Recommended Posts

6 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

مشخصا ایده و فرض گروهی به نام تیم ب زیاد دور از واقع نیست 

 

 

این وسط چند نقل قول جالب توجه هم هست. دیروز پمپئو در واکنش به حادثه یک عبارت جالب داشت. «شما ببینید ایران پیشنهاد ترامپ در مورد مذاکره که توسط نخست وزیر ژاپن ارائه شد را نپذیرفتند و بعدش حمله کردند به کشتی های ژاپنی. این توهین به نخست وزیر ژاپن بود» (جالب نیست؟!)

 

و بعد نقل ترامپ امروز که با دیدن فیلم اشاره میکنه من با دیدن این فیلم مطمئن شدم کار ایران بوده، شما ببینید واضح هست(!) و بعد اشاره میکنه پس ایران باید مذاکره کنه.

 

یک مخرج مشترک از اظهارات تمام مقامات امریکایی که در این دو روز ایران را متهم کردند بگیرید عبارت «پس ایران باید مذاکره کنه» در تمامشون وجود داره. چندین تحلیل داریم که فشار آمریکا برای دستیابی به مذاکره با ایران از هر طریقی که شده داره افزایش پیدا میکنه و شاید این حادثه آخرین حادثه نباشه و شاید اون جمله کلیدی ترامپ «تنگه هرمز اگر بسته هم بشه طولانی نخواهد بود» اشاره به قدم بعدی داره و افزایش بیشتر تنش که چنین پیش بینی ای میکند. یک حمله به ناوگان یا قایقهای ایرانی و به زعم خودشون یک تنش نظامی در خلیج فارس و بعد هم نشست شورای امنیت و چندین واسطه فوری که برای توقف درگیری بیایید مذاکره کنیم تا شاید از این طریق ایران پای میز مذاکره مجبور بشه بنشینه وقتی از راه های عادی و اقتصادی فعلا نتونستند این کار را انجام بدند.وسواس ترامپ با نزدیک شدن به انتخابات و عدم شکل گیری عکس دو نفره مذاکره با ایران هر روز شدیدتر میشه گویا.

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعد از ۲ بار تلاش برای وادار کردن ایران به واکنش یا کشوندنش در یک نقشه از پیش طراحی شده، می تونیم بگیم سومیش هم در راهه! به نظرم ایران باید در لاهه شکایت تنظیم کنه و دست برتر رو بگیره. مدارک و ادله ارائه بده تا دنیا متوجه اصل داستان بشه. در این مورد اروپا حداقل با آمریکا همراه نیست. حتی کشورهای عربی هم همشون همراه نیستن.

در هر صورت باید چاره ای اندیشیده بشه قبل از اینکه این احمق ها سنگی در چاه بندازن که کسی نتونه بیرون بیاره.

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میشه یک سناریوی دیگه را هم در نظر گرفت: (هرچند زمانها بسیار مهم هستند در این سناریو)

 

سناریوی دام برای ایران

امریکایی ها ابتدا ادعا میکنند که تصویری دارند که یک جسم شبیه مین چسبنده را به بدنه کشتی ژاپنی نشان میده با علم به اینکه قایقهای ایرانی در منطقه هستند (در تایم لاین فرماندهی مرکزی اینطور ادعا شده) و بعد تصویری منتشر میکنه که ناواضح چند لکه سیاه رنگ درش هست. قایق های ایرانی برای بررسی این ادعاها و یا گشت روتین و بازرسی به کشتی نزدیک میشند چند ساعت بعد و پرنده امریکایی هم که حاضر بوده یک فیلم ناواضح ضبط میکنه و بعد با جنجال به اسم فیلم کندن مین منتشر میکنه.

 

نکات تقویتی:

چرا آمریکایی ها در فاصله انتشار عکس با کیفیت (ناواضح لکه ها) و نزدیک شدن قایق ایرانی اقدام به بررسی و جمع اوری شواهد نکردند با اینکه کاملا در منطقه به قول خودشون 4 ساعت بود که حاضر بودند؟

چرا آمریکایی ها مانع قایق ایرانی برای از بین بردن شواهد ادعایی نشدند؟ با اینکه تهدید کرده بودند که محدوده عملیات ناوشون نباید مزاحمی وارد بشه.

چرا ایرانی ها ساعتها بعد (حدود 7 ساعت بعد ) که ناوگان امریکایی با پهپاد و پرنده شناسایی و ناو کاملا در موقعیت مستقر شده بود اقدام به فرستادن قایق برای کندن مین کرده؟ (در حالیکه امریکایی ها ادعا میکنند قبل حمله حتی قایقهای ایرانی در منطقه بودند. و بعد حادثه هم فرصت مناسبی بوده برای جمع اوری مدارک باقی مونده ادعایی؟)

 

خلاصه تمام این چراهای بی پاسخ و تناقضات یک طرف در مقابل حضور یک قایق ایرانی با تصاویر ناواضح در کنار یک کشتی حادثه دیده اصلا برابری نمیکنه در سنگینی تایید ادعای طرف امریکایی!

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ترس آمریکایی ها از مدرکی که ایرانی ها از حمله به کشتی ها به دست آورده اند

 

طبق گفته ها، در حین ای که نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران در حال نجات ملوانان کشتی های هدف قرار گرفته در خلیج عمان بود ظاهرا متوجه شده اند که یک مین منفجر نشده زیر یکی از کشتی ها مانده و بلا فاصله نیروهای ویژه ایرانی به محل اعزام شدند و مین را خنثی کردند.

 

این اتفاق در حالی پیش افتاده که نیروهای امریکای علاوه بر نیروهای دیگر کشورهای منطقه در محدوده حضور داشتند.


ایرانی ها پس از خنثی کردن مین آن را برای انجام تحقیقات به ایران منتقل کردند و ظاهرا همین ماجرا منجر شده آنهایی که پشت پرده دست اندرکار این حمله ها بودند به تکاپو بیافتند تا خود را از ماجرا دور کنند.


آمریکایی ها با انتشار فیلمی مدعی شده اند چون ایرانی ها این مین را باز کرده اند و با خود برده اند پس قطعا آنها بودند که این کار را انجام داده اند.

 

بر اساس همه قوانین و مقررات بین الملی و داخلی خنثی کردن مین و باز کردن آن نشانه جرم نیست بلکه آنهایی که توان آن را داشته اند که فیلم باز کردن مین را ضبط کنند قطعا می توانستند فیلم قراردادن مین را نیز بگیرند و اگر راست می گویند باید فیلمی را نمایش بدهند که نشان می دهد کی مین را در آن منطقه قرار داده.
شاید بد نباشد مقداری ساده تر ماجرا را مطرح کنیم.


اگر شما یک دوربین مدار بسته در مقابل خانه خود داشته باشید و دزدی به منزل شما بیاید پلیس اول میاید و فیلم های ضبط شده را نگاه می کند تا ببیند مجرم کی بوده نه اینکه مثلا اگر یکی از همسایه ها بیاید و دزد را بگیرد ویا اینکه وسایل دزدی را از چنگ دزد در بیاورد وی را متهم کند که خود دزد بوده و یا اینکه با دزد همکاری داشته.

 

بر کسی پوشیده نیست که منطقه حادثه دیده شدیدا تحت کنترل ماهواره های جاسوسی ایالات متحده قرار دارد و علاوه بر آن از هواپیماهای ایواکس گرفته تا دستگاه های مختلف دیگر سازمان های جاسوسی کشورهای منطقه لحظه به لحظه همه تحرک ها در این منطقه را رصد می کنند.


پس به این ترتیب می توان گفت اگر اینها فقط به فیلم های ضبط شده ماهواره ها و یا سیستم های جاسوسی خود مراجعه کنند به راحتی می توانند کشف کنند که چه کسی مین ها را در آن مکان قرار داده و یا اژدر شلیک کرده و یا کلا چه کاری انجام شده.


اگر واقعا آنها مدرکی در اختیار داشتند که نیروهای ایرانی و یا حتی وابستگان به ایران کوچکترین دخالتی در این ماجرا داشتند قطعا مدارک خود را فورا منتشر می کردند اما می بینیم که آنها هنوز به جای اینکه به اسناد و مدرک قابل قبول استناد کنند به استدلال های غیر منطقی استناد می کنند وتلاش بر صحنه سازی و خبر سازی دارند.


به هر حال این مدرکی که امروزه در اختیار ایران است یک مدرک متقن است و می تواند نشان دهد که کس و یا کسانی و یا حتی کشورهایی پشت این ماجرا بودند و هستند و همین ماجرا منجر شده که دست اندرکاران دستپاچه شوند و تلاش کنند با فضا سازی رسانه ای جلوی استفاده ایران از این مدرک را بخواهند بگیرند.


ایران بارها تقاضای تحقیق بین المللی از طرف مجامع بین المللی بیطرف را کرده اما ایالات متحده وهمپیمان اش در منطقه اجازه انجام چنین تحقیقاتی را نداده اند چون احتمالا واهمه داشتند که تحقیقات بین المللی میتواند دست آنها را رو کند.


حالا مدرک دست ایران افتاده و احتمالا به زودی هم مدرک و هم نتیجه تحقیقات رونمایی می شود وبدیهی است که دست اندرکاران ماجرا بسیار ناراحت باشند.

 

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ادعای جدید آمریکایی ها:

ایرانی ها به سمت پهپاد آمریکایی mq-9 مستقر در منطقه موشک پدافندی شلیک میکنند که به کشتی ها اصابت میکنه!!

 

Iranians fired missile at US drone prior to tanker attack, US official says

https://edition.cnn.com/2019/06/14/politics/us-drone-tracked-iranian-boats/index.html

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
57 minutes قبل , worior گفت:

ادعای جدید آمریکایی ها:

ایرانی ها به سمت پهپاد آمریکایی mq-9 مستقر در منطقه موشک پدافندی شلیک میکنند که به کشتی ها اصابت میکنه!!

 

 

چرا ذره ذره یادشون میاد! :)

 

مثلا خواستند تناقضات موجود و اظهارات مقام ژاپنی را یک جور ماستمالی کنند که خدمه اشیاء پرنده دیدند که به کشتی اصابت کرده؟ خب دیروز همزمان با فیلم اعلام میکردند. اصلا مگر میشه ایالات متحده به سمت نیروهای نظامیش و ابزارالاتش شلیک مستقیم صورت بگیره و بنشینه نگاه کنه و بعد بیاد تعریف کنه اره خیلی خطرناک بود به سمتمون شلیک کردند! لابد بعدش هم میخوان بگن ایرانی ها داشتند مین جدا میکردند دیدند ما داریم ازشون فیلم میگیریم خواستد پهپاد ما را بزنند که فیلمشون را نگیریم! این وسط جرمی هانت هم بپره وسط بگه اره ما خودمون شاهد بودیم و دیدیم ایران زد!

 

پ ن: جمله کلیدی ترامپ «ممکنه تنگه هرمز بسته بشه ولی زیاد طول نمیکشه» میتونه زنگ خطری باشه بر اینکه تیم ب (فارغ از دغدغه نسبت به نتایج یک حمله نظامی) داره ترامپ را متقاعد میکنه که : ایران داره ضربات نظامی به متحدینمون وارد میکنه و اینطور ممکنه اونها دلسرد بشند از قراردادهای تامین امنیتشون، یک اقدام نظامی (حالا با چیدن دقیق یک بهانه گیری اساسی ) محدود باعث میشه هم به متحدینمون کمک کنیم، هم قدرتمون را نشون بدیم به جهان و هم اینکه ایران سر سه چهار روز همونی که شما میخواهید را بپذیره و مجبور بشه مذاکره کنه. اینطور ما هم برخی اهداف اساسی مثل اتمی ایران را نباود کردیم در این سه چهار روز، هم تنگه نهایتا چند روز بسته شده و هم اینکه بالاخره مقاومت ایران درهمشکسته و شما هم به عکستون میرسید.

 

حالا نکته کجاست؟ مثل ماجرای سوریه تا قبل از اولین حمله شما برگ بازدارندگی را (حتی اگر خیلی ضعیف باشید) تا حدی دارید و میتونید روش مانور بدید ولی با اولین حمله و فروریختن اصطلاحا قبح حمله و وارد نشدن شما به یک جنگ فراگیر و اساسی این تبدیل به رویه میشه برای دشمن و خب نتایجش را در سوریه میبینیم. منظورم این هست در شرایط فعلی باید از هر طریقی (پیام، رزمایش، رونمای از سلاحی خاص و ...) نشان بدیم یک حمله به ایران قطعا نمیتونه محدود باقی بمونه و دوم اینکه ایران هر ضربه اول را به مثابه ضربه اخر در نظر میگیره با تمام توان و انتهای تقدیر! پیش میره.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
55 minutes قبل , worior گفت:

ادعای جدید آمریکایی ها:

ایرانی ها به سمت پهپاد آمریکایی mq-9 مستقر در منطقه موشک پدافندی شلیک میکنند که به کشتی ها اصابت میکنه!!

 

Iranians fired missile at US drone prior to tanker attack, US official says

https://edition.cnn.com/2019/06/14/politics/us-drone-tracked-iranian-boats/index.html

 

عاقبت گشتن با ایرانی ها همین میشه 

انشاالله دفعه بعد دختر مدرسه ای که تو خونه غنی سازی می کرد رو بازداشت می کنن 

 

---------------------

 

شواهد و صحبت خدمه نشون میده حمله با موشک کوچک یا پهباد صورت گرفته که خود من پهباد رو در نظر می گیرم 

جناح حمله نشون میده که از سمت جنوب خلیج فارس است 

شاید اولین احتمال یمنی ها باشن ولی دو تا کشتی ژاپنی این احتمال رو رد میکنه و این ظن رو تقویت می کند که کار امارات بوده با چشم بستن آمریکایی ها 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

عاقبت گشتن با ایرانی ها همین میشه 

انشاالله دفعه بعد دختر مدرسه ای که تو خونه غنی سازی می کرد رو بازداشت می کنن 

 

 

جالبه حتی تو تایم لاینی که دیروز فرماندهی مرکزیشون رسما منتشر کرد هم چنین چیزی دیده نمیشه. پنتاگون را که یتیم کنی بدی دست سرپرستی که اسمش در رفته به سرسپردگی محض میشه همین که هر روز یک کارمندش یک چیزی یادش میاد. لابد یک فیلم هم ازش دارند مثل فیلم بی زمان و مکان و رنگ و محتوا و نشان دیروز!

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , alala گفت:

 

جالبه حتی تو تایم لاینی که دیروز فرماندهی مرکزیشون رسما منتشر کرد هم چنین چیزی دیده نمیشه. پنتاگون را که یتیم کنی بدی دست سرپرستی که اسمش در رفته به سرسپردگی محض میشه همین که هر روز یک کارمندش یک چیزی یادش میاد. لابد یک فیلم هم ازش دارند مثل فیلم بی زمان و مکان و رنگ و محتوا و نشان دیروز!

 

3 hours قبل , arminheidari گفت:

شواهد و صحبت خدمه نشون میده حمله با موشک کوچک یا پهباد صورت گرفته که خود من پهباد رو در نظر می گیرم 

جناح حمله نشون میده که از سمت جنوب خلیج فارس است 

شاید اولین احتمال یمنی ها باشن ولی دو تا کشتی ژاپنی این احتمال رو رد میکنه و این ظن رو تقویت می کند که کار امارات بوده با چشم بستن آمریکایی ها 

 

کسی که زیاد تقلا میکنه به دیگران اتهام بزنه قطعا خودش رو در  مظان اتهام میبینه، این حجم ناپختگی در تاریخ آمریکا و شاید غرب بی سابقه است.

 

 

 

فقط من موندم که اگر ما موشک پدافندی شلیک کردیم  به پهپاد آمریکایی، چرا موشک دور برگردون کرده و از سمت امارات بصورت کروز خورده به وسط کشتی!!

 

به احتمال بسیار همون پهپاد با هلفایر زده.

  • Like 1
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

از لحاظ منطقی که بسیار بعیده کار ایران باشه اما به فرض اگر ایران یا حداقل گروههای خودسر این کار رو انجام داده باشند و ثابت بشه چه اتفاقی خواهد افتاد؟

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به قدری شواهد متناقض زیاد هست که اگر ویدئوی نصب مین توسط قایقی ایرانی هم منتشر میشد اون هم ویدئوی ساعت چهار عصر و روز روشن که وقتهای دیگه آدم از قدرت اپتیک و کیفیت پرنده های آمریکایی تعجب میکنه؛ نه به صورت سیاه و سفید و پرنویز و ناواضح و لرزان و تقطیع شده و زوم این بی نهایت و ... باز احتمال داده میشد اون قایق داشته کار دیگه ای میکرده.

 

حالا با توجه به ساعت حمله مشخصاحمله حداقل چند ساعت پیش از دیدار رهبری با آبه برنامه ریزی و اجرا شده بوده و باز به قول سخنگوی ژاپنی معلوم نیست چرا همزمان با این نشست و تلاش همه برای کاهش تنش ناگهان( بدون اطلاع از نتایج نشست) چنین حمله ای اون هم به دو کشتی ذینفع ژاپنی باید رخ بده. حتی طرف سوم یا حالا دوم نروژ هم دلیل نیست که ما با اروپا تنش را افزایش بدیم و انتخاب بدی است.

 

حالا جدای از همه تحلیلهای این دو روز و دقت برای اینکه امریکایی ها چیز دیگه ای دستشون نداشته باشند شاید بهتر باشه ما هم وارد این بازی بشیم. مثلا:

فرق نمیکنه در چه حالتی: 1.کار خودی بوده 2.کار طرف سوم بوده (که خب فقط جایگذاری اطلاعات حقیقی مورد نیاز هست و طبیعتا باید این سناریو طی ساعات و روزهای اینده رخ بده) 3.یک عملیات فریب برای نزدیک شدن قایق ما و فیلمبرداری بوده 4.یا حتی یک فیلم ساختگی بوده

 

سپاه با سر و صدا اعلام یک نشست عمومی کنه که قرار هست توش اطلاعات ویژه ای را برای اولین بار منتشر کنه و در این دور روز هم برای اطمینان و تحقیق کامل سکوت کرده بوده:

 

یک یا چند مین با منشاء ترجیحا خارجی (بندهای 1 و 3 و 4) تهیه کرده باشه (مثل خود امریکایی ها حتی میشه ساخته بشه) و مقداری هم مخلفات و عکس و فیلم هایی که عناصر در صحنه تهیه کردند و یک سری اطلاعات پاورپوینتی مورد علاقه ترامپ و تابلویی و پوستری مورد علاقه بی بی متعاقبش و در یک بررسی دقیق عمومی با جزییات بسیار مشخصا یک کشور هدف (ترجیحا امارات) را متهم کنه به عملیات. چاشنی های سمت و سوی حملات و ساعات و ... هم بهش اضافه میشه و کلی هم داستان مهیج میشه جایی که قایق ایرانی وقتی متوجه مین میشه و میخواد به سراغش بره ناوگان آمریکایی به شدت مزاحم میشه و قصد داره اجازه نده قایق ایرانی این مدرک مهم را بازیابی کنه و حتی چند بار اخطار هم میده و ولی قایق ایرانی با رشادت خودش را به کشتی میرسونه و مین را جدا میکنه و منتقل میکنه برای بررسی بیشتر.

امریکا همون ساعتی که این اتفاق رخ میده دستپاچه سریع فیلم این عملیات را در رسانه ها درز میده تا مانع روایت ایرانی بشه و برای همین بلافاصله ایران را متهم میکنه در صورتیکه ایران ابتدا صبر میکنه تا بررسی بشه مین از جانب کدوم کشور بوده و بعد نتیجه گیری میکنه.

 

نکته ضروری: اگر این اتفاق رخ بده قطعا هیچ کدوم از این داستان سازیهای این پست نیست و حتما مورد 3 هست و طرف سومی این کار را کرده چون تناقضات نشون میده طرف امریکایی داره یک چیز را پنهان میکنه و دروغ میگه پس قطعا یا ایران این را فاش میکنه که مورد سوم رخ داده یا فاش نمیکنه و دلایل خودش را داره.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حق همیشه با کسی هست که رسانه قوی تری داشته باشه . 

  • Like 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چه کار ایران باشه و چه توطئه دیگر کشورها اول و آخر نتیجه خیمه شب بازی و سیاست چماق و وعده خالی ترامپه که راه هرگونه تعامل رو با خروج قاطع از برجام بست. طرف مقابل با متحدینش به خیال خودش پلن های لازم رو درست چیده ولی به خصوص در خلیج پارس و تنگه هرمز پایان بازی در اختیار اونها نیست و هر لحظه باید به قول حسین علائی منتظر موشک های سرگردانی به سمت نفت کش یا کشتی های جنگی یا غیر جنگی خودشون باشند. بازی تازه شروع شده!

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.