Recommended Posts

11 minutes قبل , arminheidari گفت:

جالبی داستان اینه که شبکه های معاند هم دارن این امر که تحریم ها کور و فراتر از جمهوری اسلامی هست رو میگن

 

در مورد واردات بحث ورود ارز بصورت غیرمستقیم هست 

که با فروشش در کشور بشه درآمد تولید کرد و پول به اقتصاد تزریق کرد، من هندوانه رو مطرح کردم چون هم مشکل آب رو داره و هم کشور چین و هند آب دارند و پول ما پیششون هست 

ولی نه هر نوع کالایی چون تجربه واردات کود انسانی و واردات گندم و شکر که خودش ضربه به اقتصاد هست 

در قحطی زمان جنگ جهانی اول ، احمد شاه به عنوان بزرگترین محتکر گندم در جواب درخواست هایی که ازش می خواستن گندم رو به بازار عرضه کنه تا مردم از گرسنگی نمیرند می گفت « نمی فروشم الا به قیمت روز » ...

این روزها هم نمونه ش پتروشیمی ها ، خودروسازها  و هر شرکت دولتی هست  که همه ی خرجهاشون به ریال هست و  گاهی دارند به صورت مفتی از منابع کشور استفاده می کنند و حتی پول پرسنلشون رو به ریال حساب می کنند ولی قیمت اجناس رو با مردم به دلار حساب می کنند .  بنابراین شما منتظر فساد بیشتر و بیشتر و بیشتر باش ... این روزها هم برق و گاز رو به صورت چراغ خاموش گران کردن و می خواهند بنزین و گندم رو هم گرانتر کنند ولی این وسط چه بلایی سر مردم میاد مهم نیست ... رفتاری درست مثل احمد شاه که نتیجه ش رو خیلی زود دید .... 

 در نهایت از پیرمردهای 60 سال به بالا انتظار اینکه بتونند بعد از 20 تا 40 سال پاسخگو نبودن به مردم ،  خودشون رو اصلاح کنند تا شاید شرایط بهتر بشود رو نداشته باشید ... دقیقا آمریکا  هم این تحلیل روانشناسی رو روی افراد موثر نظام انجام دادن و به اعتقاد من نیمی از قمار تحریم هاشون ( که اگه نگیره امکان داره هژمونی دلار رو به خطر بندازه ) رو سر همین عدم اصلاح عملکرد داخلی آقایان ، شرط بستند ... 

 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , arminheidari گفت:

در مورد ماندن در برجام نکته شما در مورد عدم همکاری اروپا درست هست 

ولی الان برنامه ریزی ایران روی این مطلب هست که تا دوسال صبر کند و بعد از ترامپ شرایط درست میشه  ، این طرز فکر به نظر من به تنهایی اشتباه هست 

و زمانی قابل در نظر گرفتن است که برنامه اصلی تقویت اقتصاد در داخل شروع شده باشد که اگر ترامپ مجدد درآمد چیزی از دست نداده باشیم و دست پر تر و قوی تر از قبل باشیم به شخصه باتوجه به شرایط باید قبل از انتخابات ریاست جمهوری از برجام خارج بشیم و بلایی که سر کارتر تو گروگانگیری اومد رو تکرار کنیم ولی بصورت خیلی سالم و زیرنظر سازمان انرژی اتمی و ظرفیت غنی سازی رو ببریم بالا 

 

به احتمال 90 درصد ترامپ دور بعدی دوباره رئیس جمهور خواهد بود ... شما فقط عملکرد داخلی ترامپ رو مشاهده کنید تا نتیجه ی انتخابات بعدی رو ببینید .... این تقویت اقتصادی و اصلاح اقتصادی  رو من از زمانی که 7 سالم بود می شنیدم ولی نتیجه ش شده وضع موجود که جدیدا مردم رو مقصر می دونند که فرهنگشون پائین بود ...

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
29 minutes قبل , Ghalam گفت:

به احتمال 90 درصد ترامپ دور بعدی دوباره رئیس جمهور خواهد بود ... شما فقط عملکرد داخلی ترامپ رو مشاهده کنید تا نتیجه ی انتخابات بعدی رو ببینید .... این تقویت اقتصادی و اصلاح اقتصادی  رو من از زمانی که 7 سالم بود می شنیدم ولی نتیجه ش شده وضع موجود که جدیدا مردم رو مقصر می دونند که فرهنگشون پائین بود ...

 

 

منم فکر میکنم ترامپ با برگ هایی مثل مهار ایران انتخابات بعد میتونه رای بیاره 

میگه از برجام خارج شدم و ایران موند و من موفق بودم 

بدترین حالت برای ترامپ این میتونه باشه که ایران ظرفیت غنی سازی رو بالاتر و پیشرفته تر کنه ولی باز زیر نظر انرژی اتمی بمونه

و در این میون مدام تبلیغ کنه و ترامپ رو مسبب اتفاقات معرفی کنه 

اینجوری دست ترامپ خالی میشه و شرکاش هم بهش فشار میارن بویژه اسرائیل و از سمتی ما هم از حالت انفعال خارج میشیم 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

منم فکر میکنم ترامپ با برگ هایی مثل مهار ایران انتخابات بعد میتونه رای بیاره 

میگه از برجام خارج شدم و ایران موند و من موفق بودم 

بدترین حالت برای ترامپ این میتونه باشه که ایران ظرفیت غنی سازی رو بالاتر و پیشرفته تر کنه ولی باز زیر نظر انرژی اتمی بمونه

و در این میون مدام تبلیغ کنه و ترامپ رو مسبب اتفاقات معرفی کنه 

اینجوری دست ترامپ خالی میشه و شرکاش هم بهش فشار میارن بویژه اسرائیل و از سمتی ما هم از حالت انفعال خارج میشیم 

 

خصوصا اینکه رویکرد ترامپ در برجسته سازی مدام ایران در رابطه با موفقیت عملکردش و عمل به قولهاش و تقریبا اشاره به ایران در هر فرصت و مکانی مثل یک شمشیر دو لبه عمل میکنه که هر چه بیشتر برجسته میشه آثار روانی شکستش هم موثرتر خواهد بود. خصوصا حداقل دو نقل قول مستقیم داریم یکی ترامپ قبل از خارج شدن از برجام که: "من مطمئنم ایران از برجام خارج نمیشه اگر من خارج بشم" و یکی پمپئو که همین چند روز اخیر گفت: "ایران قطعا از برجام خارج نمیشه"

در اونصورت با کدهایی که داده یا باید به نطنز و فردو حمله کنه یا قطعا افکار عمومی این را به حساب شکستش خواهند گذاشت که اصلا دوست نداره. تازه اگر سیاستمداران ما کمی همراه باشند اعضایی که صداشون شنیده میشه میتونند دامن هم به این رویکرد بزنند و بیشتر بلدش کنند. برای یک بار هم شده ما یک عملیات روانی/رسانه ای را پیش ببریم.

 

حالا وسط بحث هرچند نیت سیسی چیز دیگری است و همذات پنداریش با یک دیکتاتور دیگه شاید سبب چنین سخنانی باشه ولی بخشیش واقعیتی هست که باید پذیرفت:

نقل قول

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر در حاشیه کنفرانس «جوانان جهان» در قاهره در گفت‌و‌گو و پرسش و پاسخ با جمعی از جوانان، یک فرد عراقی را مخاطب قرار داد و مدعی شد که عراق دیگر آباد نخواهد شد.

به نوشته وبگاه خبری شبکه السومریه عراق، السیسی با خطاب قرار دادن این جوان عراقی گفت: داعش چند کیلومتر از اراضی عراق را اشغال و ویران کرد؟... تو عراق سابق را ندیده‌ای من دیده‌ام؛ کشوری قوی بود که زبانزد عام و خاص بود و قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی داشت.

او افزود: مردم به امید ساخت کشور، شروع به نابود کردن آن می‌کنند اما کشوری که نابود شده دیگر مثل سابق نخواهد شد.

....

وی در ادامه با بیان اینکه سوریه را بازسازی نخواهد کرد، اظهار داشت: «من کشورم را آباد می‌کنم... شما (ملت سوریه) کسانی هستید که این کار را با کشورتان کردید... شما کسانی هستید که کشورتان را تخریب کردید».

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
26 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

منم فکر میکنم ترامپ با برگ هایی مثل مهار ایران انتخابات بعد میتونه رای بیاره 

میگه از برجام خارج شدم و ایران موند و من موفق بودم 

بدترین حالت برای ترامپ این میتونه باشه که ایران ظرفیت غنی سازی رو بالاتر و پیشرفته تر کنه ولی باز زیر نظر انرژی اتمی بمونه

و در این میون مدام تبلیغ کنه و ترامپ رو مسبب اتفاقات معرفی کنه 

اینجوری دست ترامپ خالی میشه و شرکاش هم بهش فشار میارن بویژه اسرائیل و از سمتی ما هم از حالت انفعال خارج میشیم 

 

ببخشید ولی دیدگاه شما اشتباه هست ... اکثریت مطلق آمریکایی ها اصلا نمی دونند  « ایران » کجای نقشه هست ....  شما برای « ایران » در موضوع انتخابات آمریکا وزن زیادی قائل می شوید در حالی که واقعیت اینه که برای جامعه ی فعلی آمریکا ، مسائل داخلی مهمتر از مسائل خارجی و بین المللی هست .... بر اساس شاخص های اقتصادی ، جامعه ی آمریکا در دوران ترامپ عملکرد بهتری از دوران بوش پسر و اوباما داشته است ... تارمپ هم تقریبا دست به اقدام برای عملی کردن تمامی وعده های انتخاباتیش زده .... پس کسایی که بر اساس اون وعده ها بهش رای دادن به او اعتماد بیشتری می کنند و در بدترین حالت دوباره به خود او رای می دهند ....  

به نظر بنده اکثر کشورها به این نتیجه رسیدن که « ترامپ » در دور بعدی انتخابات هم پیروز خواهد شد و باید حداقل 8 سال باهاش سر کنند ، برای همینه که اینقدر باهاش راه می آیند . 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, Ghalam گفت:

ببخشید ولی دیدگاه شما اشتباه هست ... اکثریت مطلق آمریکایی ها اصلا نمی دونند  « ایران » کجای نقشه هست ....  شما برای « ایران » در موضوع انتخابات آمریکا وزن زیادی قائل می شوید در حالی که واقعیت اینه که برای جامعه ی فعلی آمریکا ، مسائل داخلی مهمتر از مسائل خارجی و بین المللی هست .... 

به نظر بنده اکثر کشورها به این نتیجه رسیدن که « ترامپ » در دور بعدی انتخابات هم پیروز خواهد شد و باید حداقل 8 سال باهاش سر کنند ، برای همینه که اینقدر باهاش راه می آیند . 

 

فرقی نمیکنه نگاه من اشتباه هست یا نه ولی نتیجه اش مثل شما پیروزی ترامپ در دور دوم هست 

با این نتیجه اقدام ایران باید مبتنی بر پیروزی قطعی ترامپ باشد 

و با توجه به تجربه هایی مثل واتر گیت، ایران گیت و داستان گروگانگیری و کارتر، حرکت درست از سمت ایران میتونه کل برنامه ترامپ رو بهم بزنه و اون رو به چالش جدی بکشه

ولی لازمش خروج درست از برجام هست 

 

متاسفانه خروجی که در ایران بر اون کوبیده میشه یک خروج کورکورانه و شعارگونه هست یا یک خروج حرفه ای و این همون چیزی هست که ترامپ میخواد 

یعنی بازی رو دو سر برد برای خودش میکنه

ولی اگه ایران خارج بشه و تا سال 99 دستاوردهایی رونمایی کنه که هم از لحاظ اقتصادی بالا اومده باشه و هم منافع بیشتری از آمریکا و متحدینش رو تهدید کنه، مخالفین ترامپ بخوبی از اون استفاده خواهند کرد و ترامپ دچار چالش میشه 

 

ولی این بی حرکتی بدتر از حرکت اشتباه هست 

  • Like 4
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
51 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

فرقی نمیکنه نگاه من اشتباه هست یا نه ولی نتیجه اش مثل شما پیروزی ترامپ در دور دوم هست 

با این نتیجه اقدام ایران باید مبتنی بر پیروزی قطعی ترامپ باشد 

و با توجه به تجربه هایی مثل واتر گیت، ایران گیت و داستان گروگانگیری و کارتر، حرکت درست از سمت ایران میتونه کل برنامه ترامپ رو بهم بزنه و اون رو به چالش جدی بکشه

ولی لازمش خروج درست از برجام هست 

 

متاسفانه خروجی که در ایران بر اون کوبیده میشه یک خروج کورکورانه و شعارگونه هست یا یک خروج حرفه ای و این همون چیزی هست که ترامپ میخواد 

یعنی بازی رو دو سر برد برای خودش میکنه

ولی اگه ایران خارج بشه و تا سال 99 دستاوردهایی رونمایی کنه که هم از لحاظ اقتصادی بالا اومده باشه و هم منافع بیشتری از آمریکا و متحدینش رو تهدید کنه، مخالفین ترامپ بخوبی از اون استفاده خواهند کرد و ترامپ دچار چالش میشه 

 

ولی این بی حرکتی بدتر از حرکت اشتباه هست 

والله قبول برجام با اون شرایط اشتباه بود .... انجام تعهدات به صورت پیش دستانه اشتباه تر و ادامه دادنش با وضع موجود ، فاجعه بار هست ... بهترین زمان برای خروج از برجام همزمان با خروج آمریکا از برجام و یا نهایتا همین 13 آبان ماه بود تا بتونیم کمی از جو روانی به نفع خودمون استفاده کنیم ولی ... 

اینهمه هم در مورد خط اعتباری اروپا صحبت و تبیلغ می کنند ، من کمی تحقیق کردم و انگار اروپا در بهترین حالت پیشنهاد Bartering داده که یعنی همان « نفت در برابر غذا »

https://en.wikipedia.org/wiki/Barter

در مورد بمب هسته ای هم علنا که دیگه کار از بمب هسته ای گذشته و بهانه ی آمریکا به داشتن ارتش و سپاه و نیروی نظامی رسیده ... کلا غرب اگه بخواد ، می تونه بگه « از نظر ما این ها بربر هستند و موجودیتشون خطری برای بشریت هست » و شروع به تحریم و فشار کنه ...

متاسفانه سیاستمداران ما احساس می کنند خیلی زرنگند و خیلی زیرک تشریف دارند ولی در واقعیت اینه که « منفعل » هستند و حتی ساده ترین مسائل سیاسی در سطح بین الملل رو هم نمی تونند درک کنند ...

 احتمالا تنها واکنش ج.ا به افزایش تحریم ها ، قطع اینترنت و گران کردن ارزاق و در بهترین حالت توزیع کوپن ( ایجاد رانتی دیگر برای خودشون ) و توزیع محصولات سرطان زا و غیر بهداشتی و بنجل به مردم خواهد بود ... 

 

در مورد پیشنهاد سازنده هم که  دادیم : 

1- عدم قبول برجام با شرایط مورد نظر ( انجام نشده ) 

2- اجرای گام به گام تعهدات در برجام ( انجام نشد ) 

3- خروج از برجام به محض خروج آمریکا از برجام ( انجام نشد ) 

4- امید نبستن به اروپا ( انجام نمی شه ) 

5- حاضر نشدن به فروش نفت با شرایط « نفت در برابر آشغال » به چین و هند و ترکیه .... ( انجام نمی شه ) 

6- بهم زدن شرایط بازی و ساخت بمب اتم ( انجام نمی شه ) 

 

 

در مورد اوضاع داخلی هم زمانی که ساده ترین موضوعات حکومتی مثل « عدم دزدی » ، « عدم رشوه گیری » ، « عدم ایجاد رانت » ، « عدم ایجاد انحصار » ، « نادیده نه انگاشتن مردم » ، « راستگویی با مردم » و .... انجام نمی شه ، دیگه بیایم چه راهکاری بدهیم !؟ 

 

فی المثل همین شوارهای شهر و روستا که فقط باعث فساد و قبیله گرایی هستند رو حذف کنند ، شهرداری ها رو دوباره به زیر نظر وزارت کشور ببرند تا حداقل از میزان پلشتی های اجتماعی و تنش های اجتماعی و فسادهای اقتصادی در سطح شهرها و روستاها کم بشه ، خودش خوبه .... 

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 minutes قبل , Ghalam گفت:

والله قبول برجام با اون شرایط اشتباه بود .... انجام تعهدات به صورت پیش دستانه اشتباه تر و ادامه دادنش با وضع موجود ، فاجعه بار تر هست ...

بهترین زمان برای خروج از برجام همزمان با خروج آمریکا از برجام و یا نهایتا همین 13 آبان ماه بود تا بتونیم کمی از جو روانی به نفع خودمون استفاده کنیم ولی ... 

در مورد بمب هسته ای هم علنا که دیگه کار از بمب هسته ای گذشته و بهانه ی آمریکا به داشتن ارتش و سپاه و نیروی نظامی رسیده ... 

 

 

ما دو بحث داریم 

بحث اول خروج از برجام 

بحث دوم بمب اتم 

 

اینکه تا 13 آبان منتظر بودیم کار اشتباهی نبود، ولی اینکه اروپایی ها راه خوب نشون ندن و ما کاری نکنیم اشتباهی بد است 

و باید به شرایط جدیدی از غنی سازی برسیم که از سال 91 و 92 بالاتر و قوی تر باشه و استخوان دار تر 

خود من موقع برجام گفتم که احتمال خروج از برجام هست بویژه 5 سال بعد ولی بستگی داره تو این 5 سال ما چکار کرده باشیم

استفاده از سانتریفیوژهای نسل بالا بویژه نسل 6 تا 8 بالاترین ضربه به سیاست مقابله با تحریم هسته ای ایران است چون نشون میده تحریم ها باعث تحریک ایران و افزایش سطح برنامه هسته ای اش شده است 

به طبع در صورت عدم همکاری در اراک میتونیم دست به ساخت نیروگاهی اتمی آب سنگین در جایی دیگر بزنیم 

اگرچه هزینه بر هست ولی یک فشار در تکمیل اراک و ترس از ایجاد نیروگاه آب سنگین دیگر است، حال رفتار اون ها در اراک میتونه طراحی نیروگاه جدید رو رقم بزنه 

 

یک نکته یادمون نره، سال 92 اوضاع اقتصادی چه طور بود و حجم بدهی های دولت به چه میزان بود 

بعضی چیزها رو نباید از یاد برد

برخلاف صحبت خیلی از دوستان که میگن برجام سستی دولت روحانی بود ولی نتیجه مستقیم کم کاری اقتصادی در 88 تا 92 بود 

 

در مورد بمب اتم هم صحبت زیاد کردیم 

ولی باز تاکید می کنم منافع آمریکا و اسرائیل با بمب اتم به تهدید نمی افتن، توانایی زدن و یا بستن نقاط استراتژی و قطع لجستیک و تامین دشمن بزرگترین تهدید برای آمریکا است 

یک موجود بزرگ به محض قطع جریان خونش دچار تلفات شدید میشه 

 

اما اینکه 

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
46 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

استفاده از سانتریفیوژهای نسل بالا بویژه نسل 6 تا 8 بالاترین ضربه به سیاست مقابله با تحریم هسته ای ایران است چون نشون میده تحریم ها باعث تحریک ایران و افزایش سطح برنامه هسته ای اش شده است 

در مورد بمب اتم هم صحبت زیاد کردیم 

ولی باز تاکید می کنم منافع آمریکا و اسرائیل با بمب اتم به تهدید نمی افتن، توانایی زدن و یا بستن نقاط استراتژی و قطع لجستیک و تامین دشمن بزرگترین تهدید برای آمریکا است 

یک موجود بزرگ به محض قطع جریان خونش دچار تلفات شدید میشه 

 

 

1- اصولا این تحریم ها از اول هدفشون برنامه ی هسته ایران نبود بلکه نابودی ایران هست . حالا شما در سطح هسته ای با غنی سازی بیشتری نمی تونی جوابی بدی چون سطح تهدیدات فراتر از برنامه ی هسته ای هست ... بعدش هم اگه 200 تا نیروگاه هسته ای رو بسازیم و ظرفیت غنی سازیمون برابر 100 میلیون سو باشه ، تا زمانی که دشمن ترسی از ساخت و احتمال استفاده از بمب اتمی نداشته باشه ، بی معنا هست ...  ما یک حکم حکومتی سنگین در مورد عدم ساختش داریم ... پس حالا برو ظرفیت غنی سازی رو به  1000 میلیون سو برسون ، هیچ تهدیدی برای دشمن نداره ... اگه قبلا تونسته با فشار ایران رو مجبور کنه 10 تن اورانیوم غنی شده رو تحویل بده ، بعدا هم می تونه ... 

2- اگه شما به شریان آمریکا ضربه بزنی و آمریکا تصمیم بگیره از بمب اتمی استفاده کنه ( که سابقه ی استفاده ازش رو داره ) ، اونوقت چه جوابی دارید !؟ هیچی به جزء مشتی نفرین « مرگ بر آمریکا » که اگه قرار بود حاصلی داشته باشه ، تا حالا می داشت . 

غربی ها تا زمانی که ترس از ضرر و زیان فوق العاده بالا نداشته باشند ، به فشار و سیاستشون ادامه می دهند .... اصولا ترامپ داره از سیاست Negotiate while advancing استفاده می کنه ...

http://thefuturebuzz.com/2009/06/20/33-strategies-of-war/

هنوز 2 روز هم نگذشته ، ج.ا جا زده و داره دم از مذاکره با « شرایط برابر » می زنه که البته چنین چیزی امکان نداره چون طرف مقابل می دونه که دست برتر رو داره و ایران در چهارچوب بی خطر و قابل کنترل توسط خودش ، داره حرکت می کنه ... ( اگه من این حرفهای ظریف رو به عنوان « علائم تسلیم » معنا می کنم ، پس غربی ها هم به احتمال زیاد چنین نتیجه گیری خواهند کرد . ) 

https://fararu.com/fa/news/379420/ظریف-ایران-از-گفتگو-با-آمریکا-استقبال-می‌کند-اگر-ترامپ-تغییر-رویه-دهد

البته تحلیل من اینه که اینبار غرب تا نابودی کامل تهدیدی به نام ایران ، کوتاه نمیاد .... ولی ج.ا فقط به فکر بقای خودش هست .... 

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رهبری به طور مشخص موضع گیری کردند که اگر قرار باشه بر فرض محال با آمریکا مذاکره کنیم با این دولت فعلی تحت هیچ شرایطی مذاکره نخواهیم کرد . به نظر من باید از این بمب های کوچک هسته ای چمدانی درست کرد و (از طریق نفوذی ها اجازه بدیم بفهمند ).....  تهدید ففوق العاده سنگینی هست برای دشمن . 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پمپئو این بار یک اظهار نظر جدید داشت مبنی بر اینکه اینبار به ایران اجازه حتی نزدیک شدن به آستانه هسته ای را هم نمیدیم. این نشان از واهمه ای است که هم مقامات آمریکا و هم نتانیاهو از استانه هسته ای داره در این مقطع چون میدونه با فشارهای حداکثری فعلی دیگه دلیلی نیست اینبار ایران در سطحی خودش را متوقف کنه، و این یعنی آلترناتیوشون در برابر شروع غنی سازی همونطور که کد میدند شروع جنگ و حداقل بمباران موضعی ایران هست.

حالا ایران با یک برنامه صحیح و دقیق برای غنی سازی فوری و سطح بالا ( در این مرحله آماده کردن خاموش مقدمات مثلا چند مرکز زیرزمینی دیگه مثل فردو، بسترهای سایت غنیسازی صنعتی جدید و مواردی که فعلا نقض برجام محسوب نشه ) میتونه در مقطعی که بازی اروپا هم براش نمایان شد و در یک موقعیت مناسب در آستانه انتخابات آمریکا ( به نظر نمایش دیروز امریکا از همه بیشتر در روز قبل از رایگیری در آمریکا برای اثرگذاری داخلی بود در بعدی از ابعادش ) و همچنینی امادگی دفاعی از جمله تقویت زیرساختهای خصوصا نطنز و فردو که به نظر با توجه به عدم علاقه ترامپ برای یک جنگ تمام عیار هدف اصلی خواهند بود، میتونه حتی از این اقدامات به عنوان اهرم فشار استفاده کنه تا طرف مقابل کمی از اقدامات خصمانش در آینده شاید بکاهه.

در مرحله بعد هم اقدامات اصلاحی اقتصادی و مدیریتی باید در دستور کار باشه.

 

به نظرم ما حتی میتونستیم در برابر برگهای آمریکایی در این مقطع فشارها که با رو کردن یکی یکیشون یک افزایش مدام را برنامه ریزی کرده بود ( که در این دوره ما منفعل بازی کردیم، در حالیکه در دور پیش با برگهای غنی سازی 20 درصد و فردو و اراک خوب بازی کرده بودیم؛ البته این دوره برخیشون را از دست دادیم و برخیشون را هم متاسفانه خود برجام دستهامون را بسته و در منگنه قرار داده که یکی از ضعفهای برجام بود که بارها بهش اشاره کردیم در نقدها )  برگهای جدیدی خصوصا در حوزه نظامی و منطقه ای تعریف کنیم. برای مثال غیرمستقیم کدهایی میفرستادیم که تشدید تحریم با شرط و بهانه خروج از سوریه منجر به حضور بیشتر ما در سوریه خواهد شد از جمله لایحه ای برای ایجاد بنادر فرامرزی و مراکز تجاری و ... ( در مورد نظامی قانون اساسی گویا کمی سخت گیر هست در این مورد ) ویا حضور مستاشری بیشتر و تحرکات وسیعتر البته با داشتن برنامه برای حملات مستمر صهیونیستها.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Ghalam گفت:

1- اصولا این تحریم ها از اول هدفشون برنامه ی هسته ایران نبود بلکه نابودی ایران هست . حالا شما در سطح هسته ای با غنی سازی بیشتری نمی تونی جوابی بدی چون سطح تهدیدات فراتر از برنامه ی هسته ای هست ... بعدش هم اگه 200 تا نیروگاه هسته ای رو بسازیم و ظرفیت غنی سازیمون برابر 100 میلیون سو باشه ، تا زمانی که دشمن ترسی از ساخت و احتمال استفاده از بمب اتمی نداشته باشه ، بی معنا هست ...  ما یک حکم حکومتی سنگین در مورد عدم ساختش داریم ... پس حالا برو ظرفیت غنی سازی رو به  1000 میلیون سو برسون ، هیچ تهدیدی برای دشمن نداره ... اگه قبلا تونسته با فشار ایران رو مجبور کنه 10 تن اورانیوم غنی شده رو تحویل بده ، بعدا هم می تونه ... 

2- اگه شما به شریان آمریکا ضربه بزنی و آمریکا تصمیم بگیره از بمب اتمی استفاده کنه ( که سابقه ی استفاده ازش رو داره ) ، اونوقت چه جوابی دارید !؟ هیچی به جزء مشتی نفرین « مرگ بر آمریکا » که اگه قرار بود حاصلی داشته باشه ، تا حالا می داشت . 

غربی ها تا زمانی که ترس از ضرر و زیان فوق العاده بالا نداشته باشند ، به فشار و سیاستشون ادامه می دهند .... اصولا ترامپ داره از سیاست Negotiate while advancing استفاده می کنه ... 

البته تحلیل من اینه که اینبار غرب تا نابودی کامل تهدیدی به نام ایران ، کوتاه نمیاد .... ولی ج.ا فقط به فکر بقای خودش هست .... 

کلا تو دیدگاه شما ما بازنده ایم 

و تنهاشانس ساخت بمب اتم هست و چون نمیسازیم پس باید منتظر باخت باشیم 

مثل شطرنج بازی که وقتی وزیرش میره میبازه 

 

12 minutes قبل , alala گفت:

پمپئو این بار یک اظهار نظر جدید داشت مبنی بر اینکه اینبار به ایران اجازه حتی نزدیک شدن به آستانه هسته ای را هم نمیدیم. این نشان از واهمه ای است که هم مقامات آمریکا و هم نتانیاهو از استانه هسته ای داره در این مقطع چون میدونه با فشارهای حداکثری فعلی دیگه دلیلی نیست اینبار ایران در سطحی خودش را متوقف کنه، و این یعنی آلترناتیوشون در برابر شروع غنی سازی همونطور که کد میدند شروع جنگ و حداقل بمباران موضعی ایران هست.

حالا ایران با یک برنامه صحیح و دقیق برای غنی سازی فوری و سطح بالا ( در این مرحله آماده کردن خاموش مقدمات مثلا چند مرکز زیرزمینی دیگه مثل فردو، بسترهای سایت غنیسازی صنعتی جدید و مواردی که فعلا نقض برجام محسوب نشه ) میتونه در مقطعی که بازی اروپا هم براش نمایان شد و در یک موقعیت مناسب در آستانه انتخابات آمریکا ( به نظر نمایش دیروز امریکا از همه بیشتر در روز قبل از رایگیری در آمریکا برای اثرگذاری داخلی بود در بعدی از ابعادش ) و همچنینی امادگی دفاعی از جمله تقویت زیرساختهای خصوصا نطنز و فردو که به نظر با توجه به عدم علاقه ترامپ برای یک جنگ تمام عیار هدف اصلی خواهند بود، میتونه حتی از این اقدامات به عنوان اهرم فشار استفاده کنه تا طرف مقابل کمی از اقدامات خصمانش در آینده شاید بکاهه.

در مرحله بعد هم اقدامات اصلاحی اقتصادی و مدیریتی باید در دستور کار باشه.

 

به نظرم ما حتی میتونستیم در برابر برگهای آمریکایی در این مقطع فشارها که با رو کردن یکی یکیشون یک افزایش مدام را برنامه ریزی کرده بود ( که در این دوره ما منفعل بازی کردیم، در حالیکه در دور پیش با برگهای غنی سازی 20 درصد و فردو و اراک خوب بازی کرده بودیم؛ البته این دوره برخیشون را از دست دادیم و برخیشون را هم متاسفانه خود برجام دستهامون را بسته و در منگنه قرار داده که یکی از ضعفهای برجام بود که بارها بهش اشاره کردیم در نقدها )  برگهای جدیدی خصوصا در حوزه نظامی و منطقه ای تعریف کنیم. برای مثال غیرمستقیم کدهایی میفرستادیم که تشدید تحریم با شرط و بهانه خروج از سوریه منجر به حضور بیشتر ما در سوریه خواهد شد از جمله لایحه ای برای ایجاد بنادر فرامرزی و مراکز تجاری و ... ( در مورد نظامی قانون اساسی گویا کمی سخت گیر هست در این مورد ) ویا حضور مستاشری بیشتر و تحرکات وسیعتر البته با داشتن برنامه برای حملات مستمر صهیونیستها.

ایده و استراتژی درست تقریبا همین هست 

افزایش گام به گام فشار متقابل 

برای کسی که صداش بلنده و زورش زیاد 

مقاومت و یک لبخند و گام های کوچک روبه جلو کافی هست 

اون تلاش میکنه درگیر نشه چون اگه درگیر بشه توان زیادی از دست میده و اون وقت چین به راحتی میتونه ابرقدرت بشه

 

امریکا میدونه که یک جنگ تمام عیار یعنی تلفات بالا 

شاید ایران خرد بشه ولی اشغال نمیشه

و باز هم به قیمت سنگین این خرد شدن اتفاق می آفته 

پس راهکار که گفتی جواب میده و راه درست هست 

  • Like 3
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من با نظر دوستمون موافقم؛ امروز آمریکا با ایرانی کنترل شده مواجهه که با برجام اونو مهار کرد و عملا توانایی تهدید موثر رو ازش سلب کرده 

من  ریشه ی بحران امروز ایران رو در چهل سال پیش میبینم چیزی که ظریف بهش اشاره کرد:ما انتخاب کردیم که اینطوری زندگی کنیم؛ یک ایدئولوژی اشتباه بر پایه دشمنی با دنیا شما نمیتونین هر روز شعار مرگ به جهان مخابره کنی و انتظار تعامل داشته باشی 

این حکومت بر پایه مردم استوار بوده و امروز این پایه ی مردمی به شدت متزلزل شده و امکان داره متلاشی بشه چیزی که با بمب اتم هم نمیشه مانعش شد ؛این محصول چهل سال بی تدبیری و عدم انعطاف سران حکومته؛ وقتی  مردم به عنوان مهمترین پایه نظام  نادیده گرفته شد واجازه انتقاد و سوال در مورد فساد و رانت داده نشه (تقدس گرایی) وقتی که حق زندگی رو از مردم گرفت و فشار های اجتماعی و اقتصادی رو به شدیدترین نحو موجود به مردم تحمیل کرد حاصلش میشه این نفرتی که اکثریت از ساختار فعلی دارند   

راهکار برون رفت از این بحران در وهله اول تغییر نگرش کلی در ساختار حکومته( به معنای انقلاب و دگرگونی نیست) بلکه اصلاحات اساسی و واقع گرایانه در سیاست خارجی و تغییر ساز کارهای اقصادی به نحوی که سرمایه ی موجود به بهترین نحو مدیریت بشه و امکان رانت و فساد در سیستم به حداقل برسه 

ویرایش شده در توسط aminjabbary
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , sezar گفت:

رهبری به طور مشخص موضع گیری کردند که اگر قرار باشه بر فرض محال با آمریکا مذاکره کنیم با این دولت فعلی تحت هیچ شرایطی مذاکره نخواهیم کرد . به نظر من باید از این بمب های کوچک هسته ای چمدانی درست کرد و (از طریق نفوذی ها اجازه بدیم بفهمند ).....  تهدید ففوق العاده سنگینی هست برای دشمن . 

 

32 minutes قبل , arminheidari گفت:

ایده و استراتژی درست تقریبا همین هست 

 

48 minutes قبل , alala گفت:

در مرحله بعد هم اقدامات اصلاحی اقتصادی و مدیریتی باید در دستور کار باشه.

سلام علیکم

با توجه به اینکه  شما سه دوست عزیز در این زمینه  مباحث جالب توجهی را مطرح کردید ، پیشنهاد میکنم  برای به اصطلاح ریل گذاری روند تحلیل ، روی مبحث اقدام متقارن مثبت و منفی  و نامتقارن مثبت و منفی  جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با  شرایط پیش رو ، روی این چهارچوب جلو برویم . بدین معنی که گزینه های پیش رو در دو حوزه زمین خودی و دشمن و بدنبال آن اقدامات چهارگانه  را  بررسی  کنیم 

15-08-1397_05-13-24_b_new.jpg

به نظرم ، میشود بر خلاف گفتگوهای گذشته که به نتیجه ای نمی رسید ، حداقل این بار به یک نتیجه جامع برسیم

متشکرم :rose:

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , MR9 گفت:

پیشنهاد میکنم  برای به اصطلاح ریل گذاری روند تحلیل

بزرگترین چالشی که هنگام تحلیل وقایع باهاش روبرو میشم این هست که وقتی پای ایران وسط باشه هیچ قانونی در دنیا وجود ندارد !!! یعنی حتی در جنگ سرد هم هر دو طرف پیشبینی میکردن تصمیماتشون چه تبعاتی ممکن هست داشته باشه و واقعا هم تا حدودی قابل پیشبینی بود . یا در هنگام برجام کارشناسان میگفتن ما تجربه هند را داریم و ... آمریکا کوتاه خواهد آمد یا در جنگ اقتصادی اخیر هم دیدیم که طرفهای درگیر از یه کد خاصی پیروی میکردن  ولی متاسفانه کار به جایی رسیده که دشمن ترین کشورها با هم وقتی که پای ایران در میان باشد همچون دو دوست برادرانه  شانه به شانه هم در مقابل ما صف آرایی میکنن . به نظر من همین دلیل باعث انفعال فعلی ایران شده از یک طرف تغییر این دیدگاه دنیا به ما .. از طرف دیگه قابل پیش بینی نبودن اقدام حریف و ترس از یک اجماع جهانی بر علیه ایران 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.