Recommended Posts

2 hours قبل , MR9 گفت:

 

intrel.jpg

 

بسم ا...

 

اگر حوزه روابط بین الملل را یک پازل در نظر بگیریم ، کشورها و واحدهای سیاسی همسو ، به شکل مستمر درتلاشند تا با اجرای مانورهای سیاسی ، نظامی ، اطلاعاتی و.... مواضع خودشون را در یک رویداد خاص ، تقویت کنند ، نگاهی به سیر عملکرد ترکها در منطقه ، ( غیر از شوآف کشتی مرمره و...) کامل در این زمینه قابل بررسی هست .

ضمن اینکه اعتقاد نداریم که همه سرنخ ها به تل آویو وصل هست ، بلکه تل آویو بعنوان " سر مار "  به صورتی دارد رشته های خودش را درمنطقه می بافد که درنهایت منافع بلند مدت آنها تامین شود ، این وسط ترکها ، یک ابزارند برای تسهیل این امر و در زمان خودش ، وقتی زمان استفاده از این ابزار تمام شد ، به راحتی از بازی کنار گذاشته میشوند .

پی نوشت :

رفتار و عملکرد رییس جمهوری فعلی ترکیه و مقایسه آن با عراق دهه هشتاد و عطش استفاده از نیروی های مسلح خودش گویای همه چیز هست . یک زمانی رویای قادسیه دوم ، الان هم  رویای امپراتوری عثمانی ، جالب نیست ؟!!

   

 

اینکه حرکات فعلی ترکیه در جهت منافع اسرائیل هست شکی درش نیست، ولی حرف من اینه که این موضوع لزوما به معنای ابزار بودن ترکیه برای اسرائیل و یا طراحی شدن این قضیه توسط اسرائیل نیست.

 

حرکات فعلی ترکیه کاملا در راستای انگیزه های ملی خودشون یعنی جبران عقده تاریخی شکست و تجزیه امپراطوری عثمانی و بهره برداری از شرایط فعلی سوریه یا سایر کشورها مثل لیبی جهت تا حدی  شبیه سازی اون امپراطوری سابق با گسترش نفوذ خودشون  خصوصا که به رشد اقتصادی مناسبی هم رسیدن، قابل توجیه هست که اتفاقا در این برهه در جهت منافع اسرائیل هم هست.

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
27 minutes قبل , M-ATF گفت:

 

اینکه حرکات فعلی ترکیه در جهت منافع اسرائیل هست شکی درش نیست، ولی حرف من اینه که این موضوع لزوما به معنای ابزار بودن ترکیه برای اسرائیل و یا طراحی شدن این قضیه توسط اسرائیل نیست.

 

 

خوب ، بله ، این شکلی هم می شود این را تحلیل کرد ولی ماهیت عمل ترکیه در دوره زمانی "حال حاضر" به دلایل مختلف ، این فرض را برای تحلیلگر مسائل خاورمیانه بوجود می آورد که اگر یک زمانی حاکمیت عراق ، بعنوان یک بازیگر سیاسی منطقه ای در دهه 70 و هشتاد میلادی ، دانسته یا نادانسته ، به شکلی عمل کرد که در نهایت موجب تقویت سیاستهای اسرائیل در منطقه شد ( یعنی توان نظامی و اقتصادی کشورهای مسلمان که می بایست برای توسعه داخلی و در مرحله بعد ، روبروی اسراییل قرار بگیرد( 1988- 1980   و بعد از ان  1990-1991 )   بدلیل توهمات حاکم بغداد ، رو دروی هم قرار گرفت و تنها تل آویو بود که از این مساله سود برد ،  حالا بعد از عراق ، این ترکیه هست که علیرغم ادعای چسبیدن به اروپا ، تمام سرمایه های نظامی و اقتصادی خودش را دارد در جهت تقویت منافع اسراییل ، هزینه می کند ( در حالی که خودشون هم اطلاع دارند عصر و دوره امپراتوری سازی ، ان هم با زور سرنیزه ،  سپری شده  و قابل تحقق نیست )  . 

یعنی از یک نگاه تمامی کشورهای مدعی در منطقه به روشهای مختلف دارند تضعیف می شوند ، عربستان در یمن ، ترکیه در سوریه ، و ایران هم بواسطه تحریم و.... این روند در دراز مدت کاملا به نفع اسراییل در منطقه است که آرام یک گوشه ای نشسته و دارد به طراحی آینده منطقه فکر می کند . 

 

طبیعتا " مجموع  این موارد ، اگر در سیر حوادث 10 سال اخیر تحلیل شود ، یک نتیجه را در اختیار بررسی کننده ، قرار می  دهد : اسراییل 

 

پی نوشت

البته این نظر ، به معنای بزرگنمایی نقش اسراییل نیست و توان تل آویو را نباید مافوق تصورات ، تحلیل کنیم ولی دست کم گرفتن طراحی تل آویو هم روند منطقی محسوب نمی شود .

 

  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , MR9 گفت:

رفتار و عملکرد رییس جمهوری فعلی ترکیه و مقایسه آن با عراق دهه هشتاد و عطش استفاده از نیروی های مسلح خودش گویای همه چیز هست . یک زمانی رویای قادسیه دوم ، الان هم  رویای امپراتوری عثمانی ، جالب نیست ؟!!

 

 باکمال احترام هم طراز کردن عراق وترکیه مقایسه دقیقی نیست هم بلحاظ ظرفیت های تاریخی اقتصادی نظامی  وسیاسی با دوکشور کاملا متفاوت روبرو هستیم اگر یک مرور ی به  دخالت های نظامی ترکیه بکنیم  میتواند مفید باشد.

 

در سال ۱۹۶۳ حملات یونانیان به ترکهای جزیره به شدت افزایش یافت. این وضعیت سبب شد تا نیروی هوایی ترکیه برای بیان حمایت خود از ترک تباران بر فراز جزیره قبرس پرواز و قدرت خود را نشان دهد.
ترکیه برای دفاع از جان و مال و ناموس ترکهای قبرس در برابر یونانی ها درصدد پیاده کردن نیرو در جزیره بود. اما نامه جانسون رییس جمهوری وقت آمریکا به دولت آنکارا مانع از تحقق این اقدام نظامی شد. چراکه آمریکا مایل نبود تا اسلحه ارسالی این کشور به ترکیه و یونان که هر دو عضو ناتو بودند مورد استفاده قرار گیرد.
ترکیه نیز به دلیل در اختیار نداشتن کشتی به تعداد کافی قادر به ارسال نیروی به قبرس نگردید. اما ارسال سلاح به ترکهای قبرس برای دفاع از خود و نیز ارایه تعلیم نظامی مدافعان در حال انجام بود. در این دوره تبلیغات گسترده متقابلی در حال انجام بود. حتی رادیوی یونانیها برای تحقیر ترکها به دفعات اقدام به پخش ترانه "منتظرت شدم و نیامدی" نمود. این در حالی است که طرف ترک نیز با ترانه "یک شب غافلگیرت خواهم کرد" به طرف یونانی پاسخ می داد.
به این ترتیب بیش از یک دهه توام با خون و آتش گذشت و سال ۱۹۷۴ فرا رسید. در آن سال کودتایی نظامی در یونان اتفاق افتاد و رویای "انوسیس" به مورد اجرا گذاشته شد. اما ترکیه از سال ۱۹۶۳ در حال آماده شدن برای آن روز بزرگ بود.
بولنت اجویت و شریک ائتلافی اش نجم الدین اربکان تصمیم به دخالت در نظامی در جزیره گرفتند. کوشیده شد تا اعتراضات انگلستان که دارای یک پایگاه نظامی در قبرس بود رفع گردد. به این ترتیب در روز ۲۰ جولای سال ۱۹۷۴ ارتش ترکیه از دریا و و هوا وارد قبرس شد.

بولنت اجویت و شریک ائتلافی اش نجم الدین اربکان تصمیم به دخالت در نظامی در جزیره گرفتند. کوشیده شد تا اعتراضات انگلستان که دارای یک پایگاه نظامی در قبرس بود رفع گردد. به این ترتیب در روز ۲۰ جولای سال ۱۹۷۴ ارتش ترکیه از دریا و و هوا وارد قبرس شد.
از یکسو نیروی دریایی ترکیه وارد سواحل گیرنه شد و از سوی دیگر چتربازان ترک در میانه جزیره فرود آمدند. نبرد تا روز ۱۴ اوت ادامه یافت و با پیروزی دولت و ملت ترکیه به پایان رسید. به این ترتیب ترکیه با یهره گیری از حق ضمانت خود وارد قبرس شد و در حدود نیمی از جزیره را آزاد کرد و بار دیگر آرامش را با خود برگرداند.  

 

متن بالا و خصوصا  نکات برجسته شده  بسیار  قابل تأمل  است . که من فقط به یک نکته  از اینها اشاره میکنم .

 

گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه امروز  در پارلمان این کشور در آنکارا اظهار کرد: ترکیه قصد عقب‌نشینی از ایست‌های نظارتی در استان ادلب واقع در شمال غرب سوریه را ندارد و در صورتی که هدف قرار بگیرد، مقابله به مثل خواهد کرد.

آکار گفت: ترکیه به عنوان یکی از کشورهای ضامن در توافقنامه سوچی، از اختیارات لازم  برای اتخاذ تدابیر لازم جهت تضمین آتش‌بس برخوردار است.

 

 

ویرایش شده در توسط HAMAD2012
  • Like 1
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , HAMAD2012 گفت:

 

 باکمال احترام مقایسه عراق وترکیه مقایسه درستی نیست هم بلحاظ ظرفیت های تاریخی اقتصادی نظامی  وسیاسی با دوکشور کاملا متفاوت روبرو هستیم  نکاتی یک مرور  به  دخالت های نظامی ترکیه مفید میتواند باشد.

 

 

خواهش می کنم ، بالاخره میلیتاری ، محلی هست برای تضارب آراء بصورت محترمانه . این اصلی ترین دلیلی هست که اینجا حضور داریم 

 

بحث قبرس ( بعنوان یک مساله ای که به تمامیت ارضی ترکیه مرتبط هست / هر چند سر این مساله هم باید نشست و بیشتر صحبت کرد )  ، متفاوت از مساله سوریه است .  

 

در قضیه اختلاف با یونان ، به دلایل درست یا غلط ، ترکها این خشکی را جزیی از خاک خودشون قلمداد می کردند و درجریان عملیات موسوم به آتیلا ، دست به اقداماتی زدند که نام بردید ولی در سوریه ، قضیه کاملا متفاوت هست . ترکها دلیل قانع کننده ای برای حمایت از شورشیان مسلح  در شمال سوریه ندارند و بدون مجوز نهادی مثل سازمان ملل ، سرخود  وارد خاک کشور همسایه ای شدند که درگیر یک جنگ داخلی هست  و به جای کمک به حل بحران ، خودشون تبدیل به عامل تشدید بحران شدند . این قدرت نمایی نظامی ، متاثر از  همون ایده پردازی است که در پستهای قبلی  ازآن نام برده شد ، ضمن اینکه  ذی نفوذ بودن ارتش در ساختار سیاسی ترکیه  هم مزید براین علت هست .

ضمن اینکه در سال 1974 ، ترکها با  استفاده از ضعف یونان  ( که در آن زمان تازه  از حکومت ناشی از کوتادی مشهور به کودتای سرهنگها خلاص شده بود )  دست به این عملیات زدند والا شاید نتیجه به یک شکل دیگری درمی آمد . 

 

یک نکته ای را باید بیان شود  ، همانطور که عراق در سپتامبر 1980 دست به عملی زد که برای همیشه تاریخ ، بر روی روابط بین ایران و عراق ، تاثیر گذار  خواهد بود ، نقش تخریبی ترکها در سوریه هم برای همیشه روابط بین دو کشور ، حتی اگر در آینده ، اسد بر سرکار نباشد ، را تحت تاثیر خودش قرارمی دهد  . این را براساس تجربه خودمون دارم عرض  می کنم .

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

"عهد ملی  رویای ملی ترکیه"

 

در ادامه بحث درباره نئو عثمانی گرایی  و دخالت های  نظامی  ترکیه  در سایر کشور ها با جناب  MR9

 

بر 12 اسفند 1398 در 23:30 , MR9 گفت:

در قضیه اختلاف با یونان ، به دلایل درست یا غلط ، ترکها این خشکی را جزیی از خاک خودشون قلمداد می کردند و درجریان عملیات موسوم به آتیلا ، دست به اقداماتی زدند که نام بردید ولی در سوریه ، قضیه کاملا متفاوت هست . ترکها دلیل قانع کننده ای برای حمایت از شورشیان مسلح  در شمال سوریه ندارند

 

نکته که ایشون در بالا به  آن اشاره کردن  تا دقیق  و عمقیق تر  بحث رو ادامه دهم  .

 

در سال های اخیر  در سخنانی که از مسئولین تر کیه  وبخصوص جناب رجب طیب اردوغان  روی یک  مسئله  تاکید خاصی میشود وآن بحث عهد ملی ترکیه می باشد .

 

نقل از روزنامه جمهوریت، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه که در مراسم سالگرد درگذشت مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) بنیانگذار جمهوری ترکیه در کاخ ریاست جمهوری سخنرانی می کرد در اظهارات مهمی عنوان کرده است: یک بار دیگر سناریوهای خونین در منطقه و کشورمان بر روی کار گذاشته شده است. در دو قرن اخیر چیزهای بسیار زیادی را از دست دادیم. فداکاری های بسیار زیادی را انجام دادیم که دیگر برای عقب رفتن حتی یک سانتی متر هم جا نداریم. ما زمانی که جنگ استقلال خود را شروع می کردیم حتی نتوانستیم به میثاق ملی که اعلام کرده بودیم عمل کنیم. اگر اکنون به تحولات سوریه و عراق دقت کنید متوجه خواهید شد که منظور چه هست. منظور بنده این است: با بار دیگر باید به میثاق ملی عمل کنیم. اگر به حدود ما در میثاق ملی حمله ای صورت می گیرد؛ اگر به مرزهای تعیین شده مان در میثاق ملی تجاوزی صورت می گیرد نمی توانیم بگوییم بفرمایید. مجبوریم هر چه لازم است را انجام دهیم. عملیات سپر فرات نیز همین بود. اقدامی که اکنون در ادلب و عفرین نیز صورت می گیرد همین مسئله است. ما نمی توانیم به این مسئله تماشاگر باشیم. مردم آنجا خویشاوندان ما هستند، خویشاوندان آنان نیستند. ما مجبور به احقاق حقوق خویشاوندان خود هستیم. معاهده لوزان برای ما در کنار این که دستاوردهایی داشت شکست هایی نیز داشت. با سخن گفتن از دستاوردهای لوزان نمی توانیم شکست های آن را پنهان کنیم.

وی در ادامه اظهارات خود تصریح کرده است: با در کنار گذاشتن ابعاد اقتصادی و سیاسی عرض می کنم، مهمترین عامل مشکلات امنیتی که امروز در مرزهای جنوبی مان با آن روبه رو هستیم ضعف هایی است که در میثاق ملی از خود نشان داده ایم. اگر آن ضعف ها را از خود نشان نداده بودیم الان در کجا قرار داشتیم تصور کنید. اکنون کسانی که در گذشته میثاق ملی را از ما گرفته و با نادیده گرفتن معاهده لوزان در تلاش برای اعمال معاده سور هستند ولی اکنون نمی بینند که ترکیه دیگر همان ترکیه سابق نیست.  

 

اردوغان رییس جمهور ترکیه در سال ۲۰۱۵ در اظهارنظری اعلام کرد:روزی می ‌رسد که کرکوک و حلب و موصل و اربیل را به ترکیه الحاق می‌کنیم.

 

"احمد داود اغلو" که سال ۲۰۰۹ وزیر خارجه ترکیه بود با انتشار کتابی به نام"عمق استرلتژیک" هدف دولت ترکیه در خصوص این طرح را آشکار کرد و بعدا در دی سال ۲۰۱۰ در نشستی با مقامات انگلیسی، دولت عثمانی را نمونه‌ای از همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام ذکر کرده بود و همچنین در اردیبهشت سال ۲۰۱۱ در شهر "چنکالای" ترکیه در سخنرانی اعلام کرد:آن ملت‌هایی که از ما جدا شده‌اند می‌خواهند دوباره با آشتی و آرامی به ترکیه ملحق شوند.از زمان به روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه اظهارنظرهای فراوانی از سوی مقامات ترکیه در خصوص بازگشت به مرزهای میثاق ملی مطرح شده است.تا به امروز تعداد زیادی سریال و فیلم‌سینمایی در خصوص دوران طلایی حکومت عثمانی ساخته شده‌اند که همگی به نوعی به دنبال تهیج احساسات مردم ترکیه و برانگیختن حس ملیگرایی آن‌ها برای پشتیبانی از اقدامات نظامی و سیاسی دولتمردان این کشور بوده تا عملیات‌های نظامی خارج از مرزهای ترکیه را به نوعی بازگشت به خاک دولت عثمانی قلمداد کنند.

 

اما این عهدملی (میثاق ملی) چیست که سیاست مداران ترکیه بسیار بر ان تاکید میکنند چیست .؟

 

در پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی به اندازه‌ای تضعیف شده بود که تنها ترکیه امروزی و شمال عراق و شمال سوریه و بخشی از خاک یونان را در اختیار داشت.قدرت‌های جهانی آن‌ زمان به دنبال کوچک کردن بیشتر دولت عثمانی بودند تا در نهایت در چارچوب جمهوری امروز ترکیه این کشور شکل گرفت.دولت عثمانی پیش از تجزیه پروژه‌ای را با نام میثاق ملی برای صلح با دول غربی آماده کرد و این پروژه در سال ۱۹۲۰ از سوی پارلمان ترکیه تصویب شد.

مفاد پروژه میثاق ملی

۱) در جریان امضای تفاهم نامه آتش بس "موندروس" مرزهای سیاسی ترکیه معلوم شده است و مناطقی که تحت اشغال نیروهای متخاصم (کشورهای اروپایی متداخل در جنگ جهانی اول) نیستند، به عنوان بخشی از سرزمین ترکیه محسوب می‌شوند.

 ۲) شهرهای قارص، آرداهان و باتوم که بعنوان ولایات ثلاثه محسوب می‌شوند، از طریق رفراندوم تعیین وضعیت خواهند شد.

 ۳) اعراب آینده خودشان را تعیین خواهند کرد و بعد از این جزو اراضی عثمانی تلقی نشده و از طریق رفراندوم سرنوشت سیاسی خود را تعیین خواهند کرد. 

۴) مناطق موجود در تراکیای غربی نیز با همه پرسی تعیین وضعیت خواهند شد.

 ۵) چنانچه امنیت استانبول و منطقه مرمره از طریق دولت ترکیه تأمین شود، تنگه‌های بسفر و داردانل برای تردد کشتی‌ها گشوده خواهد شد.

 ۶) حقوق مدنی و اجتماعی اقلیتهای قومی و مذهبی در داخل ترکیه همسان با اتباع ترکی خواهد بود و دولت مؤظف به رعایت آن است.

 ۷) محدودیت‌های سیاسی، مالی و قضایی که در قالب کاپیتولاسیون اجرا می‌شده است، بعد از این ملغی می‌شود.

براساس این طرح نیروهای هر دو طرف جنگ، در هر جایی مستقر هستند،در همانجا باقی می‌مانند تا پیمان‌ صلح امضاء شود.در آن زمان ولایت موصل عراق را دربرمی‌گرفت در کنترل سپاه عثمانی قرار داشت.انگلیسی‌ها از پایگاه استراتژیک موصل اطلاع داشتند.آن‌ها آتش بس "موندروس" را فسخ کردند و موصل را از کنترل سپاه عثمانی خارج کردند.در نتیجه ابتدا پیمان سور و سپس پیمان لوزان منعقد شد . 

 

درادامه اما باید  پیمان های لوزان وسور  همچنین  وضعیت آن زمان باید مرور کرد تا به ابعاد تفکر سیاست مداران جدید ترکیه آشنا شد

 

«توافقنامه لوزان» نام پیمان صلحی بود که در لوزان سوئیس در سال ۱۹۲۳ میان ترکیه از یک سو و متفقین از سوی دیگر به امضا رسید و باعث به رسمیت شناخته شدن کشور تازه‌بنیاد ترکیه از سوی کشورهای جهان شد.

متفقین پس از پیروزی در جنگ جهانی اول برای تنبیه امپراتوری عثمانی طی پیمانی به نام توافق «سور» قلمروی این امپراتوری را به منطقه آناتولی که اهالی آن منحصرا ترک‌تبار بودند، محدود کردند؛ در آن هنگام، بریتانیا و فرانسه تنگه‌های «داردانل» و «بسفور» و شهر استانبول را در تصرف خود داشتند.

بر اساس همین پیمان ساحل غربی آناتولی نیز به یونانی‌ها داده شد و مقرر شد یک ارمنستان بزرگ مستقل و یک منطقه خودمختار کردنشین در بخش‌های شرقی آناتولی ایجاد شود؛ و این به معنای تجریه و پایان امپراتوری عثمانی بود.

این پیمان اعتراض و شورش ملی گرایان ترک را در پی داشت. آنها با کمک بلشویک‌های روسیه کشور جدیدالتاسیس ارمنستان بزرگ را از بین برده و قلمروی ارامنه را محدود به سرزمین کوچک ارمنستان امروزی در ناحیه قفقاز کردند و سپس به جنگ یونان رفتند.

در ماه اوت سال ۱۹۲۱ میلادی ترک‌ها پس از یک نبرد سه هفته‌ای یونان را از رودخانه «ساکاریا» عقب رانده و تا یک سال بعد موفق شدند به طور کامل نیروهای یونانی را تا دریای اژه عقب برانند.
 
پیروزی های نیروهای ملی‌گرای ترکیه سرانجام باعث شد مقامات کشورهای متفق چون یونان، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، رومانی و پادشاهی صرب‌ و کروات‌ و اسلوونی چاره ای نداشته باشند جز اینکه در ۲۴ ژوئن سال ۱۹۲۳ میلادی در شهر لوزان سوئیس برای صلح با ترکیه و ملغی کردن توافق «سور» پشت میز مذاکره بنشینند.

براساس پیمان جدید که به توافق لوزان معروف شد ترک‌ها تنگه‌های داردانل و بسفور، شهر استانبول، بخش اروپایی ترکیه و نیز ساحل شرقی دریای اژه را بازپس گرفتند و ترکیه مدرن را پایه گذاری کردند.

همچنین موافقت‌نامه سایکس-پیکو توافقی سری میان بریتانیای کبیر و فرانسه بود که در ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافق‌نامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترک‌های عثمانی بودند.  

 

چهار سال تا پایان پیمان لوزان باقی مانده جنگ بزرگی منطقه را دربرگرفته و ترکیه خود را برای چیزی بیش از طرح میثاق ملی آماده می‌کند و در همین چارچوب توانسته است عفرین،شهبا،باب،اعزاز،جرابلس، را در شمال سوریه و با ورود به عمق سی کیلومتری،بخش‌هایی از ادلب را نیز تصرف کند.

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط HAMAD2012
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 minutes قبل , HAMAD2012 گفت:

در دو قرن اخیر چیزهای بسیار زیادی را از دست دادیم.

 

بسم ا... 

 

همین یک جمله ، خودش گویای همه چیز هست ، اگر قرار به  بازگشت  شکل جغرافیای سیاسی منطقه به 200 سال پیش باشد ، مدعیان زیادی در صف قرار دارند . طبیعتا"  چنین چیزی امکان پذیر نیست ، بخصوص با حربه "زور" 

 

3-4-2020_10-34-37_PM.jpg

 

این چیزی که رفیق ما در آنکارا دنبالش می گردد،این الگو هست و نه تنها ما ، روسها ، اروپایی ها  ، کشورهای شمال افریقا و در واقع کل دنیا ، به این طرز تفکر می خندند و قطع بدونید یک روزی ترمز این را برای ترکها خواهند کشید ، همون طور که ترمز عراق را کشیدند .

 

این مورد ذیل را هم شاید 4-5 سال پیش تصور می کنم برادر عزیز @crazy-doctor  در مرحوم استاتوس گذاشته بودند 

 

متن تصویر اول را ببینید ، واکنش بقیه را نسبت به این حرکات رصد کنید big_grin

 

4983fwp7071960kgw9u5.jpg

 

پی نوشت :

اگر می بینید که یک مقداری در این زمینه  جدی - شوخی عمل می کنم ، به این دلیل هست دوره لشکر کشی و الحاق سرزمینی ( آنشلوس ) تمام شده 

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این آشی بود که آمریکا و شرکا برای منطقه پختن وقنی ایران رو ضعیف میکنی این میشه که ترکیه داعیه عثمانی به سرش میزنه ایران قدرتمند همیشه باعث توازن متطقه بوده این بلند پروازیهای ترکیه امیداورم کلا به نفع ما تموم بشه

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MR9 گفت:

دوره لشکر کشی و الحاق سرزمینی ( آنشلوس ) تمام شده 

 

شاید هم تمام نشده  بنظر میرسد  موازنه قدرت نقش اساسی در این وضعیت بازی میکند.  لزوما  بازگشت به دویست سال گذشته مطرح نیست  بلکه با توجه به وضعیت کشورهای اطراف ومنطقه  شما برای نفوذ و ایجاد پایگاه استراتژیک و همچنین همراهی مردم  ترکیه  نیاز به یک مستمسک قانونی و موجه دارید  قضیه قبرس وهمچنین  الحاق کریمه به روسیه  این مسئله رو ثابت میکنه  درمورد ترکیه  البته شاید کار به الحاق نرسد و کفه ترازو را   به سمت نوعی خود مختاری تحت قیمومیت ترکیه  سنگین نماید ولی قضیه اسکندرون ( هاتای )  باعث میشود همه احتمالات روی میز قرار  گیرد

 

 

ویرایش شده در توسط HAMAD2012
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 minutes قبل , HAMAD2012 گفت:

 

شاید هم تمام نشده  بنظر میرسد 

 

الحاق سرزمینی ، درست زمانهایی صورت می گیرد که کشور مخاطب ، دچار ضعف شده باشد ( اتریش ، اوکراین ، سوریه ) . طبیعتا" به محض قدرت گیری مجدد ، همه تلاش های روی بازگرداندن بخش از دست رفته  متمرکز میشود و این یعنی استمرار بحران  و درگیری نظامی . بطور طبیعی ، الحاق با زور ، پایدار نیست و در بازه های زمانی مشخص ( زودهنگام یا طولانی ) مجددا" موجب ایجاد درگیری بین دوطرف خواهد شد . ترکها هم از این روند مستثنی نیستند و دخالت انها در سوریه ، در درازمدت ، توان نظامی / سیاسی انها را خواهد بلعید ، بخصوص اینکه قصد سرزمینی در سوریه داشته باشند . ضمن اینکه ترکها همیشه بعنوان یک وزنه سیاسی / نظامی جلوی ایران مطرح بودند و اگر وارد این تقابل شوند ، درواقع توان خودشون را تقسیم می کنند . ایران هم بنا برروال گذشته ، تا حد امکان ، از رویارویی مستقیم  خودداری می کند و ضربه خودش را از طریق طرف دوم وارد خواهد کرد 

 

با این حال باید منتظر ماند و شرایط را دید 

  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، رسانه محلی آناج در تبریز به تازگی نامه ای از اصغر فردی، شاعر و ادیب ایرانی و همنشین مرحوم شهریار خطاب به اردوغان منتشر کرده که حاوی نکات مهمی در خصوص به قدرت رسیدن اردوغان و اتفاقات بعدی آن است.

مرحوم اصغر فردی علاوه بر اینکه در دوره ای مشاور وزیر امورخارجه بوده، ارتباطات گسترده ای با رهبران سیاسی ترکیه، آذریایجان و قفقاز داشته به همین دلیل این نامه مرحوم فردی که سال ۹۴ نوشته شده نکات بسیار مهمی در خصوص اردوغان، نحوه به قدرت رسیدن او، خیانت به مرحوم نجم الدین اربکان و ... دارد.

آنچه می خوانید متن کامل این نامه است:

 

" جناب آقای رجب طیب اردوغان

اینک پاراگراف زیرین را نه محض یادآوری خود بر شما، بلکه برای یادآوری مناسبتی قریب به ۳۰ ساله به خوانندگان می گویم:

نخستین دیدارهایمان از ۲۵ سال پیش، طی دوره مسافرت های مکرر پیر و مرشد حرکت اسلام انقلابی ترکیه مرحوم نجم الدین اربکان خواه در ایام الله جشن های دهه فجر و سالگردهای رحلت امام خمینی(ره) و خواه در مسافرت های مددجویانه اتفاق افتاد که ایشان را در ملاقات‌های سیاسی همراهی می کردم و البته شما در ان ملاقات ها نمی بودید و با دیگر دوستان به سیاحت تهران عازم می شدید.

برای برنده شدن شما و همرزمان حزب رفاهتان در انتخابات شهرداری، مذاکرات به مقصد حمایت و مساعدت با حضور من انجام می شد.

در اولین روز های تصدی شهرداری استانبول بعد از پیروزیتان در انتخابات مراتب ملاقات شما را با شهردار تهران برقرار کردم تا با ارائه امکانات و تشریک تجارب به تعالی و تنور شما در کشورتان مساعدتی شود.

در همان بستر ملاقات‌ها تمهیدات صدور آسفالت برای نوسازی جاده‌های جنوب شرقی ترکیه و دیگر امکانات به محله‌های تحت مدیریت شهرداران منسوب به آن حزب مذاکره میشد.

آنگاه که به جرم خواندن شعری بشکوه به زندانت افکنند، آن هفت ماه را من نیز ایام محبس می گذراندم که ماه ما در چاه کنعان است. تا تو از زندان حصار نوار شعر "استانبول" را که با صدای خود خوانده بودی، امضا کرده به من فرستادی (هنوزش همدرد شب‌های دردمندی من است).

روز پیروزی شما مقاله‌ای طی دو صفحه کامل در روزنامه کثیرالانتشار کشور تحت عنوان فتح دوم اسلام در باب عالی اسلامبول» به همین قلم منتشر شد ( پنجشنبه ۱۹ دیماه ۱۳۸۱ - روزنامه بهار) که در آن سخاوتمندانه و کامیابانه، غلبه شما را دومین فتح استامبول خواندم.

ماه های سخت و سنگین مابعد ۲۸ شباط گذشت. تو و عبدالله گول پیراهن دیگر کردید. نگران شدم که مبادا دل پیر [اربکان] را شکسته باشید. در آنکارا به دیدارش رفتم. در متن‌های کرامت و مناعت گفت: "انشااله که اقدامشان ختم به خیر خواهد بود" اما دلشکسته بود.

انتخابت به عنوان نخست وزیر ترکیه را باز طی مکالمه ای دیگر به نام "فتح سوم اسلام در باب عالى اسلامبول" اعلام جشنی جهان اسلامی کردم (پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶ ۱۱ اکتبر ۲۰۰۲ - روزنامه جمهوری اسلامی) آن مقاله مورد نارضائی بسیاری از دوستان هموطنم قرار گرفته بود، چون در کمال امیدواری نوشته بودم که انقلاب اسلامی در ایران به نظام و حکومت تبدیل شد و اینک خون خود را به رگ های دیگر اندام های کره اتحاد جهانی اسلام تزریق می کند.

شب‌های انتخابات شما تا صبح پای تلویزیون بیدار مینشستم و ده ها ورق کاغذ پیش رو نهاده با ارقام و اسامی شهرها سیاه و تغییرات دقیقه به دقیقه را یادداشت می کردم و ارتقای شما را رای رای، بر می شمردم. ساعت انتظار را با استفاده از داروهای ضد قند خون برای کنترل هیجانات و اضطراب ها می گذراندم تا با غلبه نهایی شما آرام و قرار برگیرم.

در طول این شانزده سال بی گمان نصف مدتی را که در تعقیب وضعیت ترکیه بودم، رسانه های کشورم را تعقیب نمی کردم.

هر رسانه ای که برای مصاحبه زنده با من ارتباط می گرفت، اگر هم سوالی مربوط به اوضاع ترکیه مطرح نمی کرد، راهی می جستم و گریزی میزدم تا بگویم "مردم قدر این معجزه ظهور طیب را بدانید که اگر چند سال پیش می خوابیدم و امروز بیدار میشدم مانند اصحاب کهف خود را خفنه سیصدساله می انگاشتم که او راه سیصد ساله را در این زمان کوتاه قطع کرد.

شبی که بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات در بالکن حزب عدالت و توسعه گفتی: "نباید مغلوب سرمستی ظفر شویم" این جمله را تیتر کرده و تو را در روزنامه ای بی تعارف و تکلف ستودم.

در سفرهای منطقه ای و عرض اندامت در لبنان با آنکه این اقدام را حرکتی نابجا و زودرس میدانستم و دستت را می خواندم که خیال بی جای جایگزینی ایران را در سر می پروری، آن را به عنوان احیا و بازسازی دیپلماسی مرده ترکیه تحلیل کردم و نوشتم که "ترکیه طی شصت سال گذشته سیاست خارجی نداشت و وزارت خارجه اش منحصر به امور کنسولی کارگرانش در آلمان بود و محکوم کردن ترورهای ارامنه آسالا، اما آقای اردوغان با خودنمایی در عرصات سیاست خارجی یک دیپلماسی فعال در دنیا ایجاد کرد و نام ترکیه را به گوش جهانیان رساند که دیری بود تا فراموش عالمیان بود.

روزی که در اعماق معدن زونگولداک معدن کنان پنجاه و هفتمین سالگرد تولدت را جشن گرفتند، من هم شعری به سیاق فراموش شده "محمد عاکف" سرودم و با آنکه هیچ رسانه ای در ترکیه پخش و نشرش را بر عهده نمی گرفت با توسل به نفوذ دوستان خود در برخی کانال ها به پخش آن با صدای خودم اهتمام کردم:

گاوور شاد اولماسین آرتیق کی دئوریلمیش دیر عثمانلی 

بوگون احیا اولوب "غازی محمد"لر داها شانی 

بوگون دنیاده تورکیه "رجب طیب" له عنوانلی 

بوتون عثمانلی بیر تک انسانین جانیندا دیرچلدی

بوغازدان بیرداها غازی کئچیب اسلامبولا گلدی "

روزی که در دفاع از مسلمانان مظلوم بحرین گفتی "نباید اجازه دهیم تا کربلای دیگری در تاریخ اسلام رخ دهد" گریه‌ای عاشورائی سر دادم و دعایت کردم هر جمله‌ای چنین را که از حنجره تو خارج می شد، بر ورق زر بر گرفته، مجلس به مجلس و کو به کو و سو به سو در دست می گرداندم، به رخ بدگویان و بدخواهان می کشیدم و خاموششان می کردم.

روزی که در دافوس شیمون پرز را سرکوب کردی، آن نهیب های"وان مینوت" را در آفاق ایران بازتاب دادم.

روزی که کشتی "ماوی مرمره" به اهتمام دوست و برادرم «بلند ییلدیریم» راهی کرانه های رود اردن شد و مسافرانش به شهادت رسیدند، شب تا سحر مضطرب بودم که برادرم طیب چه خواهد کرد. تو گرچه به پای خونخواهی نایستادی، اما شکوه ای سر کردی.

بازوهای تبلیغاتی ارگنکونی ها، وابستگان "ژنرال ولی کوچوک" ها جامعه جمهوری آذربایجان را نیز بر علیه شما آلوده و مسموم ساخته بودند، اما از حوزه نفوذ و شهرت خود در آن جامعه بهره جسته، به نفع شما تملق ها کرده و مقاله ها نوشتم.

روزی که با «لولا داسیلوا» رئیس جمهور برزیل به میانجی گری بین ایران و غرب برخاستی، ایران و سیاستمدارانش را این ظهور و حضور دیپلمات هایی ناشی و بی قدرت غریب و غیر قابل قبول می آمد، اما با استفاده از تمامی نفوذ و تاثیرم در دستگاه تصمیم گیری و مذاکره با معاون رئیس جمهور آنها را به پذیرش مذاکره تشویق کردم. همه می گفتند که ما را نیازی به میانجیگر نیست و آقای اردوغان برای ابتیاع اعتبار به خود وارد این میدان شده است و من این را نیک میدانستم، اما چه میشد که برادرم به بهای همراهی با ایران و به نام ایران اعتباری برای خود دست و پا کند؟ و چرا نکند؟ مگر سلطان عمان همان نمی کند؟

نخستین انحراف عمیق و خطای بزرگت با ادبار به سوریه رخ داد. همه مسلمانان انقلابی جهان از جمله همه ایران به بهت و حیرتی گران فرو رفتند. دیگر جای دفاع و توجیه و تبرئه ای باقی نبود، هر کودکی می توانست بفهمد که سوریه واپسین سنگر گشوده به اسرائیل و تنها مسیر حمایت از گروگان‌های لبنانی در دست اغیار و تنها مخرج خلاص حزب الله و حماس از محاصره صهیونیسم است. اما تو با همه صهیونیست ها و یاوران غربی آنها هم داستان شدی تا سوریه به دست آنان درافتد و مبارزان بی یار و یاور فلسطین و لبنان به چنگال صهیونیستها گرفتار آیند، بینوایان غزه را مدافعی نماند، با رژیمی که سوراخ رفح را هم بر روی بی دفاعان غزه بسته بود همدست شدی.

روزی که برای سخنرانی به ترکیه دعوت شدم، برادران مسلمانم که دیری بود تا با تو مسافتی گرفته و دور شده بودند، طعنه ام زدند و گفتند دیدی که ماهیت طیب چه بود؟ اینک حرف مخالف زدن درباره واقعات سوریه را سانسوری سنگین حکمفرماست؛ اما من باز پاسخی بر این اظهارات می تراشیدم که همه حیرت می کردند و می گفتند دیگر این دلیل به عقل جن هم نمی رسد.

برادران ایرانی ام مرتب تماس می گرفتند که چه شد؟ این طیب مورد ستوده تو که مرتبا سنگش را به سینه میزنی و برای تقریب ایران با او تلاش می کنی؟

آری تحلیل تراشیدم که به عقل تو و هیچ جن دیگری نمی رسید. تا آنکه باری برادران ایرانی ام بین تو و ایران دیواری برنیافرازند و آن خیال که اتحاد جهانی اسلاممان در همین بین الدولتین نقش بر آب نگردد: گفتم و نوشتم که برادرمان طیب با پذیرفتن نقش همصدری پروژه خاورمیانه بزرگ و نمایشی از خود به عنوان منادی اسلام ملایم غرب را فریفته و امتیازی ربوده که دستش را برای زدودن آدمک های کهن و پوسیده غرب در ترکیه گشاده دارند. تا او آن کند که کرد و اینک بی آنکه امتیازی بالمقابله به آمریکا دهد، صدها تن از هم پیالگان غرب را به زندان چپانده. کلیه جای پای های آمریکا را در ترکیه زدوده و از بین برده است، اینک آمریکا با خود به حسب حال نشسته و دریافته است که از دست طیب چه کلاهی تا خناق بر سرشان رفته است و اینک به ترصد پس گرفتن داده هایشان از طیب در آمده اند و اینکه او برای ترمیم اعتماد فروریخته غرب، در سوریه چنان ترکتازی می کند که حتی آمریکا وادار به کشیدن ترمزش می شود. او اینهمه را محض نمایش انجام می دهد، بی آنکه نقشی موثر بر علیه سوریه ببازد. اما رفته رفته با گسیل تروریست ها، حمایت پسمانده های القاعده، متشکل کردن تکفیریون سلفی و انداختن شرِ شوم آن دام و دد، به جان دولت و ملت سوریه، دیگر چه جای توجیه و تنزیهی می ماند؟

می شنیدم که همان ناخدایان کشتی «ماوی مارمارا» در رستوران های استانبول با سران تروریستها فالوده می خورند و قهوه ترک می نوشند و صدها هزار دلار پول نقد شاباش می افشانند تا جان مسلمانان سوریه را بستانند. اینهمه نیز به امر طیب اتفاق می افتاد.

مساجد استانبول را -که ماذنه هایش هرگز خاموش نمانده و اذان های دین بنیانش نغمه ساز جاویدش بوده- به صحنه جذب نیروی خوارج بئس البدل ساخته ای و عاقبت دست نامحرم را به سینه معبدمان رسانده ای. آیا استاد هر دومان "محمد عاکف" این را به من و تو آموخته و خفته بود؟

در اوج دعوایت با آن مجسمه «کور خوش» (خوش گؤرو) -کرکس آغلار گولن- در ایران گریزی و شیعه ستیزی از او تندتر و پیشتر تاختی. باز ما بودیم که به نام به سر بردن شرط مودت و وفا کلیه مجاری نفوذ جماعت پنسیلوانیا گزین به ایران را عقیم کرده و آنها را چنان از این نفوذ ناامید ساختیم که بالاخره از سر عصبانیت، ماهیت خود را عریان ساخت و لو داد کین دیرینش را استفراغ کرد و گفت: «اگر بگویند، یک طرف ایران و یک طرف جهنم لابد به ایران نمی روم». و ایرانیان را اولاد متعه» خواند و شیعه را رافضی بی دین. 

بارها به دوستان ایرانی ات گفته بودی که "من در تکیه ها و درگاهها به عشق اهل بیت آلفته شده ام و آن جزمبت نواصب از من بدور است" و چندی نیز چنین می پنداشتیم و می دیدیم، اما به قول شاعرمان (سایه): «چه شد آن مهر و وفائی که من آموختمت؟» آیا استادمان «نجیب فاضل» نیز در پی تشکیل هلال بیمار گونه و ذهنی سنی زیست؟ که در قبال انگاره معلول اذهان بیمار و معلول موسوم به «هلال شیعی» در پی پدید آوردن «هلال سنی» خروج کردی و دامن با پلشتی خوارج آلودی؟

با کدام منطق و تربیت دینی و کدام انگیزش اتحاد جهانی اسلام در کنگره ماقبل آخرین حزبت آن سفلگان بینوای دین و دنیا باخته را کنار خود چیدی و با دستی، دست های تا مرافق آلوده به خون "طارق الهاشمی" شیعه کش محکوم به اعدام را، با دیگر دست، دستان خائن مرسی را و با دست سوم، دستان دراز و متکدی «خالد مشعل» را بر گرفتی و برفراختی که اینک! هلال سنی!

بر اساس معرفه الترکیه ام میدانم که تفکرات و رویکرد سُنّه و نظریه مذهبی این صفحات از دیرباز با جماعات اهل سنه و جماعه دیگر بلاد دیگر است و حب اهل بیت نزد مسلمانان ترکیه بسیار بیشتر از دیگر برادران سنی است. اگر فتنه مفتیان و آفت سلاطین خودخلیفه پندار بگذارد.

برادر غیورا ! این خطابت تو را به پرتگاهی مهیب فروغلتاند تا جایی که دست در کاسه شیوخ بحرین و قطر شدی و پناه به زیر عبای ویرانگران خانه نبی گشتی با مولودین نامشروع "کلنل همفر" نرد عشقی کلان باختی.

یاد آر ز شمع مردہ یاد آر... یاد آر تعطیلات نوروزی سه سال پیش را که احمدی نژاد تو را برای تعرضی بابت یکی از همین دست خطایایت تعارض کرد و به حضور نپذیرفت اما عصرگاه همان روز هیات ترکمن را به دیدار طلبید و من در تبریز سرگرم نوروز، که اعضای هیات همراهت یافتندم و ماجرا را گفتند که رئیس می خواهد به دیدار مقام معظم رهبری بشتابد و ایشان در مشهدند و نظر به تعطیلات، سفیر نمی تواند کارسازی کند که باز به رغم رای و اراده رئیس جمهور کشورم ریشی گرو نهادیم تا دوستان به مشهد رهنمونت شوند، که با اهل بیت به پیشگاه همان رهبری شرفیاب شدی که چندی پس از آن در دو نوبت به نام بشکوه او جستی و دل ایرانیان و سایر مسلمانان میلیونی آفاق جهان اسلام را خستی. دستکم به پاس آن مکرمت که به رغم اراده رئیس جمهورش در ایران راه داد و در به روی تو گشاد و خاتون و دخترت را به حجاب خوش تمجید کرد حفظ اللسانی می کردی. 

آنچه در دانشگاه ازمیر کردی اعاده آن نزاکت بود؟ نیک می دانستی که سرور و آقای سیاستمداران این روزگار -اعنی باراک اوباما- هم تاکنون جرات یاوه گفتن و ذکر نام او را نداشتند، اما تو چنان کردی؟ باری بسیار کسان پاس نان و نمکها را فراموش می کنند اما لااقل محاسباتی می دارند که اگر چنین گویم از چشم هم چنان درافتم، پس نگویم. اما کدام هدف و تامین رضایت که بود که تو آن را به جلب نفرت ملتی و میلیونها تن از امتی ترجیح کردی؟

چندی اجازه دادی تا عروسکان خیمه شب باز در فیلمی که به هفتاد و دو دولتش فروختی، پادشاه تاریخی مورد تجاوز واقع شده هشتاد میلیون ایرانی را با رکیک ترین فحش های اوباشانه نام برند.

در جهت نخستین گام های تولیدات بومی جهازات عسگری، نسخه ساخت «پهباد» از ینگی دنیائیان گرفتی و پیشرفته ترین جهاز تهاجم خود را «چالدران» نامیدی، برادر تو دشمن بودی در لباس دوست؟ کدام افتخار را به تکرار آمدی؟

بیشتر شناسندگان ترک من می دانند که در ترکیه شاید جز دو سه کس از جمله استادین نیرین «خلیل اینانجیق» و «ایلبر اور تایلی» کسی تا حد من به تاریخ عثمانی وقوف مستوفا ندارد و کسی این مایه بر روی همه متون کتب آن تاریخ مرور و توقف نداشته است. از سوی دیگر نیز ایرانی هستم و چندان که هم با تاریخ ادوار متعدد آن آشنائی وافی دارم و از این روست می گویم و می آیمش از عهده برون که چالدران سیه رو ترین ورق تاریخ آل عثمان بود، عقل ،انکار و کتمان این بی شرمی و نامردی را حکم می کند، یا تکرار و تجدید تلفظ آن را؟ آن دو سه مورخین منصفش را فراخوان و احوال همه تجاوزات عثمانی به ایران را از آنها باز پرس! تا آزرم کنی. "چالدران" واقعه ای بیش از ننگ و بدنامی پدید آورده یک سیه مست نبود. باز آمدی و پانصدمین سالگرد این اشغال و تجاوز نامردانه را به نام فتح و ظفر جشن گرفتی، نام اهل قلمی را از کتیبه خیابانی در محله «فاتح» اسلامبول زدودی و «چالدران» اش نهادی. دوست نه، آیا دشمن هم این کند؟

قبل غرور، -همان که از سرمستی اش اعراض میکردی و دیگر دوستانت را نیز از ابتلاء به تب و تاب آن باز میداشتی - اکنون چنان بادی به برونت افکنده تا خود را "سلیمان قانونی" بیانگاری که تاریخش نفرین و ملعنت بار آمده خون ناحق برادر و پسرکانش بود. خود به که اشبه می داری طیب؟ به جای تشبه به سلمان و مقداد و ابوذر، تقلید و تفاخر «سلیم» مست و «سلیمان» جائر و برادرکش به حکم چه آموزه ای است؟

در پی برافراشتن کاخ سفید و گماشتن عساکر سلاجقه روم و عثمانی در جناحین، تخیل و انگاره سلطنت بر ربع مسکون در سر پکر پختی و ایران را از یمن منع کردی. برادرم طیب ابرهه زمان با فیل هایش بر یمن لشگر کشیده است و حوثی کشان راه انداخته است، چرا نهیب مهیب بر سر آن ابرهکان گمراه برنیاوردی و بر طیر ابابیل سوت زدی که متفرق شوند؟ مگر ایران لشگر کشیده و با بمب افکن ها بر بر و بوم مسلمانان تاخته و بمب می ریخت؟ که خواستی تا باز گردد.

چرا درست در ایام مذاکره ایران بر سر ستم هسته ای که کلبه ستمگران عالم به گوشه ای فشرده اند و باج می جویند، به جای ارسال پیام "برادرا! لا تخف ولا تحزن! که طیب در کنار توست"، با نتانیاهو همنوا شدی و اظهار دلواپسی کردی و درست در آن حیث و بیص که او شیون شوم وای صنعایا! و دمشقا! و بغدادا! و بیروتا بر فراز کرده، جیغ بنفش با آن شیوخ شوم در آمیختی؟ الیس صبح بقریب؟

آقای رئیس جمهور اردوغان!
ایران نه در همان دوران صفوی که شانزده بار تحت تهاجم و اشغال آل عثمان قرار گرفت، و نه در ادوار سابق و لاحق هرگز ترکیه را رقیب خود نیانگاشته و به چنین چشمیش ننگریسته، اما به همین بقین نیز می دانم که دوره ای نبوده که رجال سیاسی ترکیه دمی را از رقابت با ایران فارغ و آرام گذرانده باشند. مخصوصا در دوره مشئوم حکمرانی لائیکها روزی را نمی توان جست که صفحات جرائد ترکیه از مقالات و تبلیغات ایران ستیزانه سیاه نبوده باشد و همچنین بالمقابله در ایران نیز شاید کمتر روزی یافت شود که در جرائدش نامی از ترکیه رود، اگر هم رود یا در ستون ورزش و مسابقات نام «فنر باغچه» و ... است و یا (خدا به دور دارد) در حادثاتی چون زلزله و... که آن همه نیز از منابعی جهانی جون آسوشیتدپرس و... نقل می شود.

اما من بر حسب همان دانش تاریخ عثمانی و سپس اشراف به الحال ترکیه که همه ذرات جاری از شرائین فرهنگ و هنر و ادبیات و سیاست و تاریخ و اجتماعیات و مردم شناسی و قوم شناسی ترکیه را از برم، می دانم که تو هم مانند همه سرکردگان دیگر آن ملک نگران اعتلاء ایران شده ای.

با یاد است که «سلیمان دمیرل» در هر مذاکره دیپلماتیک با ما انگار که کورنومتر بر ساعد بسته، روز می شمرد که: «امروز چهار صد و سی و دو سال است تا با شما نجنگیده ایم».

اما برادر غیور اعتلای ایران بر هر کس هم که ضرر آورد، همواره موجب برخورداری ترکیه شده است. تو که به یاد داری آن روز ترکیه را که ۷۰ سنت در خزانه نداشت و رئیس جمهور که به ایران می آمد، گفت: "به خدا برای وام خواهی نمیروم" ناگاه همان ترکیه در اثر و از قبل اشغال ایران توسط عراق و حمایه دارانش سرنوشت دیگر کرد. فراموش نکرده ای که ترکیه به شکرانه ایران در بحران اقتصادی آسیا و روسیه مانند جزیره ثباتی فارغ ماند و باز در آخرین بحران اقتصادی جهانی از کمترین آسیبی مصون ماند، چون پول ایران مانند خون در رگهای تن نیم جانش واریز شد، پس تعالی و ترقی ایران همواره به نفع شما بوده و ایران هر گاه به نان و نوائی رسیده  بیشترین سهم الارث یکسویه از آن ترکیه شده است. پس این چه رشگی گران است که گریبان رجال ترکیه را در مشت می دارد؟

بدی پشت بدی، اما در ازای چه بهائی؟ آیا ثروت و مکنت دنیا، عمر نوح و ملک سلیمان ارزش آن دارد که انسان پا روی پاکی گذارد و در مقابل سیه مستان خوش رقصد؟ آن شب در خانه متوفائی "سوره انفطار" را به تلاوتی محزون و شیرین خواندی دریغم آمد که صاحب چنین تربیت و معالمی چرا اینهمه معارف را در زندگی و در این مجال کوتاه امتحان دنیا به کار نبست؟ مگر نخواندی حدیث فرعون و موسی را؟ مگر نمیدانی قصه عاد و ثمود را؟ آن همه دانستن و خواندن و تربیت اگر در اوج و ستیغ تمکن و اقتدار به کار نیاید، در لحد به چه کار آید؟ از سر تفرعنی -که معارض با اخلاق و آموخته های ما از رحله تدریسات مشایخمان بود- در آمدی و مجلس وکلای ملت ایران را نیز به گمان خود، تخفیف کردی و گفتی که نزول اجلال و تنزل شان به سطح مجلس شورای ایران نمی کنی، وقتی این سخن را به زبان می آوردی هیچ اندیشه نمی کردی که مجلس یعنی نمایندگان ملت و اعنی خود ملت؟ تو در مقابل یک ملت و آنهم چنین ملتی چنین تفرعنی وزیدی؟

فقط یک نکته دلم را دردناک می کند و آن دردی است که ما متفکرین و دانشوران ایرانی تا در آمدیم که رنج زخم های عثمانی را با طعم حلاوت تو فراموش کنیم، آن زخم را با سرانگشتان زهرآگین تری خراشیدی، طیب اردوغان!

من در عمرم هرگز به کرسی اندرزی فراز نشده ام چون کار من وعظ نبوده است، بر عکس تو که دانش آموخته مدرسه "امام خطیبی" و در بقا که گاه واعظانی چند مخاطب این افشای "حافظ شیراز" می شوند؛
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

لا بل کار من تعلیم است و اینک در جبه یک معلم می گویم که تو قصص مردان ماسبق و سلاطین دهر را نیک میدانی و عاقبتشان را نیز، پس بکوش که نام نیک در جهان باز گذاری که آن حکیم گفت:
زلف سیاه سایه پرّ هماایمیش
اقلیم حسنه آنین ایچون پادشاه ایمیش
بیر سجده ایله قیلدی رخ آفتابی زر
خاک جناب دوست عجب کیمیایمیش
آوازه یی بو عالمه داوود گیبی صال
باقی قالان بو قبه ده بیر خوش صدایمیش

آقای اردوغان می دانی که من هیچیک از مواردی که نمک از سفره ایران چشیده ای ذکری به میان نیاوردم. باری تو برای خلاصی از حق نان و نمک و به حکم جوانمردی فرصت این سفر را مغتنم بدار از این ملت و دولت عذر خواهی کن.

اصغر فردی
دوشنبه هفدهم فروردین ماه ۱۳۹۴ شمسی
ششم آوریل ۲۰۱۵ مسیحی"

 

منبع

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

جدای از عشق و ارادت بی مثال این جناب به اردوغان و کشورش ،عرق ایرانی بودن و ابراز چند تعن تاریخی که شاید بنده و امثال بنده از آن بی خبر بودیم ، بعنوان نهیب جالب بود.

اردغان و آنچه عوام و عموم ترکیه هستند همانست که نقل قول از سلیمان دمیرل در این نوشته آمده است «خود لمس کرده ام»

قطعا افسار بریدن اردغان ملموس است و با توجه به بالا و پایین شدن سیاست خارجیش از چندین سال اخیر که بخوبی یکی دو نمونه اش در این یادداشت امده است قابل پیش بینی بود و به احتمال قوی در اینده نچندان دور ظهور صدام حسین دیگر را خواهیم دید که ایران در معرض تیر ترکش خواهد بود.

به دلایل اقتصادی و امنیتی و ذات سیاست منفعلانه افسادطلبان نباید منتظر برخورد جدی از طرف ایران بود که چند وقت پیش جسارت یکی از مشاوران اردوغان ،بدون هیچ واکنشی با سفر ظریف به آنکارا سرپوش گذاشته شد و در ظاهر ختم به خیر شد از طرف دیگر همین سیاست کمرشکنانه ی گفتگویی حضرات اجازه ی عکس العمل را در حد حتی تقابل لفاظی از نیروهای مسلح گرفته که نتیجه ان گستاخی و جسارت بیشتر این بابا و نمکدان شکستن شده .

در حوادث اخیر سوریه و شهید شدن نیروهای جبهه ی مقاومت باز هم سکوت جواب دوستان بود.بنده قبول ندارم ایران در کنار سکوت با ذکاوت کارهای خودش رو بعنوان مثال پیش میبره .از قدیم گفتن جواب های ،هوی ست .در تقابل میان ایران و ترکیه حسن همجواری دیگه داره حال بهم زن شده و در اینجا باید گفت کجایی احمدی نژاد«جدا از حواشی که داشت»

اردغان عملا و علنا درون گود رو به ایران حریف میطلبد و حریف دقیقا پشت به او کرده و داره غذا میخورد و به نوعی خودش را از جهات مختلف به کری زده و این نوع تفکر تا جایی جواب میده و ممکنه به جایی برسه طرفی که شما پشت بهش کردی از پشت بیاد و در حین غذا خوردن گردن شما رو به هدف خفه کردن فشار بده.

این بابا بنظرم خطرش از رژیم صهیونیستی بسیار بالقوه تر خواهد بود.

خدا بخیر کنه

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

39 minutes قبل , alinaderi گفت:

با سلام

جدای از عشق و ارادت بی مثال این جناب به اردوغان و کشورش ،عرق ایرانی بودن و ابراز چند تعن تاریخی که شاید بنده و امثال بنده از آن بی خبر بودیم ، بعنوان نهیب جالب بود.

اردغان و آنچه عوام و عموم ترکیه هستند همانست که نقل قول از سلیمان دمیرل در این نوشته آمده است «خود لمس کرده ام»

قطعا افسار بریدن اردغان ملموس است و با توجه به بالا و پایین شدن سیاست خارجیش از چندین سال اخیر که بخوبی یکی دو نمونه اش در این یادداشت امده است قابل پیش بینی بود و به احتمال قوی در اینده نچندان دور ظهور صدام حسین دیگر را خواهیم دید که ایران در معرض تیر ترکش خواهد بود.

به دلایل اقتصادی و امنیتی و ذات سیاست منفعلانه افسادطلبان نباید منتظر برخورد جدی از طرف ایران بود که چند وقت پیش جسارت یکی از مشاوران اردوغان ،بدون هیچ واکنشی با سفر ظریف به آنکارا سرپوش گذاشته شد و در ظاهر ختم به خیر شد از طرف دیگر همین سیاست کمرشکنانه ی گفتگویی حضرات اجازه ی عکس العمل را در حد حتی تقابل لفاظی از نیروهای مسلح گرفته که نتیجه ان گستاخی و جسارت بیشتر این بابا و نمکدان شکستن شده .

در حوادث اخیر سوریه و شهید شدن نیروهای جبهه ی مقاومت باز هم سکوت جواب دوستان بود.بنده قبول ندارم ایران در کنار سکوت با ذکاوت کارهای خودش رو بعنوان مثال پیش میبره .از قدیم گفتن جواب های ،هوی ست .در تقابل میان ایران و ترکیه حسن همجواری دیگه داره حال بهم زن شده و در اینجا باید گفت کجایی احمدی نژاد«جدا از حواشی که داشت»

اردغان عملا و علنا درون گود رو به ایران حریف میطلبد و حریف دقیقا پشت به او کرده و داره غذا میخورد و به نوعی خودش را از جهات مختلف به کری زده و این نوع تفکر تا جایی جواب میده و ممکنه به جایی برسه طرفی که شما پشت بهش کردی از پشت بیاد و در حین غذا خوردن گردن شما رو به هدف خفه کردن فشار بده.

این بابا بنظرم خطرش از رژیم صهیونیستی بسیار بالقوه تر خواهد بود.

خدا بخیر کنه

 

ایران در شرایط سختی قرار دارد. سخت ترین تحریم های تاریخ علیه ایران وضع شده. ترکیه یکی از کانال های اصلی دور زدن تحریم ها است. در این شرایط تنش شدید با ترکیه فقط امریکا را خوشحال میکند. با تمام این حرف ها عملا ایران در سوریه قدم به قدم کار خود را میکند. مرحله به مرحله ترکیه را از استاد ادلب بیرون می اندازد. فعلا من این سیاست را هوشمندانه میبینم. ولی نظر شما را قبول دارم. دشمن اصلی  ایران در اینده ترکیه خواهد بود

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

https://www.dw.com/fa-af/نظرخواهی-اکثریت-آلمانیها-خواهان-اخراج-ترکیه-از-ناتو-هستند/a-51043748

https://www.khabaronline.ir/news/1312674/لوپن-خواستار-اخراج-ترکیه-از-ناتو-شد

در فرانسه و آلمان که دو عضو قدرتمند ناتو هستند تمایلاتی برای خروج ترکیه از ناتو وجود دارد

یک زمانی تنها کشور عضو ناتو که در دریای سیاه بندر داشت ترکیه بودالان رومانی بلغارستان اکراین که در دریای سیاه بندر دارند عضو ناتو شدند یا بزودی خواهند شد

حتی آمریکا هم ترکیه را به اخراج از ناتو تهدید کرده شاید تحیل ندادن اف 35 بخشیش به همسن دلیل باشه 

اهمیت ترکیه روز به روز تو ناتو کمتر میشه 

از طرفی کشورهای عربی منطقه هم هستند که عملا زیر نظر آمریکا هستند 

حمله ترکیه به سوریه ترکیه تو سوریه دنبال این هست که بگه من قدرت هستم 

اهل سنت هم بیشتر طرفدار مصر و عربستان هستند تا ترکیه 

تنها جایی که ترکیه می تونه قدرت نمایی کنه تو سوریه هست 

اردوغان ترکیه را نابود خواهد کرد

ترکیه دقیقا مثل پاکستان خواهد شد

کلی مجاهداز همه دنیا امدن پاکستان که با شوروری بجنگند بعد از خروج شوروی همه تو پاکستان باقی موندن و این کشور را نابود کردن

ترکیه هم همین جوریخواهد شد

دیر یا زود تروریست ها سوریه نابود میشن اونوقت ترکیه می مونه با انبوه مجاهدان عاشق شهادت 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امریکا به دنبال شکستن شاخ کشورهایی است که شاخ شده اند. قطعا دنبال این نیست که اجازه دهد کشورهایی شاخ شوند!!!  اقتصاد ترکیه بسیار رشد کرده است. این کشور دارای افکار نژاد پرستی است. همچنین به تمام کشورهای اطراف خود از جمله ما مطامع ارضی دارد. با بیشتر همسایه های خود نیز درگیر است. در حال دست انداختن بر روی منابع اب منطقه است. در بسیاری از کشورهای منطقه که ترک زبان دارند افکار برتری نژاد ترک و توران بزرگ و لات الاتی شبیه این را ترویج میکند.  به دنبال ساخت ناو هواپیما بر است. به نظر من امریکا  سعی خواهد کرد جلوی توسعه انرا بگیرد. یک ایده خوب برای امریکا ایجاد درگیری بین ایران و ترکیه است. اردوغان دیوانه نیز زمینه این را دارد. برخلاف صحبت های دوستمان در بالا من فکر میکنم هوشمندانه هم   باید جلوی زیاده خواهی ترکیه ایستاد هم سطح درگیری را اجازه نداد از حدی عبور کند. یعنی همین سیاست فعلی. 

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ترکیه بزودی یکی از بزرگترین منابع درآمدی خود یعنی توریست رو از دست خواهد داد

صادرات ها هم محدود خواهد شد

 

حضور پناهنده های سوری و تروریست ها هم برای ترکیه معضل بیشتری خواهد شد 

و کم کم فارق از تکرار داستان پاکستان و القاعده ، رکود در ترکیه ایجاد خواهد شد 

 

در این شرایط اهمیت تولید مواد اساسی در هر کشور ارزشش مشخص می شود 

ترکیه در زمینه محصولات کشاورزی خوب کار کرده و احتمالا در این شرایط روی پاش می ایستد 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط EBRAHIM
      IRIS و پدید آمدن برنامه فضایی ایران (قسمت اول )

      مدتیست که از رسانه های جهانی،خبرهایی به گوش میرسد که ایران در حال تولید موشکی است که توانایی حمل ماهواره به فضا دارد.آيا چنين چيزي امكان دارد؟آيا اين ماجرا يك بلوف سياسيست يا حقيقت دارد؟
      دوستان از نظرات مفيد خودشون دريق نكنند امیدوارم مبحث جالبی شود.
      با تشكر



      چند نکته قبال از خواندن مقاله :مطمئنا نظرات نویسنده با نظرات مترجم یکی نیست!!!
      در این مقاله موشک IRIS معادل موشک شهاب 3 دی فرض شده که آن هم به نوبه خود معادل موشک نو دونگ کره شمالی را در اختیار گرفته
      موشک IRIS ویا شهاب 3 دی اولین موشک ماهواره بر سبک ایران فرض شده اند (پراکنده بودن اطلاعات اجازه سخن قطعی را نمیدهد )
      موشک شهاب پنج معادل تائه دو پونگ دو کره شمالی فرض شده (البته از سوی نویسنده آن که آمریکایی هستند ) و عنوان اولین ماهواره بر سنگین ایران را بر دوش میکشد
      =============================================

      نخستین ظهور موشک ماهواره بر IRIS/IRSL-X-1

      با وجود ادعاهای ایران مبنی بر عدم بالابردن برد شهاب 3 دولت ایران در حال حاضر مشغول به ساخت و توسعه نخستین ماهواره بر خود موسوم به IRIS میباشد .
      پرتابگر ماهواره IRIS در ظاهر دارای ترکیب ساختمانی از موشک بالستیکShahab3 است که در مرحله اول از طراحی
      ان بهره میبرد و در مرحله دوم پرتابگر دارای دوقسمت موتور جامد و نیز محل حمل ماهواره (قسمت سوم) توسط پرتابگر است که قطر این مرحله از مرحله اول کمی بیشتر است و میتواند ماهواره های مخابراتی و علمی را در مدار زمین قرار دهد .
      .پرتابگر IRIS با پیکر بندی انجام شده بر روی آن پرتابگریست ایده آل به عنوان کاوشکر یا موشک اکتشافی که میتواند برای حمل کلاهک جنگی و یا توسعه کلاهک های فضایی قابل بازگشت و یا در نهایت برای ارسال محموله های علمی به فضا مورد استفاده قرار گیرد .البته این پرتابگر درحال حاضر نمیتواند ماهواره ها و یا محموله های با جرم بالا را به سمت مدار پرتاب کند . مگر اینکه مرحله سومی نیز به آن اضافه شود تا تبدیل به یک پرتابگر سنگین گردد .
      با توجه به آزمایش موشک چند مرحله ای شهاب 3 نویسنده بر این عقیده است که در صورتی که پرتاب آز مایشی موشک Shahab-3D نخستین پرواز آزمایشی پرتابگر IRIS باشد در آن صورت پرتابهای موشک های
      Shahab - 5 دومین و سومین مرحله از برنامه ساخت یک پرتابگر ماهواره ای است که ایران ادعا دارد در حال توسعه آن است .
      اولین تصویر از موشک IRIS در یکی از نمایشگاههای هوا و فضای ایرانیان در اندازه یک ماکت یک متری به نمایش گذاشته شد . نویسنده ادعا دارد که تستهای ناموفق پرتابی این موشک علت اصلی به تاخیر افتادن توسعه موشک حامل پرتابگر شهاب 5 تا کنون بوده است ولی با تردید بیان میکند که فقط زمان قادر به روشن ساختن این مطلب میباشد .

      نویسنده مقاله ادعا دارد که اختمال توسعه نوع جدیدی از موشک های بالستیک از روی این نسخه پرتابی با نامهای جدیدتر از Shahab - 3d وجود دارد ، ونیز باتوجه به موتور سوخت جامد مورد استفاده در مرحله فوقانی و نیز تمام اطلاعاتی که از موشک شهاب 3 در اختیار است ، طراحی نمایش داده شده از IRIS یقینا طرحی مناسب با استفاده از طراحی موشک بالستیک شهاب 3 است . هرچند که پرتاب این سیستم آزمایشی پیشرفته که پیش از این در غرب و شرق مورد استفاده قرار گرفته و از متدهای غربی و شرقی نیز برای توسعه استفاده کرده برای ملل چیز چندان غیر عادی نخواهد بود ، ولی به سرعت بخشیدن برای توسعه اولین ماهواره بر سنگین ایران قبل از پرتاب کمک شایانی خواهد کرد .
      نویسنده در ادامه با بیان شباهت موجود بین شهاب 3d و نسخه های دوم و سوم موشک تائه دو پونگ کره شمالی این پرسشها
      را مطرح میکند که آیا شهاب 3D میتواند نسخه اصلاح شده از ماهواره بر ایرانی IRIS باشد که تست نخست خود را سپری کرده است ؟ آیا این موشک همان نسخه بالستیک فضایی از موشک تائه دو پونگ 2 کره شمالی وترکیب ماهواره بر شهاب 5 است و یا اینکه موشک بالستیکی ساخت ایران است ؟
      شاید تاحد زیادی بتوان گفت که ایران در حال همکاری با کره شمالی برای ساخت نسخه دوم و سوم ماهواره بر شهاب 5 است و هر دو در انجام این طرح مشارکت جدی دارند. کره شمالی که در سال های پایانی قرن 20 نسخه جدید و بهسازی شده ای از موشک تائه دو پونگ 1 را آزمایش کرده بود در بین 26 Juan و 2 Julay سال 2001 نخستسن نمونه پرتابی از موشک تائه دو پونگ دو را برای پرتاب بر روی سکوی تاسیسات پرتاب خود قرار داده بود .
      این کاملا واضح است که موشک شهاب 3 دی چند ثانیه پس از پرتاب و قبل از پایان مرحله اول در اولین تست خود در آسمان منفجر شد . با وجود طراحی متناسب موتور سوخت جامد آن و نیز پوشش آیرو دینامیک موشک متاسفانه انفجار باعث جلوگیری از آزمایش این قسمت ها گردید . در کل باید به این نتیجه رسید که در صورت تداوم برای ساخت و تکمیل شهاب 5 گلی به یاد ماندنی برای مردم ایران در بخش فضا به ثمر خواهد رسید .


      ========================================
      اما مشخصات موشک IRIS

      حد اکثر بار قابل حمل توسط کلاهک موشک (کیلوگرم ): 760-987-1,158 بار فضایی و یا کلاهک جنگی .
      حداکثر برد ( کیلومتر ) : 1500
      تعداد مراحل : 2
      قطر موشک (متر ) : 1.32 - 1.35 – 1.85
      ارتفاع موشک : 17.1 متر
      وزن در حالت پرتابی سبک : 16000 کیلوگرم
      وظیفه : برای پرتاب محموله های فضایی علمی و تحقیقاتی و نیز ماهواره ها

      اطلاعات مربوط به مرحله اول موشک
      ارتفاع : 14 متر
      قطر : 1.32 – 1.35 – 1.85 متر
      جرم :15092 کیلوگرم
      تراست : موثر 26051 کیلوگرم بر فوت مربع - واقعی 26,760-26,600 کیلوگرم بر فوت مربع
      زمان سوخت : 110 ثانیه
      نوع سوخت : TM-185 (20% Gasoline + 80% Kerosene)
      نوع اکسید کننده : AK-27I (27% N2O4 + 73% HNO3 + Iodium Inhibitor)
      جرم سوخت :12912 کیلو گرم

      اطلاعات مربوط به مرحله دوم موشک
      ارتفاع : 3 الی 4 متر در کل
      قطر : 1.3 ای 2 متر
      وزن : نا معلوم
      تراست موتور : نامعلوم
      مدت زمان سوخت : 100 ثانیه
      نوع سوخت : جامد

      لطفا اگر کسی تصویری از این پرتابگر داره در تاپک قرار بده

      ادامه دارد ..........
      ======================
      منبع خبر:وبلاگ هوانوردی قرن 21
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.