fath

روانشناسی نوین، استفاده در شبکه های تلویزیونی و ارتباط آن با تحولات سوریه

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

در پستی در تاپیک تحولات سوریه با این آدرس لینک[size="4"]:
[color="#000080"][u][url="http://www.military.ir/forums/topic/23281-تحولات-سوریه-،-بهانه-صف-آرایی-غرب-و-شرق/page__st__4695#entry320799"]http://www.military....695#entry320799[/url][/u][/color][/size]

مصاحبه ای با ابو صقار از تروریست های سوری توسط یکی از اعضاء منتشر شده بود که مشروح مصاحبه شبکه بی بی سی با این فرد بود و حساسیت های در تاپیک مذبور ایجاد کرده بود[size="4"].[/size]
متن کامل مصاحبه توسط شبکه فرارو با این آدرس منتشر شده[size="4"]:
[color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]http://fararu.com/fa...[/url][/u][/color][/size][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]ا[/url][/u][/color][size="4"][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]-[/url][/u][/color][/size][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]شورشی[/url][/u][/color][size="4"][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]-[/url][/u][/color][/size][color="#000080"][u][url="http://fararu.com/fa/news/155857/رو-در-رو-با-شورشی-آدمخوار"]آدمخوار[/url][/u][/color]

بنا بر احساس وظیفه از منظرروانشناسی نوین تحلیلی روانشناسانه از این موضوع و بررسی رویکرد کاملا جهت دار و مبنی بر علم قوی شبکه بی بی سی در حوزه ارتباطات و رسانه و همچنین روانشناسی و به طور مشخص با توجه بر همین اتفاق فجیع انجام دادم که اون رو در اینجا برای دوستان قرار میدم[size="4"].[/size]

امید هست این وجیزه همیشه بتونه مقداری روشنگر روند هدفگیری دشمن و شبکه های خبرپراکنی و وسیله ای برای پرده برداشتن از ذات اصلی برخی افراد به ظاهر صلاح و در باطن بیمار و کثیف باشه که اثبات اون در علم روانشناسی غربی و همچنین در منظر دین اسلام و تفکر اسلامی کار چندان سختی نیست اما افرادی را که خود را به خواب زده باشند را نمی توان از خواب بیدار کرد[size="4"].[/size]

من قضیه بی بی سی و نوع خبرسازی ش رو به زبان روانشناسی مطرح می کنم تا برای کاربرانی که اعتقاد چندانی هم به اسلام دین و[size="4"]..... [/size]ندارن جواب روانشناسانه ی مبنی بر پوزیتویسم داده باشیم و کمی ماهیت این رسانه و این افراد در سوریه مشخص بشه[size="4"].[/size]

در روانشناسی اصلی هست به اسم ناهماهنگی شناختی[size="4"]. [/size]شناخت یعنی باورها و اعتقادات فرد که در روانشناسی درک فرد و ایمانش به چیزهایی هست که فهم کرده مثلا فردی این اصل در ذهنش تبدیل به اعتقاد میشه که من انسانی صادق هستم و از این به بعد در زندگی خواه ناخواه سعی در هماهنگی این اصل در ذهن و زندگی خودش داره[size="4"].[/size]

اما چه زمانی ناهماهنگی شناختی پیش میاد وقتی که فردی کاری خلاف شناخت خودش انجام بده ناهماهنگی براش پیش میاد مثلا فرد در جایی دروغ میگه در این حالت یک تناقض بین اصل شناختی من صادق هستم و من در فلان جا دروغ گفتم پیش میاد[size="4"].[/size]

حال فرد از نظر روانی زیر بار فشار قرار می گیره چراکه خلاف شناختی که داره دچار ناهماهنگی شناختی شده[size="4"]. [/size]حال چند راه برای فرار از این ناهماهنگی وجود داره ۱[size="4"]- [/size]فرد اعتقاد و شناخت خودش رو تغییر بده مثلا من صادق نیستم[size="4"]. [/size]ولی این کار خیلی سخت هست و اصولا در آزمایشات روانشناسی اثبات شده که این کار خیلی سخت انجام میشه[size="4"].[/size]
۲[size="4"]- [/size]توجیه ناهماهنگی با تراشیدن دلایلی برای اون[size="4"]. [/size]۳[size="4"]- [/size]محق دانستن کسی که بهش آسیب وارد کرده[size="4"].[/size]

در راه حل دوم یعنی توجیه ناهماهنگی دو نوع توحیه وجود داره الف[size="4"]- [/size]توجیه بیرونی ب[size="4"]- [/size]توجیه درونی
در توجیه بیرونی فرد به دنبال عاملی در بیرون و در دنیای واقعیت می گرده تا ناهماهنگی رو با اون توجیه کنه مثلا چون اون فرد شب ها کیسه زباله رو بیرون منزل جلوی در خانه من می گذاشت مستحق کت خوردن از من بود و عامل درونی یعنی دلیلی توجیهی توسط فرد از درون ذهنش بافته میشه مثلا چون فرد مقابل به من جنس بد فروخته منم می تونم دروغ بگم و حقم هست[size="4"].[/size]

یکی دیگه از روش های فرار از ناهماهنگی شناختی محق دانستن فردی هست که مورد آسیب فرد ناهماهنگ قرار گرفته[size="4"]. [/size]در این حالت فرد به دنبال راهی برای تحقیر شخصیتی و اعمال طرف مقابل می گرده و بعد توجیه می کنه به همین دلیل مستحق آسیب دیدن از طرف من بوده[size="4"]. [/size]مثلا میگه چون این فرد آدم دروغگویی بوده که بعدا من فهمیدم همون بهتر که من کشتمش[size="4"].[/size]
این رو به حداکثر رساندن تقصیر قربانی و سزاوار دانستن اون نامیده میشه[size="4"].[/size]

در عین حال افرادی که عزت نفس بالاتری دارند کمتر نیاز به تحقیر و تخفیف دیگران دارند[size="4"].[/size]

خوب دقیقا همین این فرد آدم خوار و هم بی بی سی دارن مستقیم و دانسته و یا نادانسته از این روند استفاده می کنن[size="4"].[/size]
من به شما اطمینان میدم درون بی بی سی چند نفر روانشناس بسیار قوی وجود دارن که در قالب این نظریه های روانشناسی بدون اینکه شما حتی متوجه بشین دارن هر چیزی دوست دارن به خورد شما میدن[size="4"].[/size]
بی بی سی رسانه ای هست که کار خوب انجام نمیده ولی کارش رو خوب انجام میده یعنی پشت سرش فکر قوی و هدفمند هست[size="4"].[/size]

اما در روانشناسی اصلی دیگر مبنی بر پرخاشگری هست که به موضوع آسیب به انسان ها می پردازه[size="4"].[/size]
پرخاشگری یعنی رفتار آگاهانه ای که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی است[size="4"].[/size]
خود پرخاشگری دو نوع خصمانه و پرخاشگری وسیله ای داره پرخاشگری خصمانه هدف و قصدش فقط آسیب هست ولی نوع وسیله ای در پس رسیدن به هدفی هست که در قالب انجام خشونت قابل دستیابی هست[size="4"].[/size]

فروید معتقد بود نیروی پرخاشگری باید برون ریزی بشه تا انسان دچار بیماری نشه و جامعه رو راهی و محلی برای این تخلیه می دونست[size="4"].[/size]و پرخاشگری رو لازمه بقای اصلح در حیوانات می دونست[size="4"].[/size]

سه راه برای پالایش هیجانی[size="4"]([/size]تخلیه پرخاشگری[size="4"]) [/size]انسان هست۱[size="4"]- [/size]صرف در فعالیت های مفید اجتماعی و بدنی ۲[size="4"]- [/size]اشتغال به خشونت ذهنی ۳[size="4"]- [/size]اعمال پرخاشگری مستقیم مثل حمله به کسی[size="4"].[/size]
تحقیقات نشان داده فعالیت های مفید اثر پرخاشگری رو از بین نمی بره و کاهش نمیده چون عامل شناختی اون پابرجا می مونه مثلا فردی که تحقیر شده با انجام فوتبال و[size="4"].... [/size]نمی تونه از زیر بار این تحقیر بیرون بره[size="4"].[/size]
پرداختن به پرخاشگری ذهنی نیز موجب از بین رفتن یا کاهش اون نمیشه[size="4"].[/size]
در عین حال پرخاشگری مستقیم هم پرخاشگری رو کاهش نمیده و اعمال کلامی پرخاشگرانه اقدام به حملات بیشتر رو تسهیل می کنه[size="4"].[/size]

اما فرد بعد از خشونت به فردی و آسیب رسوندن بهش طبق بندهای بالا که عرض شد شروع به نکوهش قربانی می کنه و دلایلی برای محق بودن خودش در عمل پیدا می کنه[size="4"].[/size]
و از طرفی ابراز پرخاشگری راه ابراز اون در آبنده و تکرار اون رو در آینده برای همون فرد هموارتر می کنه یعنی خشونت موجب خشونت میشه[size="4"].[/size]
اگر تلافی[size="4"]([/size]جواب آسیب کسی به کس دیگه[size="4"]) [/size]در حد منصفانه باشد می تواند نیاز به پرخاشگری رو کاهش بده[size="4"].[/size]
یعنی انصاف در پرخاشگری و در غیر این صورت خشونت بیشتر موجد خشونت بیشتر میشه و در صورت رها کردن پرخاشگری در برابر پرخاشگری هم موجب تخلیه هیجانی نمیشه[size="4"].[/size]

سیمور فش بک میگه برای اغلب مردم وارد آوردن دردو رنج عمدی به دیگران مشکل است مگر اینکه بتوانند راهی برای انسانیت زدایی از قربانی خود بیابند[size="4"].[/size]

حال رفتار و سکنات این آدم خوار و توجیه های بی بی سی رو در قالب همین بحث کاملا روانشناسی مدرن خودتون به قضاوت بشینید[size="4"].[/size]
فرد آدم خوار در پی پیدا کردن دلیلی برای رفع ناهماهنگی شناختی خودش هست و از نبود منطقه پرواز ممنوع تا کلیپ تجاوز دست به هر وسیله ای می زنه و بی بی سی نیز با استفاده از روش های مدرن روانشناسی که پی آمد تحقیقات فراوان در مراکز دانشگاهی و علمی غرب هست سعی در ذهن شویی و ذهن سازی مخاطب خودش داره[size="4"].[/size]

حال می بینید حتی در آینه علوم انسانی غربی نیز می توان به اصل و پایه و بنیاد تفکر بی بی سی و بقیه بنگاه های خبر پراکنی صهیونیستی و همچنین کنش های برخی افراد دیگه با عدالت و درستی قضاوت کرد و اون زمان می شه فهیمید که شرع اسلام و دین ناب خدا چطور در زمانی بسیار دور انگار با در نظر گرفتن تمام این نکات قوانین آسمانیش رو برای انسان به ارمغان آورده و روشنتر میشه که عقل و شرع با هم تناقضی ندارن اگر واقعا ما به یکی تمسک کنیم[size="4"].[/size]

در تحلیل بالا کسی نمی تونه بگه شما از نگاه درون دینی مسئله رو حلاجی کردید بلکه این تحلیل کاملا بر مبنای روانشناسی اجتماعی نوین و غربی هست[size="4"].[/size]

[b][color="#ff0000"]نویسنده[/color][/b][size="4"][b][color="#ff0000"]: [/color][/b][/size][b][color="#ff0000"]فتح[/color][/b]
[b][color="#ff0000"]استفاده[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]از[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]مقاله[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]با[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]ذکر[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]نام[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]سایت[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]میلیتاری[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]و[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]نویسنده[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]مجاز[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]می[/color][/b][b] [/b][b][color="#ff0000"]باشد[/color][/b][size="4"][b][color="#ff0000"].[/color][/b][/size] ویرایش شده در توسط fath
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#222222][font=Helvetica Neue', Arial, Verdana, sans-serif][size=4][background=rgb(255, 255, 255)][color=#222222][font=Helvetica Neue', Arial, Verdana, sans-serif][size=4][background=rgb(255, 255, 255)][font=tahoma, geneva, sans-serif]سلام [/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]بالاخره بعد از مدتها یه تاپیک از جناب فتح روئیت شد ![/font]

[font=tahoma, geneva, sans-serif]فتح عزیز در اینکه در تمامی کانال های تلویزیونی مطرح دنیا روانشناسان هم به سان جامعه شناسان و کارشناسان علوم ارتباطات و سیاست و ... وجود دارند امری طبیعیه و از ملزومات هست ، اما تئوری فوق در این باب بدین شکل سنخیت نداره بلکه شیوه ای در ارتباط گیری باید تلقی بشه ، عدم هماهنگی شناختی اصلی در تغییر نگرش هست ، مثال ساده اون گیر افتادن انسان بین دم خروس و قسم حضرت عباس که انسان نمیداند کدامیک را بپذیرد ولیکن دچار تشویش و عدم تعادل فکری و روحی میشود که اجبارا باید برای رفع این حالت که مورد پسندش نیست چاره جویی کند ، از این تکنیک در ارتباط گیری خبری بهره های فراوان به جهت " تغییر نگرش به موضو" در تمامی رسانه ها میشود ایضا همین میلیتاری که چند باری هم خود بنده بکار بردم و جواب گرفتم ، با این ایده که افراد در حالت سکون نسبت به موضوعی نگرشی پذیرفته و خاص خود دارند اما در صورتی که نگرشی کاملا متضاد و هم سطح با آن به وی داده شود که نتواند شواهدی برای پذیرش یا رد یکی از این دو نگرش بیابد دچار عدم هماهنگی شناختی میشود و خروجی این امر قطعا تغییر نگرش فرد نسبت به نگرش اولیه خواهد بود که 3 گزینه حاصل میشود 1 - فرد نگرش جدید را میپذیرد 2 - نگرش قبلی را حفظ میکند و انرا تقویت میکند 3- به دنبال واقعیت ماجرا و نظرهای جدید دیگر میرود ، مثال بارز دیگر این وضعیت در مورد مسلمانانی هست که به کشورهای غیر مسلمان سفر میکنند ، ممکن است دین خود را رها کنند ، یا برخلاف وضعیتی که در کشور خود داشته اند به شدت به آن پایبند شوند و یا اینکه به دنبال واقعیت ادیان دیگر بروند که هر سه حالت آن خلاف وضعیت ابتداییست ، اما این موضوع در روانشناسی اجتماعی ابعاد پیچیده تری دارد و روش استفاده از آن همچنین طول مدت اثر گذاری و قدرت و ضعف استدلال های دو طرف هم مهم است به نحوی که در طی گذشت زمان ارزشمندی استدلال های دو طرفه قوی و ضعیف یعنی جانبدارانه از هر دو طرف ماجرا به یک حد میرسد . اگر نیاز بود توضیحات بیشتر خواهم داد ، لذا از گذشت ارسال این خبر اگر اشتباه نکنم 5 روز لازم است صبر کنید تا استدلالهای بعدی که در قالب خبر های دیگر احتمالا از جنایات فجیعتر بشار ارسال میگردد بعنوان ابزاری برای استحکام استدلالی که حق را به دشمنان بشار خواهد داد اعلان خواهد گشت ، هدف از این امر نه خدشه دار کردن موضوع جنایتکاری دشمنان بشار بلکه بزرگنمایی جنایت های ارتش تا عملکرد وحشیانه مخالفان توجیح پذیر باشد ، سوای اینکه موضوع جنایت ، جنایت است و فرقی نمیکند ! و وقتی موضوع ابعاد دینی پیدا میکند جنایت از هر طرفی که صورت بگیرد ، موضوع غیر دینی تلقی خواهد شد و همونطور که به درستی اشاره کردین این گزینه رو فراموش کرده بودند ، ...[/font][/background][/size][/font][/color][/background][/size][/font][/color]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به به واریور خان بزرگ آقا شما عادت داری بیای بزنی به کاسه و کوزه ما icon_cheesygrin

حرف های شما کاملا صحیح هست اما موضوع این هست که در واکنش نسبت به رسانه های مانند بی بی سی و در کل دنیای رسانه ای مدیریت شده یکی از راه های حذف اثر گذاری اونها برملا کردن روش اونها هست.

اما محرک تحلیل بالا برای بنده بیشتر صحبت های این فرد ابو صقار بود که در آینه روانشناسی قصد کردم تحلیلی بر اون بنویسم. که نشون بدم از منظر روانشناسی و علوم انسانی غربی هم اگر فردی وارد بشه میشه شخصیت و مشکلات این افراد رو خوب واشکافی کرد و سره از ناسره جدا بشه.
اما گریز به بی بی سی کامل نبود و تحلیل چندان قوی برای اون نیست بلکه در سایه همین اتفاق به عنوان مصداقی از یک اتفاق بزرگتر مورد اشاره قرار گرفت.

از طرفی قصد بنده اینجا شرح اتفاقات ما بین سوریه و مخالفین و..... نیست چونکه از ابتدای درگیری در سوریه تحلیل های خودم رو در تاپیک مربوطش نوشتم و بعدا هم در نامه های خصوصی به چند دوست فرستادم و اگر روزی لازم بشه اونها را می تونم روی سایت قرار بدم.و از ابتدای کار نگاهی فلسفی مبنایی داشتم برای همین آینده دو طرف برام روشن بود و هیچ وقت به این تیتر اخبار و صحبت های طرفین ریز نشدم پس لزوما نمی تونم زیاد هم وارد موضوع بشم.
اما نکته مشخص و بارزی که شما هم بهش اشاره کردین این هست که بنده مفهومی رو توضیح دادم که ممکنه توسط خود ارتش سوریه هم اعمال شده باشه.

عدم هماهنگی شناختی اصلی مفهومی و کلی هست که می تونه در منظر دینی تا شخصیتی و .... وارد بشه و بنده هم اصل موضوع رو به تحلیل کشیدم که برای دوستان کمی موضوع واضح تر بشه و بتونن در آینه اون تحلیل و برداشت های بهتری داشته باشن.

دور از ذهن نیست شما بیشتر در مورد تغییر نگرش از منظر رسانه ای آن وارد عمل شدید اما من بیشتر شخصیتی و روانشناسانه و این دو تا کمی در استفاده و روش ها متفاوت هستن.

در بسط موضوع قضیه بسیار پیچیده میشه چون موضوعاتی مثل پیشداوری، اسناد و.....وارد قضیه میشه و میزان تنبیه و تشویق و تاثیر متقابل اون در کنش های افراد هم باید مورد نظر قرار بگیره. در این حالت برخی موضوعات رخ نمون می کنه که شاید نوین و شاذ باشن و تکرای در اونها مشاهده نشه.

در نهایت میشه عرض کنم بیانات شما در مورد پس آمدهای بعدی قضیه و ارتش سوریه همین روند هست منتهی از طرف مقابل و در قالب نوعی واکنش در برابر کنش حاصل شده.

امیدوارم این تاپیک در نهایت به درد اعضاء و خود بنده بخوره.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#222222][font=Helvetica Neue', Arial, Verdana, sans-serif][size=4][background=rgb(255, 255, 255)][color=#222222][font=Helvetica Neue', Arial, Verdana, sans-serif][size=4][background=rgb(255, 255, 255)][color=#222222][font=Helvetica Neue', Arial, Verdana, sans-serif][size=4][background=rgb(255, 255, 255)][font=tahoma, geneva, sans-serif]فتح عزیز ، شخصیت ابوصقار یک مجرم جانی تلقی شده که عملکردش در کارنامه مخالفان بسیار پر رنگ جلوه کرده ، از زاویه اقناع به موضوع نگاه کنی خواهی دید که صدها بار صحبت کردن از جنایت های بشار اسد و کشتار غیر نظامیان و نشان دادن تصاویری که معلوم نیست کی اونها رو کشته ... به اندازه یک نمایش عملی که این فرد داشته اثر گذار نیست و این اثر گذاری باید پاک بشه ، اما از کجا ؟ چیزی که در ذهن مردمان جای گرفت پاک شدنی نیست منتها این جای گیری باخودش نگرشی رو ایجاد میکنه که چندین لایه مختلف داره ...؛[/font]

[font=tahoma, geneva, sans-serif]نخست اینکه اعراب چه خوب و چه بد (چه مخالفان و چه موافقان) جنایتکار و وحشی اند ! این هم مدارکش !! [/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]دوم ، چنین اعراب جنایتکاری حقشون هست که یک حکومت دیکتاتوری خشن بالای سرشون باشه ! این هم دلیلش !![/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]سوم ، همه اینها دروغگویند و حق با هیچ کدام از اینها نیست که حکومت رو به دست بگیرند ! به این دلیل وحشی بودن !![/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]چهارم ، چنین جنایتکارانی چطور میتونند دم از حقوق بشر و دمکراسی بزنن ؟! این هم عملکردشون !![/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]و ....[/font]

[font=tahoma, geneva, sans-serif]حالا وظیفه رسانه چی هست ؟ زمانی که نمیتواند اصل مسئله رو پاک کنه باید بتونه نگرش های فوق رو عوض کنه ، عوض کردن این نگرش ها به مراتب ساده تر از پاک کردن جنایت های یکی از طرف هاست ، یکی یکی پیش بریم خواهیم دید که مستندی که تهیه شده به دقت این موضوعات رو دنبال کرده ..؛[/font]

[font=tahoma, geneva, sans-serif]نخست اینکه ابوصقار رو بیش از اونکه جنایتکار معرفی کنه ، قربانی جنایت (ارتش بشار) معرفی کرده ،[/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]دوم اینکه این حالت روانی رو طوری معرفی که طرف نادانسته دچار جنونی ناشی از خشونتی شده که بهش اعمال شده ،[/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]سوم اینکه دیکتاتور های خشنی که با کشتار مردم این شرایط رو درست میکنند عامل اصلی معرفی کرده ،[/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]و چهارم اینکه در راستای حقوق بشر و بدست آوردن دمکراسی و حق مظلوم هم که شده ، باید غرب به سوریه وارد بشه ،[/font]


[font=tahoma, geneva, sans-serif]در اصل در لایه های پنهان این استدلال های ضعیف و قوی این مضامین نهفته است ، مضامینی که شما رو به حالت عدم تحلیل درست میان دو وجه موضوع در خواهد آورد و سپس نیاز به تقویت شدن بوسیله سلسله اخبار و برنامه هایی در بازه های زمانی مشخص داره تا نظریه اصلی تقویت بشه ، قطعا بعد از هر مرحله نگرش سنجی هایی توسط این رسانه ها صورت خواهد گرفت و میزان اثر گذاری این برنامه ها از مخاطبان دایمی بی بی سی بدست خواهد امد و نحوه عمل بعدی مشخص خواهد شد . همونطور که گفتم ، استدلال های ضعیفی که لابلای این مستند القا میشه پس از 5 روز در ذهن مخاطب منفعل و نیمه فعال به اندازه استدلال های قوی مخالف و بعضا فطری اثر گذار خواهد بود ، ...[/font]

[font=tahoma, geneva, sans-serif]اما موضوعی که کاربران مطرح کردند دو استدلال از پایه بود نه دو نگرش تغییر یافته ، به همین خاطر این مستند تنها کاری که کرد ، تقویت استدلال هر دو در عمل بود ، چیزی که عملا یک رسانه در حالت عرف باید بخواد همین هست ! مقبولیت برای هر دو سوی ماجرا تا علی الحساب مشتری هاش رو از دست نده و با واکنش اونها تا مراحل بعدی روبرو نشه ، ...[/font]
[font=tahoma, geneva, sans-serif]............................................[/font][/background][/size][/font][/color][/background][/size][/font][/color][/background][/size][/font][/color]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حرف های شما دقیقا درست هست.
اما این روش بی بی سی هست و اونم وارد شدن در چنین مواردی در بعد زمان یعنی اونها عجله ای برای این کار ندارن که بخوان ذهن شویی و ذهن سازی کنن.
البته وارد شدن به موضوع رسانه مد نظر من نبود که دنیای وسیع و عجیبی هست فقط خواستم این ابوصقار و کارش رو واشکافی کنم ک فکر می کنم الان برخی دوستان به راحتی بتونن بفهمن قضیه چیه.
در لابه لای این موضوع لاجرم تعریضی به بی بی سی زده شد.

و اما معتقدم کاری که برخی رسانه ها انجام میدن چند لایه هست و اصولا در دنیایی که شما با رسانه و ارتباطات سر و کله می زنین فاکتورها و عواملی بسیار زیادی وارد میشن که گاهی تعدادی از اونها حتی مدنظر و قابل پیش بینی هم نیستن.

در همون تاپیک تحولات سوریه می تونید واکنش برخی از دوستان رو ببینید که خودش عالمی از نظر روانشناسی داره ولی زیاد دوست ندارم وارد بشم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد روش عملکرد بی بی سی با شما موافقم. کلا تاریخ نشون داده این راه و روش خیلی بیشتر و بهتر جواب میده. مقایسه اش کنید با کانال هایی مثل فاکس نیوز یا سی ان ان اینترنشنال یا سی بی اس. اونا خیلی بی پروا و بی پرده و رادیکال به همه چیز نگاه میکنن و خبر رسانیشون هم صریح و بدون ابهام هست و مخاطب کاملا با رویکرد و جهت گیری این رسانه در همون ابتدا آشنا میشه و جای سوالی تو ذهنش باقی نمیمونه.

یا از نمونه های منطقه ای میشه العربیه و الجزیره و الاخباریه رو مثال زد که کاملا رو بازی میکنن و هیچ ابایی از این رویکردشون ندارن.
اما کانال انگلیسی اسکای نیوز عربیا مثل بقیه رسانه های انگلیسی از جمله همین بی بی سی، یکی به نعل میزنه یکی به میخ و آنچنان تو خبر رسانی آب زیر کاه بازی و زیرکانه عمل میکنن که آدم ناخوداگاه مدیران این رسانه رو تحسین میکنه.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.