death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

مصطفی جان با نکاتی که از سیاست اخلاق مدار و غیر اخلاقی به نقل از مولا علی ذکر کردی ،، می تونم بپرسم که جنگ های سه گانه ی آن حضرت با بزرگان اسلام در آن زمان را چگونه توصیف می کنید ؟؟
قطعا در این جنگ ها افراد زیادی کشته شدن که بخشی از آن ها حافظان قرآنی بودند که تا آن زمان به رشته ی تحریر هم در نیامده بود . بگذریم از صحابه ی پیامبر
البته قبول دارم که وقتی از عملکرد حجت خدا بر روی زمین صحبت می کنیم کار خیلی سخت می شود ولی بالاخره جزئی از آموزه های اسلام این است که از عملکرد این بزرگان درس بگیریم و اگر بشود ، آن ها را در حد توان خود اجرا کنیم

[quote]ولي من و شمايي كه نه پست و مقامي داريم و نه مجبور به اتخاذ سياست و موضعي هستيم و معيار و ملاك‌مون درستي‌ها و نادرستي‌هاست، آيا موظف و ملكف به اتخاذ چنين موضعي هستيم؟[/quote]

بنده هم با نظر شما موافقم که وقتی بحث عملکرد به میان بیاید ، می توان این تفکیک را بین مردم یک جامعه و مسئولان آن را قائل شویم ... به عبارت دیگر ، اگر به نحوه ی عملکرد حکومت از اول انقلاب تا به حال ، مخصوصا در بخش داخلی توجه می کنیم می توانیم رگه هایی از تفکر " هدف وسیله را توجیه می کند " را مشاهده کنیم ... البته کار از رگه گذشته و به جریان و سیلاب هم رسیده است .
ولی بحث ما در این جا بحث اعتقادی است و بنا بر اعتقاد ما ، عملکرد مسئولان و مردم باید مطابق با شرع اسلام باشد و فرقی هم نمی کند که مسئولیتی در حکومت را بر دوش داشته باشیم و یاخیر .... اساسا در تفکر مولا علی که کاملا منطبق بر شرع اسلام نیز هست ، هیچ تفکیکی از نظر مسئولیت پذیری بین مردم و حاکمان وجود ندارد ... هر دو نسبت به هم وظایفی دارند و همچنین نسبت به هم حقوقی ... البته صحیح تر آن است که بگوییم "" هر دو بخش مردم و حاکمان نسبت به خداوند مسئولیت و یا تکالیفی دارند که بخشی از این تکالیف را خداوند متوجه خودشان کرده است و در حقیقت این تکالیف را بین این دو قشر و نسبت به همدیگر تعریف کرده است ... ""

از قرار معلوم بنده ی حقیر و شما استاد ارجمندم در مورد این که چاره ای به جز حمایت از رژیم حاکم بر سوریه نداریم ، هم نظر هستیم ولی اگر اشتباه نکرده باشم ، دغدغه ی شما بیشتر بر روی بحث اعتقادی و حلال و حرام کردن در این موضوع از سوی حکومت است که حقیقتا دغدغه ی مقدسی است و اگر این گونه نباشیم ، نمی توانیم اسم خود را مسلمان گذاشته و شیعه ی مولا علی بنامیم ..

مصطفی ، برادر عزیزم ،، بنده بین دفاع حکومت کشورم از رژیم سوریه و دفاع مردم کشورم از این اقدام هیچ تناقضی نمی بینم ، چرا که هر دو طرف چه مردم و چه حکومت ، بر اساس شرع اسلام ، موظف به اجرای دستورات دین اسلام هستند (( در تمام سطوح چهار گانه ی عملیاتی )) و اتفاقا یکی از وظایف این دو بخش یعنی مردم و حکومت هم این است که اگر از این دستورات تخلف شد ، بر دیگر تذکر دهند و حتی اقدام عملی در این خصوص هم می بایست انجام شود

بحث حقیر در مورد مضطر شدن حکومت در دفاع از سوریه (( اضطراری که پیش آمده )) در همین راستا بود که اگر حکومت ما بر این اساس عمل کرده به وظیفه ی خودش در این مورد عمل کرده و اگر غیر از این می بود می بایست صدای ما در می آمد و ادله ی خودم را هم در مورد این که این ضطرار حقیقی هست و یا ساخته و پرداخته ی ذهن بنده را هم در پست قبلی بیان کردم

مجددا سوالی را که در ابتدای این پست از شما پرسیدم را در این جا به شکل دیگری ذکر می کنم که : آیا این اضطرار به شکلی دیگر در جنگ حضرت علی و سپاهیانش در سه غائله ی جمل و صفین و نهروان وجود نداشت ؟؟ تکلیف خانوانده های کشته شدگان در این وسط چه می شود ؟؟ آیا نظر یک طرف دعوا که همراه با اقدام عملی نیز بود ، با شمشیر جواب داده نشد ؟؟

البته خدای نکرده منظور بنده مقایسه ی بین حضرت علی و شخص بشار اسد نیست ... بلکه منظور این است که حضرت علی برای حفظ اسلام ، مجبور شدند که با کمک شمشیر ، خطری را که متوجه اسلام و به تبع آن متوجه مسلمین بود را از بین ببرند و در این راه خون هایی هم از دو طرف ریخته شد ... آیا ریخته شدن این خون ها دلیلی بر زبانم لال ، ظالم بودن مولای ماست ؟؟ قطعا کسی اشک های مولا ی ما بر سر جنازه های طرف دیگر دعوا را از یاد نبرده و نمی برد ولی مسئله اینجاست که همان علی که خود را مبرا از سیاستی می داند که معاویه را به آن محکوم می کند ، گاه مجبور می شود ، مجددا تاکید می کنم ، مجبور می شود که گاهی هم از شمشیر برای پیش برد امورات اسلام استفاده کند .
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هر چند اقا مصطفی همچنان دلیرانه داره در چندین پیش زمینه متفاوت از عقایدش دفاع می کنه . و اینگونه پنج نفره ریختن سر یک نفر نامردیه ولی چه میشه کرد! fi_lone_ranger
[quote]خدا پدر و مادرت رو برات نگه داره برادر جان.
اين، تفكر شماست كه حقي اين وسط هست و باطلي هست.
لابد چون شما حق رو جناب اسد و رژيم بعثي سوريه مي‌دونين، از ايشان حمايت مي‌فرمايين.
[/quote]
مسلما اسد از اول حق نبوده، ولی خوب شرایط بگونه ای رقم خورده که ایشون فعلا در جبهه حق باشه.

[quote] پس چرا به بنده اين حق رو نمي‌دي كه نه طرف اين ور قضيه باشم و نه طرف اون ور؟[/quote]
شما حق داری برادر مصطفی ، ولی وقتی عقیدتو بیان می کنی این اجازه رو باید به ما هم بدی تا عقیده مونو بیان کنیم.مگه نه؟
[quote]حالا به نظر شما، من دارم سر توانايي مخالفين روي نگاهداري اسراء بحث مي‌كنم؟!![/quote]
خیر ، ولی مسلما بنده هم منظورم از این حرف این بود که باز هم هر جور حساب کنیم مخالفان نظام اسد آنچنان محقق تر نسبت ارتشیان اسد نیستند.

[quote]اينكه هركسي خودش رو ارتش آزاد سوريه بنامه، به مفهوم داشتن مديريتي واحد و يكپارچه‌اس؟[/quote]
مسلما خیر .
[quote]شما طوري صحبت مي‌فرمايين كه اگه كسي اطلاع از اوضاع سوريه نداشته باشه، فكر مي‌كنه كه ارتش آزاد، نهادي پنهاني و با تشكيلاتي فوق تصور در سوريه بوده كه سال‌ها به كادرسازي و پرورش چريك و تجهيز ايشان و ذخيره‌ي تسليحات روي مي‌آورده و يه روز قيامش عليه رژيم حاكم رو شروع كرده و با سازماندهي گسترده و پيشرفته‌ي نيروهاش در سراسر كشور، داره ضرباتي اساسي رو به رژيم وارد مي‌سازه.

دوست بزرگوار!
اينكه يه عده سوري كه جونشون به لبشون رسيده، به همراه يه عده سلفي از كشورهاي ديگه كه براساس فتاوي ديني به اين كشور سرازير شده‌ان، حالا به همراه يه عده هم مزدور و حقوق بگير، دارن بر عليه نظام سوريه مي‌جنگن، به نظر شما دقيقاً چه زماني اين فرصت و هماهنگي رو داشته‌ان كه بخوان دستورات و تصميمات و نظراتشون رو با ارتش آزاد هماهنگ كنن؟!

اينكه هركسي خودش رو مدعي آزادي كشورش مي‌دونه و خودش و گروهش رو جزئي از گروه‌هاي مبارز براي آزادي ميهنش مي‌نامه، به مفهوم سازماندهيه؟
والا اگه به نام بود كه الان اينهمه مشكلات نداشتن گروه‌هاي چريكي!!
[/quote]
اتفاقا یکی از انتقاداتی که منم نسبت به این گروه و تشکیلات دارم همین عدم هماهنگی است.
ولی مصطفی جان ، اگر این حوادث به خاطر عدم فرمانبرداری و عدم هماهنگیست ، پس چرا این ارتش آزاد یک محکومیت ساده و یا یک عذر خواهی ساده نمی کند؟
[quote]مثل هميشه از اين وقتي كه برام گذاشتي، ازت سپاسگزارم.[/quote]

اینو که من باید خدمتت عرض کنم بزرگوار.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
احسان جان.

ما نبايد وارد اين لوپ بشيم كه هر جايي كه مسلمان با مسلمان مي‌جنگه، الزاماً اتفاق خاصي افتاده و اندوه خاصي بوجود اومده.

من بياد ندارم در هيچ جاري تاريخ عنوان شده باشه كه علي (ع) در قتال با شاميان، بر سر جنازه‌اي گريه كرده باشه.
ولي اين مسئله در جمل و تا حدودي هم در نهروان رخ داده و دلايلش مشخصه.

هرچند كه اساساً نبرد بين مسلمانان، باعث تضعيف كلي دنياي اسلام و هزينه شدن قواي اسلام در نبرد با همديگه مي‌شه، ولي در كليات حق و باطل بودن‌شون مشكلي رو بوجود نمياره كه قتال امير المؤمنين، علي (ع) رو با ايشان، از سر اضطرار بدونيم.

در اين نبردها، حق و باطل مشخص بود.
در نبرد اول و سوم، اساساً خروج از حاكميت مطرح بود و اين خروج همراه با آشوب و بلوا و به عبارتي مسلحانه بود و چون حاكم وقت ظالم نبود و در ظاهر گناه و فسق و فجوري نداشت و شرايطي رو نداشت كه از حاكميت بلاد اسلامي خود به خود خلع بشه (مثل يزيد لعنت الله عليه)، پس خروج ايشان از حاكميت نيز حق نبود (بسان خروج حضرت سيد الشهداء (ع)).
با اين وجود، امير المؤمنين به گواه تاريخ بارها و بارها تلاش كردن كه جلوي اين جنگ گرفته بشه.
دليلش اين نبود كه پوششي قانوني براي كارشون بوجود بيارن. يا حق و باطلي رو بوجود بيارن. چرا كه حق و باطل مشخص بود.
تلاش ايشان، صرفاً براي جلوگيري از ريخته شدن خون فريب خوردگان و يا خواب زدگان و حتي متحجران بود كه اين مسئله تا جايي پيش رفت كه هم زبير و هم طلحه، چندين بار عقيده‌شون برگشت و اگه نبود تلاش اطرافيان ايشان و همچنين توطئه‌ي امويان نفوذ كرده در لشكر ايشان، شايد حتي جملي هم رخ نمي‌داد.
در نهروان هم از آن سپاه عظيم، تنها 4 هزار نفر باقي موندن براي نبرد و تلاش امير المؤمنين باعث شد جان هزاران مسلمان ديگه حفظ بشه و البته پيروزي لشكر ايشان نيز سهل‌الوصول‌تر و قطعاً همه از نتيجه‌ي تاريخي اين نبرد باخبريم.

اساساً مسئله اين نبود كه امام علي (ع)، به علت مجبور شدن براي حفظ اسلام دست به رفتاري اضطرار گونه زده باشن و كاري كرده باشن كه اگه اين اضطرار نبود، خبط و خطايي عظيم حادث گشته بود.

كما اينكه از قضا ايشان، بزرگترين خطر براي اسلام رو نه از جانب ناكثين مي‌ديدن و نه مارقين. سپاه شام و در رأس اون‌ها معاويه بن ابي سفيان، دشمن شماره‌ي يك مسلمين به شمار مي‌رفتن و وضعيت جهان اسلام درصورت پيروزي ايشان در نبرد، كاملاً مشخص بود.
اصل قضيه هم اينه كه اگه بخوايم در طول حكومت چهار سال و نه ماهه‌ي امير المؤمنين علي (ع)، اضطراري رو در نبرد متصور باشيم، اين اضطرار در برابر سپاه شام قابل بحث و بررسيه. چرا كه اين نبرد، نتيجه‌ي آتي جهان اسلام رو مشخص مي‌كرد.

پس بالطبع مي‌بايست هر اقدامي صورت بپذيره كه نتيجه‌ي اين نبرد به نفع سپاه اسلام تموم شه. چرا كه خيري بالاتر از اين وجود نداشت و درصورت شكست، شري بالاتر از اين نيز عيان نمي‌شد!

اما رفتار اميرالمؤمنين در اين خصوص چگونه بود؟

-------------------------------------------------------------------------------------

درخصوص مسئله‌ي سوريه، اينكه نيت ما خيره و ما بخاطر خود و البته محور مقاومت داريم چنين تلاشي انجام مي‌ديم، مسئله‌ي درستيه.

اما مسئله اينجاست كه ايا وسيله‌اي كه براي رسيدن به اين هدف برگزيديم هم وسيله‌ي درستيه؟

در پست قبلي عرض شد كه تفاوت دادن وزن به هدف و يا وسيله، تفاوت نگاه ماكياوليستي و اخلاقي و البته اسلاميه.
اينكه اميرالمؤمنين علي (ع) حتي در سخت‌ترين شرايط مثل نبرد صفين هم اخلاق اسلامي رو زير پا نذاشت؛ حال اينكه مي‌دونست رقيب باطلش از هيچ امر غيراخلاقي و ناجوانمردانه‌اي براي پيروزي دريغ نمي‌كنه و در حقيقت، ما در نبرد صفين، انبوهي از رفتارهاي غيراخلاقي و ناجوانمردانه و فريب كارانه (بخوانيد سياستمدارانه)ي سپاهيان شام رو مي‌بينيم. در نقطه‌ي مقابل، فهرست بلند بالايي از جوانمردي‌ها و رعايت اخلاق‌ها و عفت‌ها رو از جانب اميرالمؤمنين علي (ع) مشاهده مي‌كنيم.

شايد به جز امام علي (ع)، هر شخص ديگري ميدان صفين رو اداره مي‌كرد؛ حتي كسي چون مالك اشتر، پيروزي سپاه اسلام قطعي بود. ولو به قيمت زير پا گذاشتن چند دستور اسلامي.
ولي علي (ع) كسي نبود كه پيروزي رو به هر قيمتي بخواد! ولو اينكه بخوبي باخبر باشه كه درصورت شكست، چه بر سر جهان اسلام و شريعت محمد (ص) خواهد اومد.
ولي حتي اين آگاهي و علم به اين اضطرار نيز ايشان رو وادار به زير پا گذاشتن اخلاقيات نكرد.

بالعكس، نتيجه‌اش همون خطبه‌هايي بود كه در بالا خدمتت عرض كردم.

----------------------------------------------------------------------------------

حال ما در اين قضيه‌ي خودمون، براي پيشبرد نيت خيرمون چه وسيله‌اي رو داريم؟
دفاع از حاكمي جائر و نظامي ظالم و سكولار كه از ريختن خون مردمانش كوچكترين ابايي نداره و كاري رو در تاريخ انجام داد كه نمونه‌ي اون رو فقط كلنل قذافي انجام داده بود؟

آيا حسني مبارك نمي‌تونست اينطور از مردم كشورش بكشه؟ يا بن علي و صالح نمي‌تونستن با توپ و تانك و كماندو، هزاران نفر از مردمشون رو به قتل برسونن؟
صد البته اگه رفتار ايشان هم به اين اندازه خشونت آميز بود، رفتار مردم هم متقابلاً خشونت‌آميزتر مي‌شد و مصري‌ها و تونسي‌ها و يمني‌ها هم سلاح به دست مي‌گرفتن. كما اينكه ديديم در برخي مناطق يمن كه برخي قبايل خونشون به جوش اومده بود، اين اقدام انجام گرفت.

اساساً اين، هنر يك حاكم هست كه در قبال اعتراضات مردمي، به روي ايشان آتش كرده و از خونشون خيابون‌ها رو رنگين بسازه؟

ولي گيرم كه بشار اسد دوست داره كه چنين جناياتي رو انجام بده. يا اصلاً بشار اسد قدرت دستش نيست و حزب بعث و ارتش ظالمش هستن كه اين كار رو انجام مي‌دن. در اصل مسئله، چندان تفاوت نمي‌كنه.
آيا اين وسط، مايي كه از اين حقيقت آگاهيم و حداقل مي‌تونيم كه اين نظام داره به مردمش ظلم مي‌كنه، مي‌بايست سكوت كنيم، چون مثلاً جبهه‌ي مقاومت در خطره؟

حالا اشكالي نداره. سكوت مي‌كنيم. ولي مي‌بينيم كه روز به روز خشونت حكومت بيشتر مي‌شه و روز به روز از ميزان مخالفين غيرمسلح كاسته شده و بر مخالفين مسلح افزوده مي‌شه.
مي‌بينيم از كشورهاي ديگه هم به اين مخالفين مسلح مي‌پيوندن و حتي علماي اهل سنت هم براي اين نبرد، فتاوي ديني صادر مي‌كنن.
مي‌بينيم كه روز به روز كشورهاي همسايه بيشتر دارن از اين آب گل آلود ماهيگيري مي‌كنن!!

مي‌دونيم كه آخر اين بازي، باخته!
ولي ميايم چيكار مي‌كنيم؟ طوري به اسد اطمينان خاطر مي‌ديم براي كشتار بيشتر مردمانش (و نه انجام اصلاحات) كه مخالفينش، روز به روز از اصلاح حكومت مأيوس‌تر شده و براي رسيدن به حق و حقوق‌شون، راهي جز نبرد مسلحانه پيدا نكنن.

به عبارتي مسئله‌اي رو خود گره مي‌زنيم و بعد در باز كردنش مي‌مونيم.

حالا كه جنگ به جايي مي‌رسه كه حتي مخالفين مسلح هم بعضاً از عدالت خارج شده و اعمالي خلاف اخلاقيات انساني و باطل انجام مي‌دن و خواسته‌هاي برحق‌شون رو از طرقي باطل پيگيري مي‌كنن و نبرد باطل عليه حق به نبرد باطل عليه باطل تبديل مي‌شه، آيا ما اساساً حق اين رو داريم كه درخصوص اضطرار صحبت كنيم؟

----------------------------------------------------------------------------

اگر ما، همون رويه‌ي شش ماه ابتدايي‌مون رو در پيش مي‌گرفتيم و طوري رفتار مي‌كرديم كه انگار نه انگار در سوريه خبريه، شايد اين ايراد بر ما وارد مي‌شد كه رفتاري كاملاً پراگماتيستي در قضاياي بهار عربي داشته‌ايم و هرجا كه به نفعمون بوده، گريبان چاك كرده و هرجا به ضررمون بوده، سكوت كرده‌ايم.

ولي حقيقتاً اين دفاع، با هيچ منطق و توجيهي قابل دفاع نيست؛ مگر همون باورهاي ماكياوليستي كه هدف‌مون كه همانا حفظ محور مقاومت هست، وسيله‌مون رو توجيه مي‌كنه و حتي اگه دهها بار بيشتر نظام سوريه ظلم كنه و از هر روش غير انساني ديگري براي پيروزي بهره ببره، همين كه ايشان در جبهه‌ي مقاومت هستن (البته اسماً!!)، پاك كننده و مبرا كننده‌ي تمامي گناهان‌شون هست و اين رفتارشون قابل توجيهه!

بعبارت ديگه اگه كمك كنيم ظالمي بمونه كه بر اون اساس، منافع ما و جبهه‌ي مقاومت (ولو اينكه حق باشه) حفظ بشه، برد كرده‌ايم!
يا اينكه اگه كمك كنيم ظالمي بمونه كه بر اون اساس، كشور ما مورد هجوم قرار نگيره، برد كرده‌ايم!!

حال اينكه اگه عرايض بنده در همون مراحل ابتدايي آغاز بهار عربي رو، اونهم زماني كه هنوز حتي مصر شلوغ هم نشده بود مورد بررسي قرار بدي، به اين جمله ي من مي‌رسي كه بنده عرض كرده بودم اين وقايع پس از تونس، در مصر و سپس ليبي پيگيري شده و سپس به خاورميانه باز مي‌گرده و خانه‌ي نهايي‌اش ماييم!
همچنين عرض كرده بودم كه اگه ايران بخواد جلوي رسيدن اين موج به ايران رو بگيره، مي‌بايست از همون نقاط آغازين نذاره اين اتفاق بيافته.

به عبارتي شمارش معكوس براي رسيدن به ايران، نه از سوريه، كه از همون تونس شروع شده بود و هر كشوري كه اين وقايع درش ديرتر به پيروزي مي‌رسيد، ترمز و اعطاي وقت و فرصت بيشتر به ما بود براي آمادگي. لكن مسئولين ما، عملاً سرمست از اين پيروزي‌هاي خود خوانده‌اي بودن كه به اسم بيداري اسلامي به زعم ايشان در منطقه بوقوع مي‌پيوست.
اين خواب خرگوشي مي‌تونست هنگامي كه وقايع به سوريه رسيده، به اتمام برسه و اصل قضيه مشخص شه. ولي چقدر ناراحت كننده‌اس كه حتي اين موقع هم اين خواب به پايان نرسيد و بزرگواران اين مسئله رو تعبير به توطئه و جبراني براي شكست در اثر بيداري اسلامي در منطقه تعبير كردن!
حتي نديدن كه تمامي كشورهاي به قول خودشون دچار بيداري اسلامي شده، از مخالفين سوري حمايت مي‌كنن تا جايي كه امروز مي‌بينيم از هميشه تنهاتر شده‌ايم.

در اين شرايط، ديگه مسئله حتي اين هم نيست كه ما در قبال ظلم دشمنان‌مون، فرياد سر داده و از ملت‌هاشون حمايت مي‌كنيم، ولي در قبال ظلم دوستان‌مون سكوت اختيار مي‌كنيم (يا به تعبير صدا و سيما (درخصوص ايالات متحده)، رفتاري دوگانه از خود نشان مي‌ديم).
مسئله اينجاست كه ما دفاع تمام قدي مي‌كنيم از رژيمي كه هم بر پايه‌ي ظلم بنا شد، هم بر پايه‌ي ظلم استقرار و استحكام پيدا كرد و هم بر پايه‌ي ظلم داره با مخالفين‌اش تسويه حساب مي‌كنه.

--------------------------------------------------------------------------

احسان جان!
اساساً رفتار باطل، در هيچ شرايطي تبديل به حق نمي‌شه.
اين درست كه ما براي عراق هم گريبان چاك كرديم. ولي از قضا همين گريبان چاك كردن‌هاي صدا و سيماي فخيم ما و فرماندهان معزز نظامي ما و مسئولين ما براي عراق در جنگ 2003، خود مصداقي ديگه از سياست‌هاي ماكياوليستي هست و اون جمله‌ي معروف كه «دشمن دشمن ما، دوست ماست».
مگر همين ذوق و شوق حضرات در پس حملات يازده سپتامبر 2001 نبود كه چه‌ها در مدح بن لادن نگفتن. يا قبلش در حمله‌هايي كه به امريكايي‌ها داشت.

مگه همين صدا و سيماي ما، بلندگو و توجيه‌گر بن لادن نشده بود كه بعد از ضايع شدن قضيه و عزم ايالات متحده براي برخورد با القاعده، هر روز مي‌گفت بن لادن حمله به برج‌هاي دوقلو رو تكذيب كرده و گفته اين‌ها توطئه‌ي امريكايي‌هاست!!
مگه حتي با ذوق و شوق، از تلفات غربي‌ها در نبرد افغانستان حرف نمي‌زديم و هنوز هم حرف نمي‌زديم؛ حال اينكه حتي ائتلاف شمال كه همون متحدين قديم و فعلي ايران هستن، خود پيشقراول نبرد با طالبان در ائتلاف با غربي‌ها بودن؟

اين مسئله، چيزي جز همون «دشمن دشمن ما، دوست ماست» نبود و اينكه هدف ما كه همانا ضربه خوردن ايالات متحده‌اس، هر وسيله‌اي رو توجيه مي‌كنه و ما براي قوت گرفتن اون وسيله، بايد ازش دفاع كرده و تجهيزش كنيم؛ ولو اينكه نسبت به باطل بودنش كمترين ترديدي نداشته باشيم.

در عراق هم آيا اگه صدام حسين به برتري مي‌رسيد و اجازه‌ي اشغال عراق رو نمي‌داد، در جانب حق قرار مي‌گرفت؟ تعديلي در رفتارش صورت مي‌داد؟ آدم مي‌شد؟
يا اساساً جنگيدن با امريكا و اسرائيل، وي رو از باطل، به حق تبديل مي‌كرد؟!!

اساساً دفاع ما از صدام و پوشش و پروپاگانداي وي و خدا مي‌دونه ديگه چه كارهايي كه براي وي و رژيمش از يك سال قبل تا آخرين روز جنگ انجام مي‌داديم، در راستاي دفاع از حق عليه باطل بود؟
يا اينكه اساساً نبرد و دشمني با ايالات متحده و اسرائيل، كشوري رو در جناح حق قرار مي‌ده؟!

------------------------------------------------------------------------

حقيقت اينه كه رژيم سوريه هم هيچ فرقي با ساير رژيم‌ها نداشت.
حتي حمايت ايشان از حزب الله لبنان هم چيزي جز بازي كردن با مهره‌ي ايران و حزب الله براي فشار به اسرائيل براي پذيرفتن وزني براي سوريه براي چانه زني‌هاي آينده نبود.
كما اينكه ديديم در نيمه‌ي دوم دهه‌ي اول قرن بيست و يكم، همين كارت‌هايي كه جمع كرده بود، باعث مذاكره‌ي بشار اسد با ژريم صهيونيستي شد!! يعني اساساً محور مقاومت كشك!!
اگر اسرائيلي‌ها كمي سخاوتمندتر بودن و يكدندگي و لجبازي هميشگي‌شون رو نداشتن و البته غرور كاذب‌شون براي عدم اعطاي امتياز به سوريه، شك نفرما كه محور مقاومت پنج سال قبل قطع شده بود!! چرا كه سوريه حتي آماده‌ي اجاره‌ي بلندي‌هاي جولان از اسرائيل بود! ولي عدم موافقت اسرائيل با اين پيشنهادها بود كه نتيجه رو به گونه‌اي ديگه رقم زد!!

سوريه در اين فاصله‌ي چهل و پنج ساله‌، حتي يكبار گامي كوتاه براي بازگرداندن سرزمين‌ خودش، به دامان سوريه برنداشت. حتي يه موشك به سمت اسرائيل شليك نكرد! حال اينكه مقاومت دليرانه‌ي چند صد جوان لبناني، بدون در اختيار داشتن فجر و رعد و كورنت و آر.پي.جي 29 و صرفاً مجهز به تسليحات سبك و البته حجم محدودي C-4 كه اون رو به بدن خود بسته و خود رو به ميان اشغالگران صهيونيست مي‌انداختن، باعث شد كه پس از 18 سال، اسرائيل از سرزمين‌هاي اشغالي عقب‌نشيني كنه (حالا به هر دليلي)!!

حال اينكه ما اين مقاومت جانانه رو، با رفتار پراگماتيستي و از سر مصلحت رژيم سوريه (كه به مقاومت اسلامي نگاهي جز يك وسيله براي رسيدن به هدف خود نداره) قياس كرده و سوريه رو هم ارز مقاومت اسلامي و يا حداقل در عرض اون دونسته و حتي اين كشور رو جزئي از مقاومت در برابر اسرائيل به حساب بياريم، فكر كنم بيشتر از هر كسي، ظلم كرده‌ايم به لبناني‌ها و فلسطيني‌هايي كه در طول اين سال‌ها، لحظه‌اي نبوده كه به فكر مصالحه و ترك مبارزه با اسرائيل بوده باشن! يا حتي خود مسئولين ما.

------------------------------------------------------------------------

ولي اول و آخرش، دشمني با امريكا و اسرائيل، ارتباطي با دموكراسي و آزادي‌هاي مدني و رعايت حقوق ملت‌ها نداره.
از قضا امروز روز، هر كشوري كه بيشتر براي امريكا شاخ و شونه مي‌كشه، كمتر براي مردمش حقي قائله و مردمش رو آدم حساب مي‌كنه.
از رژيم‌هاي ماركسيستي‌اي چون شوروي، كره‌ي شمالي، چين و كوبا گرفته تا ليبي و سوريه و ونزوئلا و امثالهم.

اين وسط متأسفانه مسئولين ما هم اونقدر فكر مبارزه با ايالات متحده ايشان رو جوگير كرده كه در هر نقطه از جهان، يه نفر چهار تا شعار و رفتار پوپوليستي ضد امريكايي از خودش نشون بده، اونچنان مشتاقانه آغوش براش باز مي‌كنيم كه گويي براي سپاهيان حضرت صاحب الزمان (عج) آغوش باز كرده‌ايم.

در اين ميان هم از هيچ هزينه‌اي براي گسترش و افزايش دوستي با ايشان دريغ نمي‌كنيم كه يه وقت خداي نكرده ما رو در اين مبارزه‌ي تاريخي تنها نذارن.
ولي حقيقت اينه كه حتي اگه بگيم موضع ايشان در برخورد با ايالات متحده، حق بوده، ولي بدون شك موضع ايشان در قبال حقوق ملت‌شون، چيزي جز موضع باطل و ظالمانه نبوده.

ولي اونقدر درگير مبارزه با امريكا در هر گوشه از دنيا شده‌ايم كه عملاً هدف‌مون، باعث پذيرش هر هزينه و دفاع از هر ظالمي شده.
همين مسئله، باعث شده كه حتي امروزه ملت خودمون هم نسبت به نيت خير مسئولين‌مون شك داشته باشن و حرف‌هايي كه هر روز از گوشه و كنار كشورمون مي‌شنويم رو شاهد باشيم.
مسئله به جايي رسيده كه حتي آرمان مقدسي چون حمايت از مردم مظلوم فلسطين و حمايت از جبهه‌ي مقاومت هم از نظر خيلي‌ها زير سوال رفته و اين، نتيجه‌ي اتخاذ سياست «دشمن دشمن ما، دوست ماست» و حمايت همه جانبه از ايشان بوده!

حال يكبار ديگه و اينبار به اسم سوريه، داريم از دشمن دشمن‌مون حمايت مي‌كنيم. البته دشمن دشمني كه بارها نشون دادن صداقتي در رفتارش وجود نداره و تعهدش به روسيه‌ي ماركسيست زده و غير ماركسيست، بسيار بيشتر بوده تا ايران و جبهه‌ي مقاومت.

ولي ما همچنان ...!!!

----------------------------------------------------------------------

با تمامي اين احوالات، بنده به شما حق مي‌دم كه اين توضيحات رو نپذيرفته و كماكان، ولو در حالت اضطرار هم كه شده و با هر توجيهي، سوريه رو فعلاً در مقام حق بدوني و نسبت بهش موضع مثبتي بگيري.
اگه چنين باور و تفكري داشته باشي، من بهش احترام مي‌ذارم؛ ولو اينكه باهاش مخالف باشم.

ولي اين حق رو بايد براي سايرين قائل باشي كه با اين توجيهاتي كه عرض شد و ساير مواردي كه عرض نشد، موضع سوريه رو موضع برحقي ندونن و از ايشان دفاع نكنن.
حال ممكنه كسي مثل من، حق اصلي رو به ملت بده، ولي از مخالفين مسلح حمايت نكرده و ايشان رو هم باطل بدونه و در اين جنگ فعلي، طرف هيچ يك رو نگيره.
يا اينكه مخالفين مسلح رو هم حق بدونه و جنگ داخلي فعلي رو جنگ باطل عليه حق بدونه و از مخالفين مسلح حمايت كنه.

در اين شرايط طبيعيه كه ايشان (چه حاميان مخالفين مسلح و چه حاميان ملت)، سواي اينكه آگاه هستن كه شكست جبهه‌ي سوريه به ضرر ايرانه يا نه، تعبير و موضعي متفاوت از شما و دوستاني نظير شما داشته باشن.

پس بايد به اين تحليل‌شون احترام گذاشته بشه؛ ولو اينكه شما صد در صد درست برداشت فرموده و ايشان صد در صد در اشتباه باشن (كه بنده چنين تصوري ندارم).

===========================================================

برادر علي عزيز؛

[quote]هر چند اقا مصطفی همچنان دلیرانه داره در چندین پیش زمینه متفاوت از عقایدش دفاع می کنه . و اینگونه پنج نفره ریختن سر یک نفر نامردیه ولی چه میشه کرد! fi_lone_ranger[/quote]

اختيار داري علي جان. من در خدمتم.

[quote] مسلما اسد از اول حق نبوده، ولی خوب شرایط بگونه ای رقم خورده که ایشون فعلا در جبهه حق باشه.[/quote]

در اين خصوص، در پست بالا عرايضي رو عرض كردم.
خوشحال مي‌شم اگه زحمت بكشي و وقت بذاري و عرايض بي‌ارزش حقير در اين پست و البته پست قبلي رو مطالعه فرموده و پس از اون، اگه همچنان روي حرفت بودي، مباني اين تغيير وضعيت ايشون و قرار گرفتن در جبهه‌ي حق رو از نگاه خودت توضيح بفرمايي.

[quote] شما حق داری برادر مصطفی ، ولی وقتی عقیدتو بیان می کنی این اجازه رو باید به ما هم بدی تا عقیده مونو بیان کنیم.مگه نه؟[/quote]

بنده اين حق رو صد در صد براي شما و هر دوست ديگري قائل هستم كه نه تنها عقيده‌تون رو بيان فرموده، كه به نقد عرايض بنده هم برخيزين.
عرض بنده از ابتدا اين بود كه چرا دوستان اصرار دارن همه رو در دو جبهه دسته بندي كنن و هركس كه مخالف نظراتشون بود و تحليل ايشان رو نداشت و به عبارتي متعلق به جبهه‌ي فكري ايشان نبود رو لاجرم در جبهه‌ي دوم دسته بندي بفرماين.
تمام تحليل بنده هم در اين راستا بود كه اساساً جبهه‌ي سوم و عظمايي وجود داره كه دوستان خواسته يا ناخواسته دوست ندارن اون رو ببينن.
يعني از نگاه ايشان، يا دوستان ميليتاري بايد براي بشار اسد و ارتشش هورا بكشن، يا اينكه طرفدار مخالفين مسلح؛ اونهم نه كليات‌شون، بلكه جنايتكاران‌شون و ظالمان‌شون باشن (كه با لطف دوستان در اكثريت موارد، هر ظلمي كه يه نفر از اونا انجام مي‌ده، تعميم داده مي‌شه به كل ايشان).

اين مسئله، مورد اعتراض بنده بود و انصافاً فكر نكنم خود شما هم باور داشته باشي كه اعتراض به ناحقي باشه.
اشتباه مي‌كنم؟

[quote] خیر ، ولی مسلما بنده هم منظورم از این حرف این بود که باز هم هر جور حساب کنیم مخالفان نظام اسد آنچنان محقق تر نسبت ارتشیان اسد نیستند.[/quote]
عرض بنده اين بود كه به فرض اينكه حتي بپذيريم مخالفين مسلح، امكان نگهداري اسرا رو ندارن (كه ندارن)، ولي ارتش اسد چه توجيهي براي اين كارش داره؟
ايشان كه زندان‌ها و مكان‌هاي مستحكم استقرار و زندانبانان و ارتشيان مجرب و تسليحات گسترده‌ و امكان برقراري امنيت بيشتري دارن و از نظر آذوقه و نفرات هم در مضيقه نبوده و نيازي به جابجايي دائمي هم ندارن.

ايشان ديگه چرا به اين رفتار غير انساني و غير اخلاقي و غير اسلامي دست مي‌زنن؟
البته از ايشان نمي‌شه انتظار رفتار اسلامي داشت؛ چرا كه اساساً نظام سوريه نظامي سكولار هست. ولي انتظار رفتار انساني چي؟

عرض بنده اين بود كه حتي اگه عواملي چون محدوديت‌هاي مكاني، تجهيزاتي، پشتيباني، امنيتي، مكاني و آذوقه رو مد نظر قرار بديم و بر اين اساس بخوايم حقي رو براي كسي قائل بشيم، مخالفين اسد كه فايد اين موارد هستن محق‌ترن نسبت به ارتش سوريه!

ولي در همون عرايض هم جنايت بودن كشتار اسرا (ولو اينكه در ميدان نبرد دستگير شده باشن) هم عرض شد.
گويي كه همون‌طور كه عرض شد، گاهي اضطرار هم حكم به چنين امري مي‌ده كه نمونه‌هاي داخلي‌اي نيز عرض شد.

ولي در اصل مسئله، تفاوتي رو بوجود نمياره.


[quote]اتفاقا یکی از انتقاداتی که منم نسبت به این گروه و تشکیلات دارم همین عدم هماهنگی است.
ولی مصطفی جان ، اگر این حوادث به خاطر عدم فرمانبرداری و عدم هماهنگیست ، پس چرا این ارتش آزاد یک محکومیت ساده و یا یک عذر خواهی ساده نمی کند؟[/quote]

عذرخواهي زماني معني داره كه اولاً ارتش آزاد، حرفش برو داشته باشه و يا حداقل مسئوليتي گردن وي باشه.
مثالي مي‌زنم. در انتخابات سال 88، مهندس موسوي بارها و بارها، گفت كه اينايي كه شيشه مي‌شكنن از ما نيستن و چه و چه! به همين دليل هم هيچ‌گاه از بابت اين خشونت‌ها و قانون‌شكني‌ها عذرخواهي نكرد.
البته ايشون اصلاً توجه نداشتن كه همين بيانيه‌هاي آتشين ايشان و احساسي كردن فضاي جامعه‌اس كه راه رو براي سوء‌ استفاده كنندگان و يا فريب خوردگان و جوگيران هموار كرده كه امروز به شيشه شكني و اينا رسيده.

ولي آيا مي‌شه گفت كه وي، دستور به شكستن شيشه‌ها داده و يا ازش خرسند بوده؛ چون عذرخواهي نكرده؟

اينكه رفتار ايشان چقدر درست يا غلط بوده و چقدر در اين مسئله نقش داشته، بحث ديگري است. ولي آيا اين توجيه، توجيه درستيه؟

---------------------------------------------------------

ما اينجا با اصطلاحي طرفيم كه بيش از اونكه اثرگذاري داشته باشه، تنها يك نام براي جمع كردن مخالفينه.

حقيقت اينه كه ارتش آزاد، بدون اينكه سران‌شون رو در نظر بگيريم، مجموعه‌اي صد پاره هست كه هريك، ساز خودش رو مي‌زنه و تازه اصل آشوب، زماني هست كه اين‌ها به پيروزي برسن و بخوان هريك، سهمي از حكومت آينده رو مطالبه كنن.
نبرد حقيقي رو اون زمان خواهيم ديد!!

ديديم كه در همين ليبي، مثلاً گردان مصراته‌اي ها با بنغازي‌ها سر كلنل جنگ كردن و آخر سر هم يه مصراته‌اي براي اينكه دست بقيه نيافته و اين افتخار به نام خود وي ثبت شه، زد اين مادر مرده رو هلاك كرد!!

حالا شما ببينين اين صدها گروهك مخالف، چه جنگ قدرتي براه بندازن در سوريه (درصورت پيروزي چبهه‌ي دوم و مخالفين مسلح).

--------------------------------------------------------

حقيقت اينه كه ارتش آزاد حتي فرمانش براي اينها ارزشي نداره.
شايد بتونه خط‌هايي كلي بهشون بده و هماهنگي‌هاي بيشتري بين‌شون برقرار كنه.
ولي اينكه بخواد رأساً بهشون دستور بده، فكر نكنم حتي تصورش هم تصور درستي باشه.

مگه نبود گروگان‌هاي لبناني كه تركيه قول رها كردنشون رو داد. ولي مخالفين مسلح حتي به دستور تركيه هم وقعي ننهادن؛ به گونه‌اي كه تركيه ايشان رو تهديد به تنبيه و قطع مايحتاج‌شون كرد؟

مگه نبود گرداني از همين مخالفين مسلح كه حتي به كاروان تجهيزات و آذوقه‌ي تركيه كه براي آوارگان سوري ارسال مي‌شد هم حمله كرده و اون رو غارت كردن؟

صد البته هيچ ارتشي هم دستور نمي‌ده كه سر ببرن يا كسي رو شكنجه كنن.
بالاخره همه دوست دارن وجهه‌شون رو پاك نشون بدن.
ارتش‌هاي فاشيستي هم اگه چنين كاري رو مي‌كردن، از ايدئولوژي خاصي پيروي مي‌كردن. ولي ايشان هم تماماً چنين رفتاري نداشتن و اگه مثلاً ارتش آلمان يا ايتاليا، دائماً در پي كشتار بودن، جمعيتي براي اروپا باقي نمي‌موند! يادمون نره كه آلمان نازي تقريباً كل اروپا رو (بجز شوروي و دو، سه كشور بي‌طرف) به اشغال خود درآورد!!
حالا در سوريه، اينكه برخي گروه‌ها براساس فتاوي تندروانه‌ي ديني، برخي ديگه بخاطر شكنجه‌ها و آسيب‌هايي كه از اين ارتش ديدن و براشون عقده شده مسئله و برخي ديگه بدليل رفتار ساديستي و ظالمانه‌شون اين رفتار رو انجام مي‌دن، منطقاً نمي‌بايست ارتباطي با اصل مخالفت ايشان با رژيم بشار اسد داشته باشه و اين مسئله، عوامل ديگري داره كه در جاي خود مي‌بايست مورد بررسي قرار بگيره؛ البته همراه با وزن حقيقي‌اش.

پس حقيقت اينه كه در سوريه، اوضاع شير تو شيرتر از اوني هست كه بگيم يه نفر يا يه گروه مسئوليتي رو داره و يا اينكه حداقل مي‌بايست اعلام برائتي كنه از اين رفتارها!
چرا كه اساساً ارتش آزاد خيلي از اين گروه‌ها رو اصلاً قبول نداره كه بخواد مسئوليت رفتارشون رو بعهده بگيره.
ولي حتي اگه قبول هم نداشت، باز هم ارتش ازاد ادعاي مبارزه با رژيم سوريه رو داره و نه برقراري نظامي بر پايه‌ي عدل و داد و قسط كه اگه حالا عوامل تحت امرش جرم و جنايتي هم مرتكب شن، سريع برگرده ازشون عذرخواهي كنه.

اين وسط، ما بايد مواظب حرف‌ها و مواضع‌مون باشيم كه ظلمي مضاعف نكرده باشيم با جمع بستن‌ها و تعميم دادن‌هامون.

=====================================================

در پايان، از برادر احسان و برادر علي عزيز بابت اطاله‌ي كلام و همچنين بي‌ارزش بودنش، عذرخواهي مي‌كنم و خوشحالم كه مثل هميشه از بحث كردن با ايشان، مطالب خوبي رو مي‌آموزم.
  • Upvote 9
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/272224/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%B6-%DA%A9%D8%B1%D8%AF"]جنگنده ترکیه حریم هوایی سوریه را نقض کرد[/url]
[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]یک فروند هواپیمای ارتش ترکیه بار دیگر، به بهانه هدف قرار دادن مواضع اعضای حزب کارگران کردستان، حریم هوایی سوریه را نقض کرد. [/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3] به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، ساعت یازده شب گذشته یک فروند هواپیمای ترکیه حریم هوایی سوریه را در استان ادلب نقض کرد.[/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]روزنامه الدیار لبنان به نقل از یک منبع نظامی آمریکایی نوشت، هواپیمای ترک پس از نقض حریم هوایی سوریه به سرعت به طرف کوه «الزاویه»، بازگشته است.[/size][/font][/color]

[color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]جنگنده‌های ترکیه تاکنون بار‌ها حریم‌هوایی سوریه و عراق را به بهانه هدف قرار دادن فعالان حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) نقض کرده اند.[/size][/font][/color]
[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/272224/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%B6-%DA%A9%D8%B1%D8%AF"]http://www.tabnak.ir/fa/news/272224/%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%B6-%DA%A9%D8%B1%D8%AF[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چطور نیروهای بشار اسد مانع جلوگیری از ورود تروریست ها از خاک ترکیه به سوریه نمیشوند و میزارن بیان داخل شهرها
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
توجیه جنایات تروریست های سوری و مبرا دانستنشون از هر گونه اشتباه و سلب مسئولیت از اعمال تروریستی شون رو خود اونها و تروریست ها هم قبول ندارن و شما در هیچ کجای دنیا حتی اروپا و امریکا و ... پیدا نمیکنی که اینجور بی منطق جنایات یکطرف رو ماستمالی کنند و فکر میکنم که فقط از شاهکارهای ! مدافعین تروریست ها در ایران باشه

جالب و طنز اینکه از ارتش و نظام سوریه توقع رفتار انسانی و اخلاقی دارند ولی هرگونه مسئولیت تروریست ها رو در جنایاتشون انکار میکنند و از اونها رفع اتهام میکنند

تحریف دیگه درباره وقایع 88 هست . میشه آقایون فقط یک مورد شاهد بیارن که جناب موسوی و سایر سردمداران اوباش فتنه 88 از عملکرد تخریبی حامیانشون در فتنه ابراز بیزاری کرده باشند ؟
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='rasoolmr' timestamp='1347632642' post='271090']
توجیه جنایات تروریست های سوری و مبرا دانستنشون از هر گونه اشتباه و سلب مسئولیت از اعمال تروریستی شون رو خود اونها و تروریست ها هم قبول ندارن و شما در هیچ کجای دنیا حتی اروپا و امریکا و ... پیدا نمیکنی که اینجور بی منطق جنایات یکطرف رو ماستمالی کنند و فکر میکنم که فقط از شاهکارهای ! مدافعین تروریست ها در ایران باشه

جالب و طنز اینکه از ارتش و نظام سوریه توقع رفتار انسانی و اخلاقی دارند ولی هرگونه مسئولیت تروریست ها رو در جنایاتشون انکار میکنند و از اونها رفع اتهام میکنند

تحریف دیگه درباره وقایع 88 هست . میشه آقایون فقط یک مورد شاهد بیارن که جناب موسوی و سایر سردمداران اوباش فتنه 88 از عملکرد تخریبی حامیانشون در فتنه ابراز بیزاری کرده باشند ؟ آقا دروغ چرا
[/quote]

فکر کنم یک برداشت بد از دیدگاه بعضی دوستان دارید

چون بعضی از دوستان می گویند اسد دیکتاتور است دلیل بر حمایت از کشتار های مردم سوریه توسط شورشیان خارجی و داخلی نیست بلکه این است که اسد در شروع این ماجراها خود بی گناه و آدم خوب نیست. واقعیت این است که بی گناه ترین کس در میان داستان سوریه تنها مردم است و اگرچه اسد به نسبت تروریست ها پاک است باز اشتباهات فاحشی در قبال خواست های مردم داشته است

یک نکته بعد این است که ما باید یک فرقی میان خواسته های مشروع مردم سوریه و خواسته های تروریست ها بگذاریم که متاسفانه تمام خواسته های مردم سوریه فعلا زیر خواسته های شورشیان پنهان شده است.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متأسفانه برخي از دوستان به جاي پرداختن به بحث و ارائه‌ي نظرشون، دائماً‌ در پي فتنه انگيزي و بهم ريختن فضاي بحث هستن.
علي رغم توصيه‌ها و درخواست‌هاي دوستانه، رويه‌ي دوستان تغييري نكرده.
علي اي حال بنده قصد پاسخگويي و دامن زدن به اين بحث‌هاي حاشيه‌اي رو ندارم.
اگر تخلفي حادث بشه، قطعاً مديران محترم، خود پيگير اين مسئله هستن.

صرفاً محض اطلاع ساير دوستاني كه خواننده‌ي تاپيك هستن و دوست مؤمني كه خيلي راحت همه رو به دروغگويي متهم مي‌فرماين، به آوردن سه نمونه از بيانيه‌ها و پيام‌هاي متعدد مهندس ميرحسين موسوي در ايام انتخابات براي سنجش صحت ادعاي بنده يا ساير دوستان، اكتفا مي‌كنم.

به اميد اينكه اينقدر ساده تقواي خود رو در پس بازي‌هاي سياسي از دست نديم و ندانسته، سخني بر زبان نياريم كه حق الناسي رو به گردن‌مون بياندازه!!

------------------------------------------------------------


[quote]بسم الله الرحمن الرحیم

تخلفاتی که در دهمین انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفته است بسیار جدی است و رنجش عمیق شما کاملا به حق است.
[b]در عین حال قاطعانه از شما می‌خواهم هیچ فرد یا گروهی خود را در معرض صدمه قرار نداده آرامش و متانت خویش را از دست ندهد و همگان در هر حال حساب خود را از هر گونه رفتار خشونت آمیز جدا نمایند.[/b]
همچنین از نیروی انتظامی انتظار دارم با درایت مردم را از خود دانسته احساسات آنها را در این شرایط درک کند.
ما شکایت جدی خود را از جریان انتخابات و روندهای ناسالمی که در طی آن دیده شد با تمام توان پیگیری خواهیم کرد و نتایج آن را به اطلاع عموم خواهیم رساند.
میرحسین موسوی
۲۳ خرداد ۸۸[/quote]


[quote]“بسم الله الرحمن الرحیم

لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما
مردم شریف ایران
تجمع عظیم و بی سابقه شما در روز ۲۵ خرداد که در دفاع از حق و صیانت از رأی تان و دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام انجام گرفت، اصحاب دروغ را آن چنان به خشم آورد که تحمل نیاوردند و کوشیدند شیرینی این همایش پرشکوه را با برخورد سبعانه به کام دوستداران ایران تلخ کنند. اینجانب ضمن محکوم نمودن اقدامات وحشیانه و کشتار مردمی که صرفاً خواستار احقاق حق خود هستند ، لازم می دانم نکاتی را درباره این رخداد و تحولات مربوط به آن به آگاهی ملت برسانم:
۱٫ همانگونه که مردم فهیم تهران در تجمع روز دوشنبه به روشنی نشان دادند ما در پی اعتراض آرام به روند ناسالم برگزاری انتخابات و تحقق هدف ابطال انتخابات و تجدید آن بر اساس راهکارهایی هستیم که عدم تکرار تقلب های فضاحت بار انتخاب پیشین را تضمین کند. [b]لذا حساب ما از کسانی که با آشوب و تخریب اموال خصوصی و عمومی فضای جامعه را متشنج کنند و آن را به سوی هرج و مرج ببرند جداست.[/b] بلکه اطلاعاتی که به دست ما رسیده است نشان می دهد این اصحاب تقلب و دروغ هستند که برای تکمیل طرح خود به بانک ها و ادارات و اموال مردم حمله می کنند و آنها را تخریب می نمایند. [b]بنابراین عموم مردم را به هوشیاری در برابر این نقشه فریبکارانه و تداوم اعتراض با حفظ آرامش دعوت می کنم.[/b] مردم می دانند چه کسانی خوابگاه دانشجویان را ویران کردند و دانشجویان پسر و دختر را کتک زدند یا در شمال میدان آزادی مردم را به شهادت رساندند. [b]راهی که ملت برای رسیدن به پیروزی و احقاق حقوق نقض شده اش انتخاب کرده است، استفاده از روش های صلح آمیز و دوری از خشونت است.[/b]
۲- دولت با همکاری سازمان صداوسیما کوشش می کند این موج سبز مردمی را وابسته به بیگانگان جلوه دهد. غافل ازآن که اقبال به رسانه های خارجی نه ناشی از توفیق این رسانه ها در جلب مخاطب و یا وابستگی این جریان مردمی به خارج بلکه حاصل بی تدبیری و فضای بسته رسانه ای موجود است. دولتی که رسیدن صدای مخالفانش را از طریق چند روزنامه و پایگاه خبری طاقت نمی آورد لاجرم به دست خود، نگاه جامعه را به رسانه های بیرون از مرزها معطوف می کند؛ موج سبز اعتراض های ما تنها منعکس کننده یک خواست مستقل و به حق داخلی است که به مداخله دیگران، خوش آمد نمی گوید.
۳- دستگیری های گسترده ای که طی روزهای گذشته از فرزندان انقلاب انجام گرفته است، نشان دهنده این واقعیت است که عاملان تقلب و سپس بلوا کمترین شناختی نسبت به حقیقت اعتراضات مردم ندارند و با توهم اینکه سازماندهی تشکیلاتی عظیمی در ورای حرکت های مردم قرار دارد، خود را تسلی می دهند تا باور نکنند که طبیعت خودجوش واکنش های مردم خبر از ادامه دار بودن آن تا رسیدن به نتیجه می دهد. اینجانب دستگیری های وسیع اخیر را محکوم می کنم و هشدار می دهم که گسترش این رویه ها تنها بر زشتی چهره مخالفان ملت و انگیزه مردم را برای توسعه اعتراضات می افزاید.
۴- اینجانب با ابراز همدردی عمیق با خانواده های شهیدان و مصدومان از ابتکار دلسوزانی که صمیمانه با خانواده های این عزیزان همدردی و همراهی کرده اند سپاسگزاری می کنم و این سنت حسنه را برآمده از عواطف پاک دینی و انسانی آنان می دانم.
میرحسین موسوی”
۲۷ خرداد ۱۳۸۸[/quote]


[quote]“بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
مردم شریف و هوشمند ایران
این روزها و شب‌ها نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است. مردم از یکدیگر و درمیان جمعشان از اینجانب سوال می‌کنند که چه باید کرد و به چه سو باید رفت. بر عهده خویشتن می‌بینم که آنچه را باور دارم با شما در میان بگذارم، با شما بگویم و از شما بیاموزم، باشد که رسالت تاریخی‌مان را از یاد نبریم و شانه از بار مسوولیتی که سرنوشت نسل‌ها و عصرها بر دوش ما گذاشته است خالی نکنیم.
سی سال پیش از این در کشور ما انقلابی به نام اسلام به پیروزی رسید؛ انقلابی برای آزادی، انقلابی برای احیای کرامت انسان‌ها، انقلابی برای راستی و درستی. در این مدت و به خصوص در زمان حیات امام روشن ضمیر ما سرمایه‌های عظیمی از جان و مال و آبرو در پای تحکیم این بنای مبارک گذارده شد و دست‌آوردهای ارزشمندی حاصل آمد. نورانیتی که تا پیش از آن تجربه نکرده بودیم جامعه ما را فراگرفت و مردم ما به حیاتی نو رسیدند که به‌رغم سخت‌ترین شداید برایشان شیرین بود. آنچه مردم به دست آورده بودند کرامت و آزادی و طلیعه‌هایی از حیات طیبه بود. اطمینان دارم کسانی که آن روزها را دیده‌اند به چیزی کمتر از آن راضی نمی‌شوند.
آیا ما مردم شایستگی‌هایی را از دست داده بودیم که دیگر آن فضای روح انگیز را تجربه نمی‌کردیم؟ من آمده بودم بگویم چنین نیست؛ هنوز دیر نیست و هنوز راهمان تا آن فضای نورانی دور نیست. آمده بودم تا نشان دهم می‌توان معنوی زندگی کرد و در عین حال در امروز زیست. آمده بودم تا هشدارهای اماممان را درباره تحجر بازگو کنم. آمده بودم تا بگویم گریز از قانون به استبداد می‌انجامد؛ تا به یاد آورم که اعتنا به کرامت انسان‌ها پایه‌های نظام را تضعیف نمی‌کند، بلکه استحکام می‌بخشد. آمده بودم تا بگویم مردم از خدمتگزارانشان راستی و درستی می‌خواهند و بسیاری از گرفتاری‌های ما از دروغ برخاسته است. آمده بودم تا بگویم عقب‌ماندگی، فقر، فساد و بی‌عدالتی سرنوشت ما نیست. آمده بودم تا بار دیگر به انقلاب اسلامی آن گونه که بود و جمهوری اسلامی آن گونه که باید باشد، دعوت کنم.
من در این دعوت بلیغ نبودم، ولی پیام اصیل انقلاب حتی از بیان نارسای من آنچنان دلنشین بود که نسل جوان را، نسلی که آن روزگاران را ندیده بود و میان خود و این میراث بزرگ احساس فاصله می‌کرد، به هیجان آورد و صحنه‌هایی را که تنها در ایام نهضت و دفاع مقدس دیده بودیم بازسازی کرد. حرکت خودجوش مردم، رنگ سبز را به عنوان نماد خویش برگزید. اینجانب اعتراف می‌کنم که در این امر پیرو آنان بودم. و نسلی که به دوری از مبانی دینی متهم می‌شد در شعارهای خود به تکبیر رسید و به «نصر من الله و فتح قریب» و «یاحسین» و نام خمینی تکیه کرد تا ثابت کند این شجره طیبه هرگاه که به بار می‌نشیند میوه‌هایش شبیه به هم است. این شعارها را کسی جز آموزگار فطرت به آنان نیاموخته بود. چقدر بی‌انصافند کسانی که منافع کوچکشان آنها را وا می دارد تا این معجزه انقلاب اسلامی را ‌ساخته و پرداخته بیگانگان و «انقلاب مخملین» بنامند.
اما آن چنان که می‌دانید همگی ما در راه این تجدید حیات ملی و تحقق آرمان‌هایی که در دل و جان پیر و جوان ما ریشه دارند با دروغ وتقلب روبرو شدیم و آن چیزی که از عواقب قانون‌گریزی پیش‌بینی کرده بودیم به صریح‌ترین شکل ممکن و در نزدیک‌ترین زمان تحقق یافت.
استقبال عظیم از انتخابات اخیر در درجه نخست مرهون تلاش‌هایی بود که برای ایجاد امید و اعتماد در مردم صورت گرفت تا برای بحران‌های مدیریتی موجود و نارضایتی‌های گسترده‌اجتماعی، که انباشت‌شان می‌تواند کیان انقلاب و نظام را نشانه برود، پاسخی شایسته فراهم شود. اگر این حسن‌ظن و اعتماد مردم از طریق صیانت از آرای آنها پاسخ داده نشود و یا آنها نتوانند برای دفاع از حقوقشان به نحوی مدنی و آرام واکنش نشان دهند مسیرهای خطرناکی در پیش خواهد بود که مسوولیت قرار گرفتن در آنها بر عهده کسانی است که رفتارهای مسالمت‌آمیز را تحمل نمی‌کنند.
اگر حجم عظیم تقلب و جابه‌جایی آرا، که آتش به خرمن اعتماد مردم زده است، خود دلیل و شاهد فقدان تقلب معرفی شود، جمهوریت نظام به مسلخ کشیده خواهد شد و عملا ایده ناسازگاری اسلام و جمهوریت به اثبات می‌رسد. این سرنوشت دو گروه را خوشحال خواهد کرد؛ یک دسته آنان که از ابتدای انقلاب در مقابل امام صف‌آرایی کردند و حکومت اسلامی را همان استبداد صالحان ‌دانستند و به گمان باطل خود می‌خواهند مردم را به زور به بهشت ببرند و دسته دیگر که با ادعای دفاع از حقوق مردم اساسا دیانت و اسلام را مانع تحقق جمهوریت می‌دانند. هنر شگرف امام باطل کردن سحر این دوگانه‌‌انگاری‌ها بود. من آمده بودم تا با تکیه بر راه امام تلاش ساحرانی را که دوباره جان گرفته‌اند خنثی کنم.
اکنون مقامات کشور با صحه گذاشتن بر آنچه در انتخابات گذشت مسوولیت آن را پذیرفته‌اند و برای نتایج هرگونه تحقیق و رسیدگی بعدی حد تعیین کرده‌اند، به صورتی که این رسیدگی‌ها موجب ابطال انتخابات نشود و نتایج آن را تغییر ندهد، حتی اگر در بیش از ۱۷۰ حوزه انتخاباتی تعداد آرای به صندوق ریخته شده بیشتر از تعداد واجدین شرایط باشد.
از ما خواسته می‌شود که در این شرایط شکایت خود را از طریق شورای نگهبان پیگیری کنیم، حال آن که این شورا در عملکرد خود چه قبل، چه حین و چه بعد از انتخابات عدم بی‌طرفی خود را به اثبات رسانده است و نخستین اصل در هر داوری رعایت بی‌طرفی است.
اینجانب همچنان قویا اعتقاد دارم درخواست ابطال انتخابات و تجدید آن حقی مسلم است که باید به صورتی بی‌طرفانه از طریق یک هیات مورد اعتماد ملی مورد بررسی قرار گیرد، نه آن که پیشاپیش امکان ثمربخش بودن آن منتفی اعلام شود، یا با طرح احتمال خونریزی، مردم از هرگونه راهپیمایی و تظاهرات بازداشته ‌شوند، یا شورای امنیت کشور به جای پاسخگویی به سوالات مشروع در خصوص نقش لباس‌شخصی‌ها در حمله به افراد و اموال عمومی و ایجاد التهاب در حرکت‌های مردمی به فرافکنی بپردازد و مسوولیت فجایع به وجود آمده را بر عهده دیگران بگذارد.
اینجانب چون به صحنه می‌نگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور می‌بینم. من به عنوان یک همراه که زیبایی‌های موج سبز حضور شما را دیده است هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی درمعرض خطر قرار گیرد. در عین حال بر اعتقاد راسخ خویش مبنی بر باطل بودن انتخاباتی که گذشت و استیفای حقوق مردم پای می فشارم و علیرغم توانایی‌های اندکی که در اختیار دارم براین باورم که انگیزه و خلاقیت شما مردم همچنان می‌تواند حقوق مشروع تان را در چهره‌های مدنی جدید مورد پیگیری قرار دهد و محقق کند. مطمئن باشید که اینجانب همواره در کنار شما خواهم ماند. آنچه این برادر شما در یافتن این راه‌حل‌های جدید، خصوصا به جوانان عزیز توصیه می کند این است که نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نا اهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدران راستگویتان است از شما مصادره کنند.[b] با توکل به خداوند و امید به آینده و تکیه بر توانمندی‌هایتان حرکات اجتماعی خود را پس از این نیز براساس آزادی‌های مصرح در قانون اساسی و اصل امتناع از خشونت پیگیری کنید. ما در این راه با بسیجی روبرو نیستیم؛ بسیجی برادر ماست. ما در این راه با سپاهی روبرو نیستیم؛ سپاهی حافظ انقلاب و نظام ماست. ما با ارتش روبرو نیستیم؛ ارتش حافظ مرزهای ماست،ما با نیروی انتظامی روبرو نیستیم نیروی انتظامی حافظ امنیت شهروندان ماست، ما با نظام مقدس خود و ساختارهای قانونی آن روبرو نیستیم. این ساختار حافظ استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی ماست. ما با کجروی ها و دروغ گویی ها روبرو هستیم و در پی اصلاح آنیم؛ اصلاحی با برگشت به اصول ناب انقلاب اسلامی.[/b]
ما به دست اندرکاران توصیه می کنیم برای برقراری آرامش در خیابان ها مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی امکان تجمع های مسالمت آمیز را نه تنها فراهم کنند، بلکه چنین گردهم آیی هایی را تشویق کنند و صدا و سیما را از قید بدگویی ها و یک طرفه عمل کردن ها رها سازند. بگذارند صداها قبل از آن که به فریاد تبدیل شود به صورت استدلال و مجادله احسن در این رسانه جاری، تصحیح و تعدیل گردد. بگذارند جراید نقد کنند، خبرها را آنچنان که هست بنویسند و در یک کلام فضایی آزاد برای مردم جهت ابراز موافقت ها و مخالفت های خود آماده سازند. بگذاریم آنهایی که علاقه دارند تکبیر بگویند و آن را مخالفت با خود تلقی نکنیم. کاملا مشخص است که در این صورت احتیاجی به حضور نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان ها نخواهد بود و با صحنه هایی که دیدن آنها و شنیدن خبر آنها دل هر علاقمند به انقلاب و کشور را به درد می آورد، روبرو نخواهیم بود.
برادر و همراه شما – میرحسین موسوی”
۳۱ خرداد ۱۳۸۸
[/quote]

[CODE]http://kadivar.com/?p=2600[/CODE]

============================================================

باز هم از تمامي دوستان بزرگوار درخواست دارم صرفاً درخصوص موضوع تاپيك بحث بفرماين از هرگونه بحث‌هاي حاشيه‌اي و غيرمرتبط با موضوع اصلي تاپيك، جداً خودداري بفرماين.

از همكاري و توجه و رعايت دوستان، سپاسگزارم.

اگر دوست بزرگواري هم مطلب ديگري داشت، اون رو در تاپيكي مناسب‌تر عنوان بفرمايد.
بنده هم در اونجا پاسخگوي اون عزيز خواهم بود.

موفق باشيد.
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='arminheidari' timestamp='1347633252' post='271093']
[quote name='rasoolmr' timestamp='1347632642' post='271090']
توجیه جنایات تروریست های سوری و مبرا دانستنشون از هر گونه اشتباه و سلب مسئولیت از اعمال تروریستی شون رو خود اونها و تروریست ها هم قبول ندارن و شما در هیچ کجای دنیا حتی اروپا و امریکا و ... پیدا نمیکنی که اینجور بی منطق جنایات یکطرف رو ماستمالی کنند و فکر میکنم که فقط از شاهکارهای ! مدافعین تروریست ها در ایران باشه

جالب و طنز اینکه از ارتش و نظام سوریه توقع رفتار انسانی و اخلاقی دارند ولی هرگونه مسئولیت تروریست ها رو در جنایاتشون انکار میکنند و از اونها رفع اتهام میکنند

تحریف دیگه درباره وقایع 88 هست . میشه آقایون فقط یک مورد شاهد بیارن که جناب موسوی و سایر سردمداران اوباش فتنه 88 از عملکرد تخریبی حامیانشون در فتنه ابراز بیزاری کرده باشند ؟
[/quote]

فکر کنم یک برداشت بد از دیدگاه بعضی دوستان دارید

چون بعضی از دوستان می گویند اسد دیکتاتور است دلیل بر حمایت از کشتار های مردم سوریه توسط شورشیان خارجی و داخلی نیست بلکه این است که اسد در شروع این ماجراها خود بی گناه و آدم خوب نیست. واقعیت این است که بی گناه ترین کس در میان داستان سوریه تنها مردم است و اگرچه اسد به نسبت تروریست ها پاک است باز اشتباهات فاحشی در قبال خواست های مردم داشته است

یک نکته بعد این است که ما باید یک فرقی میان خواسته های مشروع مردم سوریه و خواسته های تروریست ها بگذاریم که متاسفانه تمام خواسته های مردم سوریه فعلا زیر خواسته های شورشیان پنهان شده است.
[/quote]

اگر مشکل آقایون اینه پس چرا دعوت به مذاکرات سیاسی و رجوع به صندوق های رای رو رد میکنند و هر گونه مذاکرات سیاسی رو رد میکنند ؟

آیا این نشون دهنده عدم صداقتشون نیست ؟


----------------------------------------------------------------------------------
اما در مورد فتنه :

اگر آقایون زحمت خوندن این بیانیه های سیاسی رو میکشیدند بوضوح میدیدند که :

اولا اون بیانیه اول که تصریح بیشتری داره مال 23 خرداد88 یعنی پیش از آشوب هاست

اما ثانیا در بیانیه های بعدی جناب موسوی نه تنها از اعمال حامیانشون در تخریب و اعمال مجرمانه اعلام بیزاری نکردند بلکه با فرافکنی اونها رو به مدافعین نظام نسبت دادند که خودش دفاع از اون اعمال مجرمانه بود و همچنین به نوعی تشویق به اون اعمال و رفع هر گونه دغدغه مجرمان با این توجیه که اعمال اونها نه تنها به حساب ایشان نوشته نخواهد شد بلکه به حساب نظام نوشته خواهد شد مثل این عبارت ایشان

[color=#ff0000]بلکه اطلاعاتی که به دست ما رسیده است نشان می دهد این اصحاب تقلب و دروغ هستند که برای تکمیل طرح خود به بانک ها و ادارات و اموال مردم حمله می کنند و آنها را تخریب می نمایند.[/color]

نکته دیگه اینکه ایشان گفته اند که شکایت خود را پیگیری میکنند این شکایت کجا بود و چرا هیچوقت دیده نشد و چرا به قانون تمکین نکرده و راه قانونی نرفتند ؟

اصولا چه چیزی اوباش رو تحریک به اوباشگری کرد ؟ آیا چیزی جز قانونستیزی این شخص ؟

هنوز یادمون نرفته که اوباش روز عاشورا رو مردم خدا جو نامیدند ! ! ! ! !

آیا واضحتر از این میشه کسی رو تشویق به اوباشگری کرد جوری که اگر به ساحت مقدس امام حسین (ع) هم جسارت و اهانت کنه این آقا اون رو ماست مالی و توجیه خواهد کرد ؟

بحث در این مورد انحرافی هست و ادامه اون فقط در تاپیک جداگانه میسر هست وعلت اینکه در موردش مطلبی گفته شد بدلیل این بود که برخی آقایون ازش ذکر و یاد کردند .

و اما الفاظی مانند فتنه انگیزی و ... برای تحریک مدیران و ...

----------------------------------------------------------------------------

اما در مورد سوریه باز هم عارضم

توجیه جنایات تروریست های سوری و مبرا دانستنشون از هر گونه اشتباه و سلب مسئولیت از اعمال تروریستی شون رو خود اونها و تروریست ها هم قبول ندارن و در هیچ کجای دنیا حتی اروپا و امریکا و ... کسی رو پیدا نمیکنید که اینجور بی منطق جنایات یکطرف رو ماستمالی کنه و فکر میکنم که این فقط از شاهکارهای ! مدافعین تروریست ها در ایران هست

طنز ماجرا اینجاست که ارتش و نظام سوریه توقع رفتار انسانی و اخلاقی دارند ولی هرگونه مسئولیت تروریست ها رو در جنایاتشون انکار میکنند و از اونها رفع اتهام میکنند


-----------------------------------------------------------------------------


اما اگر آقایون حمایت از فتنه گران و تروریست ها رو می خوان دینی و اخلاقی جلوه بدن و موضع نظام رو در دعوت همه طرفهای سوری به مذاکره و گفتگو رو ضد اخلاقی و ماکیاولیستی معرفی کنند پس می باید مراجعه به دین کرده و ببینیم که موضع دین و قرآن در اینباره چگونه هست ؟
ببینیم که آیا حمایت از تروریست ها دینی و اسلامی هست و یا اینکه ضد دینی و ماکیاولیستی هست

و اما موضع قرآن درباره اختلافاتی که میان مسلمین رخ میده اینگونه هست:

وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتَّى تَفى‏ءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ»
و اگر دو طايفه از اهل ايمان با هم به قتال و دشمنى برخيزند البته شما مؤمنان بين آنها صلح برقرار داريد و اگر يك قوم بر ديگرى سرکشی كرد با آن طايفه سرکش و ظالم قتال كنيد تا به فرمان خدا باز آيد،[color=#ff0000] پس هر گاه به حكم حق برگشت با حفظ عدالت ميان آنها را صلح دهيد[/color] و هميشه (با هر دوست و دشمنى) عدالت كنيد كه خدا بسيار اهل عدل و داد را دوست مى‏دارد. (حجرات آیه 9 )

اینکه مردم سوریه خواهان عدالت و حکومت مردمی هستند درسته و نظام سوریه هم با پذیرش حق مردمی دست به اصلاحات زد و مراجعه به آراء عمومی و صندوق های رای و قانون اساسی خودش رو برای گزاشت و مردم هم بهش رای دادند و همچنین مجلش کشور

اکثریت مردم نظام خودشون رو قبول کردند و به اون رای دادند

آیا اینهایی که اسلحه بدست گرفته و با تسخیر شهرها و تخریب خانه و تبدیل خونه های مردم به سنگر و آواره کردن مردم و کشتارشون در پی سرنگونی نظام کشورشون هستند همون مردمند ؟

آیا خواسته مردم پادو شدن برای کشورهایی نظیر عربستان و قطر و آمریکا و انگلیس و فرانسه و ... هست

چه کسی گفته اینها نماینده مردم هستند ؟

برپایه دستور قرآن اگر میان مسلمین اختلاف شد می باید اونها رو به سازش و صلح و مراعات حق دعوت کرد اما اگر یکطرف گردنکشی کرده و زیر بار نرفت می باید با اون طرف مبارزه کرد تا زمانیکه به حق گردن بزاره

سیاست اعلامی نظام و اونچه که در حال حاضر پیگیر اون هست بر همین اساس هست . یعنی ما همه طرفهای منازعه مسلمان در قضیه سوریه رو به آشتی و صلح و مذاکره برای رفع کدورت ها و رسیدن مردم سوریه به حقشون هستیم

در حال حاضر که تروریست ها و شورشیان دارن گردنکشی میکنند مطابق آیات قرآن ما نه تنها وظیف حمایت از نظام سوریه رو داریم بلکه اگر خواسته باشیم به حرف قرآن عمل کنیم می باید بطور مستقیم با گردنکش وارد جنگ و مقاتله بشیم (چیزی که بنا به مصالح مسئولین نظام ما کنار گزاشته شده ولی اگر کشورهای دیگه خواسته باشند که وارد جنگ در حمایت از شورشیان بشن ما هم وارد جنگ میشیم - علاوه بر پیمان دفاعی که با سوریه داریم که حمایت از طرف دیگه رو در جنگ وظیفه طرف دیگه این پیمان نامه میکنه )

اما اینجا یکطرف با زیر بار نرفتن به هیچ مذاکره و حرف و صلحی می خواد صرفا با اسلحه و جنگ و کشتار و با حمایت کشورهای بیگانه حرف خودش رو به کرسی بنشونه که ما با این منطق بی منطقی مخالفیم و بر اساس بیان قرآن می باید با اون طرف باغی مبارزه کرد تا زمانیکه گردنکشیش رو کنار بزاره و سلاح ها رو بر زمین بزارن و در این هنگام می باید میان دو طرف سازش ایجاد کرد و البته سازش می باید عادلانه باشه

میشه پس از کنار گزاشتن سلاح ها برای ایجاد مفاهمه عادلانه گفتگو کرد

این موضع رو دولت و نظام سوریه هم قبول کرده . ولی هر گونه مذاکره و سازش رو منوط به کنار گزاشتن سلاح کرده که البته درست هست . اونها حتی اعلام کردن که میشه درباره بودن یا کنار رفتن اسد هم مذاکره کرد و ...

اما اینکه شورشیان و تروریست ها هر گونه صلح و سازش رو کنار گزاشته و با ایجاد جنگ داخلی و اعمال جنایتکارانه و با حمایت دشمنان سوریه درصدد گرفتن تمامی قدرت هستند نشون دهنده یاغیگری و سرکشی و ناحق بودن اونهاست . می باید تا زمانیکه گردنکشی میکنند با اونها مبارزه کرد

------------------------------------------------------------------

درباره مبارزه با اسرائیل آیا هیچ دولت عربی باقی مونده بجز سوریه که همچنان دشمن اسرائیل باقی مونده باشه

آیا اینهایی که دارن جنگ مسلحانه با نظام سوریه میکنند هرگز دشمن اسرائیل بودن ؟ چرا همه دوستان اسرائیل جزو حامیان اینها هستند ؟

چه چیزی در اینها نشون میده که اینها ضد اسرائیلی و مدافع حقوق فلسطینی ها و دشمنان مسلمانان هستند ؟

اگر سوریه به تنهایی و در حالیکه همه اعراب جنگ و مقاومت در برابر با اسرائیل کنار گزاشته و مصر هم به ارتش سوریه خیانت کرد میتونست به تنهایی به جنگ با اسرائیل ادامه بده و آیا در اینصورت عاقلانه بود و آیا ممکن می نمود؟

آیا اگر بطور یکجانبه و به تنهایی و احمقانه وارد جنگ با اسرائیل میشد امروزه همین آقایون برای اینکار احمقانه مسئولین سوری رو سرزنش نمیکردند و اونها رو متهم به بی کفایتی و نادانی نمیکردند؟

مقاومت فلسطینی ها و لبنانی ها آبا یدون حمایت سوریه ممکن بود ؟

آیا لبنانی ها و مقاومت اسلامی بدون کمک و حمایت سوریه میتونستند اسرائیل رو از خاک لبنان بیرون کنند ؟

آیا ترس اسرائیل از حمله همه جانبه به لبنان ناشی از این نبود که ارتش سوریه در لبنان وارد شد و جنگ همه جانبه با لبنان تبدیل به جنگ با سوریه میشد و اسرائیل از اون اجتناب داشت؟چرا اسرائیل فقط زمانی تونست جنگ بیسابقه و همه جانبه 33 روزه رو راه بندازه که ارتش سوریه از لبنان خارج شد؟
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده تبریک می گم به این حال و حوصله و غیره دوستان!
دوستان پیشنهاد می کنم یه بودجه ای تخصیص پیدا کنه تا واسه عزیزان کیبورد تهیه بشه! البته میشه به عنوان جایزه هم باشه هرکی برنده شد بهش بدیم! fi_lone_ranger
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این تاپیک فقط بیانه بروبچ فتنه رو کم داشت که اون هم اضافه شد . این کار هم که اصلا سبب انحراف تاپیک نمیشه. چت روم پست خصوصی این چیزها هم که وجود نداره . مد نسبتا جدیده پست داده میشه و از دیگران خواسته میشه اظهار نظر نشه چون سبب انحراف تاپیک میشه !!!

فاصله حرف و عمل زیاده ( منظورم شخص خاصی نیست منظور اصحاب فتنه و حامیان خارجی انها هستند )


عکس

کشف تاریخی افراد مسلح در حلب/ پیدا شدن مجعزه آسا کارت هویت یک افسر ایرانی در حلب

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/y1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_y1.jpg[/img][/url]


اعدام چهار نفر در حلب

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/y4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_y4.jpg[/img][/url]

دفن جنازه 17 نفر در حلب (احتمالا از افراد مسلح / خود افراد مسلح میگن اینها مردم عادی هستند)


[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t5.jpg[/img][/url]

فرد مسلح کشته شده (دوستان این پرچم لیبی نیست / البته به صرف این لباس نمشه گفت متعلق به کشور خاصی است )

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t4.jpg[/img][/url]

مادر بیا این طرفتر عکس خوب درنمیاد
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t7.jpg[/img][/url]

اینا فرد مسلح هستند ویا مظنون خدا میدونه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t2.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t3.jpg[/img][/url]

بدون شرح
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t1.jpg[/img][/url]

رفتار انسانی/ میگم برو
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t15.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t15.jpg[/img][/url]

انفجار خودرو بمب گذاری شده در حلب

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t16.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t16.jpg[/img][/url]

ارتش سوریه/پاکسازی یلدا

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t11.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t11.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/y3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_y3.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t14.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t14.jpg[/img][/url]

اینم بشار

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/t17.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_t17.jpg[/img][/url]
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شیعیان سوریه تحت محاصره چند ماهه تروریستهای وهابی بیش از ۸۰ هزار مسلمان شیعی در شهرهای نبل و الزهراء در شمال غرب سوریه تحت محاصره تروریستهای وهابی قرار دارند و از گرسنگی رنج می‌برند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه پرس تی وی، گزارشها نشان می دهد گروه‌های افراطی از یک سال گذشته در ارتش به اصلاح آزاد سوریه نفوذ کرده و علیه نیروهای دولتی مبارزه می‌ کنند.
این محاصره سبب کمبود شدید مواد غذایی و دارویی در این دو شهر که در حدود ۲۰ کیلومتری شهر حلب قرار دارند، شده است.

جمعیت این دو شهر ۶۰ هزار نفر است، اما این شهرها میزبان حدود ۱۵ هزار مسلمان شیعی هستند که به آن جا پناه آورده‌اند.

هزاران نفر دیگر از جمله خانواده‌های مخالفان که از درگیریها می گریزند و مسلمانان سنی که از پیوستن به نیروهای ضد دولتی امتناع می کنند، به این دو شهر پناهنده شده‌اند.

شورشیان مسلح در اواسط ماه ژوئن و با گسترش درگیریها در شهر حلب، راه‌های ارتباطی با شهرهای نبل و الزهراء را مسدود و ساکنان این شهرها را به حمایت از ایران و حزب الله لبنان متهم کردند.

اکنون ساکنان این دو شهر به شدت تحت محاصره قرار دارند و هر کسی که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم قصد ارسال کمک به این دو شهر را داشته باشد، تهدید به مرگ شده است.

به خاطر کمبود آرد، نان یافت نمی ‌شود و بیماران به شدت به دارو نیاز دارند؛ همچنین ساکنان این شهرها دائما با تهدید عملیات گسترده پاکسازی از سوی شورشیان روبرو هستند.

سوریه از مارس ۲۰۱۱ میلادی تا کنون صحنه ناآرامی بوده است. دمشق می گوید قانون‌شکنان، خرابکاران و شورشیان مورد حمایت غربی ها و متحدانش، عامل ناآرامی‌های این کشور هستند، در حالی که مخالفان نیروهای امنیتی را به کشتار معترضان متهم می ‌کنند.

دولت سوریه می ‌گوید این ناآرامی ها از خارج از کشور کنترل و هدایت می ‌شوند؛ دمشق همچنین برخی کشورهای غربی و کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی، قطر و ترکیه را به تامین تسلیحاتی و مالی شورشیان متهم می کند.

[url="http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1695895"]http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1695895[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#0000ff][b]روایت لوموند از رقابت دو کارتل رسانه ای عرب[/b][/color]

[color=#0000ff][b]مجله "لوموند دیپلماتیک" (LeMondeDiplomatic) در گزارش جدید خود نقش دو رسانه ثروتمند شیخ نشین های عرب در بحران سوریه را بررسی کرده است.[/b][/color]


لوموند دیپلماتیک می نویسد: «این دو شبکه متعلق به رژیم هایی هستند که هیچگونه اعتقادی به دموکراسی نداشته و وارد جنگ سرد علیه سوریه شده اند.»

جام عربی؛ مجله "لوموند دیپلماتیک" (LeMondeDiplomatic) با اشاره به این که در بزنگاه بحران های خاورمیانه این دو رسانه اصول حرفه ای خبر رسانه ای را کنارگذاشته اندنوشت: «رسانه های قطر و عربستان با انتشار برخی خبرها به نقل از خبرگزاری‌های بین المللی و به ویژه فرانسه و انگلیس در لحظاتی مشخص، به دنبال آن هستند که با ایجاد فضایی واقعی، بحران سوریه را به سوی سرنگونی بشاراسد سوق دهند.»

در بخشی از این گزارش به خبر منتشر شده از سوی "برنارد هنری لوی" فعال فرانسوی که در پشت پرده بسیاری از بحران‌های منطقه قرار داشته، پرداخته شده است. وی حدود یک سال قبل درباره استفاده نیروهای ارتش سوریه از سلاح شیمیایی در برابر مخالفان سخن گفته بود که پس از مدتی دروغ بودن آن ثابت شد اما این خبر در سطح گسترده توسط دو رسانه عربی منتشر شد

این نشریه در ادامه موارد دیگری از خبرسازیهای رسانه های مذکور را بیان کرده و می نویسد:در 29 ژانویه خبری منتشر شد مبنی بر اینکه بشاراسد به روسیه گریخته و ارتش آزاد، کاخ ریاست جمهوری در دمشق را محاصره کرده است.

لوموند دیپلماتیک تأکید کرد: «اگر این خبرها واقعیت داشت، از آن ها به عنوان نقطه عطفی برای فروپاشی نظام سوریه استفاده می شد.»

این ماهنامه فرانسوی همچنین به ارقام و گزارش های ارائه شده از سوی برخی دولت ها و سازمان های عربی در این رسانه ها پرداخت. در این زمینه، مرکز حقوق بشر سوریه از بروز جنایتی در 25 مه گذشته در سوریه خبر داد؛ خبری که پس از آن سازمان های بین المللی و طرف های دیگر را برای تحقیق در خصوص این داستان به صحنه کشاند.

لینک
http://siasatema.com/vdcb.fb0urhbwfiupr.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دبیرکل شورای نظامی ارتش آزاد در حلب کشته شد
خبرگزاری فارس: منابع آگاه از کشته شدن دبیرکل «شورای نظامی گروهک تروریستی ارتش آزاد» و شماری از افسران ترک در حلب خبر دادند.

[list]
[*]
[/list]


به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری دام پرس، منابع آگاه اعلام کردند در عملیات پاکسازی شهر حلب از تروریست‌های مسلح توسط نیروهای ارتش سوریه «عمار الواوی» به قتل رسید.
«عمار الواوی»، نظامی جدا شده از نظام دمشق بود که با پیوستن به گروهک تروریستی موسوم به «ارتش آزاد» دبیرکلی شورای نظامی این گروهک تروریستی را برعهده گرفت.
همچنین نیروهای ارتش سوریه روز گذشته چندین افسر ترک را که در شهر حلب و به ویژه در منطقه «المیدان» با افراد مسلح همکاری و در جنایات و عملیات‌های تروریستی آنها مشارکت داشتند، کشتند.
منطقه المیدان در حلب از جمله مهمترین کانون‌های تجمع افراد مسلح به شمار می‌آید و از جمله کانون‌های درگیری و بحران در سوریه است.
انتهای پیام/++

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910625000211

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name="aminor"]این تاپیک فقط بیانه بروبچ فتنه رو کم داشت که اون هم اضافه شد . این کار هم که اصلا سبب انحراف تاپیک نمیشه. چت روم پست خصوصی این چیزها هم که وجود نداره . مد نسبتا جدیده پست داده میشه و از دیگران خواسته میشه اظهار نظر نشه چون سبب انحراف تاپیک میشه !!!

فاصله حرف و عمل زیاده ( منظورم شخص خاصی نیست منظور اصحاب فتنه و حامیان خارجی انها هستند )[/quote]

هرچند كه عرض بنده، صرفاً در پاسخ به تهمت «دروغگويي» و به نوعي اعاده‌ي حيثيت بود، لكن فرمايش و كنايه‌ي شما نسبت به بنده كاملاً صحيح و تذكرتون كاملاً قانونيه.

از شما و ساير خوانندگان و دوستان محترم از بابت انحراف تاپيك خوبتون عذرخواهي مي‌كنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.