Recommended Posts

 
 
رژیم صهیونیستی به دنبال شکست در جنگ 50 روزه خود علیه نوار غزه، "میکی ادلشتاین" فرمانده تیپ غزه در ارتش صهیونیستی را از سمتش برکنار و فرد دیگری را جایگزین وی کرد.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از روزنامه های عبری زبان، رژیم صهیونیستی ادلشتاین را به منطقه سینا و مرکز آموزشی در نقب واقع در جنوب فلسطین اشغالی منتقل کرده است.

ارتش عبری همچنین به منظور خروج از بحران ناشی از شکست در جنگ غزه و افزایش روحیه سربازان خود "ایتای وروف" را به عنوان فرمانده تیپ غزه تعیین کرد.

گفتنی است که ارتش صهیونیستی در جریان تجاوز اخیر علیه نوار غزه ضربات سنگینی را از مقاومت فلسطین در باریکه غزه دریافت کرد و به موجب آخرین آمارهای منتشر شده از سوی مراجع پزشکی صهیونیستی، در این جنگ 67 نظامی و 5 شهرک نشین صهیونیست به هلاکت رسیده و بیش از 2520 نفر مجروح شده اند.

سخنگوی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" در واکنش به این خبر اظهار داشت که تغییر فرمانده تیپ غزه در ارتش صهیونیستی نشانگر شکست جنگ اخیر غزه است. سامی ابو زهری طی بیانیه ای کوتاه که نسخه ای از آن در اختیار مرکز اطلاع رسانی فلسطین قرار گرفت، خاطر نشان کرد که این تغییر و جابجایی نشانگر آغاز مجازات فرماندهان ارتش صهیونیستی به خاطر شکست در برابر مقاومت فلسطین در جنگ غزه است.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پایینش به خط قرمز چی نوشته؟ غزه انتفرت؟


انتصرت - از نصرت = پیروزی
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یعنی چی؟ یعنی غزه پیروز شو؟


جدای از معنای تحت الفظی ، عبارت معروفیه که یه جستجو در گوگل کنید ، سطح گسترده استفاده از اونو میبینبد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حماس امتیاز های زیادی رو به دست آورد

دوستان هرجنگی تلفات داره

بعضی دیدگاه ها هست تو اینجا که میگه ارزش نداشت برای این امتیاز ها ساختمان های غزه ویران بشه و زیر ساخت های غزه نابود بشه

یک سوال دارم از تمامی دوستان؟

آیا زندگی بی عزت در این زیر ساخت ها و آپارتمان ها می ارزه؟

یعنی ویران شدن خانه ها و ... دلیلی بر جنگ نکردنه؟

یعنی امتیاز های آنها به عنوان یک انسان سلب شده

آیا به دلیل اینکه با حملات قسمت هایی از شهر ویران بشه نباید به دفاع پرداخت؟

_______________-

خواسته های اسراییل:

به ما موشک خمپاره نزنید!

تیکه پاره های سربازامون رو پس بدین!

به نظرتون این چه اراده ای بود که اسراییل تحمیل کرد ؟

این 2000   و خورده ای که شهید شدن  زندگیشونو فدای به دست آورد قسمتی از آزادی پایمال شده ملیون ها فلسطینی کردن

____

خدا رو شکر که ملت فلسطین سربلند بیرون اومدن از این کارزار نابرابر

 

خاطرتون هست که باجنگ روانی میخواست این جنگ رو طولانی جلوه بده اما همه ی ما میدونیم که اسراییل سست تر لانه عنکبوت است

باتشکر از رژیم منحوس صهیونیستی که ماروهربار بیشتر به این یقین میرسونه

یادتون نره که

این همون اسراییلی بود که گفت جنگ تا نابودی حماس ادامه خواهد داشت!

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزارش عملکرد سرایاالقدس در خلال جنگ با رژیم صهیونیست:

 

به اعتراف خود صهیونیستها 30 نظامی صهیونیست در عملیاتهای زمینی و راکتی سرایاالقدس، شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین به هلاکت رسیدند، و تعداد شهدای سرایاالقدس در این جنگ بر اثر بمبارانهای رژیم صهیونیستی و درگیریهای صورت گرفته 121 شهید میباشد.

خلاصه ای از عملکرد سرایاالقدس خلال جنگ با صهیونیستها:

در مجموع 3249 موشک و راکت توسط مبارزان جهاد اسلامی فلسطین شلیک شده که شامل براق-100 ، براق-70 ، فجر-5 ، گراد ، خمپاره ، راکت107 ، C8K ، کورنت و مالیوتکا بوده است.

شهرهای تلآویو، دیمونا ، قدس و ناحل تسوراک توسط 62 فروند راکت براق 100و70 و فجر-5 مورد حمله قرار گرفت،

ماشین آلات و ادوات زرهی صهیونیستها با دو موشک کورنت و 4 موشک مالیوتکا و تعدادی آر پی جی مورد حمله قرار گرفت.

 

 

 

تلفات اسراییلیها بر اثرعملیاتهای سرایاالقدس به اعتراف خودشان:

 

در تاریخ 16/7 یک نظامی صهیونیست در اثر حمله خمپاره ای به پایگاه نظامی ایرز به هلاکت رسید.

در تاریخ 17/7 یک نظامی صهیونیست در اثر اصابت راکت گراد به عسقلان هلاکت رسید.

در تاریخ 19/7 یک نظامی صهیونیست در کیسوفیم به هلاکت رسید.

در تاریخ 20/7 یک نظامی صهیونیست بر اثر عملیات انفجار در شمال بیت حانون به هلاکت رسید.

در تاریخ 23/7 سه نظامی صهیونیست در اثر عملیات کمین در شرق خان یونس به هلاکت رسیدند.

در تاریخ 24/7 یک نظامی صهیونیست در اثر حمله به تجمع آنها در شرق شجاعیه به هلاکت رسید.

در تاریخ 24/7 چهار نظامی صهیونیست در اثر عملیات کمین در شرق شجاعیه به هلاکت رسیدند.

در تاریخ 25/7 یک نظامی صهیونیست در اثر حمله راکتی به هلاکت رسید.

در تاریخ 27/7 یک نظامی صهیونیست در اثر حمله خمپاره ای و حمله با راکت107 به اشکول به هلاکت رسید.

در تاریخ 29/7 بر اثر حمله راکتی به اشکول 6 نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند.

در تاریخ 30/7 سه نظامی صهیونیست بر اثر انفجار در منزلی که در آن تجمع کرده بودند، به هلاکت رسیدند.

در تاریخ 1/8 پنج نظامی صهیونیست در اثر حملات راکتی به اشکول به هلاکت رسیدند.

در تاریخ 26/8 یک نظامی صهیونیست در اثر حملات راکتی به اشکول به هلاکت رسید.

 

thumb_srylqds.jpg

 

 

 

http://www.saraya.ps/index.php?act=Show&id=36927

ویرایش شده در توسط MILAD110
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گذرگاه مرزی رفح بسته شد

 

.مصر گذرگاه رفح در مرز با غزه را در پی کشته شدن ۱۳ سرباز مصری توسط افراد ناشناس و درگیری‌های مسلحانه در سینا، بست

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه مصری «الیوم السابع»، یک منبع امنیتی مصر اعلام کرد که ارتش مصر گذرگاه مرزی رفح با غزه را مجددا امروز بست.

به گفته این منبع امنیتی، مسئولان مصری دستور بسته شدن گذرگاه رفح را در پی کشته شدن 13 سرباز ارتش مصر توسط افراد مسلح در سینا صادر کردند.

13 نظامی مصری امروز سه شنبه در حمله افراد ناشناس به یک کاروان نظامی در شمال سینا کشته شدند.

بر اساس این گزارش، افراد مسلح در سینا اقدام به پرتاب بمب دست‌ساز به سوی نیروهای پلیس مصر کرده‌اند که تعدادی افسر پلیس نیز در میان قربانی‌ها حضور دارند.

در پی این حادثه درگیری‌های مسلحانه‌ای میان نیروهای پلیس مصر و افراد مسلح در مسیر رفح-شیخ زوید صورت گرفت.

 

http://www.tabnak.ir/fa/news/431527/%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%AD-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هه هه هه از اول هم مشخص بود یکی داره این وسط موش می دونه و با دزدیدن 3 صهیونیست عامل جنگ شده برخی میگن شما توهم توطده دارین. ولی آدم خنده اش می گیره حتما کشتن این سربازهای مصری هم کار ناصبیون حماسی بوده.

یعنی گاهی از سادگی برخی دوستان دوست دارم سرم رو روزی سه بار اصلی و دو بار میان وعده بکوبم به دیوار بتنی

  • Upvote 6
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هه هه هه از اول هم مشخص بود یکی داره این وسط موش می دونه و با دزدیدن 3 صهیونیست عامل جنگ شده برخی میگن شما توهم توطده دارین. ولی آدم خنده اش می گیره حتما کشتن این سربازهای مصری هم کار ناصبیون حماسی بوده.

یعنی گاهی از سادگی برخی دوستان دوست دارم سرم رو روزی سه بار اصلی و دو بار میان وعده بکوبم به دیوار بتنی

 

بنده قبلا در این تاپیک گفتم حماس تائید کرده دزدیدن اون سه نفر کار حماس بوده ولی منبع ارائه ندادم .

صالح عروری که از افراد نزدیک به حماس و یکی از بنیان گذاران شاخه نظامی این گروه به حساب میاد و در ترکیه ساکنه (تبعید شده به ترکیه ) دزدیدن 3 صهیونیست و کشتنشون رو تائید کرده .

http://www.theguardian.com/world/2014/aug/21/hamas-kidnapping-three-israeli-teenagers-saleh-al-arouri-qassam-brigades

 خالد مشعل ظاهرا گفته این کار خودسرانه و بدون اطلاع رهبران حماس انجام گرفته . یعنی افرادی از حماس خودسرانه دست به این اقدام زدن .

 

 

ویکی پدیا هم صفحه ای در باره این حادثه داره :

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%D9%88_%D9%82%D8%AA%D9%84_%D8%B3%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C

البته در بخش انگلیسی ویکی پدیا توضیحات کاملتری وجود داره .

 

 

در باره بسته شدن گذرگاه هم بنده قبلا گفتم سیسی کمتر از اسرائیل با حماس و جریان اخوان مشکل نداره . البته تشدید فعالیت گروه تروریستی انصار بیت المقدس در صحرای سینا هم بهانه خوبی داده به دست سیسی .

ویرایش شده در توسط Blanco
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقتی کسی بدون اطلاع سران یک سیستم کاری می کنه درسته حقوقی کار برای اون گروه مسئولیت داره ولی این احتمال هم میره که اون خود سرها به عنوان عامل دشمن یا نفوذی و... این کار رو کرده باشن وقتی حماس اعلام می کنه خودسرانه بوده یعنی ما روی این نیورها که الان نمی دونیم دمشون کجا گیره احاطه نداریم...

قضیه مشکوک هست و بود از همون اول هم

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حرف شما درسته ولی اینم باید در نظر بگیرید که تحمل وضعیتی که بر غزه حاکم بود برای مردم اونجا غیر ممکن شده بود و حماس دنبال راهی برای شکستن محاصره غزه بود . بدون جنگ هم که نمیشد از اسرائیل امتیاز گرفت . حالا شاید هم کار حماس نبوده ولی چیزی که مشخص هست اینه که این جنگ دیر یا زود باید اتفاق میافتاد و حماس خودش رو به خوبی اماده کرده بود برای جنگ .البته رژیم صهیونیستی هم نشون داده برای راه انداختن جنگ نیاز به بهانه تراشی نداره . ولی حتی اگه میخواست بهانه هم بتراشه میتونست بگه حماس بهمون راکت شلیک کرده و با این بهانه حملات خودش رو اغاز کنه . طبیعتا حماس هم پاسخ حملات رو میداد و به همین سادگی جنگ شروع میشد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سرویس اطلاعاتی و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی «شاباک» پس از آنکه جنگی ۵۰ روزه و هزاران شهید و زخمی بر غزه تحمیل شد، اعلام کرد تحقیقات نشان می‌دهد حماس نقشی در ربوده شدن سه شهرک‌نشین در ماه ژوئن نداشته است؛ اتفاقی که بهانه آغاز جنگ بود.
 روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارانوت» نوشت: سرویس اطلاعاتی و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی «شاباک» امروز پنجشنبه اعلام کرد که بر اساس تحقیقات انجام شده، جنبش حماس در عملیات ربایش و قتل سه شهرک‌نشین اسرائیلی که در پی آن جنگ علیه غزه آغاز شده است، نقش نداشت.

در ادامه این گزارش ادامه آمده است که هدف از اجرای این ربوده شدن سه شهرک نشین نبوده است بلکه هدف ربودن یک اسرائیلی بود اما ربایندگان به محض ربودن سه شهرک نشین آنها را به قتل رساندند.

شاباک در ادامه این گزارش خود که به استناد اعترافات «حسام علی القواسمی» مسئول ادعایی این عملیات تنظیم کرده است، اعلام کرد که « القواسمی 40 ساله دو ماه گذشته از خلیل با برادرش محمد که در غزه ساکن بود، تماس تلفنی برقرار کرد تا برای اجرای عملیات ربایش حدود 61 هزار دلار آمریکا دریافت کند اما وی توجیه نبود که هدف ربایش است نه کشتن».

در تحقیقات اطلاعاتی شاباک آمده است که عملیاتی که «حسام القواسمی» برای اجرای آن در الخلیل برنامه ریزی کرده بود به دستور حماس نبوده است.

پیش از این «سامی ابوزهری»، سخنگوی حماس در غزه تاکید کرده بود که رژیم اشغالگر داستان ربوده شدن سه جوان اسرائیلی و متهم کردن حماس به دست داشتن در آن را وسیله‌ای برای توجیه جنگ علیه ملت فلسطین و مقاومت اسلامی و جنبش حماس به کار بگیرد.

سخنگوی حماس در غزه در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیره درباره شهرک نشینان مفقود شده اسرائیلی و اتهام وارد شده به فلسطینی ها گفت:داستان ربوده شدن و به دنبال آن کشته شدن این سه شهرک نشین اسرائیلی ساخته شده و بر اساس گفته های اسرائیلی ها است.

 
 
ویرایش شده در توسط rasoolmr
  • Upvote 4
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه اون سه نفر رو گردان‌های حامی داعش در غزه دزدیده بودن برای کل دنیا واضح و مسلمه و تقریبا همه‌ی دنیا این مسئله رو قبول دارن (منجمله خود اسرائیلی ها) که اون سه تا جوجه فوکولی رو حماس نزد بلکه گروه های حامی داعش در غزه دزدیدنشون...

  • Upvote 3
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.