امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

مگه در بدنه ی هواپیما از فولاد استفاده میشه؟ فکر می کردم آلمینیوم، تیتانیوم و جدیدا فیبرهای کربونی است. فولاد سنگینه، مطمین هستید؟
ایران تا جایی که یادم هست جزو 10 12 کشور تولید کننده ی فولاد است و قصد داره جای ترکیه رو بگیره. ما صادرات هم داریم. تولید داخل که سهله. ولی در فولاد باید دید توان تولید چه آلیاژهایی وجود داره که اون بحث جدایی است. فولاد جزو صنایع مادر است که کشورها سعی می کنند در آن از نظر تکنولوژی به یک جای مطلوبی برسند یا به نحوی امنیت بازاری پیدا کنند. اما امروزه به دلیل این که صنایعی مثل فولاد انرژی بر و آلاینده هستند کشور های صنعتی سعی دارند اون ها رو به جهان سوم و کشورهای در حال توسعه انتقال بدن و خودشون وارد کننده باشن. به هر حال ما سیاستمون افزایش تولید است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به موضوع اين تاپيك و اينكه من بلد نيستم تاپيكي مستقل و جديد ايجاد كنم
سوالم از ديگران اين هست : اساس و پايه ي جنگنده ي بعدي ايران (نسل چهارم) بر مبناي كداميك از جنگنده هاي زير مي باشد؟

F-14 ---> به دليل در اختيار داشتن به تعداد زياد و داشتن سابقه ي تعمير اساسي ان
F-15 ---> به دليل ساختار ساده ي ان نسبت به ديگر جنگنده ها
F-16 ---> به دليل اخبار غير رسمي از وجود ان در جهيزيه ي جامانده ي پهلوي ها و يا خريد دو نوع سري A ان از ونزوپلا
F-18 ---> به دليل داشتن بدنه اي مشابه با صاعقه و قياس با ان

MIG-29 ---> به دليل در اختيار داشتن به تعداد زياد و داشتن سابقه ي تعمير اساسي ان و احتمال خريدن MIG-35 در اينده
SU-27 ---> به دليل احتمال در اختيار داشتن ان و احتمال خريدن SU-35 در اينده

و يا هيچكدام و ساخت جنگنده اي كاملا جديد و فاقد تشابه با هر انچه تاكنون ديده شده است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با توجه به موضوع اين تاپيك و اينكه من بلد نيستم تاپيكي مستقل و جديد ايجاد كنم
سوالم از ديگران اين هست : اساس و پايه ي جنگنده ي بعدي ايران (نسل چهارم) بر مبناي كداميك از جنگنده هاي زير مي باشد؟

F-14 ---> به دليل در اختيار داشتن به تعداد زياد و داشتن سابقه ي تعمير اساسي ان
F-15 ---> به دليل ساختار ساده ي ان نسبت به ديگر جنگنده ها
F-16 ---> به دليل اخبار غير رسمي از وجود ان در جهيزيه ي جامانده ي پهلوي ها و يا خريد دو نوع سري A ان از ونزوپلا
F-18 ---> به دليل داشتن بدنه اي مشابه با صاعقه و قياس با ان

MIG-29 ---> به دليل در اختيار داشتن به تعداد زياد و داشتن سابقه ي تعمير اساسي ان و احتمال خريدن MIG-35 در اينده
SU-27 ---> به دليل احتمال در اختيار داشتن ان و احتمال خريدن SU-35 در اينده

و يا هيچكدام و ساخت جنگنده اي كاملا جديد و فاقد تشابه با هر انچه تاكنون ديده شده است[/quote]

اف 14: قسمت زیادی از بدنه ی این هواپیما از تیتانیوم تشکیل شده که ایران فاقد معدن اون هست و قیمتشم بسیار بالاست
اف 15:اتفاقا ساختار این جنگنده بسیار پیچیده است و اگه یه ذره این ور و اون ور بشه هواپیما نا ایستا میشه و ...
اف 16:اگه وجود اون دو تا که برای آزمایش به ایران اومدن واقعی باشه محتمله (مطمئنا ونزوئلا به ما اف 16 نخواهد فروخت)
اف 18:درسته که بدنه اش بر پایه ی بدنه ی اف پنجه اما در این میان دو بار تغییر اساسی کرده (به وای اف 17 و سپس به اف 18). بنابر این مثل این می مونه که ما بخوایم از روی هاوک پاتریوت بسازیم.

میگ 29: احتمال خرید میگ 35 در آینده که منتفیه. روسا بهمون اس 300 ندادن. میگ 35 بدن؟ همچنین میگ 29 ها اگه تعمیر اساسی نشن بعد از یه مدتی شروع به سقوط میکنن. مثل چیزی که الان تو روسیه و خیلی جاهای دیگه شاهدشیم. فقط هنده که به خاطر تعمیرات و به روز رسانی اساسی احتمالا میگ 29 هاش این بلا سرشون نمیاد
سوخوی 27: این هواپیما خیلی بزرگه، تقریبا نصفش هم تیتانیومیه، دو تا موتور پر قدرت هم داره. فکر نکنم حالا حالا ها بتونیم از این جور چیزا بسازیم.



و اما تصویر آذرخش. اون یکی تصویر واتر مارک داره و مطمئن نیستم اجازه داشته باشیم عکس واتر مارک دار یزاریم تو سایت. البته فقط برای تأیید نسبت طول به عرض میشه ازش استفاده کرد چون تنهاست. اما این یکی نه واتر مارک داره و نه تنهاست. یادم نیست کجا پیداش کرده ام. اما برای اولین بار اندازه ی آذرخشو با یه اف پنج مقایسه کردم دیدم یه کم بزرگ تره.

[img]http://up.iranblog.com/images/9wtpgjx4vdk4q0fsiv8.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
در خصوص امكان توليد تيتانيوم در ايران
--------------------------------------------
توليد تيتانيوم در ايران


نويسنده: محمد جليل اوغلي


پيگمنت يا رنگ دانه محصول فرآوري ماده معدني تيتانيوم است كه كاربرد گسترده و وسيعي در صنايع پيدا كرده است.

اين محصول بيشتر در صنايع رنگ سازي، لاستيك سازي و مركب و جوهرسازي كاربرد دارد.

هم اكنون برخي كشورهاي اروپايي، چين و اوكراين بزرگ ترين توليدكننده پيگمنت در جهان محسوب مي شوند. قيمت اين محصول در بازارهاي جهاني برحسب كيفيت بين 1300 تا 2400دلار در حال نوسان است. فلز تيتانيوم محصول ديگري است كه مي توان در جوار كارخانه پيگمنت سازي توليد كرد. فلز تيتانيوم به دليل مزايايي كه دارد به فلز قرن شهرت يافته است مصرف تيتانيوم در آلياژهاي فولادي است. صنايع پزشكي يكي از مصرف كنندگان اصلي اين فلز هستند. وزن مخصوص كم تيتانيوم نسبت به فلز آهن، قابليت خورندگي كم و مقاومت بالا از مزاياي اصلي اين فلز محسوب مي شود.

قيمت تيتانيوم در بازارهاي جهاني بين 14هزار تا 25هزار دلار است مطالعات صورت گرفته بر روي بازار تيتانيوم نشان مي دهد كه از سال 1971 تا 2001 تقاضاي مصرف كنندگان به تيتانيوم رو به افزايش بوده است. همچنين پيش بيني مي شود كه توليد و قيمت اين فلز حداقل طي 5سال آينده روند صعودي داشته باشد. بنابراين هرگونه سرمايه گذاري در معادن تيتانيوم كاملا اقتصادي و توجيه پذير است. هم اكنون در ايران دو معدن تيتانيوم كهنوج در استان كرمان و قره آقاج در اروميه از ذخاير عظيم سنگ تيتانيوم برخوردار هستند.

اما تاكنون استراتژي مشخص و مدوني براي توليد فلز تيتانيوم در كشور تدوين نشده است چون مصرف كننده آن كه صنايع هوا و فضا مي باشد در ايران توسعه جدي پيدا نكرده است. حتي در معدن تيتانيوم كهنوج در ابتدا برنامه اي ارائه شد تا توليد فلز تيتانيوم صورت پذيرد اما بعد اين برنامه تغيير يافت، چرا كه بازار مصرف آن در ايران وجود نداشت. اما آنچه كه در شرايط فعلي در برنامه قرار گرفته است بهره برداري از معادن كهنوج جهت توليد پيگمنت يا رنگ دانه است. ميزان سرمايه گذاري اوليه در اين طرح 450ميليون دلار بوده است اما براساس مطالعات فني و اقتصادي كه به تازگي صورت گرفته پيش بيني مي شود مجموع سرمايه گذاري در طرح توليد پيگمنت كمتر از رقم مذكور شود.

هدف از اين طرح، توليد 50هزار تن پيگمنت براي صنايع لاستيك و جوهرسازي داخلي است. مصرف سالانه پيگمنت در داخل، سالانه 35هزار تن است كه تمامي آن وارد مي شود. طرح توليد پيگمنت در كهنوج تا سه سال آينده به بهره برداري خواهد رسيد و در آن زمان ايران از واردات اين محصول بي نياز خواهد شد. در حال حاضر توليد پيگمنت در كشورهاي منطقه براساس سنگ تيتانيوم وارداتي است و هيچكدام از اين كشورها معدن بزرگ ندارند. بنابراين با راه اندازي خط توليد پيگمنت در كهنوج، ايران مي تواند براي اپمالين ؟ بار در خاورميانه به زنجيره توليد پيگمنت دست يابد.

در حال حاضر توليد كنسانتره 45درصد تيتانيوم در ايران از دو معدن سنگي و آبرفتي كهنوج در حال انجام است. اخيرا هم در اين معدن توليد تيتانيوم با عيار 85درصد صورت گرفته است. به عبارتي ايران تا حد زيادي توانسته است به تكنولوژي توليد تيتانيوم دست يابد عيار سنگ معدن تيتانيوم كهنوج 4درصد است و تا سه مرحله بايد به محصول با عيار 9/99درصد يا پيگمنت رسيد. آگهي فراخوان پيمانكار ساخت كارخانه 35هزار تني پيگمنت در مجلات معتبر خارجي درج شده است و تا پايان امسال پيمانكاران طرح يك كنسرسيومي از شركت هاي داخلي و خارجي مي باشند معرفي خواهند شد.

كارشناسان معتقد هستند كه در كنار معدن كهنوج مي توان فلز تيتانيوم را توليد كرد. حتي توليد فلز اسفنجي، فروتيتانيوم و كامپوزيت تيتانيوم در دستوركار قرار دارد. البته در حال حاضر در كنار معدن كهنوج توليد فروتيتانيوم در اشل صنعتي آغاز شده است. با توليد انبوه اين محصول ايران از واردات فروتيتانيوم بي نياز خواهد شد. قيمت اين محصول در بازارهاي جهاني بين 12 تا 15هزار دلار است.


محمد جليل اوغلي

روزنامه دنياي اقتصاد، شماره 1017 به تاريخ 7/5/85، صفحه 27 (ضميمه هفتگي)
لينك منبع : http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1154670

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عاليه.بايد شروع كرد. تيتانيوم مصارف زيادي داره. ولي بايد نواوري داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبر مسرت بخشيست icon_eek اميدوارم هر چه زودتر به بهره وري برسد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]داداش این 21 هزار نفر از کجا اومده ؟
من رفتم فولاد مبارکه سپاهان و از همه بخش هاش دیدن کردم در کل 200 نفر آدم ندیدم چون همه کارها توسط ماشین انجام میشد ، ذوب ، معدن ، تصفیه و .... که شما فرمودید سر جمع با عوامل غیر مستقیمش 20 هزار نفر نمیشه حمل و نقل و بسیاری عوامل دیگه هم ماشینی مثلا با قطار سنگ آهن و ... رو میارن ! Mr. Green [/quote]

این بیست و یک هزار نفر از اینجا اومده:http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910130717
شما باید بری چشم پزشکی icon_cheesygrin


[quote]دوما کاری با دولت ندارم ! این بنزینه و این فولاد ! میدونی بنزین چیه ؟ شک دارم ! میدونی نفت چیه ؟ شک دارم ! میدونی گاز چیه ؟ شک دارم و خیلی شک های دیگه دارم Mr. Green ما از بزرگترین دارندگان نفت جهانیم و ..... ولی تو فولاد سر جمع دو تا کارخونه داریم که کفاف خودمون رو نمیده ![/quote]

به تاپیک زیر برو و پست منو که آخرایی صفحه هست بخون... خجالت کشیدی .. نمی خواد عذر خواهی کنی ....
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=55&postdays=0&postorder=asc&start=420


بقیه اراجیفتم دیدم ...بی سوادتر از اون هستی که با من یکه به دو کنی...[/quote]

اولشم گفتم نميخواستم وارد اين بحث بشم كه توي بيسواد با هزار تا دك و پز توش هستي ! icon_eek

چه خريتي كردم حالا بايد دو ساعت بشينم جواب اين آقاي ادعا رو بدم !

شما تا حالا رفتي كارخونه فولاد ؟ 21000 نفر ميدوني يعني چي ؟ پروفسور كپي رايت اگه نميتوني برو يه سرچ بكن ميفهمي ( فك كنم 21000 تا چوب كبريت واست مياره بشين دونه دونشون رو بشمار تا بفهمي ! )

نمره چشم من بيست و پنج صدمم كم نيست ، بلکه شما اون دوگوله ناقابلتون کار نمیکنه که بلد نیستید 21000 تا رو بشمارید بهتره بگم نمیدونید البته تقصیری ندارید یهو تو یه سایت ثبت نام میکنید و سریعا شروع به انتشار اراجیفی میکنید که از سرچ توی اون گوگل کوفتی بدست میاد ، فقل کودکم که نداره باید اریک بگم واسش یکی بذاره ! :oops:

حال نداشتم برم مزخرفاتت رو بخونم چون بچه که بودم زیاد سرچ میکردم همه رو دیگه الان از برم شما تازه شروع کردی در ضمن تو تاپیک های سنگین نظر نده مثل من میدونی چرا ؟ البته بعید میدونم بدونی ولی بهت میگم چون اول باید شنونده خوبی باشی تا بتونی گوینده خوبی هم بشی من اول تاپیک رو تقریبا دو سه باری از اول خوندم ولی بازم دارم گوش میکنم تا یاد بگیرم نه مثل شما بیام و تا یه چیزی رو دیدم و یک صفحشم نخوندم شروع کنم تو گوگل سرچ کنم و اراجیف بنویسم ! icon_rolleyes

بیشتر از این بحث نمیکنم ، چون ممکنه بن بشم و اخطار و از این حرفا که شما ارزشش رو نداری ولی اگه آدم قابلی بود حتما باهاش بحث میکردم که بن و ... هم مهم نبود واسم !

اوه اوه یادم رفت آخرش نوشتی بودم نمیخوای ازم معذرت خواهی کنی ! نذار دیگه جواب این یکی رو بدم که خودت اکانتت رو حذف کنی بری !
اگه صحبتی داری pm بده ! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote][quote]داداش این 21 هزار نفر از کجا اومده ؟
من رفتم فولاد مبارکه سپاهان و از همه بخش هاش دیدن کردم در کل 200 نفر آدم ندیدم چون همه کارها توسط ماشین انجام میشد ، ذوب ، معدن ، تصفیه و .... که شما فرمودید سر جمع با عوامل غیر مستقیمش 20 هزار نفر نمیشه حمل و نقل و بسیاری عوامل دیگه هم ماشینی مثلا با قطار سنگ آهن و ... رو میارن ! Mr. Green [/quote]

این بیست و یک هزار نفر از اینجا اومده:http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910130717
شما باید بری چشم پزشکی icon_rolleyes


[quote]دوما کاری با دولت ندارم ! این بنزینه و این فولاد ! میدونی بنزین چیه ؟ شک دارم ! میدونی نفت چیه ؟ شک دارم ! میدونی گاز چیه ؟ شک دارم و خیلی شک های دیگه دارم Mr. Green ما از بزرگترین دارندگان نفت جهانیم و ..... ولی تو فولاد سر جمع دو تا کارخونه داریم که کفاف خودمون رو نمیده ![/quote]

به تاپیک زیر برو و پست منو که آخرایی صفحه هست بخون... خجالت کشیدی .. نمی خواد عذر خواهی کنی ....
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=55&postdays=0&postorder=asc&start=420


بقیه اراجیفتم دیدم ...بی سوادتر از اون هستی که با من یکه به دو کنی...[/quote]

اولشم گفتم نميخواستم وارد اين بحث بشم كه توي بيسواد با هزار تا دك و پز توش هستي ! icon_eek

چه خريتي كردم حالا بايد دو ساعت بشينم جواب اين آقاي ادعا رو بدم !

شما تا حالا رفتي كارخونه فولاد ؟ 21000 نفر ميدوني يعني چي ؟ پروفسور كپي رايت اگه نميتوني برو يه سرچ بكن ميفهمي ( فك كنم 21000 تا چوب كبريت واست مياره بشين دونه دونشون رو بشمار تا بفهمي ! )

نمره چشم من بيست و پنج صدمم كم نيست ، بلکه شما اون دوگوله ناقابلتون کار نمیکنه که بلد نیستید 21000 تا رو بشمارید بهتره بگم نمیدونید البته تقصیری ندارید یهو تو یه سایت ثبت نام میکنید و سریعا شروع به انتشار اراجیفی میکنید که از سرچ توی اون گوگل کوفتی بدست میاد ، فقل کودکم که نداره باید اریک بگم واسش یکی بذاره ! :oops:

حال نداشتم برم مزخرفاتت رو بخونم چون بچه که بودم زیاد سرچ میکردم همه رو دیگه الان از برم شما تازه شروع کردی در ضمن تو تاپیک های سنگین نظر نده مثل من میدونی چرا ؟ البته بعید میدونم بدونی ولی بهت میگم چون اول باید شنونده خوبی باشی تا بتونی گوینده خوبی هم بشی من اول تاپیک رو تقریبا دو سه باری از اول خوندم ولی بازم دارم گوش میکنم تا یاد بگیرم نه مثل شما بیام و تا یه چیزی رو دیدم و یک صفحشم نخوندم شروع کنم تو گوگل سرچ کنم و اراجیف بنویسم ! icon_rolleyes

بیشتر از این بحث نمیکنم ، چون ممکنه بن بشم و اخطار و از این حرفا که شما ارزشش رو نداری ولی اگه آدم قابلی بود حتما باهاش بحث میکردم که بن و ... هم مهم نبود واسم !

اوه اوه یادم رفت آخرش نوشتی بودم نمیخوای ازم معذرت خواهی کنی ! نذار دیگه جواب این یکی رو بدم که خودت اکانتت رو حذف کنی بری !
اگه صحبتی داری pm بده ! icon_cheesygrin[/quote]

فقط میتونم بگم خیلی متاسفم !!!
icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دل به دل راه داره ! :oops:

آفرین یه پستت بیشتر شد ! icon_rolleyes

oldmagina یکم انتقاد یاد بگیر !icon_eek

hajrezvanmoghni عزیز نمیخواستم اینجوری حوابش رو بدم ولی خیلی به خودش مطمئنه ! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آذرخش و صاعقه و شفق موضوع بحث بود به کجاها کشید ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدايا
من و قلب كوچكم ........آخر سر نفهميديم سرنوشت شفق ناز چي شد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]عزیز نمیخواستم اینجوری حوابش رو بدم ولی خیلی به خودش مطمئنه !

[/quote]
كاملا معلومه چه كسي به خودش مطمئنه!!!!!! icon_eek
دوسته من از بحث خارج نشيد امثاله من اينجا هستند تا از زكاته دانش شما دوستان كه بيشتر مطالعه داشتيد استفاده كنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط hosseingmn
      شايد در زمان کنونی اين موضوع يک خيالپردازی تلقی گردد اما در دهه های ۶۰ و ۷۰ ميلادی ايران يکی از نزديکترين همپيمانان ايالات متحده آمريکا محسوب ميشد . زمانی که در اوائل دهه ۷۰ ميلادی ايران در جستجوی يک هواپيمای شکاری رهگير بود روابط خوب اين کشور با ايالات متحده اين امکان را در اختيار ايران قرار می داد تا بهترين وسائل موجود در زرادخانه آمريکا را انتخاب کند . در عين حال ايرانيها تقاضای مخصوصی داشتند . خلبان رئيسی که در آنزمان با درجه سروانی در نيروی هوائی خدمت ميکرد چنين ميگويد : نيروی هوائی ايران در آن سالها يک سلسله بررسيهائی را تحت عنوان « تقويت ايستگاههای رادار » انجام داد . اما آنچه دراين ميان محسوس بود فقدان راه حلهای پيشنهادی در جهت رفع معضل مناطق کور راداری بود .مناطق کوهستانی ايران بزرگترين معضل نيروی هوائی محسوب ميشود و ما قادر نبوديم حريم هوائی کشور را حتی با وجود شبکه های خوب راداری پوشش مناسب دهيم . در نهايت ما متوجه شديم که تنها راه حل ما جهت رفع اين مشکل , ايستگاههای رادار پرنده که همزمان قادر به دفاع از خود باشند می باشد . بر اين اساس ايران در جستجوی هواپيماهای رادار پرنده و شکاری رهگيرهای محافظ بر آمد . در سال ۱۹۷۲ ما از ۲ طرح جديد برای هواپيماهای شکاری ـ رهگير در ايالات متحده با خبر شديم . اين ۲ نوع جنگنده که مأموريت ويژه رهگيری هواپيماهای دشمن را بر عهده داشتند عبارت بودند از هواپيمای « اف ـ ۱۵ ايگل » ساخت کمپانی مک دانل داگلاس و هواپيمای « اف ـ ۱۴ تامکت » ساخت کمپانی گرومان . هواپيمای اف ـ ۱۵ مجهز به موشکهای هوا به هوای Aim - 7 Sparrow ترکيب مرگباری را در آسمان بوجود ميآورد اما با اينحال توانائی هواپيمای اف ـ ۱۴ راکه به موشکهای دوربرد Aim - 54 Phoenix و رادار Pulse - Doppler AWG - 9 مجهز بود نداشت . اين رادار قدرتمند توانائی شناسائی همزمان ۲۴ هدف و انتخاب ۶ هدف مهمتر از ميان آنها و شليک همزمان به طرف آنها را داشت . همچنين اين هواپيما قادر بود موشکهای Aim - 9 Sidewinder و Aim - 7 Sparrow را از فاصله دورتری نسبت به هواپيمای اف ـ ۱۵ پرتاب کرده و دشمن را مورد اصابت قرار دهد . خلبان سابق نيروی هوائی ايران سرهنگ فرهاد اعتقاد راسخ دارد که تامکت انتخاب بهتری برای ايران بود . او ميگويد « هر دوی اين شکاريها از کابين جاداری برخوردارندکه امکان ديد عالی در اختيار خدمه پروازی قرار می دهد . همچنين اين شکاريها قدرت رهگيری بالائی دارند و قادرند انواع وسائل پرنده متخاصم را تعقيب و منهدم کنند و در اين مورد هيچ محدوديتی ندارند بخصوص شکاری تامکت که هدايت آن بسيار راحت است و قادر به انجام مانورهای هوائی است که در ذهن ما تا آنزمان غير ممکن تصور ميشد . تنها در کمتر از ۱۰۰ ساعت پرواز من قادر بودم تا دماغه هواپيمای خود را تا ۷۵ درجه به سمت بالا هدايت کرده و سپس با گردشی ۱۰۰ درجه ای هدف خويش را با موشکهای سايدويندر و يا توپ قدرتمند ۲۰ ميليمتری M - 61A Vulcan مورد اصابت قرار دهم » . بعدها در مقابل کنگره آمريکا چنين وانمود گشت که حريم هوائی ايران پيوسته از جانب اتحاد جماهير شوروی بوسيله هواپيماهای سريع و بلند پرواز ميگ ـ ۲۵ مورد تجاوز قرار ميگيرد و ايران جهت دفاع از خود به هواپيمای تامکت نياز مبرم دارد . اما چنين استدلالی برای متقاعد کردن کنگره آمريکا ( که با اين قرارداد زياد موافق نبود ) واقعی نبودهر چند که تا امروز اين مسئله در محافل گوناگون بعنوان دليل اصلی مطرح ميگردد . واقعيت اين بود که ايران در آن سالها به دنبال قويترين ومجهزترين هواپيمای شکاری موجود در جهان بود که در نهايت هم آنرا دريافت کرد .


      در سال ۱۹۷۴ ميلادی ايران با اطمينان از توان بالای هواپيمای اف ـ ۱۴ , تعداد ۸۰ فروند از اين نوع هواپيما به همراه ۷۱۴ فروند موشک هوا به هوای Aim - 54 به آمريکا سفارش داد . اين قرارداد به ارزش ۲ ميليارد دلار شامل ساير سلاحها وقطعات يدکی برای مدت ۱۰ سال خدمت فعال و تجهيزات زمينی به همراه کارگاههای تعميراتی وآموزش پرسنل زمينی و کادر پروازی تحت نام « پروژه پادشاه ايرانی » به امضاء رسيد . اين قرارداد بزرگترين قراردادی بود که تا آنزمان بشکل انفرادی با يک شرکت آمريکائی منعقد ميشد .نکته جالب اينجاست که تنها چند ماه پس از امضاء قرارداد , کنگره آمريکا بودجه تکميل اين طرح را حذف و با اينکار شرکت گرومان را عملأ در آستانه ورشکسنگی قرارداد. در اين زمان بانک ملی ايران وامی به مبلغ ۲۵۰ ميليون دلار در اختيار کمپانی گرومان قرار داد تا تکميل پروژه تامکت و تحويل آن به ايران ميسر گردد. در حقيقت بعد از اعطاء اين وام بود که ساير سرمايه گزاران آمريکائی علاقمند به سرمايه گزاری در اين پروژه گشتند و عملأ شرکت گرومان و پروژه تامکت از خطر نابودی نجات يافتند . امروزه اين موضوع يک شوخی تاريخی تلقی ميگردد اما واقعيت اينست که بدون کمک مالی ايران , نيروی دريائی آمريکا هيچگاه قادر به در اختيار گرفتن اين پرنده افسانه ای نميگرديد .
      بدين ترتيب يکی از وقايع نادر در تاريخ هوانوردی مدرن بوقوع پيوست و اين رخداد با گذشت زمان دستمايه شايعات و داستانهای ضد ونقيض گوناگون گرديد . در حقيقت تاريخ واقعی و قدرت حقيقی هواپيماهای اف ـ ۱۴ که در خدمت نيروی هوائی ايران ميباشند تا به امروز به حد زيادی از افکار عمومی جهان پنهان مانده است .به اين موضوع بايد عدم تمايل خلبانان سابق نيروی هوائی ايران ( که اکنون سالهاست در خارج ازکشور زندگی ميکنند ) به حضور در انظار عمومی و ارائه اطلاعات و همچنين پرسنل شاغل در کشور که از درج هرگونه خبر به رسانه های جمعی جلوگيری ميکنند را هم افزود . اين افراد عمومأ از ترس اقدامات تلافی جويانه گروهک تروريستی مجاهدين خلق که در خاک عراق مستقر بوده و از حمايت آمريکا و اسرائيل برخوردار ميباشند وحشت دارند زيرا در ۲۰ سال گذشته تعدادی از خلبانان بدست اين گروه تروريستی به قتل رسيده اند . در مواردی استثنائی و نادر خلبانان ايرانی حاضر به ارائه اطلاعاتی اندک شده اند که البته ناشناس باقی ماندن اين افراد جزو شروط اوليه بوده است .تعدادی از آنان حتی از شناسائی همکاران سابق خود که اکنون در قيد حيات هستند در عکسها و تصاوير عمدأ خودداری می کنند .

      پنهان کاری در مورد اف ـ۱۴ ها عملأ از روزهای اوليه تحويل تامکتها به ايران آغاز گشت . برخلاف گزارشهای دروغين معلم خلبانهای آمريکائی , آموزش پرسنل ايرانی بخوبی و منظم پيش ميرفت . تا پايان سال ۱۹۷۸ تعداد ۱۲۰ نفر خلبان و افسر کنترل تسليحات ( WSO = Weapon System Officer ) دوره های آموزشی را با موفقيت پشت سر گذاشتند . در مرحله بعدی تعداد ۱۰۰ نفر پرسنل بايد به آنان ملحق ميشدند. همزمان تعداد ۲۰۰ نفر تکنسين متخصص تعميرات موتور در شرکت Pratt & withney و متخصص تسليحات در شرکت Hughes دوره آموزشی را گذراندند . سروان جواد در مورد آموزشهای نظامی خود در آمريکا چنين ميگويد : ما در نيروی دريائی آمريکا آموزش ميديديم. معلمين ما در وهله اول خلبانان آمريکائی بودند که در جنگ ويتنام تجربيات گرانبهائی اندوخته بودند . اين خلبانان جزو مجرب ترين خلبانانی بودند که حتی خلبانان نيروی هوائی آمريکا و نيروی هوائی اسرائيل قادر به مبارزه با آنان در جنگهای هوائی نبودندو آنان براستی ما را به نحو احسن آموزش دادند . اين آموزشها ما را دارای چنان مهارتی ساخت که بعدها در سالهای دهه ۹۰ ميلادی ما قادر بوديم هواپيماهای ميگ ـ۲۹ را که از روسيه خريداری شده بود , در جنگهای تمرينی هوائی سرنگون سازيم . در حقيقت اين موضوع يکی از دلايلی بود که ايران از سفارش تعداد بيشتری ميگ ـ ۲۹ خودداری نمود . تنها نقطه ضعف هواپيماهای F - 14 A موتورهای TF - 30 P 414 آن بود . پيچيدگی و غير قابل اعتماد بودن اين توربينها ما را وادار ميساخت که بيشتر وقت خود را به جای تمرکز روی پروازها , صرف فراگيری کار با اين موتورها کنيم .

      سرگرد فرهاد در ادامه چنين ميگويد : موشکهای Aim - 54 سلاحی استثنائی و موثر بود که تا به امروز سلاحی ساخته نشده است که قابل مقايسه با آن باشد . در هنگام آزمايشات گوناگون در ايران اين موشک قبل از اصابت به هدف به ارتفاع غير قابل تصور ۲۴۰۰۰ متری و سرعت ۴.۴ ماخ دست يافت . اين موشک بزرگ و سنگين هيچ محدوديتی در مقابله با اهدافی که چه در ارتفاع بالا و چه در ارتفاع پائين پرواز ميکردند نداشت و قادر به تحمل ۱۷ g فشار بود . ما اين موشکها را از فواصل ۷.۵ تا ۲۱۲ کيلومتری هدف شليک کرديم ونتايج آزمايشات مافوق تصور ما بود . تنها نگهداری و آماده نکهداشتن اين سلاح پيچيده گاهی خواب را بر ما حرام ميکرد .


      اولين زوج تامکت در تاريخ ۱۶ ژانويه سال ۱۹۷۶ ميلادی به ايران تحويل شد . به علت آماده نبودن پايگاه هشتم شکاری اصفهان ( که در آنزمان بنام خلبان جانباخته آن نيرو پايگاه خاتمی و بعدها پايگاه شهيد بابائی نامگزاری شد ) اين هواپيماها تحويل اسکادران ۷۲ شکاری تاکتيکی مستقر در پايگاه هفتم شکاری شيراز شدند . باقی هواپيماهای تحويلی به اسکادران ۷۳ ملحق شدند و تا سال ۱۹۷۷ که اسکادرانهای ۸۱ و ۸۲ شکاری پايگاه هشتم اصفهان تشکيل شد , به خدمت در آن يگان ادامه دادند . تا پايان سال ۱۹۷۸ ايران تعداد ۷۹ فروند شکاری F - 14 A به همراه ۲۷۴ فروند موشک AIM - 54 A و۱۰ فروند موشک ATM - 54 تحويل گرفت . هشتادمين و در حقيقت آخرين تامکت ايران در آمريکا باقی ماند تا آزمايشهای گوناگون و طرحهای تکميلی روی آن اجرا گردد. همزمان نيروی هوائی ايران مذاکراتی را با شرکتهای Grumman و Pratt & withney را آغاز کرد که هدف از آن سفارش ۷۵ فروند ديگر از اين جنگنده چالاک بود . البته ايرانيان مايل به تعويض توربينهای TF - 30 در هواپيماهای موجود و هواپيماهای سفارشی جديد بودند.
      وقوع انقلاب وتغییر سیاست ها




      با شروع ناآراميها در ايران که از طرف احزاب کمونيستی و نيروهای مذهبی در ايران آغاز گشت , اوضاع سياسی در ايران رو به وخامت گذاشت . در تابستان ۱۹۷۸ اين فعاليتها شديدتر و بحران سراسر ايران را فرا گرفت به نحوی که نيروهای مسلح دچار چند دستگی در داخل خود شدند . در فوريه ۱۹۷۹ نيروهای انقلابی قدرت را در دست گرفتند و شاه مدتها بود که از ايران خارج شده بود . در نتيجه اين تغييرات و روی کار آمدن دولت موقت اسلامی , روابط ايران و آمريکا دچار تغييرات اساسی گشت . بعد از پيروزی انقلاب چندين هزار مستشار نظامی آمريکائی مجبور شدند تنها ظرف چند روز خاک ايران را ترک کرده و با ايران وداعی هميشگی کنند. دولت انقلابی جديد به سرعت قراردادهای نظامی منعقد شده در رژيم سابق که ارزشی درحدود ۱۲ ميليارد دلار را داشت بطور يکجانبه فسخ کرد . در ميان اقلام سفارش شده ميتوان از ۷۵ فروند جنگنده اف ـ ۱۴ جديد و ۵۰۰ فروند موشک فونيکس به همراه ۳۰۰ فروند شکاری سبک اف ـ ۱۶ و رادارهای پرنده آواکس نام برد .دولت آمريکا در آن زمان به خاطر ترس از آينده سياسی ايران و شرايط ژئوپولتيک منطقه از تحويل سلاحهايی که آماده تحويل به ايران بودند نيز جلوگيری کرد که از ميان آنها يک محموله شامل ۴۰ فروند موشک فونيکس و ۳ محموله قطعات يدکی هواپيمای اف ـ ۱۴ ميتوان اشاره کرد . پنتاگون حتی مذاکراتی را با دولت موقت به منظور استرداد هواپيماهای تامکت آغاز کرد . قراربود اين هواپيماها پس از تعميرات اساسی به انگلستان و يا عربستان سعودی فروخته شود . اين مذاکرات البته ناتمام ماند . در تاريخ ۴ نوامبر ۱۹۸۰ گروهی از دانشجويان مسلمان موسوم به خط امام سفارت آمريکا را اشغال و ۹۰ نفر از پرسنل سفارت وتفنگداران دريائی آمريکا را به گروگان گرفتند . بعد از اين حادثه روابط ديپلماتيک ايران و آمريکا بطور کامل قطع گرديد . سرنوشت گربه های ايرانی بعد از اشغال سفارت آمريکا در حاله ای از ابهام قرار داشت . تعداد زيادی از خلبانان ايرانی کشور خود را برای هميشه ترک کردند و غربت نشينی را برگزيدند . شايعاتی مبنی بر عدم توانائی ايران در به پرواز در آوردن تامکتها به سرعت در محافل خبری پخش شد . علاوه بر اينها اخبار مجعولی دال بر خرابکاری عوامل CIA در ايران و وارد شدن خسارت جدی به اف ـ ۱۴ ها هم در غرب شدت گرفت . اما برخلاف تمام اين شايعات تنها در مجموع ۲۷ نفر از کادر پروازی تامکتها کشور را ترک کردند .


      قبل از پيروزی انقلاب بطور کلی در نيروی هوائی کليه کادر پروازی هواپيماهای اف ـ ۱۴ از ميان افسرانی که بر روی ديگر مدلهای هواپيما ( بطور عمده مدل اف ـ ۴ فانتوم ) تجربه زيادی داشتند و يا از ميان جوانان باهوش و مستعد انتخاب ميشدند . اين افسران جوان که حس وطن دوستی قوی داشتند اکثرأ در ايالات متحده , اسرائيل ويا انگلستان دوره های تخصصی خود را پشت سر گذاشته بودند . شايد به همين علت بود که حکومت جديد به اين افراد با ديده شک و ترديد می نگريست . بلافاصله پس از پيروزی انقلاب تعدادی از خلبانان تامکتها دستگير و زندانی شدند . در ميان اين افراد ميتوان از سپهبد هاشمی نخعی نژاد که معاون ارتشبد طوفانيان ( رئيس پروژه تامکتهای ايران و فرمانده پايگاه هشتم شکاری که با وقوع انقلاب به آمريکا فرار
      کرد ) بود اشاره کرد .اين امير ارتش به همراه سرهنگ ربيعی دردادگاه انقلاب به اعدام محکوم گرديدند . با اين وجود اکثر خلبانان نيروی هوائی مصمم بودند که در کشور خود بمانند وخدمت به وطن را بر فرار ترجيح دادند . سرهنگ جواد که در آنروزها بوسيله يکی از همسايگان خود لو رفته بود و او را دستگير کرده بودند اوضاع آن دوره را چنين ترسيم ميکند : زمانی که نيروهای آمريکائی ايران را ترک کردند به همراه آنان تعدادی از خلبانان و همچنين تعداد زيادتری از تکنسينها نيز جلای وطن کردند. تنها حدود ۱۰۰ نفر از خلبانان و تعدادی در حدود ۸۰ نفر تکنسين باقی ماندند . اين تعداد خلبان در حقيقت کافی بود تا تعداد زيادی تامکت را به پرواز در آوريم ولی برای سرويس و آماده پرواز کردن هواپيماها به هيچ عنوان کافی نبود . در کنار اين مسئله مشکل ديگری گريبان ما را گرفت و آن عدم پروازهای آموزشی و متوقف شدن دوره های آموزشی از اکتبر ۱۹۷۸ تا پائيز ۱۹۷۹ بود . از اين زمان به بعد به آرامی نيروی هوائی که به تازگی تغيير نام داده بود تحت فرماندهی حکومت مرکزی فعاليتهای خود را آغاز کرد . به همين علت پرسنل نيروی هوائی مجبور بودند که مجددأ دوره های آموزشی را تکرار کنند . مشکل ديگروجود افسران جزء بود که از فرماندهان مافوق خود اطاعت نميکردند . اين افراد که به « همافر » معروف بودند بارها و بارها از دستورات مافوق سرپيچی می کردندو فرماندهان خود را «خلبانان شاه » و يا جاسوسان اسرائيل و يا ضد انقلاب خطاب ميکردند. بارها در پايگاهها اتفاق می افتاد که همافران افسران مافوق را به دفتر فرمانده پايگاه ميکشاندندو با طرح اتهاماتی عملأ يگان را به هرج و مرج می کشيدند. گذشت زمان رفته رفته نظم و انضباط را به نيروهای نظامی باز گرداند . يکی از مشکلات نيروی هوائی پس از پيروزی انقلاب از هم گسستن زنجيره کادر وعدم اعتماد پرسنل پروازی به يکديگر بود . در حالی که اکثر افسران مايل به ادامه خدمت به شيوه گذشته بودند , گروهی از آنان که به خلبانان حزب اللهی معروف بودند وابستگی عميق خود را به حکومت مرکزی انکار نميکردند .اين افسران جوان زمان بيشتری را صرف به جا آوردن آداب مذهبی و مراسم دينی ميکردند. يکی از معروفترين اين افراد سروان خلبان عباس بابائی بود . او پس از بازگشت از آمريکا در سال ۱۹۷۸ جزو اولين افسرانی بود که ديگر پرسنل نيروی هوائی را به بيعت با امام خمينی دعوت کرد .


      در بحبوحه انقلاب سيستم کامپيوتری لجستيک نيروی هوائی دچار اشکالات جدی شد و همين امر کمبود لوازم يدکی در نيروی هوائی را بدنبال داشت .کارشناسان معتقد بودند که لوازم يدکی خريداری شده بايد برای سرپانگهداشتن و آماده پروازبودن کليه وسايل پرنده حداقل تا اواسط دهه ۸۰ ميلادی کافی باشد اما موفق به يافتن آنها نميشدند . حداقل در ۲ مورد ناپديد شدن چند نفر از افسران مسئول نگهداری انبارهای عظيم زير زمينی به اثبات رسيده است . اين افراد که رمز ورودی درهای انبارها را در اختيار داشتند بطور مرموزی ناپديد شدندو همين امر باعث شد تا چند سال محل انبار قطعات رادارهای AWG - 9 بسته بماند و دسترسی به آنها ناممکن شود . در مورد خرابکاری آمريکائيها قبل از خروج از ايران سرهنگ جواد ميگويد : تکنسينهای کمپانی هيوز که در اصفهان مستقر بودند در يک مورد قبل از خروج از ايران ۱۶ فروند موشک فونيکس را که در انبارهای زيرزمينی آماده برای سوار شدن بر روی اف ـ ۱۴ هائی که در حالت آماده باش دائم بودند دستکاری کرده و آنها را غير قابل استفاده کردند . البته بعدها با استفاده از قطعات يدکی که بصورت قاچاق از آمريکا وارد شد ما قادر به تعمير مجدد آنها شديم تمام ۱۶ موشک يادشده به حالت عملياتی در آمدند .اما در مورد رادارهای AWG - 9 بر خلاف گزارش منابع غربی هيچ آسيبی به آنها وارد نشد . با توجه به مطالب بالا می توان چنين نتيجه گرفت که تامکتها دوران گذار از انقلاب را با کمترين خسارات سپری کردند . با اينکه در سال ۱۹۸۰ تعداد هواپيماهای آماده پرواز ايران حداکثر به ۸ فروند بالغ ميگشت ولی همين تعداد کم ستون فقرات دفاع هوائی ايران محسوب ميشدند وقادر به حفاظت از حريم هوائی کشور بودند .


      زمانی که در اوائل سپتامبر ۱۹۸۰ اولين درگيری مرزی بين ايران و عراق رخ داد رئيس جمهور وقت بنی صدر دستور داد تا تعداد بيشتری هواپيمای اف ـ ۱۴ آماده پرواز گردندو بدين ترتيب تا اواخر اين ماه هر کدام از ۴ پايگاه عملياتی که تامکتها در آنها حضور داشتند ( پايگاه يکم شکاری مهرآباد پايگاه ششم شکاری بوشهر پايگاه هفتم شکاری شيراز و پايگاه هشتم شکاری اصفهان ) صاحب ۶ فروند تامکت آماده پرواز بودند و موشکهای فونيکس هم آماده شده بود . اولين پيروزی تامکت در نيروی هوائی ايران مربوط به قبل از حمله سراسری عراق در ۲۲ سپتامبر ميباشد . در تاريخ ۷ سپتامبر ۱۹۸۰ تعداد ۵ فروند بالگرد ميل ـ ۲۵ عراقی ( مدل صادراتی ميل ـ ۲۴ ) به يک پست مرزی ايران حمله ور شدند .در اين زمان يک فروند تامکت به سرعت به منطقه اعزام و با توپ قدرتمند ولکان يکی از بالگردها را متلاشی کرد . بعد از گذشت ۷ روز از اين واقعه دوباره اف ـ ۱۴ ها وارد صحنه درگيری شدند و برای نخستين بار از موشکهای مرگبار فونيکس خود استفاده کردند . آنهم در زمانی که بين اعضاء دولت مرکزی و فرماندهان نظامی بحث شديدی بر سر هزينه گزاف نگهداری تامکتها و موشکهای فونيکس در جريان بود . اين بحثها زمانی پايان گرفت که سرگرد محمد رضا عطايی يک فروند سوخوی SU - 22 M عراقی را از فاصله ۴۰ کيلومتری مورد اصابت قرارداد بدون اينکه عراقيها متوجه اين موضوع شوند . تا به امروز عراقيها نام خلبان اين سوخو را که سرگرد نوبر عبدالحميد است را بعنوان مفقود شده ثبت کرده اند . عراقيها هيچگاه باور نکردند که خلبان عبدالحميد که فرمانده اسکادران ۴۴ عملياتی بود از چنين فاصله ای می توانست بوسيله يک موشک فونيکس مورد اصابت قرارگيرد .با سرنگون ساختن يک فروند ميگ ـ ۲۱ توسط سروان خلبان عظيمی بفاصله يک روز پس از آن بحث بر سر ضرورت وجود تامکتها برای هميشه فروکش کرد وديگر صدای مخالفی در دستگاه حکومتی وجود نداشت .


      در تاريخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ عراق آغازگر جنگی خونين شد . در اين روز عراق با حداقل ۱۸ فروند هواپيمای شکاری بمب افکن فرودگاههای تبريز همدان و دزفول را مورد حمله قرار داد و همزمان پايگاه مهرآباد تهران مورد تهاجم هواپيماهای توپولف ۱۶ و ۲۲ اسکادران ۱۰ نيروی هوائی عراق در ۲ نوبت قرار گرفت . اين حمله گسترده برای ايرانيان با وجود درگيريهای محدود مرزی تا آن تاريخ غافلگيرکننده بود . در طی اين حمله گسترده تنها يک فروند ميگ ـ۲۱ عراقی به خلبانی رائد حميد بر فراز سنندج سرنگون شد . علت سقوط هم مورد اصابت قرار گرفتن هواپيما توسط ترکش بمبهای پرتاب شده توسط خود هواپيما که احتمالأ در ارتفاع پست پرواز ميکرده بوده است . در اين روز هيچکدام از تامکتهای ايران نتوانستند به موقع به پرواز در آيند . اولين هواپيماهائی که به مقابله با عراقيها برخاستند ۲ فروند اف ۴ ئی فانتوم متعلق به اسکادران ۱۱ مستقر در پايگاه يکم شکاری مهرآباد بودند و آنهم در زمانی که موج دوم حمله توپولف های عراقی به تهران صورت گرفت . در اين عمليات يک فروند هواپيمای هرکولس سی ـ ۱۳۰ ايران بر روی زمين هدف قرار گرفت و منهدم شد . خلبانهای ايرانی از سرنگونی تعداد زيادی هواپيمای عراقی گزارش دادندو شاهدان عينی از آتش گرفتن و سقوط تعداد معتنابهی هواپيما خبر دادند . اما واقعيت امر اين بود که تنها يک فروند توپولف ۱۶ به پايگاه خود مراجعت نکرد نام خلبان اين هواپيما بعنوان مفقود الاثر در عراق به ثبت رسيده است . عراقيها بر اين باورند که اين هواپيما در راه بازگشت به عراق به کوه برخورد کرده و هواپيما متلاشی گشته است .

      با توجه به آموزشهای خوب وتجهيزات مدرن , اکثر پرسنل نيروی هوائی ايران از پيروزی سريع وقاطع ايران اطمينان داشتند . سروان جواد خاطره اولين پرواز عملياتی خود را چنين بازگو ميکند : ساعت ۱۳ روز ۲۴ سپتامبر در پايگاه هشتم شکاری اصفهان تعداد ۶ فروند هواپيمای اف ـ ۱۴ جمعی اسکادران ۸۱ در انتظار ابلاغ دستور برای عمليات بودند. مأموريت ما مقابله با هواپيماهای عراقی در صورت حمله آنان به فرودگاه مهرآباد تهران بود و طبق دستور ميبايست در صورت عزيمت از هواپيماهای تانکر در آسمان سوخت دريافت ميکرديم .. اما در اين زمان موشک فونيکس به تعداد کافی نداشتيم .به همين علت چند ساعت بعد با حمله عراقيها تنها ۲ فروندهواپيمای اف ـ ۱۴ مسلح به موشک فونيکس برای انجام مأموريت به پرواز در آمديم . در اين عمليات ما موفق به سرنگونی يک فروند ميگ ـ ۲۱ و متواری ساختن ۴ فروند ميگ ـ ۲۳ شديم . درآن هنگام که به تعقيب ميگهای عراقی مشغول بوديم و به مرزهای مشترک نزديک می شديم , از مرکز به ما خبر دادند که تعداد زيادی هواپيمای عراقی مجددأ به حريم هوائی کشور تجاوز کرده اند . با اين وجود ما موفق به کشف آنها نشديم . تنها چند دسته هواپيمای اف ـ ۵ خودی که از پايگاه دزفول و تعدادی اف ـ ۴ که از پايگاه همدان به پرواز در آمده بودند را شناسائی کرديم . پس از گذشت ۴۰ دقيقه صفحه رادار هواپيمای همراه من موفق به کشف ۸ فروند هواپيمای عراقی شد .ارتفاع خود را به سطح ۷۰۰۰ متری کاهش داديم و خود را به فاصله ۱۲ کيلومتری هدف رسانديم. در اين زمان هر يک از ما يک موشک اسپارو به طرف هواپيماهای عراقی شليک کرديم . خلبانان عراقی هيچ عکس العملی از خود نشان ندادند. موشک اسپارو من يک ميگ ـ ۲۱ عراقی را متلاشی کرد اما موشک هواپيمای همراه من به خطا رفت . به همين خاطر من دستور حمله مجدد دادم . در ارتفاع ۳۵۰۰ متری ضمن استفاده از پس سوز چرخش کمی به سمت راست کرده و به آنان حمله کردم . ۲ هواپيمای ميگ ـ ۲۱ متوجه قصد من شدند و با چرخش سعی داشتند که در پشت سر ما قرار بگيرند.اما آنها فرصتی برای اينکار پيدا نکردند.من با استفاده از حداکثر قدرت موتور دماغه هواپيما را به سمت بالا برده , با زاويه حمله بالا چرخشی ۷۰ درجه ای انجام دادم و تامکت همراه هم به دنبالم آمد . درست در زمانی که من موشک سايدويندر خود را شليک کردم صدای خلبان تامکت همراهم را شنيدم که فرياد زد : Engine Stall . موتور سمت راست او زمانی که در تعقيب هواپيماهای عراقی بود با سرعت ۵۲۰ ناتيکال مايل وزاويه حمله ۴۵ درجه از کار افتاد . هواپيمای او دچار لرزش شديد و افت سريع سرعت تا حد ۸۲ ناتيکال مايل شد . در اين هنگام او بطرز معجزه آسائی قادر به کنترل هواپيما شد و از سقوط حتمی نجات يافت .بعد از فرود در پايگاه ما متوجه شديم که در هنگام مانور هوائی سيستم سوخت رسانی به موتور دچار اشکال شده بود . هدايت شکاری اف ـ ۱۴ در اين حالت ودر چنين ارتفاعی يکی از شاهکارهائی است که فقط خلبانان زبده از عهده آن برمی آيند . آنروز من در نهايت دومين ميگ ـ ۲۱ را گم کردم وتا به امروز هم نميدانم بر سر او چه آمد . بقيه هواپيماها هم به سرعت پا به فرار گزاشتند. پس از فرود در پايگاه خدا را شکر کردم که مأموريت به سلامتی به پايان رسيد .

      نظير مشکل ياد شده در بالا را ديگر خلبانان تامکت در ساير مأموريتها تجربه کردند ودر بعضی از موارد خسارات سنگينی به آنان وارد شد . در ژانويه ۱۹۸۱ سرگرد هوشيار موفق شد به سختی اف ـ ۱۴ خود را به زمين بنشاند آنهم پس از آنکه موتور سمت راستش از کار افتاد . در ماه مارس ۱۹۸۲ تامکت ديگری هنگام برخاستن از باند دچار آسيب جدی شد . در زمان تيک آف هر ۲ موتور هواپيما دچار POP شدند. در اين حالت مقدار بنزين اضافه در محفظه پس سوزمنفجر شده و کمپرسور به حالت Stall ( واماندگی ) ميافتد. سرتيپ حزين در طول جنگ حداقل ۲ بار از حوادث مشابهی جان سالم بدر برد . همچنين سرتيپ هوشيار در سالهای پس از جنگ ۲ بار اين اتفاق را تجربه کرد .در سال ۲۰۰۴ ميلادی در اثر تلاش متخصصان ايرانی راه حل مشکل ياد شده پيدا شد . کارشناسان نيروی هوائی ايران با کوشش و پشتکار زياد موفق به توليد قطعات يدکی موتور TF - 30 وبهبود سيستم سوخت رسانی آن شدند و با غرور خاصی از اين موفقيت خود ياد ميکنند .



      پس از مشکلات فنی و نارسائی در سازماندهی نيروها در ابتدای جنگ نيروی هوائی ايران خود را به سرعت برای حملات مقابله به مثل آماده کرد . اما با حمله گسترده نيروی زمينی عراق و پيشروی سريع آنها در استان خوزستان نيروی هوائی موفق به انجام اينکار نشد . نيروی زمينی ايران که پس از پيروزی انقلاب به شدت توان خود را از دست داده بود , از بيشترين کمبودها رنج ميبرد و به تنهايی قادر به مقاومت در برابر عراقيها نبود . هفته ها طول کشيد تا نيروهای ذخيره و کمکی به مناطق عملياتی اعزام شدند. در طول اين مدت وظيفه دفاع در برابر حملات نيروی زمينی عراق را نيروی هوائی بر عهده داشت . همزمان با حملات هواپيماهای اف ـ۴ و اف ـ ۵ به مواضع نيروهای عراقی و بمباران آنها ,تامکتها مشغول پاکسازی آسمان از وجود هواپيماهای عراقی بودند و با موفقيت اين وظيفه را به انجام رساندند.

      هر ۲ کشور ايران و عراق در ابتدای جنگ تقريبأ به يک تعداد هواپيمای جنگی داشتند اما از تظر کيفی کارت برنده در دست ايرانيها بود . البته دستيابی به اين برتری مدتی طول کشيد زيرا ايرانيان برای سازماندهی و بسيج نيروهای خود احتياج به زمان داشتند. نيروی هوائی ايران در ابتدای جنگ دارای ۷۷ فروند هواپيمای
      F - 14A و ۱۶۰ فروند F - 4E و ۲۸ فروند F - 4D و ۱۶۰ فروند F - 5 E/F بود که از آنها در نقش شکاری رهگير و شکاری بمب افکن استفاده ميکرد .در طرف مقابل عراقيها هيچ وسيله قابل مقايسه با اين امکانات را نداشتند .توانايی شکاريهای اف ـ۴ و اف ـ ۱۴ در سوختگيری هوائی که به برد و مدت پرواز آنها به مقدار زيادی می افزود , برتری هوائی ايرانيان را بخوبی نشان ميداد . همچنين يک اسکادران هواپيمای تانکر KC - 707 3J9C و بوئينگ KC - 747 2J9 بطور دائم برای سوخترسانی در آسمان آماده بودند . حداقل ۲ فروند بوئينگ ۷۴۷ و يک فروند بوئينگ ۷۰۷ بعنوان مرکز فرماندهی پرنده در طول جنگ بکار برده شدند . برای انجام اين مأموريت اين هواپيماها به تجهيزات مخصوصی مجهز بودند . همچنين يک فروند بوئينگ ۷۰۷ و چهار فروند هرکولس سی ـ ۱۳۰ به تجهيزات شنود و استراق سمع مجهز بودند که بدينوسيله ارتباطات مخابراتی دشمن را تحت کنترل داشتند . همين عامل سبب شد تا خلبانان ايرانی به راحتی تا عمق خاک دشمن نفوذ کرده بدون آنکه مورد شناسائی قرار گيرند . اما در ميان تمام اينها وجود يک سيستم فوق سری در نيروی هوائی ايران از همه مهمتر بود . هاپيماهای اف ـ۴ و اف ـ۱۴ مجهز به سيستم خاصی بودند که آنها را قادر ميساخت سيستم IFF ( شناسائی دوست از دشمن ) عراقيها را مختل کنند . اين سيستم که تحت عنوان ( Combat Tree/ Clear Horizont / Second View ) شناخته ميشد ايرانيها را قادر ميساخت که به راحتی و خيال آسوده در آسمان به شکار و تعقيب هواپيماهای عراقی بپردازند .

      پس از گذشت اندک زمانی ايرانيها متوجه شدند بدون دريافت قطعات يدکی و وسايل جايگزين بايد با حداقل امکانات به دفاع بپردازند زيرا ايالات متحده که اولين تأمين کننده نيروی هوائی ايران بود از ارسال وسايل مورد نياز ايرانيان امتناع ميکرد . از اين رو اصل صرفه جويی در نيروهای مسلح به بالاترين اصل تبديل شد . عراق در طول جنگ از برتری مهمی برخوردار بود و آن عدم نگرانی جهت تأمين لوازم يدکی و وسايل جديد بود . آنها قادر بودند هواپيماهای جديد از فرانسه و اتحاد جماهير شوروی دريافت کنند هر چند که اين هواپيماها قادر به تغيير موازنه به نفع عراقيها نبود . طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ ميلادی حدود ۱۰۰۰ نبرد هوائی بين طرفين درگير بوقوع پيوست اما هيچکدام از آنها نقش قابل توجهی در مسير کلی جنگ نداشتند . ايران از اين موضوع بخوبی آگاه بود که خسارات طرف مقابل به راحتی قابل جبران بود و عراق کوچکترين مشکلی در اين زمينه نداشت . سرنگونی هواپيماهای عراقی تنها در حکم هشداری برای نيروی هوائی آنها محسوب ميشد . اکثرأ پس از وقفه ای يک يا ۲ هفته ای مجددأ به حملات خود در مناطق عملياتی ادامه ميدادند .
      پس از آنکه عراقيها متوجه شدند که ايران قادر به جايگزينی هواپيماهای ساقط شده خود نيست , حملات خود را بر روی تامکتها متمرکز کردند . در پايان سال ۱۹۸۲ يک سلسله درگيريهای هوائی بين ايرانيها و طرف مقابل صورت گرفت . اکثر اين درگيريها از نوع « درگيری نزديک هوائی » ( dogfight ) مابين تامکتها و هواپيماهای Mirage F. 1 EQ و MIG - 23 ML صورت گرفت و اين خود حاکی از مشکل ايران در تأمين موشکهای دوربرد هوا به هوا بود . ايرانيها در اين دوره از کمبود شديد قطعات يدکی وتعداد محدود موشکهای فونيکس رنج ميبردند . در سال ۱۹۸۷ کمبود باتری موشکهای فونيکس استفاده از اين سلاح کارآمد را به پائين سطح رساند .

      ادامه دارد.........
      به نقل از وبلاگ هوانوردی قرن 21
      مترجم: فریبرز
    • توسط TANK
      تاريخچه هواپيما
      مدل Il-76 که ناتو آن را «کاندید» نامید یک هواپیمای باری است که برای جایگزینی با توربوپراپ های قدیمی تر An-12 تولید شد تا بتواند در پروازهای نظامی و غیر نظامی ایفای نقش کند. پس از طراحی هواپیما در اواخر دهه 1960 اولین ایلیوشین 76 در 25 مارس 1971 به پرواز درآمد. پس از انجام تست های موفق پروازی تولید رسمی Il-76 در سال 1975 آغاز شد و اولین هواپیما در همان سال به آئروفلوت تحویل شد. Il-76 دارای بال های بسیار بلند، چهار موتور، بالچه های سه شکافه لبه فرار، دم T شکل و درب بزرگ در عقب هواپیماست که انجام عملیات بارگیری را آسان می کند. همچنین یکی از معیارهای طراحی Il-76 این بود که نیازی به عملیات زمینی نداشته باشد تا بتواند در فرودگاه و حتی باندهای کوچک نیز کارایی داشته باشد. این نکته به ویژه در ماموریت های نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. انواع مختلفی از Il-76 ساخته شده است. بعضی از این مدلها عبارتند از: Il-76T با ظرفیت حمل سوخت بیشتر، Il-76TD با موتورهای D30KP2 و وزن برخاست بالاتر و وزن بار بیشتر و پرواز در ارتفاع بالاتر، Il-76MF نیز از کشیده شدن مدل پایه به دست آمده است که اولین پروازش را در 1 آگوست 1995 انجام داد. مشتری اصلی این مدل نیروی هوایی روسیه است. ایلیوشین همچنین استفاده از موتورهای غربی CFM56 را برای مدلهای قدرتمندتر در نظر گرفته است. از ایلوشین 76 برای ماموریت های مختلفی همچون آتش نشانی، کنترل و پیش اخطار هوابرد و سوخت رسان نیز استفاده می شود.

      مشخصات فني
      موتور:
      چهار موتور توربوفن آویاویگاتل(سولیف) D30KP
      چهار موتور توربوفن آویاویگاتل PS90AN برای Il-76MF

      بیشترین رانش موتور:
      117.7kN :D30KP معادل 26,455lb
      156.9kN :PS90AN معادل 35,275lb

      عملکرد:
      بیشترین سرعت کروز: 780km/h
      برد: 5,200km معادل 2,805nm با 40 تن بار

      اوزان:
      وزن خالی عملیاتی: 101,000kg معادل 222,665lb
      بیشترین وزن برخاستن: 200,000kg معادل 440,925lb

      ابعاد:
      طول: 53m معادل 174ft
      ارتفاع: 14.76m معادل 48ft
      دهانه بال: 50.50m معادل 165ft
      مساحت بال: 300m² معادل 3,229.2sq ft

      گنجایش:
      خدمه پرواز: شامل 5 نفر از جمله دو خلبان، مهندس پرواز، ناوبر و کاربر ارتباطات رادیویی.
      بار: قادر به حمل 44 تن بار.

      سفارش و تولید:
      بیش از 900 فروند Il-76 ساخته شده است.


      منبع:takeoff
    • توسط hans
      موشک ضد زره صاعقه 2

      دوستان امیدوارم تکراری نباشد من جستجو کردم چیزی پیدا نکردم.
      موشک ضد زره صاعقه 2 بهینه سازی شده ی موشک ضد زره دراگون امریکایی است که توسط مهندسین و متخصصین صنایع دفاع مهندسی معکوس و بهینه شده است و توسط نیروی زمینی ارتش مورد استفاده قرار می گیرد.این موشک از نظر برد بهینه سازی شده است به طوری که برد نهایی دراگون امریکایی 500 متر است ولی برد موشک صاعقه 1000 تا 1090 متر بهینه شده است,همچنین سر جنگیه ان سنگین تر و نافذتر شده است.در اصل باید گفت این موشک مهندسی معکوس شده موشک سوپر دراگون است که اوایل دهه ی 90 بهینه شده بود.

      توضیحی مختصر در باره ی دراگون امریکایی
      این موشک ضد تانک هدایت شونده توسط کمپانی مک دانل داگلاس در امریکا ساخته شده است.سیستم هدایت موشک شامل سیستم دید در شب و سیستم گرما یاب که بر روی لانچر پرتاب نصب شده . همچنین این لانچر مجهز به یک دو پایه و یک باتری میباشد.این موشک قابل شلیک توسط یک نفر است و هدایت ان سیمی است.در دهه ی 90 سوپر دراگون 1 ساخته شد و پس از ان سوپر دراگون 2 که نسبت به نمونه ی اولیه خیلی کارامدتر و توانایی بیشتری دارد.


      دراگون امریکایی

      دراگون امریکایی


      spike-360
      Hans
    • توسط nasirirani
      فرمانده نیروى هوایى ارتش گفت: نخستین پرواز هواپیماى رادارگریز ایران، سوم خرداد در تهران انجام مى شود.

      به گزارش واحد مرکزی خبر ، امیر سرتیپ حسن شاه صفى در حاشیه رژه روز ارتش جمهورى اسلامى ایران در جمع خبرنگاران با اشاره به این که این هواپیما از دید همه رادارها پنهان است افزود: طرح هاى ما در این زمینه وسیع تر است که بعد از تائید و تولید انبوه در اختیار وزارت دفاع قرار مى گیرد.

      وى گفت: بعد از پروازهاى آزمایشى این هواپیما، پرواز با سرنشین اجرا و تولیدات ترکیبى با هواپیماهاى دیگر نیز انجام مى شود و در اختیار وزارت دفاع قرار مى گیرد.

      امیر سرتیپ شاه صفى درباره علت پرواز نکردن 140 فرونده جنگنده در مراسم رژه امروز گفت: شرایط بین المللى براى دید و پرواز باید به اندازه اى باشد که هواپیماها بتوانند همدیگر را ببینند.

      وى با بیان این که به علت گرد و غبار، دید هواپیماها بین 1500 تا دو هزار متر بود افزود: نبود دید چشمى و سرعت بالاى هواپیماها، موجب جلوگیرى از پرواز هواپیماها شد.

      فرمانده نیروى هوایى ارتش با بیان این که در انجام رژه هاى هوایى استفاده از رادار مطرح نیست گفت: همه یگان ها آمادگى رژه هواى داشتند و حتى از زمین هم بلند شدند.

      وى اضافه کرد: هواپیماها در منطقه شرق حرم مطهر نیز قرار گرفتند؛ اما با این وجود لیدر دسته پروازی، رژه هوایى هواپیماها را صلاح نداشت.

      امیر سرتیپ شاه صفى گفت: امروز قرار بود، بیش از 200 هواپیما از جمله 140 جنگنده براى ماموریت هاى مختلف در رژه از زمین بلند شوند که به علت دید کم نتوانستند.

      وى گفت: این رژه به تاریخ دیگرى موکول شد و احتمال دارد در سوم خرداد و یا 31 شهریور این رژه هوایى انجام شود.

      سرتیپ شاه صفى در ادامه با بیان این که نیروى هوائى ارتش در زمینه ساخت هواپیماهاى جنگنده، بمب افکن، شکارى و رهگیر فعالیت مى کند افزود: مهمترین این هواپیماها صاعقه و هواپیماى رادارگریز است و قرار بود یک اسکادران از هواپیماهاى صاعقه پرواز کنند.

      فرمانده نیروى هوایى ارتش گفت: امسال این نیرو چندین مانور مشترک و انفرادى با حضور نیروهاى زمینی، هوائى و سپاه پاسداران برگزار

      http://www.iribnews.ir/Default.aspx?Page=MainContent&news_num=187307





      به بخش اخبار نظامي انتقال يافت.

      Babakim1
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.