Recommended Posts

[quote]تنها نقطه ای که کشتی های اقیانوس پیما قادر به عبور ازش هستند آبهای ایرانه و تو قسمت جنوبی تنگه هرمز به علت کم عمق بودن این امکان میسر نیست.[/quote]

اگر مسير عبوري تنگه هرمز را مثل يك اتوبان در نظر بگيريد كه از دو لاين رفت و برگشت تشكيل شده باشد ، كنترل مسير رفت (ورود به تنگه ) در محدوده آبي ايران و كنترل مسير برگشت (خروج از تنگه) بر عهده طرف اماراتي است . البته در شرايط جنگي هيچ مرز و محدوديتي براي ايران وجود نخواهد داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]
نخستین واکنش از سوی کشور عمان خواهد بود چون به سرزمین عمان تجاوز شده (از انجایی که هیچ نفت کشی توانایی عبور از آبهای سرزمینی ایران را در تنگه هرمز ندارد)
[/quote]
دوست عزیز همون اول کاری که قضیه رو اشتباهی گرفتی! وضعیت کاملآ برعکسه!! تنها نقطه ای که کشتی های اقیانوس پیما قادر به عبور ازش هستند آبهای ایرانه و تو قسمت جنوبی تنگه هرمز به علت کم عمق بودن این امکان میسر نیست.
ثانیآ در صورت پیشامدن شرایطی که منجر به عدم صادرات نفت ایران بشه ایران[color=red] قانونآ [/color]این حقو داره که تنگه هرمز رو ببنده. همین مطلبو یکی از دوستان لینکش رو تو همین سایت گذاشتن.[/quote]

البته در مورد اینکه ایران این حق رو داره که تنگه هرمز رو ببنده با شما موافق هستمو دوم اینکه من نوشتم در بدترین حالت یعنی شاید عمان همچین کاری بکنه اما در مورد" مرز دریایی ایران و عمان در تنگه هرمز " کف دریا در تنگه هرمز شیب نسبتاً تندی در جهت شمالی ـ جنوبی دارد. با به کارگیری نفتکش‌های سنگین در دوران معاصر، عبور و مرور این نفتکش‌ها به ژرف‌ترین بخش تنگه‌هرمز در نزدیکی کرانه‌های مسندم منحصر شد. تا سال 1358 راه کشتی‌های نفتکش در تنگه‌هرمز، از میان جزیره قوئین کوچک و کرانه‌های صخره‌ای جزیره مسندم می‌گذشت.
در این سال، دولت عمان به سازمان مشاوره دریایی بین‌المللی (ایمکو) اعلام کرد که نمی‌تواند سلامت کشتی‌هایی را که از میان صخره‌های جزیره قوئین کوچک و صخره‌های جزیره مسندم عبور می‌کنند، تضمین کند و خواست تا مسیر کشتیرانیِ شمال جزیره السلامه تا مرزهای دریایی با ایران را به رسمیت بشناسد.از آن تاریخ 2 مسیر دریایی برای عبور نفتکش‌ها در شمال و جنوب و به موازات هم در میان جزایر قوئین (قوئین بزرگ و قوئین کوچک) و مرزهای ایران و عمان در نظر گرفته شد. باز هم دوباره تاکید می کنم عمان بر اساس شرایط شاید به همچین کاری دست بزنه حتی اگر از لحاظ قانونی چنین حقی نداشته باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب alexandre تحلیلی که گزاشتین خیلی دلچسب بود.
در تحلیل های قبلی همیشه یک جای کار می لنگید ولی این یکی فرق داشت.
با حوادث احتمالی 2012 که روش مانور داده میشه و اسرائیل هم میگه در 2012 در ایران خبرایی میشه جور در میاد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چنتا عکس میذارم اوضا تلطیف پیداکنه....صحبتا همش بوی خون میده....



[img]http://s1.picofile.com/file/7262118381/13901018184254805_PhotoL.jpg[/img]

[img]http://s1.picofile.com/file/7262119137/13901018184024945_PhotoL.jpg[/img]

[img]http://s1.picofile.com/file/7262119565/1390102018170539_PhotoL.jpg[/img]

[img]http://s2.picofile.com/file/7262120107/13901021165544664_PhotoL.jpg[/img]

[img]http://s1.picofile.com/file/7262118709/13901020182354227_PhotoL.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تحلیل خوبی است اما گاهی اوقات ...
فکر نکنم بشه از همه جای ایران به تنگه موشک زد و از طرفی آمریکا را نباید ضعیف فرض کنیم
بزرگترین دشمن انسان غرور است که باعث میشه دشمن را کوچک بشماریم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkblue]به علت نقص قوانین پاک شد .

مدیریت بخش جنگ[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name="saeed86"[color=darkblue]]............[/color][/quote]

اولا - از کجا اینقد با صلابت و محکم حرف می زنید ؟ دلیل مدرک ؟؟؟ دوما توهین به مسئولین مغایر با قوانین سایته ... برین قوانین رو مطالعه کنین...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] [color=darkblue]................. [/color]
[/quote]

دوست عزیز چرا اینقدر تند؟ بابا گیرم یکی اشتباه کرد! نمیشه که به همین راحتی گفت جاسوس و...! لطفا پستتو ادیت کن!! :mrgreen: منم دلم خونه اما نباید اینجوری از ریشه زد... تا 1 سال و نیم همین اقای محترم که سابقا خیلی دوسش داشتم رئیس جمهور محترم کشورمون هست که باید احترامش رو بالاخره نگه داشت...
و اینو میخوام بگم که امریکاییها با استفاده از استراتژی قورباغه میخوان ایران رو زنده زنده بسوزونن! :mrgreen: یعنی الان اگه ایران تنگه رو نبنده... دیگه هیچوقت اینکار رو نخواهد کرد. نه اینکه قدرتش رو نداشته باشه...نه! قدرتش رو داره اما انگیزه نخواهد داشت...
امروز اروپا ما رو تحریم میکنه... میگیم مشکلی نیست... پس فردا ژاپن و کره...میگیم حله!یه ماه بعد هند دیگه نفت نمیخره...میگیم بالاخره فشار میارن دیگه! فرداش ترکیه و سری لانکا هم میگن متاسفانه به علت فشار امریکا دیگه نمیتونیم نفت بخریم...میگیم مشکلی نیست بالاخره شما هم برادرای ما هستید , درک میکنیم! میمونه کی؟ دوست عزیزمون:چین! :mrgreen:
خب شما به من بگید: اگه ایران الان تنگه رو نبنده؟ در کدوم حالت بالا تنگه رو خواهد بست؟ معلومه که اگه الان نبنده دیگه هیچوقت اینکار رو نخواهد کرد... و بالاخره اینکه در اون شرایط باید از دنیا خداحافظی کنیم! چرا؟ چون حتی اگه موفق بشیم اقتصادمون رو هم نجات بدیم , قطعا از انزوای شدید نمیتونیم بیرون بیایم...و دیگه ممکنه الحام بخش بودن خودمون رو از دست بدیم...

که البته انشاءالله چنین نخواهد شد...هر چه قدر هم وزارت خارجمون پشمک تشریف داشته باشه...ما باید بدونیم که حداقل شورای عالی امنیت ملی داریم... و فراتر از این حرفها: ما [b]ولایت[/b] رو داریم. :rose:
یا حق... icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote] [color=darkblue]........................ [/color]
[/quote]

دوست عزیز چرا اینقدر تند؟ بابا گیرم یکی اشتباه کرد! نمیشه که به همین راحتی گفت جاسوس و...! لطفا پستتو ادیت کن!! :mrgreen: منم دلم خونه اما نباید اینجوری از ریشه زد... تا 1 سال و نیم همین اقای محترم که سابقا خیلی دوسش داشتم رئیس جمهور محترم کشورمون هست که باید احترامش رو بالاخره نگه داشت...
و اینو میخوام بگم که امریکاییها با استفاده از استراتژی قورباغه میخوان ایران رو زنده زنده بسوزونن! :mrgreen: یعنی الان اگه ایران تنگه رو نبنده... دیگه هیچوقت اینکار رو نخواهد کرد. نه اینکه قدرتش رو نداشته باشه...نه! قدرتش رو داره اما انگیزه نخواهد داشت...
امروز اروپا ما رو تحریم میکنه... میگیم مشکلی نیست... پس فردا ژاپن و کره...میگیم حله!یه ماه بعد هند دیگه نفت نمیخره...میگیم بالاخره فشار میارن دیگه! فرداش ترکیه و سری لانکا هم میگن متاسفانه به علت فشار امریکا دیگه نمیتونیم نفت بخریم...میگیم مشکلی نیست بالاخره شما هم برادرای ما هستید , درک میکنیم! میمونه کی؟ دوست عزیزمون:چین! :mrgreen:
خب شما به من بگید: اگه ایران الان تنگه رو نبنده؟ در کدوم حالت بالا تنگه رو خواهد بست؟ معلومه که اگه الان نبنده دیگه هیچوقت اینکار رو نخواهد کرد... و بالاخره اینکه در اون شرایط باید از دنیا خداحافظی کنیم! چرا؟ چون حتی اگه موفق بشیم اقتصادمون رو هم نجات بدیم , قطعا از انزوای شدید نمیتونیم بیرون بیایم...و دیگه ممکنه الحام بخش بودن خودمون رو از دست بدیم...

که البته انشاءالله چنین نخواهد شد...هر چه قدر هم وزارت خارجمون پشمک تشریف داشته باشه...ما باید بدونیم که حداقل شورای عالی امنیت ملی داریم... و فراتر از این حرفها: ما [b]ولایت[/b] رو داریم. :rose:
یا حق..[/quote][/quote]
حالا که یکم فکر کردم، دیدم احتمال اخراج کامل بنده از انجمن وجود داره، بنابراین مجبور به ادیت شدم!

[color=darkblue].......
به علت نقص قوانین پاک شد .

مدیریت بخش جنگ[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
داداش وقتی ذوولفقار توپ لیزی داره دیگه موشک ضد کشتی که از اذربایجان شلیک بشه تعجب نداره :mrgreen: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان به نظر من نمی شه گفت که قطعا اگه نفر بعدی به جای بشار اسد بیاد سفیانی خواهد بود.

اولا اینکه اگه وضعیت سوریه بدتر بشه می شه یه جورایی ارتش سوریه رو به ارتش ما قلا میلاد مسیح تبدیل کرد.
دوما نمی شه گفت اگه بشار اسد بره یه رئیس جمهور غرب گرا میاد. بر فرض که بیاد نهایتش می خواد چی بشه؟ مثل اوکراین می شن که یه دوره ی غرب گرایی توش وجود داشت بعد ورق برگشت چون الانم تعداد طرفداران بشار اسد کم نیس تن یا بهتر بگم تعداد کسایی که ضد آمریکا و اسرائیل هستن تو سوریه کم نیستن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
آقا طاها به نظر من تحليل شما خيلي هم خوب است و هيچ اشكالي نداره ميدانيد حجم روايات و مطالبي كه ما در ارتباط با حوادث آخرالزمان داريم دهها برابر ساير اديان است اما ببينيد چگونه است كه در آمريكا تاكنون بيش از ده فيلم بلند با مضمون اصلي آخرالزمان و دهها فيلم ديگر كه كه در آنها به موضوع آخرالزمان پرداخته شده ساخته شده است . اما سهم ما چه بوده ، خود سانسوري تا حدي كه كه از افراط به تفريط ميرويم قطعا منظور از انتظار و رواياتي كه در اين زمينه وارد شده انتظار نزديك است نه آينده اي مبهم اينكه در روايات آمده شمشيرتان صيقل خورده و آماده باشد نماد و سمبل نيست براي آمادگي واقعي است
اما اينكه تاكيد ميشود يراي ظهور زمان تعيين نكنيد و حوادث فعلي را با علايم ظهور انطباق ندهيد فقط براي اين است كه دشمنان آن را وسيله انحراف افكار توده مردم نكنند و ايمان آنها را به اصل ظهور تضعيف نكنند .
وگرنه براي آنكه خود را مامور به تكليف ميداند ، اگر هر روز صبح با نيت شركت در سپاه قائم آل محمد بيدار شود و خود را آماده كند و در شامگاه ظهور رخ نداده باشد و اين كار دهها سال طول بكشد هرگز در نزديك بودن ظهور ترديد نخواهد كرد.
اگر وقايع را با علايم ظهور مطابقت ندهيم پس اين علائم را براي چه كاري گفته اند .
من مطمئنم اگر شما در آمريكا بوديد و چنين مضموني را البته به نفع آنها نوشته بوديد حاضر بودند براي شما هزينه هاكنند تا از آن فيلم نامه اي تهيه شود و . . .
مورد ديگري كه در ارتباط با علائم ظهور است اين است كه چه كسي در چه شرايطي و با چه قطعيتي راجع به اين موضوع صحبت ميكند . قطعا صحبت يك مرجع تقليد با يك فرد عادي يا صحبت در يك جمع عمومي يا جمع محدود و باقطعيت زمان تعيين كردن يا احتمال دادن يكسان نيست . بسيار مشاهده شده كه حتي برخي مراجع بزرگوار در ارتباط با ظهور مطالبي را در مجامع محدود عنوان كرده اند اما زماني كه احساس كرده اند از صحبت هاي آنها در بين عوام سو ء برداشت شده آنها را تكذيب يا تاويل كرده اند.
بطور خلاصه با توجه به اينكه اين سايت يك سايت تخصصي است و نه يك سايت عمومي و نظرات اعلام شده نظر رسمي هيچ مرجعي دولتي يا سياسي و مذهبي نيست ارائه اينگونه تحليل ها در يك اتاق فكر اشكالي كه ندارد هيچ ضروري هم هست .
بنده از تحليل شما بسيار خوشحال شدم اگر چه تمام آن خوش بينانه و احتمال است اما تنها تحليلي است كه نشان از اين دارد كسي بيصبرانه و خوشبينانه منتظر اوست. من هرگز فراموش نميكنم كه امام بزرگوار در زمان ورود ناوگان آمريكا به خليج فاس در زمان جنگ در جمع مسولان سياسي ونظامي گفته بود اگر تصميم فقط با من بود هرگز ترديدي در هدف قرار دادن اولين ناوي كه به خليج فارس وارد ميشود نميكردم . و اينكه به استناد روايتي فرمودند قيام قائم آن زمان است كه حق و باطل به تمامي در مقابل هم قرار ميگيرند و چاره اي جز محو يكي نميماند .
وقطعا همواره اين منتظران هستند كه ظهور او را نزديك ميدانند والعاقبه للمتقين

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]سلام
آقا طاها به نظر من تحليل شما خيلي هم خوب است و هيچ اشكالي نداره ميدانيد حجم روايات و مطالبي كه ما در ارتباط با حوادث آخرالزمان داريم دهها برابر ساير اديان است اما ببينيد چگونه است كه در آمريكا تاكنون بيش از ده فيلم بلند با مضمون اصلي آخرالزمان و دهها فيلم ديگر كه كه در آنها به موضوع آخرالزمان پرداخته شده ساخته شده است . اما سهم ما چه بوده ، خود سانسوري تا حدي كه كه از افراط به تفريط ميرويم قطعا منظور از انتظار و رواياتي كه در اين زمينه وارد شده انتظار نزديك است نه آينده اي مبهم اينكه در روايات آمده شمشيرتان صيقل خورده و آماده باشد نماد و سمبل نيست براي آمادگي واقعي است
اما اينكه تاكيد ميشود يراي ظهور زمان تعيين نكنيد و حوادث فعلي را با علايم ظهور انطباق ندهيد فقط براي اين است كه دشمنان آن را وسيله انحراف افكار توده مردم نكنند و ايمان آنها را به اصل ظهور تضعيف نكنند .
[color=red]وگرنه براي آنكه خود را مامور به تكليف ميداند ، اگر هر روز صبح با نيت شركت در سپاه قائم آل محمد بيدار شود و خود را آماده كند و در شامگاه ظهور رخ نداده باشد و اين كار دهها سال طول بكشد هرگز در نزديك بودن ظهور ترديد نخواهد كرد.
اگر وقايع را با علايم ظهور مطابقت ندهيم پس اين علائم را براي چه كاري گفته اند .[/color]
من مطمئنم اگر شما در آمريكا بوديد و چنين مضموني را البته به نفع آنها نوشته بوديد حاضر بودند براي شما هزينه هاكنند تا از آن فيلم نامه اي تهيه شود و . . .
مورد ديگري كه در ارتباط با علائم ظهور است اين است كه چه كسي در چه شرايطي و با چه قطعيتي راجع به اين موضوع صحبت ميكند . قطعا صحبت يك مرجع تقليد با يك فرد عادي يا صحبت در يك جمع عمومي يا جمع محدود و باقطعيت زمان تعيين كردن يا احتمال دادن يكسان نيست . بسيار مشاهده شده كه حتي برخي مراجع بزرگوار در ارتباط با ظهور مطالبي را در مجامع محدود عنوان كرده اند اما زماني كه احساس كرده اند از صحبت هاي آنها در بين عوام سو ء برداشت شده آنها را تكذيب يا تاويل كرده اند.
بطور خلاصه با توجه به اينكه اين سايت يك سايت تخصصي است و نه يك سايت عمومي و نظرات اعلام شده نظر رسمي هيچ مرجعي دولتي يا سياسي و مذهبي نيست ارائه اينگونه تحليل ها در يك اتاق فكر اشكالي كه ندارد هيچ ضروري هم هست .
بنده از تحليل شما بسيار خوشحال شدم اگر چه تمام آن خوش بينانه و احتمال است اما تنها تحليلي است كه نشان از اين دارد كسي بيصبرانه و خوشبينانه منتظر اوست. من هرگز فراموش نميكنم كه امام بزرگوار در زمان ورود ناوگان آمريكا به خليج فاس در زمان جنگ در جمع مسولان سياسي ونظامي گفته بود اگر تصميم فقط با من بود هرگز ترديدي در هدف قرار دادن اولين ناوي كه به خليج فارس وارد ميشود نميكردم . و اينكه به استناد روايتي فرمودند قيام قائم آن زمان است كه حق و باطل به تمامي در مقابل هم قرار ميگيرند و چاره اي جز محو يكي نميماند .
وقطعا همواره اين منتظران هستند كه ظهور او را نزديك ميدانند والعاقبه للمتقين[/quote]

دوست و برادر عزیز
از اینکه چنین زیبا بیاناتی فرمودید که از دل برآمده و بر دل نشست بسیار خوشحالم
مطالبی که فرمودید نشان از ایمان همراه با بصیرت جنابعالی دارد
دریکی از قضایای مهم الان خاطرم نیست یکی از علمای معروف (درگذشته) جلسه ای تشکیل داده بودند راجع به نشانه های ظهور حضرت - اتفاقا جلسه بسیار گرفت و مردم زیادی درآن شرکت کردند- اما ایشان از خوف ریا - با وجود استقبال مردم- جلسات را قطع کردند- شب هنگام رویای صالحه ای دیدند- دیدند دربهشت هستند و در اعلا درجات آن که به آسمان شبیه بود (و ایشان درآنجا نبودند) فردی سوار براسب بهشتی به آن درجات عالیه می رفتند- پرسیدند شما به چه عملی به این درجات عالیه رسیدید - جواب داد اگر شما هم به همان جلسه خود ادامه میدادید به این درجه میرسیدید
عزیز برادر
درشرایطی که دشمن درسطح مشاورین رئیس جمهور - تیمهای شناسائی امام زمان تشکیل داده و اسرائیل تک تک روایات ما را وارسی کرده و درسطح بسیار بالا گزارش می دهد که مثلا رهبر انقلاب ممکن است به فلان شخص درروایات شبیه باشد و از روی این روایات ما حتی خود را برای مقابله آماده میکند
آنوقت گروه منحرفی هم درداخل بخاطر داعیه قدرت به نوع دیگری این روایات را مصادره میکنند
حالا تکلیف ماها چیست؟ چون دشمن دانا و دوست نادان از این روایتها استفاده غلط کردند ما هم خودمان آنها را سانسور کنیم؟

متاسفم که برخی از افراد تا سخنی گفته میشود سریع اتهام میزنند و توهین میکنند و حد اقل یکذره هم به این روایات توجه ندارند که /: رد کننده سخن ما (اهل البیت ) درحد شرک به خداست
شرمنده بیش از این نمیتوان دراین تایپیک سخن گفت چون موجب انحراف تایپیک میشود

ما تنها براساس مطالعاتی که داریم و روایات و ... میتوانیم حدس بزنیم درآینده چه میشود و اینکه با بستن تنگه هرمز چه میشود من به ضرس قاطع میگویم که درآن زمان ناوگان متحدین درخلیج فارس منهدم میشود و چون یکی از ابزارهای مورد قبول دربحثها اعتراف دشمن است و خود دشمن هم به پیشگوئیهای برخی افراد مثل نوستراداموس خیلی اعتقاد دارد - این موضوع در پیشگوئی نوستراداموس بهمراه ظاهر شدن رهبر بزرگی که آشنا به شریعت محمدی صلی الله علیه و آله - آمده - درهمان زمان که اروپا به این رهبر اخطار دهد - آمده است که درآن زمان ناوگان متحدین درخلیج فارس منهدم میشود - حالا ما ئیم و این احتمال که انشاءالله این ظلم بی پایان جهانی با ظهور حضرت صاحب الامر و پیوستن ایران اسلامی به او - پایان می یابد- و به نظر من علت اینهمه ظلم به ما هم همین است چون میدانند چه خواهد شد اما با اندیشه های اومانیستی و شیطانی خود فکر میکنند نعوذبالله میتوانند مشیت الهی را تغییر و نعوذ بالله نبرد لشکر حق با شیطان را به نفع شیطان تغییر دهند
والسلام

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من چند مطلب خیلی مهم رو دوره وار و بصورت پیشبینی عرض میکنم (همه موارد براساس مطالعه و احتمالی است با امکان رخداد بالا)


1-وضعیت تحریمها و مذاکرات تا چند سال بهمین منوال ادامه پیدا میکنه -غرب به یک تعادل نسبی با ایران میرسه

2- ایران آنقدر قوی میشه که جرئت حمله به ایران رو غرب از سرش خارج میکنه
لشکری بسیار مجهز و تکنولوژی چشمگیر که به لطف حضرت حق و به واسطه هوش ایرانی درایران تجلی پیدا کرده
راه حل چیه؟ غرب میره سراغ سوریه

3-در سوریه کودتا میشه و یک فرد عرب مایل به غرب (سفیانی) سرکار میاد که میتونه اعراب رو علیه ایران متحد کنه

43- این حرکت پان عربیسم مشابه بهار عربی موجب تلاطم منطقه میشه - اما این حرکت توسط وهابی ها علیه ایران و عراق خواهد بود -سپاه اعراب وهابی- رو بسوی عراق میاره و جنگ درعراق اوج میگیره اما هنور نوبت ایران نرسیده و ایران خارج از مرزهاش نمیشه

5-حدود سه ماه این وضع ادامه داره که ناگهان یکسری حوادث مشکوک داخلی مثل زلزله مهیب و ... موجب بهم ریختگی اوضاع داخلی ایران میشه


6-دراین مرحله بهترین فرصت برای غرب رخ میده که درنتیجه اسرائیل و آمریکا و ناتو هم این حرکت رو همراهی میکنند و علاوه برسپاه سفیانی -از مرزهای غربی و جنوبی - از هوا و دریا به ایران حمله میکنند- حالا ایران از چند طرف مورد حمله واقع شده


7- با شروع جنگ و بهم خوردن تعادل درمنطقه - ایران تنگه هرمز رو میبنده
این جنگ با توجه به اینکه نیاز به آماده سازی بزرگی برای زمینه سازی حداقل ساختن عوارض اون برای غرب داشته - چند سال زمینه سازی میخواسته که حالا اهمیت استراتژیک تنگه هرمز کم شده

3- حالا ایران معادلات رو بهم میزنه -ایران منابع نفتی و پالایشگاههای عربستان و ... رو میزنه


4-آمریکا هم با مظلوم نمائی و تبلیغات شدید - بخاطر نجات دنیا بصورت گسترده با ایران درگیر میشه - تو این سال تبعات جنگ افغانستان و عراق از ذهنها رفته و آمریکا هم با وجود کسر مالی شدید میخواد از شروع جنگ و کنترل قیمت نفت - مجددا بازی رو بهم بزنه و افکار دنیا رو از ورشکستگی خودش خارج کنه- اینجا یک جنگ بزرگ میتونه تا مدتی خوراک ذهنی قشرهای توده مردم برای انحراف از ورشکستگی بشه- هزینه اون هم از طریق اعراب تامین میشه

5- با گسترش جنگ - اسرائیل مراکز هسته ای رو میزنه و یک زمینه سازی چندین ساله رو به سرانجام میرسونه (که البته موفقیتی بدست نمی آوره و مراکز دیگه ای بصورت مخفی مشغول کارهستند)

6-ایران ضمن خروج از npt - اسرائیل رو موشک باران میکنه

7-دراین مرحله که چهار ماه از جنگ گذشته و دنیا کاملا پذیرای حل معادله است و هنوز ایران تونسته علیرغم صدمات وارده - به آمریکا و اسرائیل و اعراب صدمات جدی وارد کنه- آمریکا به بمبهای کوچک هسته ای متوسل میشه و مراکز مهم و شهرها رو مورد هدف قرار میده

8-جنگ جهانی سوم شروع میشه -جنگ پس از توسل آمریکا به بمبهای هسته ای کوچک علیه ایران و کره رخ میدهد -و به سرعت چین و روسیه و هند و پاکستان و آمریکا - درگستره دریاها تا اروپا و پایگاههای موشکی- درگیر میشوند -نیمی از مردم دنیا میمیرند و دولتهای مرکزی فرو میپاشند

9-دراینجا ایران هم بهمراه باقی دنیا درحال آسیب جدیست و شهرهای ایران یکی پس از دیگری مورد آسیب واقع میشوند- حالا هشت ماه از شروع نبردها گذشته و شیعه درحال محو شدن از صحنه گیتیست که ناگهان منجی کل - صاحب الامر قیام میکنه و مرکز ثقل اعراب (عربستان ) رو میشکنه

10-حضرت پس از ظهور - به ایران می آیند و با توان عظیم علمی و اعجاز و مدد الهی کفه جنگ به نفع ایران میچرخه

11- ایران به رهبری امام زمان یه ترکیه (ناتو) و مصر - نیرو میفرسته و ناوگان متحدین درحلیج فارس منهدم میشه - لشکر سفیانی منهزم و خود سفیانی درتل عفیق کشته میشه

12-- حالا این ایران نیست که لشکر حضرت صاحب الامر است که اکثر آنها ایرانی هستند

13-اروپا به حضرت اعلام جنگ میکنه و لشکر حضرت که شامل یک میلیون ایرانی پرهیزگاراست به سمت اروپا از طریق ترکیه میروند و با نزول عیسی علیه السلام مردم اروپا ایمان می آورند و دولتهای آنها هم پس از نبردهای سختی شکست میخورند

14- نبرد اصلی بین دوسوی آتلانتیک است و دجال حقیقی که آمریکاست هنوز سرپاست و نبرد سرنوشت ساز آرماگدون رخ میدهد که پس از تلفات زیاد - این لشگر حضرت است که پیروز میشود
حالا ایران دنیا را گرفته است چون ایران و ایرانی همان لشگر حضرت هستند[/quote]
دوستان ظاهراً با امام زمان در تماس مستقیم هستند و کتاب های تخیلی هم زیاد می خونند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.