نبردکونیگراتز

[ghermez 750]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/300px-The_Battle_of_Koniggratz.jpg[/img]


[font=tahoma,geneva,sans-serif][size=5]زمان:[/size] [color=#008000]3 جولای 1866[/color]
[size=5]مکان:[/size][color=#008000]سادوا، بوهمیا، در حال حاضر در جمهوری چک[/color][/font]

[font=tahoma,geneva,sans-serif][size=5]نتیجه:[/size][color=#008000] پیروزی قاطع پروس[/color][/font]

[font=tahoma,geneva,sans-serif][size=5]طرفین درگیر : [/size][color=#008000]پروس در مقایل امپراطوری اتریش و ساکسونی[/color][/font]

[font=tahoma,geneva,sans-serif][size=5]فرماندهان[/size]
[color=#0000FF][size=5]پروس[/size]:[/color]
[color=#008000]هلموت فون [/color][/font][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#008000]مولتکه [/color][/font]
[font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#008000]شاهزاده فردریش کارل
ولیعهد فردریش ویلهلم
کارل هروارث فون بیتنفیلد[/color]

[color=#0000FF][size=5]اتریش[/size]:[/color]
[color=#006400]لودویگ فون بندک[/color]

[size=5]نیروها[/size]
[color=#0000CD][size=5]پروس[/size]:[/color]
[color=#006400]سرباز 221.000
توپ 702 [/color]

[color=#0000FF][size=5]اتریش[/size]:[/color]
[color=#008000]سرباز اتریشی184,000
سرباز ساکسونی22,000
توپ650[/color]

[size=5]تلفات[/size]
[color=#0000FF][size=5]پروس[/size]:[/color]
[color=#008000]8975 شامل
1900 کشته
6800 اسیر
940 اسب[/color]
[color=#0000FF][size=5]اتریش[/size]:[/color]
[color=#008000]44،100شامل[/color]
[color=#008000]کشته 7925[/color][/font]
[font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#008000]ناپدید [/color][color=#008000]5735[/color]
[color=#008000]8440 زخمی
22،000 اسیر
6000 اسب
116 توپ[/color]



نبرد کونیگراتز یک نبرد سرنوشت ساز میان اتریش و پروس بود که در آن پادشاهی پروس امپراتوری اتریش را شکست داد.همچنین این جنگ به نبرد های سادوا و هاردک کارلوف نیز معروف است . با توجه به نزدیک بودن نبرد به بوهمیا در 3 جولای 1866 ، خط مقدم دو طرف درگیر نبرد این منطقه بود و همگرایی واحدهای مختلف هر کدام از طرفین جنگ در این محل انجام شد


[size=5][color=#FF0000]اولین برخوردها[/color][/size]
در آغاز جنگ در ماه ژوئن ، تجمع ارتش پروس در امتداد مرز ( رود الب) به فرماندهی کارل هروارث فون بیتنفیلد در شهر الب آغاز شد که شامل ارتش اول ( تحت فرماندهی شاهزاده کارل فردریش ( شاهزاده پروس ) در منطقه ای میان سنتنبرگ وگورلیتز و دوم ارتش تحت امر ولیعهد فردریش در سیلزی واقع در غرب نیسا می شد . همچنین ارتش اتریش به فرماندهی لودویگ فون بندک در الوموک مستقر گردید . اولین درگیری با پیش روی هروارث فون بیتنفیلد به سمت " دره سدن " واقع در سرزمین پادشاهی ساکسونی آغاز شد که طی آن او توانست به راحتی قوای 25000 نفره ساکسون را شکست دهد و پس از آن به ارتش اول بپیوندد. .
فرمانده اتریشی یعنی ژنرال بندک در نهایت بی میلی نیروهای خود را که در الوموک مستقر بودند در تاریخ 18 ژوئن به حرکت در آورد و با سه ستون موازی و یک سپاه برای حفاظت از جناح راست به سمت شمال حرکت کرد و اتریشی ها مواضعی همچون قلعه جوسفستازو کوه هایی که در زاکسونی و سیلسیا قرار داشت را تصرف کردند

در 22 ژوئن ، فرمانده کل ارتش پروس ، ژنرال هلموت فون [/font][font=tahoma,geneva,sans-serif]مولتکه به هر دو ارتش تحت فرمان خود که در نزدیکی مواضع اتریشی ها مستقر بودند دستور داد تا با انجام مانورهای جسورانه هم مدت زمان جنگ را محدود سازند و هم با این ریسک در مواقعی که نیاز به پیشی گرفتن می باشد از آنها پیشی بگیرد .
شکست بندک برای پروس قاطعانه بود چرا که نتوانست با داشتن تعداد سرباز بیشتر از آنها به خوبی بهره ببرد و با ارسال پراکنده آنان به جنگ با پروس باعث شکست لشگر خود گردید
در ابتدا اتریشی ها در همه جا به جز تراوتنا به صورت فشرده مستقر بودند . جایی که با خسارت های سنگین آن را به پروس ها تقدیم کردند که تلفات زیادی برای انها از طرف پروسی ها به همراه داشت
در 29 زوئن ، شاهزاده فردریک به جیتسچین رسید و یک شکست جدید را به سپاه تحت فرمادهی ژنرال کلام گالاس تحمیل کرد و ولیعهد با وجود مقاومت های شدید توانست خود را به این منطقه برساند .
در 30 ژوئن ، ارتش اول پیش روی های خود را از سر گرفت و در یکی از روزهای ماه مارس ، ارتش اول و دوم به یکدیگر رسیدند . با این حال دو روز پس از این واقعه سواره نظام پروس توسط اتریشی ها نابود گشت و مولکته فرمان عقب نشینی به پشت رودخانه الب را صادر کرد .[/font]

[font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#FF0000]شامگاه جنگ[/color]
تلفات ترس ایجاد کرده بود، بندک دستور عقب نشینی داد و مصرانه درخواست کمک می کرد تا امپراطور فرانز جوزف صلحی کند که تنها راه نجات ارتش اتریش از یک فاجعه بود . وقتی از این امر خودداری شد و آخرین سخن مبهم امپراتوری در تلگرام مبنی بر ایستادن تا آخرین نفس تعبیر شد، بندک اتریشی های خود را آماده مقابله در رود الب بین سوداو و کونگیراتز شد.
پروسی ها در آخر اتریشی ها را در 2 جولای در کنار رود الب دیدند و فردریک کارل نقشه حمله در سحرگاه را کشید. مولتکه نیز دستور دارد شاهزاده فردریک به همراه دو ارتش دیگر درجایی که اتریش ها بودند گرد آیند. اما خط تلگراف خط ارتش دوم قطع بود ، ضرورت ارسال دو افسر سواره در شب را ایجاد کرد. آنها ساعت 4 صبح رسیدند. پرنسس لئونهارت فونن بل منتال، فرمانده نیروها سریعا توانست نیروهای خود را آماده و برای حرکت سازماندهی کند.

[size=5][b][color=#FF0000]نبرد[/color][/b][/size][/font]

[font=tahoma,geneva,sans-serif]ارتش 240 هزار نفره اتریشی ها در روز 3 جولای با نیروی 39 هزار نفره ارتش الب و ارتش یکم 85 هزار نفره پروسی ها روبرو شد.پیاده نظام اتریش در مناطق نسبتا استحکام بندی شده موضع گرفته بود و از پشت به وسیله سواره نظام و واحدهای توپخانه موضع گرفته در تپه های جنگلی تقویت می شد.نبرد به هنگام طلوع خورشید و در میان مهی که از باران در حال بند امدن ناشی شده بود اغاز شد.پروسی ها در غرب رودخانه بیستریس موضع گرفتند.کمی پیش از ساعت 8 صبح توپخانه اتریشی ها شروع به اتشباری کرد و جناح راست پروسی ها را که تحت فرمان هروارث فون بیتنفلد بود را میخ کوب کرد.نیروهای ساکسون که در جناح چپ اتریشی ها قرار داشتند سعی کردند با اتش باری از مواضع مرتقع تر مانع از پیش روی جناح راست پروسی ها شوند.
هروارث فون بیتنفلد که تمایل چندانی به صدور فرمان حمله همه جانبه نداشت به جای پیشروی تصمیم گرفت از هفت گردان تحت فرمان سرتیپ فون شولر محافظت کند و حدود ساعت 10 به سوی رودخانه عقب نشست و آنجا موضع دفاعی گرفت.
مرکز سپاه پروسی ها به همراه لشکر هفتم تحت فرمان ژنرال ادوارد فردریش کارل فون فرانسکی که پیش از این از عقبه سپاه محافظت می کرد به داخل جنگل سویپ پیشروی کرد و انجا با دو لشکر اتریشی روبرو شد.لشکر هفتم پروس موظف به پاکسازی این جنگل و پوشش دادن حرکت جناح چپ سپاه بود تا زمانی که ارتش دوم تحت فرمان ولیعهد پروس سربرسد.پروسی ها مرحله به مرحله روستاهای تحت کنترل مدافعان اتریشی را تصرف کردند.ویلهلم اول پادشاه پروس به ارتش یکم که در طول رودخانه مستقر بود فرمان داد از فرانسکی پشتیبانی کند. دهکده سادووا تصرف شد ،اما نبرد خونینی در یکی از جنگل های مجاور به وقوع پیوست.توپخانه اتریش با آتشباری به سوی پروسی ها حرکتشان را کند کرد.با وجود این که رودخانه چندان عمیق نبود نقل و انتقال توپخانه در عرض آن چندان برای پروسی ها اسان نبود .پیشروی پروسی ها متوقف شد و لشکرهای چهارم و هشتم پس از نمایان شدن،توسط توپخانه اتریشی ها متحمل تلفات سنگینی شدند.با این وجود فرمانده اتریشی بندک از صدور فرمان حمله پیاده نظام خودداری کرد،مساله ای که بعدها در مورد این که اگر چنین دستوری صادر می شد اتریشی ها نبرد را می بردند، باعث بحث های فراوان شد.
با فرارسیدن ظهر نیروهای ذخیره هم وارد عمل شدند اما تغییر محسوسی در میدان نبرد حاصل نشد و فرماندهان پروسی با اضطراب همچنان در انتظار رسیدن ولیعهد و قوایش بودند.
تا این نقطه برتری اتریشی ها در شمار نفرات و مواضع جریان نبرد را به نفع آن ها رقم زده بود.سلاح های انان برد بیشتری داشت و این بدان معنی بود که پروسی های کم شمارتر نه قادر به پیشروی در برابر اتش توپخانه هستند و نه می توانند در برد موثری با پیاده نظام اتریشی درگیر شوند.پروسی ها سعی داشتند سه ارتش را وارد نبرد کنند ، اما مشکلات ارتباط تلگرافی و نقل و انتقال نیروها به وسیله راه اهن باعث شده بود تنها دو ارتش از سه ارتش به موقع برسند.
مرکز سپاه پروس که در پوشش جنگل قرار داشت قابلیت دفع حمله اتریشی ها که معتقد به برتری سواره نظامشان بودند را داشت.
برتری اتریشی ها در این جا به دلایلی خنثی می شد:اگر در جنگل یک درگیری نزدیک درمی گرفت اتریشی ها قادر به استفاده از توپخانه شان نبودند و حمله سواره نظام هم در چنین شرایط آب و هوایی نامساعدی خطرناک می نمود، و سپاه چهارم اتریش نیز مایل بود نبرد را به تدریج و نه به صورت سریع ادامه دهد.
اینجا بود که کفه ترازو در برتری سلاح و قوا به نفع پروسی ها سنگینی می کرد:هر چند توپخانه پروسی ها نسبت به همتای اتریشی اش برد کمتری داشت ، نرخ اتش تفنگ های ته پر سوزنی پروسی ها بر تفنگ های سرپر اتریشی برتری چشمگیری داشت.تفنگ سوزنی چه در حالت دفاعی و درازکش و چه در حالت هجومی قابل استفاده بود ،اما اتریشی ها پس از هر شلیک برای دوباره مسلح کردن تفنگ های ساخت لورنزشان ناچار به برخاستن بودند.
در ساعت 11 لحظه سرنوشت ساز نبرد فرارسید: مرکز سپاه اتریش شروع به دور زدن لشکر هفتم پروسی ها کرد که مانع از پیشروی یک چهارم از قوای اتریش شده بود.سرهنگ کارل فون پوخ برای عقب راندن پروسی ها فرستاده شد و پس از یک درگیری شدید پیاده نظام توانست لشکر هفتم پروس را به حاشیه جنگل براند.فرماندهان تحت امر ژنرال بندک از او خواهش کردند پیش از فرارسیدن ارتش دوم پروس ضد حمله ای برای نابود کردن ارتش های یکم و الب صورت بگیرد اما با مخالفت او مواجه شدند و این فرصت طلایی از دست رفت.
موج نبرد در حال برگشتن بود و گردان تحت فرمان سرهنگ فون پوخ با اتش سنگین پروسی ها از جناحین از هم پاشید و فرماندهش نیز کشته شد.این اتش باری از سوی نیروهای تازه فرارسیده ارتش دوم پروس بود و لشکر هشتم پروس هم مرکز سپاه را در برابر یورش اتریشی ها استحکام بخشید.
در حالی که برخی از لشکرهای سپاه های دوم و چهارم اتریش مایل به حمله بودند ،هجوم پیاده نظامی دیده نمی شد و پروسی ها هم جناحی را که در برابر حمله سواره نظام اسیب پذیر باشد وارد عملیات نکردند.
با تغییر وضعیت اتریشی ها از دفاعی به هجومی ، جناحینشان در برابر هجوم پیاده نظام تازه نفس پروسی ها آسیب پذیر بودند
حدود ساعت 14:30 بود که شاهزاده فردریک با عمده قوای 100 هزار نفره اش که در طول صبح با حداکثرسرعت ممکن حرکت کرده بودند وارد عمل شد و به جناح چپ اتریشی ها که در حال عقب نشینی از جنگل سویپ بودند یورش برد.در همین زمان توپخانه پروسی ها به سوی مرکز سپاه اتریشی ها اتش گشود.
با فرارسیدن ساعت 16:00 اخرین ضدحمله ها از طرف سپاه های دوم و چهارم اتریش هم فروکش کرد.با وجود صدور فرمان عقب نشینی ، گارد اول پروس تحت فرمان سپهبد فردریش هیلر فون گارتینگن به توپخانه اتریشی ها رسید و انان را از ایجاد خطوط منظم و عقب نشینی بازداشت .حمله فون گارتینگن به این سبب بود که توپخانه اتریشی ها عامل یکپارچگی سپاهشان بود .این یورش تنها یگان سواره نظام باقی مانده اتریشی ها در این ناحیه را نابود کرد و بقیه هم همراه ذخیره هایشان فرار کردند.
وضعیت لحظه به لحظه برای اتریش ها وخیم تر می شد.آنان پوشش توپخانه و سواره نظامشان را از دست داده بودند ،زمین های مرتفع به دست دشمن افتاده بود و مرکز سپاهشان نیز در محاصره بود.
ارتش دوم پروس خطوط اتریشی ها را کاملا در هم ریخت و دهکده چلام را که پشت سر مرکز سپاه اتریش قرارداشت در اختیار گرفت.
ارتش الب که از صبح و با حمله خونین توپخانه اتریشی ها و پیاده نظام ساکسون در موضعش ثابت مانده بود به جناح چپ اتریشی ها یورش برد و ان را در هم شکست.با تصرف دهکده پروبلوز جناح چپ اتریشی ها به کلی نابود شد.
پادشاه پروس به واحدهای تحت امرش دستور حمله همه جانبه داد ، حمله ای که با آخرین ضد حمله گردان های تحت امر سرتیپ فردیناند روزنسوایگ فون درور، کند شد.نیروهای کمکی درست در لحظه ای که اتریشی ها گارد اول پروس را ناچار به عقب نشینی به سوی دهکده چلام کرده بودند وارد عمل شدند.نتیجه ورود نیروهای کمکی آتش باری سنگینی بود که خطوط اتریشی ها را از هم پاشاند.
پیشروی پروسی ها به حدی سریع بود که ژنرال بندک به سواره نظام باقی مانده اش دستور داد با ضدحمله توپخانه از دست رفته را پس بگیرند تا برای عقب نشینی که او فرمانش را در ساعت 15:00 صادر کرده بود پوششی ایجاد شود.
این عملیات تا حدی موفقیت امیز بود و باعث شد عقبه سپاه اتریش بتواند با عبور از پل های روی رودخانه الب و اطمینان از این که تعقیب نمی شود عقب نشینی کند.اما بهای سنگینی داشت: بیش از دو هزار نفر همراه با اسب هایشان کشته ،زخمی یا اسیر شدند.
خود ژنرال بندک حدود ساعت 18:00 از رودخانه الب گذشت و چند ساعت بعد پیغامش را برای امپراتور فرستاد :فاجعه ای که در موردش هشدار داده شده بود به وقوع پیوسته است.
نبرد با حداکثر تلفات ممکن برای دو طرف به پایان رسید. 9 هزار پروسی کشته ،زخمی یا ناپدید شدند.تلفات اتریش ها و متحدانشان 44 هزار کشته ،زخمی و اسیر بود که از این میان 22 هزار تن را اسرا تشکیل می دادند.ان چه که خسارات را برای اتریشی ها افزون می کرد این بود که آن ها امضای نخستین پیمان ژنو را پیشتر رد کرده بودند.به همین دلیل پرسنل پزشکی آنان جزو نیروی جنگی به حساب می امدند.از این رو بود که ان ها هم به همراه نیروهای جنگنده عقب نشینی کردند و غیابشان باعث تلفات چندبرابر در میان زخمی ها شد.


[size=5][b][color=#FF0000]عواقب[/color][/b][/size]

کونیگراتز یک جنگ قطعی بین پروس و اتریش بود و پیام ترک متارکه در شهر پراگ سه هفته بعد امضا شد. این اتفاق برای سیاستمداران پروس یک موقعیت بزرگ ایجاد نمود تا الگوی آلمان واحد را صورت ببخشند .
افکار عمومی فرانسه با ابراز تنفر نسبت به پیروزی پروس ، خواستار انتقام شدندکه به(( انتقام برای سادوا))معروف شد [/font]
[font=tahoma,geneva,sans-serif]این تفکر بخشی از ساختار جنگ فرانسه و پروس ([/font][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://en.wikipedia.org/wiki/Franco-Prussian_War"]Franco-Prussian War[/url])در سال 1870 را تشکیل میداد[/font]



[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/index.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/220px-Battle_of_Koniggratz.png[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/860.gif[/img]

منبع:
[url="http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_K%C3%B6niggr%C3%A4tz"]http://en.wikipedia....e_of_Königgrätz[/url]


مترجمین:
[url="http://www.military.ir/forums/user/10129-f14aa/"]F14AA[/url]
[url="http://www.military.ir/forums/user/46-arminheidari/"]arminheidari[/url]
[url="http://www.military.ir/forums/user/9721-moltke/"]Moltke[/url]
[url="http://www.military.ir/forums/user/6829-goebbels/"]Goebbels[/url]


برداشت فقط با ذکر نام مترجمین و میلیتاری

...........................................................................................


کسانی که می خوان امتیاز مثبت بذارند این کار نکنند بدلیل این قبیل کارها گروهیه ممکنه باعث سو تفاهم شه فقط به مقاله امتیاز بدهید ویرایش شده در آذر 91 توسط ghermez

[100 2,715]

سلام

فکر کنم این نبرد سر آغاز تشکیل کشور آلمان (دویچلند ) شد !؟ درسته 1؟

[ghermez 750]

[quote name='100' timestamp='1355386006' post='288162']
سلام

فکر کنم این نبرد سر آغاز تشکیل کشور آلمان (دویچلند ) شد !؟ درسته 1؟
[/quote]

سر اغاز که نمیشه گفت چون ابتدا پروس با دانمارک جنگ کرد و سپس اترش
می خواستم به کل جنگ های اتحاد المان بذارم که متاسفانه قسمت مربوط با جنگ با دانمارکش پیدا نکردم.ایشاالله دفعه جنگ بین فرانسه و پروس می ذاریم

دوستان گرامی از لطفتون بی نهایت سپاس گذارم [color=#ff0000]اگر میشه به تایپیک امتیاز بدید نه به من [/color]چون صد در صد باعث سو تفاهم میشه و زحمت های کسانی که ترجمه می کنند کم رنگ ویرایش شده در آذر 91 توسط ghermez

[RezaKiani 1,916]

[right]ظاهرا فرمانده اتریشیها چیزی درباره مانور به گوشش نخورده بوده[/right]
[right]الف- در ساعات اولیه نبرد اتریش به صورت واضح دست بالا رو داشته فقط لازم بوده این برتری رو از قوه به فعل دربیاره[/right]
[right]ب- اولین کاری که باید انجام می داده بین سپاه اول و سپاه الب یه شکاف درست می کرده که این دو تا نتونند به داد هم برسن. ناپلئون تو این مانورها استاد بود[/right]
[right]ج- بعدشم باید سعی می کرده از ورود نیروی کمکی پروس (سپاه دوم) به منطقه نبرد جلوگیری می کرده[/right]
[right]کلا خیلی استاتیک با مسئله برخورد کرده و نتیجه ش رو هم که می بینیم[/right]

[arminheidari 24,405]

[quote]کسانی که می خوان امتیاز مثبت بذارند این کار نکنند بدلیل این قبیل کارها گروهیه ممکنه باعث سو تفاهم شه فقط به مقاله امتیاز بدهید[/quote]


اتفاقا باید مثبت داد چون انجام کار گروهی را شما مهیا کردید ، کاری بسیار خوب

[ghermez 750]

اینم چند تا عکسی واضع تر شرایط توضیح می ده اگر وقت کردم عکس های کاملتری می ذارم

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/schlachtvonkoeniggratz306.jpg[/img]
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/dhddh.jpg[/img]
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/th.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/feldherren273.jpg[/img]