basijee

نیروهای جبهه مقاومت و مدافعان حریم اهل بیت (س) در عراق و شامات

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[size=6]شهید علی صالح (الشیخ هادی) از رزمندگان حزب الله لبنان که امروز در راه دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها به شهادت رسید.[/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10226/1450073_519467848151830_2026787183_n.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10226/529564_193033024218581_1182679797_n.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10226/946083_241702005992104_627289692_n.jpg[/img]
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بامداد دیروز گروه های تکفیری از محور یلدا به دنبال پیشروی به سمت شهرک حجیره بودند که با مقاومت مدافعین حرم مواجه شدند و نتوانستند پیشروی کنند.

شهرک حجیره از مناطق مجاور حرم حضرت زینب سلام الله علیها است که ماه گذشته از دست گروه های تکفیری آزاد شد.

متاسفانه در این درگیری ها یازده تن از مدافعین شیعه سوری حرم حضرت زینب سلام الله علیها به شهادت رسیدند.

شهدا از اهالی شهرهای شیعه نشین الزهرا، فوعه و کفریا در سوریه بودند.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b] [url="http://www.military.ir/forums/user/13199-imosi/"]iMosi[/url] لطفا در مورد این عکس یه توضیحی بده.[/b]

این عکس خودش استعداد منحرف کردن تاپیک رو داره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Sajed' timestamp='1386483059' post='352023']
[b] [url="http://www.military.ir/forums/user/13199-imosi/"]iMosi[/url] لطفا در مورد این عکس یه توضیحی بده.[/b]

این عکس خودش استعداد منحرف کردن تاپیک رو داره
[/quote]
کسی که تو عکس هست جناب آقای ابوشهد فرمانده تیپ ذوالفقار هست...عکس رو خود این آقا منتشر کرده....تمام خبرگزاری های عربی این عکس رو برداشتن گذاشتن تو خبراشون که آی ملت!...شیعیان عراق دارن تو سوریه کشتار انجام میدن...کجا؟...النبک!

مثل اینکه عکس برای شهر النبک هست...من هرچقدر گشتم نتونستم توضیحی برای این عکس پیدا کنم!

پی نوشت:این آقای ابوشهد هم دست کمی از ابوعجیب نداره متاسفانه!

نمیخواد بجنگن!...که نمی جنگن!...دیگه چرا آبروی شیعیان رو می برن با این عکس ها؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='iMosi' timestamp='1386485322' post='352026']
کسی که تو عکس هست جناب آقای ابوشهد فرمانده تیپ ذوالفقار هست...عکس رو خود این آقا منتشر کرده....تمام خبرگزاری های عربی این عکس رو برداشتن گذاشتن تو خبراشون که آی ملت!...شیعیان عراق دارن تو سوریه کشتار انجام میدن...کجا؟...النبک!

مثل اینکه عکس برای شهر النبک هست...من هرچقدر گشتم نتونستم توضیحی برای این عکس پیدا کنم!

پی نوشت:این آقای ابوشهد هم دست کمی از ابوعجیب نداره متاسفانه!

نمیخواد بجنگن!...که نمی جنگن!...دیگه چرا آبروی شیعیان رو می برن با این عکس ها؟
[/quote]
[b] [size=3]iMosi بزرگوار ، ببین اون طرف چکار کرده که دستشو بستن ولی چیزی از کشته شدن تو این عکس معلوم نیست ضمن اینکه اینو مقایسه کن با سر بریدن و طرز برخورد وحوش با اسیراشون[/size][/b]

[quote name='basijee' timestamp='1386482342' post='352020']
بامداد دیروز گروه های تکفیری از محور یلدا به دنبال پیشروی به سمت شهرک حجیره بودند که با مقاومت مدافعین حرم مواجه شدند و نتوانستند پیشروی کنند.

شهرک حجیره از مناطق مجاور حرم حضرت زینب سلام الله علیها است که ماه گذشته از دست گروه های تکفیری آزاد شد.

متاسفانه در این درگیری ها یازده تن از مدافعین شیعه سوری حرم حضرت زینب سلام الله علیها به شهادت رسیدند.

شهدا از اهالی شهرهای شیعه نشین الزهرا، فوعه و کفریا در سوریه بودند.
[/quote]
آقا الان ما چی کم داریم : نیرو= کلی نیرو چه آموزش دیده و چه عاشق منتظر فرصتن ، سلاح = حداقل تو این یکی هر چی بخوای داریم ، شهادت طلبی = آرزوی همونه ، فرماندهی کارآزموده = ما شاء الله کم نداریم . پس دیگه مشکل چیه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] شهادت طلبی = آرزوی همونه[/quote]

عراقی هایی که تو غوطه فرار کردن هم همین رو می گفتن ....خودم رو میگم...الان اینجا و اونجا هی می نویسم...هی میگم...آقا منم ببرید سوریه...میخوام وهابی ها رو بکشم...از این حرف ها...

وقتی پام برسه سوریه یه درگیری اساسی رخ بده اولین کسی فرار می کنه منم! icon_cheesygrin

چنانچه شیعیان افغان هم نموندن مقاومت کنن...در حال عقب نشینی کمین خوردن...
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

کتاب ناگفته های جنگ شهید صیاد مطالعه بشه میبینید حتی آموزش دیده ترین نیروهای تکاور هم در لحظه درگیری یکهو کپ میکنند ... حتی خود شهید صیاد ... اما اینکه سریع از این حالت خودت یا با کمک دیگری خارج بشی ملاک هست اما دلیل این کپ کردن :


بعضي از آنها كه خون نوشيده‌اند
ارث جنگ عشق را پوشيده‌اند
عده‌اي « حسن‌القضا » را ديده‌اند
عده‌اي را بنزها بلعيده‌اند
بزدلاني كز هراس ابتر شدند
از بسيجيها بسيجي‌تر شدند
آي، بي‌جانها ! دلم را بشنويد
اندكي از حاصلم را بشنويد
تو چه مي‌داني تگرگ و برگ را
غرق خون خويش، رقص مرگ را
تو چه مي‌داني كه رمل و ماسه چيست
بين ابروها رد قناصه چيست
تو چه مي‌داني سقوط « پاوه » را
« باكري » را « باقري » را « كاوه » را
هيچ مي‌داني « مريوان » چيست؟ هان !
هيچ مي‌داني كه « چمران » كيست؟ هان !
هيچ مي‌داني بسيجي سر جداست
هيچ مي‌داني « دوعيجي » در كجاست؟
اين صداي بوستاني پرپر است
اين زبان سرخ نسلي بي‌سر است
تو چه مي‌داني كه جاي ما كجاست
تو چه مي‌داني خداي ما كجاست
با همانهايم كه در دين غش زدند
ريشه اسلام را آتش زدند
با همانها كز هوس آويختند
زهر در جام خميني ريختند
پاي خندقها احد را ساختند
خون‌فروشي كرده خود را ساختند
باش تا يادي از آن ديرين كنيم
تلخ آن ابريق را شيرين كنيم
با خميني جلوه ما ديگر است
او هزاران روح در يك پيكر است
ما زشور عاشقي آكنده‌ايم
ما به گرماي خميني زنده‌ايم
گرچه در رنجيم، در بنديم ما
زير پاي او دماونديم ما
سينه پرآهيم، اما آهني
نسل يوسفهاي بي‌پيراهنيم
ما از اين بحريم، پاروها كجاست؟
اين نشان ! پس نوش داروها كجاست؟
اي بسيجيها زمان را باد برد
تيشه‌ها را آخرين فرهاد برد
من غرور آخرين پروانه‌ام
با تمام دردها هم خانه‌ام
اي عبور لحظه‌ها ديگر شويد !
اي تمام نخلها بي‌سر شويد !
اي غروب خاك را آموخته !
چفيه‌ها ! اي چفيه‌هاي سوخته !
اي زمين ! اي رملها، اي ماسه‌ها
اي تگرگ تق‌تق قناصه‌ها
جمعي از ما بارها سر داده‌ايم
عده اي از ما برادر داده‌ايم
ما از آتشپاره‌ها پر ساختيم
در دهان مرگ سنگر ساختيم
زنده‌هاي كمتر از مردارها !
با شما هستم، غنيمت‌خوارها !
بذر هفتاد و دو آفت در شما
بردگان سكه ! لعنت بر شما
بار دنيا كاسه خمر شماست
باز هم شيطان اولي‌الامر شماست
با همانهايم كه بعد از آن ولي
شوكران كردند در كام علي
باز آيا استخواني در گلوست؟
باز آيا خار در چشمان اوست؟
اي شكوه رفته امشب بازگرد !
اين سكوت مرده را در هم نورد
از نسيم شادي ياران بگو !
از « شكست حصر آبادان » بگو !
از شكستن از گسستن از يقين
از شكوه فتح در « فتح‌المبين »
از « شلمچه »، « فاو » از « بستان » بگو
اي شكوه رفته ! از « مهران » بگو !
از همانهايي كه سر بر در زدند
روي فرش خون خود پرپر زدند
پهلواناني كه سهرابي شدند
از پلنگاني كه مهتابي شدند
اي جماعت ! جنگ يك آيينه است
هفته تاريخ را آدينه است
لحظه اي از اين هميشه بگذريد
اندر اين آيينه خود را بنگريد.

« محمد حسين جعفريان »



مهمترین قسمت ش از این نظر که واقعا خیلی ها تا آخر عمرشون کنار ماتحت شون یک بادبادک هم نترکیده تا بفهمند ترس از مرگ و انفجار و موج انفجار چی هست :





[color=#ff0000]تو چه مي‌داني كه رمل و ماسه چيست
بين ابروها رد قناصه چيست[/color]


[color=#ff0000]وقتیکه صدای دوشکا و نعره وحشتانک ش همراه با انفجارهای عظیم و اون موج و گرمای عجیب ش میاد ... وقتی پا میزاری وسط مهلکه و از پشت و جلو و حتی کنارین احتمال برخورد تیر بهت وجود داره ... والله تازه میفهمی چه دلی میخواد حضور در میدان جنگ ![/color]


[color=#ff0000]من اینو هنوز کامل کامل تجربه نکردم ولی تو دو سه مورد درگیری تازه حس اینکه خدایا الان گلوله بخورم نه کیسه خونی هست که بخواد خون م رو دوباره بکنه 100 هست نه نسل جدید بازی ها هست برم تو یه سوراخ موش نفس نفس بزنم تا خونم برگرده ...[/color] حسی بود که بهم فهموند ...:


[color=#ff0000]آره دادا[/color]

[color=#ff0000]اونجاست میفهمی ، میگن شیربچه های حیدر کرار حزب الله لبنان یعنی چی ....[/color]

[color=#ff0000]یا حق[/color] ویرایش شده در توسط Ernesto_Rommel
  • Upvote 14
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پس طبق فرمایش شما دوستان عزیز مارو چی جنگ چی !!!! بهتر با همه از در صلح دربیایم چون اگه یه گلوله بیاد طرفمون تا کجا باید دربریم :-(
با این طرز تفکر باید به سربازای آمریکایی ایول گفت که همجا سرک می کشند
ولی بنظر من این جور تفکر با بچه های جبهه و جنگ همخونی نداره ... همونای که با هم مسابقه میدادن کی زودتر بره تا معبر باز شه ما هم از نسل اوناییم
یادمون نره شیر بچه های حزب الله به پیروی از شهدای ما این درس آموختن ، بهتر اینقدر خودمونو دست کم نگیریم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='alen' timestamp='1386492433' post='352044']
پس طبق فرمایش شما دوستان عزیز مارو چی جنگ چی !!!! بهتر با همه از در صلح دربیایم چون اگه یه گلوله بیاد طرفمون تا کجا باید دربریم :-(
با این طرز تفکر باید به سربازای آمریکایی ایول گفت که همجا سرک می کشند
ولی بنظر من این جور تفکر با بچه های جبهه و جنگ همخونی نداره ... همونای که با هم مسابقه میدادن کی زودتر بره تا معبر باز شه ما هم از نسل اوناییم
یادمون نره شیر بچه های حزب الله به پیروی از شهدای ما این درس آموختن ، بهتر اینقدر خودمونو دست کم نگیریم
[/quote]
عزیزم در نیت پاک شما که شکی نیست...ولی شعار دادن پشت رایانه راحته...

یکی از مجاهدین حزب الله می گفت در درگیری های جنوب حلب سمت روستای القبتین تکفیری ها همش با صدای بلند و دسته جمعی تکبیر می گفتن...نیروهای علوی که همراه بچه های حزب الله بودن خوف می کردن....

مجاهد حزب الله بهشون می گفت شما در زندگی از خدا نمی ترسین که با تکبیر این تکفیری های نجس می ترسین...

تو بساط نیروهای ارتش و دفاع وطنی مشروب پیدا میشه!...اصلا تقید مذهبی ندارن....معلومه تو جنگ هم به راحتی فرار می کنن و خیانت...

شجاعت و دلاورمردی در میدان جنگ با ایمان و عقیده قوی و تهذیب نفس به دست میاد که امثال من ازش بی بهره ایم! :-(

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان جسارت نباشه، در خصوص جنگ یه نکته‌ای که هست اینه که خیلی از ماها این دور وایسادیم و میگیم لنگش کن یا تصورمون از جنگ کانتر و کال‌اف دیوتی هستش..!...
اما واقعیت یه چیز دیگس... بنده چندین بار دزد و معتاد گرفتم و کلی حال کردم و ادرنالینم زده بالا... تو شب بدون هیچ چیزی رفتیم دنبال خلاف‌کارهایی که باندی بودن و توی زیر زمین یه خرابه بودن و تمام بدنم داشت می‌لرزید و حس لذت بخشی بود...( ترس و هیجان)...

بعد از این همه تجربه که دیگه کم کم این چیزا برام عادی شد و چش بسته دزدا رو دست و پاشون رو می‌بستیم به هم، یهسری تو ماشین گشت داشتیم می‌رفتیم که صدای تیراندازی بلندی اومد و وای که چقد وحشتناک بود!!!!

راستش با اینکه نگفتم اقا ما رو پیاده کن یا ما نمیایم یا این جزو وظایف ما نیست و از این صحبتا، با اینکه رفتیم توی صحنه‌ی درگیری، ولی ارزو میکردم ماشین‌ یه سری نیروی دیگه قبل از ما رسیده باشه و کاسه و کوزه ها سر اونها بشکنه!!...
حتی تصور اینکه برم جلو یه دیوونه‌ای که از اومدن پلیس و اینکه دیگه بدبخت شده ممکنه با یه کلاش تو دستش چیکار کنه هم ترسناک بود...

از اون موقع به بعد بنده دیگه پر رو بازی در نمیارم که برم سوریه چون پوزم حسابی به خاک مالیده شد... هرچند نهایتا فهمیدم که صدای ترقه بوده که ما رو ترسونده!!!...

حالا فک کن مثلا توجایی باشی که طرف داره با حضرت دوشکا هم به سمتت شلیک میکنه!!!! این نمایش‌های سپاه خیلی عالین!! ما که هر وقت رفتیم و دوشکاش شلیک کرد، مردمی که تو فاصله ی کمتر از 50 متریش بودن همه یه جوری میشدن... کادر و غیر کادر نداره دوشکا دوشکاست و استاد تمام دوختن زمین و اسمون هم هستش و واقعا ترسناکه...

ما نیروی بسیجی و پاسدار و اینا خیلی داریم، و موقع عمل واقعیت اینه که بسیجی ها بسیجین و دانشگاه دارن، کادر ها هم بچه‌شون رو انداختن هوا یادشون رفته بگیرنش میرن بگیرنش!!...

ما اینجا مرزیم می‌بینیم چطوری از هر 10 تا کادر سپاه، 9 تاش بدو بدو میکنه که نه خودش نه اشناهاش دم مرز و اینا نیوفتن و همه تو شهر باشن!! طرف حاضره توی یه پایگاه فرمانده پایگاه باشه، ولی کلاش دستش نگیره تو مرز فقط قدم بزنه! اونم مرز اروم ایلام...

الی ای الحال، اگر راهی برای سوریه یافتید، ما رو بی‌نصیب نذارید...
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آدمهای میدان نبرد واقعا قابل احترامند حتی اگر سرباز آمریکایی باشند...خیلی دل و جرات میخواد حضور توی میدانی که هر لحظه ممکنه یه گلوله سرگردان کارت رو بسازه حتی اگه پیشرفته ترین تجهیزات ازت حفاظت کنند...
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ادمی به هر چیزی عادت میکنه!

یه فامیلی داشتیم تعریف می کرد اولین بار که رفته بودم خط وقتی تکه های بدن و جنازه های متلاشی شده رو برای اولین بار میدیدم بالا می اوردم و غذا نمیتونستم بخورم اما بعدها چنان تغییر کرد که می گفت چقدر سر و دست و پای دوستاش رو خودش برگردونده بود پشت خط!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظرم دوستانی که میدان جنگ رو میخوان تجربه کنند ترجیحاً یک بار پینت بال برن تا تپش قلب و استرس رو تجربه کنند و میدان جنگ که دیگه ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.