سخنرانیهای دکتر حسن عباسی (صوتی و متنی)

[worior 25,819]

با این کلمات چند جمله مرتبط بسازید و در یک دانشگاه سخنرانی کنید ، انصافا از عهده هر کسی بر نمیاد !

 

 انتقال عقل،  پاندای کونگ‌فو کار ،آثار مستند،،پول ، بانک‌ها،افسران سی آی ای ، ربا . چند مرجع در قم، لیبرالیسم، جرمی‌بنتام . حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن ،فتنه، قوه اجتهاد ، کلید عاقله ،سیاست‌های کلی ، دوستان VOA و بی بی سی،  سیا و MI6.... 

 

 

نخست : میدان دهی به دین تنگ شد ، مردم بی دین شدند و کافر اما حرص زیر سوال رفت ؟! در حالی که اینجا به دین میدان دهی شد و توجهی به نظر دین در مورد حرص نشد ؟!...؛

 

 

 

عباسی ادامه داد: مکتب فکری لیبرالیسم با انگاره جرمی‌بنتام میدان دهی دین را تنگ می‌کند. نفوذ اینجا، نفوذ اندیشه جرمی‌بنتام است؛ مردم در آمریکا قصد از بین بردن وال استریت را دارند، آن وقت ما در برنامه‌های تلویزیون تبلیغ بورس می‌کنیم؛ مردم در جنبش وال استریت حرص را زیر سوال می‌برند، در حالی که ما در انگاره‌های اسلامی‌علیه حرص و طمع، مطلب داریم.

  

 

بعدی : 

 

علوم انسانی غرب غیرتوحیدی است ...

 

 

نمیدونم چی بگم ، مثل این میمونه که بگیم مبانی زمیبن شناسی  چرا فلسفی  نیست ، با این رویکرد قطعا زبانشانسی ، ریاضیات ، برنامه نویسی ، کشاورزی و ... هم توحیدی نیستند و تکلیفشون از قبل مشخصه ،...

به این آدمهایی که ممکنه این اشتباه رو بارها تکرار کنند مثل عباسی عرض میشود : علوم انسانی  با هم تکرار میکنم علوم انسانی ، تکرار مجدد از به شکل دیگر : انسانی علوم ، انسان ، علم ، جمع علومی که متعلق به انسان است ، انسان .انسان ، علم ! ، جمع علم معادل علوم !  علوم انسانی ،... 

 

بعدی :

رئیس اندیشکده یقین با تاکید بر اینکه کودکی که از طریق رسانه انیمیشن پاندای کونگ‌فو کار را می‌بیند، به حرفه ای ترین شکل عقاید توحیدی اش تخریب می‌شود، تصدیق کرد: برخی آثار مستند، باورها را از بین می‌برند. وقتی این موارد به وجود آمد، می‌بینیم باورهای سیاسی جامعه هم تغییر کرده است؛ حال در این بین جامعه کسی را بالای سر خود می‌آورد که همین تفکر را دارا است.

 

تشریح رابطه پیچیده چند متغییره شامل متغییر های اثرات پاندای کنگفوکار ، تخریب باور ها ،آثار مستند و انتخابات و رای آوردن رئیس جمهور با روش معادلات پسا ساختاری و آلفای کرونباخ α ≥ 9.9  !!

 

 

 

در این لحظه من توبه میکنم و برمیگردم به روزه پست ...

[Argada 542]

 

چند متن عربی ؟ شما احیانا شیعه هستید ؟ روایت صحیحه بود از امام صادق روحی فداه  . اگر حال مطالعه نیست لااقل متن روایت رو جستجو کنید و اندکی با روایات اهل بیت علیهم السلام هم در کنار فرمایشات مستر حسن کسینجر آشنا شوید تا بفهمید با اهل بدعت چگونه باید برخورد کرد .

 با فرمایشات ایشون در زمینه ی نظامی و سیاست و اقتصاد و روانشناسی و سکس  و ورزش و کلا همه چی ! کاری نداریم  . منتها کسی که اقلا شرح مطالع و شمسیه و منظومه نخونده بیجا میکنه درمورد علم منطق در حوزات علمیه ی شیعه صحبت میکنه . کسی که هنوز معنی اصطلاح حد وسط رو نمیدونه و فکر میکنه حد وسط به معنی حد وسط عرفی هست وبعد میچسبونتش به اعتدال !! و جریانات سیاسی ، دهنشو بسته نگه داره بهتره .

........................................................

 

کتاب بخونید . نگران نباشید . هنوز موردی ثبت نشده که کسی از مطالعه کردن بمیره !

 

 

 بهتر بود وقتی از امامان نقل قول می کنیم کمی سیره و رفتارشان را هم یاد می گرفتیم...

 

با این حال بنده مخالف نظر شما هستم... هم در ظاهر کلام و هم در بطن ان... شما در خصوص حد وسط برداشت اشتباهی از نظر ایشون داشتید... کلا طرز بیانتون هم اشتباهه... برادر اعتقادات که دکان فروش فخر نیست که برای داشتن اطلاعاتش دیگری رو له کنی و به خاطر نداشتنش ضایع! 

 

 

 

 

 

 

نمیدونم چی بگم ، مثل این میمونه که بگیم مبانی زمیبن شناسی  چرا فلسفی  نیست ، با این رویکرد قطعا زبانشانسی ، ریاضیات ، برنامه نویسی ، کشاورزی و ... هم توحیدی نیستند و تکلیفشون از قبل مشخصه ،...

به این آدمهایی که ممکنه این اشتباه رو بارها تکرار کنند مثل عباسی عرض میشود : علوم انسانی  با هم تکرار میکنم علوم انسانی ، تکرار مجدد از به شکل دیگر : انسانی علوم ، انسان ، علم ، جمع علومی که متعلق به انسان است ، انسان .انسان ، علم ! ، جمع علم معادل علوم !  علوم انسانی ،... 

 

 

 

علوم انسانی غرب برگرفته از فلسفه تا اقتصاد و مدیریت مبنای الحادی داره... الان کجای این حرف مشکل داره... بازش کنید شاید ما اشتباه می کنید یا شما منظور دیگه ای داره؟ 

تفاوت علوم انسانی با مباحث فنی مهندسی و علوم تجربی کاملا واضح هست... ربط دادن ماهیت این دو برای رد کردن نظر مقابل خودش جای تامل داره!

جالبه تعریف خود ویکی پدیا به عنوان یک ابزار علمی-فرهنگی غربی از علوم انسانی اینه: علوم انسانی یا انسانیات بر اساس تعریف آن بر اساس موضوع به دسته‌ای از علوم اطلاق می‌شود که به مسایلی چون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار و کنش انسان، و روان و اندیشهٔ افراد توجه دارد.

حالا این انسانیت بر مبنای کمال انسان نباشه میشه "غیر المغضوب علیهم والضالین" یعنی علم بدون اعتقاد یعنی راه شیطان یعنی راه الحاد، راه کفر و نفاق... که این یعنی علم بر مبنای غیر توحیدی ... واقعا ایراد شما به این موضوع بود!؟

 

 

با توجه به اینکه بنده خود در دو رشته متفاوت از علوم انسانی(مدیریت و حقوق)تحصیل و کار کردم نبود، تفکر اسلامی رو کاملا در این علم احساس کردم. چه بسیار بحث ها با استاتید لیبرال، چه بسیار بحث ها با کارمندان بی بصیر، بارها نیز بحث مادی بودن مبنای فکری علوم انسانی غرب رو از زبان رهبر انقلاب شنیده ام:

بیانات رهبر معظم انقلاب  در دیدار جمعى از بانوان قرآن‌پژوه کشور ۲۸/۷/۱۳۸۸):من درباره‌ى علوم انسانى گلایه‌اى از مجموعه‌هاى دانشگاهى کردم -بارها، این اواخر هم همین جور- ماعلوم انسانى‌مان بر مبادى و مبانى متعارض با مبانى قرآنى و اسلامى بنا شده است. علوم انسانى غرب مبتنى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ مبتنى بر فهم دیگرى از عالم آفرینشاست و غالباً مبتنى بر نگاه مادى است. خوب، این نگاه، نگاه غلطى است؛ این مبنا،مبناى غلطى است

 

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه ها 8/6/88:بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه هائی هستند که مبنایش مادی گری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربی ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بی اعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.

 

از این دست فرمایشات بسیار زیاد است... انوقت شما اصل این موضوع را تمسخر می کنید!؟ 

 

 

 

ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط Argada

[worior 25,819]

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه ها 8/6/88:بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه هائی هستند که مبنایش مادی گری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربی ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بی اعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست

 

 

 ...

علوم انسانی بر مبنای انسان قرار دارد و لاغیر ، مبانی قران و یا اسلام و یا حتی هندوئیسم و بودیسم و ... میشود علوم قرانی ، علوم اسلامی ، علوم مذهبی و ... که در مورد انسان نیز صحبت میکنند ...

در مورد مبنای حیوانی :

اشتباه عمده ای که در فهم لغت animal رخ داده ، حیوان در فهم فارسی موجودی لاعقل  وحشی و زبان بسته هست. در حالی که منظور از animal در واقع جاندار یا جانور هست که به موجودیتی زنده با روح اطلاق میشود . معادل آنچه که ما از " حیوان " و صفات خاصه او در فارسی برداشت میکنیم بیشتر شبیه به beast هست . در فلسفه غربی animal بکار برده شده مانند مثالهایی که سقراط برای انسان میزنه : 

mimetic animals

conjugal animal

political animal

 

احتمالا اونچیزی که منظور رهبری از " حیوان " بوده و به اشتباه بین سایر متفکرین و دوستان گرام فهم شده : savage یا noble savage (وحشی یا وحشی خردمند) هست که در بسیاری از مکاتب فکری غربی مبنا قرار گرفته و در بسیاری نیز نقد شده ،...

 

و اما تعریفتون رو دقیق تر بخونید :

جالبه تعریف خود ویکی پدیا به عنوان یک ابزار علمی-فرهنگی غربی از علوم انسانی اینه: علوم انسانی یا انسانیات بر اساس تعریف آن بر اساس موضوع به دسته‌ای از علوم اطلاق می‌شود که به مسایلی چون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار و کنش انسان، و روان و اندیشهٔ افراد توجه دارد.

 

 

 

مادی بودن مبانی علوم انسانی رو اینطوری نتیجه گیری میکنید ؟

با توجه به اینکه بنده خود در دو رشته متفاوت از علوم انسانی(مدیریت و حقوق)تحصیل و کار کردم نبود، تفکر اسلامی رو کاملا در این علم احساس کردم. چه بسیار بحث ها با استاتید لیبرال، چه بسیار بحث ها با کارمندان بی بصیر، بارها نیز بحث مادی بودن مبنای فکری علوم انسانی غرب رو از زبان رهبر انقلاب شنیده ام

 

 

 

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85

 

کدوم مبناست حالا ؟!

[Argada 542]

 

 

 ...

در مورد مبنای حیوانی :

اشتباه عمده ای که در فهم لغت animal رخ داده ، حیوان در فهم فارسی موجودی لاعقل  وحشی و زبان بسته هست. در حالی که منظور از animal در واقع جاندار یا جانور هست که به موجودیتی زنده با روح اطلاق میشود . معادل آنچه که ما از " حیوان " و صفات خاصه او در فارسی برداشت میکنیم بیشتر شبیه به beast هست . در فلسفه غربی animal بکار برده شده مانند مثالهایی که سقراط برای انسان میزنه : 

mimetic animals

conjugal animal

political animal

 

احتمالا اونچیزی که منظور رهبری از " حیوان " بوده و به اشتباه بین سایر متفکرین و دوستان گرام فهم شده : savage یا noble savage (وحشی یا وحشی خردمند) هست که در بسیاری از مکاتب فکری غربی مبنا قرار گرفته و در بسیاری نیز نقد شده ،...

 

 

 

حرف مقام معظم رهبری در اینجا مشخص و صریح هست...""بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه هائی هستند که مبنایش مادی گری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است""  بحث حیوان و معنایش ربطی به اصل موضوع ندارد.

 

ایشان در دیدار با استادید دانشگاه ها کشور در مورخ 1393/4/12 صریحا می فرمایند:  مبنای علوم انسانی در غرب، مادی و غیرالهی است در حالیکه علوم انسانی هنگامی به حال فرد و جامعه مفید خواهد بود که براساس جهان‌بینی الهی و اسلامی استوار باشد

 

همچنین ایشان در جایی می فرمایند: از علوم انسانی مان گلایه دارم، علوم انسانی ما با مبانی اسلام و قرآن تعارض دارد. (88/7/27)

 

اینکه این فرمایشات رو با چیزی دیگری تعبیر می کنید صرفا جهت توجیه حرف خودتون هست وگرنه صحبت صریح و روشن هست...  

 

البته خوب درد در کشور ما همین هست که به این حرفها گوش نمی کنیم:

http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1033

 

 

 

 

علوم انسانی بر مبنای انسان قرار دارد و لاغیر ، مبانی قران و یا اسلام و یا حتی هندوئیسم و بودیسم و ... میشود علوم قرانی ، علوم اسلامی ، علوم مذهبی و ... که در مورد انسان نیز صحبت میکنند ...

 

 

 

شما می خوای بگی علوم انسانی بر مبنای انسان قرار گرفته  که خب  اصلا اصل این حرف اشتباه است با این حال همین انسان در اسلام با انسان غرب خیلی فرق داره... مبنای انسانیت در اسلام یعنی کرامت ذاتی انسان ... در حالی که در غرب صهیون مبنای انسانیت صرفا بهره برداری مادی هست ... 

ضمنا ما باید بدانیم منظور از مبنا چیست!؟ مبنا قرار دادن انسان در زندگی به اومانیسم ختم میشود که هلاکت انسان نتیجه ان است... 

 

 

و اما تعریفتون رو دقیق تر بخونید :

 

مادی بودن مبانی علوم انسانی رو اینطوری نتیجه گیری میکنید ؟

 

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85

 

کدوم مبناست حالا ؟!

 

icon_cheesygrin

شما می خوایید از بحث ماتریالیسم  و ایدئالیسم به بحث مبنای علوم انسانی و مادی نبودن ان برسید!؟ واقعا بحث رئالیسم و فلفسه اسلامی رو درک کردید!؟  اایده ال گرایی که ده ها و صد ها جلد کتاب فقط از دید فلسفی براش نوشته شده... غیر توحیدی بودن علوم انسانی فعلی نیازی به این مبااحث گسترده فلسفی نداره...تقریبا بدیهی هست

 

ما قبلا در این زمینه خیلی کار کردیم... در این سایت و با چند جمله نمیشه اصل موضوع رو درک کرد و یا به بحث پرداخت... بد نیست به تلاش ها ما هم نگاهی بندازی:

http://ksiu.nahad.ir/volume_47.html

ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط Argada

[arminheidari 24,405]

 مبنای علوم انسانی در غرب، مادی و غیرالهی است در حالیکه علوم انسانی هنگامی به حال فرد و جامعه مفید خواهد بود که براساس جهان‌بینی الهی و اسلامی استوار باشد

 

 

حرف مقام معظم رهبری در اینجا مشخص و صریح هست...""بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه هائی هستند که مبنایش مادی گری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است""  بحث حیوان و معنایش ربطی به اصل موضوع ندارد.

 

ایشان در دیدار با استادید دانشگاه ها کشور در مورخ 1393/4/12 صریحا می فرمایند:  مبنای علوم انسانی در غرب، مادی و غیرالهی است در حالیکه علوم انسانی هنگامی به حال فرد و جامعه مفید خواهد بود که براساس جهان‌بینی الهی و اسلامی استوار باشد

 

اینکه این فرمایشات رو با چیزی دیگری تعبیر می کنید صرفا جهت توجیه حرف خودتون هست وگرنه صحبت صریح و روشن هست... 

 

البته خوب درد در کشور ما همین هست که به این حرفها گوش نمی کنیم:

http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1033

 

 

 

icon_cheesygrin

شما می خوایید از بحث ماتریالیسم  و ایدئالیسم به بحث مبنای علوم انسانی برسید!؟ بحث ایده الیسم و فلسفه اسلامی رو واقعا درک کردید و این حرفها رو زدید!؟ علامه طباطبایی قبرای تبیین کلی این موضوع  چند جلد کتاب نوشت و ده ها کتاب دیگه پیرامونش نوشته شد و انوقت شما می خوای از چند خط ویکی پدیا نتیجه گیری برای مبنای علوم انسانی کنی!  

 

اجازه دهید با یک سوال شروع کنم اکثرما شکست نظریه های مارکس را دیدیم ولی چرا هنوز تدریس می شود ؟

مهمتر از اینکه شما راه درست را بدانید، دانستن راه غلط و علت غلط بودن است 

روشنایی بدون نشان دادن تاریکی هیچ ارزشی ندارد بویژه در دنیایی ایی که این مباحث شدیدا مانور داده می شوند 

و اگر ما طرز فکر و طرز حرف زدن آنها را نشناسیم عملا راه معرفی و گسترش علوم اسلامی را هم برخود بسته ایم 

( به قول خودتان شناخت دشمن از واجبات است)

 

از سوی دیگر در علوم اسلامی خود ما دچار مشکلاتی مثل بدعت، دورغ و سنت های اشتباه فرهنگی است

چیزهایی که بعد از وفات پیامبر (ص) رواج یافت و ضربات سنگینی هم متحمل شدیم، ضرباتی که در سوریه ادامه آن را می بینیم

 

همچنین در علوم انسانی نحوه فکر کردن خیلی مهم تر از موضوع مورد بحث  است 

و اگر خود به این ابزار مسلط نکنیم و آن را بسط ندهیم عملا هر تولیدی از مباحث اسلامی و مذهبی در معرض فساد و تباهی قرار می گیرند و این تباهی به دلیل ارتباط این مباحث به خدا بسیار فاجعه بار خواهد بود 

[rasoolmr 1,452]

 

علوم انسانی بر مبنای انسان قرار دارد و لاغیر

 

 

استاد از شما توقع نمی رفت اینگونه صحبت کنین !!!!!!

 

جمله فوق شما یک جمله کاملا بی معنا ست

 

اصلا اینکه مبنای علوم انسانی انسانه چه معنایی داره؟ اصلا انسان چطور میتونه مبنای علمی قرار بگیره ؟ نمیدونم چطور این چنین خطای فاحشی در کلام شما رخ داده !!!!

 

مبانی علوم انسانی فلسفی هستند

 

این رو هر کسی که در علوم انسانی کار کرده باشه میدونه که با تغییر مبانی یک علم : موضوع ، روش و غایت اون علم و کارکردش هم تغییر میکنه

ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط rasoolmr

[worior 25,819]

مبانی علوم انسانی فلسفی هستند

 

لابد فلسفه قائم بالذات هست و قدیم  :chicken: ،...

میخوام افطار رو هم باز نکنم از بعد از اذان مغرب تا سحر هم روزه پست رو ادامه ، بدم تف تو ریا .

[keivan2 337]

بنظرم این عباسی قاطی هست.ببخشید

[sasasasa 3,146]

به نظر من ایشون قاطی نیست. ایشون عمدتا کارش سخنرانی است. و از این راه به مشهوریت رسیده است. وقتی یک رییس جمهور صحبت میکند باید نظراتی بدهد که تا حد ممکن اجرایی باشد و در برابر انها نیز مسئول است. عباسی و امثال عباسی فقط حرف های تندی میزنند که خود میدانند فقط برای رسیدن به شهرت و ایجاد هیجان در بین شنونده های ساده لوح مناسب است. این افراد از این طریق و زدن حرف های غیر عملی و عوام فریبانه برای خود شهرت دست و پا کرده اند. در یک سخنرانی بنده دیدم به کنایه اقای هاشمی رفسنجانی را مورد خطاب قرار داده و اقدامات ایشان برای پایان جنگ در سال 68 را تمسخر میکند. بنده نمی خواهم جناحی صحبت کنم. ولی اینکه کسی بنشیند و بگوید جنگ را ما باید ادامه میدادیم با اینکه کسی در راس کار و تصمیم گیرنده بوده و از اتمام انبارهای سلاح کشور و مشکلات دیگر واقف بوده متفاوت است ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط sasasasa

[Argada 542]

به نظر من ایشون قاطی نیست. ایشون عمدتا کارش سخنرانی است. و از این راه به مشهوریت رسیده است. وقتی یک رییس جمهور صحبت میکند باید نظراتی بدهد که تا حد ممکن اجرایی باشد و در برابر انها نیز مسئول است. عباسی و امثال عباسی فقط حرف های تندی میزنند که خود میدانند فقط برای رسیدن به شهرت و ایجاد هیجان در بین شنونده های ساده لوح مناسب است. این افراد از این طریق و زدن حرف های غیر عملی و عوام فریبانه برای خود شهرت دست و پا کرده اند. در یک سخنرانی بنده دیدم به کنایه اقای هاشمی رفسنجانی را مورد خطاب قرار داده و اقدامات ایشان برای پایان جنگ در سال 68 را تمسخر میکند. بنده نمی خواهم جناحی صحبت کنم. ولی اینکه کسی بنشیند و بگوید جنگ را ما باید ادامه میدادیم با اینکه کسی در راس کار و تصمیم گیرنده بوده و از اتمام انبارهای سلاح کشور و مشکلات دیگر واقف بوده متفاوت است

خیلی ممنون... دوست گرامی حرفهایی زدی که باز کردنش حرفها خواهد داشت...

 

اول اینکه امثال ما که به سخنرانی های این افراد گوش می دهیم ساده لوح نیستیم... ساده لوح انهایی هستند که جام زهر را در سال 67 به امام راحل دادند و در جنگ و بعد از جنگ خیانت ها کردند و فتنه های 78 و 88 و غیره را به پا کردند و همواره مورد ستایش غرب هستند و امید صهیونیستها هستند... کسانی هستند که توان شنیدن کلمه انتقاد ندارند و همه مخالفان خود را نادان و جهنمی و بسواد معرفی می کنند.

عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که هر شب یک خواب می بینند و یک بهانه برای تخریب انقلاب می اورند... عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که امثال شادمهر عقیلی و ابی در لس انجلس و امثالهم برایشان شعر می سرایند و نامشان را در کنار مدونا و دیگر کثیافت ها به عنوان امید معرفی می کنند... 

 

دلیل ان جنگ و این تحریم ها هم همان خائنین به ملت و اسلام هستند... خائنینی که از جوان انقلابی تهران و ایران یک جوان نا اگاه بی دین و مرفه طلب غرب زده بار اورد .

""کسانی که می خاهند دشمنی خباثت الود امریکا و برخی دنباله روی های انها را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند... مقام معظم رهبری""

 

شما جناحی صحبت نکردید...بلکه به کل از ریشه، تیشه زدید... چیزی هم موند که نگنید!؟

ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط Argada

[arminheidari 24,405]

اول اینکه امثال ما که به سخنرانی های این افراد گوش می دهیم ساده لوح نیستیم... ساده لوح انهایی هستند که جام زهر را در سال 67 به امام راحل دادند و در جنگ و بعد از جنگ خیانت ها کردند و فتنه های 78 و 88 و غیره را به پا کردند و همواره مورد ستایش غرب هستند و امید صهیونیستها هستند... کسانی هستند که توان شنیدن کلمه انتقاد ندارند و همه مخالفان خود را نادان و جهنمی و بسواد معرفی می کنند.

عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که هر شب یک خواب می بینند و یک بهانه برای تخریب انقلاب می اورند... عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که امثال شادمهر عقیلی و ابی در لس انجلس و امثالهم برایشان شعر می سرایند و نامشان را در کنار مدونا و دیگر کثیافت ها به عنوان امید معرفی می کنند... 

 

دلیل ان جنگ و این تحریم ها هم همان خائنین به ملت و اسلام هستند... خائنینی که از جوان انقلابی تهران و ایران یک جوان نا اگاه بی دین و مرفه طلب غرب زده بار اورد .

""کسانی که می خاهند دشمنی خباثت الود امریکا و برخی دنباله روی های انها را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند... مقام معظم رهبری""

 

شما جناحی صحبت نکردید...بلکه به کل از ریشه، تیشه زدید... چیزی هم موند که نگنید!؟

 

اول در این گونه بحث ها احساساتی نشو که همیشه احساساتی شدن و این جور حرف زدن فقط و فقط باعث می شود که طرف مقابل بحثت بگوید ببین کم آورد 

اگر خودت برای دیدگاهت مایه نذاری کسی هم نمی گذارد 

 

----------------

در مورد پذیرش قطعنامه خیلی حرف ها زده شده است ولی گذشت زمان نشان داد که این اتفاق کار خوبی بود 

و هرکسی شاید جای امام بود جرئت این کار را نداشت که از آبرو و اعتبارش برای کشور و مردم بگذارد 

 

شرایط داخل جنگ را احتمالا صدها بار شنیدی، زدن هواپیمای مسافربری توسط آمریکا، سلاح های شیمیایی و ...

و اینکه چقدر امکان داشت بصره را بگیریم ؟ یا بغداد را آن هم با چه هزینه ای 

 

ولی کمتر از بعد از پایان جنگ و اتفاقاتش بحث می شود 

بعد از جنگ ما شروع کردیم به ساخت و ساز، در جاهایی خیلی موفق شدیم نمونه تامین امنیت کشور، ساماندهی به حزب الله، صنایع موشکی، سلاح های پدافند هوایی و راداری و ...

در آن سو عراق تا دندان مسلح بعد از مدتی به کویت حمله کرد و شرایط را می بینید که اکنون ما در عراق هستیم واقعا چه کسی فکر می کرد روزی امنیت و شهرداری کربلا در محرم به سردار سلیمانی و  قالیباف سپرده شود

 

بگذارید یک خاطره بگم :

روزی حفاظت اطلاعات برای ما فیلمی نشان داد در مورد غفلت سربازها و شکست های حفاظتی 

بخش اصلی اش نمایش صحنه هایی از اقدامات ریگی و خواب سربازها بود، صحنه ها واقعا عصبی کننده بود بویژه کشتن سربازها و توهین به آنها 

چند روز بعد رفتم سرپست، خیابان و تمام منطقه ساکت بود، سرباز نگهبان خوابیده بود واسلحه اش پیش من بود 

نگاه کردم دیدم این سرباز و تمام نیروها به امید نگهبانی من راحت خوابیده اند، 

خیلی ساده بود یک نفر چند ساعت از خوابش می گذاشت و بقیه این چند ساعت می توانستند در امنیت به کارهای خودشان برسند، دقیقا تولید وقت و زمان بود آنهم حساب کن بیش از پنجاه برابر 

با خودم گفتم شاید بگویند وظیفه ام نگهبانی است ولی وظیفه بقیه در مقابل این زمان چیست؟ هرچی فکر کردم جوابی جز استفاده درست از آن زمان پیدا نکردم

خب فردی که تمام عمر خود را می گذارد مثل ماموران مرزبانی و انتظامی و چه شهدا میزان زیادی زمان امن برای مردم تولید می کنند 

خب وظیفه ما هم در مقابل آنها هم به همین صورت خواهد بود 

یعنی استفاده از زمان و عمر خود به نحو احسنت 

چرا که بزرگترین توهین به هر تولید کننده اسراف و هدر دادن تولید او است

 

خب در این میان زمان صلح و امنیتی که با پایان جنگ و با خون شهدا به کشور و مردم داده شد دستاوردهای بالایی داشت 

و نشان می دهد ما در مسیر پاسداشت خون شهدا گام هایی را برداشته ایم

هرچند که ایرادات وارد است ولی مشخصا کاری که امام (ره ) آن روز کرد نتیجه اش خیلی از دستاوردهایی است که زیر سایه این امنیت حاصل شد

همین انرژی هسته زیر سایه امنیت و دور از جنگ رشد کرد

[Argada 542]

 

از سوی دیگر در علوم اسلامی خود ما دچار مشکلاتی مثل بدعت، دورغ و سنت های اشتباه فرهنگی است

چیزهایی که بعد از وفات پیامبر (ص) رواج یافت و ضربات سنگینی هم متحمل شدیم، ضرباتی که در سوریه ادامه آن را می بینیم

 

همچنین در علوم انسانی نحوه فکر کردن خیلی مهم تر از موضوع مورد بحث  است 

و اگر خود به این ابزار مسلط نکنیم و آن را بسط ندهیم عملا هر تولیدی از مباحث اسلامی و مذهبی در معرض فساد و تباهی قرار می گیرند و این تباهی به دلیل ارتباط این مباحث به خدا بسیار فاجعه بار خواهد بود 

 

این حرف در کل درست هست اما خیلی جای بحث داره... 

اینکه یک عده به نام اسلام چه ها می کنند دلیل بر عدم بکارگیری ما نمیشه... ضمن اینکه مبحث اصلی اصلاح علوم انسانی و اصلاح وضعیت بد دانشگاه هاست... وضعیتی که خود یک فاجعه هست... 

موضوع اینجاست که غرب هر روز در حال تکامل و تغییر چهره مکتب الحادی خودش هست...ما با داشتن اسلام ناب همچنان به دنبال راه و چاهیم... 

 

در مورد پذیرش قطعنامه خیلی حرف ها زده شده است ولی گذشت زمان نشان داد که این اتفاق کار خوبی بود 

 

چرا که بزرگترین توهین به هر تولید کننده اسراف و هدر دادن تولید او است

 

همین انرژی هسته زیر سایه امنیت و دور از جنگ رشد کرد

 

این موضوع خیلی جای بحث داره...مسلما جنگ مورد پذیرش نیست این بدیهی هست... هر چند از نظر یک انقلابی جنگ هیچ گاه پایان نمی پذیرد... چرا نبرد حق و باطل همواره هست... به خصوص اینکه سخت ترین نوع یک جنگ را همین الان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی داریم می بینیم.

 

اما بحث دفاع مقدس و اتش بس ان موضوع دیگری دارد ... موضوع جام زهر و پذیرش قطعنامه و خیانتهایی که یک عده که امروز هم در مسند هستند  چیزهایی هست که گفتنش دردناکه... اینکه چرا امام پذیرش قطعنامه را نوشیدن جام زهر می داند بی دلیل یک بخشش به خیانت های و حماقت های اقایان برمی گردد... که خوب جای بحثش این جا نیست.

 

همین انرژی هسته ای و دیگر بحث ها هم با روحیه جهادی به نتیجه رسید...

 

اول در این گونه بحث ها احساساتی نشو که همیشه احساساتی شدن و این جور حرف زدن فقط و فقط باعث می شود که طرف مقابل بحثت بگوید ببین کم آورد 

 

 

 

طرف مقابل متاسفانه بحث نمی کنه... جدل می کنه ...  به جای پاسخ دادن صرفا چند مورد رو مطرح کردن و بعد هم بد و بیراه گفتن به طرف مقابل نه شخص رو بزرگ می کنه و نه سطح اگاهیش رو بالا می بره بلکه برعکس... صرفا نشون دهنده شخصیت طرف هست... 

برخی مواقع چون طرف سطح اطلاعاتش پایین هست یا کانالیزه هست(بعضا هم جهت بزرگ بینی) نمی تونه اطلاعات ورودی بالاتر رو درک کنه... و شروع به حذف صورت مسئله می کنه ان هم بدون تحقیق و مطالعه کافی در مورد علت و معلولش...این روزها این مسایل رو در مسئولان کشور هم می بینیم.

موضوع اصلی برای من این حرفها و بحث ها نیست ... من از این حرفها و بحث ها برای کارهای خودم استفاده می کنم... 

ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط Argada

[MR9 113,717]

سلام علیکم 

 

متاسفانه بعضی از دوستان اثبات کردند که در قرن بیست و یکم ، هنوز هم  می شود از دو طرف پشت بام به پایین سقوط کرد .

 

اینکه چرا از بعضی از ارگان های دولتی با بودجه های میلیاردی ، به اندازه یک دهم کاری که مجموعه اندیشکده یقین در طول چندین سال اخیر انجام داده را نتوانستند انجام دهند و با عذر خواهی از همه دوستان ، چرا دو مجموعه حوزه و دانشگاه ، علیرغم دستور صریح حضرت آقا برای وارد شدن به حوزه علوم انسانی و ایجاد یک نقشه راه برای بومی سازی این رشته بسیار پر اهمیت ، هنوز  که هنوزه درگیر مسائل حاشیه ای هستند ( که مطرح کردن آن اصولاً به صلاح نیست ) ، چه ارتباطی به این اندیشکده دارد ؟؟؟ !!!!

 

" البته این مساله بماند که برخی از فارغ التحصیلان این دومجموعه ، الان در رسانه های بیگانه ، برای دشمن خوراک رسانه ای فراهم می کنند و همه هم آنها را می شناسند " 

 

البته بطور مشخص ، ایرادهای بسیار جدی به سخنرانی های جناب عباسی وجود دارد ( بعنوان مثال فرموده ایشان در مستند" رودر رو با شیطان" در ارتباط با نیروی دریایی ایالات متحده ) و موارد مشابه ، و  اینکه نباید برخی از مسائل را بطور عام مطرح کرد ( هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد )

 

اما ، فشل بودن  مجموعه های مسئول / حیف و میل بودجه های پژوهشی / وجود عینک ضخیم جناحی و حزبی / عدم اعتقاد به فکر و نیروی تازه در حوزه علوم انسانی / یکسونگری سیاسی در دانشگاه ها ( از سوی هر سه جناح سیاسی موجود در کشور )  / وارد شدن برخی مسائل حاشیه ای در" حوزه " که پایگاه اصلی  رشد و نمو شیعه است ، باعث شده ، شاهد چنین مسائلی باشیم 

 

نکته جالب اینجاست که بیشتر از 600 جلسه درسهای آکادمیک را دوستان کنار گذاشتند و بدون بررسی آنها ، یک شکلی در مورد حسن عباسی صحبت می کنند که انگار، صدها اندیشکده با موضوعات تخصصی وجود دارد و هر ثانیه برای "نظام فکری در جمهوری اسلامی ایران" ، علم جدید تولید می شود که فقط کار ایشان دچار نقص و اشکال هست !!!!! 

 

بنده قصد دفاع از ایشان را ندارم ، ( در سطحی هم قرار ندارم که ایشان را بطور تخصصی نقد کنم ) با این حال ، بی انصافی است که یک مجموعه کوچک را که بار سنگین بی مسئولیتی سایر نهادها و مجموعه ها را بر دوش می کشد ، تا این اندازه خوار و خفیف کنیم ، آن هم در کشوری که وجود چنین مراکزی ، به مانند آب در صحرا ، کمیاب هست . 

 

 

 

 

 

پی نوشت : 

 

ریشخند کردن ، متهم کردن ، همیشه آسان ترین راه برای تخریب هست ، اما وارد شدن به چنین مسیری ، نیاز به یک هّمت بلند دارد که ظاهراً از دیگران ( حداقل در طول 38 سال بعد از انقلاب اسلامی ) برنیامده است و اگر هم بوده ، جز تلاش های مقطعی و کوتاه مدت ، ثمر دیگری نداشته و گرفتاری ما در حوزه علوم انسانی ( صرفاً مصرف کننده بودن ) این مساله را کاملاً عیان می کند . 

 

باور ندارید ....... وضعیت دانشگاه ها و در برخی موارد "حوزه " را رصد کنید . 

 

 

2- خسران و ضرری که از نبود چنین مراکزی در کشور ، نصیب ما شده ، بسیار بسیار بیشتر از ضرر مادی جنگ تحمیلی ، تحریم اقتصادی ، دعواهای بی ثمر سیاسی و .... هست که متاسفانه هر ثانیه می گذرد ، آثارش بیشتر و بیشتر ( در شهر محل زندگی تان و....  ) نمود پیدا می کند . 

 

 

3- به قول قدیمی ها ( دست ما کوتاه و خرما برنخیل ) ، تا جایی که راه دارد ، این مسائل را گوشزد می کنیم ولی نشود زمانی که بنشینیم و تاریخ را مجدداً تکرار کنیم 

[sasasasa 3,146]

خیلی ممنون... دوست گرامی حرفهایی زدی که باز کردنش حرفها خواهد داشت...
 
اول اینکه امثال ما که به سخنرانی های این افراد گوش می دهیم ساده لوح نیستیم... ساده لوح انهایی هستند که جام زهر را در سال 67 به امام راحل دادند و در جنگ و بعد از جنگ خیانت ها کردند و فتنه های 78 و 88 و غیره را به پا کردند و همواره مورد ستایش غرب هستند و امید صهیونیستها هستند... کسانی هستند که توان شنیدن کلمه انتقاد ندارند و همه مخالفان خود را نادان و جهنمی و بسواد معرفی می کنند.
عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که هر شب یک خواب می بینند و یک بهانه برای تخریب انقلاب می اورند... عوام فریبی را کسانی انجام می دهند که امثال شادمهر عقیلی و ابی در لس انجلس و امثالهم برایشان شعر می سرایند و نامشان را در کنار مدونا و دیگر کثیافت ها به عنوان امید معرفی می کنند... 
 
دلیل ان جنگ و این تحریم ها هم همان خائنین به ملت و اسلام هستند... خائنینی که از جوان انقلابی تهران و ایران یک جوان نا اگاه بی دین و مرفه طلب غرب زده بار اورد .
""کسانی که می خاهند دشمنی خباثت الود امریکا و برخی دنباله روی های انها را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند... مقام معظم رهبری""
 
شما جناحی صحبت نکردید...بلکه به کل از ریشه، تیشه زدید... چیزی هم موند که نگنید!؟

از نظر من شما جوابی ندادید چند تا شعار دادین. اگه چند تا درود بر این و مرگ بر ان نیز میدادید شعاراتون کامل میشد. من هم به هیچ وجه اقای هاشمی را تایید نکردم. ولی در ان مقطع پایان جنگ کار درستی بود ویرایش شده در اردیبهشت 95 توسط sasasasa

[arminheidari 24,405]

این حرف در کل درست هست اما خیلی جای بحث داره... 

اینکه یک عده به نام اسلام چه ها می کنند دلیل بر عدم بکارگیری ما نمیشه... ضمن اینکه مبحث اصلی اصلاح علوم انسانی و اصلاح وضعیت بد دانشگاه هاست... وضعیتی که خود یک فاجعه هست... 

موضوع اینجاست که غرب هر روز در حال تکامل و تغییر چهره مکتب الحادی خودش هست...ما با داشتن اسلام ناب همچنان به دنبال راه و چاهیم... 

 

 

 

بحث بکارگیری اش نیست و اصلا منظور این نیست

بحث مهمش این است که حتی علوم اسلامی هم می تواند فرد را به قهقرا ببرد بدتر از علوم انسانی غربی

 

احتمال بالا سریال مسافری از هند را دیده اید 

دختر هندی به پسر میگه اگر توی 30 روز تونستی نشون بدی اسلام دین درستی است و ارزش گرویدن دارد من مسلمان می شوم ولی اگر نه باید از مسلمانی خارج شوی

آیا اگر ما در مقابل این پرسش قرار بگیریم محافظه کارانه میگم نه یا واقعا به دینمان و خدایمان اعتقاد داریم که همچیزمان را برایش بگذاریم

حال من سوال را می پرسم چرا یک تازه مسلمان از خیلی از ما مسلمان زاده ها بهتر با اسلام ارتباط برقرار می کند 

 

اینها را گفتم که بگم قرآن و اسلام  و همه ادیان اول از همه برای رفع مشکلات بشر در این دنیا آمده اند و بعد برای رستگاری در آخرت 

وقتی علوم اسلامی را متناسب با ظرف زمان نشناسیم و معرفی نکنیم عملا این علوم اسلامی نمی توانند در زندگی ما مفید باشند و وقتی تاثیر مفید نداشته باشد عملا از کارکرد اصلی خود خارج و مترود می شوند 

 

یادمان باشد آتش، زره، نوشتن ، بهداشت و خیلی موارد توسط پیامبران به انسان آموخته شد 

مهارت هایی که زندگی بشر را تغییر داد

 

و در نهایت با جمله سوم شما دقیقا کلید را گفتید آنها دارند این دانش با پایه ضعیف را بهبود و اصلاح می کنند 

و ما به امید اینکه اسلام بهترین دین است و قران بهترین کتاب است دست روی دست گذاشته ایم و عملا تبلیغ آن را به دیگران سپرده ایم 

در حالی که در بحث تبلیغ آن حتی برای بسط آن در داخل کشور کم کار کرده ایم چه برسد برای خارجی ها 

--------------

 

در مورد پایان جنگ بحث زیاد است و اینجا مجالش نیست ولی نمی تونم نگم

ولی جنگ مقوله هایی چندین متغیره هست و جنگ سوریه نمونه خوبی در این مورد است

و بعضی مشکلات و ضف هایی را در جنگ نشان می دهد که در زمان جنگ تحمیلی بدلیل نبود تجهیزات و برخی بی تدبیری ها رخ داد 

حقیقت این است که وقتی ریز به قضیه نگاه می کنیم می بینیم خیلی از مسئولینی که امروز و شاید آن روز هم مخالف پذیرش بودند بطور غیرمستقیم در این پذیرش دخیل بوده اند

به قول جناب ام آر 9 چرا عملیاتی مثل فتح فاو یا فتح خرمشهر موفق بود ولی عملیاتی چون رمضان اینگونه شد

چرا سپاه و ارتش عملیات مشترک آنطور که در فتح المبین و بیت المقدس انجام دادند کمتر انجام دادند؟

و سوالات دیگری که سر آدم را به باد می دهد ولی خلاصه و جمع بندی می گم غروری که شهید حسن باقری بعد از عملیات رمضان از آن گفت ( در روزهای زمستان قسمت آخر)

 

چرا دو مجموعه حوزه و دانشگاه ، علیرغم دستور صریح حضرت آقا برای وارد شدن به حوزه علوم انسانی و ایجاد یک نقشه راه برای بومی سازی این رشته بسیار پر اهمیت ، هنوز  که هنوزه درگیر مسائل حاشیه ای هستند 

 

 

دیروز سپاه و ارتش و امروز حوزه و دانشگاه 

 

چرچیل میگه برای شکست هیتلر حاضرم با شیطان هم متحد شوم

ولی ما حاضر نیستیم برای اسلام با برادر خود همکاری کنیم