death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

دقیقا! منم همینطور!
تو گوگل سرچ بزنید می بینید خیلی هم فعاله لامصب!
انگاری یه طورایی زیر نظر گردان فاروق و عبدالرزاق طلاس فعالیت می کنه!

پ.ن:
این هم اختراع این جونورا!
http://www.img98.ir/images/zywj6fu7zfr2nz94ndgw.zip

یعنی حال می کنم یکیش از دیواره رد نشه بیفته پیش خودشون!دی:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عرض سلام و خسته نباشيد خدمت دوست بزرگوار؛ برادر بيگدلي عزيز.

تأخير حقير در پاسخ به فرمايشاتتون رو به بزرگي خود ببخشيد. هرچند كه گويا مطول نگاري حقير، كمي دوستان بزرگوار رو آزار مي‌ده.
لكن احترام به فرمايشات شما اين اجازه رو به حقير مي‌ده كه جسارت ناراحتي دوستان رو به خود داده و اندكي به مطول نگاري در پاسخ به شما مشغول باشم.
ان شاءالله كه دوستان هم اين جسارت رو مي‌بخشن.

--------------------------------------------------------------------------

با مطالعه‌ي اين پست شما، اولين چيزي كه به ذهنم رسيد، تفاوت‌هاي نگاه بنده و شما بود كه روش يه مقداري فكر كردم.
من اين تفاوت‌ها رو در سه بخش طبقه بندي مي‌كنم :

1) تفاوت منابع : بنده از منابعي استفاده مي‌كنم كه شايد چندان مورد قبول شما نباشه و شما نيز همچنين. اين منابع، گاهاً اطلاعات متناقضي رو به ما ارائه مي‌دن كه بر اين اساس، روايت بنده با روايت شما متفاوت مي‌شه.

2) تفاوت دسترسي به اطلاعات : از اونجايي كه بنده، يه فرد عامي در جامعه هستم و اطلاعاتم بسيار محدوده و مي‌شه گفت صرفاً نتايج رو مي‌بينم، مواردي رو عرض مي‌كنم كه اتفاق افتاده و تلحيل‌ام هم براساس همين رويه هست. لكن شايد شما بزرگوار خود يا از طريق دوستان و آشنايان و اطرافيان و يا از هر طريق ديگري، به اطلاعات ديگري دسترسي دارين كه در حالت عادي، در اخبار و دنياي مجازي و بالكل مجاري‌اي كه در دسترس عموم نباشه. به اين ترتيب، بالطبع شما از مواردي خبر خواهيد داشت كه روح بنده هم از اون بي‌اطلاعه و اين، باعث تفاوت نگاه من و شما مي‌شه.

3) تفاوت تحليل : تاريخ يك واقعه‌ي بوقوع پيوسته هست. يعني اتفاقي كه افتاده. طبيعتاً اگه نبود تفاوت تحليل، تمام تاريخ بيشتر از يك كتاب نياز نداشت.
لكن اين، تفاوت تحليل هست كه از واقعه‌اي مثل جنگ صليبي، يا جنگ دوم جهاني و يا حتي همين جنگ 33 روزه، كتب متعدد و مختلفي رو، با نگاه‌هاي مختلف پديد مياره.
حال اين موضوع درخصوص واقعه‌اي هست كه اتفاق افتاده و نتيجه‌اش هم مشخص شده. چه برسه به موضوعي كه هنوز اتفاق نيافتاده و يا در مرحله‌ي وقوع هست و هنوز به تكامل نرسيده. طبيعتاً تفاوت تحليل‌هاست كه تفاوت نگاه‌ها رو به همراه خواهد داشت.

--------------------------------------------------

هريك از عوامل فوق مي‌تونن غلط و يا درست باشن. شايد بشه گفت گذر زمان بهتر مي‌تونن اين درستي و غلطي رو به اثبات برسونن. بالاخص در زماني كه تفاوت‌شون بسيار باشه.

پس اگه بنده اين جسارت رو بخرج مي‌دم كه در مواردي، نظرم خلاف نظر شماست، اميدوارم شما هم اين اختلاف نظرات رو منبعث از سه بند فوق بدونين.
چون قطعاً مشتركات نظرمون بسيار بيشتر از اين اختلاف نظرات هست.

--------------------------------------------------

با اين مقدمه، مي‌پردازم به فرمايشات شما بزرگوار.

1- درخصوص ديپلماسي عمومي و كاربرد حقيقي اون در دنياي امروز، حرف و حديث بسياره. پس با اجازه‌ي شما وارد اين موضوع نمي‌شم و بررسي اون رو به تاپيكي مناسب‌تر موكول مي‌كنم.

اما اينكه شما سوريه‌ي سكولار رو متحد مذهبي جمهوري اسلامي ايران شيعه به حساب آوردين، كمي براي من جاي سوال و تعجب داره!
حال چطور شما ايشان رو جزو «هم مذهب»هاي ما طبقه بندي فرموده‌اين، موضوعي است كه هضمش براي بنده كمي ثقيله و اميدوارم توضيحات شما بنده رو از اين سردرگمي رها كنه.

اما مسئله‌ي اصلي كه شما بارها در فرمايشاتتون، اون رو اختلافي فرعي فرض فرمودين، از قضا مهمترين عامل نزد افكار عمومي و دولت‌هاي تازه تأسيس كشورهاي دچار بهار عربي هست. مسئله‌اي كه از نگاه ايشان، كشورها رو به دو گروه موافق و مخالف بهار عربي تقسيم بندي كرده‌ان و بعيده كه شما از اون آگاهي نداشته باشين و مسئله رو به قدري فرعي در نظر بگيرين كه فكر كنين براي مردم كشورهاي مصر، ليبي، تونس و يمن اينكه ايران بطور تمام قد در برابر جريان بهار عربي در سوريه ايستاده‌ (البته به زعم ايشان)، چندان موضوع مهم و قابل اهميتي نباشه و ايران وجهه‌ي خودش در حمايت از بهار عربي رو از دست نداده باشه.

اميدوارم اندكي بيشتر روي اين گزاره توجه و تأمل بفرمايين.

2- تعاريف و تعارفات ديپلماتيك، هيچگاه مبناي اثرگذاري و تصميم‌گيري‌هاي سياسي نبوده و نيستن.
اگر ما از شخصيت والاي عمر مختار تعريف مي‌كرديم، آيا به مفهوم خوبي و حسن روابط‌مون با معمر قذافي بود؟ يا اينكه آيا اساساً تعريف و تمجيد ما از هر كسي، به مفهوم حسن روابط با ايشان هست؟
ما از فيدل كاسترو هم بسيار تعريف و تمجيد كرده‌ايم تو كشورمون. بارها پيغام و پسغام‌هايي توسط ما به ايشان ارسال شده. آيا اين، باعث شده كه كوبا به متحدي فرا منطقه‌اي براي ما تبديل بشه؟

طبيعتاً به خاطر دارين كه چند سال پيش، حتي فيدل كاسترو سفري به تهران هم داشت و در دانشگاه تهران هم به سخنراني پرداخت. ولي آيا اين رفتن و آمدن‌ها و به مزار امام (ره) رفتن‌ها و تعاريف و تمجيدات وي از ايشان، تأثيري در روابط ما و كوبا داشت؟

طبيعتاً منفعت هر كشور در روابطش با ساير كشورها، مشخص كننده‌ي سطح روابط و ارتباطاتشون با هم هست؛ نه تعريف و تمجيدها و تعارفات سياسي.

ضمن اينكه شخصيت امام (ره)، شخصيتي فرا كشوري بودن و محبوب بسياري از كشورهاي منطقه. بعبارت ديگه امام (ره) آغازگر جريان و نهضتي بودن كه حداقل روي ذهنيت بسياري از رهبران و شخصيت‌هاي بزرگ جهاني، اثرگزار بود و اين مسئله، باعث افزايش احترام امام (ره) نزد ايشان بود. ولي آيا اين، به معني محبوبيت نظام جمهوري اسلامي ايران هست؟!

فكر كنم اگه كمي مباحث رو در جايگاه خود مورد سنجش قرار بديم بهتر باشه. چرا كه اساساً اين دو مقوله، دو مقوله‌ي مجزاي از هم هستن و يكي دونستن‌شون، شايد دردي از بحث ما دوا نكنه.

سفر دكتر مرسي به تهران هم بطور مشخص معلوم بود كه چه دليلي داره.
شما درست مي‌فرمايين و بنده هم عرض نكردم كه وي ملزم به حضور در تهران براي تحويل رياست نم بود. عرض بنده اين بود كه سفر مرسي به تهران، صرفاً در قالب تحويل رياست جنبش نم بود. كما اينكه ديديم ايشان صبح اومد و بعد از سخنراني و تحويل رياست هم بسيار سريع تهران رو ترك كرد. يعني حضور وي به چند ساعت هم نرسيد و حتي ديداري با مقام معظم رهبري هم نداشت و با دكتر احمدي نژاد هم صرفاً در سالن‌هاي مخصوص ديدارهاي دو جانبه‌ي اجلاس، ديداري كوتاه و مختصر داشت.

هرچند كه رسانه‌هاي داخلي بسيار سعي كردن اين مسئله رو بزرگ كنن، ولي حقيقت اين بود كه اين ديدار، نه مبين بهبود روابط ايران بود و نه حتي گامي بزرگ از سوي مصر براي برقراري ارتباط با ايران. كما اينكه پيغام و پسغام‌هاي قبلي و بعدي دولت مصر هم گوياي اين امر بود.
لكن يا منابع شما به اين موضوعات اشاره‌اي نكرده‌ان و يا شما ناخواسته اين موضوع رو در اين تحليل‌تون از خاطر برده‌اين.

به همين دليل از شما درخواست بررسي مجدد اين موضوع رو دارم.

طبيعيه كه دكتر مرسي هم تعارفات معمول خودش رو داشته باشه و البته انصافاً مهمان‌نوازي ايراني در اجلاس نم، بسيار آبرومندانه و اجلاس بسيار شكوهمند برگزار شد و اين مسئله، غيرقابل انكاره.
ولي آيا اين تعارفات ديپلماتيك رو مي‌بايست تعبير به حسن روابط كنيم؟

اگه اينطور باشه، پس بايد بان كي مون رو هم جزو مشعوفين و هواداران ايران بناميم؛ چرا كه وي نيز تعاريف بسياري از حسن برگزاري اين اجلاس نمود. يا سران كشورهاي عربي منطقه مثل امير قطر.

درخصوص نتايج كميته‌ي چهارگانه‌ي دكتر مرسي هم از شما اجازه مي‌خوام كمي صبر داشته باشين تا نتايجش رو هم بنده و هم شما شاهد باشيم. شايد برداشت و نظر شما درست باشه.

[quote]در این شک نکنید که تداوم حکومت اسلام گرایان در مصر نهایتا به خصومت با غرب و درگیری مسلحانه با اسراییل منجر میشه البته دیر و زود داره ولی ذره ای تردید نداشته باشید که سوخت و سوز نداره و برای ما که سرمون واسه دعوای با اسراییل درد می کنه چی از این بهتر.[/quote]

اين تأكيد و با يقين سخن گفتن شما، براي بنده جاي تعجب داره. چرا كه بنده با اطلاعات فعلي به هيچ وجه نمي‌تونم چنين پيش‌بيني بزرگي داشته باشم.
مگر اينكه اين امر، مشمول همان تفاوت دوم باشه كه در اين صورت خوشحال مي‌شم اگه امكانش هست، مباني اين امر رو بفرمايين تا بنده هم نظراتم رو تعديل كنم.

درخصوص تركيه هم باز از شما بزرگوار اجازه مي‌خوام كمي صبر پيشه بفرمايين تا نتايج عملكرد تركيه در سوريه مشخص بشه. باز شايد شما درست مي‌فرمايين و تركيه جز دلارهاي سوخته و ساير مصائب چيزي به دست نياورده باشه.

درخصوص تونس هم حقيقتاً از موضعي كه شما اتخاذ فرمودين كمي گيج شدم. امكانش هست بيشتر توضيح بفرمايين كه ما با تونس در چه زماني دقيقاً دچار تخاصم و مشكلات سياسي شديم؟ چون حقيقتاً من از اين موضوع اطلاعي ندارم.
اينكه ما با كشوري ارتباط چنداني نداشته باشيم و يا در حداقل روابط باشيم، آيا ارتباطي به تخاصم داره؟ ما با بسياري از كشورهاي جهان روابط ديپلماتيكي نداريم و يا گر داريم، در حداقل سطح ممكن هست. آيا اين، به مفهوم تخاصم و يا مشكل ما با رهبران ايشان هست؟‌ يا صرفاً منافع ما اين مسئله رو ايجاب مي‌كنه؟
اگه اينطور هست، ممكن هست بفرمايين ما با كدامين يك از كشورهاي آفريقايي روابط حسنه و مهمي داريم؛ البته منهاي اين چند كشوري كه جديداً اندكي باهاشون ارتباط پيدا كرده‌ايم در زمان دكتر احمدي نژاد كه البته وضع اين كشورها هم كه بطور مشخص ...! يادمون نره كه فقط قاره‌ي آفريقا، 54 كشور داره و صرفاً متشكل از سودان و سنگال و سومالي و مصر و تونس و ليبي و آفريقاي جنوبي نيست.

و اما درخصوص مصر :

[quote]مرسی در دیدار با دکتر صالحی سوریه رو تنها مورد اختلاف ایران و مصر دونست نه اصلی ترین مورد چند اختلاف، همین چند روز پیش هم توی مصاحبه تلویزیونی در برابر سوالات جهت دار خبرنگار ضد ایرانی حسابی ازمون تعریف و تمجید و برقراری روابط نزدیک با ایران رو تصمیم برگشت ناپذیر مصر عنوان کرد، حالا شما بفرمایید ایشون ایران رو تهدید به چی کرده ؟!!!!![/quote]

اين موضوع رو بنده مشمول بند اول تفاوت‌هامون مي‌دونم. چرا كه شايد منابع شما، اين مسئله رو به اين گونه كه شما فرمودين عنوان كرده باشن. ولي منابعي كه بنده در اختيار داشته‌ام و بررسي كرده‌ام، موضوع رو نه به ملودرامي شما، كه به گونه‌اي ديگه عنوان كرده‌ان و مسئله‌ي اختلاف ايران و مصر رو بسيار فراتر از اين عنوان كرده‌ان.

قطعاً در جريان نامه‌ي دكتر مرسي به رهبر معظم انقلاب هستين كه در اون، برخلاف تحليل‌هاي تعجب برانگيز كيهان و فارس و امثالهم، يكي از اصلي‌ترين تفاوت‌هاي نگاه مصر و ايران رو در مسئله‌ي فلسطين عنوان كرده‌ان و البته در اون، دكتر مرسي به نظر ايران هم احترام گذاشته، لكن مشخصاً راه خودش رو جدا كرده. اين رو هم بايد در نظر بگيرين كه اين موضوع، به توجه ما به حماس برنمي‌گرده؛ چرا كه حماس شاخه‌ي اخوان المسلمين در فلسطين هست و طبيعتاً مورد حمايت اخواني‌ها در مصر. پس در حمايت از حماس تفاوتي بين ما نيست. تفاوت اصلي در مواضع بارها اعلام شده‌ي دكتر مرسي هست كه رسانه‌هاي فوق، هيچگاه دوست نداشته‌ان كه اون رو به نمايش عموم بذارن و يا ترجيح داده‌ان كه مردم اينطور فكر كنن كه مصر هم مثل ايران در پي حذف اسرائيل و حاكميت مطلق فلسطين در سرزمين اورشليم هست.

اختلافات نظر بسياري بين مصر و ايران وجود داره كه اگه اجازه بدين در تاپيكي ديگه بهش بپردازيم؛ چون مي‌ترسم ورود بهش به مسير و موضوع اصلي تاپيك آسيب برسونه.

اما موضوع اصلي تهديد دكتر مرسي كه از قضا شما بسيار ساده از كنارش عبور فرمودين، همين مسئله‌ي سوريه بود.

شايد منابع شما اين موضوع رو اينطور منعكس نكرده باشن. لكن مرسي در ديدار با دكتر صالحي، به وضوح هشدار داد كه

[quote] ادامه حمایت های ایران از حکومت بشار اسد در سوریه به آینده روابط دو کشور ایران و مصر صدمه خواهد زد.[/quote]

حال نمي‌دونم شما الان نظرتون درخصوص اين موضع چي باشه و به نظر شما مسئله‌ي سوريه در نگاه مصر اينقدر فرعي است كه شما فرمودين، و يا الان نظر و تحليل ديگري در اين خصوص دارين؟

3- درخصوص موضع غرب در سوريه، من قبلاً به طور مبسوط عرايضم رو درخصوص چرايي اين نظر عرض كرده‌ام. بطور مشخص هم مسئله اين هست كه غرب درصورت تمايل به سرنگوني نظام سوريه از طريق درگيري‌هاي مسلحانه، قطع به يقين ايشان رو با تجهيزاتي بروزتر، سنگين‌تر و كاربردي‌تر مجهز مي‌نمود و تجهيزاتي در اختيار ايشان قرار مي‌داد كه در نبردهاي زرهي و هوايي، اينقدر دست حكومت سوريه رو باز نذارن.

مثالي هم كه بنده عرض كردم، درخصوص شوروي بود كه افغانستان رو با امكانات ضد هوايي و ضد زره دهه‌ي هشتاد (كه بسيار ضعيف‌تر از تجهيزات امروزي بودن)، به گونه‌اي مجهز كرد كه ابرقدرت اون زمان رو به زانو درآورد و شوروي بسياري از هواگردها و تجهيزات زرهي‌اش رو در افغانستان از دست داد!
يادتون نره كه اون زمان شوروي به جز ابرقدرتي، بزرگترين و مجهزترين ارتش جهان رو هم در اختيار داشت.

چه برسه به ارتش سوريه كه از نظر تجهيزات و امكانات، يك صدم ارتش اون زمان شوروي هم به حساب نمياد.

براي من بسيار جاي تعجب داره كه اين مسئله‌ي تجهيز مخالفين مسلح با سلاح‌هاي سبك، هيچ‌وقت براي شما سوال برانگيز نبوده.

شايد منابع شما قضيه رو اينطور عنوان كرده باشن كه تجهيزات سنگين و يا كاربردي ايشان توسط ارتش سوريه ضبط شده و اجازه‌ي استفاده بهش ندادن. ولي با دانش و فهمي كه از شما سراغ دارم، بعيد مي‌دونم كه اين موضوع رو باور بفرمايين!

پس از شما استدعا دارم اندكي روي اين گزاره تأمل بفرمايين كه علت عدم تجهيز مخالفين توسط تركيه و غرب چي هست؟ اينكه هلي كوپترهاي سوري اونقدر راحت پايين بيان كه با دوربين‌هاي غيرحرفه‌اي هم حتي نوشته‌هاي روي هلي كوپتر ديده بشه، آيا مهفومي جز اين رو داره كه خيال ارتش از آسمان راحته؟!

بالطبع عدم تجهيز مخالفين هم ارتباطي به حمايت چين و روسيه از سوريه نداره! چون اگه اين توجيه بود، پس تجهيز سبك هم مفهومي نداشت!

ضمن اينكه اگه همين امروز غرب به سوريه حمله كنه، نه روسيه و نه چين هيچ‌گاه به حمايت از سوريه وارد جنگي بي‌ثمر نخواهند شد.

حمايت‌هاي روسيه و چين، مفاهيم ديگري داره كه از قضا ردش رو بايد در دنياي سياست و اقتصاد بيابيم؛ نه در دنياي ميليتاري.

علي اي حال اگه اين، نظر آخر و قطعي شماست، من بهش احترام مي‌ذارم؛ هرچند كه با هم اختلاف نظر داشته باشيم.

4- در اينكه قذافي گسترده‌تر از نيروي هوايي استفاده مي‌كرد شكي نيست. ولي اين مسئله، دليل اصلي‌اش زدن شهرهايي بود كه بطور كامل از اختيارش خارج شده و نيروهاش درش حضور نداشتن؛ مثل بنغازي و بعدها مصراته. والا در درگيري‌هايي كه نزديك‌تر بود، بيشتر از اونكه از هواپيما استفاده كنه، از هلي‌كوپترهاي توپدار و توپخانه و گلوله باران سنگين استفاده مي‌كرد كه اين، عيناً در سوريه هم از ابتداي امر تا به امروز وجود داشته و اميدوارم شما اون رو رد نفرمايين؛ چرا كه اخبارش در همين سايت هم حتي موجوده؛ چه برسه به منابعي كه بنده در اختيار دارم.

درخصوص تجمع نيرو و مانورهاي ارتش اسرائيل هم از شما عاجزانه استدعا مي‌كنم ساير منابع رو هم بررسي بفرمايين. چون اين موضوع رو بطور كامل مشمول بند اول تفاوت نظر بنده و شما مي‌دونم و گزاره‌هاي رد كردنش بسيار زياده.

اساساً موضع اسرائيل درخصوص سوريه اونقدر مشخص بوده كه حتي ايران و سوريه هم كه اون اوايل خيلي سعي مي‌كردن يه طوري باهاش بازي تبليغاتي براه انداخته و پاي اسرائيل رو به وسط بكشن هم بي‌خيالش شدن. چون مشخص‌تر از مشخصه.

حال از شما تعجب مي‌كنم كه چطور قاطعانه در اين خصوص، چنين نظري فرمودين. پس قطعاً اين موضوع رو به خاطر منابع خبري شما مي‌دونم و از شما درخواست مي‌كنم ساير منابع رو هم مورد توجه قرار بدين؛ شايد تغييري در نظرتون بوجود اومد.

البته شايد هم اين، مشمول بند دوم تفاوت‌هامون مي‌شه كه در اين صورت، بنده امكان اظهار نظر در اين خصوص رو ندارم؛ چون منبع خبري ديگري ندارم.

5- خوشحالم كه اين بحث، شروع نشده به پايان رسيد. چرا كه قطعاً بنده تخصص و دانشي در بحث‌هاي مذهبي نداشته و ندارم.

------------------------------------------------------------------------

باز هم از تأخير در عرض پاسخ‌هاي بي‌ارزشم از شما بزرگوار عذرخواهي مي‌كنم.

منتظر شنيدن نقطه نظرات و رهنمودهاي شما بزرگوار هستم.
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سرنگون شدن یک بالون جاسوسی در منطقه بایناس سوریه / بالن ساقط شده به داخل آب سقوط کرد (منبع : تحت المجهر )

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l12.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l12.jpg[/img][/url]

کشته شدند دو کودک در حلب ( خبرگزاری سانای سوریه دو روزپیش از کشته شدند چند کودک در حملات افراد مسلح خبر داده بود )

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l11.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l11.jpg[/img][/url]

اسیب دیدن مساجد در جریان درگیری ها ( دولت سوریه افراد مسلح را عامل این حملات معرفی کرده )

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l6.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l5.jpg[/img][/url]

افراد مسلح کشته شده

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l7.jpg[/img][/url]

پایگاه خبری شوکوماکو اسامی تعداد دیگری از افراد مسلح کشته شده در دیروالزور را اعلام کرد ( به گفته منابع خبری شهر دیروالزور بار دیگر از افراد مسلح پاکسازی شد)

عامر علي فرحان الهزاع- جمعة الهفل - حسام عيسى الأحمد - عبدالحميد خابور المحيميد "عسكري فار" - علي عبدالله العكرش - محمد أمين هلال "إمام مسجد قباء" – الحارث علي الفندي – حيدر الفندي – خالد ياسين – يوسف عليوي – أحمد طه العبجل – على احمد الخلوف - جمعة جابر الهنداوي - عطاالله جابر الهنداوي - عبدالفتاح سليمان الخلف - احمد عبد الفتاح الخلف - حسين عزالدين حسن - محمد عيد العلي - مشير حسن الصاهود- محمد مشير حسن الصاهود- منير العبدالله- عيسى الفهد - محمد خالد السلوم- دحام مظهور الفرحان- محمود دحام مظهور الفرحان- محمد دحام مظهور الفرحان

حضور شیخ مشهور وهابی در میان ارتش تروریستهای سوریه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l10.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l10.jpg[/img][/url]

بدون شرح

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l9.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l9.jpg[/img][/url]

تصویر منتشر شده ار سوی منابع افراد مسلح در باره حمله به ساختمان ستاد ارتش سوریه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l8.jpg[/img][/url]

ارتش سوریه

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l4.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l3.jpg[/img][/url]

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/l2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_l2.jpg[/img][/url]


[color=#008000]خبر نسبتا کوتاه[/color]


[color=#0000FF]باشگاه خبرنگاران به نقل از گاردین[/color]


"توفیق ابوسلیمان" فرمانده مخالفان مسلح سوريه طي مصاحبه اي با روزنامه "گاردين " اعلام کرد که حدود 70 درصد از مردم حلب حامي بشار اسد و خواهان خروج نيروهاي مسلح هستند .

[size=2][background=rgb(255, 255, 255)][size=2]به گزارش [url="http://www.yjc.ir/fa/services/9"]سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران[/url][/size][/background][/size][size=3][background=rgb(255, 255, 255)] به نقل از گاردين ، وي همچنين تاييد کرد که بسياري از گروه هاي مسلح ياري رسان به گروه هاي مخالف دولت بشار اسد از عربستان ،‌ پاکستان، الجزاير و سنگال به سوريه اعزام شده اند .[/background][/size]
[color=#0000FF][size=3][background=rgb(255, 255, 255)]وي در ادامه مي افزايد : اگرچه مردم خواهان ما نيستند و ما را مسئول ناامني و کشتار مردم سوريه مي دانند اما ما تا برکناري اسد دست از کشتار و مبارزه بر نمي داريم .[/background][/size][/color]

http://www.yjc.ir/fa/news/4105768/%D8%A7%D8%B0%D8%B9%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%8A%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%D9%8A-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AF
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام مجدد خدمت دوست بزرگوار مصطفی عزیز و عرض پوزش از دوستانی که حوصله پست های طولانی رو ندارند.
ابتدا پاسخ مقدمه درباره تفاوت نگاه :
اختلاف در سلیقه و نگاه ابناء بشر بزرگترین موهبت الهی و لازمه شکل گیری هر مباحثه و زمینه ساز تضارب آراء و تشخیص حق و حقیقته، پس باید به اون ارج نهاد و در باب اختلافات به جدال احسن پرداخت؛ اما درباره دو مساله مهم تفاوت منابع و تفاوت سطح دسترسی به اطلاعات باید گفت :
اولا) هرچند انکار نمی کنم که به محک تجربه تحلیل و پیشبینی رسانه های ارزشی داخلی رو قابل اعتمادتر می دونم اما از فحوای مطالب رسانه های بیگانه هم بی خبر نیستم و کما بیش اخبار اونها رو هم پیگیری می کنم، خصوصا در مورد سوریه به مدد آشنایی مختصر با زبان عربی از موهبت استفاده مستقیم از منابع دست اول هم برخوردارم؛ پس نمیشه گفت که یه طرفه به قاضی رفتم شاید هیجان ناخواسته ای که در حین بحث کردن به سراغم میاد موجب این برداشت شما شده.
ثانیا) همواره سعی کردم که تحلیل ها و پیشبینی هام مبتنی بر اخبار و اطلاعات عمومی در دسترس همه باشه تا افراد با مشاهده نتیجه ای که از مقدماتش به کل بی خبرن دچار تعجب و سوء تفاهم نشن.

اما ادامه بحث اصلی :
1- بعیده شما اطلاع نداشته باشید که مرامنامه حزب بعث که مبتنی برسکولاریسم و سوسیالیسم بود چه در عراق و چه در سوریه هیچ گاه جایی بیشتر از چند صفحه ابتدایی جزوات حزبی رو اشغال نکرد و اونچه در عمل پیاده شد عقاید و سلایق حافظ اسد و صدام حسین بود که ریشه در تربیت خانوادگی و طائفه ای و فرایند شکل گیری شخصیت اونها داشت؛ پس حکومت علوی های لاذقی که به فتوای حضرت امام (ره) و اغلب مراجع تقلید یکی از فرق شیعه محسوب میشن و مطالعه کتاب ارزشمند «علویان ترکیه /تالیف نوری دلمز/نشر 1389 دانشگاه ادیان و مذاهب» به خوبی درصد بالای اشتراک عقاید اونها با ما رو برای شما روشن می کنه بی اغراق متحد مذهبی جمهوری اسلامی به حساب میان؛ جالبه بدونید [b]مرحوم حافظ اسد حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با علمای شیعه لبنان مثل امام موسی صدر و علامه سید محمد حسین فضل الله روابط خیلی نزدیکی داشت و امام صدر رو مرشد معنوی خودش معرفی می کرد [/b](به نقل از خاطرات شهید چمران)
اگر طبق گفته شما مقابله ایران با جریان ضد حکومتی یه کشور دیگه اینقدر برای انقلابیون شمال افریقا و یمن مهم بود تکلیف عربستان که مستقیما با انقلاب خود این کشورها مخالفت کرده با کرام الکاتبین می شد !!! و باید دولت و ملت های انقلابی به خون آل سعودی که به بن علی و علی عبدالله صالح پناه داده و تا آخرین لحظه تمام قد از مبارک حمایت کرده تشنه می شدن در حالیکه چنین نیست و اگر نگیم با عربستان روابط حسنه دارن ارتباطشون حداقل طبیعی و فاقد مشکل حاده. پس به قول منطقیون رفع تالی منجر به رفع مقدم و با عرض معذرت بطلان گفته شما اثبات میشه.
2- هرچند تعارفات دیپلماتیک مبنای اصلی تصمیم گیری های سیاسی نیستن ولی نشانه خوبی برای سنجش نوع نگاه کشورها به هم محسوب میشن و دو کشور متخاصم هیچ گاه برای هم تعارف تیکه پاره نمی کنن ! به طور مثال همین شخصیت فرا کشوری امام (ره) به هیچ وجه برای صدام و مبارک و بن علی محبوبیت و حرمتی نداشت، چرا ؟ دقیقا به خاطر اینکه با نظام سیاسی بنیان گذاری شده توسط ایشون مشکل داشتن. پس فرض علاقه به امام (ره) در کنار خصومت با جمهوری اسلامی مثل فرض ماست سیاه رنگه ! مثال کاسترو هم که نقض غرض خودتون بود دوست خوبم !! کیه که ندونه کوبا بعد از سوریه و ونزوئلا اصلی ترین متحد ما در دنیاست ؟!
خیلی جالبه که شما در عین حال اذعان به عدم لزوم حضور شخص رییس سابق برای تحویل ریاست نم برخلاف کل تحلیلگران سیاسی دنیا اعم از دوست و دشمن که این سفر رو نشانه ای مهم و نقطه عطفی بزرگ در تاریخ خاورمیانه دونستن اون رو کاملا عادی و صرفا در قالب تحویل ریاست می دونین ؟! پس با این حساب باید خود مرسی رو هم در باب سیاست جاهل محض دونست !
درباره رفت و برگشت سریع مرسی هم بعیده شما از برنامه فشرده وی خبر نداشته باشید که مستقیما از چین به ایران اومد و برای حضور در جلسه رای اعتماد نخست وزیر و کابینه با عجله به مصر برگشت که ازقضا همین اصرار به توقف در تهران وسط این همه مشغله اهمیت سفر اون رو دو چندان میکنه.
در خصوص نتایج کمیته 4 یا بهتره بگیم 3 جانبه هم نطق مرسی در سازمان ملل خودش یه نشانه روشن بود، تاکید بر جلوگیری از مداخله نظامی و لزوم توقف جنگ داخلی و ترسیم نقشه راه توسط کشورهای بزرگ اسلامی منطقه، خب فکر می کنید توی همچین دیگی چه آشی پخته بشه دوست عزیز ؟
اما درباره آینده مناسبات مصر و اسراییل :
دوست عزیز چرا نمی تونید با اطلاعات فعلی آینده روشن رو پیشبینی کنید ؟ فقط کافیه از دریچه لنز دوربین ها نگاهی به خیابان های قاهره و نطق های نمایندگان جناح اکثریت مجلس و خصوصا اولین موضع گیری های فرماندهان جدید ارتش بندازید. در ضمن فراموش نکنید اوباما چند روز پیش گفت : «مصر دیروز متحد ما بود ولی امروز نه دوسته و نه دشمن» خب فکر می کنید ادامه این روند به کجا بینجامه ؟؟
پس قبول دارید که ترکیه حداقل تا به امروز هیچ دستاوردی در قبال هزینه های سنگینی که پرداخت کرده نداشته.
اما درباره تونس :
حبیب بورقیبه بنیان گذار رژیم سابق این کشور یار غار امثال حسین اردنی و حسن مراکشی و هم پیاله محمد رضای پهلوی بود و برهمین اساس از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به جبهه جهانی ضد انقلاب پیوست در دوران جنگ تحمیلی بدل به یکی از حامیان اصلی صدام شد ایران هم متقابلا با حمایت جدی از جنبش النهضه و تلاش برای مسلح کردن این گروه به اقدامات خصمانه تونس پاسخ داد که در نهایت منجر به قطع رابطه کامل دو کشور تا دوره به اصطلاح اصلاحات شد و بعد از اون هم چندان تفاوتی با قطع رابطه نداشت. حضرت امام (ره) در سخنرانی های اول انقلابشون همواره بورقیبه در کنار سادات مورد عنایت ویژه قرار می دادن که هنوز اون عبارات در ذهن مسن ترها مونده !
خب از تونس بگذریم و بازگردیم به مصرالکبری !
اولا تا جاییکه من خبر دارم نامه مرسی به حضرت آقا کاملا محرمانه بوده و کسی از متن اون خبری نداره، قاعدتا هم ابراز خصومت و دشمنی احتیاجی به نامه نگاری و اعزام فرستاده ویژه نداره و از تریبون های علنی صورت می گیره ! به گمانه زنی های متناقض رسانه ها درباره محتوای نامه هم نباید اعتنایی کرد چون کاملا مشخصه که مبنایی جز رویاپردازی ندارن.
درباره نظرات شخصی مرسی هم برای من خیلی جالبه که شما کل انقلاب مصر و جنبش عظیم اخوان رو در شخصی که پس از رد صلاحیت خیرت الشاطر رهبر اصلی اخوان توسط شورای نظامی از روی اجبار و صرفا به عنوان محلل دوره گذار وارد عرصه شد خلاصه می کنید؛ این کار درست مثل اینه که یک نفر سیاست های انقلاب اسلامی ایران رو در افکار مهندس بازرگان خلاصه کنه چرا که اولین رییس دولت بعد از انقلاب بوده !!!
درباره جایگاه سوریه در نگاه مصر و مرسی هم مطمئن باشید که مصر حتی انگیزه و ابزار خصومت جدی با خود دمشق رو نداره که این از سیاست های اعمالی و نه اعلامی اش کاملا عیانه تا چه رسد به حامیان اون، لفاظی های جزئی مرسی هم صرفا برای اسکات رقبای سلفی داخلیه که نگن چرا در برابر رژیم [b]رافضی[/b] سوریه سکوت کردی ؟
3- من اصلا منظور شما درباره تجهیز معارضه به تسلیحات سنگین رو متوجه نمی شم ؟! درسته که ارتش سوریه قادر به انسداد مناسب مرزها نیست که این از نقاط ضعف عمده اون محسوب میشه ولی دیگه اینقدرها هم قاق نیست که تروریست ها توی روز روشن تانک و نفربر و توپخانه و سایت های پدافندی وارد سوریه کنن !!! در باب موشک های حرارتی دوش پرتاب هم سخاوت کامل مشمول حالشون شده و توی همین تاپیک تصاویر کشتی فرانسوی توقیف شده توسط نیروی دریایی سوریه که مملو از بهترین انواع شرقی و غربی و حتی لانچر راکت های میل-8 icon_eek بود موجوده.
قیاس اوضاع ارتش و گارد ریاست جمهوری سوریه که با انگیزه های خاص مذهبی و طائفی در وطن خودشون می جنگن و در صورت شکست باید ناموس شون طبق فتوای امثال عدنان عرعور به عنوان غنیمت جنگی تحویل حضرات سلفی بدن با ارتش بی انگیزه سرخ که مشغول جنگی بی حاصل در سرزمینی ناشناخته بود هم کاملا غلط و مع الفارقه دوست عزیز.
درباره عدم تاثیر مخالفت چین و روسیه در دست نگه داشتن غرب هم فقط به همین سوال جواب بدین که به نظر شما [b]اگر چین و روسیه مثل مورد لیبی با قطعنامه پیشنهادی موافقت می کردن باز هم غرب تا به حال دست نگه می داشت که بشار شر سلفی ها رو کم کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/b]
4- موضوع فقط نیروی هوایی نیست و اگر تامل بفرمایید ارتش سوریه به جای حمله سریع به شهرها و شهرک های آلوده که فرصت سنگر سازی و تله گذاری رو از دشمن می گیره ابتدا برای یک تا دو هفته این نقاط رو محاصره می کنه و از مردم می خواد که شهر رو ترک کنن که این اقدام خودش موجب تقویت موضع تروریست ها میشه و در صورت شکست فرصت فرار بهشون میده که از قضا وزیر دفاع شهید سوریه هم به همین نکته معترض بود و اون رو نشانه فقدان تجربه نظامی و دل رحمی بیش از حد بشار می دونست.
درباب تجمع نیرو و مانورهای بی سابقه رژیم صهیونیستی هم لطفا براساس منابع خودتون این مساله رو تحلیل بفرمایید تا ما از جهل خارج بشیم. چون به عقل ناقص خودم که چیزی نرسید دوست عزیز
در پایان یکبار دیگه از صبر و حوصله شما دوست خوب و سایر عزیزان تشکر می کنم.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عرض سلام و خسته نباشيد مجدد خدمت دوست و برادر بزرگوارم؛ جناب بيگدلي عزيز.

استفاده كردم از فرمايشات شما. با اجازه بنده هم عرايضي رو تقديم حضور خواهم كرد.
فقط يه نكته و اون اينكه چون در اين پست‌ شما، اندكي موارد اختلاف نظر بيشتر از پست‌هاي قبلي بود، بنده هم با اجازه‌ي شما بيشتر روي اون نكات مانور خواهم داد.
ولي اين به مفهوم اين نيست كه بنده كاملاً مخالف شما هستم و شما هم چنين برداشتي رو ان شاءالله نخواهيد داشت.

فقط اگه جايي كنترل قلم از دستانم خارج شده و خداي نكرده عرايضم موجبات رنجش خاطر شما رو فراهم آورده، پيشاپيش ازتون عذرخواهي مي‌كنم.

بپردازيم به بحث.

-------------------------------------------------------------

1- از شما انتظار بيشتري مي‌ره كه تفاوت اساسي‌اي قائل بشين بين اميال شخصي و مذهب و باورهاي رئيس يا سران يك حكومت و نوع حكومت.
برادر بزرگوار. الان مگه حكومت عراق اكثر قريب به اتفاق‌شون شيعه نيستن؟‌ ولي مدل حكومتي عراق چيزي جز سكولاريسم هست؟!!
والله سكولار به معني بي‌دين نيست. سكولاريسم در يك حكومت، مفهوم مشخصي داره و قطعاً شما بزرگوار كه به علوم انساني بسيار بيشتر از بنده مسلطين، بهتر از من مي‌دونين مفهوم سكولار بودن حكومت چيه.

نه سوريه، كه تمامي حكومت‌هاي ديكتاتور عربي‌ (از عربستان سعودي و بحرين گرفته تا همين سوريه و عراق و مصر و تونس و چه و چه)، تماماً حكومت‌هايي سكولار داشتن. حال اينكه تمام رهبران و بزرگان حكومت‌شون از دم مسلمون بودن و البته سني مذهب.

وقتي ما درمورد حكومتي مذهبي صحبت مي‌كنيم؛ يعني في‌المثل كشور خودمون كه دين، مبناي تصميم‌گيري و قانونگزاري و اجرا و تعيين سياست و تعيين فرهنگ و چه و چه هست.

حالا اينكه عده‌اي علوي در سوريه حكومت مي‌كنن، چه ارتباطي به نوع حكومت‌شون داره بزرگوار؟

از شما بعيد بود كه آگاهانه اين مورد رو عنوان بفرمايين. البته فرض مي‌كنم كه اين رو من باب تست بنده عنوان فرمودين. چرا كه نمي‌شه پذيرفت دوست با معلوماتي چون شما، اين تفاوت بديهي رو قائل نباشه ميان مذهب حاكمان و نوع حكومت.

اما درخصوص عربستان، من باز از اين فرمايش شما تعجب كردم.
اگه ممكن هست بفرمايين منهاي بحرين، عربستان روبروي كدامين يك از انقلاب‌هاي منطقه ايستاد و حكومت مقابلش رو تجهيز و تسليح كرد و حمايت تمام قدي ازشون داشت و مستشاران نظامي و نيروي نظامي براشون فرستاد و در عرصه‌ي بين‌المللي هم امنيت خودش رو به اون پيوند زد؟

در تمامي انقلاب‌هاي عربي حتي العربيه كه مستقيماً سياست‌هاش رو با حكومت هماهنگ مي‌كنه هم تماماً از انقلاب‌هاي منطقه حمايت كرد؛ حتي در مصري كه متحد ديرينه‌ي عربستان به شمار مي‌رفت.
در يمن كه اصلاً رفتن بن صالح رو مردم بحرين مديون عربستان بودن با فشارهاي كم و بيش ايشان در قالب اتحاديه‌ي عرب. البته رسانه‌هايي چون فارس نيوز همه‌اش سعي مي‌كردن قضيه رو طوري عنوان كنن كه عربستان در اين كشور نيرو پياده كرده و پروژه‌ي بحرين رو داره اجرا مي‌كنه كه البته ديديم نيروهاي عربستاني با چي و سر چي جنگيدن و بعد هم بازگشتن و هيچ بحرين ديگري اتفاق نيافتاد در يمن.

در نهايت هم همين فشارهاي اتحاديه‌ي عرب بود كه باعث شد صالح از حكومت كنار بره.

در تونس هم قضيه دقيقاً به همين شكل دنبال شد و العربيه جزو اولين رسانه‌هايي بود كه پوشش رسانه‌اي گسترده‌اي درخصوص تحولات تونس داشت.
پيشنهاد عربستان به بن علي براي ترك قدرت و تأمين امنيت وي در كشورش بود كه به بحران تونس خاتمه داد و انقلاب تونس با خونريزي كمتري نسبت به ساير كشورهاي عربي، ختم به خير شد.

در ليبي هم كه كمابيش همه نقش عربستان رو ديديم. هرچند كه با بازي بسيار پررنگ قطر در ليبي، عربستان كاملاً در حاشيه قرار گرفت.

حالا براي من بسيار جاي تعجب داره كه شما چطور عربستان رو در گروه مقابل مردم در انقلاب‌هاي عربي طبقه‌بندي فرمودين! كه بر اون اساس بخواين نتيجه بگيرين چون مردم منطقه از عربستان متنفر نشدن، پس از ايران هم متنفر نمي‌شن و عرض بنده نقض شده و همه چيز هم به خوبي و خوشي پايان پذيرفته!

شما مطمئن باشين اگه انقلاب بحرين هم متأثر از اكثريت سني بود و عربستان جلوي اين انقلاب رو مي‌گرفت، مردم منطقه هم حس نفرت نسبت به عربستان پيدا مي‌كردن.

مشكلي كه در ديدگاه شما وجود داره اينه كه سياست عربستان رو بالكل ناديده گرفته و فكر مي‌كنين اين رژيم يا دفاع تمام قد داره (مثل بحرين) و يا كوبيدن تمام قد (بسان سوريه). حال اينكه تمامي انقلاب‌هايي كه بوجود اومد، در كشور دوستان عربستان سعودي بود و طبيعي بود كه اين رژيم، درست به سان غرب، سياستمدارانه با اين انقلاب‌ها برخورد مي‌كنه و سعي مي‌كنه قضيه رو به متحد اسبقش حالي كنه كه رفتنيه و به نفع خودشه كه كنار بره. كما اينكه امريكا نيز چه در تونس، چه در مصر و چه در يمن چنين سياستي رو دنبال كرد و تنها افراطيون در ايران بودن كه علاقه داشتن حمايت امريكا تا دقيقه‌ي 90 رو القاء كنن. حال اينكه موضع‌گيري مسئولين غربي و امريكايي درخصوص تحولات بوضوح مشخص بود و شكر خدا در تاپيك‌هايي كه در اون زمان در سايت بوجود اومد، مستنداً توسط منابع مختلف خبري آورده شده.
البته اين مشكل، از جاي ديگري نشأت مي‌گيره كه در ادامه خدمت شما عرض مي‌كنم.

2- اين قسمت از عرايضم رو شايد چندان خوشتون نياد. ولي استدعا دارم با دقت مطالعه بفرمايين. شايد آسيب شناسي بحث ما باشه.
سواي مورادي كه منجر به اختلاف نظر مي‌شه و در بالا عرض شد، مشكل بزرگي رو در اين پست شما احساس كردم كه شايد بزرگترين عامل سوء برداشت و پاسخ به مواردي كه اصلاً بنده عرض نكرده‌ام، اين باشه كه :
شما در برخي مباحث، تفكر صفر و يكي رو دنبال مي‌فرمايين كه اين، باعث مي‌شه كه از عرض من اينطور برداشت بفرمايين كه چون مي‌گم يك نيست، پس منظورم صفره و بر همين اساس، به منطق صفر بنده پاسخ مي‌دين. حال اينكه بنده عرض كرده‌ام فرضاً هفتاد و پنج صدم يا بيست و پنج صدم يا چهل صدم هست و شما به دليل همون نگاه‌تون از اين قسمت عرض بنده گذشته‌اين.

مثالي بهتر مي‌زنم كه بهتر متوجه عرض بنده بشين.

يك مثالش، همين مواضع عربستان بود كه شما اون رو به سادگي به دو دسته تقسيم فرمودين و اصلاً نقش عربستان رو در تحولات منطقه نديدين.

مثال بهترش، همين عرض شماست كه فرمودين «دو کشور متخاصم هیچ گاه برای هم تعارف تیکه پاره نمی کنن!» و از اون نتيجه گرفتين «پس فرض علاقه به امام (ره) در کنار خصومت با جمهوری اسلامی مثل فرض ماست سیاه رنگه!».

حال اينكه شما حتي يك بند از عرايض بنده رو پيدا نمي‌فرمايين كه بنده گفته باشم مصر در تخاصم با ايران به سر مي‌بره!

عرض بنده كاملاً مشخص بود و اون اينكه از ديدگاه بنده، مصر اون عاشق مجذوبي كه شما ازش به تصوير كشيدين نيست و مشكلش هم با ايران «فقط سوريه»‌ نيست. هرچند كه شما مسئله‌ي سوريه رو هم به قدري كوچك و حقير جلوه دادين كه بيش از پيش برام تعجب آور شده كه آيا حقيقتاً قصد تست بنده رو دارين و يا اينكه باور و مواضع‌تون اين هست.

خيلي ساده مي‌شه نه به امام (ره)، كه حتي خود حضرت آقا هم احترام گذاشت، ولي مخالف سياست‌ها و نظرات ايشان بود.
في‌المثل در همان سالي كه مصر در وضعيت انقلاب نرم به سر مي‌برد، مقام معظم رهبري خطبه‌ي مهمي رو فرمودن و انقلاب مصر رو منبعث از انقلاب اسلامي ايران ناميدن و ...! در همان روز كمال الهلباوي به عنوان نماينده‌ي اخوان المسلمين، ضمن تشكر از مقام معظم رهبري و خطاب كردن ايشان با محترمانه‌ترين كلمات و جملات و دوستانه‌ترين اون‌ها، فرمايش ايشان رو رد كرده و عنوان كردن كه اين انقلاب، انقلاب اسلامي نيست و قضيه‌ي مصر چيز ديگري هست و چه و چه.
البته برخي رسانه‌هاي صديق داخلي هم لطف فرموده و دقيقاً همين قسمت‌هاي مهم حرف وي رو حذف كردن و قضيه رو طوري جلوه دادن كه گويي ايشان فرمايش مقام معظم رهبري رو تأييد كرده‌ان.

اساساً شخصيت مقام معظم رهبري به گونه‌اي هست كه حتي رسانه‌هاي غربي هم همواره با احترام كامل درخصوص ايشان صحبت مي‌كنن؛ چه برسه به مسئولين.
قطعاً برخورد و نوع گفتار ولاديمير پوتين رو درخصوص حضرت آقا بهتر از بنده به خاطر دارين. حالا اين آيا به اين مفهوم هست كه روسيه، موافق و پيرو و هماهنگ با ماست؟ پاسخ كاملاً منفيه. چون مواضع نسبتاً خصمانه‌ي روسيه در چند سال اخير، ناقض اين فرض هست.
ساير رسانه‌ها و مقامات و سياسيون جهان هم به همين ترتيب.

اصلاً چرا اين رو بگيم؟ همين حضرت امام (ره) هم توسط تمامي سياستمداران و رسانه‌هاي غربي محترمانه نام برده مي‌شدن. حتي توسط شخص كارتر؛ در اوج درگيري‌ها با ايران. حالا آيا اين به مفهوم دوستي ما و امريكاست؟ يا ناقض تخاصم؟!

اساساً نه تخاصم و نه دوستي، ارتباطي به مفاهيم كلامي و تعارفات ديپلماتيك ندارن. بلكه گام‌ها و سياست‌ها و مواضعي كه برداشته و اتخاذ مي‌شه و مهمتر از اون رفتار و ارتباطات متقابل هست كه ترندي رو از دوستي مطلق و استراتژيك تا دشمني استراتژيك ترسيم مي‌كنه و هر سياست هم در بخشي از اين ترند قرار مي‌گيره (و الزاماً يا تخاصم و يا دوستي مطلق نيست).

درخصوص كوبا هم از فرمايش شما تعجب كردم كه چطور كوبا رو متحد ما دونستين! اينكه ما روابط دوستانه‌اي با كوبا داريم بر كسي پوشيده نيست. ولي آيا اين روابط دوستانه، به مفهوم اتحاد هست؟ اگه اين رو بپذيريم، پس روابط بسيار دوستانه‌تر رژيم كاسترو با صدام حسين (در حدي كه براي درمان صدام حسين پزشك شخصي‌‌اش رو فيدل كاسترو براي وي فرستاد و ارتباطات گسترده‌ي اقتصادي و حتي نظامي با اين كشور داشت در اوج جنگ تحميلي) رو چطور توجيه مي‌فرمايين؟ چون اينطور كه شما فرمودين متحد ماست و بالطبع متحد نمي‌تونه در آن واحد هم با ما و هم با دشمن ما باشه.

اگه منابع مختلف رو هم بررسي بفرمايين، عمده‌ي افزايش سطح روابط اقتصادي و سياسي ايران هم از زمان پرزيدنت احمدي نژاد صورت گرفته و تا قبل از اون، بيشتر سطح روابط ما در قالب سطوح فرهنگي و اقتصادي (يعني واردات نيشكر از كوبا) بود!

حتي ما درمورد ونزوئلا كه بسيار بسيار بسيار بيشتر از كوبا باهاش در ارتباط هستيم هم نمي‌تونيم لفظ «متحد» رو بكار ببريم.

اساساً در سياست، هر واژه، مفهوم و تعريف مشخص خاص خودش رو داره و از شما درخواست مي‌كنم دقت بيشتري روي اين قضيه بفرمايين و همچنين دقت بيشتري روي عرض بنده.
عرض بنده بطور مشخص اين بود :

[quote]ما از فيدل كاسترو هم بسيار تعريف و تمجيد كرده‌ايم تو كشورمون. بارها پيغام و پسغام‌هايي توسط ما به ايشان ارسال شده. آيا اين، باعث شده كه كوبا به متحدي فرا منطقه‌اي براي ما تبديل بشه؟

طبيعتاً به خاطر دارين كه چند سال پيش، حتي فيدل كاسترو سفري به تهران هم داشت و در دانشگاه تهران هم به سخنراني پرداخت. ولي آيا اين رفتن و آمدن‌ها و به مزار امام (ره) رفتن‌ها و تعاريف و تمجيدات وي از ايشان، تأثيري در روابط ما و كوبا داشت؟[/quote]

فرمايش بعدي‌اي كه داشتين اين بود ‌:

[quote]خیلی جالبه که شما در عین حال اذعان به عدم لزوم حضور شخص رییس سابق برای تحویل ریاست نم برخلاف کل تحلیلگران سیاسی دنیا اعم از دوست و دشمن که این سفر رو نشانه ای مهم و نقطه عطفی بزرگ در تاریخ خاورمیانه دونستن اون رو کاملا عادی و صرفا در قالب تحویل ریاست می دونین ؟! پس با این حساب باید خود مرسی رو هم در باب سیاست جاهل محض دونست !
درباره رفت و برگشت سریع مرسی هم بعیده شما از برنامه فشرده وی خبر نداشته باشید که مستقیما از چین به ایران اومد و برای حضور در جلسه رای اعتماد نخست وزیر و کابینه با عجله به مصر برگشت که ازقضا همین اصرار به توقف در تهران وسط این همه مشغله اهمیت سفر اون رو دو چندان میکنه.[/quote]

من اساساً نفهميدم كه چه ارتباطي بين عدم لزوم حضور و جاهل سياسي وجود داره.

اينكه مرسي ملزم به حضور در تهران نبود كاملاً مشخصه. اينكه ترجيح داد به تهران بياد و حرفاش در حمايت از سوريه و طرح مسئله‌ي فلسطين رو هم عنوان كنه باز چيزي بديهي بود. اينكه حتي وقتي براي ديداري ولو اندك با مقامات ايراني نذاشت و مقامات ايراني خاضعانه در كنار صندلي ايشان جمع شده و با ايشان تبادل نظر مي‌كردن هم باز چيز قابل ردي نيست و مشخصه.

حالا به نظر شما، يا مرسي مي‌بايست عاشق تهران باشه كه به كشورمون سفر كنه و يا از ايران متنفر باشه و اگر متنفر باشه و به ايران سفر كنه، نشانه‌ي جهالتشه؟!

آيا وزير امور خارجه‌ي بحرين كه اينقدر پشت سر كشورمون چرت و پرت گفته و تخاصم‌اش با ما از روز عيان‌تره، به تهران نيومد؟ آيا مفهوم اومدنش، افتاح باب جديد روابط با ايران بود؟ آيا با قطري كه اينقدر جديداً مشكل پيدا كرده‌ايم تغيير روابطي پيدا كرده‌ايم؟!!

مشكل فرمايش شما اينجاست كه اساساً «اجلاس نم» رو با «سياست‌هاي تهران»‌ مخلوط فرموده‌اين. حال اينكه همون‌قدر حضور سران مصري و ساير كشورها در تهران مي‌تونه به مفهوم بهبود روابط با كشورمون باشه كه حضور مقامات ارشد سياسي ما در اجلاس قبلي نم در مصر و يا اجلاس سالانه‌ي سازمان ملل در امريكا و روابط‌مون با مصر مبارك و امريكاي بوش و اوباما.

پس اساساً اينكه كسي با مواضع مشخص در جايي حضور پيدا مي‌كنه، نه به مفهوم تجاهل سياسي هست و نه به معني علاقه به اون كشور.
قضيه رو حتي اگه از باب ديپلماسي عمومي مد نظر شما هم ببينيم، كاملاً قابل فهم و توجيهه و اميدوارم شما هم دقتي مجدد روي اين بخش از فرمايشاتتون داشته باشين.

ضمن اينكه برنامه‌ي فشرده بهانه‌اي بيش نبود. چرا كه زمانبندي اجلاس نم از ماهها قبل مشخص بود و طبيعتاً برنامه ريزي دكتر مرسي درخصوص سفر به چين و يا معرفي وزيرش به مجلس اين كشور پس از مشخص بودن برنامه‌هاي اجلاس نم انجام پذيرفته.

طبيعتاً مرسي هم نگران اين نبود كه دعوت مي‌شه يا كه خير. چرا كه اساساً تمامي سران كشورها (چه دوست و چه دشمن)، دعوت هستن و ايران حتي اگه مي‌خواست هم نمي‌تونست جلوشون رو بگيره. چه برسه به اينكه مواضع ايران درخصوص مرسي از روز روشن‌تر بود.

پس اميدوارم حداقل براي خود، توجيه مناسب‌تري براي اين قضيه در نظر بگيرين. چون اين فرمايش شما رو بعيد مي‌دونم حتي خود شما هم قبول داشته باشين.

درخصوص موضع مصر در سوريه بيشتر توضيح خواهم داد در ادامه. ولي مشخصاً اجلاس مصر، فرصتي سياسي براي حل و فصل مسالمت‌آميز و اجبار به كناره‌گيري اسد از قدرت بصورت سياسي هست براي جلوگيري از وقوع حوادث تلخ نظامي در اين كشور.
دستور اجلاس و مواضع تبيين شده و مصاحبه‌ها، همه و همه بسادگي اين رو نشون مي‌دن. حالا نمي‌دونم شما انتظار دارين نتيجه‌ي اين اجلاس چي باشه؟‌ حمايت قاطع از رژيم بشار اسد؟

درخصوص آينده‌ي مناسبات مصر و اسرائيل؛

با عرض معذرت شما صرفاً موارد منفي رو نگاه فرمودين و انبوه موارد مثبتش رو بي‌توجه از كنارش عبور فرمودين.
بعد با همين نكات منفي، نتيجه گرفتين كه در آينده اين دو كشور دشمن مي‌شن.
حالا من اجازه دارم كه موارد مثبتش رو مدنظر قرار داده و بر اون اساس بگم كه در بدترين حالت، بين اين دو كشور سردي روابط سياسي حاكم مي‌شه؛ چيزي شبيه به روابط فعلي تركيه و اسرائيل؟

درخصوص تركيه هم از فرمايش شما تعجب كردم. چون بنده چنين چيزي رو عرض نكردم كه تركيه تا بحال چيزي بدست نياورده.

از شما اجازه خواستم اندكي صبر داشته باشين تا نتايج بيش از پيش حضورتون مشخص بشه.
البته شايد هم بنده اشتباه كرده باشم. ولي عرض بنده اين بود؛ نه نتيجه‌اي كه شما بزرگوار از عرايض بنده گرفتين.

درخصوص تونس، خود شما پاسخ فرمايشتون رو به نوعي دادين. ولي نتيجه‌ي عجيبي ازش گرفتين.

ما در ابتداي انقلاب، با خيلي از كشورها كار داشتيم و خيلي‌هاشون رو انگولك كرديم. نه الزاماً اوايل انقلاب. حتي تا اوايل دهه‌ي هفتاد.
در خيلي‌هاشون چندان موفق نبوديم و اثرگذاري خاصي نداشتيم. در برخي هم تا حدودي موثر بوديم. علت اتخاذ هر تصميم‌مون هم در هر كشور يه چيز بود. همون‌طور كه شما بدرستي درخصوص تونس بهش اشاره فرمودين.

البته اين رو هم بايد بگيم كه در دوران جنگ تحميلي، تقريباً به جز سوريه (كه اون هم دلايل مشخصي داره كه ايران دوستي آخرين دليل اون هست!!)، تمامي كشورهاي عربي منطقه و آفريقايي از عراق و صدام حسين حمايت كردن.
پس با احتساب اين فرمايش شما، ما مي‌بايست با تمامي‌شون قطع رابطه و تخاصم داشته باشيم. اينطور نيست؟

متأسفانه موضعي كه شما درخصوص تونس فرمودين هم دقيقاً مثال ديگري هست از اون نگاه صفر و يكي به سياست‌.
ما زماني با تونس در اين كشمكش سياسي بوديم. پس از اون روابط اندك اندك بهبود پيدا كرد. در طول ساليان متمادي، بارها و بارها وزراي ايران و تونس به دو كشور سفر كرده و توافقنامه‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي به امضاء رسوندن. در تمامي اين مدت، دو كشور در خاك هم سفارتخانه‌ داشتن و اينكه شما مي‌فرمايين در زماني «قطع رابطه» بود و در زمان ديگه روابط تقريباً قطع بود براي بنده اصلاً قابل فهم نيست. چون اخبار چيز ديگري رو عنوان مي‌دارن.

روابط ايران با تونس تا قبل از وقوع بهار عربي در اين كشور، در سطحي متوسط و براساس نيازهاي سياسي و اقتصادي طرفين انجام مي‌پذيرفت. نه الزاماً روابطي سرد و به قول شما «خصمانه» داشتن و نه روابطي گرم و صميمانه.
مگه اينكه شما براي فرمايشتون مستندات مناسب‌تري رو ارائه بفرمايين. والا سرچي كوتاه در دنياي اينترنت درخصوص روابط ايران و تونس، اطلاعات بسيار خوبي رو در اختيار ما قرار مي‌ده كه مي‌تونه مبناي مناسبي براي قضاوت‌مون درخصوص اون دوران باشه.

البته باز هم از شما خواهش مي‌كنم كه در بكار بردن واژگان در مفاهيم و تعاريف سياسي اندكي دقت بيشتري بفرماين. چرا كه مفاهيمي چون «تخاصم» و «قطع رابطه»، معناي مشخص و البته مصاديق مشخصي داره در دنياي سياست كه لزوم توجه ما در انتخاب واژگان و مصاديق رو دو چندان مي‌كنه.

و اما بازمي‌گرديم به «به قول شما» مصر الكبري :

دوست بزرگوار. نامه نگاري مقام معظم رهبري و باراك اوباما هم ابتداي به ساكن محرمانه بوده. ولي بعداً به رسانه‌ها درز پيدا كرده.
البته من درخصوص «محرمانه» بودن نامه‌ي مرسي به رهبر معظم انقلاب چيز چنداني نشنيدم و بيشتر از زبون رسانه‌هاي ايراني بوده تا رسانه‌ها. ولي چيزي كه مشخصه اينه كه اين موضوع رو حتي رسانه‌هاي ايراني هم (البته هريك بسته به صداقت خود) پوشش دادن و چيزي نيست كه شما اينقدر ساده اون رو رد بفرمايي.
قطعاً شما هم قائل به انتخاب گزينشي اخبار در جهت تأييد فرمايشاتتون نيستين و شناخت بنده از شما، اثباتگر اين مسئله هست.

اما دو مورد درخصوص مصر فرمودين كه يكي از ديگري تعجب‌برانگيزتره!

[quote]درباره نظرات شخصی مرسی هم برای من خیلی جالبه که شما کل انقلاب مصر و جنبش عظیم اخوان رو در شخصی که پس از رد صلاحیت خیرت الشاطر رهبر اصلی اخوان توسط شورای نظامی از روی اجبار و صرفا به عنوان محلل دوره گذار وارد عرصه شد خلاصه می کنید؛ این کار درست مثل اینه که یک نفر سیاست های انقلاب اسلامی ایران رو در افکار مهندس بازرگان خلاصه کنه چرا که اولین رییس دولت بعد از انقلاب بوده !!![/quote]

دوست بزرگوار!
اساساً مفهوم «حزب» به چه معناست؟

چون متأسفانه در ايران احزاب جا نيافتادن و بطرز بامزه مسئولين مي‌گن «من وامدار هيچ حزب و گروهي نيستم»‌ كه گويي مثلاً عضويت در حزب گناهي نابخشودني هست و پيروي از دستورات حزبي هم امري حرام، دليل بر اين نمي‌شه كه ما اساساً نافي كاركرد احزاب و رشد تفكرات و منويات احزاب در قالب سياست‌هاي رئيس جمهور و يا ساير مقامات برآمده از حزب باشيم و مسئله‌ي تصميمات حزبي زو تقليل بديم به نظر و شخصيت يك فرد خاص خلاصه كنيم!!

انصافاً اين فرمايش شما قدري براي بنده سنگين و ثقيل هست و از شما حداقل قابل پذيرش نيست.

ضمن اينكه مثل روز روشنه كه چرا مصر و خصوصاً «اخوان المسلمين» مصر از مخالفين سوري حمايت مي‌كنه!
شما طوري عنوان فرمودين كه گويا هيچ كس در مصر خواهان حمايت از مخالفين سوري نيست؛ الا شخص مرسي!!!
حال اينكه مرسي فقط چند ماهه كه اومده!! پس مواضع قاطعانه‌ي مجلس مصر كه اكثر قريب به اتفاق‌شون اسلامگرا بودن چي؟
جالب اينجاست كه شما هرجا كه به نفعتون باشه، مرسي و مجلس مصر و اخوان المسلمين رو بالا مي‌برين و هرجا به ضررتون (در خصوص سوريه و يا ايران)‌ باشه، اون رو نظر شخصي و بي‌ارزش و نظر شخصيت دسته چندمن حزب مي‌دونين؛ گويي مثلاً اگه خيرت شاطر رئيس جمهور مي‌شد، مواضع اخوان المسلمين در قبال سوريه يا ايران تغييري مي‌كرد.

اما موضع دوم‌تون كه عجيب‌تر از موضع اول بود :

[quote]درباره جایگاه سوریه در نگاه مصر و مرسی هم مطمئن باشید که مصر حتی انگیزه و ابزار خصومت جدی با خود دمشق رو نداره که این از سیاست های اعمالی و نه اعلامی اش کاملا عیانه تا چه رسد به حامیان اون، لفاظی های جزئی مرسی هم صرفا برای اسکات رقبای سلفی داخلیه که نگن چرا در برابر رژیم رافضی سوریه سکوت کردی ؟[/quote]

بسيار عجيبه كه حمايت اخواني‌ها از همتايان‌شون در سوريه كه حتي باعث موضع‌گيري واضح حماس (اخواني‌ها در فلسطين) عليه حكومت سوريه هم شد رو شما از سر ناچاري!! و براي سكوت رقباي سلفي‌شون؛ اونهم بخاطر «رافضي بودن حكومت سوريه» عنوان مي‌فرمايين!!

فكر نمي‌كنين ديگه اينجاي قضيه يكم به تفسير شخصي از وقايع روي آوردين؟
به نظرم بهتره ابتداي امر مبناي ما، مستندات باشه و نه تفاسير شخصي.

اما نكته‌ي اصلي تعجب برانگيز فرمايشات شما اين قسمت از فرمايشاتتون بود :

«درباره جایگاه سوریه در نگاه مصر و مرسی هم مطمئن باشید که مصر حتی انگیزه و ابزار خصومت جدی با خود دمشق رو نداره که این از سیاست های اعمالی و نه اعلامی اش کاملا عیانه تا چه رسد به حامیان اون»

جالب اينجاست كه شما طوري با قاطعيت به بنده چنين اطميناني رو دادين كه اگه در اين خصوص مطالعه‌اي نداشتم، قطعاً از سر قاطعيت كلام شما هم كه شده فرمايشتون رو مي‌پذيرفتم!!

دوست من!! هنوز چند روز نگذشته از خبري كه رسانه‌هاي ايراني با بزرگنمايي تمام اون رو عرضه كرده ان :

[url=http://fa.alalam.ir/news/375694] مرسی هم دارای گروه مسلح در سوریه شد![/url]

لينكي كه انتخاب كردم مال شبكه‌ي العالم هست كه فكر كنم شما ديگه حداقل قبولش داشته باشي.

مواضع مصر درخصوص سوريه هم بارها و بارها بطور كاملاً مشخص و بدور از هرگونه ابهامي عنوان شد و مرسي اونقدري در مواضع‌اش درخصوص سوريه جدي و مصر بود كه حتي از تريبون اجلاس نم هم استفاده كرد براي كوبيدن نظام سوريه و رساندن پيام مخالفين به گوش جهانيان.

حالا چطور شما از اين مسئله، تفسير به رأي مي‌فرمايين كه «مصر انگيزه و ابراز خصومت جدي با دمشق نداره» كه هيچ، اين مسئله به قول شما «كاملاً عيانه»!!

حالا نمي‌دونم قسم حضرت عباس رو مي‌بايست باور كنيم يا دم خروس رو.

از شما بزرگوار عاجزانه استدعا دارم كه مبناي فرمايشاتتون اخبار و مستندات باشه و نه باورها و علايق.
چون اگه بخوايم وارد اين واردي بشيم كه هركدوم ما براساس علايق خود اخبار رو عنوان كنه، بعيد مي‌دونم بحث‌مون به جاي مناسبي برسه.

قطعاً اگه اخبار مناسب رو عنوان بفرمايين، تحليل‌تون در كنار اون ارزشمند و خواندني است. ولي اين طور فرمايشتون، حس چندان خوبي رو به آدم منتقل نمي‌كنه.

اميدوارم انتقاد دوستانه و برادرانه‌ام رو حمل بر بي‌ادبي‌ام ندانسته و اون رو از سر خيرخواهي بدونين.

حقيقت مسئله اينه كه مسئله‌ي سوريه، بسيار بسيار فراتر از كج انديشي عده‌اي سلفي به حكومت به قول شما رافضي سوريه‌اس و اگه بخوايم خودمون رو در اين دام تحليل معطل كنيم، به نتيجه‌ي مناسبي بعيده كه برسيم.

3- درخصوص تجهيز سنگين هم باز نگاهي صفر و يكي داشتين.
دوست گرامي. به نظر شما مسلسل‌هاي سنگين چيز عجيبي هست؟ تجهيزات زدن هواپيما و هلي كوپتر؟ نارنجك اندازها؟

اينكه سوريه هر از چندي مياد يه سري محموله‌هاي مكشوفه نشون مي‌ده كه توش همه چيز هست دليل نمي‌شه عزيز دل. اين تسليحات بالاخره بايد فرض كنيم از هر ده تاش، حداقل سه تاش رد شدن ديگه! در اون شرايط هم بالطبع هركدوم اثر جنگي خودشون رو بجا مي‌ذارن ديگه!!
نمي‌شه كه از روي هوا حرف زد!

شكر خدا همين دوستان تو اين تاپيك تصاوير تسليحات دست ساز (خمپاره انداز تيركموني) رو خدمت شما گذاشته‌ان و شما مي‌تونين ببينين كه از نظر دسترسي به تجهيزات نيمه سنگين و سنگين و پوشش آتشي در چه مضيقه‌اي هستن! ولي باز مصرانه اصرار دارين كه ايشان تا بن دندان مسلح‌ان به تمامي تسليحات ممكن.

اگه اين باور و عقيده‌ي شماست من بهش احترام مي‌ذارم. ولي به هيچ وجه از نظر خودم اون رو درست نمي‌دونم.

اما مسئله‌ي عجيب‌تري كه مطرح فرمودينف بي‌انگيزگي ارتش شوروي در مقابل انگيزه‌ي بالاي ارتش سوريه بود!
من متوجه نشدم! آيا انگيزه، باعث تقويت زره و يا ضد ضربه شدن مي‌شه؟
آيا سرباز به قول شما بي‌انگيزه‌ي شوروي دوست داره تو تانك جزغاله بشه؟‌ يا تو طياره و هلي كوپترش تكه تكه بشه؟

ايا دوش پرتاب‌هاي افغاني، حساسيت به «انگيزه» داشتن كه در افغانستان و عليه بي‌انگيزه‌هاي شوروي خوب عمل مي‌كنن، ولي عليه هواپيماهاي سوري خير؟!!

فكر نمي‌كنين اين قسمت از توجيهاتتون ديگه بيش از اندازه غيرواقعي و صرفاً «جوابي براي جواب دادن» بوده باشه؟

از شما انتظار دارم اگه حرفي رو درست مي‌دونين، اون رو بپذيرين و اگه هم نادرست مي‌دونين، ولي دليلي هم براي ردش ندارين، صادقانه اين رو بفرمايين و به هر دليلي كه حتي براي خود شما بزرگوار هم قانع كننده نيست متوسل نشين. چون اين شبهه بوجود مياد كه بحث از حالت منطقي خودش خارج و به جدلي تبديل شده كه دو طرف براي اينكه نشون بدن درست مي‌گن، به هر حربه‌اي متوسل شده‌ان.

البته اعتقاد دارم هنوز بحث ما تا رسيدن به اون نقطه خيلي جا داره. ولي براي جلوگيري از بروز اين شبهه از شما بزرگوار اين درخواست برادرانه رو دارم و اميدوارم كه شما هم نسبت بهش دقت و توجه بيشتري بفرمايين.

[quote]درباره عدم تاثیر مخالفت چین و روسیه در دست نگه داشتن غرب هم فقط به همین سوال جواب بدین که به نظر شما اگر چین و روسیه مثل مورد لیبی با قطعنامه پیشنهادی موافقت می کردن باز هم غرب تا به حال دست نگه می داشت که بشار شر سلفی ها رو کم کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/quote]
خير. قطعاً دست نگه نمي‌داشت.
ولي نكته اينجاست كه اون موقع از اين سلفي‌ها و اين سطح از تسليح مخالفين مسلح هم خبري نبود.
اون موقع مخالفين مسلح در اقليت محض بودن و غرب هم تصميم داشت كه تا قبل از قدرت گرفتن ايشان و افزايش قدرت جبهه‌ي سوم، قضيه رو با ورود به فاز نظامي ختم به خير كرده و جبهه‌ي سياسي رو پيروز كنه در سوريه. لكن مخالفت روسيه و چين مانع از اجماع در اين خصوص شد.

ولي مسئله اينجاست كه مخالفت روسيه و چين، به مفهوم مداخله‌ي نظامي ايشان به نفع سوريه هم نبود. بلكه غرب ترجيح مي‌داد هزينه‌هاي مداخله‌ي نظامي در سوريه رو تا حد امكان و توان كاهش و همراهي جهاني رو تا حد امكان افزايش بده.

باور غرب اين بود كه روسيه و چين در قبال امتيازاتي چند كنار خواهند كشيد. ولي اينگونه نشد و ظاهراً امتيازات قانع كننده نبودن.
البته در اين ميان، روسيه چندين بار به سوريه پيغام و پسغام فرستاد و اين موضوع رو گوشزد كرد كه بهتره زودتر اصلاحات ملموسي رو كه مخالفين رو قانع مي‌كنه انجام بده؛ چون امكان حمايت هميشگي از سوريه وجود نداره. ولي خوب سوريه ...!!

ولي از شما بزرگوار انتظار دارم كه بين اثرگذاري سياسي و وتوي دو عضو دائم شوراي امنيت، با مقوله‌ي ورود به فاز نظامي ايشان در برابر ايالات متحده و ناتو به خاطر كشوري چون سوريه، تفكيك و تفاوتي مشخص قائل باشين.

ولي اساساً عرض بنده اين بود كه مخالفت روسيه و چين تأثيري در عدم تجهيز مخالفين مسلح به تسليحات سنگين نداره. نه اينكه مخالفت چين و روسيه بالكل اثري نداشته باشه و مجدداً شما از فرمايشات بنده، با همون نگاه صفر و يكي برداشتي نادرست فرمودين.
به عبارت بهتر، شما از «اثر گذار نبودن مخالفت چين و روسيه در تسليح مخالفين»، برداشت به اين فرمودين كه بنده چون معتقد به اثرگذاري چين و روسيه نيستم.
حال اينكه عرض بنده، مشخصاً در اون قسمت خاص بود و تعميمي به ساير وقايع پيدا نمي‌كرد.

به همين دليل استدعا دارم اندكي روي اين تقسيم بندي مواضع، تعديلي در نگاهتون بوجود بيارين. البته اگه اون رو مثل بنده چندان درست نمي‌دونين.

4- هرچند كه آمار كشته‌ها و مشخص‌تر از اون تخريب‌ وحشتناك شهرها (كه مناظري شبيه به جنگ جهاني دوم در اين كشور رو پديد آورده)، با فرمايش شما چندان همخواني نداره، ولي اگه اجازه بدين از اين بحث عبور كنيم. چون ورود بهش ممكنه كل بحث ما رو تحت الشعاع قرار بده.

بالاخص اينكه اين فرمايش شما، براساس منابعي هست كه شايد بنده چندان قبولش نداشته باشم و متقابلاً‌ بنده استناد به منابعي كنم كه شما اون رو مردود بدونين.

پس فكر كنم عجالتاً اين بحث رو به حساب «اختلاف نظر» بذاريم فكر كنم بهتر باشه و وقت با ارزش شما و بي‌ارزش، ولي محدود حقير رو بذاريم روي اشتراكاتي كه بخشي از اون موجب اختلاف نظرمون شده كه اينطوري بيشتر از محضر شما استفاده ببرم.
البته اگه شما هم موافق اين مسئله باشين.

اما درخصوص اسرائيل، فكر كنم ابتداي امر بهتره اثبات كنيم كه اين رژيم دائماً در مناطقي كه شما فرمودين حضور و مانور گسترده‌ي نظامي داره و بعد به دنبال چرايي اين مسئله باشيم.

================================================

در آخر از اينكه وقت گرانبهاتون رو به بنده‌ي حقير اختصاص داده و از دانش و معلوماتتون بنده رو مستفيض فرمودين از شما صميمانه تشكر مي‌كنم.

ان شاءالله اگه تلخي‌ و ركي‌اي در كلامم بود رو هم به بزرگي خودتون مي‌بخشيد.
اگر هم ناخواسته در لابلاي عرايضم توهيني كردم يا حرفي زدم كه شما از بنده رنجيدين، پيشاپيش از شما عذرخواهي مي‌كنم و اين اطمينان رو بهتون مي‌دم كه كوچكترين منظوري نداشتم و از درجه‌ي احترامم نسبت به شما اندكي كاسته نشده.

از شما از بابت مطول نگاري بي‌ارزشم هم عذرخواهي مي‌كنم.
  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#0000ff][b] آمار جالب از معترضان سوری[/b][/color]


کارشناسان امنیتی آلمانی تأکید کردند، نسبت عناصر مسلح در سوریه از 5 درصد فراتر نمی رود.

[color=#ff0000][b]به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، روزنامه آلمانی "دی ولت" به نقل از کارشناسان امنیتی نوشت: نسبت سوری ها در "ارتش آزاد" (گروه های مسلح) از 5 درصد فراتر نمی رود، و بقیه این عناصر بیگانه هستند.[/b][/color]

در این گزارش آمده است که دستگاه اطلاعاتی آلمان، گزارشی رسمی در خصوص تابعیت عناصر مسلح موسوم به "ارتش آزاد" در سوریه و تعداد دقیق و محل تمرکز آنها در مناطق مختلف این کشور در اختیار دارد.

یکی از اعضای دستگاه اطلاعاتی آلمان به این روزنامه گفت، بیشتر عناصر مسلح در سوریه وابسته به گروه های افراطی لیبیایی، و چند کشور دیگر آفریقایی هستند که با حمایت رسمی چند کشور عربی برای تأمین نیازهای مالی و لجستیکی به سوریه اعزام می شوند.

وی که خواست نامش فاش نشود، در خصوص شمار عناصر مسلح در سوریه تأکید کرد که آلمان آماری شبه رسمی در اختیار دارد که بیانگر افزایش شمار این عناصر است؛ به صورتیکه تعداد آنها در اواخر سال 2011 به حدود 4800 نفر رسید و در نیمه های سال جاری میلادی این رقم به 14 هزار و هشتصد نفر افزایش یافت .. برخی از آنها نیز در زمینه های مختلف از جمله ساخت بمب تخصص دارند.

این عضو دستگاه امنیتی آلمان خاطرنشان کرد: برخی از این عناصر در عراق و افغانستان عملیات انجام داده اند؛ ولی موضوع خطرناک کمک چند کشور عربی به آزادی افراد بازداشت شده و اعزام آنها به سوریه تحت عنوان "جهاد" است .. امری که با همه توافقنامه ها و قوانین بین المللی در تضاد است.

[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/275722"]http://www.tabnak.ir/fa/news/275722[/url]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بشار اسد خودش شخصا رفته حلب تا بر درگیری ها نظارت داشته باشه!
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/159558/%D8%A8%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%84%D8%A8-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D9%85%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF
دوستان از لحاظ نظامی این کار صحیحه؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Azarakhsh' timestamp='1349195162' post='275282']
بشار اسد خودش شخصا رفته حلب تا بر درگیری ها نظارت داشته باشه!
[url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/159558/%D8%A8%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%84%D8%A8-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D9%85%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF"]http://www.mashreghn...-مگر-بعد-از-جنگ[/url]
دوستان از لحاظ نظامی این کار صحیحه؟!
[/quote]

به عقیده این حقیر
چنین حرکاتی بیشتر بعد روانی داره تا نظامی
وگرنه با استفاده از تجهیزات امروزه میتوان نبردی را از آن سر کره زمین هدایت کرد چه برسد به نظارت
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر شخص من این یک کار کاملا غلطه ،و در صورت کشته شدن اسد عملا می شه گفت کار سوریه تمامه و باید شاهد اشغال شدن دمشق وقتل عام اقلیت شیعه و مسیحی باشیم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس

کشف 5جسد ناشناس در حلب

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/image_48093_ar~0.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_image_48093_ar~0.jpg[/IMG][/url]


هواپیمای حامل سربازان کشته شده سوری در لاذقیه

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/latakia_airport_shuhadaa.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_latakia_airport_shuhadaa.jpg[/IMG][/url]

کشته شدن یکی از بهترین تک تیراندازهای ارتش تروریستهای سوریه

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/image_48249_ar.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_image_48249_ar.jpg[/IMG][/url]

کشته شدن یکی از رهبران معنوی و سردسته یک گروه مسلح در حلب

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/image_47960_ar.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_image_47960_ar.jpg[/IMG][/url]

کشته شدن یکی از فرماندهان گردان فاروق

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/image_47909_ar.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_image_47909_ar.jpg[/IMG][/url]

در این عکس افراد مسلح مدعی شده اند 100 سرباز سوری را به اسارات گرفته اند نظامی یا غیر نظامی خودی یا غیر خودی بودن این افراد را نمیدانم اما هرچه هستند 100 نفر نیستند

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/899628560.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_899628560.jpg[/IMG][/url]


دستگیری یک گروه تروریستی که در عوامل اصلی آن در عربستان آموزش دیده اند

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/13910710000474_PhotoL.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_13910710000474_PhotoL.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/13910710000466_PhotoL.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_13910710000466_PhotoL.jpg[/IMG][/url]

کمک رسانی دولت سوریه با استفاده ار بالگرد به مناطقی از استان حلب

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121001-224330.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121001-224330.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121001-224436.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121001-224436.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121001-224410.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121001-224410.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121001-224250.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121001-224250.jpg[/IMG][/url]

ارتش سوریه

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121002-174152.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121002-174152.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121002-174212.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121002-174212.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121002-174229.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121002-174229.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120930-214753.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120930-214753.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20120930-214645.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20120930-214645.jpg[/IMG][/url]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/20121002-171429.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10218/thumb_20121002-171429.jpg[/IMG][/url]
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با عرض سلام خدمت دوست دانشمندم مصطفی بای عزیز
بعد از عذرخواهی بابت تاخیر در پاسخگویی و قبل از ورود به فاز ترمینال بحث icon_cheesygrin باید این نکته رو متذکر بشم که در بسیاری از موارد سوء برداشت شما از منظور اصلی من منجر به القای حس اختلاف نظر شده که حتما ایراد از بیان الکن من بوده و لذا سعی می کنم در این پست از مغلق و کلی گویی فاصله بگیرم و منظورم رو با شفافیت بیشتری توضیح بدم.

1- منظور من از اینکه یک حکومت دارای مرکزیت علوی متحد مذهبی ما محسوب میشه ابدا این نبود که این حکومت مبتنی برتئوری ولایت فقیه هست !!! یا همچین چیزهایی؛ بلکه صرفا به این نکته اشعار داشت که [b]یکی از عوامل اصلی استقبال مرحوم حافظ اسد از انقلاب اسلامی ایران و اتحاد وفادارانه اون با نظام برخواسته از این انقلاب علوی بودن و تعلقات مذهبی یا به قول خود عرب ها طائفی وی بود.[/b]
به هر حال شما خودتون به تاثیر عقاید و عواطف و امیال رییس حکومت بر سیاست گذاری های یک حکومت فرد-محور و چربش این حب و بغض فردی بر ایدئولوژی حزبی و مدل سیاسی و امثالهم واقفید و بعیده که قادر به انکار اون باشید.
پس منظور از متحد مذهبی در اینجا، اتحاد عقیده سران دو حکومت شد نه اتحاد ساختار سیاسی حکومت ها.
[b]البته ناگفته نماند قانون اساسی جدید سوریه که همین چند ماه پیش تصویب شد با حذف کامل تمام جنبه های ایدئولوژی بعث من جمله «جدایی دین از سیاست» قرآن و سنت پیامبر (ص) را منبع اصلی قانون گذاری و دولت رو مجری شریعت اسلامی معرفی کرده.[/b](خواهشا یه بحث جدید رو شروع نکنید، علی الحساب اینجوری نوشتن کم و کیف اجراش بماند برای بعد)
اما درباره سیاست منطقه ای عربستان چه طور فراموش کردید ؟! ملک عبدالله در بدو آغاز انقلاب مصر در تماس تلفنی با مبارک انقلابیون متحصن در میدان التحریر رو مشتی اراذل و اوباش نامید و از مبارک خواست که محکم به ایسته و مثل بن علی فرار نکنه و عین این مطلب به صراحت از سوی رسانه های رسمی سعودی منعکس شد. همین طور مفتی های درباری عربستان که به سبب فقدان استقلال مالی و منبع درآمدی مثل سهم امام کوچکترین مواضعشون با سیاست های حکومت هماهنگ میشه بالاتفاق هرگونه تجمع و تحصن و اعتراض در سراسر جهان عرب رو حرام و در حکم محاربه با رسول خدا icon_eek اعلام کردند حال بماند که به سوریه که رسید فتوای خودشون رو نقض کردن و به اعتراف خودشون محارب با رسول خدا شدن rolling_on_the_floor
اما رسانه العربیه که در امارات مستقر شده و همیشه ارتباط با حکومت سعودی رو انکار می کنه در واقع تلاش عربستان برای رقابت با تفوق رسانه ای و قدرت تاثیر گذاری شبکه الجزیره قطره و باید هم در تمام موارد به طرز ناشیانه ای از این شبکه تقلید کنه پس نباید مواضع اون رو عینا سیاست عربستان دونست هرچند غیر مستقیم تابع ریاض هست.
متاسفانه در مورد یمن با تحریف آشکار تاریخ از سوی شما مواجه شدیم چون کل دنیا دیدن که ارتش آل سعود برای تقویت موضع گارد عبدالله صالح در برابر واحدهای انقلابی ارتش وارد صنعا شد و در همون بدو ورود مردم انقلابی رو به رگبار بست اما وقتی سران ریاض دیدن که مردم مرعوب نمی شن و میدان رو ترک نمی کنن برای اینکه مثل مصر کار از کار نگذره و پروژه جایگزینی شخص اول با شخص دوم حکومت حداقل بیخ گوش خودشون اجرا بشه عذر عبدالله صالح رو که برای مدت 6 ماه جز قوای اشغالگر سعودی هیچ تکیه گاه دیگه ای براش نمونده بود خواستن. [b]اگر این اسمش حمایت از انقلابه ما هم حاضریم بشار اسد رو برداریم و به جاش ماهر اسد رو بگذاریم، حالا حامی انقلاب سوریه شدیم ؟!!!!!!![/b]
اما موضع شما در قبال پناهندگی عربستان به بن علی از این هم جالتره ! واقعا اگر آل سعود این قدر نگران خونریزی در ممالک اسلامی و دنبال ختم به خیر کردن اوضاعشون هستن چرا به دیکتاتور جانی بحرین از این پیشنهادات نمیدن تا به بحران اونجا هم پایان بدن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[b]اما لب مطلب در همین نتیجه گیری پایانی شماست که ناچارا اعتراف کردین عامل اصلی شکل دهنده به افکار مردم منطقه تعلقات مذهبیه نه همراهی و عدم همراهی با هر یک از فصول عربی ! پس قاعدتا نیاید چون و چرایی در باب لزوم و وجوب حمایت همه جانبه ما از علوی های سوریه باقی بمونه. [/b]
اما در باب برداشت ایران از سیاست امریکا در قبال بهار عربی، فراموش کردین اولین کسی که در سراسر دنیا پیشبینی کرد امریکا قبل از همه پشت مبارک رو خالی می کنه حضرت آقا در نماز جمعه معروفشون بودن ؟!
2- آسیب شناسی شما چندان برام غریب نبود چون دوستان و اعضای خانواده و سایرین هم عین همین مطلب رو بارها بهم گفتن و بنده حقیر رو گرفتار منطق صفر و یکی دونستن، هرچند خودم این طور فکر نمی کنم ولی خب تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها، هرکس یه طوریه دیگه icon_cheesygrin ولی من هم سعی می کنم از این به بعد حد وسط ها رو پر رنگ تر ببینم دوست عزیز.
اما قبل از بحث تعارف و تخاصم ! اجازه بدید به مثال مهم مصر پاسخ بدم : بنده به خاطر ندارم که در جایی مصر رو عاشق و مجذوب ایران معرفی کرده باشم و اصولا معتقدم که تخالف مذهبی-فرقه ای و از اون مهمتر غرور ناشی از حس رهبری جهان عرب هیچ گاه به مصر اجازه نمیده که به ایران بیش از حد معینی نزدیک بشه چه رسد به عشق و عاشقی و خاطر خواهی !! اما همیشه تاکید داشتم که اولا حکومت اخوان المسلمین از هر نظر میلیونها مرتبه از حکومت نامبارک پلید برای ما بهتره و ثانیا سیر قهری تکامل انقلاب مصر به سوی دشمنی با اسراییل میره و این بزرگترین موهبت الهی برای ماست؛ دیگه چی می خواید از این بهتر ؟ اینقدر ناشکر نباشید بابا !
مورد سوریه هم در فضای مجازی رسانه ها بزرگه نه در واقعیت سیاست منطقه و هیچ یک از کشورهای درگیر به خاطر جریانی که خودشون بهتر از هر کس دیگه ای می دونن شکست خورده و آینده ای نداره با کشور بزرگ و قدرتمند ایران وارد تخاصمی جدی و طولانی مدت نمیشن مگر اینکه رکورددار حماقت باشن که این هم بعیده.
من هنوز هم با قوت میگم که دو کشور متخاصم برای هم تعارف تیکه پاره نمیکنن اما ایراد کار در اینجاست که شما هرگونه اختلاف نظر و سیاست رو مصداق تخاصم دونستین و بر همین اساس ابراز نگرانی کردین که اختلاف نظر در باب سوریه ما رو با کثیری از کشورهای عربی و اسلامی متخاصم کنه، بنده هم به عنوان مثال نقض عرض کردم در 14 خرداد امسال که همزمان با اوج درگیری های سوریه بود نخست وزیر تونس که حمایتش از معارضه سوریه واضحه به سفارت ایران اومد و با دوستانه ترین عبارات از شخصیت امام (ره) تجلیل کرد پس جایی برای نگرانی از باب ایجاد خصومت باقی نمی مونه. ولی شما در رد عرایض بنده فرمودید که میشه متخاصم بود و تعارفات دیپلماتیک هم داشت و برای اثبات سخن کارتر و پوتین رو مثال زدید حال آنکه مواضع اولیه کارتر تلاشی برای جلوگیری از ایجاد خصومت و از دست دادن کامل ایران بود و بعد از جدی شدن خصومت فی مابین دیدیم امثال گاسپار واینبرگر خبیث چه قدر محترمانه از روح خدا یاد می کردن !!! پوتین مادر مرده هم هرچی باشه دشمن و خصم ما نیست به خدا (جای بحثش هم اینجا نیست در تاپیک مربوطه آماده بحثم تمام قد)
درباره اتحاد با کوبا البته بعد از جنگ هم با ملاک های سختگیرانه ای که شما در باب اتحاد دارید دیگه حتی حزب الله لبنان هم متحد ما محسوب نمی شه ! و اصولا تحقق هرگونه اتحادی سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود پس کلا بی خیال اتحاد می شیم و می ریم سر بحث بعدی !!
منظور من از فرض جهالت مرسی این بود که هر مبتدی امر سیاست به راحتی تشخیص میداد که نفع حضور مرسی در تهران برای ایران از ضرر دادن چند تا فحش به بشار در ایران بیشتره به نسبت بی نهایت پس کسی که سرویس طلای چند میلیونیش رو به داخل خونه شما پرتاب کنه تا شیشه پنجرتون رو بشکنه جاهل محض محسوب میشه، حال آنکه مرسی چنین نیست و لذا باید سفرش به تهران رو در قالب دیگه ای تحلیل کنیم.
ملاقات مرسی با دکتر احمدی نژاد هم دقیقا در همون اتاقی صورت گرفت که ملاقات با سایر سران، حالا منظور شما از خضوع و خشوع چیه من متوجه نمی شم ؟!!!
اتفاقا وزیر خارجه بحرین هم به امید رفع کدورت و پایان بخشی به حمایت ایران از انقلابیون بحرین به سالن اجلاس خزیده بود که چون تیرش به سنگ خورد و کسی بهش محل نذاشت زودتر از همه مدعوین شرش رو کم کرد.
ضمنا ما در اجلاس قبلی نم در سطح نازلی شرکت کرده بودیم دقیقا به خاطر میزبانی مبارک که اتفاقا این نشانه تایید عرایض حقیر در باب اهمیت سفر شخص مرسیه، درباره سفر به سازمان ملل هم بعیده شما ندونید که طبق پروتکل میزبانی UN محدوده سازمان ملل جزء خاک امریکا محسوب نمیشه و تمام کشورها به نسبت مساوی حق حضور و بهره برداری از اون رو دارن حتی کشوری که در حال جنگ مسلحانه با امریکاست پس در عرف دیپلماتیک سفر به سازمان ملل اصلا سفر به کشور امریکا محسوب نمی شه.
فرض امکان برنامه ریزی با فراق بال مرسی برای سفر هم در صورتی صحیحه که بی برنامگی ذاتی کشورهای انقلاب زده و دلمشغولی های متعدد سران چنین کشورهایی رو از یاد ببریم ؟ مگر سفر مرسی به سایر کشورها و حضورش در سایر اجلاس ها چه قدر طول کشیده و می کشه دوست خوبم ؟
درباره کمیته 4 جانبه هم که باز مرسی بیچاره رو جاهل فرض کردید دوست عزیز، کناره گیری مسالمت آمیز بشار بعد از یک سال جنگی که تا مرز منطقه ای و حتی جهانی شدن پیش رفته اون هم به صرف نیم ساعت چاق سلامتی با وزیر خارجه ایران icon_eek icon_eek هرچی دقت می کنم قیافه مرسی بدبخت این قدر که شما فرض کردید به سفیه ها نمی خوره ! هدف اجلاس قاهره هم جمع کردن آبرومندانه جریان شکست خورده معارضه و گرفتن حداکثر سهم برای اونها در فردای سوریه است نه حمایت قاطع از بشار که با حمایت قاطع ایران و روسیه و چین دیگه به حمایت کسی نیاز نداره.
من برای اسراییل در مصر انقلابی و اسلامگرا مورد مثبتی نمی بینم، اگر شما می بینید به ما هم نشان دهید لطفا !
در مورد دستاوردهای ترکیه هم مجددا پرسشم رو از حضورتون تکرار می کنم که در حال حاضر و نه آینده چی به دست آورده ؟؟؟
درباره تونس هم خودم عرض کردم که بعدها روابط دیپلماتیک تا حد سفیر برقرار شد اما سفرای بایکوت شده ای که در سفارت حبس بودن و جز سماق مکیدن ماموریت دیگه ای در پایتخت طرفین نداشتن که اتفاقا فرمایشات شما هم همین رو تایید می کنه حالا اگر اسم همچین حالتی رو نباید «شبه قطع رابطه» گذاشت؛ به روی چشم می گردم یه واژه مناسب تر پیدا می کنم.
اما درباره مصر
منظور من از محرمانه بودن نامه همین بود که فعلا متن منتشر نشده و رسانه ها حدسیات خودشون رو نوشتن، اگر در آینده طرفین صلاح دیدن که متن نامه رو منتشر کنن خیلی راحت تر قضاوت و تحلیل می کنیم اما همین که مرسی به جای شکایت به دادگاه تاریخ !!! به نامه نگاری رو آورده مؤید نظرات حقیره که برای رابطه حسنه با ایران علی الخصوص به عنوان وزنه ای در برابر اسراییل اهمیت قائله.
در مورد عدم تعمیم نظرات مرسی به کل اخوان و انقلاب مصر هم یک سوء تفاهم بزرگ پیش اومد دوست خوبم، منظور من نظرات مرسی در باب فلسطین بود نه سوریه که پر واضحه [b]کل اخوان در دفاع از هم مذهب خودشون اتفاق نظر دارن برعکس ما که سر این تکلیف بدیهی هم چک و چونه می زنیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!![/b]
در ضمن من نگفتم مصری ها و مرسی اگر از دستشون می اومد اقدامی علیه اسد نمی کردن، بلکه گفتم اوضاع آشفته داخلی و نداشتن توان سیاسی، نظامی، مالی و رسانه ای ترکیه و عربستان و قطر انگیزشون رو از بین برده؛ پس دست به اقدامی جز لفاظی نمی زنن.
لینکی هم که شما گذاشتین صرفا خبر از برگزاری یک همایش از سوری های مقیم مصر میده و خبر مربوط به تیتر اون اصلا در متن وجود نداره تا من نقدش کنم !
[b]اما پشتوانه خبری و مستندات بنده : حتما مطلعید که عراق بی طرف حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده جلوی عبور هواپیمای ترابری نظامی کره شمالی به سوریه رو گرفت و هواپیمای ایران رو هم بازرسی کرد اما مصر حامی معارضه به راحتی کانال استراتژیک سوئز رو به روی ناوگان نظامی ایران و چین که خواجه حافظ شیرازی هم می دونست کجا می رن و چی می برن بازگذاشت، حالا پیدا کنید پرتغال فروش را ؟[/b]
[b]لطفا برای توجیه نگید این کانال آبراه بین المللی و عبور ازش آزاد و اینا که همه می دونیم در جاییکه یه طرف معارضه امریکا باشه همه این حرف ها کشکه و پشم.[/b]
3- در باب وضعیت تسلیحاتی معارضه دو دلیل رو طرح می کنم : اولا) تاپیکی که یکی از برادران از تصاویر تروریست ها ایجاد کرده بود و با ادعای اتحاد ایران و اسراییل از سوی یکی از اعضا به انحراف کشیده و دیگه نمی دونم آخرش چی شد؛ که ما توی اون آلبوم به وضوح تمام اقلام مورد نیاز برای یه جنگ چریکی تمام عیار رو در مقیاس وسیع و از هر سه مدل غربی و شرقی و صهیونیستی در دست تروریست ها دیدیم و انصافا جز همون توپ و تانک چیزی کم نداشتند ! ثانیا) نمود عینی این تسلیحات که تا به حال منجر به سقوط حداقل 2 فروند جنگنده و 10 فروند بالگرد و انهدام ده ها فروند تانک و نفربر و آسیب نسبتا سنگین مراکز استراتژیک سیاسی و نظامی و رسانه ای دمشق شده و مسلما هیچ کدوم این کارها از خمپاره انداز تیرکمونی برنمی یاد !!!
البته چون تروریست ها ارتش کلاسیک دارای سلاح سازمانی نیستن ممکنه بخشی از اونها در گوشه و کنار از سلاح دست ساز هم بهره ببرن که این نافی کلیت جریان تسلیح نیست؛ [b]وانگهی بر فرض محال که غرب تمایلی به تسلیح اونها نداشته باشه مسلما همون جبهه دومی که خودتون عرض کردین و در راسش عربستان قرار داره در این زمینه بی کار و دست بسته نمی مونه ماشاء الله از نظر پول و تجربه تروریست پروری هم چیزی کم نداره.[/b]
بله انگیزه مشخصات فنی جنگ افزار رو ارتقاء نمیده ولی موجب بهره برداری حداکثری یا حداقلی از قابلیت های اون میشه، اصولا اهمیت انگیزه نیروی درگیر در تعیین سرنوشت جنگ اونقدر بدیهیه که بحث شما روی این مساله من رو دچار بهت و حیرت کرده !!!!!!!!
جالبه که خود شما چند خط پایین تر با ادعای تجهیز و قدرتمند شدن سلفی ها در اثر عملیات تاخیری روسیه و چین حرف چند خط بالاتر خودتون درباره ضعیف نگه داشتن معارضه از سوی غرب و بودار بودن این مساله رو نقض کردین، بالاخره موضع اصلی شما کدومه تا بر اساس اون به بحث ادامه بدیم ؟!!! معارضه ضعیف و دست خالیه یا قوی و مسلح ؟
درباره مداخله نظامی روسیه و چین هم باید گفت که همون وتوی سیاسی برای جلوگیری از مداخله امریکا کافی بوده و اصلا نیازی به قشون کشی به سبک جنگ سرد نیست؛ هرچند روس ها با اعزام فاوکس هاوندها و به حرکت در آوردن ناوگان دریای سیاه نشون دادن که از یه زورآزمایی جزئی همچین بدشون نمیاد.
4- درباره مبحث چهارم فقط به همین نکته اکتفاء می کنم که گناه تخریب شهرها برعهده کسانیه که به قصد گدایی مداخله نظامی از امریکا و ناتو مناطق مسکونی و مدارس و بیمارستان ها رو سنگر قرار میدن؛ لطفا انکار نفرمایید که تو همین انجمن به قدر کفایت فیلم و تصویر مستند موجوده و ایضا اخبار حضور و مانورهای اسراییل.
زیاده عرضی نیست جز آرزوی توفیقات روزافزون برای شما دوست ارجمند.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#0000ff][b]درگیری شدید مخالفین مسلح در سوریه ![/b][/color]

به نوشته رسانه های لبنان، درگیری های سختی میان گروههای سلفی مخالف نظام سوريه در حلب و ادلب صورت گرفته و از آنجا که هرکدام از آنها خود را شایسته حکومت در سوریه و اجرای شریعت اسلامی می دانند؛ این امر منجر به افرایش دامنه درگیری ها میان آنها شده است.

به گزارش ایرنا روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی، فعالیت مجموعه های جهادی مسلح در سوریه را چشم گیرتر از گذشته خواند و تاکید کرد: حضور گسترده مجموعه های سلفی در سوریه، آینده درگیری ها در این کشور را با بحران جدی روبرو ساخته است؛ به طوری که فرصت تشخیص دوست از دشمن در این کشور حتی برای مخالفین نظام، سخت شده است.

[b]این روزنامه در ادامه به ترور«ابومحمد الشامی» یکی از فرماندهان اصلی القاعده در سوریه اشاره کرده و نوشت: ابو محمد الشامی معروف به «العبسی» توسط یگان فاروق السلفی با همدستی ارتش آزاد سوریه،با نصب کمین درمنطقه مرزی ترکیه کشته شد.[/b]

الاخبار ادامه داد: تصفیه ابومحمد الشامی با دستور مستقیم ترکیه توسط یگان فاروق السلفی صورت گرفت و گروه فاروق السلفی با وجود آنکه اختلاف زیادی با ارتش آزاد سوریه دارد ولی در مورد تصفیه ابومحمد با این گروه به توافق رسیده بود.

[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/276470"]http://www.tabnak.ir/fa/news/276470[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عكس از قتل عام سربازان سوري

[center][img]http://www.rajanews.com/Files_Upload/73286.jpg[/img][/center]


http://www.rajanews.com/detail.asp?id=139395
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]پس از اصابت چند گلوله توپ ارتش سوریه به خاک ترکیه یگانهای نظامی این کشور به حالت آماده باش در آمدند.[/right]

[right]به گزارش واحد مرکزی خبر از آنکارا ؛ در نتیجه این رخداد که در پی اصابت چند گلوله توپ ارتش سوریه به یک باب منزل مسکونی از محله های مرکزی شهرستان آکچاکاله از توابع استان مرزی شانلی اورفا و حوالی ساعت 15.30 به وقت محلی (16.00 به وقت تهران) صورت گرفت ؛پنج شهروند ترکیه از جمله یک زن و سه کودک از یک خانواده کشته و سیزده تن دیگر از جمله چند پلیس مجروح شدند.[/right]

[right]رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در گفتگوی تلفنی با استاندار شانلی اورفا از وی درباره این موضوع اطلاعات کسب کرد.[/right]

[right]احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه هم با لغو برنامه های از قبل تعیین شده اش ابتدا با رئیس ستاد ارتش ترکیه و پس از آن با اخضر ابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب درباره سوریه و سپس با بانکی مون دبیرکل سازمان ملل تلفنی گفتگو و تبادل نظر کرد.[/right]

[right]در این حال بولنت آرینچ سخنگوی دولت ترکیه با اشاره به اینکه این رخداد صبر ترکیه را لبریز کرده است گفت: ترکیه عضو ناتو است و در این پیمان بصراحت مفادی درباره امنیت کشورهای عضو در چنین مواردی دارد و وظیفه ناتو در این مورد نیز ایفای نقش است.[/right]

[right]وی با بیان اینکه ترکیه کشوری نیست که به سیم آخر زده باشد گفت:آنکارا البته نزد مراجع بین المللی از حقوق شهروندانش دفاع خواهد کرد.[/right]

[right]بشیر آتالای معاون نخست وزیر ترکیه این رخداد را بسیار وخیم خواند و تصریح کرد برخی کانونها برای کشیدن پای ترکیه به سوریه در تلاشند.[/right]

[right]طاها آک یول روزنامه نگار برجسته روزنامه ملیت در گفتگو با تلویزیون ان تی وی با اشاره به خبرهای برخی رسانه ها خارجی و داخلی مبنی بر آموزش نیروهای مخالف سوری در خاک ترکیه و حملات اخیر مخالفان سوری به کردهای سوریه که بمنظور جلوگیری از قدرت گرفتن انها صورت گرفته درباره دلیل این رخداد گفت: احتمالا این اقدام پاسخی به تحولات جاری در مرز مشترک ترکیه با سوریه است.[/right]

[right]شهرستان آکچاکاله یکی از شهرهای مرزی ترکیه با سوریه است که در بیست روز اخیر بدلیل بروز چنین مواردی نا آرام است و با وجود شروع سال تحصیلی جدید از دو هفته قبل؛ مدارس این شهر هنوز شروع بکار نکرده است.[/right]

[right]گفتنی است همزمان با ارسال این خبر عده زیادی از مردم آکچاکاله با اجتماع در مقابل فرمانداری این شهر به ناامنی منطقه اعتراض کرده و خواهان پایان دادن به سیاستهای ضد سوری دولت مرکزی آنکارا شدند.[/right]

[right]گزارشهای دریافتی حاکی از آن است که پس از این موضوع ارتش ترکیه برای تقویت مواضع خود تعداد زیادی نیروی تازه نفس به همراه تجهیزات جنگی اعم از توپ ؛ تانک ؛ ضد هوائی و سایتهای پرتاب موشک به این شهر مرزی اعزام کرده است[/right]


[right]http://www.tabnak.ir/fa/news/276503[/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسم رب شهدا
هر دم از این باغ بری میرسد
از این بهونه بهتر میشه مگه؟
احتمالا همین فردا خبر حمله نیروهای ائتلاف به هوا خواهی ترکیه شنیده خواهد شد
خداحافظ خاندان با وفای اسد به سیاه چال تاریخ پیوست!!!!
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.