ALI

تحلیلی بر جنگ های فرسایشی اسرائیل و مصر 1970-1967

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

در تمام منابع فارسی و انگلیسی از این دوره درگیری ها با نام جنگ فرسایشی نام برده شده ولی فکر کنم بهتر باشه اسم ش رو بذاریم جنگ با دامنه محدود

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش هشتم


در نوامبر 1969 ارتش اسرائیل سلاح جدید خود را عملا به کار گرفت ، که به کار گیری آن توازن قوا را به شدت به نفع اسرائیل تغییر داد. سلاحی قدرتمند ، سریع و مرگ آور. این سلاح قدرتمند چیزی نیست به جز F-4E فانتوم ساخت مک دانل داگلاس. جنگنده ای قدرتمند که نه تنها خود اسرائیلی ها را به خود مجذوب کرده بود ، بلکه دشمنان آنها را هم به خود مجذوب کرده بود. به گونه ای که هر گاه سربازان ارتش های مختلف عربی یک جنگنده اسرائیلی را در آسمان مشاهده می کردند ، آنرا با دست به یکدیگر نشان می دادند و می گفتند : فانتوم !!!!!! فانتوم !!!!!! ، در حالیکه شاید اصلا جنگنده مزبور فانتوم نبود. همانطور که پیش از فانتوم نیز مجذوب برتری میراژ های اسرائیلی شده بودند و هر گاه یک جنگنده اسرائیلی سقوط می کرد ، لاشه آنرا به هم نشان می دادند و می گفتند : میراژ !!!!!! میراژ !!!!!! بدون آنکه نوع آن جنگنده ساقط شده را بدانند. با ورود فانتوم به نیروی هوایی اسرائیل ، نیروی هوایی این رژیم جان دوباره ای گرفت. فانتوم قادر بود تا 300 کیلومتری عمق خاک مصر نیز نفوذ کند. میزان حمل بمب و تسلیحات آن تقریبا دو برابر سایر جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل بود و سرعت آن نیز معادل سرعت میراژ 3 بود. اگرچه مانور پذیری آن اندکی کمتر از میگ 21 و میراژ بود ، اما ویژگی چشمگیر آن مولتی رول بودن آن بود که امکان استفاده از تسلیحات دفاع هوایی و حملات زمینی را به طور همزمان به فانتوم می داد. همچنین فانتوم مجهز به یک اخلالگر ECM سرخود نیز بود که می توانست به طور خودکار رادار های دشمن را از کار بیاندازد. در روز 22 اکتبر فانتوم های اسرائیلی اولین ماموریت خود را با موفقیت انجام دادند. انجام عملیات Pirkha به چهار فانتوم سپرده شده بود. این چهار فانتوم ماموریت داشتند که دو پایگاه پدافندی را در منطقه ابو سوایر در نزدیکی سوئز بمباران کنند. فانتوم ها در این عملیات قدرت بالای خود را به خوبی به رخ رقیب خود کشیدند. دو فانتوم از مجموع چهار فانتوم بیش از 18 بمب 500 پاوندی مارک 82 را بر فراز یکی از پایگاه ها رها کنند که در اثر آن خسارات سنگینی به پایگاه مزبور وارد شد و تقریبا هیچ وسیله ای از این بمباران سالم نماند و نابود شد. اسرائیل از فانتوم برای فشار هر چه بیشتر به مصر استفاده می کرد. در روز 4 نوامبر چهار فانتوم اسرائیلی در ارتفاع پست دیوار صوتی را بر فراز قاهره شکستند و مردم این شهر را به وحشت انداختند. در 11 نوامبر فانتوم های اسرائیلی در اولین درگیری هوا به هوای خود موفق شدند یک میگ 21 مصری را در منطقه جبل الاتاکا ساقط کنند.




فانتوم !!!!!!
جنگنده قرن

(تصاویر مربوط به فانتوم های ایالات متحده است)


F-4B_VMFA-314_1968.jpg



F-4B_VF-111_dropping_bombs_on_Vietnam.jp

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش نهم





عملیات روستر 53 (Rooster 53)








0889730.jpg






CH53_914.jpg




هلیکوپتر شنوک 53 اسرائیلی که جزء اصلی ترین اجزای اجرای صحیح عملیات روستر 53 بود













در ماه دسامبر سال 1969 اسرائیلی ها یکی از پیچیده ترین عملیات های قرن اخیر را انجام دادند. این عملیات چیزی نیست به جز عملیات روستر 53 (Rooster 53) که البته گاهی توسط خود اسرائیلی ها با نام Tarnegol 53 شناخته می شود. در جریان جنگ ژوئن ارتش اسرائیل به بسیاری از تجهیزات ارتش های عربی دست یافت و با مطالعه و آنالیز آنها توانست به نقاط قوت و ضعف آنها واقف شده و راه های مقابله با آن را بیابد. پس از جنگ ژوئن شوروی تسلیحات مختلف و جدیدی را به مصر داده بود که اسرائیلی ها از ساختار برخی از آنها بی اطلاع بودند. یکی از این تجهیزات رادارهای P 12 بود. شوروی به منظور شناسایی و کنترل هوایی این رادارها را به مصر تحویل داده بود. اسرائیلی ها از ساختار این رادار و نقاط قوت و ضعف آن بی اطلاع بودند و بسیار مایل بودند که اطلاعاتی از این رادار جدید مصری ها به دست بیاورند. در اواخر نوامبر سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل (آمان) متوجه وجود یک دستگاه رادار P12 در منطقه خلیج راس العرب واقع در 200 کیلومتری جنوب شهر سوئز شد. با این اطلاعات ارتش اسرائیل بمباران نواحی نزدیک به این منطقه را متوقف کرد تا مبادا رادار مزبور صدمه ای بزند. سپس طرح یک سرقت سازمان یافته برای ربودن رادار مزبور از خلیج راس العرب و انتقال آن به اسرائیل را ریختند. در روز 26 دسامبر نقشه سرقت رادار مزبور به اجرا گذاشته شد. در ساعت 30 : 20 دقیقه بعدازظهر روز 26 دسامبر جنگنده های فانتوم و اسکای هاوک اسرائیلی به حاشیه دریای سرخ حمله کردند. در همین حین که جنگنده های اسرائیلی در حال بمباران ساحل دریای سرخ بودند ، سه هلیکوپتر سنگین و غول پیکر سوپر فریلون کماندوهای اسرائیلی را به منطقه ای ساحلی در نزدیکی راس العرب هلیبرن کرده و خود در نزدیکی ساحل فرود آمدند. در واقع حملات جنگنده بمب افکن های اسرائیلی در اصل به منظور مخفی ماندن این عملیات بود. چرا که در صدای غرش موتور جت جنگنده ها ، صدای پرواز این هلیکوپترها از بین می رفت. همچنین اگر رادارهای مصری هلیکوپتر ها را بر روی صفحه رادار خود مشاهده می کردند ، تصور می کردند که آنها همان جنگنده های متخاصم هستند. ضمن اینکه حضور این جنگنده ها ، نیروهای مصری را از حضور هلیکوپترها و کماندوهای اسرائیلی در منطقه غافل کرده و توجه مصری ها را به خود جلب کرده و از کماندوها منحرف می سازد. به هر حال راس ساعت 21 بعدازظهر روز 26 دسامبر سه فروند هلیکوپتر سوپر فریلون در حالیکه هر یک تعداد 24 نفر کماندوی کاملا مسلح را با خود حمل می کرد در یک منطقه ساحلی امن فرود آمده و موتور هلیکوپتر خود را خاموش کردند. در ساعت 30 : 1 دقیقه بامداد روز 27 دسامبر کماندوهای اسرائیلی به سایت راداری مزبور رسیدند و نیروهای محافظ این سایت را غافلگیر کرده و همگی را دستگیر کردند. کماندوهای اسرائیلی تا ساعت 2 بامداد تمامی نگهبانان و پرسنل سایت راداری راس العرب را دستگیر کرده و کنترل کامل سایت را به دست گرفته و سپس رادار را خاموش کردند. پس از آن به سرعت رادار مزبور را به همراه تمامی لوازم و تجهیزات جانبی آنرا به صورت قطعات مجزا از هم تفکیک کردند. طبق هماهنگی های انجام شده ، دو فروند هلیکوپتر شنوک 53 سوپر استالیون نیز راس ساعت 2 بامداد بر فراز سایت مزبور حاضر شدند و کماندوهای اسرائیلی ، قطعات تفکیک شده رادار مصری را به داخل این دو هلیکوپتر منتقل کردند. رادار مزبور در مجموع 4 تن وزن داشت که با تفکیک آن به قطعات کوچکتر ، در داخل دو هلیکوپتر شنوک 53 قرار داده شده و به اسرائیل منتقل شد. این یکی از پیچیده ترین عملیات های قرن اخیر بود که انجام آن به شدت بهت جهانیان را به خود برانگیخت. برخی از کارشناسان نظامی احتمال می دهند که اسرائیلی ها این عملیات را با کمک آمریکایی ها انجام داده اند و ناوهای آمریکایی در دریای سرخ حضور داشته و به هلیبرن کماندوهای اسرائیلی کمک کرده اند. به هر حال عملیات روستر 53 با موفقیت انجام گرفت و یکی از رادارهای مهم مصری ها به چنگ اسرائیلی ها افتاد. اسرائیلی ها نه تنها رادار P12 بلکه تمامی پرسنل آنرا نیز به اسارت گرفته و به اسرائیل منتقل کردند.





thumb_1655.jpg

سه فروند هلیکوپتر سوپر فریلون نیروی هوایی اسرائیل در حال انجام ماموریت در خلال جنگ اکتبر





thumb_1675~0.jpg

هلیکوپتر سوپر فریلون در جریان جنگ های فرسایشی





thumb_1749~0.jpg

تمرین کماندوهای اسرائیلی با این هلیکوپترها





thumb_1755.jpg

دو فروند هلیکوپتر سنگین شنوک 53 سوپر استالیون که در جریان این عملیات رادار پی 12 را به اسرائیل منتقل کردند





thumb_43636.jpg

thumb_yassurnimrodlaunch6vs.jpg

هلیکوپتر سوپر استالیون اسرائیل





thumb_sfrelon.jpg

هلیکوپتر سوپر فریلون اسرائیل در جریان جنگ اکتبر





thumb_Tsirah~0.jpg

thumb_Super_Frelon.jpg

هلیکوپترهای سوپر فریلون اسرائیل در موزه هاتزاریم





thumb_p12.jpg

thumb_P_12.jpg

تصویری از رادار P 12





thumb_p120.jpg

رادار P 12 ارتش مصر





thumb_1687.jpg

تصویری از رادار P 12 ارتش مصر در منطقه راس العرب در جنوب شهر سوئز که توسط رابطان اطلاعات عملیات نظامی اسرائیل (آمان) گرفته شده است.
همین رادار در جریان عملیات روستر 53 ربوده شد.





ادامه دارد

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

نکته ی جالب این قضیه مشهود بودن حس خلاقیت صهیون ها و نبود نظم و دیسیپلین نظامی در طرف مصری است !!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


اسرائیلی ها نه تنها رادار P12 بلکه تمامی پرسنل آنرا نیز به اسارت گرفته و به اسرائیل منتقل کردند.



خيلي جالب بود علي جان.

تشکر.

من رو ياد عمليات مشابه انگليسي ها انداخت که عين همين جريان
کماندوهاي انگليسي از درياي مانش گذشتند و رادار سري آلماني رو که در ساحل نصب
شده بود به همراه چند اپراتور آلمانيش گرفتند و همه هم به سلامت به انگليس
برگشتند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اومدن رادار دزدیدند!!! خداییش شوروی چی میکشید از دست این عرب ها...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این قضیه فانتوم فانتوم گفتن هم در زمان جنگ ایران وجود داشت. ایرانی ها هر جنگنده ای رو که توی آسمون می دیدن می گفتن میگ میگ درصورتی که اغلب اوقات سوخو یا گاهی هم میراژ ودر معدود مواردی هم توپولوف می دیدن ولی خوب چه می شه کرددیگه؟ اگه یه برندی خوب طراحی بشه همین نتیجه رو می ده


icon_cheesygrin

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا جالب بود
شاید بگید قدرت کاماندو ها ولی باید گفت قدرت شناسایی و اطلاعات اسرائیل در مرحله اول و بعد فرماندهی و طرح ریزی نقشه
اسرائیلی ها چون در اولین کار خود را مستقل کردند پس خودشان را تنها فرض کردند و اقدام کردند
ولی مصری ها و سوری ها مدام متکی بر شوروی بودند و این اتکا زمینشان می زد، میگن وقتی که آشپز دوتا میشه یا غذا شوره یا بی نمک

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از دوستان



بخش دهم




سال 1969 نیز به اتمام رسید و وارد سال 1970 شدیم. مصری ها در وضعیت بسیار بدی قرار داشتند. از یک سو بیش از 100 جنگنده خود را از دست داده بودند و از سویی دیگر سایت های پدافندی و راداری خود را هم به کلی از دست داده بودند و از نظر رادار و پدافند هوایی در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشتند. اما از آن سو نیروی هوایی اسرائیل در وضعیت بسیار خوبی قرار داشت. فانتوم های اسرائیلی و خلبانان آنها در وضعیت بسیار مناسبی به سر می بردند. خلبانان اسرائیلی بسیار با تجربه تر از خلبانان مصری بودند و در نبردهای هوایی بسیار موفق تر از خلبانان مصری بودند. تا پایان سال 1969 آمریکا 9 گردان هاوک تحویل اسرائیل داد که اسرائیل نیز هفت گردان آنرا در مناطق مختلف سینا و دو گردان باقیمانده را نیز در منطقه جولان مستقر کرد. از سویی دیگر جنگنده های میراژ 5 (همان نشر) و فانتوم (البته وجود نشرها در نیروی هوایی اسرائیل رسما پس از سال 1971 اعلام شد. اما از دو سال قبل از اواخر سال 1969 تعداد محدودی از آن به نیروی هوایی اسرائیل پیوسته بودند) نیز به نیروی هوایی اسرائیل پیوسته بودند و قدرت آنرا به میزان چشمگیری افزایش داده بودند. اسرائیل حداقل هر هفته سه بار حملات عمقی به خاک مصر را انجام می داد و عمق خاک این کشور را مورد حمله قرار می داد. اسرائیلی ها عمق خاک مصر را با پرواز در ارتفاع پایین هدف قرار می دادند و مصری ها هم به هیچ صورتی قادر به مقابله با این حملات نبودند. میگ های مصری نیز در برابر فانتوم های اسرائیلی عاجز شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حضور جنگنده های اسرائیلی در آسمان مصر به قدری زیاد شده بود که جنگنده های مصری مدت کوتاهی پس از اسکرامبل کردن و برخواستن از باند فرودگاه ، بلافاصله توسط جنگنده های اسرائیلی رهگیری می شدند. در 4 ژانویه دو میراژ اسرائیلی چهار فروند میگ 21 مصری را به تله ای که قبلا برای آنها گذاشته شده بود کشاندند. زمانی که میگ های مزبور به نزدیکی های کانال رسیدند ، ناگهان با چهار فانتوم که در ارتفاع پایین به آنها نزدیک می شدند ، مواجه شدند. در درگیری های ما بین فانتوم ها و میگ 21 ها ، دو فروند از میگ 21 ها ساقط شده و مابقی نیز به مصر بازگشتند. در نتیجه این شکست هوایی ، به خلبانان مصری دستور داده شد که با هوشیاری بیشتری جنگنده های اسرائیلی را تعقیب کنند که مبادا به دام کمین ها و تله های اسرائیلی ها بیفتند.

دو روز بعد از این ماجرا دو فانتوم در ارتفاع پست از روی شهر سوئز عبور کردند. اما به جای حمله به پایگاه ها و سایت های پدافندی این شهر ، راه خود را به سمت قاهره ادامه دادند و یک مرکز آموزشی در منطقه بیلبایز در 35 کیلومتری غرب قاهره را مورد حمله قرار دادند. مقامات مصر به شدت از این حمله غافلگیر شدند که جنگنده های اسرائیلی چگونه توانستند نه تنها قاهره ، بلکه یک منطقه در 35 کیلومتری غرب قاهره را مورد حمله قرار دهند. از زمان جنگ ژوئن تا کنون این حمله بی سابقه بود. این حمله اسرائیلی ها در واقع آغازی برای عملیات بزرگی به نام عملیات Blossom بود. هدف اسرائیلی ها از این عملیات ، وارد کردن ضربات سنگین بر مصر و نشان دادن برتری هوایی خود به رقیب در منطقه کانال سوئز بود تا بلکه مصری ها را از ادامه حملات شان به سینا منصرف سازد. سه روز بعد حملات گسترده هوایی توسط فانتوم های اسرائیلی صورت گرفت که طی آن پایگاه های نظامی اطراف قاهره ، دپوها و زاغه ها بزرگ و استراتژیک مهمات ارتش مصر مورد حمله فانتوم ها قرار گرفتند که این حملات ضربات سنگینی به مصر وارد آورد. همچنین در 18 ژانویه فانتوم های اسرائیلی به پایگاه های ارتش مصر در منطقه حلوان و در روز بعد به کمپ بزرگ الوتزا حمله کردند که در اثر آن زاغه های مهمات استراتژیک ارتش مصر خسارت های فراوانی دید. رهگیرهای مصر هم در برابر این حملات ناتوان بودند و توان مقابله با آن و یا دفع آنرا نداشتند. رهگیرهای مصری از نظر سرعت و قدرت ، قابلیت واکنش نشان دادن به فانتوم را نداشتند. پیش از آنکه حتی رهگیرهای مصری متوجه حضور فانتوم های اسرائیلی شوند و بخواهند اسکرامبل (برخواست از باند فرودگاه) کنند ، فانتوم ها به سینا بازگشته بودند. در ماه فوریه نیز حملات اسرائیلی ها به پایگاه های پدافندی مصر حد فاصل مناطق دهشور و حلوان ادامه داشت. عمده این حملات به وسیله فانتوم ها و بمب های M 117 انجام می گرفت. در 9 فوریه باز هم میراژها و میگ 21 ها با هم درگیر شدند که از هر دو طرف یک جنگنده ساقط شد (هرچند مصری ها ادعا دارند که دو میراژ را ساقط کردند) عملیات Blossom همچنان تا زمانی که یگان های پدافند هوایی شوروی (V-PVO) در مصر مستقر شوند ، ادامه یافتند. این حملات در هر هفته سه الی چهار بار تکرار می شدند. در این حملات فانتوم ها در نوک پیکان حمله قرار می گرفتند و میراژ ها نیز آنها را ساپورت می کردند. در 26 فوریه یک اسکادران میگ 21 به منظور مقابله با جنگنده های متجاوز اسرائیلی به هوا برخواستند. فانتوم ها بلافاصله خود را کنار کشیده و راه را برای میراژهای اسکورتر باز گذاشتند. در این درگیریها سه میگ 21 توسط میراژهای اسرائیل سرنگون شدند. در مجموع اسرائیل نزدیک به 120 سورتی پرواز در عمق خاک مصر ترتیب داد. این حملات عملیات Blossom تا پایان فوریه ادامه یافت و میراژها و فانتوم هایی که در این عملیات در عمق خاک مصر شرکت می کردند ، به تجهیزات شناسایی مجهز شده بودند. بررسی عکس هایی که فانتوم ها و میراژها از مناطق مختلف خاک مصر در عمق خاک این کشور گرفته بودند ، نشانگر آن بود که نیروهای شوروی کم کم در حال پیاده شدن و استقرار تجهیزات پدافندی در خاک مصر هستند. تصاویری که از اوایل ماه مارس توسط جنگنده های اسرائیلی از پایگاه های مصر در اطراف قاهره گرفته شده بود ، نشانگر آن بود که روس ها کم کم در حال حضوری پررنگ تر در مصر هستند و در حال افزایش نیروهای خود در مصر هستند.
عملیات Blossom را می توان جزء موفق ترین عملیات ارتش اسرائیل علیه مصر دانست. رسانه های مصری که در جریان این درگیریها باز هم از حربه دروغ پردازی استفاده می کردند ، مدام به مخاطبان خود اینطور وانمود می کردند که اسرائیل در حال دریافت ضربات خرد کننده از جنگنده های مصری است. اما دو ماه عملیات گسترده فانتوم های اسرائیلی بر فراز قاهره (که دیوار صوتی را بر فراز شهر می شکستند) و حمله به حومه این شهر دروغ بودن ادعاهای سران مصر را آشکار می کرد و مردم این شهر را در یک شوک و بهت بزرگ فرو می برد. مردم قاهره که از حملات جنگنده های اسرائیلی وحشت زده شده بودند ، از همدیگر می پرسیدند : اگر اسرائیل در حال ضربه خوردن از جنگنده های ماست ، پس این جنگنده ها در آسمان قاهره چکار می کنند؟ به هر حال جنگی را که سران قاهره به امید یک جنگ فرسایشی آغاز کرده بودند ، حالا تبدیل به یک جنگ نسبتا تمام عیار شده بود که لحظه به لحظه ضربات شدید تری بر پیکره مصر وارد می آورد.




thumb_001_wa.jpg

thumb_tumblr_m53qm325pv1qkokc3o1_1280.jp

نیروهای گشتی اسرائیلی در شرق کانال سوئز در حال جستجوی کماندوهای مصری





thumb_1~0.jpg

نفربرهای BTR 50 مصری که به چنگ اسرائیلی ها افتاده است و اسرائیلی ها نیز در حال تست و تمرین با آن هستند





thumb_002~0.jpg

یک تی 55 منهدم شده مصری





thumb_2~1.jpg

تانک های سبک آبی خاکی PT 76 ارتش مصر که به چنگ اسرائیلی ها افتاده است
اسرائیلی ها در حال تست و تمرین با این تانک ها هستند





thumb_216.jpg

thumb_D333-112_milner_wa.jpg

دیده بان های اسرائیلی از خطوط بارلو در شرق کانال سوئز تحرکات مصری ها را زیر نظر دارند.





thumb_Shaul3.jpg

یک تانک شرمن در پشت خطوط بارلو





thumb_800px-PT-76-latrun-2.jpg

تانک PT 76 ارتش مصر که هم اکنون در موزه یاد لا شیریون قرار دارد





thumb_sh.jpg

رژه تانک های شرمن در تل آویو در ژوئن 1968 ، یکسال پس از پیروزی در جنگ ژوئن





thumb_Sherman-M-50-Tel-Aviv-2.jpg

نماد شرمن در تل آویو





thumb_0010.jpg

سربازان اسرائیلی در حال تمرین با یک نفربر BTR 50 ارتش مصر





thumb_tiran01.jpg

تانک های تی 55 کشورهای عربی که توسط اسرائیل به غنیمت گرفته شده است.
این تانک ها همگی مورد بهینه سازی قرار گرفته و توپ اصلی شان با توپ 105 میلیمتری غربی تعویض شد.
این تانک های غنیمت گرفته شده کشورهای عربی در سال 1970 پس از پایان جنگ های فرسایشی در شهر تل آویو مشغول رژه و نمایش هستند.
صحنه ای تاسف بار است.





thumb_3~1.jpg

تصویری عالی از تمرین یگان های ضربتی نفوذی اسرائیل در حملات آبی خاکی
تانک های تیران 5 (همان تی 55 هایی که از مصر غنیمت گرفته شده است) ارتش اسرائیل در حال تمرین عملیات آبی خاکی
این تانک بودند که عملیات رخنه Drizzle را علیه مصر ترتیب دادند و به عمق 15 کیلومتری خاک مصر نفوذ کردند.





anti1.jpg

پروپاگاندای رژیم مصر
یکی از اصلی ترین شعارهای ضد اسرائیلی جمال عبدالناصر این بود که ما مسلمانان اسرائیلی ها را به دریای مدیترانه خواهیم ریخت.
این پوستر به همین شعار مصر اشاره دارد. سربازان مصری در حالیکه پرچم اسرائیل را لگدمال می کنند ، یهودیان را به داخل دریا ریخته اند.





ادامه دارد

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
- شرمنهایی که صهیونها استفاده میکردن آپگرید شده شرمن ام 4 بودن ملقب به سوپر شرمن هرچند به صورت محدود مصر هم نمونه هایی از آپ گرید شده شرمن ام 4 داشتند اما نه در حد سوپر شرمن.


- الان میفهمم چرا این کشورهای عربی خاورمیانه بخصوص مصر مثل مرگ از اسراییل میترسن ، اونا از روز اول بازنده بودن و هستن. ویرایش شده در توسط farhad1124

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش یازدهم



سران مصر که به کلی مستأصل شده بودند ، دست به دامان شوروی شدند و از شوروی تقاضای سلاح های جدید کردند. اما شوروی که در آن دوره سرگرم مذاکرات با آمریکا بود ، تحت فشار آمریکا از ارائه تسلیحاتی که توان تهاجمی به مصر می دهد ، خودداری کرد. ادامه درگیریهای مصر و اسرائیل چندان به نفع شوروی نبود و شوروی مایل نبود به خاطر مصر یک بحران جهانی به وجود آید و شوروی نیز در آتش مصری ها بسوزد. در مارس 1970 شوروی تعداد سه هنگ کامل سامانه های سام 3 و رادارهای پیش اخطار را به مصر منتقل کرد که یکی در محور سوئز – حوزان ، دیگری در اسکندریه و سومی نیز در قاهره مستقر شد و کنترل آنرا هم مستشاران روسی به دست گرفتند. در واقع این هنگ ها همگی وابسته به نیروهای پدافند هوایی شوروی ( V-PVO ) بودند و متعلق به مصر نبودند. یعنی این تجهیزات متعلق به شوروی بود و آنها را در مصر مستقر کرده بود ، نه اینکه متعلق به مصر بوده باشند. همچنین دو هنگ از جنگنده های میگ 21 مدل Mig21 MF (مدل های رهگیر) که هر هنگ شامل 36 جنگنده بود و خلبانان آنها نیز تماما روسی بودند و از شوروی آمده بودند در غرب شبه جزیره سینا مستقر شدند. خلبانانی که برای هدایت این جنگنده ها از شوروی آمده بودند ، همگی جزء بهترین و با تجربه ترین خلبانان روس بودند و همگی آنها متعلق به رده اول یا دوم کلاس اسنایپر (طبقه بندی خلبانان شوروی سابق. خلبانان کلاس های اسنایپر برترین و با تجربه ترین خلبانان شوروی به شمار می رفتند) بودند. روس ها در شمال مصر مستقر شدند و منطقه ای حد فاصل شمال قاهره تا نزدیکی های اسکندریه و پس از آن المنصوره را زیر نظر گرفتند و در آن مستقر شدند. (نکته : البته ناگفته نماند که یکی از اهدافی که روس ها نیروهایشان را در سواحل شمالی مصر مستقر کردند ، حضور نظامی بیشتر در شرق دریای مدیترانه بود. به گونه ای که پس از این استقرار ، چند ناو جنگی شوروی نیز از دریای سیاه به این سواحل منتقل شدند. پس از مرگ ناصر و روی کار آمدن انور سادات ، بخش عمده ای از نیروهای نظامی شوروی در این منطقه و مستشاران روس از مصر اخراج شدند. هدف دیگری که روس ها از این استقرار دنبال می کردند این بود که تا حد ممکن از اسرائیل دور باشند. به گونه ای که نه خارج از گود میدان نبرد باشند و نه خیلی درگیر در آن باشند. در واقع روس ها تمایلی به درگیری با اسرائیل از خود نشان نمی دادند. ناگفته نماند که یکی دیگر از علل استقرار نیروهای شوروی در خاک مصر ، کنترل مصری ها و جلوگیری از حمله آنها به اسرائیل بود. به طوریکه بخش عمده ای از جنگنده ها توسط خلبانان روس هدایت می شد و آنها نیز تنها در مقاصد پدافندی و دفاعی از جنگنده های خود استفاده می کردند)

در 18 آوریل 1970 اولین جنگنده مصری با خلبان روسی به پرواز در آمد و ماموریت آن نیز مقابله با دو فروند RF-4E (فانتوم های شناسایی) بود که به کرانه غربی کانال نفوذ کرده بودند تا عملیات شناسایی منطقه انجام دهند. فانتوم های اسرائیلی به شنود رادیویی جنگنده های مصری پرداختند و متوجه شدند که خلبانان جنگنده های مصری به زبان روسی با هم صحبت می کنند. خلبانان اسرائیلی متوجه شدند که خلبانان شوروی هدایت جنگنده های مصری را برعهده دارند. به همین دلیل بلافاصله با مرکز فرماندهی خود تماس حاصل کرده و کسب تکلیف کردند. فرماندهی عملیات دستور لغو عملیات شناسایی را صادر کرد و به فانتوم ها دستور داد که به پایگاه شان باز گردند. از آن به بعد اسرائیلی ها سعی کردند با خلبانان روسی مواجهه نشوند. کلیه حملات عمقی توسط نیروی هوایی اسرائیل به خاک مصر متوقف شد. از این به بعد اسرائیلی ها سعی کردند به مناطقی حمله کنند که تحت کنترل مصری ها بود نه روس ها. (نکته : اسرائیلی ها به این دلیل از مواجهه با روس ها خودداری کردند که برخورد با آنها می توانست یک تنش بزرگ بین المللی به وجود آورد. والا خودداری خلبانان اسرائیلی از مواجهه شدن با خلبانان روسی به خاطر ترس آنها از جنگنده های روس ها و یا برتری میگ 21 بر فانتوم و یا تجربه بیشتر خلبانان روس نسبت به آنها نبود) خلبانان روس پس از اولین مواجهه شان با خلبانان اسرائیلی ، چند بار دیگر نیز به رهگیری آنها پرداختند. به هر حال تا همین حد نیز اسرائیل 3300 سورتی پرواز علیه مصر انجام داده بود و بیش از 8000 بمب سنگین بر روی مصر رها کرده بود و تا همین جا هم موفقیت خوبی به دست آورده بود.

به مرور اسرائیل احساس کرد که حجم تسلیحات شوروی در مصر رو به تزاید گذاشته است. چند روز پس از اولین مواجهه اسرائیلی ها و روس ها ، یک اسکای هاوک اسرائیلی و روز بعد از آن نیز دو فانتوم اسرائیلی توسط سامانه های سام 3 سرنگون شدند. چند روز بعد ، چند میگ 21 به یک فرمیشن اسکای هاوک حمله کردند و یکی از آنها را صدمه زدند که مجبور به فرود اضطراری شد و مابقی آنها را وادار به عقب نشینی به سمت سینا کردند. گفتگوهای رادیویی میگ 21 های مصری توسط جنگنده های اسرائیلی شنود می شد و اسرائیلی ها متوجه شدند که تمامی خلبانان به زبان روسی با هم صحبت می کنند و جنگنده های مصری را خلبانان شوروی هدایت می کنند. دیگر اسرائیلی ها از جانب مصر خیالشان آسوده نبود. مستشاران روسی به مقیاس وسیع در مصر حضور داشتند و ضعف نیروهای مصری را پوشش می دادند. تا اوایل ماه جولای چندین جنگنده اسکای هاوک و فانتوم اسرائیلی در غرب کانال توسط سامانه های سام 3 رهگیری و سرنگون شدند. البته خلبانان و جنگنده های مصر و شوروی مزاحمت چندان زیادی برای جنگنده های اسرائیلی نداشتند و بخش عمده ای از نگرانی اسرائیلی ها از جانب سامانه های سام 3 بود. موشک های سام 3 کوچکتر از سام 2 بودند و قابلیت dive-on-target داشتند و دارای قدرت مانور بهتری بودند و فانتوم های اسرائیلی از جانب آنها احساس خطر می کردند.

روس ها به منظور مقابله با تاکتیک های اسرائیلی ها ، به طور مداوم مکان سایت ها را عوض می کردند و در هر برهه ای از زمان جای سامانه ها را عوض می کردند و به این ترتیب خلبانان اسرائیلی را غافلگیر می کردند. در یک شب ، مستشاران روس به منظور فریب خلبانان اسرائیلی مکان استقرار سامانه سام 3 را در یک شب سه بار تغییر دادند و یک فانتوم اسرائیلی که در آن شب برای بمباران آن سامانه به غرب سوئز نفوذ کرده بود ، در تله پدافندی روس ها افتاد و سرنگون شد. ایالات متحده به منظور تقویت فانتوم ها و سایر جنگنده های اسرائیلی در مقابل سامانه سام 3 و در واقع پاسخ به اقدام شوروی به ارسال سامانه های سام 3 به مصر ، به سرعت پد سامانه های ECM اخلالگر QRC-335A و یا همان اخلالگر های راداری AN/ALQ-101 را تحویل اسرائیل داد. در روز 18 جولای یک حمله تلافی جویانه از سوی اسرائیل صورت گرفت. چهار فانتوم اسرائیلی که به سامانه های اخلالگر AN/ALQ-101 مجهز شده بودند ، به چند موضع راداری مصر در عمق 55 کیلومتری خاک مصر از سمت کرانه غربی کانال نفوذ کردند و با موفقیت توانستند پنج سکوی موشکی سام 2 را نابود کرده و به سلامت به پایگاه شان باز گردند. نیروی هوایی ایالات متحده به خلبانان اسرائیلی توصیه کرده بودند که پس از نصب این سامانه بر روی جنگنده های خود ، آنها را در وضعیت عملکرد خودکار قرار داده و در ارتفاع متوسط پرواز کنید. اما این اخلالگر ها نیز موفقیت صد در صدی نداشتند و یک اسکای هاوک و یک فانتوم حتی با در اختیار داشتن این اخلالگر نیز توسط سامانه های سام 3 سرنگون شدند. (البته در چند مورد هم این اخلالگر ها موفق به ایجاد اخلال در سامانه کنترل آتش رادار سام 3 شدند) در حمله ای دیگر که توسط سه فانتوم به عمق خاک مصر انجام گرفت ، فانتوم ها به این اخلالگر مجهز شده بودند. زمانی که فانتوم پس از تخریب اهداف شان در حال بازگشت به سینا بودند و هنوز از خاک مصر خارج نشده بودند ، احساس کردند که در دام رادارهای سام 3 افتاده اند. ناگهان یک موشک سام 3 در نزدیکی یکی از فانتوم ها منفجر شد و فانتوم مذکور نتوانست خود را به پایگاه برساند و سرنگون شد. موشک دیگر به سمت یکی از دو فانتوم باقی مانده شلیک شد که موشک در نزدیکی های فانتوم دوم منفجر شد و فانتوم به سختی صدمه دید و در حالیکه فانتوم مذکور دچار آتش سوزی شده بود ، توانست در پایگاه رفیدیم به سلامت فرود بیاید. فانتوم سوم نیز با مانور در ارتفاع پایین و روشن و خاموش کردن رادار و اخلالگر خود ، توانست به زحمت از تله پدافندی سام 3 بگریزد. دردسر تازه ای برای اسرائیل پدید آمده بود. اخلالگر های AN/ALQ-101 کاملا قادر به مقابله با رادارهای سام 3 نبودند. گویا مشخصات آن رادار برای آمریکایی ها و اسرائیلی ها ناشناخته بود.




thumb_27_65943_6014c5f0a5bebbf.jpg


سامانه اخلالگر AN/ALQ-101 در حال نصب بر روی فانتوم





thumb_Jaguar2Balq-101.jpg

اخلالگر AN/ALQ-101 نصب شده بر روی یک جاگوار




ادامه دارد

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
اینجاست که فرق سازنده ی سلاح با کاربر نابلد سلاح مشخص می شه ....
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


سلام
اینجاست که فرق سازنده ی سلاح با کاربر نابلد سلاح مشخص می شه ....



سلام
البته در ادامه مقاله خواهید دید که سازندگان سلاح هم نمی توانند کاری از پیش ببرند. و در واقع اشکال کار به خاطر کار نابلدی کاربر سلاح نیست. بلکه به خاطر قدرت حریف است.
در ادامه مقاله خواهید دید که حتی روس ها هم در برابر اسرائیلی ها نتوانستند کاری از پیش ببرند.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در کل حمایت شوروی از مصر و سوریه هیچ گاه به پای حمایت غرب از اسرائیل نرسید.
در حالیکه امریکا و فرانسه از سال 1968 اسرائیل رو به فانتوم و از 1970 به میراژ-5 مسلح کردن. اونهم در مقیاس زیاد، اولین میگ-23 ها در سال 1974 و خودش هم به تعداد محدود تحویل دمشق و قاهره شد. روس ها حتی از دادن رهگیر سوخو-15 هم که چندان تکنولوژی محرمانه ای نداشت ولی در جنگ هوایی خیلی به درد اعراب می خورد، دریغ کردن.
اگر ضعف نیروی انسانی و بی کفایتی فرماندهی رو هم اضافه کنیم به این نتیجه می رسیم که تا همین جاشم خدا حفظشون کرده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش دوازدهم



اوضاع در غرب کانال سوئز چندان وفق مراد اسرائیلی ها نبود. اسرائیلی ها دیگر میلی به درگیری با میگ 21 های مصری نداشتند. چرا که مطمئن نبودند که هدایت آنها را مصری ها بر عهده دارند یا روس ها. اسرائیلی ها می دانستند که هر گونه تعرض به خلبانان روس می تواند در نهایت منجر به یک تنش بین المللی بین شوروی و غرب شود و یا در کمترین حد آن سبب افزایش تراکم سلاح های روسی در مصر خواهد شد (دلیل عدم تمایل درگیری اسرائیلی ها با روس ها همین بود. والا آنها هیچ ترسی از مواجهه با روسها نداشتند. کما اینکه در ادامه خواهیم دید که خلبانان طراز اول شوروی هم در آسمان نتوانستند حریف خلبانان اسرائیل شوند) . از آن سو اسرائیلی ها از آنجا که حملات خود را به عمق خاک مصر متوقف ساخته بودند ، نگران بودند که مبادا مصر از نبود نیروی هوایی اسرائیل در منطقه استفاده کرده و حضور جنگنده های خود را در منطقه افزایش دهد و به این ترتیب برتری هوایی اسرائیل را به خطر اندازد. به همین خاطر دست به ابتکار جالبی زد. موشک های هاوک و رادارهای آن که توسط ایالات متحده به اسرائیل فروخته شده بود ، به صورت ثابت طراحی شده بود و می بایست به وسیله یک خودرو به منطقه مورد نظر جابجا شده و در آنجا مستقر می شد. اما اسرائیلی ها لانچر موشک ها و رادار سیستم را بر روی خودروی M113 نصب کردند و به این ترتیب آنها را کاملا متحرک کردند. حال اسرائیل می توانست با سرعت و تحرک بالا ، سیستم های پدافندی خود را در شرق کانال سوئز جابجا کرده و مانع نفوذ جنگنده های مصری به آسمان شرق کانال شود. تنها در یک شب یکی از این سیستم ها نزدیک به 70 کیلومتر در عرض کانال در فاصله تنها 2000 متری از حاشیه کانال جابجا شد و تنها در همین یک شب موفق به غافلگیر کردن سه جنگنده مصری و سرنگون کردن آنها شد. این حربه اسرائیلی ها به خوبی مانع آن شد که در صورت توقف حملات جنگنده های اسرائیلی ، مانع نفوذ جنگنده های مصری به آسمان شرق کانال شود. به هر حال از آنجایی که درگیری های فرسایشی با حضور روس ها در مصر به شدت گره خورده بود و نتیجه ای را نمی توان برای آن متصور بود ، اسرائیلی ها مجبور به واکنش نشان دادن به شرایط حضور روس ها در مصر گرفتند.

ابتدا اسرائیلی ها سعی در محک زدن خلبانان روس کردند تا متوجه شوند که خلبانان آنها در چه حد تجربه پروازی دارند. فرماندهان هوایی اسرائیل این بار نقشه ای برای محک زدن خلبانان روس کشیدند. آنها سعی کردند برای خلبانان روسی تله گذاری کنند و واکنش آنها را در مواجهه با تله ها را بسنجند. اسرائیلی ها نقشه عملیات را با نام رمز عملیات ریمون 20 (Rimon 20) نامگذاری کردند. در روز 30 جولای عملیات ریمون 20 به اجرا در آمد و یک تله برای خلبانان شوروی برپا شد. در این روز دو فانتوم اسرائیلی به منطقه سوهانا واقع در جنوب شهر سوئز در خلیج سوئز حمله کردند و پست راداری این منطقه را بمباران و نابود کردند. در همین زمان که این دو فانتوم در حال بمباران تاسیسات راداری مصر بودند ، چهار میراژ در ارتفاع بسیار بالا ، چهار فانتوم در ارتفاع پست و نزدیک به زمین و چهار میراژ نیز در فاصله ای دورتر از این جنگنده ها در ارتفاعی متوسط از سطح زمین در انتظار واکنش روس ها بودند. اما خلبانان روس هیچ واکنشی نشان ندادند. دو فانتوم اولیه که از آنها به عنوان تله برای میگ های شوروی استفاده شده بود ، با سرعت پایین عقب نشینی کردند تا بلکه خلبانان روس را تحریک به واکنش نشان دادن کنند. اما از سوی خلبانان روس هیچ واکنشی نشان داده نمی شد. گویا اصلا آنها متوجه حمله جنگنده های اسرائیلی نشده اند و یا اصلا تمایلی برای اسکرامبل جنگنده های خود و مقابله با حمله اسرائیلی ها ندارند. در این حالت چهار میراژ پیشتاز که در ارتفاع بسیار بالا حضور داشتند ، به عمق خاک مصر حمله کردند. این حمله سرانجام باعث واکنش خلبانان شوروی شد. آنها بالاخره 12 دقیقه پس از حمله اولیه دو فانتوم ، بالاخره واکنش نشان دادند. هشت میگ 21 به فرماندهی کاپیتان کامنکوف اسکرامبل کرده و به هوا برخواستند. آنها تصور می کردند که با یک گروه اسکای هاوک و یا فانتوم مواجه خواهند شد که در حال پیشروی به سمت قاهره هستند. چرا که اسرائیلی ها از فانتوم های خود در ساختار و فرمیشن جنگنده های اسکای هاوک استفاده کرده بودند و همین موضوع باعث فریب خلبانان روس شد و آنها تصور می کردند که با یک گروه اسکای هاوک مواجه خواهند شد. اما وقتی به منطقه رسیدند ، با چهار میراژ مواجه شدند. میراژها ، میگ 21 های شوروی را به سمت عقب سوق دادند و آنها را به مواضع فانتوم هایی که در ارتفاع بسیار پست و نزدیک به زمین پرواز می کردند ، نزدیک کردند. میگ 21 های شوروی حالا چهار میراژ را در جلوی خود و چهار میراژ را در فاصله ای دورتر در جلوی خود داشتند و آنها را می دیدند. اما هنوز هم متوجه حضور چهار فانتوم اسرائیلی در ارتفاع بسیار پست (نزدیک به 30 الی 40 متر از سطح زمین) نشده بودند. فرماندهی میگ 21 های شوروی بلافاصله از پایگاه درخواست جنگنده های بیشتری کرد. بلافاصله چهار میگ 21 دیگر نیز به منظور مقابله با میراژها به هوا برخواسته تا به گروه هشت تایی دوستان خود ملحق شوند. هنوز میگ 21 ها متوجه حضور فانتوم ها در زیر پای خود نشده بودند. میگ 21 ها در ارتفاع 30000 فوتی از سطح زمین (بیش از 10 هزار متر) در حال آماده شدن برای مقابله با میراژهای اسرائیل بودند که ناگهان حضور چهار فانتوم در پشت خود را احساس کردند. اسرائیل در این عملیات از بهترین خلبانان خود (مثل آموس آمیر ، آشر اسنیر ، ابراهیم شلمون ، آوی گیلاد و شائول لاوی) استفاده نمود. در این عملیات مجموعا 24 فروند میگ 21 شرکت داشتند (که البته در عمل 16 فروند آنها درگیر نبرد بودند) که همگی آنها متعلق به شوروی بودند و خلبانان آنها نیز روس بودند. فرماندهی کل آنها نیز بر عهده کاپیتان نیکولای یورچنکو بود. (که البته در این عملیات هواپیمایش ساقط شده و کشته شد) . اسرائیلی ها نیز در مجموع 16 فروند جنگنده را وارد میدان نبرد کرده بودند (که البته در عمل تنها 12 فروند آنها درگیر نبرد بودند) که در مجموع 12 فروند آنها را جنگنده های میراژ 3 و چهار فروند دیگر را فانتوم تشکیل می داد. فرماندهی کل خلبانان اسرائیلی نیز بر عهده سرهنگ افتاح اسپکتور بود. در جریان این درگیری ها اسرائیلی ها هیچ تلفاتی ندادند و تنها جنگنده میراژ متعلق به کاپیتان آشر اسنیر توسط یک میگ 21 مورد هدف قرار گرفت که صدمات وارده ، سبب فرود اضطراری آن شد. ولی هم جنگنده و هم خلبان آن به سلامت بر روی زمین در پایگاه رفیدیم بر زمین فرود آمدند. اما از سوی شوروی ، 5 جنگنده میگ 21 سرنگون شد و یکی از خلبانان این جنگنده ها نجات یافت و خلبانان چهار میگ 21 ساقط شده نیز کشته شدند. در بین این چهار نفر کشته شده ، کاپیتان کامنکوف و همچنین کاپیتان یورچنکو (فرماندهان روس ها) نیز دیده می شدند. دو نفر دیگر نیز عبارت بودند از ستوان زوراویف و یاکولوف. در این نبرد ضعف خلبانان روسی در برابر خلبانان اسرائیلی به خوبی آشکار شد. خلبانان روس هنوز جنگ در ارتفاع پایین را به خوبی نیاموخته بودند و از تاکتیک های آن به کلی بی اطلاع بودند. جنگنده های آنها نیز در حد و اندازه جنگنده های اسرائیلی ها نبود. چرا که در نبرد در ارتفاع بالا ، متوجه حضور فانتوم ها در ارتفاع پست نشدند. نکته جالب اینجاست که این خلبانان همگی متعلق به کلاس اول و دوم خلبانان گروه اسنایپر شوروی بودند که در واقع بهترین خلبانان شوروی را تشکیل می دادند. در حالیکه بنا به گفته خلبانان اسرائیلی که شاهد ایجکت و خروج یکی از خلبانان روس از میگ 21 خود بود ، حتی خلبان روس طرز استفاده صحیح و اصولی از چتر نجات را نیز بلد نبود. چرا که یکی از چهار خلبان کشته شده در این نبرد به خاطر استفاده نادرست از چتر نجات ، جان خود را از دست داد. به این صورت که چتر نجات خلبانان روسی به گونه ای طراحی شده بود که در فاصله 7000 فوت از سطح زمین به طور خودکار باز می شد. اما خلبان مذکور که از یک سو لباس گرمکن مخصوص خلبانی را نیز نپوشیده بود ، پس از آتش گرفتن جنگنده خود در آسمان موفق به ایجکت از جنگنده خود شد. اما چتر نجات خود را در فاصله 25000 فوت از سطح زمین باز کرد که سبب شد در میان آسمان در اثر سرمای منفی 50 درجه سانتیگراد آن ارتفاع جان خود را از دست بدهد و وقتی که پایش به زمین رسید ، در واقع جنازه بی جان و یخ زده وی به زمین رسید. عملیات ریمون 20 در واقع پایان سلسله جنگ های فرسایشی را نوید می داد. مصری ها از این شکست روس ها از اسرائیلی ها به این دلیل ناراحت شدند که دیدند حتی خلبانان کارآزموده شوروی نیز قادر به مقابله با خلبانان اسرائیلی نیستند. مصری ها دیگر امید ادامه جنگ را از دست دادند. شوروی تلاش کرد برای جنگنده های اسرائیلی تله گذاری کند. اما از آنجایی که در آسمان حریف جنگنده های اسرائیلی نمی شد ، از جنگنده هایش برای کشاندن جنگنده های اسرائیلی به سمت مواضع راداری پدافندی خودی استفاده می کرد. در نتیجه این اقدامات نیز یک میراژ و یک فانتوم اسرائیلی نیز آسیب دیدند که در عین آسیب دیدن موفق شدند خود را به پایگاه رفیدیم برسانند. دیگر همه چیز تمام شده بود. مصر آخرین کارت بازی و برگ برنده خود (که همان حضور خلبانان و مستشاران روس در مصر بود) را نیز رو کرده بود و نتوانسته بود از آن نیز نتیجه ای بگیرد. اینجا بود که سرانجام مجبور شد تحت فشار شوروی از یک سو و حملات و برتری هوایی اسرائیل از سوی دیگر ، به شرایط آتش بس پیشنهادی هنری کیسینجر تن در دهد. اسرائیل در بهترین شرایط و مصر در بدترین شرایط ، آتش بس پیشنهادی کیسینجر را پذیرفتند. در ادامه مقاله آخرین بخش این نبرد نیز تقدیم حضور دوستان خواهد شد.




thumb_Iftach_Spector.jpg

ییفتاح اسپکتور ، فرمانده نیروی هوایی اسرائیل در منطقه سینا که خود راسا اقدام به فرماندهی عملیات ریمون 20 کرده و یکی از میگ 21 های شوروی را سرنگون کرد.





thumb_israel_snir_asher.jpg

آشر اسنیر ، خلبان چیره دست اسرائیلی که رکورددار ساقط کردن جنگنده های مصری در جریان جنگ های فرسایشی بود.





thumb_M727-Hawk-hatzerim-1.jpg

اسرائیلی ها به منظور متحرک سازی سیستم های پدافند هوایی خود ، اقدام به تعبیه موشک های هاوک بر روی خودروهای ام 727 (بر اساس شاسی نفربر ام 113) کردند.
این تاکتیک اسرائیلی ها بسیار موثر واقع شد. به طوریکه تنها در یک شب یکی از این خودروها سه جنگنده مصری را ساقط کرد.





thumb_Yigal_Allon.jpg

ییگال آلون ، فرمانده کل نیروی هوایی اسرائیل و از خلبانان چیره دست این رژیم.





thumb_Israeli_and_Egyptian_Generals_Meet

ملاقات ژنرال اسرائیلی و مصری در منطقه سینا
آن شخص عینکی که در تصویر با شلوارک دیده می شود ، همان ژنرال حییم بارلو (طراح و سازنده خطوط بارلو) است.
جالبه که در چنین دیداری از این لباس استفاده کرده است. گویی اصلا هیچ احترامی برای همتای مصری خود قائل نیست.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



سه لینک زیر هم اطلاعات خوبی درباره خلبانان و افسران شوروی که در جریان جنگ فرسایشی در سال 1970 در مصر حضور داشتند و کشته شدند ، ارائه می دهد (البته به زبان روسی)

http://www.hubara-rus.ru/heroes.html

http://www.bvvaul.ru/profiles/1111.php

http://www.hubara-ru...todmitrash.html





لینک زیر هم اطلاعات مربوط به خلبانان اسرائیلی در جریان جنگ های اعراب و اسرائیل تا پایان جنگ های فرسایشی را به خوبی ارائه می دهد.
هرچند خلبان ابراهیم شلمون بیش از سایر خلبانان جنگنده های کشورهای عربی را ساقط کرده است ، اما تنها در خلال جنگ های فرسایشی خلبان آشر اسنیر دارای بیشتری رکورد ساقط کردن جنگنده است.
آشر اسنیر از خلبانان میراژهای اسرائیلی بود و در این جنگ به تنهایی 11 جنگنده مصر و سوریه را سرنگون کرد.

http://aces.safariko...ies/israel.html





ادامه دارد

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.