردند
چند تا سوال ديگه هم داشتم
1- چه طور قتل وحشيانه ي «يك» زن باردار مسلمان (پس شدن دو نفر) در آلمان يك موضوع درون كشوري به حساب نمياد ولي كشتار «150» نفر و دستگيري تعدادي ديگه در چين يك موضوع درون كشوري به حساب مياد
2- «ولي جدايي‌طلبان از نگاه ما، جزو مستضعفين محسوب نمي‌شن!» . در كتاب آمادگي دفاعي سال سوم راهنمايي دهه ي شصت درباره ي تعدادي از جنبش هاي استقلال خواهانه و به قول شما تجزيه طلبانه ي مسلمانان از جمله مردم فيليپين و صحرا و اريتره توضيحاتي داده شده بود مي خواستم ببينم اصولا چه فرقي بين اين دو نوع جنبش يكي مورو پليساريو و اريتره و ديگري چچن داغستان و ايوغور با هم هست تا اگه در آينده موارد مشابهي پيش اومد بفهمم كدوما جزو مستضعفان دنيا محسوب ميشن و كدوما نميشن
3-«ايران بالكل در مواردي كه بحث‌هاي جدايي‌طلبي مطرح هست، همواره سكوت رو رعايت كرده و تلاش‌هاي خودش رو از راه‌هاي ديپلماتيك و با رايزني با ساير كشورها و يا پيشنهاد ايفاء كردن نقش ميانجي در غائله‌هاي مذبور رو داشته و نه بيشتر كه اين، درست‌ترين كار ممكنه!»
آيا دليل اين موضوع اين نيست كه كشور ما هم مشكل مشابهي داره و اگه يه بار تو يه همچين مسئله اي مستقيما طرف يكيو بگيره اون وقت اگه خداي نكرده تجزيه طلبان داخلي بخوان كار احمقانه اي بكنن مجوز دخالت مستقيم كشوراي ديگه را از قبل صادر كرديم و ديگه نميتونيم بگيم اين يه مسئله ي داخليه[/color]

[color=green]ساير دوستان توجه كنن كه من اين سوالات رو به طور اختصاصي از آقا مصطفا پرسيدم پس بيخيال جواب دادنش بشيد حتا شما دوست عزيز[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اخه یه دانشجو چه اطلاعاتی میتونه جمع کنه؟! ها؟
اطلاعاتی که عاممیانه باشه و مردم کوچه بازارام میدونن!
مگر اینکه خودشو به کسایی نزدیک کنه که اطلاعات مهمی دارن! اونم چون یه دختر فرانسوی هست میتونه خوب جنس مخالف رو جذب و ازش اطلاعات کسب کنه!
تازه اونوقتم مشکل اینه کسایی که همچین اطلاعات مهمی رو دارن گول اینارو نمیخورن! به همین دلیل فکر نکنم این بیچاره جاسوس بوده باشه..! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][color=blue]
[color=green]ساير دوستان توجه كنن كه من اين سوالات رو به طور اختصاصي از آقا مصطفا پرسيدم پس بيخيال جواب دادنش بشيد حتا شما دوست عزيز[/color][/quote]
نسیه نداریم! حتی برای شما دوست عزیز! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
[quote]مگر اینکه خودشو به کسایی نزدیک کنه که اطلاعات مهمی دارن! اونم چون یه دختر فرانسوی هست میتونه خوب جنس مخالف رو جذب و ازش اطلاعات کسب کنه! [/quote]
پس براي همينه دانشگاه ما دختر نميگيره ميخواد خدايي نكرده ما اطلاعات سري كشور icon_cheesygrin لو نديم شايدم ميترسن استادا لو ندن
ولي خداييش آخه دانشگا نبايد با دبيرستان يه فرقي بكنه من دچار شكست عشقي شدم icon_cheesygrin همين امروز عصر خودمو از رو سي و سه پل ميندازم تو مرحوم زاينده رود icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote][color=green]بهر حال ما نباید به این چیزها دل خوش باشیم. ایران دومین ابر قدرت اطلاعاتی جهان است اما اول کیه؟
خورشید پشت ابر نمی ماند.[/color][/quote]
امضاي كاربر با مطلبش همخوني نداره![/quote]

[color=green]چه ربطی داشت؟
اصلا تو می دونی این گفته کیه؟ فکر می کنی من این جمله رو از خودم گفتم؟ خواهشا هدف خودتو از این کامنتی که دادی بگو.
درست گفته از پا نخواهیم نشست زیر بار زورگو نمیریم. ما ثابت کردیم در سخت ترین شرایط ملتی هستیم متحد و یک دست که فقط کافیه متحد شیم ان وقته که اگر زمین و زمان دست به دست هم دهند هیچ غلطی نمی توانند بکنند. بزرگ ترین ارزو من در زندگی این هست که همین یک جمله محقق شه. اما با این مردمی که من می بینم ...

[quote]این جنگ پایانش زمانی است که ما به دنیا اثبات کنیم ملتی هستیم که به زانو در نخواهیم آمد و حاضر هستیم بهای این تسلیم نشدن را بپردازیم.[/quote]

منظورم از این که نباید به این چیز ها دل خوش باشیم اینکه بلاخره روزی میرسه که امریکا می فهمه پاسخ ما چیه خورشید پشت ابر نمی مونه. امدیم و امریکا فهمید و خودشو برای مقابله با پاسخ ایران اماده کرد با چی می خواهیم جلوی اف 35 امریکا به ایستیم؟ با اف5 ؟ اف 7 ؟ این ها که توان درگیری با اف18 رو هم ندارند. با چی می خواهیم از ایران دفاع کنیم؟ با موشک شهاب ؟ مگه شهاب همان اسکاد نیست؟ مگه امریکا لیزر ضد اسکاد نساخته؟ می دونی این لیزر می تونه موشک شهاب ایران رو در فاز میانی منهدم کنه؟ یعنی امریکا نمی خواد از این سلاح برای محافظت از پایگاه و از همه مهمتر دوستان خودش استفاده کنه؟ ما برای مقابله با اف22 و بی 2 امریکا چه سلاحی در اختیار داریم؟
ایا صرف بر اینکه بگیم ما حاضریم دست خالی جلوی دشمن بایستیم کافی است؟ گیریم که کردیم، دست خالی می خواهیم چه کار کنیم؟ فکر می کنی امریکا براش فرقی می کنه که ما دست خالی باشیم یا پر ؟ یا خیلی دل سوز هستند؟
من بار ها در همین سایت گفتم در مواردی در جا زدیم و در مواردی توانستیم به جایی برسیم که ان هم در الکترونیک است اوج پیشرفت ایران در صنایع الکترونیک ماهواره امید است و قبل از ان ماجرا کندن ارم سپاه روی ناو امریکایی هست که موجب شد امریکا دو سال پیش از حمله به ایران منصرف شه. و همین طور فیلم برداری از همان ناو توسط پهباد ایرانی. همین ماجرا ها باعث شد که تعدادی از پرسنل همان ناو که فکر می کردند اگر جنگ شود کارشان توسط ایران ساخته هست شبانه توسط قایق های نجات فرار کردند.[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.