امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

اینکه در یک بعد تاریخ نویسی سعی کنند صرب ها بی گناه نشان کا ملاً طبیعی است هستند جریاناتی که امروزه هیتلر را می خواهند تطهیر کنند .ریس جمهور صرب ها بابت حوادث سربرنیتسا ابراز تاسف کرده است هرچند که قتل عام ننامید .این حوادث اتفاق افتاده بیشتر از ان هم اتفاق افتاده است فراموش کرده ام ولی بین دو شهر مسلمان نشین جاده ای کوهستانی بود که مردم به شهر امن تر فرار می کردند نظامیان و تک تیراندازان صرب در جنگل این کوهستان مستقر شده و مرده غیر نظامی در حال فرار را می کشتند .در یکی از مقاله ها که در اینترنت منتشر شده بود به معرفی 5 سلاح برتر اسنایپ می پرداخت .یکی از این سلاح ها صربی بود .این سلاح شهرتش را نه مدیون صحنه های نبرد بلکه کشتارش از غیر نظامیان در حال فرار در همین جاده است .همه ساله نیز یک راه پیمایی بین دو شهر از این جاده برای گرامیداشت کشته شده گان این مسیر در ان سال ها برگزار می شود.
چرا صرب ها دست به این نسل کشی می زدند .چون می خواستند انتقام عثمانی ها را بگیرند .بوسناک ها یا بوشناک ها ترک نیستند و اسلاو می باشند ولی تنها اقلیت قومی بومی ساکن در قاره اروپا می باشند که مسلمان هستند .در زمانی که عثمانی ها از این منطقه عقب نشینی می کردند عده ای از این جماعت برای حفظ دین جلای وطن کرده وبه ترکیه امروزی می ایند تا زیر بیرق اسلام باشند که امروزه جمعیتی چند صد هزار نفری هستند .ان دسته که ماندند سزای همان روزها را پس می دادند .
شهر سربرنیتسا .شهر امن سازمان ملل اعلام شده بود و مسلمانان ماها بود که در شهر مسلح نبودندو سلاح های خود را تحویل نیروهای هلندی حافظ صلح سازمان ملل داده بودند .چون شهر امن اعلام شده بود دسته دسته غبر نظامیان وارد شهر می شدند تا جان خود را نجات دهند .در اینجا یک گریزی به اشغال کویت می زنم .ایا امریکا نمی دانست که صدام می خواهد به کویت حمله کند ؟ امریکا برای پیشگیری از این حمله چه کرد ؟ ایا این حمله فرصت طلایی به امریکا برای خلاصی از کسی که دیگر برایش فایده نداشت نداد ؟ ایا کویت امروزی وجودش را به عنوان یک کشور مستفل مدیون امریکا نیست؟
حمله به سربرنیتسا حمله به صلح جهانی محسوب می شد تنها افراد مسلح شهر هم هلندی ها بودند دلیل حمله به صربستان نیز حمله انان به صلح جهانی بود. ماها محاصره شهر توسط صرب ها ، روزها به توپ بستن شهر توسط صرب ها و سایر اقدانات صرب ها در سایر مناطق خبر حادثه را می داد .
دقیقاً تعدادش را نمی دانم ولی تعداد کمتر از بیست نفر از هلندی ها دست صرب ها اسیر بودند .این هشت هزار نفر با انان معاوضه شدند
یک دلیل دیگر برای دخالت دیر هنگام شورای امنیت در این قضیه دو دستگی اعضا سر حمایت از صرب ها بود که روسیه حامی انها بود و اقدامات شورا را وتو می کرد .دقیقاً شرایط امروز سوریه که شورا نمی تواند به نفع یکی از طرفین وارد نبرد شود
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من فقط در باره یک نظریه که در باره بحران یوگسلاوی وجود دارد نوشتم. ممکن است درست نباشد و ممکن است صربها واقعا قتل عام کردند آنوقت البته آنها باید بشدت محکوم شوند. چونکه پاکسازی قومی مردم بیگناه بر اساس دین و نژاد یکی از هولناکترین جنایاتت است. ولی همان طوری که گفته ام این کارشناسان اصلاً قصد تبرئه صربها نداشتند بلکه خواستند در تحقیقاتشان به حقیقت برسند. آگر اطلاعات در دست آنها در باره قتل عام می بود آنها البته صربها را برای یک جنایت وحشتناک محکوم می کردند. ولی همه اطلاعات و گواهی که در دست آنها بود به این چیزی اشاره کرده که صربها گر چه البته جنایتها علیه مردم مسلمان کرده اند ولی این جنایت هولنک نکده اند و آمریکا تلاش کرده برای رسیدن به اهداف خود در منطقه یک اتهام دروغی را سازد.
این کارشناسان یکی از بهترین محققین بالکان به شمار می روند و اگر دلایل کافی از قتل عام داشته باشند البته به نتیجه وقوع این جنایت می رسیدند.
من هم مطمئن بودم که صربها این جنایت وحشنتناک را کردند ولی پس از آشنایی با کارهای علمی این کارشناسان تعجب کردم که همه داده ها و اطلاعاتی که آنها برای تایین واقیت و حقیقت سربرنیتسا و برای با دقت جمعآوری کردند در باره عدم قتل عام بود. البته این داده ها از جنایات صربها علیه مسلمانان نیز گواهی هستند ولی آنها هیچ برهان قتل عام را پیدا نکردند. به گفته آنها حتی هیچکس در سربرنیتسا با چشمهای خود قتل عام را ندید.
حتی یک مقاله وجود دارد که در اینجا یک مقام آمریکا میگوید: ما یک اتحام دروغی علیه صربها بسازیم و تمام دنیا به این باور خواهد کرد. و اهداف آمریکا به هیچ وجه به نفع مسلمانان بالکان نیستند چونکه مثلا آمریکا و ناتو برای کنترل منطقه مسلمانان کوزوو را بمباران کرد یعنی آمریکا هیچ مواظبت از مسلمانان ندارد.
در این بحران خیلی دشوار باید از اول حقیقت پیدا کرد. اگر واقعا قتل عام وجود داشت پس نباید صربها را تبرئه کرد و البته همه از این جنایت وحشتنک باید بدانند تا تکرار نشود. ولی اگر نظریه عدم قتل عام درست باشد پس این نه صربها بلکه آمریکا و ناتو جنایت علیه مردمهای بالکان کردند چونکه یک کشور را به بهانه اتهام قتل عام مجازات کردند و آنطوری که اقتصادش خراب شد، آوارگان مسلمان بمباران شدند و صربها و مسلمانان کوزوو با اپیدمی سرطان مواجه شدند.
یعنی اتهام دروغی قتل عام مسلمانان سربرنیتسا و کوزوو واقعا به رنجهای زیادی همه مسلمانان بی گناه این منطقه رسید و آنها امروز از سرطان میمیرند.
چونکه اگر این اتهامات نبود بمباران هم نبود و مردم مسلمان کوزوو امروز تحت حکومت جنایتکاران زندگی نکرد. (و تصدیقهای زیادی هست که واقعا آنها جنایتهای هولناک علیه مسلمانان و صربها کردند). ویرایش شده در توسط Iskander

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Iskander' timestamp='1376238723' post='329053']
کارشناسان با این امر کاملا موافقن. چونکه بعد از کشتار سربرنیتسا ناتو صربها را طی یک سال بمباران کرده و حتی از سلاحهای ممنوع که برای آدما بسیار خاطرناکه استفاده کرده. اما از این سلاح بیشتر نه ارتش صربی بلکه صربهای غیرنظامی رنج بردن.
و در باره نسلکشی توسط صربها کارشناسان به نتایج شگفتانگیزی رسیدن.
از اول اونا تصمیم گرفتن واقعات کشتارو بیشتر پژوهش کنن که ممکنه رقم مسلمانان بیگناه کشته شده حتی بیشتر بوده و صربها جنایات هولناک دیگه رو کرده باشن. چونکه دلایل محکم رقم 8 هزار مسلمان کشته شده نبود. بعد یک کنفرانس بین المللی هم با حضور 30 دانشمند از کشوهای گوناگون برگزار شده . و نتایج شگفتانگیز این بوده که نسلکشی وجود نداشته یعنی همه مردان سربرنیتسا کشته نشدن بلکه صربها پس از ورود به شهر به اونا اجازه دادن تا پیش خانواده های خود برون. همچنین معلوم شده که صربها نه برای پاکسازی قومی وارد سربرنیتسا شدن بلکه برای تامین امنیت مردم صربی این منطقه که جنایتکاران ناصر اوریچ 90 در صد اونا (بیشتر زنا و کودکان) رو کشتن. شرکت کنندگان این کنفرانس گفتن که:
1. بسیاری از آدمای که قربانیان نسلکشی بشمار می روند واقعا تو سالهای دیگه از دنیا رفتن و 914 نفر از اونا در انتخابات 1996 (یک سال پس از نسلکشی) شرکت کردن.
2.یک کارشناس پس از تحلیل جمعیت سربرنیتسا به نتیجه غیرمنتظر رسید: درصد مردان در بین آوارگان این شهر یک ماه بعد از نسلکشی حتی بیشتر از همین درصد پیش از نسلکشی شده.
در باره اینکه نسلکشی وجود نداشته و در باره نسلکشی صربها به دست اوریچ مثلا کارشناس آمریکایی ادوارد هرمن [i][b]Edward Herman[/b][/i] میگه. پس واضح شده که صربها طول این جنگ جنایات زیادی علیه مسلمانان کردن. البته باید این صربهای جنایتکارو پیدا کرد و مجازات کرد. ولی با این حال اونا پاکسازی قومی سربرنیتسا رو نکردن بلکه این جنایتکار اوریچ بود که زنان و کودکان صربو میکشته.
ولی غربیها قصد داشتن صربها رو تضعیف بکنن و یک اتهام دروغی نسلکشی رو ساختن و جهانو متقاعد ساختن که صربها یک مردم وحشتناکه و یک قتل عام هولناک مسلمانان کردن و بعد اونارو بمباران کردن (برای جنایتی که اونا نکردن). تبلیغات و دروغ غرب باعث شده که همه مردم مسلمان بوسنی امروزه باور می کنن که صربها نسلکشی سربرنیتسا رو کردن.
یه اتهام دروغی دیگه علیه صربها هم وجود داره که اونا در سال 1998 قتل عام مسلمانان کوزوو رو کردن. ولی کارشناسان میگه هیچ قتل عام وجود نداشته. ارتش صرب نه علیه مسلمانان بلکه علیه تروریستهای آلبانیایی که صربها و حتی همون مسلمانان رو میکشتن مبارزه کرد. این تروریستها حتی مسلمانانی که نخواستن به اونا کمک کنن میکشتن. ولی آمریکا و ناتو بازم خواستن صربها رو تضعیف کنن و بازم یک اتهام دروغی ساختن و جهان به این باور کرده. و صربستانو بمباران کرده (برای جنایتی که اونا انجام ندادن!).
رسانه های غرب در باره فرار مسلمانان از صربها گفتن ولی واقعا این همون صربها بودن که از تروریستها فرار کردن.
و این بمباران صربستان بلای خیلی بزرگ برای صربها و مسلمانان کوزوو شده چونکه صنعت کشور کاملا ویران شده، 500 هزار نفر بیکار شدن، 1 میلیون بی خانمان شدن، هزاران کشته شدن. مسلمانان از کوزوو به دلیل همین بمباران فرار کردن (و گاهی اونا به صربستان رفتن یعنی صربها به مسلمانان تو سرزمین خود پناه دادن. این بدان معنیه که همه صربها جنایتکار نیستن بلکه به مسلمانان رنج برده کمک کردن). اما ناتو حتی این آوارگان مسلمانانو بمباران میکرده! ولی هولناکترین کار ناتو این بود. دولت صربستان یک فهرست کارخانه ها را به ناتو داده و گفته که نمیشه اونا رو بمباران کرد چونکه فاجعه زیست محیطی باشه . ولی ناتو براحتی درست همون کارحانهها رو بمباران کرده و در صربستان فاجعه زیست محیطی بزرگ شده ! همچنین ناتو از سلاح ممنوع استفاده کرده و امروز به این دلیل تو کوزوو هزاران مسلمان بیماری سرطان دارن و میمیرن.
و پس از بمباران صربها مجبور شدن کوزوو را به آمریکا و ناتو بدن که اونا تروریستها و جنایتکاران مثل هاشم تاچی را بقدرت رسانیدن. یعنی کوزوو تنها رسما مستقله واقعا زیر فرمان آمریکا و ناتو هست. این هاشم تاچی خرید و فروش اعضای بدن صربها و مسلمانانو میکرده و پولهای زیاد از این کاربه دست آورده. کوزوو هم یه مرکز قاچاق مواد مخدر شده.
و امروز بسیاری از مسلمانان میخوان کوزوو بخش صربستان باشه چونکه اونا تحت حکومت تروریستها هستن اما تو زمان حکومت صربها اونا سطح زندگی بهتر داشتن.
پس استقلال کوزوو به نفع جنایتکارا و آمریکا و ناتو هست. ولی آمریکا فشار میکنه همه دنیا دولت کوزوو رو بشناسه. حتی به صربستان فشارهای زیادی میکنن تا کوزوو رو بشناسه . ولی این استقلال هم خلاف حقوق بین المللی هم به نفع مسلمانان کوزوو نیست چونکه این تروریستهای حاکم کوزوو مسلمانانو هم میکشتن. مثلا مفتی اعظم جامعه اسلامی صربستان میخواد کوزوو توی صربستان باشه. صربهای کوزوو هم میترسن که تروریستها اونارو بکشن.
آمریکا و ناتو تجاوز اینقد خشونتآمیز علیه صربستان کرده چونکه صربستان بزرگترین و پیشرفته ترین کشور بالکان بوده و آمریکا برای کنترل بالکان میخواست صربستانو تضعیف کنه. و اونا تونستن صربستان رو زیر کنترل خود بیآرن و صربستان اکنون کاملا به آمریکا اطاعت میکنه و استقلال واقعی رو نداره.
این همه یه نظریه کارشناسان از روسیه و برخ کارشناسان از کشورهای غربیه که ممکنه کاملا درست نباشه. اینکه اونا به نتیجه رسیدن صربها قتل عام نکردن به معنی مغرض بودن اونا یا عدم احترام به مسلمانان نیست چونکه اونا احترام به همه مردمای بالکان (از جمله مردم مسلمان) دارن و بعضیها دوستان مسلمان بالکان دارن. اونا سعی زیادی کردن بر اساس اطلاعتی که در دستشان بوده به حقیقت بحران یوگسلاوی برسن. قصدشون نه تبرئه صربها بلکه تایین واقعت و حقیقت بوده. و تنها طبق اطلاعتشان این تصمیمو گرفتن که این نه قتل عام بوده بلکه تبلیغات غرب.
پس وقتی ایران در این جنگها به مسلمانان بوسنی کمک خیلی زیادی کرده آمریکا و ناتو برعکس به بهانه مواظبت از مردم مسلمان کوزوو واقعا ضرر و زیان زیادی به این مردم (و به صربها) آورده است از جمله هزاران مسلمانان کوزوو به سبب بمباران بیماری سرطان دارن. در باره صربها - آنهایی که جنایات علیه مسلمانان کردن باید مجازات بشن و باید تلاش کرد جنایات علیه مسلمانان در این منطقه هیچوقت تکرار نکنن. ولی همه مردم صرب به بهانه جنایاتی که طبق بررسی کارشناسان انجام نداده از سوی آمریکا بسیار رنج برده تا جهان فکر کنه همه صربها جنایتکاران هستن. ولی این حقیقت نیست. از جمله یه سیاستمدار صرب (ولادان گلیشیچ) در باره امکان برگشتن کوزوو به صربستان بر این باوره که به هیچوجه نمیشه مسلمانان کوزوو رو بکشن بلکه بر عکس او حاضره هر چه بیشتر از مسلمانان کوزوو مواظبت و حمایت کنه از جمله درمانشون در صربستان رو تامین کنه تا مسلمانان کوزوو حامیان صربها بشن.
[/quote]
[quote name='Iskander' timestamp='1376248709' post='329085']
من فقط در باره یک نظریه که در باره بحران یوگسلاوی وجود دارد نوشتم. ممکن است درست نباشد و ممکن است صربها واقعا قتل عام کردند آنوقت البته آنها باید بشدت محکوم شوند. چونکه پاکسازی قومی مردم بیگناه بر اساس دین و نژاد یکی از هولناکترین جنایاتت است. ولی همان طوری که گفته ام این کارشناسان اصلاً قصد تبرئه صربها نداشتند بلکه خواستند در تحقیقاتشان به حقیقت برسند. آگر اطلاعات در دست آنها در باره قتل عام می بود آنها البته صربها را برای یک جنایت وحشتناک محکوم می کردند. ولی همه اطلاعات و گواهی که در دست آنها بود به این چیزی اشاره کرده که صربها گر چه البته جنایتها علیه مردم مسلمان کرده اند ولی این جنایت هولنک نکده اند و آمریکا تلاش کرده برای رسیدن به اهداف خود در منطقه یک اتهام دروغی را سازد.
این کارشناسان یکی از بهترین محققین بالکان به شمار می روند و اگر دلایل کافی از قتل عام داشته باشند البته به نتیجه وقوع این جنایت می رسیدند.
من هم مطمئن بودم که صربها این جنایت وحشنتناک را کردند ولی پس از آشنایی با کارهای علمی این کارشناسان تعجب کردم که همه داده ها و اطلاعاتی که آنها برای تایین واقیت و حقیقت سربرنیتسا و برای با دقت جمعآوری کردند در باره عدم قتل عام بود. البته این داده ها از جنایات صربها علیه مسلمانان نیز گواهی هستند ولی آنها هیچ برهان قتل عام را پیدا نکردند. به گفته آنها حتی هیچکس در سربرنیتسا با چشمهای خود قتل عام را ندید.
حتی یک مقاله وجود دارد که در اینجا یک مقام آمریکا میگوید: ما یک اتحام دروغی علیه صربها بسازیم و تمام دنیا به این باور خواهد کرد. و اهداف آمریکا به هیچ وجه به نفع مسلمانان بالکان نیستند چونکه مثلا آمریکا و ناتو برای کنترل منطقه مسلمانان کوزوو را بمباران کرد.
در این بحران خیلی دشوار باید از اول حقیقت پیدا کرد. اگر واقعا قتل عام وجود داشت پس نباید صربها را تبرئه کرد و البته همه از این جنایت وحشتنک باید بدانند تا تکرار نشود. ولی اگر نظریه عدم قتل عام درست باشد پس این نه صربها بلکه آمریکا و ناتو جنایت علیه مردمهای بالکان کردند چونکه یک کشور را به بهانه اتهام قتل عام مجازات کردند و آنطوری که اقتصادش خراب شد، آوارگان مسلمان بمباران شدند و صربها و مسلمانان کوزوو با اپیدمی سرطان مواجه شدند.
یعنی اتهام دروغی قتل عام مسلمانان سربرنیتسا و کوزوو واقعا به رنجهای زیادی همه مسلمانان بی گناه این منطقه رسید و آنها امروز از سرطان میمیرند.
چونکه اگر این اتهامات نبود بمباران هم نبود و مردم مسلمان کوزوو امروز تحت حکومت جنایتکاران زندگی نکرد. (و برهانهای زیادی هست که واقعا آنها جنایتهای هولناک علیه صربها و مسلمانان کردند).
[/quote]
سلام
اسکندر جان ممنون بابت این وقت زیادی که گذاشتی برای تایپ این مطالب . خوندنش که برای من خیلی طول کشید ، دیگه تایپش که سخت تر بوده . باور کن اگر بهترین های طنز پردازان کشورمون رو هم میشناختم فکر نمی کنم میتونستند مطلب رو اینجوری جمع و جورش بکنند. :winking: ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مساله بوسنی از شکستهای بزرگ ایران بود. بازی ای که ایران شروع کرده بود رو در نهایت عربستان و مجاهدین(!) بردند.
همیشه نکته اساسی یعنی علت شروع جنگ رو پنهان میکنیم. مثلا دوستمون جناب قادر طوری از حکومت عثمانی حرف میزنن که انگار بالکان ملک پدری عثمانی بوده. بالکان همونقدر مال عثمانی بوده که تبریز بود. اصلا تا الان در مورد علل جنگهای صلیبی و درگیری اسلام با غرب چقدر فکر کردید؟
عثمانیهای عزیز خیلی محترمانه وارد خاک دیگر کشورها میشدن و به روش بسیار زیبای خودشون اسلام رو صادر میکردن. البته ناگفته نماند که اون زمان هم قتل عام ما "روافض" بر جهاد با مسیحیان تقدم داشت. همین دعوت بسیار شیرین برادران عثمانی باعث شد مسیحیان ارتدوکس بالکان که صاحب واقعی این منطقه بودن علاقه عجیبی به اسلام پیدا کنن و بعد از صدها سال تلافی اونهمه محبت عثمانیهای گوگولی مگولی رو سر بوسنیاکهای امروزی در بیارن. یکی دیگه از علل دشمنی بین بوسنیاکها و صربها، تمایل عنصر بوسنیاک/ کروات به نازیها در جنگ دوم جهانی بود. مساله از جایی شروع شد که حاج امین الحسینی مفتی بزرگ بیت المقدس(یکی از معدود آدم حسابیهای تاریخ مختصر فلسطین) بعد از شکست شورش بر ضد انگلیس راهی عراق شد و با رشید عالی کیلانی در کودتا بر ضد حکومت دست نشانده انگلیس همکاری کرد و بازهم شکست خورد و این بار (به احتمال زیاد از طریق ایران) راهی آلمان شد تا در مورد مساله مهاجرت یهودیها مذاکره کنه. هیتلر که به تازگی بالکان رو اشغال کرده بود، زمینه رو برای بهره برداری از جمعیت مسلمان و کروات مخالف صربها مناسب دید و به این ترتیب حاج امین شد رهبر معنوی لشگرسیزدهم کوهستانی اس اس خنجر.

[url="http://en.wikipedia.org/wiki/13th_Waffen_Mountain_Division_of_the_SS_Handschar_(1st_Croatian)"]http://en.wikipedia.org/wiki/13th_Waffen_Mountain_Division_of_the_SS_Handschar_(1st_Croatian)[/url]
حاج امین و هیتلر
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Haj-Amin-al-Husseini-and-Adolf-Hitler.jpeg[/img]
حاج امین و هیملر
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/untitled4~1.jpg[/img]

لشگر خنجر
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/2_28529.JPG[/img]


<p>[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Haj_Amin_al-Husseini_reviewing_a_parade_of_soldiers_from_the_SS_13th_Division.jpg[/img]
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
راجع به بحران بالکان باید گفت که ایران وارد عمل شد تا جان مسلمانان بوسنیایی را حفظ کند. غیر از ایران هیچ کشوری به آنها کمک جدی نکرد. صربها در این جنگ جنایات زیاد کردند که باید تحقیق و مجازات شوند. ولی در نهایت وهابیون به منطقه آمدند که جنایات علیه صربها غیرنظامی کردند و بسیاری از آنها امروز علیه حکومت قانونی بشار اسد در سوریه می جنگند. این لازم به ذکر است که کوزوو مرکز تمرین افراطیان سوریه شد و این افراطیان قول دادند اگر پیروز شوند فورا استقلال کوزوو را بشناسند. اطلاعات در باره این امر اینجاست:
[url="http://www.globalresearch.ca/syrian-opposition-studies-terror-tactics-in-kosovo-free-syrian-army-fsa-and-kosovo-liberation-army-kla-join-hands/30686"]http://www.globalresearch.ca/syrian-[/url][url="http://www.globalresearch.ca/syrian-opposition-studies-terror-tactics-in-kosovo-free-syrian-army-fsa-and-kosovo-liberation-army-kla-join-hands/30686"]opposition-studies-terror-tactics-in-kosovo-free-syrian-army-fsa-and-kosovo-liberation-army-kla-join-hands/30686[/url]
اما این هم واقعت است که در میان صربها نیز قربانیان رفتار توسعه طلب آمریکا زیادی هستند ولی آمریکا می گوید که در میان صربها هیچ قربانیان وجود نداشت. در این بحران وحشتناک ابهامات زیادی نیز وجود دارند. مثلا چرا آمریکا در باره قتل عام سربرنیتسا و کوزوو خیلی زیاد صحبت می کند ولی در باره اولویا یعنی نسلکشی صربها توسط کرواتها در 1995 که با کمک آمریکا شد هیچ نمی گوید.
این حمله کرواتها به صربهای کرواسی آنقدر هولناک بود که همه صربها برای حفاظت از جان خود مجبور بودند کرواسی را ترک کنند ولی ارتش کرواسی این آوارگان (بیشتر زنان و کودکان) را تیرباران کرد... ارتش آنقدر خاشن بود که حتی اعضای نیروهای امنیتی سازمان ملل را کشت.
اخراجشدگان ولویا هنوز زنده اند و در صربستان پناه یافته اند. بسیاری از آنها قوم و خویششان را از دست دادند و می توانند وقوع این نسل کشی را تصدیق کنند.
سوال دوم این است چرا آمریکا نه کسانی را که قتل عام سربرنیتسا و کوزوو کردند بلکه تمام کشور و مردم بی گناه صربستان را مجازات کرد و آنهم با استفاده از سلاح ممنوع. بدین سبب هزاران نفر که به جنگ هیچ ربطی ندارند کشته و مجروح شدند و صربستان کوزوو را که طبق قطعنامه 1244 سازمان ملل بخشی از صربستان است تلف کرد. واضح است که آمریکا نه برای مواظبت از مسلمانانی کشته شده بلکه برای تضعیف و خراب کردن صربستان و مردمش این کار را کرد. در باره این تجاوز نیز اطلاعات زیادی موجود است:
[url="http://www.nlpwessex.org/docs/kosovofalsehoods.htm"]http://www.nlpwessex...ofalsehoods.htm[/url]
سوال سوم این است که چرا دادگاه لاهه که تحت کنترل آمریکا قرار دارد فقط جنایتکاران صرب را محکوم می کند ولی جنایتکااران کرواسی یا آلبانیایی آزاد شدند (با وجود تصدیقات زیادی از جنایاتشان). این دادگاه برای جنایاتکاران جنگی ایجاد شد. مثلا قضیه ویسلاو ششر وجود دارد که صرب است و راساً در هیچ جنگی شرکت نکرد. اما با این حال 10 سال است که در زندان حتی بدون حکم دادگاه بسر می برد و حالش آنقدر بد شد که می تواند طی یک سال بمیرد. زیرا دادگاه نمی تواند او را به اتهام جنایت جنگی محاکمه کند.
بر عکس راموش هارادینای که جنایتکار آلبانیایی است و جنایات علیه صربها و مسلمانان کرده است و گاهی شخصا آنها را می کشت از طرف دادگاه تبرئه و آزاد شد. این بدان معنی است که دادگاه لاهه طبق عدالت رفتار نمی کند بلکه مغرض است فقط صربها را مقصر همه جنگهای بالکان نشان بدهد و بمباران ناتو را تبرئه کند. ویرایش شده در توسط Iskander
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='oldmagina' timestamp='1376252318' post='329099']
سلام
اسکندر جان ممنون بابت این وقت زیادی که گذاشتی برای تایپ این مطالب . خوندنش که برای من خیلی طول کشید ، دیگه تایپش که سخت تر بوده . باور کن اگر بهترین های طنز پردازان کشورمون رو هم میشناختم فکر نمی کنم میتونستند مطلب رو اینجوری جمع و جورش بکنند. :winking:
[/quote]
سلام. این اصلا طنزپردازان نیستند بلکه کارشناسان خوبی هستند که خواستند ابعاد حقیقی بحران را کشف کنند. ممکن است اشتباه کرده باشند و درست نباشد. ولی سعی کردند به واقعیت برسند هر چند نتایج متعجبی را پیدا کردند. آدم فکر میکند که وقتی اینها در باره عدم قتل عام می گویند بدین معنی باشد که اینقدر آدمهای کثیف و بی اصناف هستند تا به قربانیان مسلمان اصلا احترام ندارند. ولی آنها بر عکس از اول مطمئن وجود قتل عام بودند و گفتند آدم دلش می سوزد برای قربانیان وحشتهایی که صربها در سربرنیتسا کردند. و فقط قصد داشتند ببینند آیا رقم مسلمانان کشته شده درست باشد یا خیر و با تحقیق بادقت همه داده ها به نتیجه رسیدند که قتل عام وجود نداشت. این نتیجه البته متعجب است و ممکن است واقعا اشتباه کرده باشند. ولی به هیچ وجه نخواستند هیچ طنزی به مسلمانان بی گناه کنند. این کارشناسان که اعضای اکادمی علوم هستند و با توجه به اعتبارشان نمی توانند نظریتی را برای طنز به مسلمانان یا خندن به وقایع منطقه ایجاد کنند.
آنها مطمئنند که دلایل علمی کافی برای تصدیق قتل عام پیدا نشد و اگر کسی یک جنایت نکرده باشد نمی شود او را برای جنایتی که انجام نداد مجازات کرد.
آنها برای مغرص نبودن تحلیل جمعیت سربرنیتسا قبل و بعد از ورود صربها را نه با استفاده از اسناد صرب بلکه از اسناد مسلمانان بوسنیایی کرده اند و به گفته آنها معلوم شد که بعد از حمله صربها جمعیت سربرنیتسا بیشتر شد یعنی تعداد اوارگانی که سربرنیتسا را پس از حمله ترک کردند و به مناطق امن رفتند از جمعیت این شهر پیش از حمله بیشتر بود.
ولی اگر یک روز اطلاعات صد در صد درست راجع به وقوع قتل عام توسط صربها وجود خواهد داشت باید صربها را بشدت محکوم کرد و تلاش کرد مسلمانان منطقه در صلح و ارامش زندگی کنند. به هر حال آمریکا برخورد بی عادلانه دارد و فقط در باره جنایات صربها می گوید. آن سه نسلکشی را که علیه زنان و کودکان صربی توسط جنایتکاران مردمهای دیگر رخ داد و هنوز مردم زنده هستند که این قتل عامها را با چشمان خود دیده اند (در نزدیکی سربرنیتسا، کرواسی و کوزوو) و حتی جنایتکاران خود در باره جنایاتشان علیه صربها تعریف می کنند آمریکا همه آن را انکار می کند. ولی آمریکا و ناتو خودشان نسلکشی چهارم صربها و همچنین مسلمانان صربستان را در سال 1999 از طریق بمباران غیرقانونی صربستان کردند.
اینکه آمریکا تلاش برای تضعیف صربستان کرده طنز نیست بلکه هزاران صرب و مسلمان صربستان که از تجاوز آمریکا واقعا رنج بردند می توانند تصدیق کنند. آنها اکنون به سبب استفاده از سلاح ممنوع توسط ناتو میمیرند. اطلاعات می توان اینجا پیدا کرد
[url="http://dalje.com/en-world/nato-still-killing-people-in-kosovo/204500"]http://dalje.com/en-...n-kosovo/204500[/url]
باید از این قتل عام مسلمانان آلبانیایی و ملتهای دیگر صربستان از طرف آمریکا و ناتو آگاه بود تا در هیچ جای دنیا بازهم تکرار نشود. زیرا عواقب استفاده از اسلحه ممنوع رادیواکتیو چنان هولناک هستند که طی صدها سال بعد خواهد ماند و مردم صربستان طی صدها سال رنج خواهد برد. در صربستان تحقیقت زیادی در باره عواقب این اسلحه وجود دارند و دانشماندان صربی اسلحه ممنوع را سبب گسترش سرطان دانستند. آمریکا و ناتو دشمنان هم صربها و هم مردم مسلمان بالکان هستند و برای تبدیل کشورهای بالکان به مستعمره های خود (نمونه بارزی صربستان است) تلاش می کنند. اگر آنها دوست مسلمانان می بودند مسلمانان کوزوو را با اسلحه رادیواکتیو خیلی خطرناک بمباران نمی کردند. ویرایش شده در توسط Iskander

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همین برادران بوسنیایی الان تو سوریه با بشار اسد نمی جنگند و شیعیان را قتل و عام نمی کنند؟؟؟؟؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='majid363' timestamp='1376285532' post='329143']
همین برادران بوسنیایی الان تو سوریه با بشار اسد نمی جنگند و شیعیان را قتل و عام نمی کنند؟؟؟؟؟؟؟
[/quote] اطلاعاتی موجود است که [right][background=rgb(239, 247, 247)]700 سلفی جنگجوی بوسنی و هرزگوین از طریق خطوط هوایی «سارایوو» به سوریه اعزام شده‌اند [/background][/right] ویرایش شده در توسط Iskander
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منم همینو گفتم
این وهابی ها یک قوم کثیفب هستند که اگر صربها وهابی را گشتند دستشون درد نکنه
پدر و مادر من سیستان هستند
واقعا وهابی ها اعتقاد دارن که با کشتن شیعه ها به بهشت می رن
اما در عوض بعضی از اهل سنت حتی سر سفره عاشورا هم میان
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام


امام خمینی (ره) :

ما ماموریم به انجام تکلیف ...


دوستان زیاد جوش بیخود نزنید که بوسنی الان چی هست و از این آش کشک خاله ها

ما وظیفه مون قشنگ مشخص شده هست و اصلا هم برامون مهم نیست که اگر به افغانستان جلو شوروی کمک نمیکردیم چی میشد و نمیشد و به بوسنی نمیکردیم چی میشد و نمیشد ! ملاک برای ما ارزش های انقلاب اسلامی مون هست

این از این

دوما برای درک نحوه حضور ایران سخنرانی سردار قاسمی در اوایل سالهای 72 تا 74 شنیده شود ... فوق العاده س


سوما ، یکی از کاندیداهایی که مورد بی مهری قرار گرفت ولی میر میدان نبرد امام خامنه ای هست و کسیکه میشه روش حساب کرد .... دکتر ولایتی بود که همراه با سه فروند هرکولس پر از مهمات و سلاح به دستور و خواست مستقیم امام خامنه ای بدون هماهنگی با رئیس جمهور وقت و.... صرفا برای اینکه فردای قیامت جلوی فاطمه زهرا سلام الله علیها سرش پایین نباشه رفت بوسنی ....

بقیه ش هم تاریخ این شاهد راستین بعدها بازگو خواهد کرد

یا حق
  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اصلا وهابی ها مسلمون نیستند که ما مسولیتی دربرابرشون داشته باشیم
اونها به دین عایشه و .... هستند
  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
البته ما باید بررسی کنیم که چرا هر جا ما از خودمون مایه می زاریم ، بعدش می شوند طرفدار عربستان و وهابیت !؟

این خیلی مهمه .....

شاید ما هم باید سیاست لاشخوری رو دنبال کنیم !؟ نه !؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='100' timestamp='1376331207' post='329378']
سلام
البته ما باید بررسی کنیم که چرا هر جا ما از خودمون مایه می زاریم ، بعدش می شوند طرفدار عربستان و وهابیت !؟

این خیلی مهمه .....

شاید ما هم باید سیاست لاشخوری رو دنبال کنیم !؟ نه !؟
[/quote]

گفتم شاید ماهیگیری یادشان ندادیم که حماس مثال نقض این حرف بود
ولی شاید خوب تبلیغات نکردیم
فیلم بین المللی و جذاب نساختیم و حتی در این جنگ رسانه ای تلاشی نکردیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='siavash75' timestamp='1373624993' post='321011']
ایران اون همه کمک برای بوسنی فرستاد اما بونسی جزء کشور هایی بود که علیه ایران در سازمان ملل رای داد. و همین الان هم با اسرائیل رابطه داره
[/quote]
درست است. امروز واقعا هیچ کشور بالکان از جمله بوسنی مستقل نیست و به آمریکا و غرب اطاعت می کنند و علیه ایران رفتار می کنند. چرا اینطور شد؟ چونکه بعد از وقوع جنگهای بالکان آمریکا و ناتو خواستند از این جنگها بهره بگیرند و همه کشورها را تحت کنترل خود بیاورند. و روسای بوسنی را متقاعد ساختند طرفداران غرب شوند و پس از آن غرب علیه صربها ولی با خشونت بسیار و با قتل زنان و کودکان بی گناه صرب با کمک وهابیت جنگید. و بیشتر ناتو و آمریکا کوشیدند صربها را تضعیف کنند زیرا صربها پرجمعیت ترین و از نظر اقتصاد پیشرفته ترین مردم بالکان هستند. به این دلیل آمریکا به بهانه جنایات صربها نه علیه جنایتکاران واقعی بلکه علیه تمام کشور مستقل صربستان و مردم بی گناه این کشور که اکثریت آنها در جنگها اصلاً شرکت نکردند حمله کرد. در این حمله غرب سعی کرد صربستان را خراب کند و حالا هزاران نفر (بخصوص مسلمانان صربستان) از عواقب استفاده از اسلحه ممنوع رنج می برند. باید گفت که در حمله ناتو صربها به مسلمانان زیادی که به دلیل بمباران فرار کرده بودند پناه دادند.
برای تضعیف صربها آمریکا نیز طی این جنگها به جنایتکاران مختلف کمک می کرد تا نسلکشی علیه صربها را انجام بدهند. مثلا در کرواسی صربهای غیرنظامی که صدها سال در این مناطق زندگی می کردند مجبور بودند وطنش را ترک کنند.
یا مثلا جنایتکار ناصر اوریچ که شخصاً صربهای غیرنظامی (از جمله کودکان) را با بی رحمی کشت و حتی به این کار وحشتناک خود افتخار می کند. او حتی مسلمانان بوسنی را که به غیرنظامیان پناه داده بودند کشت. آمریکا او را نهایتاً با وجود تصدیقات جنایاتش (از جمله ویدیوهای قتلش) تبرئه و آزاد کرد!

امروز آمریکا کوزوو را نیز تحت کنترل خود درآورد و هیچ استقلال واقعی ندارد. آمریکا و ناتو تنها صربها را به جنایات اتهام می کند ولی در باره جنایات خود علیه صربها و مسلمانان سکوت می کند. ویرایش شده در توسط Iskander
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعضی کارشناسان می گویند که اگر بمباران ناتو سالهای 1995 و 1999 نبود و استفاده از سلاح ممنوع رادیواکتیو نکرد امروز جمعیت غیرنظامی صرب و مسلمان از سرطان رنج نمی برد. می بایست جنایتکاران را مجازات کرد نه مردم صرب و مسلمان بی گناه.
ناتو نه برای مواظبت از مسلمانان بلکه برای تضعیف همه مردمهای بالکان و تبدیل کردن کشورهای بالکان به مستعمره های خود عمل کرد. شما می توانید نقشه گسترش ناتو را ببینید و همه چیز معلوم خواهد شد. ناتو هم یک پایگاه بندستیل را برای کنترل منطقه در کوزوو مستقر کرد. پس استقلال کوزوو به منافع مسلمانان آنجا نیست بلکه برای کنترل آنها است. به این دلیل مفتی اعظم صربستان که بر خلاف آمریکا و ناتو واقعاً مواظب مسلمانان صربستان است و برای اسلام و بهبود وضعیت مسلمانان در این کشور کار زیادی کرد قاطعا علیه استقلال کوزوو است.در باره موضع مفتی اینجاست: [url="http://www.nusantara.rs/vesti_celeE.php?id=67"]http://www.nusantara...celeE.php?id=67[/url]
[url="http://www.balkanpeace.org/index.php?index=article&articleid=13265"]http://www.balkanpea...articleid=13265[/url] ویرایش شده در توسط Iskander

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      به نام حق


      مقدمه تایپیست ،
      این مطالب مربوط به سالهای جنگ کوزوو و مدتی بعد از اون هست و الان تغییرات بسیاری در روند جریان های سیاسی - نظامی حاکم بر اون شرایط بوجود امده ، اما چون بخش ابتدایی مطلب بیشتر سیاسی و استراتژیک هست تا صرف نظامی و ارتباط بسیار روشن کننده ای با وضع موجود در واکنش جهانی به موضوع سوریه داره ، جالب دونستم که دوستان اون رو مطالعه کنند ...


      --
      " ما حفظ صلح را به دوستانمان واگذار خواهیم کرد و کشور بزرگ آمریکا سازنده صلح خواهد شد "
      سخنان گه هر بار جرج بوش . 6 سپتامبر 2000

      مقدمه
      از دو نظر پنجاهمین سالگرد پیمان اتلانتیک شمالی در آوریل 1999 تاریخی بود . ناتو همزمان با گسترش به شرق و پذیرش سه عضو سابق پیمان ورشو (لهستانف جمهوری چک و مجارستان) برای اولین بار شاهد درگیری در یک برخورد یعنی نبرد بالکان بود .
      جنگ کوزوو جدیدترین نمونه از یک جنگ نامتقارن است که ناتو بزرگترین ، مجهزترین و سازمان یافته ترین اتحاد نظامی در برابر نیروهای ارتش یوگوسلاوی مجهز به جنگ افزار های کهنه و از رده خارج انجام داد .
      " ژان میشل بوشرون " نماینده مجلس ملی فرانسه به این مناسبت میگوید : " برای اولین بار یک نیروی نظامی منظم بدون اینکه حتی یک بار با دشمن خود تماس مستقیم داشته باشد وادار به تسلیم میگردد " این انتقال قدرت بدون انتقال نیرو میباشد . تعیین موقعیت ، انتخاب و انهدام اهداف بدون هیچ کشته در طرف حمله کننده و برجای گذاشتن تعداد بسیار اندک قربانی در مورد مورد حمله انجام شده است .
      این جهش فناوری در مقایسه با جنگ های پیشین امری اساسی بود و طبق معمول ، امکانات فنی تعیین کننده دکترین (اساسا جدید) بصورت عنصر ثابتی در برقراری تناسب قوای آینده جای خواهد داشت . تنها کسانی که مستقلا از اطلاعات راهبردی ، حملات دقیق از راه دور و یا از ارتفاع مناسب برخوردار باشند پیروز هستند ، به شرط آنکه بتوانند افکار عمومی را نسبت به مشروعیت اقدام خود متقاعد سازند . این جنگ 4 میلیارد دلار هزینه در بر داشته سات ، چیزی که اگر بر اساس مبلغ هزینه شده برای انهدام یک کیلوگرم از تجهیزات محاسبه شود ، گرانترین لشکرکشی نظامی تاریخ آمریکا محسوب میگردد . بعضی از براورد ها حتی به 8.2 میلیارد دلار و یا بیشتر نیز میرسند . این هزنیه برای عملیاتی محدود که فقط حدود 10 هفته به طول انجامید صرف شده است .
      همانگونه که " اندرو دو مولن " تشریح میکند ، " بر اساس محاسبات بانک " لوهمن برادرز" یک ماه حملات هوایی و مخارج مرتبط با پذیرش آورگان حدود 51 میلیارد دلار هزینه دارد که معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کل اعضای ناتو است .
      کارشناسانی که علاقه مند بررسی تجارب عملیات کوزوو می باشند ، تلاش زیادی بویژه برای تجزیه و تحلیل عواقب سیاسی جنگ به عمل آورده اند . military.ir عواقبی که شکاف بین آمریکا و تحدین اروپایی اش از ویژگی های آن است . این شکاف همچنین عدم توازن تکنیکی موجود را در سطح متحدین آشکار ساخت .
      با این وجود جنگ کوزوو از نظر آموزش ها و تجربیات جنگ نا متقارن بسیار غنی بود . در این جنگ با بکار گرفتن فریب های ساده اما موثر ، تلفات و ضایعات بسیار محدود گردید که این امر دور از انتظار متحدین بود .

      مشارکت ناتو

      در تمام دوران جنگ سرد و علی رغم موضع چند جانبه گرایی (که به وضوح در ماده 5 پیمان ناتو آمده است،)پیمان آتلانتیک شمالی در عمل و بصورت قابل ملاحظه ای در خدمت اهداف و مقاصد یکجانبه گرایانه آمریکا قرار گرفت . فرماندهی عالی متحدین اروپایی (SACEUR) با بهره گیری از دو فرماندهی توجیه اصلی این امر بوده است . از آنجایی که متحدین اروپایی فاقد گزینه دیگری بوده و اصل (ماده 5 پیمان) را پذیرفته بودند که بهترین عملکرد پیمان را تامین میکرد در مورد رهبری آمریکایی ها که در سرح ناتو به کار مسئولیت کلیه تصمیمات راهبردی میگرفته مشاجره ای نداشتند . موضع آمریکا همچنین عملکرد این اتحاد را تضمین نمود چرا که اغلب یک قدرت هسته ای در سازمان ، ضمانت های متعدد امنیتی را برای سایر متحدین فراهم میکرد . علاوه بر این ، اروپایی ها میتوانستند از ساختارهای فرماندهی آمریکا که در سطح ناتو بکار گرفته میشدند بهره برداری نمایند .
      با این وجود ، خاتمه جنگ سرد نیت آمریکایی ها مبنی بر حفظ سلطه بر پست های اصلی این پیمان را اصلاح نکرد و آنها با حفظ جایگاه مهم و غالب به انتقادات اروپایی ها که درصدد ایجاد یک موازنه بهتره بودند اعتنایی نکردند .
      بحران کوزوو به نحو چشمگیری این وضعیت را اصلاح کرد و با دادن مسئولیت بزرگتر به در روند تصمیم گیری به اروپایی ها ، آمریکا را به رده یک متحد ساده با یک برتری به مراتب کاهش یافته تر به عقب راند . در حقیقت روابط بین واشنگتن و شرکای اروپایی آن پس از بحران کوزوو به صورت قابل ملاحظه ای متحول گردید .
      ملاحظات متعددی وجود دارد که موضوع " تقسیم کار" را که باید به شکل قابل ملاحظه ای توسط اروپاییان بر عهده گرفته شود ، مطرح مینماید . درسهای بحران کوزوو در رابطه با عملیات هوایی از نظر هدایت عملیات مورد انتقادات زیادی قرار گرفت چون جنبه های انسان دوستانه در ان رعایت نشده است .
      این درسها تحولات بوجود آمده در روابط بین دو سوی آتلانتیک (آمریکا و اروپا) را در زمینه امنیت مورد تاکید قرار میدهند . در این محیط جدید ، اتحاد آتلانتیک از یک سو خود را در مواجهه با فشار اروپاییانی میبیند که خواهد بر قراری تعادل در اتخاذ تصمیمات هستند و از سوی دیگر باید با رشد فزاینده تعداد نو محافظه کاران در کنگره آمریکا مقابله کنند .
      در بین این نومحافظه کاران ، بعضی ها مخالفت و دشمنی کامل خود را با اعمال هر گونه اصلاحات در ناتو به نمایش میگذارند و این در حالی است که تعدادی دیگر از بازتعریف این پیمان به گونه ای که آمریکا بتواند آسانتر رهبری خود را تامین نماید جانبداری می کنند .
      تراژدی یوگوسلاوی و درگیری ناتو در عملیات بوسنی و سپس کوزوو ، ضعف های متحدین اروپایی را در زمینه توانمندی های تصمیم گیری نظامی به خوبی آشکار ساخت . عدم تعادل موجود ، چه از نظر بودجه ای و چه از نظر تکنیکی و یا ساختاری ، بصورت حساب شده ای به نفع آمریکاست .
      در حقیقت هماهنگونه که فیلیپ گوردون میگوید " " در حالی که امریکا سالانه 266 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص میدهد (این رقم مربوط به سال 2000 میباشد و در سال 2004 بودجه نظامی آمریکا بیش از 420 میلیارد دلار بوده است )اعضای اتحادیه اروپای غربی فقط 137 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص داده اند و چشم انداز افزایش این بودجه در آینده بسیار ناچیز است " . اتفاقا ، برعکس ، این متحد قوی (آمریکا) در این بحران ها دارای کمترین منافع حیاتی بوده است . با این وجود واشنگتن در طول نبرد ملزومات عملیات را تامین کرد .
      جنگ های منطقه بالکان ناتوانی اروپایی ها را در برعهده گرفتن رهبری این قاره و متحد ساختن نیروها برای شنیدن یک صدای واحد را روشن نمود . چه در بوسنی و چه در کوزوو، مداخله نیروهای آمریکایی ، با وجودی که بدوا چندا مد نظر نبود تعیین کننده و سرنوشت ساز ظاهر شد . این موضوع با ناکافی بودن بودجه دفاعی متحدین اروپایی در مقایسه با بودجه نظامی آمریکا به خوبی قابل توجیه است .
      در واقع اگر چه فرانسه و انگلستان با اختصاص 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی به بودجه دفاعی سطح مناسبی را حفظ کرده اند اما اغلب کشورهای دیگر ناتو منجمله آلمان و اسپانیا با اختصاص کمتر از 1.5 درصد تولید ناخالص داخلی مشارکت بسیار ناچیزی در دفاع از قاره اروپا دارند . به علاوه این بدان معنی نیست که همه این مبالغ نیز صرف دفاع شود (این موضوع هم به نفع آمریکا می باشد) .
      مبالغ اختصاص یافته برای بودجه تحقیق و توسعه بسیار ناکافی است و این همان چیزی است که موجب شده است تا اغلب ارتش های اروپایی در مقابل ارتش متحد فرا آتلانتیکی خود به ارتشی بی مصرف و غیر قابل استفاده تبدیل شوند . این عدم تعادل بودجه ای با اختلاف و فاصله هایی که در سطح فناوری وجود دارد خود را نشان میدهد ، به گونه ای که ارتش آمریکا از ارتش های اروپایی به مراتب مجهز تر و پیشرفته تر است .
      در چنین شرایطی انجام اصلاحات ساختاری عمیق در سطح نیروهای مسلح کشورهای اروپایی برای ایجاد یک موازنه مجدد در آینده کاملا ضروری است . مقامات آمریکاییچنین اصلاحاتی را که بتواند امکان مداخله و یا عدم دخالت آنها را بر اساس اینکه منافع حیاتی شان تهدید شود یا نه ، مورد تایید قرار میدهند .
      لذا متحدید اروپایی میبایست نیروهای مسلح خود را مدرنیزه کرده و با نیازهای عملیات خارجی تطبیق دهند تا بتوانند خود را به مثابه یک شریک متوازن در برابر آمریکا تحمیل نمایند و در صورت اقتضا از مسئولیت های بزرگتری در سطح پیمان آتلانتیک شمالی برخوردار شوند .
      عملیات " نیروی متحد " که در تاریخ 24 مارس تا ژوئن 1999 توسط ناتو در کوزوو هدایت شد ، منحصرا به کمک حملات هوایی اجرا گردید و ایده " صفر کشته " مورد نظر کلینتون را بشدت رعایت کرد .
      این عملیات همچنین محدودیت های سازمان ملل را بر ملا ساخت و نشان داد که از نظر ساختاری ضعیف تر از ناتو بوده و جهت کسب یک اجماع برای مداخله موثر و مدیریت بعضی از بحرانها ناتوان است .
      سر انجام " نیروی متحد " اختلاف عمیق موجود بین دیدگاه ها را درسطح پیمان اتلانتیک بویژه بین آمریکایی ها و اروپایی ها آشکار ساخت .در ماورای آتلانتیک، انتقادات بسیار شدیدی در ارتباط با هدایت عملیات نظامی در کوزوو و اهمیت و جایگاه متحدین اروپایی در خصوص تصمیم های نظامی و داشتن حق وتوی اعضا وجود داشت . بعضی ها و در راس آنها فرانسه از این موضوع استفاده کرده و با چانه زدن بر سر تعداد زیادی از آماج ها تعداد حملات هوایی را بویژه از سوم آوریل 1999 محدود کردند .
      رئیس جمهور فرانسه ، ژاک شیراک با رد تعدادی از اهداف که از نظر وی غیر قابل توجیه بودند مستقیما در این انتخاب ها دخیل بود . این رفتاری مشروع و قانونی بود چرا که فرانسه از نظر تعداد هواپیمای شرکت کننده در عملیات کوزوو پس از آمریکا جایگاه دوم را داشت . اما آمریکایی ها این موضوع را نادیده گرفتند و حتی به منظور اجنتاب از کنترل هدفها بوسیله متحدین، بعضی ماموریت ها را در خارج از ناتو سازماندهی کردند .
      با این وجود جالب است بدانیم که مخالفت های فرانسه به طور کامل نادیده گرفته شد چرا که بعضا military.ir انتقاداتی در رم آتن و حتی لندن بروز کرد . این مخالفت ها بویژه در ارتباط با توسل انحصاری به حملات هوایی بود که اروپایی ها بیشترین نارضایتی خود را نشان دادند و به صورت قابل ملاحظه ای با ارزیابی هایی که اصولا توسط کنگره امریکا انجام میگرفت مخالف بودند ، هر چند آمریکایی ها شاهد نتایج این ابتکار عمل و ایجاد محدودیت هایی برای امتیازهای ویژه خود بودند ولی در مقایسه با ائتلاف تحت پرجم سازمان ملل ، راضی و خرسند بودند . ویلیام کوهن (وزیر دفاع وقت آمریکا) اشاره مینماید عملیانی که توسط نوزده دمکراسی اداره شود ، چون هر یک از آنها ممکن است اختلاف منافع حساسی با دیگری داشته باشد ، میتواند مشکلاتی در پی داشته باشد اما با این حال او این تحولات را برای پیمان ناتو مثبت ارزیابی میکند . بااین وجود ، این نتیجه گیری خوش بینانه مورد توافق همگان نیست . متحدین اروپایی با اینکه آشکارا از رهبری آمریکا در سطح پیمان ناتو انتقاد میکنند اما از اینکه این امکان فراهم شده است تا در انتخاب راهبرد و اهداف به صورت موثری نقش داشته باشند ، اظهار رضایت میکنند .
      در مقابل بعضی از آمریکایی ها این انحراف مسیر از پیمانی که تمام تصمیم گیری های 50 سال اخیر با آن بوده است را به سختی قبول میکنند . مقامات آمریکایی ، با بهره گیری از مزیت توانمندی نظامی ، خواهند توانست به آسانی وارد یک (یکجانبه گرایی آتلانتیکی) شوند و آن را با هزینه های شرکت در عملیات های نظامی توجیه نمایند ، بویژه در عملیاتهایی که منافع آمریکایی ها مستقیما مطرح نبوده و در عین حال پاسخی به مطالبات کنگره و افکار عمومی آمریکا باشد .

      در حقیقت رابطه شکاف بین مشارکت عمدتا آمریکایی و اتخاذ تصمیمات چند جانبه توسط آمریکایی ها بد فهمیده شده است . از منظر آنان ، اروپایی ها که کمترین میزان مشارکت در عملیات های نظامی دارند ، به چه حقی میتوانند خود را در یک سطح برابر با آمریکایی ها در روند تصمیم گیری قرار دهند .
      به شیوه سازمان ملل ، جایی که اتفاق بالا در مجمع عمومی و حق وتوی اعضای شورای امنیت موجب محدود شدن رهبری آمریکا میگردد ، ناتو (با رعایت پیمان واشنگتن) بیش از پیش خود را به مثابه " تریبون آزاد متحدین " که صدای آمریکایی ها در آن دارای وزن ویژه ای است ولی تفوق خود را از دست داده تحمیل می نماید .
      در چنین شرایطی ناتو سیاست خارجی آمریکا را مهار خواهد کرد و لذا شایسته یک اصلاح (رفرم) عمیق ، حتی صریح و قاطع تر ، یعنی کنار گذاشتن واشنگتن خواهد بود که از نظر متحدین اروپایی آمریکا به عنوان بازگشت این کشور به انزوا گرایی تلقی خواهد شد .
      ناتو با فاصله گرفتن محسوس و بیش از پیش از منافع آمریکا ، اما نیازمند مشارکت فعال یک متحد " ضروری " (یعنی آمریکا) به سوی عملکرد سازمان ملل نزدیک تر خواهد شد ، هر چند نسبت به امریکا منتقد بماند .
      لی هامیلتون مدیر " مرکز وودرو ویلسون" با این وجود اشاره میکند که منافع آمریکا و سازمان ملل تفکیک ناپذیر نیستند و بر خلاف آنچه اغلب نمایندگان کنگره آمریکا فکر میکنند تقویت اختیارات سازمان ملل در خدمت سیاست خارجی واشنگتن قرار خواهد گرفت .در نتیجه ، برای آمریکا بهتر خواهد بود بجای اینکه به دنبال مخالفت با سازمان ملل باشد برای تقویت آن تلاش نماید ، بدهی های خود را به سازمان ملل بپردازد و بجای تحمیل اصلاحات مورد نظر خود ، در مورد آنها به گفتگو بنشیند . به عقیده وی " از بعضی جهات اگر سازمان ملل وجود نداشت ، می بایست آن را ابداع نمود " . این سازمان شاید بتواند حتی محل تشکیل ائتلاف های بسیار گران برای مقامات آمریکا باشد زیرا در این صورت این قدرت اول جهان میتواند تعدادی از کشورها را با هدفش همراه نماید ، به سیاست خارجی خود مشروعیت بخشد و آنها را در هزینه عملیات های نظامی مشارکت دهد . اما حقیقت جنگ خلیج فارس در کوزوو تکرار نشد و ناتو مانند بازوی مسلحی که براحتی قابل بکار گیری است ظاهر گردید و لذا به عنوان رقیب جدید ، سازمان ملل خود را تحمیل کرد ، جایی که امکانات متعددی برای از کار انداختن ابتکار عمل های آمریکا وجود داشت و دستیابی به موفقیت بسیار آسان بود .
      تقویم اجلاس واشنگتن حل و فصل بحران کوزوو توسط سازمان ملل را به تاخیر انداخت ، به گونه ای که ناتو خود را به عنوان تنها سازمان قادر به حل و فصل این درگیری ها تحمیل نمود و بدین سان خود را از نظارت سازمان ملل و اقتدار آن رها ساخت .
      همانگونه که آقایان پل کیله و فرانسوا لامی اشاره کردند ، " اگر این اجلاس به تعویق افتاده بود - همانطور که وقتی روشن شدن عملیات متحدین به درازا خواهد کشید برخی تعویق اجلاس را درخواست کردند - بدون شک خاتمه درگیری به مراتب سریعتر میشد و دخالت ناتو شاید به عنوان اقدام آمریکا با هدف دور زدن سازمان ملل محسوب نمیگردید " . مناقشات روابط سازمان ملل متحد و ناتو پس از بحران کوزوو را میتوان موازی و مضاعف شدن نقش این دو سازمان ، جست جوی استقلال ، یا به عبارت ساده تر اراده خدمت به طرح های اینترناسیونالیستی تر و بشر دوستانه تر و از این جهت که نزدیک به آرمانهای سازمان ملل اما با کارایی بیشتر بر شمرد .
      به هر حال این اتحاد جدید تقویت شده از خارج از طریق گسترش ناتو ، اما شکننده از داخل به دلیل وجود مخالفت ها و انتقادها ، وارد نیمه قرن دوم حیات خود شده است این واقعیت . این واقعیت که مقامات سیاسی و کارشناسان اروپایی و آمریکایی بر روی جنبه های سیاسی مشارکت ناتو در جنگ کوزوو متمرکز گردیده اند جریان خود جنگ را مخفی نموده است . به همین جهت است که نیروهای مسلح اولین اتحاد نظامی جهان می بایست از استراتژیک های یوگوسلاو که مهتر و تبحر زیاد خود را برای کاهش تلفات و ضایعات بکار بستند درسهای زیادی بیاموزند ...

      پایان قسمت اول
      ادامه دارد

      ۀینک قسمت 2-3 , .. .... ؛
      http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/
      http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/
      http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/
      http://www.military.ir/forums/topic/25777-جنگ-های-نا-متقارن-تجارب-کوزوو-قسمت-5-پایان/
      منبع ...؛

      برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 130 - 139
      استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است
    • توسط karmania20152015
      بسم الله الرحمن الرحیم 
      بر فراز کوزوو
       
      عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز  در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد.
      سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از  تجهیزات دیگر  یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. 
      دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی  کم کرده بود.
      در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات  شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف  سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60  را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا  برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka  (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد.
      پایان بخش-1

      نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59  توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی 

      منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
    • توسط ali_64
      تانک M-84 یکی از تانک های نسل دوم میدان نبرد اصلی است که توسط یوگسلاوی تولید شد. این تانک در نیروهای زمینی کویت،کروواسی،اسلوونی،بوسنی و صربستان مشغول خدمت است.



      توسعه و تولید
      تانک M-84 را می توان مشابه تانکT-72روسی دانست که بر روی آن اصلاحاتی شامل اضافه شدن یک سیستم کنترل آتش بومی،زره بهبود یافته و یک موتور با توان 1000 اسب بخار انجام گرفته است.
      این تانک در سال 1984 توسط نیروی زمینی یوگسلاوی به خدمت گرفته شد و چند سال بعد نیز مدل ارتقاء یافته این تانک با نام M-84A وارد خدمت شد.
      در اواخر دهه 80 ، پروژه ای برای جایگزین سازی با نام Vahor (به معنای گردباد) آغاز شد. برخلاف M-84،این تانک شباهتی به تانک های روسی نداشت و دارای طراحی نسبتا جدیدی بود،اما این پروژه در جریان از هم پاشیدگی یوگسلاوی متوقف شد.
      آخرین مدل صربستانی تانک M-84،با نامM-84AB1در سال 2004 پرده برداری شد. این مدل دارای سیستم کنترل آتش جدید،زره Kontakt-5 ERA،سیستم دید حرارتیAgava-2می باشد.این مدل از لحاظ ظاهر و قابلیت ها به تانکT-90Sروسی شباهت دارد.کروواسی نیز مدلی از این تانک را با قابلیت های جدید با نامM-95 Degman یا M-84D تولید کرد.
      حدود 150 دستگاه تانک M-84 به کویت صادر شد که حدود 500 میلیون دلار به وسیله آن در سال 1990 تا 1991 به دست آمد.از هم پاشیدگی یوگوسلاوی در سال 1991 از ادامه صادرات جلوگیری کرد.کویت در حقیقت تعداد 215 دستگاه از این تانک را سفارش داده بود که هرگز این تعداد تانک در کویت به خدمت گرفته نشد. M-84A به وسیله یک قبضه توپ 125 میلیمتری 2A46 مسلح شده است.تانک M-84 از یک لودر اتوماتیک استفاده می کند که به آن قابلیت 8 بار شلیک در دقیقه را می دهد.مهمات تانک نیز در برجک تانک نگهداری می شود. این تانک همچنین از یک مسلسل 62/7 میلیمتری و یک مسلسل 7/12 میلیمتری برای مقابله با تهدیدات هوایی استفاده می کند.



      امکانات
      12 نارنجک دودزا برای استتار در تانک نگهداری می شود. این تانک توانایی فرو رفتن و حرکت در رودخانه ای به عمق 2/1 متر،بدون آماده سازی قبلی و حرکت در عمق 5 متر با آماده سازی قبلی را دارا می باشد.
      تانک M-84 دارای حفاظت NBC با کیفیت بالا می باشد.تمامی مدلهای این تانک دارای 3 نفر خدمه می باشند.

      موتور
      تانک M-84 اصلی دارای موتور دیزل 12 سیلندر با توان 574 کیلووات می باشد. M-84A نیز دارای یک موتور بهبود داده شده با توان 735 کیلووات(1000 اسب بخار) می باشد.
      این تانک قابلیت حمل 1200 لیتر سوخت را دارد که در این صورت برد آن 450 کیلومتر و با مخزن سوخت خارجی برد آن را می توان افزایش داد.
      مدل کروواسی این تانک با نام M-84A4 Sniper دارای یک موتور ساخت آلمان با توان 820 کیلووات (1100 اسب بخار) می باشد و مدل M-95 Degman نیز دارای قوی ترین موتور در بین سایر مدل ها با توان 895 کیلووات (1200 اسب بخار) می باشد.



      مدرن سازی
      در سال 2005 مدل جدید این تانک با نام M-84AB1 که بعدا M-2001 نام گرفت ،نمایش داده شد.
      این تانک نمونه ای از اجرای تغییرات گسترده بر روی تانک M-84AB بود. این مدل جدید مجهز به سیستم دید در شب و یک سیستم کنترل آتش بهبود یافته می باشد. این تانک قابلیت پرتاب موشک های ضد تانک هدایت لیزری را دارا می باشد.

      تانک های مشابه
      همانطور که گفته شد تانک M-84 اصلی مشابه تانک T-72 می باشد،همچنین تانک های M-84AB1 صربستانی قابل مقایسه با تانک T-90 روسیه است. طراحی تانک PT-91 Twardy نیز به تانک M-95 Degman شباهت دارد.



      مدل ها
      M-84AB
      این تانک از سیستم جدید کنترل آتش کامپیوتری استفاده می کند. همچنین این تانک از پریسکوپ TNP-160 و پریسکوپ TNPA-65(به عنوان کمکی) استفاده می کند.
      این مدل در خدمت کویت می باشد.

      M-84ABN
      این مدل تقریبا همان مدل M-84AB است که از امکانات هدایت قوی تری استفاده می کند.

      M-84ABK
      این مدل نیز دارای امکانات ارتباطی قوی تری می باشد.

      M-84A4 Sniper
      این مدل تفاوت هایی با مدل قبلی دارد که از جمله آن می توان به موتور جدید آلمانی آن اشاره کرد.

      M-84AI (خودروی زره پوش)
      در اواسط دهه 90 این زره پوش با شاسی تانک M-84A به کمک کارشناسان لهستانی ساخته شد.

      M-84AB1 یا M-2001
      این جدیدترین مدل از تانک های M-84 صربستان می باشد،که آن را با تانک T-90S روسی مقایسه می کنند.

      M-95 Degman یا M-84D
      این مدل دارای زره جدید و موتور قوی تر می باشد،همچنین این مدل از قابلیت خوبی برای انجام عملیات در شب ،مه و هنگام طوفان برخوردار است. سرعت این تانک 70 کیلومتر بر ساعت است و از لودر سریع تری استفاده می کند.



      مشخصات کلی

      نوع:میدان نبرد اصلی
      کشور سازنده:یوگسلاوی
      استفاده کنندگان: کویت-صربستان-بوسنی و هرزگوین-اسلوونی-کروواسی
      سابقه شرکت درجنگ:جنگ خلیج فارس-جنگ های یوگوسلاوی
      تعداد ساخته شده:به طور تقریبی 752 دستگاه
      وزن:41 تن
      طول:53/9 متر
      عرض:57/3 متر
      ارتفاع:19/2 متر
      خدمه:3 نفر
      سلاح اصلی:یک قبضه توپ 125 میلیمتری ..
      سلاح های فرعی:یک مسلسل 62/7 میلیمتری-یک مسلسل 7/12 میلیمتری ضد هوایی
      .................
      مترجم:ali_64
      منبع:en.wikipedia.org
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام وب سایت میلیتاری مجاز است.
      .........................
      بابت عکس ها به خاطر اینکه در گالری نیست عذرخواهی مي كنم چون هنوز دقيقا نمودونم بايد چه طوري باهاش كار كنم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.