reza2250

رویداد ها ابتکارات و خاطرات سربازان آمریکایی در جنگ ویتنام

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

این تاپیک در مورد برخی رویداد های جنگ ویتنام و شیوهای رزم ویت کنگ ها و برخی خاطرات سربازان آمریکایی در جنگ ویتنام می باشد
[size=6]پیشگفتار[/size]
ظهر سی ام آوریل 1975 ،ستونی از تانک های تحت فرمان ویتنام شمالی دروازه های کاخ ریاست جمهوری ویتنام جنوبی در سایگون را فرو ریختندو وارد محوطه ی کاخ شدند رهبر ویتنام جنوبی طی پیامی تسلیم بی قید شرط خود را اعلام کرد.تسلیم ویتنام جنوبی در برابر ویتنام شمالی در سال 1975،پس از دوهزار سال درگیری های داخلی و خارجی برای تعیین سرنوشت کشور،نقطه ی عطف بزرگی بود.در خلال قرون متمادی،مردم ویتنام برای راندن متجاوزان گوناگون خارجی ظفرمندانه دست به دست همدیگر داده اما،در این راه بارها و بارها نیز به قهقرای جنگ های تلخ داخلی افتاده بودند.

[size=6]جنگ ژنرال نگو در سال 938[/size]

آن گونه که در تاریخ ثبت شده ویتنام نخستین بار در سال 111 قبل از میلاد توسط امپراتوری چین تسخیر شد.تا چند هزار سال بعد از این تاریخ،ویتنام حکم یکی از استان های چین را داشت.
ویتنامی ها به چینی ها به دیده تحسین مینگریستند و بخش اعظم فرهنگ چین را در فرهنگ خود ادغام کرده بودن اما در عین حال سودای استقلال نیز داشتند. در سال 938 ویتنامی ها برای مطالبه ی استقلالشان به قدر کفایت نیرو بسیج کرده بودند. نیروهای تحت فرمان ژنرال نگوچوئین چینی ها را در نبردی در شمال ویتنام ، نزدیک هایفونگ امروزی،شکست داد.
[size=6]یک ابتکار[/size]
قبل از جنگ سربازان ژنرال نگوچوئین در بستر رودی پر جزر و مد در باچدانگ دیرک های نوک فلزی فرو کردند.با بالا آمدن سطح آب وقتی دیرک ها زیر آب بودند ودیده نمیشدند،ویتنامی ها قایق های چینی را با ترفند به صحنه کارزار کشیدند ،با پایین رفتن آب،قایق های چینی در میان دیرک ها به دام افتادند و سهولت توسط ویتنامی ها نابود شدند.
پس از این ویتنام دو بار دیگر استقلال خود را از دست داد ابتدا فرانسه و سپس ژاپن
[size=6]جنگ آمریکا[/size]
جنگ ویتنام به طولانی ترین و یاس انگیز ترین جنگ آمریکا تا به آن روز بدل شد.سربازان ایالات متحده از مارس 19965 وارد ویتنام شدند و خیلی زود مانند سربازان فرانسوی با آتش دشمن روبه رو شدند.هو شی مین و سربازان فرماندهان نظامی اش درست مانند نبردشان با سربازان فرانسوی،مطمئن بودند که با تلفیق جنگ چریکی و تاکتیک های جنگ کلاسیک میتوانند آمریکایی ها را شکست بدهند.
[size=6]شیوه های ویت کنگ[/size]
سربازان ایالات متحده مدام از جانب چریک های کمونیستی که به ویت کنگ معروف شدند،مورد حمله قرار میگرفتند.ویت کنگ های شبح وار در بهره گیری از پوشش های جنگل ید طولایی داشتند .آنها صبورانه ساعت ها منتظر میشدند تا گشتی های آمریکایی در تیررس قرار گیرندو سپس حمله میکردند.بعد به همان سرعتی که می آمدند غیب میشدند.سربازان ویت کنگ در استتار کردن خود چنان کار آمد بودند که بعضی از سربازان آمریکایی در یک سال اول خدمت خود آنها را به چشم نم یدیدند.یکی از کهنه سربازان آمریکایی در مرور خاطرات خود میگوید:

عجیب بود... . در رسته ی ما اسم ویت کنگ ها را گذاشته بودند شبح... هیچ وقت آنها را نمیدیدم.وقتی به سمت ما شلیک میکردند،شعله ی سلاحشان را می دیدیم. گاهی سایه ای می دیدیم و بس ،آن هم بسیار به ندرت. اما به نظر کارهای فوق العاده ای از دستشان بر می آمد... کار های فوق طبیعی .ما که اینطور فکر میکردیم وهمینطور هم بود.و به تدریج در ذهن ما تصویر دشمنی شکل گرفت که توان انجام کارهایی فرابشری را نیز داشت!

چریک های ویت کنگ برای ممانعت از شناسایی شدن موقعیتشان،شبکه ی گسترده ای از تونل های زیر زمینی حفر کردند که بسیاری از آنها کیلومتر ها زیر مناطق روستایی و حومه ها امتداد می یافت.ویت کنگ ها علاوه بر سر برآوردن از این تونل ها و حملات و عقب نشینی های برق آسا،در مزارع و جاده ها مین های بسیاری کار میگذاشتندکه تلفات سنگینی بر نیرو های گشتی آمریکایی وارد میکرد.ویت کنگ ها همچنین پنهانی به شهر های ویتنام جنوبی نفوذ میکردند و درمکان هایی که آمریکایی ها در آن رفت و آمد داشتند بمب های ساعتی کار می گذاشتند و خرابکاری هایی چون منفجر کردن انبار مهمات و سوخت آنها مبادرت می ورزیدند .

برای سربازان پیاده نظام آمریکا تلاش برای یافتن و نابود کردن ویت کنگ ها کاری عبث و بسیار یاس انگیز بود.نخست به دلیل این که ویت کنگ ها لباس غیر نظامی می پوشیدند و از این رو تشخیص آنها از دیگر ویتنامی ها غیر ممکن بود.یکی از افراد سابق نیروی دریایی آمریکا،که به چشم خود کشته شدن چند تن از از رفقایش با مین های ضد نفر را دیده بود ،میگوید که ،تاکتیک های جنگ چریکی ویتنامی ها باعث شده بود که سربازان آمریکایی در مورد حامیان احتمالی ویت کنگ ها اشتباهات مرگباری را مرتکب شوند:

[size=3]شما میروید بیرون،گروهی گشتی را فرماندهی میکنید.کسی با مین برخورد می کند.یکی دو نفر کشته می شوند....و بعد از مدتی به این فکر می افتید که این مردم(روستایی) حتما از محل دقیق مین ها آگاهند چون در غیر این صورت ،چطور ممکن است که هرگز پا روی من نگذارند؟!پس حتما ویت کنگ هستند.حتما حامی ویت کنگ ها هستندو به این ترتیب بعد از مدتی نسبتا کوتاه با همه ی ویتنامی ها مثل دشمن رفتار می کنید اگر همان آغاز مطمئن نباشید اول شلیک میکنید و بعد می پرسید.[/size]

ادامه دارد...............
کپی برداری با ذکر نام میلیتاری و منبع بلامانع است
منبع :کتاب جنگ ویتنام نوشته ی فیلیپ گویین
ترجمه:سهیل سمی ویرایش شده در توسط reza2250
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=6][font=Arial, sans-serif]قسمت دوم: تاکتیک های جنگی آشفته[/font][/size]

[size=4][font=Arial, sans-serif]با گذشت زمان روشن شد که نتنها آمریکایی ها و متحدان آنها در ویتنام جنوبی نمیتوانند روحیه ی مبارزه را در دشمن از بین ببرند،بلکه با توجه به قلمرو های تسخیر شده،گام چندانی نیز به سوی پیروزی برنداشته اند.از نظر آمریکایی ها دلیل این ناکامی تا حدی تاکتیک های تجربی در جنگ بود.برعکس جنگ جهانی دوم و یا جنگ کره،سربازان آمریکایی در امتداد خطوط جبهه پیش نمی رفتند و مواضع دشمن را تسخیر و حفظ نمی کردند.درعوض، آنها در ویتنام از تاکتیک های جدیدی استفاده میکردند که ضمن آن سربازان با چتر نجات از هلیکوپتر در منطقه ی نبرد پیاده میشدند تا بجنگند و بعد از جنگ به پایگاه های خود بازگردند.پس از رفتن آنها،ویت کنگ ها و سربازان ویتنام شمالی اغلب از دل جنگل خارج میشدند و منطقه ای را که آمریکایی ها از آن خارج شده بودند را مجددا اشغال میکردند[/font][font=Arial, sans-serif].[/font][/size]
[size=4][font=Arial, sans-serif]جان کری،کهنه سرباز مدال آوری که بعد ها سناتور آمریکا شد،در باب عبث بودن آشکار استراتژی نظامی که او خود در حین عملیات شاهدش بود میگوید[/font][font=Arial, sans-serif]:[/font][/size]


[size=4][font=Arial, sans-serif]ماموریت های معمول کاملا بی معنا بودند. منطقی که بخش فرماندهی در ویتنام برایمان شرح میداد این بود که ما داریم حضورمان را در بین صفوف دشمن به آنها تحمیل میکنیم .بودند سربازانی که اعتقاد داشتند ما با کمونیست میجنگیم و این جنگ عالی و مهم است.و همه ی این سربازان در باتلاق جنگ فرورفتند اما به گمان من ،اکثر سربازان این را باور نداشتند.اکثر آنها به تدریج متوجه میشدند که ما هیچ منطقه ای را به تسخیر خود در نمی آوریم . ما قلب و ذهن کسی را تسخیر نمیکردیم.مسلما هیچ یک از استحکامات و یا اهداف استراتژیک را به طور قطع به خود اختصاص نمی دادیم.ما فقط لاف مردی میزدیم وبه این شکل حضورمان را در بوق و کرنا میکردیم[/font][/size]
[size=6]یادگیری چگونه کشتن [/size]
راحتی مرگ در صحنه ی نبرد و عبث بودن جنگ در این نامه ی جرج اولسن،جمعیٍ لشگر هفتاد و پنجم پیاده نظام ایالات متحده به یکی از دوستانش در آمریکا به خوبی روشن است.گزیده ای از این نامه که از کتاب آمریکای عزیز :نامه هایی از ویتنام ،نوشته ی برناردادلمن برگرفته شده در ذیل نقل میشود:

دوشنبه ی گذشته برای اولی بار راهی عملیات شکار شدم برای اولین رب النوع جنگ را از نزدیک دیدم.دو گروه بودیم ،دوازده مرد،تا سپیده دم تاحدود دومایلی به درون مرز دشمن و تقریبا تا مرز چولای پیش میرفتیم که ناگهان یکی از افسران ارتش ویتنام شمالیصاف به وسط ما آمد.سعی کردیم او را به اسارت بگیریم،اما او هراسان شد و درحالی که باران گلوله به سمتش شلیک میشد پا به فرار گذاشت .او در تیررس من بودسه گلوله به سمتش شلیک کردم و او ناپدید شد.نمایش هالیوودی نبود،یک طرف موجود زنده ای در حال دویدن است ولحظه ای بعد به زمین میافتد و چیزی جز تکه ای از خاک سرخ نیست.....مسئله ی وحشتناک این است که آدم کشتن در جنگ بسیار آسان است.هیچ ندامتی در کار نیست...وقتی حادثه آغاز میشود ترسی بی سابقه احساس میکنید دستان من چنان میلرزید که نمیتوانستم اسلحه ام را به سهولت پر کنمو مهار ترس و انجام هر حرکتی به تلاشی سخت نیاز داشتاین شرایطی است که در شرایط معمول ترس مینامیدش ،اما ترس نیست وحشت میکنید،با تمام وجود وحشت میکنید. آدم میکشید،چون دشمن نیز سعی میکندتا شما را بکشدو شما با تمام وجود خواستار زنده ماندن هستید ......وناگهان صدای تیر و نارنجک ها ساکت میشود و شما زنده میمانید،چون یا کس دیگری به جای شما کشته شده یا از فرط اشتیاق زنده ماندن فرار کرده اید.
اولسن در سوم مارس سال 1970 در حین ماموریت کشته شد. ویرایش شده در توسط reza2250
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='copout' timestamp='1367261626' post='309827']
جسارتا ابتکاراتشون چی شد؟
[/quote]

شاید میخواد در ادامه ارسال کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='copout' timestamp='1367261626' post='309827']
جسارتا ابتکاراتشون چی شد؟
[/quote]
در ادامه در مورد رد کردن انواع غذا توسط حامیان ویت کنگ ها از است بازرسی و چند مورد دیگه صحبت میکنم ببخشید فعلا وقت نوشتن ندارم ایشالا ساعت 5 امروز ادامه شو مینویسم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.