Recommended Posts

مسئله ای که روشنه این هست که دشمن بیکار ننشسته است ! هر ترفندی رو بکار بگیرید ، ضد اون رو با سرمایه گذاری بسیار خوب سریعا طراحی میکنند.

شاید طرحی که در اون فایل دیدید ، هنوز با عملی شدن فاصله داشته باشه ، ولی نشد ندارد !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هیچوقت کار به اونجا نمیکشه
امارات خودش میدونه که خیلی ضعیفتر ار این حرفاست
و کارشون احمقانه هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]يه سوال از وريور يا محمد خان :

با سلام
فايل پاورپوينتي كه دوستمون گذاشت واقعا من رو نگران كرد ايا در صحنه نبرد هم اين پيش بيني صحيحه ؟ اگه اينطوريه كه كار ما سخته ! هر موشك ساحل به دريا رو منهدم ميكنند مگه در تعداد بالا ![/quote]
ببینید من حتی اسم یک الیاژو اوردم که یقین حاصل کنید که این اطلاعاتی که گذاشتم صددرصد حقیقته میتونید سوال کنید از مهندسین ؟ بگید temet25 چی هست؟
این فقط یکی از انواع الیاژی است که در سیستم رانش این نوع شناورها استفاده میشه
برای همین که توی مسلح کردن بعضی از این شناورها هنوز دچار مشکلیم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:

الف- از مجموعه بيانات و مواضع امام راحل ما-رضوان الله تعالي عليه- بر مي آيد كه آن حضرت در چالش با قدرت هاي استكباري به بهره گيري از تاكتيك «ضربه اول» اعتقاد داشته اند و بر اين باور بوده اند كه هرگاه دشمن با هدف اعلام شده تجاوز به حقوق ملت و يا حاكميت ملي، آرايش حمله - نظامي يا اقتصادي- مي گيرد و از مرز تهديدهاي توخالي و رجزخواني هاي رواني و تبليغاتي فراتر مي رود، مؤثرترين راهكار آن است كه ما ضربه اول را به دشمن وارد كنيم و منتظر نمانيم تا در مقابل ضربه و حمله آفندي دشمن دست به پدافند بزنيم. اشاره به چند نمونه از مواضع حضرت امام(ره) مي تواند پشتوانه اين برداشت از نگاه آن بزرگوار باشد.

حضرت امام(ره) در نقل خاطره اي از شهيد مدرس به دادخواهي تعدادي از روستائيان اشاره مي فرمايند كه از سوي عوامل مزدور يكي از خان ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از مرحوم مدرس خواسته بودند براي شكايت از خان و عوامل او به آنها كمك كند و شهيد مدرس در پاسخ آنان گفته بود «بزنيد كه بروند از شما شكايت كنند نه آن كه بخوريد و برويد شكايت كنيد» (صحيفه امام(ره) جلد 8 صفحه 138).

در سال هاي پاياني جنگ تحميلي پس از آن كه ارتش عراق علي رغم حمايت هاي آشكار مالي، سياسي و تسليحاتي آمريكا و اروپا، از حركت باز مانده و زمين گير شده بود، آمريكايي ها به بهانه حفظ امنيت كشتيراني در خليج فارس و پيشگيري از توقف يا خدشه در جريان صدور نفت، اعلام كردند كه ناوهاي جنگي خود را به منطقه مي فرستند و پنهان نمي كردند كه براي حمايت از ارتش زمين گير شده صدام و مقابله با ايران عازم منطقه هستند. بعد از اين ماجرا تعدادي از مسئولان اداره كننده جنگ، طرحي براي مقابله با حمله احتمالي دشمن تهيه كرده و به منظور توضيح آن و راهنمايي گرفتن از حضرت امام(ره) نزد ايشان رفتند. امام راحل(ره) فرمودند؛ اگر به من باشد، بلافاصله پس از ورود اولين ناو آمريكا به خليج فارس، آن را به موشك بسته و غرق مي كنم (نقل به مضمون).

بعد از انتشار كتاب موهن «آيات شيطاني» كه مقدمه اهانت هاي بعدي به ساحت مقدس اسلام و رسول خدا(ص) بود، حضرت امام(ره) با صدور حكم تاريخي و معروف خود، قتل سلمان رشدي را واجب دانسته و كساني كه در اين راه كشته مي شوند را شهيد اعلام فرمودند. يعني سر «مار» را بلافاصله پس از خروج از سوراخ به سنگ كوبيدند.

نمونه هايي از اين دست در مواضع رهبر معظم انقلاب نيز به فراواني ديده مي شود كه دستور از سرگيري فعاليت كارخانه UCF اصفهان بعد از اجلاس لندن و پس از آن كه معلوم شد دشمن در پي فرصت سوزي و محروم كردن ايران اسلامي از فن آوري صلح آميز هسته اي است و نيز، از سرگيري تمامي فعاليت هاي به تعليق درآمده هسته اي و گسترش پرشتاب آن و بي اعتنايي حضرت آقا به تهديدهاي پي درپي آمريكا و متحدانش كه متأسفانه خودباختگي برخي از مسئولان را نيز در پي داشت و... از اين دست مواضع است و اين قصه سر دراز دارد.

ب- اكنون به چند نمونه از آماري كه در پي خواهد آمد و فقط اندكي از بسيارهاست، توجه كنيد؛

1- تنگه هرمز تنها راه آبي هشت كشوري است كه در مجاورت آبهاي خليج فارس قرار دارند.

2- به طور متوسط در هر ده دقيقه يك كشتي غول پيكر از اين آبراه عبور مي كند.

3- بيش از 40 درصد نفت مورد نياز دنيا از خليج فارس تأمين مي شود.

4- صدور نزديك به 90 درصد نفت خليج فارس از تنگه هرمز صورت مي پذيرد و كشتي هاي اقيانوس پيماي حامل نفت ناچار به عبور از اين تنگه استراتژيك هستند.

5- تسليحات نظامي خريداري شده كشورهاي حاشيه خليج فارس از آمريكا و ساير كشورهاي اروپايي با عبور از تنگه هرمز به مقصد مي رسد.

6- آژانس اطلاعات انرژي آمريكا پيش بيني كرده است كه حجم صادرات نفت از تنگه هرمز تا سال 2020- يعني 8 سال ديگر- به 30 تا 35 ميليون بشكه در روز افزايش خواهد يافت.

7- تنگه هرمز علاوه بر اهميت حياتي آن در تامين انرژي مورد نياز دنيا و مخصوصا آمريكا و اتحاديه اروپا، در مبادلات تسليحاتي و تجاري ميان آمريكا و متحدان منطقه اي آن، نيز نقش تعيين كننده اي دارد.

ارائه فقط يك فهرست از عواملي كه تنگه هرمز را به يكي از بااهميت ترين و استراتژيك ترين آبراه هاي دنيا تبديل كرده است نيز، مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد بود و به همين اندازه بسنده مي كنيم.

ج- استيصال آمريكا و متحدانش در برابر انقلاب هاي اسلامي منطقه، سقوط پي درپي ديكتاتورهاي دست نشانده، بحران مالي و اقتصادي بي نظير و شكننده، جنبش ضد نظام سرمايه داري و فراگير وال استريت، سقوط پرشتاب رژيم صهيونيستي روي قوس نزولي همراه با درك اين واقعيت از سوي استراتژيست هاي آمريكايي و اروپايي كه موج بلند و تاريخ ساز تحولات كنوني جهان از ايران اسلامي الگو گرفته است، آنان را به طرح توطئه هاي زنجيره اي عليه جمهوري اسلامي ايران كشانده است كه تحريم نفتي ايران، تازه ترين نمونه آن است و طي چند هفته اخير در مذاكرات مشترك و استراتژيك آمريكا و اتحاديه اروپا كليد خورده و به جريان افتاده است.

در اين باره گفتني است كه آخرين گزارش ها از وحشت دشمن نسبت به عواقب شكننده تحريم نفت ايران براي آمريكا، اتحاديه اروپا و ساير كشورهاي صنعتي متحد غرب حكايت مي كند و از اين روي طرح ياد شده بعد از تصويب سنا در مجلس نمايندگان آمريكا متوقف شده است و در اجلاس دسامبر وزراي خارجه اتحاديه اروپا و متعاقب آن در اجلاس اخير سران اين اتحاديه در بروكسل مسكوت مانده است ولي دشمن بايد بداند همه مهره هاي اين شطرنج را در اختيار ندارد و ا[size=18]يران اسلامي از يك سو با استناد به كنوانسيون هاي 1958 ژنو و 1982 جامائيكا، كه موضوع آن نظام حقوقي آبراه هاي بين المللي و حق عبور كشتي هاست، حق دارد و مي تواند در صورت محروم شدن از صدور نفت خود، تنگه هرمز را به روي تمامي كشتي هاي نفتكش و حتي كشتي هاي حامل كالاهاي تجاري يا تسليحاتي ببندد.[/size]

ضمن آن كه در حالت ياد شده، چنانچه ايران از صدور نفت خود محروم شود، دليلي ندارد كه ديگران از تنگه اي كه در آبهاي سرزميني كشورمان قرار دارد، اجازه صدور نفت آنهم براي دشمنان تابلودار و متخاصم ايران اسلامي را داشته باشند.

د- كنوانسيون 1958 ژنو(مواد 14 تا 23) و كنوانسيون 1982 جامائيكا(مواد 17 تا 37) خود را به موضوع درياي ساحلي و حق عبور كشتي ها اختصاص داده اند كه به برخي از آنها اشاره مي شود.

1- در ماده 14 كنوانسيون 1958 ژنو آمده است «كشتي هاي تمامي كشورها اعم از كشورهاي ساحلي يا غير آن، مي توانند در درياي ساحلي از حق عبور و مرور بي ضرر برخوردار باشند».

2- در بند 4 از همان ماده آمده است «عبور و مرور تا جايي بي ضرر خواهد بود كه به آرامش، نظم يا امنيت كشور ساحلي آسيب نرساند».

3- در بند يك از ماده 16 كنوانسيون 1958 ژنو آمده است «كشور ساحلي مي تواند اقدامات لازم را براي جلوگيري از عبور و مروري كه بي ضرر نيست، به عمل آورد».

4- در بند 3 از ماده 16 تصريح شده است «كشور ساحلي مي تواند بي آن كه تبعيضي ميان كشتي هاي خارجي قائل شود(حتي) عبور و مرور بي ضرر كشتي هاي خارجي را نيز به خاطر حفظ امنيت خود، موقتا متوقف كند».

5- در مواد 17 تا 23 كنوانسيون 1982 جامائيكا نيز مواد مورد اشاره در كنوانسيون 1958 ژنو با تغييراتي جزيي در عبارات تكرار شده است.

هـ- همانگونه كه ملاحظه مي شود، اولا؛ فقط عبور كشتي هايي از تنگه هرمز مجاز خواهد بود كه براي «امنيت، نظم، آسايش و حقوق ملي» جمهوري اسلامي ايران «بي ضرر» تشخيص داده شود. و بند 4 از ماده 14 و بند يك از ماده 16 كنوانسيون 1958 ژنو، تشخيص بي ضرر بودن عبور كشتي ها از تنگه هرمز را برعهده كشور ساحلي- ايران اسلامي- گذارده است و...

اكنون بايد گفت؛ در صورتي كه صدور نفت ايران از سوي آمريكا و كشورهاي اروپايي و يا ساير متحدان آسيايي آنها نظير ژاپن، تحريم شود، آيا عبور كشتي هاي حامل نفت براي كشورهاي ياد شده كه در حالت مورد اشاره، دشمن تلقي مي شوند «عبور بي ضرر»! خواهد بود؟ بديهي است كه پاسخ اين سؤال منفي است و ايران اسلامي حق دارد و مي تواند با جلوگيري از عبور اين كشتي ها مانع توانمندي دشمن در تهديد امنيت ملي خود شود.

عبور كشتي هايي كه از مبدأ كشورهاي تحريم كننده به مقصد ساير كشورهاي خليج فارس، تسليحات نظامي حمل مي كنند نيز به طريق اولي و مطابق همان مواد از كنوانسيون هاي ژنو و جامائيكا، مخل و در تعارض با امنيت ملي كشورمان تلقي شده و بستن تنگه هرمز به روي اين كشتي ها حق مسلم و قانوني ايران اسلامي خواهد بود.

و- و بالاخره، بند 4 از ماده 16 كنوانسيون 1958 ژنو، ضمن به رسميت شمردن حق كشور ساحلي- در اينجا، ايران اسلامي- براي پيشگيري از عبور كشتي هايي كه عبور آنها بي ضرر تشخيص داده نمي شود، تصريح مي كند كه در صورت اتخاذ اين تصميم از سوي كشور ساحلي، لازم است تصميم ياد شده از قبل به اطلاع عموم- منظور عرصه بين المللي است- برسد و سؤال اين است كه چرا جمهوري اسلامي ايران تاكنون از اين حق مسلم خود استفاده نكرده و حالا كه توطئه تحريم نفتي كشورمان در جريان است چرا با استناد به بند 4 ماده 16، از هم اكنون تصميم خود براي بستن تنگه هرمز به روي كشتي هاي متعلق به كشورهاي تحريم كننده را اعلام نمي كنيم؟ گفتني است برخي شواهد و قرائن از تصميم ايران به بستن تنگه هرمز در شرايط ياد شده حكايت مي كند كه در اين صورت، بايستي اين تصميم - مطابق بند 4 ماده 16- پيشاپيش و از هم اكنون در سطح بين المللي اعلام شود.

[url=http://www.tabnak.ir/fa/news/210082/%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2-%D8%AD%D9%82-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چه جالب اصلا از وجود همچین کنوانسیون هایی با این مفاد و جزئیات خبر نداشتم. اگر تمام بندهای این توافقنامه ها دقیق و بند به بند اجرا بشه که تا حالا باید 1000 تا جنگ تو دنیا راه میفتاد ولی من جنگ یا درگیریه نظامی که [size=18]دقیقا و مستقیما[/size] به خاطر نقض مفاد کنوانسیون 1958 ژنو و 1982 جامائیکا رخ داده باشه رو یادم نمیاد.
البته جنگ تنگه تایوان در سال 1954 نمونه معروفی هست ولی اون برمیگرده به قبل از این معاهده ها و همین طور جنگ فالکلند یه جورایی به این کنوانسیون مربوط میشه ولی در اون جنگ مساله اصلی مالکیت جزایر بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين يعني ما سرتون منت ميزاريم كه همين ناوهاي جنگيتون علاوه بر نفتكشها دارن از آبهاي خليج فارس رد ميشن ، زيپ دهنتون را بكشيد و كمتر حرف از " همه گزينه هاي روي ميز" بزنيد. چون ما زير ميز گزينه هاي خيلي بيشتري نداريم icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آدرس صفحه اصلی:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900924000132

گلوگاه انرژی جهان در مشت موشک‌های ایران‬/
جمهوری اسلامی ایران چگونه تنگه هرمز را خواهد بست

خبرگزاری فارس: موشک‌های کروز، بالستیک و هوا به سطح گوشه‌ای از سامانه‌های تهاجمی نیروهای مسلح ایران هستند که می توانند بسته ماندن تنگه هرمز را تا هر زمان که کشورمان نیاز بداند، تامین کنند. قایق های تندروی ایران نیز مکملی خواهند بود تا مهمترین شاهراه انرژی جهان، هیچگاه بدون اراده جمهوری اسلامی، روی آرامش را نبیند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، مشرق نوشت: برای کسانی که نقش دریا را در کنترل جهان به خوبی درک می‌کنند، اهمیت تنگه‌های راهبردی (استراتژیک) نیز شناخته شده است. یک دریانورد کارکشته انگلیسی سالها پیش از کشف نفت و در روزگاری که خورشید در سرزمین های بریتانیای کبیر غروب نمی کرد، گفته است کشوری که دریاهای جهان را کنترل کند، دنیا را و کشوری که تنگه های مهم را در اختیار داشته باشد کل آبهای دنیا را تحت سیطره خواهد داشت.

امروزه با تبدیل نفت به یکی از حیاتی ترین کالاهای مورد نیاز بشر مدرن و اقتصاد دنیا، مناطق نفت خیز جهان در کانون توجه قدرت های بزرگ هستند. مهمترین منبع تأمین انرژی جهان خاورمیانه و خلیج فارس است که تنها دروازه ورودی و خروجی آن تنگه بسیار بسیار مهم هرمز است.

در پی مطرح شدن امکان تحریم نفت ایران توسط کشورهای تحریم کننده ایران، مقامات کشورمان نیز مجدداً توانایی خود در مسدود کردن تنگه هرمز را گوشزد کردند لذا در این گزارش به بررسی توانمندی های کشورمان در اجرای این عملیات می پردازیم.

بنابر آمارهای منتشره حدود 40 درصد نفت دنیا و عمده نفت 8 کشور صادر کننده حاشیه خلیج فارس از این آبراه راهبردی صادر می شود. به عنوان مثال بیش از 88 درصد نفت عربستان سعودی، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت کشورهای کویت و قطر و در مجموع به طور متوسط 97 درصد نفت این کشورها از تنگه هرمز عبور می‌کند. همچنین 50 درصد سایر مبادلات کالای این کشورها نیز از تنگه هرمز عبور می کند.

کارشناسان اقتصادی معتقدند در صورت مسدود شدن این آبراه حیاتی، بازار نفت دنیا با کمبود 16.5 تا 20 میلیون بشکه ای مواجه خواهد شد که در این صورت بهای هر بشکه نفت به حدود 2.5 برابر میزان فعلی یعنی به 250 دلار خواهد رسید.

مسیرهای جایگزین زمینی که شامل خط لوله شرق به غرب عربستان در صورت آمادگی برای کارکرد با بیشترین ظرفیت کمتر از نیمی از این مقدار را پوشش خواهد داد اما با فرض تأمین تمام نفت از طریق زمینی هزینه های احداث خطوط لوله، پمپاژ نفت و نگهداری و تأمین امنیت این مسیرها صرف نظر از زمان طولانی مورد نیاز (و تأمین نیاز بازار از ذخایر کشورهایی چون آمریکا) باز هم انسداد تنگه هرمز باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت آن هم در دوره بحران اقتصادی کشورهای غربی خواهد شد.

همچنین عمده تدارکات نظامی برای این کشورها نیز از طریق خلیج فارس تأمین می شود که هر چند آبهای غرب عربستان سواحل یمن و شرق عمان نیز می تواند جایگزین بنادر این دریا شود اما هزینه، توان لجستیک زمینی و مجموع زمان مورد نیاز برای تأمین این تدارکات نیز قابل توجه است.

با توجه به موارد گفته شده که تنها بخشی از مهمترین آثار بسته شدن مسیر تنگه هرمز به روی کشتی های عبوری است، در صورت تشخیص ایجاد خطر امنیتی توسط کشتی های عبوری، ایران می تواند به این شناورها اجازه عبور از آبهای تنگه هرمز که عمدتاً جزو آبهای سرزمینی ایران محسوب می شود را ندهد.

تنگه هرمز حداقل 110 کیلومتر طول داشته (با توجه به تعریف منابع مختلف) و عرض آن در نواحی مختلف حدود 35 در جنوب جزیره لارک تا کمتر از 60 کیلومتر در سایر نواحی متغیر است. آبهای قبل و بعد از این تنگه نیز عرضی کمتر از 100 کیلومتر در حدفاصل جنوب غربی جزیره قشم تا سواحل غرب کنگان دارند.

عمق این آب راه در نقاط مختلف از 35 تا حدود کمتر از 100 متر متفاوت بوده و از اینرو تنها بخشی از آن با عرض کم در حد چند کیلومتر است بنابراین کشتی های عبوری به خصوص ابرتانکرهای نفتکش، ناوهای هواپیمابر و زیردریایی های بزرگ برای عبور از این آبراه با محدودیت های زیادی رو به رو هستند.

* قایق‌های تندرو

استفاده از قایق‌های تندرو توسط ایران برای اعمال فشار بر دشمن ریشه در ساله ای جنگ تحمیلی دارد. در گزارش های مربوط به قایق های تندرو، سیر تاریخی این راهبرد و تأثیرات آن و همچنین معرفی خصوصیات نمونه های اصلی این شناورها ذکر شده است که در انتهای گزارش لینک های مربوطه ارائه می شود اما به طور مختصر باید گفت امروزه قایق های تندروی ایرانی که بسیار سریعتر و مجهزتر از نمونه های سابق خود در سالهای دفاع مقدس هستند به طور مؤثرتری توانایی رویایی با شناورهای رزمی پیشرفته دشمنان را دارند چه رسد به کشتی های ترابری.

این شناورها با تجهیز به رادارهای دریایی، سامانه های الکترونیکی پیشرفته ارتباطی، موشک های کروز کوتاه برد با برد 25 کیلومتر و میانبرد ضدکشتی، اژدرهای کالیبر متوسط و بزرگ و مین های دریایی در کنار تسلیحات سنتی خود یعنی تیربارهای نیمه سنگین، راکت انداز و موشک های دوش پرتاب سطح به هوا توانایی انسداد کوتاه و بلند مدت این تنگه از یک سو و مقابله با ناوگان دریایی دشمن که برای بازکردن مسیر تلاش خواهد کرد را در کنار آن دارند.

این شناورها ضمن برخورداری از سرعت بالا و تجهیزات پیش گفته، از قدرت مانور و پایداری مناسب برخوردار بوده و توانایی اجرای عملیات در شب به کمک تجهیزات مربوطه و در آب و هوای نامساعد را بارها در رزمایش های کوچک و بزرگ سالهای اخیر نشان داده اند. این شناورها حتی در آبهای اقیانوس هند نیز برای حمایت از شناورهای مورد تهدید از سوی ناوگان دشمن و اقدام به متوقف کردن زیردریایی کشورهای فرامنطقه ای که قصد عبور از تنگه هرمز را داشتند در کارنامه موفق سالهای اخیر خود دارند. علاوه بر تجهیز نیروهای مسلح به سریعترین قایق تندروی جهان، قایق های تندروی بدون سرنشین نیز برای اجرای مأموریت های لازمه توسعه داده شده اند.

مین های دریایی ایران انواع مختلفی دارد که شامل نمونه های مغروق و نمونه های کنترل از راه دور هستند. این سلاح می تواند توسط قایق ها و زیردریایی های ایرانی در نقاط مختلف تنگه هرمز و آبهای اطراف آن کار گذاشته شده و در صورت لزوم بکار گیری شود.

* زیردریایی

با تجهیز نیروی دریایی ایران به زیردریایی این نیرو به قدرتی فراتر از نیروهای دریایی کشورهای منطقه تبدیل شد. زیرسطحی های ایرانی توانایی بکارگیری اژدر، مین و موشک را دارند و می توانند روزها و هفته ها زیر آب باقی مانده و آماده اجرای مأموریت باشند.

به جز زیردریایی روسی کیلو بقیه این وسائل که شامل نمونه های نهنگ، غدیر و فاتح هستند از ابتدا با در نظر داشتن شرایط دریاهای اطراف ایران به خصوص خلیج فارس طراحی شده اند و توانایی های ویژه ای از جمله قابلیت قرارگیری در بستر دریا و اختفا از دید سامانه های مختلف راداری و سوناری دشمن را دارند.

این زیردریایی ها که تعداد آنها بیش از 20 فروند تخمین زده می شود نیز ضمن توانایی مسدود کردن تنگه هرمز توانایی رویایی با ناوگان سطحی و زیرسطحی دشمن را دارند. زیردریایی های کیلو توان حمل 24 مین یا 18 اژدر بزرگ و زیردریایی های فاتح نیز توان حمل 12 اژدر ویا 8 مین را دارند. همچنین در رسانه های دنیا اخباری از تجهیز کیلوهای ایرانی اژدر موشکی حوت (که سرعتی چهار برابر اژدرهای معمولی دارد) منتشر شده است که مسئولان کشورمان این اخبار را تأیید یا تکذیب نکرده اند.

زیردریایی غدیر نیز می تواند در اجرای این عملیات به ایفای نقش بپردازد. هر دو مؤلفه کمیت و کیفیت (فناوری و تسلیحات) این زیردریایی ها برای اجرای موفق این عملیات کاملاً کافی است.

زیرسطحی های کوچک یک یا چند نفره معروف به زیردریایی های مرطوب که برای عملیات های تکاوری، مین گذاری و حتی شلیک اژدر در دنیا استفاده می شوند نیز در زمره تجهیزات نیروهای دریایی کشورمان برای اجرای عملیات مسدود کردن تنگه هرمز هستند که می توانند در نواحی کم عرض و کم عمق به خوبی ایفای نقش کنند.

* ناوهای جنگی

ناوهای جنگی ایران شامل کلاس های مختلف ناوچه (شناور موشک انداز سریع)، ناو و ناوشکن(ناو محافظ) است. این شناورهای قابلیت شلیک چهار موشک دوربرد ضد کشتی نور با برد 120 تا 170 کیلومتر و قادر با برد بیش از 200 کیلومتر را دارند. توپ های 114 و 76 میلیمتری این ناوها نیز از برد و قدرت کافی برای تهدید کشتی های مختلف برخوردار هستند و وجود توانایی ضدزیردریایی نیز در ناوها با بهره گیری برای ایجاد اهرم فشار و همکاری با سایر نیروها در مسدود کردن تنگه هرمز کاملاً کارامد است.

* ناوچه‌های موشک انداز سپاه پاسداران

- موشک های کروز ضد کشتی

نیروی موشکی کشورمان را در مسئله اخیر دو بخش موشک های سطح به سطح کروز ضد کشتی پرتاب شوند از ساحل و موشک های بالستیک تفکیک می کنیم.

در زمینه موشک های کروز، تنوع زیادی در برد و قدرت تخریب مشاهده می شود. پرتابگرهای ساحلی موشک های کوتاه برد کوثر، دوربرد نور و قادر تاکنون رونمایی شده و پرتابگر سه فروندی قارعه هم ممکن است مربوط به موشک میانبرد نصر-1 باشد. این پرتابگرها خوداتکا هستند یعنی در صورت استقرار در نزدیکی سواحل بدون نیاز به سامانه های جانبی و وابستگی به واحدهای هوایی و دریایی می توانند کار کشف، شناسایی و حمله به اهداف دریایی را به انجام برسانند.


- پرتابگر خوداتکای موشک‌های کروز

این سامانه ها می توانند با استقرار و اختفا در عمق70 تا 150 کیلومتری خاک ایران و حتی از استان کرمان بخش اصلی تنگه هرمز را تحت پوشش قرار دهند(البته در اینصورت برای اصابت به یک هدف خاص بایستی مختصات اولیه هدف و دستورات اصلاحی به موشک منتقل شود). این سامانه ها در تعداد زیاد در اختیار نیروهای مسلح کشورمان قرار داشته و آماده عملیات هستند.

* موشک‌های بالستیک

این پدیده که مدت زیادی از معرفی آن به دنیا نمی گذرد ابتدا در کشور چین معرفی شد. سپس ایران نیز توانایی خود را در انهدام کشتی ها با موشک بالستیک نشان داده و اخیراً نیز روسها ادعا کرده اند که می توانند از موشک های بالستیک خود علیه اهداف دریایی استفاده کنند.

سه نوع موشک بالستیک ضدکشتی تاکنون در ایران معرفی شده که به ترتیب زمانی موشک خلیج فارس، موشک تندر و موشک سجیل هستند. موشک خلیج فارس با برد 300 کیلومتر و یک کلاهک 650 کیلوگرمی، تجسم نابودی ناوهای دشمن است و با بهره گیری از پیشران سوخت جامد و سامانه های هدفگیری و هدایت پیشرفته در مدت کمتر بسیار کوتاهی در حد چند دقیقه آماده پرتاب شده و با سرعت 3 ماخ در مدت کوتاهی با زاویه زیاد(بیش از 45 درجه نسبت به افق) و از بالا به کشتی دشمن اصابت می کند.

پرتابگر سه فروندی این موشک حجم آتش مناسبی در همان شلیک اول از نقطه پرتاب و پیش از اطلاع دشمن از محل فراهم نموده و تأثیر عملیاتی موشک را بالا و تأثیر اقدامات متقابل دشمن را کاهش می دهد. با توجه به تصاویر منتشره از این موشک نوع هدایت آن یکی از روش های الکترواپتیکی است که کارایی آن را از نظر تأثیرات جنگ الکترونیک دشمن تضمین می کند. سرعت بسیار زیاد در هنگام اصابت، زاویه زیاد و حمله از بالا نقاط مثبت عملکرد این موشک است که در صورت جداشونده بودن کلاهک آن می توان احتمال مورد اصابت قرار گرفتن آن از سوی دشمن را در حد صفر دانست.

موشک تندر که برد آن توسط کارشناسان بین 150 تا 250 کیلومتر تخمین زده می شود به عنوان یک موشک کوتاه برد(در کلاس بالستیک) در کنار موشک خلیج فارس و به صورت ترکیبی با آن عمل کرده و با توجه به تصاویر سامانه هدفگیری و هدایت آن باید یکی از انوع راداری باشد. عملکرد ترکیبی این دو موشک می تواند احتمال اصابت به هدف را بسیار بالا ببرد. از نظر تأثیرات سامانه جنگ الکترونیکی باید ذکر کرد تاکنون موشک هایی در دنیا ساخته شده اند که در صورت اقدام به جنگ الکترونیک از سوی هدف با آشیانه یابی منبع اخلال به سمت آن رفته و در نتیجه احتمال اصابت به هدف افزایش می یابد.

این موشک با توجه به برد مناسب خود برای پوشش دادن تنگه هرمز از عمق خاک ایران توامند هستند. موشک خلیج فارس با توجه به برد مناسب خود، می تواند از نواحی غربی استان سیستان و بلوچستان، مرکز استان کرمان و نواحی شرقی و جنوبی استان فارس تمام تنگه هرمز را زیر پوشش خود داشته باشد.

* موشک ضد کشتی تندر

اما شاید مخوف ترین سلاح ضدکشتی ایران موشک دوربرد سجیل باشد. تاکنون تصور می‌شد سجیل تنها به صورت زمین به زمین قابل استفاده است اما اعلام اخیر نیروهای مسلح در رسانه ملی نشان دهنده قابلیت استفاده از آن برای انهدام اهداف دریایی است. هر چند نوع سامانه هدفگیری و هدایت این نوع از سجیل مشخص نیست اما دقت بسیار بالایی در اصابت به هدف از پیش تعیین شده را از خود نشان داده است. این موشک ضمن توانایی رسیدن به برد 2000 کیلومتر با توجه به دستیابی به سرعت های 8 تا 12 ماخ(بیش از 2700 تا کمتر از 4100 متر بر ثانیه) تنها انرژی جنبشی کلاهک آن برای نابودی هدف کافی است اما سرجنگی حداقل 500 کیلوگرمی آن نیز به نیست و نابود شدن هدف کمک می کند.

به کمک این موشک می توان حتی از سواحل شمال کشور یا حتی دورترین نقطه شمال غربی کشور تا بعد از تنگه هرمز را زیر پوشش داشت. این موشک دو مرحله ای بوده و با بر خورداری از سوخت جامد و رها کردن مرحله اول پس از اتمام کار شتاب بالایی داشته و استفاده از برخی روشهای کاهش بازتاب راداری کار کشف و ردیابی آن را از سوی دشمن در فاز ابتدایی پرواز دشوار نموده و در فاز نهایی نیز با توجه به اینکه از تصاویر، جداشونده بودن کلاهک این موشک محرز است و سرعت بسیار بالای این موشک، احتمال مورد اصابت قرار گرفتن آن توسط پدافند دشمن حتی کمتر از موشک خلیج فارس است.

علت اشاره به استفاده از عمق خاک برای پرتاب موشک ها این است که در صورت پراکنده شدن پرتابگرها در فضای بیشتر بدیهی است کار دشمن برای شناسایی مکان آنها دشوارتر، ابزارهای او برای آسیب رسانی به آنها محدودتر و فرصت این سامانه ها برای جابجایی و اختفای مجدد بیشتر می شود هر چند که در مورد موشک های کم سرعت تر، فرصت دشمن برای کشف آنها بیشتر می شود که البته با استفاده از ویژگی های مناطق جغرافیایی و ترکیب استفاده از این سلاح ها در مناطق دور و نزدیک از ساحل با توجه ماهیت و تعدد اهداف و وضعیت وسائل شناسایی دشمن می تواند کارایی این سلاح ها را حفظ نماید.

البته باید دقت داشت با توجه موفقیت اخیر نیروهای مسلح کشور در کنترل و به زمین نشاندن یکی از آخرین و پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین درخدمت دشمن، ادوات دشمن برای نگاه به عمق خاک ایران به ماهواره های جاسوسی وبرخی اداوات جاسوسی الکترونیک محدود می شود که اساساً محدودیت های این ماهواره ها باعث توسعه سایر وسائل شناسایی شده است و تجهیزات زمینی و هوایی جاسوسی الکترونیک ناچارند در فاصله امنی از مرزهای ایران مستقر باشند که کارایی آنها را در هشدار زودهنگام کاهش می دهد.

* جنگنده بمب افکن‌ها

هواپیماهای رزمی نیروهای مسلح کشورمان قابلیت تجهیز به چند نوع موشک هوا به سطح با قابلیت به کارگیری علیه اهداف دریایی را دارد. این موشک ها شامل موشک های هوا به سطح هدایت اپتیکی، لیزری و راداری هستند.

موشک های نور و قادر قابلیت هواپرتاب داشته و در کنار موشک های سی-801کی و سی-802 به عنوان اصلی ترین سلاح های ضدکشتی هواپرتاب محسوب می شوند. همچنین از نظر فنی امکان به کارگیری موشک های کوثر و نصر نیز ممکن است. جنگنده بمب افکن های نهاجا به طور عمده توان حمل تا 5 موشک از این انواع را دارند.

موشک های هدایت تلویزیونی ماوریک با وجود محدودیت برد همچنان برای ضربه زدن به برخی اهداف مناسب هستند. بمب های اپتیکی قاصد1و2 نیز با برد 30 تا 50 و در آینده نزدیک قاصد3 با برد بیش از 100 کیلومتر به عنوان سلاح های دورایستا و قدرتمند برای انهدام اهداف دریایی کارآمد هستند.

موشک های هدایت لیزری و اپتیکی کی-اچ-25 و 29 روسی نیز که قابلیت به کارگیری در هواپیماهای سوخو-24 و همچنین سوخو-25 و میگ-29(در صورت ارتقاء) را دارند به عنوان سلاح هایی با برد 10 تا 30 کیلومتر و قدرت تخریب متوسط قابل بکارگیری هستند.

همچنین موشک های دوربرد، بسیار سریع و ضد رادار کی-اچ-58 هواپیمای سوخو-24 نیز می تواند برای حمله به ناوهای دشمن در راستای عملیات انسداد تنگه هرمز به خوبی ایفای نقش کند.

با توجه به تنوع برد و قابلیت تخریب این بمب ها و موشک ها با توجه به وضعیت منطقه درگیری میتوان از این سلاح ها استفاده نمود. مثلاً برای درگیری با ناوشکن های موشک انداز دشمن، استفاده از تسلیحات دورایستا لازم است و برای متوقف کردن یک کشتی بزرگ استفاده از یک بمب سنگین.

* بالگردها

بالگردهای مخلتفی در مأموریت های نظامی دریایی در کشورمان استفاده می شوند اما با توجه به وضعیت تهدیدات، بالگردهای شاهد-285 با قابلیت تجهیز به موشک های کروز ضدکشتی کوثر و بالگردهای میل-171 با توانایی شلیک موشک های دوربرد نور و احتمالاً قادر، می توانند از نواحی مختلفی به پرواز درآمده و به طور مؤثری برای ناوگان تجاری و نظامی دشمن تهدید ایجاد نمایند.

همچنین بالگردهای تهاجمی کبری نیز در رزمایش های قبلی در عرصه دریا نیز به اجرای مأموریت پرداختند. برخی از این بالگردها در جنگ تحمیلی به موشک ماوریک مجهز شده بودند و امروزه نیز قابلیت تجهیز به برخی از موشک های ضدکشتی را در صورت ارتقاء دارند.

* قایق‌های پرنده

تاکنون یک نمونه قایق پرنده در کشور عملیاتی شده است. این وسائل که در واقع نسل جدید هواپیماهای آب نشین هستند در زمره هواگردهای اثرسطحی قرار گرفته و توانایی تجهیز به موشک های ضدکشتی را دارند.

با توجه به توانایی برخواستن از روی آب، سرعت مناسب و سطح مقطع راداری کم، این قایق ها می توانند در صورت وجود پوشش هوایی مناسب از نقاط مختلفی در سواحل کشور برخواسته و فشار مضاعفی بر ناوگان دشمن وارد کنند.

* هواپیماهای بدون سرنشین

هواپیماهای بدون سرنشین رزمی که امروزه جایگاه خوبی در ارتش های پیشرفته دنیا دارند در ایران از ابتدا برای مأموریت های ضدکشتی نیز درنظر گرفته شده اند. جت بمب افکن کرار، قابلیت حمل چهار موشک کوثر را دارد که با توجه به سرعت بالای خود می توان انرژی ذخیره موشک را بالاتر برده و آن را به برد بیشتری برساند.

این پرنده بردی در حدود 1000 کیلومتر داشته و می تواند با بهره گیری از پرتابگر راکتی از هر نقطه ای مأموریت خود را آغاز کرده و با رسیدن به برد مناسب اقدام به شلیک موشک های خود نماید. هواپیماهای کرار با اتکا به کمیت می توانند ده ها موشک را به سمت یک ناوگروه دشمن شلیک کنند که قطعاً توان پدافندی این ناوها را مغلوب خواهد نمود.

البته باید گفت در کرار تا حدودی از روش های در دسترس پنهانکاری(رادارگریزی) مربوط به جنس مواد تشکیل دهنده استفاده شده تا این پرنده ها بتوانند خود را به فاصله نزدیک ناوهای دشمن برسانند. اما با این وجود استفاده از موشک هایی با برد بیشتر مانند نصر-1 کارایی این پهپاد را در چنین عملیاتی بیشتر می کند.

* توپخانه و سامانه‌های راکتی

فرماندهان نظامی کشور تاکنون چندین بار از افزایش برد توپ های کالیبر بالای کشور صحبت کرده و در مواردی نیز به استفاده از گلوله های هدایت شونده به خصوص علیه اهداف دریایی اشاره نموده اند. با توجه به اعلام در اختیار بودن گلوله های کراسنوپل، ممکن است همین نوع گلوله یکی از انواع مهمات هوشمند و هدایت شونده مورد اشاره باشد. بنابر اعلام فرماندهان نظامی کشور هم اکنون گلوله های هوشمندی در اختیار نیروهای مسلح است که با آنها می شود حتی خودروهای در حال حرکت را مورد اصابت قرار داد.

بدیهی است چنین مهماتی علیه اهداف دریایی نیز قابل استفاده هستند. برد گلوله های توپخانه کشور امروز به بیش از 40 کیلومتر رسیده است که برای آسیب زدن و یا انهدام کشتی های دشمن با توجه به تدابیر تاکتیکی لازمه دارای قدرت تخریب مناسب و قابل استفاده هستند.

همچنین از بکارگیری موفق راکت اندازهای فجر-3 و 5 علیه اهداف دریایی در رزمایش های گذشته خبر داده شده است. البته از تجهیز این راکت ها به سامانه هدفگیری و یا هدایت خاص یا بکارگیری تحت راهکنش(تاکتیک) بخصوصی برای تأثیر گذاری اطلاعی در دست نیست.

هر چند در این گزارش بنا بر بررسی منفرد توانایی هر دسته از تجهیزات در عملیات انسداد تنگه راهبردی هرمز بود، اما ناگفته پیداست که استفاده ترکیبی از این توانایی ها به خصوص با در نظر گرفتن شرایط گوناگون مثلاً میزان حضور نیروهای نظامی مختلف دشمن منجر به هم افزایی قدرت کشور خواهد شد.

به عنوان مثال استفاده مؤثر از توان پدافند هوایی برای کمتر کردن برتری هوایی دشمن و باز کردن فضا برای حضور هواگردهای خودی یکی از این موارد است؛ یا استفاده از زیردریایی ها در صورت بروز شرایط برتری هوایی دشمن تأثیر مهمی در انسداد طولانی مدت تنگه هرمز خواهد داشت.

تمام آب های اطراف کشور در سطح و زیرسطح به طور دائم زیر نظر سامانه های شناسایی کشور از جمله هواپیماهای گشت دریایی و هواپیماهای بدون سرنشین و سامانه های نظارتی زیرآبی است و اهداف ردگیری شده دسته بندی شده و سیر حرکتی آنها و حتی ارتباطات آنها ثبت شده و تحت سامانه رصد دائم اهداف دریایی مورد بررسی قرار می گیرد.

جمهوری اسلامی ایران هرگز تمایل به برهم زدن ثبات منطقه و جهان نداشته و تنها در صورت اقدام علیه منافع ملی خود، پاسخ متقابل داده است. در زمینه نظامی نیز تأکید رهبر معظم انقلاب همواره بر عدم شروع درگیری نظامی اما پاسخ کوبنده در صورت بروز حماقت از سوی دشمن بوده است. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در عرصه غیرنظامی مانند جنگ سایبری و یا فشارهای اقتصادی از جمله بستن تنگه هرمز و قطع بخش عظیم شریان انرژی به مدت نامحدود، پیش دستی نکند. در واقع ممکن است در صورت وضع تحریم های بیشتر به خصوص در خصوص صادرات نفتی کشور، ایران نیز مانع از خروج نفت از آبهای سرزمینی خود شود.

در خصوص برنامه و یا شاید شایعه احداث یک آبراه از خاک امارت متحده عربی برای جایگزینی اضطراری با تنگه هرمز نیز باید گفت صرف نظر از زمان و هزینه لازم برای اجرای چنین پروژه ای و کارایی این آبراه در قیاس با تنگه هرمز و در صورت دوام آوردن اقتصاد کشورهای غربی تا آن موقع، تمام خاک امارات زیر برد موشک های ایرانی است چه رسد به دهانه های این کانال که می تواند به راحتی توسط انواع ادوات مورد اشاره در این گزارش ناأمن شود.

هرچند در نهایت، ایمان و روحیه شهادت طلبی جوانان ایرانی، جرات را آنچنان از دشمنان خواهد گرفت که نیازی به آزمایش عملی این تجهیزات نباشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
icon_rolleyes :evil: .چقدر حال کردم .نبض دنیا تو دست ماست.این همه امریکا ذرت پرت می کنه همش به یه تنگه بسته است .اگه این تنگه بسته بشه مثل اینه که شاهرگ اصلی امریکا بریده بشه icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان فكر كنم قبلا تو سايت در اين مورد، مطالب مطرح شده بود،

كسي ميدونه راحت ترين كار براي انسداد تنگه هرمز، ( لااقل بستن انسداد عبور نفت كش​ها )
چه طرحيه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مثل این که بوی جنگ که می آد پروپاگاندای بازدارندگی هم شروع شده اگر یادتون بیاد سال 85 هم همینطور بود icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]سه نوع موشک بالستیک ضدکشتی تاکنون در ایران معرفی شده که به ترتیب زمانی موشک خلیج فارس، [b]موشک تندر و موشک سجیل[/b] هستند.[/quote]
[quote]جت بمب افکن کرار، قابلیت حمل [b]چهار موشک کوثر[/b] را دارد[/quote]
[quote]البته باید گفت در کرار تا حدودی از روش های در دسترس پنهانکاری(رادارگریزی) مربوط به جنس مواد تشکیل دهنده استفاده شده تا این پرنده ها بتوانند خود را به فاصله نزدیک ناوهای دشمن برسانند. اما با این وجود استفاده از موشک هایی با برد بیشتر مانند نصر-1 کارایی این پهپاد را در چنین عملیاتی بیشتر می کند. [/quote]
مشرق هم بعضی وقت ها یک حرف هایی میزنه در حد فاجعه ...!
ساده ترین راه بستن تنگه هرمز مین ریزی در وسعت بالا و غرق کردن همزمان چند کشتی نفت کش اقیانوس پیما درست در کم عمق ترین قسمت تنگه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان فكر كنم قبلا تو سايت در اين مورد، مطالب مطرح شده بود،

كسي ميدونه راحت ترين كار براي انسداد تنگه هرمز، ( لااقل بستن انسداد عبور نفت كش​ها )
چه طرحيه؟[/quote]

فکر کنم غرق کردن یه نفتکش تو تنگه که با وجود عمق کم این تنگه راه عبور شناورهای سنگین.و میبنده ..به نظر من این راحترین راهه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از موجوداتی باهوش مثل دلفین ها و نهنگ ها و فک های آموزش دیده برای متصل کردن بمب به بدنه کشتی ها و نفتکش ها هم میشه استفاده کرد. البته بیشتر کشورهای دنیا از دلفین ها و نهنگهایی استفاده میکنن که به صورت انتحاری عمل میکنن و خودشونو با کوبیدن به هدف منفجر میکنن مثل نیرو دریاییه آمریکا و بریتانیا و استرالیا . البته این عمل به شدت کاری غیرانسانی هست مخصوصا در مورد حیوانات به این باهوشی و مهربانی و کسانی که این کار رو بکنن به هیچ وجه عاقبت به خیر نمیشن.
و دقیقا هم نمیدونم چه ارتشهایی از دلفین برای متصل کردن بمب یا مین به بدنه اهداف استفاده میکنن ولی یاد دادن این کار به دلفین و نهنگ فکر نکنم کار خیلی سختی باشه.
http://en.wikipedia.org/wiki/Military_dolphin

و این منابع هم از دارا بودن ما از این دلفین های کامیکازی صحبت کرده اند:
http://www.themoscowtimes.com/news/article/new-arms-exports-to-iran-dolphins/265079.html
http://www.atimes.com/atimes/Middle_East/JA08Ak02.html
http://www.abovetopsecret.com/forum/thread70914/pg2
http://en.wikipedia.org/wiki/Exploding_animal

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يه سوال
آمريكا خودش صادر كننده نفته
احتمالا با بسته شدن تنگه هرمز بيشتر سود ميكنه از افزايش قيمت نفت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]يه سوال
آمريكا خودش صادر كننده نفته
احتمالا با بسته شدن تنگه هرمز بيشتر سود ميكنه از افزايش قيمت نفت.[/quote]


بزرگترین صادر کننده نفت روسیه و عربستان سعودی هستند

امریکا بعد از چین [color=blue]بزرگترین مصرف کننده نفت [/color]جهان محسوب میشه !

یک پنجم نفت دنیا از تنگه هرمز میگذره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط End
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.