Recommended Posts

[right][b]اما و اگرهای یک حمله[/b][/right]
[right][b]تلاویو از واکنش ایران در امان نیست[/b][/right]
[right][url="http://irdiplomacy.ir/fa/page/1905781/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86+%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA.html"]http://irdiplomacy.ir/fa/page/1905781/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86+%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA.html[/url][/right]

[right][b]چرا اسرائیل به ایران حمله نمی​کند؟/پرونده [/b][/right]

[right][url="http://www.khabaronline.ir/detail/237916/politics/diplomacy"]http://www.khabaronline.ir/detail/237916/politics/diplomacy[/url][/right]


[right][b]تردید در ماهیت مخالفت واشنگتن با برنامه هسته ای تهران[/b][/right]
[right][b]هدف تامین منافع است یا مقابله با یک تهدید؟[/b][/right]
[right][url="http://irdiplomacy.ir/fa/page/1905778/%D9%87%D8%AF%D9%81+%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86+%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9+%D8%A7%D8%B3%D8%AA+%DB%8C%D8%A7+%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87+%D8%A8%D8%A7+%DB%8C%DA%A9+%D8%AA%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%9F.html"]http://irdiplomacy.ir/fa/page/1905778/%D9%87%D8%AF%D9%81+%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86+%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D8%B9+%D8%A7%D8%B3%D8%AA+%DB%8C%D8%A7+%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87+%D8%A8%D8%A7+%DB%8C%DA%A9+%D8%AA%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%9F.html[/url][/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دافزار دیگری روبه‌رو شده‌ایم.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، «موسسه بین‌المللی مطالعات راهبردی» آمریکا در مقاله‌ای به قلم «راندولف بل» مدیر موسسه، می‌نویسد؛ بدافزار جدید "mahdi" علی‌رغم بدافزارهای گذشته از سیستم برنامه‌نویسی بسیار ساده‌ای استفاده کرده که همین مسئله پی بردن به سازندگانش را دشوار می‌سازد. از طرفی دیگر، برای ارتباط با رایانه آلوده، از زبان فارسی استفاده شده که خود نشان‌دهنده شناخت محلی زیاد سازنده بوده است.



* حملات سایبری جدید علیه ایران



طی چند هفته گذشته، آزمایشگاه‌های شرکت «کسپرسکی» که یک شرکت امنیت سایبری روسی است، اطلاعاتی در باب حمله دیگری از سلسله حملات سایبری علیه ایران منتشر کرده است. اما باوجودم بیشتر داستان‌های مشابه، حمله بدافزار "mahdi" به سادگی تبلیغات جعلی مواد نیروزا در فایل ایمیل‌های مزاحم شماست.



* بدافزار "mahdi" از ساده‌لوحی کاربران رایانه سوءاستفاده می‌کند



حملات سایبری پیشین علیه ایران، از جمله «استاکس‌نت»، «دوکو»، و «فلیم» از تکنیک‌های برنامه‌ریزی فوق‌العاده پیشرفته‌ای استفاده می‌کردند تا به شبکه‌های ایرانی نفوذ کنند اما بدافزار "mahdi"، از طریق چندین تکنیک «مهندسی اجتماعی»، از ساده‌لوحی کاربران رایانه سوءاستفاده می‌کند، به این شکل که کاربران با بازکردن یکی از چندین فایل پیوست ظاهراً بی‌ضرر ایمیل، خودشان این بدافزار را روی رایانه و سیستم‌‌شان نصب می‌کنند.



* بیشتر کاربران به هشدارها بی‌توجهند



یکی از نمونه‌هایی که «کسپرسکی» در موردش صحبت کرده، به نام «مجیک-ماشین1123.pps»، «بدافزار را از طریق اسلایدهایی پاورپوینتی که ظاهراً معمایی ریاضی را مطرح می‌کنند، روی رایانه نصب می‌کند، معمایی که تعداد دستورالعمل‌های ریاضی‌اش خارج از توان بیننده است». با اینکه برنامه پاورپوینت هشدار می‌دهد که ممکن است محتوای فایلی که کاربر باز کرده، ویروسی در خود داشته باشد، همه کاربران از این هشدارها آگاه نیستند و آن‌ها را جدی نمی‌گیرند و همچنان کلیک می‌کنند و برنامه پرخطر را به اجرا درمی‌آورند.



* کارکرد این بدافزار برداشتن فایل‌ها و از کار انداختن برخی قسمت‌هاست



بدافزار "mahdi" پس از دانلود شدن همان کاری را می‌کند که «فلیم» می‌کرد؛ فایل‌دزدی، از کار انداختن کلید‌ها، نظارت بر ایمیل‌ها و تصویربرداری از صفحه نمایشگر کاربر. قربانیان این بدافزار عبارتند از تأمین کنندگان زیرساخت‌های مهم، دانشجویان مهندسی، موسسات دولتی، و نهادهای مالی. (هم "mahdi" و هم «فلیم» با پسرعموی‌شان «استاکس‌نت» که مشخصاً برای آسیب زدن به سانتریفوژهای ایرانی طراحی شده بود، متفاوتند) با اینکه بیشتر حدوداً 800 رایانه‌ آلوده شده در ایران هستند، این بدافزار افرادی در اسرائیل، افغانستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی را هم دچار مشکل کرده است.



* "mahdi" ساده‌تر از آن است که بتوان به دولتی خاص نسبتش داد



پس از آنکه از جانب مقامات آمریکا اطلاعاتی به «دیوید سنگر» گزارشگر داده شد، حملات «استاکس‌نت» را نهایتاً متوجه دولت‌های آمریکا و اسرائیل دانستند. (کسپرسکی، ویروس‌های فلیم و دوکو را نیز به همان سازندگان استاکس‌نت نسبت می‌دهد، اما هنوز هیچ دولتی رسماً مسئولیت ساخت آن را به عهده نگرفته است) اما حتی پیش از آنکه قطعاً معلوم شود استاکس‌نت را کدام کشور ساخته، بیشتر تحلیلگران بر این عقیده بودند که پیشرفته بودن این بدافزار نشان از حمله‌ای دولتی دارد. اما نسبت دادن ساخت "mahdi" به دولتی خاص دشوارتر است چون این بدافزار از نمونه‌های پیشین خیلی ساده‌تر است.



*84 درصد حملات این ویروس در ایران صورت گرفته است



ممکن است سازمانی جنایی، گروه مخالف رژیم از لحاظ مالی خوب تأمین شده، یا کشوری که برنامه جنگ سایبری بسیار سطح پایین‌تری نسبت به امکانات آمریکا و اسرائیل دارد آن را ساخته باشد. مضاف بر این، اهداف این حمله که افراد و دانشگاهیان هستند، به آسانی خام گمان‌های ساده مهاجمان یا انگیزه‌هایشان نمی‌شوند. نهایت اینکه، «سیمنتک»، یک شرکت امنیت سایبری آمریکایی، گزارش کرد که اکثر قربانیان این ویروس را در اسرائیل شناسایی کرده‌اند، نه ایران و این خود نسبت دادن آن را به کشوری خاص دشوارتر می‌سازد. اگر نتوانیم بر سر اینکه چه کسانی قربانی این حمله شده‌اند به توافق برسیم، چطور می‌توانیم مهاجمان را شناسایی کنیم؟ اما کسپرسکی تحلیل‌های بیشتری انجام داده که نتیجه‌شان نتیجه‌گیری شرکت «سیمنتیک» را نقض می‌کنند؛ آنها هفته گذشته گزارش کردند 84 درصد حملات در ایران صورت گرفته و فعلاً پرونده‌اش را بسته‌اند.



* موفقیت این بدافزار نشان‌دهنده ناآگاهی کاربران

موفقیت بدافزار "mahdi" اطلاعاتی در باب رشد آنلاین قربانیان در اختیارمان می‌گذارد. مهندسی اجتماعی مورد استفاده "mahdi" برای کاربران قدیمی اینترنت به شکلی مضحک ساده است. آیا ما در سال 1996 در حساب‌های کاربری "آاوال (AOL)" خود با همین حقه مواجه نشدیم؟ (مهندسی اجتماعی هنوز موفق است، اما مهاجمان از تکنیک‌های ظریف‌تری استفاده می‌کنند.) موفقیت مهاجمان در آلوده کردن رایانه قربانیان غیرتصادفی که ظاهراً همه از سطوح بالای تجارت و دولت هستند، نشان دهنده عدم آگاهی این افراد از ظرفیت حملات سایبری و تاریخچه‌ آنهاست. خلاصه اینکه شاید ایرانیان از ویروس‌های رایانه‌ای هرروزه کمتر آگاهی دارند یا به آنها شک می‌کنند.



* هر کس "mahdi" را ساخته اطلاعات بومی زیادی داشته



این اطلاعات و این مسئله که"mahdi" یکی از نخستین بدافزارهایی است که برای ارتباطات بین سرور فرمان و رایانه آلوده از زبان فارسی استفاده می‌کند، هویت مهاجمان را روشن‌تر می‌سازد. هر کس "mahdi" را ساخته اطلاعات بومی زیادی داشته و به جای آنکه از دانش پیشرفته رایانه‌ای سود برد، از اطلاعات بومی‌اش جهت نیل به هدف سود جسته است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/147740/منشا-بدافزار-mahdi-چه-کشوری-است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
معاریو: هرگونه مقابله با ایران به نابودی اسرائیل ختم می‌شود
یک روزنامه صهیونیستی می‌نویسد؛ تل‌آویو نباید با گزینه حمله پیش‌دستانه و یا حمله تلافی‌جویانه با ایران وارد درگیری نظامی شود. اهالی کنونی اسرائیل تسلیم شده و دست از مقاومت می‌کشند.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، روزنامه عبری زبان «معاریو» چاپ سرزمین‌های اشغالی در گزارشی به قلم «یهودا جود نعمان» فیلمبردار و استاد دانشگاه تل‌آویو درباره «پرهیز اسرائیل از هرگونه حماقت نظامی علیه ایران» می‌نویسد؛ هنگامی‌که به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله می‌شود و بمب‌ها برای نابودی تاسیسات‌ آن‌ها فرود می‌آیند، از سوی دیگر این موشک‌های تلافی‌جویانه‌ ایران است که برای پاسخگویی شلیک می‌شوند و در نتیجه افراد زیادی کشته و مجروح می‌گردند.

حال در زمانی که هنوز درگیری رخ نداده است، زمان گفتگو برای بکارگیری گزینه دیگر وجود دارد. «گزینه ترس از وقوع جنگ هسته‌ای» که بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق در طی جنگ سرد برقرار شد و وحشت از چشم انداز جنگ هسته‌ای و نابودی متقابل مانع از هرگونه رویارویی شد. کم و بیش از نبرد کره که از سال 1950 تا 1953 طول کشید تا فروپاشی دیوار برلین در سال 1989 که به نشانه خاتمه جنگ سرد بود، جهان نبردی را به‌خود ندید.



*ایران هسته‌ای، اسرائیل را بشدت مشوش کرده است

همانند بحران کنونی بابت برنامه‌های هسته‌ای ایران، در دوران جنگ سرد وضعیت به‌حدی رسیده بود که جهان هر آن در انتظار شعله‌ور شدن نبردی بسر می‌برد.

به‌عنوان مثال در سال 1962 به لطف «فیدل کاسترو»، موشک‌های شوروی برای حمله به سواحل آمریکا در کوبا استقرار یافتند ولی در آن زمان سران وقت دو کشور یعنی «جان.اف.کندی» آمریکایی و «خروشچف» روسی، راهی را برای جلوگیری از وقوع نبرد یافتند و سپس «تلفن قرمز» یا خط مستقیم تلفنی ویژه بین کاخ سفید و کرملین جهت تماس در موارد ضروری برپا شد.



* تلاش برای القای گزینه ترس از نبرد هسته‌ای

با وجود داستان فیلم‌هایی در زمینه «پایان جهان» و فیلم «دکتر استرنج لاو» یا با نام دیگر «چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» به کارگردانی استنلی کوبریک کارگردان یهودی آمریکایی، هیچ نبردی بین آمریکا و شوروی رخ نداد؛ زیرا ترس از درگیری هسته‌ای بین دو طرفی که هر یک مجهز به زرادخانه‌ جنگ افزار‌های هسته‌ای بودند، شبکه‌ امنیتی کنترل و توازنی را ایجاد کرد تا هر دو طرف از بکارگیری سلاح هسته‌ای خودداری کنند.

در تناقض با وضعیت موجود آن زمان، هرگز در دوران جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب و در نبرد ویتنام جنگ افزار‌های هسته‌ای بکار نرفت. هم‌اینک ترس از وقوع نبرد هسته‌ای سال‌هاست که به همین شکل باقی مانده و هم اکنون نظایر آن‌را بین هند و پاکستان و هند و چین شاهد هستیم.



* از ترس حملات پیش دستانه، ایران نباید هسته‌ای شود

گزینه «ترس از درگیری هسته‌ای» بر اساس دکترین «حمله ثانویه تلافی‌جویانه» و نیز «حمله سوم» است. بر اساس گزارش‌های منابع خارجی، جنگ افزار‌های هسته‌ای و موشک‌های کنونی اسرائیل، قادر به انجام حمله تلافی‌جویانه در منطقه و علیه مقابله با بمباران هسته‌ای به هدف نابودی اسرائیل هستند.

ولی با توجه به این‌که اسرائیل کوچک است پس تل‌آویو نباید خود را در معرض خطر حمله پیش دستانه از سوی ایران قرار دهد بنابراین نباید اجازه دهد تا ایران به بمب هسته‌ای دست یابد.



* ترس اسرائیل بی‌دلیل نیست

هرچند که در ماجرای «متزادا»، محاصره منطقه توسط سربازان رومی منجر به خودکشی متعصبین یهودی که در صحرای «یهودا» سنگر گرفته بودند، شد، اما باید درنظر داشت ‌که اهالی کنونی اسرائیل بدین شکل نیستند و خودکشی نمی‌کنند بلکه تسلیم شده و دست از مقاومت می کشند.



* گزینه «بیم ترس از حمله هسته‌ای» مناسب‌تر است

با وجود حمله تلافی جویانه اسرائیل علیه ایران که سدی کامل و ایمن در برابر حمله هسته‌ای است بنابراین چرا باید بین تل‌آویو و تهران گزینه «ترس از حملات هسته‌ای» انتخاب نشود؟ چرا باید به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و «باراک» وزیر جنگ اجازه داد که به اسرائیلی‌ها قوت قلب بدهند که در صورت وقوع درگیری تنها صدنفر کشته خواهند شد؟ چرا باید به آن‌ها اجازه داد تا با صحبت از هولوکاست دوم، ما را بترسانند؟

البته ما در اسرائیل به این نوع ارعاب‌ها خو گرفته‌ایم. برای مثال، در زمان دولت «لوی اشکول» نخست وزیر وقت اسرائیل و قبل از وقوع جنگ‌های شش روزه در سال 1967 و فاصله سه هفته ای بین آن، چنین چیزی را شاهد بودیم. همین تاکتیک رعب و وحشت را بعدا از سوی «گلدا مایر» و «موشه دایان» در نبرد «یوم کیپور» در سال 1973 و ترس از تخریب «معبد مقدس سوم» و بکارگیری جنگ افزار‌های هسته‌‌ای نظاره‌گر بودیم.



* خیر، گزینه «ترس از حمله هسته‌ای» نیز بی‌فایده است

اما در کنار این‌ها باید گفت که موارد تاثیرگذار دیگری نیز دخیل هستند. اول از همه این است که بکارگیری «گزینه ترس ناشی از بمب هسته‌ای» از سوی ما، احتمالا سد راه آزادی اسرائیل خواهد شد. بطوری‌که دیگر تل‌آویو قادر نخواهد بود جنگ‌هایی همانند جنگ اول لبنان در سال 1982، جنگ دوم سال 2006 و یا عملیات «سرب گداخته» غزه را اجرا کند و دیگر عملیات سرب گداخته و یا سرب توخالی در کار نخواهد بود.



* اسرائیل در برابر ایران در موضع ضعف قرار دارد

آیا ما در حقیقت شاهد نمایش ترسناک مترسک آدم آهنی در فیلم «جادوگران شهر اُز» هستیم؟ آیا «جادوگر شهر اُز» خود را از دید تهران مخفی نگه داشته و همانند شیربزدل این فیلم که شجاعتش را از دست داده، است؟ در رابطه با سابقه ترس ما از مسئله هولوکاست، در صورت هرگونه تقابل با ایران باید همه بهای گزافی را بپردازند.



* هرگونه برخوردی با ایران مختوم به نابودی اسرائیل است

واقعیت این است که اسرائیل نمی‌تواند در اولین حمله پیش دستانه جان به‌سلامت ببرد. در همین راستا، اسرائیل حتی تاب حملات تلافی‌جویانه یا همان ضدحمله‌هایی را که با شلیک صد‌ها موشک از جانب حزب‌ الله و ایران صورت می‌گیرد، ندارد. در این زمینه باید بمباران هسته‌ای‌ هیروشیما بیاد آورده شود. در این میان، توکیو حتی با بمب غیرهسته‌ای نابود شد و تلفات به‌مراتب بیشتری را باقی گذاشت، پس عقل سلیم می‌گوید که نه با بکارگیری گزینه اول (حمله پیش دستانه) و نه با گزینه دوم (حمله تلافی جویانه) و درکل نباید به هیچ صورتی نبردی بین اسرائیل و ایران صورت گیرد
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/147780/معاریو-هرگونه-مقابله-با-ایران-به-نابودی-اسرائیل-ختم-می‌شود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اوبامابا اسرائیل علیه‌ایران همراه می‌شود؟
جان بولتن، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل و سیاست مدار و نو محافظه کار راستگرای آمریکایی طی گزارشی برای واشنگتن تایمز تاکید دارد که اسرائیل برای مقابله با ایران به کمک آمریکا نیاز دارد و با توجه به آنکه هیچ تضمینی در مورد حمایت اوباما از این حمله وجود ندارد، این رژیم باید به تنهایی اقدام کند.
به گزارش مشرق به نقل از فرارو، در حالی که اسرائیل بر طبل جنگ علیه ایران می کوبد و ادعاهای بی پایه و اساس خود را همچنان مطرح می نماید، جان بولتن با نگارش یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست ضمن نادیده گرفتن مواضع ایران با تحلیلی یک جانبه اعلام کرده است که اسرائیل باید به تنهایی به ایران حمله کند. جان بولتن معتقد است اوباما در حمله به ایران اسرائیل را همراهی نخواهد کرد.

گزارش تحلیلی بولتن در واشنگتن پست به این شرح است:

رسانه های جهان غرب بار دیگر مملو از گمانه زنی ها، افشاگری ها، افشاگری های ادعایی و اطلاعات غلط در مورد احتمال و زمان استفاده اسرائیل از گزینه نظامی علیه برنامه هسته ای ایران شده است. همانطور که هر روز به ششم نوامبر، روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیکتر می شویم، تحلیل گران و صاحب نظران بیش از پیش به ارزیابی اینکه آیا اسرائیل می تواند ضمانت واقعی اوباما در زمینه ممانعت از تبدیل شدن ایران به یک کشور هسته ای را کسب کند، می پردازند.

بی شک باراک اوباما طی دوره چهارساله ریاست جمهوری خود خصمانه ترین روابط ممکن میان اسرائیل و کاخ سفید را ایجاد کرده است. با این حال دولت وی در حال حاضر کمپین تبلیغاتی به راه انداخته و می خواهد اسرائیلی ها و آمریکایی ها را متقاعد کند که اگر اسرائیل در کوتاه مدت دست به اقدامی نزند، وی در دراز مدت از گزینه نظامی استفاده خواهد کرد.

اما اسرائیل تا چه اندازه می تواند به اظهارات مشاوران اوباما اعتماد کند؛ اظهاراتی مبنی براینکه وی پیش از رسیدن ایران به خط پایان هسته ای شدن، حمله به ایران را آغاز می کند؟ ما دائماً با این گفته روبرو می شویم که «تمام گزینه ها روی میز هستند.» اما این اظهارنظر را حتی دولت اوباما هم به واقع باور ندارد، برای تهران مضحک است و اورشلیم مجبور به نادیده گرفتن آن می شود.

طبقه سیاسی اسرائیل در مورد اینکه چه راهی را در پیش بگیرد با شکاف و چندگانگی روبرو شده و اوباما تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از این شکاف ها و اختلافات داخلی بهره ببرد. هفته گذشته شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل با برداشتن گامی غیرمعمول به صورت عمومی اعلام کرد که اسرائیل نباید به تنهایی دست به اقدام نظامی بزند. پرز که اظهاراتش بیشتر شبیه به شخصی بود که به وکالت از اوباما سخن می گوید گفت: «من مطمئنم که اوباما به منافع آمریکا اشراف دارد و برای خوشاید ما سخن نمی گوید.»

اسرائیل از جهاتی در مورد یک موضوع مهم متحد است: همه ترجیح می دهند که آمریکا به طور یک جانبه برنامه هسته ای ایران را نابود کند یا دستکم رهبری یک عملیات مشترک را برعهده بگیرد. این رجحان جهانی با توجه به برتری گسترده ظرفیت نظامی آمریکا، کاملاً بی پرده و قابل درک است. حمله اسرائیل علیه چند هدف هسته ای ایران توانایی این رژیم در برابر محدودیت های بیرونی را از بین می برد، در همان اولین حملات خطرات زیادی را متوجه این رژیم می کند و ترس بی اندازه ای را از اقدام تلافی جویانه ایران ایجاد می کند. واضح است که در این شرایط، اقدامی که به سرپرستی آمریکا صورت گیرد، ارجحیت دارد.

با این حال در این میان یک مشکل جدی وجود دارد. ارزیابی اسرائیل و تصمیم نهایی این رژیم دقیقاً به دلیل برتری قوای نظامی آمریکا با پیچیدگی هایی روبرو است. اگر اورشلیم تسلیم واشنگتن شود و به موقع به ایران حمله نکند، برنامه هسته ای ایران از مرحله ای که اسرائیل توانایی لازم برای شکستن کنترل ایران بر چرخه سوخته هسته ای دارد، عبور می کند. یا حتی بدتر؛ پیش از آنکه سرویس اطلاعات آمریکا یا اسرائیل آگاهی یابند، ایران به سلاح هسته ای دست می یابد و در این صورت هرگونه حمله از سوی اسرائیل و آمریکا خطر حمله هسته ای ایران را به دنبال خواهد داشت.

در این میان سه دلیل وجود دارد که اسرائیل نتواند به ضمانت اوباما اعتماد کند. نخست، تمام گرایشات ایدئولوژیک اوباما به سمت و سویی می رود که استفاده از گزینه نظامی پیشگیرانه را رد می کند. در مقابل فرنکلین روزولت، دو ماه پیش از ماجرای پرل هاربر، از حملات آمریکا علیه زیردریایی های نازی ها در آتلانتیک شمالی دفاع کرده و گفت: «زمانیکه می بینید مار زنگی آماده حمله است، نباید صبر کنید که پیش از ضربه شما، به شما حمله کند.» واضح است که اوباما، فرنکلین روزولت نیست. ضمن اینکه این تمایل ایدئولوژیک اوباما به صورت کاملاً منطقی به شرایط سیاسی پیش از انتخابات نیز مربوط می شود. کمپین اوباما نگران است که هرگونه درگیری در خاورمیانه به قیمت شکست در انتخابات تمام شود.

دوم، اوباما به واقع باور دارد که می توان ایران را محدود کرده و از اقداماتی بازداشت. با وجود آنکه مشاوران وی تاکید دارند بازدارندگی سیاست آنها نیست، بسیاری از آنها هنوز هم معتقدند بازدارندگی می تواند کارساز باشد. این در حالی است که در واقعیت مشکل تنها هسته ای شدن ایران نیست. کشورهایی مانند مصر، عربستان و ترکیه اگر با ایران هسته ای روبرو باشند، مبادرت به کسب سلاح هسته ای خواهند کرد و در این صورت خاورمیانه بیش از پیش بی ثبات و خطرناک خواهد شد.

سوم، زمان در حال حاضر به نفع ایران است. حتی اگر میت رامنی پیروز انتخابات آمریکا باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که سیاست آمریکا با سرعت لازم برای ممانعت از هسته ای شدن ایران، تغییر کند. مسائل بسیار زیادی در مورد برنامه هسته ای ایران وجود دارد که ما آگاهی چندانی از آنها نداریم که ممکن است ندانسته های ما چندان خوشایند هم نباشند. ضمن اینکه جمهوری خواهان نیز در مورد زمان حمله به ایران اختلاف نظر دارند. رامنی به شکل کاملاً عاقلانه ای از هرگونه اظهارنظر در این مورد اجتناب کرده که البته این امر می تواند از سوی طرفداران اوباما به نفع اوباما تعبیر شود.

به همین دلیل باید گفت واقعیت این است که اسرائیل باید تصمیم نظامی خود را به تنهایی اتخاذ کند که آن هم ترجیحاً باید بر اساس توانایی فیزیکی و نه سیاسی این رژیم باشد. این احتمال بسیار قوی است که اسرائیل هنوز هم زمان برای اقدام مستقلانه داشته باشد اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تا چه زمان فرصت باقی است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/148035/اوبامابا-اسرائیل-علیه‌ایران-همراه-می‌شود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دعای حاخام صهیونیست برای نابودی ایران!
در شرایطی که مقامات رسمی رژیم صهیونیستی تهدیدهای خود علیه ایران را شدت بخشیده و به طور مستمر از لزوم حمله به ایران دم می زنند، چهره های غیر رسمی صهیونیست نیز به آن ها پیوسته و سعی دارند افکار عمومی این رژیم را علیه ایران بسیج کنند.
به گزارش مشرق به نقل از تابناک، حاخام اعظم سابق رژیم صهیونیستی و رهبر کنونی حزب افراط گرای «شاس»، در آستانه سال نوی یهودی از اسرائیلی ها خواست برای نابودی دشمنانشان، به ویژه ایران و حزب الله دعا کنند.
به نوشته روزنامه های اسرائیلی، حاخام «اووادیا یوسف»، در موعظه شب گذشته خود که از تلویزیون رژیم صهیونیستی پخش می شد، اظهار داشت: «در ایران، مردم شریری هستند که می خواهند ما را نابود کنند. پس لازم است که ما برخاسته و با تمام قلبمان به درگاه خدا دعا کنیم».
وی ادامه داد: «ما در خطریم. ما در خطریم. ما هیچ کسی را نداریم که به او اتکا کنیم؛ به جز پدر ما در بهشت که با تمام اعتقادمان خطاب به او دعا می کنیم».
اووادیا یوسف که گفته می شود پیروان زیادی در سرزمین های اشغالی دارد، از اسرائیلی ها خواسته زمانی که مشغول خوردن غذای عید هستند، ایران و حزب الله را در ذهن داشته باشند.
وی در این رابطه گفته: «در ذهن داشته باشید که خدا باید دشمنان ما و همه کسانی را که می خواهند با شرارت ما را نابود کنند، ریشه کن کرده و آن ها را از صحنه زمین براندازد».
وی همچنین در ادامه به بخش هایی از مناجات های یهودیان اشاره کرده و بر اساس آن ها خواهان از میان رفتن ایران و حزب الله شده است.
حاخام یوسف رهبر معنوی حزب افراط گرای «شاس» به شمار می رود که از اعضای دولت ائتلافی نتانیاهو است. هفته گذشته «یاکوف آمیدور»، رئیس شورای امنیت رژیم صهیونیستی با وی دیدار کرده بود تا او و حزبش را به حمایت از حمله نظامی به ایران متقاعد کند.
«راش هاشانا» یا سال نوی یهودی روز یکشنبه، 16 سپتامبر، یعنی حدود 20 روز دیگر آغاز می شود.
این حاخام یهودی در حالی با شدت و حدت تمام ایران را تهدید علیه خود خوانده و خواستار نابودی آن می شود، که همواره این مقامات صهیونیستی بوده اند که با مطرح کردن تهدیدات علیه ایران، دشمنی همه جانبه ای را نشان داده اند!
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/148949/دعای-حاخام-صهیونیست-برای-نابودی-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رد تقاضای‌ آمریکا برای حمله‌‌به کشتی‌ ایران
فرمانده ارتش مصر در کانال سوئز با تاکید بر اینکه قاهره تنها مسئول حفظ امنیت این آبراهه استراتژیک است، افزود: نیروی دریایی مصر تقاضای آمریکا در زمینه حمله به یک کشتی ایران را رد کردند.
به گزارش مشرق، مهر به نقل از روزنامه الدستور نوشت: سرلشکر "مهاب ممیش" فرمانده سابق نیروی دریایی مصر و مسئول ارشد نظامی مصر در کانال سوئز شب گذشته در گفتگو با شبکه ماهواره ای الحیات مصر، اظهار داشت: آمریکا اخیرا از نیروی دریایی مصر تقاضا کرد که به یک کشتی ایرانی در حال عبور از کانال سوئز حمله کنیم که این تقاضا را رد کردیم.
وی با اشاره به اینکه آمریکایی ها معتقد بودند این کشتی در حال انتقال سلاح به سوریه است، افزود: در روزهای آغازین انقلاب مصر نیز آمریکاییها چندین فروند رزم ناو به کانال سوئز برای تامین امنیت آن اعزام کردند که با مخالفت مصر و مشاهده وجود ناوهای مصری در کانال سوئز، این منطقه را ترک کردند.
اظهارت شب گذشته سرلشکر ممیش که اخیرا از سمت فرماندهی نیروی دریایی مصر کنار گذاشته شده امروز به طور گسترده در رسانه های مصر بازتاب داشته است.
روزنامه الیوم السابع نیز با پوشش بخش دیگری از گفتگوی تلویزیونی سرلشکر ممیش به نقل از وی اعلام کرد: مصر تنها مسئول مدیریت و حفظ امنیت کانال سوئز است و تمامی تصمیمات سیاسی و فنی در این باره از سوی قاهره اتخاذ می شود.
وی با اشاره به تلاش مصر برای بالا بردن امنیت جهت عبور و مرور کشتیها از کانال سوئز، افزود: هر گونه اقدام نظامی در کانال سوئز غیر ممکن چون این کانال، آبراهه ای باریک است و تحرکات نظامی در آن بسیار مشکل است. البته نیروی دریایی مصر به طور کامل امنیت این کانال را بر عهده دارد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/148953/رد-تقاضای‌-آمریکا-برای-حمله‌‌به-کشتی‌-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ضربه‌ای سنگین به اسرائیل بدون جنگ
سفر رئیس جمهور مصر به ایران، خشم صهیونیست ها را برانگیخته، چرا که آنها حضور مرسی در اجلاس غیر متعهدها را زمینه ساز مرحله جدید مناسبات ایران و مصر می دانند.
به گزارش مشرق، فارس به نقل از پایگاه خبری الانتقاد نوشت: عبدالحسین شبیب تحلیلگر مسایل منطقه ای در مقاله ای به تشریح نگرانی صهیونیست‌ها از حضور نظامی مصر در صحرای سینا و حضور مرسی در اجلاس غیر متعهدها در تهران پرداخته است.
سفر رئیس جمهور مصر به ایران، خشم صهیونیست ها را برانگیخته، چرا که آنها حضور مرسی در اجلاس غیر متعهدها را زمینه ساز مرحله جدید مناسبات ایران و مصر می دانند.
به نوشته این مقاله، تحلیل سید حسن نصرالله درباره بحران سوریه و افشای تلاش عده‌ای برای دامن زدن به گفته وی مبنی بر اینکه ایالات متحده برای جبران شکست در مصر به چیزی کمتر از حذف یکی از شاخه های اصلی مقاومت –یعنی سوریه- رضایت نمی دهد، بر نگرانی بیش از پیش صهیونیست‌ها درباره تحولات جاری مصر افزوده است. این تحولات باعث شد بار دیگر به این جبهه که گفته می شد خطرش کم شده است، بسیار مورد توجه باشد.
احتمال های صهیونیست ها درباره مواضع آینده مرسی
واقعیت‌ها و گفته های انعکاس یافته مقامات سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در رسانه ها حاکی از این است که با توجه به حوادث دنباله دار آینده، سه محور ذیل ذهن فرماندهان دشمن را به خود مشغول ساخته است.
مرسی در پی حذف تدریجی معاهده کمپ دیوید است
نخست اینکه اسرائیلی ها معتقدند رهبران جدید مصر، آن بخش از قرار داد کمپ دیوید که مربوط به مسائل نظامی ا‌ست را نادیده گرفته اند و با ادعای مبارزه با گروه های تروریست، بیش از حد انتظار نیرو و سلاح وارد صحرای سینا نموده اند. حال اگر فرماندهان رژیم صهیونیستی در پی توجه به حوادث سالهای قبل که در یکی از آنها، سال گذشته هشت نظامی این رژیم کشته شدند، با این هدف رهبران مصر موافقت کنند، دوباره این نگرانی وجود دارد که مصری ها خواهان استقرار این تجهیزات به خصوص توپ "ام 60" و بالگردهای آپاچی و نیز سیستم های موشکی و هواپیماهای جنگی در صحرای مذکور باشند. رژیم صهیونیستی معتقد است ورود این تجهیزات در راستای انجام عملیات نظامی مصر در منطقه سینا صورت نگرفته و با هدف ایجاد تغییرات اساسی در متن قرارداد به منظور حصول تغییرات بزرگتر انجام شده است. این در حالی است که فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی بر این باورند که محمد مرسی و اعضای حزب وی در ظاهر به قرارداد پایبند هستند، ولی قصد دارند به تدریج آن را کنار بگذارند.
از همین رو رژیم صهیونیستی عقلانیت را در این می بیند که در برخورد با دولت جدید مصر عجله نکند. چرا که برخی از اسرائیلی‌ها معتقدند برخورد یا فاصله گرفتن از مصر نهایتاً صورت خواهد گرفت، لیکن در حال حاضر مهم آن است که به منظور جلوگیری از بدتر شدن روابط، از درگیریهای بی نتیجه پرهیز شود. زیرا با گذر زمان و عدم نقض این قرارداد، رژیم صهیونیستی می تواند جبهه مرسی را در آینده ضعیف نماید. به دلیل توجه به چنین رویکردی است که فرماندهان دشمن در برابر آنچه از آن به نافرمانی مصر یاد می‌کنند، سکوت کرده اند و آمریکا را میانجی قرار داده اند تا نگرانی خود را به مصر گوشزد کرده و از این کشور بخواهند ضمن پایبندی به مفاد قرار داد، نیروها و تجهیزات خود را از صحرای سینا بیرون برده یا از میزان آن بکاهند. آنها همچنین از آمریکا می خواهند مراتب خشم خود را از ورود این نیروها به صحرای سینا که با نقض قرارداد و بدون اجازه رسمی آنها صورت گرفته به اطلاع دولت مصر ابلاغ نماید.
در چنین شرایطی یاسر علی، سخنگوی رسمی دولت مصر با بیان اینکه «امنیت صحرای سینا در اولویت برنامه‌های دولت این کشور بوده و به هیچ وجه خدشه پذیر نخواهد بود»، گفته های روزنامه معاریو مبنی بر اینکه نتانیاهو در روزهای اخیر از طریق کاخ سفید پیام شدیداللحنی درباره لزوم خروج تانک ها از صحرای سینا به قاهره فرستاده، را تکذیب نمود و بیان داشت دولت و وزارت خارجه مصر چنین پیامی را دریافت نکرده است.
نبرد رسانه ای پنهان بین رژیم صهیونیستی و مصر
می توان گفت بحران کنونی، حاکی از نوعی نبرد رسانه‌ای پنهان است. بر این اساس مصری ها معتقدند تلاش مطبوعات رژیم صهیونیستی برای نشان دادن عناد و سرپیچی مصر از مفاد قرارداد، نوعی نبرد رسانه ای برای منزوی کردن مرسی است. در مقابل تحلیل رسانه های رژیم صهیونیستی حاکی از این است که فعالیت های رسانه ای دولت جدید مصر در راستای اطلاع از واکنش طرف اسرائیلی در خصوص ورود تانک‌ها و هواپیماهای جنگی به صحرای سینا با وجود عدم نیاز این کشور به مبارزه با تروریسم و با هدف عادی کردن این شرایط برای این رژیم صورت می گیرد.
صرف نظر از بعد رسانه ای این قضیه، باید گفت روزنامه معاریو واقعیت های دیگری را آشکار ساخته است و آن اینکه: با از بین رفتن ارتباط تنگاتنگ بین دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و مصر و نیز ارتش این دو کشور در حال حاضر ضرورت دارد آمریکا در مصر دخالت کند. این امر نیز به مانند بحران صحرای سینا بر نگرانی اسرائیلی‌ها افزوده است. مرسی با وارد کردن نیروهای نظامی در این منطقه، تغییراتی اساسی را در ساختار نظامی و امنیتی مصر به وجود آورد و در گرفتاری های بزرگ را به روی تل‌آویو گشود. این اقدام در شرایطی صورت گرفت که دستگاه نظامی و اطلاعاتی مصر و رژیم صهیونیستی طی سالهای گذشته ارتباط بسیار مستحکمی با یکدیگر داشتند. طبعاً اردوگاه دشمن باید پیامدهای منفی اقدامات مرسی بر روابط و تعامل خود با مصر را مورد بررسی قرار دهد.
نگرانی صهیونیست ها از سیاست های ژنرال های جدید مصر
روزنامه معاریو عزل و نصب های رئیس جمهور مصر را به مصلحت این رژیم نمی داند. چرا که روشن شده است که گذشته وزیر دفاع جدید، عبد الفتاح سیسی و صبحی صدقی رئیس ستاد مشترک ارتش حاکی از آن است که این دو از طرفداران رژیم صهیونیستی نبوده و از ژنرال هایی نبوده اند که اسرائیل را هم‌پیمان اصلی خود دانسته و حتی در دوران حسنی مبارک به مانند دیگر همتایان مصری خود روابط حسنه ای با آن نداشته اند. روزنامه هآرتص هم با گنجاندن رساله فارغ التحصیلی صدقی آورده است که وی ده سال پیش با به پایان رساندن دوره فوق لیسانس رشته علوم استراتژیک در یکی از دانشکده های نظامی ایالات متحده اعلام کرد که: ارتش آمریکا باید از خاورمیانه خارج شود و از انجام سیاست های یک‌جانبه در حمایت از امنیت رژیم صهیونیستی خودداری نماید.
افزون بر آنچه گفته شد فرماندهان دشمن تقریباً به این باور رسیده اند که وزیر دفاع جدید و نیز رئیس ستاد مشترک ارتش مدیون توجه مرسی به خود هستند. به این معنا که این دو شخص و دیگر افرادی که بعد از انقلاب در مناصب نظامی و امنیتی ابقا شده اند بر اساس خواست رئیس جمهور خود با رژیم صهیونیستی تعامل خواهند کرد. شخصی که حزب وی با گذشت 84 سال از تأسیس، هنوز نام اسرائیل را به کار نبرده است. اطرافیان مرسی در این راستا به گفته های محمد جاد الله، مشاور حقوقی رئیس جمهور استناد می کنند که گفته است: اسرائیل، رژیم بوده و دولت نیست. با اندک تأملی در چگونگی رفتار فرماندهان نظامی و امنیتی جدید مصر در صحرای سینا می‌توان اطلاع بیشتری از رویکردهای آنها به دست آورد. این افراد، مسئولانی هستند که بسته به موقعیت های متفاوت دارای مواضع مختلفی می باشند. این امر بیش هر چیز دیگری برای اسرائیلی‌ها مهم است. بنابر این منطقی است که یک رویکرد نظامی و اطلاعاتی جدید بر اساس تجربه کنونی تبیین و در عرصه سیاسی دولت مصر و همکارانش پیاده شود. روشن است که این امر در صحنه روابط ایران و مصر تبلور یافته و خوشایند رهبران دشمن نخواهد بود.
چشم انداز روابط آینده ایران و مصر در پرتو حضور مرسی در ایران
محور سوم که زنگ خطر را برای رژیم صهیونیستی به صدا در آورده است، تصویر استقبال گرم و صمیمی روسای جمهور مصر و ایران در حاشیه نشست فوق‌العاده سران کشورهای اسلامی در مکه مکرمه، قبل از انتشار خبر حضور مرسی در نشست گروه نم در تهران است. وی با دریافت نامه دعوت رسمی ایران که توسط یکی از مقامات بلندپایه این کشور تقدیم وی شد، برای حضور در این نشست اعلام آمادگی کرد. باید گفت بعد از گذشت سی سال، این اولین بار است که رئیس جمهوری از کشور مصر به ایران سفر می کند. چنین اقدامی ضربه ای سنگین بر پیکره دشمن به شمار می رود و از همین روست که شخصیت ها و رسانه های صهیونیستی به تبیین پیامدها و خطرات این حضور پرداخته و بیان داشته اند که مصر در دوران مرسی حضور بین المللی جدیدی را تجربه خواهد کرد. در همین راستا تلویزیون رژیم صهیونیستی هم این سؤال را مطرح کرده است که: آیا زمان آن نرسیده که به ایران حمله شود؟
اگر چه روزنامه معاریو با مخاطره آمیز توصیف کردن چنین سفرهایی از مرسی می خواهد از آن اجتناب کند اما روزنامه یدیعوت آحارونوت بیان می دارد که خطری از این بدتر در جریان است و آن، تمایل اخوان المسلمین به بهبود روابط با ایران و در نهایت ضدیت با رژیم صهیونیستی است. شاید بهبود روابط ایران و مصر از مهمترین چالش هایی باشد که دشمن با وجود اطلاع از وجود چنین آمادگی در بین دو طرف، دوست ندارد به آن فکر کند.
در شرایطی که برخی گزارش ها از وضعیت نابسامان سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره حکایت دارد، گزارش هایی دیگر به تمایل شخصیت های برجسته و مهم مصر به برقراری ارتباط عمیق تر با ایران پرده بر می دارد. نشانه های این امر را می توان در استقبال گرم مصری ها از جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سفارت این کشور در قاهره مشاهده کرد که بر خلاف جار و جنجال‌های رسانه‌ای از ایجاد افقی تازه در روابط این دو کشور اسلامی خبر می‌داد. این اقدامات در شرایطی صورت گرفت که فضای تیره و تار حاکم بر روابط قاهره و تل‌آویو پس از گذشت زمان و پیدایش آمادگی های لازم، زمینه را برای ایجاد مرحله‌ای جدید فراهم ساخت.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149244/ضربه‌ای-سنگین-به-اسرائیل-بدون-جنگ

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نتانیاهو دولت لبنان را تهدید کرد
نخست وزیر رژیم صهیونیستی از طریق یک دیپلمات غربی به دولت بیروت پیام داده در صورت حمله حزب‌الله به اسرائیل، این رژیم به لبنان حمله می‌کند.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، روزنامه «هاآرتص» خبر داد، «بنیامین نتانیاهو» در پیامی خطاب به دولت لبنان مدعی شده است که اگر حزب‌الله هرگونه اقدام تحریک‌آمیز علیه اسرائیل انجام دهد، این رژیم به لبنان حمله می‌کند.
بر اساس این گزارش، نتانیاهو از طریق یک دیپلمات غربی که چند هفته پیش با وی در بیت‌المقدس دیدار کرده، این پیام را به دولت لبنان ارسال کرده است.
یک مقام ارشد اسرائیلی که از جزئیات این دیدار آگاه است، گفته است که نتانیاهو، حزب‌الله را بخشی از دولت لبنان قلمداد می‌کند بنابراین،‌ شفاف برای دولت این کشور بیان کرده اگر حزب‌الله به اسرائیل حمله کند،‌ نیروهای اسرائیلی نیز بدون تمایز قائل شدن میان حزب‌الله و دولت لبنان به این کشور حمله می‌کنند.
به نوشته هاآرتص، ظاهرا نتانیاهو به این دیپلمات غربی گفته:‌ تا جایی که به ما مربوط می‌شود، دولت لبنان مسئول هر اتفاقی است که در قلمرو قدرت این کشور رخ می‌دهد. دفتر نخست وزیر اسرائیل از اظهارنظر در این باره خودداری کرده است.
این روزنامه اسرائیلی نوشت: اگر نتانیاهو به تهدید خود پایبند باشد این به آن معناست که درصورت هر نوع درگیری با حزب‌الله،‌ نیروهای ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های لبنان از جمله،‌ نیروگاه‌ها،‌ بنادر دریایی، فرودگاه‌ها و ساختمان‌های دولتی حمله خواهند کرد و این حمله صرفا به اهداف حزب‌الله محدود نخواهد بود.
پیش از این سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به رژیم صهیونیستی درباره هرگونه تجاوز به اراضی این کشور هشدار داده و گفته بود: در صورت حمله احتمالی ما می‌توانیم زندگی میلیون‌ها صهیونیست در فلسطین را به جهنم واقعی تبدیل کنیم و چهره اسرائیل را تغییر دهیم.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149231/نتانیاهو-دولت-لبنان-را-تهدید-کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کسی که بان‌کی‌‍مون را به سفر تهران مصمم‌تر کرد
«باراک راوید» طی مقاله ای در «هاآرتص» نوشت: فشاری که «بنیامین نتانیاهو» به «بان‌ کی مون» دبیرکل سازمان ملل آورد تا او سفر خود به تهران برای شرکت در نشست جنبش عدم تعهد را لغو کند، همچون بومرنگ عمل کرده است.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» با انتشار مقاله‌ای به بهانه سفر قریب‌الوقوع «بان کی مون» دبیرکل سازمان ملل به تهران، مخالفت «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی با این سفر را عاملی برای مصمم‌تر شدن «بان» نسبت به سفر به تهران دانسته است.
«باراک راوید» مقاله‌نویس و کارشناس دیپلماتیک در ابتدای این مقاله نوشته است: واضح است که فشاری که نخست‌وزیر «بنیامین نتانیاهو» به «بان‌ کی مون» دبیرکل سازمان ملل آورد تا او سفر خود به تهران برای شرکت در نشست جنبش عدم تعهد را لغو کند، همچون بومرنگ عمل کرده است. آنطور که «کالوم لینچ» تحلیلگر و گزارشگر امور سازمان ملل در وب سایت «فارین‌پالیسی» می‌گوید، تلاش دفتر نخست‌وزیری تنها بان را متقاعد کرد که پرواز وی به تهران و ارائه یک راهکار مسالمت‌آمیز برای بحران هسته‌ای، برای او حیاتی است.
بنا به گفته لینچ، مقامات ارشد سازمان ملل گفته‌اند که درخواست علنی نتانیاهو از بان، نتیجه عکس داشته و تصمیم وی برای رفتن را جدی‌تر کرده است.
حدود یک هفته پیش بود که نتانیاهو با بان کی مون تماس گرفت تا از او بخواهد که در کنفرانس تهران شرکت نکند. اما نتانیاهو پس از این تماس، به جای آنکه این موضوع را مخفی نگاه دارد، در یک نشست مطبوعاتی طولانی از این تماس خبر داده و در آن با جزئیات کامل آنچه را که در تماس تلفنی به بان گفته بود، شرح داد.
اقدام نتانیاهو در افشای آنچه که در این تماس عنوان شده بود، موجب خشم دفتر بان کی مون شد، و خشم بان کی مون زمانی هم بیشتر شد که او ظرف چند روز آینده فهمید که این مکالمه به یک مبارزه کامل بدل شده است. دفتر نخست‌وزیری یک موج رسانه‌ای به راه انداخت و از کاربران اینترنتی خواست تا با ارسال ایمیل برای بان کی مون، از وی بخواهند تا به تهران سفر نکند.
همزمان مجموعه‌ای از گروه‌های یهودی شامل «لیگ ضدافترا»، کمیته یهودیان آمریکا، و کنگره یهودیان جهان با انتشار بیانیه‌های مطبوعاتی، طرح بان کی مون برای سفر به ایران را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. اما مشاوران بان کی مون کاملا متقاعد شده بودند که این دفتر نخست‌وزیری اسرائیل است که این حملات را جهت‌دهی می‌کند.
یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه اسرائیل گفته است که رفتار نتانیاهو در این جایگاه اشتباه بوده و در مجموع حمله وی به دبیرکل سازمان ملل، ضرورتی نداشته است.
وی در این باره می‌گوید: «اگر ما به تماس‌های مخفیانه خود با نمایندگان بان ادامه می‌دادیم، احتمالا می‌توانستیم به نتایج بهتری دست یابیم».
با وجود تلاش‌های گسترده‌ای که سران رژیم‌صهیونیستی برای منصرف کردن بان‌کی‌مون از سفر به تهران انجام دادند، وی قرار است روز چهارشنبه برای شرکت در نشست جنبش عدم تعهد، وارد تهران شود، که بسیاری این اتفاق را شکستی بزرگ برای رژیم‌صهیونیستی می‌دانند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149426/کسی-که-بان‌کی‌‍مون-را-به-سفر-تهران-مصمم‌تر-کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خشم مجدد اسرائیل از سفر بان‌کی‌مون به ایران
در پی اعلام قطعی شدن سفر دبیر کل سازمان ملل متحد به تهران و برنامه گسترده رهبران شرکت کننده برای دیدار با رهبری در ایران، رژیم صهیونیستی ناراحتی و خشم عمیق خود را از این اقدام ابراز داشت.
به گزارش مشرق، مهر به نقل از رسانه های غربی نوشت: "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل می گوید: در گفتگویی که با "بان کی مون" دبیر کل سازمان ملل داشته است، از او خواسته تا به تهران سفر نکند .
بنابر گزارش خبرگزاری آلمان، نخست وزیر رژیم صهیونیستی می گوید، سفر" بان کی مون" به تهران می تواند اشتباهی بزرگ باشد.
بنابراین گزارش، "جان بولتون" نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل نیز گفته است این سفر نه تنها برای شخص بان کی مون، بلکه برای سازمان ملل نیز اقدامی اشتباه به شمار می رود.
با این حال "مارتین نسیرکی" سخنگوی دبیر کل سازمان ملل اظهار داشته که دبیر کل، هم به حساسیت ها نسبت به سفرش به تهران وهم به مسولیت هایش، به طور کامل آگاه است.
"بان کی مون" قراراست روز چهارشنبه برای شرکت در اجلاس غیر متعهدها به تهران سفر کند.
در همین رابطه نیویورک تایمز نیز در مطلبی به نشست جنبش عدم تعهد در ایران اشاره می کند و می نویسد: ایران با برگزاری این نشست پیامی برای جهانیان دارد.
این روزنامه به اتومبیل های دانشمندان هسته ای ایران در درب ورودی سالن که به نمایش در آمده اشاره می کند و می نویسد: ایران با نمایش این اتومبیل ها تصاویری از این دانشمندان و فرزندان آنها را به نمایش گذاشته است. پیام روشن است و آن اینکه ایران با میزبانی بزرگترین گردهم آیی بین المللی در 33 سال عمر خود می خواهد دشمنی غرب را با برنامه هسته ای خود اثبات کند.
در ادامه این مطلب آمده است: بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد، محمد مرسی رئیس جمهوری مصر و مانموهان سینگ نخست وزیر هند در بین 250 شخصیتی هستند که قرار است میهمان ایران باشند و تا از این طریق روابط تجاری کشورها را با ایران تقویت کنند.
در همین رابطه یک روزنامه منطقه چاپ امارات در مطلبی در 26 اوت در باره روابط ایران و هند و نقش این نشست در تقویت این رابطه می نویسد: در زمانی که عبادتگاه سیک‌ها در آمریکا توسط افراط‌گرایان مورد حمله قرار می‌گیرد و اقلیت هند در پاکستان مورد آزار و اذیت هستند، عبادتگاه سیک‌ها در تهران، که نخست‌وزیر هند قرار است از 28 اوت به آنجا سفر کند، در میان حمایت کامل مقامات محلی استوار بر جای خود ایستاده است.
در ادامه این مطلب آمده است: سفر نخست‌وزیر از آن جهت مهم است که در زمانی صورت می‌گیرد که آمریکا هند را تحت فشار قرار داده تا واردات نفت از ایران را کاهش داده و از نفوذ خود در این کشور استفاده کرده و تهران را متقاعد سازد، برنامه تولیدتسلیحات هسته‌ای را کنار بگذارد. اگر چه واردات نفت هند از ایران به دلیل مشکلاتی که در نتیجه تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا برای واردکنندگان نفت هند ایجاد شده کاهش پیدا کرده است، هند این مسئله را روشن کرده است که نمی‌تواند از تحریم‌های یک جانبه آمریکا پیروی کرده و واردات نفت از ایران را به طور کلی قطع کند. رانجان ماتای وزیر امور خارجه هند در کنفرانسی مطبوعاتی در آستانه سفر نخست‌وزیر گفت، ما پیشنهاد کرده‌ایم ملاقاتی با آیت‌الله خامنه‌ای داشته باشیم و نخست‌وزیر در آن به همه مسایل مربوط به روابط ایران و هند خواهد پرداخت. صلح نگرانی اصلی ماست. زیرا غرب آسیا و منطقه خلیج برای امنیت و اقتصاد هند از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149531/خشم-مجدد-اسرائیل-از-سفر-بان‌کی‌مون-به-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آسودی:سران‌اسراییل‌قربانیان‌اول‌حمله‌به‌ایران
معاون فرهنگي و تبليغات سپاه پاسداران گفت: در صورت تهاجم نظامي اسرائيل به ايران، مقامات رژيم صهيونيستي از نخستين قربانيان اين حمله خواهند بود.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، سردار محمد علي آسودي با اشاره به تهديدات رژيم صهيونيستي عليه ايران اظهار داشت: در صورت تهاجم نظامي اسرائيل به ايران، مقامات رژيم صهيونيستي از نخستين قربانيان اين حمله خواهند بود.
وي سياست‌هاي جنگ طلبانه اسرائيل را موجب بروز نفرت ساکنان سرزمين‌هاي اشغالي از مقامات رژيم صهيونيستي دانست.
معاون فرهنگي و تبليغات سپاه پاسداران با اشاره به بازگشت تعداد زيادي از يهوديان ساکن فلسطين اشغالي به سرزمين اصلي‌شان در اروپا گفت: اين افراد به دليل وجود بحران‌هاي اقتصادي، اجتماعي و امنيتي خواهان بازگشت به كشورهايشان شده‌اند و اين در حالي است كه در هفته‌هاي اخير، تعدادي از ساکنان سرزمين‌هاي اشغالي به دليل مشكلات اقتصادي، خودسوزي كردند.
سردار آسودي خاطرنشان کرد: در دولت شيمون پرز، برخي افراد حضور دارند که واقعيات را درک مي‌کنند و مخالف حمله نظامي رژيم صهيونيستي به ايران هستند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149454/آسودیسران‌اسراییل‌قربانیان‌اول‌حمله‌به‌ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جزایری:با زور هم شده اموالمان را از آمریکا پس می گیریم
معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستادكل نیروهای مسلح در واكنش به تصمیم كنگره آمریكا مبنی بر توقیف دارایی های جمهوری اسلامی ایران گفت:‌ اگر 50 سال هم طول بكشد دارایی‌های بلوكه شده ایران در آمریكا را حتی با زور پس خواهیم گرفت.
به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، سردار سیدمسعود جزایری افزود:‌ بلوكه كردن دارایی‌های ملت ایران تروریسم اقتصادی و سرقت مالی است كه متاسفانه آمریكا همانند سایر عرصه‌های تروریسم و حذف فیزیكی انسان‌ها در آن تبحر دارد.
سردار جزایری با بیان این كه اگر آمریكا تصور می‌كند كه دارایی‌ها و اموال ایران را برای همیشه به سرقت برده، خوش خیال است اظهارداشت: آنها مطمئن باشند كه ما اموال خود را از شیطان باز پس خواهیم گرفت.
وی تاكید كرد:‌ دیر نیست روزی كه پاشنه در به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد چرخید و رژیم شرور آمریكا مجبور خواهد شد چند برابر اموال توقیفی را مسترد كند و مردم آمریكا نیز باید به این نكته توجه داشته باشند.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149647/جزایریبا-زور-هم-شده-اموالمان-را-از-آمریکا-پس-می-گیریم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روایت نشریه آمریکایی از دستاوردهای سیاسی المپیک برای ایران
موفقیتی که آمریکا و اسرائیل را ناامید کرد
در حالی ‌که اسرائیل، دشمن دیرینه ایران، در حال انجام لابی‌های زیادی جهت متقاعد کردن کنگره آمریکا برای اتخاذ تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی بیشتر علیه ایران و منزوی کردن ایران به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور بوده است، عملکرد موفقیت‌آمیز و پیش‌بینی نشده ورزشکاران ایرانی در لندن زخم‌های طاقت‌فرسا و بی‌شمار این کشور را به خوبی تسکین داد.
به گزارش مشرق، یک پایگاه تحلیلی آمریکایی در مقاله‌ای به افتخار آفرینی ایران در المپیک دستاورهای سیاسی آن پرداخته است. پایگاه تحلیلی «اینترنشنال پالیسی دایجست» در این مطلب به قلم «کوروش زیاباری» می‌نویسد: در حالی ‌که سیاست‌مداران ایران با کاری دلهره‌آور برای مقاومت در برابر تحریم‌های فزاینده اقتصادی و فشارهای سیاسی روبه‌رو هستند، ورزشکاران ایران با عملکرد خیره‌کننده خود ثابت کردند خارج کردن ایران از عرصه بین‌المللی آسان نیست.
برای مردم ایران، بازی‌های المپیک 2012 لندن که 12 آوریل به پایان رسید از دیگر دوره‌های المپیک تابستانی کاملا متفاوت بود. بازی‌های امسال در اوج تحریم‌های سنگین آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران برگزار شد. در حالی ‌که اسرائیل، دشمن دیرینه ایران، در حال انجام لابی‌های زیادی جهت متقاعد کردن کنگره آمریکا برای اتخاذ تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی بیشتر علیه ایران و منزوی کردن ایران به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور بوده است، عملکرد موفقیت‌آمیز و پیش‌بینی نشده ورزشکاران ایرانی در لندن زخم‌های طاقت‌فرسا و بی‌شمار این کشور را به خوبی تسکین داد.
تیم ایران در المپیک 2012 لندن در وزنه‌برداری، کشتی، تکواندو مدال کسب کرد و در جایگاه 17 جدول مدال‌ها بین 204 کشور شرکت‌کننده قرار گرفت و رکورد بهترین عملکرد ایران در بازی‌های المپیک به ثبت رسید. برای ایرانی‌ها، هر مدال در رویدادی مهم و تعیین‌کننده نظیر المپیک به معنی برافراشتن پرچم کشور پیش چشم میلیون‌ها بیننده بین‌المللی است و به خصوص هر مدال طلا یعنی مردم جهان با احترام به سرود ملی شما گوش می‌دهند.
در زمانی که دیپلمات‌های غربیاز هیچ تلاشی برای اطمینان از منزوی شدن ایران، دریغ نمی‌کنند، ورزشکاران ایرانی بار اعتلای نام کشورشان را به دوش کشیدند و باعث افتخار و خوشحالی مردمشان شدند. یک دانش‌آموخته فوق لیسانس ادبیات انگلیسی و روزنامه‌نگار آزاد معتقد است که ورزشکاران ایرانی بسیار درخشان در المپیک 2012 ظاهر شدند و برای کشورشان افتخارآفرینی کردند و به آن اعتبار دادند، وی گفت: «خیلی افتخار می‌کنم که شهروند ایرانی هستم. ورزشکاران ایرانی عملکردی عالی نشان دادند. اگر به جدول مدال‌های المپیک نگاه کنید، می‌بینید ما بالاتر از بسیاری از کشورهای موفق با اقتصادهای پیشرفته نظیر اسپانیا، برزیل، آفریقای شمالی، دانمارک و ترکیه، سوئیس و کانادا ایستاده‌ایم.»
وی اضافه کرد: «سیاست‌مداران آمریکایی و اسرائیلی خود را به آب و آتش می‌زنند تا رهبران جهان را به بایکوت اجلاس سران جنبش عدم تعهد، در آینده نزدیک، در تهران قانع کنند. تنها هدف آن‌ها منزوی کردن ایران است. اگر حق انتخاب داشتند، حتی ورزشکاران ایران را از حضور در بازی‌های المپیک منع می‌کردند، اما موفقیت باشکوه ورزشکاران در المپیک واقعا آن‌ها را ناامید کرد.»
با پایان بازی‌های المپیک و زمانی که تیم ورزشکاران ایران از لندن بازگشت، جامعه مملو از لذت و حس خوشحالی همگانی شد. رسانه جمعی به طور کامل 12 مدال‌آور را تحت پوشش قرار داد و در رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها با آن‌ها مصاحبه کرد. جامعه وبلاگی سرزنده ایران نیز از خبر رتبه 17 ایران بین 204 کشور شرکت‌کننده خوشحال شد، به خصوص با وجود فشارهای اقتصادی و سیاسی بسیار زیادی که کشور مدت‌ها است در برابر آن ایستادگی کرده است. حمید سوریان، کشتی‌گیر وزن 55 کیلوگرم کشتی فرنگی ایران با پنج بار قهرمانی جهان، موفق به کسب اولین مدال طلای ایران در بازی‌ها شد. سوریان وبلاگ خود را، که به تازگی ساخته است، از لندن به روز کرد و رضایت خود را از پیروزی که به ناکامی‌هایش در کسب مدال المپیک پایان داد، ابراز کرد. سوریان در پست خود، که 1165 نظر دریافت کرد، نوشت: «غرق در مهربانی‌های پرارزش شما شدم. اگر به خاطر دعا و آرزوهای خوب شما نبود، برای من ممکن نبود به این موفقیت برسم. باید حواسم باشد این مدال من را دچار اشتباه و غرور نکند و از خدا و مردمی که همیشه در کنارم هستند، غافل نشوم.» غول کشتی جهان نوشت که همه نظرات را می‌خواند، هرچند نتواند شخصا به آن‌ها پاسخ دهد. او همه آن‌ها را تک به تک می‌خواند و همیشه «به خاطر محبتی که به او نشان دادند، ممنون مردم متعهد است.»
ابوالقاسم بینات، مفسر سیاسی ایرانی و دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشکده ماکسول در دانشگاه سیراکیوز نیز معتقد است که المپیک 2012 یک اتفاق فرخنده برای ایرانی‌ها بود و می‌گوید: «بازی‌های المپیک اخیر همبستگی ملی ایرانیان را از دو طریق پرورش می‌دهد. اول اینکه، به طور کلی رویدادهای ورزشی بین‌المللی آگاهی ملی را بالا می‌برند. هرچه زمینه‌ای که افراد خود را در آن می‌بینند وسیع‌تر باشد، گستره هویت درون گروهی آن‌ها وسیع‌تر خواهد بود.» وی اضافه می‌کند: «هویت‌های گروهی محلی نظیر قومی، فرقه‌ای و حزبی در زمینه‌های بین‌المللی کمتر نمایان می‌شوند و هویت‌های ملی پررنگ‌تر می‌شوند. به همین خاطر است که طی بازی‌های المپیک اخیر، ایرانی‌ها بیشتر از هر زمان در طول ماه و سال‌های اخیر، خود را به جای صفوف محلی، در صفوف ملی می‌بینند. مردم ایران خود را ایرانی می‌پندارند نه آذری، کرد، فارس، ترکمن، بلوچ یا قومیت‌های دیگر. دوم اینکه، مردم اگر انتخاب داشته باشند، تمایل به همسان‌پنداری با گروه‌هایی دارند که به آن‌ها ارزش و افتخار بیشتری می‌دهد. ورزشکاران ایرانی در بازی‌های اخیر بسیار بهتر از کشورهای همسایه خود، که در قومیت شبیه به گروه‌های قومیتی ایران هستند، عمل کردند.»
در بازی‌های المپیک اخیر، با عملکرد بهتر و با اختلاف زیاد تیم ایران از کشورهای همسایه و همینطور بسیاری از کشورهای توسعه یافته، ایرانی بودن منشاء غرور ملت ایران شد. بنابراین، مردم ایران بدون در نظر گرفتن وابستگی‌های سیاسی، فرقه‌ای و قومی خود، به ایرانی بودن خود افتخار کردند زیرا هویت ملی آن‌ها افتخاری بیش‌تر از هویت قومی، به آن‌ها داد. المپیک 2012 لندن رویدادی مهیج برای ایرانی‌هایی بود که با فشارهای فزاینده بر کشورشان به خاطر برنامه هسته‌ای ایران، دوباره شأن و افتخاری به دست آورده بودند. در حالی ‌که سیاست‌مداران ایران با کاری دلهره‌آور برای مقاومت در برابر تحریم‌های فزاینده اقتصادی و فشارهای سیاسی روبه‌رو هستند، ورزشکاران ایران با عملکرد خیره‌کننده خود، ثابت کردند خارج کردن ایران از عرصه بین‌المللی ساده نیست.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149794/موفقیتی-که-آمریکا-و-اسرائیل-را-ناامید-کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بررسی نگرانی‌هااز تسلیحات‌اتمی اسرائیل
سفیر و نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی از بررسی نگرانی ها از تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی در نشست آتی آژانس خبر داد.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، علی اصغر سلطانیه در گفتگو با رسانه ملی اظهار داشت: یکی از دستورکارهای اجلاس آتی آژانس بین المللی انرژی اتمی رسیدگی به اظهار نگرانی ها از برنامه اتمی رژیم صهیونیستی است.

وی ابراز امیدواری کرد که این اجلاس به نتایجی درباره اقدامات ددمنشانه رژیم صهیونیستی برسد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149753/بررسی-نگرانی‌هااز-تسلیحات‌اتمی-اسرائیل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جاسوسی ماهواره های آمریکا از توالت‌های ایران
بازرسان آژانس انرژي اتمي هرچه گشتند خبری از اشعه رادیواکتیو نبود. مي گفتند در عکس ماهواره نشان داده مي شد که ساختمان ساخته شده در این منطقه نگران کننده است. با اين توجيه مجموعه مورد نظرشان را نيز بازرسی کردند و دیدند که آن ساختمان دوش و توالت کارکنان بود.
به گزارش مشرق ، علی اصغر سلطانیه سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی امروز (سه شنبه) در حاشیه نشست وزرای خارجه شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد در نشستی خبری گفت: در طول چند سال گذشته مقامات ایران از هیچ تلاشی دریغ نکردند که واقعیت را به مردم جهان نشان دهند و با نهایت شفافیت اقدام کردند.
وی افزود: در طول چند سال گذشته بیش از 5 هزار روز از تأسیسات هسته ای ایران بازدید شده است. علی رغم این بازرسی ها از 10 سال گذشته تاکنون هیچ شواهدی از انحراف فعالیت هسته ای ایران مشاهده نشد.
سلطانیه خاطرنشان کرد: بازرسان آژانس به طور دائم و بدون مشکل از تأسیسات ما بازدید کردند و حتی صدور ویزای آنها یک ساعت تأخیر نیفتاد.
سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران موفقیت هایی در عرصه انرژی هسته ای داشته که متخصصان مجرب دنیا از آژانس بر آن صحه گذاشته اند، خاطرنشان کرد: ایران لحظه ای از انجام تعهدات غفلت نکرده و همکاری لازم را داشته است.
وی با بیان اینکه جنبش عدم تعهد در عرصه سیاسی همواره از فعالیت های هسته ای ایران حمایت کرده، کتابی که توسط نمایندگی ایران در وین تهیه شده به خبرنگاران نشان داد و گفت: 42 بیانیه جنبش در 10 سال گذشته اعم از بیانیه های سفرا، وزرا و سران از فعالیت های هسته ای ایران در این کتاب منتشر شده است.
سلطانیه این کتاب را فصل طلایی تاریخ نم عنوان کرد و افزود: این سندی تاریخی است و در آن تصاویری از بازدیدهای سفرای نم قرار داده شده است. این نهایت شفافیت ایران است که علاوه بر بازرسی ها، سفرای کشورهای دیگر نیز از تأسیسات ایران بازدید کرده اند.
سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی از جنبش عدم تعهد به خاطر حمایت هایش از ایران قدردانی کرد.
وی همچنین با بیان اینکه به کلیه تعهدات خود در چارچوب معاهده NPT و اساسنامه آژانس متعهدیم و به همکاری با آژانس ادامه می دهیم، گفت: از حق غیر قابل انکار و مسلم خود در راستای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای، چرخه سوخت و غنی سازی کوتاه نخواهیم آمد و مصالحه نمی کنیم.
ان پی تی هیچ محدودیتی برای غنی سازی ندارد
سلطانیه در ادامه نشست مطبوعاتی خود در پاسخ به سوالی در خصوص درخواست آژانس از ایران در نشست وین گفت: مذاکرات وین در مسیر درستی حرکت می‌کند و ما پیشرفت داشتیم. برخی اختلاف نظرها رفع شده، اما برخی دیگر پا برجاست.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا آژانس درخواست بازدید از پارچین را داشته یا خیر،‌ گفت: این درخواست را داشته و ما نیز اعلام کردیم که آژانس باید مدارک ادعای علیه ایران را ارائه دهد.
نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با اشاره به بازرسی بازرسان آژانس از تاسیسات هسته‌ای ایران گفت: با گذشت بیش از 5 هزار روز بازرسی، هیچ‌گونه شواهدی از انحراف در برنامه هسته‌ای مشاهده نشده، مشکل ما اتهامات مطرح شده از سوی آمریکا است که بارها نیز اثبات کرده‌ایم ادعاهای آنها بی‌اساس بوده است.
سلطانیه با اشاره به 6 سؤال مطرح شده از ایران درباره برنامه هسته‌ای که در سال‌های گذشته در غالب مدالیته پاسخ داده شد، یادآور شد: این 6 موضوع پاسخ داده شد و در گزارش البرادعی نیز ذکر شد است.
وی یکی از ادعاهای آمریکایی‌ها را وجود یک لپ تاپ خواند و گفت: آمریکا با وجود ادعای خود هیچ مدرکی ارائه نمی‌دهد که این موضوع مورد انتقاد البرادعی نیز واقع شده بود و ما در جلسات فشرده‌ای که با آژانس در تهران در طول 100 ساعت داشتیم ثابت کردیم تمام مطالب ارائه شده ساختگی و جعلی است.
سلطانیه ادامه داد: آمریکا مدعی بود که ایران یک پروژه منهتنی را برای رسیدن به سلاح هسته‌ای به صورت سری در پیش گرفته است و دلیل ادعای خود را نیز دستیابی به اسنادی خواند که به زبان فارسی تایپ شده بود، اما هیچ گونه طبقه بندی محرمانه‌ای نداشت.
نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یادآور شد:‌ من پس از آن جلسات به دفتر خود رفته، یک مهر محرمانه آورده و به مقامات آژانس دادم و به آنها گفتم این را به سفیر آمریکا بدهید تا از این پس برای سند سازی علیه ایران از این مهر استفاده کنند.
سلطانیه با بیان اینکه پس از پاسخ به اتهامات مطرح شده قرار بود پرونده ایران مسیر عادی خود را طی کند اما این طور نشد، اظهار داشت: با این وجود اعلام کردیم که آماده ادامه همکاری البته در یک چارچوب خاص هستیم. ما می‌خواهیم همه چیز به صورت ضابطه‌مند دنبال شود.
سلطانیه در پاسخ به سؤالی در خصوص انتشار گزارش فصلی آژانس در روزهای آینده و انتقاد از تشدید فعالیت‌های هسته‌ای ایران در آن گزارش گفت: ایران تصمیم گرفته با آژانس همکاری کند، اما اعلام کرده‌ایم که بر اساس چارچوبی خاص حرکت می‌کنیم که بازدید از پارچین یکی از آنهاست.
وی نشر اطلاعات را یکی از مشکلات ایران و آژانس خواند که البرادعی و آمانو به آن اذعان داشته‌اند و خاطرنشان کرد: در مورد انتقاد از فعالیت ایران، آژانس حق انتقاد یا قضاوت را ندارد و تنها گزارش فعالیت‌ها را ارائه می‌دهد.
نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادامه داد: ایران غنی سازی را به هیچ وجه متوقف نخواهد کرد.
وی در خصوص میزان درصد غنی سازی ایران در مذاکرات وین گفت: سند بین‌المللی "ان پی تی" که به عنوان یک مرجع مطرح است، هیچ محدودیتی را برای غنی سازی و سقف آن اعلام نکرده است.کشورها تنها متعهد هستند که غنی سازی را زیر نظر آژانس ادامه دهند و آژانس نیز راستی آزمایی می‌کنند.
وی یادآور شد: در اساسنامه آژانس ذکر شده که اگر کشوری بازرسان را برای راستی آزمایی دعوت کرد آنها این کار را انجام داده و صرفا گزارش کنند.

اسناد دست داشتن رژیم صهیونیستی در ترور دانشمندان هسته‌ای در اختیار آژانس است
نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت: اسناد دست داشتن رژیم صهیونیستی در ترور دانشمندان هسته‌ای کشومان را به زبان انگلیسی تهیه کرده و در اختیار آژانش قرار داده‌ایم.
دو سال جاسوسی ماهواره های آمریکا از توالت‌های ایران
سفیر ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین ناگفته های جالبی را از بازرسی از تاسیسات هسته ای ایران مطرح کرد.
علي اصغر سلطانيه گفت: سال 2004 که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کردیم همراه بازرسان آژانس به معدني در بندرعباس رفتيم. وقتی بازرسی تمام شد مسئولان بازرسي آژانس گفت به ما اطلاعاتی داده اند که شما معدن اورانیوم دیگری هم دارید.
وي با بيان اينکه ما گفتیم اگر سازمان سیا معدن پیدا کرده بیايد جایزه بگیرد افزود: يکي از بازرسان آژانس عکسي ماهواره ای را نشان داد و گفت دوسال سرویس ماهواره ای در اين منطقه کار می کند و مستندات تصويري و جاسوسی زمینی شکي را باقي نگذاشته که که اورانیوم و غنی سازی در اين منطقه وجود دارد.
سلطانيه گفت: مطمئن بودیم چنين خبری نیست و کمال همکاری را داشتیم و قبول کردیم مطابق اطلاعات برویم و بازرسان از نزدیک منطقه مورد نظرشان را بازديد کنند.
وي با بيان اينکه بعد از 3 ساعت به آن منطقه رسیدیم و دیدیم یه تابلوی یک شرکت خصوصی نصب شده و در آن منطقه سنگ استخراج مي شود. بازرسان آژانس انرژي اتمي هرچه گشتند خبری از اشعه رادیواکتیو نبود. مي گفتند در عکس ماهواره نشان داده مي شد که ساختمان ساخته شده در این منطقه نگران کننده است. با اين توجيه مجموعه مورد نظرشان را نيز بازرسی کردند و دیدند که آن ساختمان دوش و توالت کارکنان بود.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/149595/جاسوسی-ماهواره-های-آمریکا-از-توالت‌های-ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.