F14AA

ضربه سنگين نيروی هوايی بر پيکره ارتش عراق

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[center][color=#4b0082][size=7]بسم الله الرحمن الرحیم[/size][/color][/center]



[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/Niruye-Havaei01.jpg[/img][/center]




[size=6]متن سخنان امير سرتيپ ۲ خلبان خليلی[/size]



[size=5]جنگ ۸ ساله تحميلي عراق بر عليه ايران در ساعت ۱۴ سي و يک شهريور ماه سال ۱۳۵۹ با تجاوز هواپيماهاي جنگنده دشمن به اکثر پايگاههاي نيروي هوايي آغاز شد. در آن زمان من ستوان يکم خلبان در پايگاه تبريز بودم و در هواپيماي اف-۵ خدمت مي کردم. وقتي که ما در ناباوري شاهد پديدار شدن هواپيماي سوخو۲۰ نيروي هوايي عراق در آسمان تبريز بوديم، و باز در کمال ناباوري شاهد بوديم که اين ۸ فروند جنگنده که به پايگاه تبريز حمله کردند به اضافه جنگنده هايي که به پايگاه هاي ديگر ما به صورت همزمان حمله کرده بودند هر يک بمب هايشان را در پايگاه ما رها کردند. بمب هاي عراقي ها از سيستمي روسي برخوردار بود و براي اينکه هواپيما در ترکش بمب خودش قرار نگيرد مي بايستي اين بمب ها با تأخير نسبت به پرواز هواپيما عمل کنند. سيستم روسي به اين صورت بود که اين بمب ها توسط چتر فرود مي آمدند و از دور مانند چتر باز ديده مي شدند اما دقايقي بعد صداي انفجار اينها حاکي از آن بود که اينها چتر باز نبوده اند بلکه بمب هايي بوده اند که عمل کرده اند.[/size][size=5]آن چيزي که براي من جالب بوده و در طي دوره هاي علمي نظامي من را در جهت طي کردن اين دوره ها بيشتر علاقمند کرده است، اين مطلب است که در ساعت ۱۴ آن روز هيچ کسي آژير احضار پرسنل را نزد. در آموزش هاي نيروي هوايي بيش از ۴۸ طرح وجود دارد که مي توان از آنها در هنگام تمرين استفاده کرد، اما در آن زمان هيچ کسي درخواست طرح ترميم باند فرودگاه را نکرد، هيچکس در خواست مهمات گيري هواپيماها را نکرد، هيچ کس درخواست آماده کردن هواپيماها را نکرد و هيچکس درخواست تأمين اقدامات حفاظتي را نکرد. در ساعت ۱۴ آن روز هيچ کسي به دنبال ترک آن مکان نبود و حتي به دنبال ناهار هم نمي رفتند. هر شخص بر سر پست خود مستقر شد و آماده به انجام خدمت شدند.[/size]

[size=5]با تلاش افراد ما توانستيم پس از يک ساعت و نيم هواپيماهايمان را براي اولين پرواز و دفاع از آسمان تبريز آماده کنيم. غافلگير شديم به اين علت که ما در ساعت ۱۴ آن روز حتي يک گلوله هم به سمت آنها شليک نکرديم و به بياني ديگر حتي مي توانيم بگوييم که غافلگير نشديم به اين علت که در آن حمله بنا بر اصل حمله غافلگير کننده آنها مي بايستي نيمي يا حتي بيش از اين تعداد از هواپيماهاي ما را نابود مي کردند که نتوانستند. در جنگ اسراييل با مصر، اسراييل اين کار را انجام داده بود و در همان اولين حمله بيش از ۷۰ درصد از نيروي هوايي مصر را از بين برد. روزهاي آغازين جنگ بود که شهيد بزرگوار اردستاني که در مرخصي به سر مي برد متوجه هواپيماهاي عراقي که در حال پخش کردن چف در آسمان بودند شده بود. اين کار مي تواند باعث کور شدن رادار شود. البته مردم به اشتباه در اين تصور بودند که اين هواپيماها خودي هستند و حتي از روي کنجکاوي آن ها را دنبال مي کردند. اين شهيد بزرگوار که به علت گرفتاري خانوادگي در مرخصي به سر مي برد خود را به پايگاه تبريز رساند و اين در حالي بود که آن حمله ۱۴۰ فروندي با درايت شهيد فکوري انجام شده بود. شهيد اردستاني اين سوال را مي پرسد که در حال حاضر در چه منطقه اي خطر بيشتر است که شهيد فکوري مي گويد در پايگاه چهارم دزفول. شهيد اردستاني به همراه ۳ نفر ديگر هواپيماهايي را در اختيار گرفتند و ابتدا به همدان رفتند و سپس به دزفول رفتند تا از آنجا در مقابل حمله هاي هوايي و زميني دشمن دفاع را آغاز کنند. من خاطره هايي را در صدا و سيما ديده ام که دوست دارم مجدداً پخش شود. هفته اول جنگ شده بود و خبر شيرين حمله نيروي هوايي بود که حمله دشمن را دفع کرده است. اما خبر بعدي اين بود که عراق تا قبل از کرخه آمده بود و هدف بعدي هم گرفتن پايگاه دزفول و سايت دهلران بود.[/size]

[size=5]شهيد اردستاني در دنيا همانند ندارد. او کسي است که بيش از ۸۰۰ ساعت پرواز دارد و صحبت درباره او نياز به يک کلاس دو ساعته دارد. ايشان کسي بود که در يک روز ۱۲ عمليات انجام داد. ايشان در آن مصاحبه مي گويد که از همسرم عذرخواهي مي کنم. شنيده ام که فرزند دوم من را هم وضع حمل کرده اند. اما چون که اسلام و ايران به من احتياج دارد من نتوانستم به ديدنتان بيايم. از همين جا دستتان را مي بوسم و برايتان آرزوي موفقيت مي کنم. از افراد قهرمان ديگر مي توان به لشگري اشاره کرد که ۴ روز قبل از شروع جنگ به اسارت نيروهاي عراقي در آمد و پس از ۹ سال زماني که مي خواست با آزاده هاي ديگر آزاد بشود دوباره او را گرفتند و شکنجه کردند که تو بايد بگويي که ايران جنگ را آغاز کرده و تو هم خلباني هستي که در هنگام حمله به ما اسير شده است. اما او اين کار را نکرد و ۹ سال ديگر هم در اسارت باقي ماند. اما بر مي گرديم به حمله دشمن. نيروي هوايي در صدد بوجود آوردن آمادگي جهت دفاع از مواضع بود نيروي زميني که تنها يگان آموزش ديده و منظم در آن زمان بود اين عمليات هايي که توسط نيروي هوايي و هوانيروز انجام شد را مديريت و حمايت کرد. ابتدا دشمن را در پشت کرخه متوقف کرد و در نهايت موضع خود را تثبيت کرد. در اين زمان بود که نيروي زميني با کمک و هماهنگي هايي که با نيروي هوايي و هوانيروز داشت توانست در عمليات هاي مختلف به پيروزي برسد که در بين اين عمليات ها مي توان به مهمترين آنها که فتح خرمشهر و فاو بود اشاره داشت. در اين حال ابر قدرت ها به اين نتيجه رسيده بودند که نيروي زميني عراق توان شکست دادن نيروي زميني را ندارد و بنابراين عراق را به هواپيماهايي مجهز ساختند که تأسيسات ما را از دورتر مورد هدف قرار دهند. من هم در آن زمان به ابتکار شهيد بابايي خلبان هواپيماي اف-۱۴ بودم. ايشان با تدابير عاقلانه اي که داشت توانست در بين هواپيماهاي اف-۱۴ يکپارچگي را ايجاد کند که پايگاه هوايي در شيراز را تعطيل کرد و هواپيماها را به اصفهان منتقل کرد که همه اين کار او را عاقلانه قلم داد نمي کردند اما از آنجا که سيستم به ايشان اعتماد داشت ايشان کار خود را نه از طريق مراجع قانوني بلکه به صورت مخفيانه انجام داد. اين به آن دليل بود که در آن زمان هر فعاليتي که از طريق قانوني مي خواست که انجام شود افشا مي شد و نيروهاي عراقي از آن با خبر مي شدند. ايشان اين کار را انجام داد و ۴ فروند از هواپيماها را به بوشهر منتقل کرد و زمان نيم ساعته آماده شدن اف-۱۴ را از نيم ساعت به ۵ دقيقه کاهش داد. حال ديگر ما در بوشهر ۴ هواپيما داشتيم که مي توانستند ظرف مدت کوتاهي آماده شوند و جلوي دشمن را بگيرند. در دي ماه سال ۶۶ من با يکي از ستوان هاي جديد در حال کار بوديم که او در حال رادارگيري بود و به رادار داشتيم اطلاع مي داديم که رادار را زدند. در آن زمان شهيد اردستاني و ستاري در حال بررسي اين موضوع بودند که من به شهيد اردستاني گفتم که لطفاً دست ما را باز بگذاريد تا ما قدرت مانور بيشتري را در مقابله با نيروي هوايي عراق داشته باشيم. ايشان به من گفتند که خليلي اگر اتفاقي برايت بيافتد مي تواني جواب شهيد بابايي را در روز قيامت بدهي؟ که من گفتم که بله. من اين صحبت را جايي مطرح نکرده بودم تا اينکه ايشان در سال ۷۳ به شهادت رسيدند. براي عمليات جديدي آماده مي شديم که زنگ اخطار به صدا در آمد و ما آماده پرواز شديم. در آن لحظه هم ما موشک [u]فونيکس[/u] را در اختيار نداشتيم و به ابتکار نيروي هوايي از موشک هاي هواپيماهاي اف-۴ استفاده کرديم. در اين عمليات ما با دو فروند هواپيماي عراقي درگير شديم. اين در حالي بود که زماني که آنها در برد موشک [u]فونيکس[/u] قرار مي گرفتند بر مي گشتند.[/size]

[size=5]اما آنها اين کار را نکردند و به راه خود ادامه دادند. با هواپيماي اول درگير شديم و توسط موشک راداري آن را مورد هدف قرار داديم. ولي من مي دانستم که اين پايان کار نيست و حتماً گروه ديگري هم در راه است. طولي نکشيد که ۲ فروند ديگر را مشاهده کرديم و در اين زمان بود که ما به سمت آنها چرخشي را انجام داديم و آنها هم به همان سمتي که براي من ايده آل بود گشتند. داشتم خود را براي زدن آنها آماده مي کردم که ناگهان يکي از آنها با انجام دادن مانوري خود را در جايي قرار داد که بهترين نقطه براي زدن من بود و در اين لحظه بود که من از موشک حرارتي استفاده کردم و آن را توسط موشک هاي حرارتي که داشتم مورد اثابت قرار دادم و به پايگاه برگشتم. در اين زمان بود که گروهي براي مصاحبه آمده بودند و ما هم در حال توضيح دادن بوديم که آژير خطر دوم به صدا در آمد و ما دوباره آماده پرواز شديم. در آن زمان کشتي ها به صورت کارواني حرکت مي کردند که ما بتوانيم از آنها دفاع کنيم. رادار به ما مي گفت که خطري نيست و مي توانيد در اختيار خود باشيد. در اين گير و دار بود که از راه دور، نزديک به کشتي ها ديدم که چيزي شبيه به مگس ظاهر شد. با خود گفتم که اگر اين هواپيماي عراقي است چرا آن را در رادار نداريم. آنها نقاط کور ما را مي دانستند. با خود گفتم به سمت آن مي روم و اگر که خودي بود که هيچ اما اگر دشمن باشد آن را مورد هدف قرار مي دهم. در همين حال که من در حال رفتن به سمت آن هواپيما بودم و خود را براي شليک به سمت اين هواپيما آماده مي کردم کمکم از عقب اين فرياد را زد که ما ساندويچ شديم. اين در حالي بود که من موشک را به سمت آن هواپيما شليک کرده بودم. خلاصه ما مانور را انجام داديم و متوجه اصابت يا عدم اصابت موشک نشدم. رادار باورش نمي شد اما بعد از آنکه رادار توانست آن موقعيت را براي ما پيدا کند ما را به سمت آن منطقه راهنمايي کرد و ما توانستيم ببينيم که هواپيماي دشمن مورد اصابت موشک ما قرار گرفته است.[/size]


[size=5]------------------------------------------------------[/size]

[size=4][color=#b22222]منبع : [/color][/size][url="http://maarefjang.ir/index.php/1389-05-17-03-40-11/1389-05-17-03-42-05/327-air"]http://maarefjang.ir...3-42-05/327-air[/url]

[size=5]------------------------------------------------------[/size]
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.