Recommended Posts

م‌زمان با مذاكرات حساس و فشرده مسئول پرونده هسته‌اي ايران با البرادعي و لاريجاني، مطبوعات اسرائيلي از تمرينات هواپيمايي اين رژيم براي پرواز دور و آماده شدن براي بمباران تأسيسات اتمي خبر دادند. به گزارش سايت خبري قدس به نقل از «اورشليم‌پست»، نيروي هوايي اسرائيل، در حال تمرين براي پروازها و عمليات‌هاي دوربرد با سوخت‌گيري هواپيما در ميانه پرواز است تا براي حمله احتمالي عليه اهداف اتمي ايران آماده باشد. گفته مي‌شد اين برنامه انجام مي‌شود، اما سرانجام روز جمعه، روزنامه «معاريو» اين خبر را منتشر كرد. ارزيابي‌هاي اطلاعاتي سازمان‌هاي دفاعي اسرائيل نتيجه مي‌گيرد زماني كه ايران، نقطه نهايي تلاش‌هاي اتمي خود را كه ديگر بازگشتي ندارد، پشت سر گذارد، همه خاورميانه، وارد يك رقابت تسليحاتي اتمي فاجعه‌بار خواهد شد. مصر و عربستان نيز در صورت وقوع چنين سناريويي، جزو پيشگامان خواهند بود. در همين حال، خبرگزاري فرانسه نيز گزارش داد: «معاريو» جزييات بيشتري از پروازها فاش نكرده، اما اعلام نموده كه آمريكا و اسرائيل درباره كارآيي تحريمات اقتصادي عليه ايران به صورت مشترك به بحث مي‌نشينند. تجهيزات غني‌سازي اورانيوم ايران نزديك شهر نطنز در مركز ايران است كه حدود 1400 كيلومتر از نزديك‌ترين پايگاه هوايي اسرائيل فاصله دارند. بين اين دو اردن و عراق هستند كه عراق هنوز هم تحت كنترل شديد آمريكاست، اما تحت حاكميت يك دولت شيعه است كه روابط دوستانه‌اي با ايران دارد. به نوشته «معاريو»، انتشار اين خبر با مجوز رسمي سازمان‌هاي نظامي اسرائيل بوده است. اسرائيل كه تنها قدرت غيررسمي اتمي خاورميانه است، به برنامه اتمي ايران بدبين بوده و معتقد است براي هدف آن، دستيابي به سلاح اتمي است و در اين صورت، معادلات قدرت در منطقه را به سختي بر هم خواهد زد. اسرائيل در 7 ژانويه، گزارش نشريه انگليسي «ساندي‌تايمز» را مبني بر اين‌كه اسرائيل مي‌خواهد تأسيسات اتمي ايران را با يك حمله اتمي از بين ببرد، رد كرد. «ساندي‌تايمز» نوشته بود: دو اسكادران هوايي اسرائيل براي استفاده از سلاح‌هاي اتمي كم‌قدرت، در حال تمرين براي انجام، اين عمليات كه تنها شامل يك حمله است، هستند. به نقل از ايرانين يو كي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
احتمال حمله متعارف صفر است اونم به خاطر پاسخ ايران ولي احتمال حمله ي اتمي بسيار بيشتر است(البته سلاح ضعيف)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بذار حمله كنن تا جوابش رو هم ببينن حمله‌ي اسرائيل به ايران = شخم زدن اسرائيل توسط ايران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کسی که در خانه شیشه ای نشسته به دیگران سنگ اندازی نمی کند حمله اسرائیل به ایران=نابودی مطلق اسرائیل icon_wink :evil: :)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من منطق هم فراموش نكن در قدرت نژاد آريا شكي نيست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منابع صهيونيستي مدعي شدند كه ايران هزينه هاي مالي خريد موشك هاي پيشرفته توسط سوريه را مي پردازد . به گزارش عصر ايران (asriran.com) به نقل از روزنامه القدس العربي، بنابراين گزارش ايران به مقامات سوريه شرط كرده اند كه اين موشك ها تنها عليه اسرائيل و مواضع آمريكا در منطقه خاورميانه به هنگام حمله نظامي آمريكا به ايران استفاده شود. روزنامه اسرائيلي يديعونت آحارونت در شماره اخير خود به نقل از عوزي روبين يكي از كارشناسان موشكي و مدير اداره دفاع در برابرحملات موشكي در وزارت جنگ اسرائيل مي نويسد: سوريه موشك هاي دوربردي را از ايران به دست آورده اند كه مي تواند تمامي مناطق اسرائيل را مورد هدف خود قرار دهد. اين كارشناس موشكي اسرائيلي اضافه كرد:‌ايران موشك هاي زلزال دو با برد 250 كيلومتر و موشك هاي فاتح 110 با دقت هدف گيري بسيار بالا و قدرت تخريب كنندگي بالا را در اختيار سوريه قرار داده است. وي با اعلام اين كه موشك فاتح 110كلاهكي به وزن نيم تن را حمل مي كند . اين موشك در تاسيسات تسليحات ايران پيشرفته سازي شده است و توسط پايانه هاي مشابه پايانه هاي پرتاب موشك سام 2 روسيه به سوي هدف هاي مورد نظر شليك مي شود. اين روزنامه اضافه كرد:‌ براساس توافقنامه دفاعي امضا شده ميان ايران و سوريه كميته موشكي مشتركي به رياست وزيران كشور دو كشور ميان تهران و دمشق فعال است. از جمله مواد اين توافقنامه امكان سوريه براي انتقال موشك هاي اسكاد خود به ايران با هدف ارتقاء و پيشرفته سازي اين موشك هاست. اين كارشناس اسرائيلي در عين حال دست يابي سوريه به موشك هاي شهاب 3 از ايران را امري غيرمنطقي دانست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بارتاب:عضو ارشد و باسابقه جنبش فلسطيني «فتح» با اشاره به اجراي برنامه‌هاي پيچده آمريكا در فلسطين، از برنامه اسرائيل براي حمله به ايران در تابستان جاري پرده برداشت. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، حسن كه نيروهاي قديمي و جناح ملي جنبش فتح است، با اشاره به ورود يك ژنرال آمريكايي به فلسطين و اجراي نقشه‌هاي خود، توفان قريب‌الوقوعي را پيش‌بيني كرد كه در صورت عدم وحدت و همگرايي نيروهاي فلسطيني، در مقطع كنوني سرنوشت مقاومت مردم فلسطين را به سود اسرائيل رقم خواهد زد. هاني الحسن گفت: طرح بزرگ آمريکا که با قتل ياسر عرفات آغاز شده و به ‌اينجا رسيده، بي‌شک شکست خورده است. به همين دليل ما نبايد به گذشته نگاه کنيم، بلکه بايد آينده را پيش روي خود بگذاريم، زيرا يک توفان در حال برخاستن است که به زودي به سوي خاورميانه وزيدن خواهد گرفت و ما نمي‌خواهيم که مسئله فلسطين قرباني اين توفان قرار گيرد. وي افزود: امروز اين آمريکاست که گفت‌وگو بين فلسطيني‌ها را نمي‌خواهد، از همين رو، فتح را تهديد کرده است: اگر به گفت‌وگو (با حماس) روي آورد، فتح در ليست گروه‌هاي تروريستي قرار خواهد گرفت. البته هدف طرح دايتون، قرباني کردن حماس بود، اما ما (نيروهاي اصيل فتح) در برابر طرح دايتون مقاومت کرديم. جريان دحلان در غزه به پايان رسيده و ديگر اين موضوع بازگشتي به غزه ندارد و طرح دايتون نيز شکست خورده است... هاني الحسن ادامه داد: اکنون جريانات مورد حمايت مالي و سياسي آمريکا در فتح حاکميت ندارند و دليل آن اين است که اگر حاکميت مي‌داشتند، محاصره فلسطين هرگز ادامه پيدا نمي‌کرد. پيمان اوسلو آمد تا فلسطيني‌هاي داخل را از خارج و سپس قدس را از کرانه غربي و سپس غزه را از کرانه غربي جدا كند. ما نبايد اجازه دهيم نوار غزه از کرانه غربي جدا شود. اکنون طرح‌هاي خطرناکي در جريان است. موفاز به واشنگتن رفت و به بوش گفت: تو هرگز نمي‌تواني موافقت کنگره را براي حمله به ‌ايران بگيري، پس من اين وظيفه را بر عهده مي‌گيرم. وی گفت: از همين رو، تمرين‌هاي هوايي را براي حمله به‌ ايران آغاز کردند و هواپيماهاي اسرائيل از فلسطين تا جبل‌الطارق روزانه پرواز مي‌کنند و تمرين سوخت‌گيري را انجام مي‌دهند؛ چرا؟ تا ايران را مورد هدف قرار دهند. اگر اسرائيل موفق به زدن ايران بشود، آنگاه مسئله فلسطين به معرکه‌گيري اسرائيل در منطقه تبديل خواهد شد؛ مثل همين معرکه‌گيري که پس از حمله به عراق و اشغال عراق در منطقه رخ داد. ‌هاني‌الحسن چندين بار به توفاني که در پيش است، اشاره مي‌کند و آنچه را در لبنان و فلسطين رخ مي‌دهد، مقدمه همين توفان مي‌داند: همه امور در منطقه را به سوي آرامش سوق داده‌اند تا به ‌ايران حمله کنند. از سوي ديگر، ارتش اسرائيل اکنون مانورهايي براي ورود به عرقوب (‌در جنوب لبنان در نزديکي مزارع شبعا‌) و سپس بعلبلک در لبنان و نيز براي ورود به راهي در شمال لبنان که به حمص سوريه متصل مي‌شود، انجام مي‌دهد تا در صورتي که سوريه نيز وارد جنگ شد، از آنجا عليه اين كشور، جنگ آغاز شود، اما اگر سوريه در جنگ (‌با ايران‌) دخالتي نکرد، آن گاه اسرائيل خواهان استقرار نيروهاي بين‌المللي در مرز سوريه و لبنان مي‌شود. وی توضیح داد: اکنون اختلاف در اسرائيل وجود دارد و آن اين که اين عمليات (‌حمله به عرقوب و بعلبک و رسيدن به شمال لبنان‌) پيش از حمله به ‌ايران انجام شود تا امکان واکنش از سوي سوريه و لبنان گرفته شود و يا آنکه بعد حمله به ‌ايران يا همزمان انجام شود. براي همين، باراک، ‌وزير دفاع جديد اسرائيل‌، آمده است و مي‌خواهد نوعي آرامش در منطقه براي همين هدف، ايجاد کند؛ بنابراين، اولمرت از آزادسازي مبلغ 300 ميليون دلار از حساب 700 ميليون دلاري مسدود شده دولت خودگردان فلسطين در يک دوره شش ماهه و آزادي 250 تن از نيروهاي فتح، که به اصطلاح دستشان به خون آلوده نشده سخن مي‌گويد که از نيروهاي اصلي فتح نيستند و اين‌ها همه آسپرين است. از همين رو، ما فلسطيني‌ها در اوضاع کنوني منطقه در برابر يک فرصت قرار گرفته‌ايم تا سطح مطالبات خود را بالا ببريم تا موازنه‌هاي كنوني را بر هم زنيم. پس براي رسيدن به ‌اين سطح، هيچ راهي جز وحدت ملي نداريم و به همين دليل، نبايد مشکلات ديروز را ببينيم، بلكه بايد مسائل را حل کنيم. هيچ چيزي نمي‌تواند عمليات انتقام را از سوي حماس در غزه توجيه کند، همان طور كه آنچه را به نام فتح در غزه رخ داد، به شدت رد مي‌کنيم. وی در پایان گفت: ما (‌همه گروه‌هاي فلسطيني‌) اکنون بايد به ‌اين راه پيش رويم که چگونه با توفاني که در پيش است، مقابله و برخورد کنيم. اگر اسرائيل موفق به حمله و زدن ايران شود، آنگاه ما فلسطيني‌ها به مقوله‌اي تبديل مي‌شويم که تنها بايد بر راه‌حل‌هايي که براي ما ديکته مي‌شود، گردن نهيم، بدون آنکه ما هيچ نقشي در آن داشته باشيم. پس از اين مرحله، اسرائيل خواستار اعتراف همه به نقش سياسي اقتصادي و نظامي منطقه‌ايش در خاورميانه مي‌شود و نه تنها در فلسطين، بلكه سپس از فلسطيني‌ها و اردني‌ها خواهد خواست که حاکميت اسرائيل بر دو طرف کرانه غربي (‌در فلسطين و اردن‌) را به رسميت بشناسيم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبرنگار لیبراسیون ( 18 ژوئن ) از اسرائیل گزارش می کند که اسرائیل نگران نفوذ ایران در فلسطین بعد از پیروزی حماس بر الفتح در نوار غزه است : ● از دید اسرائیلیها ، متلاشی شدن حکومت وحدت ملی فلسطینی ها ، در پی کنترل نوار غزه از سوی حماس، یک فرصت دیپلماتیک است که می باید مغتنمش شمرد . اهود اولمرت ، نخست وزیر اسرائیل، پیش از سفر به امریکا، در فرودگاه بن گوریون، گفت : یک حکومت فلسطینی که حکومت حماس نباشد، طرفی است که ما حاضریم با او همکاری کنیم . او روشی را که در تقویت محمود عباس ، رئیس جمهوری فلسطین بکار خواهد برد، با پرزیدنت بوش در میان خواهد گذاشت . اسرائیل سدهائی را که میان اسرائیل و قسمت غربی رود اردن برقرار کرده بود، بر می دارد . صدها کولنی که اسرائیلیها خودکامانه ایجاد کرده اند را ویران خواهد کرد . 600 میلیون دلار پولی را که اسرائیل بلوکه کرده بود، ﺁزاد می کند . ● اگر از دید اسرائیل ، روشی که ، در قبال ساحل غربی ، بکار می برد بطور نسبی روشن است، اما قبضه غزه از سوی حماس وضعیت بی سابقه و بس بغرنجی را بوجود ﺁورده است که اداره ﺁن ﺁسان نیست . هاﺁرتص ( 17 ژوئن ) می نویسد : اینک یک سازمان مسلح بر قسمتی از خاک فلسطین ، واقع در جنوب اسرائیل ، مسلط است که حاضر نیست موجودیت اسرائیل را بپذیرد . بخلاف فتح که در روند صلح شرکت می کند و می کوشد میان جنبشهای فلسطینی با صهیونیسم سازشی را بوجود بیاورد، حماس ویران کردن اسرائیل را یک واجب دینی می شمارد . و حداکثر با ﺁتش بس موافق است . ● دیروز، در حکومت اسرائیل در باره تدابیری که باید اتخاذ کرد، ﺁشفتگی وجود داشت . ﺁیا باید اجازه داد ساکنان غزه ﺁب و برق و نفت و بنزین و مواد غذائی را دریافت کنند یا خیر ؟ پاسخهای ضد و نقیضی به این پرسش داده شدند . اهود اولمرت گفت : روشی را پیدا خواهد کرد که مواد غذائی و دارو به ساکنان غزه برسد و از وقوع فاجعه انسانی جلوگیری کند . حال ﺁنکه چند ساعت پیش از او، بنیامین بن الیزر، وزیر زیر بناها گفته بود بنظر او می باید هرگونه کمک به نوار غزه را قطع کرد به استثنای ﺁب و برق تا وقتی که وضعیت روشن شود . ● بسیاری از مفسران اسرائیلی نگرانی خود را از قرار گرفتن نوار غزه تحت سلطه حماس ، ابراز می کنند . چرا که حماس سازمانی مسلح نزدیک به ایران است و در فاصله ای کمتر از 100 کیلومتر از بیت المقدس و تل اویب قرار دارد . بوﺁز گانور ، مدیر مرکز ارتباط برقرار کننده میان دوایر مختلف مبارزه کننده با تروریسم ، می گوید : سلطه حماس بر نوار غزه از تهدید اتمی ایران جدائی ناپذیر است . حماس یک عروسک خیمه شب بازی در دست احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران نیست . میزان تهدیدی که متوجه اسرائیل است، چندین برابر شد : ایران حالا دیگر پایگاه زمینی در شمال و جنوب اسرائیل دارد . در شمال از راه حزب الله و در جنوب از راه حماس . ● شایعه ها در باره مداخله نظامی اسرائیل در نوار غزه که چند ماهی است بر سر زبانها است ، قوت بتمام یافته اند . بنا بر نوشته روزنامه ساندی تایمز، اهود باراک ، رهبر جدید حزب کارگر که قرار است به زودی مقام وزارت دفاع را تصدی کند، طرح یک حمله وسیع را به نوار غزه، در سر دارد هرگاه حماس به پرتاب موشک بسوی اسرائیل پایان ندهد . ● تزاهی هانگبی ، رئیس کمیسیون دفاع و خارجه مجلس اسرائیل می گوید: با توجه به این امر که غزه پایگاه ایران شده است، اسرائیل می باید دیر یا زود به نوار غزه حمله کند . بوﺁز گانور می گوید: حمله اسرائیل به نوار غزه موجب تلفات سنگین از دو طرف می شود و مشکلی را حل نمی کند . مگر این که حماس حمله گسترده ای به اسرائیل بکند . و حماس ، دیر یا زود، حمله بزرگ خود را به اسرائیل خواهد کرد . ﺁن زمان که ایران بمب اتمی خود را بسازد، برای حماس حمله به اسرائیل ﺁسان تر خواهد شد . • فیگارو ( 16 ژوئن ) نیز گزارش کم و بیش مفصلی را به " همسایه اسرائیل شدن ایران " اختصاص داده و عنوان بزرگ روزنامه یدیوت ﺁهارونوت ، " ایران در 5 دقیقه ای ﺁشکلون " ، شهر بزرگ واقع در جنوب اسرائیل را در ﺁغاز گزارش خود ﺁورده است . یک مفسر اسرائیلی تلویزیون ، توضیح می داد که از این پس ، اسرائیل در میان دو ﺁتش است . رئیس کمیسیون دفاع و وزارت خارجه کنست گفت : مسلم است غزه یک پست فرماندهی ایران برضد ما شده است . ایران بیش از پیش ما را ﺁزار خواهد و مقاومت ما را خواهد فرسود . زیرا بدین ترتیب توجه ها را از برنامه اتمی خود منصرف خواهد کرد . مسئولان نظامی اسرائیل تأکید می کنند که حماس دهها میلیون دلار کمک از تهران دریافت کرده است . صدها تن از اعضای حماس در ماههای اخیر در ایران تعلیم دیده اند . روشهائی که بکار می برند تقلید کاملی از روش حزب الله لبنان است . برای جلوگیری از گشایش جبهه دومی بر ضد خود، اسرائیل روی دولتهای میانه رو عرب برای جلوگیری از جریان اسلحه به نوار غزه حساب می کند . ﺁموس ژیلاد، مسئول مسائل سیاسی در وزارت دفاع اسرائیل می گوید : حماس عضو جنبش اخوان المسلمین است . این جنبش ثبات کشورهای مصر و اردن و همه دولتهای میانه رو خاورمیانه را تهدید می کند . پس بر ﺁنها است که مانع از جریان اسلحه از مصر به نوار غزه شوند . اسرائیل امیدوار است ضربه تصرف غزه توسط حماس، مصر را متقاعد می کند اقدام مؤثری در جلوگیری از جریان اسلحه به نوار غزه بعمل ﺁورد . انقلاب اسلامی : بدین سان، تبلیغات غرب، با شرکت مافیاهای نظامی - مالی که 90 درصد کار را انجام می دهند، ایران را " محور شر" ی می کند که عامل اصلی جنگها در کشورهای منطقه و نیز در سومالی است . حاصل این تبلیغات اینست که حمله نظامی به ایران ، از نو، موضوع روز شده است : در 19 ژوئن، بهنگام دیدار اولمرت از بوش، بوش گفته است : در مقابله با برنامه اتمی ایران، همه گزینه ها، از جمله حمله نظامی ، روی میز است . پیش از او، رایس، وزیر خارجه اش، گفته است : فشار اقتصادی به یمن خرابکاریهای احمدی نژاد در اقتصاد ایران، موفق می شود به نقل از لوموند ديپلماتيك

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امريکن کرونيک:- در صورتي که آمريکا ايران را بمباران کند، اروپاييان و جامعه بين الملل خود را به موشک باليستيک مجهز خواهند کرد. با حمله بازدارنده آمريکا به ايران، شهرت آمريکا به عنوان " کشور جنگ طلب " بيش از پيش فزوني خواهد يافت، حتي اگر بسياري از دلايل نابودي تهديد هسته اي ايران شامل حال کشورهاي اروپاي غربي و حفاظت از آنها شود. 2- بسياري از کارشناسان معتقدند ارتش کوچکي از عوامل مخفي ايران در عراق، افغانستان، اروپا و احتمالا ً آمريکا پراکنده خواهند شد. شمار بيشتري از سربازان آمريکايي در عراق کشته خواهند شد و حملات احتمالي از نوع حملات 11 سپتامبر در داخل اروپا و آمريکا در مراکز غيرنظامي رخ خواهند داد. 3- ايرانياني که در حال حاضر حامي آمريکا هستند، احتمالا ً از حکومت ديني ايران حمايت خواهند کرد و با برافراشتن پرچم خشم ديني در داخل ايران بر عليه آمريکا قد علم خواهند کرد. 4- اگرچه ايرانيان عجم و نه عرب هستند، اما بسياري از آنها مسلمانان شيعه هستند. بنابراين، جامعه شيعه عراق نيز احتمالا ً به خشم خواهد آمد و حتي مشکلات مهم تري را براي ارتش آمريکا و تمامي نظاميان آمريکايي در ساير کشورهاي مسلمان ايجاد خواهد کرد. ممکن است مقتدي صدر رهبر فعلي تندروي شيعه عراق بر آن شود در حمايت از برادران شيعه خود در ايران دست به اسلحه ببرد. گفته مي شود ايران در حال حاضر پول و سلاح در اختيار مقتدي صدر مي گذارد. 5- روحانيون شيعه عراق و افغانستان احتمالا ً به ايرانيان کمک و از آنها حمايت خواهند کرد. 6- بمباران تأسيسات هسته اي ايران به اين معنا است که آمريکا به رژيم روحاني ايران اعلام جنگ داده و اين خود به منزله تغيير احتمالي رژيم ايران است. اين امر همچنين درهاي ديگري مانند اشغال نظامي آمريکا و بمباران مداوم ايران را خواهد گشود تا ايرانيان را متقاعد کند که دست از توسعه برنامه هسته اي خود بردارند. اين اقدام نظامي احتمالا ً سالهاي متمادي طول خواهد کشيد، تريليون ها دلار براي آمريکا هزينه خواهد داشت و يکبار ديگر آمريکا را بعنوان " کشور جنگ طلب " به دنيا معرفي خواهد کرد. اينها فقط بخشي از مشکلاتي هستند که در صورت بمباران تأسيسات هسته اي ايران توسط آمريکا بروز خواهند کرد. بايد دانست که موضوع حمله بازدارنده به ايران شبيه به جنگ جهاني دوم، جنگ ويتنام و يا جنگ سرد با اتحاد جماهير شوروي نيست. روئل مارک گرشت نويسنده آلماني معتقد است: " آمريکا هرگز با رژيمي که اينقدر در آن ضدآمريکايي گري، خشونت، تروريسم و فرمان الهي با يکديگر آميخته اند، روبرو نبوده است. آنچه که در ايران با آن مواجه هستيم، شکل مودبانه تر، موقرتر و محتاط تر رويکرد بن لادني است. " آنچه که آقاي گرشت مي گويد اين است که درگيري هاي نظامي مسلمانان تندرو در گذشته بيانگر آن است که آمريکا نمي تواند با آنها کنار بيايد. معتقدان واقعي به حکومت ديني مسلمان مانند حکومت ايران احساس مي کنند زندگي در يک جامعه حکومتي که توسط اعتقادات ديني شان اداره نمي شود، حرکت کردن در جهت مخالف قوانين پروردگار است. در چنين شرايطي دموکراسي آمريکايي و حکومت ديني مسلمان تفاوت هاي بنيادي با يکديگر خواهند داشت که هرگز حل نخواهند شد. بنابراين، درگيري نظامي نمي تواند راه حلي بدنبال داشته باشد. رهبران آمريکا احساس مي کنند مي توانند در مورد ايران و توسعه برنامه هسته اي اين کشور تصميم گيري کنند. اما اعتماد به دولت فعلي تا آن حدي نيست که بتوان از سران آن انتظار هيچگونه نتايج مثبتي در برخورد با ايران داشت. استفاده از نيروي نظامي آمريکا به منظور مقابله با مسأله هسته اي ايران احتمالا ً آمريکا را در موقعيت مشابه عراق قرار خواهد داد و اعتبار باقيمانده آن را از بين خواهد برد. بعلاوه، در صورت درگيري تلفات جاني دو طرف ( ايران و آمريکا ) بسيار سنگين خواهد بود و هيچگونه راه گريزي از مهلکه وجود نخواهد داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
افرائيم سنه Ephraïm Sneh معاون وزير دفاع اسرائيل امروز دوشنبه اعلام كرد ارتش بودجه كافي براي مقابله با تهديد هسته اي ايران ندارد. به گزارش خبرگزاري انتخاب به نقل از خبرگزاري فرانسه از بيت المقدس معاون وزير دفاع اسرائيل طي اظهاراتي كه از راديو پخش شد با اشاره به احتمال حمله نظامي به ايران گفت : براي مقابله با اين تهديد ما به امكانات بيشتري نسبت به انچه كه امروز دريافت مي كنيم نياز داريم. وي همچنين گفت: اگر تحريمهاي اقتصادي بين المللي برضد ايران قاطعانه تر و سريع تر اتخاذ مي شد ديگر نيازي به سخن گفتن از ساير گزينه ها نبود. در اين عكس، كودكان اسرائيلي بر روي موشك هايي كه به سر مردم لبنان فرود آمد، يادگاري مي نويسند افرايم سنه افزود: ما با اعمال تحريمهاي صرف مي توانستيم اين "‌رژيم دهشتناك " را به زانو دراوريم. وي با اشاره به نقش رهبري امريكا در پيشبرد سياست تحريم درباره ايران گفت: در زمينه نظامي ميان امريكا و اسرائيل هماهنگي وجود ندارد. وي گفت: امريكا متحد ما است اما در زمينه عملياتي ميان اسرائيل و اين كشور هماهنگي وجود ندارد. امريكا و اسرائيل ، ايران را به تلاش براي دست يابي به سلاح هسته اي تحت پوشش برنامه هسته اي صلح اميز متهم مي كنند. پس از اظهارات مشهور محمود احمدي نژاد رييس جمهور ايران مبني بر محو شدن اسرائيل از صحنه روزگار نگراني هاي اين رژيم افزايش يافته است . ايهود باراك وزير دفاع اسرائيل ديروز اعلام كرد قصد دارد ژنرال احتياط ماتان ويلناي را به جاي افرائيم اسنه به معاونت خود منصوب كند . ويلناي نماينده پارلمان اسرائيل است و در گذشته رييس ستاد مشترك ارتش اين رژيم بود. گفتني است افرايم سنه امروز از سمت خود كنار مي رود. به نقل از ايران بو كي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بازتاب: شبكه خبري "الجزيره" در گزارشي، از استفاده ابزاري اسرائيل از زنان، براي جلب جوانان به خدمت در ارتش اين رژيم پرده برداشت. به گزارش ايرنا، اين منبع در گفت‌وگويي با يك فعال امور زنان آمريكايي، به بررسي اقدام اخير اسرائيل مبني بر استفاده ابزاري از تصاوير مستهجن زنان ارتش اسراييل بر روي جلد مجلات مخصوص مردان پرداخت. اين شبكه خبري روز سه‌شنبه در برنامه‌اي كه به مسائل مخصوص زنان مي پردازد، به اقدام اخير سفارت اسرائيل در واشنگتن در اين خصوص پرداخت كه "چرا اسراييل براي مردان جوان آن هيچ جذابيت و مفهومي ندارد." مجري اين برنامه اعلام كرد كه اين اقدام در داخل اسراييل نيز با مخالفت زنان عادي و حتي چند تن از اعضاي پارلمان روبرو شده اما يكي از زنان نماينده "كنيست" از شركت در اين برنامه و گفت‌وگو در اين مورد امتناع كرد. وي سپس با يك فعال حقوق زنان و فمينيست آمريكايي گفت‌وگو كرد و از وي پرسيد: همانطور كه همه مي‌دانيم، تبليغات براي فروش يك "چيز" در تمام دنيا كاري عادي و طبيعي است پس چرا اكنون چاپ عكس زنان سرباز برهنه بر روي جلد نشريات به‌منظور "فروش اسراييل" به مردم، با واكنش خشم‌آلود بسياري از زنان هم در داخل اسراييل و هم در آمريكا روبرو شده است؟ اين فعال حقوق زنان آمريكايي گفت: از آنجا كه مخاطبان اين مجلات بيشتر مردان ‪ ۱۸‬تا ‪ ۳۵‬ساله هستند، مي‌توان نتيجه گرفت كه "ارتش اسراييل" و (خود) اسراييل ديگر هيچ مفهومي براي مردان جوان اسراييلي ندارد و دولت به‌ناچار مي‌خواهد با استفاده ابزاري از زنان و بهره‌گيري از جذابيت‌هايي كه اساسا با نظامي‌گري و ارتش بي‌ارتباط است، نظر مردان را به دولت و ارتش جلب كند. وي كه در اين گزارش اشاره‌اي به نام وي نشده است، با اظهار انزجار شديد از اين اقدام، آن را يك مورد آشكار از وسيله قرار دادن زنان براي رسيدن دولتمردان اسراييل به مطامع خود توصيف كرد. اين فعال حقوق زنان افزود، بدترين بخش ماجرا اين است، زناني كه عكس آنها با پوشش بسيار كم و بسيار غير اخلاقي بر روي جلد مجلات چاپ شده نه "زنان ارتشي" بلكه كساني هستند كه به خاطر گذراندن خدمت اجباري سربازي، زماني در خدمت ارتش بوده‌اند. وي ادامه داد، هر چند چاپ عكس اين زنان با رضايت خود آنها صورت گرفته اما يك زن عضو پارلمان اسرائيل اين اقدام را اشاعه "پورنوگرافي" ناميد. سفارت اسرائيل در واشنگتن بتازگي در اقدامي جنجال برانگيز، عكس زنان جواني را كه زماني به‌خاطر گذراندن خدمت اجباري سربازي در ارتش بوده اند، در حالي كه تنها لباس شنا بر تن دارند، بر روي چند مجله مخصوص مردان به چاپ رساند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آفتاب: اهود اولمرت، نخست وزير اسراييل مدعی شد تحريم‌های برقرار شده عليه ايران تاکنون موثر بوده ولی افزود که ,اين مجازات‌ها راکافی نمي‌داند., اولمرت که در ديدار با شماری از حدود ۷۰۰ نماينده پارلمان اروپا که به اسراييل سفرکرده‌اند، سخن می گفت، اظهار داشت: کشورهای اروپايی بايد برای برقراری تحريم های جدي‌تر عليه ايران گام‌های ديگری بردارند. اولمرت از جمله پيشنهاد کرد که "کشورهای عضو اتحاديه اروپا از دادن رواديد ورود به همه ايرانيان خودداری کنند تا مردم ايران نيز متوجه شوند که سياست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ايران هزينه ای سنگين دارد." وی با ابراز اميدواری نسبت به تشديد تحريم های شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران، که آن را "مجازات هايی دردناک" توصيف کرد، گفت: دولت اسراييل در انتظار رايزنی ميان قدرت های جهانی در مورد پيش نويس قطعنامه سومی است که احتمالا به زودی به شورای امنيت ارائه خواهد شد. اولمرت دراين ديدار از آنچه "تلاش های پيگيرانه آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، برای مقابله با برنامه های هسته‌ای ايران" ناميد، قدردانی کرد و از کشور پرتغال که رياست دوره ای اتحاديه اروپا را از اول ژوئيه در دست گرفته، خواست که اين تلاش ها را دنبال کند. وی افزود: افزون بر مجازات های احتمالی که در قطعنامه سوم عليه جمهوری اسلامی برقرارخواهد شد، کشورهای اروپايی مي‌توانند به طور مستقل گام های ديگری عليه نظام سياسی حاکم بر ايران بردارند و قراردادهای بازرگانی و تجاری خود با دولت تهران را هر چه بيشتر محدود کنند. اولمرت به نمايندگان پارلمان اروپا گفت: گزارش هايی که از سوی سازمان های جهانی در اختيار دولت اسراييل قرار گرفته، نشان مى دهد که قطعنامه های ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شورای امنيت عليه دولت ايران "تا حد زيادی کارآ بوده اما هنوز دولتمردان تهران به پيشبرد برنامه های اتمی خود ادامه مى دهند." گفت وگوی ليونی با مقامات فرانسوی درباره ايران همزمان، تزيپی ليوني، وزير امور خارجه اسراييل در پاريس به سر مي‌برد تا با مقامات فرانسوی درباره برنامه های هسته ای ايران گفت وگو کند. قرار است که وی در جريان اين سفر با نيکولا سرکوزي، رييس جمهوری فرانسه و نيز نخست وزير و وزير امور خارجه دولت تازه اين کشور مذاکره کند. اسراييل و آمريکا تاکيد کرده اند که هيچ گزينه‌ای را در مقابله با طرح های هسته‌ای ايران حذف نمى کنند، اين در حالی است که افرائيم سنه، سياستمدار اسرائيلی که اين هفته از پست معاونت وزارت دفاع اين کشور کنار نهاده شد، روز دوشنبه گفت: اسراييل از بودجه کافی برای مقابله جدی با برنامه های هسته‌ای ايران برخوردار نيست. اسراييل پيشتر از ديدگاه هايی که سرکوزی در جريان انتخابات رياست جمهوری فرانسه درباره برنامه های هسته‌ای ايران بيان کرد، ابراز خرسندی عميق کرده بود. مناسبات اسراييل با فرانسه در دوران رياست جمهوری ژاک شيراک دستخوش پاره‌ای تلاطمات بود. اظهارات شيراک در اين باره که دستيابی جمهوری اسلامی ايران به توانايی هسته‌ای نظامی نيز چندان خطری ندارد، موجب خشم شديد اسراييل شده بود، هرچند که شيراک بعدا اين اظهارات را تصحيح کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تصاويري از سربازان دختر در اسرائيل

البته اميدوارم با ديدن اين تصاوير، هوس خدمت در ارتش اسرائيل به سرتان نزند!

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارتشی که به زورزناتشکیل بشه خوب معلوم میره تو یک ماه رسوایی به بار میراه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما با اينا بايد بجنگيم :evil: سهراب راست گفت اينچنين ارتشي بايد هم در يك ماه مفتضحانه شكست بخورد. icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.