SAEID

سامانه پدافندی سام-5 (S-200) بومی سازی شده ایرانی

Recommended Posts

بنظرم معقول ترین دلیل این همه هزینه برا بهسازی اس200سرپا نگه داشتن یه پدافند برد بلند هرچند دست وپا شکسته اونم در برابر بمب افکن ها و اواکس های دشمنه

وگرنه عالم و ادم میدونه اگه باور373 بصورت کامل عملیاتی بشه با توجه به استفاده از چند نوع موشک براش اصولا تولید و بهسازی پدافندی مثل اس200 وقت تلف کردنه چون بقول معروف اگه جون تو جون اس200 کنن باز به باور373 نمیرسه

بنظرم همون جور که اول گفتم معقول ترین دلیل بهسازی اس200 اینه که از نمونه پورتوتیپ باور373 تا تولید انبوه اون شاید حداقل 2 سالی طول بکشه وپدافندباور هم مثل مابقی طرح هایی که برای اول بار تو کشور ساخته میشه قطعا نمونه های اولش دارای ایرادات و کمبودهایی باشه و مسولین امر با در نظر گرفتن همه این موارد به این نتیجه رسیدن که تو این رهگذر نمیشه پدافند دوربرد کشور رو به امان خودش رها کرد و باید تو این مدت لاقل با بهسازی اس200 جای خالی شو پر کنن

ولی بنظرم اگه مسولین واقعا برنامه داشته باشن که اس200 مطابق سابق هنوز جزیی از پدافند ارتفاع بالا کشور باشه اونم ئر کنار باور373 بنظرم میاد با توجه هزینه سرسام اور اس200 کار منطقی نباشه وگرنه شاید روسیه سازنده سیستم خیلی زودتر از ما به این فکر می رسید
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اس-200 برای حمله به بمبافکن ها و آواکس ها ساخته شده و [color=#ff0000][size=5]اصلا [/size][/color]نمیتونه با جنگنده ها مقابله کنه.[/quote]

امید جان شما از بچه های با سواد و با معلومات سایت هستید و انتظار اینه که با دقت نظر بیشتری اظهار نظر بفرمایید، درسته که ماموریت اصلی این سامانه همونی هست که فرمودید ، اما در کنار اون میشه ماموریتهای دیگه ای هم براش تصور کرد، صحبت بنده روی عبارت «اصلا» هست که بکار بردید، حتی اس 200 بدون هیچ ارتقاء هم در حالاتی خاص امکان انهدام جنگنده ها را داشت، چه برسد به اس 200 های ایران که طبق اخبار منتشره از ارتقاء های خوبی بهره مند شده اند.

مثلا یکی از عوامل محدود کننده میزان مانور جی قابل انجام توسط یک موشک، سرعت پردازنده و اون و قابلیت پردازشش هست که این مشکل در ارتقاء اس 200 بنظر میاد حل شده باشه، یکی دیگه از عوامل محدود کننده میزان جی قابل تحمل، سرعت هست، می دونید که هر چی سرعت بیشتر باشه، با مانور ملایمتری پرنده به شتاب جی مشابه می رسه، مثلا اگه یه موشک با سرعت V در زاویه حمله 20 درجه به شتاب مثلا 15 جی برسه، اونوقت با سرعت 2V درزاویه حمله کمتری به همان شتاب مثلا 15 جی خواهد رسید؛ و این یعنی محدود شدن توان مانور موشک، پس بر عکس تصور خیلی از ما، همیشه افزایش سرعت موشک چیز خیلی خوبی نیست، برای همین هست که عموما سرعت موشکهای کوتاهبرد گرمایاب رو توی محدوده 2 تا 2.8 ماخ نگه می دارند تا توان مانوردهی شون کاهش پیدا نکنه و بتونن اهدافشون رو با هر درجه مانور دهی مورد اصابت قرار بدن.

خب همه می دونیم که سرعت اس 200 چیزی بین 7.5 تا 8 ماخ هست! یعنی با کوچکترین حرکتی چندین جی فشار به موشک وارد میشه، حالا ممکنه بچه های نیروی هوایی تونسته باشن با تغییرات در موتور و کاهش حداقل 3 نا 4 ماخ از این سرعت زیاد، توان مانور دهی موشک را تا حد زیادی بالا ببرند.

حالا این یه راه هست! راه های دیگه ای هم داره، که ممکنه بهش پرداخته باشند.

[quote]حتی میشه با موشک های کروز عادی سایت های اس-200 رو نابود کرد چه برسه با هارم و ...[/quote]

حتی سامانه ای مثل اس 300 هم که self protecting اون در حد بالایی هست، با سامانه هایی مانند تور و پنتسیر محافظت میشه، چون این سامانه های برد بلند، یه نقطه ضعف ذاتی در برابر حملات نزدیک دارند، و برای سامانه ای مانند اس 200 که این فاصله به میزان قابل توجهی هست، حتما تدابیری اندیشیده شده، تدابیری مانند: مصباح، سماوات، تور و . . .
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب محمد نظرتون در مورد تولیدش چیه
یعنی بنظرتون هدف از تولیدو بهسازیش اونم با دو موشک در واقع پر کردن مقطعی جای خالی باور373 بوده یا اینکه میخوان بعنوان مکمل باور ازش استفاده کنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]یعنی بنظرتون هدف از تولیدو بهسازیش اونم با دو موشک در واقع پر کردن مقطعی جای خالی باور373 بوده یا اینکه میخوان بعنوان مکمل باور ازش استفاده کنن[/quote]

هر دوش می تونه باشه، و البته منعی هم نداره، تعدد سامانه های دفاعی، کار نیروی مهاجم را سختتر می کنه( برای هر یک باید تدبیری اندیشیده بشه)

به هر حال در ایران تا زمانی که کاملا اثبات نشه سامانه ای واقعا کارایی نداره، از رده خارج نمیشه، مثل سی کتهای نیروی دریایی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما فعلا به این موشک دسترسی داریم ، هر محصولی مثل یک کلاس درس خصوصی برای ماهستش ، مگه خود روسیه ( شوروی ) به تدریج s 300 رو نساخت ؟؟ ، همین s 200 که خیلی ها قبولش ندارند در اون زمان برای خودش غولی بوده و همه تکلنوژی روز شوروی در اون متجلی بود ، خالا اگر ما میخواهیم s 300 بسازیم باید پله ها را طی کنیم ، این سامانه نیز یکی از این پله ها میتونه باشه ، ما در مقابل غول های سازنده پدافند های مطرح یک تازه کار یا به قولی صفر درجه ( آشخور ) هستیم ، این که ما داریم پیشرفت میکنیم یکی از دلایل اون استفاده بهینه از همه داشته هامون هست که خدا رو شکر از لحاظ داشته ها کشور بسیار غنی هستیم ، بنا بر این حتی اگر ساخت این سامانه کاملا بدن استفاده باشد باز هم برای کسب تجربه و انتقال تکلنوژی و استفاده از اون در ساخت باور 373 بسیار عالی است ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب محمد با این استدلال شما پس علت اینکه خود روسیه سازنده اس200 اونو از رده خارج کرد چیه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تاندر جان، وضعیت ما با روسها خیلی خیلی متفاوت هست، ما از نظر امکانات سخت افزاری در مضیقه خیلی بیشتری هستیم، روسها به حدی اس 300 تولید کردند که امکان از رده خارج کردن همه باتری های اس 200 شون رو پیدا کردند، ولی حتی همین روسها هم به یکباره اس 200 را از رده خارج نکردند، بلکه به تدریج اس 300 جایگزین باتری های اس 200 شد.

ضمن اینکه این مدرن سازی هایی که در ایران بر روی اس 200 انجام شد به هیچ وجه در روسیه بر روی این سامانه انجام نشد و الا حتی شاید خود روسها هم چند سالی بیشتر اونو در سرویس نگه می داشتند، همچنین همونطور که جناب اسپهبد به درستی اشاره فرمودند این سامانه در ابتدا برای مقابله با بمب افکنها و آواکسها در ارتفاع بالا طراحی و ساخته شد و توان مقابله با جنگندها در اون کم بود ولی سامانه اس 300 از ابتدا مجهز به چنین امکانی بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='MOHAMMAD' timestamp='1348927530' post='274613']
ضمن اینکه این مدرن سازی هایی که در ایران بر روی اس 200 انجام شد[b] به هیچ وجه[/b] در روسیه بر روی این سامانه انجام نشد و الا حتی شاید خود روسها هم چند سالی بیشتر اونو در سرویس نگه می داشتند، همچنین همونطور که جناب اسپهبد به درستی اشاره فرمودند این سامانه در ابتدا برای مقابله با بمب افکنها و آواکسها در ارتفاع بالا طراحی و ساخته شد و توان مقابله با جنگندها در اون کم بود ولی سامانه اس 300 از ابتدا مجهز به چنین امکانی بود.
[/quote]

محمد جان روند ارتقاهای ما روی سامانه ی S-200 بجز بحث دیجیتالی کردن بجای لامپ های خلا (که این هم بدلیل تفاوت تکنولوژی ها در زمان های مختلف هست) عملا داره روند ارتقا S-200 در دهه ی 80 و 90 شوروی رو طی میکنه ، افزایش برد موشک (از 250 به حدود 300 کیلومتر) و قدرت انفجار سرجنگی - افزایش مقاومت پذیری الکترونیکی از طریق افزایش سرعت پردازش و توان تجهیزات الکترونیکی و دست آخر هم امروز ، ارتقا S-200 برای درگیر شدن با اهداف برد متوسط از جمله جنگنده ها و موشک های کروز .

مقایسه بفرمایید با ارتقاهای زمان شوروی : S-200A نمونه ی اولیه با برد 160 کیلومتر ، S-200V و S-200M سامانه های برد برد افزایش یافته ی 300 کیلومتر و موشک سوخت جامد (افزایش برد) و ارتقا سامانه کنترل آتش - ارتقا سیستم الکترونیکی سامانه S-200 برای مقابله با جمینگ پس از ناکارآمدی این سامانه در مقابل اخلالگرهای آمریکا در جنگ لیبی (افزایش Anti Jamming) و آخرین ارتقا(در اول دهه ی 90) یعنی S-200D که در اون با افزایش برد به نزدیک 400 کیلومتر و استفاده از موشک جدید V-880M/5V28M، قابلیت درگیر شدن با اهداف کروز و جنگنده با سرعت 1100 متر بر ثانیه (نزدیک به 4 ماخ!) رو پیدا کرد، پس از این ارتقا بود که شوروی سامانه ی S-300P رو جایگزینش کرد.

شباهت روند ارتقاهای ما دو نکته رو آشکار میکنه:

1- برخلاف بدبینی دوستان این سامانه قابلیت تبدیل به یک سامانه ی چالاک برای مقابله با اهداف مانورپذیر چون موشکهای کروز و جنگنده ها رو داراست.

2- به احتمال قوی این آخرین ارتقا بزرگ سامانه ی S-200 خواهد بود چون در شوروی هم این ، آخرین ارتقا بود و در واقع ، سقف پتانسیل ارتقا توانایی های این سیستم هست و بیشتر از اون قابلیت ارتقا ندارد که روسها هم در این زمان سامانه ی S-300P رو رونمایی کردند (که ما هم قراره باور 373 رو رونمایی کنیم)
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چند وقتیه که این ایده تو ذهنمه ولی خوب مجالی برای مطرح کردنش نیافتم ، اخه قصدم این بود که بفرستم برای وزارت دفاع که متاسفانه راهشو پیدا نکردم! گفتم که به صورت خلاصه تو سایت مطرح کنم شاید اصلآ عملی نباشه یا تکنولوژی ساختشو نداشته باشیم.

سیستمی که طرح کلیش تو ذهنمه در اصل یه پدافند هیبریدی و ترکیبی هست که از دو نوع موشک با عملکرد متفاوت استفاده میکنه.
تو این سیستم بعد از شناسایی هدف ابتدا یک موشک پدافندی سنگین (مثل S-200) با سر جنگی مجهز به EMP به محدوده هدف شلیک میشه و [color=#ff0000][b]چند ثانیه[/b][/color] بعد نیز موشک اصلی برای اصابت به هدف (مثل موشک رعد) شلیک میشه.
موشک اول تنها لازمه تا جایی که براش امکان پذیره خودش رو به نزدیکی هدف برسونه (بسته به قدرت EMP ای که حمل میکنه این فاصله میتونه متغیر باشه ولی تخمین خودم چیزی بین 100-500 متره) و بعد سرجنگی خودش رو منفجر میکنه. در این صورت دو حالت برای پرنده مهاجم پیش میاد:

[b]1: کلیه تجهیزات الکترونیکی جنگنده از کار می افته و تبدیل به یک هواپیمای جنگ جهانی دوم میشه که موشک اصلی چند ثانیه بعد دخلشو میاره![/b]

[b]2:در کارکرد تجهیزات اختلال به وجود میاد و نیاز به ریبوت و بازارایی یا به کار افتادن سیستم های پشتیبان میشه که تا تثبیت شدن و برگشتن جنگنده به وضعیت عادی مدتی هرچند کوتاه زمان لازمه که باز هم موشک اصلی از این فرصت به دست امده استفاده میکنه و در ادامه جنگنده از همه جا بی خبر رو مورد اثابت قرار میده![/b]

فکر می کنم تنها گلوگاه این سیستم ساخت EMP موردنظر باشه که دور از دسترس نیست ، تا نظر دوستان چی باشه!


[color=#ff0000][b]توضیحات بیشتر برای رفع ابهام :[/b][/color]


اول از همه اینکه هیچ نیازی به استقرار دو سیستم موشکی در کنار یکدیگر نیست. با توجه به لینک بودن سامانه های راداری و پدافندی کشور ، ما تنها نیاز داریم که یه موشک S-200 مجهز به emp رو وارد چرخه پدافندی کنیم. ابتدا رادار s-200 هدف رو در حداکثر فاصله شناسایی میکنه و مختصات پروازیش رو در اختیار سامانه ویژه ای قرار میده که کارش هماهنگی بین سایت های ثابت و متحرک پدافندیه، سپس این سامانه با در اختیار داشتن موقعیت و وضعیت کلیه سایت های پدافندی متحرک که میتونه رعد یا مرصاد و هاگ و ... باشه و همچنین محاسباتی که انجام میده در زمان مناسب 2 دستور شلیک رو صادر میکنه!!
یکی به سامانه S-200 مجهز به emp و دیگری به نزدیک ترین سایت متحرک که قادره در نقطه اثابت تخمین زده شده (توسط سایت مرکزی) موشک خودش رو در زمان مناسب به هدف برسونه! هر کدوم از این موشک ها به صورت جداگانه توسط رادارهای خودشون هدایت میشن و هیچ گونه ارتباط اطلاعاتی بینشون نیست فقط این وسط وجود الگوریتم های پیشرفته ای لازمه که با محاسباتی که انجام میده تضمین کنه که موشک دوم در بازه زمانی منطقی بعد از موشک اول به هدف میرسه.


نمیدونم شاید توضیحاتم یه کم گیج کننده باشه ولی فکر کنم با مثال زیر واضح تر بشه :


فرض کنیم رادار S-200 در فاصله 200 کیلومتری هدفی رو شناسایی میکنه و سریعآ اطلاعات پروازیش رو برای سیستم مرکزی ارسال میکنه ، سیستم در اینجا با محاسبه سرعت ، جهت ، سمت و ارتفاع هدف و همچنین پارامترهای خاص دیگه به این نتیجه می رسه بهترین نقطه برای اثابت ، نقطه یا بهتره بگیم محدوده x در فاصله 130 کیلومتری سایت سام-5 هست و نزدیک ترین سامانه متحرک در اون ناحیه فرضآ سایت متحرک رعد-28 باشه که 20 کیلومتر باهاش فاصله داره حالا سایت مرکزی در دو زمان t1 و t2 دو دستور شلیک صادر میکنه یکی به سام 5 و دیگری به رعد. اینجا دیگه همه چی بستگی به الگوریتمی داره که تضمین کنه تحت هر شرایطی موشک s-200 قبل از رعد به محدوده هدف میرسه.

با این فرض هر کدوم از سیستم ها به صورت مستقل عمل می کنند و توسط رادارهای خودشون هدایت میشن. سامانه رعد کاری به این نداره که ایا emp منفجر شد یا نه بلکه فقط کار خودش رو انجام میده و حتی بر فرض عمل نکردن emp باز هم ممکنه موشک رعد بتونه مستقلآ هدف رو ساقط کنه.

در مورد زمان های t1 و t2 این رو هم اضافه کنم که اصلآ نیازی نیست همزمان باشند ، s-200 شلیک میشه و به دنبال هدف میره زمانی که به نزدیکی هدف رسید مثلآ 50 کیلومتری دستور شلیک دوم به رادار نزدیک ترین سامانه متحرک در اون ناحیه صادر میشه.
فکر می کنم که اصولآ نفس ایجاد شبکه یکپارچه راداری در کشورمون ایجاد چنین قابلیت هایی باشه. ویرایش شده در توسط pckho0r
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]فکر می کنم تنها گلوگاه این سیستم ساخت EMP موردنظر باشه که دور از دسترس نیست ، تا نظر دوستان چی باشه![/quote]

گلوگاه اصلی این هست که شما بتونید در اون محیط به شدت آلوده از نظر مغناطیسی خود موشک دوم رو کنترل کنید!
در ضمن سرعت هواپیمای دشمن رو در نظر بگیرید و در حقیقت شما در این روش دارید از یک بمب الکترومغناطیسی استفاده میکنید که در صورت غیر هسته ای بودن محدوده عملکرد چندان وسیعی رو نداره
و اگه در لحظه اول باعث سوختن مدارات الکترونیکی نشه بعد از چند ثانیه با توجه به دور شدن هواپیما از محیط آلوده دیگه اثری بر اون نداره
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]گلوگاه اصلی این هست که شما بتونید در اون محیط به شدت آلوده از نظر مغناطیسی خود موشک دوم رو کنترل کنید![/quote]

موشک اول تنها یه موج لحظه ای قدرتمند الکترومغناطیسی رو از خودش ساطع میکنه که تنها در یک شعاع محدود قدرت تاثیر داره و موشک دوم چون با فاصله زمانی شلیک شده خارج از این شعاع قرار داره.


[quote]در ضمن سرعت هواپیمای دشمن رو در نظر بگیرید و در حقیقت شما در این روش دارید از یک بمب الکترومغناطیسی استفاده میکنید که در صورت غیر هسته ای بودن محدوده عملکرد چندان وسیعی رو نداره
و اگه در لحظه اول باعث سوختن مدارات الکترونیکی نشه بعد از چند ثانیه با توجه به دور شدن هواپیما از محیط آلوده دیگه اثری بر اون نداره[/quote]

پس از انفجار EMP همون چند لحظه کافیه تا کارکرد دستگاه ها مختل بشه و تا به وضعیت عادی برگردند موشک دوم از راه رسیده و جنگنده بی حفاظ رو هدف قرار میده. اصلآ احتیاجی نیست که ما یه انتشار پیوسته از امواج EMP رو داشته باشیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر عزیز طرح خوبیه ولی مشکل اینه که تکیه اصلی این طرح برد موشک هایی مثل اس 200 هست !

درسته که اس 200 برد و سرعت و دقت تقریبی خوبی ( با توجه به اینکه نیاز نیست موشک خیلی نزدیک بشه ) میتونه داشته باشه ولی در عین حال یه پدافند ثابت هست و اگر دشمن با کروزهاش بخواد به اینها ضربه بزنه مطمئنا آسیب پذیر خواهند بود .....!

البته اگه دوستان نیان و بگن که یه مصباح میزاریم هر چی کروزه میخوره !

AGM-129 , .........! قاتل سیستم های ثابت و کم تحرک ....! :mrgreen: ویرایش شده در توسط komando59
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام ایده جالبیه :applause:
اما جدا از اینکه آیا EMP موثر خواهد بود یا نه و اینکه اثر اون روی موشک دوم چی خواهد بود. بحث هزینه چنین کاری مطرح میشه. به قول شما اگه بخواهیم از یه موشکی مثل اس200 واسه اینکار استفاده کنیم و بعد یه موشک دیگه مثل رعد یا شلمچه یا هرچی دیگه. اون وقت انهدام یه جنگنده میلیاردها تومان هزینه خواهد داشت. شما ببینید موشکی مثل اس200 آنقدر گران است که حتی در رزمایشها هم کمتر شلیک میشه.
راستی کسی دقیقا میدونه یه شلیک اس 200 چقدر هزینه خواهد داشت؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
این ایده شما نه اما کلا استفاده از emp علیه دسته های پروازی و تجهیزات دشمن ایده خوبی هست
[quote]بسته به قدرت EMP ای که حمل میکنه این فاصله میتونه متغیر باشه ولی تخمین خودم چیزی بین 100-500 متره[/quote]
اگر s-200 موفق بشه به این فاصله برسه کلاهک خودش برای انهدام چند هواپیما کافیه .....
=======
[quote]AGM-129 , .........! قاتل سیستم های ثابت و کم تحرک ....! :mrgreen:[/quote]
بله اقا مهدی ...اگر روی تام هواک هم کلاهک اتمی w80 بگذارند میشه قاتل سیستم های ثابت و متحرک وپادار و بالدار و ...
برادر نقل و نبات نیست که برای یک سامانه s-200 خرجش کنند
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='IRINavy' timestamp='1354810393' post='286725']
سلام ایده جالبیه :applause:
اما جدا از اینکه آیا EMP موثر خواهد بود یا نه و اینکه اثر اون روی موشک دوم چی خواهد بود. بحث هزینه چنین کاری مطرح میشه. به قول شما اگه بخواهیم از یه موشکی مثل اس200 واسه اینکار استفاده کنیم و بعد یه موشک دیگه مثل رعد یا شلمچه یا هرچی دیگه. اون وقت انهدام یه جنگنده میلیاردها تومان هزینه خواهد داشت. شما ببینید موشکی مثل اس200 آنقدر گران است که حتی در رزمایشها هم کمتر شلیک میشه.
راستی کسی دقیقا میدونه یه شلیک اس 200 چقدر هزینه خواهد داشت؟
[/quote]

وقتی یه موشک ایرون دام با اون سطح تکنولوژی تنها 40000 دلار قیمت داره اگه کیلویی ام حساب کنیم هزینه هر فروند S-200 باید زیر 1 میلیون دلار باشه و چون خودمون میسازیمش باز هم ارزون تر از این حرفا می افته!
خود این هواپیما میلیون ها دلار ارزش داره و ممکنه در صورت موفقیت در ماموریتش خسارت های جبران ناپذیری رو به کشور تحمیل کنه مثل بمباران یک مرکز صنعتی یا پالایشگاهی!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
    • توسط marmoolak
      دکتر مصطفي چمران، در همان هفته اولي که جنگ تحميلي آغاز شد، با حدود سي نفر از مرداني که با وي در نبردهاي کردستان شرکت داشتند، با قطار به اهواز آمد. او ستاد عملياتي خود را در دانشگاه اين شهر تشکيل داد تا عملاً کار مقابله با تهاجم همه جانبه ارتش بعثي به سرزمين‌هاي ايران را آغاز کند. چمران پيشتر با دستور حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ به کردستان رفته و نقش مهمي در انهدام گروه‌هاي مسلح وابسته به صدام در آن ديار ايفا کرده و با شجاعت‌هاي خود، شهر پاوه را از محاصره دشمن نجات داده بود. او بر اين باور بود که اگر اعلاميه امام و درخواست ايشان از مردم و نيروهاي مسلح براي حرکت به سوي شهر پاوه نبود، ما در پاوه شکست خورده بوديم. او قدر انقلاب اسلامي و حاکم شدن مکتب اسلام را در ايران به خوبي درک مي‌کرد، زيرا طعم تلخ نداشتن حکومت مردمي را در لبنان چشيده و با چشم خود، حملات اسرائيل را به مردم بي‌پناه فسطين و لبنان ديده بود. وي زماني به اهواز آمد که ترس تصرف شهر از سوي دشمن مي‌رفت و ارتش و سپاه و مردم، همه در پي راهي براي مقابله با دشمن بودند. او چند شبي را در محله گلستان در جنوب اهواز و در نزديکي خط مقدم در منزل دوستش، شيخ علي شوشتري گذراند؛ شخصي که مغازه‌اي داشت که آن را مغازه «صلوات» مي‌ناميدند، زيرا بر بالاي مغازه‌اش نوشته بود: «اللهم صل علي محمد و آل محمد». دکتر چمران، ستاد عمليات جنگ‌هاي نامنظم را با کمک انسان‌هايي با انگيزه و داوطلب از همه نوع و از سراسر کشور فعال کرد تا با شيوه خود و با تاکتيک‌هاي چريکي به مصاف دشمن برود. البته شيوه جذب نيروي انساني شهيد چمران، که از همه ‌گروه‌‌ها، افراد رزمنده را مي‌پذيرفت، مورد اعتراض برخي از کساني که معتقد بودند افراد مؤمن‌تر بايد در سازمان‌هاي رزمي شرکت کنند، قرار مي‌گرفت، ولي چمران بر اين باور بود: هرکس که آماده دفاع در برابر تهاجم ارتش صدام است، مي‌تواند در جبهه حضور يابد و جزو همراهان رزمنده وي قرار گيرد. او از درد و رنج و سختي جبهه و جنگ استقبال مي‌كرد و بر اين باور بود که درد، دل آدمي را بيدار مي‌کند، روح را صفا مي‌دهد، غرور و خودخواهي را نابود مي‌کند، نخوت و فراموشي را از بين مي‌برد و انسان را متوجه وجود خود مي‌کند و ارزش هر انساني به ‌اندازه درد و رنجي است که در راه خدا تحمل کرده است. دکتر چمران در آن زمان، نماينده مجلس و از طرفي، نماينده حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ در شوراي عالي دفاع هم بود. در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي و در دوره دولت موقت، مدتي نيز وزير دفاع بود. در همان روزهايي که او با تمام وجود در جبهه‌هاي جنوب حضور يافته بود، برخي از افراد و نمايندگان مجلس از وي خواسته بودند تا به مجلس بازگردد و در تدوين قوانين مناسب، فعال شود، ولي چمران به آنان گفت: «خدايا، تو شاهد باش که من ميدان رزم را بر نشستن بر صندلي مجلس ترجيح مي‌دهم». او حتي در ميدان جنگ هم به سنگرهاي مطمئن يا پايگاه‌هاي نظامي داراي دفاع نسبتـاً مناسب نرفت، بلکه با شجاعت فوق‌العاده‌اي که داشت، مرتب در خط مقدم درگيري با دشمن حاضر مي‌شد و با تمام قدرت در زير رگبار گلوله‌هاي دشمن، با خصم مي‌جنگيد و پايداري خود را نشان مي‌داد. چمران بهتر از هر کسي، معني «جنگ»، «اشغال»، «آوارگي»، «دشمن» و «مقاومت» را مي‌دانست و پيشتر در صف مقدم جبهه عليه اسرائيل و در جريان جنايات غاصبان بي‌رحم فلسطين، مفهوم اين لغات را به خوبي دريافته بود. چمران پس از تحصيل در رشته فيزيک هسته‌اي، تصميم گرفت به قدس شريف برود و عليه اسرائيل بجنگد. او براي آزادي قدس، پاي به خاک لبنان گذاشت و توانست در کنار امام موسي صدر قرار گيرد و به همراه ‌ايشان جنبش حرکت محرومان لبنان را پايه‌گذاري كند. چمران در اين ايام با سفر به فلسطين و مصر، توانست جنگ‌هاي چريکي را فراگيرد تا در کنار مقاومت مردم لبنان باشد. چمران پس از آغاز جنگ تحميلي و حضور در جبهه‌هاي جنوب، شرايط آن روز کشور را ارزيابي کرده و دريافته بود که نمي‌توان تنها با تکيه بر توان ارتش موجود، با دشمن مقابله کرد و ارتش بعثي را از تهاجم بازداشت. در آن دوران، ارتش ايران با مشکلات عديده‌اي؛ از جمله مسئله فرماندهي، ساختار، سازمان و مسائل روحي ـ رواني روبه‌رو بود و نياز به يک بازسازي اساسي داشت تا بتواند با ديدگاه‌هاي جديدي، خود را سازمان داده و وارد عمل عليه دشمن شود. از طرفي، چنانچه حتي اين مشکلات هم براي ارتش وجود نداشت استعداد و قدرت سازماني آن نسبت به توان رزمي دشمن کمتر بود، به ويژه از نظر تعداد يگان‌هاي زرهي و مکانيزه، نسبت به دشمن در شرايط نامساعدتري بود. چمران همانند بسياري ديگر از فرماندهان و برجستگان دفاع مقدس، به ‌اين نتيجه رسيده بود که بايد در برابر برنامه گسترده دشمن، قدرت عظيم مردم را وارد صحنه نبرد کرد تا توازن قوا پديد و امکان غلبه بر دشمن فراهم آيد، براي همين، با آموزش افراد داوطلب، آنان را در گروه‌هاي کوچک چريکي سازماندهي کرده و به محورهايي که ارتش بعثي در حال پيشروي بود، اعزام مي‌کرد تا بتواند در کنار ارتش و سپاه و ديگر رزمندگان، جلوي تهاجمات دشمن را گرفته نگذارد شهرهاي بزرگي چون اهواز و سوسنگرد به تصرف دشمن درآيند. او خود هميشه اسلحه بر دوش داشت و در خط مقدم جبهه حضور مي‌يافت و با دشمن از نزديک درگير مي‌شد. چمران يک چريک واقعي بود و نحوه جنگيدن با دشمن و نيز شيوه جنگ تن به تن را به خوبي مي‌دانست و بر اين باور بود که تنها با تکيه بر روش‌ها و تاکتيک‌هاي کلاسيک ـ که معمولاً ارتش‌هاي منظم در نبردها به کار مي‌برند ـ نمي‌توان با دشمني که با قدرت انبوه آتش و با يگان‌هاي زرهي و مکانيزه متعدد در دشت‌هاي خوزستان براي اشغال سرزمين ايران به سرعت مي‌تازد، مقابله و او را متوقف كرد. شبيخون زدن به واحدهاي دشمن و انجام جنگ‌هاي پارتيزاني و آرام نگذاشتن دشمن، يکي از تاکتيک‌هايي بود که چمران عارف با کمک مردان جنگي‌اش عليه دشمن انجام مي‌داد. او به قدري در جنگيدن با دشمن مصمم بود که ‌اين روحيه و اطمينان به نفس را به هم‌رزمانش تزريق مي‌کرد و به اين ترتيب، روح سلحشوري را در ميان ديگران مي‌دميد و با نترسيدن از مرگ، روش چگونه جنگيدن با دشمن را در ميدان نبرد به ديگران مي‌آموخت و به نيروهايش توصيه مي‌کرد تلاش كنند تا سلاح و مهمات و حتي غذايشان را از دشمن بگيرند. دکتر چمران در روزهاي نخست جنگ تحميلي، نيروهاي خود را در جبهه‌هاي اطراف اهواز و سوسنگرد از جمله محورهاي نوَرد، طراح و کرخه نور گسيل داشته بود و خود متناوب در اين جبهه‌ها حاضر مي‌شد و با دشمن به صورت رو در رو و از نزديک مي‌جنگيد. چمران فردي ورزيده‌اي و از نظر جسمي بسيار قوي بود و يك رزمنده به تمام معنا و بسيار چابک و ورزشکار بود. در ورزش‌هاي صبحگاهي با اسلحه مي‌دويد و ديگران را آنقدر مي‌دوانيد که همه رزمندگان را از نفس مي‌انداخت. دوره‌هاي کامل چريکي را ديده بود و مي‌توانست يک تنه بجنگد. از دشمن نمي‌ترسيد و خيلي خوب تيراندازي مي‌کرد و با شجاعت تمام با نيروهاي دشمن مي‌جنگيد. يک بار در نبرد با ارتش صدام در جاده حميديه ـ سوسنگرد مجروح شد و با پاي زخمي به يک کاميون ارتش بعثي حمله کرد و آن را با سرنشينانش به تصرف خود درآورد و با آن کاميون به عقب برگشت و نفرات آن را نيز اسير کرد. چمران در نجات سوسنگرد، نقش مهمي داشت؛ زماني که ارتش صدام، يگان‌هاي زرهي و مکانيزه خود را براي محاصره شهر سوسنگرد گسيل داشته بود، اين چمران بود که توانست با نيروهاي چريکي‌اش به تيپ زرهي دشمن حمله کند و جلوي تهاجم آنان را بگيرد و با کمک رزمندگان سپاه و ارتش، شهر سوسنگرد را از محاصره ارتش دشمن درآورد. چمران در عين حال، انساني يکپارچه صفا، محبت، صميميت و مهرباني بود؛ اهل تظاهر و مطرح کردن «خود» نبود، هرچند سخنان زيبايي مي‌گفت و مطالب عارفانه جالبي مي‌نوشت. دکتر چمران آنچه را که مي‌گفت و مي‌نوشت در عمل خود پياده مي‌کرد. نگاه چمران به جهاد، نگاهي هنرمندانه بود. او خود، الگوي يک مجاهد هنرمند است. چمران به امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ عشق مي‌ورزيد و او را با تمام وجود دوست مي‌داشت. امام هم به او علاقه‌مند بود. علاقه امام به وي را مي‌توان از نوشته ‌ايشان در شهادت دکتر چمران دريافت. امام خميني، چمران را «سردار پرافتخار اسلام»، «مجاهد بيدار و متعهد راه تعالي و پيوستن به ملأ اعلي»و «معلم متعهد» مي‌دانستند. ايشان در پيامي که در اول تير ماه سال1360 به مناسبت شهادت دکتر مصطفي چمران چنين مرقوم فرمودند: «او با سر افرازي زيست و با سرافرازي شهيد شد و به حق رسيد. هنر آن است که بي‌هياهوي سياسي و خودنمايي‌هاي شيطاني، براي خدا به جهاد برخيزد و خود را فداي هدف کند نه هوي، و اين هنر مردان خداست. او در پيشگاه خداي بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و يادش به خير». برخي بزرگان مانند شهيد آيت‌الله سيد اسدالله مدني(ره)، او را «مالک اشتر امام خميني» مي‌ناميد، زيرا وي در اوايل آغاز جنگ تحميلي، توانست با تمام قواي فکري و جسمي اش به مقابله با تجاوز بعثيان بپردازد. چمران خداي بزرگ را که لذت معراج را بر روحش ارزاني داشت، شکر مي‌گذاشت و خود، مصداق کساني بود که خداوند آنان را دوست دارد و مي‌فرمايد: «ان الله حب الذين يقاتلون في سبيله صفاً کانّهم بنيانٌ مَرصوص» (سوره صف ـ آيه 4). چمران هميشه مي‌خواست مظهر فداکاري و شجاعت باشد و پرچم شهادت در راه خدا را به دوش خويش کشد. او احساس مي‌کرد که ‌اين دنيا، ديگر جاي او نيست و مي‌خواست که تنها با خداي خود باشد و از خداوند بزرگ مي‌خواست او را در جوار رحمتش سکني دهند و سرانجام نيز اينچنين شد و او پس از گذشت حدود نه ماه از آغاز جنگ تحميلي در جبهه جنوب و در حين حضور در خط مقدم در دهلاويه و در 31 خرداد ماه سال 1360 به فوز عظيم شهادت و به آرزوي بزرگ خويش رسيد. «روحش شاد و راه امامش پر رهرو باد».
    • توسط Skyhawk
      اژدر والفجر:
       


    • توسط alala
      سردار باقری در بازدید از همین نمایشگاه دستاوردهای دفاعی (محل حضور باور) اشاره کردند: در این نمایشگاه شاهد سامانه هایی برای پوشش ارتفاع بلند، متوسط و پست هستیم. ما تنها ارتفاع بلند را مشاهده کردیم و به نظر قسمتی از این نمایشگاه در معرض دید عموم نیست. شاید اون سامانه پست و یا حتی عقاب احتمالی هنوز برای رونمایی اماده نیست ولی ساخته شده نمونه مهندسیش.
    • توسط GHIAM
      بسم الله الرحمن الرحیم
      پوشش پدافند هوایی ایران

      سایت‌های پدافندی فعال در سرتاسر ایران
      ایران در طی سالهای اخیر، با استفاده از سامانه های موشکی مدرن، به گونه ای قابل توجه پدافند هوایی خود را بهبود داده است. سامانه های موشکی ایران غالبا در مناطق هسته‌ای و پایگاه‌های موشک‌های قاره‌پیمای ایران استقرار یافته است و محافظت از مراکز پرجمعیت در اولویت دوم قرار دارد. با توجه به تنش‌های شدید با اسرائیل، ایالات متحده و کشورهای حوزه خلیج فارس، به احتمال زیاد ایران آمادگی خود را افزایش خواهد داد.
      دکترین عملیاتی
      مسئولیت پدافند هوایی بر عهده قرارگاه خاتم الانبیاء ارتش و نیروی هوافضای سپاه پاسداران می باشد. رقابت بین ارتش و سپاه پاسداران همراه با کمبود زیرساخت های C4 ، مانع از توسعه یک سیستم پدافند هوایی یکپارچه شده است. (پدافند هوایی ایران چندین سال است که به صورت یکپارچه درآمده و مغز آن سامانه پیامبر اعظم (ص) ).
      در میان مدت و بلند مدت، معرفی سامانه‌های موشکی و راداری جدید، دکترین ایران را نسبت به سامانه های قدیمی تغییر خواهد داد.
      سامانه های بومی دارای دو شاخصه هستند 1- ویژگی های اصلی 2- نشانه هایی از مهندسی معکوس سامانه های آمریکایی، چینی و روسی. البته اثربخشی آنها به دلیل امنیت عملیات و عدم حضور در درگیری‌ها قابل بررسی نیست.
      قابلیت‌ها و کاربردها
      به دلیل تعداد سامانه‌های محدود ایران و همچنین گستردگی پهناور بودن این کشور ، تنها تهران و مناطق مرکزی ایران به دلیل وجود سایت‌های هسته‌ای/موشکی‌های قاره‌پیما و نهادهای دولتی ایران به طور کامل پوشش داده شده‌اند. بخشی از مناطق جنوب، غرب و شمال ایران نیز تحت پوشش پدافند است اما مناطق شرق ایران تقریبا توسط هیچ سامانه‌ای پوشش داده نشده و فاقد حمایت است.
      به صورت قابل ملاحظه‌ای رادارها کشور ایران را پوشش داده‌اند. 60 درصد جغرافیای ایران بیش از 1800 متر ارتفاع دارد و این باعث می‌شود رادارهایی که در ارتفاع پایین نصب شده اند در بخش‌ بزرگی از این کشور مسدود شوند. حلقه رشته کوه‌های زاگرس و البرز (با ارتفاع 2000-5000 متر) مانع دید رادارهایی که در فلات مرکزی ایران قرار دارند می‌شود. علیرغم چالش‌های جغرافیایی، ایران پیشرفت‌ اندکی در تهیه یا مدرن‌سازی هواپیماهایی (آواکس) کرده است که توانایی کاهش نقاط کور را دارند.
      تخمین می‌زنیم که یافته‌های ما که از منابع  قابل دسترس می‌باشد تقریبا شامل 40-50 درصد از سامانه‌های موشکی عملیاتی است.
       

      سامانه‌های پدافندی تهران
      تهران
      تهران به عنوان پایتخت ایران دارای بهترین پوشش سامانه‌های موشکی است. شبکه پدافندی تهران از سایت‌های مختلف هسته‌ای و موشکی محافظت می‌کند. این سایت ها شامل تاسیسات تحقیق و توسعه، مکان‌های ذخیره‌سازی و سیلوهای پرتاب می‌‌‌‌‌‌شود. مراکز فرماندهی نظامی و پایگاه‌های اصلی نیز در پایتخت قرار دارند.
      دفاع هوایی منطقه‌ای تهران از سه لایه سامانه‌ی موشکی دوربرد تشکیل شده است که شامل دو سامانه‌ی S-300 PMU2 و یک سامانه S-200 VEGA است. S-300 PMU2 متخصص رهیگری اهداف با سطح مقطع راداری کم است مانند: موشک‌های کروز، جنگنده‌ها و موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد (البته S-300 PMU2  توانایی رهگیری بعضی موشک‌های میان‌برد را نیز دارد.) S-200 VEGA ارتفاع عملکرد و برد بیشتری نسبت به S-300 PMU2 دارد اما تنها در برابر هواگردهایی که سطح مقطعی راداری زیادی دارند کاربرد دارد. مانند: آواکس‌ها، هواگردهای شنود الکترونیک (ELINT)، پرنده‌های نظارت و شناسایی (ISR) و تانکرهای سوخت رسان.
      تعداد زیاد سامانه‌های قدیمی و جدید ساخته شده کوتاه‌برد/میان‌برد، انبوهی از دفاع نقطه‌ای را به وجود آورده است. چهار سامانه‌ی قدیمی MIM-23 HAWK و یک سامانه‌ HQ-2 (نسخه چینی S-75) با حداقل ارتقاء، جزو پیوندهای ضعیف در زنجیره دفاع نقطه‌ای تهران می‌باشند. دو سامانه‌ی بومی تلاش که از موشک‌های صیاد 2 استفاده می‌کنند و یک سامانه‌ی رعد (تقلیدی از سامانه‌ی بوک) توانایی‌های دفاع نقطه‌ای تهران را تقویت می‌کنند.

      سامانه‌ی تلاش (صیاد2) درتهران
      ایران سرمایه‌گذاری گسترده‌ای برای بکارگیری موشک صیاد در سامانه‌های بومی خود کرده است. موشک‌های میان‌برد صیاد2 همه‌کاره، سازگار با پلتفرم‌های مختلف و تولید داخل هستند. این موشک براساس موشک های RIM-66 نیروی دریایی آمریکا ساخته شده‌است و می توان آن را از S-200 VEGA، تلاش و سایر لانچرها پرتاب کرد. صیاد3 و موشک صیاد4 که براساس موشک 48N6E2 ساخته شده است در باور373 به کار خواهند رفت.
       
      هارتلند
      پوشش سامانه‌های موشکی در هارتلند ایران (اصفهان) به صورت چندلایه و پرتعداد است. رینگ‌های پدافندی از بعضی مراکز مهم جمعیتی ایران مانند قم، اصفهان و نطنز محافظت می‌کنند. این منطقه همچنین میزبان سایت‌های کلیدی هسته‌ای/پرتاب موشک‌های قاره‌پیما است که شامل تاسیسات تولید اورانیوم در نزدیکی نطنز و مرکز غنی‌سازی اورانیوم و سیلوهای پرتاب موشک‌های قاره‌پیما در نزدیکی اصفهان است.  

      سامانه‌های پدافندی هارتلند ایران
      سیستم دفاع منطقه‌ای اصفهان دارای دو لایه است. یک سامانهS-300 PMU2 و یک S-200 VEGA در نزدیکی فرودگاه بین المللی اصفهان قرار دارند. سه MIM-23 HAWK و یک سامانه تلاش2 برای پوشش این سامانه‌ها به کارگرفته شده است. سمانه ‌های دفاع نقطه‌ای برای همپوشانی سامانه‌های دوربرد و سایت‌های هسته‌ای/موشک‌های قاره‌پیما استفاده می‌شوند.

      سامانه S-200 VEGA در اصفهان
      منطقه نطنز توسط سامانه‌های دوربرد واقع در اصفهان و تهران تحت پوشش قرار دارد. سامانه‌های موجود در نطنز تنها شامل سامانه‌های میان‌برد، کوتاه‌برد و تعداد بسیار زیادی سامانه‌های با برد بسیار کوتاه با قابلیت تعامل محدود را می‌شود که نشان‌دهنده تمرکز آن برای مقابله با حملات موشکی پرتعداد است. دو سامانه‌ی HQ-2، دو سامانه SAM-6 و 3 سامانه‌ی TOR-M1E حلقه‌های محلی را تشکیل می‌دهند. سامانه‌های باتحرک بالای SAM-6 و TOR-M1E می‌توانند در هر منطقه‌ای مستقر شوند و تاکتیک شلیک کن-فرارکن را اجرا کنند. ما حداقل 12 سایت خالی پدافندی را در این منطقه شناسایی کرده‌ایم که می تواند جایگاه سامانه‌های بومی باشد.
      ساحل جنوبی
      سواحل جنوبی ایران دارای پوشش نامناسب پدافندی است که در حال انتقال به سامانه‌های جدیدتر می‌باشد. سامانه‌های منحصر شده در پدافند نقطه‌ای و شکاف بین سامانه‌های بوشهر و بندرعباس یکی از آسیب‌پذیرترین قسمت‌های فضای هوایی ایران است.
      سواحلی جنوبی ایران به دلیل نزدیکی به مناطق دفاعی و مسیرهای تجارت بین‌المللی، منطقه‌ای استراتژیک حیاتی است. سامانه‌های ایران برای تامین امنیت فضای هوایی جنوب و نظارت بر خلیج فارس و تنگه هرمز مستقر شده‌اند.
      نیروی دریایی سپاه پاسداران مسئول حفاظت از خلیج فارس و ارتش ایران مسئول حفاظت از دریای عمان و اقیانوس هند است.
      ستادهای عملیاتی و 90 درصد از پایگاه‌های نیروی دریایی سپاه پاسداران و ارتش در سواحل جنوبی (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و بلوچستان) واقع شده‌اند. پایگاه‌های هوایی تاکتیکی (TAB) میدان‌های نفتی حیاتی و نیروگاه هسته‌ای در نزدیک ساحل قرار دارند.

      سامانه‌های پدافندی بوشهر
      خلیج فارس تنها منطقه‌ از سواحل جنوبی است که به‌صورت کامل تحت پوشش است (احتمالا منظور نسبت به سواحل دریای عمان و ورودی اقیانوس هند) .یک S-200 VEGA ریل‌سوار و یک S-300 PMU2 (در سال 2017 جایگزین MIM-23 HAWK شده است.) در تب6 (فرودگاه بین المللی بوشهر) قرار دارند.

      سامانه‌ی S-300 PMU2 در بوشهر
      یک سامانه‌ی MIM-23 HAWK قدیمی و یک سامانه‌ی تلاش که از موشک صیاد2 بهره می‌برد حفاظت هوایی را برای این منطقه فراهم می‌کنند. درکنار پایگاه‌های نیروی دریایی، سامانه‌های پدافندی پرتعداد وظیفه‌ی حفاظت از نیروگاه هسته‌ای بوشهر را بر عهده دارند که احتمالا این نیروگاه در لیست هدف‌های دشمن قرار دارد.
      S-200 VEGA واقع در بوشهر یک پوشش نسبی اما غیرقابل اطمینان (به دلیل محدودیت دامنه) را برای بندر ماهشهر فراهم می‌کند. این باعث می‌شود که بندر ماهشهر به یک فضای باز برای حملات هوایی تبدیل شود زیرا تنها یک سایت MIM-23 HAWK از آن حفاظت می‌کند. با این حال حداقل 3 سایت خالی پدافندی آماده میزبانی برای سامانه‌های موشکی در آینده است.

      سامانه‌های پدافندی سواحل جنوبی ایران 
      تنگه هرمز دارای پوشش نصفه و نیمه است. S-200 VEGA مستقر در بندرعباس منطقه را در برابر جنگنده‌های پیشرفته، موشک‌های کروز با سطح مقطع راداری کم و پهپادها آسیب‌پذیر می‌کند. پوشش دفاع هوایی این منطقه به عهده‌ی یک MIM-23 HAWK و یک HQ-2 چینی است. در حالیکه این سامانه‌ها بر روی نقاط کم ارتفاعی که سامانه‌ی S-200 VEGA قادر به پوشش آن نیست تمرکز کرده‌اند اما در برابر اهداف با قابلیت مانور بالا و جمینگ شدید، ناتوان هستند.
      جزیره ابوموسی به عنوان یک سایت پیشاهنگ هشدار اولیه و نقطه‌ شروع عملیات برای نیروهای عملیات ویژه است. باتوجه به موقعیت استراتژیک این جزیره در نزدیکی خطوط کشتیرانی بین‌المللی اما ابوموسی از تجهیزات نظامی عمده بهره‌مند نمی‌باشد. سایت MIM-23 HAWK با هدف افزایش قابلیت بقای دارایی‌های مهمتر مانند رادار و پرتابگرهای موشکی در جزیره مستقر شده است. در کنار آن تعداد نامعلومی از سامانه‌های پدافندی که توسط قایق‌های سپاه حمل می‌شوند پدافند بیشتری را در تنگه‌ی هرمز ارائه می‌هند. نیروی دریایی سپاه پاسداران درنظر دارد در آینده‌ی نزدیک آخرین نسخه دریایی صیاد را دریافت کند.
      اخیرا یک MIM-23 HAWK در چابهار مستقره شده است که تنها سامانه‌ پدافندی مستقر در ساحل خلیج عمان است. باتوجه به اینکه سرمای‌گذاری چند میلیارد دلاری در چابهار در حال انجام است و این شهر در حال تبدیل به بندر کلیدی آب‌های عمیق ایران می‌باشد، احتمالا این منطقه یکی از اولین دریافت‌کنندگان سامانه‌های صیاد 3 یا صیاد 4 باشد. این منطقه میزبان دو پایگاه بزرگ نیروی دریایی سپاه پاسداران و نیروی دریایی ارتش است و به عنوان درورازه‌ی تنگه‌ی هرمز و فضای هوایی شرق ایران می‌باشد.
      غرب
      غرب ایران در حالیکه میزبان چندین پایگاه هوایی و سایت‌های هسته‌ای/موشک‌های قاره‌پیما در نزدیکی پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق و کویت است اما پدافند ضعیفی دارد.
      S-200 VEGA در تب 3 (فرودگاه همدان) واقع شده است پدافند هوایی استان‌های همدان، کرمانشاه و کردستان را به عهده دارد. رادار بردبلند فتح 14 در نزدیکی تب 3 تحت پوشش قرار دارد اما فاقد یک لایه پدافند هوایی نقطه‌ای است. رآکتور IR-40 و تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم در نزدیکی اراک توسط دفاع هوایی منطقه‌ای S-200 VEGA همدان و S-200 VEGA تهران تحت پوشش هستند. دو MIM-23 HAWK در مجاورت سایت‌های هسته‌ای یک لایه‌ی اضافی برای دفاع نقطه‌ای ارائه می‌دهند.

      سامانه‌های پدافندی شمال غرب ایران- تبریز
      منطقه‌ی تبریز در شمال‌غربی ایران درای هیچ پوشش سامانه‌ی بردبلندی نیست. سایت‌های نظامی این منطقه تنها تحت حمایت یک MIM-23 HAWK و یک سام6 هستند. با توجه به موقعیت ژئو‌استراتژیک منحصر‌به‌فرد شمال غربی ایران، پوشش این منطقه به صورت یک پازل تکه تکه است. سازه‌های پیچیده‌ی زیرزمینی پرتاب موشک‌های قاره‌پیما نزدیک تبریز به طور بالقوه بخشی از اروپا را در محدوده‌ مناسبی از برد موشک‌های شهاب ایران قرار می‌دهد.

      سامانه‌ی HQ-2/ تبریز
      فضای هوایی جنوب غربی حتی آسیب‌پذیری بیشتری دارد. تنها سامانه‌ی موشکی در این منطقه یک MIM-23 HAWK است که در تب4 (فرودگاه دزفول) مستقر است. چندین سایت خالی سرتاسر این منطقه دیده می‌شود.

      پوشش سامانه‌ی MIM-23 HAWK در مشهد
      شرق
      فضای هوایی شرق ایرن تقریبا به‌طور کامل بدون هیچ حمایتی است. بیش از 760000 کیلومتر مربع (40 درصد از وسعت ایران) از جمله مشهد دومین پرجمعیت ایران به طور کامل فاقد هرگونه سامانه‌ی موشکی است. فقط یک MIM-23 HAWK، پوششی ضعیف برای تب 14 (فرودگاه بین المللی مشهد) و  یک تاسیات پرتاب موشک‌های قاره‌پیما در نزدیک مشهد ایجاد کرده‌است.
      استراتژی پدافندهوایی در شرق ایران متکی به تاکتیک‌های جایگزین است. رادارهای‌ هشدار زودهنگام و فرا افق (به عنوان مثال رادار نذیر با برد 800 کیلومتر) اهداف را کشف و شناسایی می‌کنند. رهیگری توسط هواگردهای بال ثابت خارج از رده‌ی مسلح به موشک‌های هوا به هوا انجام می‌گیرد که دائما در آمادگی بالا هستند. همچنین استراتژی پدافندهوایی در شرق ایران شامل استفاده از تجیهزات جنگ الکترونیک است. جنگ الکترونیک ایران در گذشته نشان داده که در برابر پهپادهای ایالات متحده کارآمده بوده است.
      ما معتقدیم ایران در اولین فرصت یک یا دو سامانه پدافندی بردبلند را در شرق کشور مستقر خواهدکرد.پدافند هوایی مدرن برای حفاظت تهران و مناطق مرکزی ایران از حملات دورایستای ناشناس، ضروری است. استقرار اف 35های آمریکا در پایگاه هوایی قندهار افغانستان و یک ناوهواپیمابر در خلیج فارس، ایران را وادار به تسریع پیشرفت‌های پدافندهوایی در شرق این کشور می‌کند.  
      ترجمه توسط GHIAM برای انجمن میلیتاری
      منبع :  https://t-intell.com/2018/12/05/the-ayatollahs-shield-sam-deployments-and-capabilities-of-the-iranian-air-defenses-imint/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.