امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]گفته بودم که از دنیای صرف کتابی بیا بیرون! الان هم یه نکته بهش اضافه میکنم خود شما دچار توهم توطئه شده همه چی رو با این دید میبینی!

بهتره تو سن خودت که فکر کنم 19 باشه باقی بمونی سعی نکن ادای یه فرد 40 ساله رو در بیاری به موقعش به اون سن میرسی اون وقت ببینم چه گلی به بخشی که مسئولیت داری میزنی؟

مورد دیگه ای رو لزوم نمیبینم بیان کنم همینا کافی بود. موفق باشی ولی اینو بدون با این تفکر موفق نمیشی بعد سی سال هم به خودت لعنت میفرستی.
[/quote]

دوست عزیز شما یه نیگا به چیزهایی که در جواب افرادی که با نظرات شما مخالف هستند بنداز ببین حرفات اصلا منطقی هستند؟
ایشون یه مطلب طولانی با دلیل و براساس منطق نوشتند و شما اینجوری جواب می دی.
من از سن شما خبر ندارم ولی فکر نمی کنم 19 یا 20 ساله باشی چون نوجوان بودن رو مثل اینکه یه کم بود می بینی. بهتره که بدونی اینطور که معلومه تنها آدمایی که این مملکت می تونه بهشون امیدوار باشه همین افرادی مثل ernesto هستند چون از نسل های قبلی که هیچ کاری بر نیومد.
و شما یه لطفی بکنید و بگید غیر از دنیای کتاب برای یادگیری و فهم دیگه به چه چیزهایی می شه رجوع کرد ؟ لابد رادیو تلویزیون و روزنامه های ایران ؟
مطمئن باش اگر به آدمایی که واقعا می خوان کار کنند و نوآوری دارند و واقع بین هستند در ایران اجازه ی فعالیت بدن کشور پیشرفت می کنه مسئله اینه که کسانی که مسئول کارها هستند هم بی سواد تشریف دارند و هم مغزشون شست و شو داده شده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شما رو به جان هرکی دوست داریم قسم می دم این بحث ها رو بیخیال شید. طرفین حرفاشون رو زدند. حالا بذارید هر کس که خوند خودش پیش خودش قضیه رو حلاجی کنه.

در مورد تولیدات جنگی در ایران هم قبلا بارها بحث کردیم و همه همینجوری بی نتیجه. چرا وقتمون رو نمی ذاریم درباره یه چیز بدردبخور تحقیق نمی کنیم.

اگر درباره تاکتیکهای زرهی متفقین در جنگ جهانی دوم تحقیق کرده بودیم تا حالا 100 صفحه مطلب شده بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا اين تانك مثل تانكهاي جنگ جهاني دومه تاره اونا توشون تميز تر بود توي اين تانك همه تجهيزات انالوگه و فكر كنم تو تانكهاي خارجي تقريبا يشتر ابزار ديجيتال هست .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]ختم بحث جنگ رواني و پنهان كردن اطلاعات و اينها!! صلوات! icon_cheesygrin [/b]
---
به هر حال يك نتيجه گيري اي كه هممون ميتونيم بكنيم و هممون ديگه قبولش داريم.. پروتو تايپ هاي مختلفي در رابطه با تانكي داخلي كار شده و هنوز هم داره كار ميشه كه همين هم ايران رو به عنوان يك قدرت زرهي و ضد زرهي پر پتانسيل قرار ميده. مطمءن باشيم اگر هم تا به حال توليدي انبوه صورت نگرفته باشه...به محض اينكه نمونه ها به مرحله اي از پيشرفتگي برسه .. جانشين تي 72 هاي ما خواهد شد.
هممون هم ميدونيم كه كسي خيال تصرف زميني ايران رو نداره و ما نه با لءو پارد و نه مركاوا و نه حتي آبرامز آمريكايي روبرو نميشيم.
اولويت تحقيقات و توسعه صنايع نظامي ايران: موشكي-پدافندي-الكترونيك هوايي هست.
پس دسته متخصصين ما در تحقيقات اين تانك درد نكنه و به اميد پيشرفته تر شدن نمونه هاي جديدتر.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
اما مسئله‌اي كه اين چند روز، ذهنم رو مشغول كرد و نهايتاً مجبور به پست دادنم كرد، گله‌اي بود كه از دوستم ارنستو رومل داشتم و دارم.

مي‌خواستم از اين دوست عزيزم بپرسم تا حالا يه مرور كوتاه نسبت به پست‌هايي كه از ابتدا تا به امروز دادين، داشتين؟ آيا دقت كردين كه در پست‌هاتون و به اسم حقيقت‌يابي، چه تحقيرها كه نثار كشورمون نكردين؟

شايد شما هميشه دوست دارين كه زواياي تاريك هر چيزي رو (درست يا غلط)، به همه يادآور بشي! ولي يه چيز رو هيچ‌وقت دقت نمي‌كني و اون اينكه هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد!!

زماني دستاوردهاي كشورمون رو به استهزاء مي‌گيري (و البته قوياً هم مي‌گي كه قصد مسخره كردن و كوچك شمردن رو نداري ... ولي نمي‌دونم چرا همه اين استنباط رو دارن!!)، كه دشمنان كشور ما، از صبح تا شب در اين زمينه برنامه تلويزيوني مي‌ذارن و قدر مسلم اونا از ما پول نمي‌گيرن كه از برد شهاب 3 ما يا از برد سجيل ما يا از قدرت موشكي و دفاعي‌مون تعريف كنن و به خاطرش دهها مانور نظامي انجام بدن و انواع سيستم‌هاي ضد موشك رو بسازن و آزمايش كنن!!

كاش كمي به حرف‌هاي خود فكر مي‌كردي دوست من تا اينقدر حرفات، گاهاً دشمن‌شاد كن نمي‌شد!
مي‌دونم كه قصدت اين نيست! ولي رفيق! وقتي كه بزني تو گوش يه نفر و بگي من دوست دارم كه مي‌زنمت، شايد قصدت خير باشه! ولي وقتي جلوي بچه محلاش و رفيقاش و دشمناش اين كارو كردي، يعني فقط تحقير و كوچيكش كردي!! حالا اگرم كه به ناحق زده باشيش كه ديگه واويلا ...!!!

علي ايحال، مي‌دونم كه براي اين حرفم هم هزاران جواب و دليل و برهان داري! كاري ندارم. ولي بهتره كمي هم به وجدانت رجوع كني و ببيني كه اين كارها، خدمت به كشور و مردم كشوره يا ...!
[/quote]

من قبول دارم حرفت رو مصطفی جان اما دفاع منم بشنو:

به جرات میگم از بچگیم تا سال اول دبیرستان با تمام وجودم از کشورم و چیزهایی که ساخته دفاع کردم (هرچند هم دفاع کردم و هم به موقع خودش نقد کردم) و به صورت صرف فقط از تولیداتی دفاع کردم که خودمم میدونستم عینهو ذوالفقاره و فکر کنم الان به عنوان یه ایرانی حق داشته باشم اگر ایراد و انتقادی دارم بگم ....

میدونی مشکل چیه؟! من قبلا ها همیشه از چندین دید نظرم رو راجبه موضوع میگفتم مثلا میگم، راجبه شهاب 3 از دید یه ایرانی وطن پرست بعد یه امریکایی عاقل اما دشمن بعدم یه ادم بی طرف نظریات رو میگفتم و بعد میگفتم هرکدوم که فکر میکنین درست تره رو انتخاب کنین و قبل اینکه اینطور بگم همیشه از دید یه ایرانی دفاع صرف میکردم از تولیدات کشورم... گذشت و گذشت تا اینکه یه چیزایی رو فهمیدم:

فهمیدم به من و ما دروغ گفتند
فهمیدم سالها چیزی رو به من قبولوندن که درست نبوده ...

خوب اون وقت بود که گفتم من الان مثل خیلی ها میام حرف اصلی رو بدون لفافه پیچیدن میگم.. اگر شهاب خوبه میگم خوبه این مزیت این مزمت .. اگر شهاب بد هست میام میگم بد هست ...
شاید به این دلیل اینجور میگم چون تو نت ایران زیاد دیدم وقتی اومدم از چند دیدگاه بررسی کردم واسه کسی فرقی نمیکرد و فقط میگفتند طولانیه با وجود اینکه درست ترین بود یعنی هرچی نظریه بود بیان میکردم بعد هرکسی با توجه به عقل و اندیشه خودش درست ترین رو انتخاب میکرد.... اما وقتی اومدم به نظر خودم صحیح ترین رو بیان میکردم یه عده یا موافق بودن یا مخالف ..

میخوام بگم مشکل ما ایرانیا زیاده ... یعنی یا باید دفاع صرف کنیم از یه سلاحی که ساختیم یا انتقاد و من همیشه مرز این دو تا رو گرفتم اما مردم ما طاقت اینم ندارند!
وقتی میگم ذوالفقار بد هست بعدشم همیشه میگم در عوض با اینکه ما زیرساخت نداشتیم تونستند اینو بسازند و این خیلی خوبه .... یعنی دقیقا بر اساس واقعیات حرف میزنم ...

انتقاد و پیشنهاد حق طبیعی و مسلم من تو ما شماست

همه میدونند من با کسانی تو همین نت ایران بحث کردم که بنی بشری نتونست قانعشون کنه اما من اونقدر ابرام کردم و پافشاری تا موضوعی رو قبول کردند هرچند من راجبه چیزی که به یقین میدونستم درسته بحث کردم مثل شهاب و البته منطقی و مطابق واقعیت .... حالا کاریم به اصلیت شهاب و.. کره شمالی و.. اصلا نداشتم و با تمام وجودم دفاع کردم ازش چون میدونستم ارزش دفاع کردن داره چون میدونستم تا حدودی درسته ...
اما وقتی میدونم ذوالففار چیزی نیست که باشه به من حق بده انتقاد کنم انتقاد من برای بهتر شدنه
انتقاد من این نیست چرا سیستم اتش تانک مشکل داره .. نه ابدا ... انتقاد من اینه چرا مردم خودمون رو میخواهیم گول بزنیم به جای دشمن؟!

هدف ما حمله به دشمن هپس باید به دشمن حمله کنیم نه به خودی ....

با وجود اینکه چیزایی راجبه ذوالفقار از نظر فنی میدونم اما انتقاد من اون نیست انتقاد و درد دل من به عبارت هبتر اینه: چرا مردم خودمون؟! چرا تحقیر ملت ایران؟!
چرا نریم دشمن رو گول نزنیم به جای گول زدن مردم خودمون.....

یادتونه هربار گفتیم ذوالفقار اینجوریه چقدر ناسزا و اهانت شنیدیم؟! الان چی شد؟! این عکسا رو دیدین ایا قبول کردین اون موقع حرف ما درست بود؟! پس چرا کسی الان نمدیا بگه ببخشید که بهتون فحش دادیم؟!
چرا کسی نمیاد بگه شما اون موقع واقعیت رو گفتین اما ما گفتیم نه شما دروغ میگین ایران بهترین تانک جهان رو ساخته؟!

چرا کسی نمیاد از مردم ما معذرت خواهی کنه چون ده سال دروغ شنیدن؟!
من فرق جنگ روانی و دروغ رو میدونم ... اگر جنگ روانی بود همه میگفتند بله شما درست میگین اما برای ناکار کردن دشمن لازمه اما اینو نگفتند بلکه گفتند:
شما خائنین.. شما دروغ میگین.. شما فلان و بهمان.....
این یعنی اینکه جنگ روانی در کار نیست.... بلکه دروغ در کار هست ...

درد من اینه که اون متن رو نوشتم وگرنه من به ایرانی بودنم و ساخت تانکی هرچند ضعیف اما تحت تحریم و با بدبختی مثل ذوالفقار افتخار میکنم حتی اگر سرتا پاش مشکل باشه

من میگم به شعور ایرانی توهین نکنیم .... همین


[quote]

بهتره تو سن خودت که فکر کنم 19 باشه باقی بمونی سعی نکن ادای یه فرد 40 ساله رو در بیاری به موقعش به اون سن میرسی اون وقت ببینم چه گلی به بخشی که مسئولیت داری میزنی؟ [/quote]

سعید خوشبختانه یا بدبختانه من تو همین سن و سال کسانی و چیزائی رو دیدم که یقین بدون طرف برسه سن 50 سالگی هم نمیتونه ببینه، با کسانی ملاقات داشتم به جز همون کتابی که شما میگی ازش بیا بیرون که نه به شنیدن بلکه به چشم غیب شدن صدهزار تا بسیجی رو دیدن ....


سعید ادم با چشم عقل ببینه نیاز به سن نداره نیاز به سواد و دانش و تعقل داره


خدا و پیامبرش چیز گفتن برادر سعید؟! تعقل


به نام خداومند جان و خرد کزین برتر انیدشه برنگذرد ... معینش رو که میدونی؟! بالاترین گوهرهایی که خدا به ما ارزانی داشت عقل بود و جان

میگن چو عقل نباشد جان در عذاب است

میگن عاقل چرا کند کاری که باز ارد پشیمانی؟!

میبینی همه میگن عقل و نه چیز دیگری .. نمیگن کتاب بلکه میگن عقلی که در خواندن کتاب به کار میره ...
هرچند تو کدوم کتاب نوشته بود ذوالفقار1 اینه؟! که من از روش بد برداشت کردم؟! نه نه ... میبینی که حرف من درست دراومد نه دوستان دیگر ...

اقا سعید خدا رو شکر اگر به سواد باشه من اندازه صدتا 40 ساله به بالا سواد دارم .. اینو ممنون اونی هستم که اون بالا بود و به ما عنایت داشت
اگر به تعقل باشه که یقین بدون من از همه چیز برام مهمتره تو سیستم زندگیم ... خدا رو شکر بارها ثابت کردم تعقل کردن من از خیلی پیر پاتال جماعت بهتره

یه نکته ایی رو هم بگم نگی از خودش تعریف میکنه و چی و چی .... بلکه دارم عین حرفی رو به کسانی میگم که شما بهشون میگی 40 ساله:

سوم راهنمائی بودم شدید شد حرفم با پدرم ... سر اینکه چرا میلیتار دوست دارم چرا کتاب غیردرسی بیشتر میخونم ؟ چرا عشقم اینه برم افسری جمهوری اسلامی .... و اینکه مگر من چقدر میدونم که میگم اقای برادر محسن رضائی شما اشتباه کردی تو فلان عملیات؟!

میدونی چی جواب دام؟! گفتم من اونقدر به خودم مطمئنم و اعتماد به نفس دارم که ناشی از سواد و اندیشه ام هست که الان برات تا درجه سرهنگی هر ارتشی و سپاهی بیاد اگر بیشتر ازش ندونم تو علوم نظامی کمترم نمیدونم و مطمئن باش تو سواد و تعقل جلوی هیچ نظامی تا این درجه کم نمیارم .. یانم گفتم چون بالای ده تا سرهنگ ارتشی سپاهی دیدم و میدونم چقدر سوادشونه ...

دونستن این نیست که اف14 سال تولیدش کی هست .. دونستن اینه بتونی تجزیه و تحلیل کنی بتونی برنامه بریزی بتونی عیب یاب کنی .... بتونی درست تعقل کنی


قسم میخورم وقتی داشتم میرفتم افسری و کل ایل و تبارم میگفتند نرو به دردت نمیخوره، وقتیکه تمام دوستان نزدیکم از حسرت اینکه من با این همه اطلاعاتم میخوام برم خودم رو بدم دست 4 تا ادم هیچ نفهم ... باهام قهر کردند و تا وقتی برنگشتم چیزی باهام حرف نزدن ... وقتی خانواده خودم میگفتند اینا کجا تو کجا و اونام از دستم شاکی بودند اما هی من میگفتم به عشق افسری از بچگی نشستم کتاب خوندم و فکر کردم چون نظامی خوبه که مغز داشته باشه... یه سرهنگی از برو بچس افسری امام علی اوردن نصیحت کردنم که نیا اوضاع خرابه و بعدم دید بهم تاثیر نداره میدونی چی بهم گفت؟! اخه تو مثلا فکر میکنی چقدر بلدی؟! گفتم حاضرم با همونایی که یه زمان تو ایران الگوم بودن همین الان بحث کنم .. همونائی که الان درجه سرلشکری دارند....

یعنی من اینقدر به خودم ممطئنم و بهم به لفط خدا ثابت شده که تجزیه و تحلیلم با عنایت خدا اشتباه در نمیاد ... اونقدر مطمئنم که میدونم از نظر درک نظامی شعورم از خیلی بالاتره و اینم به دست نیاوردم مگر با این جمله:

ما می توانیم .. نشد وجود نداره .. غیرممکن نیست.. سن مهم نیست .. اندیشه و سواد مهمه و درنهایت توکل به کسی که اون بالاست هر چیزی رو ممکن میکنه

جناب سعید شاید من اشتباه کنم و نتونم از پس 4 تا ادم که .. هستند و بودند برنیام اما اینو یقین بدون شعار من این بوده تو زندگیم:



فکر نکن چون کوچکی ، فکر نکن چون به سن کوچکی پس اونائی که از تو بزرگترند بهتر تصمیم میگیرند و میدونند ، بلکه فکر کن چیکار میتونی بکنی که تو سن کم هم بیشتر از یه مرد بدونی ، برو تلاش کن سعی کن که با وجود سن کم بازم بهتر از خیلی ها باشی
میدونی کی اینا رو میگفتم!؟ وقتی انتخاب کردم برم افسری ... وقتی انتخاب کردم نظامی باشم که واسه کشورم افتخار بیارم ..
اره شما درست میگی من 19 ساله بودم و کمتر و شاید واسه همین احمق شدم و اینجوری فکر میکردم چون نمیدونستم تو ارتش و سپاه این مملکت به تنها چیزی که اهمیت نمیدن سواد و عقل هست
فکر میکردم اگر از تاریخ چیزی ندونم از سیاست چیزی نفهمم هیچی بارم نیست و این واسه یه نظامی بد هست و وقتی که کشورم بهم احتیاج داره من باعث شکست کشورم میشم ... شاید اون موقع یه درجه دارم نباشم اما وقتیکه هر نظامی اینطور کفر کنه مطمئن باش بهترین ارتش جهان رو کشوری داراست... المان ، بعد اون همه شکست المان نشد چونکه اروپائیه .. المان شد چون مردمش به خودشون اعتماد داشتند میدونستند چی به چیه ...
رومل ها و رونشست ها و.. به وجود نیومدن مگر با علم بالا مگر با تعقل زیاد

من برای ایران سرم رفت تو کتاب تا وقتیکه سرم رو اوردم بیرون کشورم بهم نیاز داشت لشکر نبرم دسته برگردونم ...


میدونی مشکل مردم ما چیه؟! مشکل مردم ما اینه فکر میکنند چون طرف الان دکتر هست پس هرچی بگه از یه ادم که دیپلم هم نداره درست تره در صورتیکه ممکنه حتی صحبتی که اون دکتر میکنه درحد تخصصشم نباشه .... و اشتباه باشه اما چون دکتره پس میگن میدونه
مردم ما حتی اگر تو کل دنیا بهت بگن مخ کامپیوتر اما سنت 20 سال باشه ولی یه احمق نادان ولی 35 ساله باشه که علوم کاربردی کاپیوتر یاد گرفته و اندازه صفحه کیبورد از کامپیوتر سررشته داره و بیاد حرفی بزنه حرف اونو قبول میکنند و این اشتباهه

راجبه سن هم همینطور... من از کسانیکه فکر میکنند چون سن طرف کم هست پس سوادشم کم هست و هیچی نمیدونه همیشه تعجب میکردم اما کم کم فهمیدم این عادت ما ایرانیاست که خودمون رو کوچک میپنداریم....

اقا سعید رک بگم: وقتی من میدونم که میتونم بهتر درک کنم چیزی رو و نتیجه بهتر بگیرم حرفم رو میزنم خواه پند گیر خواه ملال

شاید باور نکنی اما من از 5 سال پیش دقیقا راه هایی که میشد یه پاسگاه نیرو انتظامی رو ترکوند بیان میکردم اما همه میگفتند مگر تو کی هستی اما امروزه روز به همونا ثابت شد من 5 سال پیش درست گفتم چون درک من بهتر بود ا موقعیت دشمن و خودی .. چون نقشه ریزی من بهتر بود
این چیزا نیاز به سن نداره نیاز به عقل داره و وساد .. شمام بودی پیش بینی میکردی .... اما مردم ما حرف ماها رو گوش نیمدن بعد وقتی میان شکست میخورند به همه چیز ربطش میدن به جز مغزخراب خودشون!


الانم حاضرم از حرفام دفاع کنم ، اقایون خانومای خواننده هرکی فکر میکنه من چیز اشتباهی گفتم بگه تا دفاع کنم ...

درد من اینه میدونم همه میدونند که حرفام حداقلش تا 70 درصد درسته اما چون به عرق ملی شون برمیخوره نمیگن..... و درد من اینه من این عرق ملی رو از بچگی باهاش بزرگ شدم اما لان واسم عادی شده چون میدونم ناسیونالیسم کور عاقبتش مرگه.... اونقدر شجاعت دارم ایرادات کشورم رو بگم



و دیگر حرفی نیست


خدا رو شکر میکنم که خیلی ها تو همین اینترنت ایران گفتن ارنستو رومل با 19 سال سن اندازه صدتا ادم چیز فهم میفهمه و اتفاقا نه تنها ننگ و عار نشمردنش بلکه افتخار کردن بهش....

بهتره قدر خودمون رو بدونیم اقا سعید.. فکر نکن چون من و شماجوانیم پس پیر پاتال جماعت از ما بهتر سواد داره.. اونیکه میگن پیرمردا بهتر میفهمند تجربه هست نه سواد !

یا حق


***** کامل توضیح دادم ت دیگه سوالی نمونه واسه کسی که بگه 19 سالته....سن برای من مهم نیست

***** یه نکته دیگه الان یادم افتاد یعنی دیدم!: ممنون از تمام دوستانی که چه موافقت چه مخالفت چه رای ممتنع دادن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Ernesto_Rommel

بیانیه ی دوم شما رو خوندم
عرض کنم خدمت شما یک اشتباه شما این که بعضی از افراد مقابلتون در زندگی رو بی شعور می بینی وقت عضو این سایت شدم گفتم f14 از کار افتاده یکی دوتا از دوستان بشدت بهشون برخورد من دلیلم سنگینی قدیمی بودن سازه و بعضی از دلایل دیگه مثل عدم پنهان کاری بود رو آوردم قبول نکردند من به آنها نگفتم بی شعور چون احساسی شده بودن به خاطر نبرد های قهرمانانه ی این جنگنده با هواپیماهای ضعیف تر از خودش این که این جنگنده خیلی قوی بود حرفی ندارم

[quote]گفتم من اونقدر به خودم مطمئنم و اعتماد به نفس دارم که ناشی از سواد و اندیشه ام هست که الان برات تا درجه سرهنگی هر ارتشی و سپاهی بیاد اگر بیشتر ازش ندونم تو علوم نظامی کمترم نمیدونم و مطمئن باش تو سواد و تعقل جلوی هیچ نظامی تا این درجه کم نمیارم .. یانم گفتم چون بالای ده تا سرهنگ ارتشی سپاهی دیدم و میدونم چقدر سوادشونه ... [/quote]
اینهم یک اشتباه دیگه می دونی چرا چون تمام سرهنگ های این کشور رو ندیدی


یک سوال یک موتور تانک می تونی طراحی کنی نمی تونی درسته می دونی چرا چون سوادش رو نداری ؟
می تونی یک موتور جت طراحی کنی جوابت منفی چون سوادش رو نداری ؟


در بیانیه ات اسم خدا رو اوردی بزار بهت بگم اگر خدا بخواهد حتی یک بچه ی ۵ ساله هم تورو به زمین می کوبه در تحلیل های ارزشمندت و حتی یک سنگ و هرانچه خدا بخواهد. که این کار رو بکنه این کار انجام می شه و تو شکست می خوری همان طور که گفتم تو دچار غرور شدی

منم می دونم این تاک ضعیف است ولی در آتش سوختن تانک های خیلی قوی رو دیدم که یک موشک کوچک آن رو به آتیش کشید به این جمله ای که گفتم خوب فکر کن و به ظاهرش نگاه نکن
و بعد برای خودت تحلیل کن به من تحلیت رو بگو اگر تونستی منظور من رو بگی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]یک سوال یک موتور تانک می تونی طراحی کنی نمی تونی درسته می دونی چرا چون سوادش رو نداری ؟ [/quote]

[quote]می تونی یک موتور جت طراحی کنی جوابت منفی چون سوادش رو نداری ؟ [/quote]

عزیزم مشکل اینه من اونقدر مرد هستم بگم نمیتونم چون سوادش رو ندارم اما ایران میگه تولید میکنم و بهترینش رو هم تولید میکنم
ایران میگه ذوالفقار عملیاتی ساختم شاخ به شاخ میشه با هرچی تانکه جهانه ....

بحث مام اینه

توهینات رو هم نادیده میگیریم .... به حساب عصبانیتت میزارم هرچند همه میدونند اگر بخوام عین اب خوردن جوابت رو میدم ...

متاسفم واسه سطح جنبه و اندیشه ات

[quote]
منم می دونم این تاک ضعیف است ولی در آتش سوختن تانک های خیلی قوی رو دیدم که یک موشک کوچک آن رو به آتیش کشید به این جمله ای که گفتم خوب فکر کن و به ظاهرش نگاه نک[/quote]

خدا رو شکر نوشته من تو سایت دانشجو همین الان حی و حاضره .. منم همینو گفتم... گفتن زره اش قوی ینست.. گفتم از مرکاوا بالاتر نداشتیم اما حریف کورنت و جاولین نشد
ایران بهترین در جهانم بسازه بازم حریف ضدتانک نمیشه


بعدم عزیزم من حداقل 50 درصد سرهنگهای ایران رو به جرات بهت میگم دیدم ... هرچند میگن مشت نمونه خرواره ....(منظور از سرهنگ یعنی سرهنگ تمام )

بهتره بری بهتر بگدری تو افسرای مملکت تا دستت بیاد دنیا دست کیه .. عزیزم

زیادی ناراحت نشو

من مغرور نیستم به خدا نیستم .... اما وقتی میدونم فلان شخص واسه فلان کارش درجه بهش دادن نه به خاطره لیاقتش سکوت نمیکنم .... عزیزم من این چیزا رو بیشتر و بهتر از تو میدنم اینو یقین بدون


بی خیال شما چیزی نگفت که من بدم بیاد اتفاقا در جهت حرفای من حرف زدی.. اون نقل قولهایی که کردم دقیقا نظریه منو میگه...

راستی من به کسی بی شعور نگفتم.. گفتم حقانیت ما ثابت شده!

[color=red]وقتی بلد نیستی چیزی بسازی سرت رو بگیر بالا با افتخار بگو: تمام تلاشم رو میکنم که بسازم[/color][size=18][/size]

اما اگر به جاش دروغ تحویل مردم دادی و بعضیا اومدن گفتنش بعد بهشون تهمت زدی اون وقت معلوم شد حرف اونا درسته معذرت خواهی کن

شمام فعلا بهتره بری عکسای ذوالفقار رو بنگاهی
[quote]

اجازه بده بهت بگم که تو یک مغروری ، غرور خونت و مکیده چون چند تا تحلیل پشت میزی و بر گرفته از اندیشه های کتاب ها مورد مطالعه و ادعایی خودت تو رو به ییک سری نتیجه هایی رسونده که تقریبا واضح اند نیاز به تحلیل شما نیست [/quote]

منم نگفتم نیازی هست اما حق منه واسه خودم تحلیل کنم.. هرکی فکر میکنه تحلیلش خوبه بیاد بتحلیله!

[quote]

در بیانیه ات اسم خدا رو اوردی بزار بهت بگم اگر خدا بخواهد حتی یک بچه ی ۵ ساله هم تورو به زمین می کوبه در تحلیل های ارزشمندت و حتی یک سنگ و هرانچه خدا بخواهد. که این کار رو بکنه این کار انجام می شه و تو شکست می خوری همان طور که گفتم تو دچار غرور شدی [/quote]

دقیقا بازم در جهت حرفای من حرف زدی... منم همینو میگم... سن مهم نیست اگر خدا بخواد و اون بچه خودش عرضه داشته باشه منم شکست میده... مهم نیست سن چقدره مهم عقل و سواده

خدائیش حرفات تماما در جهت من بود! ممنونم ازت

من همیشه گفتم همینی که خدا بهم داده یه نفر دیگه داشته باشه میاد منو شکست میده و به این افتخارم میکنم از کسی که بهتر از من هست شکست بخورم!
راستی راجبه اف14 بیا سایت دانشجو با بر و بچس سنترال کلوب راجبه اف14 و ایگل یه بحث مفصل داشتیم.. بسیار عالی هست .... اطلاعات من رو که برد بالاتر شما رو نمیدونم! چشمک

بای بای عزیزم

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از نظرات دوستان
امیدوارم که شاهد تولد بیشتر استعدادهای ایرانی باشم و روزی را ببینم که ما تانکی صد در صد ایرانی داریم
فکر می کنم که دیگر صحبتی برای گفتن در این مورد نمانده باشد . تاپیک قفل شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]بهتره تو سن خودت که فکر کنم 19 باشه باقی بمونی سعی نکن ادای یه فرد 40 ساله رو در بیاری به موقعش به اون سن میرسی اون وقت ببینم چه گلی به بخشی که مسئولیت داری میزنی؟ [/quote]

سعید خوشبختانه یا بدبختانه من تو همین سن و سال کسانی و چیزائی رو دیدم که یقین بدون طرف برسه سن 50 سالگی هم نمیتونه ببینه، با کسانی ملاقات داشتم به جز همون کتابی که شما میگی ازش بیا بیرون که نه به شنیدن بلکه به چشم غیب شدن صدهزار تا بسیجی رو دیدن ....


سعید ادم با چشم عقل ببینه نیاز به سن نداره نیاز به سواد و دانش و تعقل داره


خدا و پیامبرش چیز گفتن برادر سعید؟! تعقل


به نام خداومند جان و خرد کزین برتر انیدشه برنگذرد ... معینش رو که میدونی؟! بالاترین گوهرهایی که خدا به ما ارزانی داشت عقل بود و جان

میگن چو عقل نباشد جان در عذاب است

میگن عاقل چرا کند کاری که باز ارد پشیمانی؟!

میبینی همه میگن عقل و نه چیز دیگری .. نمیگن کتاب بلکه میگن عقلی که در خواندن کتاب به کار میره ...
هرچند تو کدوم کتاب نوشته بود ذوالفقار1 اینه؟! که من از روش بد برداشت کردم؟! نه نه ... میبینی که حرف من درست دراومد نه دوستان دیگر ...

اقا سعید خدا رو شکر اگر به سواد باشه من اندازه صدتا 40 ساله به بالا سواد دارم .. اینو ممنون اونی هستم که اون بالا بود و به ما عنایت داشت
اگر به تعقل باشه که یقین بدون من از همه چیز برام مهمتره تو سیستم زندگیم ... خدا رو شکر بارها ثابت کردم تعقل کردن من از خیلی پیر پاتال جماعت بهتره

یه نکته ایی رو هم بگم نگی از خودش تعریف میکنه و چی و چی .... بلکه دارم عین حرفی رو به کسانی میگم که شما بهشون میگی 40 ساله:

سوم راهنمائی بودم شدید شد حرفم با پدرم ... سر اینکه چرا میلیتار دوست دارم چرا کتاب غیردرسی بیشتر میخونم ؟ چرا عشقم اینه برم افسری جمهوری اسلامی .... و اینکه مگر من چقدر میدونم که میگم اقای برادر محسن رضائی شما اشتباه کردی تو فلان عملیات؟!

میدونی چی جواب دام؟! گفتم من اونقدر به خودم مطمئنم و اعتماد به نفس دارم که ناشی از سواد و اندیشه ام هست که الان برات تا درجه سرهنگی هر ارتشی و سپاهی بیاد اگر بیشتر ازش ندونم تو علوم نظامی کمترم نمیدونم و مطمئن باش تو سواد و تعقل جلوی هیچ نظامی تا این درجه کم نمیارم .. یانم گفتم چون بالای ده تا سرهنگ ارتشی سپاهی دیدم و میدونم چقدر سوادشونه ...

دونستن این نیست که اف14 سال تولیدش کی هست .. دونستن اینه بتونی تجزیه و تحلیل کنی بتونی برنامه بریزی بتونی عیب یاب کنی .... بتونی درست تعقل کنی


قسم میخورم وقتی داشتم میرفتم افسری و کل ایل و تبارم میگفتند نرو به دردت نمیخوره، وقتیکه تمام دوستان نزدیکم از حسرت اینکه من با این همه اطلاعاتم میخوام برم خودم رو بدم دست 4 تا ادم هیچ نفهم ... باهام قهر کردند و تا وقتی برنگشتم چیزی باهام حرف نزدن ... وقتی خانواده خودم میگفتند اینا کجا تو کجا و اونام از دستم شاکی بودند اما هی من میگفتم به عشق افسری از بچگی نشستم کتاب خوندم و فکر کردم چون نظامی خوبه که مغز داشته باشه... یه سرهنگی از برو بچس افسری امام علی اوردن نصیحت کردنم که نیا اوضاع خرابه و بعدم دید بهم تاثیر نداره میدونی چی بهم گفت؟! اخه تو مثلا فکر میکنی چقدر بلدی؟! گفتم حاضرم با همونایی که یه زمان تو ایران الگوم بودن همین الان بحث کنم .. همونائی که الان درجه سرلشکری دارند....

یعنی من اینقدر به خودم ممطئنم و بهم به لفط خدا ثابت شده که تجزیه و تحلیلم با عنایت خدا اشتباه در نمیاد ... اونقدر مطمئنم که میدونم از نظر درک نظامی شعورم از خیلی بالاتره و اینم به دست نیاوردم مگر با این جمله:

ما می توانیم .. نشد وجود نداره .. غیرممکن نیست.. سن مهم نیست .. اندیشه و سواد مهمه و درنهایت توکل به کسی که اون بالاست هر چیزی رو ممکن میکنه

جناب سعید شاید من اشتباه کنم و نتونم از پس 4 تا ادم که .. هستند و بودند برنیام اما اینو یقین بدون شعار من این بوده تو زندگیم:



فکر نکن چون کوچکی ، فکر نکن چون به سن کوچکی پس اونائی که از تو بزرگترند بهتر تصمیم میگیرند و میدونند ، بلکه فکر کن چیکار میتونی بکنی که تو سن کم هم بیشتر از یه مرد بدونی ، برو تلاش کن سعی کن که با وجود سن کم بازم بهتر از خیلی ها باشی
میدونی کی اینا رو میگفتم!؟ وقتی انتخاب کردم برم افسری ... وقتی انتخاب کردم نظامی باشم که واسه کشورم افتخار بیارم ..
اره شما درست میگی من 19 ساله بودم و کمتر و شاید واسه همین احمق شدم و اینجوری فکر میکردم چون نمیدونستم تو ارتش و سپاه این مملکت به تنها چیزی که اهمیت نمیدن سواد و عقل هست
فکر میکردم اگر از تاریخ چیزی ندونم از سیاست چیزی نفهمم هیچی بارم نیست و این واسه یه نظامی بد هست و وقتی که کشورم بهم احتیاج داره من باعث شکست کشورم میشم ... شاید اون موقع یه درجه دارم نباشم اما وقتیکه هر نظامی اینطور کفر کنه مطمئن باش بهترین ارتش جهان رو کشوری داراست... المان ، بعد اون همه شکست المان نشد چونکه اروپائیه .. المان شد چون مردمش به خودشون اعتماد داشتند میدونستند چی به چیه ...
رومل ها و رونشست ها و.. به وجود نیومدن مگر با علم بالا مگر با تعقل زیاد

من برای ایران سرم رفت تو کتاب تا وقتیکه سرم رو اوردم بیرون کشورم بهم نیاز داشت لشکر نبرم دسته برگردونم ...


میدونی مشکل مردم ما چیه؟! مشکل مردم ما اینه فکر میکنند چون طرف الان دکتر هست پس هرچی بگه از یه ادم که دیپلم هم نداره درست تره در صورتیکه ممکنه حتی صحبتی که اون دکتر میکنه درحد تخصصشم نباشه .... و اشتباه باشه اما چون دکتره پس میگن میدونه
مردم ما حتی اگر تو کل دنیا بهت بگن مخ کامپیوتر اما سنت 20 سال باشه ولی یه احمق نادان ولی 35 ساله باشه که علوم کاربردی کاپیوتر یاد گرفته و اندازه صفحه کیبورد از کامپیوتر سررشته داره و بیاد حرفی بزنه حرف اونو قبول میکنند و این اشتباهه

راجبه سن هم همینطور... من از کسانیکه فکر میکنند چون سن طرف کم هست پس سوادشم کم هست و هیچی نمیدونه همیشه تعجب میکردم اما کم کم فهمیدم این عادت ما ایرانیاست که خودمون رو کوچک میپنداریم....

اقا سعید رک بگم: وقتی من میدونم که میتونم بهتر درک کنم چیزی رو و نتیجه بهتر بگیرم حرفم رو میزنم خواه پند گیر خواه ملال

شاید باور نکنی اما من از 5 سال پیش دقیقا راه هایی که میشد یه پاسگاه نیرو انتظامی رو ترکوند بیان میکردم اما همه میگفتند مگر تو کی هستی اما امروزه روز به همونا ثابت شد من 5 سال پیش درست گفتم چون درک من بهتر بود ا موقعیت دشمن و خودی .. چون نقشه ریزی من بهتر بود
این چیزا نیاز به سن نداره نیاز به عقل داره و وساد .. شمام بودی پیش بینی میکردی .... اما مردم ما حرف ماها رو گوش نیمدن بعد وقتی میان شکست میخورند به همه چیز ربطش میدن به جز مغزخراب خودشون!


الانم حاضرم از حرفام دفاع کنم ، اقایون خانومای خواننده هرکی فکر میکنه من چیز اشتباهی گفتم بگه تا دفاع کنم ...

درد من اینه میدونم همه میدونند که حرفام حداقلش تا 70 درصد درسته اما چون به عرق ملی شون برمیخوره نمیگن..... و درد من اینه من این عرق ملی رو از بچگی باهاش بزرگ شدم اما لان واسم عادی شده چون میدونم ناسیونالیسم کور عاقبتش مرگه.... اونقدر شجاعت دارم ایرادات کشورم رو بگم



و دیگر حرفی نیست


خدا رو شکر میکنم که خیلی ها تو همین اینترنت ایران گفتن ارنستو رومل با 19 سال سن اندازه صدتا ادم چیز فهم میفهمه و اتفاقا نه تنها ننگ و عار نشمردنش بلکه افتخار کردن بهش....

بهتره قدر خودمون رو بدونیم اقا سعید.. فکر نکن چون من و شماجوانیم پس پیر پاتال جماعت از ما بهتر سواد داره.. اونیکه میگن پیرمردا بهتر میفهمند تجربه هست نه سواد !

یا حق


***** کامل توضیح دادم ت دیگه سوالی نمونه واسه کسی که بگه 19 سالته....سن برای من مهم نیست

***** یه نکته دیگه الان یادم افتاد یعنی دیدم!: ممنون از تمام دوستانی که چه موافقت چه مخالفت چه رای ممتنع دادن![/quote]


این که با یک جمله اینطور به هم میریزی و صد سطر تکراری با رنگ و لعاب متفاوت بیان میکنی که مثلا انکار کنی اون تک جمله رو صد بار تو متن حرفات تهدید میکنی به مسائل مختلف و از متکبر بودن خود با افتخار حرف میزنی نتیجه این هست که هنوز در حد همون 19 سال هستی برادر کوچک من نه بیشتر نه کمتر! وقتی شما رو میبینم یاد اون موقع خودم میفتم بیشتر هم مدعی بودم به زمین و زمان هم ایراد میگرفتم اما الان لزومی نمیبینم در تعریف و تمجید از خود زیاده نویسی کنم و اصلا نیازی به این کار نیست. اگر کسی که منو شناخت داره میدونه چی میگم نیازی به این هم نوشتن برای هر تک جمله که بهم میگن نیست تا بعدش بگم من اینقدر پست دادم نصف از صد سطر بیشتر پس فرد مهمی هستم! درخت هر چه پر بارتر باشد سر به زیرتر است. اونی که چشم و نیاز داره درخت رو خواهد دید وگرنه رهگذران را چه نیاز؟

قبلا تو بحث سقوط پاکستان هم گفته بودم من به کتاب خوندن انتقاد ندارم اما اینکه کتابی حرف بزنیم خیلی نقد دارم.

از نظر من موردی برای قفل شدن تاپیک نیست پس باز میشود در صورت تمایل بحث شروع (تا الان که بحثی نبود؟ جز تعریف چی بود؟) و ادامه خواهد یافت.

[quote]بعدم عزیزم من حداقل 50 درصد سرهنگهای ایران رو به جرات بهت میگم دیدم ... هرچند میگن مشت نمونه خرواره ....(منظور از سرهنگ یعنی سرهنگ تمام )[/quote]

این هم ادعای جالبی بود ناشی از غرور جوانی! اجازه دارم که یک سوال بپرسم؟ کدام سرهنگ امروزی بود که در عملیات کربلای 5 در منطقه ... تنهایی بالای 10 تانک از 30 تانک دشمن رو زد؟ شاید بیشتر از یک نفر چنین سرهنگی امروز داشته باشیم که بعضی رو من نشناسم اما ناشناس هم مثال بزنی قبول میکنم ادعات رو.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]گفته بودم که از دنیای صرف کتابی بیا بیرون! الان هم یه نکته بهش اضافه میکنم خود شما دچار توهم توطئه شده همه چی رو با این دید میبینی!

بهتره تو سن خودت که فکر کنم 19 باشه باقی بمونی سعی نکن ادای یه فرد 40 ساله رو در بیاری به موقعش به اون سن میرسی اون وقت ببینم چه گلی به بخشی که مسئولیت داری میزنی؟

مورد دیگه ای رو لزوم نمیبینم بیان کنم همینا کافی بود. موفق باشی ولی اینو بدون با این تفکر موفق نمیشی بعد سی سال هم به خودت لعنت میفرستی.
[/quote]

دوست عزیز شما یه نیگا به چیزهایی که در جواب افرادی که با نظرات شما مخالف هستند بنداز ببین حرفات اصلا منطقی هستند؟
ایشون یه مطلب طولانی با دلیل و براساس منطق نوشتند و شما اینجوری جواب می دی.
من از سن شما خبر ندارم ولی فکر نمی کنم 19 یا 20 ساله باشی چون نوجوان بودن رو مثل اینکه یه کم بود می بینی. بهتره که بدونی اینطور که معلومه تنها آدمایی که این مملکت می تونه بهشون امیدوار باشه همین افرادی مثل ernesto هستند چون از نسل های قبلی که هیچ کاری بر نیومد.
و شما یه لطفی بکنید و بگید غیر از دنیای کتاب برای یادگیری و فهم دیگه به چه چیزهایی می شه رجوع کرد ؟ لابد رادیو تلویزیون و روزنامه های ایران ؟
مطمئن باش اگر به آدمایی که واقعا می خوان کار کنند و نوآوری دارند و واقع بین هستند در ایران اجازه ی فعالیت بدن کشور پیشرفت می کنه مسئله اینه که کسانی که مسئول کارها هستند هم بی سواد تشریف دارند و هم مغزشون شست و شو داده شده.[/quote]

شما لطفا نپر وسط هر موقع خطاب قرار گرفتی نظرت محترم و شاید با ارزش.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سعید خدائیش منم میخواستم واسه سینا بگم بحثی نشده که .. یا ریچارد مارشال که گفته بود به جای جنگ بحث کنیم ... حالا من یکی که کلا حتی وارد بحث هم نشدم چرا؟!
[color=red]چون بحث واسه چیزیه که ثابت نشده اما چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟! عکسا حی و حاضر نشانگر ذوالفقارند .... نیاز به بحث نداره مثل سابق براینا![/color]

راستی عزیز ما حرفامون رو زدیم قضاوت عهده دیگران

راستی شاید کسانی از کتابی حرف زدن میترسن که کتاب نخوندن ... من که نمیترسم!

راستی خدائیش من هرچی زیر و روی حرفام میکنم نمیدونم کجاش کتابیه!؟ نه کجابش؟!

حالا اگر مقالاتم رو بگی اره.. من مقاله ایی حرف میزنم مقاله ایی که نوشته خودمه راجبه جنگ ورانی و عقاید من راجبش و نظریاتی که به مرور پیدا کردم در موردش.. میدونی چی جوری نظریه پیدا کردم؟!
همون کتابی که الان شده الت دست تا من باهاشت حقیر بشم نوشته بود شخصی بود به نام گوبلز این کارو کرد این شد نتیجه اش... همون کتابی که الان من باهاش باید جواب بدم به دوستان نوشته بود چریل این بود و اون بود ... بعد منم عقل خودم رو کار انداختم گفتم اگر گوبلز این کارو کرد این نتیجه رو داد ما فلان کار رو بهش اضافه بکنیم چه نتیجه ایی میده؟! و اینجور بود که نظریه شخصی من راجبه جنگ ورانی شکل گرفت...
این تقصیر از من ینست که بقیه تعقل نمیکنند ....

نمیدونم تو کدوم کتاب جرات کرده حرف منو بزنه؟! مگر اصلا اجاز نشر میدن همچین کتابی که بگه ذوالفقار هیچی جز رویا نیست تا سال 88؟! جدا ؟! از کی؟! نام ببر اسم کتابش رو بعد بریم ما از رشو کپی کنیم شاید شماها قانع شدین.... شماها که تا دیروز حتی حاضر نبودین قبول کنین ذوالفقار1 توانائی هیچ نوع جنگی نداره (البته الانم گویا قبول ندارین بعد دیدن عکسا)

عزیز تمام این حرفا حرفای منی هست که دو تا لشکر زرهی بیخ گوشم هست ... مفهومه؟!
تانک و نفربر ندیده هم نیستم شکر خدا .... وقتی صدای اگزوز براق رو خیلی ها نشنیده بودن من دود مهیب سفید رنگش رو دیده بودم قرن بوق .....

[quote]
کدام سرهنگ امروزی بود که در عملیات کربلای 5 در منطقه ... تنهایی بالای 10 تانک از 30 تانک دشمن رو زد؟
[/quote]

ها کاکو .. افتادی تو جریان حرف من

عزیزم وای به حال مملکتی که بخواد درجه بده به خاطره اینکه طرف ده تا تانک رو زده!

عزیز یکی از دائی زادگان بنده تو کل ایران شد نفر اول زدن هدف باzu-23 ... تو ارتش، بهش ماه به ماه مرخصی میدادن .... کل سربازای پدافند نمیتونستند اندازه اش دقیق بزنند اما میدونی چیه؟!

بارها به انواع و اقسام جرمهای اخلاقی و... گرفتنش! مضاف بر اینکه فرق دست چپ و راستش رو بلد نبود اما بلد بود تیر خوب بندازه ..

شرمنده اخلاق ورزشی که نظر من اینه به همچین اشخاصی باید مدال داد ! نه درجه .... مگر اینکه علاوه بر یه ارپی جی زن خوب یه فرمانده خوبم باشه که والله من که ندیدم توشون...
خوب شلیک کردن و شجاع بودن دلیلی بر فرمانده خوب بودن نیست و فرمانده خوب بودن هم دلیل بردرجه گرفتن نیست... (بهتره بری ویژگی های یک فرمانده رو بخونی و بدونی به کی باید درجه داد به کی مدال و به چه کسی هر دوش رو !)

حالا که اینطور شد یه چیزی واست میگم خوشت بیاد ن:: اگر بشینی دم سپاهی ها و باهاشون حرف بزنی مثلا یه سرهنگ یا سرتیپ ... وقتی بحث میکشه رو درجه دادن و درجه ایی که گرفتن میدونی چی میگن؟!
میگن من از اون کسائی بودم که سال 72 درجه گرفتم (یا قبلترش) نه بعد 72 !!!

اولها حالیم نبود چرا اینقدر اینو میگن به ادم.. بعدا بزرگ شدیم چشامون باز شد حالیمون شد ... شمام برو دنبالش شاید فهمیدی چرا حتی بین خودشونم واسه درجه گرفتن تفاوت قائل میشن

عزیز فکر میکنی مثلا من الکی میام میگم: بچه ها به نظر شما احمد کاظمی شیردل لشکر 8 نجف اشرف درجه ش سرتیپ شد بعد اقایون اتاق جنگ نشین شدن سرلشکر...
سرتیپ فکوری بدبخت چرا سرتیپ موند وقتی سرهنگی شهید شد اما فلان خلبان سرلشکر شد با درجه سروانی؟!

نه اشتباه میکنی.. پشت هرکدام از اینا یه عالم حرف نگفته است ....

باور کن حتی خود سپاهی های اصیل با حسرت میگن فلان شخص حتی یه تیر در نکرد اما با توجه به طرح ... و توجه ... شدن سرهنگ .... متاسفانه این موضوع تو سپاه بسیار شدیده
یعنی بر اساس لیاقت درجه نگرفتن.... درجه گرفتن چیزی نیست که بشه راحت رابجش حرف زد اونم چی؟! درجه سرهنگی و بالاتر

به جرات بهت میگم هرکسی که میخواد درجه بگیره به خصوص درجه بالا باید علاوه بر تیراندازی و.. توانایی اداره ی یه دسته و.. فرماندهیشون رو داشته باشه که من یکی تو سکانیکه اینجا مسئول بودن ندیدم ....
مثلا همون فرماندئه گردان حمزه سیدالشهدا شده سرتیپ... این همون شخصیه که باعث نابودی یه گروهان شد .... تنها به دلیل اشتباه در فرماندهی ...

باری به هرجهت اقا سعید من انتظار نداشتم موافق حرفم باشی اما واقعا هم انتظار اینکه شما بخوای تخریب شخصیت کنی و یه چیزی که معمولا تو جامعه ایرانی ننگ نیست بلکه افتخار!!!! (
خدا رو شکر من حتی اگر کتابیم حرف میزنم تو جامعه ایی کتابی حرف میزنم که 10 درصدش به زور رنگ کتاب غیردرسی به چشم دیده!) بخوای باهاش منو بکوبی چون جوابی نیست واسه حرفام ، نداشتم ....


حقیقتا اینو جدی میگم .... حداقلش این بود با دلیل بهم ثابت میکردی من راجبه ذوالفقار اشتباه میکنم!

در پایان دیگر حرفی نیست... من از بقیه انتظار داشتم اما از شما ....

ولی خوب بزام خدا رو شکر که مثل همیشه حقانیت کسانی ثابت شد که مورده هجمه همیشگی اند ....

ریچاردمارشال عزیز ممنون بابت عکسا .... خدیاا من الان فکرش رو میکنم میترسم که چطور اون موقع جرات میکردم بگم ذوالفقار اینجوریه! بعد رفقا اینجور بهون حرف میزدن!
این حرف با توجه به الان میزنم که همین تایپیک نشونگر واقعیته اما دوشتان گذشته خودشون و نوشته هاشون رو میخوان از یاد ببرند ..... و من موندم اون موقع چطور بدون عکس و.. با اینا بحث میکردیم!

باری به هرجهت مشکلی نیست.. نهایت چند ماه دیگه طول میکشه تا درستی حرف ما دربیاد .. مثل همیشه!
[quote]
درخت هر چه پر بارتر باشد سر به زیرتر است.[/quote]

عزیز ما از بس سر به زیر بودیم کسانی اومدن که نه تنها سرشون به زیر نبود بلکه جلو سینه شون نوشتند ما میتوانیم با ذکر مثالی مثل : ذوالفقار!

واسه همین بود امثال من از سر به زیری دراومدن تا دروغ به خورد ملت ندن بعد یهو بهمون حمله کردند زیرش 4 تا 4 تا بزائیم!

سعید یه مشکل دیگه که شما بدت اومد از کتاب خوندن من میدونی چی بود؟! این بود که من چون کتاب مثلا مباحثه رو خوندم میدونم شما الان میای در جواب حرف من چی میگی و چه شیوه ایی برمیگزینی ...
اینه مشکل اصلی تون با کتاب خوندن ...

[quote]
شما لطفا نپر وسط هر موقع خطاب قرار گرفتی نظرت محترم و شاید با ارزش.[/quote]

با من بودی یا اون؟!
با اون بودی که هیچ اگر با ما بودی عرضم عارض شه به خدمت اقا سعید که:

گفتم بیائیم یه کمی مردم سالاری دینی و ازادی اسلامی رو تمرین کنیم!
گفتم بیائیم یه کمی ازادی بیان و عقیده ترمین کنیم
گفتم وقتی یه نفر اومد از ذوالفقار حمایت کرد مام بیائیم حرفمون رو بزنیم

همین
[color=red]

حقیقتا بسیار دل شیر میخواد موافق ذوالفقار حرف زدن میدونین چرا؟! چون همون نا مسئولینی که اومدن تبلیغ ذوالفقار کردن و باهاش مردم رو تهییج میکردن امریکا رو شکست میدیم! مشخص شد اون موقع تانکی داشتند با این شرائط و اگر خدای ناکرده جنگی میشد کی ها فرار میکردن و کدوم بدبختهایی باید میجنگیدن؟! اقا سعید من و تو لب مرز نشین میجنگیم یا اونا که مرکز نشین هستند؟! ما لب مرزیم یا اونا /. منظورم مردم هست نه مسئولین.. اقایون که اون زمان میگفتند ما تانک عملیاتی داریم به چه بهانه ایی میرفتن تو دهن امریکا... اگر سیسات های عاقلانه ما نبود و جنگ میشد کی جواب دروغایی که به ما گفتند رو میداد؟!
واسه این بود سر از بردباری دراوردم چون دیدم با چیزایی میخواهیم بریم جنگ دشمن که از ارتش رضاخانی بدتره![/color]

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]سعید خدائیش منم میخواستم واسه سینا بگم بحثی نشده که .. یا ریچارد مارشال که گفته بود به جای جنگ بحث کنیم ... حالا من یکی که کلا حتی وارد بحث هم نشدم چرا؟!
چون بحث واسه چیزیه که ثابت نشده اما چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟! عکسا حی و حاضر نشانگر ذوالفقارند .... نیاز به بحث نداره مثل سابق براینا!

راستی عزیز ما حرفامون رو زدیم قضاوت عهده دیگران

راستی شاید کسانی از کتابی حرف زدن میترسن که کتاب نخوندن ... من که نمیترسم!

راستی خدائیش من هرچی زیر و روی حرفام میکنم نمیدونم کجاش کتابیه!؟ نه کجابش؟!

حالا اگر مقالاتم رو بگی اره.. من مقاله ایی حرف میزنم مقاله ایی که نوشته خودمه راجبه جنگ ورانی و عقاید من راجبش و نظریاتی که به مرور پیدا کردم در موردش.. میدونی چی جوری نظریه پیدا کردم؟!
همون کتابی که الان شده الت دست تا من باهاشت حقیر بشم نوشته بود شخصی بود به نام گوبلز این کارو کرد این شد نتیجه اش... همون کتابی که الان من باهاش باید جواب بدم به دوستان نوشته بود چریل این بود و اون بود ... بعد منم عقل خودم رو کار انداختم گفتم اگر گوبلز این کارو کرد این نتیجه رو داد ما فلان کار رو بهش اضافه بکنیم چه نتیجه ایی میده؟! و اینجور بود که نظریه شخصی من راجبه جنگ ورانی شکل گرفت...
این تقصیر از من ینست که بقیه تعقل نمیکنند ....

نمیدونم تو کدوم کتاب جرات کرده حرف منو بزنه؟! مگر اصلا اجاز نشر میدن همچین کتابی که بگه ذوالفقار هیچی جز رویا نیست تا سال 88؟! جدا ؟! از کی؟! نام ببر اسم کتابش رو بعد بریم ما از رشو کپی کنیم شاید شماها قانع شدین.... شماها که تا دیروز حتی حاضر نبودین قبول کنین ذوالفقار1 توانائی هیچ نوع جنگی نداره (البته الانم گویا قبول ندارین بعد دیدن عکسا)

عزیز تمام این حرفا حرفای منی هست که دو تا لشکر زرهی بیخ گوشم هست ... مفهومه؟!
تانک و نفربر ندیده هم نیستم شکر خدا .... وقتی صدای اگزوز براق رو خیلی ها نشنیده بودن من دود مهیب سفید رنگش رو دیده بودم قرن بوق .....[/quote]

والله من که میبینم تو فلان کارخونه ... نمیتونم خودم رو فریب بدم که اینا برای چی ساخته میشه اگر آخرش تانک نیست! ذوالفقار3 رو میگم عزیز شما لشگر زرهی دیدی کار شاقی نیست من از کارخونه سازنده قطعاتش حرف میزنم که نزدم.

درباره ذوالفقار1 هم من کلا نظری ندادم تا امروز همیشه گفتم نمونه آزمایشی هست فقط رو یه نکته شک داشتم که با موردی که رایش مارشال گفت برطرف شد.

[quote]ها کاکو .. افتادی تو جریان حرف من

عزیزم وای به حال مملکتی که بخواد درجه بده به خاطره اینکه طرف ده تا تانک رو زده!

عزیز یکی از دائی زادگان بنده تو کل ایران شد نفر اول زدن هدف باzu-23 ... تو ارتش، بهش ماه به ماه مرخصی میدادن .... کل سربازای پدافند نمیتونستند اندازه اش دقیق بزنند اما میدونی چیه؟!

بارها به انواع و اقسام جرمهای اخلاقی و... گرفتنش! مضاف بر اینکه فرق دست چپ و راستش رو بلد نبود اما بلد بود تیر خوب بندازه ..

شرمنده اخلاق ورزشی که نظر من اینه به همچین اشخاصی باید مدال داد ! نه درجه .... مگر اینکه علاوه بر یه ارپی جی زن خوب یه فرمانده خوبم باشه که والله من که ندیدم توشون...
خوب شلیک کردن و شجاع بودن دلیلی بر فرمانده خوب بودن نیست و فرمانده خوب بودن هم دلیل بردرجه گرفتن نیست... (بهتره بری ویژگی های یک فرمانده رو بخونی و بدونی به کی باید درجه داد به کی مدال و به چه کسی هر دوش رو !)

حالا که اینطور شد یه چیزی واست میگم خوشت بیاد ن:: اگر بشینی دم سپاهی ها و باهاشون حرف بزنی مثلا یه سرهنگ یا سرتیپ ... وقتی بحث میکشه رو درجه دادن و درجه ایی که گرفتن میدونی چی میگن؟!
میگن من از اون کسائی بودم که سال 72 درجه گرفتم (یا قبلترش) نه بعد 72 !!!

اولها حالیم نبود چرا اینقدر اینو میگن به ادم.. بعدا بزرگ شدیم چشامون باز شد حالیمون شد ... شمام برو دنبالش شاید فهمیدی چرا حتی بین خودشونم واسه درجه گرفتن تفاوت قائل میشن

عزیز فکر میکنی مثلا من الکی میام میگم: بچه ها به نظر شما احمد کاظمی شیردل لشکر 8 نجف اشرف درجه ش سرتیپ شد بعد اقایون اتاق جنگ نشین شدن سرلشکر...
سرتیپ فکوری بدبخت چرا سرتیپ موند وقتی سرهنگی شهید شد اما فلان خلبان سرلشکر شد با درجه سروانی؟!

نه اشتباه میکنی.. پشت هرکدام از اینا یه عالم حرف نگفته است ....

باور کن حتی خود سپاهی های اصیل با حسرت میگن فلان شخص حتی یه تیر در نکرد اما با توجه به طرح ... و توجه ... شدن سرهنگ .... متاسفانه این موضوع تو سپاه بسیار شدیده
یعنی بر اساس لیاقت درجه نگرفتن.... درجه گرفتن چیزی نیست که بشه راحت رابجش حرف زد اونم چی؟! درجه سرهنگی و بالاتر

به جرات بهت میگم هرکسی که میخواد درجه بگیره به خصوص درجه بالا باید علاوه بر تیراندازی و.. توانایی اداره ی یه دسته و.. فرماندهیشون رو داشته باشه که من یکی تو سکانیکه اینجا مسئول بودن ندیدم ....
مثلا همون فرماندئه گردان حمزه سیدالشهدا شده سرتیپ... این همون شخصیه که باعث نابودی یه گروهان شد .... تنها به دلیل اشتباه در فرماندهی ...[/quote]

معلومه شما جز اون چند نفری که سریع درجه گرفتن و اومدن بالا رو ندیدی که میگی نصف سرهنگهای کشور رو دیدی! درسته تانک زدن کار سختی نیست منظور من هم این نبود ولی اینکه شما همچین فردی رو نمیشناسی که از زمین تا آسمون به قول خودت توفیر داره به اون فامیل طیاره زنی که یه پاش زندان بود! (هر چند رو این بحث هست پیش کشیدن چنین موضوعی تو این بحث شروع شده علامت سوال نیاز داره؟) الان متوجه شدم که شما جز چند نفر کسی رو نمیشناسی!

[quote]باری به هرجهت اقا سعید من انتظار نداشتم موافق حرفم باشی اما واقعا هم انتظار اینکه شما بخوای تخریب شخصیت کنی و یه چیزی که معمولا تو جامعه ایرانی ننگ نیست بلکه افتخار!!!! (
خدا رو شکر من حتی اگر کتابیم حرف میزنم تو جامعه ایی کتابی حرف میزنم که 10 درصدش به زور رنگ کتاب غیردرسی به چشم دیده!) بخوای باهاش منو بکوبی چون جوابی نیست واسه حرفام ، نداشتم ....


حقیقتا اینو جدی میگم .... حداقلش این بود با دلیل بهم ثابت میکردی من راجبه ذوالفقار اشتباه میکنم!

در پایان دیگر حرفی نیست... من از بقیه انتظار داشتم اما از شما ....

ولی خوب بزام خدا رو شکر که مثل همیشه حقانیت کسانی ثابت شد که مورده هجمه همیشگی اند ....

ریچاردمارشال عزیز ممنون بابت عکسا .... خدیاا من الان فکرش رو میکنم میترسم که چطور اون موقع جرات میکردم بگم ذوالفقار اینجوریه! بعد رفقا اینجور بهون حرف میزدن!
این حرف با توجه به الان میزنم که همین تایپیک نشونگر واقعیته اما دوشتان گذشته خودشون و نوشته هاشون رو میخوان از یاد ببرند ..... و من موندم اون موقع چطور بدون عکس و.. با اینا بحث میکردیم!

باری به هرجهت مشکلی نیست.. نهایت چند ماه دیگه طول میکشه تا درستی حرف ما دربیاد .. مثل همیشه![/quote]

کسی شما رو نخواست تخریب شصیت کنه این برداشت صحیح نیست. عکس العملی بود بر عمل شما که از روی یک تانک آزمایشی سعی داشتی کل مملکت رو ببری زیر سوال! خصومت شخصی نداریم که با هم! پس قضیه انتظار داشتن و نداشتن وارد نیست. من شما رو دوست خود میدونم که چنین میگم وگرنه نمیگفتم اگر ناراحت میشی کلا با این روش بحث نمیکنم با شما.

[quote]عزیز ما از بس سر به زیر بودیم کسانی اومدن که نه تنها سرشون به زیر نبود بلکه جلو سینه شون نوشتند ما میتوانیم با ذکر مثالی مثل : ذوالفقار!

واسه همین بود امثال من از سر به زیری دراومدن تا دروغ به خورد ملت ندن بعد یهو بهمون حمله کردند زیرش 4 تا 4 تا بزائیم!

سعید یه مشکل دیگه که شما بدت اومد از کتاب خوندن من میدونی چی بود؟! این بود که من چون کتاب مثلا مباحثه رو خوندم میدونم شما الان میای در جواب حرف من چی میگی و چه شیوه ایی برمیگزینی ...
اینه مشکل اصلی تون با کتاب خوندن ...[/quote]

سر بلند کردن یعنی زیر سوال بردن؟!

نمیدونم چه تو اون کتاب نوشته که از روش نوع جبهه گیری رو تعیین میکنی! خودت مثال رو زدی منظور من این نوع کتاب خوندن بود نه کتاب خوندنی که برای افزایش معلومات باشه که قویا توصیه میکنم به عنوان برادر کوچک دوستان. حرکت بعدی منو تو کتاب چی نوشته؟ فعلا که شما افتادی تو حرکت من و سعی کردی با پخش کردن موضوعات مختلف به یه جمله دوستانه جواب بدی! حالا بیخیال! نیروهات رو منسجم و متراکم کن و همه توانت رو با یک حرکت حریف نیار تو میدان. جالبه خودت هم میدونی این استراتژی رو که یه حرف بزن قوه فکری حریف رو قاط بزنه! شبیه خودمی چند سال بعد بهتر میشی! چشمک!

[quote]با من بودی یا اون؟!
با اون بودی که هیچ اگر با ما بودی عرضم عارض شه به خدمت اقا سعید که:

گفتم بیائیم یه کمی مردم سالاری دینی و ازادی اسلامی رو تمرین کنیم!
گفتم بیائیم یه کمی ازادی بیان و عقیده ترمین کنیم
گفتم وقتی یه نفر اومد از ذوالفقار حمایت کرد مام بیائیم حرفمون رو بزنیم

همین[/quote]

نقل قول که از شما نبود! خطاب به دوست دیگری گفتم.

[quote]حقیقتا بسیار دل شیر میخواد موافق ذوالفقار حرف زدن میدونین چرا؟! چون همون نا مسئولینی که اومدن تبلیغ ذوالفقار کردن و باهاش مردم رو تهییج میکردن امریکا رو شکست میدیم! مشخص شد اون موقع تانکی داشتند با این شرائط و اگر خدای ناکرده جنگی میشد کی ها فرار میکردن و کدوم بدبختهایی باید میجنگیدن؟! اقا سعید من و تو لب مرز نشین میجنگیم یا اونا که مرکز نشین هستند؟! ما لب مرزیم یا اونا /. منظورم مردم هست نه مسئولین.. اقایون که اون زمان میگفتند ما تانک عملیاتی داریم به چه بهانه ایی میرفتن تو دهن امریکا... اگر سیسات های عاقلانه ما نبود و جنگ میشد کی جواب دروغایی که به ما گفتند رو میداد؟!
واسه این بود سر از بردباری دراوردم چون دیدم با چیزایی میخواهیم بریم جنگ دشمن که از ارتش رضاخانی بدتره![/quote]

نظرت چیه درباره ارتش و سیاست رومل جان؟ جدا از هم هستن؟ احتمال زیاد بگی نیستن. پس نیستن دیگه برای چه بحث بی اساس ایجاد میکنی مکمل ارتش و سیاست ایران موفق شد از جنگهای زیادی جلوگیری کنه نه فقط عملکرد سیاسی یا فقط بلوف زدن درباره ذوالفقار1 و نسل اول شهاب3 که به تعداد کافی نداشتیم ...

در پایان بگم که تو مباحث از دست من لخور نشو سایر دوستان رو هم میگم! بحث هست دیگه چکار میشه کرد! به قولی جنگ قلم که جنگ خونریزی داره! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
معلومه شما جز اون چند نفری که سریع درجه گرفتن و اومدن بالا رو ندیدی که میگی نصف سرهنگهای کشور رو دیدی! درسته تانک زدن کار سختی نیست منظور من هم این نبود ولی اینکه شما همچین فردی رو نمیشناسی که از زمین تا آسمون به قول خودت توفیر داره به اون فامیل طیاره زنی که یه پاش زندان بود! (هر چند رو این بحث هست پیش کشیدن چنین موضوعی تو این بحث شروع شده علامت سوال نیاز داره؟) الان متوجه شدم که شما جز چند نفر کسی رو نمیشناسی! [/quote]

من اژانس شیشه ایی رو فقط میشناسم!

مام دلگیر نیستیم ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببين اديب عزيز!
من مي‌دونم درد و غم و ناراحتيت‌ از چيه! ولي ظاهراً داري از اونور پشت بوم مي‌افتي!
يادت باشه كه وقتي چيزي ناراحتت مي‌كنه، اين حق بهت داده نمي‌شه كه به راحتي، تعميمش بدي به كل خلايق! مثلاً يه تهراني بهت تنه بزنه و بگي همه‌ي تهراني‌ها كورن!
رفيق! تو حتي موشك سجيل كه چهارشنبه‌اي پرتاب شده رو هم زير سوال بردي! اون كه سهله! همين سلاح موشك زني كه ديروز توي سايت خبرش اومد!
شايد بگي من از سه سال قبل، اطلاعاتش رو داشتم و از تك‌تك مراحل ساختش خبردار بودم و با مهندسين سازنده‌اش صحبت كردم و چنين و چنان! ولي اين ادعاها رو حتي دايي خانم بنده كه خودش تو وزارت دفاع كار مي‌كنه هم نداره؛ چه برسه به عزيزي چون شما!!
گاهي حرفي كه از دهان ما برمياد (و ناشي از عصبانيت و يا حتي دانش ماست)، هموني هست كه دشمن مي‌خواد از زبون ما بشنوه! دشمني كه از خداشه كه بگيم «چرا ما بايد از فلسطين و لبنان حمايت كنيم»! يا «چرا ما بايد با اسرائيل دشمن باشيم؟!»! امري كه سال‌هاست تلاش داره ما نسبت بهش بي‌اعتنا باشيم و شكر خدا و با اتكاء به عقل‌مون، داريم بهش مي‌رسيم و يادمون مي‌ره كه هموني كه عقل رو به ما داد، قبلش بهمون انسانيت رو داد و گفت كه كمالت، انسانيتت هست؛ نه عقلت! كما اينكه امروزه، اروپاييان و امريكاييان، عاقل‌ترين (از نظر دانش و علم و فن‌آوري) هستن؛ ولي از هر حيواني پست‌تر!

يادت باشه! كلي‌گويي، آفت سخن هست!
شمايي كه معلومات و دانش خوبي داري، بايد به شدت از كلي‌گويي گريزان باشي! اين هم حرف من نيست! حرف اساتيد و بزرگان ماست!
يادت باشه دادن آمارهاي عجيب و غريب؛ فقط كيفيت و ارزش و اهميت و صد البته سنديت حرفت رو از بين مي‌بره! مثل 50% سرهنگ‌هاي كشور رو ديدي و باهاشون حرف زدي! ادعايي كه حقير، پس از سال‌ها همنشيني با اين عزيزان هم نمي‌تونم داشته باشم؛ چرا كه فقط در يك پادگان (ستاد مشترك سپاه پاسداران در اتوبان افسريه) و در شهر تهران بوده (گويي كه اكثر غريب به اتفاق سرهنگ‌ها، سرتيپ‌ها، سرلشكرها و بزرگاي سپاه اونجا تشريف دارن!

اين رو يادت باشه برادر! ارزش انسان، به سخنش هست و سخن، جز براي تعريف از خود به كار مي‌ره! مي‌توني مثل هزاران دانشمند و اديب مغرور زمانه، در مدح خودت جملاتي فراوون پشت سر هم قطار كني. ولي نامي كه مي‌مونه، از خاكي‌هاي زمانه و انسان‌هاي فروتن بوده! همون‌طور كه هزاران شعر، حديث، جمله‌ي قصار و ... درمورد فوايد فروتني داريم!

بيا رفيق يكم كنار هم، بوستان سعدي بخونيم! ناسلامتي يه باب كامل رو اختصاص داده به فروتني!

[color=green]ز خاك آفريدت خداوند پاك ............................. پس اي بنده افتادگي كن چو خاك
حريص و جهانسوز و سركش مباش ............................. ز خاك آفريدندت آتش مباش
چو گردن كشيد آتش هولناك ............................. به بيچارگي تن بينداخت خاك
چو آن سرفرازي نمود، اين كمي ............................. از آن ديو كردند، از اين آدمي
[/color]

------------------------------------------

[color=blue]بزرگان نكردند در خود نگاه ............................. خدا بيني از خويشتن بين مخواه
بزرگي به ناموس و گفتار نيست ............................. بلندي به دعوي و پندار نيست
تواضع سر رفعت اندازدت ............................. تكبر به خاك اندر اندازدت
به گردن فتد سركش تندخوي ............................. بلنديت بايد بلندي مجوي
[/color]

و چه زيبا گفت سعدي :

[color=indigo]تواضع ز گردن فرازان نكوست ............................. گدا گر تواضع كند، خوي اوست
[/color]
================================

اين رو بدون كه لزوماً هر كس كه وسط بحث با تو، كنار مي‌كشه، دليلش برتري علمي تو نيست! هيچ‌كس تو اين جهان نمي‌تونه ادعا كنه كه به چنين علمي رسيده كه با هر كس مي‌تونه مناظره كنه و شكستش بده! نمونه‌ي اين مدعا، در طول تاريخ بسيار بوده و شكست‌هاي حقيرانه نيز بسيار! خيلي‌ها هستن كه وقتي مي‌بينن طرفشون به مغالطه و سفسطه مي‌افته و يا سعي در پراكندگي مطلب و گم كردن موضوع اصلي داشته و يا غيرمستند و يا بي‌سر و ته و يا خيلي راهكارهاي ديگه براي بحث كردن (حداقل از نظر خودش) داره، بي‌خيال بحث مي‌شن و ترجيح مي‌دن كه اجازه بدن طرف مقابلش «در جهل مركب ابد الدهر بماند». چرا كه باز هم به قول سعدي :
[color=olive]«فراوان سخن باشد آكنده گوش ........................... سخن كس نگيرد مگر در خموش
كمال است در نفس انسان سخن ........................... تو خود را به گفتار ناقص مكن»
[/color]
ولي حتي اگه حقيقتاً عالم روي زمين باشي، باز هم حق خود برتر بيني و مدعي بودن نداري؛
چرا كه

«وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا [color=red]إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ[/color]»

اين رو گفتم، چون بحث از عزت خداداد كردي!

اين، يه نصيحت برادرانه به شما بود.
ديگه بقيه‌اش برمي‌گرده به خودت! و اين هم يادت باشه كه صرف حرف و ادعا، شخصيت انسان رو نشون نمي‌ده! مردم به عمل و عملكرد طرف مقابلشون، توجه مي‌كنن! همون‌طور كه وقتي من بي‌ادبي كنم و هزار و يكي ادعا كنم كه انسان مؤدبي هستم، حرفم بي‌تأثيره! يا مؤمن! يا خوب! مفيد! انسان!

================================

در پايان، فقط اين رو مي‌گم كه ندونسته و براساس حدسيات گفتن هم چندان هنر نمي‌خواد رفيق! داور و هخا و صوراسرافيل و بسياري ديگه هم ندونسته، تا مي‌تونن پشت سر ملت و كشور ايران مي‌زنن! البته قصدم مقايسه نيست كه قياس مع الفارقه (شايدم فارغ icon_cheesygrin ). ولي لزوم اينكه حس كنيم فلان چيز مشكل داره، پس اينقدر درموردش بگيم و بگيم تا براي حرفامون اثبات و اسناد و مدارك (به قول ما مثبته) گير بياريم، كم از خشت خام زدن نيست برادر!

ما زماني مي‌تونيم از خودمون نظريه بديم كه به قله رسيده باشيم! در غير اينصورت، در دامنه ايستادن و توصيف منظره كردن، كاريست كه از هر كس ساخته‌اس؛ حتي از بي‌سوادي چون من!

فكر كنم ديگه بس باشه! گويي كه مسلماً حوصله‌ات از اين كلاس اخلاق سر رفته! شايد براي اين حرف‌ها، (حداقل در عمل)، ارزشي قائل نباشي! شايدم توجه كني! ولي يادت باشه! تا از شر خودت خالي نشي، نمي‌توني ديگرون رو اون تو جا بدي! اولين و آخرين كس هم خداست!

زياده عرضي نيست.
هميشه پيروز باشي.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]يادت باشه دادن آمارهاي عجيب و غريب؛ فقط كيفيت و ارزش و اهميت و صد البته سنديت حرفت رو از بين مي‌بره! مثل 50% سرهنگ‌هاي كشور رو ديدي و باهاشون حرف زدي! ادعايي كه حقير، پس از سال‌ها همنشيني با اين عزيزان هم نمي‌تونم داشته باشم؛ چرا كه فقط در يك پادگان (ستاد مشترك سپاه پاسداران در اتوبان افسريه) و در شهر تهران بوده (گويي كه اكثر غريب به اتفاق سرهنگ‌ها، سرتيپ‌ها، سرلشكرها و بزرگاي سپاه اونجا تشريف دارن! [/quote]

یه چی بگم نمیگین دروغ میگه!؟ یا زد زیرش؟

به جون خودم میخواستم بگم 50 تا سرهنگ رو دیدم بعد اینو نوشتم بعد وقتی متن رو فرستادم خوندمش دیدم سوتی دادم ! اومدم ویرایشش کنم گفتم چیزی رو که نوشتی حتی اشتباه بزار باشه ببین نتیجه اش چیه میشه... به جان خودم جدی میگم!

50 تا سرهنگ که همین الان نصفشون یا تو ستاد کل سپاه هستند (شکر ! اگر از نظر اقتصادی و... زیاد به ماها نمیرسن نظامی زیادی داریم!) یا قبل صفوی رفتن مشاور رهبری و.... اگر دوستان یادشون باشه سر قضیه فروغ جاویدان ه یکی شون که فرمانده وقت سپاه اینجا بود اشاره کردم ...

مصطفی جان حرفات رو قبول دارم اما دقت کن من سجیل و... نبردم زیر سوال... همه م میدونند منظورم چیه...
من سلاح هایی رو زیر سوال میبرم که واقعیت رو میدونم... راجبه سجیل و.. فعلا چیزی شنود نشده! البته اگر شما به اینکه بگیم شهاب اصالتا با کمک کره شمالی وارد ایران شد میگی زیرسوال یه چیز دیگه ست اما من با اینا کاری ندارم چون:

[color=red]جمهوری اسلامی ایران به دلیل بعضی پیش بینی ها بیشترین سرمایه گزاری رو در زمنیه هوافضا و موشکی کرده برا همین به نسبت پیشرفت بهتری کرده
هرچقدر بدی همونقدر مگیری......[/color]

خدا رو شکر تو اون زمینه ها زیاد سه نکردن!

بعدم من مدعی نشدم با هرکی بحث کنم میبرم... میگم اگر حرفت حق باشه و بر اساس چیزی که میدونی بگی حرفت باید مقبول بیافته

اما چند نفر از شماها قبول داشتین ذوالفقار اینه؟! که الان اینجور میگین...
مثل سابق که من میفتم ذوالفقار اینه یا دیگران ... بهشون به جز اهانت هیچی نگفتین ....

بقیه حرفا رو هم خودم معتقدم بهشون ... اما اینجا رسما میان به ادم هرچی دلشون میخواد میگن... یکی نیست بگه...
راستی اخوی من شعارم اینه: چیزی رو که نمیتونی دلیلی واسش بیار نگو!

یقین بدون همون موقع هم دلائل خودم رو داشتم.. ساده ترین دلیلی که میگه ذوالفقار کشک هم نیست تا این لحظه از سال 88 اینه که هیچ اموزش پرسنلی ندادن باهاش.. تو اون یکی تایپیک کامل بحثش رو کردیم....

راجبه مباحثه و... یه چی بگم از من بشنو : من برام مهم نیست طرف حرفم رو قبول کنه یا نه!؟ مهم اینه هر دمون حرفامون رو بزنیم و حخوانندگان قضاوت کنند! الان من قبلا حرفام رو زدم و واسه همینه بحثی با شما ندارم... دیگران قضاوتشون رو کردن و تموم هم شد!
بعد رک بگم من خودم همه این چیزا رو میدونم .. از سفسطه و... اما خوب بالعکسشم هست! یعنی یکی دیگری رو متهم میکنه در صورتیکه ممکنه خودش اینکاره باشه
راجبه اینکه بر همه برتر میشی.... من سعی بر برتری ندارم [color=red]اما وقتی یکی میخواد عقیده من رو ببره زیر سوال منم با منطق میبرم زیر سوال..[/color] حمله کرد من دفاع میکنم... تا این لحظه هم به لطف خدا چون سخن درست رو تحقیق کردم تا انجا که در توانم بود و بعد گفتم جائی شرمنده نشدم .... و البته بسیار خوشحال میشم از مباحثه ایی که انقدر سنگین باشه که من شکست بخورم.. مایه افتخاره برام... در هر شکستی پیروزی خوابیده...
مدعی هم نشدم هیچوقت شکست نمیخورم اما وقتی بهم حمله کنند جواب میدم و معمولا هم من موفق میشم!

بگذریم

راستی نامه شاهین نجفی رو خوندی به نامجو؟!

البت من عشق هر دوشونم به اضافه یزدانی و حبیب! چشمک


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط bmyazdani
      تانک رزمی چلنجر 2


      Challenger 2 Main Battle Tank


      تانک چنلجر2 جدید ترین تانک زراد خانه ارتش انگلستان بحساب می آید که جایگزین سری تانک های چلنجر1 این کشور شده است.زره چابهام نسل جدید این تانک شهرت فراوانی دارد و در نتیجه مقاومت زیاد این زره، این تانک لقب مقاوم ترین تانک ناتو را یدک می کشد. تانک چلنجر2 علاوه بر ارتش انگلستان در ارتش عمان نیز عملیاتی است.
      طراحی و ساخت تانک چلنجر نخستین بار توسط کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان (ROF) انجام شد.
      طراحی تانک چلنجر نتیجه سفارشی از سوی ایران برای ساخت نمونه ی بهسازی شده ای از تانک چیفتن با نام پروژه ی شیر ایران بود. پس از درخواست ایران مبنی بر ساخت تانکی پیشرفته مشابه تانک چیفتن که در ارتش آن کشور در حال خدمت بود، کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان کار ساخت تانک را بصورت دو پروژه مجزا با مشخصه های FV4030/2(شیر1) و 4030/3(شیر2) آغاز کرد.اما در پی سقوط رژیم شاهنشاهی ایران عملاٌ سفارش ساخت این تانک از سوی ایران منتفی گردید. ظاهراٌ روند ساخت تانک جدید متوقف شده و پایان یافته بود ولی بعد ها وقایعی به وقوع پیوست که روند ساخت تانک را مجدداٌ احیا نمود.پس توقف پروژه ی مشترک تانک MBT-70 بعلت مشکلات مالی، ارتش انگلستان که به نتایج این پروژه بسیار امیدوار بود تصمیم گرفت تا پروژه تانک شیر ایران را از کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی خریداری کند و آن را به عنوان گزینه ی اصلی خود برای ساخت یک تانک رزمی جدید ادامه دهد. با خرید این پروژه از سوی ارتش انگلستان این پروژه به پروژه چلنجر تغییر نام داد.
      تانک چلنجر1 دارای یک طراحی انقلابی بود که در آن از جدیدترین فناوری های نظامی عصر خود استفاده شده بود. یکی از معروفترین این فناوری ها زره چابهام بود که حفاظت به مراتب بیشتر از دیگر تانک ها به تانک چلنجر می بخشید. این زره هموژن نورد خورده (RHA) که ساختار آن بسیار پیچیده و محرمانه بود آنقدر پر قدرت بود که بعد از آن بعنوان استانداردی برای سنجش مقاومت زره دیگر تانک ها استفاده گردید. لازم به ذکر است که این زره در پروژه های دیگری همچون تانک آبرامز ایالات متحده نیز به کار گرفته شد که این امر توانایی بالای آن را ثابت می کند. اما زره خوب بتنهایی عامل برتری یک تانک رزمی به حساب نمی آید. این ادعا در مورد تانک چلنجر دقیقاٌ به اثبات رسید. در سال 1987 میلادی و طی رقابت زرهی اترش کانادا برای خریداری یک تانک زرمی جدید، تانک چلنجر در مقایسه با دیگر رقبای غربی اش آنچنان عملکرد وحشتناکی از خود بجا گذاشت که ارتش انگلستان نیاز خود را به یک تانک رزمی جدید را مطرح کرد. طی مراحل سنجش تانکهای رزمی شرکت کننده در مناقصه، تانک چلنجر1 در بین دیگر تانک های شرکت کننده بیشترین اصابت مستقیم در اثر گلوله ی دشمن را ثبت کرد که این امر مصیبت بار بود.این نقص به همراه سیستم های کنترل آتش و هدف یابهای ضعیف تانک باعث شد تا این تانک در بین دیگر رقابایش کند ترین سرعت آتش را داشته باشد.بدین ترتیب تانک چلنجر1 در انتهای جدول رده بندی تانک های رزمی شرکت کننده قرار گرفت. بعلت این حضور ضعیف، پیشنهاد ها به سوی بکار گیری ویژگی های منحصر به فرد تانکهای آبرامز ایالات متحده،لکلرک فرانسه و لئوپارد2 آلمان منعطف شد. سر انجام بخش طراحی سیستم های دفاعی شرکت ویکرز طراحی جدیدی از تانک را با نام چلنجر برگزید.اگرچه نام تانک جدید مشابه تانک قبلی بود ولی این تانک تنها چهار درصد با تانک قبلی وجه تشابه داشت و 150 مورد عملیات بهسازی بر روی آن انجام گرفته بود.
      علیرغم همه ی این مشکلات تانک چلنجر1 در نبردهایی همچون جنگ خلیج فارس و نبردهای بالکان بکار گرفته شد و عملکرد قابل قبولی در مقابل نمونه تانک های بلوک شرق از خود بر جای گذاشت. طی جنگ خلیج فارس 180 دستگاه تانک چلنجر1 به عربستان سعودی منتقل شد و در خطوط مقدم نبرد بکار گرفته شد. مقامات ارتش انگلستان ادعا کرده اند که واحدهای زرهی ارتش انگلستان توانسته اند تا 300 دستگاه خودروهای زرهی عراقی را بدون آسیب دیدگی حتی یک تانک چلنجر1 نابود نمایند.همچنین تانک چلنجر1 طی جنگ خلیج فارس از خود رکوردی بر جای گذاشت که در تاریخ نظامی تانکهای رزمی بی نظیر بوده است. این تانک موفق شد تا از فاصله چهار هزار متری یک دستگاه تانک عراقی را هدف قرار داده و منهدم نماید. لازم به ذکر است که تانک چلنجر1 در راستای ماموریت صلح بانی در بوسنی نیز بکار گرفته شده است. از سال 1998 روند جایگزینی تانک چلنجر1 با مدل بهسازی شده ی آن یعنی چلنجر2 آغاز گردید و تا سال 2002 میلادی به اتمام رسید.

      روند طراحی تانک چلنجر2 در آگوست 1989 میلادی به اتمام رسید و در فوریه سال 1990، اولین نمونه آزمایشی آن تکمیل گردید. در این نمونه ی آزمایشی ، از جدید ترین فناوری آنزمان استفاده شده بود.در اوایل آگوست سال 1990 هفت دستگاه نمونه آزمایشی و پس از آن دو دستگاه دیگر آماده گرید.از نه دستگاه نمونه آزمایشی، هفت دستگاه آن در لیدز و دو دستگاه دیگر در نیوکاسل ساخته شدند. همچنین یک برجک اضافی در لیدز ساخته شد تا از آن برای آزمایشات شلیک و اثر برخورد گلوله ی دشمن بر روی زره استفاده شود. این نمونه های آزمایشی از جهاتی با یکدیگر تفاوت داشتند ولی در همه ی آنها 156 مورد بهینه سازی انجام شده بود.عملیات بهسازی طوری طرح ریزی شده بود تا امکان انجام برخی از این بهسازی ها بر روی تانکهای چلنجر1 در محلهای نگهداری آنها امکانپذیر باشد.

      شرکت سیستمهای دفاعی ویکرز که در آنزمان مسئولیت پروژه را بر عهده داشت در سپتامبر سال 1990 تانک چلنجر2 را در معرض نمایش گذاشت. (لازم به ذکر است که بعد ها سرکت بی ای ایی سیستمز با خریداری شرکت ویکرز مسئولیت پروژه راعهده دار شد).

      پس از بررسی های انجام شده از سوی ارتش سلطنتی انگلستان این تانک برای خدمت در ارتش مناسب تشخیص داده شد. در ژوئن سال 1991 میلادی دولت انگلستان درخواست خرید 127 دستگاه تانک چلنجر 2و 13 دستگاه تانک آموزشی به ارزش 520 میلیون پوند را ارائه کرد.در سال 1993 تولید تانک در کارخانجات ویکرز در لیدز آغاز شد و اولین مرحله ی سفارش در جولای سال 1994 آماده تحویل گردید. در 16می سال 1994 ارتش انگستان آزمایشات تکمیلی تانک چلنجر2 را آغاز کرد. پس از اتمام آزمایشات متفاوت مقامات ارتش از عملکرد تانک ابراز رضایت کردند.در جولای سال 1994 وزارت دفاع انگلستان سفارش دیگری را برای خرید تانک ارائه کرد. این سفارش که ارزش آن بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون پوند بود شامل 259 دستگاه تانک چلنجر2،نه دستگاه آموزشی بعلاوه ی پشتیبانی آموزشی و لجستیکی میشد.فرآیند تولید از همان سال آغاز شد.
      تولید تانک در کارخانجات لیدز تا سال 1999 به اتمام رسید ولی کار تولید در نیوکاسل همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه در سال 2002 آخرین سری از تانکهای تولید شده نیز به ارتش انگلستان تحویل داده شد.در سال 1993 سلطان نشین عمان هجده دستگاه تانک چلنجر2 را سفارش داد و در سال 1997 سفارش خدید بیست دستگاه تانک دیگر را ارائه کرد. ارزش این معاله 240 میلیون پوند برآورد شده است.


      در سال 1999 وزارت دفاع انگلستان تایید کرد که تانک چلنجر2 توانسته است طی سخت ترین آزمایشات مطابق شرایط میدان نترد بهتر از هرتانک دیگری در سراسر جهان به اهداف مورد نظر دست یابد.با این حال برخی از کارشناسان مسائل نظامی معتقد بودند که این ادعا بیشتر بمنظور بازاریابی برای فروش تانک مطرح شده است. با روشن شدن جزئیات بیشتری از این آزمایشات، توانمندیهای تانک چلنجر2 بر همه گان آشکار گردید و از آن بعنوان یکی از بهترین تانکخای رزمی تام برده شد.

      جزئیات از این قرار بود:
      یک اسکادران مرکب از از دوازده دستگاه تانک چلنجر2 که خدمه ی آنها گلچینی از بهترین و با تجربه ترین پرسنل ارتش انگلیس بودند، موفق شدند تا آزمایشات زرهی تکمیلی واحدها موسوم بهATDU را با موفقیت به اتمام برساند.این اسکادران با پوشش دادن 5040 کیاومتر طی 84 نبرد شبیه سازی شده و شلیک 2856 گلوله از انواع مختلف مهمات 120 میللیمتری و 84000 گلوله ی کالیبر 7.62 میلیمتری مسلسل کار خود را به اتمام رساند. هر روز نبرد شبیه سازیس شده 33 کیلومتر پیشروی در زمینهای ناهموار، 27 کیلومتر حرکت در سطوح جاده ای و شلیک 34 گلوله ی توپ 120 میلیمتری و 1000 گلوله مسلسل موازی با توپ اصلی را شامل میشد.

      این آزمایشات اعتبار از دست رفته ی تانک چلنجر را به آن بازگرداند ولی با این حال در بازار فروش جهانی توفیق چندانی نصیب تانک نشد.علیرغم آزمایش تانک توسط کشورهای قطر ، عربستان سعودی و یونان هیچکدام از انی کشورها تمایلی به خرید تانک چلنجر2 از خود نشان ندادند. علت این امر رقابت فشرده در بازار جهانی و حضور رقبای سرسختی همچون سری تانکهای ابرامز ، لئوپارد2 ولکلرک بود. بدین ترتیب عمان به عنوان تنها مشتری خارجی تانک چلنجر2 باقی ماند و آخرین سری از سفارشات عمان در سال 2001 میلادی به ارتش آن کشور تحویل داده شد.

      بدنه تانک چلنجر2 از سه بخش تشکیل شده است: اتاقک راننده که در جلوی بدنه قرار دارد، بخش فرماندهی و کنترل که در برجک قرار گرفته و بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.بدنه و قطعات موتوری تانک چلنجر1 در تانک چلنجر2 نیز مورد استفاده قرار گرفته است که علت آن کارایی بالای آنها بوده اما برجک تانک کاملاٌ از طراحی تازه ای بهره می برد و با تانک قبلی تفاوت دارد.برجک تانک به زره چابهام نسل دوم مجهز شده است. این زره از ساختار محرمانه ای مرکب از لایه های سرامیک مخلوط در داخل زره فولادی تشکیل شده است و به آن زره ساندویچی نیز گفته می شود.این زره جدید به شدت مقاوم است و در مقابل سلاحهای هدایت شونده ی ضد تانک (ATGM) و مهمات انفجاری شدید ضد تانک (HEAT) که به خرجهای شکلدار مجهزند، از تانک مخوبی محافظت مینماید. علاوه بر تانک چلنجر، در تانک ابرامز ایالات متحده نیز ازفناوری این نوع زره استفاده شده است.برجک تانک توسط یک سیستم گرداننده الکتریکی حرکت میکند و در آن از سیستم الکترو هیدرولیکی استفاده نشده است.
      تانک چهار نفر خدمه دادر که عبارتند از:فرمانده، راننده، توپچی، و گلوله گذار.علت استفاده از چهار نفر،بالا بردن قابلیتهای رزمی و توان درگیری بیست و چهار ساعته تانک بوده است زیرا در اینگونه ماموریتهای سنگین تعداد نفرات تاثیر گذار خواهد بود (لازم به ذکر است که تانکهایی همچون لکرک یا T-72 از سه خدمه استفاده می کنند که این امر موجب افزایش خستگی روحی و جسمی نفرات در ماموریتهای طولانی خوهد شد).

      اتاقک راننده به یک پریسکوچ غیر فعال (PDP) مجهز اشت. این پریسکوچ از یک سیستم تقویت کننده تصاویر بهره میبرد در نتیجه حرکت در شب برای راننده امکان پذیر شده است. در نتیجه استفاده از این سیستم ها تانک میتواند در شب با سرعتی معدل سرعت روز خود حرکت کند و از وسایل روشنایی خارجی نیز استفاده ننماید.
      جایگاه فرمانده ی تانک که در سمت راست برجک واقع شده به هشت عدد پریسکوپ با قابلیت پوشش 260 درجه ای مجهز است. در زیر هر پریسکوچ کلید قرمز رنگی تعبیه شده است که در صورت فشار دادن آن برجک به سرعت با پریسکوپ هم سو خواهد شد.فرمانده تانک به یک هدف یاب متعادل با میدان دید وسیع به نام
      VS580-10 مجهز می باشد یک مسافت یاب لیزری نیز در آن تعبیه شده است.این هدفیاب قادر است تا دامنه +35 الی -35 درجه عمودی را پوشش دهد. کار طراحی و ساخت این هدف یاب را شرکت ساژم بر عهده داشته است.
      جایگاه توپچی که در جلوی فرمانده قرار دارد به یک سیستم تصویر ساز حرارتی مجهز است که شرکت تیلز اپتروسیس سازنده ای آن است. این سیستم که از حسگر UKTICM2 استفاده مینماید امکان دید در شب را برای توپچی فراهم کرده است. تصویر حرارتی با بزرگنمایی 4 الی 11.5 برابر در هدفیاب ها و نیز نمایشگرهای دیجیتالی فرمانده و توپچی تانک قابل رویت است.
      توپچی تانک به یک هدفیاب اصلی متعادل مجهز است که از یک مجرای نشانه روی بصری، یک مسافت یاب لیزری چهار هرتزی با دقتی در حدود 5 متر و بردی بین 200 الی 10000 مترو همچنین یک صفحه نمایش تشکیل شده است.کار طراحی این هدفیاب نیز توسط شرکت تلیز اپتروسیس انجام شده است.علاوه بر هدفیاب اصلی، تانک به یک هدفیاب فرعی نیز مجهز است که بصورت موازی با توپ نصب شده است تا در صورت نیاز توسط توپچی مورد استفاده قرار گیرد.خدمه گلوله گذار نیز به یک پریسکوپ روزانه مجهز است و در صورت نیاز می تواند از آن استفاده نماید.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم کنترل آتش دیجیتالی ساخت شرکت جنرال داینامیکس کانادا(سابقا شرکت کامپیوتیگ دیوایسس) مجهز است.این سیستم از یک کامپیوتر تشکیل شده که بصورت خودکار محاسبات مربوط به فرآیند شلیک را انجام می دهد.سیستم کنترل آتش تانک قادر است تا شش هدف متفاوت را بصورت یکجا ردیابی کند. تانک های چلنجر2 ارتش انگمستان به یک سیستم کاربردی اطلاعات میدان نبرد (PBISA) مجهز شده اند که شرکت جنرال داینامیکس انگلستان کار طراحی آنرا بر عهده داشته است.این سیستم برای جمع آوری از دیگر تانک ها به منظور هماهنگی بیشتر و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار میرود.اطلاعات این سیستم پس از پردازش کامپیوتری در نمایشگرهای فرمانده و راننده تانک به نمایش در می آید تا آخرین اطلاعات صحنه نبرد و آرایش نیروهای خودی یا دشمن را در اختیار آنها قرار دهد. همچنین برای تانکهای ارتش انگلستان یک سیستم تاکتیکی ارتباطات دیجیتالی به نام بومن (کماندار) در نظر گرفته شده که علاوه بر امکانپذیر کردن ارتباطات امن، به طور خودکار موقعیت جغرافیایی تانک را نیز نمایش می دهد تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان که در عراق خدمت می کنند در سال 2006 به این سیستم مجهز شدند.

      سلاح اصلی تانک چلنجر2 را یک توپ 120 میلیمتری خاندار بنام ال-30 تشکیل میدهد که از فولاد تصفیه شده ESR ساخته شده است. این نوع فولاد جزو مرغوبترین انواع فولاد در جهان بحساب می آید و استحکام بسیار بالایی دارد.این توپ به یک روکش عایق حرارت، یک سیستم مرجع نصب شده در دهانه لوله و همچنین یک سیستم تخلیه کننده دود مجهز است.

      سطح داخلی توپ ال-30 با روکشی از فلز کروم پوشیده شده تا ساختاری محکمتر و سطحی نرم تر به آن ببخشد.
      این روکش باعث می شود تا گلوله سایش کمتری با سطح لوله داشته باشد، دقت بیشتری پیدا کند، سرعت آن افرایش یابد و در نتیجه قدرت نفوذ آن بالاتر برود.توپ ال-30 دارای زاویه حرکت عمودی 10- الی 20+ درجه است و از آنجا که برجک تانک قابلیت حرکت 360 درجه ای دارد، توپنیز دارای زاویه گردش 360 درجه ای است و از یک سیستم کنترل و تثبیت کننده برقی استفاده مینماید.این توپ تفریباٌ با تمامی مهمات های فعلی 120 میلیمتری سازگار می باشد و می تواند گلوله های ثاقب ضد زره APFSDS-T مجهز به میله ی نفوذ کننده از جنس اورانیوم ضعیف شده ، گلوله های دودزا و انواع دیگری از گلوله های دیگری از جنس اورانیوم ضعیف شده نیز شلیک نماید از جمله چارم-1(CHARM-1) و چارم-3 (CHARM-3) که جزو مهمات اصلی تانک بحساب می آیند.در سال 2004 میلادی بخش سیستمهای زمینی شرکت بی ای ایی سیستمز طبق قراردادی متعهد شد تا تانکهای چلنجر2 ارتش انگلیس را به یک توپ 120 میلیمتری بدون خان مجهز کند.دین ترتیب تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان به توپ بسیار معروف و پر قدرت ال-55 ساخت شرکت راین متال آلمان مجهز شدند.این توپ که یکی از بهترین و قابل اعتماد ترین سلاحهای جهان بشمار می آید تاکنون بر روی سری تانکهای ابرامز ایالات متحده و ائوپارد2آ6 آلمان نصب گردیده است. این توپ قدرتمند از ژانویه سال 2006 تاکنون مضغول گذراندن مراحل آزمایشی بر روی تانک چلنجر2 می باشد.
      علاوه بر توپ اصلی تانک به یک مسلسل کالیبر 7.62 موازی با توپ و یک مسلسل GPMGL37A کالیبر 7.62 بر روی برجک برای دفاع هوایی مجهز میباشد.
      موتور تانک یک موتور دیزلی دوازده سیلندر پرکینز کاترپیلار با نام CV12 می باشد که 1200 اسب توان تولید میکند. همچنین تانک چلنجر2 به یک سیستم تعوض دنده ی اتوماتیک به نام TN54 مجهز است که شش دنده ی جلو و دو دنده ی عقب دارد.حداکثر سرعت جاده این تانک 59 کیلومتر بر ساعت و حداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار 40 کیلومتر بر ساعت است.برد عملیاتی تانک نیز 450 کیلومتر در حالت معمول و 250 کیلومتر در مناطق ناهموار میباشد.
      لازم به ذکر است که مدل صادراتی تانک چلنجر2 به یک موتور دیزلی جدید به نام MTUMT883 مجهز شده است که به آن قدرتی معادل 1500 اسب میدهد. حجم کم این موتور باعث میشود که فضای بیشتری برای دخیره سوخت بوجود بیاید که این امر باعث افزایش برد عملیاتی تانک تا شعاع 550 کیلومتری شده است.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم حفاظتی شیمیایی- میکروبی-هسته ای (ش م ه) مجهز است که از خدمه تانک در برابر عوامل غیر متعارف حفاظت می کند.سیستمهای الکترونیکی تانک نیز در برابر امواج الکترومغناطیس ناشی از انفجارات هسته ای مقاوم هستند. این خصوصیات باعث شده است تا تانک برای نبردهای غیر متعارف نیز آمادگی داشته باشد.قابل ذکر است که تانک چلنجر2 یکی از معدود تانکهایی است که از فناوری پننهانکاری استفاده مینماید. شکل خاص بدنه و برجک باعث گردیده تا اثر راداری تانک به حداقل برسد.
      علیرغم عدم شهرت زیاد تانک چلنجر این تانک واقعاٌ یکی از بهترین تانکهای امروز جهان است.زره مستحکم، قدرت آتش خوب ، قابلیت تحرک مناسب و ایمنی بالا از تانک چلنجر2 تانکی مناسب و قابل اطمینان ساخته است که توانمدندی هایش را در عرصه نبرد و نه روی کاغذ به اثبات میرساند.

      مشخصات تانک رزمی چلنجر 2
      خدمه : 4 نفر
      جرم کلی تانک : 62500 کیلو گرم
      طول بدنه تانک :8،3 متر
      عرض تانک : 3،5 متر
      ارتفاع تانک از سطح زمین : 2،5 متر

      جنگ افزار های موجود روی تانک : یک توپ 120 میلیمتری + یک مسلسل 7،62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7،62 نصب شده روی برجک
      ظرفیت گلوله توپ : 50 گلوله از انواع مختلف
      ظرفیت گلوله مسلسل : 4000 گلوله
      قابلیت دید در شب : دارد
      قابلیت شلیک در حین حرکت : دارد
      موتور : CV12 دیزلی با 1200 اسب بخار قدرت
      حداکثر سرعت : 59 کیلومتر بر ساعت : جاده ای -- 40 کیلو متر بر ساعت : غیر جاده ای
      حداکثر برد عملیاتی : 250 الی 450 کیلومتر
      سیستم استتار : بهمراه دو سری پنج تایی نارجک دودزا، تخلیه کننده دود از اگزوز ال-8

      منبع : ماهنامه جنگ افزار شماره 29
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.