دشمن شناسی

[parvaaz 844]

سلام برهمه عزیزان
عذر میخواهم کمی تا قسمتی عصبی شدم .
من بیشر دوست دارم بدانم نه اینکه سخن برانم مگر اشاعه دانسته ها برای انانکه دوست دارند بدانند . البته دانسته های من هم وحی منزل نیست و براحتی در مقابل حرف حق سر فرود میاورم. زیاد هم دوست ندارم بحثی را که به سفسطه میانجامد ادامه دهم .پس سکوت میکنم و سکوت همیشه علامت رضا نیست .
اما دانسته ها و دریافتهای این بنده که امیدوارم در گوشه ای از افکارتان جا بگیرد .

اما جریانات سوریه و هر جای دیگر
برای تحلیل موضوع اول باید حریف وتاریخچه و رفتار احتمالی آنرا شناخت .بدین منظورموارد زیرین از بدیهیاتیست که اکثریت قریب به اتفاق جامعه جهانی بر صحت آنها اقرار دارند .

الف - چگونگی تشکیل کشورآمریکا
الف 1- مهاجرت افراد سطح پائین ،بینوا و بی خانمان ، جانیان ، دزدان وافراد تحت تعقیب اروپائی علی الخصوص اقوام ساکسون و فرانک پس از شنیدن به کفته خودشان کشف سرزمینی بکر و حاصلخیز و بهشت گونه البته دارای معادن سرشار طلا .
الف 2- پس از آن مهاجرت رباخواران و زمین خواران که بیشتر از نژاد سامی و دارای چندین هزار سال تجربه سیاسی و مالی و کلاشی وکلاهبرداری و نسلکشی بوده اند به این سرزمین و شروع چپاول داشته های تازه واردین و ایجاد تشکیلات حکومتی ، اداری و نظامی جهت سرکوب هرچه بیشتر ساکنین بومی و تازه وارد.
الف 3 - مهاجرت اجباری بردگان و پس از آنها سایر شهروندان سفید و یا رنگین پوست دیگر از سایر مناطق جهان که به دنبال آرمان شهر خود میگشتند .
الف 4 - ایجاد ناامنی های کاذب از طرف گروه ردیف 2 الف و کاسه داغتر از آش شدن آنان در حمایت از باصطلاح ستمدیدگان ودر نهایت مخ زنی و تحت امر در آوردن این افراد با هر دین و عقیده ومسلکی و جذب آنان برای همکاری در اجرای مطامع جهانخوارانه به شکل داوطلبانه وبدون مزد .

ب - چگونگی اداره
ب 1 - دارای به ظاهر دو حزب که همیشه در تقابل تصنعی قراردارند ودر اصل تحت فرامین دولت بنیان ( بقول بعضیا دولت در سایه ) و مجری طرح های آنان میباشند
ب 2 - بفول خودشان و آنهائی که مرغ همسایه را غاز میبینند دموکراسی (خودبینانه ) شامل کلیه آزادیهای فردی اجتماعی افراطی و بعضا نامشروع از لحاظ ذات انسانی الهی
ب 3 - ایجاد هراس فردی واجتماعی در حد مرض . دو نفر آمریکائی را نخواهید یافت که بدون ترس از دیگری به زندگی ادامه بدهند به گونه ای که این مسئله حتی شامل افراد یک خانواده ویا دوعاشق نیز میگردد و این موضوع بشدت موجب ناسیونالیزه شدن آنها در سطح جهانی و عکس العملهای نا مقبول آنها میگردد .
ب 4 - برده داری به روش نوین به گونه ای که باید به شهروندان آمریکائی برده بسیار خوشبخت اطلاق نمود . اگر جز این بود بسیار پیشتر اجتماع آمریکا از داخل منفجر و مزمحل میگردید . پس میتوان گفت این از هوشیاری قوم یهود است که به تجربه تاریخی میداند که چه زمانی باید افسار اسب را شل کند تا رم ننماید .

تا همینجا چیزهائی رو گفتم که همته شما بر آن واقفید .اما برخی را چه بگویم که (نرود میخ آهنین بر سنک ) .برخی خواهند گفت چه بهشتی وعجب سیاه نمائی .اما من عادت دارم چون هنوز نتوانستم وجود خدا را برای برخی ها بقبولانم .فعلا خسته ام پس انشاءالله بقیه مطلب در پست بعدی .
والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

[parvaaz 844]

بنامش که این جسم وجانم ازاوست
همه مکنت و نور و نارم ازاوست
چه مارم چه مورم چه پاک وپلشت
همه تار و پودم ز الطاف اوست

سلام علیکم

(دشمن خود را خوب بشناس تا بتوانی همانند او فکر کنی و بر ضد آن عمل ، این را بدان که حتی ابلیس نیز هوشمند و دارای نقاط قوت و ضعف است )
چنانچه قبلا ذکر کردم دانسته های بنده وحی منزل نبوده و هریک از فرزندان مام میهن بتواند نکته ای عقلانی منطقی اضافه یا کم کند مرا وامدار خود نموده است .

ج - نقاط قوت و ضعف کشور آمریکا
ج 1 - نقاط قوت و دلایل تاریخی ، انسانی و اجتماعی بوجود آمدن آنها
× - توانائی اقتصادی با بوجود آوردن ارزشهای کاذب اقتصادی با روشهای تبلیغاتی تهییجی و همچنین انجام نمایشی معاملات کلاشانه پژواکی (منظور معاملاتیست که بین دو نفر خودی به ظاهر نا آشنا جهت بالا بردن غیر واقعی ارزشهای سرمایه ای و یا ارزش اضافی انجام میگردد وموجب ایجاد اقتصاد بالنی میشود ) . همین اخلاق اقتصادی موجب پایه گذاری سازمانهای اقتصادی بزرگ وهمچنین جاسوسی امنیتی گردید.
× - توانائی سرقت مغزها به شیوه تطمیع واستفاده از غرایض ذاتی و خواستهای نفسانی ونقاط ضعف افراد و بدینوسیله پرورش و یا مسخ آنان جهت بارورتر و بهینه تر شدن کارائی آنان در نیل به هدف غائی .
× - ریسک پذیری بالا در کلیه امور . آمریکائیان همیشه قمار بازان خوبی بوده اند بطوریکه تمامی ممر های ورود و خروج از یک قضیه را محاسبه و در ممرهائی که ورودی یا خروجی بودن آنها مشخص نباشد سعی میکنند در هر دو طرف آن ممرحضور کمرنگی داشته باشند نه آنکه آن ممر را کلا به حال خود رها نمایند و در مواردی که بدلیل ذیق وقت انجام محاسبات دقیق امکانپذیر نباشد دست به ریسکهای بزرگ هم میزنند . ( در اینگونه موارد است که میتوان با درایت ، این نقطه قوت آنها را به نقطه ضعف تبدیل و از آن استفاده نمود )
× - عدم رضایت به کم . آمریکائیان هیچگاه به کم راضی نمیشوند مگر در مواردی که این رضایت موجب وسعت و شکست روزنه دیگری که سود سرشاری را عاید میکند گردد .
× - عادت نیکوی برنامه ریزی و همچنین ثبت و ظبط وقایع اتفاقیه در زندگی روزمره و پیش رو که این عادت را از اجداد اروپائی خود به ارث برده اند( این دقیقا خلاف عادات ما ایرانیان است که آنهم از اجدادمان به ما به ارث رسیده و در بسیاری از اعصار و ادوار موجب شکست ما از دشمن گردیده است وامروزه هنوز آنرا ترک نکرده ایم .)
× - صرف زمان ، مکان و سرمایه لازم وبه مقدار جزئی بیش از کافی در امور و فعالیتهای خود به کونه ای که این مقدار جزئی نیز صرف ارتقاء کیفیت امور میگردد. بهره وری کم مصرف کردن نیست بهینه مصرف کردن است .پنج ریال خرج کردن و ده ریال کسب کردن بهتراز انست که در همان مدت زمان دو ریال را با خست خرج کنی و سه ریال کسب کنی . مثلیست گویند پول پول میآورد .
× - یک آمریکائی هیچگاه با باصطلاح زرنگی نمینشیند که کارش را دیگری انجام دهد وهمینطور کار شخص دیگری را نیز به زور و اجبار تقبل نمی نماید حتی اگر به ضررش تمام شود . یک آمریکائی مانند مدیر یک خانواده که به هر روشی افراد خانواده را مجبور به انجام وظایفشان مینماید اشخاص مسئول هر امور را مجبور به انجام وظایف خود مینماید . ( این دقیقا نقطه افتراق بین ما و آنها محسوب میگردد . و عمده علت عقب ماندگی ما نیز همین موضوع میباشد. زرنگی ما از یک طرف وترحم بیش از حد از طرف دیگر موجبات خمودگی و تضعیف نیرو میگردد.نیروهائی که میباید بر هم جمع گردد و موجب اسایش گردد در جهات مختلف و متضاد همدیگر را خنثی میکنند به گونه ای که برآیند کلی زیاد قابل تعریف نیست و به چشم نمیاید .)
× - واگذاری امور جدی وواقعی به افراد واقعی ( نخبه و کاردان ) و واگذاری امور مجازی ویا بسیار مهم به افراد بازیگر و یا ستاره و کنترل آنها توسط افراد واقعی در پس پرده وبدینصورت قراردادن آنها در خط مقدم جبهه به گونه ای که سپر بلای افراد پس پرده میگردند .
× - عدم تمرکز سرمایه در یک نقطه به گونه ای که برای انجام فرایند ویژه ای که نیاز به یک شرکت اقتصادی بزرگ میباشد با ریز کردن و تقسیم آن به شرکتهای اقماری کوچکتر با نامهای مختلف در صورت آسیب هر یک از بخشها دیگر بخشها آسیب چندانی ندیده و میتوانند به سرعت جای خالی را ترمیم نمایند .بدین صورت قابلیت بلع سایر شرکتها و منافع و بازار رقیب را نیز بدست میاورند .

و بسیاری موارد دیگر که در حوصله این مقال نمیگنجد .
انشاءالله اگر عمری باقیست معایب در پست بعدی
والسلام

[parvaaz 844]

بنام مالک کل شیء

بیاد دار دشمنت ریبهائی در آستین پنهان دارد که تنها خدا میداند و این خداست که به تو نیزعقل وهوش بخشید تا بتوانی آنها را خنثی کنی هرچند که یاری رسان هم خود اوست .


ج 2 - نقاط ضعف کشور آمریکا

× - افتراق نژادی ، قومی و عقیدتی که استعداد بوجود آمدن دلمشغولیهای داخلی و فراموش کردن دخالتهای خارجی را فراهم میاورد . (البته بنده نمیخواهم دراین موارد زیاد توضیح ارایه نمایم تا ...... بقیه به حدس شما بستگی دارد )
× - کشور آمریکا نمایش فیلمی از بهشت برروی دیواری در جهنم است . اگر با افشا شدن حقایق پس پرده این دیوار فرو بریزد (که انشاءالله بنا بر رسم همیشگی تاریخ در مورد افول امپراطوریها زیادهم وقت باقی نمانده است ) جهنم واقعی نمایان خواهد شد .اگربپرسید این دیگرچه نقطه ضعفیست ؟ خواهم گفت نقطه ضعف آن در نمایشی بودن آن است .
× - ایجاد ، القاء و همچنین تشدید ترس در آمریکا موهبتیست که گردانندگان آمریکا به رایگان در اختیار ما قرار داده اند تا بدون وجود ایمان در وجودشان به عامل بزرگ شکستشان تبدیل شود . در پس کوه تنومند و سرتاپا مسلح سربازان آمریکائی موشی روان پریش نهفته است که بسادگی تعادل ذهنی خود را از دست میدهد .
× - سرزمین بزرگی که از ایالتهای خودمختار با استعدادهای مختلف تشکیل شده است و بدلیل عدم تخصیص امکانات برابر و نا متوازن همچنین وجود اختلافات مرزی و تفاخر های متعصبانه بین ایالتی وتاریخی ذاتا آماده رودرروئی میباشند . دقیقا همان کاری را که خود در خاور میانه دنبال مینمایند .
× - هرچند که هیئت حاکمه آمریکا سعی در القاء عدم تبعیض در این کشور را دارند اما باید پذیرفت که هرچند رئیس جمهور یا دیگرسردمداران ومسئولین از سیاهانند اما این دولت ، دولت سفید است . کوچکترین موضوعی موجب وقوع تشنجات غیر قابل کنترل میگردد.
× - سیاستهای استعماری وتجاوزگرانه که موجب تنفر سایر ملل از آمریکا میگردد . این مسئله سبب میگردد تا با بوجود آمدن کوچکترین جنبش مردمی (چه مادی وچه الهی ویا مکتبی ) سریعا روابط با این کشور قطع ویا مورد بازبینی قرار گیرد (البته تا حد زیادی به ضرر آمریکا )
× - تکیه بیش از حد به تکنولوژی . در صورت بروز حوادث و پدیده های غیر قابل پیش بینی سریعا دچار مصایب ومعظلات نظامی ویا ضررهای بزرگ اقتصادی میگردد .
× - اقتصاد بالنی و در پی آن چاپ و اشاعه اسکناسهای مبتنی بر آن ( که بنظر خود آنها مبتنی بر ارزش دارائیها ولی در واقع بدون پشتوانه میباشد ) . این امر باعث دفاع زورمدارانه از ارزش دلار و تثبیت خشمگینانه آن بعنوان تنها ارز بین المللی میگردد که بزودی زود با بیداری ملتها و تغییر فرمولها ی آکادمیک و سیاستهای اقتصادی دولتها در یک آن ارزش خود را از دست داده و موجب انفجار بالن ودر پی آن انقلاب قهقرائی آمریکا خواهد گردید . من این واقعه را (بازگشت به جهنم ) نامگذاری کرده ام (البته با اجازه اساتید ).

و باز موارد دیگری که سردرد میاورد .

انشاءالله تا پست بعدی و بررسی سیاستهای کلی و بلند مدت آمریکا
باتشکر از صبرتان
خدا نگهدار همگی

[death 4,593]

[quote name='parvaaz' timestamp='1379097587' post='338500']
بنام مالک کل شیء

بیاد دار دشمنت ریبهائی در آستین پنهان دارد که تنها خدا میداند و این خداست که به تو نیزعقل وهوش بخشید تا بتوانی آنها را خنثی کنی هرچند که یاری رسان هم خود اوست .

دنباله مطلب ساعت 3:50pm مورخه 12 sep 2013 صفحه 137همین تاپیک

ج 2 - نقاط ضعف کشور آمریکا

× - افتراق نژادی ، قومی و عقیدتی که استعداد بوجود آمدن دلمشغولیهای داخلی و فراموش کردن دخالتهای خارجی را فراهم میاورد . (البته بنده نمیخواهم دراین موارد زیاد توضیح ارایه نمایم تا ...... بقیه به حدس شما بستگی دارد )
× - کشور آمریکا نمایش فیلمی از بهشت برروی دیواری در جهنم است . اگر با افشا شدن حقایق پس پرده این دیوار فرو بریزد (که انشاءالله بنا بر رسم همیشگی تاریخ در مورد افول امپراطوریها زیادهم وقت باقی نمانده است ) جهنم واقعی نمایان خواهد شد .اگربپرسید این دیگرچه نقطه ضعفیست ؟ خواهم گفت نقطه ضعف آن در نمایشی بودن آن است .
× - ایجاد ، القاء و همچنین تشدید ترس در آمریکا موهبتیست که گردانندگان آمریکا به رایگان در اختیار ما قرار داده اند تا بدون وجود ایمان در وجودشان به عامل بزرگ شکستشان تبدیل شود . در پس کوه تنومند و سرتاپا مسلح سربازان آمریکائی موشی روان پریش نهفته است که بسادگی تعادل ذهنی خود را از دست میدهد .
× - سرزمین بزرگی که از ایالتهای خودمختار با استعدادهای مختلف تشکیل شده است و بدلیل عدم تخصیص امکانات برابر و نا متوازن همچنین وجود اختلافات مرزی و تفاخر های متعصبانه بین ایالتی وتاریخی ذاتا آماده رودرروئی میباشند . دقیقا همان کاری را که خود در خاور میانه دنبال مینمایند .
× - هرچند که هیئت حاکمه آمریکا سعی در القاء عدم تبعیض در این کشور را دارند اما باید پذیرفت که هرچند رئیس جمهور یا دیگرسردمداران ومسئولین از سیاهانند اما این دولت ، دولت سفید است . کوچکترین موضوعی موجب وقوع تشنجات غیر قابل کنترل میگردد.
× - سیاستهای استعماری وتجاوزگرانه که موجب تنفر سایر ملل از آمریکا میگردد . این مسئله سبب میگردد تا با بوجود آمدن کوچکترین جنبش مردمی (چه مادی وچه الهی ویا مکتبی ) سریعا روابط با این کشور قطع ویا مورد بازبینی قرار گیرد (البته تا حد زیادی به ضرر آمریکا )
× - تکیه بیش از حد به تکنولوژی . در صورت بروز حوادث و پدیده های غیر قابل پیش بینی سریعا دچار مصایب ومعظلات نظامی ویا ضررهای بزرگ اقتصادی میگردد .
× - اقتصاد بالنی و در پی آن چاپ و اشاعه اسکناسهای مبتنی بر آن ( که بنظر خود آنها مبتنی بر ارزش دارائیها ولی در واقع بدون پشتوانه میباشد ) . این امر باعث دفاع زورمدارانه از ارزش دلار و تثبیت خشمگینانه آن بعنوان تنها ارز بین المللی میگردد که بزودی زود با بیداری ملتها و تغییر فرمولها ی آکادمیک و سیاستهای اقتصادی دولتها در یک آن ارزش خود را از دست داده و موجب انفجار بالن ودر پی آن انقلاب قهقرائی آمریکا خواهد گردید . من این واقعه را (بازگشت به جهنم ) نامگذاری کرده ام (البته با اجازه اساتید ).

و باز موارد دیگری که سردرد میاورد .

انشاءالله تا پست بعدی و بررسی سیاستهای کلی و بلند مدت آمریکا
باتشکر از صبرتان
خدا نگهدار همگی
[/quote]
بعضا یه سری چیز ها ادم میشنوه نمیتونه جواب نده
فدرالیسمی که از طریق الحاق چند کشور به هم ایجاد میشه خیلی پایدار هست حتی اکه از اقوام گوناگون باشن جون اتحاد از منافع مشترک ایجاد میشه در گیری ها در خاورمیانه به خاطر کشور سازری های است که بر اساس منافع ابر قدرت ها شکل گرفته نه خواست های قومی در امریکا با وجود ازادی بیان تغداد افرادی که خواهان جدایی هستن به شدت محدود هستن یکی از دلایلش هم جنگ داخلی وحشتناکی هست که داشتن و...
کل سیاه پوست های امریکا 13 درصد جمعیت کشور امریکا رو تشکیل میدهند در چند صد سال گذاشته به صورت تصاعدی در حال افزایش حقوق مدنی خود بودند و منطقا ترجیح میدن که صبر کنن اصولا بزرگنرین خوبی دموکراسی دادن امید هست !! به جای رفتن جلوی گلوله
خیلی دوست دارم بدونم شما چطوری از اون ور پرده وحشتناک امریکا در ایران خبر دارید و امریکا یی ها در کشور خودشون این توان دیدن رو ندارن اصولا امریکایی ها ادم های وطن پرستی هستن و این موش ترسو که گفتید بعد 11 سپتامبر هر کشور و موجودی که جرات کرد جلوش وایسته رو شخم زد تا ترسش کاهش پیدا کرد !! ادم ترسو که شمشیر دستش جلوی یه فرد غیر مسلح به مراتب از یک ادم شجاع در شرایط مساوی خطرناک تره
در مورد تکیه به تکنولوزی این یک ضعف نیست فرصت هست به هر دلیل اگه این تکنولوزی هم ازدست امریکا گرفته بشه ویا نقصی توش باشه با حجم صنایعی که داره به سرعت توان جایگزینی داره حتی اگه تمام دنیا مقابلش باشن
من نمیدونم چرا شما اعتقاد به انقلاب در امریکا دارید در بدترین حالت یک حزب میره حزب بعدی جاش رو میگیره انقلاب به اون صورت غیر ممکنه که اتفاق بیفته

نکته جالب اینه که مدیران محترم همیشه بعد از جواب من یادشون میفته کامنت مربوطه خارج از موضوغ تاپیک بوده و هر 2 کامنت رو پاک میکنن

[parvaaz 844]

جناب death 2 با احترام
بسیار خوشحالم که مطلب را مطالعه فرموده و نظرتان را ابراز داشتید . باید خدمتتان عرض کنم اینهم حرفیه .
اما اون دموکراسی اکادمیک که شما احتمالا راجع بهش مطالعه و آگاهی دارید با دموکراسی آمریکائی (که چیزی نیست بجز پرده ای با نقاشی قهوه خانه ای و شاهنامه خانی در محلات فقیر نشین پائین شهری ) تفاوت دارد . کافیست واقع بین ( نه متعصب ) بود تا حقیقت را دریافت .
بقول شما آن 13 درصد احتمالا جزو انسان حساب نمیشوند که با آنها رفتار نژاد پرستانه چه از طرف دموکراتهای سفید پوست وچه حکومت مرکزی یا ایالتی اعمال میگردد . همانگونه که در یونان ویا روم این دموکراسی شامل حال اربابان بود و بردگان جزئی از انسانها بحساب نمیامدند . آرزو میکنم اگر احیانا روزی به آمریکا تشریف بردید دچار مشکل دموکراسیهای شامل دوربین ، نژاد پرستی قومی و دینی و... و تحقیرهای دموکرات منشانه نشوید .

[death 4,593]

جناب پرواز
دموکراسی مانند هر چیز دیگه ای مطلق نیست و این ادعا که در امریکا دموکراسی کامل وجود داره غیر منطقی هست ولی افزایش حقوق سیاهان در دوره های گذشته از کارگر مزارع پنبه تارئیس جمهور چیزی نیست که قابل کتمان باشه منطقا این پیشرفت در حقوق اجتماغی سیاه ها رو به اینده امیدوار میکنه به حدی که علاقه ای به انجام حرکت های خشن مثل انقلاب رو نداشته باشن شما اگه تظاهرات اخری که سیاه ها به خاطر ازاد شدن ضارب یک سیاه پوست رو دیده باشید بیش از نصف جمعیت سفید پوست بودن که معنای خیلی واضحی داره
درمورد جمعیت هم میخواستم تاثیر کم سیاه در جامعه امریکا توضیح بدم وگرنه حتی یک مخالف هم محترمه و خقوقش باید رعایت بشه
خواهشن ادامه این بحث رو در پی ام دنبال کنیم
ممنون

[parvaaz 844]

دموکراتهائی که برای اثبات دموکراسی خود حتی سلاحهای سنگین هم در منزلشان ویا زیر لباسشان پنهان میکنند که مبادا شخصی با یک آزادی بیان ساده دموکراسی آنها را به باد فنا دهد .ودولت هم از آنها حمایت میکند . واقعا فکر میکنم آن زمان که در عربستان همه شمشیر میبستند حقیقتا چقدر دموکرات بوده اند !

[parvaaz 844]

قابل ملاحظه تمامی دوستان
مقاله ای که بنده آغازگر نوشتن آن بوده ام را حمل بر دشمنی بنده با دموکراسی و یا ملت آمریکا ننمائید . زیرا همچنانکه قبلا ذکر نمودم اینان برده های بسیار خوشبختی هستند که تحت کامیابی های 20 درصدی انگلوساکسونها و سامیان یهودی قرارگرفته و روز به روز بر آگاهی آنها افزوده شده وبا خروجشان از هیپنوتیزم حکومتی به دموکراسی واقعی که همان اجرای کامل قوانین متن شریف براهین قاطع الهییست که فرقان حق است از باطل و تنها مدافع حقوق عامه العالمین است خواهند رسید . انشاءالله

ما منتظریم اما ایستاده و فعال

[parvaaz 844]

بسم الله
سلام برهمه عزیزان

این سومین باریه که این متن را بطور ذهنی مینویسم و هربار از دست میدهم .

در آغاز میخواستم از همه کسانی که دستی دراینکار دارند و بنده سراپا تقصیر را فابل دانسته و مسئولیت سنگین این تاپیک را بنام بنده ثبت نمودند کمال سپاس را دارم و خدا را شاکرم از اینکه فرصتی عنایت نمود تا بتوانم با حضور هموطنانم مقوله ای را که اطلاع کمتری نسبت به سایر مقوله ها از آن داریم (و یا منبع اطلاعاتمان مراجع بقول بعضیها بسیار معتبر دارای خط سیرها وهیپنوزهای مشخص میباشد ) جهت شناخت هرچه بهتر آن مورد بحث وجدل قرارداده و بیشتر روشن گردیم . خواهشمندم افرادی که خوی دگماتیستی آنها مانع از اعتراف به صحت یک سخن عنوان شده ویا عدم صحت سخن های باطل مورد هضم ما نباشند بیهوده اعصاب خود را در تنش قرار نداده وموجب مخارج اضافی برای خود وخویشان را فراهم نیاورند .

تاپیک ایجاد شده چیزی نیست که نیاز دائمی و همیشگی به فرد بخصوصی را داشته باشد . این تاپیک از آن تمامی کسانیست که مشتاق دریافت مفید میباشند و تنها زمانی مفید فایده خواهد بود که همه عزیزان در آن شرکت و مقالات مربوطه خود را در هر مورد مربوط به عنوان سخن بدان ارسال نمایند زیرا دشمن شناسی مقوله ای ساده نبوده و نیاز به یک جمع وسیعی در رشته های مختلف ( تاریخ ، سیاست ، اقتصاد ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، امکان سنجی ، آمار و احتمالات ، فرهنگ وزبان شناسی ، و.........) دارد . میباید اذعان کنم بنده در بسیاری از رشته های فوق کم اطلاع و یا بی اطلاع میباشم و تنها امید بنده برای رسیدن به هدف غائی شما عزیزانی هستید که با سعه صدر و بدور از منمها با پرداخت ذکات علم خود یاری رسان بنده و سایر دوستان باشید . لازم به ذکر است که ( خیرالامور اوسطها ) میانه روی بهترین کارهاست .پیشاپیش به همه شما سپاس میگویم وامیدوارم حضرت حق نیز ما را در اینکار یاری نماید .

[death 4,593]

[quote]دموکراتهائی که برای اثبات دموکراسی خود حتی سلاحهای سنگین هم در منزلشان ویا زیر لباسشان پنهان میکنند که مبادا شخصی با یک آزادی بیان ساده دموکراسی آنها را به باد فنا دهد .ودولت هم از آنها حمایت میکند . واقعا فکر میکنم آن زمان که در عربستان همه شمشیر میبستند حقیقتا چقدر دموکرات بوده اند [/quote]
ببینید این که ما بیایم یه سری حرف ها رو بدون برسی بیان کنیم زیاد درست نیست الان این سلاح سنگین منظورتون دقیقا چه سلاجی هست ؟ در مورد قوانین حمل سلاح در امریکا جناب سناپس میتونه کمکتون کنه (بهتر زودتر ازشون بپرسید راهی سفر بی باز گشتی هستند)

[quote]مقاله ای که بنده آغازگر نوشتن آن بوده ام را حمل بر دشمنی بنده با دموکراسی و یا ملت آمریکا ننمائید . زیرا همچنانکه قبلا ذکر نمودم[b] اینان برده های بسیار خوشبختی هستند که تحت کامیابی های 20 درصدی انگلوساکسونها و سامیان یهودی قرارگرفته و روز به روز بر آگاهی آنها افزوده شده وبا خروجشان از هیپنوتیزم حکومتی به دموکراسی واقعی که همان اجرای کا[/b]مل قوانین متن شریف براهین قاطع الهییست که فرقان حق است از باطل و تنها مدافع حقوق عامه العالمین است خواهند رسید . انشاءالله[/quote]
راستش من به این میگم تئوری توطئه اگه قرار این تاپیک رو در جهت همین تئوری ها ادامه بدید بهتر من کامنت نزارم در مورد دیر جواب دادن هم متاسف من دیر این تاپیک رو دیدم ویرایش شده در شهریور 92 توسط death2

[parvaaz 844]

جناب دیث 2 با سلام
قبل از همه چیز بسیار عذر میخواهم که روی اعصاب شما راه میروم . بسیار خوشحالم که دارم از طرف یک آمریکائی وارد به زبان فارسی و یا ایرانی وسترلیزه شده ویا شخصی که میخواهد جهت پیشبرد مقاله در جبهه مخالف قرار بگیرد مورد چالش قرار میگیرم . البته نیت توهین نداشته وندارم اما خود باید اذعان کنید که یکی ازاین سه دسته میباشید و از نظر بنده جزء هردسته ای باشید برای من محترمید وبسیار متاسفم از اینکه میخوانم که دیگر کامنت نمیگذارید ! فرار از مسئله هیچگاه حلال مسا ئل نبوده و باعث قوام بیشتر آنها میگردد .

باید خدمتتان عرض کنم به عقیده ای که دارید و حتما آن را با سعی وتلاش و مطالعه و یا گفت وشنود بسیار بدست آورده و از آن دفاع میکنید بسیار احترام گذاشته و خاطر نشان مینمایم که بنده نیز در این راه ریش سفید کرده ام اما هنوز اندر خم یک کوچه ام . اعتقاد یک شخص شکلات نیست که انواع و اقسام رنگارنگ آنرا بتوان از بقالی سر کوچه خرید وخورد . یک انسان هم همچنان که میدانید به لحاظ مطالعه و بررسی و دانستن ریز به ریز کوهی از عقاید و مکاتب و علوم مختلف ظرفیت محدودی دارد . ( فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ [b]أَحْسَنَهُ[/b] ) بندگانم را به اینکه سخنان را بنیوشند و از بهترین ونیکوترین آنها پیروی کنند بشارت میدهم . پس من وشما حتما ( تاکید میکنم حتما ) در این مورد نقص بسیار داریم وتنها جهت تکامل یکدیگر است که با هم ارتباط بر قرار مینمائیم ودرهمین وحله نخست نباید نسبت به یکدیگر احساس ناخواسته ای داشته باشیم . چون انسایت (غیر غریزی ) حکم میکند قبل از منازعه یکدیگر را قانع نمائیم . از اینرو بنده از شما تقاضا مینمایم شما نیز زحمت مقاله ای را بنام خود کشیده و در همین تاپیک منتشر نمائید تا ما نیز بتوانیم انتقادات منطقی خودمان را نسبت به عقاید شما ابراز نمائیم .بسیار موفق و مؤید بتشید و خدا شما را حفظ کند .
پروااااااااز

[parvaaz 844]

با احترام

منظور بنده از سلاح سنگین سلاحهای غیر متعارفی است که در نزد برخی از خواص در آمریکا یافت میشود . مانند بازوکا آ، ر پی جی ، سلاحهای انفجاری کوچک ، گلوله های انفجاری وغیره چون در آمریکا اصولا انواع تپانچه و تفنگهای شکاری با گلوله های معمول که عددی به حساب نمی آیند !

[death 4,593]

[quote]از طرف یک آمریکائی وارد به زبان فارسی و یا ایرانی وسترلیزه شده ویا شخصی که میخواهد جهت پیشبرد مقاله در جبهه مخالف قرار بگیرد مورد چالش قرار میگیرم .[/quote]
با سلام جناب پرواز عزیز بنده نه امریکایی فارسی زبان هستم و نه ایرانی وسترلیزه شده (البته معنای وسترلیزه رو نمیدونم اما مفهومش فکر کنم مشخصه!!) کلا هر حرفی رو قبول نمیکنم دشمن شناسی با اینکه هر چیزی رو به دشمن ربط بدیم فرق میکنه اینکه بگیم دشمن بد و بد و به زودی نابود میشه اشتباه هر دشمنی تکرار میکنم هر دشمنی نقاط ضعف و قدرت داره نکنه های مثبت و منفی داره وقتی ما همه نکته های دشمن رو منفی و تمام کار و ها ارمان هاش رو ضعف بدونیم میشه بعد 30 سال تورم 40 درصدی و رشد -5 درصدی باید چشم ها رو شست پرواز عزیز باید دشمنانمون رو بهتر از دوستانمون بشتاسیم باید با دوستانمون منافع مشترک پیدا کنیم منافعی که وقتی داریم سقوط میکنیم حاضر شن دست ما رو بگیرن مثل سوریه که کاری کرده روسیه مجبور برای منافع خودش پشتش بمونه باید دشمنمون رو انقدر درست بشناسیم که بتونیم رفتارش رو درست تحلیل کنیم بتونیم پیش بینی کنیم ای اینطور نباشه بگیم جنبش 99 درصدی امریکا رو برای همیشه نابود میکنه !! یا در امریکا به زودی انقلاب میشه !!در مورد
[quote]منظور بنده از سلاح سنگین سلاحهای غیر متعارفی است که در نزد برخی از خواص در آمریکا یافت میشود . مانند بازوکا آ، ر پی جی ، سلاحهای انفجاری کوچک ، گلوله های انفجاری وغیره چون در آمریکا اصولا انواع تپانچه و تفنگهای شکاری با گلوله های معمول که عددی به حساب نمی آیند ! [/quote]
این قسمت باید بگم شما حرفی که میزنید خیلی منطقی نیست مدرکی دارید که حرف شما رو تایید کنه یا کلا بر اساس شنیده ها هست

[parvaaz 844]

بنام مهیمن

و اما دموکراسی .....

درمفهوم عام دموکراسی ( مردم سالاری ) شکی نیست که خواسته ای بسیار طبیعی و مقدسیست که هر انسانی از ته دل برای رسیدن به آن باید تلاش کرده وتلاش نیز میکند . اما کی به معنی واقعی و کامل آن دست خواهد یافت این سؤالیست که پاسخ به آن مشکل بوده و به همین دلیل میگوئیم دموکراسی نسبیست .
اما در مفهوم خاص آن میلیونها نوع دموکراسی در میلیونها مغز نهفته است .

1 - یکی میگوید دموکراسی مترادف آزادیست ! آیا تعریف کاملی از آزادی توسط بشر ارائه شده است که ما بگوئیم دموکراسی مترادف آن است ؟
در مفاهیم دینی ادیان الهی خداوند میفرماید ما شما را آفریدیم و به شما اختیار دادیم تا از میان بد وخوب هر آنچه را که مائلید برگزینید .اما بهوش باشید که جزای هر عملی را نیز در کنار آن قرارداده ایم .
در ذهن انسان کلمه آزادی یعنی انجام هر فعلی که انسان تمایل وعلاقمند است آنرا انجام دهد و این ربطی به هنجار یا نا هنجار بودن قضیه ندارد ( هنجار یا نا هنجار بودن قضیه امری دیگر است که اتفاقا آزادی را محدود میکند وخود پارامتر دیگری غیر از آزادیست ) .پس نمیتوان گفت دموکراسی مترادف آزادیست .

2 - بعضی دموکراسی را آزادی مشروع و مشروط میدانند . این یعنی چه ؟ یعنی قسمتی از آزادی که به سایر قسمتها یا افراد ضرر نزند . خوب شما که همیشه عادت دارید قسمت پر لیوان را نگاه کنید آیا قادرید یک نیم نگاهی هم به قسمت خالی لیوان بیندازید که شامل هوائیست که آنرا تنفس میکنید و تنها به لحاظ مایع آب خالی به نظر میرسد . احتیاج نیست شما بگوئید با کلمات بازی نکنم اما شما هم باید به واقعیت اعتراف کرده و کمی با سلولهای خاکستری مغزتان بازی کنید . قسمت نامشروع آزادی یعنی بند و اسارت و چه کسی اینها را از هم تفکیک میکند وچگونه . مثلا چه کسانی و به چه دلیل در یک اجتماع میگویند عریان نباش اما در یک اجتماع دیگر میگویند پوشیده نباش ؟ اگر هر دو صحیح باشد که این جمع تناقضات است ونا شدنی.

3 - برخی میگویند دموکراسی یعنی حکومت اکثریت بر اقلیت . آیا همیشه حق با اکثریت است ؟
بعنوان مثال : در جامعه ای همه بت پرستند و در جامعه ای دیگر همه خدا پرست . آیا بنده بعنوان اقلیت مجبور به پذیرش عقیده آنها و عمل به افعال آنها میباشم ؟ اگر بگوئید آری ! در اینصورت حق انتخاب بنده چه میشود ؟ اصولا باید برای رسیدن به آزادی مورد علاقه ام فرار را بر قرار ترجیح داده و در جامعه ای زندگی کنم که در آن اکثریت دارم . خوب ..... در اینصورت کشور آمریکا ویا هر کشور دموکرات دیگری ویا هیچ شخص حقیقی حق ندارد اصول و عقاید اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خود را بر سایرین تحمیل نماید .افرادی که اصولی را قبول دارد به طور طبیعی دوستی را میپذیرد که هم عقیده اوست . ( کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز )
پس آنانی را که دوست دارند (وسترنر) باشند باید قطب نمای خود را تنظیم و نزد همعقیدگان خود رفته و با آسایش در کنارهم زندگی کنند . اصولا هم من بجای حکومت بودم به این افراد برای رسیدن به هدفشان کمک هم میکردم .شما کجا دیده اید لانه مرغان ماهیخوار با لانه پنگوئنها بصورت مختلط یکجا قرار داشته باشد ؟

پس این دموکراسی چیست که 3000 سال است همه بدنبالش میگردند ولی هنوز انرا نیافته اند و بقولی نسبی است و الی یوم القیامه هم نسبی خواهد ماند و از اجتماعی به اجتماع دیگر دارای تضادهای عمیق میگردد؟

تا اینجای قضیه به لحاظ من کافیست و امیدوارم دوستان بقیه موارد مفهوم دموکراسی را با پستهائی که خواهند داد به عرض پویندگان دیگر برسانند .
با تشکر از همه .....یا حق

[parvaaz 844]

جناب دیث 2 عزیز و محترم

گویا شما فرض را بر آن گذاشته اید که بنده موافق تمامی کارهائی هستم که در کشورم انجام میشود که این فرض غلطیست . البته فرض اینکه بنده کلا مخالف اینکارها هم هستم باز غلط است . بنده به عنوان یک ایرانی ( نه فارس ، ترک ، کرد ،بلوچ ، عرب یا سیاه وسفید ) وظیفه دارم در راه رسیدن و تعالی افکار جوانان کشورم هر کاری از دستم بر میاید انجام دهم و اگر پستهای بنده را خوب مطالعه فرموده باشید عنوان کرده ام که سخنان بنده وحی منزل نبوده وتنها بازتاب دانسته هائیست که به درست و یا غلط بدست آورده ام و جهت تنویر آن نیز دست به دامن شما شده ام و بدون تعارف امیدوارم شما نیز ذکات علم خود را در اختیار بنده قرار بدهید .

ضمنا با اینکه میدانم میدانید و مزاح میفرمائید (وسترنیزه شدن ) یعنی غربزده شدن اشتباه از بنده بوده است که فارسی را پاس نداشتم .

پیشاپیش از همکاری و کمکهایتان کمال سپاس را دارم