amirhosin

حمله به ايران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

حمله به ايران يك حماقت بزرك ويليام ريورز پيت- ترجمه: کامران سپهری پيش از شروع سال جديد ميلادی با گزارشهايی از تدارك دولت بوش برای حمله به ايران پچ پچ ها شروع شد. بنا به گزارشهايی در رسانه های المان كه تاييدی است بر گزارشهای رسانه های تركيه دولت بوش متحدان خود در پيمان اتلانتيك شمالی ﴿ناتو﴾ را برای يك حمله نظامی به مراكز مشكوك به فعاليتهای اتمی ايران در سال جديد ميلادی اماده ميكند. اين هفته روزنامه تاگس شپيگل كه در برلين منتشر ميشود از قول منابع اطلاعاتی ناتو ادعا كرده است كه به اطلاع اعضا ناتو رسيده است كه در حال حاضر امريكا برای براه اوردن رژيم ملاها تمام احتمالات از جمله حمله نظامی را در دست بررسی دارد. در ۱۸ ماه گذشته سياست «تمام گزينه ها مطرح هستند» را جرج بوش اشكارا اعلام كرده است . بررسی عواقب گزينه حمله نظامی بسيار اهميت دارد. ۱- بازتاب در عراق در انتخابات اخير عراق مقلمه ای ار گروه ها و سازمانهای مذهبی و اصولگرای شيعه عمدتا حزب الدعوه و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق اكثريت را بدست اوردند. حزب الدعوه و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق ارتباط حياتی با رهبران بنيادگرای شيعه در ايران دارند كه به ده ها سال پيش برميگردد. در واقع قسمت قابل ملاحظه ای از دولت عراق در اختيار ايران است. درصورت حمله نظامی امريكا عليه ايران انشعاب و چند دستگی در عراق به سرعت و با حدت اتفاق خواهد افتاد. در هشت روز اول ژانويه ۱۸ سرباز امريكايی در عراق كشته شدند. همچنين ۱۲ نظامی نيز دز سقوط هليكوپتر در ششم ژانويه به هلاكت رسيدند. ميليشيای گروه های سنی كه ناخشنود هستند و باور دارند كه انتخابات اخير ساختگی بوده و سهم انها در دولت ناچيز است اكثر حملاتی را كه نيروهای امريكا را هدف دارند بعهده دارند. اگر امريكا به ايران حمله كند احتمال دارد نيروهای امريكا كه در حال حاضر از حملات گروههای سنی صدمه ميبينند با حملات تلافی جويانه شيعيان وفادار به ايران نيز روبرو شوند كه در نتيجه تلفات نظاميان امريكا و غيرنظاميان را بشدت افزايش خواهد داد. نيروهای امريكا مجبور خواهند شد كه هرچه بيشتر به داخل پايگاههای نظامی خود عقب نشينی كنند و همچنين خود را در موقغيتی خواهند يافت كه مجبور هستند با دولتی كه به تازه گی با كمك انها به قدرت رسيده است مقابله كنند. عراق كه در حال حاضر يك ديگ پر جوش است به سوی هرج و مرج بيشتر پيش برود. ۲- نيروی نظامی ايران برخلاف عراق در زمان حمله امريكا به ان كشور ايران در پانزده سال اخير شاهد از بين رفتن نيروی نظامی خود در اثر تحريم فرساينده و حملات مداوم هوايی و دو جنگ به رهبری امريكا نبوده است. در عين حال ارتش ايران ان ارتش در پايان جنگ ايران و عراق نيست . براساس گزارش مركز مطالعات استراتژيك كه در دسامبر ۲۰۰۴ منتشر شده است ايران حدود ۵۴۰۰۰۰ نيروی نظامی و بيش از ۳۵۰۰۰۰ نيروی ذخيره دارد. اين ارقام شامل ۱۲۰۰۰۰ اعضا سپاه پاسداران كه برای جنگهای زمينی و دريايی اموزش ديده اند نيز ميشود. همچنين ارتش ايران ۱۶۱۳ تانك، ۲۱۶۰۰۰ خودرو زرهی، ۳۲۰۰ عراده توپ، ۳۰۶ هواپيمای جنگی، ۶۰ هليكوپتر نظامی، ۳ زير دريايی و ۵۹ قايق جنگی دارد. در ادامه اين گزارش امده است كه در حال حاضر ايران تنها نيروی نظامی در منطقه است كه ميتواند تهديد موثری برای ثبات خليج فارس باشد. ايران توان قابل توجهی در جنگهای نامتقارن دارد. شواهد قابل توجهی وجود دارد كه ايران در حال توليد موشكهای دور برد و سلاحهای با قدرت تخريب زياد می باشد. ايران هيچگاه ميزان سلاحهای شيميايی خود را كامل رو نكرده است و معلوم نيست كه برنامه توليد سلاحهای بيولوژيكی ان در چه مرحله ای است. در يك گزارش MILNET كه در فوريه ۲۰۰۵ منتشر شده است آمده كه بعلت موقعيت جغرافيايی ايران در خليج فارس، اين كشور همواره يك تهديد برای خليج است. برای مثال در پايان دهه ۱۹۸۰ در موردی كه جنگ تانكرها مينامند ايران در موقعيتی قرار گرفت كه بتواند تمام كشورهايی كه قصد حمل نفت از منطقه را داشته باشند در خطر قرار دهد. حتی نيروی دريايی كوچكی كه ايران در خليج فارس دارد ميتواند كشتيرانی را مختل كند. چندين مورد عمليات قايقهای كوچك بر عليه چاههای نفت در ان زمان روشن ساخت كه تاكتيك عمليات نامرتب نيروی دريايی ايران ميتواند بسيار موثر باشد. اين گزارش ادامه ميدهد كه ايران اولويت را به توسعه و مدرن كردن نيروی دريايی داده است. گزارش مركز تحقيقات استراتژيك به موارد متعددی از توسعه و بروز كردن نيروی دريايی ايران از جمله مورد بسيار جدی مانند موشكهای ضدكشتی اشاره ميكند. ايران موشكهای جديد ضدكشتی و تكنولوژی موشكی را از چين، زيردريايی های كوچك را از كره شمالی و مين های دريايی جديد از روسيه خريده است . بيشترين مايه نگرانی نيروهای دريايی امريكا در خليج فارس نيروی موشكی ايران ميباشد. سواحل ايران در خليج فارس شامل ديواره های بلندی از كوهها است كه ناظر به هرگونه ارايش نيروهای نظامی در خليج ميباشد. تنگه هرمز تنها خروجی خليج فارس است كه بيشترين قسمت انرا سواحل كوهستانی ايران تشكيل ميدهد. در واقع ايران در خليج ارتفاعات را در اختيار دارد و نيروهای موشكی مستقر در ان مناطق كوهستانی ميتواند به هر نيروی شناور در پايين تلفات سنگينی وارد كند. از ميان تمام موشكهای ارتش ايران خطرناك ترين انها موشكهای روسی SS-N-22 است. اين موشكها سريع ترين اسلحه ضد كشتی در دنيا است. سرعت اين موشكها ۳ ماخ در ارتفاع بالا و ۲/۲ ماخ در ارتفاع پايين است كه سه برابر سرعت موشك امريكايی HARPOON است. سازنده موشك SS-N-22 ميگويد كه يك يا دو موشك ميتواند يك ناو شكن را فلج كند و پنج موشك ميتواند يك كشتی بيست هزار تنی را غرق كند. ناو هواپيمابر روزولت و ناوهای تاراوا و استين و پرل هاربر در حال حاضر در خليج فارس هستند. چنانچه ايران پس از حمله نظامی امريكا بخواهد عمليات تلافی جويانه در خليج انجام دهد نيری موشكی ايران ميتواند خسارت عظيمی به اين كشتی ها وارد كند. گذشته از خطر دريايی احتمال دارد كه ايران نيروهای خود رادر درگيری های فعلی عراق وارد كند. در حال حاضر امريكا در معرض حمله های نامنظم از طرف گروههای مسلح به اسلحه سبك مانند RPG و بمبهای دست ساز است. نيروی نظامی امريكا در طول بيش از هزار روز از اشغال ۲۲۱۰ كشته و ده ها هزار معلول داده است اگر ايران تصميم بگيرد كه كه قسمتی از ۲۳۰۰ ماشينهای نظامی خود را به همراه تعدادی از نزديك به يك ميليون نيروی نظامی خود را به منازعه عراق وارد كند شرايط در خاورميانه ميتواند بصورت غيرقابل تصور خطرناك شود. ۳- ارتباط با سوريه در فوريه ۲۰۰۵ ايران و سوريه در واکنش به اشغال عراق و سرزنش سوريه توسط امريکا پس از ترور رفيق حريری نخست وزير لبنان که به بصورت دستوری از دمشق ديده ميشود يک پيمان حفاظت متقابل برای مقابله با منازعه و تهديد در منطقه به امضا رساندند. حمله به ايران ميتواند اين توافقنامه دوجانبه را فعال کند و سوريه را مستقيم رودر روی نيروهای امريکا قرار دهد. همانند ايران ارتش سوريه چيزی نيست که بتوان ان را مسخره کرد. هر گونه تحليل مستند نشان ميدهد که پس از اسراييل؛ ارتش سوريه قويترين نيروی نظامی در خاورميانه است. دمشق سالهاست که تلاش ميکند تا نيروی نظامی خود را تقويت کند تا بتواند بعنوان نيروی تعادلی در مقابل ارتش اسراييل عمل کند. از سال ۲۰۰۲ سوريه حدود ۲۱۵۰۰۰ نفر سرباز؛ ۴۷۰۰ تانک؛ و توپخانه قابل ملاحظه ای در اختيار دارد. نيروی هوايی سوريه از ۱۰ اسکادران تهاجمی و شانزده اسکادران جنگی با نزديک به ۶۵۰ هواپيما تشکيل شده است. همچنين سوريه دارای بزرگترين ذخيره موشکهای بالستيک عمدتا با سيستم SCUD است که تکنولوژی ان را ايران؛ کره شمالی و چين تامين کرده اند. علاوه بر ان يک ظن قوی وجود دارد که احتمالا سوريه پيشرفته ترين سلاحهای شيميايی را در منطقه خليج فارس در اختيار دارد. ۴- چين و اقتصاد امريکا عواقب گسترش بحران عراق؛ درگيری موشکی در خليج فارس و دخالت سوريه پس از حمله احتمالی امريکا به ايران درمقايسه با هرگونه مداخله احتمالی چين در درگيری ايران و امريکا بسيار ناچيز است. اقتصاد چين در حال گسترش شديد است فقط نياز شديد به نفت و گاز طبيعی که سوخت صنايع چين است اين روند را مختل ميکند. چند ماه پيش چين قراردادی به مبلغ ۷۰ ميليارد دلار با ايران امضا کرده است که در طول سی سال اينده ۲۵۰ ميليون تن گاز طبيعی مايع از ايران خريداری و مخزن عظيم نفتی ياداوران را توسعه ميدهد و روزانه ۱۵۰۰۰۰ بشکه نفت از اين مخزن دريافت خواهد کرد. چين بدنبال احداث يک خط لوله از ايران به دريای خزر است که از انجا از طريق يک خط لوله که از قزاقستان می ايد به چين برود. هرگونه حمله امريکا به ايران ميتواند از سوی چين يک خطر مستقيم برای سلامت اقتصادش تلقی گردد. علاوه بر ان هرگونه درگيری در خليج فارس که حرکت تانکرهای حمل نفت و گاز مايع را در تنگه هرمز به خطر بياندازد نيز ميتواند چين را برای دفاع از قرارداد نفت و گاز طبيعی خود با ايران به عمل تلافی جويانه وادار کند که تهديد بزرگی برای امريکا خواهد بود. اين تهديد نه تنها در سطح نظامی با ايجاد درگيری در اقيانوس پاسيفيک از طريق مسئله تايوان وجود دارد بلکه از همه مهمتر چين بخش عظيمی از اقتصاد امريکا را دردست دارد. پل رابرتز که برای نشريه امريکای محافظه کار مينويسد در جولای ۲۰۰۵ گفت که در نتيجه سالهای طولانی تداوم مازاد تجاری دولت ژاپن نزديک به يک تريليون دلار ذخيره ارزی دارد و ذخيره دلار در چين نزديک به ششصد ميليارد و در کره جنوبی دويست ميليارد است. اين مجموعه به اين کشورها در برابر امريکا برتری عظيمی ميدهد. با سرازير کردن بخشی از ذخيره ارزی خود در بازار؛ اين کشورها ميتوانند دلار را تحت فشار شديد قرار دهند و نرخ بهره را در امريکا به اسمان برسانند. دولت آمريکا بايد ژاپن و کره جنوبی را بسيار عصبانی کند تا دست به چنين کاری بزنند ولی برای مثال در يک زورازمايی با امريکا در مورد تايوان: دولت چين برگ برنده را دراختيار دارد. چين و ژاپن و کل دنيا در مقياس وسيع تر بيش از نياز خود دلار ذخيره دارند و برای انها مشکل نيست تا در صورت لزوم به ابرقدرت يک درسی بدهند. پل رابرتز نتيجه گيری ميکند؛ زمانی آمريکا سخت ترين آسيب را ميبيند که چين واحد پول خود را ارزشگذاری مجدد کند. زمانی که ارزان بودن پول چين متوقف شود قيمت کالا در فروشگاه های وال-مارت که هفتاد درصد ان ساخت چين است با قيمت گران ترين فروشگاه برابر ميشود. افزايش قيمتها موجب کاهش شديد درامد واقعی مردم آمريکا ميشود. اگر اين امر مصادف با افزايش نرخ بهره و رکود بازار مسکن باشد مصرف کنندگان آمريکا با سخت ترين شرايط پس از دوره رکود عظيم روبرو ميشوند. بطور خلاصه چين گلوی اقتصاد آمريکا را در دست دارد اگر تصميم بگيرد که فشار بياورد ما همه آنرا حس خواهيم کرد. قدرت چين حتی در موارد سياسی نيز گسترش دارد. چين عضو دائمی شورای امنيت سازمان ملل است و ميتواند هرگونه اقدام بر عليه ايران را وتو کند. ۵- آمادگی آمريکاييان شهروندان آمريکا ده ها سال است؛ براين باورند که نيروی نظامی آمريکا ميتواند در هر کارزاری بر دشمن غلبه کند. پيروزی سريع در دوران اولين جنگ خليج اين تصور را به يقين تبديل کرده بود. سه سال اشغال عراق شيره اين اعتماد را کشيد. بدتر اينکه اشغال نظامی خسارت عظيمی به نيروی نظامی آمريکا وارد کرد و اعتماد بنفس ارتشيان را کاهش داد. از صدقه پياده کردن مکرر نيرو در عراق و افغانستان؛ ميزان جذب نيرو به ارتش آمريکا به کمترين ميزان در تاريخ رسيده است. نيروهای کارآزموده و آموزش ديده از بازگشت به خدمت در ارتش خود داری ميکنند. در کل ارتش آمريکا تا حد گسيختگی کش آمده است . دو اقتصاد دان برجسته؛ يکی برنده جايزه نوبل و ديگری متخصص سرشناس بودجه با تجزيه و تحليل اطلاعات موجود هزينه اشغال عراق را محاسبه کرده اند. بنا بر اين محاسبات هزينه نهايی اشغال بالغ بر يک تا دو تريليون دلار خواهد شد که بسيار بيش از هزينه پيش بينی شده توسط دولت جرج بوش است. اگر درگيری با ايران نيروهای آمريکا در عراق را تحت فشار قرار دهد و موجب مداخله سوريه نيز گردد بنظر ميرسد که در اثر درگيری همزمان با چند کشور؛ تهديد اقتصادی از طرف چين و هرج و مرج در توزيع جهانی نفت خاورميانه؛ اقتصاد آمريکا از هم بپاشد. اگر ايران و سوريه با ذخيره قابل توجه سلاح: تکنولوژی موشکی و توان سلاح شيميايی مورد ظن خود تصميم بگيرند که با نيروی نسبتأ کوچک آمريکا در عراق در گير شوند. نيروی نظامی آمريکا مانند يک ماهی در يک بشکه آب خواهد بود. موقعييت سوق الجيشی ايران در خليج ميتواند عمليات پشتيبانی و تدارکاتی نيروها در عراق توسط کشتی يا هواپيما از ناوهای واقع در اقيانوس را در خطر عظيم قرار دهد. در بدترين حالت اگر تفکر جديد آمريکا که طبق آن برای نجات نيروهای محاصره شده آمريکا استفاده از سلاح هسته ای نيز ميتواند مطرح شود تمام کره زمين را به يک تيمارستان نظامی و سياسی پرتاب ميکند. نتيجه گيری: آيا هيچ يک از اين موارد امکان پذير است؟ سوال بايد تا حد امکان سر راست مطرح شود. چه ديوانه ای راهی را که مملو از خطر است و قابليت آن را دارد که به يک فاجعه اقتصادی ختم شود انتخاب ميکند؟ هرگونه حرکتی که ميتواند آمريکا را همزمان در يک درگيری اقتصادی و نظامی با ايران؛ سوريه و چين قرار دهد توجيه پذير نيست . تعداد زيادی از ملتها مشکوک هستند که ايران در جهت ساخت سلاح اتمی کار ميکند ولی اين توجيه نيز ديگر کاربرد ندارد. اخيرا ولاديمير پوتين رييس جمهور روسيه گفته است که ايران فقط برای استفاده صلح آميز توليد انرژی قابليت هسته ای خود را گسترش ميدهد و خواستار آن شده است که در اين زمينه همکاری روسيه با ايران را ادامه دهد. بنابر اين هرگونه حمله به مراکز اتمی ايران موجب خواهد شد که روسيه به اين آشفته بارار وارد شود. همچنين ايران متهم شده است که به تروريستها در دنيا کمک ميکند. هر گونه حمله به ايران با اين خطر همراه است که هر آنچه که دستاورد جنگ با ترور ناميده ميشود را خنثی کند. متاسفانه تمام خطرها در دنيا با خطر اعتماد به خوديک انسان متعصب داخل يک حباب برابر نيست. چه ديوانه هايی چنين راه پر خطری را انتخاب می کنند؟ راه دوری لازم نيست .کاخ سفيد در واشنگتن. جرج بوش و دولت او برای بدست اوردن قدرت سياسی در داخل همواره و مداوم راه های بطور باورنکردنی خطرناک را انتخاب کرده اند. هر زمان که اخبار مخرب سياسی داخلی در رسانه ها مطرح بوده دولت بوش برای انحراف افکار عمومی از ياداوری خطرچندين عمليات تروريستی همزمان و مهمتر از ان جنگ عراق استفاده کرده است. اقای کارل روو مهمترين مشاور جرج بوش در دوران انتخابات مياندوره ای سال ۲۰۰۲ به جمهوريخواهان گفت که در مسير جنگ حرکت کنيد. اشغال عراق؛ برای جمهوريخواهان؛ نه تنها در انتخابات مياندوره ای بلکه در دوران انتخابات رياست جمهوری در سال ۲۰۰۴ نيز پوشش سياسی حيرت اوری ايجاد کرد. چه پوشش سياسی از حمله به ايران بدست می ايد و توجه را به سمت حمله جلب ميکند؟ جواب در يک نام آشنا نهفته است: جک آبرامف. عواقب رسوايی جک آبرامف می تواند تمام دست اوردهايی که جمهوريخواهان در نبرد سخت در کنگره بدست اورده اند را زير سوال ببرد و همچنين به انتخابات مياندوره ای ۲۰۰۶ کمتر از يکسال باقی است . ايا هيچکدام از اين موارد محتمل است؟ منطق ميگويد نه. ولی در سياست مدرن امريکا به ندرت منطق نقش بازی کرده است. تمام استدلال ها ميگويد دولت بوش بايد ديوانه باشد که به منظور سرپوش سياسی گذاشتن به يک حقيقت اجتناب ناپذير در داخل آمريکا؛ به ايران حمله کند و دنيا را به اتش بکشد . پيش از اين انها يکبار در عراق اين کار را کردند. ويليام پيت در روزنامه نيويورک تايمز مينويسد و مولف دو کتاب پرفروش در دنيا است : جنگ عراق: تيم بوش چه چير را نميخواهند بداني. سکوت بزرگترين اغتشاش است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رهبر اكثريت مجلس سنا آمريكا درخواست سناتور دموكرات برجسته آمريكا براي حمله نظامي عليه ايران را رد كرد. به گزارش «ايلنا», رويترز گزارش داد كه «هري ريد»، سناتور دموكرات ايالت «نوادا» آمريكا، روز دوشنبه پس از سخنراني در مجمعي به ميزباني «مركز پيشرفت آمريكايي» با اشاره به اظهارات سناتور «ژوزف ليبرمن» ـ سناتور دموكرات ايالت «كانكتيكات» ـ مبني بر آماده شدن واشينگتن براي حمله به ايران به منظور ممانعت از دخالت تهران در امور عراق، گفت: «حمله آمريكا، خاورميانه را بي‌‏ثبات مي‌‏كند. حمله به ايران صرفا آن بخش از جهان را بيشتر متزلزل مي‌‏كند.» وي افزود: «مي‌‏دانم منظور ژوزف چيست، اما با وي موافق نيستم و از تلاش‌‏هاي ديپلماتيك در قبال ايران حمايت مي‌‏كنم.» براساس اين گزارش, تحليل‌‏گران اظهارات ليبرمن را به عنوان افزايش لفاظي رسمي آمريكا محسوب مي‌‏كنند. «تام كيسي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در پاسخ به اظهارات ليبرمن، گفت كه آمريكا سياست ديپلماتيك را در قبال ايران پيگيري مي‌‏كند. هری ريد، رهبر فراکسيون اکثريت مجلس سنای آمريکا، ضمن رد گفته های يکی از سناتورهای بانفوذ درباره «ضرورت آماده شدن برای حمله هوايی به ايران» گفت که چنين حمله ای می تواند به «بی ثباتی سراسر خاورميانه» بينجامد. جو ليبرمن، سناتور مستقل از ايالت کانکنيکات و رييس کميته امنيت داخلی در مجلس سنا، روز يکشنبه گفته بود که برای توقف آنچه وی «کمک تسليحاتی و آموزشی ايران از شبه نظاميان عراقی» توصيف می کرد، آمريکا بايد خود را برای حمله هوايی به ايران آماده کند. ايران حمايت تسليحاتی از شبه نظاميان عراقی را تکذيب کرده است و همزمان آمريکا می گويد بر پايه مدارک موجود، نمی تواند ثابت کند که دولت جمهوری اسلامی ايران در تجهيز شبه نظاميان نقش دارد. با اين همه آقای ليبرمن در برنامه پربيننده «در برابر ملت» در شبکه تلويزيونی CBS ، گفت که آمريکا «مدارک خوبی» در دست دارد که ثابت می کنند برخی از عراقی ها برای آموزش چگونگی کار با اسلحه، در پادگان هايی در ايران آموزش ديده اند. اين سناتور آمريکايی در اين مصاحبه تلويزيونی، از يک «حمله هوايی تلافی جويانه به ايران» حمايت کرد و گفت که اين حمله «بخش زيادی از کاری» خواهد بود که مشکل دخالت ايران در اوضاع عراق را حل می کند. اما در پاسخ به وی، هری ريد که رهبری فراکسيون حزب دموکرات را در مجلس سنا به عهده دارد، بعد از سخنرانی در جلسه ای در مرکز مطالعاتی «آمريکای پيشرو»، گفت: «تعرض به ايران تنها آن قسمت جهان را بيشتر بی ثبات می کند.» نماينده نوادا در مجلس سنا افزود که در اين زمينه کاملا با جو ليبرمن مخالف است و در عوض، از مذاکره با ايران، حمايت می کند. نظرات آقای ريد ابتدا در وبلاگ مرکز مطالعاتی «آمريکای پيشرو» منتشر شد و سپس دفتر وی نيز اين اظهارات را تاييد کرد. تلاش برای افزایش تحریم های ایران همزمان با اين مجادله لفظی سناتورهای آمريکايی بر سر شيوه برخورد با ايران، وزارت امور خارجه آمريکا روز دوشنبه اعلام کرد که در هفته های پيش رو، بر تماس های ديپملاتيک برای افزايش تحريم ايران از سوی شورای امنيت می افزايد. شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا در کنفرانسی خبری در روز دوشنبه، گفت: «من زمانبندی دقيق برای اين اقدامات در شورای امنيت را در دست ندارم، اما انتظار دارم که فعاليت ها در اين زمينه (افزايش تحريم ايران در شورای امنيت) در هفته های پيش رو در نيويورک و در پايتخت (واشينگتن) افزايش يابد.» در صورتی که شورای امنيت بار ديگر دايره تحريم ايران را تنگ تر کند، اين سومين دور سخت گيری به ايران به خاطر پافشاری بر غنی سازی اورانيوم خواهد بود. پيش از اين دو بار شورای امنيت سازمان ملل با تعيين تحريم هايی ايران را تحت فشار گذاشت تا از غنی سازی اورانيوم دست بر دارد، اما تهران نه تنها غنی سازی را متوقف نکرد، بلکه به گفته رييس آژانس بين المللی انرژی، پروژه غنی سازی اورانيوم را گسترش داد. تحريم هايی که سازمان ملل متحد در شش ماه گذشته عليه تهران به تصويب رسانده، تا اين مرحله، تاسيسات هسته ای و ساخت موشک ايران را هدف گرفته است. آمريکا، ايران را متهم کرده است که برای ساخت سلاح هسته ای بر غنی سازی اورانيوم پافشاری می کند اما ايران می گويد که بايد برای تامين سوخت نيروگاه اتمی خود، عمليات غنی سازی را انجام دهد و اين پروژه مسالمت آميز برای توليد برق است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.