Recommended Posts

با سلام خدمت همه دوستان بزرگوار.


سلام ویژه هم دارم خدمت برادر نجف بزرگوار. واقعا خوشحال شدم وقتی حضورتون در سایت رو دیدم. ان شاء الله همیشه از حضورتون بهره مند باشیم.


[quote]حتي به دشمنانتان هم دشنام ندهيد...(پيامبر اكرم(ص))..چه برسه به دوستان[/quote]
عزیز، کی حرف از دشنام زد؟!!! بنده عرض کردم:

[quote]قرآن تشبیه خوبی برای اون اظهار نظرها داره ولی برای اینکه به عده ای بر نخوره که بهشون توهین شده بنده عرض نمی کنم.[/quote]
معنیش هم اینه: تشبیه قرآن رو اگه بنده بگم، بعضیها میگن به ما توهین شد! ممکن هم هست چنین برداشتی نکنن! همین!


[quote]و از توهین هایی که به بنده شد تشکر میکنم و اگر زحمت نمیشه بگید خداوند در قران بنده را به چی تشیبه کرده ودر کجا به بنده توهین کرده؟؟[/quote]
عرض نکردم؟ هنوز نگفته دوستان معتقدند بهشون توهین شده!

منظور بنده مهر زدن بر دلها و تمثیل ناشنوا و ... بود. حالا شما هرطور برداشت کنین مختارین.
چون کسی که بدون تحلیل دودوتا چهارتا فقط تاکید بر یه موضوع و درستی اون داره، هیچ وقت نمی تونه حقیقت رو ببینه.


[quote]جناب فت با توجه به موضع تند شما نسبت به من و صفات نا شایسته ایی که زدید معلومه که تحلیل گر خوبی نیستید! ممکنه من در این سایت تازه وارد باشم که نیستم ولی تحلیل گر تازه واردی نیستم![/quote]
اولا نام کاربری این برادر بزرگوارمون «فتح» هست و نه فت! ثانیا اگه میخواین تحلیل های ایشون رو ببینین، یه جستجوی ساده تو همین سایت انجام بدین و مقالات تحلیلی ایشون پیرامون مسائل سیاسی و ... رو مطالعه بفرمایین.
______________________________

[quote]برادر گرامی اتفاقا امریکا خیلی گردن کلفت هست و مطمین باشید تو این 32 ساله مثل سگ پارس نکرده و متاسفانه این هم باز تحلیل های اشتباه شما بوده که اینگونه فکر کردید! چه در سطح بین الملل و چه در داخل ایران خیلی کارها کردن که یکیش جنگ ایرانو عراق بود که ضرر زیادی به اقتصاد و قدرت نظامی ما زد و دو سال پیش هم ماجرایی که میدونید! و چند سال دیگه هم خواهید دید...!![/quote]
کسی منکر قدرت نظامی، سیاسی و اطلاعاتی امریکا نیست. اما تقابل کشورها مثل درگیری دو کشتی گیر نیست که هرکس قوی تر بود پیروز باشه.
بنده با همون مثالهایی که خودتون فرمودین شروع می کنم تا برسیم به نتیجه گیری و موضوع اصلی:
درمورد همون جنگ ایران و عراق که فرمودین، بله. ایجاد اون با تحریک امریکا بود. اما ماحصل جنگ برای ایران و غرب چی بود؟ چه از نظر سیاست و اقتدار بین المللی و چه از جنبه های دیگه.
همچنین بد نیست مطالعه ای داشته باشین درمورد جنگ نفتکشها و درگیریهای مستقیم ایران و امریکا در اون دوران.
درمورد مساله دوسال پیش، پیشنهاد می کنم مقالات و مطالب تحلیلی دوستانی مثل همین برادر فتح بزرگوار که در همون زمانها ارسال کردن مطالعه بفرمایین تا اطلاعاتتون زیاد که هست، بیشتر هم بشه.

درمورد درگیری و جنگ بین ایران و امریکا هم بسیار بسیار فراوان تو این سایت بحث شده و اگه در این زمینه میخواین بحث کنین، اول نظرات بنده و سایر دوستان در اون تاپیکها رو مطالعه بفرمایین و بعد اگه احساس کردین مطلب جدیدی هست که روش بحث نشده در خدمتیم.


موضوع الان، بحث امریکا نیست. بلکه اصلی ترین بخش بحران فعلی مربوط میشه به کشورهای منطقه ای.
_____________________________

قبلا بنده عرض کردم؛ و احساس می کنم لازمه چندباره عرض کنم. اون کسی که الان درحال چنگ و دندون نشون دادنه، غرب نیست. بلکه این ماییم که داریم غرب رو تهدید به جنگ می کنیم. شرایط بدر و خیبر هم اشاره به همین موضوع داره. یعنی زمانی که احساس می کنیم دشمن داره شرایطی علیه ما بوجود میاره، خودمون پیشدستانه اقدام به مقابله می کنیم.

تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی، عملا تجارت و اقتصاد ما رو هدف گرفته و نشانه اعلام جنگ دشمن علیه ماست. بنابراین ما با اقدام سخت، جلوی اون می ایستیم. به همین خاطر چندین مانور برگزار می کنیم و اونقدر تشنج در منطقه ایجاد می کنیم تا دشمن مجبور به عقب نشینی بشه. (که تا الان هم نتایج مثبت خودش رو نشون داده.)
اگر هم دشمن عقب نشینی نکرد (که احتمالش بسیار پایینه؛ اگه دلیل می خواین میتونیم درموردش بحث کنیم) لاجرم جنگ آغاز میشه. اما بهتره بدونیم؛ تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی از نظر غرب یعنی شکستن کمر ایران و آماده سازی اون برای حمله. پس با این حساب، وقتی وقوع جنگ حتمیه، بهتره زمانش رو ما تعیین کنیم!


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در همان آغاز، رسانه‌های غربی مدعی بودند، نامه‌ای که آمریکا به ایران نوشته، دارای لحن هشداری است. بدین ترتیب که آمریکا به ایران هشدار داده، در صورتی که تنگه هرمز بسته شود، با واکنش شدید آمریکا روبه‌رو خواهد شد.

در همین باره، «سی‌.ان‌.ان»، فاش کرده است، هرچند در این لحن هشداری بوده و آمریکا به ایران خاطرنشان کرده که نباید قدرت واکنش آمریکا را دست کم بگیرند، با وجود این و به ظاهر در این نامه، آمریکایی‌ها [b]درخواست خود برای داشتن یک خط ارتباطی را همچنان مطرح کرده‌اند.[/b]

«سی‌.ان‌.ان» در این باره نوشته است: آمریکا پیشنهاد داده که یک خط ارتباطی مستقیم بین دو کشور ایجاد شود که ایجاد چنین خط ارتباطی، می‌تواند امیدبخش و کمک‌دهنده باشد، اما قطعا چنین خط ارتباطی به تنهایی کافی نیست، ولی می‌تواند از درگیری میان ایران و غرب که به گفته رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، می‌تواند برای منطقه و جهان یک تراژدی غمبار باشد، جلوگیری کند.

گویا، لابی صهیونیستی به محض آگاهی از پیشنهاد دوباره آمریکایی‌ها به شدت به تکاپو افتاده‌اند تا به هر گونه که می‌شود، سناریوی خود یعنی ایجاد یک جنگ افروزی جدید را در منطقه روی میز بیاورند. به همین دلیل، درصددند که حق مذاکره با ایران را از دولت آمریکا گرفته و به کنگره بسپارند؛ جایی که آنان قدرت لابی‌گری فراوانی دارند.[url=http://www.tabnak.ir/fa/news/220256/%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دكتر جون البته تو تصاوير هم سر جنگي رو نگرفته بودن( همش قسمت زيرين تو تصوير بود) به نظرم مشكل رادار يا سيستم ماهواره اي(يا هر هدايت دقيق ديگه) زياد جدي نيست مسئله اصلي همون كنترل اون تو فاز نهايي هست حالا كه اشاره كردي بگم كه اگه اين مساله اهداف دريايي صحيح باشه چون مرحله دوم فاقد باله براي تغيير جهت هست پس بايد از فناوري تغيير بردار رانش تو مرحله دوم بهره بگيره كه قاعدتا نياز به سوخت مرحله دوم تا آخرين لحظه هست كه همه ي اينها فناوري بالايي مي طلبه....
خب دكي جون چكار كنيم دم خروس شما رو باور كنيم يا قسم حضرت عباس من و... Mr. Green
(به قطع و يقين هم نمي تونيم بگيم اصلا نميشه از الكترو اپتيك استفاده كرد)[/quote]
سوخت مرحله دوم رو نمیدونم ولی برآمدگی های وسط موشک سجیل(به احتمال زیاد نقطه جدایش) بسیار شبیه برآمدگی انتهای خود موشک سجیل هست که محل جت وین هاست. میشه احتمال زیاد داد که مرحله دوم دارای جت وین هست!
[url]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/11/98830_483.jpg[/url]
[url]http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2008/11/404965_orig.jpg[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میثم جان ممنون شما خیلی از گفته های من رو گفتین و در عین حال چوب کاری درست و حسابی فرمودین.
[quote]جناب فت با توجه به موضع تند شما نسبت به من و صفات نا شایسته ایی که زدید معلومه که تحلیل گر خوبی نیستید! ممکنه من در این سایت تازه وارد باشم که نیستم ولی تحلیل گر تازه واردی نیستم![/quote]
دوست عزیز وارد فاز همیشگی مظلوم نمایی نشین.اولا مواضع تند من با شما یعنی چی.اگر غیر از اینی هست که بنده در مورد شما گفتم شما حق دارین یا اینکه دوست دارین تمام نظرات شما رو اینجا کپی کنم.برداشت شما اشتباه هست من گفتم شما نظراتی دادین با مضمونی به این معنا که الان آمریکا به ما حمله می کنه و نابود میشیم و.....

فت هم نه فتح ان شا الله از روی عمد نبوده.
اما موضوع دیگر اینکه میشه بفرمائین من کجا به شما صفت ناشایسته دادم؟؟ :mrgreen:
بنده تمثیلاتی رو زدم که ممکنه به خود من هم تطبیق کنه و اگر فردی این لباس رو اندازه تن خودش می دونه مشکل از بنده نیست مشکل از تن شریف طرف مقابل که ممکنه خود حقیر هم باشه هست.
[quote]
برادر گرامی اتفاقا امریکا خیلی گردن کلفت هست و مطمین باشید تو این 32 ساله مثل سگ پارس نکرده و متاسفانه این هم باز تحلیل های اشتباه شما بوده که اینگونه فکر کردید! چه در سطح بین الملل و چه در داخل ایران خیلی کارها کردن که یکیش جنگ ایرانو عراق بود که ضرر زیادی به اقتصاد و قدرت نظامی ما زد و دو سال پیش هم ماجرایی که میدونید! و چند سال دیگه هم خواهید دید...!![/quote]
برداشت من از قدرت و .... فلسفی هست نه سیاسی هر چند در بعد سیاسی و استراتژیک هم می تونم اثبات کنم که اونها قوی نیستن.شاخصه اصلی هم راسیونالیسم پراگماتیسمی حاکم بر تفکر استراتژیک غرب هست و این یعنی به دشمنی که قوی هست حمله نکن.
حالا شما هی توی این تاپیک و اون تاپیک بفرما اونها قوی هستن که گفتن واضحات هست مثل بقیه تحلیل گران محترم همین سایت که فقط همیشه تکرار مکررات و واضحات می کنن منتها آنچنان قشنگ می نویسن میشه گفت بیشتر تحلیل سرایی می کنن تا تحلیل گرایی.اما این طرف قضیه هم ما هستیمنه برگ چغندر.
در مورد ضربات هم نگاه من برگرفته از نظام فکری من هست و نگاه برخی دوستان حاضر در سایت نگاه غربی و بی طرفانه و به قول دکتر شریعتی غیر متعهدانه ،‌ اینجاست که ما در دو وادی متفاوت صحبت می کنیم و عملا حرف هم رو نمی فهمیم.اون جنگ برای ما منشا خیر شد و اون فتنه هم بود تا صف منافق از مومن جدا بشه و خواهد بود چون منافق خواهد بود و فقط این وسط نقش ما مهم هست که توی کدوم صف باشیم از ترس ابر قدرتها در صف نفاق و فتنه یا بی طرف یا در صف حق با تمام سختیهاش.
[quote]به همین مقدار بسنده میکنم چون بیشتر از این میترسم به گرگ و میمون بسنده نکنید!! :mrgreen:
و در اخر باید بگویم همانطور که نباید دشمن را غولی بی شاخ و دم فرض کرد خودمون هم نباید ابر قدرت و ... فرض کرد![/quote]
میشه بفرمائین کجا من شما رو گرگ خطاب کردم ؟؟؟؟؟ یا میمون؟؟؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وقتی اقتصاد کشورمون قراره این شکلی ضعیف بشه بگذار اقتصاد غربی ها هم اینجوری ضعیف بشه به درک !! به خاک سیاه!
اگر واقعا اوباما رهبرمون رو تهدید کرده باید ی جواب مناسبی بهشون داد دوستان

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نماینده مردم تهران با تشریح بخشی محتوای نامه باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت که ‌اوباما در این نامه ‌درخواست مذاکره مستقیم با ایران را مطرح کرده‌ است.

علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس در خصوص نامه اخیر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی جزئیاتی از محتوای این نامه را تشریح کرد.

وی در خصوص جزئیات این نامه گفت: در این نامه هم گفته شده که بستن تنگه هرمز خط قرمز ماست و هم اینکه درخواست مذاکره مستقیم کرده‌اند.

این نماینده مجلس ادامه داد: اوباما در این نامه برای مذاکره و حل و فصل اختلافات فی‌مابین اعلام آمادگی کرده است.

مطهری در این رابطه اظهار داشت: قسمت اول این نامه از موضع تهدید و قسمت دوم هم از موضع دوستی و مذاکره بیان شده است.
[url=http://www.tabnak.ir/fa/news/220606/%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D9%87%D8%B1%DB%8C]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]دكتر جون البته تو تصاوير هم سر جنگي رو نگرفته بودن( همش قسمت زيرين تو تصوير بود) به نظرم مشكل رادار يا سيستم ماهواره اي(يا هر هدايت دقيق ديگه) زياد جدي نيست مسئله اصلي همون كنترل اون تو فاز نهايي هست حالا كه اشاره كردي بگم كه اگه اين مساله اهداف دريايي صحيح باشه چون مرحله دوم فاقد باله براي تغيير جهت هست پس بايد از فناوري تغيير بردار رانش تو مرحله دوم بهره بگيره كه قاعدتا نياز به سوخت مرحله دوم تا آخرين لحظه هست كه همه ي اينها فناوري بالايي مي طلبه....
خب دكي جون چكار كنيم دم خروس شما رو باور كنيم يا قسم حضرت عباس من و... Mr. Green
(به قطع و يقين هم نمي تونيم بگيم اصلا نميشه از الكترو اپتيك استفاده كرد)[/quote]
سوخت مرحله دوم رو نمیدونم ولی برآمدگی های وسط موشک سجیل(به احتمال زیاد نقطه جدایش) بسیار شبیه برآمدگی انتهای خود موشک سجیل هست که محل جت وین هاست. میشه احتمال زیاد داد که مرحله دوم دارای جت وین هست!
[url]http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/7/11/98830_483.jpg[/url]
[url]http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2008/11/404965_orig.jpg[/url][/quote]
ممنونم عشقي :mrgreen: بله اونجا دقيقا محل جدايي هست....
البته يه حدسم اينه كه با تغيير سوخت خود مرحله اول موشك رو تا حداكثر ارتفاع(بنابه گفته سردار وحيدي800كيلومتر!!)ببره و با روشن شدن موتور در مرحله نهايي(فاز سقوط) موشك به هدف برسه البته فكر نكنم ديگه سرعتش همون4-5 ماخ معمول بشه كه در اين صورت حتي سر جنگي400-500 كيلويي مثل فشنگ از ناو رد ميشه و ناو و سوراخ ميكنه اونم چه سوراخي....
=========================================
براي سومين بار شهيد بيگدلي چه كسي هست و كجا شهيد شده؟؟ :mrgreen: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به جزئیات پیغام باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب گفت: این پیغام 3 محور اساسی دارد و از 3 کانال سفیر کشورمان در سازمان ملل، سفیر سوئیس در تهران و رئیس‌جمهور عراق به دست ایران رسیده است.

وی با بیان اینکه مجموع محورهای نامه نشان می‌دهد که نگارش آن از سر انفعال بوده است، افزود: اوباما در ابتدای پیغام ژستی ابرقدرتی می‌گیرد و می‌گوید که "تنگه هرمز و آب راه‌های بین المللی برای همه ملت‌هاست و تنگه هرمز خط قرمز آمریکا محسوب می‌شود."

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی تصریح کرد: اوباما در ادامه پیغام هم می‌گوید "ما می‌توانیم با هم «تعامل و مذاکره» داشته باشیم، البته با حفظ حقوق یکدیگر".

ابراهیمی می‌گوید اوباما در بخش پایانی پیغام خود به رهبر معظم انقلاب عنوان کرده که "ما هیچ حرکت خصمانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران انجام نمی‌دهیم."

وی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که این پیغام با خوی آمریکایی‌ها سازگار نیست بلکه نگارش این نامه به خاطر اقتداری است که کشورمان به آن دست یافته است؛ اقتداری که اوباما را از موضع خود پایین آورده و به انفعال رسانده است.

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی اضافه کرد: البته در مورد این پیغام تحلیل دیگری هم وجود دارد و آن اینکه چون آمریکا در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری قرار دارد، اوباما تلاش می‌کند که با کنش در برابر ایران، به سرنوشت کلینتون دچار نشود.

ابراهیمی همچنین گفت: برگزاری رزمایش نیروی دریایی ارتش و خبر برگزاری رزمایش سپاه در آینده نزدیک، برگ دیگری از اقتدار نظامی کشورمان بود از طرفی هم مواضع مقتدرانه رهبر معظم انقلاب و خروج آمریکایی‌ها از عراق نیز جزو دیگر عواملی بود که اوباما را وادار به نگارش این نامه کرد.

وی در پایان این گفت‌وگو اظهار داشت: معمولاً این‌گونه نامه‌ها به شورای عالی امنیت ملی ارجاع می‌شود ولی با این حال بحث‌هایی هم در این باره، در کمیسیون امنیت ملی صورت گرفته است.

سیدحسین نقوی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در گفت‌وگوی دیگری با فارس در باره پیغام اوباما به رهبر انقلاب گفت: اوباما در این پیغام برقراری یک خط ارتباطی مستقیم بین تهران - واشنگتن از طریق برقرای ارتباط تلفنی پیشنهاد کرده است.

وی در این باره اضافه کرد: اوباما در توضیح این درخواست خود اعلام کرده که ما باید خط ارتباطی داشته باشیم چراکه بسیاری از مسائل را می‌توان با گفت‌وگو حل کرد.
[url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901026001192]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name="persian_sky"]حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به جزئیات پیغام باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب گفت: این پیغام 3 محور اساسی دارد و از 3 کانال سفیر کشورمان در سازمان ملل، سفیر سوئیس در تهران و رئیس‌جمهور عراق به دست ایران رسیده است.

وی با بیان اینکه مجموع محورهای نامه نشان می‌دهد که نگارش آن از سر انفعال بوده است، افزود: اوباما در ابتدای پیغام ژستی ابرقدرتی می‌گیرد و می‌گوید که "تنگه هرمز و آب راه‌های بین المللی برای همه ملت‌هاست و تنگه هرمز خط قرمز آمریکا محسوب می‌شود."

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی تصریح کرد: اوباما در ادامه پیغام هم می‌گوید "ما می‌توانیم با هم «تعامل و مذاکره» داشته باشیم، البته با حفظ حقوق یکدیگر".

ابراهیمی می‌گوید اوباما در بخش پایانی پیغام خود به رهبر معظم انقلاب عنوان کرده که "ما هیچ حرکت خصمانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران انجام نمی‌دهیم."

وی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که این پیغام با خوی آمریکایی‌ها سازگار نیست بلکه نگارش این نامه به خاطر اقتداری است که کشورمان به آن دست یافته است؛ اقتداری که اوباما را از موضع خود پایین آورده و به انفعال رسانده است.

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی اضافه کرد: البته در مورد این پیغام تحلیل دیگری هم وجود دارد و آن اینکه چون آمریکا در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری قرار دارد، اوباما تلاش می‌کند که با کنش در برابر ایران، به سرنوشت کلینتون دچار نشود.

ابراهیمی همچنین گفت: برگزاری رزمایش نیروی دریایی ارتش و خبر برگزاری رزمایش سپاه در آینده نزدیک، برگ دیگری از اقتدار نظامی کشورمان بود از طرفی هم مواضع مقتدرانه رهبر معظم انقلاب و خروج آمریکایی‌ها از عراق نیز جزو دیگر عواملی بود که اوباما را وادار به نگارش این نامه کرد.

وی در پایان این گفت‌وگو اظهار داشت: معمولاً این‌گونه نامه‌ها به شورای عالی امنیت ملی ارجاع می‌شود ولی با این حال بحث‌هایی هم در این باره، در کمیسیون امنیت ملی صورت گرفته است.

سیدحسین نقوی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در گفت‌وگوی دیگری با فارس در باره پیغام اوباما به رهبر انقلاب گفت: اوباما در این پیغام برقراری یک خط ارتباطی مستقیم بین تهران - واشنگتن از طریق برقرای ارتباط تلفنی پیشنهاد کرده است.

وی در این باره اضافه کرد: اوباما در توضیح این درخواست خود اعلام کرده که ما باید خط ارتباطی داشته باشیم چراکه بسیاری از مسائل را می‌توان با گفت‌وگو حل کرد.


من با این نکته مخالفم و اصلا این ادمو عصبانی میکنه. یعنی وقتی شمن با ما میخواهد از راه گفتگو وارد بشه خوار و ذلیل شده :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر اقای اوباما واقعآ می خواهد حسن نیت خودشو نشان دهد دست از تحریم نفتی ایران بکشد و از سیاه نمایی علیه کشور ما دست بردارد و پرونده ی هسته ی ایران رو مخدومه اعلام کند شاید ان موقع مقام معظم رهبری اجازه دادند باب صحبت با امریکایی ها باز شود.
اقای اوباما نمی توان همزمان به تهدید و تحریم دست دوستی به سمت کشوری دراز کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اگر اقای اوباما واقعآ می خواهد حسن نیت خودشو نشان دهد دست از تحریم نفتی ایران بکشد و از سیاه نمایی علیه کشور ما دست بردارد و پرونده ی هسته ی ایران رو مخدومه اعلام کند شاید ان موقع مقام معظم رهبری اجازه دادند باب صحبت با امریکایی ها باز شود.
اقای اوباما نمی توان همزمان به تهدید و تحریم دست دوستی به سمت کشوری دراز کرد.[/quote]
کدام حسن نیت برادر؟ اوباما و غرب میخواد سر به تن ایران نباشه! اونها تا زور نباشه پرونده ی ایران رو مختومه اعلام نمی کنن.(هر چند در موقعیت قاضی نیستن که بخوان این کارو بکنن) این نامه نگاری ها هم از روی استیصال و یک نوع تغییر استراتژیه. وقتی دیدن چهره ی خشن و منفور بوش جواب نمیده این مردک روباه صفت رو جلو آوردن. این همون دست چدنی در پوشش مخملیه که رهبر اشاره کردند.
ایران و آمریکا بخاطر دیدگاههای متضاد بنیادین هیچ وقت با هم کنار نمیان . ممکنه مدتها در جنگ سرد فرو برن و یا یکیشون اون یکی رو از صحنه خارج کنه ولی صحبت و مذاکره و دوستی هرگز اتفاق نمی افته.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امریکا اول میخواد اقتصاد مونو ضعیف کنه بعد به ما حمله کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تحریم نفت و بانک مرکزی یعنی اقدام خصمانه!، بنابراین عوام فریبی شاید پاسخ بده ولی ایران فکر نکنم از ترس تب به مرگ راضی بشه!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify][color=darkred][b]برگزاری رزمایش دریایی سپاه در موعد مقرر[/b]
[/color]
[color=darkblue]جانشین فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص برگزاری رزمایش نیروی دریایی سپاه در محدوده خلیج فارس و تنگه هرمز گفت: این رزمایش در موعد مقرر برگزار می شود.[/color]
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از ایرنا، سردار سرتیپ پاسدار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پیش از این موعد برگزاری رزمایش بزرگ این نیرو در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز را بهمن ماه سال جاری عنوان كرده بود.

[b] واكنش به اعزام ناو جنگی آمریكا به خلیج فارس[/b]
جانشین فرمانده كل سپاه در ادامه گفت وگو با ایرنا در واكنش به اعزام ناو جنگی ایالات متحده به خلیج فارس تصریح كرد: حضور نیروهای نظامی آمریكا عاملی برای پیدایش ناامنی در منطقه است.
سردار سرتیپ پاسدار سلامی یادآور شد: ناوهای جنگی و نیروهای نظامی آمریكا سالیان درازی است كه در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه حضور دارند و بر این اساس، تصمیم آنها برای اعزام ناوهای جدید موضوع جدیدی نیست و این اقدام باید در راستای حضور مداوم آنها تفسیر شود.
جانشین فرماده كل سپاه خاطرنشان كرد: البته این حضور همواره منشا پیدایش ناامنی و ناهنجاری در محیط امنیتی منطقه بوده است كه بازتاب های آن را در شرایط امنیتی خاورمیانه و شرق مدیترانه به ویژه در كشورهای عراق و افغانستان مشاهده می كنیم.

پس از اعلام آمادگی ایران برای مقابله با تهدیدات در تنگه هرمز، آمریكا اعلام كرد كه دومین ناو هواپیمابر خود را به خلیج فارس می فرستد؛ اما زمانی كه مقامات سیاسی و نظامی ایران از آمادگی هر چه بیشتر برای مقابله با تهدیدات خبر دادند مقامات آمریكایی اعزام ناوهای جدید به منطقه را بخشی از چرخش عادی نیروها عنوان كردند.
آمریكا بخشی از نیروهای نظامی خود را در منطقه از جمله در كشورهای بحرین، امارات متحده عربی، قطر، كویت و سایر كشورهای حاشیه خلیج فارس مستقر كرده است.

سردار سرلشكر سید یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم كل قوا اخیرا با تاكید بر تسلط ایران بر خلیج فارس و تنگه هرمز خاطرنشان كرده است: اگر خطراتی متوجه كشور شود؛ جمهوری اسلامی ایران از ابزارهای سیاسی و دیگر ابزارها برای تامین امنیت خود استفاده می‌كند.

[color=olive]۰۱ بهمن ۱۳۹۰[/color]
منبع: مشرق‌نيوز
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/93579/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B9%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%B1%D8%B1[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عصرایران - در ماه های اخیر " تنگه هرمز"‌ شاه کلید روابط خصمانه ایران و آمریکاست ؛ از زمانی که آمریکایی ها بحث تحریم نفتی ایران را مطرح کردند ، تهران نیز این پیام را علنی کرد:‌ اگر نفت ما صادر نشود ، نفت کس دیگری هم از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.

سپس مانور نظامی ارتش ایران در تنگه هرمز برگزار و نحوه بستن تنگه تمرین شد. قرار است در ماه جاری نیز مانور دیگری توسط سپاه در همین منطقه برگزار شود.

آمریکایی ها هم تهدید کردند اگر ایران تنگه را مسدود کند ، آنها واکنش نشان خواهند داد. قضیه به حدی بالا گرفت که حتی اوباما نیز پیامی به عالی ترین مقام جمهوری اسلامی ایران فرستاد و تنگه هرمز "خط قرمز"‌ ایالات متحده دانست و در همان حال بر مذاکرات مستقیم نیز تأکید کرد.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206271_558.jpg

حال سخن این است که آیا ایران می تواند تنگه را ببندد و اگر بست ، چه اتفاقاتی می تواند متصور باشد؟! در این نوشتار می کوشیم به این سوال ها پاسخ دهیم.

ایران چه زمانی تنگه هرمز را خواهد بست؟

تهدید به بستن تنگه هرمز ، مانند گیوتینی است که تا فرو نیفتاده ، می تواند به عنوان اهرم فشار مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین ، ایران تا حد امکان از فرود آوردن این گیوتین تهدیدآمیز اجتناب خواهد کرد.

در عالم سیاست ، صرفاً‌ این مهم نیست که چه کاری انجام دادی ، بلکه این نیز مهم و گاه مهم تر است که چه کاری می توانی انجام دهی.
همین که طرف های مقابل ایران به این باور برسند که ایران توانایی بستن تنگه هرمز را دارد ، خود عامل بازدارنده و اهرم فشار و چانه زنی است.

فرود آوردن گیوتین "مسدودسازی هرمز"‌ زمانی رخ خواهد داد که تهدید غرب در تحریم نفتی ایران به حد تکمیل برسد و واقعاً مانع از فروش نفت ایران در دنیا شوند و نیز فشارهای اقتصادی بر ایران به حدی برسد که ایران چاره ای جز مقابله خصمانه نداشته داشته باشد.

به بیان دیگر اگر ایران مجبور باشد ،‌ اقدام به بستن تنگه خواهد کرد تا اقتصاد کشورهای متخاصم ( چه کشورهای عربی که با افزایش تولید نفت خود بر خلاف سهمیه اوپک راه را برای تحریم ایران هموار کرده اند و چه کشورهای غربی که بانی تحریم علیه ایران هستند) را دچار آسیب متقابل کند.
راهبرد تهران ، "تقسیم زیان های تحریم ایران" است.

بستن تنگه هرمز چگونه محقق می شود؟

طبیعتاً بستن تنگه هرمز با زنجیر نخواهد بود(!) ؛‌ نیروهای مسلح ایران به مدت بیش از دو دهه است که با بودجه های قابل توجه و حمایت های گسترده مسوولان کشور ، مدرن ترین و متنوع ترین سلاح های ضدکشتی را تولید و انبار کرده اند.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206257_692.jpg

اگر تا پیش از این بستن تنگه هرمز صرفاً با نیروهای دریایی و تجهیزات ساحل به دریا مسیر بود و دشمن نیز می توانست با غلبه بر نیروی دریایی و ساحلی قضیه را منتفی کند ، هم اکنون انواع موشک های ضدکشتی ایران می توانند نه تنها از سواحل که حتی از استان آذربایجان غربی و خراسان شمالی هم به سمت کشتی ها در تنگه هرمز شلیک کنند.
علاوه بر این موشک های بالستیک ، موشک های میان برد (مانند قارعه و نصر1) قادرند از کنار آب های خلیج فارس تا عمق خاک استان کرمان ، تنگه را مدام موشک باران کنند.

همچنین مین گذاری تنگه هرمز مخصوصاً با استفاده از قایق های تندرو - که به تیراژ زیاد در اختیار نیروهای مسلح ایران قرار دارند و بسیار هم مدرن و مجهزند - می تواند تنگه را ببندد ؛ حال بماند راکت ها و توپخانه ساحلی و قایق های پرنده و هواپیماهای بدون سرنشین و ... ایران.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206261_905.jpg

نکته این که تمام عرض تنگه هرمز برای کشتی های بزرگ و نفت کش ها قابل عبور نیست و تنها کانالی به عرض حدوداً 10 کیلومتری معبر نفتکش ها و کشتی های عظیم الجثه است. بنابراین بارش مداوم تیر بر یک کانال بسیار کوچک 10 کیلومتری کار سختی نیست.

بعد از بستن تنگه هرمز چه اتفاقی می افتد؟

این سوال مهم تری از نحوه بستن تنگه هرمز است ؛ بعد از بستن تنگه هرمز چه اتفاقی می افتد و آیا ایران می تواند همچنان تنگه را بسته نگه دارد؟

به فرض این که ایران اعلام کرد از ساعت یک دقیقه بامداد فردا اجازه عبور کشتی از تنگه را نخواهد داد و عبور کنندگان را موشک باران و غرق خواهد کرد.

طبیعتاً بعد از این تهدید ، هیچ شرکتی ریسک نخواهد کرد تا کشتی و سرنشینان آن را به خطر بیندازد و از زیر باران موشک و از میان مین هایی که هر لحظه ممکن است منفجر شوند عبور دهد.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206263_527.jpg

اینجاست که اولین کشتی عبوری که ممکن است با لابی آمریکا و با اسکورت ناوهای آمریکایی صورت بگیرد تعیین کننده خواهد بود.
اگر این کشتی مورد حمله ایران قرار نگیرد و بعد از ان هم روند عبور و مرور طبق روال معمول انجام شود ،گیوتین ، بی آنکه گردنی را بزند فرودافتاده و ایران قضیه را باخته است . لذا بدیهی است که وقتی ایران "مجبور"‌به اعلام مسدودی تنگه شده ، "مجبور"‌به اعمال مسدودی ان نیز خواهد بود و اولین انفجارها شکل می گیرد و قیمت نفت با جهشی بی سابقه مواجه می شود.

در چنین شرایطی آمریکا دو راه بیشتر ندارد:‌یا دست روی دست بگذارد و برغم آن همه ادعا و قدرتمندی ، تماشاگر تسلط ایران باشد یا آن که وارد معرکه شود تا تنگه را بگشاید و جریان انرژی را به حالت عادی درآورد.

طبیعتاً امریکا نیز مانند ایران نمی خواهد از پیش بازنده باشد و لذا تصمیم به اقدام خواهد گرفت. اما قضیه این است که چه اقدامی؟ اگر پروسه بستن تنگه هرمز در همان تنگه و سواحلش بود ، شاید می شد با یک نبرد دریایی سنگین ، نیروهای دریایی و ساحلی ایران را شکست داد و با استقرار تعداد بیشتری از یگان های دریایی آمریکایی ، امنیت نفتکش ها را تأمین نمود ولی قضیه اینجاست که طرف دریایی نیروهای آمریکایی ، ناوها و ناوچه های متعارف نیستند که با چند موشک بتوان کارشان را ساخت و به زیر آبشان فرستاد بلکه چالش اصلی آنها حجم انبوه و نامتقارن قایق های تندروی جنگی است و مهم تر این این ها ،‌موشک هایی که نه الزاماً از نقاطی ثابت در ساحل که از نقاط متحرک در همه جای ایران به سمت آن 10 کیلومتر شلیک می شوند و عملاً تنگه را ناامن و مسدود می نمایند.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206258_717.jpg

اینجا باز هم امریکا بین سه تصمیم قرار می گیرد:‌
-کنار آمدن وضعیت پیش آمده
-مذاکره با تهران و دادن امتیازات برای بازگشت به شرایط قبلی
-از بین بردن عوامل تهدید تنگه هرمز ؛ بدین معنا که ارتش ایالات متحده ، جنگ را فراتر از درگیری در دریا و حوزه پیرامونی کشتی ها و نفتکش ها به عمق خاک ایران ببرد و بکوشد تمام موشک اندازهای متحرک ایران را شناسایی و منهدم کند.

بدیهی است که حالت نخست به معنی شکست آشکار آمریکاست و لذا این گزینه قطعاً در دستور کار ایالات متحده قرار نخواهد گرفت.
می ماند دو گزینه بعدی که اجرای هر کدام از آنها بستگی تام به شرایط ان زمان دو حریف دارد. اگر آمریکا و متحدانش در شرایطی باشند که بدانند در صورت حمله به ایران پیروز میدان هستند در این گزینه تردیدی نخواهند داشت و الا رو به مذاکره خواهند آورد زیرا اقتصاد آنها نمی توان برای مدت طولانی با قیمت های نجومی انرژی ادامه حیات دهد.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206262_803.jpg

اقدام احتمالی آمریکا برای نابودسازی توان موشکی ایران در عمق خاک ایران ، به معنای حمله نظامی به تمامیت ارضی تلقی می شود و جنگ تمام عیار نتیجه ان خواهد بود.

اما قضیه اینجاست که برای آمریکا بعد از دو تجربه ذی قیمت افغانستان و عراق ، حمله نظامی به کشور ثالثی در منطقه هرگز در اولویت نیست. نظامیان آمریکا و متحدانشان یک دهه بعد از اشغال افغانستان ، هنوز تلفات می دهند و این اواخر هم کاخ سفید اعلام کرده که حاضر به گفت و گو با طالبان است، همان طالبانی که برای نابودی شان به افغانستان حمله شده بود!

هر چند حمله آمریکا ، برای ایران بسیار خسارت بار خواهد بود و حتی می توان بیشتر از خسارات وارده بر آمریکا بر ما لطمه وارد می شود چون ما در خاک خون می جنگیم و در این باره نمی توان شعار درمانی کرد ولی آمریکایی ها در تصمیم خود برای حمله به ایران ،‌ خسارت های وارده به ایران را در نظر نخواهند گرفت بلکه در وهله اول آسیب هایی که خود متحمل خواهند شد را محاسبه می کنند و اتفاقاً همین حسابگری هوشمندانه غربی است که تا کنون آنها را از حمله نظامی به ایرانی که اساساً قابل مقایسه با عراق و افغانستان نیست ، بازداشته است.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206272_366.jpg

به فرض حمله آمریکا به ایران ، یقیناً اوضاع تنگه هرمز ، نه تنها بهتر نمی شود بلکه آتش افروخته شده در هرمز به کل منطقه نیز سرایت می کند و عواقبی به همراه خواهد داشت که هیچ کس از گستردگی و طول مدتش خبر ندارد.
بنابراین ، حمله فراگیر به ایران نیز برای گشودن هرمز ، نقض غرض خواهد بود.

بنابراین ، اگر قرار باشد حمله ای فراگیر به ایران صورت گیرد ، تصمیم گیری درباره آن ، صرفاً جنبه های تاکتیکی برای بازگشایی تنگه نخواهد داشت ، بلکه الزاماً تابعی از راهبرد کلی آمریکا در قبال ایران خواهد بود. بنابراین دغدغه استراتژیک آمریکا می تواند این باشد که اقدام ایران به بستن تنگه هرمز ، قبل از زمانی باشد که آمریکا و متحدانش مهیای حمله به ایران هستند.

لذا آمریکایی ها از همین الان تمام تلاش های خود را معطوف این کرده اند که اساساً نگذارند کار به عملی کردن تهدید ایران در بستن تنگه هرمز برسد زیرا در چنان وضعیتی یا باید وارد جنگ با ایران با آینده نامعلوم - برای هر دو طرف - شوند و یا مذاکره کنند و امتیاز دهند.

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/11/1/206265_620.jpg

هم از این روست که در پیام اخیری که اوباما برای رهبری ایران ارسال کرده ،‌بعد از تهدید درباره بستن تنگه هرمز ، دعوت به مذاکره هم وجود دارد؛ این گزینه ای عاقلانه برای آمریکایی هاست که به جای مذاکره در شرایط جنگی برای بازکردن تنگه ، در شرایط غیرجنگی حاضر برای نبستن تنگه مذاکره کنند.

http://www.asriran.com/fa/news/197898/%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF%D8%9F!

[color=indigo]منتقل شد به بخش دکترین , استراتژی و تاکتیک
SHAHABESAGEB[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.