gader

فتح الله گولن

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[color=#FFFFFF][font=arial][size=5][b][background=rgb(148, 197, 233)]جنبش گولن[/background][/b][/size][/font][/color]
[color=#333333][font=tahoma][size=3][background=rgb(230, 230, 230)]نویسنده :[/background][/size][/font][/color][color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3][background=rgb(230, 230, 230)] [/background][/size][/font][/color][color=#30A0F1][font=tahoma][size=3][background=rgb(230, 230, 230)]منا لطفی[/background][/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]همان گونه که نجم الدین اربکان، پدر اسلام سیاسی در ترکیه خوانده میشود، فتح الله گولن را هم به عنوان پدر اسلام اجتماعی در این کشور میخوانند. وی بنیان گذار و رهبر جنبش گولن است؛ جنبش دینی که دارای صدها مدرسه در ترکیه و صدها مدرسه دینی در خارج ترکیه - از جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز گرفته تا روسیه و مغرب و اوگانداو کنیاو بالکان میباشد.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]این جنبش دارای جراید مختلف از جمله روزنامه ها، مجله ها و نیز شبکه های تلویزیونی متعدد و هم چنین شرکتهای تجاری و مؤسسات خیریه فراوانی است. از این گذشته، این جنبش در بسیاری از کشورهای جهان، مراکز فرهنگی تاسیس کرده و نشستها و همایشهای سالانه منظمی از سوی این جنبش در انگلیس، اتحادیه اروپا و امریکا برگزار میشود. در این نشستها که با همکاری دانشگاههای بزرگ جهان برگزار میشود، ابعاد مختلف این جنبش و تاثیر و ریشه های فرهنگی و اجتماعی آن مورد مطالعه قرار میگیرد. نقطه تمایز جنبش گولن از دیگر جنبشهای اسلامی در منطقه و جهان این است که این جنبش به سبب ماهیت غیر سیاسی اش، با استقبال غرب روبه رو شده است.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]گولن بر خلاف اربکان - که معتقد است امریکا به سبب آن که صهیونیسم جهانی، مهمترین تصمیم سازان آن هستند، دشمن جهان اسلام است - بر آن است که امریکا و مجموعه غرب، اکنون به قدرتهای جهانی ای تبدیل شده اند که چاره ای جز همکاری با آنها وجود ندارد. هم چنین وی در مقابل اربکان، که وحدت میان کشورهای اسلامی را ضروری می دانست و برای تحقق این هدف مجموعه 8 کشور اسلامی را در قالب یک نهاد گرد هم آورد، جهان عرب و ایران را حوزه حیاتی ترک ها نمی داند، بلکه قفقاز و جمهوری های آسیای مرکزی و بالکان را حوزه حیاتی ترکها به حساب می آورد، چرا که در این کشورها، اقلیتهای بزرگ ترک زندگی میکنند. لذا وی معتقد است: اگر روزی قرار باشد که ترکیه جایگاه گذشته خود را - همانند دوره عثمانی ـ بازیابد و به یکی از مهمترین کشورهای جهان تبدیل شود، باید در میان ترکهای دیگر کشورها نفوذ خود را بگستراند. با این حال گولن از عمل گرایی و هوش بالایی برخوردار بوده و از اصطلاح «رهبری ترکیه» در منطقه استفاده نمیکند و خواهان استقلال یابی اقلیتهای ترک در جمهوری های آسیای مرکزی نیست و حتی در مناطقی ؛ مانند چین، روسیه و یونان که ممکن است اقلیتهای مسلمان ترک مورد آزار دولتها قرار گیرند، اقدام به فعالیتهای آموزشی نمیکند. نخستین چیزی که در اندیشه گولن جلب توجه میکند، این است که وی اجرای شریعت را به صورت فراگیر در ترکیه تشویق نمیکند و معتقد است که بخش اعظم قواعد شریعت اسلام به زندگی خصوصی مردم مربوط میشود، در حالی که بخش اندکی از آن به دولت و امور دولتی ارتباط مییابد و اجرای احکام شریعت در حوزه عمومی توجیهی ندارد. بر این اساس، گولن معتقد است که در حوزه عمومی، مردم سالاری بهترین گزینه است و طبعآ آنان که به شریعت اسلام اعتقاد دارند، خود نیز بر اساس احکام شریعت رفتار میکنند، حتی اگر این احکام شرعی به شکل قانون برحوزه عمومی حاکم نشده باشد.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]هر چند در ترکیه معروف است، که نجم الدین اربکان استاد و اسوه رجب طیب اردوغان، نخست وزیر اسلام گرای ترکیه است، اما تجربه حزب عدالت و توسعه نشان می دهد که استاد حقیقی فتح الله گولن است.در ترکیه، با هر کس ـ چه اسلام گرا و چه لائیک ـ سخن بگویید، حتمآ یادی از جنبش گولن به میان می آید. شریف ماردین نویسنده و استاد دانشگاه معتقد است: در حال حاضر نمیتوان پیش بینی کرد که این جنبش اساسآ در پی چیست؟ البته آینده میتواند پاسخ این پرسش را بدهد. این جنبش به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیت اش همچنان برای بعضی ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران در ترکیه و خارج ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جنبش اظهار بی اطلاعی میکنند.[/size][/font][/color]

[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]مرحله تاسیس[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]جنبش فتح الله گولن در مرحله رشد جنبشها و طریقت های دینی در ترکیه ؛ یعنی در دهه هشتاد قرن بیستم سر برآورد. پس از کودتای نظامی به رهبری کنعان اورن در سال 1980 و تصمیماتی که دولت نظامی وی در باب آزادی اقتصاد، خصوصی سازی مطبوعات و فراهم آوردن فرصتهای کاری بیشتر برای سازمانهای غیر دولتی و از جمله سازمان ها و جماعتهای دینی اعلام کرد، طریقت های دینی نیز رو به شکوفایی نهادند، که از میان این طریقت ها، طریقت نور هم احیا شد، که سعید نورسی (1960 ـ 1873) آن را تاسیس کرده بود. بنابراین فتح الله گولن نیز پرورش یافته و تحت تاثیر همین مکتب است. [/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]هدف اصلی جنبش گولن، ایجاد جامعه اسلامی متعهد و در عین حال برخوردار از علم و معرفت، فن آوری جدید و مترقی است تا بدین طریق دوران تفوق جهان غرب بر جهان اسلام به سر آید. امروزه نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر و یا معتدل ترک گره خورده است؛ زیرا فتح الله گولن با هوادارانش، جنبش دینی ـ سیاسی مدرنی را تاسیس کردند، که مدرنیته را با دین ورزی و ناسیونالیسم و تسامح و مردم سالاری پیوند داده و اسلام و ناسیونالیسم و آزادی خواهی را در کانون واحد گرد آورده است.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]بسیاری از مطبوعات غربی جهان، گولن را رهبر جنبش اجتماعی اسلامی قومیت گرا و ناستیز با غرب می دانند، که آینده خاورمیانه را به سوی اسلام اجتماعی جهت می دهد، اما مخالفان گولن معتقدند که وی بیشترین خطر را برای لائیسیته ترکیه دارد و او را متهم میکنند که از طریق اسلامی سازی فعالیتهای اجتماعی، در پی ریشه کنی بنیاد لائیک دولت ترکیه است.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]مروی بیتک گورپوز، عضو حزب لائیک مردم، بر آن است که جنبش گولن از دامنه مردمی اش جهت تحقق اهداف سیاسی اش در آینده، سوء استفاده میکند. وی توضیح می دهد که مریدان این جنبش، همانند مریدان دیگر طریقتهای دینی در ترکیه به صورت دسته جمعی و هماهنگ، به حزبی که مورد اتفاق نظر قرارگرفته است، رای می دهند؛ حتی زنانی که هوادار این جنبش هستند، مشکل حجابشان متفاوت از دیگر زنان محجبه است. اگر به مناطق معینی از ترکیه سفر کنید، متوجه خواهید شد که حجاب برخی از زنان به شکل نیم هلال از جلو و نیم هلال از پشت سر است، در حالی که دیگر زنان حجابشان را به شکل مثلثی در پیش و مثلثی در پشت در آورده اند. این اقدامات اهدافی فراتر از اهداف آموزشی و فرهنگی را تعقیب میکند. [/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]اما قاسم مصطفی قاسم، از هواداران جنبش گولن که در دانشگاه بیرمنگام تحصیل میکند، ادعاهای گورپوز را رد کرده و میگوید: امکان ندارد که جنبش ما اهداف سیاسی داشته باشد و یا برنامه مخفی ای را تعقیب کند و این ادعاها فاقد دلیل است، زیرا اهداف ما صرفآ تربیتی و آموزشی است و فتح الله گولن بارها در ترکیه به اتهام تعقیب برنامههایی سری برای اسلامی سازی جامعه ترک محاکمه شده، اما هر بار نیز از این اتهامات تبرئه شده است.[/size][/font][/color]

[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]مدارس و مراکز زنجیره ای [/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]دامنه جنبش گولن در چهارگوشه جهان گسترده است و شبکه روابط وی بسیار فراگیر است. این جنبش، حدود 300 مدرسه در داخل ترکیه و 200 مدرسه در گوشه و کنار جهان، از تانزانیا گرفته تا چین و از ترکمنستان تا مغرب و مصر و فیلیپین دارد. اما بیشتر این مدارس در جمهوریهای آسیای میانه (اتحاد جماهیر شوری سابق) که نژاد ترک بیشترین جمعیت شان را تشکیل می دهند، واقع شده است. ساهین بای تحلیل گر ترک میگوید: جالب توجه است که دانش آموختگان مدارس گولن به محض فراغت از تحصیل در جمهوری های آسیای میانه پستهای عالی را در زمینه تخصص خود در اختیار میگیرند.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]اما آن دسته از مدارس گولن که در داخل ترکیه قرار دارد، تحت نظارت دولت قرار دارد. این مدارس اگر چه به لحاظ نظام آموزشی و مدت زمان آموزش، همانند دیگر مدارس ترکیه هستند، اما وجه تمایز و امتیاز این مدارس، این است که بر اخلاقیات و دین تمرکز بیشتری دارند و استادان آنها، بهترین دانش آموختگان دانشگاه های ترکیه هستند. این مدارس هیچ مشکل مالی ای ندارند و تاجران ترک، در حدی گسترده به آنها کمک مالی میکنند. اعتبار آموزشی این مدارس بسیار بالا است و دانش آموزان زیادی، اعم از مسلمان و غیر مسلمان در آنها تحصیل میکنند. زبان رسمی این مدارس انگلیسی است و فرزندان مقامات مسئول، بلند پایه و نخبگان ترک هم معمولا جذب این مدارس میشوند.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]فتح الله گولن همواره با تاکید میگوید که مالک این مدارس نیست. وی میگوید: از بس گفته ام که این مدارس مال من نیست، خسته شده ام. منظور وی این است که این مدارس بخشی از فعالیتهای جنبش اوست و نه مال شخص وی. هدف جنبش گولن از افتتاح مدارس در آسیای میانه، ترویج ارزشهای اسلامی و فرهنگ ترکیه است.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]مصطفی قاسم در این باره میگوید: درست است که در کشورهای آسیای میانه، روسیه، بالکان، قفقاز و شمال مغرب مدارس زیادی داریم و نیز در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله در اروپا، اردن، مصر و عربستان مراکز فرهنگی داریم، اما همه این مراکز نه به نام جنبش، بلکه به نامهای محلی یا شخصیتهای برجسته اسلامی نامگذاری شده اند که البته اهداف ما هم بسیار روشن است، آموزش ارزشهای اسلامی و فرهنگ ترکیه. البته در مدارس ما هیچ چیزی اجباری نیست و در همه آنها سه زبان آموزش داده میشود، که عبارتند از: زبان انگلیسی، زبان رسمی همان کشور و زبان سومی که اختیاری است و زبان ترکی از جمله زبانهای اختیاری است.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]از آن رو که جمهوری های آسیای میانه، اجازه فعالیت هیچ تشکیلاتی را به نام اسلام نمی دهند، مدارس و مراکز گولن با احتیاط فعالیت میکنند و از برانگیختن حساسیتهای دینی، یا سیاسی پرهیز میکنند و سعی آنها بر این است که در چارچوب قوانین موجود کار کنند.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]به رغم اصرار این جنبش بر این نکته که رویکرد تربیتی، دینی و آموزشی است، اما یک خبرنگار ترک به نام سینان تافشان میگوید: علت اصلی خروج گولن از ترکیه و اقامتش در امریکا این است که در نوار ویدیویی اش که از گولن به دست آمده، وی به هوادارانش توصیه کرده تا برای تغییر ماهیت نظام سیاسی ترکیه، به آرامی حرکت کنند. در ادامه وی میگوید: این نوار ویدیویی که بر روی سایت یوتیوب قرار گرفته، سر و صدای زیادی را در ترکیه برانگیخت و حرکت جنبش گولن را با تنگناهایی روبرو کرد.[/size][/font][/color]

[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]اقامت در امریکا[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]تا کنون علت اصلی اقامت فتح الله گولن در امریکا به طور رسمی اعلام نشده است، اما درد سرهای گولن با مقامات ترکیه از 18 ژوئن سال 1999 و از زمانی آغاز شد که در تلویزیون ترکیه سخنانی را بر زبان آورد که برخی آن را انتقاد ضمنی از نهادهای دولتی ترکیه تلقی کردند و لذا پس از این، دادستان ترکیه به تحقیق پیرامون سخنان وی پرداخت.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]بلنت اجویت که در آن زمان نخست وزیر ترکیه بود، خواستار بررسی این موضوع در فضایی آرام شد و از طرح آن در شبکه های تلویزیونی ترکیه بر حذر داشت. هم چنین از گولن و مؤسسات آموزشی اش دفاع کرد و گفت: مدارس گولن فرهنگ ترکیه را در جهان ترویج میکند و ترکیه را به جهان میشناساند و همواره تحت نظارت دولت بوده است. پس از این گولن به سبب گفته های خود عذر خواهی کرد، اما با این حال برخی از لائیکهای ترک همچنان به اهداف او به دیده تردید مینگرند و او را متهم میکنند که میکوشد تا از نهادهای دولتی و حتی ارتش، بهره برداری سیاسی کند. یک هفته پس از پخش آن برنامه تلویزیونی، سلیمان دمیریل، رئیس جمهور وقت ترکیه در نامه ای برای گولن چنین نوشت: معتقدم که عالم دینی نباید طمع های سیاسی داشته باشد. این که شما یک عالم دینی باشید در حد خود کاری دشوار است، اما این که بخواهید عالم دینی مورد احترامی باشید، شرطش این است که مطابق آموزه های دین ما عمل کنید... این کار هم میتواند با دادن پندی نیک به بشریت انجام شود و نه با ورود به امور دنیوی.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]پس از این بحران بود که بحران نوار ویدیویی پیش آمد. گولن، در بخشی از این نوار - که بر روی پایگاه یوتیوب قرار گرفته - به شماری از هوادارانش میگوید که برای تغییر نظام سیاسی ترکیه از نظام لائیک به نظامی اسلامی، به آرامی حرکت خواهد کرد. وی هم چنین در این نوار از ترویج فرهنگ ترکیه در ازبکستان هم سخن گفته، که این سخنان موجی از خشم را در ارتش ترکیه و دیگر نهادهای لائیک به همراه داشته و بحرانی دیپلماتیک میان ترکیه و ازبکستان را پدید آورد، که بلنت اجویت را مجبور به مداخله در این موضوع کرد. اجویت گفت: رئیس جمهور ازبکستان، هراس، غیر موجه از ترکیه دارد. ترکیه در امور داخلی ازبکستان دخالت نمیکند و اجازه نخواهد داد تا روابط دو کشور به سبب برخی هراسهای غیر ضروری دچار تنش شود. اما با این حال ازبکستان تصمیم گرفت تا برخی مدارس وابسته به گولن را تعطیل کند.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]به نظر می رسد که در همین مقطع، نهادهای لائیک ترکیه نیز به صورت فزاینده ای از سوی گولن و نهادهای آموزشی وی احساس هراس میکردند. در نتیجه شورای آموزش عالی ترکیه طی بخشنامه ای، مدارک علمی مدارس گولن را فاقد اعتبار اعلام کرد، اما چندی بعد این بخشنامه لغو شد.[/size][/font][/color]

[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]روابط گسترده[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]امروزه گولن روابط گسترده و ممتازی با بسیاری از سیاستمداران ترک دارد. وی از سال 1994 با رؤسای جمهور، نخست وزیران، رهبران احزاب سیاسی و تاجران متنفذ نیز دیدارهایی داشته و روزنامههای ترکیه بارها با وی به گفت و گو نشستند. در سال 1997 سلیمان دمیریل از سوی مؤسسه آموزشی گولن، جایزه دریافت کرد. گولن با اجویت نخست وزیر فقید ترکیه هم دیدار کرده است. وی مانعی برای دیدار با هیچ عالم دینی ای نمیبیند. گاه با خاخام های یهودی اسرائیل دیدار میکند و گاه با رهبر کلیسای ارتدکس و در واتیکان به دیدار پاپ رفته است.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]اگر چه اکنون گولن در ایالات متحده اقامت دارد، اما از دامنه نفوذش درترکیه کاسته نشده است. پنج کانال تلویزیونی در اختیار این جنبش است که کانال اصلی اش STV است. پایگاه اینترنتی گولن به دوازده زبان فعال است.[/size][/font][/color]

[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]ویژگیهای شخصیتی[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]گولن خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه میکرده است. وی بیشتر آموزشهای دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]وی از آغاز فعالیتهای تبلیغی دینی اش، به نسل جوان، به ویژه دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان توجه ویژه ای داشت. که همین امر باعث میشد تا بسیاری از آنان پس از فراغت از تحصیل به جنبش وی بپیوندند و مروج اندیشههای وی باشند.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]موضوعات و محورهای مواعظ دینی گولن متنوع است، از مباحثی مانند نظریه تکامل گرفته تا شیوه های جدید آموزش، علوم، اقتصاد و عدالت اجتماعی. وی بحثهای دینی اش را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه میکند و عیبی نمی بیند از این که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. این امر نفوذ او را در دل مردم دو چندان میکند. از جلسات وعظ او فیلمبرداری میشود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست میچرخد و تکثیر میشود.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]شاگردانش به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی کتابهای او هم از پر فروشترین کتابها در ترکیه بوده اند. [/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]نویسنده برجسته ترک، نوری اکمال درباره وی میگوید: او مردی سنتی است، مانند شخصیت هایی که در کتابها خوانده یا در فیلمها دیده ایم. وقتی سخن میگوید، به طور مدام استغفرالله میگوید. بسیار آرام و مؤدبانه سخن می گوید. بسیار فروتن است. با آهنگی یکنواخت سخن میگوید. او می داند که چه میگوید و در کار بست قواعد دستور زبان خطا نمیکند و از واژه های دوره عثمانی بهره میگیرد. هزینه نفوذ مردمی اش این بود که در دهه هفتاد قرن گذشته سه سالی را به اتهام ترویج فعالیتهای ضد لائیک در زندان به سر برد. پس از آن بارها این تهمت را به گولن زدند. اما وی همیشه آن را رد میکند و میگوید: من سکولار مسلمان هستم و در پس تاسیس دولتی اسلامی نیستم و در پس اسلامی با صبغه ترکی هستم و میخواهم ایدئولوژی ناسیونالیسم ترک را اسلامی کنم.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]به عبارت دیگر تمام آنچه که گولن در پی آن است، احیای روابط میان دولت و دین - به همان شیوه معمولی در دولت عثمانی ـ است؛ همان دوره ای که امور دولت بر اساس قوانین وضعی قرار داشت، اما در همان حال مردم بدون هیچ تنگنایی شعائر دینی اشان را آزادانه به جا می آوردند.[/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]گولن معتقد است: مسلمانان باید آموزشی را در پیش بگیرند که به ادغام آنان در جهان معاصر منتهی میشود و باید فن آوری و علوم جدید را فراگیرند و از این رو از حضور پررنگ مسلمانان در نظام سیاسی و اقتصادی جهانی حمایت میکند. وی از مدافعان جدی پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپاست و میگوید که با سیاسی کردن دین اسلام مخالف است؛ زیرا نباید دین را با دنیا در آمیخت و باید طبع هر کدام را حفظ کرد. اما مخالفان گولن؛ یعنی جریان لائیک ترکیه معتقدند که او حقیقتآ از عرصه سیاست دور نیست؛ زیرا نفوذ سیاسی او در پنج سال گذشته در جریان حمایت از جزب عدالت و توسعه در انتخابات آشکار شده است. [/size][/font][/color]
[color=#4B4B4B][font=tahoma][size=3]مصطفی قاسم در پاسخ میگوید: ما به عنوان تشکیلاتی مهم و آماده از هیچ حزب سیاسی ای حمایت نکردیم. افراد هوادار به هر که بخواهند رای می دهند، با این حال درست است که بیشتر اعضای جنبش ما از گذشته تا کنون به حزب عدالت و توسعه رای داده اند.[/size][/font][/color]
[url="http://www.bashgah.net/fa/content/show/32530"][color=#333333][font=tahoma][size=3][background=rgb(217, 217, 217)]منبع: [/background][/size][/font][/color][color=#30A0F1][font=tahoma][size=3][background=rgb(217, 217, 217)]/ هفته نامه / پگاه حوزه / 1388 / شماره 252، فروردین ۱۳۸۸/۰۱[/background][/size][/font][/color][/url]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=2][font=tahoma,geneva,sans-serif]ببخشید دو تا پست پشت سر هم شد.[/font][/size]
[font=tahoma,geneva,sans-serif]توضیح مهم : مقاله تدوین شده در حدود چهار سال قبل و پیش از تحولات اخیر است ولی دید خوبی را در مورد اسلام گرایان ترکیه ارائه می کند.[/font]


[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#1F8D8C][b]ترکیه و آینده تمایلات اسلام گرایانه[/b][/color]
[color=#A1A19F][b]پدید آورنده[/b] : مهسا ماه پیشانیان[/color]

[b] مقدمه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]ترکیه کشوری است که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل می دهند .دارای دولتی دموکراتیک، عضو ناتو و متحد دیرین ایالات متحده آمریکا نیز می باشد.علاوه براین ترکیه نقش مهمی را در حفظ منافع ایالات متحده آمریکا و انگلستان در منطقه خاورمیانه، بالکان و قفقاز دارد.اما آنچه دارای اهمیت می باشد این است که موقعیت ژئوپلتیک این کشور به گونه ای است که بین اسلام، جهانی شدن، مدرنیته و دموکراسی سکولار با یکدیگر همزیستی ایجاد نموده است. البته در سال های اخیر اسلام سیاسی در فضای حکومتی ترکیه ظهور و نمود بیشتری داشته است. ورود نسل جدیدی از سیاستمداران و مدیران دارای تمایلات اسلام گرایانه در صحنه سیاست و مدیریت جامعه در دهه 80 ، نزدیکی ترکیه به جهان اسلام از دهه1980 به بعد در نتیجه سیاست های دین پرورانه اوزال، کودتای سال 1980 که سبب سرکوبی گروه های افراطی راست و چپ گردید و به ایجاد نوعی خلا ایدئولوژیکی منجر گردید، دگرگونی اقتصادی، اجتماعی، در چند دهه اخیر که سبب مهاجرت گسترده مردم از شهرهای دورافتاده آناتولی به شهرهای بزرگی همچون استانبول و آنکارا گردید، تلاش کارگزاران لائیک در استفاده از اسلام برای مقابله با ایدئولوژی های افراطی چپ و راست، همچنین گسترش تنش و احساسات تجزیه طلبانه در مناطق کردنشین جنوب شرقی ترکیه ، قدرت یافتن حزب غیرقانونی کارگران کردستان (پ .ک. ک) و به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و تلاش آن برای تقویت اسلام میانه رو برای مقابله با اسلام گرایی افراطی از جمله عواملی است که سبب رشد اسلام سیاسی در ترکیه در چند دهه اخیر گردیده است.نکته دیگری که حائز اهمیت می باشد سناریوهایی است که ترکیه با گسترش اسلام گرایی در دهه های آینده در سیاست داخلی و خارجی خود با آن روبرو خواهد شد.ادامه دادن روش میانه روانه و مطابق با دیدگاه اتحادیه اروپا، گسترش تدریجی اسلام، منحل شدن قانونی حزب عدالت و توسعه و مداخله نظامی در این کشور از جمله سناریوهایی است که این کشور در دهه های آینده با گسترش اسلام گرایی با آن روبرو خواهد شد.به هر حال با گسترش اسلام گرایی و نتایج[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]حاصله از آن در ترکیه ایالات متحده نیز با فرصت ها و چالش های متفاوتی روبرو می گردد.[/color]
[color=#000000]ما در متن حاضر درصدد بررسی دورنمای سیاسی-مذهبی در ترکیه، رابطه بین مذهب و سیاست در این کشور، ارزیابی چگونگی ایجاد تعادل بین نیروهای سکولار و مذهبی، نخبگان کمالیسم و گروههای اجتماعی خصوصا پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 و رشد اسلام گرایی و تاثیر آن بر منافع و اهداف ایالات متحده آمریکا می باشیم.[/color][/font][/size]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]سیاست و مذهب در ترکیه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]در بررسی رابطه بین مذهب و سیاست در ترکیه به عنوان کلیدی ترین نکته باید توجه داشت که این کشور با اکثریت مسلمانی که در خود جای داده است دارای سیستم دموکراتیک سکولار بوده و سالیان متمادی به عنوان یکی از همپیمانان ایالات متحده آمریکا در ناتو عضویت داشته و نقش مهمی را در شکل دادن استراتژی ایالات متحده در خاورمیانه بازی نموده است.با این وجود ترکیه هرگز از تغییرات سیاسی- اسلامی که در چندین دهه اخیر در کشورهای اسلامی رخ داده و منجر به گسترش اسلام گرایی گردیده است مصون نبوده است.با این وجود ترکیه مدل بسیار خوبی از گسترش اسلام گرایی و تاثیر آن بر سیاست خارجی است.به هرجهت اسلام در ترکیه با اسلام دیگر کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه به پنج دلیل ذیل متفاوت است:(1)[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]برخلاف مصر و الجزایر، اسلام هیچ گاه در ترکیه به عنوان ابزار سیاسی برای آزاد کردن کشور به کار نرفته بلکه برعکس، به عنوان منشا صلح و اطاعت، به دور از مسائل انقلابی و خشونت، ظاهر شده است. این ویژگی از آنجا حاصل شد که امپراتوران عثمانی مذهب را با کنترل تحصیلات دینی و مناصب روحانی، در دست گرفته بودند.[/color]
[color=#000000]اسلام در ترکیه اسلام شبکه ای است. در امپراتوری عثمانی «طریقت»، استخوانبندی اصلی جامعه و تقریبا هر شهروند عضوی از یک سلسله طریقت بود که آتاتورک آن را ملغی نمود. طریقت هنوز در ساختار اجتماعی ترکیه عنصر مهمی است، اما از نفوذ آن کاسته شده، زیرا در یک اجتماع وسیع ارتباطات غیر شخصی (مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه ها) جایگزین ارتباطات شخصی مبتنی بر طریقت می شود.[/color]
[color=#000000]وقتی ترک ها در آسیای مرکزی زندگی می کردند «شمنیست» بودند و در گذار از آسیای مرکزی به آناتولی اسلام را از دراویش بدعت گذار، و نه از علمای عامه، آموختند. امروزه نیز اسلام را بیشتر به عنوان یک آیین به جا می آورند تا به عنوان یک مذهب تعریف شده. در آلمان به این اسلام Volsislam یعنی اسلام عامه می گویند.[/color]
[color=#000000]وجود یک اقلیت علوی که مدعی اعتقاد به اسلام حقیقی هستند. آیین بدعت گرای آنها توسط اسلام رسمی عثمانی ها کنار زده شد و تمایلات سکولارشان آنها را چپ گرا کرد، اما در دهه های اخیر علوی ها از انزوا خارج شده و صاحب نقش و تاثیر اجتماعی شده اند.[/color]
[color=#000000]سنی مذهب های ترک خیلی زود در جهت تکامل سکولاریسم حرکت کردند. در امپراتوری عثمانی جنبش عثمانی های جوان در سال 1876، قانون اساسی جدیدی را بنا نهاد که زیاد دوام نیاورد. ترک های جوان مسیر اروپایی شدن و مدرنیسم را ادامه دادند و آتاتورک این هدف جاه طلبانه را در جهت تکامل مدرنیسم ترغیب کرد. از این رو سکولاریسم در ترکیه نسبت به جهان اسلام، بیشتر پذیرفته شد.[/color]
[color=#000000]علاوه براین در ترکیه سه رویکرد متفاوت از اسلام سیاسی تشخیص داده می شود:[/color]
[color=#000000]1. اسلامی که با فرهنگ کشور ترکیه هماهنگ است، یعنی اسلام امپراتوران عثمانی که با مدرنیزه کردن کمالیست ها سازگار است؛[/color]
[color=#000000]2. اسلامی که حضور نیرومندتری در مسائل سیاسی دارد و ترک های مذهبی و محافظه کار بر این اسلام اصرار دارند. جنبش اسلامی ترکیه هم اکنون به دو گروه منشعب شده است: یک گروه اسلام سنتی را پذیرفته (که موقعیت خود را از دست داده است) و گروه دیگر می خواهد به کمک اسلام، نظامی از ارزش های مدرن را بنا کند که بتوان در امور سیاسی به آنها استناد کرد (همانطور که احزاب دموکرات مسیحی در اروپا به ارزش های مسیحیت استناد می کنند). این گروه در انتخابات سال 2000 قدرت گرفت؛[/color]
[color=#000000]3. رویکرد افراطی از اسلام سیاسی در ترکیه که خشونت آن، اعتبار اسلام را به چالش کشیده است.[/color]
[color=#000000]در تاریخ امپراتوری عثمانی و جمهوری ترکیه سه گروه قابل تشخیص است: ارتش، بوروکراسی متمرکز و عقل گرایان. هر سه گروه باید مباحث ایدئولوژیکی خود را تغییر[/color]
[color=#000000]دهند. در حالی که اسلام در قرن 19 عاملی ضروری برای تعیین هویت ملت ترک بود، در قرن 20 به عنوان تهدیدی برای نظام جمهوری رخ نمود.[/color]
[color=#000000]به هرترتیب می توان گفت که سنت های مذهبی در ترکیه بسیار غنی می باشد که از سنت های ماقبل اسلام تا اندیشه های اسلام سنی، گروه های شیعه و علوی و اقلیت مسیحیان ارتدوکس و یهود سرچشمه گرفته است.(2) در ده های اخیر نیز با افول اندیشه های کمالیسم در ترکیه، احیای مجدد طریقت های سنتی، گسترش شبکه های مکاتب مذهبی و نهادهای رفاه اجتماعی و گسترش دموکراسی و به تبع آن اسلام میانه رو اسلام گرایی در ترکیه گسترش یافت.[/color]
[color=#000000]البته باید به این نکته نیز توجه داشت که ارتباط بین مذهب و سیاست در ترکیه دارای ریشه های تاریخی می باشد.با آشکار شدن نشانه های افول امپراتوری عثمانی در اواخر قرن هیجدهم که با تحولات سریع انقلابی در اروپا که آغاز آن با انقلاب فرانسه بود همزمان شده بود اندیشه های استقلال طلبانه در مناطق تحت سلطه امپراتوری در بالکان و حتی خاورمیانه رشد نمود که حفظ انسجام امپراتوری را برای نخبگان دولت عثمانی بیش از پیش مشکل تر می کرد و هزینه های آن را روز به روز افزایش می داد؛ به گونه ای که در نیمه اول قرن نوزدهم، امپراتوری عثمانی بخش اعظمی از متصرفات اروپایی خود را از دست داد و از سوی دیگر، جنگ با روسیه بر سر متصرفات بالکان به افول و ضعف امپراتوری عثمانی شدت بیشتری بخشید. اما تأثیر مهم و بزرگ دیگر، تحولات اوایل قرن نوزدهم بر ساختار سیاسی داخلی امپراتوری عثمانی بود. در سال 1839 و در زمان سلطان عبدالمجید، مصطفی رشید پاشا از نخبگان و دیوان سالاران تحول خواه امپراتوری عثمانی، مجموعه اصلاحات و فرامین را به تأیید و امضای سلطان رساند که به «خط شریف گلخانه» معروف گشت. این اصلاحات که در اصل، پیرامون امور مهمی همچون مالیه، قضایی و ساختار ارتش بود، به تقلید از جوامع اروپایی صورت می گرفت و موضوعاتی همچون برابری حقوقی تمام اتباع امپراتوری با هر دین و گرایشی، تضمین امنیت جان و مال اتباع امپراتوری، لغو مجازات بدون محاکمه و... را شامل می گردید.هر چند این اصلاحات، تأثیر مهمی در برخی از حوزه ها بر جای گذاشت، اما در عمل به دلیل وجود ساختارهای فاسد و ناکارآمد داخلی با موفقیت همراه نگردید. این اصلاحات به دلیل آمرانه و از بالا به پایین بودن در عمل به هدف غایی آن که همانا محدود نمودن قدرت سلطان و جایگزینی قانون به جای فرمان شهریار بود، نینجامید؛ اما تأثیر آن در دو حوزه بسیار محسوس بود:[/color]
[color=#000000]1. تضعیف نهادهای دینی و قدرت و اقتدار روحانیون؛[/color]
[color=#000000]2. شکل گیری طبقه ای جدید از نخبگان و دیوان سالاران متجدد و غرب گرا.[/color]
[color=#000000]در واقع می توان عصر تنظیمات را اساس شکل دهنده ساختار اجتماعی و سیاسی امپراتوری عثمانی و حتی جمهوری ترکیه کنونی دانست؛ چراکه دو گروه فوق، اسلاف دو گرایش اسلام گرا و لائیک جامعه ترکیه اند که با اندک تغییراتی، جوهره اصلی این دو نحله فکری بدون تغییر تاکنون تداوم یافته است. روحانیون مذهبی امپراتوری عثمانی که امور مهمی همچون قضاوت، آموزش، اوقاف، خیریه و... را در اختیار داشتند، در اثر اصلاحات اعمال شده، به مرور تمام پست های مهم حکومتی و اجتماعی و نقش و کارکرد قبلی خود را از دست داده و به جای آنها نهادهای تازه تأسیس و نخبگان متجدد، زمام امور فوق را در دست گرفتند. این روند به طور طبیعی نمی توانست مورد رضایت علمای مذهبی باشد، اما در عمل نیز روحانیون و نهادهای مذهبی در برابر روند رو به زوال اقتدار و نفوذ تاریخی خود، نمی توانستند عکس العمل چندان موءثری نشان دهند. بنابراین روحانیون در عمل به سه دسته تقسیم شدند:[/color]
[color=#000000]1. عده ای با جذب شدن به شعارها و آرمان های تجددخواهانه جدید، در گذشته خود تجدیدنظر کرده و حتی برخی متجددتر از متجددین غیرروحانی شدند؛[/color]
[color=#000000]2. عده ای نیز بدون نشان دادن عکس العمل، خانه نشین شده و راه تساهل با نظم جدید را در پیش گرفتند؛[/color]
[color=#000000]3. اما عده ای نیز با پذیرفتن پیامدهای مخالفت با فرمان های سلطان و اصلاحات دیوان سالاران، شروع به مخالفت با روند موجود کردند، در این راه با اعتراض نخبگان و دیوان سالاران حکومتی مواجه گشته و به نقاط مختلف اروپا و یا اقصی نقاط حاشیه امپراتوری تبعید گردیدند و یا اینکه خود از سر اضطرار با این امید که در فضای نسبتاً آزادتر در ممالک دیگر علیه نظم و روند جدید مبارزه کنند، کوچ کردند. همزمان با تضعیف نهاد دین و جایگاه روحانیون مذهبی، تحول مهم دیگری نیز در حال شکل گیری بود. به موازات گسترش آموزش مدرن به سبک غربی در امپراتوری عثمانی، طبقه ای جدید از نخبگان و دیوان سالاران ظهور نمود که خواهان تحول و پیشرفت به روش غربی و دور[/color]
[color=#000000]ریختن سنت های مذهبی گذشته بودند. این گروه مشکل اساسی در امپراتوری عثمانی را وجود نهادها و باورهای منسوخ و سنتی می دانستند و دین را در صدر این سنت ها می نشاندند. آنها تنها راه حل مشکلات و پیشرفت و ترقی کشور را در دور ریختن سنت های منسوخ دینی و تقلید از مشی و تفکر سکولار غربی در تفکیک حوزه دین از دولت می دانستند. تعطیلی مکاتب سابق و تأسیس مدارس و دانشکده های مدرن به سبک اروپایی، این اندیشه های جدید را با شدت بیشتری به جامعه تزریق می کرد و روحانیون و اسلام به عنوان مهم ترین مانع راه پیشرفت و ترقی جامعه محسوب گردیدند. این تحول به گونه ای بود که همزمان با آغاز جنگ اول جهانی، 36000 مدرسه به سبک جدید در امپراتوری عثمانی ایجاد شد».[/color]
[color=#000000]تأثیر تحولات شکل گرفته در ساختار قدرت سیاسی و شکل گیری جنبش «ترک های جوان» ، با فشار خود در سال 1876 نخستین پارلمان ترک را به سلطان عبدالحمید دوم تحمیل کردند، هر چند که این نهاد یک سال بیشتر دوام نیاورد و توسط سلطان عبدالحمید دوم برچیده شد، اما ترک های جوان از پای ننشسته و با فشار خود مجدداً در سال 1908 سلطان را مجبور به بازگشایی پارلمان کرده و در نهایت در سال 1909 به قدرت رسیدند. در واقع می توان طبقه جدید شکل گرفته را هم اقتدارگرا و در عین حال لیبرال دانست. اقتدارگرایی طبقه جدید در اصلاحات و لزوم انجام آن اصلاحات نمایان می گشت؛ چراکه هیچ مانع و مخالفی را تحمل نمی نمودند و با اقتدار تام با آن مقابله می کردند. اما اگر از جنبه موضع این گروه نسبت به دین به موضوع نگریسته شود، می توان این گروه را لیبرال دانست؛ چراکه در این زمینه معتقد به تفکیک حوزه دین از قدرت سیاسی، سهل گیری دینی و تساهل و تسامح مذهبی و فردی بودن مذهب بودند. این موارد بیشتر به نظرات و آرای لیبرال های غربی شبیه بود. به بیان دیگر، طبقه سکولار شکل گرفته در امپراتوری عثمانی در حوزه قدرت سیاسی اقتدارگرا و در حوزه ایدئولوژی و مرام مذهبی لیبرال بودند و این تناقض بعدها نیز حتی تاکنون در مواضع و آرای آنها به خوبی قابل مشاهده بوده است.در دهه های اخیر نیز اندیشه های اصلاح گرایانه یا به نوعی اسلام مدرن زمینه های خود را از گسترش پدیده مدرنیسم و جهانی شدن گرفته است.علاوه براین همزمان با آغاز جنبش نور Nur movment مکاتب مذهبی در ترکیه گسترش یافتند که معتقد بودند که بین عقل و وحی تناقضی وجود ندارد و به نوعی بین دموکراسی سیاسی، اقتصاد بازار آزاد، حقوق و تساهل مذهبی پیوند برقرار نمودند.همین زمینه های فکری سبب گردید که اسلام مدرن ترکیه با اسلام دیگر کشورهای خاورمیانه متفاوت باشد.البته عامل دیگری که بر رابطه اسلام و سیاست تاثیر دارد وضعیت قومیت و جمعیت در این کشور است.علاوه براین مهاجرت به جنوب شرق ترکیه که همراه با گسترش فقر بود اندیشه ها و فعالیت احزاب اسلام گرا را در رقابت با احزاب ملی گرای کرد در این منطقه گسترش داد.همین عامل زمینه ای برای پیروزی حزب رفاه اسلامی در سال 1995 و دیگر جانشینانش نظیر حزب فضیلت و عدالت و توسعه گردید.علاوه براین گسترش فعالیت احزاب رادیکال اسلامی در این کشور نظیر حزب الله ترکیه که در شرق و جنوب شرق آناتولی فعالیت دارند نتیجه حمایت آنکارا از این احزاب به عنوان بخشی از استراتژی ضد شورش در مقابل حزب کارگران ترکیه P.K.k می باشد.(3)[/color][/font][/size]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]اصول و آموزه های اندیشه های سکولاریسم و اسلام گرایی در ترکیه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]سکولاریسم در ترکیه به معنای جدایی دین از دولت نمی باشد بلکه این آموزه ریشه در برداشت کمال آتاتورک از اندیشه های لائیکی فرانسه دارد که بر نظارت دولت بر نهادهای مذهبی مبتنی می باشد.(4) علاوه براین اقتدارگرایی به عنوان یک عامل ثابت و پایدار در تحلیل رفتار نیروهای لائیک در ترکیه باید مدنظر قرار گیرد. دلیل این امر آن است که نیروهای لائیک برای انجام اصلاحات مورد نظر خود، قدرت سیاسی یکپارچه و هماهنگی را خواستار بودند تا با هماهنگی اجزا در خدمت یک هدف غایی و کل، تحت لوای مجموعه ای منسجم و با اقتدار عمل نمایند و در این راه از هر مانع و چالشی نه تنها عبور کنند، بلکه آن مانع را منهدم سازند. این ایده و تفکر در نقطه مقابل تفکر رایج سکولار در جوامع غربی بود؛ چراکه غربی ها به استثنای فرانسوی ها در راه استقرار دموکراسی سعی کردند تا از مانع دین بدون اصطکاک عبور کنند؛ در حالی که بر اساس آموزه های لائیسم ترکی، نه تنها باید برای رسیدن به توسعه از مانع دین عبور کرد بلکه باید آن را تا حدود زیادی منهدم نمود، تا دیگر توان بازپروری خود را نداشته باشد. از این رو دو موءلفه اساسی اندیشه لائیسم در ترکیه «اقتدارگرایی» و «ضدیت با دین و مظاهر دینی» با توجه به سابقه تاریخی شکل گیری آنها، در پیوند با یکدیگر به سوی هدف مشترک که ترقی و تجدد به روش غربی بود، گام برداشتند. اولین گام در این راستا، در سال 1923 که با الغای[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]خلافت عثمانی و تأسیس جمهوری مدرن و لائیک ترکیه توسط آتاتوربرداشته شد. اقدامات آتاتورک در 15 سال قدرتش در جهت آموزه های لائیسم بود. نشان «اقتدارگرایی سیاسی» لائیسم آتاتورکی، تأسیس سیستمی تک حزبی به نام «حزب جمهوری خواه خلق» و جلوگیری از رشد سایر احزاب بود. همچنین دلیل و نشان ضدیت با دین و آموزه های دینی لغو و ممنوعیت و حتی تغییر بسیاری از شعائر و سنن مذهبی در جامعه ترکیه بود .نشان «تجددخواهی» وی نیز در سیاست «غرب گرایی» و نگاه به غرب متبلور شد. بنابراین، در جمع بندی اصول و آموزه های کمالیسم در ترکیه می توان به مواردی همچون لائیسم، دولتمداری، اصلاح طلبی، جمهوری خواهی، پوپولیسم و غرب گرایی اشاره کرد. در واقع اصل لائیسم، مهم ترین و بنیادی ترین میراث بر جای مانده از آتاتورک برای ترکیه است که خود در چند محور مهم خلاصه می گردد:[/color]
[color=#000000]1. به حاشیه راندن نقش اجتماعی و سیاسی دین؛[/color]
[color=#000000]2. محو ارزش ها و تجلیات اجتماعی دین در سطح جامعه؛[/color]
[color=#000000]3. پیگیری استراتژی نگاه به غرب و جذب در ساختارهای غربی به جای سیاست نگاه به شرق؛[/color]
[color=#000000]4. تجددخواهی؛ هرچند در سطح نه در عمق. به بیان دیگر، اعمال متجددانه نه لزوماً ایمان به باورهای متجددانه؛[/color]
[color=#000000]5. برداشتن مانع دین از راه توسعه نه با پریدن از روی آن بلکه با انهدام آن؛[/color]
[color=#000000]6. تأکید بر هویت ترکی به جای هویت اسلامی؛[/color]
[color=#000000]7. عرفی گرایی در مقابل دین باوری و سنت؛[/color]
[color=#000000]8. دین دولتی؛ استفاده از دین و احساسات دینی مردم در مواقع ضروری برای انسجام ملی و دفع تهدیدات در عین حال با کنترل در آوردن دین و دینداران از طریق تأسیس پست هایی همچون وزارت دیانت.لائیسم آتاتورک در واقع بر این باور بود که در معامله ای با مردم ترکیه در ازای ستاندن ارزش ها و باورهای دینی به ویژه تجلیات اجتماعی و سیاسی آن به آنان «تجدد» و مدنیت می دهد و ملت ترکیه به پیشرفت و ترقی نخواهد رسید، مگر با نفی سنت های پوسیده و جذب شدن در الگوی غربی در تمام ابعاد.(5)[/color]
[color=#000000]در مقابل این تلقی از پیشرفت و توسعه و نیز حکومتداری، از همان ابتدا جریان هایی به مخالفت برخاستند که به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شدند. مهم ترین گروه و نحله فکری مخالف لائیسم در ترکیه، اسلام گرایان بودند. حرکت های اولیه اسلام گرایان به شکل قیام های مسلحانه بر ضددولت مرکزی تبلور یافت. قیام شیخ سعید پیران در سال 1925، هر چند با چاشنی اقلیت کردها همراه گردید، اما نمونه ای از این قیام ها بود. دولت آتاتورک بسیار تلاش کرد تا این قیام را صرفاً قیام تجزیه طلبان کرد برای استقلال و تجزیه کشور تبلیغ کند، اما در ذات این قیام و نخبگانی که آن را هدایت می کردند، عنصر اسلام گرایی مشهود بود. این قیام به شدت توسط دولت مرکزی سرکوب گردید. در واقع آتاتورک با سرکوب شدید جریان های اسلام گرا، سعی داشت تا هزینه فعالیت سیاسی آنها را افزایش دهد. جریان های اسلام گرا در ترکیه، مخالف دین زدایی و دین ستیزی جریان لائیسم بود. اسلام گرایان معتقد بودند که دین در طول تاریخ ملت ترکیه، عامل اصلی هویت و وحدت ملی بوده است و تهی کردن جامعه از دین نه تنها خدمتی به پیشرفت و ترقی جامعه نخواهد کرد، بلکه بر عکس مردم را از هویتشان دور خواهد کرد و برای یک ملت بدون هویت و ریشه های تمدنی محکم و مستحکم، هیچ گونه پیشرفت و ترقی معنا ندارد. مهم ترین اصول و آموزه های اسلام گرایان در این دوره (قبل از سال 1950) را می توان در چند عامل خلاصه کرد:[/color]
[color=#000000]1. تأکید بر هویت دینی و اسلام به عنوان ریشه های تمدنی ملت ترکیه؛[/color]
[color=#000000]2. نفی غربگرایی و سیاست های تقلیدی و متجددانه نخبگان لائیک ترکیه و طرفداری از سیاست نگاه به شرق به جای سیاست نگاه به غرب لائیک ها؛[/color]
[color=#000000]3. پیگیری مشی محافظه کارانه در مقابل شیوه اصلاح گرایانه رادیکال کمالیست ها؛[/color]
[color=#000000]4. احیای عظمت و شکوه زوال یافته امپراتوری عثمانی.[/color][/font][/size]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]علویان و نظم سکولار در ترکیه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]ترکیه دارای یک اقلیت قوی مسلمان غیر سنی با زمینه های فکری مختلف می باشد.تا قرن 16 میلادی شیعیان اکثریت جمعیت شرق آناتولی را شکل می دادند.تا اینکه با پیروزی امپراتوری عثمانی بر حکومت صفویه اندیشه های مذهب سنی در این منطقه رواج یافت.با این وجود علویان این منطقه به عنوان اقلیتی بسیار نیرومند که نقش بسیار مهمی در اوضاع این کشور داشتند باقی ماندند.البته آمار دقیقی از تعداد این اقلیت در ترکیه در دست نمی باشد اما تخمین زده شده است که 70 درصد اقلیت مسلمان غیر سنی[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]در ترکیه که چیزی در حدود 15 میلیون نفر می باشند را علویان تشکیل داده و 30 درصد بقیه را شیعیان تشکیل می دهند.(6) علویان گروهی از قبائل قزلباش هستند که در آسیای صغیر متفرق اند و اهل تسنن آنان را شیعه می دانند، اما خودشان خود را علوی می خوانند و آئین های به کلی متفاوت از شیعیان دارند.علویان ترکیه را به دو شعبه می توان تقسیم کرد: یکی به نمایندگی شاه اسماعیل صفوی که خاستگاه آن اردبیل است. دیگری همان است که حاجی بکتاش ولی در آسیای صغیر سازمان داده است و گاهی هم به آن ها بکتاشی می گویند.[/color]
[color=#000000]علویان در دوران آتاتورک از استقرار یک جمهوری سکولار که به هرگونه تبعیض علیه آنها پایان دهد طرفداری می نمودند.اگرچه سیاست های آتاتورک در بستن مکان های مذهبی و عبادی تا حد بسیار زیادی بر مراسم این گروه تاثیر منفی برجای نهاد اما علویان همواره وی را چهره بسیار برجسته تاریخ خود می دانند.علی رغم سیاست های کمالیسم در ترکیه اسلام سنی و گروه های علوی همچنان به حیات خود ادامه دادند.تا اینکه بعد از کودتای 1960 اکثر علویان در غالب احزاب چپ و تحت تاثیر مارکسیسم وارد فعالیت سیاسی شدند.در این دوره علویان جوان تحت تاثیر اندیشه های مارکسیستی اندیشه های مذهبی خود را برای شکل دادن به یک جنبش اجتماعی نیز به کاربردند . همین عامل سبب شد که در سال 1978 در حادثه قهرمان مرعشKahramanmara (7)، حزب راستگرای افراطی به نام گرگان خاکستری(8)، 100 نفر از فعالان علوی را کشتند بعد از کودتای سال 1980 رنسانسی واقعی در جنبش علویان رخ داد . به گونه ای که آنها اندیشه های سوسیالیستی خود را کنار گذاشتند و دوباره به آیین و مراسم مذهبی خود بازگشتند.[/color]
[color=#000000]اما در همین دوران رهبران و روشنفکران علوی در رویکرد و منش سیاسی خود به سکولاریسم روی آوردند اگرچه روابط خوبی با نهادهای سکولار دولت ترکیه و ناسیونالیست های راست گرا نداشتند. به طورکلی علویان از دهه 1980 به بعد از حزب جمهوری مردم حمایت نموده و بیشتر متمایل به احزاب چپ گرا بودند.[/color]
[color=#000000]بر همین اساس در جریان انتخابات سال 2007 ، رهبر بنیاد علوی، پروفسور عزالدین دوغان از علویان درخواست نمود که به حزب CHP ، رای دهند چراکه به اعتقاد وی حزب عدالت و توسعه نظم سکولار کشور را از میان خواهد برد.(9)[/color][/font][/size]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]تمایلات مذهبی در ترکیه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]بر اساس مطالعات جامعه شناسان سیاسی در ترکیه یک سوم مردم این کشور متمایل به اندیشه های سکولاریستی و دو سوم آنها مذهبی می باشنداز میان سکولارها، 10 درصدشان بسیار افراطی و ناسیونالیست بوده و کاملا با اروپا و ایالات متحده آمریکا مخالف می باشند.از میان مذهبیون ترک، 10 درصد آنها متمایل به تشکیل حکومت مبتنی بر شریعت و اجرای کامل احکام ، مقررات و قوانین اسلامی می باشند و 60 تا 70 درصد بقیه محافظه کار بوده ولی به مدرنیسم نیز متمایل اند.البته تمایلات مذهبی یا سکولار با تقسیمات جغرافیایی در این کشور همخوانی ندارد.برای مثال مردم شرق آناتولی محافظه کارند ولی لزوما این به معنای این نیست که آنها از مردم غرب ترکیه مذهبی ترند.بر اساس نظر سنجی بنیاد اقتصادی و اجتماعی ترکیه که در مورد هویت مردم این کشور انجام داده است ؛ 19/4 درصد مردم این کشور خود را ترک ، 44/6 درصد مسلمان، 29/9 شهروند جمهوری ترکیه، 2/7 کرد، 1/1 علوی دانسته اند و 1 درصد هم خود را به هیچ گروهی منتسب ندانسته اند.علاوه براین بر اساس یافته های بنیاد اقتصادی و اجتماعی ترکیه، 86 درصد از مردم ترکیه به رییس جمهوری مدرن، 74 درصد به رییس جمهور مذهبی و 75 درصد به رییس جمهور سکولار متمایل می باشند.(10) البته باید به این نکته توجه نمود که به اعتقاد مردم ترکیه بین یک مسلمان خوب بودن و یک سکولار بودن تناقضی وجود ندارد.[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]در نهایت باید به این نکته کلیدی توجه داشت که اکثر مردم ترکیه معتقدند که تقسیم بندی سیاسی- اجتماعی در ترکیه بین اسلام گرایان و سکولارها نبوده بلکه بین ناسیونالیست های افراطی و اصلاح طلبان می باشد. علاوه براین اکثر مردم این کشور به لیبرالیسم سیاسی تمایل دارند.[/color][/font][/size]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]رشد اسلام گرایی در ترکیه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]دهه 50 میلادی، دهه ای حساس و سرنوشت ساز برای ترکیه بود. در سال 1950 عملاً نظام سیاسی ترکیه از حالت تک حزبی خارج شد و حزب تازه تأسیس دموکرات به رهبری عدنان مندرس در انتخابات پارلمانی، شکست سختی را به حزب جمهوری خواه خلق وارد[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]کرد و به مدت ده سال نخست وزیری ترکیه را در دست گرفت. مشی لیبرال و سیاست های تساهل گرایانه مندرس نسبت به دین باعث گردید تا روند دین ستیزی حاکمیت در ترکیه، تعدیل گردد و تجدیدنظرهایی در سیاست دین زدایی صورت پذیرفت. هر چند این سیاست ها با مخالفت شدید حزب اپوزیسیون جمهوری خواه خلق و نظامیان کمالیست مواجه شد، اما اقبال افکار عمومی به دولت مندرس باعث شد تا هوای تازه در عرصه سیاسی و اجتماعی ترکیه وارد گردد. توجه مجدد به دین، احیای مساجد، لغو برخی قوانین سخت گیرانه در مورد متدینین و روحانیون و... از سیاست های عمده دولت مندرس بود؛ به گونه ای که با اجرای این سیاست ها، اسلام گرایان دوباره و این بار با مشی متفاوت تلاش کردند تا وارد عرصه قدرت شوند و با رعایت قواعد بازی، دست به رقابت سیاسی بزنند. هر چند دولت مندرس در سال 1960 با کودتای نظامیان مواجه شد و با اعدام وی شوک بزرگی به فعالان سیاسی و به ویژه اسلام گرایان وارد شد، اما این عامل مانع فعالیت سیاسی قانونی و مسالمت آمیز اسلام گرایان نگردید. اسلام گرایان از دهه 70 به این نتیجه رسیده اند که برای پیشبرد افکار و اجرای سیاست های مورد نظر خود در جامعه ترکیه، باید به تشکل سازی مدرن و یا همان فعالیت حزبی بپردازند. از این رو اولین حزب اسلام گرا به نام حزب «نظام ملی»، در ژانویه 1970 توسط نجم الدین اربکان تأسیس گردید. اما حاکمیت لائیک دو سال بیشتر نتوانست آن را تحمل کند و در نهایت در مارس 1972، توسط دادگاه قانون اساسی منحل شد. اربکان بلافاصله پس از انحلال حزب نظام ملی، دست به تشکیل حزب دیگری به نام حزب «سلامت ملی» زد. عمر حزب سلامت ملی بیش از حزب قبلی بود و تا کودتای سال 1980 نظامیان که در آن بسیاری از احزاب منحل شدند دوام آورد، هر چند با تغییر مشی خود و شرکت در سه دولت ائتلافی و اقرار اربکان به حرکت در راه آتاتورک و در چارچوب نظام لائیک ترکیه، حمایت اسلام گرایان تندرو را تاحد بسیار زیادی از دست داد؛ از جمله اسلام گرایان تندرو، حزب التحریر به رهبری ارجمند اوزکان بود که با وقوف به مواضع اربکان در حمایت قبلی خود از وی تجدیدنظر کردند. در واقع اولین جرقه های انشعاب و استحاله جریان های اسلام گرا در ترکیه را می توان از میانه های دهه 70 مشاهده کرد. در این مقطع، دو دسته اسلام گرا وجود داشت؛ در طرفی گروهی با تشکیل حزب قانونی و در چارچوب نظام سیاسی لائیک ترکیه، در پی کسب قدرت سیاسی بودند و هیچ ابایی از شرکت در دولت های ائتلافی به همراه احزاب لائیک نداشتند و در سوی دیگر، گروه های اسلام گرای تندرو با حفظ مرام خود در مخالفت با ساختار لائیک نظام ترکیه، هر نوع شرکت در نظام سیاسی و ائتلاف با احزاب لائیک را مردود می دانستند. در میانه این دو طیف نیز گروه های متصوفه و طریقت های مذهبی در ترکیه بودند که از دهه 60 نقش و حضور پررنگی در پشت پرده سیاست داشتند. در واقع احزاب سیاسی حتی احزاب لائیک با توجه به محبوبیت و نفوذ اجتماعی طریقت ها و شیوخ در رأس آنها، برای جلب محبوبیت و نظر افکار عمومی ترکیه سعی زیادی در نزدیکی به این گروه ها داشتند، البته این عمل با اندک تغییری تا زمان حال نیز ادامه دارد. از طریقت های پرنفوذ در ترکیه می توان به طریقت هایی چون نقشبندیه، نورجو، عجزمندیه و طریقت فتح الله گولن اشاره داشت که نقش و نفوذ زیادی در پشت پرده سیاست در ترکیه ایفا کرده و می کنند. همزمان با کودتای نظامیان در سال 1980 نظامیان و بسته شدن فضای سیاسی کشور در سال 1983 نجم الدین اربکان با تشکیل «حزب رفاه» تلاش جدیدی را برای ماندن در عرصه سیاست نمود. حزب رفاه، طولانی ترین زمان فعالیت سیاسی را در میان احزاب اسلام گرا در ترکیه داشته است. این حزب توانست چهارده سال در فضای سیاسی ترکیه فعالیت کند و برای اولین بار در تاریخ جمهوری ترکیه تا آن زمان در سال 1996 نجم الدین اربکان به مقام نخست وزیری رسید. این سمت بیش از یک سال برای وی دوام نیافت. اربکان به محض به قدرت رسیدن با انجام سفرهایی جنجال برانگیز در محافل لائیک تمایل خود را برای سیاست نگاه به شرق و توسعه مناسبات با جهان اسلام به نمایش گذاشت. وی در اولین سفر خارجی خود به ایران آمد و پس از آن با سفر به نیجریه و لیبی پیام معناداری برای محافل لائیک ارسال کرد. محافل لائیک احزاب و نظامیان به خصوص در مورد سفر وی به لیبی و ایران با توجه به مناسبات غیرمطلوب این دو کشور با آمریکا، دست به جنجال سازی در سطح رسانه های داخلی و محافل سیاسی زدند. هر چند اربکان هدف از سفر خود به این کشورها را اهداف اقتصادی ذکر کرد، اما این استدلال با توجه به مواضع ضدغربی وی در گذشته، هیچ گاه از سوی لائیک ها مورد پذیرش قرار نگرفت. در نهایت در فوریه 1997با فشار نظامیان، در شبه کودتایی کرسی نخست وزیری را به مسعود ییلماز از «حزب مام میهن» سپرد و پس از مدتی، حزب رفاه از سوی دادگاه قانون اساسی ترکیه منحل شد. در نوامبر 1997 حزب جدید «فضیلت» به رهبری رجایی کوتان، جانشین حزب رفاه شد و[/color]
[color=#000000]اربکان به مدت پنج سال بر اساس حکم دادگاه از فعالیت سیاسی منع گردید. با تغییر حزب، ایدئولوژی حزب سابق رفاه نیز دچار تغییراتی شد. حزب فضیلت هم در عرصه سیاست داخلی و هم در عرصه سیاست خارجی سعی کرد به طور مستقیم با خط قرمزهای لائیک ها برخورد نکند و دست کم در مواضع رسمی، پایبندی خود را به اصول لائیک جمهوری ترکیه و سیاست خارجی و اصول آن که روابط استراتژیک با آمریکا و اسرائیل از اصول اساسی آن است نشان دهد. رجایی کوتان در موضع گیری خود در خصوص روابط ترکیه و اسرائیل، این تغییر سیاست حزب را به خوبی به نمایش گذاشت: «جهان، اسرائیل را به رسمیت شناخته و حزب فضیلت نیز اسرائیل را به عنوان یک واقعیت پذیرفته است و در مناسبات آنکارا با تل آویو اشکالی نمی بیند. اسرائیل به ویژه در صنایع دفاعی از تکنولوژی پیشرفته ای برخوردار است و ترکیه می تواند مانند بسیاری از کشورهای عربی، با این رژیم همکاری داشته باشد. کشورهای مصر و اردن در حال حاضر با این رژیم ارتباط دارند و کسی منکر واقعیت وجودی این رژیم نیست».[/color]
[color=#000000]این اظهارات کوتان کاملاً با دیدگاه سابق حزب رفاه و نجم الدین اربکان تفاوت داشت و تحلیل گران با وجود این اظهارنظرهای جدید نخبگان حزب فضیلت آن را بیشتر ناشی از استحاله حزب اسلام گرا می دانستند. اما این مواضع و تغییر مشی ها نیز باعث نگردید تا نخبگان لائیک جبهه گرفته و در نهادهایی همچون ارتش و دادگاه قانون اساسی و شورای امنیت ملی، به مواضع و مرام سیاسی حزب با عقبه ای اسلام گرا خوش بین باشند. حزب فضیلت نیز پس از سه سال تحمل از جانب لائیک ها در نهایت در سال 2001 با این استدلال که حزب فضیلت در واقع ادامه دهنده راه حزب رفاه بوده و تمام اعضای سابق رفاه در آن عضو هستند و اینکه این حزب با ساختار لائیک تصریح شده در قانون اساسی تضاد دارد توسط داادگاه قانون اساسی، منحل شد. در این مقطع با توجه به سابقه انحلال تمام احزاب اسلام گرای قبلی توسط دادگاه قانون اساسی، نخبگان حزب فضیلت به دو گروه منشعب گردیدند. گروهی از نخبگان سنت گراتر به رهبری رجایی کوتان به تشکیل حزب جدید دیگری به نام «حزب سعادت» مبادرت کردند، اما بخش دیگر حزب فضیلت که شاخه نوگرا و دموکرات تر از نظر سنی جوان تر حزب بود، با جدا شدن از رهبری سابق حزب و حتی پدر معنوی احزاب اسلام گرا (نجم الدین اربکان) دست به تشکیل حزب «عدالت و توسعه» زد. تغییر محسوسی که در این انشعاب به نظر می رسید، این بود که برای اولین بار در تاریخ سیاسی ترکیه، حزبی اسلام گرا در عین حال معتقد به اصول ساختار سکولار جمهوری ترکیه متولد شد. در واقع نخبگان اسلام گرای حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان و عبدالله گول، سکولاریسم را نه به عنوان الزام بلکه به عنوان «باور» پذیرفته اند و به حرکت در چارچوب اصول سکولار باور علمی و عملی دارند. این تغییر محسوس، نشان از استحاله مجدد در جریان اسلام گرایی در ترکیه دارد. استحاله اول در دهه 70 قرن بیستم با تشکیل حزب در فعالیت اسلام گرایان روی داد؛ چراکه اسلام گرایان با تشکیل حزب در عمل، خود را مقید به قبول ساختار حقیقی و حقوقی قدرت لائیک ها در نظام سیاسی ترکیه نمودند. استحاله دوم در زمان حزب فضیلت و پس از انحلال رفاه روی داد که در آن حزب فضیلت با تغییر مواضع سنتی خود نسبت به اسرائیل و به طور کلی جهان غرب، سعی در نزدیکی به محافل لائیک ترکیه کرد و استحاله سوم نیز در جریان انشعاب احزاب سعادت و عدالت و توسعه از حزب فضیلت روی داد که در نهایت آخرین فرآورده و سکولاریزه شده ترین گروه و محصول اسلام گرایی در ترکیه، در قالب حزب عدالت و توسعه متبلور شد که به نظر می رسد، بتوان به عنوان حزبی قانونی در چارچوب لائیک نظام سیاسی ترکیه فعالیت داشته باشد.(11)[/color]
[color=#000000]به هرحال پیروزی حزب عدالت و توسعه با ریشه های اسلامی در انتخابات سال 2002 نشان از گسترش اسلام گرایی در این کشور دارد.در این سال حزب عدالت و توسعه 34 درصد آرا را به دست آورد و در سال 2007 این میزان به 46/6 درصد رسید.(12) این پیروزی دستاورد بسیار مهمی برای این حزب اسلامی که تا قبل از سال 2001 در صحنه سیاسی ترکیه حضور نداشت محسوب می گردد.اگرچه حزب عدالت و توسعه خود را یک حزب محافظه کار دموکرات می داند ولی کمالیست های این کشور معتقدند که با قدرت یافتن این حزب نظم سکولار کشور تحت تاثیر بازیگری اسلام سیاسی از صحنه کنار خواهد رفت. اتخاذ سیاست های میانه روانه و عملی، وضعیت بد اقتصادی ترکیه و افزایش فساد دولتی در این مقطع زمانی از عوامل بسیار مهمی بود که به این حزب در پیروزی در انتخابات سال 2002 کمک نمود.علاوه براین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که منجر به افول احزاب چپ در این کشور شد کمک بسیار زیادی به موفقیت این حزب در این سال نمود.در سال 2007 نیز این حزب توانست حمایت وسیعی از مردم مناطق کرد نشین ترکیه و شهرهای بزرگ را به دست آورد.اگرچه حامیان اصلی این حزب همچنان مردم فقیر و محروم بودند.(13)[/color]
[color=#000000]اما سوءالی که در این قسمت باید به آن پاسخ بدهیم این است که چه عواملی سبب رشد اسلام سیاسی در ترکیه شده است؟[/color]
[color=#000000]در پاسخ به این سوءال باید به محورهای ذیل اشاره نماییم:[/color][/font][/size]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]تاثیر انقلاب کمالیسم[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]رشد اسلام سیاسی در ترکیه ریشه در اصلاحاتی دارد که کمال آتاتورک در اواخر دوران امپراتوری عثمانی برای مدرن، غربی و سکولار نمودن ترکیه انجام داد.البته اصلاحاتی که آتاتورک در این کشور انجام داد به محدوده شهرهای بزرگ محدود ماند.به گونه ای که در شهرهای بزرگ مردم مدرن، سکولار و غربی شده و نهادهای مذهبی تحت تسلط دولت قرار گرفتند در صورتی که در مناطق غیر شهری نهادهای مذهبی با ریشه های اجتماعی و فرهنگی بسیار قوی حفظ شدند. علاوه بر این برخلاف اصلاحاتی که آتاتورک در سیستم آموزشی، مذهبی، خط و زبان ایجاد نمود بسیاری از مسلمانان نهادها و موءسسات مذهبی غیر رسمی و سیستم آموزش سنتی خود را حفظ نمودند.بر همین اساس اسلام به عنوان هویت مخفی دولت کمالیسم باقی ماند و زبان گویایی شد برای اکثریتی که از اصلاحاتی دولتی به دور ماندند؛[/font][/color]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]ایجاد نظام چند حزبی در ترکیه[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]شکل گیری نظام چند حزبی در ترکیه در سال 1946 نقطه عطف بسیار مهمی برای رشد اسلام سیاسی در این کشور بود. با استقرار این سیستم حزب کمالیسم CHP انحصار انتخاباتی خود را از دست داد و اسلام به مهمترین عامل برای جذب آرا تبدیل گردید.بر همین اساس حزب CHP که دو دهه به شدت با اسلام مخالفت می نمود مجبور گردید که موضع متعادلی نسبت به آن در پیش بگیرد.علاوه براین پیروزی احزاب دموکراتیک در انتخابات نه تنها فضای سیاسی لازم را برای گروه های قومی و مذهبی فراهم نمود بلکه این زمینه را نیز ایجاد نمود که گروههای مذهبی به صورت سیاسی نهادمند گردند؛[/font][/color]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]درهم آمیختگی ترکی- اسلامی[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]درگیری نظامی احزاب راستگرا و چپ گرا در دهه 1970 بسیار به تقویت اسلام سیاسی کمک نمود.به گونه ای که با گسترش درگیری و اختلاف احزاب چپ گرا با کمونیست ها تلاش گردید که نقش اسلام تقویت گردد.علاوه براین با آغاز آموزش های نظامی، آموزش های اسلامی همانند آموزش قرآن و اخلاق نیز در مدارس آغاز گردید.اما باید به این نکته توجه داشت که در این مقطع دولت ترکیه درصدد اسلامی نمودن نهادهای کشور از بالا بود.یعنی سعی داشت که اندیشه های اسلامی را با ملی گرایی پیوند دهد و از این طریق از گسترش اسلام سیاسی و احزاب چپ خودداری نماید. علاوه بر این تلاش می شد که مردم ترکیه تحت تاثیر اسلام مردم پاکستان، ایران یا جهان عرب قرار نگیرند. با این وجود اسلام گرایان توانستند پیام واقعی خود را گسترش دهند؛[/font][/color]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]اصلاحات سیاسی و اقتصادی تورگوت اوزال[/b][/font][/size]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]اصلاحات سیاسی و اقتصادی تورگوت اوزال که در نیمه دهه 1980 انجام شد به تقویت نقش گروه های اسلامی بسیار کمک نمود.این اصلاحات نظارت دولت بر اقتصاد را بسیار کاهش داد و طبقه جدیدی از پیمانکاران و بازرگانان را به وجود آورد.طبقه عمده از این بازرگانان که بازرگانان آناتولیایی نام داشتند دارای ریشه و منبع فکری اسلامی بودند. این گروه که متمایل به اقتصاد لیبرالی بودند خواهان اقتصاد بازار آزاد، کاهش کنترل دولت در امور اقتصادی و اجتماعی و آزادی مذهبی بودند.در دهه 1990 این گروه از حزب رفاه حمایت می نمود و در حال حاضر یکی از طرفداران حزب عدالت و توسعه می باشد.تاثیر مهم دیگر اصلاحات اوزال به این صورت بود که به اسلام گرایان اجازه داده شد از نظر سیاسی خود را سازماندهی نمایند.زیرا سیاست تساهل سیاسی، مذهبی و اقتصادی اوزال به اسلام گرایان اجازه داد که در مدارس، نهادهای آموزشی و موءسسات خصوصی سرمایه گذاری نمایند.علاوه براین فضای باز سیاسی به آنها اجازه داد که با استفاده از رسانه های گروهی مخاطبان خود را جذب نمایند.[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]نکته دیگری که باید به آن توجه نمود این است که اصلاحات سیاسی و اقتصادی این دوران تغییرات جمعیتی گسترده ای را ایجاد نمود که خود زمینه تقویت گروه های اسلامی را فراهم آورد. از آنجایی که اصلاحات موفق اقتصادی و به تبع آن رفاه اقتصادی به وسیله حکومت تنها در شهرها صورت پذیرفت تعداد بسیار زیادی از روستاها به طرف شهرها سرازیر شدند.این افراد با حفظ عقاید و عادات سنتی خود بدون اینکه توانایی زندگی در[/color]
[color=#000000]خود شهرها را داشته باشند در بیغوله های اطراف شهرها سکنی گزیده و در فرهنگ مدرن شهری مستحیل نشدند. همین عامل سبب گردید که گروه های اسلامی از این افراد به عنوان مهمترین ابزار برای مخالفت با جهانی شدن، مدرنیزاسیون به سبک غربی و فعالیت های سیاسی استفاده نمایند.[/color]
[color=#000000]گسترش حقوق اسلامی به دنبال تغییرات اقتصادی و سیاسی[/color]
[color=#000000]تغییرات اقتصادی و سیاسی در دهه 1970 و 1980 به گروه های اسلامی اجازه فعالیت سیاسی داد. بر همین اساس در سال 1970 برای اولین بار حزب نظم ملیNational Order Party به رهبری نجم الدین اربکان تشکیل شد.این حزب برای اولین بار قرائتی اسلامی از اصول اقتصادی و اجتماعی داشت.البته این حزب به علت مخالفت با ماهیت سکولار دولت در سال 1971 با مداخله نظامی تعطیل شد و اعضای حزب و پیروان آن به اندیشه های سنتی خود بازگشتند.آنها معتقد بودند که اصلاحات کمالیسم برای جایگزین نمودن اندیشه های اسلامی با اندیشه های غربی سکولار اشتباه بزرگی بوده است.بر همین اساس آنها پس از دهه 1970 به اندیشه ملی گرایانه با قرائتی اسلامی روی آوردند و تاکید می نمودند که آینده ترکیه بستگی به ارتباط با کشورهای اسلامی دارد نه کشورهای غربی. حزب نجات ملی National Salvation Party که در سال 1972 ایجاد شد مانند حزب نظم ملی اندیشه های اسلامی را با ناسیونالیسم ترکی درهم آمیخت .ترکیه بزرگ یکبار دیگر شعار این حزب بود. راه حل حزب نجات ملی بازگشت به اصول زندگی اسلامی و استفاده از تکنولوژی های اسلامی بود.این دو حزب تاکید می نمودند که غربی شدن و صنعتی شدن به سبک غربی جامعه ترکیه را دچار انشعاب می نماید.[/color][/font][/size]


[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b]حزب عدالت و توسعه: از به قدرت رسيدن تا تدوين سياست داخلي و خارجي [/b]
[b]الف: سياست داخلي [/b]
در سال 2002 كه حزب عدالت و توسعه در انتخابات پيروز شد برقراري ثبات اقتصادي و عضويت در اتحاديه اروپا را به عنوان اصول سياست داخلي و خارجي خود قرار داد.اعلام سياست عضويت در اتحاديه اروپا و تلاش براي احياي حقوق بشر نه تنها سبب حمايت گروههاي بسيار زيادي از اين حزب شد بلكه ارتش اين كشور را نيز تحت نظارت اردوغان قرار داد.اين حزب با اتخاذ روش دموكراتيك اسلامي تاحد بسيار زيادي از روش اربكان دور شد.البته بايد به اين نكته توجه داشت كه اگرچه اين حزب از تاكتيكهاي ليبرالي در سياست داخلي و خارجي استفاده نمود ولي به اعتقاد اكثر سكولارها اين حزب همچنان استراتژي خدمت به شريعت اسلامي از طريق سياست را حفظ نمود. براي مثال ميتوان به تلاش اردوغان براي تحريم نمودن روابط جنسي نامشروع و گسترش مدارس مذهبي در اين كشور توجه نمود. به هر حال از سال 1923 تا سال 2002 جامعه تركيه يك جامعه غيرقطبي و در عين حال با دورههايمتناوب چند حزبي و تكحزبي بود. تا سال 1946 نظام سياسي تركيه تكحزبي بود و بعد از اين سال با تشكيل احزاب راست و ميانه فضاي سياسي اين كشور وارد مرحله چندحزبي شد()12.

مشخصه هاي نظام سياسي دوره اول را مي توان در چند ويژگي عمده برشمرد :
تفكيك اساسي نحله فكري احزاب بر مبناي احزاب راست و چپ
دارا بودن حق وتو از سوي نهاد قضايي و ارتش
سياست غربگرايي با محوريت نزديكي به ايالات متحده
حكومتهاي ائتلافي شكننده يا به طور نسبي با ثبات
عدم ثبات اقتصادي و شكست اصلاحات اعمالي نئوليبرالي با چاشني پوپوليسم اقتصادي (همانند اقتصادهاي آمريكاي لاتين)
دوره اول نظام سياسي تركيه قطبي نبود چراكه در درون نظام سياسي عامل جداكننده نيروهاي سياسي چندان برجستگي نداشت. در اين دوره هرچند كه اسلامگرايان (از دهه 1970 به بعد) روي به تشكيل احزاب سياسي آوردند و حتي يكسال و اندي با حزب راست ميانه (حزب راه راست تانسو چيللر) حكومت ائتلافي تشكيل دادند (97-1996) اما با بركناري اربكان و انحلال حزب رفاه در كودتاي سفيد 28 فوريه 1997 عملا امكان مانور احزاب اسلامگرا چندان گسترده نماند. از سوي ديگر نيروهاي كرد تركيه نيز از همان ابتداي جمهوري اجازه تشكيل حزب نيافتند و همواره بهعنوان نيرويي تجزيه طلب مورد سركوب دولت مركزي قرار گرفتند. بنابراين يكه تاز عرصه نظام سياسي تركيه احزاب مختلف لائيك راست و چپ بودند. راست و چپي كه چندان نميتوانست جامعه تركيه را قطبي كرده و به دو گفتمان عمده تقسيم بندي كند. اما از سال 2002 به بعد پيروزي قاطع حزب اسلامگراي عدالت و توسعه در انتخابات پارلماني نوامبر 2002 و تشكيل نخستين حكومت غيرائتلافي پس از سالها در اين كشور از سوي اين حزب، فضايسياسي تركيه را تغيير داد، چراكه قبل از اين زمان هيچ گاه يك حزب اسلامگرا موفق به كسب اعتماد اين چنيني افكار عمومي و تشكيل يك حكومت غيرائتلافي نشده بود. اين پيروزي در واقع مقدمه اي بر قطبي شدن جامعه تركيه بود. پس از اين پيروزي نخست وزيري و پارلمان در دست حزب اسلامگرا قرار گرفت و بسياري از احزاب لائيك راست و چپ حتي قادر نشدند تا حد نصاب 10 درصد آرا را كسب كنند و به پارلمان راه يابند. تنها حزب لائيك اپوزيسيون، حزب جمهوريخواه خلق بود كه توانست يك فراكسيون اقليت در پارلمان تركيه شكل دهد. نحله لائيك نيز به نهاد قضايي و نظامي منحصر ماند و بدينگونه نظام سياسي تركيه دوقطبي شد.

از زمان روي كارآمدن حزب عدالت و توسعه فضاي سياسي تركيه داراي ويژگيهايي به شرح ذيل ميباشد:
قطبي بودن فضاي سياسي و اجتماعي در اين كشور
تغيير گفتمان غربگرايي (westernization) به اروپاگرايي (Europeanization)
ثبات سياسي نسبتا پايدار و عبور از دوره حكومتهاي ائتلافي شكننده

[b]ثبات اقتصادي و رشد و توسعه اقتصادي پايدار [/b]
ويژگيهاي فوق در مجموع شرايط و موقعيت نظام سياسي و اجتماعي تركيه را تغيير داد. حزب حاكم عدالت و توسعه با توجه به تغيير شرايط سعي كرد تا از قطبي شدن فضاي سياسي و به زاويه رانده شدن نهادهاي مدافع كماليسم كمال بهره را برده و پايگاه سياسي و اقتصادي خود را به تبع پايگاه اجتماعي قوي خود تحكيم كند. اعمال اصلاحات در چارچوب عضويت در اتحاديه اروپا كه بخش عمده اي از آنها در جهت كاستن از اقتدار و حق وتوي نهادهاي مدافع كماليسم (ارتش و نهاد قضايي) بود، باعث شد تا فضاي قطبي شده سياسي در تركيه با توجه به حاكم بودن شرايط «بازي با حاصل جمع صفر» از اقتدار و قدرت نهادهاي مدافع كماليسم كاسته و بر پيمانه قدرت حزب حاكم بيفزايد.
پيروزي مجدد حزب حاكم عدالت و توسعه در انتخابات ژوئيه 2007 و انتخاب عبدالله گل يار همحزبي رجب طيب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه و نخست وزير تركيه بهعنوان يازدهمين رئيسجمهور تركيه حلقه اقتدار حزب حاكم را علاوه بر پارلمان و مقر نخست وزيري به كاخ چانكايا (مقر رياستجمهوري) نيز تسري داد و براينخستينبار در تاريخ جمهوري تركيه رئيسجمهور اين كشور نه از حلقه نظاميان و نه از حلقه سياسيون لائيك بلكه از درون يك حزب محافظهكار اسلامگرا، انتخاب شد. از سوي ديگر حزب حاكم عدالت و توسعه در دوره اقتدار خود توانست علاوه بر حوزه سياسي در حوزه اقتصادي و رسانه اي نيز فعال شده و كنترل مالكيت بيش از نيمي از رسانههاي اين كشور را به دست گيرد. در چارچوب موازين مرتبط با عضويت در اتحاديه اروپا، ارتش تركيه از حالت يك نيروي نظامي تعيينكننده منازعات سياسي داخلي به يك ارتش حرفه اي مدافع استقلال و تماميت ارضي كشور تبديل شد.
همين مسائل سبب گرديد كه سكولارها عنوان نمايند كه تنها يك جناح سكولاريسم بسيار قوي ميتواند با اين حزب به مقابله برخيزد.زيرا به اعتقاد احزاب سكولار اين حزب تنها تاكتيكهاي خود را تغيير داده است درحالي كه استراتژي آن هنوز همان تعميق اسلام در جامعه و نهادهاي سياسي تركيه است.براي مثال در سال 1996 اردوغان در پارلمان عنوان نمود كه دموكراسي براي ما هدف نميباشد بلكه تنها وسيله اي براي خدمت به شريعت است.علاوهبراين تلاش حزب عدالت و توسعه براي ديني نمودن آموزش در مدارس در سال 2007 نمونه اي ديگر از تلاش اين حزب در راستاي تعميق اسلامگرايي در تركيه ميباشد. اما نكته قابل توجه اين است كه با روي كارآمدن اين حزب اقليتهاي ديني از آزادي عمل بيشتري برخوردار گرديدند.در همين رابطه هفتهنامه آمريكايي آگوس در نظر سنجي كه قبل از انتخابات سال 2007 انجام داد عنوان نمود كه 60 درصد از مردم تركيه و حتي بيشتر اقليتهاي ديني اين كشور طرفدار حزب عدالت و توسعه مي باشند.()13
رابطه حزب عدالت و توسعه با اكراد اين كشور مسئله اي است كه از اهميت بسيار زيادي برخوردار مي باشد.در انتخابات سال 2007 ، آراي اين حزب به واسطه حمايت شهرهاي شرقي و جنوبشرقي اين كشور كه قبلا حامي احزاب كرد بودند دوبرابر گرديد. سياست تساهل و تسامح حزب عدالت و توسعه نسبت به مسئله اكراد دليل بسيار مهمي براي اين حمايت بود.البته در اين ميان گروههاي مذهبي مانند گروه نقشبنديه نيز نقش بسيار مهمي را ايفا نمودند؛ زيرا گروه نقشبنديه كه يكي از مهمترين سازمانهاي اسلامي در منطقه كردنشين تركيه است به شدت حزب جامعه دموكراتيك كردهاKurdish Democratic Society partyرا مورد انتقاد قرار مي دهد. نفوذ اين سازمان اسلامي برخلاف حزب جامعه دموكراتيك كردها كه نفوذش در منطقه كردنشين كاهش يافته است روبه گسترش است. علت اين مسئله را مي توان در حمايت حزب جامعه دموكراتيك كردها از PKKو طرفداري از استقلال منطقه كردنشين تركيه دانست.
يكي ديگر از مسائلي كه نقش بسيار مهمي در شكل دادن به سياست داخلي حزب عدالت و توسعه دارد ارتباط اين حزب با ارتش است. ارتش تركيه خود را مسئول حفاظت از لائيسيته و ساير دستاوردهاي دوران آتاتورك مي داند. اين ارتش كه در دوران جنگ سرد بخشي از خطوط مقدم دفاعي ناتو در برابر روسيه شوروي را شامل ميشد هرگز هدف اصلي خود را فراموش نكرد. هرگاه احساس ميكرد بقاي تركيه و نظام جمهوريت و لائيسيته آن كشور در معرض خطر است بدون هيچگونه تزلزلي وارد عمل ميشد، بحران را ميگذراند و دوباره كشور را تحويل متصديان سياسي و غيرنظامي منتخب مردم مي داد. براي ارتش تركيه تفاوتي ميان تهديد از چپ سياسي و يا راست مذهبي وجود نداشت. هر گروه، هر دسته و يا حزبي كه ميخواست از حدود قانون اساسي خارج شود با مقاومت ارتش روبرو ميشد. پس از جنگ جهاني دوم، تركيه تجربه انتخاباتي آزاد و دموكراتيك را پشت سر گذاشت. در اين دوره ارتش اين كشور تقريباً هر 10 سال يكبار كودتا كرد. اما پس از مدت كوتاهي دوباره قدرت را به دست غير نظاميان سپرد. اولين كودتاي ارتش در سال 1960 اتفاق افتاد كه طي آن برخي از افسران ارتش، كميته وحدت ملي را عليه عدنان مندرس، سازمان دادند. اما به جاي استقرار حكومت نظامي قانون اساسي تازه اي را تدوين و در سال 1961 حاكميت كامل غيرنظامي را برگزار كرده و با وجود رياست جمهوري نظاميان تا سال 1989 دولتها را به غيرنظاميان تحويل دادند. دومين كودتا در سال 1971 اتفاق افتاد و نظاميان، كودتايي روي كاغذ را انجام دادند و از پارلمان خواستند كابينه ايمركب از بوروكرات هاي غيرنظامي اما وفادار به نظاميان را تاييد كند. سومين كودتا در سال 1980 بود كه ارتش عليه تروريسم خياباني و بن بست انتخابات پارلماني كودتا كرد ولي با تغيير قانون اساسي و ايجاد دو حزب سياسي به رهبري يك افسر بازنشسته و يك بوروكرات منتقد سعي كرد نوعي دموكراسي هدايت شونده ايجاد كند و همين نظام سياسي به بازگشت دموكراسي منجر شد.هرچند به نظر مي رسد ارتش تركيه پس از نيمه دوم دهه 1980 به اين نتيجه رسيده است كه به طور مستقيم در سياست دخالت نكند اما در سال ، 1997 زمانيكه حزب رفاه به رهبري نجم الدين اربكان قدرت را در تركيه در اختيار داشت، در پي هشدار نظاميان مجبور به كناره گيري شد.زيرا اربكان پس از به قدرت رسيدن خود را به كشورهاي آسيايي مانند ايران و... نزديك كرد كه اين مساله ناقوس خطر را در گوش محافل لائيك به صدا درآورد. ضمن آنكه صدور مجوز حضور زنان محجبه در نهادهاي سياسي و نظامي باعث شد كه شوراي امنيت ملي كه تحت نفوذ نظاميان بوده و هست مصرانه خواستار طرد اسلام از متن زندگي سياسي شود. مواضع غيرشفاف اربكان در برابر علمانيت باعث شد كه دولت وي در نهايت با فشار مضاعف نظاميان در سال 1997 طي كودتاي سفيدي سقوط كند. اربكان در نظر نظاميان به خاطر مجوز دادن به حجاب در مدارس و ادارات دولتي و بيان اين مطلب كه تعطيل كردن مدارس امام خطيب موجب خونريزي خواهد شد متهم بود كه به پديده آنتيسكولاريزم كمك كرده است. در نهايت اربكان به خاطر تلاش مضاعف به منظور تشكيل يك حكومت اسلامي با 9 راي موافق در برابر 2 راي مخالف در دادگاه متهم شناخته شده و به مدت 5 سال از فعاليت سياسي منع شد، حزب او يعني رفاه بيست و يكمين حزبي بود كه از سال 1960 منحل ميشد. از سوي ديگر دخالتهاي بيش از حد ارتش در نظام سياسي و حزبي تركيه روند رو به رشد توسعه سياسي را دچار چالش كرده بود چرا كه ارتش همواره نقش فوقحكومتي را ايفا ميكرد و اين خود دليل مهمي بود كه كشور تركيه نتواند به سمت يك جامعه دموكراتيك و پلوراليستي پيش برود. به طوري كه در آستانه سال 2002 شرايط سياسي كشور به خاطر دخالتهاي ارتش شبيه سال 1996 شده بود. كاهش اقبال عمومي به احزاب و سياستمداران لائيك باعث شد كه حزب عدالت و توسعه از سويمردم مورد استقبال قرار گيرد و در انتخابات سال 2002 موفق شود كه بيش از 63 درصد از آرا را به خود اختصاص دهد و بدين ترتيب اين حزب توانست بدون ائتلاف با هيچ حزبي اولين دولت غيرائتلافي را در 10 سال گذشته تشكيل دهد.
البته اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه با توجه به تجربه كودتاي سفيدي كه منجر به سقوط دولت اربكان شد سعي نمود كه بين دولت و ارتش اصطكاك ايجاد نشود. به همين منظور در مصاحبه اي كه با مجله نيوزويك پس از پيروزي داشت تاكيد نمود كه حزب عدالت و توسعه يك حزب سياسي اسلامي نيست و بر پايه مذهب قرار ندارد چرا كه حزب عدالت و توسعه تنها يك نهاد سياسي ميباشد، اما اسلام يك مذهب است. اردوغان براي اثبات اين مساله همراه با رجال سياسي بار ديگر بر سر مزار آتاتورك حضور يافت و بر تداوم اصول لائيسم تاكيد نمود. يعني وي به دليل الزامات حكومتداري دقيقاً حركتي را انجام داد كه چندين سال قبل اربكان را به خاطر انجام آن ملامت نموده بود.
به هر حال از ديد سياستمداران دو نظام در تركيه موجود است و به طور كلي دو تفكر غالب مي باشد :
1- ديدگاهي كه معتقد به همزيستي مسالمت آميز ميان نظام حكومتي لائيك و حفظ موازين اسلامي و شرعي است.
2- ديدگاهي كه معتقد است كه هيچ گونه سازش و همزيستي ميان قواعد سكولاريسم و ارزشهاي اسلامي وجود ندارد و اين ديدگاه تفكر غالب در محافل لائيك است.
بارزترين نمونه همزيستي مسالمت آميز اين است كه اردوغان دفاع خود مبني بر رفع ممنوعيت از حجاب را بر اصل آزادي مذهب استوار ساخته و آن را پروسه اي براي دفاع از دين و حكومت مي داند.
حال بعد از گذشت دو سال از پيروزي حزب عدالت و توسعه در تركيه به نظر مي رسد كه دولت و ارتش وارد چالشهاي جديدي شده اند كه بسيار جدي به نظر مي رسد. ارتش قصد دارد جايگاه برتر خود را در جامعه تثبيت كند اگرچه همگان بر اين باورند كه ارتش در راه تحقق جامعه مدني مشكلساز شده است و از سوي ديگر افكار عمومي كه با دولت همراه است، همسويي گذشته را با ارتش در برابر احزاب و سياستمداران ندارد. موضعگيري جديد ارتش تركيه در مورد اصلاحات قانون اساسي به منظور پيوستن به اتحاديه اروپا تازهترين مصداق اين چالش است. اصلاحات دولت اردوغان در صورت تصويب نهايي نقش ارتش را بسيار كمرنگ ميكند و نقش فراقانوني و فراحكومتي آن را به چالش ميكشد. البته اين اصلاحات بخشي از كليت بزرگتر و جامعتري است كه با هدف دموكراتيكتر كردن حكومت و رسيدن به استانداردهاي عضويت در اتحاديه اروپا صورت ميگيرد.

مهمترين اصلاحاتي كه دولت اردوغان سعي دارد به خاطر نزديكي با اتحاديه اروپا انجام دهد عبارتند از :
1. بررسي هزينه هاي ارتش از سوي ديوان محاسبات
2. تساوي حقوق زن و مرد
3. انحلال دادگاههاي امنيت دولتي
4. حذف نماينده ستاد ارتش از شوراي سازمان آموزش عالي
5. بهبود وضعيت آزادي رسانه ها
6. پذيرش برتري حقوقي قراردادهاي بين المللي نسبت به حقوق داخلي
7. تغيير اساسنامه سازمان آموزش عالي و امكان ادامه تحصيل فارغ التحصيلان امام خطيب در دانشگاهها
8. پذيرش حق برخورداري كردها از برنامه هاي راديويي و تلويزيوني
به همين منظور ارتش كه بار ديگر نظام كماليسم را در آستانه خطر حس كرده طي اطلاعيه اي طرح پيشنهادي دولت براي تغيير اساسنامه سازمان آموزش عالي را مغاير با اصول لائيك برشمرده چرا كه طبق اين طرح دانش آموختگان مدرسه امام خطيب ميتوانند در رشته هاي دلخواه خود در دانشگاه ها ادامه تحصيل بدهند و در نهايت در نهادهاي سياسي و نظامي به عنوان يك شغل رسمي نفوذ كنند. اگرچه برخي روساي دانشگاه ها نيز در اين موضوع با ارتش همراه هستند و در جبهه مقابل اردوغان، دولت و پارلمان قرار دارند.
البته ارتش دريافته است كه ديگر خيابانهاي آنكارا پذيراي رژه سربازان و حركت تانكها نيست و امروزه لازم است كه نيروهاي مسلح از طريق ديپلماسي پنهان و فشارهاي غيرخشونتبار اهداف خود را پيگيري كنند.
واقعيت آن است كه طرح اصلاح سازمان آموزش عالي تغيير ساختاري را در اين نظام به وجود مي آورد و ارتش از اين موضوع نگران است چرا كه تا قبل از اين، فارغ التحصيلان مدارس امام خطيب فقط حق داشتند در رشته هاي مربوط به الهيات تحصيل كنند و تصويب اين طرح به آنها اجازه مي دهد كه در ساير بخشهاي آموزش عالي نيز فعال شوند. از سوي ديگر تنشهاي به وجود آمده باعث شده كه بار ديگر سران اتحاديه اروپا بر كاهش نقش ارتش در امور سياسيتركيه تاكيد كنند .در همين چارچوب دولت اردوغان در مسير هم گرايي با اتحاديه اروپا با احتياط سعي كرده فعاليتهاي دادگاه هاي امنيت دولتي را كه به دعاوي سياسي رسيدگي ميكنند مغاير با آزادي بيان و عقيده تلقي كند و در صدد حذف آنها برآيد.تجربه جهاني نيز بيانگر اين مساله است كه يك كشور نميتواند همزمان يك دولت دموكراتيك و يك دولت نظامي داشته باشد و بنا بر نوشته نشريه نيويوركتايمز در نوامبر 1998 عبارت «دموكراسي نظامي» يك تناقض آشكار است. چرا كه نظاميان تركيه به بهانه محافظت از لائيسم، تكامل دموكراسيمتزلزل تركيه را تضعيف نموده اند و اصولاً براي نيل به دموكراسي بايستي به صندوقهاي راي و افكار برآمده از آن احترام گذاشته و حكومت بايستي از طريق مردم هدايت شود نه اينكه بازتابي از اراده ستاد مشترك ارتش و ژنرالها باشد. البته ارتش نيز كاملاً ميدان را خالي نكرده است و به مقاومت در برابر فشارهاي موجود ادامه مي دهد.
ارتش تا اين زمان با تمام قوا در مقابل تغييراتي كه نظام لائيك را خدشه دار ميكند ايستادگي كرده است و نشان داده كه حاضر به عقبنشيني نيست، مگر اينكه فشارهاي مشترك داخلي و خارجي اين نهاد نظامي را به عقب براند. ارتش سال گذشته در مقابل پيروزي حزب عدالت و توسعه و كنترل آن بر پارلمان دولت نتوانست موضع گيري بازدارنده و صريحي از خود نشان دهد. سران تركيه بر اين واقعيت واقفند كه اگر بتوانند موافقت نظاميان را با اصلاحات به دست آورند راه كوتاهتري براي پشت سر گذاشتن موانع خارجي در مورد عضويت در اتحاديه اروپا به عنوان يك آرمان تاريخي در دهه هاي اخير پيش رو خواهند داشت.

[b]ب.سياست خارجي [/b]
نحوه تكامل و تحول تدريجي حزب عدالت و توسعه بر سياست خارجي اين حزب تاثير بسيار زيادي گذاشته است. اين حزب علي رغم حزب رفاه welfare Party و حزب نجات ملي National Salvation Party (كه عدم ارتباط با غرب به عنوان مهمترين ركن سياست خارجي آنها بود) همچنان تلاش نمود روابط خود با غرب خصوصا با اتحاديه اروپا را حفظ نمايد.علاوهبراين با حمله ايالات متحده به عراق در سال 2007 اين كشور تلاش نمود تا نقش فعالي را در خاورميانه، قفقاز، آسياي مركزي و بالكان ايفا نمايد.البته حفظ ارتباط با غرب و ايفاي نقش در مناطق ديگر همچون خاورميانه و آسياي مركزي قبل از روي كارآمدن حزب عدالت و توسعه نيز از اهميت بسيار زيادي برخوردار بود. به گونه اي كه اوزال توجه بسيار زيادي به آسياي مركزي داشت.اما تعميق روابط با غرب و گسترش حضور در مناطق مهم دنيا همچون خاورميانه و آسياي مركزي با روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه و تحت تاثير دكترين عمق استراتژيك داوود اوغلو كه بعدا مشاور اردوغان در امور خارجه گرديد از اهميت بسيار زيادي برخوردار گرديد.مهمترين و محوريترين نكته اين دكترين اين بود كه ارزشهاي ملي يك ملت در روابط بينلملل تحت تاثير موقعيت ژئواستراتژيك آن ملت قرار دارد. بر همين اساس تركيه به علت دارا بودن موقعيت ژئوپليتيك بسيار حساس و كنترل بسفر ميتواند نقش بسيار مهمي در منطقه خاورميانه و در ارتباط با غرب بازي نمايد.علاوهبراين اين دكترين بر اهميت پيوندهاي تاريخي و فرهنگي ديرينه تركيه با بالكان، آسياي مركزي و خاورميانه تاكيد مي نمايد. برهمين اساس تركيه ميتواند با ايجاد ائتلافهاي چندجانبه منطقه اي به يك موازنه معكوس با غرب دست يابد و از آزادي عمل بسياري در زمينه مسائل منطقه اي و بين المللي برخوردار گردد.()14
بر همين اساس ميتوان محورهاي سياست خارجي حزب عدالت و توسعه را به شرح ذيل عنوان نمود :

[b]تلاش براي برقراري ارتباط و عضويت در اتحاديه اروپا [/b]
حزب عدالت و توسعه برقراري ارتباط نزديك با اتحاديه اروپا را به عنوان محوري ترين ركن سياست خارجي خود قرار داد.ولي از سال 2005 به بعد بنا به دلايلي اين روابط به سردي گراييد.كندي اصلاحات داخلي، كاهش حمايت مردم تركيه از عضويت اين كشور در اتحاديه اروپا به گونه اي كه درصد اين حمايت از 73 درصد در سال 2004 به 54 درصد در سال 2007 رسيد، انتخاب نيكولا ساركوزي به عنوان رييس جمهور فرانسه( وي معتقد است تركيه به جايعضويت در اتحاديه اروپا بايد در اتحاديه مديترانه نقش فعالي ايفا نمايد.)، شدت يافتن فعاليتهاي تروريستي حزب كارگران كردستان PKK در شمال عراق و تاكيد اتحاديه اروپا بر كنترل شديد غيرنظاميان بر امور نظامي از جمله عواملي است كه عضويت تركيه در اتحاديه اروپا را با مانع جدي روبرو نموده اند؛

[b]روابط با ايالات متحده آمريكا [/b]
بسياري از مشكلاتي كه امروزه در روابط ايلات متحده آمريكا با تركيه وجود دارد ريشه در جنگ خليج فارس در سال 1991 دارد. زيرا جنگ اول خليجفارس در سال 1991 به صورت دوفاكتو موجوديت اكراد را در مرزهاي جنوبيتركيه تحت حمايت غرببه رسميت شناخت.اين مسئله سبب گرديد اين تصور در بين سياستمداران ترك بوجود آيد كه روزي دولت مستقل اكراد در جنوب اين كشور با حمايت غرب به وجود خواهد آمد.تا اينكه حمله ايالات متحده آمريكا به عراق و اشغال اين كشور در سال 2003 مشكلات موجود در روابط تركيه و آمريكا را افزايش داد. زيرا سياستمداران تركيه معتقد بودند كه حمله آمريكا به عراق بي ثباتي را در مرزهاي جنوبي اين كشور كه اكراد حضور دارند افزايش خواهد داد.علاوهبراين اشغال عراق امكان تشكيل يك دولت مستقل كرد در مرزهاي جنوبي عراق را افزايش داده و اين مسئله مي تواند تمايلات جدايي طلبانه را در ميان اكراد تركيه افزايش دهد.گسترش فعاليت حزب كارگران كردستان در شمال عراق بر شدت نگراني تركيه افزود.برهمين اساس تركيه از آمريكا درخواست نمود كه به مقابله نظامي با اين حزب بپردازد. ولي آمريكا از ترس گسترش درگيريها در شمال عراق و ايجاد يك جبهه جديد در اين كشور با انجام هرگونه عمليات نظامي دوجانبه يا حتي انجام اين عمليات به وسيله تركيه مخالف است.همين مسئله سبب گرديده است كه تمايلات ضدآمريكايي در تركيه از سال 2004 افزايش يابد.به گونه اي كه 56 درصد از مردم تركيه در سال 2006 در نظر سنجي عنوان نمودند كه جورج بوش رييس جمهور آمريكا به صورت معقول رفتار نمي نمايد.()15
البته با سفر طيب اردوغان در سال 2007 به واشنگتن روابط دو كشور تا حدودي روبه بهبودي نهاد. در اين سفر جورج بوش به صورت محدود به تركيه قول همكاري در زمينه مقابله با حزب كارگران كردستان را داد.برهمين اساس تركيه به كمك نيروهاي اطلاعاتي آمريكا حملاتي را به مواضع اين حزب در شمال عراق انجام داد.به هرحال بهبود روابط ايالات متحده آمريكا با تركيه بستگي بسيار زيادي به حمايت اين كشور از تركيه در مقابل تهديدات PKK دارد.البته اختلاف حزب عدالت و توسعه با ارتش در زمينه مدل دموكراسي مورد ديگري است كه روابط اين كشور را با ايالات متحده آمريكا دچار چالش نموده است. زيرا در حالي كه اردوغان همگام با ايالات متحده آمريكا تلاش مي نمايد كه دموكراسي اسلامي را در تركيه پيدا نمايد و نمونه اي از يك كشور مسلمان دموكرات در خاورميانه باشد، ارتش سكولار اين كشور معتقد است كه تاكيد بيش از اندازه بر دموكراسي اسلامي در اين كشور، تركيه را از هويت غربي دور نموده و نفوذ اسلام سياسي را در اين كشور گسترش مي دهد.()16
علاوه براين آنها تاكيد مي نمودند كه دموكراسي تركيه نميتواند به عنوان الگويي براي كشورهاي اسلامي خاورميانه باشد و اين كشورها خود بايد به دنبال راهحلي براي مشكلات خود باشند.زيرا روش حكومتي تركيه تنها ميتواند به عنوان الهام بخش اين كشورها براي گام نهادن در مسير دموكراسي باشد.()17
تصويب قطعنامه اي در پاييز 2007 كه كشتار ارامنه سال 41915 را نسل كشي ناميد مسئله ديگري است كه روابط ايالات متحده و تركيه را بحراني نمود.البته در حالي كه كنگره آمريكا اين طرح را تصويب نمود جورج بوش رئيس جمهور آمريكا اعلام كرد كه از نظر او، اگرچه مرگ صدها هزار ارمني در وقايع سال 1915 يكي از بزرگترين تراژدي هاي قرن بيستم بوده اما نسل كشي دانستن آن به عهده مورخان است نه قانون گذاران.البته هفت سال پيش نيز بيل كلينتون رئيس جمهور آمريكا مانع از اقدام كنگره آمريكا براي نسل كشي قلمداد كردن كشتار ارامنه در تركيه شده بود.از ديگر چالشهاي موجود در روابط ايالات متحده و تركيه ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود :

1. [b]تروريسم[/b][b] : [/b]
تركيه بيش از 30 سال است كه با تروريسم و خشونت سياسي داخلي در شكلهاي ماركسيست، سوسياليست، ملي گرا، راست گرا، كرد در حال مبارزه است.سياستهاي آمريكا در خاورميانه به ميزان زيادي باعث برانگيختن خشونت و راديكاليسم در منطقه شده و القاعده را به آستانه مرزهاي تركيه كشانده است؛

2. [b]ايران[/b][b]:[/b]
باتوجه به نياز تركيه به انرژي، ايران به عنوان دومين همسايه بسيار قدرتمند تركيه و منبع بسيار مهم نفت و گاز- پس از روسيه- براي اين كشور محسوب مي شود. واشنگتن به گونه اي زشت و ناشيانه تركيه را براي پايان دادن به روابط گسترده و عميق خود با ايران تحت فشار قرارداده است.از آنجايي كه كه دوستي و مودت بين تركيه و ايران وجود دارد، و قرنهاست كه اساساً هيچ جنگ جدي بين دو ملت به وجود نيامده است، آنكارا سياست افراطي آمريكا براي تحريم ايران را، براي مصالح خويش نامطلوب مي داند؛

3. [b]سوريه[/b][b]:[/b]
روابط آنكارا با سوريه نسبت به دهه قبل، چرخش داشته و روبه پيشرفت است. سوريها-همچون بسياري از ملل عرب- تحتتاثير توانايي همزمان تركيه قرار گرفته اند. تركيه از سويي بهعنوان كشوري در عضويت ناتو و خواهان ورود به اتحاديه اروپاست و از سوي ديگر مخالفت اين كشور با خواسته واشنگتن جهت استفاده از خاك تركيه براي حمله به عراق، اعاده احترام به ميراث اسلامي خويش، توسعه روابط جديد با دنياي عرب و اتخاذ موضع مخالف با آمريكا در مسئله منازعه فلسطين براي آمريكا ناگوار است. تركيه در برابر فشار واشنگتن براي منزوي كردن دمشق مقاومت ميكند؛

[b]روابط با روسيه[/b]
در طول جنگ سرد به علت تلاش اتحاد جماهير شوروي براي حضور گسترده در خاورميانه و مديترانه و حمايت مخفيانه از حزب كارگران كردستان روابط دو كشور به سردي و تاريكي گراييده بود.البته با پايان جنگ سرد روابط دو كشور خصوصا در زمينه اقتصادي روبه بهبود و پيشرفت نهاد.روسيه دومين شريك تجاري تركيه و مهمترين منبع تامين كننده گاز طبيعي اين كشور است.انرژي نقش بسيار مهمي در روابط دو كشور دارد.به گونه اي كه 65 درصد از واردات گاز تركيه و 20 درصد از واردات نفت آن از روسيه مي باشد.البته اگر اين روند ادامه يابد سياستمداران تركيه تخمين زده اند كه اين مقدار به 80 درصد هم خواهد رسيد. روسيه همچنين در بخش توريسم، تكنولوژي ارتباطات و انرژي تركيه سرمايهگذاري گسترده اي را انجام داده است.اگرچه نشانههايي از بهبود روابط دو كشور قبل از به قدرت رسيدن حزب عدالت و توسعه نمايان شده بود ولي نشانههاي واقعي از بهبود روابط دو كشور با روي كار آمدن اردوغان نمايان گرديد. به گونه اي كه در سال 2004 براي اولين بار پس از 32 سال پوتين به عنوان مهمترين مقام سياسي روسيه به تركيه سفر نمود.پس از اين ديدار روابط سياسي و نظامي دو كشور به طور گسترده اي آغاز گرديد.به گونه اي كه پيش بيني ميشود كه جمهوري تركيه ظرف چند سال آينده به يكي از شركاي مهم تازه روسيه در عرصه سياست خارجي تبديل شود.سرد شدن روابط آمريكا و تركيه در پي حضور نظامي آمريكا در عراق و ديدگاههايمتفاوت آن دو در مورد آينده كردستان عراق، در كنار ادامه بحث وگفت وگوها بر سر پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا، خود به خود آنكارا را به سمت مسكو سوق مي دهد.

[b]روابط با خاورميانه[/b]
با روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه سياست تركيه نسبت به خاورميانه از پويايي ويژه اي برخوردار گرديد.به گونه اي كه اين كشور تلاش مينمايد به بازيگري فعال در اين منطقه تبديل گردد.برهمين اساس تركيه تلاش نمود تا روابط نزديكي با ايران و سوريه برقرار نمايد و در روند صلح خاورميانه به حقوق فلسطينيان توجه بيشتري نمايد.البته توجه تركيه به خاورميانه به معناي رويگرداني اين كشور از غرب يا اسلامي نمودن سياست خاورميانه اي خود نميباشد.ايجاد محيط امنيتي جديد در خاورميانه با پايان يافتن جنگ سرد شايد مهمترين دليل توجه اين كشور به خاورميانه باشد.به طوركلي اگرچه تركيه به لحاظ سنتي، پس از دوران جمهوري سعي كرده است تا نگاه سياست خارجي خود را بيشتر غرب محور كند. اين نگاه هرچند كه هنوز هم در تركيه وجود دارد، اما تحولات سالهاي اخير در منطقه و جهان، نخبگان حزب عدالت و توسعه را به توجه بيش از پيش به منطقه پيراموني و محيط اطراف جغرافيايسياسي و طبيعي خود جلب كرد. در اين راستا سعي شد تا در سياست فلسطيني- اسرائيلي توازني ايجاد شود، به نحوي كه تركيه به عنوان كشوري مسلمان هرچند كه با اسرائيل نيز رابطه دارد، اما از حقوق تشكيل كشور مستقل فلسطيني از سوي فلسطيني ها حمايت ميكند. اين نگاه حتي در برخي اوقات تا مرز سردي روابط تركيه و اسرائيل نيز پيش رفت و شخص اردوغان چندينبار در موضع گيري هاي رسمي خود حتي از واژه «جنايت» براي توصيف اقدامات نظاميان اسرائيلي استفاده كرده است. برگزاري دو دور كنفرانس صلح در خاورميانه با موضوع محوري عراق كه آخرين آن در اكتبر 2007 در استانبول تركيه برگزار شد؛ در اين راستا قابل تحليل است.()18
روابط با ايران و سوريه محور ديگري است كه حضور تركيه را در خاورميانه گسترش داده است. جلوگيري از تشكيل دولت مستقل به وسيله اكراد و تامين انرژي ( ايران دومين تامين كننده گاز طبيعي براي تركيه مي باشد.) ايران و تركيه را بسيار به يكديگر نزديك مي نمايد.
نگاه اقتصادي به آسياي مركزي و قفقاز (كاستن از جنبه پانتركيستي سياست آسياي مركزي و قفقاز): در دهه 90 ميلادي قرن بيستم، همزمان با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و استقلال جمهوري هاي آسياي مركزي و قفقاز، دولتمردان آنكارا با ورود جدي به منطقه آسياي مركزي و قفقاز و حضور اقتصادي و فرهنگي در منطقه فوق سعي كردند تا خود را به عنوان الگو و رهبر مجموعه كشورهاي ترك زبان مطرح سازند. اين سياست با حمايت غرب و آمريكا توانست تا حدود زيادي از غلبه گرايش اسلامگرايانه در منطقه جلوگيري كند و نفوذ هژمونيك روسيه و تاريخي ايران را بر منطقه فوق كاهش دهد. همزمان با نااميدي سران تركيه از نتايج شوراي اروپايي دسامبر 1997 لوكزامبورگ سياست نزديكي به جمهوري هاي آسياي مركزي و قفقاز تشديد شد و تركها علنا در جبهه مبارزه آذريها و ارمنيها به حمايت از باكو پرداختند. مقامات آنكارا در طول دوره مورد بحث همواره سعي كردند تا نقش يك برادر بزرگتر و رهبر جمهوريهاي ترك زبان را بازي كنند. با روي كار آمدن دولت اردوغان سياست نگاه هژمونيك و فرهنگي به منطقه آسياي مركزي و قفقاز نيز دستخوش تغييراتي شد و با توجه به بسترسازي تركها در دهه 90 در اين منطقه؛ نگاه اقتصادي به منطقه آسياي مركزي و قفقاز غلبه يافت. تاسيس خط لوله نفتي باكو- تفليس- جيهان از سويي و حضور شركتها و صاحبان سرمايه تركيه در عرصه سرمايه گذاري هاي نفتي و ساير عرصه هاي صنعتي در منطقه، تركيه را به يكي از فعال ترين بازيگران در اين عرصه تبديل كرده است. از سوي ديگر سياست نگاه به شرق و نزديك تر شدن روابط تركيه و روسيه باعث شد تا تركها بيشتر سعي كنند به عنوان بازيگري مستقل و فعال در همكاري و تعامل برآيند.

[b]نتيجه گيري[/b]
پس از پيروزي حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلماني تركيه،معادلات سياسي اين كشور به سود اسلام گرايان دگرگون شده است. دولت اردوغان پس از موفقيت در مهار تورم و بحرانهاي فزاينده اقتصادي در تركيه محبوبيت گسترده اي در ميان شهروندان كشورش كسب نمود.تا پيش از اين ژنرالها و سكولارهاي تركيه سعي در القاي اين نكته داشتند كه با وجود دولتي اسلامي در آنكارا، سياست و اقتصاد تركيه با ين بست مواجه خواهد شد.اما امروزه نه تنها اين اتفاق رخ نداده است،بلكه ناكارآمدي دولتهاي پيشين تركيه مانند دولت تانسو چيلر،مسعود ايلماز و بولنت اجويت بيش از پيش اثبات شده است. علاوه بر اين با مروري بر سياست خارجي حكومت حزب عدالت و توسعه در پنج سال گذشته ميتوان دريافت كه مقامات آنكارا سعي كرده اند تا سياست خارجي تركيه را در حيطه منطقه اي و بين المللي متوازن سازند. بدين مفهوم كه ديگر نميتوان براي تحليل سياست خارجي تركيه صرفا بر وجهه غربمحوري و غربگرايي توجه كرد. سياست نگاه به شرق، توجه بيشتر بر حوزه خاورميانه و فاصله گرفتن از سياستهاي «پانتركيستي» به همراه تمايل جدي براي عضويت در اتحاديه اروپا، نمايي متوازن به سياست خارجيتركيه بخشيده است. هرچند كه سنت واقعگرايي سنگ بناي سياست خارجي تركيه در دهه هاي گذشته بوده و تركيه از محدود كشورهايي در منطقه پيراموني خود بوده است كه سياست خارجي خود را كمتر عرصه تاخت و تاز رقابت هاي داخلي خود كرده اند؛ اما متوازن سازي سياست خارجي تركيه به همراه «واقع گرايي» كه ذات و جوهره سياست خارجي آنكارا در دوره جمهوري بوده؛ نمايي جديد از سياست خارجي را به اين كشور شرقي- غربي بخشيده است. به گونه اي كه تركيه امروزه تبديل به مركزي براي تقويت دموكراسي در خاورميانه و جهان اسلام شده است. البته به قدرت رسيدن حزب عدالت و توسعه در تركيه و گسترش اسلام سياسي در اين كشور پيامدهاي سياسي مهمي نيز براي ايالات متحده آمريكا در منطقه به دنبال داشته است. اولين پيامد آن به ماهيت اسلام سياسي در تركيه مربوط ميگردد. اسلام سياسي در تركيه ماهيتي مدرن و متعادل دارد و مقامات تركيه هميشه تلاش نموده اند كه اسلام را به ارزشهاي غربي نزديك نمايند.همين مسئله به ايالات متحده آمريكا كمك خواهد نمود كه با استفاده از مدل اسلام سياسي تركيه از گسترش نفوذ حكومت هاي ديكتاتور در كشورهاي خاورميانه جلوگيري به عمل آورد.مسئله ديگر اينكه رشد اسلام سياسي در تركيه كاملا تحت تاثير عوامل داخلي همانند رشد اقتصادي و تغييرات اقتصادي - اجتماعي بوده است.اين مسئله از آنجا داراي اهميت است كه امكان سازگاري اسلام و دموكراسي را در اين كشور به وجود آورده است. به گونه اي كه حزب عدالت و توسعه با ريشه اسلامي در سيستم سكولار دموكراتيك عمل مي نمايد. علاوهبراين اين مسئله سبب ميگردد كه نيروهاي ميانه رو اسلامي با به دست آوردن اكثريت در سيستم سياسي اين كشور فعاليت نمايند. فعاليت نيروهاي ميانه رو اسلامي در سيستم سياسي تركيه ميتواند فرصت بسيار مهمي را براي ايالات متحده آمريكا در خاورميانه به وجود آورد. به هرحال ماهيت اسلامي حزب عدالت و توسعه سبب گرديده است كه اين حزب حمايت سياسي گسترده اي را در بين گروه هاي مختلف جامعه تركيه به دست آورد. اين حمايت سياسي فراتر از حمايت مذهبي، قومي و يا طبقه ايميباشد.به گونه اي كه اين حزب توانسته است در يك زمان حمايت گروههاي فقير، محافظه كار، اقليتها و مقاطعه كاران و بازرگانان معروف به ببرهاي آناتولي را به دست آورد كه از لحاظ اجتماعي محافظه كار ولي از نظر اقتصادي متمايل به اقتصاد جهاني ميباشند.علاوهبراين سياست اقتصاد بازار آزاد و تلاش براي عضويت در اتحاديه اروپا به وسيله اين حزب توانسته است بازرگانان سكولار را نيز به خود جذب نمايد.سياست اصلاحات دموكراتيك و حمايت از اقليتها نيز اكراد، ارامنه و علوي ها را با اين حزب همراه نموده است.()19 اگر روند تحولات تركيه با همين ترتيب پيش برود حمايت وسيع و گسترده گروه هاي مختلف اجتماعي از حزب عدالت و توسعه سبب مي گردد كه دموكراسي باثبات اسلامي در اين كشور شكل بگيرد كه ايالاتمتحده به كمك اين كشور خواهد توانست ثبات سياسي لازم را در عراق، خليج فارس و ديگر نقاط بحراني خاورميانه ايجاد نمايد.به طوركلي ايالات متحده آمريكا تلاش مينمايد كه از تركيه به عنوان پل ارتباطي بين غرب و خاورميانه استفاده نمايد.[/font][/size]


[b]پی نوشت ها:[/b]

[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]1. Ihsan Dagi,Turkish politics at the crossroad presentation at the German Marshall Fund of the United States Conference,Washington,D.C,February, 8,2007.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]2. Barnard Lewis the Emergence of Modern Turkey,London;Oxford University Press,1975.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]3. Dogu Ergil,Secularism in Turkey:Past and Present,Ankara:Turkish Foreign Policy Institute, 1995, pp.4-5.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]4. Lord Kinross,The Ottoman Centuries:The Rise and Fall of the Turkish Empire,New York:Morrow Quill,1997[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]5. M.Hakan Yavuz and John L.Esposito,Turkish and the Secular State:the Gulen Movement Syracuse,NY:Syracuse university Press,2003.p.10.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]6. Ozlem Goner,The Transformation of the Alevi Collective Identity,Cultural Dynamics,VoL.17,NO.2,2005,p.132.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]7. قهرمان مرعش یا مرعش (در ترکی:Kahramanmaras) نام یکی از استان های ترکیه است. جمعیت این استان 1002384 نفر و مرکز آن شهر قهرمان مرعش است. از دیگر شهرهای مهم این استان می توان از البستان نام برد. نام اصلی این استان مرعش است که پس از نبرد ترک ها با انگلیسی ها و فرانسویان در جنگ جهانی یکم در این منطقه، شورای بزرگ ملی ترکیه به این استان لقب قهرمان مرعش داده و نام رسمی این استان شد. اقتصاد این استان بیشتر بر پایه طلاسازی و بتازگی بافندگی و ریسندگی می گردد.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]8. در زمان جنگ جهانی اول، ارامنه ساکن در شرق ترکیه کنونی که در آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی بود، با ارتش روسیه که در حال جنگ با عثمانی بود همراهی کردند و تلاش کردند تا با کمک روسیه و بریتانیا کشور مستقلی برای ارامنه تأسیس کنند.ارتش عثمانی که این موضعگیری ارامنه را خیانت تلقی کرد، بنابه سنت رایج، اقدام به کوچ اجباری ارامنه به نواحی داخلی تر امپراتوری عثمانی کرد.ارامنه می گویند که طی این کوچ اجباری یک و نیم میلیون تن از آنان جان باختند اما ترکیه در مورد صحت این آمار ابراز تردید و نقش ارتش عثمانی را در کشته شدن ارامنه تکذیب می کند.بسیاری از ارامنه ای که از این کوچ اجباری و مرگ و میر جان سالم به در بردند به کشورهای همسایه و اروپا مهاجرت کردند.با اینکه واقعه کشتار ارامنه در زمان امپراتوری عثمانی رخ داد اما ارتش ترکیه که به دست داشتن در آن متهم شده در آن زمان تحت فرماندهی کسانی بود که چند سال پس از این واقعه جمهوری ترکیه نوین را بنیاد نهادند.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]9. Alevis Vote based on indidual decision,Today Zaman,July, 18,2007.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]10. Interview With Can Paker,Istanbul,June, 2007.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]11. Stephen Kinzer,Crescent and Star:Turkey Between Tow Words,New York:Farrar:Straus and Girouy,2001,p.64-69.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]12. For an analysis of the AKP's election victory also see Solin Ozel Turkey at the Polls. After the Tsunami in Journal of Democracy, Vol.14,NO. 2,2003,pp.80-94.[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]13. Ziya Globalization and Party Transformation. Turkey's Justice and Development Party in Perspec .[/font][/color]
[color=#000000][font=tahoma, geneva, sans-serif]tive in: Peter Burnell (ed), Globalizing Democracy. Party Politics in Emerging Democracies London (Routledge)2006,pp.122-140.[/font][/color]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]12. Kirsty Hughes، The Political Dynamics of Turkish Accession to the EU. A European Success Story or the EU''s Most Contested Enlargement? SIEPS Report، No.9،2004،pp 35f.
13. Ziya Onis، Globalization and Party Transformation. Turkey''s Justice and Development Party in Perspec- tive ni: Peter Burnell (ed)، Globalizing Democracy. Party Politics in Emerging Democracies London (Routledge) 2006،pp.145-149.
14. Alexander Murison،The Strategic Depth in Turkhsh Forien Policy،Middel Eastern Studies،Vol.42، NO. 6، November 2006،pp.945-964.
15. Desmond Dinan، How did we get here" "? in The European Union : How Does it Work? ed. Elizabeth Bomberg and Alexander Stubb، 33-35 (New York: Oxford University Press،2003)
16. Karen E. Smith، European Union Foreign Policy in a Changing World. (Cambridge: Polity Pres، 2004)
17. Anthony D. Smith Towards a Global Culture? (London Sage،1990)
18. R Robyn، National vs Supranational Identity in Europe? (New York: Routledge،2005)
19. Geert. H Hofstede، Culture''s consequences: Comparing Values Behaviors، Institutions and organisations Across Nations (New York: Routledge، 2001).

[url="http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3814/6786/81160"]منبع : [color=#333333][background=rgb(134, 189, 254)]هفته نامه پگاه حوزه[/background][/color][/url] [/font][/size][url="http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3814/6786/0"]6 تیر 1388 - شماره 257[/url] ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Antiwar' timestamp='1379420699' post='339231']
باور بفرمایید بحث رضاشاه و پهلوی ها هم به جناب گولن ربطی نداره...
=========

برادر قادر، اگر می شود کمی راجع به تفاوت اربکان و گولن توضیح بدهید و این که اربکان متعلق به کدوم گروه هست؟ نورجی حساب میشه یا نه؟ روابطشون چطور بود....
[/quote]اعضای حزب ا.ک هنگام نام بردن از اربکان از پیشوند استاد استفاده می کنند اما هیچ توضیحی نمی داند زمانی که استاد از زندان ازاد شد تا زمان مرگ حزب خود را داشت و حتی به فکر اتحاد انتخاباتی با ا.ک نیافتاد.اردوغان و گل پیش اربکان مشق سیاست کردند و اردوغان از حزب اربکان شهردار استانبول شد و همان زمان بود که شعر اسلامی با وصف اینکه مناره ها شمشیر های ماست خواندو محکوم به زندان شد .
اسلام گولن اسلام تساهل و تسامح است .اسلام اربکان را کمتر می توان با این پسوند نامید. قبل از کودتای پست مدرن 98 علیه اربکان نماینده مجلسی از حزب اربکان در سفر حج از ضرورت حکومت اسلامی سخن گفت .اگر اشتباه نکنم مروه کاباکچی نماینده زن مجلس از حزب اربکان بود که با حجاب اسلامی خواست در مجلس حاضر شده و سوگند یاد کند همه اینها اقدام های رادیکالی در جامعه ترکیه حساب می شد ترس از سرمایه داران مسلمان بود که با سرمایه های سبز نامیده میشد همه و همه دست به دست هم دادند تا نهایتاً ارتش به سمت کودتا بهانه برای حرکت داشتن داشته باشد.حامی مالی اصلی اربکان ،گولن بود که بعد از اقدامات اربکان و کودتا از اربکان انتقاد کرد و طرفداران افراطی اربکان گولن را تهدید به مرگ کرد.اربکان بعد از زندان و اتمام محدودیت هایش اولین سفر خارجی اش را به ایران و به شهر قم کرد.
با روی کار امدن اردوغان ، اردوغان با تمام سرعت به سمت عضویت در اتحادیه اروپا رفت و اصلاحاتی در این زمینه کرد.لذا کسی نمی توانست به راحتی انان را مرتجع بنامد.اگر قدرت ارتش را کم کرد به خاطر اصلاحات اتحادیه اروپا بود قدم به قدم حرکت کردند و هیچ وقت ندویدند.حال بعد از یازده سال مشاهده می کنید چه کردند.ابتدا به مشروب مالیات اوردند بعد از ان مصرفش را محدود کردند. دانشجویان محجبه توانستند وارد دانشگاه شوند و وکلای محجبه توانستند در محاکمه ها حضور یابند. علیه سقط جنین سخن رانی کردند خوانندگان ترکیه را بعضاً بندگان بد خدا نامیدند ابراهیم تاتلیسس بارها خواست از طرف حزب نامزد شود نتوانست .امروز کودتا گران علیه اردوغان را محاکمه می کنند.در چند ماه اینده کارمندان دولت هم می توانند محجبه گردند
مشکل با اسلام گریان اینجا است که نمی دانند خواست نهایی انان چیست؟ ایا حکومت اسلامی می خواهند یا نه ؟ مخالفان می گویند اینان اگر قدرت کافی و انسجام لازم را پیدا کنند مشخص نیست که چه کار کنند. التین تان نماینده اسلام گرای ب.د.پ زمانی که عضو حزب اربکان بود با اردوغان همدیگر را فقط با لفظ برادر می نامیدند.چند ماه پیش در یک برنامه زنده تلوزیونی گفت مسلمان اگرقوانین اسلام را اجرا نکنند مسلمان نیستند .اسلام خود مدعی نوعی حکومت داری است.در عین حال گفت که مثل فتح مکه عمل خواهند کرد و با کفار کاری نخواهند داشت
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از توضیحات کاملتون.
با این حساب اربکان با گولن زاویه داشته. گولن با اخوانی المسلمین چطور تعامل می کرد؟
به نظر میاد اخوانی ها پیش از انقلاب ها به نگاه اربکانی نزدیک تر هستند و بعد از انتخابات به نگاه گولن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Antiwar' timestamp='1379447193' post='339288']
ممنون از توضیحات کاملتون.
با این حساب اربکان با گولن زاویه داشته. گولن با اخوانی المسلمین چطور تعامل می کرد؟
به نظر میاد اخوانی ها پیش از انقلاب ها به نگاه اربکانی نزدیک تر هستند و بعد از انتخابات به نگاه گولن.
[/quote]ببینید سیاست مداران اسلام کرای ترکیه ای طیفی هستند ودر یک حزب و قالب نمی گنجند هر یک از برزگان و دیدگاه ها در بین مردم طرفدار دارد ولی الزاماً یک مرید ممکن است در بین سیاست مداران نداشته باشد .این طیف اسلام گرایی شامل ملی گرایان کرد و ترک ،لیبرال و چپ گرا می شود .کارشناسی انطور که یادم می اید اسلام گریان ترکیه را در دسته های جماعت طرفدار گولن ،ا.ک و حزب الله تقسیم بندی می کرد. اخوان المسلمین بین جماعت و ا.ک تعریف می شود همین حزب الله چند ماه پیش در یک گردهمایی در دیاربکر توانست جماعتی میلیونی را به خیابان ها بکشد دخترانی که با خواهران زینب ما مو نمی زدند.
همین پراکندگی ها و طیفی بودن های احزاب در ترکیه است که کار را پیچیده می کند حزب ا.ک دو برابر حزب ب.د.پ نماینده کرد دارد یا بخشی مهمی از رای دهنده گان به ب.د.پ دغدغه های اسلامی دارند و امکان از دست دادن انها به نفع ا.ک است در مورد م.ح.پ هم همینطور است
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='gader' timestamp='1379446089' post='339285']
[right]با روی کار امدن اردوغان ، اردوغان با تمام سرعت به سمت عضویت در اتحادیه اروپا رفت و اصلاحاتی در این زمینه کرد.لذا کسی نمی توانست به راحتی انان را مرتجع بنامد.اگر قدرت ارتش را کم کرد به خاطر اصلاحات اتحادیه اروپا بود قدم به قدم حرکت کردند و هیچ وقت ندویدند.حال بعد از یازده سال مشاهده می کنید چه کردند.ابتدا به مشروب مالیات اوردند بعد از ان مصرفش را محدود کردند. دانشجویان محجبه توانستند وارد دانشگاه شوند و وکلای محجبه توانستند در محاکمه ها حضور یابند. علیه سقط جنین سخن رانی کردند خوانندگان ترکیه را بعضاً بندگان بد خدا نامیدند ابراهیم تاتلیسس بارها خواست از طرف حزب نامزد شود نتوانست .امروز کودتا گران علیه اردوغان را محاکمه می کنند.در چند ماه اینده کارمندان دولت هم می توانند محجبه گردند[/right]

[/quote]
با تشکر از جناب قادر
تمام این مسایل میتونن زنگ خطری برای اقلیت شیعه خاورمیانه محسوب بشن. اگر بجای زوم کردن روی اوهامی مثل خطر اسراییل نیل تا فرات، به بازگشت عثمانیها و روی کار اومدن اهل سنت سیاسی توجه کنیم میتونیم به وضوح خطر واقعی رو درک کنیم.
این رو بدونید که اگر اسراییل بخاطر منافع سیاسی الان دشمن ماست ممکنه روزی بخاطر همون منافع سیاسی سر میز مذاکره هم بشینه ولی کسی که سربریدن شما و اسارت ناموستون رو نوعی عبادت میدونه هرگز با شما سر میز نمیشینه.
از اول تو گوش ما خوندن که این استکبار جهانی و ... هست که بین مسلمین اختلاف ایجاد میکنه. حالا میشه یکی منو روشن کنه که اون زمانی که آمریکا کشف نشده بود و خبری از استعمار اروپایی نبود(و حتی خود اروپا تحت فشار مسلمین بود)، کی برادران عزیز رو به جون ما انداخته بود که کشتن ما رو بر جهاد با کفار مقدم میدونستن؟ اصلا قبل از تاسیس حکومت باشکوه صفوی شیعیان در جهان اسلام چه وضعیتی داشتن؟ جالبه که فقط دو نمونه حکومت شیعی مقتدر قبل از صفویه در تاریخ داریم که هردو شدیدا اهل تساهل بودن و حکومت آل بویه و خلافت فاطمی، مسئولان حکومتی غیر شیعه و حتی غیر مسلمان هم داشتن. ولی سرنوشتشون چی شد؟ اولی با حملات محمود غزنوی و در نهایت طغرل سلجوقی(با دعوت خلافت عباسی) از بین رفت ودومی توسط شیرکوه و صلاح الدین ملعون از درون متلاشی شد. در هر دو مورد هم شیعیان قتل عام شدن. به شکلی که ایوبیان تشیع رو در شمال آفریق از بین بردن.
الان به نظرتون خطر کدوم بیشتره؟ اسراییل خیالی رسانه ها یا برادرانی که هرجا دستشون رسیده پوست ما رو زنده زنده کندن؟
شخصا از آتاتورک بخاطر خدمتی که ناخواسته به شیعه کرد تشکر میکنم.
هر چقدر دوست دارید منفی بدید چون ارزشش رو داره حداقل اندکی از خواب بیدار شید.
جناب قادر نمیشه روی این طیف حزب الله ترکیه کار کنیم؟ روابطشون با ایران چطوره؟
این رو میپرسم چون دیدم شیعیان مصر کاملا از ایران ناامید شدن.
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='gader' timestamp='1379449798' post='339297']
ببینید سیاست مداران اسلام کرای ترکیه ای طیفی هستند ودر یک حزب و قالب نمی گنجند هر یک از برزگان و دیدگاه ها در بین مردم طرفدار دارد ولی الزاماً یک مرید ممکن است در بین سیاست مداران نداشته باشد .این طیف اسلام گرایی شامل ملی گرایان کرد و ترک ،لیبرال و چپ گرا می شود .کارشناسی انطور که یادم می اید اسلام گریان ترکیه را در دسته های جماعت طرفدار گولن ،ا.ک و حزب الله تقسیم بندی می کرد. اخوان المسلمین بین جماعت و ا.ک تعریف می شود همین حزب الله چند ماه پیش در یک گردهمایی در دیاربکر توانست جماعتی میلیونی را به خیابان ها بکشد دخترانی که با خواهران زینب ما مو نمی زدند.
همین پراکندگی ها و طیفی بودن های احزاب در ترکیه است که کار را پیچیده می کند حزب ا.ک دو برابر حزب ب.د.پ نماینده کرد دارد یا بخشی مهمی از رای دهنده گان به ب.د.پ دغدغه های اسلامی دارند و امکان از دست دادن انها به نفع ا.ک است در مورد م.ح.پ هم همینطور است
[/quote]

در این میان من یک چیز را متوجه نمی شوم. با توجه به نگاهی که گولن داره و به سمت وحدت اسلامی پیش میره، چرا اینقدر با ایران و انقلاب ما بدن؟
روزنامه ها و طیف رسانه ای گولن واقعا کم نمی ذارن در سیاه نمایی و تخریب کشور ما.
ظاهرا حتی وقتی که اردوغان به ما نزدیک شده بود این روند ادامه داشته.
این که با تعالیمشون جور در نمیاد؟

آقای رایش مارشال چند مطلب را طرح کردند که برای من سواله. رابطه ی جماعت گولن با سلفی ها، عربستان و جماعت القاعده ای چطور هست؟ یا مثلا با طالبان چطور کنار میان.

بحث حزب الله ترکیه هم موضوع جالبیه که اگر حوصله دارید براش تاپیک جدا بزنید و الا همین جا ممنون میشم مختصر توضیحاتی بدهید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Antiwar' timestamp='1379452220' post='339301']
در این میان من یک چیز را متوجه نمی شوم. با توجه به نگاهی که گولن داره و به سمت وحدت اسلامی پیش میره، چرا اینقدر با ایران و انقلاب ما بدن؟
روزنامه ها و طیف رسانه ای گولن واقعا کم نمی ذارن در سیاه نمایی و تخریب کشور ما.
این که با تعالیمشون جور در نمیاد؟

آقای رایش مارشال چند مطلب را طرح کردند که برای من سواله. رابطه ی جماعت گولن با سلفی ها، عربستان و جماعت القاعده ای چطور هست؟ یا مثلا با طالبان چطور کنار میان.

بحث حزب الله ترکیه هم موضوع جالبیه که اگر حوصله دارید براش تاپیک جدا بزنید و الا همین جا ممنون میشم مختصر توضیحاتی بدهید.
[/quote]
احتمالا بخاطر اینه که ما رو اصلا مسلمون نمیدونن! البته به لطف تبلیغات خارجی و بعضا اشتباهات داخلی، الان شیعیان مصر و تونس و بحرین هم خیلی رابطه جالبی با جمهوری اسلامی ایران و عقاید امام خمینی(ره) ندارن. خیلیهاشون الان از موضع ایران در مورد وحدت اسلامی و خصوصا حمایت از مرسی شکایت دارن.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Reichsmarschall' timestamp='1379452716' post='339302']
احتمالا بخاطر اینه که ما رو اصلا مسلمون نمیدونن! البته به لطف تبلیغات خارجی و بعضا اشتباهات داخلی، الان شیعیان مصر و تونس و بحرین هم خیلی رابطه جالبی با جمهوری اسلامی ایران و عقاید امام خمینی(ره) ندارن. خیلیهاشون الان از موضع ایران در مورد وحدت اسلامی و خصوصا حمایت از مرسی شکایت دارن.
[/quote]
البته این بخش خارجیش پر رنگ تره... این عربستان علیه ما علیه فقط که بین سنی ها مشغول نیست! چه دلارهایی که بین علمای شیعه و اطرافیانشون توزیع نمی کنه و چه پدرسوخته بازی هایی که در بدبین کردنشون نسبت به همدیگه که ازش بر نمیاد.... نمونش توی همین عراق و لبنان.... مصر که خدا رحمتشون کنه! اصلا رابطه ای با ایران ندارند... زمان مبارک یک تلفن از مصر به مقصد ایران مصادف بود با حبس ابد به جرم جاسوسی!
باز زمان مرسی یکم فضا باز شد که اونم به لطف حماقت و خیانت ووووو ولش کن حرف برا زدن زیاده برادر....
خیلی شبیه قضیه ی استخوان در گلو و خار در چشم هستیم....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد علت دشمنی گولن با ایران نمیشه یک علت رو منحصرا بیان کرد بلکه طیفی از علل دخیل هست :

بر اساس اونچه که جناب oldmagina در مورد زندگینامه علامه نورسی و عقایدشون و همچنین گولن و عقایدش قرار داد برداشت ینده این هست :

1- جناب گولن اعتقاد عمیقی به مکتب و آموزه های نورسی ندارن به نوشته نورسی دقت کنید
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]یكی از مزیتهای تربیتی نورسی، دعوت به اتحاد و انسجام پیروان مذاهب اسلامی بود و در همین راستا او كتاب «سیره ذاتیه» خود را پیرو «جمال الدین حسینی و شیخ محمد عبده» می‌نامد و خواستار وحدت مسلمانان تحت عنوان [color=#ff0000]«اتحاد محمدی»[/color] می‌گردد و در «اللمعات» چاپ استامبول مسلمانان را به تقریب در مذاهب اسلامی دعوت می‌كند و می‌گوید: [color=#ff0000]«ای اهل سنت و جماعت و ای اهل تشیع محبان اهل بیت، از اختلاف و نزاع دور شوید كه از آن فقط دشمنان سود می‌برند. شما همگی اهل توحید هستید و رابطه مقدس اخوت، همه شما را به وحدت دعوت می‌كند.»[/color][/font][/size]

اونچه که جناب گولن امروزه مدعیش هستن دعوت به اتحاد مسلمین نیست بلکه اتحاد اهل سنت با ایشون هست یعنی حتی دشمنی ایشون با میلیونها علوی داخل ترکیه قابل پرده پوشی و مخفی کردن نیست .
میشه اینطور برداشت کرد که جناب گولن با انتساب خودش به این طریقت ، پیروان این طریقه رو در خدمت خودش درآورده .و از طرف دیگه با ادعای وحدت بعنوان یک تاکتیک تونسته راه خودش رو در بین مذاهب و کشورهای اسلامی بدون ایجاد حساسیت باز کنه

میشه اینطور برداشت کرد که شعار وحدت برای اینها در قالب تاکتیکی برای ایده برپایی خلافت معنی میشه . یعنی جمع کردن اقوام مختلف مسلمان تحت یک امپراتوری واحد . و دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد

2- اساس کار جناب گولن برپایه طریقه صوفیانه ایشون هست و فهم میشه و نه بصورت اسلام عام . توجه به این نکته بی نهایت اهمیت داره . چون راز تشکیلاتی ایشون هست . در نوشته ها این مطلب قابل توجه هست که اسلام در ترکیه شبکه ای بوده (وهر چند آتاتورک سعی در امحای اون کرد ولی شالکه اون همچنان در ترکیه حرف اول رو میزنه) یعنی طریقت استخوانبندی اصلی جامعه اهل سنت ترکیه رو تشکیل میده و هر شهروند عضوی از یک سلسله طریقتی قرار داره

بنابراین طبق آموزه های طریقتی هست که نظام مرید و مرادی و مرشد و مقلدی شکل میگیره و اعضا برخی از درآمدشون رو بین 5 تا 20 درصد خالصانه به مرشد تقدیم میکنن و حکم ایشون در هر موردی مثل حکم خدا واجب الاطاعه هست . جناب اردوغان هم مستثنی نیستن

اخوانی های مصر هم همینطوری هستن . یعنی جناب مرسی تحت اوامر مرشد عام اخوانی هست و نه برعکس .

در اینجا دموکراسی برای اجرای اهداف مرشد هست و نه برعکس

جناب اردوغان هم اشاره کردن که دموکراسی رو وسیله برای شریعت میخوان ولی شریعتی که ایشون ازش دم میزنن با قرائت و تفسیر مرشدشون جناب گولن هست . یعنی دموکراسی در نهایت در جهت نشر افکار و سلطه گولن پیش میره

این نوع اسلام خودساخته با اسلامی که امام خمینی (ره) تحت عنوان اسلام ناب محمدی ازش نام بردن تفاوت بنیادین داره

3-سکولاریسم در همه ابعادش اعم از فرهنگی و سیاسی و اجتماعی شاکله فکری و عملی این جریان فکری هست . یعنی دین فقط جنبه شخصی داره .
این نوع قرائت خدساخته از دین با مبانی دینی موجود در ایران در تضاد قرار داره

4- تاکید ایشون بر اسلام با صبغه ترکی و بنوعی آمیختن ناسیونالیسم ترکی با اسلام به این معنی هست که ادعای وحدت مسلمین می باید در نهایت به سلطه نژاد ترک ختم بشه
بنابراین طبیعی هست که اسلام و قرائت وحدتی که ایران منادیش هست در تضاد با اون قرار میگیره (رقابت)

5- جناب گولن تاکید داشتن که تعلق خاطر به فلسفه کانت دارن

کسانیکه در فلسفه دستی بر آتش دارن میتونن عمق این حرف رو درک کنن . اسلامی که ایشون می خوان ترویج کنن برپایه قرائت و همخوانی با نظام فلسفی کانتی قراره استوار بشه .

6- اتحاد با اسرائیل و پذیرش موجودیت اسرائیل از جانب اونها و در مقابل دشمنی ما با اسرائیل در اینجا ما رو با اونها در تقابل قرار میده . همچنین در رقابت منطقه ای و جهانی و حتی داخل ترکیه با توجه به نفرت مسلمانان از اسرائیل ما که نماد دشمنی با اسرائیل قرار گرفتیم بسیاری رو میتونیم به خودمون جذب کنیم . در این در رقابت گولن با ما حسادت برانگیز هست . در دنیای اسلام با توجه به چالشها و تجاوزات اسرائیل این بر ضرر اونها تموم میشه

7- استقرار جناب گولن در آمریکا و همچنین استقرار بسیاری از منادیان اسلام در لندن و پاریس و شهرهای مختلف آمریکا بوضوح نشاندهنده عمق نفوذ اونها در این فرقه ها هست و عملا می باید بدونیم سررشته بسیاری از اونها اگه نگیم همه شون در دستان اونهاست .

اشتباه ما در رابطه با تعامل با اخوان المسلمین مصر و سایر مناطق این بود که از این نکته اساسی که بسیاری از اینها در آمریکا و لندن و پاریس تحصیل کردن و زندگی میکنن غفلت کردیم و این رو که اخوان مورد نفوذ سرویسهای جاسوسی قرار گرفته و در تعامل با اونهاست دیر متو.جه شدیم .
در اینجا اونها با مذاکره و بستن یک توافق دوجانبه با اخوانی ها تونستن کل جریان انقلابات منطقه رو بدست بگیرن و البته بعدش به خود اخوان هم نارو زدن


8- در تلاش برای نفوذ منطقه ای و راهبرد عمق استراتژیک داوود اوغلو وزیر خارجه دولت ترکیه اونها خودشون رو در رقابت با ایران میدونن و دشمنی اونها با ما بر سر حوزه نفوذ قابل فهم هست . این رقابت اونها با ما از جانب اونها منطقی جریان نداره بلکه در کثیفترین و بیرحمانه ترین وجهش از سوی اونها پیگیری میشه ویرایش شده در توسط rasoolmr

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببینید شما اگر ملتی اسلامی باشید و کمتر از یک سومتان از فرقه ای دیگر باشد ، اگر بخواهید همچنان یک ملت باشید یا نباید اسلام را تبلیغ کنید و انرا از عنصر ملت سازی خود خارچ کنید مثل اتا تورک و یا اگر اسلامی را می خواهید تبلیغ کنید اسلامی باشد که تمام فرق ملت را در خود جای دهد و دارای تساهل و تسامح باشد مثل نورسی و گولن . بیست ملیون علوی ترکیه دارد هر گروهی که بخواهد با شیعه مشکل داشته باشد ابتدا باید با اینها مشکل داشته باشد.اسلام گولن کمترین مشکل را با اینان دارد و به نظر من قرائت اسلامی ما مشکلات بسیار بیشتری با این جماعت خواهد داشت.در هفته گذشته گولن به همراه علویان پروژه ای را کلید زد که طی ان با تقبل هزینه از طرف گولن در یک مجموعه یک مسجد ، یک خانه جم و یک اشپزخانه برای پخت غذا برای نیازمندان ساخته شود .اینان علاوه بر خلفای راشدین به امام حسین هم ارزش و احترام قائل هستند و مظلومش می دانند و به یزید لعن می فرستند.ترکیه شیعه دارد و مراسم عاشورا می گیرند .دو سال است که من دنبال می کنم یکی از مقامات بلند پایه ایرانی در روز عاشورا در ترکیه است و در میدان عاشورا برای عزاداران سخن رانی می کند.
گولن ابتدا از انقلاب ایران تجمید کرد و بعد از دو سال متوقف و بایکوت کرد . تا انجایی که من می دانم این اسلام با ظهور امام زمان مشکلی ندارد ولی قرائتی که ما داریم را ندارد.
حال اگر هر اسلامی وارد دنیای سیاست شد و در حکومتی شد می تواند علیه شیعه حرف بزند؟
دولت مردان احزاب بزرگ اذربایجان و ترکیه از یک ملت دو دولت نام می برند .در اینجا است که به مشکل می خورند.خود ترکیه صد ها هزار شیعه اذری دارد .لذا اسلام ضد شیعه در ترکیه نمی تواند وارد قدرت شود .اردوغان برای رای علویان هم که شده بارها گفته که علوی گری اگر حب علی است من از همه علوی ترم.به دیدار سیستانی می رود.
اگر اشتباه نکنم اوزگوندوز رهبر شیعه های ترکیه است .در استانبول و انکارا و سراسر ترکیه ده ها مسجد دارند .خود ایران در ترکیه مرکز فرهنگی و مسجد دارد انان هم می گویند فشاری از سمت حکومت احساس نمی کنند .هزاران دانشجوی شیعه ایرانی در ترکیه هستند با هرکسی صحبت کرده ام می گفت فشاری بر روی ما نیست و در یک صف نماز می خوانیم البته هر کس به شیوه خود .
جناب رایش مارشال اسلام گولن با اسلام وهابیت فرق دارد وشیعه کش نیست وانان را تروریست می نامد و می توان ان را یک الترناتیوی برای وهابیت دانست.
جناب رایش مارشال و جناب انتی وار راجع به حزب الله در پست های اتی توضیح می دهم در ضمن یک پاسخ به جناب دیس2 و جناب رسول بدهکارم
بقیه بعد‍اً

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][font="Arial","sans-serif"]اسلام گولن اگر چه فضیلت جهاد را انکار نمی کند ولی حداقل من ندیده ام که تبلیغ کند .تبلیغ جهاد و وفرستادن مومنین به بهشت را حزب الله بر عهد ه دارد در ابتدای دهه هشتاد در مناطق کردنشین در مقابل چپ های پ.ک.ک اسلام گرایان حزب الله شکل گرفتند که خواستار حکومت اسلامی بود.در درگیری بین حزب الله وپ.ک.ک مجموعاً 800 نفر کشته شد. سران حزب الله پس از این درگیری ها در سال 94 تحت تعقیب قرار گرفتند و ضربات شدیدی به پیکر انان وارد شد .مجاهدین در بین ترک ها هم طرفدار داشت و گویا خدا از این ها هم می خواست خون بریزند .خواست خدا بر این شد که به یک گرد همایی علویان (در مورد شهر وسال حضور ذهن ندارم) حمله کردند و ده ها نفر را زنده در اتش سوزاندند.حق یکی است و بقیه زاله . حزب الله تمام اسرائیلی را دشمن می داند و به ادبیات کافر ، اهل کتاب ، جهاد اعتقاد دارد .علویان برای انان مثل بهایت برای ما زگیلی است که نمی توانند قبول کنند [/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]یا رسانه ها نمی خواستند اینان را ببینند یا اینان نمی خواستند در رسانه ها مطرح شوند . در بخش ترک ها حرکات منفرد سنت گرایان حزب الله هر چند یک بار دیده می شد .ارامنه که دینشان را تبلیغ می کردند و مسلمانانی که دینشان را عوض می کردند و علویان مورد ازار قرار می گرفتند.[/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]حزب الله یک جریان است که امروزه رهبر ندارد هرکس اعتقادات بالا را داشته باشد جز حزب الله قرار می گیرد.از 2012 جریان حزب الله کردی دارای یک حزب نزدیک به خود به نام هدا شد.این حزب همان گردهمایی دیاربکر را ارگانیزه کرد.طرفداران ک.ج.ک با هدا در دانشگاه دجله دیاربکر بر سر سمپوزیومی در مورد رسول اکرم درگیر شدند در واقع ک.ج.ک گیر داد که دانشگاه جای ارتجاع و نقش قبر نیست.[/font] [/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#0000ff]برای موضوع حزب الله ترکیه به این موارد برخورد کردم .برای آشنایی مستقیم با عقاید این گروه می توانید به این [/color][url="http://bonyanejihad3.com/?p=7083"][color=#FF0000]منبع[/color][/url][color=#000000] [/color][color=#0000ff]مراجعه کنید.[/color][/font][/size]


[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]اعلام موجوديت "حزب الله "در ترکیه[/font][/size]
[right][size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]جمعی از فعالان سیاسی منتسب به " جنبش مستضعفین " ترکیه که از آنها به عنوان شاگردان مکتب "حزب الله " یاد می‌شود، موجودیت خود را در قالب یک حزب سیاسی اعلام کردند.[/font][/size][/right]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]به گزارش "ندای انقلاب"، به نقل از پایگاه خبری " hurseda " جمعی از فعالان سیاسی، بازاریان و چهره‌های دانشگاهی عضو " جنبش مستضعیفن " ترکیه که طی چند سال اخیر فعالیت های دینی، سیاسی، فرهنگی و رسانه ای وسیعی در چندین استان کردنشین ترکیه داشته‌اند و آنان را شاگردان مکتب حزب الله ترکیه می دانند، موجودیت خود را در قالب حزبی تحت عنوان " حُر دعوا پارتیسی " ( Hür Dava Partisi ) اعلام کردند.[/font][/size]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]سعید شاهین، سخنگوی این حزب که همفکرانش طی سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ درگیری‌های مخفیانه ای با پ.ک.ک داشته اند، درباره رویکرد حزب متبوعش اظهار داشته است: « اسلامگرایان کُرد ترکیه راه نجات و توسعه را در پیوستن به حزب عدالت و توسعه اردوغان و حزب صلح و دموکراسی(پ.ک.ک) نمی دانند و برای جلب آرای کُردهای محافظه کار در انتخابات پیش روی شهرداری های ترکیه، در چندین استان نامزدهای خود را وارد رقابت های حزبی خواهند کرد.»[/font][/size]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://rajanews.com/detail.asp?id=144521"][color=#0000ff]منبع[/color][/url][/font][/size]




[right][size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#555555]وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود به “حزب‌الله ترکیه” به عنوان یک گروه تروریستی و رادیکال که برای مقابله با پ ک ک تاسیس یافته، اشاره کرده است.[/color][/font][/size][/right]

[right][size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://bitawan.info/?p=5918"][color=#0000ff]منبع[/color][/url][/font][/size][/right]

[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]گردهمایی دیاربکر :[/font][/size]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#000000]حزب نزدیک به حزب الله کردی ترکیه (Hür Dava Partisi) (HÜDA PAR) در مورخ يكشنبه 1/2/1392 تجمعي ميليوني با عنوان عاشقان محمد رسول الله (ص) در شهر دياربكر برگزار كرد. در این تجمع که صدها هزار نفر در آن شرکت کرده بودند برخلاف اغلب تجمعات عمومی ترکیه مراسم با قرائت قرآن آغاز شد و در ادامه هم برنامه تواشیح اجرا شد و سپس برخی از علمای دینی و مسئولان حزبی (هدی پار) به سخنرانی پرداختند. روزنامه دوغرو هابر (dogruhaber) که از ارکان رسانه ای این جریان می باشد مدعی شد که در این برنامه هیات هایی از ایران و عراق و سوریه و اروپا هم شرکت داشته اند. این روزنامه در ادامه افزود که با وجود کارشکنی های دولتی از قبیل جریمه ماشین هایی که به محل تجمع می آمدند و قطع آب در سرویس های بهداشتی میدان نوروز (میدان مخصوص تجمعات بزرگ) بیش از یک میلیون نفر در این تجمع شرکت داشتند. [/color]
[color=#000000]از نکات بارز این تجمع حضور گسترده بانوان با حجاب کامل اسلامی بود و قابل ذکر است که این تجمع با عنوان عاشقان محمد (ص) همه ساله از طرف این گروه اسلامی در شهر های کردی ترکیه برگزار می شود. [/color][/font][/size]
[size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.ccsi.ir/vdcg.u93rak9wypr4a.html"][color=#0000ff]منبع[/color][/url][/font][/size] ویرایش شده در توسط oldmagina

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اینکه شعار اتحاد مسلمین برای گولن یک تاکتیک هست و نه یک باور درش تردیدی نیست

در مورد تعامل با علوی ها بهتره بگیم تاکتیک گولن و اتباعش در هر جا متفاوته و بر اساس مقتضیات زمان و مکان عمل میکنه

عمده مشکل اردوغان و سران سیاسی ترکیه در حال حاضر با نظام سوریه بر اساس این هست که در راس دولت سوریه یک نفر علوی حاکمه و ترک ها حاضرن با تروریست ها هم قسم بشن و هر نوع حمایتی بکنن و هر جنایتی دست بزنن تا یک حکومت سنی مذهب سر کار بیارن

اما زمانی میشه واقعیت رو فهمید که شما اندک ضعفی از خودتون نشون بدید تا مکنونات قلبی اینها مجال بروز پیدا کنه . همونجوری که اردوغان ابتدا با بشار مثل دوست رفتار میکرد و غزل دوستی میخوند ولی بمحض اینکه شرایط رو مهیا دید ذات خودش و نیاتش رو آشکار کرد .

در مورد کشور ما هم وضع بهمین منوال هست . یعنی اگر کوچکترین ضعفی احساس کنن در پی تجاوز و تجزیه ایران برمیان و جنگ رو با ما شروع میکنن . شکی نیست که ترکیه قبل نیت تجاوزکارانه به خاک ما نداشت ولی اردوغان و گولن قصد تجزیه کشور ما رو هم دارن همونطوریکه نسبت به جمهوری آذربایجان هم همین نیت رو دارن

برای تشکیل یک امپراتوری می باید شعار اتحاد سر بدن و گرنه امکانپذیر نیست

اگر گولن واقعا صداقت داره بجای ساختن مسجد و صدقه دادن بهتره به مریدانش در دولت دستور بده مناصب سیاسی رو با علوی ها که یک سوم جمعیت ترکیه هستن تقسیم کنن و یا امکان فعالیت تجاری و کسب موقعیت تجاری خوب رو مانند سایر تجار ترک برای اینها فراهم کنن و اونها رو برابر کنن

اما اینکه اسلام گولن با وهابیت تفاوت داره باید بگیم خیر اینها بر علیه ایران و تشیع با هم اتحاد استراتژیک دارن . موضع اینها رو در مصر ببینید که با هم تفاوت داره ولی در دشمنی با ایران و شیعه و سوریه واحد هستن . بنابراین ترکیه سعی کرده با اتحاد با وهابیت بنوعی تشیع و ایران رو در محاصره قرار بده

اینها در کمک به القاعده و ضدیت با مقاومت اسلامی منطقه هیچ اختلافی با هم ندارن . مرز زیادی هم با هم احساس نمیکنن و تفاوتهاشون رو در حد دو فرقه از یک مذهب میبینن و نه بیشتر . اما در اینکه باید القاعده رو تقویت و حمایت کنن هیچ اختلاف نظری ندارن

اوج اختلاف اینها میتونه با یک فتوی از سوی مفتیان وهابی و یک فتوای طریقتی از سوی گولن با هم حل و فصل بشه

.........................................................................................................................................................

و اما در مورد حزب الله ترکیه . با توجه به توصیفاتی که دوستان از اینها بعمل آوردن میشه اینها رو از پیروان سید قطب مصری و بنوعی تکفیری بحساب آورد و البته نزدیک به جریان اخوانی .

این برداشت من بخاطر این هست که دوستان در توصیفاتشون اشاره کردن که اساس کار اینها رو در اعتقاد به مرز بندی میان خودشون و جهان تشکیل میده . شعار دار الاسلام و دارالکفر و تقسیم دنیا به دارالاسلام و دارالکفر متعلق به سید قطب مصری از ابداع کنندگان جریان تکفیری در مصر و از تاثیر گزاران بر اخوان المسلمین مصر هست .
بر طبق این شعار فقط اینها مسلمونن و بقیه اعم از فرق مسلمین از جمله شیعه و همچنین سایر ادیان مثل مسیحیت و ... کافر هستن و در دارالکفر قرار دارن
به اعتقاد اینها می باید با دارالکفر جنگید . و این منشا تروریسم در اونها میشه

بنابراین نباید چندان با حزب اردوغان چالش داشته باشن چون در ریشه و اعتقادات مشترک هستن . با توجه به رویکرد گولن و اردوغان به حمایت از تکفیری ها میشه نتیجه گرفت که اینها از حمایت علنی و پنهان دولت ترکیه برخوردارن .

تنها تفاوت اینها با پ ک ک در اینه که پ ک ک یک حزب کاملا سکولار و متسامح در مذهب هست ولی اینهایی که اسم حزب الله رو بر خودشون گزاشتن حزبی تکفیری بشمار میان . پس بنوعی تحت حمایت و نفوذ عربستان هم هستن .

ترکیه میتونه با توسل به این گروه جدایی طلبی در کردستان ترکیه رو مهار کنه و با قدرت دادن به اینها ، آلترناتیوی برای پ ک ک درست کنه . با توجه به شعار دارلاسلام اینها و موضع تاکتیکی اتحاد مسلمین گولن و اردوغان و اشتراک در مذهب اهل سنت اینها میتونن با هم به توافق برسن چون برای حزب الله ترکیه اساس قومیت و نژاد نیست بلکه دارالاسلام هست .

در مقابل شیعه و حزب الله لبنان براحتی میشه از اینها سوء استفاده کرد و جنگ شیعه و سنی براه انداخت

با توجه به نفوذ عربستان و تعصب شدید مذهبی اینها میتونن برای ما و عراق خطری بالقوه و بسیار شدیدتر از پژاک و امثال اون بحساب بیان . بنوعی وهابی محسوب میشن . وهابیت در حال حاضر داره در کردستان ایران و عراق بطور خزنده تبلیغ و حمایت مالی از طرف عربستان و .. میشه . در نهایت همه اینها یه جوری بهم میرسن

شاید با توجه به اقبال به رویکردهای اسلامگرایانه در منطقه داره از نفوذ گروه های سکولار کم میشه و اونها باید جای خودشون رو به گروه های متعصب وهابی واگزار کنن ویرایش شده در توسط rasoolmr

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][font="Arial","sans-serif"]جناب رسول اتحاد مسلمین در تفکر گولن یک باور است نه یک تاکتیک . خلاف این اتحاد عمل نمی کنند با شیعه ها مشکلی ندارند .مشکل شان با علویان هم کم است و در حقیقت مشکل مسلمانان با علویان است .شما یک نگاه در اعقاید علویان بکنید متوجه می شوید.علویان استان ا.غ با مردم این استان هم مشکل دارند .اگر قبول نداشته باشید بحث را باز می کنم. راجع به علویان در تاپیک تحولات ترکیه با یک کاربری دیگر بحث کرده ام می توانیید ازانان استفاده کنید و اگر نقدی دارید مطرح کنید[/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]اردوغان چند ماه از مخالفین حمایت نکرد و از اسد خواست اصلاحات انجام دهد و بعد چند ماه بود که دید اسد دست به اصلاحات نمی زند از مخالفین حمایت کرد . میگویید ترکیه حکومت سنی می خواهد در سوریه این در حالی که اردوغان در سفرش به مصر حکومتی سکولار را به اخوان پیشنهاد کرد.[/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]بهتر است بدانید که علویان ترکیه تمام قد از ج.ح.پ حمایت می کنند و لذا مسخره است که اردوغان بخواهد به این ها سمت دهد.راجع به وضعیت علویان در ج.ح.پ هم دبیر کل حزب یک کرد علوی به نام کمال کلیچ دار اوغلو است.[/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]اگر اردوغان ضد شیعه است چرا مقامات حزب الله را چند سال پیش به ترکیه دعوت کردند و چرا حزب الله به استقبال اردوغان هنگام سفرش به بیروت رفت .اردوغان چرا در سفر به عراق در نجف به دیدار ایت الله سیستانی رفت. [/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]بارها و بارها شده که اینان از وهابیت انتقاد کنند .این حزب الله است که تفکرات رادیکالی دارد و مجاهد به سوریه می فرستد. هرچه که قدرت حزب الله یا هدا زیاد شود از قدرت اردوغان کاسته خواهد شد . [/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]جناب انتی وار راجع به رسانه های گولن صحبت کرده اید و سوالی پرسیده بودید[/font][/right]
[right][font="Arial","sans-serif"]وافعیت این است که روزنامه زمان گولن در این بخش مطرح می شود .وقتی سردار حاجی زاده ترکیه را تهدید می کند و وقتی صالحی می گوید این موضع رسمی ما نیست زمان هر دو را پوشش می دهدو وقتی نماینده مجلس صحبت از قطع گاز صادراتی به ترکیه را می کند زمان ان را پوشش می دهد.وقتی باییک ریس ک.ج.ک صحبت از سخن های سردار سلیمانی در جهت حمایت از پ.ک.ک در صورت قطع اتش بس با ترکیه می دهد زمان پوشش می دهد [/font] [/right]
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.