ali_64

تحلیل و پیگیری تحولات اسراییل

Recommended Posts

دوستان راجب اسرائیل بنده مبحث مفصلی دارم که باید در چند بخش اینجا قرارش بدم! اطلاعاتی که اینجا می زارم همه از تخلیه اطلاعاتی برادران اسرائیلی و آمریکایی بدست اومده!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقاي lich بي صبرانه منتظر نظريات شما هستيم اما در هر جنگي بايد هر چيري رو سرجاي خودش ببينيم و نه اون بزگ كنيم و نه دست كم بگيريم اونچه مسلم به محض اينكه ما يك گلوله به طرف اسراييل شليك كنيم امريكا هم وارد معركه ميشه حالا چه بعدش اسراييلي روي زمين مونده باشه يا نمونده باشه . به نظر من هم اين شلوغ كاري ها فقط براي منحرف كردن افكار جهاني كه جنايات اسراييل را كسي تعقيب نكنه با كمتر تعقيب

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسته به نوع درگیری متغیرهای مختلفی در تعیین سرنوشت آن دخیل هستند.

اسرائیل در جنگ 1967 اگر دقیق به آن نگاه کنیم پیروز نهایی نبود و اگر جنگ طولانی میشد این کشور سقوط میکرد. اسرائیل اطلاعات جاسوسی 100% از وضعیت سایتهای ضدهوایی و پایگاههای هوایی سه کشور سوریه و مصر و اردن در اختیار داشت و حمله هوایی این کشور طوری بود که مسیرهای پروازی تماما نقاط ضعف سیستم دفاع ضد هوایی این سه کشور بود!

در جنگهای کوتاه مدت محدود و کلاسیک داشتن عمق استراتژیک برای مهاجم چندان مهم نیست اما در جنگهای طولانی مدت و تمام عیار اگر عمق استراتژیک نداشته باشی بازنده خواهی بود.

به سرنوشت ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم توجه کنید. شوروی پیروز شد تنها بخاطر برخورداری از عمق استراتژیکی به طول یک قاره! و آلمان شکست خورد بخاطر نداشتن عمق استراتژیک بطوریکه بعد از چند شکست سنگین نیروهای شوروی به خاک آلمان رسیدند! اما ارتش شوروی با تعداد بیشتری شکست سنگین کشور را از دست نداد.


سعید شما بهتر میدانی که جنگهای امروزه جنگهای طولانی نیستند ، چون برنده جنگ طرفی ست که با کمترین تلفات و ضایعات انسانی و اقتصادی جنگ رو تمام کنه و دشمن را سر میز مزاکره بکشه و کار رو به نفع خودش تمام کنه و پوئنگ بگیره. هیچ سیستم حکومتی مدرنی جنگ طولانی را نمیخواد و در نتیجه از آن فاصله میگیره. به همین خاطر معمولن سعی در این است که همان هفته یا هفته های نخست کار را یکسره و تمام کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سعید شما بهتر میدانی که جنگهای امروزه جنگهای طولانی نیستند ، چون برنده جنگ طرفی ست که با کمترین تلفات و ضایعات انسانی و اقتصادی جنگ رو تمام کنه و دشمن را سر میز مزاکره بکشه و کار رو به نفع خودش تمام کنه و پوئنگ بگیره. هیچ سیستم حکومتی مدرنی جنگ طولانی را نمیخواد و در نتیجه از آن فاصله میگیره. به همین خاطر معمولن سعی در این است که همان هفته یا هفته های نخست کار را یکسره و تمام کنند.


این روش جنگی غرب است نه ما و نباید در میدان بازی آنها وارد عمل شویم.

در تاپیک دیگر درباره جنگ ایران و لیدیه و ابتکار کوروش صحبت کردم که بجای بازی در میدان حریف خود یک میدان نبرد جدید تعریف کرد و در نهایت ارتشی قویتر از ارتش خود را مفتضحانه شکست داد.

الان غرب و بویژه آمریکا جنگها را کوتاه مدت با شوک و بهت بزرگ ، هوایی ، موشکی و ... کرده اند.

اما ما نباید در این میادین که نقاط قوت دشمن است با آنها وارد نبرد شویم.

مسلما ما در زمان کنونی هرگز توانایی ایجاد یک نیروی هوایی مردن متشکل از هزاران هواگرد را برای مقابله و شکست دادن آمریکا در هوا نداریم. پس نباید در این دام دشمن گرفتار شد.

اگر ما یا هر کشور دیگری بتواند اولا برتری اطلاعاتی خود را حفظ کند ، ثانیا روحیه مقاومت را از دست ندهد ، ثالثا نیروها و تاکتیکهای کارامد علیه استراتژی آمریکا داشته باشد و رابعا قادر به طولانی کردن جنگ باشد پیروز نبرد خواهد بود.

مگر حزب ا... چه داشت که بتواند در برابر اسرائیل مقاومت کند؟ درست است که اسرائیل از تمام توان زمینی خود استفاده نکرد (منظور کمیت است نه کیفیت چون با کیفیت ترین نیروهای اسرائیلی در خط مقدم بودند) ولی از نظر هوایی تمامی ظرفیت نیروی هوایی خود را به کار بست و حتی از طرف آمریکا صدها بمب پیشرفته سنگرشکن دریافت کرد. حال چرا اسرائیل با وجود برتری هوایی نتوانست موفقیت شود؟ بهتر بگویم اینکه چرا روش جنگی غرب در برابر روش جنگی ایران شکست خورد؟

دلیل آن تعریف میدان بازی توسط حزب ا... بود و به بازی کشاندن اسرائیل در زمین تعریفی خود که اسرائیل نمیدانست کجای زمین باتلاق هست کجا چاله کجا چاه و ... .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
معمولاً يک دولت، شش دهه بعد از تاسيس، نبايد هنوز براي موجوديت خود بجنگد. بايد حق تا حالا بدست آمده ‏باشد. بعد از جنگ هاي سال 1948، 1967و 1973، وساير درگيري ها از جمله دو شورش (اواخر دهه 80 و ‏‏2000) خيلي از اسراييلي ها به مبارزات خود در بدست آوردن حق موجوديت افتخار مي کنند، ولي تا کنون موفق ‏به تثبيت اين حق نشده اند. امروز در شصتمين سال تولد اسراييل، اين کشور مانند ماه هاي اول که شوراي امنيت ‏سازمان ملل بر تقسيم فلسطين صحه گذاشت و کشورهاي عرب به آن کشور نوپا حمله کردند، هنوز بحران ‏موجوديت دارد. ‏ مي توان گفت خطر فعلي به مراتب بزرگتر از روزهاي اول است. اسراييل مي تواند به زودي درگير بزرگترين ‏نبرد موجوديت در تاريخ نه چندان طولاني خود شود. رييس جمهور بعدي ايالات متحده هم- اعم از اينکه باراک ‏اوباما باشد يا جان مک کين- احتمالاً با بحراني به مراتب بزرگتر از حملات يازدهم سپتامبر روبرو خواهد شد. در ‏حاليکه مقامات اسراييلي اصرار دارند که به ديپلماسي متعهد هستند، عواملي دست به دست هم مي دهند تا احتمال ‏وقوع يک حمله اسراييلي عليه ايران را تا قبل از پايان سال 2008 امکانپذير سازند:‏ ‏- يک ارزيابي جديد و هولناک اسراييلي که نشان مي دهد ايران تا سال 2009، قابليت ساخت بمب هسته اي را ‏بدست خواهد آورد (گزارش هاي ديگر زودترين زمان براي اينکار را 2010 يا حتي پس از آن دانسته اند).‏ ‏- تلاش هاي ايالات متحده و اروپا در اعمال فشار اقتصادي بر ايران و منزوي ساختن اين کشور. نيکلاس برنز، ‏معاون وزارت امورخارجه آمريکا و مسئول امور ايران در دستگاه ديپلماسي بوش، به تازگي بازنشسته شده و ‏خلاء بزرگي را پشت سر خود به جا گذاشته است. خيلي از اسراييلي ها احساس فزاينده اي از بروز سرگرداني در ‏واشنگتن براي کنار آمدن با ايران هسته اي دارند. در همين حال، شرکت هاي اروپايي در حال سرمايه گذاري هاي ‏جديد چند ميليارد دلاري در بخش انرژي ايران هستند (از جمله شرکت او ام وي اتريش- اي جي ال سويس)‏ ‏- تجديد ساختار مداوم موشکي حزب الله در کشور همسايه، لبنان، که هر چه اسراييل بيشتر دست روي دست ‏بگذارد، قدرت بيشتري به ايران براي معامله به مثل مي دهد. ‏ ‏- تلاش هاي مرموز ايران براي هر چه طولاني تر کردن روند بازرسي آژانس بين المللي هسته اي و رسيدگي به ‏تاريخچه و نيات ايران از برنامه هسته اي خود. قرار است گزارش جديد آژانس در هفته سوم ماه مه منتشر شود و ‏ايران نيز حاضر شده است در مورد روند بازرسي ها به ابراز نظر بپردازد. هرچند انتظار نمي رود اين مساله تا ‏آن موقع حل و فصل شود.‏ ‏- تمايل روسيه به تجهيز ايران با دفاع موشکي زمين به هوا با برد کوتاه، عليرغم اينکه اين کشور اعلام کرده به ‏تحريم ها عليه ايران خواهد پيوست. شايعاتي بر سر زبان هاست که روسيه براي فروش سيستم ضد شناور اس-‏‏300 با برد بالا مشغول رايزني است، اما روسيه اين شايعات را رد کرده است. اين سيستم هاي دفاعي پيشرفته در ‏صورت استقرار، قدرت حملات هوايي اسراييل را به نحو فاحشي تقليل خواهد داد. ‏ آخرين مطلب هم اينکه دوران زمامداري دستگاه ديپلماسي بوش رو به اتمام است. دولت بوش تا کنون، دوستانه ‏ترين و سازش پذيرترين دولت آمريکايي بوده که اسراييل به خود ديده است. وقتي اسراييل در تابستان 2006 به ‏حزب الله لبنان حمله کرد، دولت بوش با چراغ سبز نشان دادن به دولت يهود، مذاکرات براي پايان بخشيدن به ‏جنگ را عمداً به تعويق انداخت. همين چند هفته پيش بود که بوش تخريب يک راکتور سوريه توسط اسراييلي ها ‏را به عنوان "هشدار" به ايران و کره شمالي مورد تاييد ضمني قرار داد. بعيد به نظر مي رسد دولتي که اوباما ‏تشکيل دهد اينچنين به تحسين اسراييل بپردازد و از رويکرد مک کين هم اطمينان خاطر وجود ندارد. ‏ بسياري از کارشناسان ايراني معتقدند عليرغم فراخوان هاي معمول محمود احمدي نژاد در نابود ساختن اسراييل، ‏بعيد به نظر مي آيد تهران مايل به توليد بمب هسته اي باشد. اگر هم اينکار را بکند، محتمل نيست آن را عليه ‏اسراييل يا هيچ دولت ديگري به کار ببرد. احمدي نژاد به دنبال انتخابات رياست جمهوري 2009 است اما در ميان ‏روحانيون صاحب منصب ايران، چهره اي نامحبوب شده است. مطمئناً يک گزينه براي اسراييل- که صاحب ‏زرادخانه هسته اي است- به کار گرفتن زبان تهديد عليه ايران است، مخصوصاً وقتي احمدي نژاد از سوي حاکمان ‏قدرت تهران در نقطه ضعف قرار گرفته است. حتي تندروهاي اسراييلي هم مي دانند کوبيدن بر طبل حمله به ‏ايران مي تواند منازعه اي طولاني مدت و شوم را به دنبال داشته باشد و به افزايش احتمال باقي ماندن احمدي نژاد ‏بر سرير قدرت و درگير شدن دريک جنگ منطقه اي با اسراييل منجر شود. ‏ برخي کارشناسان فني و دفاعي نيز معتقدند اسراييل نمي تواند چيزي بيش از يک آزار براي برنامه ايران تلقي ‏شود. برنامه غني سازي ايران بسيار مخفيانه تر از راکتور اوسيراک در عراق است که اسراييل بنا داشت در سال ‏‏1981 به آن حمله کند. دويد آلبرايت، يکي از معروفترين چهره هاي واشنگتن که برنامه هسته اي را دنبال مي ‏کند، گفت: "آنها مي توانند تمام تاسيسات نطنز را منهدم سازند و در عين حال، به طور جدي به عقب رانده نشوند".‏ منبع: نيوزويک – 7 مه روزآنلاين

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خيلي بعيده كه جنگ بين اسراپيل و ايران باشه . به نظر من جنگ قطعيه ولي طرف مقابل ما اسراپيل و آمريكا و حداقل يك كشور اروپايي به همراه كمك اعراب خواهد بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خيلي بعيده كه جنگ بين اسراپيل و ايران باشه . به نظر من جنگ قطعيه ولي طرف مقابل ما اسراپيل و آمريكا و حداقل يك كشور اروپايي به همراه كمك اعراب خواهد بود

اگر اسرائیل به نحوی بتونه با موشکهای ما مقابله کنه
قطعا جنگ بین ما و اونها خواهد بود و حتی خلبانهای آمریکایی از اسرائیل پا میشن برای درگیری با ما ولی به اسم اسرائیل.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسرائیل از سال ۱۹۶۷ بلندی های جولان را که متعلق به سوریه است در اشغال خود دارد
اسرائیل و سوریه مذاکرات غیر مستقیم برای رسیدن به یک توافق برای صلح جامع میان دو کشور را تائید کردند.
این مذاکرات با میانجیگری ترکیه صورت می گیرد.

تائید این خبر ابتدا به طور غیر مترقبه از سوی دفتر نخست وزیری اسرائیل صورت گرفت که طی بیانیه‌ای تائید کرد که دو طرف در حال مذاکره هستند. دقایقی بعد، سوریه نیز این گفتگوها را تائید کرد.

این اولین تائید رسمی گفتگوهایی است که طی ماه های اخیر با میانجیگری ترکیه میان طرفین صورت گرفته است.

اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل گفته است که نمایندگان دو کشور هم اکنون در ترکیه به سر می برند.

ولید معلم، وزیر امور خارجه سوریه نیز گفت اسرائیل با خروج از بلندی های جولان موافقت کرده است. اسرائیل واکنشی به این سخن نشان نداده است.

خبرنگار بی بی سی در بیت المقدس می گوید که مخالفان آقای اولمرت بر این باورند که نخست وزیر اسرائیل برای منحرف کردن افکار عمومی از اتهام های فساد مالی، مساله مذاکرات صلح با سوریه را علنی کرده است.

آخرین مذاکرات صلح دو کشور از دسامبر ۱۹۹۹ تا ژانویه ۲۰۰۰ برگزار شد. این مذاکرات در سال ۲۰۰۰ به دنبال عدم حل مساله بلندی های جولان، با بن بست مواجه شد.

مارک رگف، سخنگوی اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل امروز گفت که دو طرف خاطرنشان کرده اند که خواهان مذاکره جدی برای رسیدن به یک صلح کامل هستند.

ماه گذشته (آوریل) ترکیه یک رشته فعالیت های میانجیگرایانه میان سوریه و اسرائیل انجام داد و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه به همین منظور به دمشق سفر کرد.

سوریه و اسرائیل طی ماه های اخیر از تمایل خود برای صلح سخن گفته اند. اسرائیل خواهان آن است که سوریه حمایت های خود را از گروه های شبه نظامی فلسطینی و لبنانی قطع کند. سوریه نیز آغاز مذاکرات صلح را تنها در صورت بازگرداندن بلندی های جولان میسر دانسته است.

اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل پیشتر گفته بود که او تمایل به صلح با سوریه دارد و هم اسرائیل و هم سوریه می دانند که کشور مقابل چه انتظاراتی دارد.

جیمی کارتر، رئیس جمهور پیشین آمریکا به دنبال دیدار اخیر خود از خاورمیانه گفته بود که عمده اختلافات میان دو کشور حل شده و تنها مشکل عمده این است که اسرائیل تمایلی ندارد گفتگوهای صلح را علنی کند اما سوریه می گوید که این مذاکرات نباید محرمانه باشند.

اسرائیل و سوریه به صورت رسمی در حال جنگ به سر می برند و اسرائیل از سال ۱۹۶۷ بلندی های جولان را که متعلق به سوریه است در اشغال خود دارد.

اسرائیل در سال ۱۹۸۱ بلندی های جولان را به خاک خود ضمیمه کرد، امری که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده است.

ایده بازگرداندن بلندی های جولان در اسرائیل مخالفان فراوانی دارد.
منبع

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جت هاي جنگنده اسرائيلي به هواپيماي شخصي توني بلر حمله كرده و قصد نابود سازي آن را داشتند. توني بلر كه قصد شركت در كنفرانس خاورميانه در فلسطين را داشت به خاطر كوتاهي خلبان در پاسخ به برج مراقبت، از سوي اسرائيليها يك تهديد تروريستي شناخته شد و تا مرگ فاصله كوتاهي داشت. جنگنده هاي اسرائيلي پس از 'تهديد تروريستي' شناخته شدن هواپيماي توني بلر در موقعيت اسكرامبل قرار گرفته و قصد بازدارندگي هواپيماي مذكور را داشتند. اين اقدام به خاطر قصور خلبان هواپيماي حامل توني بلر در پاسخگوئي به برج ترافيك كنترل هوائي صورت پذيرفت. جنگنده هاي اسرائيلي كه به هواپيماي توني بلر حمله كردند از نوع F16 يا F15 و مجهز به موشكهاي هوا به هواي Shafrir و Python بودند. هر دو موشك كارائي خود را در نابود سازي اهداف به اثبات رسانده بودند. موشك Shafrir 2 نزديك 100 جنگنده را در جنگ 1973 Arab-Israeli نابود ساخت. دوشنبه، كنترل ترافيك هوائي ، هواپيماي توني بلر كه از طرف شبه جزيره سينا وارد حريم هوائي اسرائيل ميشد را به عنوان يك مظنون نشانه گذاري كرده و بارها سعي در برقراري ارتباط با آن نمودند. هنگاميكه خلبان از پاسخگوئي به درخواستهاي اضطراري آنان چشم پوشي كرد، 2 فروند جنگنده اسرائيلي به سمت آن به عنوان يك 'تهديد بالقوه تروريستي' يورش بردند. جنگنده هاي اسرائيلي براي نشان دادن تهديد بودن هواپيماي مسافربري به خلبان آن، بر فراز آن به پرواز درآمدند. در آخرين لحظات خلبان ضمن برقراري ارتباط اعلام كرد كه هواپيماي او حامل آقاي بلر است ! سخنگوي دفتر توني بلر در اسرائيل اعلام داشت كه بلر از اين موضوع در طي پرواز آگاه نبود و از طريق رسانه ها با خبر شد ! منابع نظامي اسرائيل اين حادثه را امري عادي در زمان وقوع چنين رويدادهاي مشابهي اعلام كردند اما سخنگوي ارتش اسرائيل توضيحي در باره اين حادثه نداد. نيروي هوائي اسرائيل در حالت high alert براي تهديدات از سمت شبه جزيره سينا به سر ميبرد. May 23, 2008 timesonline

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب اى خدا نميشد يك دقيقه ديگه هم خلبان زبونش بند ميويمد تا كارش يك سره بشه ؟؟ :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چي ميشد توني بلر خبر اصابت موشك به هواپيماش رو بعد از سقوط از رسانه ها ميشنيد :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.