Recommended Posts

گزینه های اصلی که  امکان عملیات و پرتاب اژدر رو داشته به غیر از  بدون سرنشین های زیر ابی UUV

 امریکا زیر دریایی غواصی Proteus نیوی سیلز 

http://www.hisutton.com/Proteus SDV.html

 زیر دریایی کوچک SDV Mk.9 با قابلیت حمل 2 اژدر   ظاهرا نیرو دریایی امریکا  با فروشش به اسراییل موافقت نکرده 

http://www.hisutton.com/SDV Mk9.html

 

مظنون اصلی حملات امارت با زیر دریایی غواصی FWS-5 Barracuda 

http://www.hisutton.com/EMT Barracuda SDV.html

 

اینم گزینه ایران بعیده کار ایران باشه 

http://www.hisutton.com/Iran_Chariot.html

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حمله امارات به نام ایران به کشتی های خلیج فارس

نظر کارشناس سعودی

استخبارات امارات  نفتکش‌ها را در بندر فجیره هدف قرار داده است. امارات همچنان امنیت منطقه را پس از هدف قرار گرفتن نفتکش‌ها در دریای عمان به بازی گرفته و سعی میکند رضایت پاکستان و آمریکا را برای درگیری با ایران جذب کند.

 

https://twitter.com/hazam_ksa/status/1128411137060433920

 

صداسیما

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نکته اینجاست بر خلاف مثلا بندر فجیره که میشد دلایل مختلفی را به عنوان گزینه های منفعت ایران (حامل پیام) نام برد در اینجا کاملا برعکس هست.

 

از مواردی که ذکر شد، دیگری این هست که این عملیات بلافاصله بعد از حادثه فرودگاه ابها رخ داد که یمنی ها انجام دادند و عربستان که به شدت دوباره شروع کرد به مظلوم نمایی و یک حادثه اینچنینی میتونه به راحتی پیوست بشه به اون. بعد هم اون حادثه در مکانی خاص رخ داد ولی اینبار حادثه (برای ایران) در یکی از نزدیکترین مکان ها به ابهای ایران رخ داد که هوشمندی نیروی عمل کننده را زیر سوال میبره (اگر ایران بوده باشه) با اینکه ده ها نقطه دیگه (اگر فرض بر این هست فجیره کار ایران بوده ) میتونسته مقصد عملیات باشه.

 

حتی نوع عملیات و نشان دار بودن واضحش (همزمان با دیدار رهبری با نخست وزیر ژاپن) میتونه واکنش پیام دار یک طرف جسورشده منطقه (مشخصا امارات شاید با همکاری عربستان)  باشه در پاسخ به حادثه بندر فجیره و همچنین درگیر کردن کشورهای دیگه با ایران (باز مشخصا ژاپن و عمان حتی) - حادثه دیروز سکوی گازی پارس جنوبی هم نباید فراموش بشه. شاید در پکیج همین پیام بوده باشه.

 

ایران باید گشتهای دریایی خودش را با تقسیم مجاورت مرزهای آبی، حول سکوهای نفتی و گازی خصوصا پارس جنوبی و مناطق دریایی مشرف و سواحلش به طور روتین رصد کنه به نظر من بعد. طی لوپ هایی زماندارو به صورت شیف وار ولو با قایق های کوچک و تندرو ولی مجهز به رادار سطحی لااقل.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حادثه سکو پارس جنوبی (SPD9) هیچ منبع تروریستی نداره...

سهل انگاری و عدم رعایت نکات ایمنی باعث نشت گاز و در ادامه انفجار و آتش سوزی شده بود.

که خوشلختانه بخیر گذشت و فقط باعث خسارت مالی شده است.

خواهشا قبل از تحلیل و نتیجه گیری خوب تحقیق کنید.

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , son_of_persia گفت:

حادثه سکو پارس جنوبی (SPD9) هیچ منبع تروریستی نداره...

 

 

قطعا مطلوب همه ما این هست که اینطور باشه.

منتها در تحلیلها برخی موارد فرض گرفته میشه و در سناریوها جایگذاری میشه تا همه ابعاد ماجرا دیده بشه. به هر حال همزمانی چند رخداد با هم برخی فرضها را پیش میکشه که بهتر هست بهش توجه بشه. شاید از دل همین فرضها (هرچند غلط) و نتایج تحلیلها پیش بینیهایی رخ بده که بعدها به کار بیاد. (حالا در این بستر شاید نه ولی امیدوار هستیم که در سطح پیچیده تر و پیشرفته تری این رویکرد بین نیروهای مسئول وجود داشته باشه)

 

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

نکته ای که الان وجود داره در دو سناریوی:

1.اقدامات توسط ما صورت گرفته و میگیره

2.اقدامات حاصل توطئه طرفهای خارجی مشخص هست

 

باید در هر دو مورد پیش بینیهای لازم برای شرایط پیش رو بشه. چه در مورد اول (اقدامات توسط ما صورت گرفته و میگیره) که اقدامات مراقبتی از سکوها و کشتی های ایرانی خصوصا در خلیج فارس و بنادر و جزایر شدت بگیره تا غافلگیر نشیم و بعد اقدامات احتمالی دشمن را در جلوگیری از ادامه این روند(به هر حال صفر شدن صدور نفت برای ما قابل قبول نیست و یک مرگ تدریجی میتونه باشه در این سناریو) بررسی کنیم و براش چاره اندیشی کنیم و در برابر اقدامات تهاجمی احتمالیش (اسکورت، تهدید نظامی، تجاوز به حریم ابهای ایران و ...) هم لوازم لازم را فراهم کنیم.

 

چه در مورد دوم (اقدامات حاصل توطئه طرفهای خارجی مشخص هست) که هرچند ادامه این روند با قربانی شدن کشتی های خارجی در بعد اقتصادی به نفع ما شاید بشه ولی در اجماع سازی علیه ما (چیزی که فعلا به خاطر تحمل ایران در برجام چندان رخ نداده) امریکا داره قدم به قدم پیش میره با متهم سازی مدام ما (یکی از اهداف این توطئه) و باید فکری براش کرد و حتی اقداماتی در مقابل این روند پیش گرفت ( وقتی مشاهده شد قدرت رسانه ای و سیاسی برای جلوگیری از این توطئه و اجماع را نداریم) به طوریکه خودمون هم به این روند اضافه بشیم و خسارات را به حدی بالا ببریم که دست از این توطئه ها بردارند یا موارد دیگه.

 

 

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
46 minutes قبل , alala گفت:

 

....

چه در مورد دوم (اقدامات حاصل توطئه طرفهای خارجی مشخص هست) که هرچند ادامه این روند با قربانی شدن کشتی های خارجی در بعد اقتصادی به نفع ما شاید بشه ولی در اجماع سازی علیه ما (چیزی که فعلا به خاطر تحمل ایران در برجام چندان رخ نداده) امریکا داره قدم به قدم پیش میره با متهم سازی مدام ما (یکی از اهداف این توطئه) و باید فکری براش کرد و حتی اقداماتی در مقابل این روند پیش گرفت ( وقتی مشاهده شد قدرت رسانه ای و سیاسی برای جلوگیری از این توطئه و اجماع را نداریم) به طوریکه خودمون هم به این روند اضافه بشیم و خسارات را به حدی بالا ببریم که دست از این توطئه ها بردارند یا موارد دیگه.

 

 

 

به خاطر دارم مثل پارس جنوبی زمان محمود ما حوادث مشابهی در ایران داشتیم یکی انفجار خط لوله گاز نزدیک قم بود .

 

تحلیل من تا این لحظه اینه که آمریکایی ها ، عربستانی ها و اماراتی ها در اجرای توطئه اشان انتظار این را نداشتند که مدرک مستدلی ( مین های عمل نکرده ) در اختیار ما قرار بگیره . به همین خاطر هم وزیر امور خارجه آمریکا اینقدر شتابزده ایران را به دنیا مقصر اعلام کرده . 

 

امیدوارم طرف ایرانی با دعوت از کارشناسان و خبرنگاران  روسی ، چینی و معدود بی طرفان آمریکایی ، مستندات خودش را در اختیار کارشناسان و رسانه ها قرار بده ، از جمله این مستندات می توان مسیر حرکت ناوهای آمریکایی در منطقه را ارئه کرد.

 

حداقل با اینکار  زمان می خریم تا برنامه ریزی سناریوهای دشمن را به هم بریزیم . 

 

 

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , warjo گفت:

 

به خاطر دارم مثل پارس جنوبی زمان محمود ما حوادث مشابهی در ایران داشتیم یکی انفجار خط لوله گاز نزدیک قم بود .

 

 

خرابکاری که همیشه داریم. همین حالا هم به نظرم رد همین اتش سوزیهای مراتع حتی گرفته بشه لااقل بخشیش خرابکاری هست. از افراد تحریک شده در اینستاگرام و تلگرام از کانالهای مختلف ضد انقلاب گرفته تا تجزیه طلبانی که برای مثال در خوزستان خصوصا با تحریک عربستان از تخریب خط لوله اب تا نفت را انجام میدند. ولی در مورد یک سکوی گازی اگر فرض بر صحت باشه خب یک عملیات پیچیده قلمداد میشه (حالا ممکنه اصلا سایبری باشه و توسط ویروس یا یک عامل اجیر شده داخلی (حالا یا با تهدید و یا تطمیع)

 

در مورد فیلم ادعایی جزییات زیادی از جلسه شورای امنیت دیشب جز اتهامات نماینده امریکا منتشر نشده. اگر فیلمی بوده آیا در این جلسه منتشر شده و به اشتراک گذاشته شده؟ اگر خیر به چه دلیل مدرک به این جذابی برای رسانه ها در شورای امنیت مطرح نشده؟ نکته اینجاست اگر واقعا فیلمی موجود باشه (حالا بین خودمون :) ) احتمال فالس فلگی! موضوع کمتر میشه هر چند فرصت هست ما چیز دیگه ای ادعا کنیم.

به هر حال باز نقاط ابهام زیاد هست. کشتیها در حرکت بودند. مینها آیا در حرکت متصل شدند؟ اگر توطئه بودن ماجرا را در نظر بگیریم شاید مینها در مبدا متصل شدند و در زمان مناسب از راه دور منفجر شدند و این دلیل عمل نکردن چندتاشون بوده (در اینصورت مینها نزد ما شاید برگی باشه ولی خب قطعا روایت ما که این مینها (اصلا مارک ساخت امریکا هم روش باشه) را طرف دیگه ای نصب کرده بود و ما برداشتیم قطعا اصلا دیده و شنیده نمیشه و روایت امریکایی که کار خودشون بود و از ترس لو رفتن مینها را برداشتند برجسته میشه (منشا مینها هم که اصلا مهم نیست، مگر دست طرف امریکایی باشه)

 

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , alala گفت:

 نکته اینجاست اگر واقعا فیلمی موجود باشه (حالا بین خودمون :) ) ا

 

 

یه فیلمی کوتاه تورسانه ها پخش شده که بیشتر به نظر میاد زمان نجات پرسنل کشتی هست تا دراوردن مین مخصوصا که طرفی که ادعا شده داره مینرو درمیاره روی قایق ایستاده وتخمینی سه متر از سطح اب فاصله هست اونی که من دیدم مضحک بود اگر این تصویر همون تصویر باشه

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 minutes قبل , sohrabirani گفت:

یه فیلمی کوتاه تورسانه ها پخش شده که بیشتر به نظر میاد زمان نجات پرسنل کشتی هست تا دراوردن مین مخصوصا که طرفی که ادعا شده داره مینرو درمیاره روی قایق ایستاده وتخمینی سه متر از سطح اب فاصله هست اونی که من دیدم مضحک بود اگر این تصویر همون تصویر باشه

 

پرسنل کشتی گویا ابتدا توسط کشتیهای عبوری که مرکز هشدار هرمزگان بهشون اطلاع داده  و افراد که احتمالا کشتیها را ترک کرده بودند از اب برداشته و بعد تحویل گشتی ناجی ایران داده. در مورد هر دو کشتی. ولی بعدش ممکنه برای امداد رسانی به کشتیها نزدیک شده باشند. یا اینکه روایت اول دقیق نباشه. به هر حال از یک طرف عنوان میشه این مینها از همون مینهای فجیره هست در حالیکه اونها مشخصا به نظر زیر اب خور کشتیها و زیر اب نصب بودند که بیشتر تخریب هم زیر اب بوده و پس برای جدا کردن یک مین اینچنینی نیاز به غواص هست نه قایق و فردی که ایستاده مین جدا کنه و امریکایی ها هم فیلمش را بگیرند. ثانیا گروهی که به ادعای امریکایی ها عملیات به اون پیچیدگی را در زمان مناسب (تاریکی) و در اون فاصله و ابهای امارات بدون هیچ ردی انجام میده اینچنین در روز روشن و نزدیکی ناوگان امریکایی بیاد مین بچسبونه و بعد منفجر نشه و بعد جلوی چشم امریکایی ها بایسته مین جدا کنه خب تناقضی عجیب داره. لااقل یکی از ادعاها با اون یکی نمیخونه.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, warjo گفت:

نکات جالبي داره فيم. البته ممکنه بعدا اين نکات با آپديت اطلاعات صورت ديگه اي به خودش بگيره ولي:

 

A.مهمترين نکته اينکه چرا فيلم دقيقا از نقطه اي شروع ميشه که اينطور تظاهر ميکنه دست يکي از پرسنل از بالا به پايين سر ميخوره؟ مگر عنوان نشده يک پرنده داشته موقعيت را ضبط ميکرده؟ خب ثانيه هايي قبل از نقطه شروع فيلم ميتونه نشون بده (قبل اينکه دستها مانع ديد بشند) آيا شي اي به کشتي وصل بوده يا اينکه چه شکلي بوده. چرا فيلم عمدا از يک نقطع خاص و مبهم کات خورده؟

B.در خود اين خبر که حتي سي ان ان به قطعيت عنوان ميکنه در حال جدا کردن يک مين هست، جايي منبعي اشاره کرده که حادثه براي اين کشتي جايي هم خط با اب خور يا زيرش نزديکي موتورخونه بوده. حالا اين مين اون بالا چه ميکرده؟

C.کشتي در حال حرکت بوده، نصب چنين ميني در اين ارتفاع با تلاطم امواجي که همه شاهدش هستيم که يکي بايد بايسته و نصبش کنه کلي مخاطره داره. حالا ديده شدن چنين قايقي چسبيده به کشتي توسط پرسنل به کنار و مخاطرات حرکت لب به لب يا يک نفت کش در امواج متلاطمي که اين روزها به خاطر طوفان اقيانوس هند هشدار هم دريافت کرده هم به کنار.

D.براي برداشتن يک مين (اگر بيشتر هست چرا فيلم کامل منتشر نشده) چند نفر سوار بر يک قايق کوچک و کيپ هم نياز بوده؟ اون هم قايقي اينچنيني، با جليقه نجات نارنجي!! و به قول خود خبر حتي در حضور ناو امريکايي ( هرچند ادعا ميکنه داشتند شواهد را جمع ميکردند! )

E.و مورد بعد اينکه در خبر ادعا شده ناو امريکايي در حال کمک به پرسنل کشتي بوده. فرض من در پست قبل اين بود که طبق مدارک مستند پرسنل هر دو کشتي به ايران منتقل شدند کامل و نيازي به حضور قايق ايراني نزديک کشتي نبوده (چون کشتيهاي ديگه اول پرسنل را از اب گرفتند و بعد تحويل دادند) - حالا ناو امريکايي که بعدا به صحنه رسيده داشته دقيقا به چه کساني کمک ميکرده؟ اگر هنوز افرادي در کشتي بودند خب قايق هاي ايراني که قبل ناو در صحنه بودند احتمالا داشتند تلاش ميکردند که به کشتي نزديک بشند شايد اطلاعي بگيرند و کمکي کنند.

 

به هر حال باز تناقض زياده و در جمع بندي چرا اين تصاوير در نشست شوراي امنيت منتشر نشده و مستقيم از منابع نظامي امريکا به رسانه ها درز داده شده؟! جز اينکه به قدري سست بوده که بيشتر از اينکه به درد مدرک معتبر بخوره به درد پروپاگانداي رسان هاي ميخورده؟

 

و آخر اينکه رسانه هاي منتقد امريکايي بارها ثابت کردند جايي که منافع ملي کشورشون در سياستهاي کلان حکم ميکنه خصوصا در بحث هاي نظامي ( حتي اگر از طرف يک رييس جمهور کاملا مخالف که مدام هم بهشون توهين ميکنه دنبال بشه) خط قرمزشون هست و کاملا در راستاي اون سياستها حرکت ميکنند. اين درسي براي افراد، رسانه ها و جريانات سياسي ما که هنوز مشق سياست (سياست بازي) ميکنند.

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اصولا عقل حکم میکنه که اگر مین وجود داشته باشد، به منظور حفظ ایمنی و مراقبت نفرات کشتی بازرسی و مین زدایی شود. هر چند که با توجه به شواهد به نظر نمیاد نصب مین در اون ارتفاع توسط غواص امکان پذیر باشد.

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این تایم لاینی هست که فرماندهی مرکزی نیروهای امریکا منتشر کرده. نکات جالب داره:

 

نقل قول
  • Both vessels were in international waters in the Gulf of Oman approximately 10 nautical miles apart at the time of the distress calls. USS Bainbridge was approximately 40 nautical miles away from the M/T Altair at the time of the attack, and immediately began closing the distance.
  • At 8:09 a.m. local time a U.S. aircraft observed an IRGC Hendijan class patrol boat and multiple IRGC fast attack craft/fast inshore attack craft (FAC/FIAC) in the vicinity of the M/T Altair.
  • At 9:12 a.m. local time a U.S. aircraft observes the FAC/FIAC pull a raft from the M/T Altair from the water.
  • At 9:26 a.m. local time the Iranians requested that the motor vessel Hyundai Dubai, which had rescued the sailors from the M/T Altair, to turn the crew over to the Iranian FIACs. The motor vessel Hyundai Dubai complied with the request and transferred the crew of the M/T Altair to the Iranian FIACs.
  • At 11:05 a.m. local time USS Bainbridge approaches the Dutch tug Coastal Ace, which had rescued the crew of twenty-one sailors from the M/T Kokuka Courageous who had abandoned their ship after discovering a probable unexploded limpet mine on their hull following an initial explosion.
  • While the Hendijan patrol boat appeared to attempt to get to the tug Coastal Ace before USS Bainbridge, the mariners were rescued by USS Bainbridge at the request of the master of the M/T Kokuka Courageous. The rescued sailors are currently aboard USS Bainbridge.
  • At 4:10 p.m. local time an IRGC Gashti Class patrol boat approached the M/T Kokuka Courageous and was observed and recorded removing the unexploded limpet mine from the M/T Kokuka Courageous.

 

و حضور قایق های ما در اون منطقه مطلقا عجیب نیست. حتی نزدیک شدنشون به کشتی ژاپنی و بررسی بیشتر با این فکت که ناو امریکایی همزمان داشته شاخ و شونه میکشیده که (درست در مجاورت مرز آبی ما) حق ندارید در این محدوده باشید. با اینکه وقوع یک حادثه در لب مرز آبی ما قطعا فعالیتهای دریانوردی  را تشدید میکنه.

در ضمن معلوم نیست چرا با این شاخ و شونه ولی باز به قایق های ایرانی هیچ کاری نداشتند که به قول خودشون در حال پاک کردن مدارک بودند (بسیاری از منابع به ناواضح بودن فیلم اشاره کردند) با اینکه امریکا ادعا میکنه در اون محدوده چندین کشتی و ناو پرنده در حال رصد بودند موقعیت را.

چرا خود امریکایی ها در این 20 ساعت اقدامی برای جمع اوری شواهد نکردند؟

 

و همچنان طبق این گزارش خدمه این کشتی توسط ناو امریکا نجات پیدا کردند و اونجا مستقر هستند. پس این 23 نفر و 21 نفر از کدوم دو ناو هستند در ایران؟

 

پ ن: با سخنان ترامپ حالا شاید بهتر بشه قضاوت کرد «چرا آمریکا به قول خودش یک فیلم مهم داره به عنوان سند از اینکه ایرانیها دارند مین را جدا(!) میکنند ولی به شورای امنیت به عنوان سند ارائه نمیکنه و در مقابل سریعا با اینکه حتی رسانه هایی مثل سی ان ان شک دارند چنین مدرک مهم نظامی با افکار عمومی به اشتراک گذاشته بشه اول، اون را تقطیع شده و تدوین شده به رسانه ها تحویل میدند»

 

ترامپ گفته: شما دیدید یک ویدئو هست که راحت ثابت میکنه ایران حمله به دو نفت کش را انجام داده. احتمالا اطرافیان ترامپ بر خلاف مورد قبلی متوجه بودند که شخصیتی مثل ترامپ نیاز به یک چیز ساده و قطعی حتما مثل فیلم یا عکس داره تا وادارش کنند در مورد ایران جدی تر به مسئله نظامی فکر کنه. چه چیزی را به یاد میاره این موضوع؟ نشان دادن پاورپوینت عکس بچه های سوری شیمیایی شده توسط ایوانکا ترامپ به ترامپ و تصمیم فوری(در اون مقطع) ترامپ برای صدور دستور حمله به سوریه.

 

نکته جالب دیگه گویا همزمان تیم ب داره ذهنیت ترامپ در مورد یک جنگ را هم اماده میکنه: ترامپ اشاره کرد شاید تنگه هرمز بسته بشه ولی طولانی نخواهد بود (احتمالا قانعش کردند در یک حمله سریع کار ایران تموم میشه و نمیزاریم جنگ زیاد طول بکشه)

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , alala گفت:

این تایم لاینی هست که فرماندهی مرکزی نیروهای امریکا منتشر کرده. نکات جالب داره:

 

 

و حضور قایق های ما در اون منطقه مطلقا عجیب نیست. حتی نزدیک شدنشون به کشتی ژاپنی و بررسی بیشتر با این فکت که ناو امریکایی همزمان داشته شاخ و شونه میکشیده که (درست در مجاورت مرز آبی ما) حق ندارید در این محدوده باشید. با اینکه وقوع یک حادثه در لب مرز آبی ما قطعا فعالیتهای دریانوردی  را تشدید میکنه.

در ضمن معلوم نیست چرا با این شاخ و شونه ولی باز به قایق های ایرانی هیچ کاری نداشتند که به قول خودشون در حال پاک کردن مدارک بودند (بسیاری از منابع به ناواضح بودن فیلم اشاره کردند) با اینکه امریکا ادعا میکنه در اون محدوده چندین کشتی و ناو پرنده در حال رصد بودند موقعیت را.

چرا خود امریکایی ها در این 20 ساعت اقدامی برای جمع اوری شواهد نکردند؟

 

و همچنان طبق این گزارش خدمه این کشتی توسط ناو امریکا نجات پیدا کردند و اونجا مستقر هستند. پس این 23 نفر و 21 نفر از کدوم دو ناو هستند در ایران؟

 

پ ن: با سخنان ترامپ حالا شاید بهتر بشه قضاوت کرد «چرا آمریکا به قول خودش یک فیلم مهم داره به عنوان سند از اینکه ایرانیها دارند مین را جدا(!) میکنند ولی به شورای امنیت به عنوان سند ارائه نمیکنه و در مقابل سریعا با اینکه حتی رسانه هایی مثل سی ان ان شک دارند چنین مدرک مهم نظامی با افکار عمومی به اشتراک گذاشته بشه اول، اون را تقطیع شده و تدوین شده به رسانه ها تحویل میدند»

 

ترامپ گفته: شما دیدید یک ویدئو هست که راحت ثابت میکنه ایران حمله به دو نفت کش را انجام داده. احتمالا اطرافیان ترامپ بر خلاف مورد قبلی متوجه بودند که شخصیتی مثل ترامپ نیاز به یک چیز ساده و قطعی حتما مثل فیلم یا عکس داره تا وادارش کنند در مورد ایران جدی تر به مسئله نظامی فکر کنه. چه چیزی را به یاد میاره این موضوع؟ نشان دادن پاورپوینت عکس بچه های سوری شیمیایی شده توسط ایوانکا ترامپ به ترامپ و تصمیم فوری(در اون مقطع) ترامپ برای صدور دستور حمله به سوریه.

 

نکته جالب دیگه گویا همزمان تیم ب داره ذهنیت ترامپ در مورد یک جنگ را هم اماده میکنه: ترامپ اشاره کرد شاید تنگه هرمز بسته بشه ولی طولانی نخواهد بود (احتمالا قانعش کردند در یک حمله سریع کار ایران تموم میشه و نمیزاریم جنگ زیاد طول بکشه)

 

مشخصا ایده و فرض گروهی به نام تیم ب زیاد دور از واقع نیست 

مشخصا حمله دیروز از چند حیث نشون میداد کار ایران نیست

- حمله از سمت جنوب خلیج فارس بوده از سمت سواحل امارات و عمان 

- نیروی امدادی ایران در اطفا کمک داشتن

- زدن دو کشتی ژاپنی در حالی که ایران میزبان نخست وزیر ژاپن بوده است 

 

صحبت های رهبری قاطعانه مذاکره با ترامپ و امریکا رو رد کرد و در ادامه صحبت های قبلی بود 

ولی این حمله با این دید صورت گرفت که هرگونه احتمال که مذاکره ای ممکن است صورت گیرد و توافقی شکل بگیرد را از بین ببرد 

چه کسانی این موضوع را می خواهند ؟

گفتن نیروهای تندرو در این جا صادق نیست چون سطح کار در حدی بوده که مقامات بالا باید در جریان می بودند و انها در جریان سیاست ایران بوده اند و نیازی به اقدام نداشتند 

پس این گزینه رد می شود

 

تنها کسی که مخالف برجام بود و برای جنگ تلاش می کرد گروه ب 

شامل اسرائیل، امارات و عربستان هستند

و از قضا همین ها بودن که ایران رو مقصر عنوان کردند 

 

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.