death-white

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)

Recommended Posts

ژنرال محمد عزیز
1- نطفه معارضه فعلی سوریه در فتنه بعد از ترور رفیق حریری و کودتای ضد سوری اون سال لبنان بسته شد، شما رو برای توضیح مبسوط به سخنرانی روز قدس سید حسن نصرالله ارجاع میدم. پس علاوه بر بعد لجستیکی از نظر سیاسی هم باید لبنان رو سر آبشار دونست.
2- بقاء و زوال بشار بیشتر از ارزش ذاتی اون برای طرفین جهانی منازعه حالت نمادین پیدا کرده و مطمئن باشید که تهران و مسکو و پکن و تا حدودی بغداد رفتن بشار رو رفتن حیثیت و آبروی خودشون می دونن.
جناب مولتکه
اولا کم پیدایی داداش باباعمرو که نبودی ؟! icon_cheesygrin
ثانیا اگر به صفحات قبل ترتر ! مراجعه کنید پیشنهاد فاصله گرفتن از فلسفه بافی و تحلیل نظامی جنگ میدانی اولین بار از طرف حقیر مطرح و با بی اعتنایی مطلق دوستان به زباله دان سایت سپرده شد ما هم برای اینکه از تاپیک جا نمونیم همرنگ جماعت شدیم.
اما درباره تحلیل جالب شما باید گفت ظاهرا منابعتون خیلی از منابع ما صادق تر نیستن ! چرا که پاسخ به یک سوال ساده تمام بافته های اونها رو باطل می کنه :
[b]اگر سرتاسر شمال سوریه تا عمق 500 کیلومتری در تسخیر مخالفینه گارد اسد چه جور توپخونه ای اختراع کرده که گاه و بی گاه از ریف دمشق icon_eek icon_eek icon_eek پادگان های مرزی ترکیه رو گلوله باران می کنه ؟[/b]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351431173' post='279426']
ژنرال محمد عزیز
1- نطفه معارضه فعلی سوریه در فتنه بعد از ترور رفیق حریری و کودتای ضد سوری اون سال لبنان بسته شد، شما رو برای توضیح مبسوط به سخنرانی روز قدس سید حسن نصرالله ارجاع میدم. پس علاوه بر بعد لجستیکی از نظر سیاسی هم باید لبنان رو سر آبشار دونست.
2- بقاء و زوال بشار بیشتر از ارزش ذاتی اون برای طرفین جهانی منازعه حالت نمادین پیدا کرده و مطمئن باشید که تهران و مسکو و پکن و تا حدودی بغداد رفتن بشار رو رفتن حیثیت و آبروی خودشون می دونن.
جناب مولتکه
اولا کم پیدایی داداش باباعمرو که نبودی ؟!
ثانیا اگر به صفحات قبل ترتر ! مراجعه کنید پیشنهاد فاصله گرفتن از فلسفه بافی و تحلیل نظامی جنگ میدانی اولین بار از طرف حقیر مطرح و با بی اعتنایی مطلق دوستان به زباله دان سایت سپرده شد ما هم برای اینکه از تاپیک جا نمونیم همرنگ جماعت شدیم.
اما درباره تحلیل جالب شما باید گفت ظاهرا منابعتون خیلی از منابع ما صادق تر نیستن ! چرا که پاسخ به یک سوال ساده تمام بافته های اونها رو باطل می کنه :
[b]اگر سرتاسر شمال سوریه تا عمق 500 کیلومتری در تسخیر مخالفینه گارد اسد چه جور توپخونه ای اختراع کرده که گاه و بی گاه از ریف دمشق icon_eek icon_eek icon_eek پادگان های مرزی ترکیه رو گلوله باران می کنه ؟[/b]

[/quote]
برادر بزرگوار
فعلا در خالدیه هستیم انشالله به بابا عمرو هم می رسیم
ضمنا اول در سوالتون دقت بفرمایید بعد بافته های ما رو باطل کنید
گلوله توپی که به شهر مرزی ترکیه خورد از حوالی نقطه مرزی تل ابیض شلیک شد در استان رقه
استانی که اهمیت چندانی در درگیری ها ندارد و اصولا با توجه به جمعیت کم و غیرمسکونی بودن بیشتر نقاطش جنگی در ان درنگرفته است
من گفتم استان های ادلب و لاذقیه و حلب آن هم تقریبا به صورت کامل
برای مثال شهرک کوچک حارم که آخرین پاسگاه حکومت در استان ادلب در مرز ترکیه بود یکی دوروز است که به کنترل مخالفان درآمده
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Moltke' timestamp='1351431745' post='279428']
[quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351431173' post='279426']
ژنرال محمد عزیز
1- نطفه معارضه فعلی سوریه در فتنه بعد از ترور رفیق حریری و کودتای ضد سوری اون سال لبنان بسته شد، شما رو برای توضیح مبسوط به سخنرانی روز قدس سید حسن نصرالله ارجاع میدم. پس علاوه بر بعد لجستیکی از نظر سیاسی هم باید لبنان رو سر آبشار دونست.
2- بقاء و زوال بشار بیشتر از ارزش ذاتی اون برای طرفین جهانی منازعه حالت نمادین پیدا کرده و مطمئن باشید که تهران و مسکو و پکن و تا حدودی بغداد رفتن بشار رو رفتن حیثیت و آبروی خودشون می دونن.
جناب مولتکه
اولا کم پیدایی داداش باباعمرو که نبودی ؟!
ثانیا اگر به صفحات قبل ترتر ! مراجعه کنید پیشنهاد فاصله گرفتن از فلسفه بافی و تحلیل نظامی جنگ میدانی اولین بار از طرف حقیر مطرح و با بی اعتنایی مطلق دوستان به زباله دان سایت سپرده شد ما هم برای اینکه از تاپیک جا نمونیم همرنگ جماعت شدیم.
اما درباره تحلیل جالب شما باید گفت ظاهرا منابعتون خیلی از منابع ما صادق تر نیستن ! چرا که پاسخ به یک سوال ساده تمام بافته های اونها رو باطل می کنه :
[b]اگر سرتاسر شمال سوریه تا عمق 500 کیلومتری در تسخیر مخالفینه گارد اسد چه جور توپخونه ای اختراع کرده که گاه و بی گاه از ریف دمشق icon_eek icon_eek icon_eek پادگان های مرزی ترکیه رو گلوله باران می کنه ؟[/b]

[/quote]
برادر بزرگوار
فعلا در خالدیه هستیم انشالله به بابا عمرو هم می رسیم
ضمنا اول در سوالتون دقت بفرمایید بعد بافته های ما رو باطل کنید
گلوله توپی که به شهر مرزی ترکیه خورد از حوالی نقطه مرزی تل ابیض شلیک شد در استان رقه
استانی که اهمیت چندانی در درگیری ها ندارد و اصولا با توجه به جمعیت کم و غیرمسکونی بودن بیشتر نقاطش جنگی در ان درنگرفته است
من گفتم استان های ادلب و لاذقیه و حلب آن هم تقریبا به صورت کامل
برای مثال شهرک کوچک حارم که آخرین پاسگاه حکومت در استان ادلب در مرز ترکیه بود یکی دوروز است که به کنترل مخالفان درآمده
[/quote]

قبل از هر چیز تواضعتون رو تحسین می کنم چون از سایر دوستانتون وعده دیدار در احواز عربی رو گرفتم.
اولا فقط یک گلوله نبود و در پاسخ به آتش باری ترکیه بارها پست های مرزی این کشور از نقاط مختلف مورد اصابت قرارگرفت، شما رو به گزارش جناب داوود اوغلو در نشست اضطراری ناتو ارجاع میدم ترک ها حتی این اواخر مدعی حمله هوایی هم شدن و برای مقابله با اون اسکادرانی از بهترین فالکون هاشون رو در جنوب مستقر کردن که بعیده شما بی اطلاع باشید.
ثانیا اگر گفته های شما درست باشه مخالفینی که بزرگترین استانها رو به راحتی تصرف کردن چرا یک استان کوچک رو در قلب منطقه تحت نفوذشون دست نخورده گذاشتند تا ارتش شکست خورده سوریه از اونجا به ترکیه حمله کنه ؟!!!!!!!
ثالثا حکومتی که از گروه های کوچک سبک اسلحه شکست خورده چرا باید همسایه قدرتمند رو علیه خودش تحریک کنه و از اون مهمتر این همسایه تحریک شده چرا باید بعد دو سه روز جا بزنه و از خیر پیروزی آسان بر دشمن محاصره شده در کاخ الشعب دمشق بگذره ؟
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351432927' post='279433']
[quote name='Moltke' timestamp='1351431745' post='279428']
[quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351431173' post='279426']
ژنرال محمد عزیز
1- نطفه معارضه فعلی سوریه در فتنه بعد از ترور رفیق حریری و کودتای ضد سوری اون سال لبنان بسته شد، شما رو برای توضیح مبسوط به سخنرانی روز قدس سید حسن نصرالله ارجاع میدم. پس علاوه بر بعد لجستیکی از نظر سیاسی هم باید لبنان رو سر آبشار دونست.
2- بقاء و زوال بشار بیشتر از ارزش ذاتی اون برای طرفین جهانی منازعه حالت نمادین پیدا کرده و مطمئن باشید که تهران و مسکو و پکن و تا حدودی بغداد رفتن بشار رو رفتن حیثیت و آبروی خودشون می دونن.
جناب مولتکه
اولا کم پیدایی داداش باباعمرو که نبودی ؟!
ثانیا اگر به صفحات قبل ترتر ! مراجعه کنید پیشنهاد فاصله گرفتن از فلسفه بافی و تحلیل نظامی جنگ میدانی اولین بار از طرف حقیر مطرح و با بی اعتنایی مطلق دوستان به زباله دان سایت سپرده شد ما هم برای اینکه از تاپیک جا نمونیم همرنگ جماعت شدیم.
اما درباره تحلیل جالب شما باید گفت ظاهرا منابعتون خیلی از منابع ما صادق تر نیستن ! چرا که پاسخ به یک سوال ساده تمام بافته های اونها رو باطل می کنه :
[b]اگر سرتاسر شمال سوریه تا عمق 500 کیلومتری در تسخیر مخالفینه گارد اسد چه جور توپخونه ای اختراع کرده که گاه و بی گاه از ریف دمشق icon_eek icon_eek icon_eek پادگان های مرزی ترکیه رو گلوله باران می کنه ؟[/b]

[/quote]
برادر بزرگوار
فعلا در خالدیه هستیم انشالله به بابا عمرو هم می رسیم
ضمنا اول در سوالتون دقت بفرمایید بعد بافته های ما رو باطل کنید
گلوله توپی که به شهر مرزی ترکیه خورد از حوالی نقطه مرزی تل ابیض شلیک شد در استان رقه
استانی که اهمیت چندانی در درگیری ها ندارد و اصولا با توجه به جمعیت کم و غیرمسکونی بودن بیشتر نقاطش جنگی در ان درنگرفته است
من گفتم استان های ادلب و لاذقیه و حلب آن هم تقریبا به صورت کامل
برای مثال شهرک کوچک حارم که آخرین پاسگاه حکومت در استان ادلب در مرز ترکیه بود یکی دوروز است که به کنترل مخالفان درآمده
[/quote]

قبل از هر چیز تواضعتون رو تحسین می کنم چون از سایر دوستانتون وعده دیدار در احواز عربی رو گرفتم.
اولا فقط یک گلوله نبود و در پاسخ به آتش باری ترکیه بارها پست های مرزی این کشور از نقاط مختلف مورد اصابت قرارگرفت، شما رو به گزارش جناب داوود اوغلو در نشست اضطراری ناتو ارجاع میدم ترک ها حتی این اواخر مدعی حمله هوایی هم شدن و برای مقابله با اون اسکادرانی از بهترین فالکون هاشون رو در جنوب مستقر کردن که بعیده شما بی اطلاع باشید.
ثانیا اگر گفته های شما درست باشه مخالفینی که بزرگترین استانها رو به راحتی تصرف کردن چرا یک استان کوچک رو در قلب منطقه تحت نفوذشون دست نخورده گذاشتند تا ارتش شکست خورده سوریه از اونجا به ترکیه حمله کنه ؟!!!!!!!
ثالثا حکومتی که از گروه های کوچک سبک اسلحه شکست خورده چرا باید همسایه قدرتمند رو علیه خودش تحریک کنه و از اون مهمتر این همسایه تحریک شده چرا باید بعد دو سه روز جا بزنه و از خیر پیروزی آسان بر دشمن محاصره شده در کاخ الشعب دمشق بگذره ؟
[/quote][/right]
[right]شما در دو ماه اخیر سوای ان گلوله توپ در استان رقه کدام مورد را در استان های حلب و ادلب سراغ دارید برادر من؟[/right]
[right]در مورد حمله هوایی :لابد در اسمان ها هم چند شهر مرزی !!هست که مخالفان باید ان را هم بگیرند تا نگذارند هواپیما و هلیکوپتر از ان رد شود .شما حواستان هست چه می گویید؟ تصرف شهر مرزی چه ربطی دارد به حمله هوایی؟[/right]
[right]در مورد استان رقه:شما نقشه جلو دستتون هست؟ اصلا می دانید این که می گویید یعنی چه؟استان های حلب و ادلب پرجمعیت ترین استان های سوریه هستند و درگیری اصلی آنجاست.استان رقه سوای شهر نسبتا کوچک رقه هیچ شهر مهمی ندارد و سوای یکی دوپاسگاه مرزی اصلا در مرز آن نقطه مهمی نیست و احتیاجی به جنگ در ان نیست و خود ارتش هم در ان حضور چندانی ندارد.[/right]
[right]شلیک یک گلوله خمپاره یا توپ هم شد حمله به ترکیه؟ ان هم به این دلیل که مخالفان پاسگاه مرزی را گرفته بودند و بعد هم از چند کیلومتر ان ورتر یک خمپاره شلیک می شود و اشتباها در خاک ترکیه فرود می آید[/right]
[right]دولت ترکیه هم خوب می داند لازم نیست هزینه ای به خودش تحمیل کند وقتی همین مخالفان بدون هزینه چندانی برای ترکیه قادرند اسد را شکست بدهند[/right]
[right]ضمنا بحث انتخابات امریکا هم در این مساله بی تاثیر نیست[/right]
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مولتكه اوضاع سوريه بعد سقوط احتمالي اسد چگونه ارز يابي مي كنيد به نظر تون چه گروهايي به قدرت مي رسند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
ضمن تشکر از برادر bigdelimohamad9 بابت توضيح کاملي که پيرامون عرايض حقير داشتند يکي دونکته را عرض مي کنم :
برادر مصطفي گرامي
منظور حقير از تهاجم ارتش پس از انفجار دمشق نفي وجود جنگ داخلي در سوريه قبل از اين واقعه نبوده است بلکه به نظر من اين واقعه نقطه عطفي در جريان جنگ داخلي سوريه محسوب مي شود . در همان زمان وقتي صحبت از قطعنامه جديد ضد بشار اسد پديد آمد استدلال روسيه در مخالفت با آن اين بود که صدور قطعنامه جديد عليه دولت سوريه در واقع حمايت از تروريسم محسوب مي شود . يعني شکل عمل انجام شده مخالفين را در مظان اتهام تروريسم قرارداد و وجه اصلاح خواهي آنها را کمرنگ کرد . اگر مروري بر وقايع داشته باشيم تا پيش از اين اگر مخالفين کشتاري نظير کشتار الحوله انجام مي دادند با تبليغات آن را به گردن دولت مي انداختند و دولت بايد دليل مي آورد که اين کار را نکرده است . اما پس از اين کار ديگر پنهانکاري معنا نداشت و اکنون به قول دوست عزيز جناب ops آتش بس شکننده را هم به صورت کاملا عيني و بدون واهمه نقض مي کنند و ترسي هم از متهم شدن به نقض آتش بس ندارند . البته به نظر من اين مورد نه بدليل عدم احساس نياز به آتش بس به خاطر قوت مخالفان بلکه به دليل شرايط داخلي مخالفان اتفاق مي افتد . نمي توان جنگ جويان افغاني و چچني و پاکستاني و عربستاني و ليبيايي و غيره را اجير کرد و قربت الي الله ( البته با حقوق ماهيانه قطر و عربستان ) براي کشتن رافضي ها وارد نبرد کرد و بعد هنوز هر کدام هفت نفر رافضي را نکشته و برات بهشت نگرفته به آنها گفت ديگر جنگ تمام شد بفرماييد برگرديد به کشورهايتان !!! خلاص شدن از اين گرفتاري عظيم به اين مفتي ها نخواهد بود همانطور که در افغانستان و چچن و جاهاي ديگر نشد و تازه بعد از پيروزي مخالفان اول ماجرا است .
در خصوص دولت نجيب ميقاتي هم اشاره اي شد به اشتباه استراتژيک هواداران 14 مارس در روز تشييع جنازه وسام حسن . ساختار سياسي لبنان بر مبناي تقسيم قدرت ميان حوزه هاي مختلف مذهبي است . يعني رياست جمهوري با مسيحيان و نخست وزيري با سني ها و رياست مجلس با شيعيان . در روز تشييع جنازه بخشي از جناح مسيحي طرفدار 14 مارس به کاخ نخست وزيري حمله مي کند و براي تصرف کاخ با محافظين درگير مي شوند و اين يعني تعرض مسيحيان به حوزه نفوذ سني ها و همين امر کافي است تا همه سني ها را اعم از موافق و مخالف ميقاتي را به حمايت از او به ميدان آورد عملا سعد حريري و جناح 14 مارس که آماده موج سواري بر موج ترور بودند در وضعيتي ناخواسته گرفتار مي شوند که امکان هر حرکت را از آنها سلب مي کند و طبيعي است تا زماني که امکان حرکتي نباشد حمايت از آن هم بي معني خواهد بود پس جبهه جديدي که نياز بود عليه اسد در لبنان به صورت رسمي ايجاد شود و جلو حمايت حزب الله را بگيرد عملا ناکام ماند و حتي خود اين جنگ داخلي جديد مي توانست منجر به تکرار قدرت نمايي قبلي حزب الله شود . گروهي که توانست پس از 60 سال براي اولين بار آسمان رژيم صهيونيستي را نا امن و داراي نقاط ضعف پدافندي نشان دهد .
اکنون با توجه به اينکه اينجانب مظنون به داشتن خبر گزاري هستم تحليل زير را با ذکر منبع جهت جلوگيري از بروز هر گونه سو تفاهم و شائبه اي قرار مي دهم و قضاوت را بر عهده خود شما مي گذارم
-----------------------------------
آیا داود اوغلو قربانی بحران آنکارا – دمشق خواهد شد؟

فرز و نشیب های سیاست خارجی ترکیه در قبال سوریه همگی اگر نشانه‌های شکست سیاست‌های داوداغلو نباشد، به معنای ضرورت بازتعریف سیاست‌های آنکارا در قبال دمشق و به تعبیر بهتر اصلاح رفتار ترک‌ها است. نویسنده :
سینا آزاد
دیپلماسی ایرانی: هنگامی که احمد داود اوغلو در دور سوم دولت اردوغان به عنوان وزیر خارجه ترکیه در ترکیب کابینه قرار گرفت، این موضوع به ذهنم آمد که این انتخاب هم برای اردوغان و هم برای داوداوغلوعواقب خوبی به دنبال نخواهد داشت. درواقع بهتر بود که احمد داود اوغلو در نقش مشاور باقی می مانده و با حفظ جایگاه آکادمیک خویش، به دادن مشورت هایش به دولت مردان ترکیه ادامه می داد. اعتقاد دارم ورود تئوریسن ها به صحنه عمل سیاسی، خصوصا در دهه پنجاه عمر خود، در اغلب موارد با شکست مواجه می گردد. اصولا میدان عمل سیاسی فاصله زیادی با ذهنیت متصور شده در نزد تئو ریسن ها دارد، زیرا عوامل تعیین کننده معادلات در صحنه سیاسی، مجازی نبوده و ارتباطی مستقیم با واقعیت ها و قابلیت های عینی دارد.

امروز فارغ از ملاحظات بین المللی و منطقه ای، بحران روابط میان آنکارا و دمشق در بخش عمده ای حاصل انتخاب اشتباه داوداوغلو به عنوان وزیر خارجه ترکیه بوده است.

تئوری عمق استراتژیک و رویای پیوند جغرافیای امروز به تاریخ دیروز، شاید بتواند به علت آنکه نوستالوژی یکصد ساله ترک ها را نوازش می دهد، در قالب صفحه ها ی کتاب با اقبال مواجه گردد، اما تعیین استراتژی مبتنی بر آن، در عمل سیاسی که صحنه واقع است، نتایجی خواهد داشت که سبب شده ترکیه دوست دیروز سوریه، به دشمن امروز دمشق تبدیل گردد. البته این سخن نباید به معنای نادیده گرفتن ضرورت تحولات در سوریه تلقی گردد.

از آغاز تحولات سوریه نزدیک به بیست ماه می گذرد. در یک سال گذشته مهمترین دستور کار دولت ترکیه و به تعبیر بهتر داوداوغلو، شکست و سقوط اسد بوده است. هدفی که فرصت طلایی تلقی شده و برای تحقق آن سه ماه وقت تعیین شده بود، امروز به تهدید جدی برای ترکیه تبدیل شده است. عدم تمایز دنیای مجازی از دنیای واقع، سبب شده دولت حزب عدالت و توسعه جدی ترین شکست خود را پس از یک دهه موفقیت نه فقط در بعد سیاست خارجی، بلکه تبعات آنرا در بعد داخلی نیز تجربه نماید.

اعلام تنها ماندن آنکارا در موضوع سوریه از سوی بلند آرینچ معاون نخست وزیر ترکیه و حتی طرح جانشینی فاروغ الشرع به جایگزینی اسد از سوی داوداوغلو و بالاخره اعلام آمادگی برای مذاکراتی که ایران یک طرف اصلی آن و راه حل سیاسی اساس آن باشد، همگی اگرنشانه های شکست سیاست های داوداغلو نباشد، به معنای ضرورت بازتعریف سیاست های ترکیه در قبال سوریه و به تعبیر بهتر اصلاح رفتار ترک ها می باشد.

اگرچه عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی و به طور کلی دست های بسیاری سبب ساز چالش های کنونی میان آنکارا و دمشق بوده است، اما درسنت سیاسی، معمول آن است که با بریدن فاکتور به نام شخص یا گروهی، بحران را کنترل نموده، سمت و سوی اذهان را تغییر می دهند.

اردوغان بارها نشان داده است که نه تنها توانایی کنترل بحران، بلکه امکان تبدیل آن به فرصت را نیز دارد. امروز نیز نخست وزیر ترکیه با هوش تر از آن خواهد بود که سرنوشت نه تنها خود و حزبش، بلکه ترکیه را به دنیای مجازی داوداوغلو پیوند دهد.

شاید چالش میان ترکیه و سوریه همچون هر بحران دیگری، برای رسیدن به ساحل آرامش، نیاز به قربانی داشته باشد. به نظر می رسد در میان نام ها، نام داود اوغلو در صدر باشد. قبول اشتباه برای رهبران سیاسی سنگین است، اما بعضا پذیرش شکست های کوچک، می تواند مانع تحمیل شکست های بزرگی باشد که کنترل آن در دست دیگران خواهد بود. /16

لينک منبع : http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908330/%D8%A2%DB%8C%D8%A7+%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%AF+%D8%A7%D9%88%D8%BA%D9%84%D9%88+%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%A2%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7+%E2%80%93+%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9%82+%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF+%D8%B4%D8%AF%D8%9F.html
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مولتکه شما در ابتدا می فرمایید حمله خمپاره ای به ترکیه از استان رقه صورت گرفته که به خاطر کوچکی و کم اهمیتی مخالفین در اون حضور ندارند بعد عنوان می کنید که چون مخالفین یک پاسگاه مرزی رو تصرف کرده بودند و ارتش قصد هدف گیری اونجا رو داشت اشتباها 40 کیلومتر اونورتر رو زد icon_eek [b]این ضد و نقیض گویی نشانه چیه ؟[/b]
اما کماکان سوال اصلی بنده رو بی پاسخ گذاشتید اگر حمله خمپاره ای مذکور کار ارتش سوریه بود، ارتشی که طبق عرایض شما در حال شکست از دشمنیه که سنگین ترین اسلحش خمپاره است چرا باید در چنین شرایطی ارتش بزرگ همسایه رو هم علیه خودش تحریک کنه ؟؟؟ و اگر کار ارتش نبود مخالفینی که باز طبق گفته شما در حال پیروزی کم هزینه بر اسد هستند چرا باید به ترکیه بهانه مداخله بدن و برای تقسیم غنائم پیروزی قریب الوقوع شریک بی خود بتراشن ؟؟؟؟؟؟
فکر می کنم جواب این پارادوکس ما رو با عمق فتوحات راهبردی معارضه بیشتر آشکار کنه icon_cheesygrin
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر بيگدلي عزيز؛

به روي چشم. عوضش مي‌كنم. ولي مگه فرقي هم مي‌كنه ...! مترسك تا زماني ترسناكه كه كلاغا فكر كنن آدمه!

1- اجازه بدين زياد با شما در اين زمينه موافق نباشم. چون تمامي قطعنامه‌هاي شوراي امنيت كه اجرايي بود، براي برقراري آتش بس بود كه از قضا هيچ يك در اون برهه‌ي زماني مد نظر شما عنوان نشد (تا جايي كه يادمه. شايدم يكي‌اش بود).

في‌المثل همون قطعنامه‌ كه شش روز پس از جنگ تحميلي بود؛ و يا قطعنامه‌اي كه پس از عمليات رمضان و مسلم بن عقيل صادر شد، تماماً در راستاي برقراري صلح بودن كه از قضا در اون زمان، ايران دست بالا رو اصلاً نداشت!

يا قطعنامه‌ي 598 در چه شرايطي صادر شد؟

يا سفر سفراي خارجه‌ي الجزاير و امثالهم براي ميانجيگري بين تهران و بغداد كه چند ماه پس از جنگ (و در زماني كه ما بشدت در حال در جا زدن و زمين دادن بوديم)، اين فرمايش شما رو نقض مي‌كنه.

البته بهتره بحث درخصوص جنگ تحميلي رو در اينجا پي نگيريم. چون ممكنه اصل بحث رو تحت الشعاع قرار بده.

2- در اينكه براي اين منازعه بايد به دنبال دلايلي بگرديم شكي نيست و بنده هم با شما موافقم.
بنده هم از قضا با شما هم‌نظرم كه توازن تسليحاتي دو طرف اصلاً قابل قياس نيست (و از قضا در اين مورد قبلاً با هم بحث كلاني هم داشته‌ بوديم و خوشحالم كه شما درخصوص برتري هوايي و زرهي دشمن قدري كوتاه اومده‌اين و اين تسليحات رو در برابر خمپاره - 60 هاي غنيمتي مخالفين مسلح قرار مي‌دين).

اما بحث بر سر عدم توان كنترل صحنه‌ي نبرد توسط رژيم سوريه‌اس كه از قضا روز به روز هم برخوردهاش خشن‌تر مي‌شه، ولي موفقيت‌هاش كمتر.

البته اين، لازمه‌ي پذيرش حقيقت تحركات مخالفين و جبهه‌هاي درگير هست كه متأسفانه شما در اين زمينه، استناد به منابعي نامعلوم فرموده و مخالفين رو در مرزهاي تركيه مي‌بينين! حال اينكه ...!

3- دوست بزرگوارم.
عربستان مگه چقدر توان تجهيز مخالفين در شمال لبنان رو داره؟ بعد اساساً مگه مخالفين مسلحي كه خيلي‌هاشون حتي تا حالا تفنگ بادي هم دست نگرفتن، فقط نياز به سلاح دارن؟ اصل خدمتي كه تركيه بهشون مي‌كنه، آموزش و سازماندهي‌شون هست! والا كلاش رو كه هر جايي مي‌شه گير آورد!

بعد شما به استناد اينكه مثلاً لبنان هم هر از چندي يه سلاحكي به مخالفين مي‌ده، اون رو رأس آبشار سياسي!!! قرار دادين؟!
اگه امكانش هست بفرمايين كدامين سياست لبنان تا به امروز، در امور داخلي سوريه اثر گذار بوده؟! بالعكس كدامين زلزله‌ي حتي كوچك در سوريه، لبنان رو تحت الشعاع قرار نداده؟!!

مگه اينكه شما همه چيز رو تير و تركش ببينين! پس با اين حساب تركيه رو بايد پدر همه‌ي آبشارهاي سوريه به حساب آورد ديگه!!

اميدوارم در اين خصوص، قدري بيشتر تأمل بفرمايين.

4- درخصوص تفاوت رفتاري و تفاوت سياست‌هاي عربستان و تركيه، اگه بخاطر داشته باشين بنده قبلاً‌ توضيحات نسبتاً مبسوطي عرض كردم. البته اون موقع، بسياري از دوستان نسبت به عرايض بنده موضع گرفته و عنوان داشتن كه چرا بنده تركيه و عربستان رو در يك جبهه قرار نداده و در يك هدف مشخص دسته بندي نكردم.
از نظر بنده هم تفاوت بين سياست‌ها و رفتارهاي اين دو كشور اظهر من الشمس هست.

از قضا اگه بخاطر داشته باشين، بنده هم عنوان داشتم كه جبهه‌ي سوم اگه نياز باشه، حتي به عربستان فشارهاي غير مستقيمي خواهد آورد؛ صرفاً براي تضعيف جبهه‌ي دوم!

ولي اينكه شما از اين موضوع، چنين نتيجه گرفتين كه «ه هیج وجه ادامه جنگ بی فایده رو مجاز نمی دونه» حقيقتش براي بنده جاي تعجب داره. چون شواهد چيز ديگري رو مي‌گه.

البته اين، به اين موضوع برمي‌گرده كه شما در برخي زمينه‌ها، تمايل دارين كه صرفاً براي نظر خود شاهد بتراشيد و اين موضوع شايد باعث مي‌شه كه نشانه‌هايي بسيار مهم به سادگي از جلوي چشم شما رد شن و شما متوجه‌شون نشين.
به همين دليل توصيه مي‌كنم ابتدا اقدام به جمع آوري مستندات و شواهد بگردين و بعد حكم و قضاوت خود رو صادر بفرمايين.

5- درخصوص موضع روسيه درخصوص تسليحات هسته‌اي ايران با شما هم‌نظرم.
اما مسئله اينجاست كه شما درخصوص روسيه دارين براساس سابقه‌ي قدرتمندي اين كشور صحبت مي‌فرمايين. يعني زماني كه اين كشور، ذيل حكومت مقتدر اتحاد جماهير سوسياليستي شوروي قرار داشت و مسكو، سمت مقابل واشنگتن بود و براساس دكترين دومينو و سپس دكترين برژنف، تلاش براي حفظ كشورهاي متحد با خود و جلوگيري از سقوط اونا در دامن ديگري به هر نحو (خواه جنگ باشه، يا انقلاب، يا كودتا يا هر مسئله‌ي ديگه)، هدف و سياست اصلي بود.

روسيه حداقل بيست و اندي سال هست كه ديگه نه در رأس، كه حتي در مدار تعيين سياست‌هاي جهاني جايگاه چنداني نداره. باز اگه بگيم پكن، جاي بحث و صحبت بيشتري داره تا روسيه.

پس اين رو شما مطمئن باشين كه غرب اگه حقيقتاً روزي عزمش رو جزم كنه كه به سوريه حمله كنه، هيچ وتويي جلودارش نخواهد بود.
اگه مي‌بينين روسيه و چين دارن از آس‌هاي خودشون براي نجات سوريه استفاده مي‌كنن، مفهومش اين نيست كه ايشان عاشق اين كشور هستن و يا فكر مي‌كنن يه سوريه‌ي دوست بيشتر براشون نمونده. چرا كه اساساً اين نظام دير يا زود رفتنيه و هر عقل سليمي هم اين رو مي‌دونه.

شما شك نداشته باشين تنها هدف، دوشيدن غرب و گرفتن امتياز هست در ازاي سكوت معني‌‌دار ايشان. امري كه غرب به اين سادگي‌ها زير بارش نرفته و فعلاً ترجيح داده با بازي با كارت‌هاي عربستان سه بعدي، قضيه رو مديريت كنه تا شايد جبهه‌ي شرقي‌ها بيش از پيش تضعيف شه!

6- براي بنده جاي تعجب و بسا شگفتي داره كه ديگه تركيه بايد چيكار مي‌كرد كه نكرد؟ و سوريه ديگه چطور بايد عذرخواهي و عقب‌نشيني مي‌كرد كه نكرد؟!
مگه جز اين بود كه تركيه هر گلوله‌ي سوريه رو با دهها گلوله باران سنگين پاسخ داد؟‌ مگه غير اين بود كه تركيه رسماً وارد حريم هوايي سوريه شد و هلي‌كوپترها و هواپيماهاي اين كشور رو فراري داد و سوريه حتي جرأت شليك پدافندي هم به سمتشون نداشت؟‌ مگه غير اين بود كه تركيه خودش رو براي جنگي تمام عيار آماده كرد؟ از مجلس اين كشور مجوز جنگ گرفت؟
مگه غير اينه كه تركيه روز به روز بيشتر به لجستيك نظامي در مرزهاش با سوريه مي‌پردازه و داره نيرو جمع مي‌كنه؟
مگه غير اينه كه هواپيماهاش رو داره به پايگاه‌هاي هوايي جنوبي‌اش مياره؟
مگه غير اينه كه تانكرهاي سوخت‌رسانش رو داره به سمت جنوب هدايت مي‌كنه؟

در نقطه‌ي مقابل مگه غير اين بود كه سوريه چندين و چند بار رسماً عذرخواهي كرد و گفت به دنبال بررسي مسببين و علل اين واقعه براي جلوگيري از اينده‌اش هست؟

مگه غير اينه كه در برابر حملات نسبتاً خصمانه‌ي تركيه، واكنش چنداني نشون نمي‌ده (هر از چندي گلوله‌اي مي‌زنه! حال اينكه در موضع قدرت ...!)؟
مگه غير اينه كه حتي دستور تخليه‌ي مرز با اين كشور رو تا چندين كيلومتر عقب‌ترش صادر كرده؟
مگه غير اينه كه نيروهاش رو از مرز عقب كشيده؟

برادر من!
ديگه شما بفرما تركيه چيكار بايد كنه كه شما باور كني كپ نكرده؟!
لابد فردا مياد دمشق رو هم مي‌گيره، بعد مي‌فرمايين ديدي كپ كرد؟ مثلاً نيومد فلان الفلان رو بگيره!!!

نكته‌‌ي ديگه، علت‌يابي عجيب شما درخصوص عدم حمله‌ي تركيه به سوريه بود كه اون رو ربطش دادين به ترس از مرگ! با اين حساب، حملات ايالات متحده به سرتاسر جهان توهمي محض هست! چون ايشان هم از مرگ مي‌ترسن!
يا شايدم برادران سوري رو شهادت طلب و عشاق الهي فرض فرمودين!!!

بديهيه كه تركيه اهداف و سياست‌هاي خودش رو دنبال مي‌كنه و بديهي‌تر اينكه هيچ وقت حمله نكردن يك كشور، نشان از ترسش نيست (الا در فرهنگ ايرانيا كه هميشه از اين دست كري خوندن‌ها زياد دارن در ادبيات‌شون). پس اي كاش قدري سياسي‌تر و حرفه‌اي‌تر به اين موضوع مي‌پرداختين و ما رو از تحليل‌هاي مفيدتون محروم نمي‌ساختين؛ صرفاً به اين خاطر كه لغزي نسبت به تركيه گفته و اندكي دلتون رو خنك بفرمايين.

دوست بزرگوارم.
اخبار رو نبايد براساس اميال شخصي تفسير كرد!
كمي سر از اون فارس نيوز بردارين تا يكم ساير خبرها هم به گوش مبارك برسه.
هرچند كه تأكيد مي‌فرمايين شما منابع مستقل فراواني در اختيار دارين، ولي حقيقتش باورش براي بنده سخته كه با در نظر گرفتن منابع مستقل فراوان، شما به اين نتايج فارس نيوزي رسيده باشين.

------------------------------------------------------------------

پ.ن : اينكه بغداد رو هم در محور ايران، روسيه و چين قرار دادين نكته‌ي قابل توجهي بود!
يعني شما خبر ندارين كه بغداد، جزو گروه به اصطلاح «دوستان سوريه» هست؟
البته اميدوارم اين رو هم نفرمايين كه عراق محض خنده و يا رد گم كني در اين اجلاس شركت كرده!

هرچند كه عراق سعي كرده مثل اردن، در اين قضيه نسبتاً بي‌طرف باشه، ولي اخبار حمايت‌هاي مرزي اين كشور از معارضين گاه و بيگاه به گوش مي‌رسه!
في‌المثل در آخرين مورد، همين ديروز خبر از كمك‌هاي پنهاني جناب بارزاني به معارضين مسلح در سايت هاي خبري داخلي پخش شد ...!

پس توصيه مي‌كنم قدري در صادر نمودن حكم، از تعجيل خود كاسته و به صبر روي بيارين.

=======================================================

برادر zed گرامي؛

اجازه بدين با فرمايش شما مخالفت داشته باشم.

روسيه از همون اوايل كه مخالفين مسلح ديگه رسماً كنترل اوضاع رو بدست گرفتن، از مخالفين سوري به عنوان تروريست ياد مي‌كرد؛ درست مثل جمهوري اسلامي ايران و رسانه‌هاي دولتي و وابسته‌ بهش. اينطور نبود كه بگيم انفجار مهيب دمشق و زدن مهمترين مهره‌هاي امنيتي و نظامي اين كشور، باعث تغيير نگرش روسيه شده باشه.
حداقل در اين تاپيك، اخبار و مصاحبه‌ها و بيانيه‌هاي مربوط به روسيه به قدر كفايت هست و اندك نگاهي به اون، شما رو از اين برداشت اشتباه درمياره.

البته اينكه شما كشتار الحوله رو با اين قاطعيت به مخالفين نسبت دادين هم برام جالب بود. گويي شما گزارش سازمان‌ها و نهادهاي بين‌المللي درخصوص اين واقعه رو مطالعه نفرمودين. يا نتيجه‌ي تحقيق كوفي عنان رو. البته بايد عرض كنم كه در رسانه‌هاي داخلي و يكسويه، چنين اخباري عموماً درج نمي‌شن.
حتي روسيه هم جرأت نسبت دادن اين موضوع به مخالفان رو نداشت و صرفاً سعي كرد قضيه رو ماست مالي كرده و اون رو سو سو جلوه بده و نتيجه‌ي طبيعي خشونت در اين كشور. تنها ايران عزيز و به تبع اون دوستان حامي شديد سوريه بودن كه با اعتماد به نفس تمام اين كشتار رو به مخالفين نسبت دادن؛ اونهم با دلايلي نسبتاً عجيب. دلايلي كه با تداومش در نبردهاي آتي، كم‌كم از مقبوليتش كاسته شده و رنگ باخته!

در اينكه گستره‌ي فكري و تصميم گيرندگان مخالفين مسلح بسيار زياد و متنوع هست بنده هم با شما هم‌نظرم.
از قضا برام جالبه كه در چنين مواردي، دوستان به اين گستره اذعان دارن، ولي وقتي بحث يه جنايت مخالفين مسلح مي‌شه، دوستان با فراموشي كامل اين مسئله، با تعميمي زيبا و با مجاز جزء به كل گرفتن، سعي در استفاده‌ي ابزاري از اين وقايع دارن. هرچند كه اين رويه، دقيقاً رويه‌ي همون رسانه‌هاي بي‌طرف! و صديق!! هست.
ولي در كل، اين گستردگي كاملاً مورد تأييده و بخشي از نقض آتش بس هم به همين موضوع برمي‌گرده.
هرچند كه از قضا اين موضوع، موضوعي بسيار مهم و اساسيه كه برادر ops هم به زيركي بهش اشاره كردن كه دوستان رو متوجه اصل و اساس قضيه بفرماين كه البته دوستان خيلي ساده از روش عبور كردن و موارد ديگري رو مطرح كردن كه همگي جز تضعيف مخالفين نبود.

شايد اگه نبود محذورات و محدودات، برادر ops واضح‌تر و آشكارتر اين موضوع رو مي‌شكافتن تا علت نگراني ايشان رو دوستان بهتر درك بفرماين!

شايد در اين صورت، دوستاني كه اين حرف‌ها به مذاق‌شون خوش نمياد، اينقدر راحت به خودشون اين جسارت رو نمي‌دادن كه به نظرات ايشان منفي بدن و عملاً به ايشون توهين كنن!

بگذريم.

درخصوص اينكه اگه مخالفين مسلح به قدرت برسن، تازه اول دردسرها و بدبختي‌هاست هم بنده با شما موافقم.
از قضا غرب هم همين نگراني رو نسبت به مسئله داره و يكي از اصلي‌ترين دلايلي كه بنده عرض مي‌كنم كه غرب تمايل به تسليح سنگين مخالفين نداره هم همين موضوع و نگراني هست.

-----------------------------------------------------------

اما نكته‌اي كه بسيار برام جاي تعجب و شگفتي داشت، مسيحي دونستن 14 مارسي‌ها و بالاخص طرفداران حريري بود! حال اينكه همه مي‌دونن عمده‌ي جريان 14 مارس، تحت رهبري حزب المستقبل سعد حريري هست كه اكثر قريب به اتفاق‌شون سني هستن (و نه مسيحي!)! جريان دوم هم وليد جنبلاط و حزب سوسياليست ترقي خواه هست كه عمدتاً دروزي هستن (و نه مسيحي!!). البته جنبلاط دائماً در بين دو گروه در حال نوسانه!!

اما جالب‌تر اينكه اصلي‌ترين حزب تشكيل دهنده‌ي ائتلاف 8 مارس هم مسيحي هست!! از قضا تنها اعضاء شيعه‌ي ائتلاف 8 مارس، حزب الله لبنان و جنبش امل هستن كه البته امل، سكولاره. ساير تشكيل دهندگانشون هم مسيحي، ماروني، دروزي و سني‌‌ان.

پس اين تقسيم بندي شما و بعد به تبع اون نتيجه گيري‌تون به نظرم جاي كار بسياري داره و اميدوارم اين مسئله رو مدنظر قرار بدين و توجه بيشتري درموردش بفرمايين.

ضمن اينكه فرمايش شما، باز دفاع و حمايت غرب از دولت ميقاتي رو توجيه نمي‌كنه؛ بالاخص با سناريويي كه چيدين.
شايد منظور شما اين باشه كه غرب چون ديد اين قضيه نگرفته اين كار رو كرده! ولي در اين شرايط هم حداكثر مي‌بايست موضع سكوت و بي‌طرفي و نديدن رو اتخاذ مي‌كرد؛ نه اتخاذ موضعي دقيقاً خلاف جهت مواضع (از نظر ايران) فرزندان خود در ائتلاف 14 مارس!

پس فكر كنم اگه مجدداً در اين خصوص بازنگري و دقت بيشتري اگه بفرمايين به نتيجه‌ و تحليل بهتري دست پيدا خواهيد كرد.

اما اينكه اساساً هر تحركي كه در لبنان انجام مي‌گيره رو ربطش بديم به حزب الله لبنان، و در قالب حمايت و يا توطئه له و عليه‌ ايشان بدونيم، مسئله‌اي هست كه من چندان نمي‌پسندم و سعي مي‌كنم اين رو باور داشته باشم كه در دنيا، كشورهاي زيادي هستن و فقط ايران نيست و هدف‌هاي زيادي هستن و صرفاً هدف، محو و نابودي ايران نيست و در خاورميانه هم تحركات، سياست‌ها، اهداف و دلايل بسياري براي اقدامات وجود داره و همه چيز صرفاً حول حزب الله لبنان نيست!

به عبارت ديگه هرچيز جاي خود.

ولي خوب. اين، بحثي فرعيه كه به موضوع اصلي بحث ما باز نمي‌گرده.

فعلاً تا همين‌جا كافيه و زياده گويي رو خاتمه مي‌دم.

شرمنده از اينكه با عرايض بي‌ارزشم، وقت شما دو بزرگوار رو گرفتم.
اگه در عرايضم هم ناخواسته جسارتي خدمت شما دو بزرگوار كردم؛ پيشاپيش ازتون عذرخواهي مي‌كنم.
  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351449676' post='279476']
جناب مولتکه شما در ابتدا می فرمایید حمله خمپاره ای به ترکیه از استان رقه صورت گرفته که به خاطر کوچکی و کم اهمیتی مخالفین در اون حضور ندارند بعد عنوان می کنید که چون مخالفین یک پاسگاه مرزی رو تصرف کرده بودند و ارتش قصد هدف گیری اونجا رو داشت اشتباها 40 کیلومتر اونورتر رو زد icon_eek [b]این ضد و نقیض گویی نشانه چیه ؟[/b]
اما کماکان سوال اصلی بنده رو بی پاسخ گذاشتید اگر حمله خمپاره ای مذکور کار ارتش سوریه بود، ارتشی که طبق عرایض شما در حال شکست از دشمنیه که سنگین ترین اسلحش خمپاره است چرا باید در چنین شرایطی ارتش بزرگ همسایه رو هم علیه خودش تحریک کنه ؟؟؟ و اگر کار ارتش نبود مخالفینی که باز طبق گفته شما در حال پیروزی کم هزینه بر اسد هستند چرا باید به ترکیه بهانه مداخله بدن و برای تقسیم غنائم پیروزی قریب الوقوع شریک بی خود بتراشن ؟؟؟؟؟؟
فکر می کنم جواب این پارادوکس ما رو با عمق فتوحات راهبردی معارضه بیشتر آشکار کنه icon_cheesygrin
[/quote][/right]
[right]بنده گفتم مخالفان در استان رقه حضور ندارند؟[/right]
[right]برادر من گفتم حضور پررنگ و چندانی ندارند[/right]
[right]حضورشان مثل استان های حلب و ادلب و حمص و لاذقیه و دمشق نیست[/right]
[right]در استان قنیطره و سویدا هم گه گاه درگیری های پراکنده هست ولی تاثیری در روند کلی نبرد ندارد همان طور که استان های رقه و الحسکه[/right]
[right]چهل کیلومتر؟[/right]
[right] icon_eek icon_eek icon_eek[/right]
[right]بهتر نیست نقشه را بهتر نگاه کنید؟[/right]
[right]شهر آکجاقلعه ترکیه چسبیده است به تل ابیض.یعنی همانجایی که مخالفان پاسگاه مرزی اش را گرفته اند[/right]
[right]یک شلیک اشتباهی نشان دهنده عمدی بودن کار ارتش اسد نیست[/right]
[right]آن هم شلیکی که معلوم نیست کار خود ارتش است یا معارضه برای تحریک ترکیه[/right]
[right]شما هم بهتر است از روی نقشه و تغییرات قلمروها و تحلیل دقیق بنویسید و نه این گونه سوال های کج دار و مریز[/right]
[right]فتوحات معارضه روی نقشه بهتر نمایان است تا در سخن و کلام[/right]
[right]خدایی این یکی تحلیل هم از شما بعید بود:چرا شریک بتراشند؟[/right]
[right]من گفتم کم هزینه[/right]
[right]یعنی برای غرب و ترکیه[/right]
[right]نه برای خود سوری ها[/right]
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فتوحات ! ! ! !

انگار دارن از فتح بلاد کفر و شجاعت های صدر اسلام ! حرف میزنن ! ویا مثلا فلسطین رو از دست یهود صهیونیست آزاد کردن !

واقعا چه کیفی هم میکنن از حمایت بیدریغ دشمنان اسلام از کشتار و تخریب یه عده جاهل و یه مشت وهابی مسلمان کش و تخریب یک کشور اسلامی حامی مقاومت و در صف نخست مبارزه با اسرائیل و فرو کردن خنجر از پشت بر پیکره کشورهای حامی مقاومت


چقدر هم مردانه میجنگن اونم در خونه های مردم و سپر انسانی ساختن از مردم


عجب سبک اسلحه هایی که هر وقت در معرض شکست قطعی قرار میگیرن ترکیه و ناتو ناجی شون هست و تهدید به حمله آمریکا و شورای امنیت و دوباره روز از نو و روزی از نو . فکر میکنم اگه از شرم اینکه حامیانشون سران کفر هستن بمیرن مردانه تر باشه

عجب فاتحینی که مثل دایه هاشون در ترکیه و قطر و عربستان و اخیرا اخوانی های مصر دوستان صمیمی و قابل اعتمادشون در درجه اول آمریکا و دوم اسرائیل هست .

لابد بعدش می خوان مثل مرسی یه نامه فدایت شوم برای پرز بنویسن و یا مثل اردغان اولش یه مقدار هارت و پورت بکنن و بعدش با قاتلین فلسطین مشروب سر بکشن به سلامتی و طول عمر اسرائیل

هر وقت هم که شکست های سنگین متحمل میشن رو میارن به مظلوم نمایی و لابه و جنایانت دولت و ....

فقط اشکال کار اینجاست که هرگز فتح ! رو نخواهند دید
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی بای عزیز مجددا سلام
البته درباره آواتار صاحب اختیارید ولی چون بچه زدن نداره در بحث باهاتون دست و پامون بسته میشه icon_cheesygrin
1- اصلا چه جوری شد که بحثمون از حمص و حلب به فاو و شلمچه رسید ؟!
2- بحث کلان قبلی از اونجا آغاز شد که شما در فرمایشاتی دقیقا متعارض با نظرات امروزتون اعلام کردید که امریکا و همپیمانانش برای بازشدن دست اسد در سرکوب و نابود کردن ارتش حر حتی فشنگ و نارنجک رو هم از اونها دریغ کردن تا جایی که به سان مبارزین در محاصره غزه به راکت های دست ساز نیتراتی متوسل شدن و بنده در مخالفت با این نظر شاذ عرض کردم اولا اتخاذ چنین سیاستی از سوی غرب با عقل سلیم در تعارضه و ثانیا شواهد و قرائن از تجهیز سخاوتمندانه معارضه به تمام سلاح های لازم برای یک جنگ تمام عیار [b]چریکی و نامتقارن [/b]حکایت داره؛ حالا شما بفرمایید بنده در کجا معارضه رو دارای نیروی هوایی و زرهی دونستم تا با نیروی هوایی و زرهی بشار قابل مقایسه و امتیازدهی باشه ؟
3- بزرگترین اشتباه شما و دوستانی مثل جناب مولتکه اینه که جبهه های جنگ سوریه رو مثل خطوط درگیری جنگ جهانی دوم فرض می کنید و همین باعث میشه که با شنیدن اسم ریف دمشق و ریف فلان و ریف بیسار در اخبار بارها و بارها شمارش معکوس رو برای فتح کاخ بشار از سر بگیرید و با پایان شمارش ببینید که باز بشار خان از جاش تکون نخورده.
در حالیکه معارضه سوریه لشگر اشباحیه که همه جا هستن و هیچ جا نیستند، هیچ گاه تن به درگیری تمام عیار رو در رو با ارتش نمیدن و بی خجالت از مقابلش فرار می کنن اما بلافاصله بعد از فاصله گرفتن ارتش از منطقه باز پیداشون میشه و با پررویی مدعی پیروزی بر ارتش و فتح منطقه میشن؛ دقیقا عین دوستانشون در چچن و افغانستان. صد البته که راه صحیح مقابله با چنین دشمنی حملات مارشال ژوکفی نبود و فرستادگان ما هم بارها و بارها این روضه در گوش ستاد نشینان ارتش عربی سوریه خوندن ولی چه می شود کرد که در دانشگاه جنگ مسکو فقط همین مدل جنگیدن رو بهشون یاد دادند و ظاهرا در مذاکراتشون با بشار موفقیتش رو هم تضمین کردن. :winking:
4- عربستان روزانه 1 میلیارد دلار icon_eek درآمد نفتی و شبکه اختاپوسی القاعده و دست کم 30 سال سابقه تروریست پروری و شبکه سازی داره و مثال زنده عراق ثابت می کنه که یک تنه می تونه تا سالها آتش افروزی کنه.
اتفاقا هیچ دوره آموزشی هم مثل جنگ واقعی جنگجوی حرفه ای تربیت نمی کنه، چرا در این مورد راه دور بریم بسیاری از فاتحین خرمشهر در نیمه دوم اردیبهشت 61 برای اولین بار یک اسلحه واقعی رو لمس کردند !
کشور ظاهرا کوچک لبنان همیشه مبدا تحولات بزرگ و تاریخ ساز در جهان عرب بوده و بنده حقیر در این زمینه شما رو به مطالعه کتب تاریخ فکر سیاسی و فلسفه سیاست عربی توصیه می کنم، مخصوصا که در این مورد خاص علاوه بر خصوصیات ذاتیش بدل به ستاد فرماندهی بخش قابل توجهی از جبهه جهانی ضد سوریه هم شده.
5- ظاهرا در زمینه مبدا و معاد ترور وسام حسن هم نظریم که این کار ادامه بحث و نتیجه گیری رو آسون تر می کنه اما میشه بفرمایید اگر براساس شواهد شما عزم غرب بر ادامه جنگ سوریه تا بی نهایت جزمه چرا باید با حذف تکخال متحد و هم جبهه موضع اون و در مجموع خودش رو تضعیف کنه ؟ آیا این ترور جز پایین آوردن آمپر جنگ طلبی و بشار ستیزی محور ریاض-دوحه دلیل دیگه ای می تونه داشته باشه ؟؟
اما در پایان این بند باید متذکر بشم هارت و پورت های رسانه ای مقامات غربی از تریبون شوهای دوستان سوریه مستند محسوب نمیشه، مستند واقعی مذاکرات اردوغان و داووداوغلو با احمدی نژاد و صالحی در اجلاس اکو بود، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
6- مسرورم که نقاط اتفاق نظرمون روز به روز بیشتر میشه خودش هم در مساله استراتژیک هسته ای.
از شما بعیده که وضعیت روسیه رو در سراسر این بیست و اند سال یکسان فرض و از روی تحولات واضح اون به راحتی عبور کنید، روسها با گذر از دوره نقاهت فروپاشی حرکت آهسته و پیوستشون رو به سوی بازیابی جایگاه ابرقدرتی سابق آغاز کردن که ظهور شخصیت جاه طلب پوتین هم دقیقا در چارچوب همین آرزو قرار می گیره.
پس مطمئن باشید که روسیه در این مورد و این بازه زبانی برای جلوگیری از عزم جزم کذایی امریکا به وتو اکتفا نمی کنه و قبلا هم یکبار مفصلا توضیح داده بودم مسکو و پکن مرکز دول گرسنه صحرای افریقا نیستند که رایشون رو به رشوه وعده کمک غذایی غرب بفروشن و دلیل عدم وتوی قطعنامه های ایرانی که این همه به دوستان برخورده چیه؛ شما که در ابتدا گفتید با این نظر موافقید.
7- پاسخ به بند رشادت های ترکیه رو با یک سوال آغاز می کنم : آیا ما که در سال 2003 بیش از 10 لشگر ارتش و سپاه و تقریبا تمام توان زرهی مون رو در مرز عراق متمرکز کرده بودیم قصد حمله به این کشور یا ورود به جنگ امریکا رو داشتیم ؟!
این تمرکز نیرو طبیعی ترین کار و حداقل واکنشه، [b]اردن بی طرف علاوه بر ارتش خودش نیروی واکنش سریع خارجی هم در مرز سوریه مستقر کرده [/b]پس با محاسبات شما عبدالله اردنی هم در حال زهر چشم گرفتن از بشاره
درباره فتوحات نیروی هوایی ترکیه هم تا جایی که من به خاطر دارم این جناب داووداوغلو بود که از بمباران شهرها و روستاهای مرزی ترکیه به دست فراگفوت های سوری می نالید و تقاضای پشتیبانی هوایی از ناتو داشت ! خدای نکرده دول دموکرات و نخبه گرای غربی که مثل دولت های دیکتاتور و پوپولیست ما دروغ به خورد خلق الله نمیدن ؟!!!!
اما در مورد واکنش متقابل سوریه : اتفاقا بنده شخصا پخش زنده مصاحبه مطبوعاتی وزیر اطلاع رسانی سوریه رو که به منزله رسمی ترین موضع این کشور محسوب میشه به طور کامل از شبکه العالم پیگیری می کردم تا جاییکه به خاطر دارم تنها نرمش ایشون ابراز همدردی با خانواده پنج قربانی حادثه بود و اظهار اینکه ما با ملت ترکیه دشمنی نداریم؛ و در ادامه شلیک خمپاره رو توطئه مشترک میت و تروریست ها برای نجات تروریست ها با مداخله خارجی اعلام کرد و قول داد که بعد از اتمام تحقیقات اسناد اون رو منتشر کنه و در پایان به اردوغان هشدار داد که ارتش عربی جمجمه هر متجاوزی با پتک ارادش خرد می کنه. حالا اگر این اسمش عذرخواهیه لابد نتانیاهو هم توی مجمع عمومی سازمان ملل از ایران طلب حلالیت می کرد icon_cheesygrin
اشاره من به ترس ترکیه از مرگ استعاره ای بود از تخریب تمام دستاوردهای مادی و دنیوی این کشور در صورت ورود به جنگ نه فقط روبرو شدن با حضرت عزرائیل، بدیهیه که امریکا هم از تصور ورود به چنین جنگی احتیاج به استحمام پیدا می کنه و به ویرانی کشیدن خاک کشورهای آنسوی دنیا و به کشتن دادن مزدوران مکزیکی و کلمبیایی و آفریقایی عاشق گرین کارت امریکا براش خطری نداره.


اما در باب خبر و تفسیر خبر ! اتفاقا در روز عید سعید قربان مهمان یکی از بستگان بودیم که به یک فروند ماهواره مسلح بودند و گلاب به روتون بیش از 3 ساعت به تحلیل های شبکه ضاله شیطان پرست ایلومیناتیست icon_cheesygrin بی بی سی فارسی در باب بحران سوریه با گوش جان نیوش می کردم ولی هرچی گوش دادم خبری از فتح 99 درصد خاک سوریه به دست ارتش ظفرنمون خر... ببخشید حر و سقوط قریب الوقوع دمشق و اینها نبود و از قضا دائما ارتش سوریه رو متهم به نقض آتش بس می کردن تا جاییکه بمب گذاری صبح عید دمشق را هم تلویحا به دولت نسبت داده و اون رو بهانه آغاز دور جدید حملات ارتش قلمداد می کردند، نکنه بر و بچ فارس نیوز به اونجا هم نفوذ کردند ؟!



برای من هم جالب بود که شما اعمال بارزانی رو ملاک تخطئه نظر حقیر در باب سیاست های منطقه ای عراق قرار دادید ! [b]کیه که ندونه اقلیم کردستان مدت هاست به طور کامل از قلمروی بغداد خارج شده و جزو حوزه استحفاظی تل آویو محسوب میشه ؟[/b]
[b]درباره نقش دولت مالکی در پرونده سوریه شما رو به سخنرانی طارق الهاشمی در کنگره کذایی حزب اردوغان ارجاع میدم.[/b]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر بيگدلي عزيز؛

خداييش بعضي مواقع بحث كردن با شما بسيار سخت مي‌شه.
چون يا بديهياتي رو انكار مي‌فرمايي كه آدم مي‌مونه اصلاً چطور اثباتش كنه (مثل قضيه‌ي آماده سازي تركيه براي جنگ و عذرخواهي و عقب نشيني سوريه!).
بعضي مواقع چنان حرف دهن آدم مي‌ذاري و بعد جواب مي‌دي كه آدم مي‌مونه چي بگه (مثل قضيه‌ي ندادن فشنگ و نارنجك به معارضين و چه و چه).
بعضي مواقع هم چنان مواردي رو جزو بديهيات مي‌دوني كه باز آدم مي‌مونه چي بگه (مثل رأس و تاريخ‌ساز بودن سرزمين لبناني كه هنوز 70 سال از تولدش هم نگذشته و هميشه طفيلي جهان عرب بوده!!).
بعضي مواقع هم به زيبايي مياي از 10 خط متن، يك كلمه‌اش رو برمي‌داري و به همون جواب مي‌دي؛ گويي اين ده خط مثلاً براي هيچه (في‌المثل اسكيپ بسيار زيبا از مسئله‌ي عضويت عراق در گروه دوستان سوريه و فرار از مواضع بارزاني و بعد گير دادن به هاشمي!).

خلاصه اينكه گاهي اوقات حس مي‌كنم دارين يكم حقير رو در بحث اذيت مي‌كنين. حالا به چه دليل؟ نمي‌دونم.
ولي حقيقتش ترجيح من اين هست كه در بحث‌ها، مستند و مستدل حرف بزنيم. والا از هر جا و هر طوري حرف زدنف فكر نكنم نه كمكي به ادامه‌ي بحث كنه و نه افزايش دانشي رو براي طرفين در پي داشته باشه.

از اونجايي كه الان ساعت 2 نصفه شبه و من بايد 6 پاشم برم سر كار و مهمتر اينكه با خوندن پاسخ شما، حسابي ضد حال خوردم و انگيزه‌ام كم شد براي ادامه‌ي بحث، پاسخ‌هاي شما رو سعي مي‌كنم كوتاه عرض كنم و مابقي عرايضم رو بذارم براي فرصتي مناسب‌تر.

-----------------------------------------------------------------------------

1- هيچي. بخشي از فرمايش برادر zed به جنگ تحميلي برمي‌گشت كه اين بحث‌ها پيش اومد.

2- با نگاهي به پست‌ حقير و توضيحات بنده، متوجه اشتباه برداشت خود خواهيد شد.
فقط اميدوارم از اين پس، قبل از «شاذ» عنوان كردن نظر اين و اون، ابتدائاً نسبت به صحت برداشت خود از اون نظرات مطمئن بشين.

3- بنده چنين موردي رو عرض كردم؟ يا اين هم از آن سبك بحث كردن‌هاست كه حرف دهان بنده گذاشته و سپس جوابم رو مي‌دين؟
اساساً‌ مفهوم جنگ چريكي جز اين نيست!
ولي پذيرش مشكلات عديده‌ي ارتش سوريه، كمي پيگيري اخبار مي‌طلبه كه ...!

4- عجبست كه شما حتي بديهي‌ترين امور مثل آموزش نيروهاي نظامي ايران قبل از ارسال به خط مقدم و تمرينات ايشان رو ناديده گرفتين رفت به همين راحتي!

صد البته تمرينات ايشان حرفه‌اي نبود. ولي حداقل آموزش‌ها رو كه ديگه شامل مي‌شد!
براي اثباتش هم حوصله‌ي ارائه‌ي مستندي بيشتر از روايت فتح مرحوم آويني رو ندارم.

فكر كنم وضعيت عراق ناآرام و بي‌دولت هم زمين تا آسمون با سوريه‌اي كه حداقل يه دولت و ارتش چند دهه‌اي درش حاكمن زمين تا آسمون فرق كنه و قياس مع الفارق باشه.

علي اي حال براي تعيين نقش عربستان، نياز به مستندات قوي‌تري دارين تا اين دست فرضيات.

5- از قضا اگه به عرايض بنده در سري‌هاي قبل توجهي مي‌فرمودين، اين فرمايش رو تكرار نمي‌فرمودين.
چون به اعتقاد بنده، اساساً تركيه و غرب در جبهه‌ي مشتركي با عربستان نيستن.
از قضا در همين پس قبلي هم اين موضوع رو مجدداً عرض كردم. ولي شما ظاهراً توجهي نفرمودين.

پاسخ شما، در همون عرايض هست و نگاهي مجدد بهش، به احتمال زياد شما رو به پاسخ خواهد رسوند.

6- اينكه از نظر شما روسيه داره به قدرت سابقش مي‌رسه بحثي هست كه فكر كنم به جاي ادعا، بهتره به اثباتش بپردازين.
يعني مثلاً گام‌هاي اساسي روسيه در اين راستا رو عنوان بفرمايين. سرمايه گذاري‌ها، ياركشي‌ها، نفوذها، برخوردها و ...!

چون من يكي كه حداقل در اين چند ساله از روسيه جز ادعا چيز ديگري نديدم!

اساساً وقتي يك ابرقدرتي ساقط مي‌شه، ديگه اثرگذاري‌اش رو هم تا دهه‌ها و بلكه سده‌ها از دست مي‌ده و جاه طلبي، به تنهايي براي رسيدن به شكوه و جلال گذشته كفايت نمي‌كنه!

فرانسه تا قبل از جنگ دوم جهاني ابرقدرت جهان بود. ولي پس از اون به بازيگري درجه دوم تبديل شد. انگليس اندكي وضعش بهتر از فرانسه بود، ولي شكوه انگلستان قديم كجا و اين انگليس كجا. آلمان همين‌طور. حتي تركيه همچنين!

تاريخ با چيزي جز نوستالژي و ادعا رقم مي‌خوره.
اينكه يه زماني روسيه قدرتي داشت، مفهومش اين نيست كه هنوز هم اون قدرت رو داراست.
صد البته ميراث شوروي اونقدر بوده كه حداقل وري تسليحات متعارف و نامتعارفش هم كه شده، روسيه بتونه تكيه‌هايي داشته باشه.
ولي براي داشتن تكه‌اي از كيك جهاني، بايد گام‌هاي موثرتري برداشت كه مي‌بينيم روسيه هنوز در كشور خودش هم نتونسته چنين گام‌هايي برداره؛ چه برسه به خارج از مرزها.

7- در اين بند، اونقدر بديهيات انكار شده كه حقيقتاً پاسخي براش ندارم.
شما رو دعوت مي‌كنم به مطالعه‌ي بيشتر خبرهاي خبرگزاري‌ها. والا با ميل و علاقه‌ي شما، نه جنگي درمي‌گيره و نه جلوي جنگي گرفته مي‌شه.

قرار نيست ما هم فقط اون چيزي رو ببينيم و بشنويم كه دوست داريم.

درصورت جنگ هم شما مطمئن باشين كه اساساً جنگ اونقدري طول نخواهيد كشيد كه دستاوردها و داشته‌هاي تركيه بالكل نابود بشه. چون يا با ميانجيگري غرب و روسيه جنگ يكي دو روزه خاتمه پيدا مي‌كنه، يا با ورود ناتو به معركه داستان سوريه به پايان خواهد رسيد.

در جنگي مغلوبه هم تخريب گسترده‌اي متصور نمي‌شه بود.

حالا اگه شما كماكان مايلين همه رو بزدل و ترسو و بيچاره و ضعيف و بدبخت و چه و چه بخوانين مختارين.
ولي اين سبك بحث كردن، كمكي به پيشبرد بحث نمي‌كنه.

در آخر هم از اونجايي كه شما خيلي از قسمت‌هاي پست قبلي بنده رو بسادگي رد فرمودين و عملاً يا تفسير به رأي نموده، يا حرف دهن بنده گذاشتين و به اون حرف جواب دادين و يا بدون توجه به پاسخ، مجدد فرمايش خود رو مطرح فرمودين، پست قبلي‌ام رو حضورتون تقديم مي‌كنم و اميدوارم اينبار با دقت بيشتري عرايض بنده رو مطالعه بفرمايين.

----------------------------------------------------------------------------------------

[quote name='mostafa_by' timestamp='1351451380' post='279487']برادر بيگدلي عزيز؛

به روي چشم. عوضش مي‌كنم. ولي مگه فرقي هم مي‌كنه ...! مترسك تا زماني ترسناكه كه كلاغا فكر كنن آدمه!

1- اجازه بدين زياد با شما در اين زمينه موافق نباشم. چون تمامي قطعنامه‌هاي شوراي امنيت كه اجرايي بود، براي برقراري آتش بس بود كه از قضا هيچ يك در اون برهه‌ي زماني مد نظر شما عنوان نشد (تا جايي كه يادمه. شايدم يكي‌اش بود).

في‌المثل همون قطعنامه‌ كه شش روز پس از جنگ تحميلي بود؛ و يا قطعنامه‌اي كه پس از عمليات رمضان و مسلم بن عقيل صادر شد، تماماً در راستاي برقراري صلح بودن كه از قضا در اون زمان، ايران دست بالا رو اصلاً نداشت!

يا قطعنامه‌ي 598 در چه شرايطي صادر شد؟

يا سفر سفراي خارجه‌ي الجزاير و امثالهم براي ميانجيگري بين تهران و بغداد كه چند ماه پس از جنگ (و در زماني كه ما بشدت در حال در جا زدن و زمين دادن بوديم)، اين فرمايش شما رو نقض مي‌كنه.

البته بهتره بحث درخصوص جنگ تحميلي رو در اينجا پي نگيريم. چون ممكنه اصل بحث رو تحت الشعاع قرار بده.

2- در اينكه براي اين منازعه بايد به دنبال دلايلي بگرديم شكي نيست و بنده هم با شما موافقم.
بنده هم از قضا با شما هم‌نظرم كه توازن تسليحاتي دو طرف اصلاً قابل قياس نيست (و از قضا در اين مورد قبلاً با هم بحث كلاني هم داشته‌ بوديم و خوشحالم كه شما درخصوص برتري هوايي و زرهي دشمن قدري كوتاه اومده‌اين و اين تسليحات رو در برابر خمپاره - 60 هاي غنيمتي مخالفين مسلح قرار مي‌دين).

اما بحث بر سر عدم توان كنترل صحنه‌ي نبرد توسط رژيم سوريه‌اس كه از قضا روز به روز هم برخوردهاش خشن‌تر مي‌شه، ولي موفقيت‌هاش كمتر.

البته اين، لازمه‌ي پذيرش حقيقت تحركات مخالفين و جبهه‌هاي درگير هست كه متأسفانه شما در اين زمينه، استناد به منابعي نامعلوم فرموده و مخالفين رو در مرزهاي تركيه مي‌بينين! حال اينكه ...!

3- دوست بزرگوارم.
عربستان مگه چقدر توان تجهيز مخالفين در شمال لبنان رو داره؟ بعد اساساً مگه مخالفين مسلحي كه خيلي‌هاشون حتي تا حالا تفنگ بادي هم دست نگرفتن، فقط نياز به سلاح دارن؟ اصل خدمتي كه تركيه بهشون مي‌كنه، آموزش و سازماندهي‌شون هست! والا كلاش رو كه هر جايي مي‌شه گير آورد!

بعد شما به استناد اينكه مثلاً لبنان هم هر از چندي يه سلاحكي به مخالفين مي‌ده، اون رو رأس آبشار سياسي!!! قرار دادين؟!
اگه امكانش هست بفرمايين كدامين سياست لبنان تا به امروز، در امور داخلي سوريه اثر گذار بوده؟! بالعكس كدامين زلزله‌ي حتي كوچك در سوريه، لبنان رو تحت الشعاع قرار نداده؟!!

مگه اينكه شما همه چيز رو تير و تركش ببينين! پس با اين حساب تركيه رو بايد پدر همه‌ي آبشارهاي سوريه به حساب آورد ديگه!!

اميدوارم در اين خصوص، قدري بيشتر تأمل بفرمايين.

4- درخصوص تفاوت رفتاري و تفاوت سياست‌هاي عربستان و تركيه، اگه بخاطر داشته باشين بنده قبلاً‌ توضيحات نسبتاً مبسوطي عرض كردم. البته اون موقع، بسياري از دوستان نسبت به عرايض بنده موضع گرفته و عنوان داشتن كه چرا بنده تركيه و عربستان رو در يك جبهه قرار نداده و در يك هدف مشخص دسته بندي نكردم.
از نظر بنده هم تفاوت بين سياست‌ها و رفتارهاي اين دو كشور اظهر من الشمس هست.

از قضا اگه بخاطر داشته باشين، بنده هم عنوان داشتم كه جبهه‌ي سوم اگه نياز باشه، حتي به عربستان فشارهاي غير مستقيمي خواهد آورد؛ صرفاً براي تضعيف جبهه‌ي دوم!

ولي اينكه شما از اين موضوع، چنين نتيجه گرفتين كه «ه هیج وجه ادامه جنگ بی فایده رو مجاز نمی دونه» حقيقتش براي بنده جاي تعجب داره. چون شواهد چيز ديگري رو مي‌گه.

البته اين، به اين موضوع برمي‌گرده كه شما در برخي زمينه‌ها، تمايل دارين كه صرفاً براي نظر خود شاهد بتراشيد و اين موضوع شايد باعث مي‌شه كه نشانه‌هايي بسيار مهم به سادگي از جلوي چشم شما رد شن و شما متوجه‌شون نشين.
به همين دليل توصيه مي‌كنم ابتدا اقدام به جمع آوري مستندات و شواهد بگردين و بعد حكم و قضاوت خود رو صادر بفرمايين.

5- درخصوص موضع روسيه درخصوص تسليحات هسته‌اي ايران با شما هم‌نظرم.
اما مسئله اينجاست كه شما درخصوص روسيه دارين براساس سابقه‌ي قدرتمندي اين كشور صحبت مي‌فرمايين. يعني زماني كه اين كشور، ذيل حكومت مقتدر اتحاد جماهير سوسياليستي شوروي قرار داشت و مسكو، سمت مقابل واشنگتن بود و براساس دكترين دومينو و سپس دكترين برژنف، تلاش براي حفظ كشورهاي متحد با خود و جلوگيري از سقوط اونا در دامن ديگري به هر نحو (خواه جنگ باشه، يا انقلاب، يا كودتا يا هر مسئله‌ي ديگه)، هدف و سياست اصلي بود.

روسيه حداقل بيست و اندي سال هست كه ديگه نه در رأس، كه حتي در مدار تعيين سياست‌هاي جهاني جايگاه چنداني نداره. باز اگه بگيم پكن، جاي بحث و صحبت بيشتري داره تا روسيه.

پس اين رو شما مطمئن باشين كه غرب اگه حقيقتاً روزي عزمش رو جزم كنه كه به سوريه حمله كنه، هيچ وتويي جلودارش نخواهد بود.
اگه مي‌بينين روسيه و چين دارن از آس‌هاي خودشون براي نجات سوريه استفاده مي‌كنن، مفهومش اين نيست كه ايشان عاشق اين كشور هستن و يا فكر مي‌كنن يه سوريه‌ي دوست بيشتر براشون نمونده. چرا كه اساساً اين نظام دير يا زود رفتنيه و هر عقل سليمي هم اين رو مي‌دونه.

شما شك نداشته باشين تنها هدف، دوشيدن غرب و گرفتن امتياز هست در ازاي سكوت معني‌‌دار ايشان. امري كه غرب به اين سادگي‌ها زير بارش نرفته و فعلاً ترجيح داده با بازي با كارت‌هاي عربستان سه بعدي، قضيه رو مديريت كنه تا شايد جبهه‌ي شرقي‌ها بيش از پيش تضعيف شه!

6- براي بنده جاي تعجب و بسا شگفتي داره كه ديگه تركيه بايد چيكار مي‌كرد كه نكرد؟ و سوريه ديگه چطور بايد عذرخواهي و عقب‌نشيني مي‌كرد كه نكرد؟!
مگه جز اين بود كه تركيه هر گلوله‌ي سوريه رو با دهها گلوله باران سنگين پاسخ داد؟‌ مگه غير اين بود كه تركيه رسماً وارد حريم هوايي سوريه شد و هلي‌كوپترها و هواپيماهاي اين كشور رو فراري داد و سوريه حتي جرأت شليك پدافندي هم به سمتشون نداشت؟‌ مگه غير اين بود كه تركيه خودش رو براي جنگي تمام عيار آماده كرد؟ از مجلس اين كشور مجوز جنگ گرفت؟
مگه غير اينه كه تركيه روز به روز بيشتر به لجستيك نظامي در مرزهاش با سوريه مي‌پردازه و داره نيرو جمع مي‌كنه؟
مگه غير اينه كه هواپيماهاش رو داره به پايگاه‌هاي هوايي جنوبي‌اش مياره؟
مگه غير اينه كه تانكرهاي سوخت‌رسانش رو داره به سمت جنوب هدايت مي‌كنه؟

در نقطه‌ي مقابل مگه غير اين بود كه سوريه چندين و چند بار رسماً عذرخواهي كرد و گفت به دنبال بررسي مسببين و علل اين واقعه براي جلوگيري از اينده‌اش هست؟

مگه غير اينه كه در برابر حملات نسبتاً خصمانه‌ي تركيه، واكنش چنداني نشون نمي‌ده (هر از چندي گلوله‌اي مي‌زنه! حال اينكه در موضع قدرت ...!)؟
مگه غير اينه كه حتي دستور تخليه‌ي مرز با اين كشور رو تا چندين كيلومتر عقب‌ترش صادر كرده؟
مگه غير اينه كه نيروهاش رو از مرز عقب كشيده؟

برادر من!
ديگه شما بفرما تركيه چيكار بايد كنه كه شما باور كني كپ نكرده؟!
لابد فردا مياد دمشق رو هم مي‌گيره، بعد مي‌فرمايين ديدي كپ كرد؟ مثلاً نيومد فلان الفلان رو بگيره!!!

نكته‌‌ي ديگه، علت‌يابي عجيب شما درخصوص عدم حمله‌ي تركيه به سوريه بود كه اون رو ربطش دادين به ترس از مرگ! با اين حساب، حملات ايالات متحده به سرتاسر جهان توهمي محض هست! چون ايشان هم از مرگ مي‌ترسن!
يا شايدم برادران سوري رو شهادت طلب و عشاق الهي فرض فرمودين!!!

بديهيه كه تركيه اهداف و سياست‌هاي خودش رو دنبال مي‌كنه و بديهي‌تر اينكه هيچ وقت حمله نكردن يك كشور، نشان از ترسش نيست (الا در فرهنگ ايرانيا كه هميشه از اين دست كري خوندن‌ها زياد دارن در ادبيات‌شون). پس اي كاش قدري سياسي‌تر و حرفه‌اي‌تر به اين موضوع مي‌پرداختين و ما رو از تحليل‌هاي مفيدتون محروم نمي‌ساختين؛ صرفاً به اين خاطر كه لغزي نسبت به تركيه گفته و اندكي دلتون رو خنك بفرمايين.

دوست بزرگوارم.
اخبار رو نبايد براساس اميال شخصي تفسير كرد!
كمي سر از اون فارس نيوز بردارين تا يكم ساير خبرها هم به گوش مبارك برسه.
هرچند كه تأكيد مي‌فرمايين شما منابع مستقل فراواني در اختيار دارين، ولي حقيقتش باورش براي بنده سخته كه با در نظر گرفتن منابع مستقل فراوان، شما به اين نتايج فارس نيوزي رسيده باشين.

------------------------------------------------------------------

پ.ن : اينكه بغداد رو هم در محور ايران، روسيه و چين قرار دادين نكته‌ي قابل توجهي بود!
يعني شما خبر ندارين كه بغداد، جزو گروه به اصطلاح «دوستان سوريه» هست؟
البته اميدوارم اين رو هم نفرمايين كه عراق محض خنده و يا رد گم كني در اين اجلاس شركت كرده!

هرچند كه عراق سعي كرده مثل اردن، در اين قضيه نسبتاً بي‌طرف باشه، ولي اخبار حمايت‌هاي مرزي اين كشور از معارضين گاه و بيگاه به گوش مي‌رسه!
في‌المثل در آخرين مورد، همين ديروز خبر از كمك‌هاي پنهاني جناب بارزاني به معارضين مسلح در سايت هاي خبري داخلي پخش شد ...!

پس توصيه مي‌كنم قدري در صادر نمودن حكم، از تعجيل خود كاسته و به صبر روي بيارين.

=======================================================

برادر zed گرامي؛

اجازه بدين با فرمايش شما مخالفت داشته باشم.

روسيه از همون اوايل كه مخالفين مسلح ديگه رسماً كنترل اوضاع رو بدست گرفتن، از مخالفين سوري به عنوان تروريست ياد مي‌كرد؛ درست مثل جمهوري اسلامي ايران و رسانه‌هاي دولتي و وابسته‌ بهش. اينطور نبود كه بگيم انفجار مهيب دمشق و زدن مهمترين مهره‌هاي امنيتي و نظامي اين كشور، باعث تغيير نگرش روسيه شده باشه.
حداقل در اين تاپيك، اخبار و مصاحبه‌ها و بيانيه‌هاي مربوط به روسيه به قدر كفايت هست و اندك نگاهي به اون، شما رو از اين برداشت اشتباه درمياره.

البته اينكه شما كشتار الحوله رو با اين قاطعيت به مخالفين نسبت دادين هم برام جالب بود. گويي شما گزارش سازمان‌ها و نهادهاي بين‌المللي درخصوص اين واقعه رو مطالعه نفرمودين. يا نتيجه‌ي تحقيق كوفي عنان رو. البته بايد عرض كنم كه در رسانه‌هاي داخلي و يكسويه، چنين اخباري عموماً درج نمي‌شن.
حتي روسيه هم جرأت نسبت دادن اين موضوع به مخالفان رو نداشت و صرفاً سعي كرد قضيه رو ماست مالي كرده و اون رو سو سو جلوه بده و نتيجه‌ي طبيعي خشونت در اين كشور. تنها ايران عزيز و به تبع اون دوستان حامي شديد سوريه بودن كه با اعتماد به نفس تمام اين كشتار رو به مخالفين نسبت دادن؛ اونهم با دلايلي نسبتاً عجيب. دلايلي كه با تداومش در نبردهاي آتي، كم‌كم از مقبوليتش كاسته شده و رنگ باخته!

در اينكه گستره‌ي فكري و تصميم گيرندگان مخالفين مسلح بسيار زياد و متنوع هست بنده هم با شما هم‌نظرم.
از قضا برام جالبه كه در چنين مواردي، دوستان به اين گستره اذعان دارن، ولي وقتي بحث يه جنايت مخالفين مسلح مي‌شه، دوستان با فراموشي كامل اين مسئله، با تعميمي زيبا و با مجاز جزء به كل گرفتن، سعي در استفاده‌ي ابزاري از اين وقايع دارن. هرچند كه اين رويه، دقيقاً رويه‌ي همون رسانه‌هاي بي‌طرف! و صديق!! هست.
ولي در كل، اين گستردگي كاملاً مورد تأييده و بخشي از نقض آتش بس هم به همين موضوع برمي‌گرده.
هرچند كه از قضا اين موضوع، موضوعي بسيار مهم و اساسيه كه برادر ops هم به زيركي بهش اشاره كردن كه دوستان رو متوجه اصل و اساس قضيه بفرماين كه البته دوستان خيلي ساده از روش عبور كردن و موارد ديگري رو مطرح كردن كه همگي جز تضعيف مخالفين نبود.

شايد اگه نبود محذورات و محدودات، برادر ops واضح‌تر و آشكارتر اين موضوع رو مي‌شكافتن تا علت نگراني ايشان رو دوستان بهتر درك بفرماين!

شايد در اين صورت، دوستاني كه اين حرف‌ها به مذاق‌شون خوش نمياد، اينقدر راحت به خودشون اين جسارت رو نمي‌دادن كه به نظرات ايشان منفي بدن و عملاً به ايشون توهين كنن!

بگذريم.

درخصوص اينكه اگه مخالفين مسلح به قدرت برسن، تازه اول دردسرها و بدبختي‌هاست هم بنده با شما موافقم.
از قضا غرب هم همين نگراني رو نسبت به مسئله داره و يكي از اصلي‌ترين دلايلي كه بنده عرض مي‌كنم كه غرب تمايل به تسليح سنگين مخالفين نداره هم همين موضوع و نگراني هست.

-----------------------------------------------------------

اما نكته‌اي كه بسيار برام جاي تعجب و شگفتي داشت، مسيحي دونستن 14 مارسي‌ها و بالاخص طرفداران حريري بود! حال اينكه همه مي‌دونن عمده‌ي جريان 14 مارس، تحت رهبري حزب المستقبل سعد حريري هست كه اكثر قريب به اتفاق‌شون سني هستن (و نه مسيحي!)! جريان دوم هم وليد جنبلاط و حزب سوسياليست ترقي خواه هست كه عمدتاً دروزي هستن (و نه مسيحي!!). البته جنبلاط دائماً در بين دو گروه در حال نوسانه!!

اما جالب‌تر اينكه اصلي‌ترين حزب تشكيل دهنده‌ي ائتلاف 8 مارس هم مسيحي هست!! از قضا تنها اعضاء شيعه‌ي ائتلاف 8 مارس، حزب الله لبنان و جنبش امل هستن كه البته امل، سكولاره. ساير تشكيل دهندگانشون هم مسيحي، ماروني، دروزي و سني‌‌ان.

پس اين تقسيم بندي شما و بعد به تبع اون نتيجه گيري‌تون به نظرم جاي كار بسياري داره و اميدوارم اين مسئله رو مدنظر قرار بدين و توجه بيشتري درموردش بفرمايين.

ضمن اينكه فرمايش شما، باز دفاع و حمايت غرب از دولت ميقاتي رو توجيه نمي‌كنه؛ بالاخص با سناريويي كه چيدين.
شايد منظور شما اين باشه كه غرب چون ديد اين قضيه نگرفته اين كار رو كرده! ولي در اين شرايط هم حداكثر مي‌بايست موضع سكوت و بي‌طرفي و نديدن رو اتخاذ مي‌كرد؛ نه اتخاذ موضعي دقيقاً خلاف جهت مواضع (از نظر ايران) فرزندان خود در ائتلاف 14 مارس!

پس فكر كنم اگه مجدداً در اين خصوص بازنگري و دقت بيشتري اگه بفرمايين به نتيجه‌ و تحليل بهتري دست پيدا خواهيد كرد.

اما اينكه اساساً هر تحركي كه در لبنان انجام مي‌گيره رو ربطش بديم به حزب الله لبنان، و در قالب حمايت و يا توطئه له و عليه‌ ايشان بدونيم، مسئله‌اي هست كه من چندان نمي‌پسندم و سعي مي‌كنم اين رو باور داشته باشم كه در دنيا، كشورهاي زيادي هستن و فقط ايران نيست و هدف‌هاي زيادي هستن و صرفاً هدف، محو و نابودي ايران نيست و در خاورميانه هم تحركات، سياست‌ها، اهداف و دلايل بسياري براي اقدامات وجود داره و همه چيز صرفاً حول حزب الله لبنان نيست!

به عبارت ديگه هرچيز جاي خود.

ولي خوب. اين، بحثي فرعيه كه به موضوع اصلي بحث ما باز نمي‌گرده.

فعلاً تا همين‌جا كافيه و زياده گويي رو خاتمه مي‌دم.

شرمنده از اينكه با عرايض بي‌ارزشم، وقت شما دو بزرگوار رو گرفتم.
اگه در عرايضم هم ناخواسته جسارتي خدمت شما دو بزرگوار كردم؛ پيشاپيش ازتون عذرخواهي مي‌كنم.[/quote]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر بیگدلی
در باب بند سوم سخنان شما
اتفاقا شما و دوستان بزرگوارتان سوریه را شبیه جبهه های جنگ جهانی دوم می بینید
به این معنی که ده ها بار تاکنون فرمودید و می فرمایید که فلان و فلان منطقه ((پاکسازی ))شد و تا یکی دوماه دیگر کار مخالفان تمام است بعدش می بینیم یکی دو روز بعد شدیدترین درگیری ها همانجا دوباره شروع می شود
البته تاکتیک مخالفان در اوایل که سازماندهی درست و حسابی و تعداد کافی نداشتند جنگ چریکی و بزن دررو بود اما از دو ماه پیش تا حالا توانایی حفظ زمین را هم به خوبی در استان های حلب و ادلب و حومه دمشق و دیرالزور نشان داده اند
نمونه اش همین شهر معره النعمان که 20 روز است در تصرف مخالفان است و ارتش با وجود ده ها سورتی بمبارن هوایی و به کارگیری گسترده نیروی زرهی هنوز از پس گرفتنش عاجز مانده
استان حلب وشهرهایش هم به همین صورت
حتی اگر این توانایی را از دست بدهند که بعید است
باز هم با بازگشت به تاکتیک بزن دررو به تدریج دمار از روزگار نیروهای اسد درخواهند آورد
فراموش نکنید حتی با خروج روس ها از افغانستان سه سال طول کشید تا مجاهدین افغان که خیلی مجهزتر از مخالفان کنونی سوریه بودند بتوانند کابل را فتح کنند
برای مخالفان سوریه بنده مدتی خیلی کوتاه تر از این متصورم
درگیری مسلحانه به صورت سازمان یافته تازه حدود 10 ماه است که شروع شده
وضع نیروهای اسد با پشتیبانی گسترده هوایی این است وای به روزی که این قابلیت را هم از دست بدهند
ضمنا نوشته اید بمباران!!شهرهای ترکیه توسط فراگفوت!!های سوری
اولا که سوریه سوخو-25 یا همان فراگفوت ندارد
ثانیا که سوای قضیه آکجاقلعه و یکی دومورد آتش سلاح های سبک در استان لاذقیه که چندمتر آن ورتر در استان هاتای ترکیه آن هم در مناطق غیرمسکونی بوده است هیچ اتفاق دیگری در مرز دو کشور رخ نداده است
لطفا منبع مناسب برای سخنانتان معرفی کنید
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامي
خدمت برادر مصطفي عزيز عرض کنم که شرمنده مي فرماييد بنده از مصاحبت شما بسيار استفاده مي کنم و خوشحال مي شوم که بزرگوارانه نظرات خود را در خصوص عرايض حقير بيان مي فرماييد و به هيچ وجه حمل بر جسارت يا وقت گرفتن نمي کنم .
در خصوص مورد لبنان جناحي که به کاخ نخست وزيري حمله کرده بود شبه نظاميان وابسته به سمير جعجع بودند . يک لحظه شک کردم نکند سمير جعجع سني باشد در گوگل سرچ کردم جواب مسيحي بود باز اگر اشتباه ديدم تصحيح بفرماييد . مهم نيست اصلي ترين حزب اعتلاف سني يا مسيحي است مهم اين است که شبه نظامي مسيحي حالا وابسته به هر طرف به کاخ نخست وزيري سني حمله کرده . اگر جناح ميشل عون هم به مجلس لبنان حمله کند همين موضوع تکرار مي شود و اين دفعه شيعيان و مسيحيان صف آرايي خواهند کرد .
در خصوص انفجار دمشق و زدن مهره هاي امنيتي رژيم اسد منظور تغيير نگرش روسيه نبود بلکه منظور تغيير رويکرد مخالفين بود که به دليل اطمينان از تصرف دمشق و سقوط بشار اسد صورت گرفت و اتفاقا همين تغيير رويکرد به ضرر آنها تمام شد و دست بشار اسد و حاميان وي را باز گذاشت به طوري که تغيير شرايط و صحنه نبرد قبل و بعد از اين واقعه محسوس است
در خصوص کشتار الحوله هم چون به گزارشهاي کوفي عنان و قطعنامه شوراي امنيت استناد مي کنيد و آن را مي پذيريد صحبتي ندارم هر چند گزارشهاي ديگري از منابع مستقل غربي وجود دارد که خلاف اين ادعا را اثبات مي کند از جمله گزارش راينر هرمن روزنامه نگار آلماني در روزنامه Frankfurter Allgemeine Zeitung . ولي باز جاي اين پرسش باقي مي ماند که رژيم اسد به چه دليل بايد زمينه کشتاري را فراهم آورد که از قضا تمام شواهد را هم عليه خود باقي گذاشته و زمينه محکوميت جهاني خود را فراهم آورد . کسي که مي خواهد جنايتي را انجام دهد شواهد و دلايل عليه خود را از بين مي برد تا خود در مظان اتهام قرار نگيرد . ضمنا چه کسي يا چه کساني از اين کشتار نفع مي برند و نفع بردند ؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b] [url="/fa/news/238871/آتش‌بس-در-سوریه-عملا-کنار-گذاشته-شد-131-کشته-در-روز-یکشنبه"]آتش‌بس در سوریه عملا کنار گذاشته شد/ 131 کشته در روز یکشنبه [/url][/b]

[url="http://www.asriran.com/fa/news/238871/آتش‌بس-در-سوریه-عملا-کنار-گذاشته-شد-131-کشته-در-روز-یکشنبه"]http://www.asriran.com/fa/news/238871/آتش‌بس-در-سوریه-عملا-کنار-گذاشته-شد-131-کشته-در-روز-یکشنبه[/url]
تو خبر آورده که 70 تا از نیروهای دولتی سوریه تحت محاصره مخالفین مجبور شدن(در نواحی مرزی) خودشونو به نیروهای مرزی ترکیه تسلیم کنن.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.