Recommended Posts

من بیشتر توجه به حملات موشکی اسرائیل داریم تا هوایی چون اف-35 ها تهدید جدی نیستند! من رپتور رو تهدید می بینم!!


جنگنده هاي اف-35 جنگنده هاي گروني هستند و حتي اگر 1 درصد احتمال نابوديشون باشه بر روي اسمان ايران نخواهند امد .

برای اینکه بتونیم متوجه بشیم که ایا اسرائیل در صورت استفاده از موشک جریکو قادر به زدن نیروگاه های اتمی ما خواهد بود یا نه نیاز به چندین چیز داریم .

مختصات منطقه های اتمی ، مساحت اسرائیل ، جایی که موشک قراره شلیک بشه و محاسبات دقیق ریاضی می خواد چونکه به دلیل مساحت کم اسرائیل ، این کشور قادر نخواهد بود که همه ی ایران رو زیر نیروی موشکیش پوشش بده و شاید یکی از همون مناطق بوشهر باشه و شاید هم نه ولی نیاز به محاسبات دقیق ریاضیات و فیزیک داره .

و باید در نظر داشته باشیم که هدف موشک های اسرائیل کجا خواهد بود .

اگر ما بخوایم نیروگاه ها و سایت های اتمی رو در نظر بگیریم اسرائیل نیاز به موشک جریکو 3 یا دو داره . فکر کنم برای این کار از 3 استفاده کنه . که البته به کلاهک هسته ای هم قابل تجهیزات است .

یکی از مسائل که خیلی مهمه این مسئله هست :

برد موشک جریکو 3 و همچنین سرعت و فشردگی کلاهک ان برای نبردهای نزدیک ان را قادر میسازد که از پدافند ضد بالستیک عبور کرده و منطقه عملیاتی را پوشش دهد.

[align=center]موشک اسرائیلی جریکو 3[/align]
[align=center] Jericho 3[/align]

كشور:
اسرائيل

باهمكاري كشور :
YA-4

كلاس:
IRBM

جايگاه:
متحرك

طول:
15.50 متر

قطر:
1.56 متر

وزن پرتاب:
29000 كيلوگرم

تعداد كلاهك:
تك كلاهك, 1,000 to 1,300 كيلوگرم

سرجنگي:
750 كيلوگرم; هسته اي

پيشرانه:
3مرحله اي سوخت جامد

برد:
4800-6500 كيلومتر

وضعيت:
تکامل يافتن

شروع كار:
2005

تصویر

جزئيات
جريكو 3 در حال توسعه وبرنامه ريزي براي استفاده در حال 2005است .(طبق برنامه ريزي در حال حاضر در حال خدمت ميباشد).

اين موشك بهينه سازي شده موشك Shavit كه حمل كننده ماهواره است ميباشد.تخمين زده ميشود كه اين موشك بردي برابر با 4800 تا 6500 كيلومتر داشته باشد.(2982 تا 4038 مايل).

جريكو 3 كل خاور ميانه را با كلاهك هسته اي خود در دسترس دارد.در جنگ بعدي اسرائيل و اعراب,جريكو 3 قابلیت حمله هسته اي را براي دفاع از اسرائيل به این کشور می دهد.

برد موشك جريكو 3 و همچنين سرعت و فشردگي كلاهك ان براي نبردهاي نزديك ان را قادر ميسازد كه از پدافند ضد بالستيك عبور كرده و منطقه عملياتي را پوشش دهد.

جريكو 3 تقريبا برد حداكثري بين 4800 تا 6500 كيلومتر دارد همراه با سرجنگي به وزن 1000 تا 1300 كيلوگرم كه ميتواند مجهز به كلاهك هسته اي به وزن 750 كيلوگرم يا 2 و 3 كلاهك هسته اي با بازده كمتر شود.این موشک داري پيشرانه پرتاب با قدرت برابر 29000 هزار كيلوگرم و طول برابر 5/15 متر وقطري برابر 56/1 متر است .موتور اين موشك 3 مرحله اي بوده و از سوخت جامد استفاده ميكند.گمان ميرود جريكو 3 يك موشك هدايت شونده باشد و كلاهك ان از رادار هدايت شونده استفاده ميكند و توان شليك از سيلو و ماشين متحرك رانیز دارا باشد.

شعاع عملیاتی موشکهای جریکو

تصویر

جریکو ۱=زرد

جریکو ۲=آبی

جریکو ۳=قرمز

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بجاي آرتيست بازي كردن و رويا بافي كمي منطقي فكر كنيد ، اسرائيل چرا بايد به ايران حمله كنه ؟ جمهوري اسلامي بزرگترين نون دوني اسرائيله ، اسرائيل دولتي سر سياستهاي تبليغاتي جمهوري اسلامي هر سال ميلياردها دلار كمك مالي و تسليحاتي از اروپا و آمريكا ميگيره و آمريكا هم دولتي سر جمهوري اسلامي و با هر نطق مسئولين نظام يك قرارداد تسليحاتي چند ميليارد دلاري با عربها ميبنده ، مگر مرض دارند بازي به اين خوبي رو خراب كنند ، اگر اسرائيل خيال حمله به ايران رو داشت سالها پيش اين كار رو كرده بود نه اينكه در جنگ با عراق به ايران اسلحه بده و كار ناقص نيروي هوائي ايران در حمله به نيروگاه اتمي عراق رو كامل كنه ، آمريكا هم چنين كاري نميكنه ، آمريكا تا بحال كدوم قدم رو بر عليه جمهوري اسلامي برداشته ؟ از بين بردن صدام ؟ از بين بردن طالبان ، كمي فكر كنيد و موقعيت و قدرت امروز آمريكا در منطقه رو با سي سال پيش مقايسه كنيد ، روي نقشه محل هائي كه آمريكا حضور داره علامت بگذاريد تا بفهميد چي ميگم ، ايران آمريكا رو تهديد ميكنه و آمريكا صدام رو دار ميزنه!! چرا ؟ ايران مرگ بر آمريكا ميگه و آمريكا دو بار به عراق حمله ميكنه !! چرا ؟ وقتي ايران بزرگترين بودجه رو براي مسلح شدن نياز داره قيمت نفت با اجازه آمريكا به بشكه اي 150 دلار ميرسه !! چرا ؟ شما اينهمه شواهد عيني رو نديده ميگيريد و به تبليغات مهره هاي معلوم الحال مانند آقا ......اصلا ميدونيد چيه ؟ حق با شماست !!!

به این میگن مبارزه منفی
اره خب آمریکا مگه مرض داره به ایران حمله کنه عراق دیگه خیلی دم درآورده بود نمیشد کنترلش کرد ولی ایران که بدنبال تجاوز نیست ÷س خطری نیست ولی ایران هراسی یعنی منفعت عظیم اقتصادی برای آمریکا و متحدانش بالاخره یه جوری باید این پول بادآورده رو از دست عربا بیرون کشید طالبان هم آمریکاییه واسه ترسوندن و پول گرفتن تا حالا فکر کردید چرا طالبان تو ایران عملیات انجام نمیده؟؟؟ شاید هم نیروی اطلاعاتی ما خیلی قویه ولی به نظر من هم همه اینها سیاست و معامله هست آمریکا با طالبان تو هر جا که بخواد نا امنی ایجاد میکنه و بعد یواش یواش حمله میکنه قضیه ایران کمی با کشورهایی مثل عراق و افغانستان و پاکستان فرق میکنه ایران به تنهایی میتونه کار و کاسبی آمریکا رو سرپا نگهداره اگه ایران تضعیف بشه دیگه نمیشه خاورمیانه رو کنترل کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بجاي آرتيست بازي كردن و رويا بافي كمي منطقي فكر كنيد ، اسرائيل چرا بايد به ايران حمله كنه ؟ جمهوري اسلامي بزرگترين نون دوني اسرائيله ، اسرائيل دولتي سر سياستهاي تبليغاتي جمهوري اسلامي هر سال ميلياردها دلار كمك مالي و تسليحاتي از اروپا و آمريكا ميگيره و آمريكا هم دولتي سر جمهوري اسلامي و با هر نطق مسئولين نظام يك قرارداد تسليحاتي چند ميليارد دلاري با عربها ميبنده ، مگر مرض دارند بازي به اين خوبي رو خراب كنند ، اگر اسرائيل خيال حمله به ايران رو داشت سالها پيش اين كار رو كرده بود نه اينكه در جنگ با عراق به ايران اسلحه بده و كار ناقص نيروي هوائي ايران در حمله به نيروگاه اتمي عراق رو كامل كنه ، آمريكا هم چنين كاري نميكنه ، آمريكا تا بحال كدوم قدم رو بر عليه جمهوري اسلامي برداشته ؟ از بين بردن صدام ؟ از بين بردن طالبان ، كمي فكر كنيد و موقعيت و قدرت امروز آمريكا در منطقه رو با سي سال پيش مقايسه كنيد ، روي نقشه محل هائي كه آمريكا حضور داره علامت بگذاريد تا بفهميد چي ميگم ، ايران آمريكا رو تهديد ميكنه و آمريكا صدام رو دار ميزنه!! چرا ؟ ايران مرگ بر آمريكا ميگه و آمريكا دو بار به عراق حمله ميكنه !! چرا ؟ وقتي ايران بزرگترين بودجه رو براي مسلح شدن نياز داره قيمت نفت با اجازه آمريكا به بشكه اي 150 دلار ميرسه !! چرا ؟ شما اينهمه شواهد عيني رو نديده ميگيريد و به تبليغات مهره هاي معلوم الحال مانند آقا ......اصلا ميدونيد چيه ؟ حق با شماست !!!

[align=justify]با سلام خدمت همه دوستان گرامي
مسپله اصلي براي آمريكا حفظ اسراپيل تحت هر شرايطي است . آيا كشوري كه موجوديت اسراپيل را نفي كرده و نابودي آن را خواستار است مطلوب آمريكا است ؟ استراتژي آمريكا در اين مورد به خصوص تحت هيچ شرايطي عوض نمي شود ولي بسته به شرايط تاكتيكها در جهت تامين استراتژي اصلي بازنگري مي شوند . اگر كمك تسليحاتي نيز به ايران شده باشد كه جاي بحث دارد در راستاي همان استراتژي بوده است . چطور زمان جنگ تحميلي و نياز مبرم ايران به خريد تسليحات با اجازه آمريكا قيمت نفت بشكه اي 8 دلار شد را در نظر نمي گيريد ولي بشكه اي 150 دلاري كه در اثر بورس بازي و كاهش ارزش دلار پديد مي آيد را به اجازه آمريكا مي دانيد ؟ و حتما حالا هم نياز ايران رفع شده كه قيمت نفت در هر بشكه زير 90 دلار آمده است ! حمله به راكتور اتمي صدام هم در جهت همان استراتژي بود و اسراپيليها منتظر حمله ايران نبودند كه بعد بيايند و اوسيراك را نابود كنند . استراتژي اين بوده كه اسراپيل قدرت بلامنازع منطقه باشد و براي اين امر هم بايد ايران و عراق با هم درگير شده و ضعيف مي شدند و در اين جنگ نبايد هيچ طرفي برنده مي شد و زماني كه عراق را شكست خوده جنگ ديدند براي جلوگيري از پيروزي ايران آنقدر تجهيزات به او دادند كه اولين ارتش تاريخ شد كه پس از پايان جنگ قوي تر از آغاز آن بود و وقتي ديدند از اين راه هم به جايي نمي رسند خودشان مستقيما با ايران وارد جنگ شدند تا ايران را وادار به پذيرش قطعنامه كنند . نمي خواهيد بگوييد كه دخالت آمريكا در سقوط فاو توسط عراق و كشتار زاپران ايراني در مكه و سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس و شيميايي كردن شهر سردشت هم جزو توافقات ايران و آمريكا بود و حتما زدن سكوهاي نفتي ايران را هم جزو الطاف آمريكا به حساب نمي آوريد ؟
لابد حمله اسراپيل به حزب الله طرفدار ايران درلبنان راهم بايد به حساب توافق دو طرف گذاشت و حتما شكست اسراپيل در جنگ 33 روزه و لغو قرارداد صادرات تجهيزات اسراپيلي به ساير كشورها ازجمله تانك مركاوا به تركيه هم از منافع آمريكا و اسراپيل محسوب مي شود . احيانا ورود حزب الله به دولت لبنان و به دست آوردن حق وتوي مصوبات دولت توسط حاميان حزب الله هم خيلي به نفع آمريكا و اسراپيل است !
در واقع اسراپيل اگر مي توانست سالها پيش به ايران حمله كرده بود تا روياي نيل تا فراتش را امروز نقش بر آب نبيند . صدام و طالبان هر دو مهره آمريكا بودند و در برنامه آمريكا براي هر كدام تاريخ مصرفي قرار داده شده بود تنها مشكل بازي بد آمريكا با مهره هايش بود . امروز مقامات آمريكايي از دار زدن صدام خوشحال نيستند و به همين دليل سعي مي كنند دوباره بعثي ها را به قدرت برسانند . از پس طالبان هم بر نيامدند و اكنون تن به مذاكره با آنها داده اند . افول قدرت آمريكا را هم در جنگ روسيه و گرجستان ببينيد شايد بگوييد آمريكا قرارداد سپر موشكي اش را در نتيجه همين جنگ به امضا رساند ولي بايد دانست دو جمهوري چك و لهستان بدون اين جنگ هم در آستانه امضاي اين قرارداد بودند و البته به نظر من حماقت كردند چون درجنگ بعدي آمريكا و روسيه خط مقدم محسوب مي شوند و با تهديد اتمي روسيه مواجهند [/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بجاي آرتيست بازي كردن و رويا بافي كمي منطقي فكر كنيد ، اسرائيل چرا بايد به ايران حمله كنه ؟ جمهوري اسلامي بزرگترين نون دوني اسرائيله ، اسرائيل دولتي سر سياستهاي تبليغاتي جمهوري اسلامي هر سال ميلياردها دلار كمك مالي و تسليحاتي از اروپا و آمريكا ميگيره و آمريكا هم دولتي سر جمهوري اسلامي و با هر نطق مسئولين نظام يك قرارداد تسليحاتي چند ميليارد دلاري با عربها ميبنده ، مگر مرض دارند بازي به اين خوبي رو خراب كنند ، اگر اسرائيل خيال حمله به ايران رو داشت سالها پيش اين كار رو كرده بود نه اينكه در جنگ با عراق به ايران اسلحه بده و كار ناقص نيروي هوائي ايران در حمله به نيروگاه اتمي عراق رو كامل كنه ، آمريكا هم چنين كاري نميكنه ، آمريكا تا بحال كدوم قدم رو بر عليه جمهوري اسلامي برداشته ؟ از بين بردن صدام ؟ از بين بردن طالبان ، كمي فكر كنيد و موقعيت و قدرت امروز آمريكا در منطقه رو با سي سال پيش مقايسه كنيد ، روي نقشه محل هائي كه آمريكا حضور داره علامت بگذاريد تا بفهميد چي ميگم ، ايران آمريكا رو تهديد ميكنه و آمريكا صدام رو دار ميزنه!! چرا ؟ ايران مرگ بر آمريكا ميگه و آمريكا دو بار به عراق حمله ميكنه !! چرا ؟ وقتي ايران بزرگترين بودجه رو براي مسلح شدن نياز داره قيمت نفت با اجازه آمريكا به بشكه اي 150 دلار ميرسه !! چرا ؟ شما اينهمه شواهد عيني رو نديده ميگيريد و به تبليغات مهره هاي معلوم الحال مانند آقا ......اصلا ميدونيد چيه ؟ حق با شماست !!!




حرفهای شما پشت سر هم یک سیاست در هم بر هم رو رو نشون میده که به نظر شما همه رو هم ریختن دارن استفاده میکنند ولی کاملا اینطور نیست
سروصدای حملات اسراییل به ایران که میاد بخاطر پوشش ناتوانی امریکا و متحدینش در منطقه است اسراییل نه بخاطر امریکا بلکه بخاطر همین اعراب قلدری میکنه و برای همایت از اونها سینه سپر میکنه اعرابی که خون رگ های امریکا واسراییلند هر بار که ایران دست به آزمایش موشکی میزنه قیمت نفت بالا میره این مانور های نظامی و این اخبار درهمو برهم نظامی منتشر شده از ما امنیت سیاسی و اقتصادی اسراییل و کشور های منطقه رو تحت شعاع قرار میده و اونها رو وادار به دادن چنین مانور های تسلیحاتی میکنه در حالی که بیشتر کارهای ما تبلیغات و کارهای اونا عملی این خرید های نظامی اسراییل روی کشور های منطقه تاثیر میزاره و باعث میشه تا مجبور بشن در مقابل قدرتهای منطقه خودشون رو تقویت کنن به همین خاطر بود که یک مدت پوتین به دنبال روابط با اعراب بود حالا نقش ایران این وسط چیه خیلی مهمه ایران داره با استفاده از این بازی قدرت میگیره و خودش رو تبدیل به یک پای اصلی معادلات منطقه میکنه و با بین المللی کردن این وضعیت و کنار هم گذاشتن محور های مخالف غرب در همراهی با خودش معدلات رو به سمت بلوک بندی های جدید در منطقه یعنی کشور های طرفدار ایران و اسراییل تقسیم میکنه تا با استفاده از هر شکست سیاسی یا نظامی متحدین امریکا یعنی اعراب و اسراییل به دنیا نشون قدرت برتر منطقه است که در نهایت به پایین اومدن ریسک سر مایه گذاری و وارد شدن ایران در دیپلماسی های بین المللی فرامنطقه ای میشه چون در نهایت ایران کشوری خواهد بود که منابع انرژی مستقل و کنترل منابع انرژی منطقه رو بر عخده داره کاری اسراییل نتونست از عهده اش بر بیاد و امریکا هم با شکست های پی در پی معادلات منطقه رو به ایران باخت این وضعیت باعث میشه تا اسراییل مرتب بگه به ایران حمله میکنیم امریکا بحث حمله رو پیش بکشه د که برای نسبی نشون دادن قدرت ایرانه یعنی ما هر وقت بخواهیم میتونیم داغونش کنیم برامون کاری نداره اف35 داریم اس300 شون هم نمیتونه باهاش مقابله کنه پس به سمت ایران نرید که زیاد نمیتونه دوام داشته باشه ماقدرت نظامی برتر هستیم که هر وقت بخواهیم معدلات منطقه رو عوض میکنیم . ایران هم همین روزهاست که یه چیز جدید رو کنه بگه اینطوری نیست ما فلان هواپیمای ضد رادار یا مثلا پدافند پیشرفته داریم و این جنگ تبلیغاتی یا بلوف های طرفین تا زمانی که یکی به کلی دچار فروپاشی سیاسی بشه ادامه داره.همه دارن آشه خودشون رو میخورن :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين وسط يعني همه استفاده ميكنن و نفع ميبرن بجز ايران؟؟؟ سوال من اينه؟ اين وضعيت چه سودي واسه ايران داره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرانسه از بعد از روی کار آمدن سارکوزی برای بدست آوردن دل امریکا مسئولیت راه اندازی جنگ روانی با ایران رو بر عهده گرفته ولی سیاستهاش همون سیاستهای سابق درباره ایرانه و به جز رجزخوانی و چرت و پرت گویی هاشون تغییری در مواضع فرانسه در مورد ایران رخ نداده. ولی کار از محکم کاری عیب نمی کنه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب worior فرموديد بلوك بندي جديد ، كشورهاي طرفدار ايران و كشورهاي طرفدار اسرائيل !! ممكنه لطف كنيد و بلوك كشورهاي طرفدار ايران رو نام ببريد ، كدوم كشور منطقه مايله كه بعنوان كشور طرفدار ايران ازش اسم ببرند ؟ تنها يك كشور اونهم بطور مشروط مشغول سركيسه كردن ايرانه و اونهم سوريه است ، سوريه بارها اعلام كرده كه اتحادش با ايران تنها براي زمان صلحه ، سوريه در تمام نشستهاي سران عرب پاي بيانيه اي كه ايران را متجاوز به سرزمين هاي عربي اعلام كرده امضاء گذاشته ، حزب اله و حماس هم كشور نيستند و مطمعن باشيد آنها هم روزي انبار پترو دلار عربستان و شيخ نشين ها را به سفره خالي ايران ترجيح خواهند داد ، ايران عملا هيچ دوست و هم پيمان قابل اطميناني نداره ، نگاهي به روسها بياندازيد كه چگونه ما رو سركار گذاشتند ، ميترسم نيروگاه اتمي تركيه كه قراره بسازند از نيروگاه ايران زود تر راه بيفته !! روسها دارند كاري ميكنند كه ايران از بيكسي و از ترس پايگاه در اختيارشون بگذاره كه در اين صورت نظام جمهوري اسلامي يراستي نام نيكي از خودش در تاريخ بجاي خواهد گذاشت ، اگر توجه داشته باشيد روسها فقط و فقط براي چانه زني با غرب و امتياز گرفتن در اطراف ايران مانور ميكنند ، امروز ميگويند تحريم جديد لزومي نداره ، در تهران جشن ميگيرند و دو روز بعد امضاء ميكنند و در تهران باز ميگويند روسها از پشت بما بله !!! ( يعني خنجر زدند !!!! )، در تمام اين بده بستان ها هيچ كس به اندازه ملت ايران زيان نميكنه ،و هيچ كس به اندازه ملت ايران سركار گذاشته نشده ، اوضاع اقتصادي ايران بيش از آنچه كه تصورش را بكنيد مصيبت باره ، حتما شما سخنراني آقاي روحاني را خوانديد ، ايشان نه ضد انقلابند و نه ستون پنجم ، تمام در آمد نفتي ايران در دوران گراني نفت دود شد و به آسمان رفت ، حال خواهيد ديد كه با پائين آمدن قيمت نفت ايران بدون ذخيره ارزي چه روزگاري پيدا خواهد كرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر اسرائيل خيال حمله به ايران رو داشت سالها پيش اين كار رو كرده بود نه اينكه در جنگ با عراق به ايران اسلحه بده و كار ناقص نيروي هوائي ايران در حمله به نيروگاه اتمي عراق رو كامل كنه ، آمريكا هم چنين كاري نميكنه ، آمريكا تا بحال كدوم قدم رو بر عليه جمهوري اسلامي برداشته ؟ از بين بردن صدام ؟ از بين بردن طالبان ، كمي فكر كنيد و موقعيت و قدرت امروز آمريكا در منطقه رو با سي سال پيش مقايسه كنيد ، روي نقشه محل هائي كه آمريكا حضور داره علامت بگذاريد تا بفهميد چي ميگم ، ايران آمريكا رو تهديد ميكنه و آمريكا صدام رو دار ميزنه!! چرا ؟ ايران مرگ بر آمريكا ميگه و آمريكا دو بار به عراق حمله ميكنه !! چرا ؟ وقتي ايران بزرگترين بودجه رو براي مسلح شدن نياز داره قيمت نفت با اجازه آمريكا به بشكه اي 150 دلار ميرسه !! چرا ؟ شما اينهمه شواهد عيني رو نديده ميگيريد و به تبليغات مهره هاي معلوم الحال مانند آقا ......اصلا ميدونيد چيه ؟ حق با شماست !!!


اصلن امریکا تا حالا به ضرر ملت ایران کار کرده؟اصلن ! ابدا" ! آمریکا دوست و یاور و همراه ملت ایران بوده! اونقدر به ملت ایران کمک کرده که نگو! کلن آمریکا هر کاری که انجام میده به نظر برخی دوستان به نفع ایرانه! کلن امریکا بخاطر اینکه دلش به جال ملت ایران سوخته قیمت نفت رو زیاد میکنه تا درآمد ایران بالا بره! کلن امریکا در زمان جنگ به ایران کلی مهمات و نقشه و اطلاعات داده!
البته اینطوری که شما میگید که امریکا و اسرائیل بزررگترین دوستان و حامیان دولت و ملت ایران هستند آدم یاد تظاهرات وهابیون بحرین بر ضد ایران میندازه که شعار میدادند ایرانیها نازی و صهیونیست هستند! و همدست اسرائیل و امریکا! درحالیکه چند روز قبلش وزیر دفاع امریکا توی بحرین بود!


اوضاع اقتصادي ايران بيش از آنچه كه تصورش را بكنيد مصيبت باره ، حتما شما سخنراني آقاي روحاني را خوانديد ، ايشان نه ضد انقلابند و نه ستون پنجم ، تمام در آمد نفتي ايران در دوران گراني نفت دود شد و به آسمان رفت ، حال خواهيد ديد كه با پائين آمدن قيمت نفت ايران بدون ذخيره ارزي چه روزگاري پيدا خواهد كرد .


سخنرانی های انتخاباتی رو زیادی جدی نگیرید !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پرویز جان شما که خودتون از ما در رابطه با همه گفته های ما مدرک می خوایید مدرک رسمی ایران کنترا رو رو کنید! انهم نه تنها از جانب اسرائیل! در غیر این صورت خواهش می کنم از شایعه پردازی بپرهیزید!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بجاي آرتيست بازي كردن و رويا بافي كمي منطقي فكر كنيد


بسم ا...

اسرائيل چرا بايد به ايران حمله كنه ؟


رژیم صهیونیستی به ایران حمله نمیکنه. اگرم این کارو بکنه تنها برای وارد کردن آمریکا و دور زدن شورای امنیته( اقدام تلافی جویانه ایران و ورود آمریکا برای حمایت از رژیم صهیونیستی). وگر نه از بین بردن کامل تاسیسات هسته ای ایران کاری نیست که از عهده نیروی هواییشون بر بیاد (در درجه اول بخاطر بعد مسافت و نداشتن پایگاه در نزدیکی مرز ایران).

جمهوري اسلامي بزرگترين نون دوني اسرائيله ، اسرائيل دولتي سر سياستهاي تبليغاتي جمهوري اسلامي هر سال ميلياردها دلار كمك مالي و تسليحاتي از اروپا و آمريكا ميگيره


رژیم صهیونیستی سالها پیش از برقراری جمهوری اسلامی ایران کمکهای مالی و نظامی میلیارد دلاری از اروپا و آمریکا دریافت میکرده و اصلا تشکیل و تجهیز اولیه خودش رو هم مدیون همونهاس.

آمريكا هم دولتي سر جمهوري اسلامي و با هر نطق مسئولين نظام يك قرارداد تسليحاتي چند ميليارد دلاري با عربها ميبنده


چه بسا حمله آمریکا به ایران منافعی بسیار عظیم تر از قرار دادهای نظامی با کشورهای عربی براش داشته باشه. نه من سیاست گزار آمریکام نه شما. به حال و روز آمریکا در چند سال اخیر که نگاه کنی میبینی حساب دو دو تا چهار تایی که همه فهم باشه در کار نیست.

اگر اسرائيل خيال حمله به ايران رو داشت سالها پيش اين كار رو كرده بود نه اينكه در جنگ با عراق به ايران اسلحه بده و كار ناقص نيروي هوائي ايران در حمله به نيروگاه اتمي عراق رو كامل كنه


اولا رژیم صهیونیستی هر کاری که کرده (یا نکرده) واسه خودش و منافعش کرده از حالا به بعدم همینطور. امروز منفعت شما یه چیز اقتضا میکنه سی سال دیگه چه بسا چیز دیگه ای.
بعدم مگه به ایران چی فروختن؟ به قول فرنگیا گیم چنجر و یا یه مشت تسلیحات پیش پا افتاده بعضا تاریخ مصرف گذشته اونم به دلایل کاملا قابل درک و منفعت طلبانه.

آمريكا تا بحال كدوم قدم رو بر عليه جمهوري اسلامي برداشته ؟


به قدمایی که قبل از انقلاب برداشته کاری نداریم اما بعدش:
سی سال تحریم اقتصادی نظامی و...
تحمیل جنگ به ایران
تجهیز عراق به سلاح شیمیایی توسط آمریکا و غرب اونم تجهیز رژیمی در ظاهر شرق گرا
سرنگون کردن هواپیمای غیر نظامی ایران و کشتن مردم بی گناه
ورود به جنگ دریایی با ایران به نفع عراق
حمایت علنی از دشمنان ملت ایران (منافقین تجزیه طلبا وهابیون و...)
...
البته ایران هم بیکار نبوده ولی خب بگذریم.

از بين بردن طالبان


خدا عمرت بده من نمیدونستم طالبان از بین رفتن خود آمریکاییها هم نمیدونن شما لطف کن خبرشون کن ولی فکر نکنم از این خبر خوشحال بشن.

كمي فكر كنيد و موقعيت و قدرت امروز آمريكا در منطقه رو با سي سال پيش مقايسه كنيد ، روي نقشه محل هائي كه آمريكا حضور داره علامت بگذاريد تا بفهميد چي ميگم ، ايران آمريكا رو تهديد ميكنه و آمريكا صدام رو دار ميزنه!! چرا ؟


آمریکا به عراق حمله کرد برای منافع خودش به بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق (همه دیدن چقدر سلاح کشتار جمعی اونجا بود) در تمام این چرخه مقدمات و حمله و نهایتا حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه ربط هویدا و مشهودی به ایران پیدا نمیشه البته همیشه جا برای تحلیل اونم از نوع منطقی هست. به هر حال من نمیفهمم حضور گسترده نظامی آمریکا در عراق و خلیج فارس چه فرصت و شانسی برای ایران ایجاد میکنه که ما باید بهش فکر کنیم.

وقتي ايران بزرگترين بودجه رو براي مسلح شدن نياز داره قيمت نفت با اجازه آمريكا به بشكه اي 150 دلار ميرسه !! چرا ؟


من به دلایلی با مسائل اقتصادی کمی آشنام در مورد بالا رفتن قیمت نفت هم تفسیر های مختلف تکنیکال و فاندامنتالی وجود داره ولی اینکه ایران قیمت نفت رو با اجازه آمریکا برده بالا تا تجهیز بشه واقعا تفسیر تکان دهنده ای هست که متاسفانه تا حالا ازش بی خبر بودم بقیه دنیا هم همینطور.
تجهیز ایران راههای بسیار ساده تر هم میتونست داشته باشه. راههایی که این صدمات رو به اقتصاد جهان نزنه و تازه شاخهایی مثل روسیه هم پیدا نشن.

دوست عزیز بقول معروف مردم شهید دادن یه کم برای بعضی چیزا حرمت قائل بشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب Wolfenstein من صحبتي از دوستي آمريكا و اسرائيل با ملت ايران نكردم و نظرم در آن نوشته جمهوري اسلامي بود نه مردم ايران ، در مورد سخنراني منظور محتواي سخن است نه زمان و يا مناسبت سخنراني ، شك كردم كه شما متن آن سخنراني را خوانده باشيد و اگر خوانديد از شوخي گرفتن شما بايد تعجب كرد نه از جدي گرفتن بنده .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب Wolfenstein من صحبتي از دوستي آمريكا و اسرائيل با ملت ايران نكردم و نظرم در آن نوشته جمهوري اسلامي بود نه مردم ايران ، در مورد سخنراني منظور محتواي سخن است نه زمان و يا مناسبت سخنراني ، شك كردم كه شما متن آن سخنراني را خوانده باشيد و اگر خوانديد از شوخي گرفتن شما بايد تعجب كرد نه از جدي گرفتن بنده .


والا اینطور که شما از کمک امریکا و اسرائیل گفتی و .......... ! البته شاید به نظر برخی کمک به جمهوری اسلامی کمک به ملت ایران تلقی نشه! برخی چنین نظراتی دارند! و کاریش هم نمیشه کرد.

اما دوست عزیز ، آقا پرویز این روزها روزنامه ها چیزهایی می نویسند و برخی شخصیتها چیزهایی میگن که این سخنرانی اصلن توش به حساب نمیاد. بازم میگم درکل زیاد جدی نگیرید! همونطور که حتی رقیبان سیاسی دولت فعلی هم جدی نگرفتند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يك روزنامه سعودي در گزارشي اعلام كرد كه رژيم صهيونيستي به جنبش مقاومت اسلامي فلسطين اعلام كرده است آماده است تمام اسراي حماس را در ازاي "گيلعاد شاليت" آزاد كند. به گزارش فارس روزنامه "عكاظ" با اعلام اين خبر نوشت: "عاموس گلعاد" مذاكره كننده بلندپايه اسرائيلي، مصر را از قصد اسرائيل براي تحويل زندانيان فلسطيني آگاه ساخته است. اين روزنامه سعودي همچنين اعلام كرد، "زيپي ليوني" كه رئيس جديد حزب كاديما براي تشكيل كابينه و نخست وزير بالقوه اسرائيل به حساب مي‌آيد از زمانيكه ائتلافي جديد تشكيل داده است، دولت با آزادي 450 زنداني فلسطيني موافقت خواهد كرد. عكاظ همچنين اعلام كرد كه اسرائيل 550 اسير ديگر را نيز آزاد خواهد كرد. عصر ايران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بیشتر شبیه یک بلفه که مطمئن بشن این شازده هنوز زنده هست یا مرده...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.