Recommended Posts

دوست من این ایراد از زبانه. کلا وقتی میخوایم حرفی بزنیم. از ضمیر شما استفاده میشه. تو به دل نگیر. هم شما رو دوست داریم هم خدا رو. فقط به شرط اینکه خرما رو بدی. icon_cheesygrin

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

افا طبق سندتون..........مشرکان هم دشمنند....چین کمونیست...کره شمالی کمونیست....هندوستان بت پرست............چرا هرچی تو این کشور میاد از این مشرکاست.............با تفسیری که شما دارید تمام 15 ملیون یهودی باید کشته شند.................2 حالت داره یا هر چی از اسلام تا الان شنیدم دروغه.......اگه دروغه پس چرا علی ع در باره خلخال زن یهودی این حرفو میزنه.......یا تفسیر شما جهت داره............فرق من با شما اینه که پیامبر من موسی  ع است...شما محمد ع....با تفسیر شما چون پیامبرم محمدع نیست.....بایددشمن محسوب شده و کشته شم..........یکی که تسلط داره جواب منو بده....وقتی به کسی ازارم نمیرسه چرا باید دشمن محسوب بشم...کجای این عدالته.............تو جنگلم دو تا حیوان از یه گونه تا ازارشون به هم نرسه دشمن هم محسوب نمیشن

قرآن و ادبیات دینی ما بین یهود و بنی  اسرائیل فرق قائل هستن. یهود رو به معنی بد و بدعت گذار در دین(ر چیز بدی که میشنوید) میگیرن و بنی اسرائیل و پیروان حضرت موسی رو خوب 

___________________________________________

دارم دنبال یه چیزی میگردم اگه پیداش کنم خیلی خوب میشه :straight:

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بالخره يكي مغزش كار كرد خيلي حيف شد بدجور لو رفتيم گفته بودند با سربازان گمنام درنیفت که اگه بفهمند دخلت رو می یارن ولی اجازه بدید من خودم همینجا اعتراف می کنم من اریل معروف به گلدستین در خانواده ای روس تبار در حیفا بدنیا امدم، جاسوس و مزدور دستگاه صهیونیستی و عامل استکبار هستم که قصد نفوذ به سایت همیشه در صحنه میلیتاری رو داشتم که با هوشیاری مقامات امنیتی سایت دستگیر شدم الان هم از مدیریت سایت درخواست بخشش و عفو می کنم .

 

 

دوستمون درست گفت 

 

قصد نداشتم اصلا وارد بازی اینا بشم ولی این با فارسی حرف زدنش ؛ به خدا اگه بچه ی چهارراه سیروس ،بالاتر باشه ...

 

ولی بچه هرجا باشی دیدگاه متفاوتی داری که حرف های چالشی داری که برای بحث خوب است

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بابا اینا دیگه کین ؟ راست راستی فکر کردید ما روسیم ؟ ما رو ببین با کی اومدیم بحث تاریخی بکنیم .  :straight:

اقا بحث اصلی رو ادامه بدیم . صحبت سر بیانیه 1917 بالفور و سیستم Mandate و تصمیماتی بود که در 1922 توسط لیگ ملت ها (League of Nations) گرفته شد . بحث دینی و احساسی هم به موقع خودش الان صحبت ما روی یک مسئله حقوقی بین المللی تاریخی هست . لطفا روی همین تمرکز کنید . 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نام خدا

 سلام. حتی با وجود جنایتهای مکرر صهیونیستها باز هم ما باید دیدگاه کاملا انسانی خودمان را در مورد هر اتفاق و هر قوم و ملتی حفظ کنیم که به نظر من این کاملا مورد تایید اسلام هم هست.

این برای آقای میثم 62 است:

 ما (منظورم از ما شامل شما بعنوان یک ایرانی هم هست) با صدمه دیدن و بد تر از آن کشته شدن هر انسان بی گناهی مشکل داریم و از این مسئله ناراحت میشویم و تا جایی که در توانمان باشد با آن مقابله میکنیم. اصلا هم مهم نیست که این فرد چه دین و مذهبی داشته باشد. مهم نیست که مسلمان یا یهودی یا کلیمی یا مسیحی و یا زرتشتی و یا غیره باشد. مهم این است که مظلوم باشد و یک چنین فردی باید مورد حمایت ما قرار بگیرد (اگر توان آن را داشته باشیم و هر چند زبانی از او حمایت کنیم). با این تفسیر آیا ما با کشته شدن یهودیان بیدفاع در جنگ دوم جهانی مخالفیم؟ جواب بدون تردید بله است. حتی اگر یک انسان بیگناه توسط هر کسی کشته شود برای بشریت مایه ننگ است. مسلمان یا یهودی یا مسیحی یا غیره. (متاسفاه بشریت از این ننگ ها زیاد به خودش دیده  و متاسفانه هر روز داریم خبر چنین ننگ هایی را میخوانیم و حتی میبینیم). در مورد هولوکاست حرف ما این است که صهیونیستها از آن بعنوان بهانه استفاده میکنند. راستش همانطور که گفتم حتی کشته شدن یک انسان بیگناه هم زیاد است و دیگر اینکه چه تعداد بوده اند یک بحث تاریخی است که باید بدون تعصب بررسی شود. درحالیکه الان در برخی کشور ها هر کسی در تعداد اعلان شده شک کند به زندان میرود.

 بر همین اساس آیا ما با کشته شدن مسیحیان بیگناه و بی دفاع توسط داعش مخالفیم؟ جواب بدون تردید بله است. حتی اگر یک انسان بیگناه توسط هر کسی کشته شود برای بشریت مایه ننگ است. مسلمان یا یهودی یا مسیحی یا غیره. داعشی ها به ظاهر مسلمان هستند ولی در باطن به خدا قسم که دورترین گروه از اسلام هستند.

ایا ما با کشته شدن بوسنیایی ها توسط جنایتکاران چتنیک مخالفیم؟ جواب بدون تردید بله است. در آن قضیه هم هر چه در توان داشتیم برای نجات انها انجام دادیم بیش از آن را دیگر توان نداشتیم.

 باز هم بر همین اساس آیا ما با کشته شدن فلسطینی ها توسط صهیونیستها مخالفیم؟ بدون تردید جواب بله است. صهیونیستها از هیچ جنایتی فرو گذار نکرده اند و مستوجب مجازات هستند.

حالا این برای آن کاربر صهیونیست است:

 آقای اریل شما از کلمه حق میترسید. همین که پدر شما دیدگاهی انسانی دارد نشان میدهد که ما در ایران یک دیدگاه انسانی داریم. البته برخی تند میروند ولی آن بدلیل جنایتهایی است که هم مسلکان شما هر روز مرتکب میشوند و شما هم با پر رویی از آنها حمایت میکنید. هم مسلکان شما حتی به بچه ها و نوزادان و حتی به جنین در شکم مادرش رحم نمیکنند. متاسفم که مرتب وجدانتان را خاموش میکنید. هر وقت کلمه حق پیش میاید شما از آن فرار میکنید چون وقتی این کلمه مطرح شود شما هیچ راه دررویی ندارید. به جای آن قوانینی را جایگزین میکنید که قابل دستکاری شدن باشند و بتوانید به هر قیمتی که شده از میان آن حق را زیر پا بگذارید. اصلا مهم نیست که کدام کشور ها به چه چیزی و کجا رای داده اند. کسی نمیتواند چیزی را ببخشد که متلق به او نیست.آمریکا یا انگلستان یا اگر ترجیح میدهید جامعه جهانی مالک حتی یک سانتیمتر از خاک فلسطین نبوده که بتواند آنرا ببخشد یا تقسیم کند.

 اگر فردی در تمام رسانه های عالم فریاد بزند که صهیونیستها سانتیمتر به سانتیمتر خاک فلسطین را بصورت قانونی خریده اند باز هم مهم نیست چون آن فرد اول انکه دروغ میگوید و دوم اینکه خریدن یک مزرعه یا حتی شهر دلیل بر تشکیل کشور و جدا کردن آن قسمت از بقیه قسمتها نیست.

یهودیانی هستند در کانادا و امریکا (فکر میکنم) که با صهیونیسم مخالفند و ما نه تنها با آنها مشکلی نداریم که برای آنها به دلیل حق طلبی آنها بسیار احترام قائلیم.

 بنابراین ما با دین حضرت موسی (ع) هیچ مشکلی نداریم با پستی و حیوانیت صهیونیستها مشکل داریم.

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نتانیاهو از دادگاه لاهه خواستار رد پذیرش عضویت فلسطین شد

 

نخست وزیر رژیم صهیونیستی از مقامات دیوان کیفری بین المللی لاهه خواستار رد درخواست عضویت فلسطین در این نهاد بین المللی شد.

بنیامین نتانیاهو از دیوان کیفری بین المللی لاهه خواهد خواست تقاضای فلسطین برای عضویت در این نهاد بین المللی را نپذیرد.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشتر با این ادعا که حماس یک گروه تروریستی و تشکیلات خودگردان فلسطین، شریک حماس شده است، خواستار رد درخواست عضویت فلسطین در دیوان لاهه شد.
محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین چهارشنبه گذشته درخواست پیوستن فلسطین به دادگاه لاهه را امضا کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

به نام خدا

 سلام. حتی با وجود جنایتهای مکرر صهیونیستها باز هم ما باید دیدگاه کاملا انسانی خودمان را در مورد هر اتفاق و هر قوم و ملتی حفظ کنیم که به نظر من این کاملا مورد تایید اسلام هم هست.

این برای آقای میثم 62 است:

 ما (منظورم از ما شامل شما بعنوان یک ایرانی هم هست) با صدمه دیدن و بد تر از آن کشته شدن هر انسان بی گناهی مشکل داریم و از این مسئله ناراحت میشویم و تا جایی که در توانمان باشد با آن مقابله میکنیم. اصلا هم مهم نیست که این فرد چه دین و مذهبی داشته باشد. مهم نیست که مسلمان یا یهودی یا کلیمی یا مسیحی و یا زرتشتی و یا غیره باشد. مهم این است که مظلوم باشد و یک چنین فردی باید مورد حمایت ما قرار بگیرد (اگر توان آن را داشته باشیم و هر چند زبانی از او حمایت کنیم). با این تفسیر آیا ما با کشته شدن یهودیان بیدفاع در جنگ دوم جهانی مخالفیم؟ جواب بدون تردید بله است. حتی اگر یک انسان بیگناه توسط هر کسی کشته شود برای بشریت مایه ننگ است. مسلمان یا یهودی یا مسیحی یا غیره. (متاسفاه بشریت از این ننگ ها زیاد به خودش دیده  و متاسفانه هر روز داریم خبر چنین ننگ هایی را میخوانیم و حتی میبینیم). در مورد هولوکاست حرف ما این است که صهیونیستها از آن بعنوان بهانه استفاده میکنند. راستش همانطور که گفتم حتی کشته شدن یک انسان بیگناه هم زیاد است و دیگر اینکه چه تعداد بوده اند یک بحث تاریخی است که باید بدون تعصب بررسی شود. درحالیکه الان در برخی کشور ها هر کسی در تعداد اعلان شده شک کند به زندان میرود.

 بر همین اساس آیا ما با کشته شدن مسیحیان بیگناه و بی دفاع توسط داعش مخالفیم؟ جواب بدون تردید بله است. حتی اگر یک انسان بیگناه توسط هر کسی کشته شود برای بشریت مایه ننگ است. مسلمان یا یهودی یا مسیحی یا غیره. داعشی ها به ظاهر مسلمان هستند ولی در باطن به خدا قسم که دورترین گروه از اسلام هستند.

ایا ما با کشته شدن بوسنیایی ها توسط جنایتکاران چتنیک مخالفیم؟ جواب بدون تردید بله است. در آن قضیه هم هر چه در توان داشتیم برای نجات انها انجام دادیم بیش از آن را دیگر توان نداشتیم.

 باز هم بر همین اساس آیا ما با کشته شدن فلسطینی ها توسط صهیونیستها مخالفیم؟ بدون تردید جواب بله است. صهیونیستها از هیچ جنایتی فرو گذار نکرده اند و مستوجب مجازات هستند.

حالا این برای آن کاربر صهیونیست است:

 آقای اریل شما از کلمه حق میترسید. همین که پدر شما دیدگاهی انسانی دارد نشان میدهد که ما در ایران یک دیدگاه انسانی داریم. البته برخی تند میروند ولی آن بدلیل جنایتهایی است که هم مسلکان شما هر روز مرتکب میشوند و شما هم با پر رویی از آنها حمایت میکنید. هم مسلکان شما حتی به بچه ها و نوزادان و حتی به جنین در شکم مادرش رحم نمیکنند. متاسفم که مرتب وجدانتان را خاموش میکنید. هر وقت کلمه حق پیش میاید شما از آن فرار میکنید چون وقتی این کلمه مطرح شود شما هیچ راه دررویی ندارید. به جای آن قوانینی را جایگزین میکنید که قابل دستکاری شدن باشند و بتوانید به هر قیمتی که شده از میان آن حق را زیر پا بگذارید. اصلا مهم نیست که کدام کشور ها به چه چیزی و کجا رای داده اند. کسی نمیتواند چیزی را ببخشد که متلق به او نیست.آمریکا یا انگلستان یا اگر ترجیح میدهید جامعه جهانی مالک حتی یک سانتیمتر از خاک فلسطین نبوده که بتواند آنرا ببخشد یا تقسیم کند.

 اگر فردی در تمام رسانه های عالم فریاد بزند که صهیونیستها سانتیمتر به سانتیمتر خاک فلسطین را بصورت قانونی خریده اند باز هم مهم نیست چون آن فرد اول انکه دروغ میگوید و دوم اینکه خریدن یک مزرعه یا حتی شهر دلیل بر تشکیل کشور و جدا کردن آن قسمت از بقیه قسمتها نیست.

یهودیانی هستند در کانادا و امریکا (فکر میکنم) که با صهیونیسم مخالفند و ما نه تنها با آنها مشکلی نداریم که برای آنها به دلیل حق طلبی آنها بسیار احترام قائلیم.

 بنابراین ما با دین حضرت موسی (ع) هیچ مشکلی نداریم با پستی و حیوانیت صهیونیستها مشکل داریم.

 

درود بر انسانیت شما........... :rose:  :rose:  :rose:

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 آقای اریل شما از کلمه حق میترسید. همین که پدر شما دیدگاهی انسانی دارد نشان میدهد که ما در ایران یک دیدگاه انسانی داریم. البته برخی تند میروند ولی آن بدلیل جنایتهایی است که هم مسلکان شما هر روز مرتکب میشوند و شما هم با پر رویی از آنها حمایت میکنید. هم مسلکان شما حتی به بچه ها و نوزادان و حتی به جنین در شکم مادرش رحم نمیکنند. متاسفم که مرتب وجدانتان را خاموش میکنید. هر وقت کلمه حق پیش میاید شما از آن فرار میکنید چون وقتی این کلمه مطرح شود شما هیچ راه دررویی ندارید. به جای آن قوانینی را جایگزین میکنید که قابل دستکاری شدن باشند و بتوانید به هر قیمتی که شده از میان آن حق را زیر پا بگذارید. اصلا مهم نیست که کدام کشور ها به چه چیزی و کجا رای داده اند. کسی نمیتواند چیزی را ببخشد که متلق به او نیست.آمریکا یا انگلستان یا اگر ترجیح میدهید جامعه جهانی مالک حتی یک سانتیمتر از خاک فلسطین نبوده که بتواند آنرا ببخشد یا تقسیم کند.

 اگر فردی در تمام رسانه های عالم فریاد بزند که صهیونیستها سانتیمتر به سانتیمتر خاک فلسطین را بصورت قانونی خریده اند باز هم مهم نیست چون آن فرد اول انکه دروغ میگوید و دوم اینکه خریدن یک مزرعه یا حتی شهر دلیل بر تشکیل کشور و جدا کردن آن قسمت از بقیه قسمتها نیست.

یهودیانی هستند در کانادا و امریکا (فکر میکنم) که با صهیونیسم مخالفند و ما نه تنها با آنها مشکلی نداریم که برای آنها به دلیل حق طلبی آنها بسیار احترام قائلیم.

 بنابراین ما با دین حضرت موسی (ع) هیچ مشکلی نداریم با پستی و حیوانیت صهیونیستها مشکل داریم.

 

 

" کسی نمی تواند چیزی را ببخشد که متعلق به او نیست " . 

درسته جناب 1969. اما اگر به پست های قبلی من نگاه می کردید توضیح در زمینه سیستمی که بعد از شکست عثمانی بر خاورمیانه حاکم شد دادم . مگر هند و پاکستان مطعلق به سازمان ملل یا انگلستان بودند که در 1947 طرح جداییشون رو دادند ؟ مگر عراق مطعلق به انگلستان بود که در بین 1920 تا 1922 کشوری به نام کویت بوجود اوردند . مگر سوریه متعلق به فرانسه بود که کشوری از دل سوریه به نام لبنان بوجود اوردند ؟ شکایت های شما در زمینه تقسیم فلسطین به مانند شکایات صدام حسینه بر سر کویته یا شکایات سوریه بر سر ماجرای لبنان . اما امروز هم شما و تمام ملت های دنیا لبنان کویت پاکستان هند و قطر و بحرین و بسیاری از کشور هایی که تا چند ده سال پیش وجود خارجی نداشتند رو به رسمیت می شناسی و باهاشون روابط بسیار صمیمی رو داری . بعد از شکست عثمانی چیزی نزدیک به 26 Mandate بوجود امد که ده ها کشور از دل همین تقسیمات زدن بیرون . شما تاریخ کشور های خاورمیانه رو مطالعه کن ببین استقلالشون رو از کی گرفتند .

این حرف کسی نمیتواند چیزی را ببخشد که متعلق به او نیست رو می توان صد ها رنگ بهش داد . مثلا می توان گفت بر استناد تاریخ این سرزمین ها صاحبانش اصلیش بنی اسرائیل بودند بعد ها بود که در طی حملات متعدد روم و بایزنتیم و اعراب و صلیبیون اواره شدند . یا می شه گفت به اعتراف خود مفتی بیت المقدس حاج الحسینی زمین هایی که متعلق به اعراب بوده به صورت شرعی و قانونی از اعراب خریداری شده پس مالکان ان سرزمین به صورت اختیاری سرزمین هاشون رو فروختند . اینکه انگلیس و سازمان ملل اومدند خط کشیدند این بحث دیگریست . 

مسئله کشور گشایی رو توضیح دادم لطفا به پست قبلی مراجعه کنید . اگر کمی در زمینه Mandate System مطالعه کنید و تاریخ استقلال و تشکیل کشور های منطقه رو نگاهی کنید متوجه می شید اکثر این کشور ها همونگونه ای بوجود امدند که اسرائیل بوجود امد . 

ایا دلیل اینکه با صهیونیزم مخالفند رو می دونی ؟ می دونی جمعیتشون چقدره ؟ میدونی با کجای صهیونیزم مشکل دارند ؟ میلیون ها شیعه هستند که با مسئله ولیه فقیه در فقه مشکل دارند . 

ویرایش شده در توسط ariel24
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

" کسی نمی تواند چیزی را ببخشد که متعلق به او نیست " . 

درسته جناب 1969. اما اگر به پست های قبلی من نگاه می کردید توضیح در زمینه سیستمی که بعد از شکست عثمانی بر خاورمیانه حاکم شد دادم . مگر هند و پاکستان مطعلق به سازمان ملل یا انگلستان بودند که در 1947 طرح جداییشون رو دادند ؟ مگر عراق مطعلق به انگلستان بود که در بین 1920 تا 1922 کشوری به نام کویت بوجود اوردند . مگر سوریه متعلق به فرانسه بود که کشوری از دل سوریه به نام لبنان بوجود اوردند ؟ شکایت های شما در زمینه تقسیم فلسطین به مانند شکایات صدام حسینه بر سر کویته یا شکایات سوریه بر سر ماجرای لبنان . اما امروز هم شما و تمام ملت های دنیا لبنان کویت پاکستان هند و قطر و بحرین و بسیاری از کشور هایی که تا چند ده سال پیش وجود خارجی نداشتند رو به رسمیت می شناسی و باهاشون روابط بسیار صمیمی رو داری . بعد از شکست عثمانی چیزی نزدیک به 26 Mandate بوجود امد که ده ها کشور از دل همین تقسیمات زدن بیرون . شما تاریخ کشور های خاورمیانه رو مطالعه کن ببین استقلالشون رو از کی گرفتند .

این حرف کسی نمیتواند چیزی را ببخشد که متعلق به او نیست رو می توان صد ها رنگ بهش داد . مثلا می توان گفت بر استناد تاریخ این سرزمین ها صاحبانش اصلیش بنی اسرائیل بودند بعد ها بود که در طی حملات متعدد روم و بایزنتیم و اعراب و صلیبیون اواره شدند . یا می شه گفت به اعتراف خود مفتی بیت المقدس حاج الحسینی زمین هایی که متعلق به اعراب بوده به صورت شرعی و قانونی از اعراب خریداری شده پس مالکان ان سرزمین به صورت اختیاری سرزمین هاشون رو فروختند . اینکه انگلیس و سازمان ملل اومدند خط کشیدند این بحث دیگریست . 

مسئله کشور گشایی رو توضیح دادم لطفا به پست قبلی مراجعه کنید . اگر کمی در زمینه Mandate System مطالعه کنید و تاریخ استقلال و تشکیل کشور های منطقه رو نگاهی کنید متوجه می شید اکثر این کشور ها همونگونه ای بوجود امدند که اسرائیل بوجود امد . 

ایا دلیل اینکه با صهیونیزم مخالفند رو می دونی ؟ می دونی جمعیتشون چقدره ؟ میدونی با کجای صهیونیزم مشکل دارند ؟ میلیون ها شیعه هستند که با مسئله ولیه فقیه در فقه مشکل دارند . 

 

تا جایی که ما شنیدیم و رهبران اصلی ضد صهیونیستی مثل شهید مطهری به ما یاد داده اند 

رهبری هم گفتند " ما نمی گوییم كه مهاجران یهود باید به دریا ریخته شوند یا حكمّیت سازمان ملل متحد پذیرفته شود، بلكه راهكار ما مبتنی بر یك همه پرسی است كه همه فلسطینیان در آن حضور به هم رسانند."

مقابله ما با رژیم صهیونیستی نه اسم نه زمین و نه ... بلکه فقط یک چیز است و این ریشه است تمام داستان است

ظلمی که به مردم فلسطین شده است و می شود

و اگر این قضیه حل شود تمام داستان های مربوط به آن نیز حل خواهد شد 

حل آن نیز منوط به یک چیز است ارزش جان یک فلسطینی و یک اسرائیلی برای هر دو طرف بویژه اسرائیل برابر شود

ما در قبل از ورود ایران و بحث مقاومت دیدیم که اسرائیل در لبنان و فلسطین چه کشتارهایی انجام داد و هرگز هم ناراحت و پشیمان نشد

 

در بحث مقاومت نیز بحث این است که با مقاومت و فشار به اسرائیل، طرف مقابل دست از زیاده خواهی خود بردارد و بصورت برابر مذاکره و مشکل و اختلاف را حل کند 

و متاسفانه تنها تحت فشار مقاومت، اسرائیل دست از اقدامات خود برداشته است و این در همه موارد صادق بوده است 

زمانی شلیک موشک حماس ادامه یافت و پایان نیافت مجبور به ترک مخاصمه شد 

و اگر این روند ادامه یابد تنها مردم اسرائیل بیش تر ضرر می کنند چون مردم فلسطین در غره و کرانه باختری چیزی برای از دست دادن ندارند و تنها جان و امید دارند 

 

 

متاسفانه افراد حاکم بر اسرائیل آرزوهای خیالی بر سر می پرورانند که در طولانی مدت باعث نابودی اسرائیل می شود 

اسرائیل را ظلم های خود اسرائیل از بین می برد 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب صهیونیست .... شما برای تشکیل دولت خودتون ادم از جای دیگه اوردین توی فلسطین ساکن کردین .... از اون مهم تر چند میلیون انسان بی گناه رو اواره کردین .... کدوم کشور در دنیا با این جنایات استقلال پیدا کرده ؟.....

 

چه زیبا گفت قران که بزرگترین مغلطه کنندگان یهودیانند ... قران بدجور مچ شما رو باز کرده ... سجده باید کرد بر همچین کتابی هر چند که سجده بر غیر از خدا جایز نیست

  • Upvote 8
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا جایی که ما شنیدیم و رهبران اصلی ضد صهیونیستی مثل شهید مطهری به ما یاد داده اند 

رهبری هم گفتند " ما نمی گوییم كه مهاجران یهود باید به دریا ریخته شوند یا حكمّیت سازمان ملل متحد پذیرفته شود، بلكه راهكار ما مبتنی بر یك همه پرسی است كه همه فلسطینیان در آن حضور به هم رسانند."

مقابله ما با رژیم صهیونیستی نه اسم نه زمین و نه ... بلکه فقط یک چیز است و این ریشه است تمام داستان است

ظلمی که به مردم فلسطین شده است و می شود

 

 

در سال 2002 ملک عبدالله طرحی داد که زیر اون طرح رو 22 کشور عربی امضا کردند . شما دو کشور در جهان عرب نام ببر که حاضر شده باشند در همه ی این سال ها طرح جمهوری اسلامی رو نگاهی بهش بندازن . یک بار از ابومازن یا ابوعمار نقلی شده باشه که ما طرح ایران رو قبول داریم و بنا بر طرح ایران عمل می کنیم . من در تمامی این سال ها حتی یک بار هم از رهبران فلسطینی این مسئله همه پرسی رو نشنیدم از هیچ رهبر کشور عربی نشنیدم . همین که جهان عرب روی خوش به این طرح نشون نمی ده همین باید کافی باشه تا شما متوجه بشی مسئله همه پرسی یک مسئله تو خالیه . نیازی به همه پرسی نیست . همه می دونند هم فلسطینی ها چی می خوان هم اسرائیلی ها . فلسطینی ها خواهان کشور فلسطین در قبل از 1967 و بازگشت اوارگان هستند . خوب این رو همه می دونند نیازی به همه پرسی نیست . حالا باید با مذاکره دید تا چقدر این قابل انجامه . 

متاسفم اقا ارمین اما نمی تونم باور کنم حمایت شما از فلسطین بخاطر ظلمیه که بهشون شده . من مثال مسلمانان چین و چچن رو اوردم اما شما پاسخ ندادی که چرا همین حمایتی رو که از گروه های فلسطینی می کنی از اون ها انجام نمی دی . من از شما پرسیدم چطور ممکنه شما از حقوق یک ملت عرب اهل سنت خارجی حمایت کنی اما در برابر حقوق اهل سنت ایران ساکت باشی . وقتی من به تاریخ اسرائیل و اعراب نگاه می کنم و می بینم که در 1948 وقتی که بیت المقدس کرانه باختری غزه اشدود اشکلون  رامله بلندی های جولان ناهاریا و عکا و نزرت همگی در اختیار اعراب بود و نه اواره ای بود نه چیزی و اعراب حمله کردند من رو به سؤال میندازه که چه چیزی مسلمانان رو در 1948 ازار داده بود . تمام سرزمین هایی که امروز در دست اسرائیله و اعراب می گن اگر از این سرزمین ها برید بیرون شما رو به رسمیت می شناسیم و با شما روابط برقرار می کنیم ، سؤال پیش می یاد که این سرزمین ها که در 1948 در دستشون بود چرا ان زمان صلح نکردند . در بین 1948 تا 1967 کرانه باختری بیت المقدس و غزه در دستشان بود چرا کشوری به نام فلسطین بوجود نیامد ؟ 

 

در بحث مقاومت نیز بحث این است که با مقاومت و فشار به اسرائیل، طرف مقابل دست از زیاده خواهی خود بردارد و بصورت برابر مذاکره و مشکل و اختلاف را حل کند 

و متاسفانه تنها تحت فشار مقاومت، اسرائیل دست از اقدامات خود برداشته است و این در همه موارد صادق بوده است 

زمانی شلیک موشک حماس ادامه یافت و پایان نیافت مجبور به ترک مخاصمه شد 

و اگر این روند ادامه یابد تنها مردم اسرائیل بیش تر ضرر می کنند چون مردم فلسطین در غره و کرانه باختری چیزی برای از دست دادن ندارند و تنها جان و امید دارند 

 

چند نمونه مثال بزن که با مقاومت فلسطینی ها به حق و حقوقشون رسیدند . دقیقا برعکس مقاومت اعراب در 1948 و 1967 و 1973 بود که باعث و بانی بیچارگی فلسطینی ها و اوارگی این بینوایان شد . وقتی در 1967 کرانه باختری اشغال شد رفت و امد فلسطینی ها کاملا ازاد بود به مانند شهروندان اسرائیلی یک ساکن کرانه باختری راحت می تونست بیان بیت لقمدس راحت می تونست بیاد تلاویو یا حیفا . اما با شروع حمله های مسلحانه و انتحاری رفته رفته کرانه باختری بسته تر شد و تا به امروز که محله به محله کرانه باختری ایست بازرسیه و کسی از اون منطقه حق ورود به اسرائیل نداره مگر با پرمیت یا لایسنس مثلا کار . بعد از اسلو که رفته رفته ایست های بازرسی از کرانه باختری بیرون کشیده شدند نتیجش چیزی جز افزایش تروریسم و حملات انتحاری نداشت و نتیجه روی کار امدن افراطیون و بازگشت ایست های بازرسی و محدود تر شدن زندگی ساکنین کرانه باختری و غزه شد . 

 

جناب صهیونیست .... شما برای تشکیل دولت خودتون ادم از جای دیگه اوردین توی فلسطین ساکن کردین .... از اون مهم تر چند میلیون انسان بی گناه رو اواره کردین .... کدوم کشور در دنیا با این جنایات استقلال پیدا کرده ؟.....

 

چه زیبا گفت قران که بزرگترین مغلطه کنندگان یهودیانند ... قران بدجور مچ شما رو باز کرده ... سجده باید کرد بر همچین کتابی هر چند که سجده بر غیر از خدا جایز نیست

 

در پست های قبلی پاسخ این مسئله رو دادم استناد تاریخی کردم که خود فلسطینی ها اصلیتشون کجاییه و بسیاریشون فقط یک قرن قبل از اولین مهاجرت یهودیان در فلسطین ساکن شدند گفتم در مورد مهاجرت 1830 مصری ها به منطقه فلسطین تحقیق کنید . فیلم از خود یک فلسطینی گذاشتم که اعتراف کرد  ما اصلیتمون مصری و اردنی و عربستانی . حتی این مسئله که یک کشور توسط مهاجران درست شده نمی تونه دچار مشکل باشه چراکه بسیاری از کشور های جهان توسط مهاجران درست شدند . به امریکا کانادا استرالیا نیوزیلند نگاه کنید . اصلا به کشور های امریکای لاتین نگاه کنید . نیمی از کشور برزیل سفید پوست با اصلیت هلندی المانی هستند . نزدیک به 10 درصدشون سیاه پوست هستند . زبانشون هم پرتقالی . این ها از کجا اومدن ؟ امروز نزدیک به 2 میلیون ایرانی در امریکا زندگی می کنه . این ها متعلق به امریکان یا جای دیگه ؟

باز می گه چند میلیون انسان بی گناه ر اواره کردن . بابا اینا اوارگان جنگ هایی هستند که خود اعراب اغاز کردند . وقتی اسرائیل تشکیل شد 500 هزار یهودی و 400 هزار عرب در این کشور بودند .اگر اواره کردن و بیرون کردن سیستماتیک بود امروز نباید در اسرائیل عربی زندگی می کرد اما امروز جمعیتشون نزدیک به 3 میلیون نفره . سه میلیون عرب اسرائیلی با شهروندی اسرائیل .   

  • Upvote 5
  • Downvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در سال 2002 ملک عبدالله طرحی داد که زیر اون طرح رو 22 کشور عربی امضا کردند . شما دو کشور در جهان عرب نام ببر که حاضر شده باشند در همه ی این سال ها طرح جمهوری اسلامی رو نگاهی بهش بندازن . یک بار از ابومازن یا ابوعمار نقلی شده باشه که ما طرح ایران رو قبول داریم و بنا بر طرح ایران عمل می کنیم . من در تمامی این سال ها حتی یک بار هم از رهبران فلسطینی این مسئله همه پرسی رو نشنیدم از هیچ رهبر کشور عربی نشنیدم . همین که جهان عرب روی خوش به این طرح نشون نمی ده همین باید کافی باشه تا شما متوجه بشی مسئله همه پرسی یک مسئله تو خالیه . نیازی به همه پرسی نیست . همه می دونند هم فلسطینی ها چی می خوان هم اسرائیلی ها . فلسطینی ها خواهان کشور فلسطین در قبل از 1967 و بازگشت اوارگان هستند . خوب این رو همه می دونند نیازی به همه پرسی نیست . حالا باید با مذاکره دید تا چقدر این قابل انجامه . 

متاسفم اقا ارمین اما نمی تونم باور کنم حمایت شما از فلسطین بخاطر ظلمیه که بهشون شده . من مثال مسلمانان چین و چچن رو اوردم اما شما پاسخ ندادی که چرا همین حمایتی رو که از گروه های فلسطینی می کنی از اون ها انجام نمی دی . من از شما پرسیدم چطور ممکنه شما از حقوق یک ملت عرب اهل سنت خارجی حمایت کنی اما در برابر حقوق اهل سنت ایران ساکت باشی . وقتی من به تاریخ اسرائیل و اعراب نگاه می کنم و می بینم که در 1948 وقتی که بیت المقدس کرانه باختری غزه اشدود اشکلون  رامله بلندی های جولان ناهاریا و عکا و نزرت همگی در اختیار اعراب بود و نه اواره ای بود نه چیزی و اعراب حمله کردند من رو به سؤال میندازه که چه چیزی مسلمانان رو در 1948 ازار داده بود . تمام سرزمین هایی که امروز در دست اسرائیله و اعراب می گن اگر از این سرزمین ها برید بیرون شما رو به رسمیت می شناسیم و با شما روابط برقرار می کنیم ، سؤال پیش می یاد که این سرزمین ها که در 1948 در دستشون بود چرا ان زمان صلح نکردند . در بین 1948 تا 1967 کرانه باختری بیت المقدس و غزه در دستشان بود چرا کشوری به نام فلسطین بوجود نیامد ؟ 

 

 

اما خود من به همین خاطر است 

فقط به خاطر ظلم و ستمی که به مردم فلسطین می شود و اشک فرزندانی که خونشان برای مهاجمان بی ارزش است

مطمئنا کشورهای عربی در این داستان بی تقصیر نبودند

ولی قضیه این است که اگر قضیه درست حل نشود اول از همه دامن خود اسرائیل را هم می گیرد

اسرائیل تا کی قدرت دارد ، اگر شکست خورد قضیه کاملا برعکس می شود و آن وقت باید بیاییم از ظلم به این طرف شکایت کنیم

الان اسرائیل در دل مردم فلسطین جز نفرت و انتقام چیزی نکاشته است و فردا حین درو چیز خوبی برداشت نخواهد کرد

 

مثال می زنم جنگ جهانی اول با توافق ننگین ورسای برای آلمان و بازنده ها پایان یافت و انگلیس و فرانسه ظلم بدی کردند که نتیجه آن نفرت مردم آلمان و ایجاد و رشد فکر هیتلر شد که اگر خدا کمک نمی کرد تاوان بدی متفقین می دادند ، این عین واقعیت است این نتیجه توافق یک طرفه و فرار از یک توافق برد برد است نتیجه تمامیت خواهی و فکر استعماری بود نتیجه برد کوتاه مدت بود

در آنسو با آمدن شوروی آمریکایی ها از ترس روی آلمان سرمایه گذاری کردند و روی ژاپن سرمایه گذاری کردند و نتیجه اش الان است یک متحد قوی ولی اگر آن توافق ورسای تکرار می شد فقط و فقط هیتلر دیگری می آمد قدرتمند تر و ویرانگر تر

 

 

من قبلا فکر می کردم اگر مغول ها تا آخر اروپا می رفتند و همه دنیا مسلمان بود دیگر جنگی رخ نمی داد 

ولی بعدا فهمیدم الان که اکثریت خدا را باور دارند و بت پرستی یک موضوع تقریبا نابود شده است و توحید، معاد و نبوت پا برجا شده هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است 

ولی اکنون فهمیده ام در این چند صبای عمر اگر با دیگر زندگی مسالمت آمیز و برد برد نداشته باشی ، روز اولت با روز آخرت یکی خواهد بود 

کاری که انبیا فقط خوب آن را درک و اجرا کردند

 

چند نمونه مثال بزن که با مقاومت فلسطینی ها به حق و حقوقشون رسیدند . دقیقا برعکس مقاومت اعراب در 1948 و 1967 و 1973 بود که باعث و بانی بیچارگی فلسطینی ها و اوارگی این بینوایان شد . وقتی در 1967 کرانه باختری اشغال شد رفت و امد فلسطینی ها کاملا ازاد بود به مانند شهروندان اسرائیلی یک ساکن کرانه باختری راحت می تونست بیان بیت لقمدس راحت می تونست بیاد تلاویو یا حیفا . اما با شروع حمله های مسلحانه و انتحاری رفته رفته کرانه باختری بسته تر شد و تا به امروز که محله به محله کرانه باختری ایست بازرسیه و کسی از اون منطقه حق ورود به اسرائیل نداره مگر با پرمیت یا لایسنس مثلا کار . بعد از اسلو که رفته رفته ایست های بازرسی از کرانه باختری بیرون کشیده شدند نتیجش چیزی جز افزایش تروریسم و حملات انتحاری نداشت و نتیجه روی کار امدن افراطیون و بازگشت ایست های بازرسی و محدود تر شدن زندگی ساکنین کرانه باختری و غزه شد . 

 

 

ابتدا باید بین تمامیت خواهی و تجاوز و مقاومت فرق گذاشت 

حمله های اعراب در ابتدا از سر تمامیت خواهی و برد یک طرفه بود مثل الان اسرائیل

ولی مقاومت الان برای حفظ حیات است

مقاومت یعنی شما کاری بکنی درجواب دشمن، که حملات دشمن برای دشمن هزینه بر باشد تا دشمن از آن حملات صرفنظر کند

 

مثال گفتید من لبنان و خروج اسرائیل از لبنان را می گویم

مثال گفتید انتفاضه فلسطینان را می گویم

 

لازم به ذکر است مقاومت کردن چیزی فراتر ازشلیک موشک است یک فکر است یک امید که به سنگ انرژی می دهد که در گلوله نیست

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 سازمان ملل: اسناد پیوستن فلسطین به دادگاه بین‌المللی کیفری در دست بررسی است

 

سازمان ملل متحد،  اعلام کرد مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطینی اسناد پیوستن به دادگاه بین‌المللی کیفری و چند کنوانسیون دیگر را ارائه داده‌اند.
سازمان ملل متحد افزود این اسناد الان در حال بررسی است تا اقدامات مناسب بعدی درخصوص آنها اتخاذ شود.
این اسناد، عته به «جیمز راولی» معاون هماهنگ کننده ویژه طرح صلح در خاورمیانه تحویل داده شد.
این اقدام پس از امضای 20 سند معاهده بین‌المللی- از جمله توافقنامه رم که به تشکیل دادگاه کیفری بین‌المللی منجرشد- توسط «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین صورت گرفت.
محمود عباس این اسناد را پس از یک روز از شکست طرح این تشکیلات در شورای امنیت درباره تشکیل کشور مستقل فلسطین در اراضی اشغالی 1967، امضا کرد.
«بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل با «ریاکارانه» خواندن این اقدام فلسطینی‌ها، از دادگاه بین‌المللی کیفری که مقر آن در لاهه است، خواسته این درخواست را رد کند.
براساس این گزارش، دیوان بین‌المللی کیفری برای محاکمه افراد به اتهام جنایات جنگی از اختیارات قانونی برخوردار است. این در حالی است که مقامات اسرائیلی همواره به قتل‌عام فلسطینیان متهم می‌شوند.
اسرائیل از سال 2008، 3 بار به نوار غزه حمله کرده است. در آخرین حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سال 2014، بیش از 2140 فلسطینی شهید و هزاران خانه نیز ویران شدند.
فلسطین اکتبر 2014 در دیوان بین‌المللی کیفری به عنوان عضو ناظر پذیرفته شد.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اسارت سرباز صهیونیست در ساحل «عسقلان»

برخی منابع خبری از اسارت یک اسرائیلی در ساحل عسقلان فلسطین خبر دادند.

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه لبنانی «المیادین» از اسارت یک اسرائیلی در ساحل عسقلان به دست مقاومت فلسطین خبر داد.

بنا بر این گزارش، فرد اسرائیلی حدود سه ماه پیش پس از آنکه آب دریا او را به سوی ساحل عسقلان سوق داده، بازداشت شده اما رژیم صهیونیستی درباره این اتفاق، سکوت کرده است.

منابع مطلع به المیادین گفتند که اسرائیل برای کاستن از اهمیت این اسارت، مدعی شده است اسیر مذکور دارای اصلیتی اتیوپیایی است. همچنین اسرائیل تلاش می‌کند با همکاری خانواده‌اش، روایتی ساختگی درست کند و وانمود کند که این فرد از بیمار روانی است تا در هر عملیات تبادل اسرایی از ارزش آن بکاهد.

به گفته این منابع، این اسیر جدید، چندان توجه نیروهای اشغالگر و احزاب راستگرای اسرائیل را به دلیل اینکه اصالت آفریقایی دارد، به خود جلب نکرده است و اگر از یهودیان غرب و اشکنازی بود، اسرائیل دنیا را به هم می‌ریخت.

http://www.tabnak.ir/fa/news/463295/%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D9%84-%D8%B9%D8%B3%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام. ما هر چه دلیل میاوریم این کاربر صهیونیست باز هم با دلیل جواب نمیدهد.

 اول- تقسیم عراق و کویت و غیره هر چند که توسط افراد خارجی و کشور های استعمارگر دیکته شده و به نظر ما غلط بوده است ولی چون همراه با پاکسازی نژادی، تغییر جمعیتی و وارد کردن افراد غیر بومی از جاهای دیگر دنیا همراه نبوده است آنقدر ها برای ما حساسیت زا نیست. در این تشکیل کشورها، مردم بومی همان نواحی بودند که باز هم در همان نواحی ساکن باقی میماندند. کسی از خارج از آن نواحی تحمیل نشد. در حالیکه نظیر چنین تغییراتی اگر با تغییر ترکیب جمعیتی همراه باشد (هر چند در مقیاس بسیار کوچک) موجب جنگ و خونریزی در هر جایی میشود مثل مسئله آذرباییجان و ارمنستان در قره باغ .

بنابراین باز هم این دلیل سر جای خودش پابرجا است که هیچ کسی حق ندارد چیزی را ببخشد که به او تعلق ندارد. کشورهای دیگر مثل کویت و غیره به مردمی پس داده شده اند که بومی همان منطقه بوده اند و اگرچه همانطور که گفتم این تقسیم بندی غیر منصفانه بوده ولی بدلیل اینکه ساکنین نهایی مردم همان نواحی بوده اند امروزه چندان حساسیت زا نیست.

 دوم- مردم فلسطین حتی اگر از جاهای دیگری هم به فلسطین کوچ کرده باشند از همان زبان ، فرهنگ و خصوصیات اجتماعی برخوردار بوده اند وحاکمیت آن منطقه را دستخوش تغییر نکردند. این افراد آمدند که با مردم بومی همزیستی کنند نه اینکه آنها را کنار بزنند. این مردم در جمعیت آنها حل شدند نه آنکه مردم اصلی را آواره کنند و جای آنها را بگیرند. اگر دولتی هم تشکیل میدادند باید دولتی بود که با هماهنگی و حاکمیت مشترک با مردم بومی همان منطقه تشکیل میشد نه یک دولت انحصار گر که عمدا بگونه ای طراحی شده بود که یک بخش از فلسطین را جدا و با حاکمیت یهودی از باقی سرزمین فلسطین جدا کند. همانطور که قبلا هم گفته شد در این تقسیم بندی و جداسازی به ناحق و غیر منصفانه حتی از بخشیدن مناطق وسیعتر به یهودیان هم اجتناب نشده است.

 بنابراین این استدلال باز هم باقی است که خریدن مزرعه و زمین و غیره نمیتواند موجب ایجاد حق برای تشکیل کشور شود.  یهودیان باید با همراهی مسلمانان همان منطقه در تشکیل دولت همراهی میکردند مثلا در کل سرزمین فلسطین. در این صورت اگرچه در اقلیت قرار میگرفتند ولی ماندنشان به حق و قابل قبول بود (با فرض اینکه تمام مزرعه و خانه و زمینهایی را که خریده اند واقعا خریده باشند نه اینکه به زور گرفته باشند).

سوم- یهودیانی که به فلسطین آمدند قصد براندازی و جداکردن بخشی از خاک فلسطین را داشته اند و دشمن مهاجم تلقی میشدند و بنابراین پذیرفته نشده اند. همین قصد و نیت سوء این افراد دلیل برای محکوم کردن برنامه آنها است. مردم اصلی فلسطین افرادی را که بفرض از مصر و اردن آمدند به عنوان دشمن تلقی نمیکنند چون این مردم گروههای تروریستی تشکیل ندادند تا مردم بومی آن منطقه را ترور کنند و با ایجاد ترس و وحشت بیرون کنند. انجام چنین اقداماتی به همراه قصد و نیت قبلی برای تشکیل دولت مستقل یهودی (یا دولتی که اکثریت یهودی داشته باشد) برخلاف نظر ساکنین اصلی دلیل محکمی برای دشمنی صهیونیستها است وبهترین دلیل برای جنگ و باز پس گرفتن فلسطین توسط ارتشهای عربی در آن زمان و در هر زمان دیگری بوده است.  

 بنابراین این استدلال باز هم باقی است که تا آوارگاه فلسطینی به خانه برنگردند و همه پرسی عادلانه برگزار نشود نمیتوان حق را به صاحبش پس داد.

  • Upvote 8
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.