Generalmohammad

آيا ما در مقابل عراق پيروز شديم ؟ + نظرسنجي

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دوستان از نظر بنده ميتوان گفت كه هيچ يك از طرفين پيروزى را به صورت قاطع به دست نياورديم. ( صد البته بايد بدانيم كه منظور و يا مفهوم از پيروزى در يك جنگ چيست ؟
به طور مثال منظور برندازى حكومت كشور متقابل است مانند ليبى كه امريكا به هدف خود رسيد ، منظور نابود كردن و فلج كردن اقتصاد كشور مقابل است ، منظور گرفتن تلفات از كشور متقابل است ،منظور تصرف كامل كشور متقابل است ، و يا .....
با توجه به صحبت هاى صدام حسين قبل از شروع جنگ تحميلى كه گفت بود ميخواهم سه روزه تهران را تصرف كنم ميتوان نتيجه گرفت كه نيت او تصرف كامل كشور و نقاط كليد بود كه مسلما به اين خواسته خود نرسيد پس ميتوان گفت ما پيروز جنگ بوده ايم
با تشكر

 باشما موافقم و منظور اوليه من اين بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست دارم این سوال رو از دو جنبه برسی کنم
مادی؛ از این بعد تقریبا هیچ کشوری وارد جنگ نشده مگر اینکه بازنده شد تخمین خسارات وارده گاهی به1000میلیارد دلار و بیشتر میشه از اون گذشته بخش وسیعی از نیروی کار جوان ک جزو سرمایه های مملکت بودند رو از دست دادیم در این مورد زیان ما بمراتب بالاتر از عراق بود برای همین بساری شاید مارو بازنده جنگ بدونن که نظرشون هم قابل احترامه
اونچیزی که ما به اون افتخار میکنیم دست اورد های معنوی جنگ تحمیلی هست از جمله گسترش فرهنگ جهاد و شهادت و خودباوری ملی از همه اینها که بگذریم ما در ابتدای انقلاب نیاز به جنگ داشتیم تا تفرقه های اولیه موجود در انقلاب که کاملا طبیعی هست رو از بین ببریم اگر در شرایط جنگی نبودیم عذل بنی صدر بسیار گرانتر تمام میشد و ممکن بود تفرقه و جند دستی انقلاب رو نابود کنه از طرفی اوایل انقلاب دوره اوج یار گیری های منافقین بود و اگر جنگ عراق با ایران رخ نمیداد چه بسیار جوانانی که با عشق به وطن راه ظلالت رو در پیش میگرفتند...
در نتیجه نظر بنده این است که ما بسته به نگاهمون میتونیم پیروز بحساب بیایم یا شکست خورده...
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارسال شده در (ویرایش شده) · مخفی شده توسط MR9، 1 خرداد 1395 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط MR9، 1 خرداد 1395 - دلیلی ارایه نشده است

این یه جنگ دو سر باخت هم برای ایران و هم برای عراق بود عراق که به اهداف ژیوپلتیک خود نرسید وایران هم به خیلی از شعارهاش نرسید علاوه بر اون تضعیف شدید نظامی دو طرف علی الخصوص برای ایران. متاسفانه عزل بنی صدر یا تسویه منافقین که از نظر شما فواید جنگ بود به نظر با مضراتش اصلا قابل تسویه نیست شهادت عده کثیری از زیبا ترین فرزندان این آب و خاک.مشکلات خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی خیلی از خانواده های شهدا و خیلی خانواده های جانبازان علی الخصوص شیمیایی .نابودی بسیاری از زیر ساختها وشهرها .از دست رفتن بهترین فرصت پیشرفت کشور تقریبا هم دوره با کره جنوبی بودیم حتی جلوتر.ایجاد شبکه های زیر زمینی اقتصاد وباند بازیها وقاچاق و اسکله های غیر مجاز و بوجود آمدن قدرتهای موازی در کشور اصلا بوجود اومدن یه دولت درسایه که نه تنها از بین نرفته بلکه قوی تر هم شده .قدرت گرفتن بیش از حد نظامیان در کشور و تنگ شدن خیلی از عرصه های سیاسی در کشور وعدم ابراز نارضایتی از عملکرد مسولین{بدون هزینه}وارد شدن کشور در عرصه ساز و کارهای غیر معمول تجاری با دنیای خارج . خروج بهترین مغزهای این مملکت که متاسفانه اصلا کم هم نشده و ....

ویرایش شده در توسط arjemandi
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
معنی پیروزی تو جنگ عراق ایران باید تعریف بشه . اگه منظور از دفاع خوب در مقابل ارتش عراق بود اره ما پیروز شدیم ولی اگه معنی پیروزی تار مار کردن ارتش عراق باشه فک نکنم همچین نتیجه برای ما نداشته هر چقدر ما تلفات از دشمن گرفتیم ازتش عراق کم تر یا بیشتر از ما گرفته تازه در سال های آخر جنگ ارتش عراق از نظر سخت افزاری و نوسازی تجهیزات و تعداد لشکر های آماده به رزم به مراتب وضعیتش از ما بهتر بود پس اینم نمی تو نیم بگیم که عراق از ما شکست خورد فقط میتونم اینو بگم که این جنگ برای دو کشور یک جنگ فرسایشی بود ولی بازم اینو میگم معنی از پیروزی باید تو این تاپیک تعریف بشه . تنها پیروزی که ما تو این جنگ بدست آوردیم دفاع از وطنمان بود همین.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا نمی دونم در این تاپیگ قبلن کامنت گذاشتم یا نه ولی ما جنگ رو نبردیم ما در شرایطی که دست برتر رو در میدان نبرد نداشتیم تن به صلحی دادیم ک مشخصن اجراش شاید سال ها طول می کشید و شاید مثل قره باغ و کشمیر تا مدت ها محل مناقشه می موند ما زمانی شرایط اتش بس را پذیرفتیم که صدام در بخشی از خاک ما حضور داشت و ما به وضوح نه توان نظامی اخراجش رو داشتیم نه امتیازی که سرش با اون مذاکره کنیم و تا مدتی بعد جنگ هم صدام با علم به این موضوع به هیچ عنوان حاضر به ترک خاک ما نبود شانس اوردیم ک سر خر رو سمت کویت کج کرد و به خاطر اینککه از سمت ما خیالش راحت باشه بخش های گرفته شده از خاک ما رو تخلیه کرد وگرنه در اون زمان ما هیچ قدرتی برای بازپس گیری اون مناطق نداشتیم!!! چه برسه به گرفتن غرامت و ... نگاه رهبران دو کشور هم مشخصه امام از جام شوکران میگه و در طرف دیگه ... 

ما جنگ رو نبردیم ما در واقع مدافعی خوش شانس بودیم که سیر وقایع تاریخی جلوی یک شکست رو گرفت وگرنه در زمین نبرد ما پیروز نشدیم !!

  • Upvote 8
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا نمی دونم در این تاپیگ قبلن کامنت گذاشتم یا نه ولی ما جنگ رو نبردیم ما در شرایطی که دست برتر رو در میدان نبرد نداشتیم تن به صلحی دادیم ک مشخصن اجراش شاید سال ها طول می کشید و شاید مثل قره باغ و کشمیر تا مدت ها محل مناقشه می موند ما زمانی شرایط اتش بس را پذیرفتیم که صدام در بخشی از خاک ما حضور داشت و ما به وضوح نه توان نظامی اخراجش رو داشتیم نه امتیازی که سرش با اون مذاکره کنیم و تا مدتی بعد جنگ هم صدام با علم به این موضوع به هیچ عنوان حاضر به ترک خاک ما نبود شانس اوردیم ک سر خر رو سمت کویت کج کرد و به خاطر اینککه از سمت ما خیالش راحت باشه بخش های گرفته شده از خاک ما رو تخلیه کرد وگرنه در اون زمان ما هیچ قدرتی برای بازپس گیری اون مناطق نداشتیم!!! چه برسه به گرفتن غرامت و ... نگاه رهبران دو کشور هم مشخصه امام از جام شوکران میگه و در طرف دیگه ... 

ما جنگ رو نبردیم ما در واقع مدافعی خوش شانس بودیم که سیر وقایع تاریخی جلوی یک شکست رو گرفت وگرنه در زمین نبرد ما پیروز نشدیم !!

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ما جنگ تا حدود یک ماه دیگر ادامه داشت که در این مدت عملیات مرصاد را شاهد بودیم و انتهای یک ماه پس از عقب راندن دشمن محسن رضایی به امام اعلام کرد آماده ورود به خاک عراق هستیم که امام این اجازه را نداد . باید توجه داشت که هدف ما از جنگ چه بود ؟ جنگ به ما تحمیل شده بود و عراق می خواست تا تهران را بگیرد و یا حداقل خوزستان را جدا کند و ما می خواستیم دفاع کنیم و اجازه ندهیم او به هدفش برسد و در انتهای جنگ او به هدفش نرسید و هدف ما که دفاع بود محقق شد . آنچه در 8 ساله جنگ اتفاق افتاد حتی ورود به خاک عراق در چارچوب دفاع بود طبیعی است که در دفاع مقدس نیز مثل هر واقعه دیگری نقاط قوت و ضعف و کار درست و غلط وجود داشته است . بسیاری از تصمیم ها گرفته شد که سرنوشت جنگ را تحت تاثیر قرار داد ولی این موارد مربوط به همه جنگ ها است . ما به تنهایی و بدون حمایت رسمی از جانب کشوری در برابر عراق با حمایت تقریبا رسمی همه دنیای شرق و غرب آن روز ایستادیم و نتیجه ای که به دست آمد در برابر حمایت ها و هزینه ها پیروزی واقعی برای ملت ما بود . امداد الهی را همان حرکت صدام به سمت کویت بدانید که موجب شد دشمن ما به دست دشمن ما نابود شود . ما در نهایت غرامت خود را خواهیم گرفت . دیر یا زود دارد ولی سوخت  سوز ندارد ولی بد نیست نگاهی به هزینه هایی که کشورهایی نظیر عربستان انجام می دهند تا فقط بتوانند نفوذ ایران را در کشورهایی مثل عراق و سوریه و لبنان و یمن و غیره کم کنند بیاندازیم تا به درستی آنچه امام در خصوص جنگ در انتهای عمر شریفشان فرمودند بیشتر مطمئن شویم .

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ما جنگ تا حدود یک ماه دیگر ادامه داشت که در این مدت عملیات مرصاد را شاهد بودیم و انتهای یک ماه پس از عقب راندن دشمن محسن رضایی به امام اعلام کرد آماده ورود به خاک عراق هستیم که امام این اجازه را نداد . باید توجه داشت که هدف ما از جنگ چه بود ؟ جنگ به ما تحمیل شده بود و عراق می خواست تا تهران را بگیرد و یا حداقل خوزستان را جدا کند و ما می خواستیم دفاع کنیم و اجازه ندهیم او به هدفش برسد و در انتهای جنگ او به هدفش نرسید و هدف ما که دفاع بود محقق شد . آنچه در 8 ساله جنگ اتفاق افتاد حتی ورود به خاک عراق در چارچوب دفاع بود طبیعی است که در دفاع مقدس نیز مثل هر واقعه دیگری نقاط قوت و ضعف و کار درست و غلط وجود داشته است . بسیاری از تصمیم ها گرفته شد که سرنوشت جنگ را تحت تاثیر قرار داد ولی این موارد مربوط به همه جنگ ها است . ما به تنهایی و بدون حمایت رسمی از جانب کشوری در برابر عراق با حمایت تقریبا رسمی همه دنیای شرق و غرب آن روز ایستادیم و نتیجه ای که به دست آمد در برابر حمایت ها و هزینه ها پیروزی واقعی برای ملت ما بود . امداد الهی را همان حرکت صدام به سمت کویت بدانید که موجب شد دشمن ما به دست دشمن ما نابود شود . ما در نهایت غرامت خود را خواهیم گرفت . دیر یا زود دارد ولی سوخت  سوز ندارد ولی بد نیست نگاهی به هزینه هایی که کشورهایی نظیر عربستان انجام می دهند تا فقط بتوانند نفوذ ایران را در کشورهایی مثل عراق و سوریه و لبنان و یمن و غیره کم کنند بیاندازیم تا به درستی آنچه امام در خصوص جنگ در انتهای عمر شریفشان فرمودند بیشتر مطمئن شویم .

والا اگه صدام چار روز اول جنگ شعار هایی مثل فتح تهران و خوزستان و ... می داد ما هم شعار کم ندادیم البته فرقش اینه ما تا چار روز مونده به انتهای جنگ شعار میدادیم !!! در حالیکه صدام سال ها بود دنبال قطعنامه های ترک مخاصمه بود و سریع میپذیرفتشون  !!! پس اگه مصداق ما شعار ها یا به قول شما اهداف باشه ک نتیجه باز هم به نفع ما نیست و البته این حرف شما که ما مرصاد رو زدیم مزاحمین خلق رو نابود کردیم برای ما فرصتی ایجاد کرد که بتونیم وارد خاک عراق شیم !!! و این حرف ها خیلی با واقعیت های عینی اون دوره ازنبرد جور در نمیاد مشخصن توان  رزمی انجام یک عملیات افندی موفق بزرگ رو ما در سال 67 مدت ها بود ک ازدست داده بودیم !!!


البته حرف من ناقض پیشنهاد جناب رضایی مبنی بر حمله به خاک عراق نیست !!!

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا اگه صدام چار روز اول جنگ شعار هایی مثل فتح تهران و خوزستان و ... می داد ما هم شعار کم ندادیم البته فرقش اینه ما تا چار روز مونده به انتهای جنگ شعار میدادیم !!! در حالیکه صدام سال ها بود دنبال قطعنامه های ترک مخاصمه بود و سریع میپذیرفتشون  !!! پس اگه مصداق ما شعار ها یا به قول شما اهداف باشه ک نتیجه باز هم به نفع ما نیست و البته این حرف شما که ما مرصاد رو زدیم مزاحمین خلق رو نابود کردیم برای ما فرصتی ایجاد کرد که بتونیم وارد خاک عراق شیم !!! و این حرف ها خیلی با واقعیت های عینی اون دوره ازنبرد جور در نمیاد مشخصن توان  رزمی انجام یک عملیات افندی موفق بزرگ رو ما در سال 67 مدت ها بود ک ازدست داده بودیم !!!


البته حرف من ناقض پیشنهاد جناب رضایی مبنی بر حمله به خاک عراق نیست !!!

 

برای من همیشه سوال بوده که چرا ما اینطوری کلید کرده بودیم به فتح بصره؟! درسته بصره اهمیت بسیار استراتژیکی داشت و فتح اون میتونست نتیجه جنگ را به کلی عوض کنه اما این وسط چرا توجهی به توان داخلی و استحکامات بسیار گسترده بصره, نمیشد. چرا اینقدر اصرار بود برای انجام عملیات هایی مثل کربلای چهار یا پنج که این همه شهید دادیم اما نتیجه خاصی هم برای ما دربر نداشت. در حالی که در جبهه غرب وضعیت بسیار متفاوت بود و ارتش صدام در این ناحیه آسیب پذیری به مراتب بیشتری داست. چیزی که بارها در دوران جنگ شاهد آن بودیم. از طرف دیگر مرز غرب, به بغداد نزدیک تر بود و کسب یک پیروزی وسیع در این منطقه شاید برای ما امتیازی در حد فتح بصره و شاید حتی بیشتر از آن به ارمغان می آورد.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

لدر حالیکه صدام سال ها بود دنبال قطعنامه های ترک مخاصمه بود و سریع میپذیرفتشون  !!!

 

سئوال اینجاست ، پذیرفتن پیشنهادات صلح و یا بعبارت بهتر ترک مخاصمه ، در حالیکه بخشی از خاک ایران در اشغال ارتش بعث بود ، به چه معناست ؟؟ جز تحکیم و تثبیت مناطق اشغالی ؟؟؟؟ یک چیزی شبیه به ارتفاعات جولان که سالهاست در اشغال رژیم عبری هست !!!!  زخمی که سالها برجای می ماند و هرگز هم بهبود پیدا نمی کرد تا خودش تبدیل به یک جنگ  دیگر می شد .

 

 

 

 مرصاد رو زدیم مزاحمین خلق رو نابود کردیم برای ما فرصتی ایجاد کرد که بتونیم وارد خاک عراق شیم !!!

 

 

بعید می دانم که در جریان عملیات مرصاد ، نیرویی به خاک عراق وارد شده باشد .

 

 

و و این حرف ها خیلی با واقعیت های عینی اون دوره ازنبرد جور در نمیاد مشخصن توان  رزمی انجام یک عملیات افندی موفق بزرگ رو ما در سال 67 مدت ها بود ک ازدست داده بودیم !!!

 

یکی از مشکلات ما بعد از فتح خرمشهر این بود که  خواسته های سیاسی با توان نظامی هماهنگ نبود و همین مساله طرح ریزی عملیات رزمی را عملاً دچار مشکل می کرد . بعنوان مثال ، تغییر صحنه نبرد از دشتهای جنوب به منطقه هور ( خیبر و بدر) ، بعد شمال خلیج پارس ( کربلای3) ، بعد فاو ( والفجر8) ، منطقه فکه و طلاییه و شلمچه ( کربلای 4 و5)  ، بعد سلسله عملیات فتح (  کرکوک و... ) ، منطقه غرب ( کربلای یک و دو و مجموعه عملیاتهای والفجر ) 

 

سالهای پیش جناب رضایی جمله جالبی را گفتند ، : در حالیکه عراق برنامه ریزی استراتژیک خودش را دنبال می کرد ، ما بدنبال پیروزی های تاکتیکی بودیم . در سطح راهبردی ، عراق زمانی که فهمید چه شکلی باید جلوی ما را بگیرد ( 1983 تا آخر ) استفاده گسترده از تسلیحات شیمیایی و میکروبی ، جنگ شهرها و ... را در دستور کار خودش قرار داد ، چنانکه همزمان در داخل گرفتار آفت رقابت های سیاسی بودیم ، عملاً برنامه ریزی برای آینده جنگ ، محدود به ستادهای مرکزی ارتش و سپاه شد ، بدون آنکه طراحی ها براساس امکانات در آینده نزدیک و دور صورت گیرد .

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

سئوال اینجاست ، پذیرفتن پیشنهادات صلح و یا بعبارت بهتر ترک مخاصمه ، در حالیکه بخشی از خاک ایران در اشغال ارتش بعث بود ، به چه معناست ؟؟ جز تحکیم و تثبیت مناطق اشغالی ؟؟؟؟ یک چیزی شبیه به ارتفاعات جولان که سالهاست در اشغال رژیم عبری هست !!!!  زخمی که سالها برجای می ماند و هرگز هم بهبود پیدا نمی کرد تا خودش تبدیل به یک جنگ  دیگر می شد .

 

 

دقیقن هم حرف من همینه عراق رسمن زمانی که جنگ تموم شد رو خاک ما واستاده بود و اگر مسیر تاریخ جور دیگه ای پیموده می شد و به کویت حمله نمیکرد و... احتمالن هنوز هم بخشی از خاک ما در اختیارش بود شانسی که ما اوردیم این بود که سیر وقایع تاریخی خاک  ما رو ازاد کرد وگرنه ما با توجه به قدرت نظامی صدام و روابط خارجی خودمون توان پس گرفتنش رو به هیچ عنوان نداشتیم !!

 

بعید می دانم که در جریان عملیات مرصاد ، نیرویی به خاک عراق وارد شده باشد .

 

 

 

نه ولی دوستان ادعا دارن اگه امام مانع محسن رضایی نمیشد بخشی از خاک عراق رو فتح می کرد !!!

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

دقیقن هم حرف من همینه عراق رسمن زمانی که جنگ تموم شد رو خاک ما واستاده بود و اگر مسیر تاریخ جور دیگه ای پیموده می شد و به کویت حمله نمیکرد و... احتمالن هنوز هم بخشی از خاک ما در اختیارش بود شانسی که ما اوردیم این بود که سیر وقایع تاریخی خاک  ما رو ازاد کرد وگرنه ما با توجه به قدرت نظامی صدام و روابط خارجی خودمون توان پس گرفتنش رو به هیچ عنوان نداشتیم !!

 

البته این حماقت و جاه طلبی صدام بود که طمع کرد . هر چند این مساله  را باید  با جزییات مورد بررسی قرار داد که از تیر 1367 تا سال 69 چه اتفاقاتی رخ داد که وضعیت به شکل کاملاً  مشخصی تغییر مسیر داد . تحلیل های جالبی هم در این زمینه وجود دارد .

 

 

نه ولی دوستان ادعا دارن اگه امام مانع محسن رضایی نمیشد بخشی از خاک عراق رو فتح می کرد !!!

 

کدام دوستان چنین اعتقادی دارند ؟؟؟  اگر منصفانه به وضعیت ما از اواخر 65 تا  روز پذیرش قطعنامه  نگاه کنیم و دم به ساعت واژه خیانت را به کار نبریم ، متوجه می شویم که عراق با کمک  مجموعه کشورهایی که به آن کمک می کردند ، بتدریج به یک غول بی شاخ و دم تبدیل شده بود و اگر تدبیر حضرت امام (ره)  نبود ، معلوم نبود وضعیت به چه شکلی جلو می رفت . 

نظر شخصی بنده هم این هست که این دوستان ، با دقت بیشتری دو سال آخر دفاع مقدس را بررسی بفرمایید ( حداقل از روی اسناد منتشر شده و در دسترس دو طرف ماجرا ) و یا حداقل از عزیزانی که در این بازه زمانی در خطوط تماس با عراق بودند ، وضعیت نیروهای خودی ( مخصوصاً گردان های احتیاط ) را مورد کنکاش قرار دهند . 

 

​بویژه زمانی که عراق به خط خودی در فاو زد و همین شکلی تا دم دروازه های اهواز رسید ، جایی که حضرت امام (ره ) توسط حاج احمد آقا به جناب رضایی این پیغام را داد :

 

اين جا نقطه اي است كه موجب مي شود سپاه حيات پيدا كند دوباره در كشور و يا براي هميشه سپاه، يك سپاه ذليل و مرده اي بشود.

 

متاسفانه این نقاط حیاتی در دفاع مقدس زود فراموش می شود ، در حالی که برای عدم تکرار این مصیبت ، باید آنها را واکاوی کرد تا مجدداً دچار آن نشویم .

 

یکی دوتا کتاب خاطرات مربوط به وقایع روزهای منتهی به پذیرش قطعنامه را هم مطالعه بفرمایند که متوجه شوند که قضیه به چه شکل بوده . تلخی ماجرا آنقدر هست که موجب شود این دوستان به جستجوی بیشتر علاقه مند شوند .

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا اگه صدام چار روز اول جنگ شعار هایی مثل فتح تهران و خوزستان و ... می داد ما هم شعار کم ندادیم البته فرقش اینه ما تا چار روز مونده به انتهای جنگ شعار میدادیم !!! در حالیکه صدام سال ها بود دنبال قطعنامه های ترک مخاصمه بود و سریع میپذیرفتشون  !!! پس اگه مصداق ما شعار ها یا به قول شما اهداف باشه ک نتیجه باز هم به نفع ما نیست و البته این حرف شما که ما مرصاد رو زدیم مزاحمین خلق رو نابود کردیم برای ما فرصتی ایجاد کرد که بتونیم وارد خاک عراق شیم !!! و این حرف ها خیلی با واقعیت های عینی اون دوره ازنبرد جور در نمیاد مشخصن توان  رزمی انجام یک عملیات افندی موفق بزرگ رو ما در سال 67 مدت ها بود ک ازدست داده بودیم !!!


البته حرف من ناقض پیشنهاد جناب رضایی مبنی بر حمله به خاک عراق نیست !!!

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

نگاهی به اوضاع سیاسی و نظامی سالهای اولیه انقلاب نشان می دهد صدام برای شعار نیامده بود بلکه آمده بود تا عمل کند . منتهی محاسباتش در چند جا غلط از آب در آمد . در پایان جنگ تنها عملیات مرصاد اجرا نشد بلکه کار اصلی در جنوب انجام شد و ارتش عراق را که با هجوم سراسری بیش از ابتدای جنگ پیشروی کرده بود را عقب راندیم . اتفاقا امکان عملیات آفندی را هم داشتیم . به عنوان مثال همین الان بخشی از مهماتی که در سوریه مصرف می کنیم مربوط به سالهای 62 و 63 می باشد که تصاویر آنها را در تاپیک سوریه دیده ایم . منتهی اگر وارد خاک عراق می شدیم چه نتایجی برای ما به همراه داشت ؟ غیر از آن بود که مشروعیت خودمان را با دست خودمان زیر سوال می بردیم ؟ دنیایی که در برابر کشتار 5000 نفر در حلبچه و سرنگونی هواپیمای مسافر بری ما سکوت کرده بود آیا حق ما را در تنبیه متجاوز در تجاوز دوباره به کشورمان به رسمیت می شناخت ؟ اتفاقا عملیات کربلای 5 بود که دنیا را وادار کرد قطعنامه 598 را تصویب کند منتهی ما از این فرصت درست استفاده نکردیم یا نتوانستیم درست استفاده کنیم . در قضاوت میان شکست یا پیروزی اهداف و میزان برآورده شدن آنها و شرایط موجود مهم است . 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

نگاهی به اوضاع سیاسی و نظامی سالهای اولیه انقلاب نشان می دهد صدام برای شعار نیامده بود بلکه آمده بود تا عمل کند . منتهی محاسباتش در چند جا غلط از آب در آمد . در پایان جنگ تنها عملیات مرصاد اجرا نشد بلکه کار اصلی در جنوب انجام شد و ارتش عراق را که با هجوم سراسری بیش از ابتدای جنگ پیشروی کرده بود را عقب راندیم . اتفاقا امکان عملیات آفندی را هم داشتیم . به عنوان مثال همین الان بخشی از مهماتی که در سوریه مصرف می کنیم مربوط به سالهای 62 و 63 می باشد که تصاویر آنها را در تاپیک سوریه دیده ایم . منتهی اگر وارد خاک عراق می شدیم چه نتایجی برای ما به همراه داشت ؟ غیر از آن بود که مشروعیت خودمان را با دست خودمان زیر سوال می بردیم ؟ دنیایی که در برابر کشتار 5000 نفر در حلبچه و سرنگونی هواپیمای مسافر بری ما سکوت کرده بود آیا حق ما را در تنبیه متجاوز در تجاوز دوباره به کشورمان به رسمیت می شناخت ؟ اتفاقا عملیات کربلای 5 بود که دنیا را وادار کرد قطعنامه 598 را تصویب کند منتهی ما از این فرصت درست استفاده نکردیم یا نتوانستیم درست استفاده کنیم . در قضاوت میان شکست یا پیروزی اهداف و میزان برآورده شدن آنها و شرایط موجود مهم است . 

راستش علاقه ی به تکرر کامنت هام ندارم اما اگه شما فکر میکنید ما در سال 67 توان یه افند گسترده بر علیه ارتش عراق رو داشتیم فقط می تونم بگم موفق باشید یا اینکه کربلای 5 باعث شد دنیا وادار به تصویب 598 بشه کربلای 5 تنها کاری که کرد این بود که ما رو وادار ب پذیرش صلح کرد!!!

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

راستش علاقه ی به تکرر کامنت هام ندارم اما اگه شما فکر میکنید ما در سال 67 توان یه افند گسترده بر علیه ارتش عراق رو داشتیم فقط می تونم بگم موفق باشید یا اینکه کربلای 5 باعث شد دنیا وادار به تصویب 598 بشه کربلای 5 تنها کاری که کرد این بود که ما رو وادار ب پذیرش صلح کرد!!!

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

شما لطف کنید قبل ازپست دادن یک لیوان آب خنک میل بفرمایید . مگر با هم دعوا داریم ؟ شما دلایلت را فرمودی بنده هم  دلایلم را عرض کردم قضاوت با دوستان . ما اگر توان تک و آفند نداشتیم منافقین به تهران رسیده بودند و کار خیلی وقت بود تمام شده بود . زمان بررسی و تصویب قطعنامه 598 را هم ملاحظه بفرمایید ببینید با کدام عملیات ما مقارن است . بنده هم دیگر عرضی ندارم .

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.