Recommended Posts

منابع اسراييلي و بين المللي اعلام كردن كه سيستم آيرن دم [size=5]84% از راكت هاي حماس كه به نقاط مسكوني، صنعتي اداري با اهميت و پر ازدحام[/size] رو رهگيري و نابود كردند.

و اصلا شما خودتون فكر كنيد راكتي كه مسيرش نشون ميده به يه منطقه بيابوني يا خالي از جمعيت و كشاورزي و ..... برخورد ميكنه، چه نيازي هست كه يه موشك 40 تا 50 هزار دلاري تامير خرجش كنن ؟؟؟!!!!

اصلا هنر يه سيستم دفاع ضد راكتي يا موشكهاي كوتاه برد دقيقا همينه. يعني سيستم هاي از اين دست مثل آيرن دم قراره با انبوهي از راكت ها و موشك هاي بسيار ارزان قيمت روبرو بشن و چنين تهديداتي رو رهگيري و منهدم كنن. خوب حالا شما اصلا فرض كن سازنده و به كار گيرنده چنين سيستمي رو گنج خوابيده و پول هاي مفت دستش مياد مثل اسراييل.

ديگه اينا انقدر عقل دارن كه ميليارد ميليارد پول بي زبون رو الكي پلكي حروم نكنن. بالاخره مقتضيات اقتصادي سيستم هاي نظاميشون رو هم در نظر ميگيرن با احتساب بودجه شون.

حالا طراح و اپراتور چنين سيستمي مياد براي سيستمش اين رو تعريف ميكنه كه : اي رادار سيستم شما همه تهديدات رو شناسايي كن و كارت رو انجام بده ولي اي كامپيوتر كنترل كننده آتش شما فقط اهدافي رو بزن كه ميخورن تو سر جاهايي كه من مختصات مكاني اون نقاط رو بهت ميدم و بي خود ميكني همشون رو بزني چون اگر بخوام اين همه موشك گرون قيمت حروم كنم ، بيچاره و ورشكست ميشم .

خيلي ساده و قابل فهم براي عامه گفتم. حالا داستان سيستم آيرن دم و جنگ 8 روزه به نظر من اين جوريه. به احتمال خيلي زياد اين 5 درصدي كه گفتن از محاسبه تعداد اهداف منهدم شده نسبت به تعداد كل و مجموع راكت هاي پرتاب شده توسط حماس ، به دست اومده كه كاملا هم درست بايد باشه.

بازم ميگم اين چيزيه كه من از خوندن منابع مختلف اينترنت دستگيرم شده و هيچ اصراري روي صحت و سقمش ندارم.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته اگه این روزنامه مطلبی در مورد ضعف موشک های ایران مینوشت روزنامه صهیونیستی و تمام مطالبش هم دروغ بود.
و چون از ضعف سیستم های خودشون نوشته یه روزنامه صادق و علمی و مردمیه.

فقط با یک چیز روزنامه های صهیونیستی حال میکنم اونم آزادی بیانشونه.تو ایران بود الان دفتر روزنامه را از جا کنده بودن.
  • Upvote 4
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
و اصلا شما خودتون فكر كنيد راكتي كه مسيرش نشون ميده به يه منطقه بيابوني يا خالي از جمعيت و كشاورزي و ..... برخورد ميكنه، چه نيازي هست كه يه موشك 40 تا 50 هزار دلاري تامير خرجش كنن ؟؟؟!!!!
[/quote]

یعنی میفرمایید ، اگر اسراییل به ما حمله هوایی بکنه و هواپیماهاش دچار نقص فنی بشن و بمب ها رو در بیابون رها کنند ، این موفقیت پدافند ما بوده که اونها رو ناکام گذاشته و نیازی نبود که این جنگنده ها زده بشن ...

[b]اساسا این تفکر شما غلط هست ، حداقل در اولین بکارگیری این سامانه ، از نظر تبلیغاتی و استراتژی بسیار بهتر هست که هر موشکی که میتوانند بزنند تا اعتبار نظامی جنگسالاران و توان فنی اسراییل اثبات بشه ، ...[/b]


[quote]البته اگه این روزنامه مطلبی در مورد ضعف موشک های ایران مینوشت روزنامه صهیونیستی و تمام مطالبش هم دروغ بود.
و چون از ضعف سیستم های خودشون نوشته یه روزنامه صادق و علمی و مردمیه.[/quote]

برادر ارجمند ، میتونین یه مورد تمثیل در این تاپیک پیدا کنین که موید نظر حضرتعالی باشه ؟!


---
فی الحال متن هاآرتز و بی باک و کیهان در سایت هست ، اینکه چه بحثی صحیح و غلط هست یه نتیجه گیری شما مربوط میشه ، هر چند که خبر به شکل حرفه ای تمام جنبه های اقناعی رو رعایت کرده و این مقدار زیادی شک بر انگیز هست ، اما کسی در مورد مردمی و صادق بودن روزنامه قضاوت نمیکنه ، اگر میتونین متن تئودور پستال رو پیدا کنین و در مورد اون قضاوت کنین..
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='davoud' timestamp='1362910513' post='303560']
حالا طراح و اپراتور چنين سيستمي مياد براي سيستمش اين رو تعريف ميكنه كه : اي رادار سيستم شما همه تهديدات رو شناسايي كن و كارت رو انجام بده ولي اي كامپيوتر كنترل كننده آتش شما فقط اهدافي رو بزن كه ميخورن تو سر جاهايي كه من مختصات مكاني اون نقاط رو بهت ميدم و بي خود ميكني همشون رو بزني چون اگر بخوام اين همه موشك گرون قيمت حروم كنم ، بيچاره و ورشكست ميشم .
[/quote]
این کارا از طریق GIS انجام میشه و نقشه مناطق حیاتی بوسیله GIS در میاد و سیستم پردازش میاد بردار حرکتی راکت رو ترسیم میکنه و بررسی میکنه که در کدوم نقطه تقریبی فرود میاد و آیا تو مختصات GIS کجاست (چون بحث عوارض زمین اینجا خیلی مهمه و ما با یک زمین صاف و صیقلی روبرو نیستیم!) بنابراین حجم پردازشی که باید صورت بگیره در بعد مختصاتی و عوارض زمین زیاده و در نهایت برای دقت بیشتر باید سرعت وزش باد، رطوبت هم مد نظر گرفته بشه تا بشه مسیر تقریبی نزدیک به درست رو پیش بینی کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
بازم ميگم اين چيزيه كه من از خوندن منابع مختلف اينترنت دستگيرم شده و هيچ اصراري روي صحت و سقمش ندارم.
[/quote]

دوست عزیز، نیاز نیست که فک کنیم که ایرون دوم هوشمنده که اینجوری میکنه.... یه مورچه هم همین کار رو میکرد! این که اسرائیله...!!!!
بحث بودجه رو هم که فرمودین، راستش من تاحالا فکر میکردم که اسرائیل ماهانه از غرب و پول میگیره و نمی‌دونستم بودجه هم دارن.... حالا چطوری پول در میارن؟؟؟ عاخه هزار برابر قطر نفت فروشن اسلحه دارن!!!

تو تاپیک های دیگه هم گفتیم! همون راکت های به مناطق پر جمعیت رو هم نزده و دوتا دوتا و چارتا چارتا خوردن تو شهر....!!!!
من خودم شخصا ویدیوی خوردنش توی باغچه‌ی یه خونه، تو خیابون و یکی دیگه که سه چارتا ماشین کنار یه سری مجتمع اپارتمانی رو منهدم کرده بود رو توی سایت گذاشتم!!!(این فقط ویدیوهای مربوط به یه روز بود که حوصله داشتم لینک ها رو مستقیم کنم از یوتوب!!!)....
من نمی‌گم ایرون دوم هیچ کاری نکرده!!! نمی‌گم هم که عالی بوده.....

حرف ساده و مشخصه.... اگر حزب الله یا ایران، به رگبار راکت ببندنشون، ایرون دوم که سهله، پاتریوت هم هیچ غلطی نمی‌کنه...!!!!
وقتی حماس تو ۸ روز بیش از هزار راکت شلیک میکنه، حزب‌الله در همین مدت چند راکت میزنه؟!(با توجه به گستردگی بسیار بالاتر مناطقش نسبت به حماس که یه شهره فقط...) و ایران چند راکت میتونه بزنه؟
ایرانی که فناوری ساخت این راکت ها رو به حماس و حزب‌الله داده... :)
اگر ما به حماس ۱۳۰۰ راکت دادیم که تو ۸ روز شلیک کنه، و در عین حال، چند انبارش منفجر هم شده باشه(شما در نظر بگیر کلا ۲۰۰۰ تا راکت داشتن!) یعنی خودمون یه عدد خیلی خیلی بزرگ تر راکت داریم که شلیک همزمانش، میتونه منطقه‌ی هدف رو که مثلا میتونه پایگاه‌های نظامیشون باشه رو به سادگی شخم بزنه...

و یادمون باشه که حماس، در طول ۸ روز ۱۳۰۰ راکت زد و از چند روز قبل همینجوری راکت پراکنی میکرد که ظاهرا ۳۰۰-۴۰۰ راکت زده بود تا اسرائیل حمله کرد...
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقایون موجود در تاپیک همه چیز رو گفتن الا یک چیز و اون تجربه ای است که از تحلیل این نبرد بدست سیستم آیرون دام رسیده.
اکثر نقاط ضعفش شناسایی شده و حالا دیگه پول ها و هزینه های سرسام آورش در یک مسیر هدف دار خرج میشن.
نمیدونم دوستان اگر کمی منطق رو در بحثشون بیارن چیزی از قدرت نظامی ایران کم میشه یا چیزی به قدرت اسراییل اضافه؟؟!!
وقتی هدف تحلیل هست دیگه دشمنی چندین و چند ساله رو باید کنار گزاشت و تحلیل واقعی انجام داد.و الا همه ما میدونیم حرام زاده هایی که
طراح این سیستمها هستند چه عذاب هایی در حق بشر و به خصوص مردم فلسطین تحمیل کردن.
اما بحث بررسی خبر منتشر شده هست.
نقاط ضعف بیان شده و ما هم کلی کیف کردیم اما آیا در نبرد بعدی باز هم اسراییل از اون نقاط آسیب پذیر خواهد بود یا خیر؟؟
آیا بهتر نیست به دنبال راه های بهتری برای ضربه زدن باشیم.راههایی که در نبرد بعدی کاملا متفاوت از نبرد گذشته باشند؟
حداقل در این سایت که یک رفرنس نظامی هست در حد خودمون راه حل هایی ارائه بدیم که بدرد خودمون بخوره و الا زیادند
کسانی که به حزب الله و حماس آمارهای دقیق تری بدهند!!
**********************************************************
بنده به عنوان یک پیشنهاد فکر میکنم اگر راکتهای مبارزان بتونن فاصله بیشتری رو مورد پیمایش قرار بدن در درجه اول از
محدوده دایورس فایر ارتش اسراییل در امان خواهند بود و در ثانی راحت تر میتونن وارد مرحله ترمینال خودشون بشن .چرا که بعد از
ورود به این مرحله آیرون دام که هیچی پدر آیرون دام و پاترویت هم نمیتونن شکارشون کنن.البته این در صورتی هست که راکتها مسیر
رو بدرستی طی کنن.مثلا اگر از یک ارتفاع بلند راکتی شلیک بشه میتونه زودتر وارد مرحله ترمینال بشه و لازم به اوج گیری زیادی نیست.
مثلا جایی مثل تپه های جولان.البته مثال زدم چون بنده به عوارض اونجا آشنایی ندارم.
در مرحله بعدی شکار خود سیستمهای آیرون دام هست.چرا هیچ وقت به خود اون سیستمها حمله نمیکنن؟زدن یکی از اونها سطح سه بعدی پوششی
راداره آیرون دام رو دچار اختلال میکنه و اون سیستم مجبور میشه با موشک کمتر همون اندازه محیط رو پوشش بده که این خودش یعنی شانس اصابت
بیشتر برای راکتهای مبارزین.
مرحله بعدی و یا بهتر بگم پیشنهاد بعدی بزرگترین مزیت ارتش اسراییل هست که میتونه بزرگترین ضعفش هم باشه.الکترونیک!!!
چرا مبارزین حماس و حزب الله به فکر ساخت ای ام پی ساده و استاتوری نیستند یا اگرم هستند چرا استفاده نمیکنن؟؟(مشاورین ایرانی هم که فراوان)
در صورت استفاده بیشتر از مردم فلسطین اسراییل و مردمش هستند که متضرر خواهند شد.فکر کنید یک قسمت از تلاویو و یا مناطق مرزی اسراییل
چند شب در تاریکی و سکوت مطلق قرار بگیره و فقط صدای آژیر باشه که سکوت رو بشکنه.با توجه به شناخته شدن مردم اسراییل به ترسو ترین وجان دوست ترین مردم دنیا
آیا این نمیتونه دولت وقت اسراییل رو تحت فشار بی سابقه ای قرار بده؟؟
در کل اگر دوستان پیشنهادی به ذهنشون میرسه بیان کنن تا بررسی بشه البته پیشنهاد هایی بهتر از پیشنهاد های نا پخته و بچه گانه این حقیر.
یا حق
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
آقایون موجود در تاپیک همه چیز رو گفتن الا یک چیز و [b]اون تجربه ای است که از تحلیل این نبرد بدست سیستم آیرون دام رسیده.
اکثر نقاط ضعفش شناسایی شده و حالا دیگه پول ها و هزینه های سرسام آورش در یک مسیر هدف دار خرج میشن.[/b]
[/quote]

نظر جالبیه ، کلا این روش خیلی بسیار عقلانی هست ... !
اسراییل از راکت های مشابه حماس نداشت تست سوارم بگیره ؟ تا وقتی جنگ میشه مجبور نشه این همه خسارت بده ؟! و این مشکلات رو برای خودش درست کنه ؟ اسراییل با تکیه بر این سامانه ها وارد جنگ شده ، یا بهتر بگم اینکه کاربرد روانی این سلاحها عمده ترین پشتیبان و تضمین شروع جنگ بوده ، موفقیت 84 درصدی اعلامی در زمانی زیر سوال میره که دولت نتانیابو به ثبات نسبی رسیده ، از هیجانات و اعتراضات پس از جنگ عبور کردند و دیگه این مشکلات رو ندارند ، الان هم برای جلوگیری از ورود بی مهابا به جنگ های بعدی و تضعیف دولت نتان چنین مواردی رو مطرح میکنند ، ضمن اینکه دولت اسراییل هدف نظامی ای که داشت ولی نمیتونست تلفاتش رو توجیه کنه اخذ کرد ، الان وقتی برای موشکافی دقیق تر موضوع هست ، زمانی که تب و تاب ها کم شدن ...

دوستان متن پستال رو بیابند بهتره ...
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='worior' timestamp='1362914355' post='303567']
[quote]
آقایون موجود در تاپیک همه چیز رو گفتن الا یک چیز و [b]اون تجربه ای است که از تحلیل این نبرد بدست سیستم آیرون دام رسیده.
اکثر نقاط ضعفش شناسایی شده و حالا دیگه پول ها و هزینه های سرسام آورش در یک مسیر هدف دار خرج میشن.[/b]
[/quote]

نظر جالبیه ، کلا این روش خیلی بسیار عقلانی هست ... !
اسراییل از راکت های مشابه حماس نداشت تست سوارم بگیره ؟ تا وقتی جنگ میشه مجبور نشه این همه خسارت بده ؟! و این مشکلات رو برای خودش درست کنه ؟ اسراییل با تکیه بر این سامانه ها وارد جنگ شده ، یا بهتر بگم اینکه کاربرد روانی این سلاحها عمده ترین پشتیبان و تضمین شروع جنگ بوده ، موفقیت 84 درصدی اعلامی در زمانی زیر سوال میره که دولت نتانیابو به ثبات نسبی رسیده ، از هیجانات و اعتراضات پس از جنگ عبور کردند و دیگه این مشکلات رو ندارند ، الان هم برای جلوگیری از ورود بی مهابا به جنگ های بعدی و تضعیف دولت نتان چنین مواردی رو مطرح میکنند ، ضمن اینکه دولت اسراییل هدف نظامی ای که داشت ولی نمیتونست تلفاتش رو توجیه کنه اخذ کرد ، الان وقتی برای موشکافی دقیق تر موضوع هست ، زمانی که تب و تاب ها کم شدن ...

دوستان متن پستال رو بیابند بهتره ...
[/quote]

سلام دوست عزیز
خب خداروشکر که حداقل همون دو خط رو از پست بنده مطالعه کردید.بقیه اش هم که ....
جالبه و از شما هم بعیده که این نکته مهم رو در مورد تمامی جنگ افزارهای تولید شده در تمام دوران !!! نمیدونید.
اینکه تا در یک نبرد واقعی آزمایش نشن و مورد تحلیل قرار نگیرن تمامی تست های مراحل تولید نسبی هستند و ناکامل.
در ضمن بنده با توجه به نظامی بودن سایت میلیتاری به جنبه نظامی بحث نگاه کردم و پیشنهاداتم هم جنبه نظامی داشت اما شما
دوباره رفتید سراغ جنبه های سیاسی موضوع که پاسخ دادن بهش از حوصله این حقیر خارج هست.
کماکان دوستان اگر پیشنهادی دارند بیان کنند شاید کمی تاپیک نظامی تر شد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از ابراهیم عزیز
به نظر بنده هرچند که باید بهبود سیستم گنبد آهنین رو فرض قطعی بدانیم - اما همچنان چالش موفقیت کامل در شکار موشکها برای این سیستم وجود دارد
فرض را میگذاریم که درنهایت بتوانند به موفقیتهایی برسند لذا نباید روی نقص سیستم فعلی برای همیشه حساب کرد و باید راهکارهای جدیدی پیدا کرد
راهکارهائی که به ذهن بنده میرسد؟

طراحی موشک به نوعی که درمحدوده قبل از چتر پاسخ گنبد آهنین- سوخت موشک تمام شود و بقیه مسیر در حالت فرود بدون سوزش سوخت طی شود- البته اگر نوع سوخت هم طوری باشد که حتی قبل از اتمام از نوع شعله قرمز به سمت شعله آبی حرکت شود بسیار بهتر است:
دراین روش اصلیترین روش شناسائی و شکار موشک که اثر حرارتی مادون قرمز است از دست میرود-برای کاهش انعکاس راداری هم یک رنگ جاذب رادار ارزان قیمت روی موشک توانائی سیستم موج میلیمتری را به شدت کاهش میدهد

استفاده از نوع حرکت هذلولی در مسیر حرکت موشک بجای حرکت مستقیم-
این روش امکان شکار را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد -البته درباره نحوه اعمال این نوع حرکت در سیستم های غیر هدایت شونده اطلاعاتی ندارم و فعلا مشابه این روش براساس نوعی برنامه ریزی درداخل موشک برای این نوع حرکت درانتهای مسیر مشاهده کرده ام(این هم سطح تکنولوژی بالتری میخواهد

استفاده از چند موشک اولیه با کلاهک دارای چف و فلیر (یکم سطح تکنولوژی حماس باید بالا برود

افزایش سرعت موشک

بهرحال چالش اصلی سیستمهای موشکی حماس و حزب الله و همینطور ما - تکیه بر نوع سوختی است که به شدت انتشار مادون قرمز بالائی دارد و متاسفانه شناسائی این نوع شعله سرخ یک میلیون بار اسان تر از نوع آبی سوز است (این رقم از طرف تحلیلگران پنتاگون برای شکار موشکهای بالستیک توسط لیزر اعلام شده است) بنابراین ما و خط مقدم مبارزه ما باید به سمت کاهش اثرات انتشار تشعشع مادون قرمز برویم

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
در ضمن بنده با توجه به نظامی بودن سایت میلیتاری به جنبه نظامی بحث نگاه کردم و پیشنهاداتم هم جنبه نظامی داشت اما شما
[/quote]

یه مطالعه سطحی در استراتژی های نظامی هم صورت بدین خوبه ، " جنگ " ، تاکید میکنم ، " جنگ " ابزار سیاست هست ، و ابزار جنگ فناوری نظامی ، ...
به طبع هر جنگی تلفات و یا بهتر بگم هزینه - فایده ای داره ، که ابتدا به امر سیاستمداران باید توجیه کنند ، توجیه روانی امر جنگ بر عهده قدرت نظامی هست و قدرت نظامی در توان فناوری دفاعی و تهاجمی دیده میشه ، به این صورت که اگر ابزار جنگی در دنیای عقلانیت ساخته میشه ، اول ایجاد امنیت (روانی - اقتصادی - سیاسی و ...) و دوم ایجاد امنیت نظامی و .. هست ، سیاستمداران کشورها هستند که سرمایه تولیدات نظامی رو تنظیم میکنند و در بودجه های دولتی تصویب میکنند ، .
خود جنگ با حماس یک امر استراتژیک و سپس سیاسی هست ، جنبه نظامی اون در لایه های بعدی دیده میشه و جنگی صرفا من باب تست تسلیحات براه نمیفته ، بلکه تست تسلیحات همراه با جنگ هست و باید تضمین موفقیت یک سلاح برای شروع حمله وجود داشت باشه ، تا بتونه نقشی مشخص و پیوسته در یک عملیات نظامی ایفا کنه ، وقتی این تضمین وجود داشت از این به بعد موفقیت های بعدی و یا شکست های بعدی به تغییر در اون سامانه خواهد انجامید ، نه اینکه " حالا بیاییم بجنگیم تا ببینیم میتونیم با این سلاح کاری از پیش ببریم یا نه ! " هیچ عمل نظامی در مد عقلانیت غربی بر اساس شانس و اتفاق اجرا نمیشه ، بلکه محاسبات دقیق پیش تاخته ای دارند و آزمایشات و داده های اماری نورم نسبتا دقیقی از خروجی یک سامانه رو نمودار میکنه ، و سلاح ها پیش از ورود به نبرد به تست مختلفی سپرده میشن که قطعا آمار موجود فعلی از نتیجه مطالعات اگر واقعی باشه ، با آمارهای تست های قبلی قطعا همبستگی خواهد داشت ،...
به دلایل فوق بنده بحث سیاسی و استراتژیک موضوع رو مورد بحث قرار دادم ، بااین تفسیر که دولت نتان با علم به توان سیستم های دفاعیش ، واقعیت رو جور دیگری نشان داد تا بتونه وارد درگیری بشه یعنی بعد روانی قضیه مطرح بوده ، همون کاری که سامانه پاتریوت در جنگ اول خلیج فارس کرد ، و الان هم داره در برابر ایران به عنوان یک اهرام استراتژیک بکار میره ، ... حالا اگر درک این موضوع از حوصله شما خارج هست ، باید چیز دیگری نتیجه گیری کنم ، ...
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]یعنی میفرمایید ، اگر اسراییل به ما حمله هوایی بکنه و هواپیماهاش دچار نقص فنی بشن و بمب ها رو در بیابون رها کنند ، این موفقیت پدافند ما بوده که اونها رو ناکام گذاشته و نیازی نبود که این جنگنده ها زده بشن ...

[b]اساسا این تفکر شما غلط هست ، حداقل در اولین بکارگیری این سامانه ، از نظر تبلیغاتی و استراتژی بسیار بهتر هست که هر موشکی که میتوانند بزنند تا اعتبار نظامی جنگسالاران و توان فنی اسراییل اثبات بشه ، ...[/b]
[/quote]

آقاي واريور باورم نميشه اين صحبت رو دارم از جانب شما ميشنوم. آخه شما داري چي رو با چي مقايسه ميكني عزيزم؟؟

ما داريم درباره يه[size=5] پرتابه بالستيك[/size] صحبت ميكنيم. از منهدم كردن راكت. يعني خود عامل تهديد يعني چيزي كه خودش به تنهايي مهاجم و مخرب هست و در ضمن هيچ كنترل و هدايتي نداره.اگر داره روي منطقه مهم و پرجمعيت اصابت ميكنه تهديد هست و بايد منهدم بشه. اگر هم بخوره تو منطقه خالي و بي ارزش كه ديگه تهديدي به حساب نمياد. موشك از زماني كه پرتاب ميشه به محض اينكه در خط ديد رادار قرار بگيره ، كامپيوتر سيستم مياد ترجكتوري هدف بالستيك رو ترسيم ميكنه و در هر لحظه مكان بعدي اون رو با داده هاي به دست اومده از رادار تخمين ميزنه.


اصلا درباره يه موشك برد بلند اگر اينقدر CEP پايين داشته باشه و سيستم تصحيح مسير فاز ترمينالش هم خيلي ضعيف باشه و سيستم دفاعي تشخيص بده تو مثلا 5 كيلومتري هدف فرود مياد ، چه لزومي هست كه يه موشك چند ميليون دلاري خرجش كرد.حالا اين سيستم وقتي هوشمند باشه و اهداف بي خطر رو نزنه كه هنر سيستم محسوب ميشه.

اما هواپيما چي يه موجود باهوش به اسم خلبان داره هدايتش ميكنه. اونم با اختيار خودش بمب ها رو به قول شما تو بيابون خالي ميكنه.[size=5] سيستم دفاعي هم كه از قبلش علم غيب نداره كه بدونه هواپيما قراره يه بلايي سرش بياد تا خلبانش مجبور بشه بمب و موشك هاش رو يه جاي پرت خالي كنه. رادار سيستم دفاعي ميبينه كه هواپيما داره در از يه جهت مشخص و با سرعت مشخص به سمت فلان نقطه ميره. و در هر لحظه هواپيما ميتونه مسيرش رو عوض كنه و به سمت هدف ديگه اي حمله كنه.[/size]

پس هواپيما يه تهديد هوشمند و غير قابل پيش بيني هست كه اگر فرار كنه دفعات بعدي هم حمله ميكنه و به هر روي بايد منهدم بشه و مسلما اگر در هرزمان و هر نقطه در برد موشهاي سيستم دفاعي قرار بگيره بايد منهدم بشه.

در مورد قسمت دوم فرمايش شما :چه توجيه عقلاني وجود داره كه بگه بايد 50 هزار دلار موشك تامير رو براش ول داد؟؟ فقط حفظ پرستيژ سياسي-نظامي و جنگ سالارها؟؟؟
اگرفكر اسراييليها اين باشه به نظر من يكي كاملا غير قابل توجيه و ساده انگارانه هست.

[quote]دراین روش اصلیترین روش شناسائی و شکار موشک که اثر حرارتی مادون قرمز است از دست میرود[/quote]

دوست عزيز هدايت موشك هاي تامير الكترو اپتيكال هست . يعني خود هدف رو ميبينه. راه هاي ديگه اي هم كه فرمودين همگي عالي هستن ولي آيا به كار گيري اونا تو راكت هايي مثل فجر و .... كه حماس و حزب ا... دارن اصلا مقرون به صرفه هست؟؟؟ ميدونيد با اين تدابير قيمت هر راكت چقدر ميشه؟؟ ویرایش شده در توسط davoud
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
اصلا درباره يه موشك برد بلند اگر اينقدر CEP پايين داشته باشه و سيستم تصحيح مسير فاز ترمينالش هم خيلي ضعيف باشه و سيستم دفاعي تشخيص بده تو مثلا 5 كيلومتري هدف فرود مياد ، چه لزومي هست كه يه موشك چند ميليون دلاري خرجش كرد.حالا اين سيستم وقتي هوشمند باشه و اهداف بي خطر رو نزنه كه هنر سيستم محسوب ميشه.
[/quote]


شما به جمله من دقت نفرمودین ، بخصوص این قسمت ... " [b]حداقل در اولین بکارگیری این سامانه[/b] " ... اون وقت که توی یک کشور دهها میلیون دلار خرج تبلیغات انتخاباتی میشه ، چه اهمیتی داره صرف هزینه ای برای فایده تبلیغاتی بسیار زیاد در حد قدرت نمایی نظامی ؟ میشه بفرمایید شوروی سابق و حتی امریکا چرا چند برابر قدرت انهدام کره زمین کلاهک هسته ای تولید میکنند ؟ در حالی که اساسا نیازی به این تعداد نیست و هزینه ساخت و تست یک کلاهک در زمان خودش برابر با کل پروژه ایرون دم بوده ؟!

حالا مجدد پیام بالایی که در جواب [url="http://www.military.ir/forums/user/7433-ops/"][color=#225985]ops[/color][/url] عزیز دادم مطالعه کنین ، ...

بحث بنده اینجا بر سر قدرت فنی نیست ، هر چند که مقاله علی الظاهر کل این قضیه رو به چالش کشیده ، صحبت شما حول این معنی هست که چرا باید برای کاری که فایده ای نداره هزینه بشه ، که بنده عرض کردم چرا باید بشه ، ...

مباحث سیاسی مقالاتی از این دست که در جراید منتشر میشن بسیار مهم هستن ، برای نمونه عرض میکنم ، مبلغ کلانی از بودجه این سامانه رو آمریکا تقبل کرده ، ... ؛

[url="http://en.wikipedia.org/wiki/Iron_Dome#Funding"]http://en.wikipedia....on_Dome#Funding[/url]

و حالا برای آمریکایی ها جای سوال است که نتیجه چی بوده ، به همین خاطر عرض کردم که اصل مقاله پستال رو گیر بیارید تا بهتر بشه قضاوت کرد ،...

[quote]
طراحی موشک به نوعی که درمحدوده قبل از چتر پاسخ گنبد آهنین- سوخت موشک تمام شود و بقیه مسیر در حالت فرود بدون سوزش سوخت طی شود- البته اگر نوع سوخت هم طوری باشد که حتی قبل از اتمام از نوع شعله قرمز به سمت شعله آبی حرکت شود بسیار بهتر است:
[/quote]


ممنون طاهای عزیز ، در واقع موشک ها بخاطر سرعت و برخورد هوا با بدنه شون تولید گرما میکنند و در سامانه های مادون قرمز زمینی دیده میشه ، ضمن اینکه این سامانه به رادار هم مجهز هست ..

[quote]دوست عزيز هدايت موشك هاي تامير الكترو اپتيكال هست . يعني خود هدف رو ميبينه. راه هاي ديگه اي هم كه فرمودين همگي عالي هستن ولي آيا به كار گيري اونا تو راكت هايي مثل فجر و .... كه حماس و حزب ا... دارن اصلا مقرون به صرفه هست؟؟؟ ميدونيد با اين تدابير قيمت هر راكت چقدر ميشه؟؟ [/quote]
سنسور با سنسور فرق میکنه ، از 5 تا 70 هزار دلار میشه سنسور پیدا کرد ...

اگر میتونین یه تصویر برش خورده یا حتی گرافیکی از سنسور تامیر پیدا کنین ..
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]حالا بیاییم بجنگیم تا ببینیم میتونیم با این سلاح کاری از پیش ببریم یا نه[/quote]

خیر دوست من.اینطور نیست.اما در تمامی معرفی ها در مورد تسلیحات حالا خواه یک سلاح انفرادی و خواه یک جنگنده مثل یوروفایتر
ابتدا از شرکت سازنده گفته میشه و بعد از ماموریت های که تابحال داشته.و الا انجام آزمایشات که باید باشه و وای بر شرکتی که
آزمایشات شرایط واقعی رو در تسلیحاتش انجام نده(مثل شرکت تولید آر پی جی در چین)
این یک قانون کلی هست که در معرفی جنگ افزار ها بیان میشه.یک شرکت هر چقدر هم معظم باشه مثل نورث روپ باز هم نمیتونه شرایط واقعی درگیری رو برای خودش طراحی کنه.
مگه متخصصین اتاق آبی در مورد سنتینل آزمایشات رو انجام نداده بودند و اون رو با چندین هزار پیرامیکال بمباران نکرده بودند ؟؟؟پس چیشد که ایران اون رو مثل پشه از آسمان شکار کرد؟
مگه کدینگ اسکن ایگل اختصاصی نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده نیست پس چطور ما الان داریم کارخانه اش رو در سایت ها و تلوزیون در ایران میبینیم؟چطور به دام ما افتادن؟
اونها هم تست شدن به دفعات اما چون شرایط یک میدان درگیری واقعی چیزه دیگری هست نتیجه اونطور که پیش بینی کرده بودند نشد!!
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نمیدونم چرا دوستان به جای بحث فنی بر نحوه عملکرد این قبیل سیستم ها و بحث در مورد پاد ضد موشک ها به بحث سر بودن یا نبودن می پردازن (مثل اینکه اول مرغ بوده یا تخم مرغ این بحث بی معنی هست)
[quote]
بنده به عنوان یک پیشنهاد فکر میکنم اگر راکتهای مبارزان بتونن فاصله بیشتری رو مورد پیمایش قرار بدن در درجه اول از
محدوده دایورس فایر ارتش اسراییل در امان خواهند بود و در ثانی راحت تر میتونن وارد مرحله ترمینال خودشون بشن .چرا که بعد از
ورود به این مرحله آیرون دام که هیچی پدر آیرون دام و پاترویت هم نمیتونن شکارشون کنن.البته این در صورتی هست که راکتها مسیر
رو بدرستی طی کنن.مثلا اگر از یک ارتفاع بلند راکتی شلیک بشه میتونه زودتر وارد مرحله ترمینال بشه و لازم به اوج گیری زیادی نیست.
مثلا جایی مثل تپه های جولان.البته مثال زدم چون بنده به عوارض اونجا آشنایی ندارم.
در مرحله بعدی شکار خود سیستمهای آیرون دام هست.چرا هیچ وقت به خود اون سیستمها حمله نمیکنن؟زدن یکی از اونها سطح سه بعدی پوششی
راداره آیرون دام رو دچار اختلال میکنه و اون سیستم مجبور میشه با موشک کمتر همون اندازه محیط رو پوشش بده که این خودش یعنی شانس اصابت
بیشتر برای راکتهای مبارزین.
مرحله بعدی و یا بهتر بگم پیشنهاد بعدی بزرگترین مزیت ارتش اسراییل هست که میتونه بزرگترین ضعفش هم باشه.الکترونیک!!!
چرا مبارزین حماس و حزب الله به فکر ساخت ای ام پی ساده و استاتوری نیستند یا اگرم هستند چرا استفاده نمیکنن؟؟(مشاورین ایرانی هم که فراوان)
در صورت استفاده بیشتر از مردم فلسطین اسراییل و مردمش هستند که متضرر خواهند شد.فکر کنید یک قسمت از تلاویو و یا مناطق مرزی اسراییل
چند شب در تاریکی و سکوت مطلق قرار بگیره و فقط صدای آژیر باشه که سکوت رو بشکنه.با توجه به شناخته شدن مردم اسراییل به ترسو ترین وجان دوست ترین مردم دنیا
آیا این نمیتونه دولت وقت اسراییل رو تحت فشار بی سابقه ای قرار بده؟؟
[/quote]
راه کارهای کشوری در مختصات مقایسه ای حماس برای مقابله با همچنین سامانه هائی به چند دسته تقسیم میشه:
1: افزایش برد راکت ها:
---- فواید[list]
[*]میشه با زاویه بالاتری پرتابشون کرد که از دید رادار و موشک ها خارج بشن و او فاز نهائی که در حال فرود هستند دیگه قابل مقابله نباشند
[*]اگه با زاویه 45 درجه پرتاب بشن در نتیجه عمق بیشتری نفوذ میکنند و برد بیشتری دارن و در نتیجه دامنه عملکردشون بیشتر میه
[/list]
---- معایب[list]
[*]اگه سوخت راکت قویتر نشه راکت بزرگتر شده و در نتیجه احتمال اصابت بالاتر میره
[*]قابلیت راه اندازی لانچرها پائین تر میاد و قیمت و اجرای لانچ بالاتر میره و در صورت اصابت لانچر به همین راحتی نمیشه جایگزینش کرد
[/list]
راهکار تقویت سوخت راکت بهترین راهکار برای این راه حل شناخته میشه.

2: استفاده از پهپاد های خیلی ساده و کوچک برای لانچ
---- فواید[list]
[*]فابلیت انتقال سرجنگی به منطقه و سقوط آزاد سرجنگی و عدم مقابله سیستم های دفاعی
[*]قابلیت بازیابی پهپاد و استفاده مجدد
[*]سخت بودن یافتن مکانهای لانچ
[*]ارزانتر بودن
[/list]
---- معایب[list]
[*]بررسی احتمال درگیری سیستم های هوائی مثل جنگنده ها با اونها
[*]نیاز به یه موتور حداقلی برای پهپاد (البته موتور موتورسیکلت هم میشه استفاده کرد)
[*]نیاز به کارگاههای مجهزتر برای ساخت و اسمبل و تجهیزات بیشتر فرماندهی
[*]نیاز به سیستم های هدایت
[/list]
3: استفاده از رنگ/نانوپودرهای جاذب رادار
---- فواید[list]
[*]سختتر بودن شناسائی راداری و بصری
[/list]
---- معایب[list]
[*]گران بودن و تکنولوژی بالا برای تولید این پوشش ها
[*]شسته شدن بر اثر آب باران یا برف یا گرد و خاک شدید
[*]سخت بودن حمل نقل
[/list]
4: استفاده از مواد جاذب رادارها
---- فواید[list]
[*]سختتر بودن شناسائی راداری و بصری
[*]عدم شسته شدن بر اثر آب باران
[/list]
---- معایب[list]
[*]بسیار گران بودن و تکنولوژی بالا برای تولید این مواد
[*]سخت بودن ساخت بدنه های جاذب راداری و اتصال انها به هم
[*]در مقابل گرد و خاک نباید قرار بگیرند و باید خشک باشن (مرطوب نباشند) چرا که درصد جذب رادارشون به شدت کاهش پیدا میکنه
[/list]
5: استفاده از چترهای ترمزی فرود
---- فواید[list]
[*]در لحظه باعث مانور شدیدی میشه و با سرعت مناسبی از فاز پرتابه ای به فاز سقوط آزاد تغییر میکنه
[*]راه اندازی ساده
[*]هزینه پائین
[*]تغییر زاویه سقوط و نزدیک شدن اون به زاویه قائم (کامل قائم نمیشه ولی میشه به حدی برسه که به راحتی قابل درگیری نباشه)
[/list]
---- معایب[list]
[*]کاهش برد مفید
[*]نیاز به لانچ دقیق داره که بتونه سر منظقه مورد نظر فرود بیاد
[*]خیلی به عوامل جوی مثل باد و رطوبت وابسته هست
[/list]
نقل قول از پست قبلی خودم:
[quote]

[quote name='davoud' timestamp='1362910513' post='303560']
حالا طراح و اپراتور چنين سيستمي مياد براي سيستمش اين رو تعريف ميكنه كه : اي رادار سيستم شما همه تهديدات رو شناسايي كن و كارت رو انجام بده ولي اي كامپيوتر كنترل كننده آتش شما فقط اهدافي رو بزن كه ميخورن تو سر جاهايي كه من مختصات مكاني اون نقاط رو بهت ميدم و بي خود ميكني همشون رو بزني چون اگر بخوام اين همه موشك گرون قيمت حروم كنم ، بيچاره و ورشكست ميشم .
[/quote]
این کارا از طریق GIS انجام میشه و نقشه مناطق حیاتی بوسیله GIS در میاد و سیستم پردازش میاد بردار حرکتی راکت رو ترسیم میکنه و بررسی میکنه که در کدوم نقطه تقریبی فرود میاد و آیا تو مختصات GIS کجاست (چون بحث عوارض زمین اینجا خیلی مهمه و ما با یک زمین صاف و صیقلی روبرو نیستیم!) بنابراین حجم پردازشی که باید صورت بگیره در بعد مختصاتی و عوارض زمین زیاده و در نهایت برای دقت بیشتر باید سرعت وزش باد، رطوبت هم مد نظر گرفته بشه تا بشه مسیر تقریبی نزدیک به درست رو پیش بینی کرد.

[/quote]
[b]ساده ترین راه حل:[/b]
بهتره ما هم یه نقشه GIS از اسرائیل تهیه کنیم و برای اصابت دقیقتر موشکهامون برنامه ریزی کنیم ویرایش شده در توسط AliMH
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

من اصولا چیز زیادی بارم نمیشه از مسایل نظامی فقط در این حد میدونم :

توی دنیایی که سلاح کالاشنیکف و ام 16 هست ، قطعا کسی که تیرکمان انگلیسی قرون وسطایی داره برنده میدان نیست !!!

یعنی چی؟>

یعنی کسی وقت خودش رو برای ساختن تیرکمان صرف نمیکنه !!!

یعنی چی ؟

یعنی هرکسی قد فندق هم مغز داشته باشه میدونه نباید سلاحی بسازه که شبیه تیرکمان باشه جلو سلاح گرم ؟

یعنی چی ؟

یعنی درسته که تیرکمان انگلیسی یک سلاح بسیار قوی و مخرب هست و هم اکنون هم میشه ازش در عملیات های سری! استفاده کرد ! ولیکن شما میری دنبال سلاحی به سادگی تیرکمان انگلیسی و به قدرت سلاح آتشی!

یعنی چی ؟

یعنی شما روی چیزی سرمایه میزاری که بتونه شکاف تکنولوژی شما رو پر کنه در کمترین زمان با بهترین بازدهی

یعنی چی ؟

یعنی اینکه اگر روزی دیدید روسیه و چین و کره شمالی و ... و حتی امریکا ، دست از ساخت موشک کشیدند بدونید که موشک ها شدند تیرکمان و سلاح های جدیدتر شدند ام 16 ! پس برو سراغ بقیه

یعنی چی ؟

یعنی اینکه ، هرچی بگید ، من میگم سپر دفاع موشکی توی یک جنگ واقعی یعنی کشک .... ! rolling_on_the_floor
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.