Recommended Posts

حالا بنده یه پیشنهاد دارم
چطوره در مورد جایگزین های اسکاد برای حزب الله صحبت کنیم؟
به نظرم یه چیزایی به حزب الله تحویل شده انا صهیونا گفتن اسکاد که مردم خودشون نترسن و از طرفی این امادگی ذهنی برای حملات برد بلند حزب الله در جنگ بعدی بوجود بیاد

فکر کنم حزب الله نمیتونه از موشک های بالستیک استفاده کنه و به نظرم اخرین فناوری که میشه بهش تحویل داد اسمرچ باشه ( سر جنگی قوی شلیک سریع و لانچر ارزان و برد بلند)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام عزيزان
بنظر من سري زلزال گزينه ي بسيار مناسبي هست راستش با اسمرچ زياد موافق نيستم كاتيوشا بسشه. البته خيلي وقته كه خبرهايي مبني تحويل اين موشك به حزب ا... هست بهرحال از نظر من با داشتن زلزال حزب ا... ديگه نيازي به موشك هاي ديگه نداره. منتها بايد دقت نمونه هاي پيشرفته ي زلزال با برد كافي تركيب بشه و يه موشك باهزينه ي كمتر و برد و دقت مناسب خاص حزب ا... داشته باشيم!!!
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان هم همش راجب بحث تاپیک حرف نزدن که نوبت ما شد باید در چارچوب باشه
حزب الله به اندازه کافی موشک داره الان در دنیا شده جزوه قدرت های موشکی
افزایش تعداد موشک ها اسرائیل بیشتر تحریک به حمله می کنه
همه ما می دونیم که این خبر گذب اسکاد دقت مناسبی نداره به شدت هم بزرگ
15 16 متر موشک
زلزال خوبه
کاتیوشا اثر تخریبی کمی داره به دردسر پرتابش نمی ارزه ولی برای ایجاد عدم امنیت در شمال اسرائیل خوبه چنانکه در جنگ 33 روزه شمال اسرائیل فلج کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باید چند مورد رو در نظر داشت سکوی لانچر کم حجم و قدرت آماده سازی در حداقل زمان . قدرت تغییر مکان در حداقل زمان و امکان مداومت شلیک در تعداد زیاد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام !
تو همون جنگ 33 روزه سيد حسن نصرالله گفت كه ما ميتونيم تلاويو رو بزنيم ! حتي يسري ميگفتن حزب الله ميتونه نيروگاه اتمي ديمونا تو صحراي سينا رو هم بزنه !
با اين تفاسير نمي دونم اسكاد بي مصرف به چه درد حزب الله ميخوره ! حزب الله كه سال ها قبل توانايي هدف قرار دادن اكثر نقاط فلسطين اشغالي رو داشته و ديگه نيازي به اسكاد نداره ! به احتمال زياد اين حرفا همش جنگ رواني و الكيه ! اينا واسه اينكه خودشونو موش مرده و مظلوم نشون بدن اين حرفا رو ميزنند !
زمان جنگ خليج فارس اول عراق چندين موشك اسكاد به سمت سرزمين هاي اشغالي و عربستان شليك كرد و تا اونجايي كه شنيدم هيچ كدوم از اين موشك ها به فلسطين اشغالي برخورد نكرد ! ميگن با ضد موشك زدنش !
راستي اين صهيونيست ها واقعا آدم هاي خطرناكي هستن ! هميشه بايد حواسمون بهشون باشه ! اين خون خوار ها (تو يكي از جشن هاشون خون بچه غير يهودي رو ميخورند ! ) به هيچ كس به جز هم نژادي هاي كثيفشون رحم نميكنند ! يه چيز ديگه هم هست كه اين موجودات بي خاصيت كه پيامبرشون هم نفرينشون كرده تو زمينه جنگ و خونريزي تخصص بالايي دارن ! البته آدم ها باهوشي هم هستن ولي اين هوششون فقط تو زمينه جنگه ! تو اين 60-70 سال كه از تاسيس اين رژيم جعلي ميگذره جدا خوب تونستن صنايع نظامي واسه خودشون درست كنند ! من شنيدم تو مخابرات حرف اول رو تو دنيا ميزنند !
منظورم از اين حرفا اينكه نبايد اين صهيونيست ها رو دست كم بگيريم ! اونا هميشه يه تهديد بالقوه هستن ! ما هميشه بايد توان نظامي خودمونو بالا ببريم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان لطفا حساب جنگ 33 روزه و 22 روزه رو جدا كنيد! صيهونيست هاي كثيف در نوار غزه يك قتل عام تمام عيار راه انداخته بودند!‌ كلا تمامي امكاناتشون رو غير از كلاهك هاي هسته ايشون (اونهم بخاطر اينكه گريبانگير خودشون مي شد!) رو بكار گرفته بودند! البته همين مورد هم در جنگ با حزب الله رخ داد ولي مقايسه يك سازمان منظم و ورزيده و همچنين پولدار با حماس درست نيست! حزب الله يك سري مردم عادي كه اسلحه دستشون گرفته باشند نيست!‌ بلكه از نظاميان تعليم ديده و متخصص تشكيل شده! كلا فكر مي كنم اگر با دخالت مستقيم آمريكا و همچنين دولت لبنان نباشه اسراييل حريف حزب الله نخواهد شد!‌

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]رد آرمی جان یهودی ها یه چیزهایی پیدا کردن (شاید متون تاریخی ) که تو اونا پیشبینی شده که زمانی که فردی با این مشخصات مرد شکست های اسرائیل شروع میشه و اینطور که میگن اون مشخصات به شارون لعنتی میخوره.
اگه خودمون هم حساب کنیم میبینیم که بعد از شارون که احتمالا مرده و مخفی کردنش مردم نفهمن
شکست های که من به ذهنم میرسه اینان
1 - جنگ 33 روزه
2- جنگ 22 روزه

احتمالا این سری به 11 روز هم نکشه icon_cheesygrin
اسرائیل که در جنگ با اعراب همیشه پیروز بود امروز بختش برگشته و در برابر حزب الله و حماس و ایران فلج شده.[/quote]
reza2740 عزيز حرف شما كاملا درسته ! اين رژيم جعلي هم از وجناتش معلومه كه رو به نابودي كامله ! البته نكته اي كه مهمه اينكه ما هيچ وقت نبايد از اونا غافل بشيم ! خداوند در قرآن بارها و بارها مي فرمايند دشمنان خودتان را دست كم نگيريد و هميشه خودتان را تجهيز كنيد و آماده نگاه داريد ! درسته كه اسرائیل رو به نابوديه ولي كسي كه داره غرق ميشه ميتونه بقيه رو هم غرق كنه ! البته نميگم اسرائیل واسه ما ميتونه درد سر درست كنه چون عدد اين حرفا نيست ميگم اسرائیل مثل يه آدمي ميمونه كه داره جون ميده و مرگش رسيده و ماهم بايد مثل آدمي هايي باشيم كه اطراف اون وايستاديم و كاملا بر فرآيند جون دادنش نظارت داريم و بايد مراقب باشيم موقع جون دادن به كسي آسيب نزنه تا بميره ! به عبارتي بايد همراهيش كنيم تا خلاص شه !
راستي منم مثل برادر Lich معتقدم جريان جنگ 33 روزه و 22 روزه باهم فرق داره ! هرچند كه در هر دو جنگ مقاومت پيروز شد ! جنگ 22 روزه يك مقاومت و پايداري بي نظير بود كه تنيجه اين مقاومت شكست اسرائیل رو رقم زد ولي جنگ 33 روزه علاوه بر مقاومت جانانه يك مقابله و رويارويي استثنايي با صهيونيست ها بود و در اين جنگ اسرائیل تلفات شديدي داد ! حزب ا... دقيقا مثل يه ارتش كامل جلوي اونا ايستاد ! كل اين اعراب ترسو با اين همه نفرات و تسليحات نتونستن كاري كه حزب ا... كرد رو انجام بدن و هميشه جلوي اسرائیل شكست خوردن ! اسرائیلي ها جدا از حزب ا... ميترسن ! فكر كنم تو مستند بادهاي شمالي بود يه جاده مرزي بين اسرائیل و لبنان رو نشون داد كه اون ور جاده پرچم حزب ا... نصب شده بود اسرائیلي ها عين ...(هاپو icon_rolleyes ) ميترسيدن و جرات نداشتن از اونجا عبور كنن !
البته همون طور كه گفتم اين جهود هاي جون ترسو نبايد دست كم گرفت اونا بعد از شكست در جنگ 33 روزه اومدن نقاط ضعفشون رو مشخص كردن و سعي كردن اونارو بر طرف كنند! مثلا سيستم دفاع فعال رافائل رو كامل كردن و روي اكثر زره پوشاشون نصب كردن تا يكم ضعف زره پوشاشون در مقابل موشك هاي ضد تانك حزب ا... مثل كرنت كم بشه ! يا اينكه سيستم دفاع ليزري رو تا حدودي عملياتي كردن تا با موشك ها غير هدايت شونده مثل كاتيوشا كمي مقابله كنن ! همينطور ارتش ترسوشونو براي شركت در جنگ ها نامتقارن و چريكي كمي آموزش دادن و .... ! با وجود اينكه اينهمه مثلا كار روي توان نظاميشون كردن اما 100 درصد حزب ا... هم تو اين چند ساله براشون تدارك خاصي ديده و حزب ا... هم در جنگ احتمالي از روش ها و تسليحات جديد استفاده خواهد كه اونا حتي فكرشو هم نمي تونن بكنند و قطعا اين دفعه هم در مقابل نيروهاي الهي حزب ا... شكست خواهند خورد !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران به نقل از خبرگزاری فرانسه شلیک آزمایشی موشک اسراییلی در یک مراسم رسمی در پرو و سقوط این موشک در نزدیکی محل شلیک آن، باعث فرار مقامات نظامی پرو از محل آزمایش شد.
ارتش پرو جمعه شب، دو موشک "اسپیک‌ام‌آر- ال‌آر" (Spike MR/LR) ساخت رژیم صهیونیستی را که برد آن را 2 هزار و پانصد تا 4 هزار متر عنوان می‌کنند آزمایش کرد اما در این آزمایش موشک اسراییلی نتوانست بیش از 50 متر برد داشته باشد و پس از پرتاب در کنار جایگاه مقامات نظامی سقوط کرد و باعث ایجاد ترس و وحشت در میان آنان شد.

http://www.inn.ir/iran_media/image/2010/04/104770410_orig.jpg


در این آزمایش که با حضور خبرنگاران در منطقه‌ای بیابانی در 45 کیلومتری جنوب لیما، پایتخت پرو برگزار شد موشک اول بدون مشکل خاصی پرتاب شد اما موشک دوم به علل نامعلومی از مسیر منحرف شد و در 50 متری مقامات نظامی و سیاسی حاضر در محل مانند نمایندگان پارلمان و "رافائل ری" وزیر دفاع سقوط کرد.

http://www.inn.ir/iran_media/image/2010/04/310950410_orig.jpg

سقوط این موشک موجب وحشت و فرار این مقامات شد و وزیر دفاع پرو بلافاصله دستور توقف عملیات آزمایش این موشک‌ها را صادر کرد و در گفتگو با خبرنگاران با اعلام اینکه علت این حادثه اشتباه انسانی نبوده و نقص فنی دلیل ان بوده است تاکید کرد که امکان وقوع چنین حوادثی وجود دارد.

تصاویر تلویزیونی این حادثه نشانگر آن است که بلافاصله پس از شلیک دومین موشک فرمانده نظامی این آزمایش فریاد می‌زند: "همه روی زمین بخوابید. روی زمین بخوابید.!!"
پرو در اواسط سال گذشته میلادی 244 فروند از این موشک‌ها را از اسراییل خریداری کرد و اکنون پس از آزمایش این موشک‌ها وزیر دفاع پرو خواستار توضیح شرکت واسطه‌ای شده است که این موشک‌ها را از رژیم صهیونیستی خریداری کرده است.

برای مشاهده ویدئوی این حادثه بر روی لینک زیر کلیک کنید:

http://elcomercio.pe/player/462661



[url=http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?ID=39397]منبع[/url]



این موشک ضد تانک اسرائیلی چیزی نمونده بود به جاری تانک رئیس جمهور و دروبرایارو بفرسته هوا :whew: icon_cheesygrin :smug: icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كاش مثلا پرو يه دونه از اين موشكها رو ميساخت بعد اسراييل ميخريد و موشكه مي افتاد رو سر شيمون و دود ميشدن خودش و دوستاش با هم.البته اگر هم نشد عيبي نداره خودمون يكاريش ميكنيم icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]بنده یک دوست اسرائیلی داشتم ایشون پدرش استاد دانشگاه عبری اورشلیم بود! (از طرف وزارت آموزش و پرورش اسرائیل دعوت شده بود!)[/quote]

سلام بر ليچ كبير

ما رو در بهت و حيرت گذاشتي. خبري ازتون نيست استاد ؟! icon_rolleyes[/quote]

به برادر آرماني بزرگ چطوره؟ ما زير سايه اتون هستيم عزيز icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين گند در تجهيزات نظامي رژىم منفور اسراپيل تازگي نداره اون قضيه بهسازي تانك هاي و فانتومههاي تركيه كه از اين به مراتب بدتره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چرا اين قدر اين صهيونيست ها به اعتبار علمى-فناوريشون گند مى زنند؟! اون از پهپادهايى كه به روسيه و تركيه دادند٬ ارتقاى فانتوم هاى تركيه و اين موشك هاى پرو! تنها موضوعى كه براى من برجسته شده اينه كه همكارى هاشون با هند چطور تا به حال به گند كشيده نشده؟! icon_cheesygrin يعنى اين ها رو از قصد تنظيم مى كنند؟! خيلى حركت تابلوييه آخه! icon_rolleyes

راستى! اون ويدئويى كه لينكش رو گذاشته بوديد كه اتفاقى توش نمى افتاد؟! فقط وزير دفاعشون با راهنماييه اون خانومه(!) رفت و نشست پشت اون سامانه هدف گيرى؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
راستش صداي فرياد ها بگوش ميرسه فيلمي تداره فقط يك لحظه خاموش شدن موتور رو نشون ميده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در همون زمان جنگ 33 روزه هم حزب الله توان هدف قرار دادن بیشتر اسرائیل رو داشت اما این کار رو نکرد به چند دلیل:
1- در طول جنگ برد راکتهای حزب الله روز به روز بردشون بیشتر میشد اما این افزایش کم بود چرا چون بیشتر از جنگ نظامی جنگ روانی و کانالیزه کردن زندگی مردم در اسرائیل که هر دو هدف براورده شد
2- در اون زمان حزب الله کلاهک های قوی و موشکهای هدایت شونده شاید در اختیار نداشت و تمرکز روی راکتهای غیر هوشمند بود.
اما در این مدت هم کمیت تسلیحات حزب الله و کیفیت انها و هم ورود تسلیحات جدید و همشمند در دستور کار حتما قرار گرفته.
حزب الله نیاز به موشک هایی داره هوشمند با کلاهک قوی کوچک و با تحرک بالا و اونا از ما بهتر این موارد رو در نظر می گیرن به هر حال حزب الله مشاورین و دانشمندان قوی در امور نظامی در اختیار داره و از همه مهمتر ایمان و خداباوری اوناست و در تمام زمان در حال بررسی توان و امکانات ارتش اسرائیل هستن و دنبال راههای میانبر و کار برای نابودی اونا هستن.
ان الله مع المجاهدین.....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.