Arash

تاریخچه ژاندارمری ایران - ژاجا

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]تاریخچه ژاندارمری ایران ( قسمت اول )[/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]قزاقها فرمانده ارتش جدید ایران شدند.
این قزاقها نخشتین فرماندهان ارتش جدید ایران هستند اینها که اکثرا فاقد تحصیلات عالی و کم سواد بودند عوامل تثبیت حکومتی شدند که به مدت بیست سال بر این کشور فرمانروائی کرد و چون مقامات کلیدی مملکت در این بیست سال در دست قزاقهای سابق بود اگر این دوره را دوران حکومت قزاقها بنامیم سخنی به گزاف نگفته ایم. زیرا قزاقها در چهل سالی که از تأسیس قزاقخانه میگذشت پیوسته بازوی نظامی نظامی حکومت بودند ولی اینبار خود بطور مستقیم با حمایت بیگانگان حکومت را در دست گرفته بودند. پیش از آنکه به معرفی این افراد بپردازیم توضیح این نکته را لازم میدانیم که چون در آن زمان اشخاص با نام کوچکشان شناخته میشدند و نام خانوادگی هنوز معمول نشده بود.

1- محمد حسین خان:
که در سالهای بعد نام خانوادگی "آیرم" را برای خود انتخاب کرده بود تبار قفقازی داشت و از نسل مهاجرین بود. مهاجرین کسانی بودند که بعد از شکست عباس میرزا از ارتش روسیه تزاری و جدا شدن شهرهای قفقاز از ایران ننگ تسلط بیگانگان را تحمل نکرده و با رها کردن سرزمین آبا و اجدادی خود به داخل مرزهای جدید ایران کوچ کرده بودند. اینان در حدود 500 خانوار بودند و اکثرا نظامی که سالیان دراز با روسها جنگیده بودند و از اشراف ایالت قفقاز به شمار میرفتند. این مهاجرین که در زمان فتحعلیشاه قاجار تحت حمایت دولت قرار گرفتند و صاحب املاک و مستمری حکومتی شدند افرادی بسیار شجاع و جنگجو بودند و تعصبات دینی و میهنی شدیدی داشتند لیکن خلق و خوی اشرافی آنها موجب شده بود که مغرور و خودسر باشند.
در زمان ناصرالدین شاه قاجار که چهارمین پادشاه سلسله قاجاریه بود نسل دوم و سوم مهاجرین بدستور شاه وارد "بریگاد سواره قزاق همایونی" شدند تا تحت فرماندهی صاحب منصبان قزاق روسی هنگ قزاق ایران را بوجود آورند.
در آغاز کار که انضباط نظامی در قزاقخانه مستقر نشده بود این مهاجرین اشراف زاده از راه غرور اعتنایی به افراد غیر مهاجر نداشتند بطوریکه موقعیت یک گروهبان مهاجر بالاتر از یک سرهنگ ایرانی قزاقخانه بود و کار این خودسریها به آنجا رسیده بود که مهاجرین برای اینکه دست به کارهای پر زحمت قزاقخانه مثل قشو کردن اسبها و .... نزنند یم اعتصاب تمام عیار راه انداختند که با آمدن "کلنل کاساکوفسکی" صاحب منصب برجسته قزاق و فرماندهی 9ساله او به این هنگ انتیازات مهاجرین برداشته شد.
باری"آیرم" که از نسل سوم مهاجرین اولیه بود پس از گذراندن دوره تحصیلات مقدماتی عازم روسیه شد و بعد از گذراندن دوره ستاد فرماندهی در یکی از دانشکده های خوب روسیه مقارن نهضت مشروطیت به ایران بازگشت و در قزاقخانه همایونی استخدام شد. در آن زمان صاحب منصبانی که دارای تحصیلات عالی نظامی باشند بسیار اندک بود لذا شخصی با مشخصات آیرم میتوانست در قزاقخانه به سرعت رشد کند و مدارج نظامی را به سرعت طی کند. در آنزمان فرمانده خشن و سختگیری به نام "کلنل لیاخوف" فرمانده بریگاد سواره قزاق همایونی شده بود و با اختیارات کامل مأمور سازماندهی قزاقخانه بود. آیرم مورد توجه لیاخوف قرار گرفت و با ارتقا به درجه سلطانی (سروانی) آجودان کلنل لیاخوف شد. فرماندهی کلنل لیاخوف مسادف بود با کشمکش محمدعلیشاه و مجلس که منجر به توپ بستن مجلس شورای ملی شد.
یکسال پس از این واقعه تهران به دست مجاهدین گشوده شد و کلنل لیاخوف معزول گردید از این تاریخ تا آغاز جنگ جهانی اول از سرگذشت آیرم اطلاعی زیادی در دست نیست فقط میدانیم که همزمان با جنگ آیرم در قزاقخانه به درجه سرتیپی رسیده بود درحالیکه رضاخان درجه سرهنگی داشت.
در بیوگرافی آیرم آمده است که او چند سالی پس از جنگ جهانی اول مقیم روسیه بود تا اینکه مقارن کودتای 1299 به ایران آمد و رضاخان که با او سابقه دوستی و آشنایی داشت او را با درجه سرهنگی وارد ارتش متحدالشکل کرد. حکم تقدیر بر آن بود که رشاخان بیسواد که زیر دست آیرم بود رئیس او بشود آنهم با درجه سرداری و فرماندهی قوای مسلح اما بزودی ستاره اقبال آیرم درخشیدن گرفت و در فروردین ماه 1310 به ریاست کل شهربانی رسید بدین ترتیب بعد از شاه آیرم مقتدرترین مقام ایرانی بود و تمام رجال مملکت از کشوری و لشگری از او حساب میبردند. آیرم با نفوذ و رسوخ در وجود پر سؤظن شاه اکثر رجال کارآمد مملکت را خانه نشین کرد و تعدادی از کارآمدترین آنها را راهی دیار عدم نمود و سؤاستفاده های کلان کرد تا آنجا که مورد سؤظن شاه قرار گرفت و چون احساس خطر کرد با تردستی تمام وانمود کرد که بیماری لاعلاجی دارد که باید برای معالجه آن به فرنگستان برود شاه را گول زد و به خارج رفت و به محض پیاده شدن از کشتی سلامت خود را بازیافت!!!!! و با وجود اصرار شاه حاضر به مراجعت به ایران نشد. آیرم پس از اشغال ایران توسط متفقین به پیشنهاد هیتلر "حکومت آزاد ایران" را تشکیل داد و لیکن با شکست آلمان نازی بساط حکومت آزاد ایران نیز برچیده شد. آیرم نیز در سال 1326 در اطریش درگذشت.
رضاخان که زمانی زیردست آیرم بود خود را مدیون او میدانست و به تقی زاده گفته بود که نمیدانستم چنین آدمی باشد و اینطور از آب دربیاید او در سالهای خدمت در قزاقخانه به خانواده من خیلی رسیدگی کرده بود.

2-امیرلشگر حسین خان(سرلشگر خزائی):
بعد از کشته شدن کلنل محمدتقی خان پسیان, "میرپنج حسین آقا"(امیرلشگرخزائی) بعنوان فرمانده قزاقخانه خراسان به مشهد اعزام شد.میرپنج حسین خان از نخستین روزهای تصدی خود به قلع و قمع طرفداران کلنل محمدتقی خان پسیان پرداخت و در این مأموریت شدت عمل کم نظیری از خود نشان داد.
دادگاههای نظامی او پشت سر هم احکام اعدام و حبسهای طویل المدت صادر میکردند تا اینکه در اواخر سال 1300 قشون متحدالشکل تشکیل شد. سردار سپه قشون متحدالشکل را که از ادغام نیروهای قزاق و ژاندارمری و سایر نیروهای مسلح تشکیل شده بود به پنج لشگر تقسیم کرد و فرماندهی هر لشگر را به یکی از صاحب منصبان قدیمی قزاق سپرد. در این موقع امیرلشگرحسین خان هم فرمانده لشگر شرق شد.

3-"محمودخان"(سرلشگرمحمود آیرم) امیر لشگر جنوب:
سرلشگر محمود آیرم از مهاجران بود و مانند نیاکان خود وارد خدمت ارتش شد. محمودخان در بریگاد سوار قزاق همایونی سریعا ترقی کرد و به درجه میرپنجی(سرلشگری) رسید. سرلشگر آیرم در قزاقخانه در شمار امرای ارشد بود و از جهت سابقه خدمت بر رضاخان تقدم داشت.
سردارسپه هنگام ایجاد قشون متحدالشکل محمودخان آیرم را با درجه سرلشگری فرمانده لشگر جنوب کرد. محمودخان در مقام فرماندهی لشگر جنوب موفقیتهای چشمگیری بدست آورد و در جریان شیخ خزعل و سفر سردارسپه به جنوب رضاخان را همراهی میکرد. میگویند آیرم اهل مداخله بود ولی در اینکار حق صاحب منصبان زیردست را نیز رعایت میکرد.
زمزمه های نارضایتی از محمودخان توأم با ناآرامی های خطه فارس موجب عزل و خلع درجه او شد. در سال 1307 پس از محاکمه محکوم به زندان شد و قسمتی از مداخل بدست آمده را از او پس گرفتند. آیرم در آخر عمر بیکار بود وی در سال 1312 دیده بر جهان فرو بست.

4-"رضاخان میرپنج" (سردارسپه):
کودکی یتیم از اهالی سوادکوه بود همانطور که پیش از این گفتیم در قزاقخانه دو دسته مختلف که از یکدیگر کاملا متمایز بودند خدمت میکردند دسته اول مهاجرین بودند که اشراف زاده بودند و تبار قفقازی داشتند اینان تن به کارهای پست نمیدادند و نظافت و رسیدگی به طویله و قشو اسبها و نعلبندی و این قبیل کارها را در شأن خود نمیدیدند دسته دوم ایرانیانی بودند که در تهران به استخدام قزاقخانه درآمده بودند اینها با وجود آنکه مردمانی کاری و زحمتکش بودند هرگز مورد توجه و اعتنا نبودند و رضاخان هم از این دسته بود و در شمار طبقه محروم قزاقخانه همایونی
در سال 1347 مرحوم "سرلشگراسماعیل خان شفائی" که در زمان سرهنگی رضاخان آجودان او بود در مورد سوابق خدمتی رضاخان در قزاقخانه به نگارنده چنین گفت:
در جنگ جهانی دوم که قوای روس و انگلیس در ایران با امپراطوری عثمانی درگیری نظامی داشتند به حکم ضرورت بریگاد هنگ قزاق به دیویزیون (لشگر) تبدیل شد و برای ترفیعات و درجات صاحب منصبان قدیمی کمیسیونی تشکیل گردید و پرسشنامه هائی توزیع شد. من در آنزمان آجودان سرهنگ رضاخان بودم ایشان اینکار را به من رجوع کردند و من برای پر کردن پرسشنامه مجبور بودم پرسشهائی از ایشان بکنم سرهنگ رضاخان در مورد سوابق خدمتی خود در قزاقخانه به من گفتند:
من از زمان کلنل دومانتویچ نخستین فرمانده بریگادقزاق و بنیانگذار قزاقخانه در آنجا خدمت میکردم و آنقدر کوچک بودم که بدون استفاده از سکوهای اطراف میدان مشق نمیتوانستم سوار اسب بشوم.
سرلشگر شفائی اضافه کرد: شناسنامه شاه را چراغعلی خان که مباشر و قوم خویش شاه بود ده یا دوازده سالی کمتر گرفته بود.
با این توضیحات معلوم میشود که رضاشاه خدمت خود در قزاقخانه را از سال 1257 شمسی آغاز کرده و درجات نظامی خود را از سربازی ساده تا میرپنجی طی 42 سال خدمت بدست آورده است. رضاخان تحصیلات مرتبی نداشت و خواندن و نوشتن را در حد نیاز آموخته بود او تا جنگ جهانی اول صاحب منصب گمنامی بود. در سال آخر جنگ که روسیه تزاری براثر انقلاب از جنگ خارج شد و حکومت موقت بر سر کار آمد. از جمله اقدامات دولت موقت این بود که به جای "ژنرال مایدل" که از سوی روسیه تزاری فرمانده دیویزیون قزاق همایونی بود شخصی به نام "کلنل کلرژه" را به ایران فرستادند و ژنرال مایدل با وجود آنکه میتوانست قزاقخانه را به او تحویل ندهد ولی مقاومت نکرد و کلنل کلرژه فرمانده دیویزیون شد. در این هنگام حکومت موقت هم سقوط کرد و بلشویکها پیروز شدند در این اوضاع و احوال معلوم نبود که کلنل کرژه فرستاده کدام دولت است لذا انگلیسیها موقع را غنیمت شمرده در قزاقخانه تهران با کمک صاحب منصبان سلطنت طلب روس و با دستیاری سرهنگ رضاخان فرمانده روسی را برکنار کردند و "کلنل استاروسلسکی" را به جای او به فرماندهی برگزیدند و چون توطئه ای از پیش ساخته در جریان بود دولت ایران با تغییر فرمانده قزاق مخالفتی نکرد. این نخستین بار است که نام رضاخان در قزاقخانه مطرح میشود و شهرتی پیدا میکند.
با وجود این رضاخان در خارج از قزاقخانه شهرتی نداشت بطوریکه بعد از وقوع کودتا و صدور اعلامیه معروف "حکم میکنم" هیچکس رضاخان را نمیشناخت. در قزاقخانه هم بسیاری از صاحب منصبان قزاق بر او ارشدیت داشتند اما چون او با انگلیسیها طرف مذاکره بود کودتا بدست وی انجام شد.
پس از پیروزی کودتا و سقوط دولت سیدضیاءالدین طباطبائی رشاخان قدم به قدم مواضع قدرت را پشت سر گذاشت تا آنجا که ماجرای جمهوریت پیش آمد و چون بخاطر تجربه ترکیه افکار عمومی و علما به اینگونه حکومت خوشبین نبودند مقدمات سلطنت او فراهم شد و با سقوط سلسله قاجاریه مالک الرقاب ایران شد.

5-"امیرلشگرعبدالله خان طهماسبی":
عبدالله خان نخستین وزیر جنگ رضاخان بود زیرا پیش از او رضاخان پست وزارت جنگ را شخصا برعهده میگرفت.
عبدالله خان با عنوان حاکم نظامی تهران از مهمترین عوامل سقوط قاجاریه بود ولی با وجود خدمات ارزنده ای که به رضاخان کرده بود شاه نسبت به او دل خوشی نداشت. عبدالله خان در قزاقخانه نسبت به رضاخان ارشدیت داشت و همیشه چند درجه از او بالاتر بود. پیش از آنکه رضاخان به قدرت برسد او را "داش رضا" خطاب میکرد.
نفوذ زیاد عبدالله خان در آذربایجان به جائی رسیده بود که موجب ترس و سؤظن شاه شد لذا خود به بهانه یی به آذربایجان رفت و عبدالله خان را با خود به تهران آورد. عبدالله خان در سال 1306 هنگامی که برای سرکشی راهها به لرستان رفته بود مورد حمله عشایر قرار گرفت و کشته شد. از آنجا که او همیشه مورد سؤظن شاه بود این شایعه قوت گرفت که به تحریک خود شاه کشته شده است.
عبدالله خان مردی باهوش و کاری و زرنگ و جاه طلب و مردم دار بود اما شاه نسبت به او سؤظن داشت. شاید با خود میگفت کسی که در مقام فرمانده گارد احمدشاه به او خیانت میکند لابد روزی هم به من خیانت خواهد کرد.

6-"امیرلشگرمحمودخان" (انصاری):
محمود خان که از امرای عالیرتبه قزاقخانه بود در قشون جدید با درجه امیرلشگری پذیرفته شد. وی که از احمدشاه لقب "امیراقتدار" گرفته بود برعکس سایر صاحب منصبان قزاق مردی بود درس خوانده و متفکر و از یک خانواده محترم مهاجر, از خاندانی که از قرنها پیش در کسوت سربازی بودند. امیر اقتدار در سالهای بعد متهم به مکاتبه با احمدشاه شد از اینرو به دستور شاه برکنار و زندانی گردید و چون صاحب منصبی مغرور و خویشتن دار بود هرگز از رضاشاه و جانشینش کاری نخواست و تقاضایی ننمود.
وی عمری دراز داشت و در سال 1340 در تهران درگذشت.

7-"سرتیپ مرتضی خان" (یزدانپناه):
مرتضی خان از صاحب منصبان قزاقخانه بود و در کودتای 1299 حضوری فعال داشت. وی پس از کودتا در دوران حکومت بیست ساله رضاشاه شاغل مقامات مهمی شد.
به استناد اسناد بازیافته یی که اخیرا منتشر شده است مرتضی خان یزدانپناه متهم است که در سالهای آخر سلطنت رضاشاه با همدستی قوام السلطنه در تدارک کودتایی علیه رضاشاه به طرفداری از آلمان نازی بوده است. وی در کابینه های بعد از شهریور 1320 با سمت وزیر جنگ شرکت داشت از جمله در کابینه دکتر محمد مصدق وزیر جنگ بود و با او به آمریکا رفت. یزدان پناه تا پایان عمر شاغل بود و شاه به او اطمینان و اعتماد داشت.

حادثه کشته شدن ناصرالدین شاه فرصت مناسبی بود تا بریگاد قزاق همایونی کارایی خود را بیازماید و از بوته آزمایش سرافراز بیرون آید.
کلنل کاساکوفسکی فرمانده بریگاد قزاق در جریان این حادثه بزرگ تاریخی تهران را با چنان اقتداری محافظت کرد که موجب شگفتی جهانیان شد و بر اثر این حادثه بریگاد قزاق ار اعتبار ویژه ای برخوردار شد.
انگلیسیها که در این مورد به روسها حسد میبردند به این فکر افتادند که در مقابل بریگاد قزاق نیروی مسلح و مقتدر دیگری تحت نظر خودشان باشد به وجود بیاورند. بدین ترتیب چنین فکری در نخستین سالهای قرن بیستم شکل گرفت.
شکل گیری چنین تشکیلاتی از دو طریق مختلف امکان پذیر بود:
1- تأسیس نیروئی ار افراد ایرانی زیر نظر یکی از دولتهای بی طرف اروپایی
2- تشکیل نیروئی با شرکت افراد ایرانی به فرماندهی صاحب منصبان انگلیسی

انگلیسیها دست بکار میشوند:
انگلیسیها با آنکه بخاطر رقابت با روسها علاقمند به تشکیل چنین نیروئی بودند نمیخواستند هزینه آنرا از کیسه خود بپردازند لذا ترجیخ میدادند که اهداف خود را با پول دولت ایران تأمین کنند لذا توطئه ای چیدند و در 14 اکتبر 1910 (12شوال1328قمری) اولتیماتومی به دولت ایران تسلیم نمود و اخطار کردند:
"اگر در مدت 3ماه امنیت راههای بین بوشهر -شیراز و اصفهان تأمین نشود دولت انگلستان نیروئی مرکب از 1200 نفر از ارتش هندوستان را در خاک ایران پیاده خواهد کرد در ضمن تذکر داده بودند که هزینه این اردو کشی را دولت ایران باید بپردازد"
وزیر امور خارجه ایران نیز به این اولتیماتوم جواب دندان شکنی داد و خاطر نشان کرد که نا امنی جنوب نتیجه تحریکات خود انگلیسیهاست.
این درگیری موجب سقوط دولت شد و کابینه بعدی که توسط "میرزاحسن خان مستوفی الممالک" تشکیل شد جهت بی اثر کردن توطئه ها و بهانه جویی های انگلیسها 1200 مرد مسلح را جهت برقراری نظم در آن ناحیه در اختیار فرمانروای ایالت فارس گذاشت اما از آنجا که تأسیس ژاندارمری در برابر نیروی قزاق هدف پنهانی انگلیسها بود بر فشارهای سیاسی و تهدیدات خود افزودند و دولت ایران بناچار وادار به اخذ تصمیمات جدی تر شد.
در این موقعیت مقامات ایرانی با ایتالیا و سوئد در این زمینه وارد مذاکره شدند. ایتالیا تقاضای دولت ایران را نپذیرفت ولی سوئد در دوم ژانویه 1911 (اول محرم1329ه.ق) اعلام همکاری نمود و در پی آن در دوم محرم 1329قمری (3ژانویه1911) تشکیل ژاندارمری در مجلس شورای ملی ایران به تصویب نمایندگان ملت رسید اما از آنجا که فعال شدن چنین تشکیلاتی نیاز به امکانات مالی داشت تلاشهایی صورت گرفت و در نتیجه چهار ماه بعد (15 آوریل) بودجه یک میلیون و 350 هزار ریالی آن به تصویب رسید.
"کلنل فرج الله آق اولی" صاحب منصب ژاندارم شد. آق اولی در سالهای بعد وارد ارتش جدید شد و تا درجه سپهبدی ارتقای مقام پیدا کرد.

ناخشنودی روسها از تشکیل ژاندارمری:
از آنجا که دایر شدن تشکیلات ژاندارمری با پول انگلیسها جای پای روسها را در ایران سست میکرد و این خلاف مقتضیات سیاست روسیه تزاری بود.
میبینیم به محض اینکه مذاکرات صنثع الدوله وزیر دارایی با انگلیسها به مرحله توافق نهایی نزدیک میشود دو نفر قفقازی تبعه روس وزیر دارایی را ترور میکنند و شگفت آنکه به عنوان اینکه اینان شهروند روسی هستند تحت حمایت سفارت روسیه از ایران خارج میشوند و همزمان سروصدای روسها بلند میشود که استان گیلان نا امن است و توطئه ها و کارشکنی های دیگر .....

ادامه دارد .......[/font][/size]

[url="http://ganjejang.com/forum/showthread.php?tid=2891"][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]منبع[/font][/size][/url] ویرایش شده در توسط arash666
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]تاریخچه ژاندارمری ایران (قسمت دوم)[/font][/size]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سرانجام ژاندارمری تشکیل شد:

بدین ترتیب به رغم کارشکنی روسها سرانجام لایحه ژاندارمری در تاریخ دوم ماه مه 1911 (29جمادی الاول1329ه.ق) از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و 3تن از صاحب منصبان سوئدی به استخدام دولت ایران درآمدند و درپی آن در یک فاصله زمانی 3ماهه "سرهنگ یالمارسن" (که بعدا ضمن خدمت ژنرال شد) و دو سرگرد سوئدی وارد تهران شدند اما با وجود صاحب منصبان سوئدی در تهران تشکیل این نیرو بصورت جدی تعقیب نمیشد و به نظر میرسید که دولت ایران قضیه را جدی نگرفته و به دفع الوقت میگذراند.
دراین اوقات کاسه صبر انگلیسیها سرآمد و تصمیم قطعی گرفتند که واحدهایی از ارتش مستعمراتی خود را از هندوستان احضار و در خاک ایران پیاده کنند. اینبار تهدید انکلستان مؤثر افتاد و مجلس ایران در 26رمضان1329 (31سپتامبر1911) بیست و هفت نفر دیگر را استخدام کرد که 7تن از آنان صاحبمنصبان سوئدی بودند. با تمام این احوال معلوم بود که تمامی این اقدامات مانوری بیش نیست و دولت ایران با خزانه خالی حود در این زمینه اقدامی نخواهد کرد و چون دولت انگلیس دیگر اعتمادی به وعده های دولت ایران نداشت در تاریخ 10اکتبر1911 (16شوال1329) دو گروه سواره و یک گروهان سرباز پیاده در بوشهر مستقر نمود و در پاسخ اعتراض دولت ایران اعلام داشت:
تا زمانی که دولت ایران برنامه مؤثری برای استقرار امنیت در خطه جنوب نداشته باشد نیروهای انگلیسی بنادر جنوب ایران را ترک نخواهند گفت.

طوفان در راه است:
در این هنگام میهن ما بر اثر کارآمد نبودن دولت مشروطه و تحریکات داخلی و خارجی و اوضاع نابسامان مالی در لب پرتگاه خطرناکی قرار گرفته بود. انگلیسیها که بخاطر مصالح خود در آغاز نهضت مشروطیت با مشروطه خواهان همراهی داشتند با رقیب سیاسی خود امپراتوری روسیه تزاری کنار آمده, دست این دولت متجاوز را در ایران باز گذاشته بودند و مقامات روسی سرگرم طرح کودتایی بودند تا محمدعلیشاه را دوباره به ایران باز گردانند و سالارالدوله پسر دیوانه مظفرالدین شاه هنوز غرب کشور را جولانگاه خود قرار داده و آن خطه را به آشوب میکشید و ادعای سلطنت داشت.
اختلافات داخلی نیز آنقدر زیاد بود که برای ملت ایران در آن شرایط راه نجاتی متصور نبود. در این احوال دولت ایران برای سروسامان دادن به اوضا مالی خود "مورگان شوستر" آمریکائی را بعنوان مستشار مالی و خزانه دار کل انتخاب و استخدام کرد. شوستر برای وصول مالیاتها نیروی ویژه ای به نام "ژاندارم خزانه" تشکیل داد و چون به مسائل حساس این منطقه از جهان آنچنان که باید وارد نبود به آذربایجان که منطقه نفوذ روسها بود مأمورینی فرستاد که روسیه را به وحشت انداخت زیرا تزار که در چند سال پیش از آن در خاور دور از ژاپن شکست خورده و تمامی نیروی دریایی و حیثیت بین المللی خود را از دست داده بود بهیچ قیمتی حاضر نبوده که در این منطقه از جهان که پایگاه سنتی اوست پای دولت آمریکا باز شود. برای همین روس و انگلیس همدست شدند و به آذربایجان نیرو وارد کردند, محمدعلیشاه را به ایران آوردند و در تمامی استانها آشوب به پا کردند و دست به انواع جنایات زدند و برای مردم بیگناه آذربایجان و آزادیخواهان چوبه های دار به پا کردند تا از مناطق نفوذ خود در این ناحیه از جهان صیانت کنند در نتیجه روسیه تزاری به دولت ایران با شرایط بسیار سنگین اولتیماتوم داد و سپاهیان خود را بسوی پایتخت به حرکت درآورد. دولت وقت تسلیم شد و مجلس که ایستادگی میکرد تعطیل شد و "یپرم" رئیس نظمیه که زمانی برای مشروطیت و برقراری مجلس و قانون میجنگید اینبار درب مجلس را بست و بدان قفل زد و در نتیجه شوستر آمریکائی از ایران اخراج شد.
با اخراج شوستر ژاندارمری خزانه نیز در آستانه انحلال قرار گرفت. در این هنگام دولت ایران ژاندارمری خزانه را که شوستر آمریکائی برای وصول مالیاتها تشکیل داده بود و از خزانه تهی مملکت مبالغ قابل توجهی صرف آن کرده بود در اختیار صاحبمنصبان سوئدی گذاشت و بدین ترتیب یک نیروی اجرائی به دقت انتخاب شده و کارآمد در اختیار صاحبمنصبان سوئدی قرار گرفت و ژاندارمری ایران عملا آغاز بکار کرد.

سوئدیها از مسائل ایران بی اطلاع بودند:
هنگامیکه دولت ایران برای استخدام صاحبمنصبان ژاندارمری با دولت پادشاهی سوئد مشغول مذاکره بود دولت سوئد همکاری با ایران را به این شرط پذیرفت که روس و انگلیس در کار تشکیلات ژاندارمری دخالت نکنند و دولت ایران هم این شرط را پذیرفت.
اما همین که افسران سوئدی مشغول به کار شدند فهمیدند که از مرحله پرت بوده اند زیرا در ایران منابع مالی این مملکت به دلیل قرضه های دولت ایران از روس و انگلیس در گرو است و استقلال عمل در چنین مملکتی امکان ندارد لذا با انگلیسیها طی قراردادی به توافق رسیدند و بدین ترتیب تأمین بودجه ژاندارمری به دست انگلیسیها افتاد و صحب منصبان سوئدی بتدریج به این نکته پی بردند که اصرار انگلیس برای تشکیل نیروی ژاندارمری ایجاد نیرویی در برابر قزاقخانه است نه تأمین امنیت جنوب.

کارشکنی انگلیسیها:
با رو شدن دست انگلیسیها صاحب منصبان سوئدی از همکاری با انگلیسیها سر باز زدند و از همین تاریخ کارشکنی انگلیسیها در کار ژاندارمری آغاز شد. در این ایام جنگ جهانی اول نیز مزید بر علت شد و ایران بی طرف صحنه رقابت و کشمکشهای خونین طرفین جنگ شد. از همان آغاز جنگ روس و عثمانی در آذربایجان درگیر شدندانگلیسیها هم بزودی وارد معرکه شدند. در همین ایام در قزوین بین قزاقها که تحت حمایت و فرماندهی روسها بودند با نیروهای ژاندارمری درگیریهائی پیش آمد که آتش دشمنی روسها را تیز تر کرد. انگلیسیها نیز از این موقعیت استفاده کرده و روسها را علیه ژنرال یالمارسن برانگیختند و کار این بحران بدانجا انجامید که ژنرال یالمارسن از دولت سوئد تقاضا کرد که مستشاران نظامی خود را از ایران فراخواند اما انگلیسیها نمیخواستند کار به جائی برسد که ژاندارمری منحل شود بلکه درصدد تثبیت تسلط خود بر ژاندارمری بودند.

ژاندارمری در خدمت سیاسی امپراتوری آلمان:
در جنگ جهانی اول مردم ایران بیشتر طرفدار آلمانها بودند و پیروزی آن دولت را آرزو داشتند. نفوذ آلمانها در ژاندارمری ایران و در افسران ایرانی ژاندارمری بسیار زیاد و رو به توسعه بود و این مسائل برای انگلیسیها عواقب وخیمی را در بر داشت. طبیعی است که به دلیل همین گرایش, انگلیسیها در کار ژاندارمری کارشکنی میکردند و همین کارشکنیها ژاندارمها را روز به روز به آلمانیها نزدیکتر میکرد و بدین ترتیب درگیری میان ژاندارمها و انگلیسیها حتمی مینمود و هر دو طرف منتظر بهانه بودند.
تا اینکه در روز 10مارس 1915 که سال دوم جنگ جهانی بود نیمه شبی در بوشهر نیروهای انگلیس به خانه کنسول آلمان ریختند و او را با همسرش دستگیر کرده به هندوستان فرستادند. اینکار انگلیسیها در کشور بی طرفی چون ایران در عرف قوانین بین الملل دخالت در امور ایران محسوب میشد و بدین جهت دولت ایران شدیدا به دولت انگلیس اعتراض کردند.
توقیف کنسول آلمان با نفوذ معنوی زیادی که آلمانها در میان مردم جنوب ایران داشتند و مورد حمایت عشایر "چاه کوتاهی" و "تنگستانی" بودند کار ساده ای نبود. عکس العمل آدم ربائی انگلیسیها قیام عشایر جنوب بود که به درگیریهای خونین میان عشایر جنوب و نیروهای انگلیسی انجامید و ژاندرمها هم که منتظر فرصت مناسب برای تصفیه حساب با انگلیسیها بودند وارد کار شدند و با محاصره کنسولگری انگلستان کنسول انگلیس را گروگان گرفتند و با تصرف کنسولگری اسناد محرمانه آن دولت توسط ژاندارمها ضبط و در اختیار آلمانها گذاشته شد. بعد از این حادثه دولت انگلستان تصمیم گرفت که بهرترتیبی هست به کار ژاندارمها خاتمه دهد و این نیروی نظامی را متلاشی نماید.
بدین ترتیب کارشکنی و مخالفت روسها با ژاندارمری به جایی رسید که ژنرال یالمارسن به جان آمد و چون آبروی دولت مطبوع خود را در خطر میدید پیشنهاد کرد که دولت سوئد مستشاران خود را از ایران احضار کند.
بعد از تشکیل ژاندارمری بسیاری از ایرانیها از خانواده های اشراف به ژاندارمری پیوستند.

نقش ژاندارمری ایران در جنگ جهانی اول:
در جنگ جهانی اول به محض شروع جنگ دولت ایران اعلام بیطرفی کرد اما از آنجا که در همان تاریخ از واحدهای ارتش روسیه تزاری در آذربایجان استقرار داشتند ترکهای عثمانی با روسها در مناطق شمالی ایران درگیر شدند و بدین ترتیب با شروع جنگ خاک ایران میدان مناقشات دو طرف متخاصم شد.
سال دوم جنگ در ماه نوامبر 1915 (ذیحجه 1323 ه.ق) چند هنگ روسی که تا قزوین پیش آمده بودند به طرف تهران حرکت کردند. آلمانها این تهدید روسها را بهانه تحریکات خود قرار دادند و حزب دموکرات را که از تندروهای انقلابی تشکیل شده بود تحریک کردند که برای تغییر پایتخت و بردن شاه به اصفهان دست بکار شوند.
در آنزمان دولتمردان دو دسته بودند عده ایی میگفتند ما با روسیه هم مرز هستیم و سیاست انگلستان در این مملکت ریشه دار است و لذا صلاح ایران در کنار آمدن با همسایه شمالی و انگلستان است و عده ایی دیگر میگفتند از این فرصت باید استفاده کرد و به مداخلات این دو دولت استعمارگر خاتمه داد.
عوامل آلمانی در ایران آلمان را بعنوان ناجی ملل شرق معرفی کرده و پا را فراتر گذاشته و ویلهلم را دوستدار اسلام و مسلمانان جهان دانسته و تا آنجا پیش رفته بودند که میگفتند ویلهلم امپراتور آلمان مسلمان شده اما بنا بر مصالح سیاسی اعلام نکرده !!!!!!!!!!
در این ایام انگلیسیها و روسها که تغییر پایتخت را پیروزی بزرگی برای آلمان تلقی میکردند دست به کار شدند و به شاه تضمینهایی دادند و حتی او را تهدید به برکناری از سلطنت نمودند و شاه سرانجام بر اساس وعده های روس و انگلیس از تغییر پایتخت منصرف شد لیکن بسیاری از شخصیتهای برجسته روحانی و سیاسی مانند مرحوم آقاسیدمحمد طباطبائی زعیم مشروطیت و آقای سیدحسن مدرس و افراد سرشناسی از مجاهدین مشروطیت و امرای ارتش و ژاندارمری و ..... با وجود آنکه شاه به اصفهان نرفت و پایتخت در تهران باقی ماند تعداد زیادی از ملیون با وجود مخاطراتی که برای آنها وجود داشت به تهران بازنگشتند و به غرب کشور رفتند و این سفر که در تاریخ به "مهاجرت" معروف است به تشکیل دولتی در غرب کشور انجامید که مرخوم سیدحسن مدرس در آن کابینه وزیر دادگستری بود و ریاست دولت را نظام السلطنه مافی برعهده داشت و این دولت رسما متحد آلمان و عثمانی بود در حالیکه دولت مرکزی همچنان در موضع بیطرفی بود.
بهرحال همراهی و همدلی ژاندارمها با مهاجرین به طرفداری از آلمان علیه روسیه و انگلستان, دولت انگلستان را برآن داشت تا بموقع ریشه تشکیلات ژاندارمری را بخشکاند. روسها هم که از ژاندارمری صدمات فراوان دیده بودندبا انگلستان همصدا شدند تا آنجا که دولت روسیه تزاری رسما از دولت ایران خواست که افسران سوئدی را از ایران اخراج کند که در نتیجه در تاریخ 1916میلادی که سال دوم جنگ بود در حالیکه ژاندارمها در غرب با روسها میجنگیدند صاحب منصبان روس از ایران اخراج شدند.
اخراج صاحب منصبان سوئدی موجب ضعف ژاندارمری شد و با ضعیف شدن این نیرو بر اهمیت دیویزیون قزاق که از هنگ به لشگر تبدیل شده بود و نزدیک به 11هزار افسر و سرباز تحت فرمان داشت افزوده شد و البته انگلیسیها هم که تمایلی به قدرت گرفتن و توسعه قزاقها نداشتند از این ماجرا سودی نبردند.

نابسامانی ژاندارمری بعد از اخراج سوئدیها:
وضع ژاندارمری بعد از رفتن افسران سوئدی بسیار اسفناک شد. حقوق افراد عقب افتاد و مردم از دست ژاندارمهای کرسنه عاصی و عاجز شدند و بر اثر بدبینی مردم به ژاندارمها دولت مجبور شد که نام ژاندارمری را به "امنیه" تبدیل کند.
نابسامانی وشع ژاندارمری از یکسو به سود انگلستان بود اما از سوی دیگر رسوخ افکار کمونیستی در میان بریگاد قزاق و آمدن فرمانده جدیدی از طرف حکومت انقلابی روسیه به ایران به منظور فرماندهی قزاقخانه ایران, انگلیسیها را به این فکر انداخت که ژاندارمری را در برابر قزاقخانه یی که ممکن بود به سود بلشویک متمایل شود تقویت کند. این بود که دوباره فکر تجدید سازمان ژاندارمری مطرح شد و گفته شد که ژنرال یالمارسن حاضر شده که مجددا فرماندهی ژاندارمری را در دست بگیرد.

ایران بعد از جنگ و برنامه انحلال ژاندارمری:
در سالهای بعد از جنگ با فروپاشی روسیه تزاری دولت انگلستان که فاتح جنگ و مالک الرقاب خاورمیانه بود از راه یافتن نمایندگان اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس جلوگیری کرد و پنهانی با وثوق الدوله وارد مذاکراتی شد تا قرارداد معروف به 1919 را به ملت ایران تحمیل کند. طبق این قرارداد اختیارات مالی و نظامی دولت به دست مستشاران انگلیسی سپرده شد و ایرانیان در تشکیلات نظامی تا مراحل محدودی ترقی میکردند و فرماندهی عالی همیشه با انگلستان بود.
در راه به ثمر رساندن چنین قراردادی پولهای زیادی خرج شد و تلاشهای فراوانی به عمل آمد اما ایستادگی یکپارچه ملت ایران نقشه انگلیسیها و دولتمردان خودفروخته را نقش بر آب کرد و انگلستان از تصویب قرارداد مذکور منصرف شده و اهداف خود را از طریق مطمئن تر دیگری پیگیر شد.
بر همین اساس کودتای 1299 با مباشرت "سپهبد آیرون ساید" فرمانده کل نیروهای انگلستان در ایران به اجرا درآمد تا با تشکیل یک حکومت مقتدر نظامی ضمن پیشگیری از نفوذ بلشویکها تمامی اهداف سیاسی-اقتصادی و نظامی انگلستان توسط دولتی مقتدر و به ظاهر مستقل به مرحله اجرا درآید.
بدین ترتیب بعد از کودتای 1299 قزاقخانه و ژاندارمری منحل شد و این دو نیرو در اختیار تشکیلات جدید به نام "قشون متحدالشکل" درآمد و در سالهای بعد "ارتش شاهنشاهی" نام گرفت. رضاخان در پایه گذاری ارتش جدید بیشتر از قزاقها که با انضباط و جنگجو ولی کم سواد یا بیسواد بودند استفاده کرد و به ژاندارمها اعتمادی نداشت. فقط چندتن از کلنلهای سابق ژاندارمری مانند "کلنل ضرغامی" و "کلنل علی خان قوانلو" و "کلنل رضاقلی خان قوانلو" و "کلنل فرج الله خان آق اولی" و چند نفر دیگر دعوت بکار شدند.
ضرغامی که صاحب منصب تحصیل کرده ای بود در سالهای بعد تا درجه سرلشگری ارتقای مقام یافت و به ریاست ستاد ارتش منصوب شد.
کلنل فرج الله خان هم به درجه سپهبدی رسید و در زمان جانشین رضاخان نیز متصدی مقامات عالی بود.
سپهبد فرج الله آق اولی برادر سرتیپ فضل الله خان آق اولی است همان کسی که در جریان قرارداد 1919 طرف مذاکره با صاحب منصبان انگلیسی بود و معروف است که چون راضی به امضاء کردن آن قرارداد نبود خودکشی کرد.
اسامی صاحب منصبان سوئدی در تاریخ معاصر به تعداد 29 تن ثبت شده است و چهار تن نیز مأموریت موقت داشتند که جمعا 33 تن میشدند از این تعداد:
1- سرگرد کنت لونهوپت فرمانده رژیمان 11 سواره تهران در جنگ جهانی در قزوین کشته شد و خاکسترش را به سوئد بردند.
2- تورل برندل بر اثر گرمازدگی دیوانه شد و به سوئد بازگشت
3- بودل در جنگ مجروح شد و به سوئد مراجعت کرد.
4- سرگرد ادوال در کازرون کشته شد و در باغ تخت شیراز دفن گردید.
5- چیلاندر در سال دوم جنگ دیوانه شد و به سوئد بازگردانده شد.
6- دکتر رنه در کرمان درگذشت و خاکستر او را به سوئد بردند
7- گروهبان نعلبند گالسن در جریان جنگ جهانی در بروجرد کشته شد و خاکستر او را به سوئد فرستادند.[/font][/size]

[url="http://ganjejang.com/forum/showthread.php?tid=2936"][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]منبع[/font][/size][/url]
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]سازمان وظایف ژاندارمری دولتی ایران[/font][/size]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]به موجب مندرجات "نظام نامه" ژاندارمری مصوب 1330ه.ق/1291ه.ش سازمان ژاندارمری مرکب از یک اداره مرکزی و چند اداره محلی بود:
"اداره مرکزی" یا "دفتر مرکزی" شامل شعبه "خدمت ژاندارمری" و شعبه "محاسبات ایالات و ولایات" مستقر بودند و دستجاتی از افراد آنها به "ژاندارمری" بود و ادارات محلی شامل سازمانهایی بود که در شهرستانها و بخشها و راهها فرستاده میشدند.
در نظام نامه رسمی ژاندارمری در مورد وظایف آن نوشته شده است:
"ژاندارمری عبارت است از یک قسمت نظامی که برای حفظ امنیت عامه و کفالت در نگاهبانی و نظم و اجرای قوانین و نظامنامه های اداره عدلیه و مالیه برقرار شده است"
و این ژاندارمری میتوانست هم وظایف پلیس و هم وظایف ژاندارم مأمور عدلیه را انجام دهد در همین نظامنامه در مورد این دو وظیفه چنین گفته شده است :
" وظیفه ژاندارم مأمورین عدلیه تجسس و کشف جنحه و جنایت و خلاف و جمع ادله برای ثبوت آنها و تحویل مرتکبین آنهاست به محکمه هایی که مأمور تنبیه مقصرین هستند و وظیفه پلیس هم حفظ نظم و آسایش عموم است"
بر اساس این وظایف سازمان ژاندارمری مسئول حفظ امنیت خارج از شهرها و راههای بازرگانی و جلوگیری از بی نظمی ها و اغتشاش ها و سرکوبی اسرار و راهزنان بود و بالطبع سازمانی که یالمارسن برای اجرای این وظایف به وجود می آورد می بایست تمام قلمرو وسیع ایران را در بر میگرفت ولی تشکیل چنین نیرویی به یکباره میسر نبود از اینرو یالمارسن طرحی دو مرحله ای در نظر گرفت که در مرحله اول سازمانی برای خطوط اصلی که از تهران منشعب میشد و در آن روزها ضرورت داشت پیش بینی شد و این طرح در شمال ایران شامل اطراف تهران, راه تهران-قم , تهران-قزوین و راه بوشهر-شیراز-یزد بود. زنجان, قزوین-رشت-بندر پهلوی (انزلی) و در جنوب مخصوصا منطقه فارس که در سال اول پاسگاههایی از شیراز تا کنار تخته (56 کیلومتری جنوب غربی کازرون بطرف جنوب) و باغ خان (بیست کیلومتری شمال شیراز) تأسیس میگردید و در ظرف 9 ماه بعد پاسگاههای ژاندارمری فارس در جنوب شیراز تا بوشهر و در شمال شیراز تا یزد امتداد می یافت. مرحله دوم مربوط به تأسیس فوجهای دیگر برای سایر راهها و نواحی کشور بود.
اعتبار مالی و بودجه ای که برای ژاندارمری در نظر گرفته شده بود برای دوازده ماه اول در حدود سیصدهزار تومان و برای نه ماه سیصدوپنجاه هزار تومان بود. که از این مقدار برای ژاندارمری فارس در دوازده ماه اول حدود صدوبیست هزار تومان بود و برای نه ماه بعد نزدیک 135هزار تومان تخصیص داده شده بود. بر مبنای طرح کلی قرار شد اول سه هنگ(هنگ:که معمولا به آن رژیمان هم اطلاق میشد ) یا فوج تأسیس گردد.
فوج یکم به فرماندهی "ماژور (سرگرد)گله یستد" مرکب از یک مرکز فوج(ستاد) و سه "باطالیون (گردان)پیاده" بود که دو باطالیون(گردان) آن مأمور محافظت از راههای اطراف تهران (باطالیون یکم) و راه تهران تا همدان (باطالیون دوم) و یک باطالیون دیگر آمادگاه تعلیماتی بودند. گردان تعلیماتی که زودتر از دو گردان دیگر ایجاد شد شامل 3 واحد تعلیماتی به نام "مدرسه ژاندارم", یک مدرسه سوار و دو مدرسه پیاده بود.
مدرسه اول (پیاده) به فرماندهی"سرگرد بورل" و معاونت یک افسر ایرانی (خزاعی), مدرسه دوم پیاده به فرماندهی "سرگرد فریک" و معاونت یک افسر ایرانی (محمدتقی خان پسیان) و مدرسه دوم سواره به فرماندهی "سرگردکنت لونهویت" و معاونت یک افسر ایرانی (حسن الدوله)بودبعد از اتمام دوره این مدارس فوج ژاندارمری یوسف آباد در رمضان 1330ه.ق /شهریور1301 ایجاد شد, مسئولیت محافظت از راههای قزوین-همدان به این فوج واگذار گردید و قرار شد باطالیان یکم در تهران و باطالیان دوم در قزوین و باطالین سوم همچنان به مرتب ساختن و آموزش افراد مشغول باشند.
فوج دوم به ریاست "سرگردشولدبراند" شامل یک مرکز فوج (ستاد) و دو باطالیان در باغ شاه بود که باطالیان اول حفظ راه "شاهزاده عبدالعظیم", ناحیه غار, فشافویه, ورامین, راه تهران-قم و راه خراسان تا قشلاق را بر عهده داشت و باطالیان دوم مرکب از مدرسه پیاده ژاندارم و سواره و یک گروهان برای خدمت خزانه داری بود.
فوج سوم به فرماندهی "سرگردسیورت" در فارس که قرار بود قوای اعزامی به فارس که برای حفظ امنیت به آن جا گسیل شده بودند تشکیل شود و در محل به تعلیم و تربیت بالغ بر 600 نفر اقدام کند.[/font][/size]
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست اندیشمندم دستمریزاد
خسته نباشی
براستی که دستت درد نکنه

نمیدونم مطلبت تموم شده یا نه؟ امیدوارم که ادامه داشته باشه و تاریخچه ژاندارمری رو تا زمان ادغام در دیگر نیروهای و تشکیل نیروی انتظامی امروزی بررس کنید
و بالاخص نقش بی بدیل و فداکارانه این عزیزان در روزها و ماه های نخستین دفاع مقدس (و بطور ویژه در آبادان)، موردی که متاسفانه کم و یا خیلی کم و گاه هیچ به اون پرداخته نشده و جای ذکر یاد و خاطره و فداکاریهاشون خالیه
ضمن تشکر ازتون برای شروع این کارسترگ و ستودنی ، خواهش میکنم که در باره نقش این عزیزان در حماسه عاشقانه دفاع مقدس مطالب جامعی رو قرار بدین تا سپاسی باشد از زحمات و کوششها و فداکاریهای این عزیزان که بعلت برچیده شدن سازمانشون ، حماسه ها و ذکر دلاوریشون ناگفته مونده و در این برهه تاریخی مظلوم واقع شدن
منتظر ادامه مطلب پربار و زیبات میمونیم
قلمت روان و اندیشه ات پایدار باد ویرایش شده در توسط elo
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]یه مطلب دیگه مونده که در مورد میزان حقوق ژاندارمری و منطقه های تحت پوشش ژاندارمری و... و شهیدانی که در جنگ 8 ساله و همینطور در زمان جنگ جهانی دوم و ورود متفقین به ایران این نیرو تقدیم کرده ؛ هست [/font][/size] ویرایش شده در توسط arash666
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]خب دوتا مطلب به صورت pdf هست که اول میخواستم تایپ کنم و تو سایت قرار بدم ولی از آنجا که وسط امتحان هام هست شرمنده وقت نشد پس خود فایل ها رو قرار میدم .[/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]فایل اول در مورد عملکرد ژاندارمری در جنگ جهانی اول هست [/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.mediafire.com/?b8mr1qcds6rke5r"]لینک دانلود [/url][/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]و فایل دوم به صورت کلی تر در مورد ژاندارمری هست[/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://www.mediafire.com/?d3220qd5ca52tre"]لینک دانلود [/url][/font][/size]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]فرماندهان ژاندارمری کل کشور


[color=#000000]دوران قاجار[/color][/font][/size][list]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84"]ژنرال[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF_%DB%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%86&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]هارالد یالمارسن[/url] (Harald O. Hjalmarson)[/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]کلنل[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%85&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]نیستروم[/url] (Nystrom)[/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]کلنل[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%BE&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]گلیروپ[/url] (Gleerup)[/font][/size]
[/list]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][color=#000000]دوران رضاشاه[/color][/font][/size][list]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]امیرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]علی نقدی[/url] (سردار رفعت)[/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]امیرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C"]احمد امیراحمدی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C%D9%82%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]علی توفیقی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]امیرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C"]احمد امیراحمدی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B6%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C"]فضل‌الله زاهدی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C_%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]مرتضی یزدان‌پناه[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B6%D8%B1%D8%BA%D8%A7%D9%85%DB%8C"]عزیزالله ضرغامی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B2%D9%86%D8%AF&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]غلامعلی زند[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF_%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]عبدالحمید فیروز[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF"]سرهنگ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمود خسروپناه[/url][/font][/size]
[/list]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][color=#000000]دوران محمدرضاشاه[/color][/font][/size][list]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B6%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C"]فضل‌الله زاهدی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AC%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A2%D9%82%E2%80%8C%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C"]فرج‌الله آق‌اولی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%82%D9%84%DB%8C_%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%AA%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]حسینقلی سطوتی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمود خسروپناه[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85"]احمد قوام[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمود خسروپناه[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%84&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمدصادق کوپال[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%DA%AF%D9%84%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]علیقلی گلپیرا[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C_%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]مهدیقلی علوی مقدم[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%88%D8%AB%D9%88%D9%82&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]احمد وثوق[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C_%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمدعلی علوی مقدم[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمود امینی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%82%D9%84%DB%8C_%DA%AF%D9%84%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]علیقلی گلپیرا[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF"]سپهبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]صادق امیرعزیزی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF"]سپهبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%B8%D9%81%D8%B1_%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]مظفر مالک[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1"]سرلشکر[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C"]غلامعلی اویسی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF"]سپهبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B6%D8%B1%D8%BA%D8%A7%D9%85&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمدحسین ضرغام[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF"]سپهبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C_(%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF)&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]محمد معزی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF"]سپهبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86_%D9%81%D8%B1%D8%AE%E2%80%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]فریدون فرخ‌نیا[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%A8%D8%AF"]ارتشبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3_%D9%82%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DB%8C"]عباس قره‌باغی[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF"]سپهبد[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]احمدعلی محققی[/url][/font][/size]
[/list]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][color=#000000]پس از انقلاب[/color][/font][/size][list]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF"]سرهنگ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D8%B2%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D9%85%D8%AA%D8%A7%D8%B2&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]عزت‌الله ممتاز[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] دانشور[/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE"]سرتیپ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B8%D9%87%DB%8C%D8%B1%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF"]قاسمعلی ظهیرنژاد[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF"]سرهنگ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]حسنعلی فروزان[/url][/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF"]سرهنگ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8%A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF"]علی کوچک‌زاده[/url] (از ۱ اسفند ۱۳۶۰)[/font][/size]
[*][size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF"]سرهنگ[/url] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C"]محمد سهرابی[/url] (از ۲۰ بهمن ۱۳۶۳)[/font][/size]
[/list]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/6vrt1fk9thamrfp7i1gg.gif[/IMG]

ژاندارمری نام یک نیروی نظامی بود که در سال ۱۲۹۰ در ایران تشکیل شد. این نیرو به درخواست دولت ایران از دولت سوئد به دست سوئدی‌ها به وجود آمد. ژاندارمری مسؤل امنیت راه‌ها و اماکن بیرون شهری بود. این نیرو به تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید مقام معظم رهبری در ابتدای دهه هفتاد با شهربانی و کمیته‌های انقلاب ادغام و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی جایگزین آن شد.

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/xisaq85s28y5y48qfts0.jpg[/IMG]

مورگان شوستر آمریکائی که پس از استبداد صغیر جهت سر و سامان دادن به خزانه و امور مالی به استخدام دولت ایران درآمده بود، برای وصول مطالبات دولت از ملاکین و اعیان مبادرت به تشکیل یک سازمان نظامی اجرائی به نام ژاندارمری خزانه نمود. پس از قضیه اولتیماتوم روسیه و اخراج شوستر، ژاندارمری خزانه هم منحل شد. همزمان وزیر داخله وقت ایران، قوام السلطنه با هدف برقراری امنیت در جاده های ایران متوجه کشور سوئد گردید و هیأتی از افسران سوئدی را به استخدام درآورد تا یک ژاندارمری دولتی تشکیل دهد. در سال ۱۲۹۰ شمسی سه افسر سوئدی به ریاست کلنل یالمارسن به ایران آمدند و به تأسیس ژاندارمری همت گماشتند. زیربنای ژاندارمری دولتی همان ژاندارمری خزانه بود بانضمام عده ای از افسران قزاقخانه که به ژاندارمری انتقال یافتند.

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/335kmqcot3tz47wh5.jpg[/IMG]

مقارن با زمستان سال ۱۲۹۱ ژاندارمری دولتی ایران ۲۱ افسر سوئدی و ۳۰۰۰ افسر، درجه‌دار و نیروی ایرانی در اختیار داشت. ظرف مدت یکسال تعداد افسرانی سوئدی به ۳۶ عدد رسید و نیروهای ایرانی نیز دو برابر شدند. حمایت مالی و سیاسی دولت انگلستان نقش زیادی در توسعه و پیشرفت ژاندارمری به خصوص در مناطق جنوبی کشور داشت. مع‌الوصف ژاندارمری تا قبل از انقلاب اکتبر نتوانست در مناطق تحت نفوذ روسیه (رشت، مشهد و تبریز) حضور چندانی داشته باشد. افسران ایرانی ژاندارمری دولتی غیر از افسران ژاندارمری خزانه از بعضی افسران قزاقخانه، افسران ایرانی تحصیلکرده در مدارس نظامی اروپا و عثمانی و فارغ‌التحصیلان مدرسه افسری ژاندارمری تأمین می‌شدند. افسران ژاندارمری معمولاً منتسب به طبقات بالای جامعه بودند، اغلب به زبانهای خارجی (علی‌الخصوص فرانسه) تسلط داشتند و از مقبولیت خوبی در جامعه برخوردار بودند.


[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/oxy08b0kyxm5juyyblh.jpg[/IMG]


با شروع جنگ بین‌الملل اول دولت ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرد. تعداد زیادی از افسران سوئدی به ارتش سوئد فراخوانده شدند، مناصب خالی شده توسط افسران جایگزین ایرانی پر شد و این باعث تقویت جایگاه ایرانیان در ژاندارمری گردید. از سوی دیگر با قطع کمکهای دولت انگلستان، ژاندارمری برای جلب حمایت مالی به دیگر قدرت‌ها همچون آلمان متوسل شد. دیری بود که ملی‌گرایان ایرانی به دنبال قدرت ثالثی بودند که بتوانند آنرا برای حفظ توازن قوا در برابر روسیه و انگلستان علم کنند. با شروع جنگ جهانی، این امید قوت گرفت که آلمان شاید بتواند این نقش را بازی کند. ژاندارمری به عنوان تجلی نظامی ملی‌گرایی ایرانی نیز در این راستا با ملیون و دمکراتها همراه بود. مقارن سال ۱۲۹۴ پس از نزدیک شدن قوای روس به تهران (برای تحت فشار قرار دادن دولت ایران) عده‌ای از مقامات دمکرات و ملی (مهاجرین) به قم رفته و دولت موقت را آنجا تشکیل دادند. افسران ژاندارمری هسته اصلی کمیته دفاع ملی در قم را تشکیل می‌دادند. پس از تشکیل دولت موقت ملی در کرمانشاه، ژاندارمری ستون فقرات قوای نظامی آن شد. قوای روسیه بالاخره تا سال ۱۲۹۵ توانست کرمانشاه را گرفته و حکومت دفاع ملی را از بین ببرند. شیراز، تنها منطقه ای که هنوز در تصرف قوای ژاندارم ملی بود، نیز در ۱۲۹۵ به دست ابراهیم‌خان قوام الملک شیرازی رئیس ایلات خمسه سقوط کرد. به این ترتیب برخی از اعضای ژاندارمری به عثمانی و برخی دیگر همچون محمدتقی خان پسیان و حبیب الله خان شیبانی به آلمان و اتریش پناهنده شدند. ژاندارمری اما کاملاً از بین نرفت، حتی در اوج درگیری‌ها عده از قوای ژاندارم، عمدتاً در تهران، به شاه وفادار ماندند. در سال ۱۲۹۷ که میرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله به صدارت رسید، سعی کرد قوای ژاندارمری را از نو احیاء کند.


در پایان سال ۱۲۹۹ مجموع نفرات و افسران ژاندارمری در حدود یازده هزار نفر بود: افسر سوئدی سه نفر، افسر ایرانی ۳۱۹ نفر، پزشک ۳۱ نفر، مباشر ۲۴ نفر، افسریار (آسپیران) ۳۳۹ نفر، درجه دار ۱۱۲۴ نفر، سرجوخه ۴۶۱ نفر، ژاندارم، شیپورچی، پرستار، مهتر و نعلبند ۸۷۶۲ نفر، غیرنظامی (برای خدمات ستادی و مالی) ۳۸۰ نفر . در ضمن ۳۰۹۳ رأس دواب اعم از اسب، قاطر و الاغ در تملک ژاندارمری بودند. حقوق پرداختی به افسران و درجه داران به شرح زیر بود: فرمانده سوئدی (ژنرال گلروپ) ۳۰۰۰ قران، سایر صاحبمنصبان سوئدی ۱۵۰۰ قران، نایب سرهنگ ۱۵۰۰ قران، یاور ۱۲۰۰ قران، سلطان اول ۹۰۰ قران، سلطان دوم ۶۵۰ قران، نایب اول ۵۰۰ قران، نایب دوم ۴۰۰ قران، آسپیران اول ۳۲۰ قران، آسپیران دوم ۲۵۰ قران، آسپیران سوم ۲۲۰ قران، وکیل اول ۱۲۰ قران، وکیل دوم ۱۰۰ قران، وکیل سوم ۸۰ قران، سرجوخه ۶۰ قران، تابین اول ۶۰ قران، تابین دوم ۵۰ قران، تابین سوم ۱۵ قران. افسران سوئدی علاوه بر حقوق معینه، کرایه منزل، مستخدم، سوخت و روشنائی و اسب دریافت می داشتند. کلیه نفرات روزانه ۱۶ سیر گندم و یک قران بابت جیره دریافت می داشتند. واحدهای نظامی ژاندارمری به طریق زیر در تهران و شهرها مستقر بودند: ۱- فوج شماره یک تهران مستقر در یوسف آباد به فرماندهی سرهنگ عزیرالله ضرغامی ۲- فوج شماره دو تهران مستقر در باغشاه به فرماندهی یاور عبدالعلی اعتمادمقدم ۳- فوج خراسان مستقر در مشهد به فرماندهی نایب سرهنگ محمدتقی پسیان ۴- فوج اصفهان مستقر در شهر اصفهان به فرماندهی سرهنگ فضل الله میرسپاسی ۵- فوج آذربایجان مستقر در تبریز به فرماندهی یاور حسن خان ملک زاده هیربد ۶- گردان مستقل قم به فرماندهی یاور درگاهی ۷- گردان مستقل اراک و ملایر به فرماندهی یاور مهدیقلی تاجبخش ۸- گردان مستقل سمنان به فرماندهی یاور فتحعلی توپچی (ثقفی) ۹- گردان مستقل مازندارن به فرماندهی یاور فرج‌الله آق‌اولی ۱۰- گردان مستقل استرآباد به فرماندهی یاور حبیب الله خان ۱۱- گردان مستقل کردستان به فرماندهی یاور اکبرمیرزا قهرمانی ۱۲- گردان مستقل کرمانشاه به فرماندهی یاور عبدالله خان شرابی ۱۳- گردان مستقل گیلان به فرماندهی نایب سرهنگ فضلعلی خان قسمت عمده قوای ژاندارمری تفنگهای انگلیسی داشتند، تعدادی نیز تفنگ و موزر آلمانی وجود داشت. در مجموع ۹ توپ و ۱۵ مسلسل در اختیار ژاندارمری بود.

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/sb6zqnqvjuss0hrywsz.jpg[/IMG]

پس از کودتای ۱۲۹۹، سردار سپه (وزیر جنگ) که فرماندهی دیویزیون قزاق را نیز عهده دار بود در صدد تشکیل قشون متحدالشکل برآمد و بالاخره قوام السلطنه، صدراعظم، را راضی کرد. در نهایت در روز ۱۴ دی ۱۳۰۰ فرمان تشکیل قشون متحدالشکل صادر شد که از ادغام دو نیروی قزاق و ژاندارمری دولتی بوجود آمد. متعاقباً به موجب حکم قشونی ۲۲ بهمن ۱۳۰۰ اداره امنیه کل مملکتی در تحت اوامر وزارت جنگ و به ریاست علی آقاخان سردار رفعت تشکیل شد. این اداره جدیدالتأسیس در ساختمان شمس العماره که محل سابق ژاندارمری بود مستقر شد و افراد آن در سربازخانه محمدیه استقرار یافتند. اداره مرکزی شامل سه اداره بود: اداره کابینه، اداره محاسبات، اداره مباشرت و از نظر انتظامی نیز پنج ناحیه در نظر گرفته شد: ۱- امنیه مرکز ۲- امینه شرق ۳- امنیه غرب ۴- امنیه جنوب ۵- امنیه شمال غرب
در اواخر سال ۱۳۰۳ وزیر جنگ، امیرلشکر امیراحمدی را به ریاست اداره امنیه برگزید. تحت نظر امراحمدی، سازمان جدید امنیه به شش ناحیه تقسیم گردید:
۱- ناحیه مرکز تحت ریاست نایب سرهنگ علی اکبر احمدی
۲- ناحیه شمال غرب به مرکزیت تبریز تحت ریاست آقای سرهنگ رضاخان نوری
۳- ناحیه غرب به مرکزیت همدان تحت ریاست نایب سرهنگ اکبرمیرزا قهرمانی
۴- نایحه جنوب به مرکزیت شیراز تحت ریاست نایب سرهنگ سیدابوتراب شفیعی
۵- ناحیه جنوب شرقی به مرکزیت کرمان تحت ریاست نایب سرهنگ ملک زاده
۶- ناحیه شرق تحت ریاست سرهنگ عبدالعلی اعتمادمقدم امنیه علاوه بر محافظت خطوط ارتباطی کشور با وزارتخانه های عدلیه و مالیه، جهت وصول مالیتهای جاریه و معوقه، نیز همکاری نزدیک داشت. اداره امنیه در روستاها به عنوان ضابط عدلیه پرونده های مقدماتی شاکیان یا جرایم جنحه را با جمع آوری ادله برای رسیدگی نهائی به محاکم ذیربط ارجاع می نمود. در این دوره برای اداره امنیه، دولت پارک امین الملک واقع در خیابان مولوی روبروی مدرسه و مسجد مشیرالسلطنه را خریداری و پس از انجام تعمیرات و ایجاد بناهای جدید مورد استفاده قرار داد . در سال ۱۳۰۸ سرتیپ فضل الله زاهدی رئیس اداره امنیه مملکتی شد. چون زاهدی در دفع شورش عشایر فارس ناکام ماند، خلع درجه شد و سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه با حفظ سمت ریاست تفتیش قشون اداره امنیه را سرپرستی می نمود. در ۱۳۰۹ سرتیپ عزیزالله ضرغامی به ریاست کل امنیه منصوب شد. پس از وی به ترتیب سرهنگ غلامعلی زند و سرتیپ عبدالمجید فیروز رئیس امنیه شدند. در ۱۳۱۶ کفالت اداره امنیه به سرهنگ محمود خسروپناه محول شد. در ۱۳۱۸ اداره امنیه منحل و واحدهای آن در لشکرها ادغام شدند.

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/xxdmlenm6fnl80hldnyk.jpg[/IMG]
اولین هواپیمای ژاندارمری سسنا 182

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/6u679lbgy2446wg9i0ep.jpg[/IMG]

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/bgvyx6v8cphm2fcitxz1.jpg[/IMG]

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/uggrtikzyjlzg52n11.jpg[/IMG]



حالا که بحث زاندارمری شد خوب است یادی از این سه شهید غیور این نیرو کنیم که در سال 1320 به شهادت رسیدند.


تصویر
مزار شهدای در کنار رود ارس که به تنهائی در مقابل ارتش متجاوز روس ها مقاومت کردند



تصویر
[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/7zes5c8srqzj3wmgjan.jpg[/IMG]



سه شهید والامقام سال هاست در کنار پل آهنی رود ارس خفته اند. شهریور 1320 هنگامی متفقین تصمیم به اشغال ایران می گیرند این سه مرزبان غیور وظیفه پاسداری از مرزهای شمالی ایران را بر عهده داشته اند، پس از آن که ارتش روس ها برای ورود به خاک ایران
به پل فلزی جلفا-نخجوان که عملاً تنها و بهترین محل عبور از رود پرخروش ارس در این ناحیه است نزدیک می شوند مقاومت دو روزه این سه دلاور آغاز می گردد.



این مرزبانان غیور و شجاع مرزهای ایران با اشراف به پل، دو روز تمام لشکر تا بن دندان مسلح روس را زمین گیر می کنند.


روس ها نیز که چاره ای جز عبور از همین پل نداشته اند نمی توانستند با توپخانه سنگین به حمله بپردازند و در نهایت نیز با شهادت «ژاندارم شهید سرجوخه ملک محمدی»، «شهید سید محمد راثی هاشمی» و شهید عبدالله شهریاری» است که می توانند وارد خاک ایران شوند.



بر روی سنگ آرامگاه هر سه شهید نوشته شده است «آرامگاه ژاندارم شهید، ... که در شهریور ماه 1320 در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است».بر بالای آرامگاه آنان این بیت شعر نقش بسته است: هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک پاینده و جاوید بماند وطن ما
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/01~29.jpg[/IMG][/center]

[b][font='comic sans ms', cursive]آرامگاه شهدای جنگ چالدران [/font][/b]

[center][b][font='comic sans ms', cursive][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/02~30.jpg[/IMG][/font][/b][/center]

[center][b][font='comic sans ms', cursive][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/03~27.jpg[/IMG][/font][/b][/center]

[center][b][font='comic sans ms', cursive][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/04~23.jpg[/IMG][/font][/b][/center]
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#0000cd]خدا رحمتشون کنه[/color][/font][/size]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

با سلام. ژاندارم به فرانسه میشود مرد تفنگ دار ( مسلح ) . وظیفه اصلی ژاندارمری حفاظـت از مرزهای کشور. حراست و تامین امنیت جاده ها و حضور در پاسگاهای قضایی در مناطق خارج از شهرها و مقابله با هر گونه نا ارامی در در خارج از محدوده شهرها بود .و امداد رسانی در مواقع سیل و زلزله و..و..!زیر اظر وزارت کشور. با شروع نا آرامیها و جنگ در کشور ژاندارمری وظیفه اش دو چندان شد و تا پایان جنگ پابه پای دیگر نیروها در خطوط مختلف جبهه حضور داشت. دوران آموزشی سربازان در این سازمان کمی با دیگر نیروها ( هنگام جنگ ) فرق داشت و بیشتر روی توان پیاده و تقویت قدرت بدنی متمرکز بود . برای پیاده روی و کوهپیمایی بیشتر وقت میگذاشتند و همیشه میگفتند یک ژاندارم باید مثل آهو روی کوها بدود! از این پایگاه به آن پاسگاه آذوقه و مهمات ببردو...! و برای تقویت پاهها بهترین کار رژه رفتن است. اصلا بنیان رژه برای محکم کردن استخوانهای پا و تقویت عضلات پا و کمر است !! و همیشه پادگانهای آموزش ژاندارمری در مناطق کوهستانی قرار داشت . در زمان جنگ بیشتر نیروهای ژاندارمری در غرب و مناطق صعب لعبور شمال غربی کشور مستقر بودند. البته نسبت به کل نوار مرزی تغریبا برابر بودند.نیروهای مستقر در مناطق جنگی وظیفه شان تامین امنیت جاده های کوهستانی برای عبور دیگر نیروها ( تامین جاده ) دیده بانی و نگهبانی در پایگاهای مرزی و جلوگیری از نفوذ نیروهای شناسایی عراق و درگیری و تعقیب و گریز با اشرار و نیروهای جدایی طلب و ضد انقلاب ! همزمان در یک نقطه با چند دشمن درگیری داشتیم! عراق از روبرو وسمت راست و دیگران از همه جا! تفنگ سازمانی ژ3 و هنگام پاکسازی روستاها همان ولی نوع تاشو. افسران ممراه خود همیشه کلت داشتند. ژاندارمری لشگر نداشت! هنگ و گردان و گروهان و همیشه در صورت نیاز به دبگر نیروهای درگیر ( طرح جندالله ) فورا نفر هم قرض میداد؟! واحد های پدافند ضد هوایی 2لول و 4 لول و توپهای راداری هم داشتیم. خمپاره انداز و آرپیجی زن هم داشتیم و ...! نسبت به اندک بودن نفرات بیشتربن شهدا را دادیم! جانبازان به علت کوهستانی وبا پر برف بودن یا عدم امنیت جاده باید گاها چند روزی در سنگر می ماندند تا به پایین برده شوند. و کسی نفهمید که چه یر سر ژاندارمری آمد؟ چرا ادغام شد؟ تنها سربازانی که هر شب بلا استثنا نگهبانی میدادند ما بودیم ( هر شب 2 تا 2 ساعت ) در نوک کوهای نوسود و پنجوین و 3 ساعت دیده بانی مستمر در هر روز از ما نفراتی ساخته بود که ماشین وار میجنگیدیم! و کسی هم نبود آنچنان سخت بگیرد! سخت بود! نگهبانی میدادبم تا دوستانمان در سنگر استراحت کنند و آنها میامدند تا ما بتونیم برویم و دیده بانی میکردیم تا کشته نشویم!! وقتی مرخصی تمام میشد برمیگشتیم به جایی که عدهای منتظر هستند ما را بکشند! ولی بر میگشتیم تا دوستانمان هم بتوانند به مرخصی بروند. میشد نرویم فرار کنیم و یا به خارج از کشور دریم! کسی به زور نگفت بیا برو و در آنجا هم اکثرا نماز تمیخواندیم و روزه هم همبتطور! خوش بودیم ولی خوش نمیگذشت شاید در غفلت بودیم! فکر میکنم از الان بهتر بود!و الان که دوستانم اکثرا رفتند و آنهایی که ماندند فراموش شدند!ولی فراموش نکردند. شاید اگر ژاندارمری هنوز بود گاها از ما یاد میکرد. در سازمانی خدمت کردیم که دیگر وجود ندارد!ولی ایران هنوز هست.سربازی من که تمام شد جنگ هم اواخرش بود. از خاطرات تلخ و شبرین و خوردن قاطر زنده زنده و املت با تخم مار هم جالب است. به مرور. ( قابل توجه سربازان جدید )!

 

منبع

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چند عکس جالب انگیز از ژاندارمری

 

Gendarmeri-Cart.jpg

 

GendarmeriFarman.jpg

 

Gendarmeri-officers1.jpg

 

Gendarmeri-outpost.jpg

 

Gendarmeri-outpost2.jpg

 

GendarmeriParcham.jpg

 

paydari1.jpg

 

paydari2.jpg

 

PoliceRah-outpost.jpg

 

Gendarmeri_air1.jpg

 

Gendarmeri_Benz.jpg

 

Gendarmeri_Motor.jpg

 

Gendarmeri-bazdid.jpg

 

Gendarmeri-bazdid2.jpg

 

Gendarmeri-bazdid3.jpg

 

Gendarmeri-bazdid4.jpg

 

Gendarmeri-camels.jpg

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نقش ژاندارمری در عملیات محرم

 

تا قبل از آغاز جنگ به صورت رسمی در 31 شهریور 1359، نیروهای ژاندارمری مستقر در مرز به عنوان اولین حافظان جمهوری اسلامی به مقابله با دشمن بعثی پرداختند. با هجوم گسترده و ناگهانی نیروهای بعثی در همان تاریخ از محورهای مختلف غرب و جنوب به خاک جمهوری اسلامی ایران، در اولین قدم نیروهای ژاندارمری مستقر در مرزها به همراه نیروهای مردمی به مقابله با آنان پرداختند. متن زیر گزیده ای از کتاب "نیروهای انتظامی و جنگ" پیرامون نقش آفرینی نیروهای ژاندارمری در عملیات محرم است.

عملیات محرم
عملیات مزبور در تاریخ 10/8/61 با رمز مبارک "یازینب" در منطقه عملیاتی موسیان و شرهانی، زبیدات و جنوب شرقی دهلران در غرب عین خوش با هدف آزادسازی ارتفاعات حمرین در جنوب دهلران، تهدید و دسترسی به امکانات نفتی داخل عراق و شهرک زبیدات آغاز شد. عملیات تا 15/10/61 و در سه مرحله اجرا شد و با شرکت تمامی نیروهای خودی اعم از ارتش، سپاه، بسیج و ژاندارمری تا دست یافتن به تمامی هدف های از پیش تعیین شده ادامه داشت. نیروهای خودی تا 15کیلومتری داخل عراق نفوذ کرده بر پاسگاه و تاسیسات نفتی عراق مسلط شدند.
نقش ژاندارمری در این عملیات به استعداد یک گردان در نیروهای خط‌شکن (یا طعمه) بود که همراه با دیگر نیروها تا آخرین حد تلاش نموده و در این راه شهیدانی چند نیز به پیشگاه امت شهیدپرور تقدیم نمودند. در این عملیات قرارگاه ژاندارمری که پشت خط مقدم مستقر بود و نقش تدارک خط را به عهده داشت در داخل خاک عراق مستقر شده بود و علی‌رغم پاتک شدید دشمن که از ساعت 6 صبح (21/8/61) شروع شده بود روحیه نیروها در این محل بسیار بالا بود. فرمانده گردان، سروان پیاده ناصر تیرانداز در این‌باره می‌گوید: این گردان به طور فعال در این قسمت از عملیات شرکت داشته حتی ما خودمان یک گروهان خط‌شکن داشتیم که اینها آماده بودند قبل از سایر برادران دیگر از روی مین بگذرند و بتوانند با شهادت‌شان و فدا نمودن خود راه را برای سایر برادران و پرسنل باز کنند البته در همان شب عملیات اینها دخالت داده شدند و حرکت کردند. صبح زود روز بعد از عملیات بقیه نیروهای ما که در واحدهای برادران سپاه ادغام شده بودند، روی ارتفاعات تسخیر شده مرزی رسیده، مستقر شده و تحکیم مواضع و هدف کردند.
ستوان فرشاد یکی دیگر از فرماندهان ژاندارمری در عملیات محرم در مورد ادغام نیروهای ژاندارمری با نیروهای سپاه می‌گوید: کلا ادغام نیروهای ژاندارمری در بسیج پاسداران، سبب تقویت روحیه هر دو نیرو شده و در کنار همدیگر و با استفاده از تجربیات یکدیگر توانستند عملیات را به نحو بسیار عالی تا سرحد امکان به انجام برسانند.
برخی از پرسنل گردان 907 ژاندارمری اصرار داشتند که تا موفقیت سرهنگ سپهری و فرمانده گردان 907 را برای رفتن به خط مقدم به‌دست آوردند اما به علت آتش شدید نیروهای عراقی و پاتک تازه آغاز شده، به آنان اجازه داده نشد. دشمن بعد از عملیات محرم در 22/8/61 با تعداد زیادی تانک دست به پاتک شدیدی زد که یک گروهان از نیروهای ژاندارمری فقط با تعدادی پرسنل ایثارگر و با تعداد کمی آرپی‌جی، جلوی این پاتک‌شان را گرفتند و چندین تانک‌شان را زدند و بقیه آنها فرار کردند.
سرهنگ بهرام‌‌پور جانشین فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در قرارگاه عملیاتی شمال غرب و فرمانده ژاندارمری ناحیه کردستان، هدف از تشکیل قرارگاه حمزه سیدالشهدا را در سال 1361 در کردستان چنین توصیف می‌کند: هدف از تشکیل قرارگاه که مرکز عملیات ارتش و سپاه و ژاندارمری می‌باشد، بازکردن محورها و استقرار پایگاه‌ها در عمق منطقه سپس بستن مرزها و تجزیه ضد انقلاب داخلی و خارجی از یکدیگر و همین‌طور هماهنگ‌کردن نیروهای مسلح در جهت نیل به اهداف فوق می‌باشد.
سرهنگ دوم پیاده جعفر سپهری فرمانده عملیات ژاندارمری در خوزستان، نقش نیروهای ژاندارمری را در پیشرفت جنگ و پیروزی‌های به‌دست‌آمده تا دی‌ماه سال 1361 چنین بیان می‌کند: متأسفانه آنچنان که باید و شاید ژاندارمری‌ را در حدی که هست نشان ندادند. عملیات و فعالیت‌های سلحشوران ژاندارمری را بازگو نکردند مردم کمتر آگاهی دارند. ما که در بطن قضیه هستیم و در جریان آن هستیم می‌دانیم که ژاندارمری در تمام 25 ماه جنگ تحمیلی (تا آن زمان) چه ایثارگرانه خودش را نشان داده و چه کارهایی انجام داد. از ابتدای عملیات دشمن، ژاندارمری در اقصی نقاط مرزی بوده، قدم به قدم با دشمن مبارزه کرد. با دادن ضایعات بی‌شماری از پرسنل ایثارگر خودش، نشان داده در تمام حملات که انجام شده از عملیات حصر آبادان از عملیات ثامن‌الائمه، از عملیات فتح‌المبین، بیت‌المقدس، از عملیات رمضان و اخیرا عملیات محرم، ژاندارمری فعالانه شرکت داشته و آمار تلفات شهدا، مجروحان، معلولان و مفقود‌الاثرهای ژاندارمری نشانگر این ایثارها و جانبازی‌های غرورآفرین‌مان می‌باشد. من و تمام فرماندهان در مقابل این سلحشوران این عزیزانی که واقعا عاشق شهادت‌اند، شرمنده‌ایم؛ وقتی ایثارگری‌هایشان را می‌بینیم. ما برای هر عملیات وقتی به تعداد قلیلی پرسنل نیاز داریم به قدری داوطلب هستند، به قدری جان‌نثار هستند که قابل وصف نیست؛ همه‌شان دلشان می‌خواهد در این عملیات بخصوص در تک و در عملیات آفندی شرکت کنند و حتی پرسنلی که مدت‌ها در جنگ بودند و حتی زخمی شدند و برگشتند دوباره به سر خدمت، باز هم می‌خواهند در عملیات شرکت کنند؛ ما ناچاریم از بین داوطلبین باز هم عده‌ای را به قید قرعه انتخاب کنیم تا واحد مورد نظرمان تشکیل و به جبهه فرستاده شود. برادرها عملا بارها نشان دادند که حتی پرسنل از ما ناراضی می‌شوند به خاطر اینکه ما را چرا جبهه نمی‌فرستید و یا چرا در عملیات آفندی شرکت نمی‌دهید.

بنابراین گزارش، کتاب نیروهای انتظامی و جنگ به قلم سف الله رنجبر از سری کتاب های در جبهه ها چه خبر بود از سوی انتشارات اسلامی روانه بازار نشر شده است.

 

منبع

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.