death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

حقیقت اینکه من خیلی وقته نبودم و سراغ این تاپیک نبامدم و حوصله اینکه بشینم از اول بخوانم با نظرات و دیدگاه ها اشنا بشوم ندارم فقط درباره کشتاره الحوله اینطور که من شنیدم همه شیعه بودن این شیعه بودنشان دوستان هم تایید می کنند؟؟

------------------
جنایت جدید در سوریه/ تروریست ها50 شیعه شهر"الفوعه" را سر بریدند

خبرگزاری فارس: کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه از محاصره شش ماهه شهر شیعه نشین "الفوعه" در استان ادلب و جنایت جدید تروریست ها در این شهر خبر داد.



"محمد صادق الحسینی" کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل فارس با اشاره به ورود "کوفی عنان" فرستاده ویژه سازمان بین‌الملل به سوریه و دیدار با بشار اسد رئیس جمهور این کشور و همزمانی این سفر با عملیات تروریستی الحوله، اخراج سفرای سوری از کشورهای اروپایی را در راستای فشار آوردن بر حاکمیت دمشق برشمرد.

وی با اشاره به ناکامی طرح های عربی برای باز کردن راه دخالت نظامی در امور سوریه، از تلاش جامعه عربی و غربی برای به شکست کشاندن طرح کوفی عنان سخن گفت و افزود: حملات همه جانبه‌ای که علیه دمشق صورت گرفت در حقیقت به مثابه یک جنگ جهانی تمام عیار بود که به یاری خدا، انسجام ملت سوریه همه توطئه‌های بیگانگان را نقش بر آب کرد.

الحسینی هدف اصلی کشورهای عربی و غربی از هدف قرار دادن سوریه را از بین بردن حلقه وصل میان جمهوری اسلامی ایران و مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین دانست و گفت: عدم همراهی ملت سوریه با اغتشاشگران همه دسیسه‌‌های خارجی و معارضان همنوا با رژیم صهیونیستی و دشمنان امت عربی را نقش برآب کرد و لذا ملاحظه می‌کنیم که مجموعه‌های مسلح شیوه ترور و کشتار بیگناهان برای متهم ساختن نظام بشار اسد را سرلوحه قرار داده‌اند.

وی با اشاره به سفر اخیر کوفی عنان به دمشق و دیدار با رئیس جمهوری سوریه، عملیات تروریستی الحوله را ناشی از هراس نیروهای مسلح و حامی عربی و غربی آنها از به سرانجام رسیدن طرح عنان در حل تحولات سوریه خواند و تصریح کرد که سنگ اندازی‌ها فرا روی طرح عنان از سوی غربی‌ها در حالی است که طرف غربی خود مبتکر این طرح بوده است و چنین امری سیاست یک بام و دو هوای غربی‌ها در قبال تحولات سوریه را نشان می‌دهد.

این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ناآرامی‌های سوریه را حاصل حمایت‌های مالی،‌اطلاعاتی،‌جاسوسی و تسلیحاتی کشورهای عربی و غربی از مجموعه‌های مسلح برشمرد و گفت: با وجود بسیج همه امکانات دشمنان ملت سوریه ولی حمایت‌های ملت سوریه از نظام دمشق، همه توطئه‌های آنان و مزدوران جیره خوار لیبیایی، تونسی، اماراتی، قطری و سعودی و ... را ناکام گذاشته است.

وی در ادامه از محاصره شش ماهه شهر شیعه نشین "الفوعه" در استان ادلب خبر داد و افزود: اهالی این منطقه به خاطر شیعه بودنشان از سوی مجموعه‌های مسلح و دشمنان ملت سوریه محاصره شده و تاکنون 50 تن از آن با کارد سر بریده شده‌اند. این شهر تنها 25 هزار نفر جمعیت دارد. این جنایت‌ها علاوه بر کشتار جمعی اهالی مناطق سنی نشین سوریه صورت می‌گیرد و این نشان می‌دهد که تروریست همه آحاد ملت سوریه را هدف قرار می‌دهند.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910312000439

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش جهان، "محمد صادق الحسینی" کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با فارس با اشاره به ورود "کوفی عنان" فرستاده ویژه سازمان بین‌الملل به سوریه و دیدار با بشار اسد رئیس جمهور این کشور و همزمانی این سفر با عملیات تروریستی الحوله، اخراج سفرای سوری از کشورهای اروپایی را در راستای فشار آوردن بر حاکمیت دمشق برشمرد.

وی با اشاره به ناکامی طرح های عربی برای باز کردن راه دخالت نظامی در امور سوریه، از تلاش جامعه عربی و غربی برای به شکست کشاندن طرح کوفی عنان سخن گفت و افزود: حملات همه جانبه‌ای که علیه دمشق صورت گرفت در حقیقت به مثابه یک جنگ جهانی تمام عیار بود که به یاری خدا، انسجام ملت سوریه همه توطئه‌های بیگانگان را نقش بر آب کرد.

الحسینی هدف اصلی کشورهای عربی و غربی از هدف قرار دادن سوریه را از بین بردن حلقه وصل میان جمهوری اسلامی ایران و مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین دانست و گفت: عدم همراهی ملت سوریه با اغتشاشگران همه دسیسه‌‌های خارجی و معارضان همنوا با رژیم صهیونیستی و دشمنان امت عربی را نقش برآب کرد و لذا ملاحظه می‌کنیم که مجموعه‌های مسلح شیوه ترور و کشتار بیگناهان برای متهم ساختن نظام بشار اسد را سرلوحه قرار داده‌اند.

وی با اشاره به سفر اخیر کوفی عنان به دمشق و دیدار با رئیس جمهوری سوریه، عملیات تروریستی الحوله را ناشی از هراس نیروهای مسلح و حامی عربی و غربی آنها از به سرانجام رسیدن طرح عنان در حل تحولات سوریه خواند و تصریح کرد که سنگ اندازی‌ها فرا روی طرح عنان از سوی غربی‌ها در حالی است که طرف غربی خود مبتکر این طرح بوده است و چنین امری سیاست یک بام و دو هوای غربی‌ها در قبال تحولات سوریه را نشان می‌دهد.

این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ناآرامی‌های سوریه را حاصل حمایت‌های مالی،‌اطلاعاتی،‌جاسوسی و تسلیحاتی کشورهای عربی و غربی از مجموعه‌های مسلح برشمرد و گفت: با وجود بسیج همه امکانات دشمنان ملت سوریه ولی حمایت‌های ملت سوریه از نظام دمشق، همه توطئه‌های آنان و مزدوران جیره خوار لیبیایی، تونسی، اماراتی، قطری و سعودی و ... را ناکام گذاشته است.

وی در ادامه از محاصره شش ماهه شهر شیعه نشین "الفوعه" در استان ادلب خبر داد و افزود: اهالی این منطقه به خاطر شیعه بودنشان از سوی مجموعه‌های مسلح و دشمنان ملت سوریه محاصره شده و تاکنون 50 تن از آن با کارد سر بریده شده‌اند. این شهر تنها 25 هزار نفر جمعیت دارد. این جنایت‌ها علاوه بر کشتار جمعی اهالی مناطق سنی نشین سوریه صورت می‌گیرد و این نشان می‌دهد که تروریست همه آحاد ملت سوریه را هدف قرار می‌دهند.

http://www.jahannews.com/vdcjtme8muqe8tz.fsfu.html


[quote]ممنون برادر طاهاي گرامي؛

ولي يه مسئله!
يعني دولت سوريه اينقدر مردم رو احمق فرض كرده كه گزارش مي‌ده 800 نفر تروريست حمله كرده‌ان؟!
بعد نگفتن گلوله باران شهر هم كار تروريست‌هاست؟!

اون وقت چه طور به اين نتيجه رسيده بودن كه اعضاي اين خانواده‌ها در تظاهرات ضد حكومتي شركت نكرده بودن؟! اون هم تمامشون؟

جديداً تروريست‌ها مسلح به توپ و تانك و خمپاره شده‌ان؟
اون وقت فيلم حملات و تصاوير ماهواره‌اي كه عكس اين حرفا رو نشون مي‌ده، چه نقشي در اين وسط داشته؟! [/quote]

خواهش میکنم برادر مصطفی عزیز بنده هم از شما بدلیل نوع و روش بحثتون - هرچند متفاوت- تشکر میکنم

یک نکته تو سوالات شما و گزارش این کمیته روشنه که به نوعی پذیرفته شده که اگر ادعا میشه این حمله توسط سوریه هست - نوع حمله سوریه بصورت بمب و خمپاره فرض میشه و از این نظر مشابهتی یافت نشده- شاید هم پاسخی به ادعای مخالفان در ابتدای مطرح شده قضیه بود که ادعا داشتند حملات با این روش بوده-
بهر حال به نظر می اید این خودش نوعی اعتراف ضمنی به نوع حملات ارتش سوریه باشه چون اصل وجود درگیری رو تو منطقه هردوطرف تایید کردند (اشاره شما به تصاویر هم نکته مهمی بود)

درباره تشخیص تعداد مهاجمین یا تشخیص هویت خانواده ها - بنده واقعا نمیتونم اظهار نظر فنی بکنم - اما مثلا تشخیص تعداد سلاحهای موجود از روی اثار متنوع گلوله ها میتونه یک راهکار ابتدائی باشه

درباره خانواده ها هم دو فرض هست - یا سیستم اطلاعاتی سوریه این آمار رو داشته باشه که خیلی بعیده و نزدیک به محاله- یا ترکیبی از این اطلاعات و جمع آوری اطلاعات محلی باشه - بهر حال برای این سخنان باید مدارکی ارائه بشه و صرف ادعا کافی نیست
دو تا سوال هم من به سوالات شما اضافه میکنم
یکی صحت اینکه برخی از این افراد طرفدار نظام بودند؟ این موضوع مقداری تامل برانگیزه و میتونه تا حدودی چهره مهاجمینی رو که خونشون رو هدر میدونند مشخص کنه
دوم درجهت عکس این نتیجه که از کجا مشخص شده که افراد از حوالی همین محل بودند ؟ یا حتی خود این محل؟ آیا کسانی دستگیر شدند؟ یک احتمال در شناسائی برخی از کشتگان از این مهاجمینه ؟ اما ایا اینها همون قاتلین بودند یا مخالفین معمولی؟

بهر حال من هنوز کاملا از زوایای این قضیه آگاه نشدم و موضوع خیلی مشکوکه و به راحتی نمیشه با قاطعیت الان نتیجه رو مشخص کرد اما هرچه ابعاد قضیه بیشتر گسترده میشه و دستاویز قویتری برای حمله نظامی و شکست طرح صلح میشه - تحلیل سناریو بودن قضیه قوت پیدا میکنه - حالا یا توسط یک عده در داخل نظام یا درداخل مخالفان- بهر حال این هردو درجهت این سناریو و برنامه دستور داده شده کارشون رو خوب انجام دادند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]برادر طاهاي گرامي؛[/b]

فرمايش شما كاملاً‌ مورد قبول هست.

چيزي كه مهمه اينه كه ابعاد اين قضيه زماني مشخص خواهد شد كه گروهي بي‌طرف بخوان اين مسئله رو مورد رسيدگي قرار بدن.

اما درخصوص سناريو بودن قضيه درصورت حمله‌ي نظامي، حقيقتش خيلي با شما موافق نيستم. هرچند كه فرمايش شما رو هم رد نمي‌كنم، لكن عرض من اين هست كه اين‌ها لزوماً لازم و ملزوم همديگه نيستن.

يه مثال مي‌زنم.
حمله‌ي ژاپن به بندر پرل هاربر در هفتم دسامبر 1941، باعث ورود امريكا به جنگ جهاني دوم شد. قبل از اون، ايالات متحده صرفاً به پشتيباني لجستيكي از انگلستان مي‌پرداخت و مواد غذايي و مايحتاج صنعتي و نظامي انگليس رو تأمين مي‌كرد.

آلمان نازي هم درگيري‌هايي در اقيانوس با امريكايي‌ها داشت. ولي گستره‌ي چنداني نداشت.

همگان اين رو مي‌دونستن كه ايالات متحده به دنبال بهانه‌اي براي ورود به جنگ مي‌گرده.

اين بهانه، با حمله‌ي ژاپن به بندر پرل هاربر تحقق پذيرفت.

شواهدي در سال‌هاي بعد بدست اومد كه بر اون اساس، سازمان‌هاي جاسوسي ارتش امريكا از انجام اين عمليات باخبر بوده‌ان! حتي برخي عنوان كرده‌ان كه خود امريكا از طريق نفوذي‌هاش اين طرح حمله رو تو ذهن ژاپني‌ها انداخت!!

ولي هرچه كه بود، اين حمله انجام گرفت و عملاً با اين حمله، تغييري آشكار در جنگ جهاني دوم رخ داد!!!

حالا با فرض همون آگاهي امريكايي‌ها، منطق حكم مي‌كرد كه جلوي ضرر رو بگيرن و نذارن كه اين حمله اينطور فاجعه‌آميز رخ بده و تلفاتي وحشتناك رو به امريكا وارد كنه! ولي اين كار صورت نگرفت و امريكا در بي‌خيالي كامل، سنگين‌ترين تلفات ممكن رو دريافت كرد.

حالا آيا مي‌شه به استناد اينكه اين قضيه، آتش جنگ دوم رو شعله‌ورتر ساخت و پاي امريكا رو به قضيه باز كرد، بگيم كه اين حمله توسط خود امريكايي‌ها و يا با سناريوي امريكايي‌ها انجام گرفته؟!!

حقيقتاً پاسخ خير، منطقي‌تر از بله‌ هست. چون در پاسخ بله، نياز به فرض توطئه‌اي عظيم و جهاني هست (كه البته من اصلاً اين توطئه رو غيرقابل تصور و غيرمنطقي نمي‌دونم).
ولي چيزي كه مهمه اينه كه نفع امريكا در اون زمان، سكوت نسبت به اين قضيه و پايين آوردن گارد بود كه مشتي دريافت كنه و سپس با هوكي قدرتمند، حريفش رو زمين بزنه. فرصتي كه شايد هيچ‌گاه با گارد بسته براش پيش نمي‌اومد.

در اين قضيه هم مي‌شه از اين قضيه، به سان سناريويي براي نبردي آتي ياد كرد و يا، فرصتي استثنائي كه خشونت ارتش و شبه نظاميان شبيحه‌ي سوريه، به غرب دادن تا بر اون اساس، طرحي شوم رو در منطقه پياده كنن.

در هر صورت بايد منتظر بود و ديد كه نتيجه چه خواهد شد.

================================

[quote]جناب mostafa_by از چه چیزی شوکه شدید بحث ما اصلا سر موضوع اتفا قات دهه 80 نیست فکر کنم خود شما 2 یا 3 ماه پیش اشاراتی به این موضوع داشتید و فکر کنم حتی یک منبع انگلیس از ویکی پیدیا معرفی کردید

ما به سوریه 2012و در این برهه زمانی اتفاقات الحوله میپردازیم در باره اتفاقات دهه 80 بنده چون اون زمان نبودم و اطلاعات کافی هم درباره این زمینه ندارم ( توجه کنید منابعی که شما قبلاقرار داده اید یا طرفهای که مدعی سرکوب اوباش هستند تنها منبع بوده و سند نبوده و عموما حرف بوده و و در صورت صحیح بودن حداکثر شما را به بخشی از واقعیت ها می رسانند ) نمی توانم نظری بدهم

آن عنوان رو هم در کنار عنوان شما قرار دادم چون قبلا هر دو عنوان را چند بار شنیده بودم در حالی که بنده هیچ کدام را قبول ندارم (دلیلش را در بالا ذکر کردم)[/quote]
[b]جناب آمينور.[/b]
من هم درمورد سوريه‌ي 2012 صحبت مي‌كردم و اينكه اين ارتش، فرقي با ارتش دهه‌ي هشتاد و نودش نداره و حاكمان و سياستمدارانشون هم تفاوتي با اون موقع نمي‌كنن!!

اگه نيازي باشه، از كشتار دهها هزار نفري و كشتن زنان و كودكان نيز كوچكترين ابايي ندارن.

بنده درخصوص كشتارهاي دهه‌ي هشتاد چندين منبع و واقعه رو معرفي كردم و اگه نياز باشه باز هم مي‌تونم معرفي كنم. هرچند كه حتي دم دستي‌ترين منابع مثل ويكي پديا هم به راحتي مي‌تونن اين نقش رو داشته باشن.

ولي اگه چنين بحثي شد، صرفاً امكان وقوع اين قضيه و مسبوق به سابقه بودنش بود. چرا كه دوست ندارم مثل برخي دوستان و البته رسانه‌هاي داخلي ما و سوريه، نظري قطعي در اين زمينه بدم و صد در صد يه گروه رو مقصر جلوه بدم.

گذشت زمان همه چيز رو مشخص خواهد كرد.

================================

[quote]برادران توجه کنند ما باید ساختار فرهنگی مورد بحث رو همیشه در بررسی خودمون لحاظ کنیم ... اعراب دارای ساختار فرهنگی هستن که بعضی از موارد رو حتی اسلام هم نتونست عوض کنه این موارد قرن ها هست با اعراب هست .... یکیش ساختار وابستگی قبیلگی و دیگری خون در برابر خون ... مثلا وقتی آمریکا عراق اشغال کرد طبعا عراقی های زیادی کشته شده بودن ولی یک حادثه اتفاق افتاد خیلی جالب بود 4 تا مهندس آمریکائی نمی دونم کجا داشتن می رفتن از کنار یکی از این قبائل رد می شدن این ها فهمیدن امریکائی هستن به چنان وضع فجیعی این ها رو کشتن زسانه ها خیلی بعد رسانه ای پیدا کرد بخصوص رقص اعراب دور ماشین این ها ... دلیلش هم ساده بود می گفتن اینها از ما کشتن ماهم از این ها کشتیم ... این رفتار هم اصلا زن و بچه و کودک و بزرگ و کوچیک نمی شناسه فقط کافیه تو به دسته مخالف تعلق داشته باشی حالا هرکی باشی و هرکاری کرده باشی ممکنه یکروز اتفاقی سر یک تصفیه حساب کشته بشی ... دوستانی که در خوزستان زندگی کردن میدونن و دیدن این قسم رفتارهای قبیله ای رو ... مثلا دو دسته قبیله بودن تو همین خوزستان خودمون از اعراب هموطن که سال ها بود باهم نزاع داشتن تا بالاخره سال قبل مسئولین اینارو اشتی دادن ...
جدا فکر نکنید یکطرف گل و بلبل هست طرف دیگه نمی دونم وحشی در سوریه ... این قضیه قتل خانواده و نزدیکان دشمن از دوره قبل جاهلیت تا حالادر اعراب مونده ...
اقا مصطفی من در مورد خشونت ارتش سوریه و شدت عملکردش باهات موافقم ولی یک سئوال تو می دونی مخالفین از لحاظ فرهنگی چه کسانی هستن الان جای بشار اسد بودی چیکار می کردی یعنی دیگه بنظرت راهی مونده یا نه ؟[/quote]
[b]برادر جليل عزيز؛[/b]
فرمايش شما درخصوص فرهنگ اعراب؛ بالاخص فرهنگ انتقامجويي اعراب كاملاً صحيح و مورد تأييده.

قطعاً همون‌طور كه قبلاً هم عرض شد، در حال حاضر هر دو گروه (ارتش و مخالفين مسلح)، دست به خشونت مي‌زنن و از اين مسئله هم ابايي ندارن.

اين موضوع، بارها در گزارش‌هاي سازمان ملل به چشم خورده.
في‌المثل همين يكي دو روز پيش بود كه جسد 13 نفر پيدا شد و سازمان ملل هم از دو طرف درگير درخواست خويشتنداري و پرهيز از اين دست خشونت‌هاي افسار گسيخته نمود.

طبيعتاً چيزي كه در سوريه جريان داره، هيچ جايي براي حقوق بشر باقي نذاشته.

اما در اين زمينه، هميشه دولت‌ها هستن كه محكومن. چرا كه نمي‌شه انتظار داشت كه گروه‌هاي مردمي به حقوق بشر پايبند باشن. چون هر عقيده‌اي درشون هست. ولي حكومت‌ها از قواعد بين‌المللي تبعيت مي‌كنن و لازم هست كه بسياري از مسائل رو رعايت كنن!

طبيعتاً هيچ حكومتي علاقه نداره كه مخالف داشته باشه. اگه هم دستش باز باشه، همه رو از دم تيغ مي‌گذرونه! حالا اين قواعد هست كه دست و پاهاي حكومت‌ها رو مي‌بنده و هر يك به نحوي ملزم به رعايتش مي‌شن! يكي با پذيرش منطق و نفس اين قواعد و احترام به ايشان، يكي بخاطر پرستيژ جهاني‌اش، يكي به خاطر سياست‌هاش و مدل حكومتش، يكي از ترس افكار عمومي جهان، يكي نگران از تحريم، يكي نگران از لشكركشي نظامي ساير كشورها و قص علي هذا!

پس انتقام‌جويي و رفتار سبعانه از هيچ دولتي قابل پذيرش نيست؛ حتي به توجيه حملات متقابل.

اما اگه بخوايم درخصوص اينكه بشار اسد چه مي‌تونه بكنه، نظري بديم، اول بايد ببينيم بشار اسد چه مي‌توانست بكنه و چه كرد!

بشار اسد در ابتداي امر با چه چيزي مواجه بود؟ جماعتي از مخالفين كه به سبك ساير كشورها و به مدل بهار عربي، در يك ميدان جمع شده و اسقاط ديكتاتور رو خواستار هستن. يعني همون وقايعي كه در تونس، مصر، ليبي، بحرين، يمن، الجزاير، مراكش و ساير كشورهاي ديگه افتاد.

مثل تمامي كشورهاي فوق، اين تظاهرات‌ها با چند ده و سپس چند صد نفر شروع شد.
مثل تمامي اين كشورها، قرار و مدار در فيس بوك و ساير شبكه‌هاي اجتماعي گذاشته شد.

مانند تمامي اين كشورها، اولين واكنش حكومت، سركوب پليسي معترضين بود و باز مثل ساير كشورها، اين سركوب نتيجه‌ي عكس داشت و روز به روز به تعداد معترضين افزود.

هنگامي كه جمعيت معترضين روز به روز افزايش مي‌يافت، بشار اسد دو راه حل پيش رو داشت :

اول - بسان معمر قذافي مستقيم و محكم و تا آخرين گلوله در برابر معترضين بايسته و كشتاري عظيم براه بندازه.

دوم - بسان بن علي و مبارك، پس از مشاهده‌ي حجم اعتراضات و بي‌فايده بودن رفتارهاي پليسي و كشتن چند ده و چند صد نفر، سعي كنه يه طورايي آبرو مندانه حكومت رو به معاونش واگذار كنه و از قدرت كناره بگيره.
البته اين، روشي بود كه صالح هم انتخاب كرد؛ البته بعد از مدتي كش و قوس.

بشار اسد ابتدا بسيار دو دل بود كه كدوم روش مناسب‌تره. از طرفي بشار اسد جسارت و قدرت پدرش رو نداشت كه بخواد طي چند روز، دهها هزار نفر رو، بدون توجه به نظرات جامعه‌ي جهاني و محكوم كردن اونا، به قتل برسونه و با مشتي آهنين و براه انداختن جوي خون، جلوي معترضين رو، حداقل براي مدتي بگيره.

از طرف ديگه وي مي‌دونست كه جامعه‌ي جهاني هم همين‌طور دست روي دست نمي‌ذاره تا اين اتفاق ختم به خير بشه. كما اينكه جو جهان از سي سال پيش تاكنون، بسيار تغيير كرده و خيلي چيزها عوض شده.

از طرف ديگه، شايد شخص اسد اونقدرها هم علاقه‌اي به اين خون‌ريزي‌ها نداشت. چرا كه حزب بعث با مهندسي جامعه همواره اين رو بهش نشون داده بود كه وي، محبوب و پر طرفدار هست و احترام مردم به وي نه بخاطر قدرت، كه بخاطر لياقت و توانايي‌اش هست.

طبيعتاً كسي مثل حافظ اسد خيلي خوب مي‌دونست كه اگه مردم نسبت بهش احترام مي‌ذارن، بيشتر از لياقت ذاتي‌اش، از ترسشون هست. هرچند كه حقيقتاً حافظ اسد سياستمداري زيرك و مديري توانا بود و در اين نمي‌شه شكي داشت.
اما بشار اينگونه نبود.

-----------------------------------------------

علي اي حال اين ترديد و دو دلي در روزها و هفته‌هاي آغازين اعتراض، كاملاً نمايان بود.
البته ارتش به وظيفه‌ي ذاتي خودش عمل مي‌كرد و بي‌رحمانه مردم كوچه و خيابون رو سركوب مي‌كرد و حتي اجازه‌ي تجمع و بيان اعتراضات به سبك مصر و تونس و يا حتي بحرين (در ماههاي ابتدايي) رو نمي‌داد! ارتش از شليك مستقيم به مردم ابايي نداشت و حتي از هدف قرار دادن و يا دستگير كردن خبرنگاران هم كوچكترين هراسي به خود راه نمي‌داد.

انبوه خاطرات خبرنگاراني كه بطور غيرقانوني توسط ارتش و سازمان امنيت سوريه دستگير و شكنجه شده‌ان در ماههاي ابتدايي، مبين نحوه‌ي برخورد نظام حاكم با مخالفينش بود.

اما چه شد كه بشار اسد هم با تمام توان، همراه ارتش شد؟

شايد بخشي از اين تصميم، نتيجه‌ي ترس بشار از انجام كودتا و خلع يد وي از قدرت بود. كما اينكه پدر وي نيز همينگونه به قدرت رسيد؛ به سان بسياري از حكام كشورهاي عرب.

اما بخش ديگر و مهم اين تصميم، به اعتقاد من برمي‌گرده به رفتار متحدين و پشتيبانان وي كه اون رو ترغيب به ايستادن در اين شرايط نمودن.
طبيعي بود كه ايستادن در برابر مخالفين، مفهومي جز پذيرش راه حل اول و كشتار ايشان به همراه نخواهد داشت. نتيجه هم چيزي شد كه تا به امروز مي‌بينيم! بيش از ده هزار نفر كشته در عرض يك سال و اندي درگيري كه هيچ‌گاه نيز آتش درگيري‌ها به خاموشي نگرويده و هر روز از گوشه‌ و كنار كشور نمايان مي‌شه.

به جد معتقدم كه بيشتر اين بحران، به دليل دادن آدرس غلط پشتيبانان بشار به وي بود. اگر كمي سياستمدارانه‌تر با اين قضيه برخورد مي‌شد، بحران سوريه خيلي راحت قابل جمع شدن بود. كما اينكه ديديم اوضاع كشورهايي مثل تونس و مصر به سادگي جمع شد و از انفجار احساسات تندروانه خبري نبود.

بالعكس ديديم كه در ليبي اين قضيه اونقدر كش‌دار شد كه الان يكي از اصلي‌ترين ناقضان حقوق بشر در ليبي، خود مخالفين هستن كه به قدرت رسيدن.

البته حكومت ليبي، يه حكومت ميانه رو هست. ولي قدرت اصلي در كف خيابان‌هاي ليبي و گروهك‌هاي مسلح هست و ايشان هستن كه روز به روز بيشتر به خشونت ها دامن مي‌زنن.

اين مسئله كمابيش در يمن نيز مشاهده شد. هرچند كه بيشتر درگيري در يمن، برمي‌گرده به درگيري ارتش با القاعده و معترضين يمني كمتر متوسل به خشونت شدن.

در بحرين هم مي‌بينيم كه هنوز كه هنوزه راه حل پليسي نتيجه‌اي نداشته و هر زمان كه اندكي فشار پليسي حكومت بحرين كاهش يافته، معترضين مجدداً در خيابان‌ها جمع شده و عليه حكومت به تظاهرات مي‌پردازن.
صد البته نه حكومت بحرين (برخلاف ادعاهاي ايران) كشتاري عظيم به راه انداخته (با 85 نفر كه البته در جمعيت 1.200.000 نفري بحرين، رقم كمي هم نيست) و نه معترضين بحريني بعد از اين مدت، دست به خشونتي آشكار زده‌ان (كه البته يه كار خطرناك مي‌كنن و اون، پرتاب كوكتل مولوتف هست كه مي‌تونه اوضاع رو كمي خشن‌تر كنه. ولي نهايت خشونت‌شون بيشتر به پرتاب سنگ برمي‌گرده!

ولي اگه هم دولت بحرين مي‌خواست كاري شبيه به كار بشار اسد يا قذافي انجام بده و هم مردم بحرين اينطور آرام پيگير مطالباتشون نبودن، امروز جنگ خونين ديگري رو در بحرين نيز شاهد بوديم كه نتيجه‌ي اون يا كشتار عظيم اين مردم و شكست خيزششون بود و يا قدرت گرفتن ايشان با غالبيت احساسات انتقامجويانه و افراطي كه در هر دو صورت، نتيجه فاجعه بار بود.

----------------------------------------------

آدرس غلط ديگري كه متحدان اسد به وي دادن، همانا استفاده از محبوبيت مردمي و به عبارت ديگه به ميدان كشيدن مردم طرفدار خودش بود كه البته اين، در انقلاب‌هاي رنگي يكي از ابزارهاي مهم حكومت‌هاست. لكن ايشان نفهميدن كه اين ابزار صرفاً زماني جواب مي‌ده كه ارتش و پليس، دستشون بسته باشه و خون به پا نكرده باشن.
نوني كه متحدين اسد با اين طرح در دامن وي گذاشتن، نه تنها كمكي به جامعه‌ي سوري نكرد، بلكه عملاً باعث انشقاق و ايجاد شكافي عظيم در سطح جامعه شد. به گونه‌اي كه عملاً مردم به دو دسته تقسيم شده و از يكديگر كينه به دل گرفتن (شايد بشه گفت يه طورايي شبيه به اوضاع كشور ما، بالاخص در سال‌هاي 88 و 89 شد وضع اون جامعه. با اين تفاوت كه نظام ما يك صدم خشونت نظام اسد رو هم پياده نكرد!).

سومين اشتباه متحدين اسد اين بود كه مصلحت آتي رو فداي بقاي امروز اسد كردن. يعني قرار دادن تمامي تخم مرغ‌ها درون يك سبد.
بديهي هست كه نظام اسد درصورت بقاء هم شانس چنداني براي اثر گذاري در آينده نداره و اين، همون شرط بندي روي اسب بازنده‌اس.

چهارمين اشتباه متحدان اسد، پيشنهاد انجام اصلاحاتي سطحي بود كه شايد اگه اين اصلاحات يك سال پيش انجام مي‌گرفت، اثربخشي بسيار بيشتري داشت. ولي زماني كه مردم خواستار 100 هستن، پيشنهاد 10 دادن به ايشان بيشتر مضحك به نظر مي‌رسه تا منطقي!

بهترين مثالش هم تغييرات نخست وزير در ماه‌هاي پاياني حكومت شاه ايران بود كه شايد اگه زودتر انجام مي‌گرفت و آزادي‌ها بيشتر و زودتر داده مي‌شد، نتيجه‌ي مثبت‌تري به همراه داشت. ولي عملاً ديديم تغييرات حكومت شاه، بيشتر به تسريع سقوط حكومتش منجر شد تا تعديل جامعه.

حتماً همه‌ي شما شنيده‌اين كه يكي از شعارهاي مردم در هنگام مواجهه با تغييرات در سطح نخست‌وزيري اين بود : «ما مي‌گيم شاه نمي‌خوايم نخست وزير عوض مي‌شه!».

در اون شرايط نه ديگه آزادي‌ زندانيان سياسي فايده داشت، نه آزادي مطبوعات، نه آزادي احزاب، نه تغيير در نخست وزيران، نه دستگير و زنداني كردن كسائي كه مردم روشون حساسيت داشتن مثل هويدا يا نصيري، نه حرف‌هاي قلمبه و سلمبه‌ي آزادي خواهانه‌ي شاه و اطرافيان وي، نه وعده‌ي انتخابات مجلس، نه انتخاب نخست وزير از بين معترضان و نه هيچ اصلاحات ديگه!

وقتي تارگت ملت روي سقوط شاه و نظام شاه قفل كردش، يا مشت آهنين پاسخگو مي‌بود و يا بركناري وي كه عامل دوم رخ داد و انقلاب هم به پيروزي رسيد.

----------------------------------------------

و اما راه حل.

هرچند كه شايد خيلي دير شده باشه، ولي راه حلي كه مي‌تونست به پايان بحران منجر شه، كناره‌گيري اسد از حكومت و تشكيل دولت موقت به سركردگي مخالفين معتدل و ميانه‌روي حكومت با شرط مثلاً حضور يك يا چند نماينده از حكومت اسبق در دولت موقت، تدوين مجدد قانون اساسي و سپس برگزاري انتخابات پارلمان و رياست جمهوري هست.

تمامي اين موارد مي‌تونه با قول و وعده‌ي عدم تعرض به خاندان اسد باشه و تضمين‌هاي بين‌المللي كه امنيت در كشور رو تا برپايي مجدد حكومت برقرار كنن.

در اين صورت بعد از يكسال كه قانون اساسي جديد آماده و پارلمان هم تشكيل شد، اسد هم مي‌تونه مثل يه شهروند عادي براي رياست جمهوري كانديدا بشه و اون زمان درصورت داشتن مقبوليت و مشروعيت، از طريقي قانوني و با ابزاري قانوني به قدرت برسه.

اين، همون فرصت‌سوزي‌اي بود كه بشار اسد انجام داد و البته من نقش متحدين‌اش رو در انتخاب مسير غلط، بسيار بسيار بيشتر از نقش خود بشار اسد مي‌بينم. متحديني كه عملاً بشار اسد رو به سوي درگيري‌نظامي هل دادن تا شايد با امريكا يه تسويه حسابي داشته باشن و بخشي از توان نظامي و سياسي امريكا رو معطوف به اين ماجرا بدارن.

طبيعتاً روسيه و چين از اين فرصت، براي كسب حداكثر امتياز ممكن از غرب بهره مي‌برن و نگاه حكومت ايران نيز نسبت به اين قضيه، ايدئولوژيك و برپايه‌ي امنيت ملي، مسئله‌ي محور مقاومت و البته شايد هم Final Conflict در قضيه‌ي فلسطين هست.

اينجاست كه مي‌گم اسد، راهي غلط رو انتخاب كرد. چرا كه روسيه و چين هم مي‌دونن اسد دير يا زود رفتنيه. ولي آيا ايشان در حكومت پس از اسد سهمي خواهند داشت؟! تمامي شواهد و قرائن حاكي از اينه كه روسيه و چين تلاششون تضمين چنين مسئله‌اي هست و تمامي وعده و وعيدهاشون هم بيشتر براي خريدن زمان جهت رسيدن به توافقي مناسب براي حفظ منافع آتي‌شون در سوريه‌اس. والا شخص بشار اسد براشون از اهميت چنداني برخوردار نيست و اگه حكومت بعدي بتونه ضامن و حافظ منافع اين دو باشه، شك نداشته باشين كه به طرفه العيني سوريه رو خواهند فروخت. اما ايران ...!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]


هرچند كه شايد خيلي دير شده باشه، ولي راه حلي كه مي‌تونست به پايان بحران منجر شه، كناره‌گيري اسد از حكومت و تشكيل دولت موقت به سركردگي مخالفين معتدل و ميانه‌روي حكومت با شرط مثلاً حضور يك يا چند نماينده از حكومت اسبق در دولت موقت، تدوين مجدد قانون اساسي و سپس برگزاري انتخابات پارلمان و رياست جمهوري هست.

تمامي اين موارد مي‌تونه با قول و وعده‌ي عدم تعرض به خاندان اسد باشه و تضمين‌هاي بين‌المللي كه امنيت در كشور رو تا برپايي مجدد حكومت برقرار كنن.

در اين صورت بعد از يكسال كه قانون اساسي جديد آماده و پارلمان هم تشكيل شد، اسد هم مي‌تونه مثل يه شهروند عادي براي رياست جمهوري كانديدا بشه و اون زمان درصورت داشتن مقبوليت و مشروعيت، از طريقي قانوني و با ابزاري قانوني به قدرت برسه.

اين، همون فرصت‌سوزي‌اي بود كه بشار اسد انجام داد و البته من نقش متحدين‌اش رو در انتخاب مسير غلط، بسيار بسيار بيشتر از نقش خود بشار اسد مي‌بينم. متحديني كه عملاً بشار اسد رو به سوي درگيري‌نظامي هل دادن تا شايد با امريكا يه تسويه حسابي داشته باشن و بخشي از توان نظامي و سياسي امريكا رو معطوف به اين ماجرا بدارن.

طبيعتاً روسيه و چين از اين فرصت، براي كسب حداكثر امتياز ممكن از غرب بهره مي‌برن و نگاه حكومت ايران نيز نسبت به اين قضيه، ايدئولوژيك و برپايه‌ي امنيت ملي، مسئله‌ي محور مقاومت و البته شايد هم Final Conflict در قضيه‌ي فلسطين هست.

اينجاست كه مي‌گم اسد، راهي غلط رو انتخاب كرد. چرا كه روسيه و چين هم مي‌دونن اسد دير يا زود رفتنيه. ولي آيا ايشان در حكومت پس از اسد سهمي خواهند داشت؟! تمامي شواهد و قرائن حاكي از اينه كه روسيه و چين تلاششون تضمين چنين مسئله‌اي هست و تمامي وعده و وعيدهاشون هم بيشتر براي خريدن زمان جهت رسيدن به توافقي مناسب براي حفظ منافع آتي‌شون در سوريه‌اس. والا شخص بشار اسد براشون از اهميت چنداني برخوردار نيست و اگه حكومت بعدي بتونه ضامن و حافظ منافع اين دو باشه، شك نداشته باشين كه به طرفه العيني سوريه رو خواهند فروخت. اما ايران ...![/quote]


نشانه فضل میتونه این باشه که شخصی صورت مسئله رو بعنوان راه حل معرفی کنه

و یا اینکه اونچه که اتفاق افتاده و یا بعنوان راه حل هایی شناخته شده معرفی شده و اجرا هم شده رو بعنوان نظرات شخصی خودش جا بزنه

جالب اینکه برای روسیه و چین هم سیاست خارجی تعریف کنه و از نیت و درون اونها هم بیشتر از خود اونها مطلع باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس

پخش مصاحبه یک زن به عنوان شاهد عینی در باره جنایت الحوله از تلوزیون سوریه
http://www.mjhar.com/PubFiles/NewsFiles/42438/image_42438_ar.jpg?width=359&height=270&crop=auto



درگیری ها در بعضی از مناطق حلب از جمله صلاح الدین در پی حمله افراد ناشناس به مردم و نیرو های امنیتی (زخمی شدن دهها نفر )

http://www.mjhar.com/PubFiles/NewsFiles/42459/image_42459_ar.jpg?width=359&height=270&crop=auto

تظاهرات در حلب

http://www.mjhar.com/PubFiles/NewsFiles/42452/image_42452_ar.jpg?width=359&height=270&crop=auto

کشته شدن دو نفر (احتملا از تروریستها ) در انفجار پیش از موعد بمب
http://www.sana.sy/servers/gallery/201206/20120601-132103_h422845.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر گلم مصطفی از این وقت که گذاشتی واسه جواب بی نهایت سپاسگذارم ...
با کلیه حرفات موافقم اولین حرکت دولت سوریه کاملا اشتباه بود و الان کار به اینجا کشید ...
راه حلی که گفتی باید همون اول انجام می شد الان من شخصا بعید می دونم دیگه جواب بده یا راهی براش باشه مگه اراده مبتنی بر عقلانیت که اونم دیده نمیشه
مورد سوریه متاسفانه عرصه رقابت حامیان خارجی این منازع شده که این حامیان هرکدوم دلائل خودشون رو دارن ...
من شخصا با این شرائط راه حل خروج از بحران نمی بینم و فکر می کنم مثل موارد دیگه جنگ های داخلی که دخالت خارجی روبه رو شده کار تا حذف یکی از دوگروه جلو بره مثل لیبی یا جنگ داخلی اسپانیا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان فكر نمي كنيد يكي از مهمترين احتمالات رو برا فرجام كار از قلم انداختين ؟
مدل سودان و تجزيه كشور به دو بخش علوي و سني نشين !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شخصا علاقه اي به قضاوت راجع به حكومت سوريه و شخص بشار اسد ندارم.اينكه حكومت بيشتر مقصر بحران به وجود آمده است يا فتنه انگيزي مخالفان بشار اسد به هر حال شرايط سوريه در مرحله بحراني قرار گرفته و به نظر مي رسد پتانسيل فروپاشي و انقلاب (كودتا و يا مردمي بودنش را كار نداريم) را دارد و دير يا زود اين اتفاق خواهد افتاد.
نكته مهم اينجاست : هر حزب و شخص و حكومتي كه در سوريه روي كار بياد قطعا مخالف ما خواهد بود و من حكومت فوق را خطري جدي براي خودمان مي بينم كه در دراز مدت و شايد حتي در كوتاه مدت تهديدي جدي براي ما خواهد بود.

با فتنه و بحراني كه در سوريه جولان مي دهد بهتره انتخاب كنيم كه چطور حكومت اسد سقوط كند.
شايد اشتباه فكر مي كنم اما به نظرم اگر سقوط حكومت بشار اسد بواسطه اقدام نظامي غرب باشد براي ما بهتر خواهد بود.
احتمالا اسد قبل از رفتن بتواند ضربه اي به اسرائيل وارد كند.(خسارت وارده مي تواند تا مدتي برنامه حمله اسرائيل به ايران را عقب بيندازد)
تاثيرات رواني اقدام نظامي بر عليه متجاوز خواهد بود.
با تخريب زيرساخت ها عملا كار براي حكومت روي كار آمده(حكومت غرب گرا) دشوار تر خواهد شد.

تصور كنيد صدام دوباره زنده بشود و حكومت عراق فعلي را بدست بگيرد .آيا عراق فعلي كه بعد از اقدام نظامي آمريكا به شدت تضعيف شده توان اين را دارد كه در كوتاه مدت براي ما تهديدي به حساب بياد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان فكر نمي كنيد يكي از مهمترين احتمالات رو برا فرجام كار از قلم انداختين ؟
مدل سودان و تجزيه كشور به دو بخش علوي و سني نشين ![/quote]
قضیه سوریه با سودان از اساس متفاوت است غیر از علوی ها و سنی ها کرد ها هم هستند.
در ضمن سوریه بقل گوش اسرائیل است.

نظر شخصیم اینه که سوریه پتانسیل به آتش کشیدن کل منطقه خاورمیانه رو داره و نباید بسادگی از کنار قضیه گذشت

برای سوریه چند حالت میشه متصور شد !!!؟؟؟

1- سرکوب خشن مخالفین توسط حکومت مرکزی و پذیرفتن تبعات آن از سوی جامعه جهانی (تحریمات گسترده (کره شمالی سازیون))
که با توجه به وجود اسرائیل لبنان و عراق و بلوک بندی های فرقه ای مختلف بنده چنین حالتی رو نمیتونم متصور بشم و اگر قرار باشد چنین حالتی پیش بیاد دست حکومت مرکزی برای نسل کشی بازتر میشود و دوباره جنگ به کل منطقه میکشد

2- جنگ داخلی با این وضعیت ناممکن است و باید مخالفین توسط کشوری ثالث پشتیبانی لجستیکی شوند که این خود باز میتواند به گسترش نبرد به کل منطقه منجر شود.

3- حمله نظامی ائتلافی به سوریه حال باید مشخص شود چه کشوری حاضر به چنین کاری میشود یا اصلا توان تشکیل ائتلافی بر علیه سوریه وجود دارد؟ چه کسی امنیت اسرائیل را تامین میکند؟ اسرائیل میتواند از امنیت خود دفاع کند؟

دوستان اگر حالت دیگری به ذهنشان میرسد بیان کنند
فقط نگویید مردم معترض و داغ دیده سوریه یک شبه متحول شده و به این پی میبرند که تمام کشتارها کار القاعده و مزدوران غرب و اسرائیل بوده و خاندان اسد چون فرشتگانی دلسوز و مهربان در حال مبارزه با تروریستها بودند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
براي بار دوم عرض مي كنم

دوستاني كه اين قضيه رو به نظام حاكم ربط ميدن ميشه بفرمايند اين حركت در زمان فعلي چه سودي براي اينها دارد؟

مثلا چه دست آوردي براي حكومت دارد؟!

كدامين درد را درمان است؟!

فقط نفرمايد براي ترساندن كه ..!! big_grin


========================================

دوستان اين مطلب جالبي است، از دست ندهيد icon_arrowd

هشتمین یادداشت از سلسله نوشته های جدید سرکیس نعوم

[b]
با وقوع جنگ 5 هزار اسرائیلی کشته می‌شوند[/b]


بشار اسد و نظامش الآن سقوط نمی‌کنند. شاهد ناآرامی‌ها و تنش‌های شدیدی هستیم و سوریه با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کند. شاید اسد بتواند مقاومت کند و مخالفان را ساکت کند.

[quote]دیپلماسی ایرانی: در سال گذشته سایت دیپلماسی ایرانی یادداشت‌های سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور و از چهره‌های مشهور فرهنگی لبنانی را که جوایز متعددی در زمینه‌های مختلف روزنامه‌نگاری و فرهنگی به دست آورده است که به طور مرتب در روزنامه النهار لبنان منتشر می‌شدند، ترجمه و منتشر کرد که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند. این یادداشت‌ها عموما درباره تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند که نعوم در سفرش به ایالات متحده امریکا که هر ساله انجام می‌دهد در دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی که برخی از آنها سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی امریکا داشته‌اند و شماری نیز همچنان در این دستگاه مشغول به کارند، در میان گذاشته بود. نعوم نامی از این افراد نمی‌آورد ولی سمت همگی آنها را یاد می‌کند، از این رو خواننده می‌تواند حدس بزند که فرد مورد اشاره چه کسی است یا این که از لحاظ تاثیرگذاری در سیاست خارجی امریکا از چه اهمیتی برخوردار است و یا این که چه اطلاعات پشت پرده‌ای را می‌داند که کمتر ردی از آنها در رسانه‌ها دیده می‌شود. یکی دیگر از نکات مورد اهمیت این یادداشت‌ها به روز بودن آنها و هم‌زمانی‌شان با تحولات خاورمیانه است. خاورمیانه‌ای که از سال 2010 به بعد و با آغاز بهار عربی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ویژگی دیگر این یادداشت‌ها حالت گفت‌وگو بودن آنها با مقام‌های امریکایی است که جذابیت بیشتری به آنها می‌دهد.

امسال نیز نعوم همانند سال‌های گذشته در همان زمان همیشگی به ایالات متحده امریکا رفته و مشابه همان گفت وگوها را انجام داده است و اکنون که به لبنان بازگشته این یادداشت‌ها را یک به یک در روزنامه النهار منتشر کرده است. دیپلماسی ایرانی نیز به رویه سال گذشته تلاش می‌کند، همگی این یادداشت‌ها را ترجمه و منتشر کند.
[/quote]

در این جا هشتمین بخش از این سلسله یادداشت‌ها پیش رویتان قرار می‌گیرد:

از یکی از مسئولان بزرگ سابق امریکا که همچنان سیاست‌های منطقه را در چه در داخل و چه خارج از آن پیگیری می‌کند درباره سوریه و آن‌چه در آن می‌گذرد، پرسیدم؛ گفت: «درباره آن‌چه در سوریه می‌گذرد من نظر متفاوتی با دوستانم و دوستانت دارم. بشار اسد و نظامش الآن سقوط نمی‌کنند. شاهد ناآرامی‌ها و تنش‌های شدیدی هستیم و سوریه با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کند. شاید اسد بتواند مقاومت کند و مخالفان را با خون هم شده، ساکت کند. شاید به مصلحت عربستان باشد که نظام سوریه بماند. اسلام‌گرایان سوریه که طبیعتا آنها هم سنی هستند با اسلام‌گرایان عربستان متفاوتند.»

نظر دادم: «به نظرم عربستان در گذشته از استمرار نظام سوریه استقبال می‌کرد، به دلایل بسیار، یکی از آنها این بود که نمی‌خواست تغییرات کلی‌ای به وجود بیاید چرا که می‌ترسید اسلام‌گرایان تندروی رادیکال بر سوریه مسلط شوند و تمایلی به آن نداشته باشند، همچنین از این می‌ترسید که رایحه تغییر در آینده به خصوص اگر کل منطقه را فرا بگیرد، شامل آن هم شود. عربستان در خلال پنج ماه اول انقلاب سوریه از این که بخواهد نظام سوریه سرنگون شود، امتناع می‌کرد. پس از آن بود که خواستار کناره‌گیری بشار اسد، رئیس جمهوری شد. امریکا هم همین کار را کرد. این بدان معنا است که این دو به اسد فرصت دادند تا آن‌چه می‌تواند به کار گیرد و جلوی تحرکات مردم را بگیرد. منظور آنها هم از این کار این بود که او اصلاحات جدی‌ای که انقلابیون را راضی کند، انجام دهد. ولی او این کار را نکرد و گمان کرد که با قدرت زور نظامی و امنیتی می‌تواند انقلاب را سرکوب کند. در عین حال عربستان سعودی گمان می‌کند که ایران خطر جدی‌ای برای آن محسوب می‌شود، و این را هم خوب می‌داند که بشار اسد از روی اراده هم‌پیمان استراتژیک ایران محسوب می‌شود و نمی‌تواند که از این هم‌پیمانی خارج شود. برای همین دیگر به نظرم استمرار حکومت اسد برایش قابل قبول نیست. به هر حال تو خودت خوب می‌دانی که عربستان چند بار به امریکا گفته است: ما را از ایران نجات دهید. و خودت گفتی که این را بیشتر از یک بار گفته است.»

جواب داد: «به نظر من آن‌چه در جهان عرب می‌گذرد بهار عربی دموکراتیک نیست. در تونس فساد و فقر و اسلام‌گرایان هستند. در مصر فساد و فقر و نهادهای نظامی باعث شده که نتوانند به امنیت کشور، مرزهایش و استقلالش اهتمام بورزند، آن‌جا همه چی محدود به "بیزنس" صاحبان شرکت‌ها شده است. مصر به این زودی‌ها به ثبات نخواهد رسید حتی تا 10 سال آینده. اخوان المسلمین عرب در مصر فعالند ولی آنها با اخوانی‌های ترکیه متفاوتند. آنها اول گفته بودند که نمی‌خواهند در مجلس ملی به جز در سه حوزه انتخاباتی نامزد دهند، اما از نظر خود برگشتند و نامزد شدند و موفقیت بسیار بالایی هم به دست آوردند. گفتند که نه حکومت می‌خواهیم و نه ریاست جمهوری را و نه می‌خواهیم که در وزارت‌خانه‌های کلیدی و سیاسی مشغول به کار شویم. ولی "اخوان" اگر حکومت جنزوری استعفا می‌کرد و بدشان نمی‌آمد که دولت وحدت ملی‌ای تشکیل شود که خودشان ریاستش را بر عهده بگیرند. این‌جا این سوال به وجود می‌آید: اخوان المسملین با معاده صلح میان مصر و اسرائیل چه خواهند کرد؟ الآن می‌گویند که اعتراضی به آن نخواهند داشت. اما چه کسی تضمین می‌کند که در آینده به حرفشان پایبند باشند؟ حقیقت این است که اسرائیل از ناحیه ایران نگران است. اما از سوی اعراب نیز احساس نگرانی می‌کند به خصوص اگر بنا باشد اسلام‌گرایان افراطی در کشورهای همسایه جغرافیایی‌اش به حکومت برسند.»

نظر دادم: «به اعتقاد بسیاری که من هم از جمله آنها هستم اسرائیل ترجیح می‌دهد که نظام اسد بر سر کار بماند نه به این دلیل که به آن علاقه دارد بلکه به این دلیل که جانشین آن می‌تواند خیلی بیشتر از این‌ها نگرانش کند حتی به صورت غیرمستقیم. اما اسرائیل نمی‌تواند برای بقای اسد هم کاری کند. برای همین به مصلحتش است که یک جنگ داخلی طولانی در بگیرد که در آن اسلام‌گرایان کشته شوند و از پای در آیند، ارتش سوریه تا آن‌جا که می‌تواند آنها را سرکوب کند، این مساله باعث چند دستگی در جامعه سوریه خواهد شد و کشور سوریه را ضعیف خواهد کرد ولی درنهایت امور به محوریت سوریه خواهد رسید به خصوص در درگیری با اسرائیل. در آن صورت سوریه نیاز به سال‌ها شاید هم دهه‌ها دارد تا بتواند خود را بازسازی کند.»

[color=blue]جواب داد: «این صحیح ولی اسرائیلی‌ها از سوی ایران هم نگرانند. ایهود باراک به واشنگتن آمد و به صراحت گفت که اسرائیل آماده حمله به ایران است. بهانه‌اش هم این بود که اگر الآن حمله شود بهتر از آن است که این حمله در آینده باشد، زمانی که مدنی و نظامی ایران هسته‌ای شده باشد. به همین دلیل باراک گفت، ما محاسبه کرده‌ایم که اگر به ایران حمله کنیم در نهایت 5 هزار شهروند و نظامی اسرائیلی کشته خواهند شد. از او پرسیدیم اگر شمار قربانیانتان از این بیشتر شد چه خواهید کرد؟ جواب نداد. [/color]به هر حال روابط اسرائیل نتانیاهو با رئیس جمهوری امریکا، باراک اوباما، از این هم بدتر خواهد شد. اگر اوباما برای بار دوم رئیس جمهور شود که احتمال موفقیتش بسیار بالا است و احتمال 90 درصد شاید هم بیشتر برنده خواهد شد، آن‌گاه مسائل بسیاری را مورد بررسی قرار خواهد داد. به هر حال امریکا خاورمیانه نیست. یعنی این که امریکا دخالت نظامی در سوریه نخواهد کرد که سوریه هم عراق نیست. اما درباره مصر، به اعتقاد من روابطش با امریکا در آینده بدتر خواهد شد. شاهد کمک‌های امریکا به آن قطع شود و کنگره کاخ سفید را بر سر این موضوع به حساب و کتاب بکشاند و بر سر موضوع مصر و کمک‌هایی که به آن می‌شود دقیق شود.»

گفتم: «اکنون منطقه شاهد دگرگونی‌هایی در ترکیبش است ترکیبی که از سال 1918 بر آن تحمیل شده بود. احتمال دارد اگر اسرائیل بخواهد به ایران حمله کند به لبنان به‌خصوص حزب‌ الله نیز حمله کند.»

گفت: «این فکر به ذهن من نرسید و تو به یادم آوردی.»

ادامه دادم: «چنین اتفاقی لبنان را ویران خواهد کرد. این درست است که در مقایسه با کشورهای پیرامونی‌اش از همه باثبات‌تر است اما در وضعیت سختی به سر می‌برد. مسلمانان آن مشترکا چه سیاسی و چه رسانه‌ها بیش از همه در جنگ با سوریه به سر می‌برند. بعضی از آنها با نظام هستند و بعضی دیگر با انقلابیون و آثار آن بسیار وخیم خواهد بود.»

نظر داد: «لبنان بشکه نفت بدون سرپوش است. اگر کسی از کنار آن رد شود و سیگارش را بیندازد فورا منفجر می‌شود.»

جواب دادم: «آن‌چه می‌گویی صحیح است. اما اکثریت کسانی که در آن‌جا با یکدیگر گلاویزند یعنی حزب الله و جریان المستقبل بسیار آگاهند و اهل حکمتند. اسرائیل تلاش می‌کند که جنگ مذهبی در لبنان راه بیندازد، اگر بتواند.»

جواب داد: «حسن نصرالله دبیر کل حزب الله در یکی از سخنرانی‌های اخیرش گفت که از ایران دستور نمی‌گیرد.»

جواب دادم: «یکی از دلایل حکمتی که به آن اشاره کردم همین است. جنگ مذهبی بیش از همه باعث اذیت حزب الله شیعی خواهد شد چرا که جریان المستقبل سنی برای برخورد با آن به سراغ جریان‌های رادیکال تندرو خواهد رفت. المستقبل هم حکمت به خرج داد و با سنی‌های رادیکال در لبنان علیه نظام اسد وارد عمل نشد به خصوص این که این حزب از همراهی با آن در انجام تظاهراتی علیه حزب بعث سوریه امتناع کرد.»

جواب داد: «به هر حال شاید ترکیه بهتر باشد در آینده برای حفظ مصالحش کلام خود در رابطه با نظام سوریه را تغییر دهد به خصوص اگر وضعیت سوریه به ثبات رسید.»

جواب دادم: «چنین چیزی فقط زمانی ممکن است که نظام سوریه در تثبیت وضعیتش موفق شود.»

جواب داد: «به هر حال عربستان علیه مصالحش کار می‌کند. قطعا رفتار امیر نایف، ولیعهد تا کنون خوب بوده است. اما نمی‌توان همیشه به رفتارهای جانشین ملک عبدالله اعتماد کرد. به ما گفته‌اند که ملک عبدالله 85 یا 87 سال سن دارد ولی کشورهای عربی خلیج فارس گفته‌اند که او از 93 سال هم گذشته است. پس از او چه خواهد شد، نمی‌دانیم. در بحرین نوعی از دموکراسی وجود دارد اگر چه نخست‌وزیر که عموی پادشاه است با آن همراهی نمی‌کند. در سوریه نوعی از دموکراسی نزد مخالفان وجود دارد با علم بر این که به رغم وجود اقلیب‌ها اکثریت آن را سنی‌ها تشکیل می‌دهند.»

گفتم: «این گونه شایع است که منطقه سنی در عراق به زودی "هانوی" انقلاب اکثریت سنی سوریه خواهد شد. منطقه شیعه نیز به طور کامل از نظام اسد حمایت می‌کند.»

جواب داد: «عراق باثبات نیست و به زودی حوادث فتنه از نو در آن در خواهد گرفت. نوری مالکی را به عنوان یک مرد سیاسی می‌شناسم. او را یک بار هنگامی که رهبر و نخست‌وزیر بود و به واشنگتن آمده بود، دیدم. او جلوی بسیاری از خونریزی‌ها را گرفته است. با ما درباره سنی‌ها و اوضاع آنها و دیگران توضحیات مفصلی داد. گفت که آنها اقلیتند ولی قانون اساسی در حال بررسی وضعیت آنها است و به زودی گرفتاری‌های آنها حل و فصل خواهد شد. به هر حال حتی برای امریکایی‌ها هم مالکی یک دوست نیست.»

پرسیدم: «نظرت درباره اردن چیست؟» جوابم را با سوال داد: «تا حالا به آنجا رفته‌ای؟» گفتم: «در طول زندگیم فقط یک بار به آن‌جا رفته‌ام.» پرسید: «چرا؟» گفتم: «نمی‌دانم، یک بار پس از آن که به امریکا آمدم در راه برگشت به اردن رفتم و در یکی از جلسات آن‌جا شرکت کردم، دیدم که مقاله‌های مرا در فهرست سیاه گذاشته‌اند، آنها از این که من درباره آن‌چه بعضی‌ها از امریکا و اسرائیل درباره اردن به عنوان یک کشوری جایگزین فلسطین برای فلسطینی‌ها می‌گویند، می‌نویسم مرتب گلگی کردند، محل جلسه را ترک کردم و دیگر به آن‌جا نرفتم.»

گفت: «این عیب است. به هر حال اردن همیشه سرش با لبنان گرم است. تلاش کرد که یک کار بزرگ در آن‌جا انجام دهد ولی ناکام ماند. نظام اردن باقی خواهد ماند. اسلام‌گرایان به بافت اردن و اردنی فلسطینی وارد شده‌اند. و این مساله باعث خواهد شد تا در آینده از حساسیت‌های دو طرف کاسته شود.»

گفتم: «نظرت درباره پاکستان و افغانستان چیست، دو کشوری که خیلی خوب آنها را می‌شناسی؟»

جواب داد: «افغانستان دست کم برای 20 سال دیگر یک کشور یا چیزی شبیه کشور خواهد شد. اما پاکستان چندان امیدی به آن نیست. مثل یک بشکه نفت یا بنزین است که ظرف یک لحظه منفجر می‌شود. این را به هندی‌ها هم گفته‌ام.»

دیدار اولم با این دوست صمیمی در این جا به پایان رسید در حالی که می‌گفت: «نظام سوریه تهدید جدی احساس نمی‌کند مگر این که حلب و دمشق نیز وارد این ناآرامی‌ شوند و تظاهرات علیه نظام فراگیر شود.»

[url=http://irdiplomacy.ir/fa/news/58/bodyView/1902219/%D8%A8%D8%A7.%D9%88%D9%82%D9%88%D8%B9.%D8%AC%D9%86%DA%AF.5.%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1.%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C.%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87.%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF.html]ديپلماسي ايراني[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا رو شکر مسیر تاپیک صحیح هست من یک دسته بندی می کنم از احتمالات ممکن دوستان نظر بدن کدوم محتمل تر و تبعاتش چی هست
1- حکومت سوریه موفق به سرکوب مخالفین و کنترل اوضاع بشه
2- مخالفین بتونن حکومت مرکزی رو ساقط کنن و مسلط به سوریه بشن
3- دخالت خارجی مثل لیبی اتفاق بیفته حالا بنفع مخالفین یا بنفع حکومت سوریه
4- درگیری بدون پیروزی قاطع طرفین به درازا بکشه و فرسایشی بشه
5- سوریه به دو یا چند قسمت تحت کنترل نیروهای طرفین تقسیم بشه ولی با یک حالت آتش بس و نه صلح پایدار
6- سوریه کاملا تجزیه بشه مثل سودان
7- درگیری های سوریه در ادامه منجر به جنگ منطقه ای بشه
8- طرفین درگیر باهم توافق کن و تقسیم قدرت حالا به شکلی موافق طرفین اتفاق بیفته
من حالت دیگه ای به ذهنم 3 صبحی نمی رسه big_grin
اگه کسی چیز دیگه ای بنظرش میاد اضافه کنه
دوستان نظر بدن کدوم محتمل تر هست و چرا و عواقبش چی هست ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
العربیه لحظاتی پیش در خبری فوری به نقل از ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد وی از هیچ طرفی در مناقشه سوریه حمایت نمی کند.
مهر: رئیس جمهور روسیه در حالی که در آلمان به سر می برد، با هشدار درباره وخامت اوضاع سوریه به سبب ادامه فعالیتهای خشونت آمیز گروههای مسلح بر ضرورت حمایت جامعه جهانی از طرح عنان تاکید کرد.

العربیه لحظاتی پیش در خبری فوری به نقل از ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد وی از هیچ طرفی در مناقشه سوریه حمایت نمی کند.

پوتین که در یک کنفرانس مطبوعاتی با آنجلا مرکل صدراعظم آلمان در برلین سخن می گفت، با هشدار درباره وقوع جنگ داخلی در سوریه به سبب حمایت گسترده غربی ها و برخی کشورهای عربی از گروههای مسلح در سوریه با انواع سلاحها اظهار داشت : ما شاهد نشانه های جنگ داخلی در سوریه هستیم. پوتین که هم اکنون در برلین به سر می برد بر راه حل سیاسی برای پایان دادن به بحران موجود در سوریه تاکید کرد.

رئیس جمهور روسیه در ادامه گفت : ما از طرح کوفی عنان برای حل بحران سوریه حمایت می کنیم و از جامعه جهانی می خواهیم از این طرح حمایت کنند.

پوتین با رد اتهامات علیه روسیه مبنی بر ارسال سلاح برای نظام سوریه تاکید کرد : ما به نظام سوریه برای اینکه شهروندانش را بکشد، سلاح نمی دهیم.

وی تصریح کرد : حل بحران سوریه از راه زور(گزینه نظامی که غربی ها برای اجرای آن تلاش می کنند) امکان ندارد.

مرکل صدراعظم آلمان نیز اعلام کرد روسیه و آلمان بر ضرورت حل سیاسی بحران سوریه اتفاق نظر دارند.
http://www.fardanews.com/fa/news/204002/%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D9%88%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نماینده دائم چین نزد دفتر سازمان ملل در ژنو سه پیشنهاد برای حل مساله سوریه مطرح كرده است.
به گزارش جهان به نقل از ایرنا، مطبوعات روز شنبه پكن نوشتند، ' لیو چن مینگ' در نشست ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو این پیشنهادهای سه گانه را عنوان كرده است .

وی تاكید كرد، دولت چین به اوضاع سوریه به صورت جدی توجه دارد.

نماینده چین در دفتر سازمان ملل در توضیح این پیشنهادها گفت: نخست باید بی درنگ آتش بس همه جانبه تحقق و خشونت ها پایان یابد.

وی تاكید كرد، دولت و كلیه گروه های مخالف باید به صورت همه جانبه شش پیشنهاد كوفی عنان را اجرا و به صورت عملی تعهدات خود را مبنی بر پایان خشونت ها رعایت و از امنیت مردم سوریه دفاع كنند.

وی افزود: اوضاع سوریه باید هرچه زودتر آرام شود.

لیو چین مینگ با اشاره به اینكه چین قاطعانه با دخالت نظامی در سوریه از سوی نیروهای خارجی مخالف است، تاكید كرد: ما با استفاده از اصطلاح ' تغییر حكومت' مخالف هستیم .

وی درباره پیشنهاد دوم كشورش گفت: باید هر چه زودتر روند گفت و گوهای سیاسی در سوریه آغاز شود.

لیو در توضیح پیشنهاد سوم نیز اظهارداشت: باید قاطعانه از اقدامات كوفی عنان پشتیبانی شود.

'میانجی گری عنان و شش پیشنهاد وی، راهی مهم برای كاهش تشنج در سوریه و كمك به حل سیاسی مساله سوریه است. '

وی تصریح كرد: جامعه جهانی باید همچنان از اقدامات فرستاده سازمان ملل در امور سوریه پشتیبانی كند و با آن هماهنگ شود
http://www.jahannews.com/vdcjame88uqe8tz.fsfu.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تحلیلی که شخصا بهش معتقدم اینه :

این باصطلاح جامعه جهانی در نهایت هیچ راهی بجز ادامه گفتگو و چانه زنی و تلاش برای اجرای آتش بس و تداوم گفتگوهای ملی نداره و نخواهد داشت .

هر چه زمان بیشتر میگذره این واقعیت برای همه حتی غربی ها و اعضای اتحادیه عرب و حامیان عملیات های تروریستی واضحتر میشه و تعلل اونها فقط قدرت چانه زنی اونها رو کمتر خواهد کرد .

بنظر میرسه که مردم سوریه عملا نظرشون رو با اجرا و پشتیبانی از قانون اساسی جدید و تشکیل مجلس جدید نشون دادن . جنایات تروریستی مثل اونچه در الحوله گذشت چیزی از درستی و مشروعیت انتخاباتی که انجام شد و نمایندگان منتخبش کم نکرده و هیچگونه علائمی که نشون بده مردم از انتخابشون پشیمان هستند بروز نیافته .

منتها تروریست ها و حامیان غربی و عربی اونها با اجرای سناریوی الحوله تلاش کردند در این مشروعیت پدید آمده توسط انتخابات مردمی خلل ایجاد کرده و مشروعیت اون رو از بین ببرن و برای مخالفین که بعد از انتخابات معلوم شد که از ابتدا هم در اقلیت بوده اند حس آمیخته با ترحم و حقانیت و مظلومیت ایجاد کنن و با اجرای عملیات روانی و جنگ نرم اوضاع رو به شرایط قبل از انتخابات و شروع اصلاحات برگردونن که در نهایت با مخالفت روسیه در شورای امنیت و گذشت زمان و روشن شدن تدریجی زوایای پنهان قضیه این پروژه با شکست مواجه شد .

با اجرای انتخابات در سوریه و عدم مشارکت گروه های مخالف ولی شرکت اکثریت مردم و استقبال از اون ، مخالفین و حامیان غربی و عربی شون در حاشیه رفته و روندی ایجاد شد که در صورت اجرای آتش بس و ایجاد آرامش در فضای سوریه منجر به حذف کامل اونها از صحنه سیاسی سوریه می شد و اونها با اجرای سناریوی الحوله سعی در بهم زدن شطرنج و آرایش سیاسی بوجود آمده کردند .

خواسته نهایی اونها این هست که می باید این مخالفین حذف نشن و در صحنه سیاسی سوریه براشون سهم ویژه ای در نظر گرفته بشه و بقای اونها در شطرنج سیاسی سوریه از طرف جامعه جهانی تضمین بشه

تمام این اقدامات تروریستی اخیر و هیاهوهای بعد از اون بنظر من فقط برای اینه که نظام سوریه و حامیان اون مثل روسیه و چین و ایران و نیز مردم کشور سوریه رو متقاعد کنن که برای مخالفین سهمی در حکومت و چارچوب اجرایی و تقنینی سوریه در نظر بگیرن

و این چیزی هست که با توجه به نظرات روسیه و چین بنظر میرسه که اونها با این امر مخالفن و خواستار بازگشت شرایط به پیش از این سناریو و ادامه روند قبلی هستند .

من معتقدم که در حال حاضر برای همه بازیگران بین المللی روشن هست که نظام سوریه هرگز سقوط نمیکنه ولی در حال اجرای اصلاحاتی هست که صحنه و آرایش سیاسی سوریه رو برای آینده و برای همیشه تغییر خواهد داد . بنابراین همه بازیگران خواستار سهم متناسب خودشون هستند .

در این بین مخالفین با عدم مشارکت در این روندی که مردم سوریه هم عملا نشون دادن که پذیرفتن و با حمایت و شرکت در انتخابات به اون مشروعیت دادن در حال حذف شدن تدریجی هستند .

در کل بنظر من اوضاع برای مخالفین و حامیان غربی و عربی شون خیلی بد پیش میره و این دست و پا زدن ها هم بهمین علت هست که یا این حذفشون رو به تاخیر بندازن و یا اینکه بتونن وارد سیستم قدرت در سوریه بشن و پایداریشون توسط نظام سوریه و جامعه جهانی تضمین بشه .

اما اینکه این مخالفین همه قدرت رو بدست بیارن چیزی هست که نه شرایط اون مهیا هست و نه جامعه سوریه پذیرای اون هست و نه حامیان قدرتمند سوریه این اجازه رو خواهند داد . به قدرت رسیدن اونها از طریق زور و اقدامات نظامی هم با توجه به بافت جامعه سوریه و حمایت مردمی اکثریت مردم از حکومتشون که اونو در انتخابات های اخیر نشون دادن و نیز حمایت جدی حامیان سوریه مثل روسیه و چین و ایران و بیم گسترش جنگ به کل منطقه کاملا منتفی هست .

اشتباه مخالفین در این بود که در روند اجرای اصلاحات در سوریه مشارکت جدی و فعال نکردند شاید از این می ترسیدن که در این وزن کشی با حذف نهایی توسط مردم مواجه بشن اما در نهایت میتونستن در حد وزن خودشون در قدرت سهیم بشن . بنابراین سهم خواهی کنونی که با اقدامات دیر هنگام و تروریستی صورت میگیره در نهایت به جایی راه نخواهد برد .

روند مشروعی که در سوریه با اجرای اصلاحات و انتخابات و استقبال مردمی و اجرای آتش بس کوفی عنان شکل گرفته منطقا با چند واقعه تروریستی و هیاهو و جنگ تبلیغاتی و رسانه ای نمیتونه متوقف بشه و در نهایت همه طرفها مجبور میشن که دوباره به طرح کوفی عنان برگردن

معتقدم غرب نمیتونه با این اقدامات دیر هنگام صحنه شطرنج سوریه رو دوباره بطور دلخواه خودش بهم بزنه . نظام سوریه و حامیان بین المللی اون در نهایت می بینیم که با رد این سناریوی غربی و عربی هیچ چاره ای برای آمریکه و غرب و حامیان عربی شون جز بازگشت به طرح کوفی عنان نذاشتن .

مطرح کردن احتمال تجزیه و یا جنگ داخلی در سوریه بمعنی پذیرش اقلیت بودن مخالفین هست و اینکه اکثریت مردم سوریه موافق اونها نیستن بنابراین اونها و حامیانشون تلاش میکنن که با تجزیه سوریه در مناطقی که طرفداران اونها بیشتر حضور دارن اونها رو بقدرت برسونن و یا اینکه مردم و نظام سوریه و حامیان اونها رو وادار به پذیرش نقش مخالفین و دادن سهم ویژ قدرت به اونها کنن .

واکنش روسیه و چین نشون میده که این اجازه رو برای طرح در سازمانهای بین المللی نخواهند داد و بعلاوه تلاش مخالفین باعث بیشتر شدن کمک ها و حمایتهای اونها از نظام سوریه خواهد شد و بعلاوه اونها با تمسک به خواسته نامشروع مخالفین اعمال خودشون رو مشروع جلوه خواهند داد و حامیان مخالفین رو سرزنش و محکوم خواهند کرد
. همسایگان سوریه هم چنین چیزی رو خواستار نیستند چرا که این طرح زنگ خطر رو برای خود اونها هم بصدا در خواهد آورد و در مورد خود اونها هم ممکنه در نهایت اجرا بشه .
همچنین افکار عمومی جهان عرب با توجه به مسلمان بودن اکثریت قاطع مردم سوریه هرگز خواستار چنین چیزی نیست و در صورت طرح جدی این مباحث از سوی مخالفین و یا تلاش برای اجرای اون فقط باعث میشه که مخالفین حمایت افکار عمومی جهان عرب رو از دست بده و اونها در مقابل سرکوبشون از طرف دولت وادار به سکوت کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس ( تاریخ بعضی از عکس ها متعلق به دوهفته پیش است)


آزادی 500 نفر از تسلیم شدگان به دولت سوریه ( تا کنون 7000 نفر سلاح های خود را تحویل داده اند)
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120531-213622_h422616.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120531-213622_h422616.jpg[/img][/url]


گفتگوی تلوزیون سوریه با یک شاهد عینی دیگر از جنایت الحوله

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120602-002109_h422913.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120602-002109_h422913.jpg[/img][/url]


سو استفاده اشرار از اعتراضات مسالمت آمیز مردم در حلب (ممکن است عکس قدیمی باشد)

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/image_42451_ar.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_image_42451_ar.jpg[/img][/url]

حملات اشرار به نظامیان و غیر نظامیان
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120523-100757.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120523-100757.jpg[/img][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120523-222442.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120523-222442.jpg[/img][/url]


ضبط سلاح و پول از اشرار کشته یا بازداشت شده وارد شده از مرز لبنان
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120523-012149_h420824.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120523-012149_h420824.jpg[/img][/url]

تشییع جنازه 6 نظامی کشته شده در حملات اشرار
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120601-143416_h422837.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120601-143416_h422837.jpg[/img][/url]

کشف کارگاه ساخت بمب در حومه حمص

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120523-214442.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120523-214442.jpg[/img][/url]

کشته شدن 7 نیروی حفظ نظم در انفجار بمب
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120528-182303.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120528-182303.jpg[/img][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/20120528-182315_h421912.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_20120528-182315_h421912.jpg[/img][/url]



[color=blue]بازداشت افسر فراری ارتش سوریه («عمار الواوی» سروان جدا شده ارتش سوریه)[/color]

لینک خبر
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910313000394
تصویر افسر بازداشت شده
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/03/13/13910313000118_PhotoA.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.